به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

ناصر نصیری

  • شوبو رحمتی، زهرا عبدالهی نیا، سکینه ناروئی، ناصر نصیری، رضا گوجانی، علی اکبر حقدوست*
    مقدمه و اهداف

    با توجه به مهاجرت گسترده افراد تحصیل کرده از جمله در بین اپیدمیولوژیست های کشور، بررسی علل آن بسیار ضروری است. در این راستا، در این مقاله نتایج تحقیق عمیقی با بررسی نقطه نظرات خبرگان این رشته ارائه شده است.

    روش کار

    مطالعه حاضر به صورت کیفی با روش تحلیل محتوا انجام شده است. داده ها در تابستان و پاییز سال 1402 از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 32 نفر از اپیدمیولوژیست های کشور جمع آوری گردید. داده ها باتوجه به مراحل پیشنهادی Lundman و Graneheim پس از کدبندی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    چالش های اصلی رشته اپیدمیولوژی در ایران به شش طبقه اصلی تقسیم بندی شد. در زمینه دانش آموختگان مشکلات در جذب و استخدام به دلیل نبود ردیف شغلی مناسب، مشکلات زیربنایی و ساختاری سیستم، مشکلات پژوهشی و آشنایی ناکافی در مورد عملکرد این رشته به عنوان مهم ترین چالش ها مطرح می باشد و در حیطه دانشجویان مشکلات آموزش، مشکلات ساختاری و زیربنایی گزارش گردید. هم چنین علل اصلی مهاجرت اپیدمیولوژیست ها عدم شایسته سالاری و تخصص گرایی، امتیازات نابجا از جمله اعمال سهمیه جذب نامتعارف، نبود بازار کار و جایگاه برای دانش آموختگان و عدم دریافت حقوق و مزایای کافی بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد موضوع مهاجرت اپیدمیولوژیست ها به عنوان سرمایه ارزشمند نیروی انسانی، به خارج از کشور یک دغدغه و مشکل جدی است. عدم وجود جایگاه مناسب شغلی و ابهام در مسیر تعالی شغلی به دلیل عدم پایبندی سیستم به نظام شایسته سالارانه و مهارت پرور، انگیزه مهاجرت را در این گروه بالا برده است.

    کلید واژگان: چالش, استخدام, مهاجرت, اپیدمیولوژیست, ایران
    Shoboo Rahmati, Zahra Abdolahinia, Sakineh Narouee, Naser Nasiri, Reza Goujani, Aliakbar Haghdoost*
    Background and Objectives

    Given the significant migration of educated individuals, particularly epidemiologists, throughout the country, it is crucial to investigate the underlying causes. This article presents the findings of an extensive study that sought to explore this issue by gathering insights from experts in the field.

    Methods

    The study was conducted using qualitative methods, employing content analysis. Data were collected between summer and autumn 2023 through semi-structured interviews with 32 epidemiologists in the country. Analysis followed the steps outlined by Lundman and Graneheim, with coding facilitated by MAXQDA software.

    Results

    The main challenges of epidemiology in Iran were divided into six main categories. In the field of graduate students, problems in recruitment and employment due to the lack of suitable careers, infrastructure and structural problems of the system, research problems and insufficient knowledge about the performance of this field are the most important challenges, and in the field of students, education problems, structural and infrastructure problems were reported. Also, the main reasons for the migration of epidemiologists were the lack of meritocracy and specialization, inappropriate privileges (including the application of unconventional recruitment quotas), lack of a job market and opportunities for graduates, and inadequate compensation and benefits.

    Conclusion

    Based on the results of this study, it seems that the migration of epidemiologists as a valuable human resource abroad is a serious concern and problem. The lack of a suitable job position and ambiguity in the path to career advancement due to non-adherence to the meritocracy and skill-building system have increased the motivation to migrate in this group.

    Keywords: Challenge, Employment, Immigration, Epidemiologist, Iran
  • شوبو رحمتی، رضا گوجانی، زهرا عبدالهی نیا، ناصر نصیری، سکینه ناروئی، امیرحسین نکویی، حمید شریفی، علی اکبر حقدوست*
    مقدمه و اهداف

    ماهیت و توانایی اپیدمیولوژیست ها در ارتقاء سطح سلامت و انجام تحقیقات مرتبط زمانی نمود می یابد که آنها در جایگاه مناسب و به تعداد کافی در یک کشور حضور داشته باشند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین جایگاه های شغلی بالقوه و مرتبط با رشته اپیدمیولوژی در دو بخش دولتی و غیردولتی، و برآورد تعداد اپیدمیولوژیست ها در کشور تا سال 1406 انجام شده است.

    روش کار

    مطالعه حاضر به صورت ترکیبی در دو بخش کمی و کیفی اجرا شد. در قسمت کیفی مصاحبه با خبرگان، سیاست گذاران، دانش آموختگان و دانشجویان این رشته در زمینه فرصت های شغلی انجام شد. در بخش کمی نیز با استفاده از مدل سازی و پارامترهای حاصل از بررسی متون و نظر خبرگان این رشته، برآورد تعداد اپیدمیولوژیست های موردنیاز انجام شد. در این مطالعه نیاز حال و آینده نزدیک تا سال 1406 مد نظر بوده است.

    یافته ها

    از دیدگاه مصاحبه شوندگان، فرصت های شغلی اپیدمیولوژیست ها در کشور در حوزه مدیریت و تحلیل مسئله، انجام پژوهش های کاربردی، تجزیه وتحلیل داده، داشبوردسازی، تدریس، آموزش و نگاه به آینده (آینده پژوهی) تقسیم بندی شد. برآورد تعداد اپیدمیولوژیست های موردنیاز بعد از حذف فرصت های از دست رفته شغلی کشور تا سال 1406، حدود 1122 نفر بود که اغلب آن ها در صورت ایجاد فرصت های شغلی سهم نظام سلامت کشور است. بیشترین تعداد اپیدمیولوژیست موردنیاز واحدهای وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی کشور، در مراکز تحقیقاتی و سپس در بیمارستان ها است.

    نتیجه گیری

    برآورد تعداد اپیدمیولوژیست موردنیاز با استفاده از مدل سازی در کشور و توجه به تعداد دانش آموختگان در حال حاضر، نشان می دهد توسعه این رشته و افزایش دانش آموختگان تنها در صورت تعریف و ایجاد فرصت های شغلی و بکارگیری آنها در ردیف های شغلی پیشنهادی، امکان پذیر است.

    کلید واژگان: برآورد, اپیدمیولوژی, متخصصین اپیدمیولوژی, فرصت شغلی, آینده نگری
    Shoboo Rahmati, Reza Goujani, Zahra Abdolahinia, Naser Nasiri, Sakineh Narouee, Amir Hossein Nekouei, Hamid Sharifi, Ali Akbar Haghdoost*
    Background and Objectives

    The influential role of epidemiologists in improving health outcomes and conducting pertinent research becomes apparent  when they are strategically positioned and available in sufficient numbers within a nation. This study aims to identify potential job positions in epidemiology within both governmental and non-governmental sectors while estimating the necessary workforce of epidemiologists in the country until 2027.

    Materials and Methods

    The present study was conducted as a combination in two quantitative and qualitative parts. In the qualitative part, interviews were conducted with experts, policy makers, graduates and students of this field in the field of job opportunities. In the quantitative part, the number of epidemiologists needed was estimated using modeling and parameters obtained from the review of the literature and the opinions of experts in this field. In this study, the current and near future needs up to 1406 have been considered.

    Results

    Based on the interviewes, job opportunities for epidemiologists in the country encompass diverse domains, including problem management and analysis, conducting applied research, data analysis, dashboard development, teaching, training, and future-oriented work (forecasting). Acounting for lost job opportunities, the estimated number of epidemiologists required in the country until 2027 is 1122 individuals, that most of them contribute to the country's health system if job opportunities are created. The highest demand for epidemiologists was identidied in units of the Ministry of Health, medical universities, research centers, and hospitals.

    Conclusion

    Estimating the number of epidemiologists needed using modeling in the country and paying attention to the current number of graduates, reveals that the growth of this field and the increase in graduates can only occur if job opportunities are clearly defined, created, and implemented across proposed job levels.

    Keywords: Estimation, Epidemiology, Epidemiologists, Job opportunity, Forecasting
  • علی جعفری خونیق، مرتضی حقیقی، علیرضا رزاقی، شهرام حبیب زاده، سید تقی حیدری، رسول انتظارمهدی، علیرضا انصاری مقدم، حمید شریفی، مصطفی فرحبخش، مهدی رضایی، مینا گلستانی، احسان سربازی، ناصر نصیری، همایون صادقی بازرگانی*
    مقدمه و اهداف

    استفاده از ماسک نقش موثری در پیشگیری و کنترل اپیدمی های ویروسی با انتقال اصلی هوابرد دارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش نگرش و رفتار افراد برای استفاده از ماسک در اپیدمی های ویروسی با سرایت بالا انجام شده است.

    روش کار

    در این مطالعه روان سنجی، بعد از ایجاد پرسشنامه اولیه، ابتدا روایی صوری و سپس روایی محتوای پرسشنامه توسط 17 متخصص و سه فرد آگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای پایایی پرسشنامه، ثبات درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون باز آزمون با روش ضریب همبستگی درون طبقه ای (ICC) محاسبه گردید. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه اصلی با چرخش واریماکس استفاده شد.

    یافته ها

    بعد از بررسی مطالعات پیشین پرسشنامه اولیه 27 سوالی تهیه شد. در روایی صوری دو سوال حذف شد. با محاسبه نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا به ترتیب سه و یک سوال حذف شدند. میانگین شاخص روایی محتوا برای پرسشنامه برابر 0/95 بدست آمد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات نگرش 0/76 و برای سوالات رفتار 0/66 و مقدار ICC برابر 0/873 به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل شناسایی گردید که در مجموع 63/98 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند.

    نتیجه گیری

    این پرسشنامه جهت ارزیابی نگرش و رفتار استفاده از ماسک در اپیدمی های ویروسی با سرایت پذیری بالا، دارای پایایی و روایی مناسب در زبان فارسی است که می تواند به عنوان یک ابزار معتبر در ایران و سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, کووید-19, روان سنجی, روایی, پایایی, ماسک
    Ali Jafari-Khounigh, Morteza Haghighi, Alireza Razzaghi, Shahram Habibzadeh, Seyed Taghi Heydari, Rasoul Entezarmahdi, Alireza Ansari Moghaddam, Hamid Sharifi, Mostafa Farahbakhsh, Mahdi Rezaei, Mina Golestani, Ehsan Sarbazi, Naser Nasiri, Homayoun Sadeghi-Bazargani*
    Background and Objectives

    Masks play a crucial role in preventing and controlling viral epidemics transmitted predominantly through the air. This study aimed to develop and validate a tool to measure people’s attitudes and behaviors related to mask usage during highly contagious viral epidemics.

    Methods

    In this psychometric study, the initial questionnaire was developed and face validity and content validity were assessed by 17 experts and three lay experts. Reliability was evaluated through internal consistency using Cronbach’s alpha and test-retest reliability using the Intraclass Correlation Coefficient (ICC). Construct validity was measured using exploratory factor analysis (EFA) with the principal component extraction method and Varimax rotation.

    Results

    Based on a review of previous studies, an initial 27-item questionnaire was crafted. During the face validity stage, two items were excluded. Through calculating the Content Validity Ratio (CVR) and the Content Validity Index (CVI), three and one items respectively removed. The average scale level content validity index (S-CVI/Ave) was 0.95. Cronbach's alpha coefficient was found to be 0.76 for attitude and 0.66 for practice sections; the ICC was equal to 0.873. EFA revealed two factors explaining 63.98% of the total variance.

    Conclusion

    This questionnaire demonstrated sound reliability and validity in Persian, providing an effective means to assess attitude and behavior related to mask usage during highly contagious viral epidemics. It stands as a valuable tool for use in Iran and other countries.

    Keywords: Epidemiology, COVID-19, Psychometric, Validity, Reliability, Mask
  • علی حسن آبادی، شیرین نصری، الهه سالارپور، ناصر نصیری*، حمید شریفی
    مقدمه و اهداف

    غربالگری تماس های خانگی مبتلایان سل، جهت شناسایی عفونت های جدید ضروری است. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت ابتلا به سل در اعضای خانواده بیماران مسلول ریوی در شهرستان بم انجام گردید.

    روش کار

     این پژوهش مقطعی، به صورت سرشماری از اطرافیان بیماران مسلولی که پرونده آن ها طی سال های 1398-1392 در مرکز بهداشت بم موجود بود، انجام شد. اطلاعات اطرافیان بیماران بر اساس چک لیست جمع آوری و سپس با استفاده از آزمون توبرکولین و اسمیر خلط، اطرافیان بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر خلط مثبت شناسایی شدند.

    یافته ها

     پرونده 97 نفر از بیماران با نتیجه مثبت آزمایش اسمیر خلط بررسی شدند. بر اساس پرونده های این بیماران تعداد 237 نفر از اعضای خانواده آن ها به عنوان افراد در تماس،بررسی شدند. بیشتر اطرافیان بیماران زن و در رده سنی 50-40 سال بودند، 76/8% آن ها تماس های نزدیک شان محافظت نشده و 78/9% سابقه تماس دایمی با بیماران داشتند. طی بررسی 5 نفر (2/1% فاصله اطمینان %95: 4/9-0/7) مبتلا به سل ریوی اسمیر خلط مثبت شناسایی شدند. از این 5 نفر بیمار جدید، 3 نفر (60/0%) بالای 50 سال و زن بودند. 2 نفر (40%) از این افراد تماس های نزدیک محافظت نشده داشتند و متراژ منزل 80% از آن ها زیر 80 متر بود.

    نتیجه گیری

     در این بررسی حدود 2/0% از اطرافیان بیماران مسلول اسمیر مثبت بودند. شناسایی اطرافیان بیماران مبتلا به سل و پیگیری آن ها برای جلوگیری از شیوع سل مهم است. غربالگری اعضای خانواده بیمار می تواند کمک زیادی به کاهش بار بیماری سل در ایران کند.

    کلید واژگان: سل, اسمیر خلط, مواجهه خانوادگی, تماس نزدیک, بم
    Ali Hasanabadi, Shirin Nasri, Elaheh Salarpour, Naser Nasiri*, Hamid Sharifi
    Background and Objectives

    Screening for home contact with TB patients is essential to identify new infections. This study aimed to evaluate the tuberculosis status in family members of patients with pulmonary tuberculosis in Bam.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted as a census of patients' family members whose records are registered during 2013-2019 in Bam Health Center. Patients' information was collected based on a checklist, and then sputum smear-positive patients were identified using tuberculin and sputum smear tests.

    Results

    Ninety-seven of the patients had a positive sputum smear test result. Based on the records of these patients, 237 members of their families were examined as contact persons. Most of the patients were female and in the age group of 40-50 years; 76.8% of them had unprotected close contact, and 78.9% had a history of permanent contact with patients. Five (2.1%; 95% confidence intervals: 0.7-4.9) sputum-positive smear pulmonary tuberculosis cases were found in contacts of patients, most of them were over 50 years old and primarily women. 40% of these people had unprotected close contact, and 80% had a house with less than 70 square meters.

    Conclusion

    in this study, 2.0% of the family members of patients were sputum smear-positive. Identifying patients and following them up is essential to prevent the spread of tuberculosis in those people around them. Therefore, screening the patient's family members can significantly help ease the disease burden in Iran.

    Keywords: Tuberculosis, Sputum smear, Household contacts, Close contact, Bam city
  • اسماعیل امیری قنات سامان، حسین دهقان*، طاهره رحیمی، مهران شاهی، صدیق احمدزاده، ناصر نصیری، سلمان دانشی، سید حسن نیکوکار، رضا فاریابی
    زمینه و هدف

    از این مطالعه بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم در معرض خطر عقرب زدگی و برخی فاکتورهای موثر در شیوع این معضل است.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر٬ مطالعه ای مقطعی است که با استفاده از پرسش نامه، برخی از فاکتورهای دخیل در عقرب زدگی شهرستان های جنوب استان کرمان در سال 1399را بررسی می کند. در این پرسش نامه٬ اطلاعات لازم درخصوص میزان آشنایی ساکنین نسبت به عقرب ها، میزان مواجهه با عقرب و عوامل موثر، آگاهی از اقدامات اولیه و اطلاعات افراد در مواجهه با عقرب زدگی از طریق مصاحبه حضوری بررسی شد. جامعه مورد مطالعه بر اساس 5/0=P و ضریب اطمینان 95 درصد در فرمول حجم نمونه برابر با 384 نفر انتخاب شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و به صورت میانگین و فراوانی ارایه شد.

    یافته ها:

      نتایج مطالعه اخیر نشان داد 9/87 درصد از مصاحبه شوندگان شناخت بالایی نسب به پناهگاه های عقرب داشتند. اولویت مردم در مواجهه با عقرب زدگی به ترتیب ارجاع به بیمارستان، کمپرس سرد، دورشدن از محل حادثه، پوشاندن محل عقرب زدگی، شست وشو و فشار محل عقرب زدگی بود. 6/81 درصد از مصاحبه شوندگان برای دورکردن عقرب ها به ترتیب روش های سمپاشی، جلوگیری از تجمع نخاله و استفاده از مواد نفتی را به کار می برند. همچنین 31 درصد افراد به روش های سنتی برای درمان عقرب زدگی اعتقاد داشتند. اکثر خانوارها (5/73 درصد) در محل زندگی شان با عقرب مواجهه داشتند، به طوری که 55 درصد از آن ها عقرب ها را در محل استراحت خود مشاهده کرده بودند. همچنین 7/36 درصد از خانوارها عقرب زدگی را تجربه کرده بودند. اغلب عقرب زدگی ها (64 درصد) در محیط داخلی منزل و محل استراحت افراد رخ داده بود. اکثر خانه ها (8/74 درصد) فاقد حصار حیاط بودند و مهندسی خانه ها ازنظر ورود عقرب ها به محیط داخلی با فراوانی 3/78 غیرایمن بود.

    نتیجه گیری:

     این مطالعه برای اولین بار در ایران به بررسی این معضل پرداخته است. باتوجه به مواجهه بالای ساکنین با عقرب ها و گزارش موارد عقرب زدگی در داخل خانه ها، همچنین عدم رعایت اصول مهندسی و ضوابط پیشگیرانه ساختمانی در منازل مسکونی و عدم التزام به اقدامات پیشگیری کننده توسط مردم، ضرورت انجام اقدامات و آموزش های کاربردی در پیشگیری و کنترل این معضل احساس می شود.

    کلید واژگان: عقرب زدگی, آگاهی, نگرش, پیشگیری و کنترل, کرمان, ایران
    Ismail Amiri Qanat Saman, Hossein Dehghan*, Tahereh Rahimi, Mehran Shahi, Sediq Ahmadzadeh, Nasser Nasiri, Salman Daneshi, Seyed Hassan Nikokar, Reza Faryabi
    Background and Objectives

    This study aims to investigate the knowledge, attitude and practice (KAP) of residents in south of Kerman province in Iran regarding scorpion sting and the factors affecting its prevalence.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted in 2020 on 384 people living in south of Kerman province, Iran. A KAP questionnaire was used which surveyed the necessary information regarding the familiarity of residents with scorpions, the level of exposure to scorpions and effective factors, and knowledge of basic measures against scorpion stings. The questionnaire was completed through an interview. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Results

    The results showed the participants’ high knowledge of scorpion shelters (87.9%). Their most common measures in dealing with scorpion stings were hospitalization, use of cold compresses, moving away from the scene, covering the sting area with a cloth, washing the sting site, and applying pressure over the sting site. Most of participants (81.6%) suggested that spraying insecticides and the use of petroleum products were the main methods for getting rid of scorpions. About 31% had belief in traditional medicine. Most of them (73.5%) had found scorpions in their houses and 36.7% reported a history of scorpion sting in the family members. Most of them (64%) had got stung indoors. Moreover, 74.8% of them had houses with no walls or with unfavorable fencing, and for 78.3%, they were not safe in terms of scorpions entering.

    Conclusion

    The measures and training for prevention and control of scorpion stings in south of Kerman province are necessary due to the high exposure of residents to scorpions indoors, the unsafety of their houses, and lack of compliance to preventive measures.

    Keywords: Scorpion stings, Knowledge, Attitude, Practice, Prevention, Control, Kerman, Iran
  • احسان گروهی ساردو، یاسین سهرنی*، الهه سالارپور، زهرا شهابی نژاد، ناصر نصیری
    مقدمه

    تریاژ بیمارستانی جزیی از ساختار بخش اورژانس است که توسط پرستاران صورت می گیرد، اطلاعات کمی از میزان آگاهی پرستاران از تریاژ در دست است، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اگاهی پرستاران اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) جیرفت در زمینه تریاژ بیمارستانی انجام شد.

    روش کار

    این پژوهش به صورت مقطعی (توصیفی-تحلیلی) بود. جهت جمع آوری داده ها از روش سرشماری استفاده شد و 60 نفر از پرسنل اورژانس بیمارستان امام خمینی شهرستان جیرفت در سال 1398 انتخاب و وارد مطالعه شدند. در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استانداردی که روایی و پایایی آن سنجیده شده است، استفاده گردید. داده ها جمع آوری شد و پس از کدبندی و ورود داده ها با نرم افزار آماری stata و با استفاده آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    60 نفر از پرسنل اورژانس بیمارستان امام خمینی شهرستان جیرفت وارد مطالعه شدند. میانگین سنی پرسنل 23/8 ± 43/30 سال، حداقل سن شرکت کنندگان 23 سال و حداکثر 51 سال بود. میانگین نمره ی آگاهی و عملکرد پرستاران 84/3 ± 2/11 بود. 39 نفر (65%) از پرسنل در سطح ضعیفی بودند در حالی که تنها 21 نفر (35%) در سطح متوسطی بودند. بین متغیرهای دموگرافیک و نمره آگاهی و عملکرد تریاژ ارتباط معنی داری وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    آگاهی کم پرستاران در مورد تریاژ بیمارستانی می تواند ناشی از نبود دوره های آموزش رسمی تخصصی تریاژ و عدم الزام بخش های اورژانس به تصمیم گیری مبتنی بر شواهد باشد. با توجه به این که تدابیر لازم در این خصوص بسیار لازم و ضروری می باشد و در صورت عدم رعایت آنها گاها ممکن است جان بیمار به خطر بیافتد،‌ نیازمند برگزاری کارگاه هایی در این خصوص برای این افراد می باشیم تا سطح آگاهی و عملکرد پرستاران را بالاتر ببریم.

    کلید واژگان: آگاهی, تریاژ, پرستاران, بخش اورژانس
    Ehsan goroei sardu, yasin sohrani *, Elaheh Salarpour, Zahra Shahabi Nejad, Nasser Nasiri
    Introduction

    Hospital triage is part of the structure of the emergency department, which is performed by nurses. Little information is available about the level of nurses' knowledge of triage. The present study was performed with the aim of evaluating the knowledge of nurses in the emergency department of Imam Khomeini Hospital, Jiroft, Iran, on hospital triage.

    Methods

    This study was a cross-sectional (descriptive-analytical) study. Census method was used for sampling and 60 of the emergency personnel of Imam Khomeini Hospital, Jiroft, Iran in 2019 were selected entered the study. Data were gathered using a valid and reliable questionnaire. After codifying and entering the data, they were analyzed using STATA statistical software and descriptive and analytical statistical tests.

    Results

    60 of the emergency personnel of Imam Khomeini Hospital in Jiroft entered the study. The mean age of the staff was 30.43 ± 8.23 years, the minimum age of the participants was 23 years and the maximum was 51 years. The mean score of nurses' knowledge was 11.2 ± 3.84. Among the studied staff, 39 (65%) had poor scores, while only 21 (35%) had moderate scores. There was no significant correlation between demographic variables and knowledge score.

    Conclusion

    Nurses' poor knowledge on hospital triage can be due to the lack of formal specialized triage training courses and the lack of obligation for emergency departments to make evidence-based decisions. Considering that guidelines in this regard are very important and necessary and not adhering to them might put the life of the patients at risk, workshops need to be held for the personnel in this regard to improve the level of knowledge of nurses.

    Keywords: Awareness, triage, nurses, emergency service, hospital
  • سعید نظارتی زاده*، ناصر نصیری، نسرین نصیری، حسن ممتاز

    ویروس دیستمپر از جنس موروبیلی ویروس ها (خانواده پارامیکسو ویروس ها) بوده که عامل بیماری مسری میان سگ سانان است. این ویروس پس ازآنتقال، دستگاه تنفسی، گوارشی و سیستم عصبی را درگیر می کند. در این مطالعه یک مورد آلودگی و درگیری انسان با ویروس دستمپر گزارش شده است.فردی 31 ساله با علایم بالینی همچون بیماری دیستمپر در سگ سانان موردبررسی قرار گرفت که پس ازآنجام آزمایش سرولوژی بر روی بزاق، با نمونه گیری از خون فرد و استخراج RNA و سنتز cDNA آزمایشات PCR و تعیین توالی بر روی نمونه حاصل انجام گردید. با مثبت شدن آزمایش سرولوژی بر روی بزاق فرد و نیز انجام PCR بر روی cDNA نمونه خون کامل بیمار و تعیین توالی ژنتیکی، نتایج دال بر رد تداخل ویروسی در آزمایش ها و صحت تشخیص ویروس دیستمپر به عنوان عامل بیماری برای اولین بار در انسان بود. طی نتایج حاصل از این مطالعه، آلودگی و درگیری انسان با ویروس دیستمپر محرز گردیده و الزام تدابیر پیشگیری از ابتلا انسان به این ویروس همچون واکسیناسیون اختصاصی علیه ویروس دیستمپر و مقابله با ویروس در جامعه حیوانات خانگی و وحشی و ضرورت رسیدگی ویژه به این امر بر کسی پوشیده نخواهد بود.

    کلید واژگان: انسان, ویروس دیستمپر, ژنوم ویروس
    Saeed Nezaratizade*, Naser Nasiri, Nasrin Nasiri, Hassan Momtaz

    Distemper virus is a Morbillivirus (in the family Paramyxoviridae) that can cause contagious disease in dogs. The virus affects the respiratory, digestive, and nervous systems after transmission. In this study, we reported a case of human infection and involvement with the Distemper virus.A 31-year-old man was diagnosed with clinical signs of Distemper in dogs. After serologic tests on saliva, blood samples were taken and RNA was extracted and cDNA synthesis was performed by PCR, and Sequencing was performed on the sample. The results of serological tests on individual saliva and PCR on cDNA from the whole blood sample of the patient and genetic sequencing revealed the results of rejection of viral interference in the tests and accuracy of Distemper virus detection. As the first cause of the disease was in humans. The results of this study revealed human infection and involvement with Distemper virus and the necessity of preventive measures such as specific vaccination against the Distemper virus in the wild and domestic animal community.

    Keywords: Human, Distemper Virus, Genome of virus
  • صدیقه کاظمی نیا، حسین رشیدی، نیما قلعه خانی، ایمان قاسم زاده*، ناصر نصیری، حمید شریفی
    زمینه مطالعه

    امروزه بدلیل استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها، مقاومت میکروبی نگرانی جهانی جهت بهداشت و سلامت دام و انسان محسوب می شود. پیامدهای مقاومت میکروبی بروز مقاومت میکروبی در عوامل بیماریزای مشترک انسان و دام، و کاهش اثر بخشی درمان هاست.

    هدف

    هدف مطالعه حاضر پایش و ارزیابی فراوانی باقیمانده های آنتی بیوتیکی در گوشت مرغ کشتارشده درکشتارگاه های استان کرمان است.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی که از خرداد 94 لغایت آذرماه 95 اجرا گردید در مجموع تعداد 474 نمونه ازکشتارگاه های استان جمع آوری و در آزمایشگاه مرکز تشخیص اداره کل دامپزشکی تحت تست میکروبیولوژیکال چهارپلیتی قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی برای داده های کیفی و محاسبه فاصله اطمینان 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    در مجموع نمونه های تست شده 38 مورد مثبت معادل 02/8 درصد  شناسایی شدند. آنتی بیوتیک های تشخیص داده شده شامل فلورکینولون، ماکرولید، سفالوسپورین، بتالاکتام، تتراسیکلین، سولفانامید و آمینوگلیکوزید بودند. در نمونه های مثبت، بیشترین میزان آنتی بیوتیک جداسازی شده فلورکینولون (1/36 درصد) و کمترین میزان آنتی بیوتیک جداشده سفالوسپورین (1/4 درصد) تعیین گردید، از طرفی نیمی ازنمونه های مثبت صرفا از نظریک نوع آنتی بیوتیک (فلورکینولون) و 9/28 درصد موارد مثبت از نظردو نوع آنتی بیوتیک، 1/13 درصد موارد از نظر سه نوع آنتی بیوتیک، 2/5 درصد از نظر پنج نوع و 6/2 درصد از نظر شش نوع آنتی بیوتیک مثبت تعیین شدند.

    نتیجه گیری نهایی

    این نتایج مشخص نمود که حدود 10 درصد گوشت مرغ مصرفی در این استان دارای باقیمانده های آنتی بیوتیکی است و نیازمند برنامه ریزی و اتخاذ استراتژی های کاربردی جهت کنترل و کاهش مصرف بی رویه آنتی بیوتیک های دامپزشکی می باشد.

    کلید واژگان: باقیمانده آنتی بیوتیک, مقاومت میکروبی, گوشت مرغ, کشتارگاه های طیور, اثربخشی درمان
    Sedigheh Kazeminia, Hossein Rashidi, Nima Ghalekhani, Iman Ghasemzadeh *, Naser Nasiri, Hamid Sharifi
    BACKGROUND

    Nowadays due to the extensive use of antibiotics, antimicrobial resistance is recognized as a global concern for the health of animals and humans. The consequences of antimicrobial resistance are resistance of zoonotic pathogenic factors and reductions in the effectiveness of treatment for many diseases.

    OBJECTIVES

    The aims of this study are the monitoring and prevalence of antimicrobial residues of the poultry carcasses in Kerman poultry abattoirs.

    METHODS

    A cross sectional study was conducted from June 2015 to October 2016. A total of 474 samples were collected from Kerman province poultry abattoirs and tested with four plate test (FPT) method. Data were analyzed  using Descriptive statistics for qualitative data with 95 % confidence interval.

    RESULTS

    A total of 38 samples were positive (8/02 %), Antibiotics isolates included: Fluoroquinolone, Macrolide, Cephalosporin, β-lactam, Tetracycline, Sulfonamide and Amino glycoside. The highest rate of antibiotics isolated in positive samples was Fluoroquinolone (36/1 %) and the lowest rate was cephalosporin (4/1 %). Half of the samples were positive for one type of antibiotic (Fluoroquinolone), 28/9 % for two types of antibiotics, 13/1 % for three types of antibiotics, 5/2%  for five kinds of antibiotics and 2/6 % for six kinds of antibiotics.

    CONCLUSIONS

    The results of the study showed that about 10 percent of the meat consumed in this province has antimicrobial residues. Therefore, it can be suggested that proper management strategies for controlling the veterinary drug usage in poultry farms be implemented.

    Keywords: antibiotic residues, Microbial resistance, Poultry, Poultry abattoirs, Treatment effectiveness
  • پروانه نظری، تابنده صادقی، ناصر نصیری، سید حبیب الله حسینی*
    زمینه و هدف

    اضطراب بر عملکرد قلب اثرات متفاوتی دارد، روش های دارویی و غیر دارویی مختلفی برای کاهش اضطراب وجود دارد. از آن جا که رنگ های مختلف و نور محیط می توانند تاثیرات متفاوتی بر اضطراب بیماران داشته باشند، هدف این مطالعه تعیین تاثیر رنگ و نور محیط بر کاهش اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلب بیمارستان امام خمینی شهر جیرفت در سال 1397 بود.

    مواد و روش ها

     این مطالعه مداخله ای در سال 1397 در بخش مراقبت ویژه قلب شهر جیرفت با 4 گروه مداخله و 2 گروه کنترل با 240 شرکت کننده برای مقایسه تاثیر رنگ های نارنجی و بنفش (گروه های مداخله) با آبی تیره (گروه کنترل) همراه با نور خورشید بر اضطراب بیماران انجام شد. بعد از کسب موافقت نامه کتبی، شرکت کنندگان به صورت تصادفی به گروه های مداخله و کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه اضطراب موقعیتی Spielberger در دو مرحله زمان بستری و زمان ترخیص برای هر بیمار جمع آوری و با آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

     بر اساس نتایج این مطالعه، اختلاف معنی داری در میانگین نمره اضطراب بیماران بستری در واحد های به رنگ بنفش (03/0=p) و واحد های به رنگ بنفش همراه با نور خورشید وجود داشت (01/0=p). 

    نتیجه گیری

     یافته های این مطالعه نشان داد که به کارگیری رنگ بنفش و تلفیق رنگ بنفش و نور خورشید در بخش مراقبت ویژه قلب می تواند در کاهش اضطراب بیماران موثر باشد. بنابراین بهتر است در طراحی بخش مراقبت ویژه قلب به تاثیر رنگ بنفش و نور خورشید توجه شود.

    کلید واژگان: اضطراب, بیماری قلبی, رنگ, محیط
    P. Nazari, T. Sadeghi, N. Nasiri, S.H. Hosseini*
    Background and Objectives

    Anxiety has multiple effects on heart performance; there are various pharmaceutical and non- pharmaceutical methods to reduce anxiety. Since different colors and ambient light have multiple effects on the patients’ anxiety, this study aimed to determine the impact of color and ambient light on the patients' anxiety in the coronary care unit of Jiroft Imam Khomeini Hospital in 2018.

    Materials and Methods

    This experimental study was conducted in the coronary care unit in Jiroft, 2018. Participants (240) were divided into four intervention groups and two control groups. The participants were asked for consent then they were randomly divided into groups of intervention and control to compare the effect of orange, purple (intervention groups) and dark blue with sunlight (control group) on anxiety. Data were collected using the Spielberger situational anxiety questionnaire in two stages of hospitalization and discharging for each patient. Data were analyzed using the analysis of variance.

    Results

    According to the results of this study, there was a significant difference in the average score of hospitalized patients’ anxiety in the purple units (p=0.03) and purple units with sunlight (p=0.01).

    Conclusion

    The findings of this study showed that using purple and the integration of purple and sunlight in the coronary care unit can be useful in reducing patients' anxiety. Accordingly, it is better to consider the effect of purple and sunlight in the design of the coronary care unit.

    Keywords: Anxiety, Coronary disease, Color, Environment
  • ابوالفضل حسین نتاج، عباس بهرام پور، محمدرضا بانشی، سمیرا پورمروت، گلایل اردلان، فرزانه ذوالعلی، ناصر نصیری، جاسم زارعی، غزال موسویان، عابدین ایرانپور*، حمید شریفی
    Abolfazl Hosseinnataj, Abbas Bahrampour, Mohammad Reza Baneshi, Samira Poormorovat, Glayol Ardalan, Farzaneh Zolala, Naser Nasiri, Jasem Zarei, Ghazal Mousavian, Abedin Iranpour *, Hamid Sharifi
    Background

    Alcohol use and drug injection are prevalent among homeless youths. The aim of this study wasto identify the associated factors of alcohol consumption and drug injection among homeless youths aged18-29 years.

    Methods

    Data on 202 homeless youths (111 males and 91 females) were collected using a standardizedquestionnaire and face-to-face interview. Lasso logistic regression was applied to determine the impact ofassociated factors on alcohol consumption and drug injection.

    Findings

    The mean age of the participants was 26.30 ± 3.19 years. Also, the prevalence of alcoholconsumption and drug injection was 33.0% [95% confidence interval (CI): 30-36] and 4.0% (95% CI: 0-8),respectively; 6 people (3.0%) consumed alcohol and injected drugs at the same time. Correlates of alcoholconsumption and drug injection were male sex [odds ratio (OR)Alc = 5.7], age (ORAlc = 0.96 and ORDI = 0.98),bachelor or higher education level (ORAlc = 1.34), non-Iranian nationality (ORAlc = 0.05 and ORDI = 0.18),food score (ORDI = 0.92), smoking (ORAlc = 2.05), substance use (ORAlc = 1.12), opposite sex relationship(ORAlc = 1.6), homosexual relationship (ORAlc = 3.56 and ORDI = 2.69), and mental disorder (ORAlc = 0.99).

    Conclusion

    Based on our findings, it seems that the homeless youth are more desired to use alcohol and druginjection, whereas the prevalence of alcohol consumption and drug injection in homeless youth was higherthan general youth population in Iran. Therefore, some suitable solutions are needed to prevent thehomelessness. Also, the effective variables that were identified in this study for alcohol use and drug injectioncan help design and implement beneficial interventions.

    Keywords: Homeless youth, alcohol drinking, Injections, Logistic models
  • فاطمه امیری گور، حمید شریفی، الهام قربانی علی آبادی، فاطمه سادات میررشیدی، مریم میرزایی، ناصر نصیری*
    مقدمه و اهداف

    کم کاری مادرزادی تیروئید یکی از سبب های عقب ماندگی ذهنی و مرگ زودرس نوزادان است. ازآن جا که شناسایی عوامل موثر بر کم کاری تیروئید نقش مهمی در پیشگیری از آن دارد، این مطالعه با هدف تعیین شیوع و بررسی برخی عوامل مرتبط در کم کاری تیروئید نوزادان طراحی شد.

    روش کار

    این مطالعه یک آنالیز ثانویه روی داده های ثبت کاغذی برنامه غربالگری کم کاری نوزادان بود. تشخیص کم کاری تیروئید بر اساس نمونه TSH (Thyroid Stimulating Hormone) از کف پا در فاصله سومین تا پنجمین روز زندگی انجام شد. با مراجعه به مرکز بهداشت شهرستان جیرفت داده های متولدین بیمارستان های شهر جیرفت جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون پواسون تحلیل شدند.

    یافته ها

    نوزادان متولدشده طی فروردین تا اسفند 1395 در این مطالعه 4998 نوزاد (2450 -02/49 درصد- دختر و 2548- 98/50 درصد- پسر) بودند. شیوع کم کاری تیروئید نوزادان در این مطالعه 1 بیمار به 135 تولد زنده بود. میزان ابتلا به کم کاری تیروئید در نوزادان متولدشده به روش سزارین (2/2=IRR ، فاصله اطمینان 95 درصد: 1/4-1/1) و نوزادان بستری شده در بخش NICU (بخش مراقبت های ویژه نوزادان نارس) (6/4=IRR، فاصله اطمینان 95 درصد: 9/8-4/2) بیش تر بود. نوزادان با وزن بالای زمان تولد بیش تر مبتلا به کم کاری مادرزادی تیروئید (3/5=IRR، فاصله اطمینان 95 درصد: 1/8-5/3) شده بودند.

    نتیجه گیری

     در این مطالعه نسبت به دیگر مطالعه ها، شیوع کم کاری تیروئید نوزادان بالا بود و بیش تر مبتلایان به کم کاری تیروئید مشابه نتایج سایر مطالعه ها پسران بودند. شاید تفاوت ژنتیکی و محیطی توجیه کننده این مطلب باشد. مشاهده شد شیوع کم کاری در نوزادان متولدشده به روش سزارین و نوزادان بستری در NICU بالاتر بود.

    کلید واژگان: کم کاری تیروئید, شیوع, عوامل خطر, کرمان, ایران
    F Amiri, H Sharifi, E Ghorbani, FS Mirrashidi, M Mirzaee, N Nasiri*
    Background and Objectives

    Congenital hypothyroidism is one of the reasons for mental retardation and premature death of infants. Since identification of the determinants of hypothyroidism plays a significant role in its prevention, this study was conducted to determine the prevalence of congenital hypothyroidism and to investigate its determinants in newborn infants.

    Methods

    This study was a secondary analysis of the data of the neonatal congenital hypothyroidism screening program. Hypothyroidism was diagnosed based on the Thyroid Stimulating Hormone (TSH) level in the heel prick blood samples on the third to fifth day of life. The data of infants born in Jiroft hospitals were collected from Jiroft Health Center and analyzed using descriptive statistics and Poisson regression test.

    Results

    In this study, 4998 newborns (2450, 49.02% female, 2548, 98 / 50% male) were investigated. The study samples were newborns born from March to March 2016. The prevalence of congenital hypothyroidism was 1 in 135 live births. The prevalence of congenital hypothyroidism was higher in babies born by cesarean section (IRR = 2.2, 95% CI =1.1-4.1), newborns admitted to the NICU (IRR = 4.6, 95% CI=2.4-8.9), and babies with high birth weight (IRR = 5.3, 95% CI =3.5-8.1).

    Conclusion

    The prevalence of hypothyroidism was higher in this study compared to other studies. Its prevalence was higher in males than in females. Genetic and environmental differences may explain this difference. The prevalence of hypothyroidism was higher in infants born through cesarean section and newborns hospitalized in NICU.

    Keywords: Hypothyroidism, Prevalence, Risk factors, Kerman
  • ناصر نصیری، حمید شریفی، محسن رضاییان، مجتبی سنجی، علی شریفی، رضا وزیری نژاد*
    مقدمه و اهداف
    شناخت عوامل موثر بر بقای مصدومان حوادث جاده‎ای نقش مهمی در پیشگیری از مرگ این مصدومان دارد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر مرگ مصدومان بود.
    روش کار
    پس از بررسی فرم های ماموریت اورژانس پیش بیمارستانی و پرونده بیمارستانی مصدومان اطلاعات دموگرافیک، محل وقوع حادثه، وضعیت مصدوم، نوع وسیله نقلیه، انواع تروما، زمان های انجام ماموریت و علائم حیاتی جمع آوری شدند. متغیر وابسته فاصله زمانی بین وقوع تصادف تا مرگ یا ترخیص از بیمارستان بود. یافته ها با نسبت مخاطره، خروجی رگرسیون کاکس گزارش، که نشان می دهد نسبت به گروه مرجع، سایر گروه ها در هر لحظه ای از زمان چقدر مرگ را تجربه می کنند.
    یافته ها
     از 8920 نفر مصدوم مورد بررسی، مرگ در 143 نفر (فاصله اطمینان 95 درصد: 0/019-0/014) اتفاق افتاده بود. سن بالای 65 سال (نسبت مخاطره: 7/6، فاصله اطمینان 95 درصد: 18/4-3/14)، تصادف در راه های اصلی (نسبت مخاطره: 1/44، فاصله اطمینان 95 درصد: 3/5-0/6)، مصدومان با لوله گذاری داخل تراشه (نسبت مخاطره: 26/4، فاصله اطمینان 95 درصد: 227/6-3/05)، فشار خون سیستولیک بالای 100 (نسبت مخاطره: 0/22، فاصله اطمینان 95 درصد 0/4-0/12)،  فشارخون دیاستولیک بالای 70 میلی متر جیوه (نسبت مخاطره: 0/53، فاصله اطمینان 95 درصد 1/2-0/24) و ضربان قلب بالای 100 ضربه در دقیقه در صحنه حادثه (نسبت مخاطره: 0/3، فاصله اطمینان 95 درصد 5/1-1/7) با خطر مرگ ارتباط داشتند.
    نتیجه گیری
     یافته ها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیشتری دارد. در ارایه خدمات پیش بیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضعیت مصدوم و نوع تروما می تواند بر بقای افراد تاثیر گذار باشد.
    کلید واژگان: بقا, مصدومان, حوادث جاده ای, اورژانس پیش بیمارستانی, کرمان
    N Nasiri, H Sharifi, M Rezaeian, M Sanji Rafsanjani, A Sharifi, R Vazirinejad*
    Background and Objectives
    To preventing deaths, it is essential to recognize factors affecting the survival of road accident victims. This study was conducted to identify the factors affecting the mortality of road accident victims.
     
    Methods
    All pre-emergency mission forms and hospital records of road accident victims were analyzed. The dependent variable was the time interval between the accident and death or discharge from hospital. The forms included demographic variables, accident location, injury status, type of vehicle, type of trauma, mission time, and vital signs.
     
    Results
    Of 8920 injured persons, death occurred in 143 (95% CI: 0.014-0.019). Being over 65 years (Hazard Ratio (HR) 7.6, 95% CI: 3.14-18.4), accident on the main roads (HR 1.44, 95% CI: 0.6-3.5), tracheal intubation (HR 26.4, 95% CI: 3.05-227.6), a systolic and diastolic blood pressure above 100 (HR 0.4, 95% CI: 0.4-0.12) and 70 mm Hg (HR 0.53, 95% CI: 0.24-1.2), and heart rate>100/min (HR 3.0, 95% CI: 1.7-5.1) were associated with the risk of death.
     
    Conclusion
    In providing services, age, status of blood pressure, pulse, injury status, and type of trauma can affect the patients’ survival.
    Keywords: Survival, Injuries, Road accidents, Pre-hospital emergency, Kerman
  • سحر پیکانی، ناصر نصیری، حلیمه یعقوبی*، داریوش بستام، فاطمه دوست محمدی، محمد واحدیان شاهرودی
    زمینه و هدف
    کم کاری مادرزادی تیروئید شایع ترین اختلال دستگاه غدد درون ریز کودکان و یکی از علل عقب افتادگی ذهنی می باشد که تنها در صورت تشخیص و درمان به هنگام، قابل پیشگیری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع کم کاری مادرزادی تیروئید در نوزادان غربالگری شده در شهر مشهد انجام گردید.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی 4484 نوزاد تازه متولد شده در شش ماهه اول سال 94 مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از اطلاعات ثبت شده در فرم های غربالگری جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری و سطح معنی داری 5% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    تعداد 4484 نفر مورد بررسی قرار گرفتند که از بین آنها 51% پسر و 48% دختر بودند. میزان فراخوان 6/2% و شیوع هیپوتیروئیدی 1 در370 نوزاد برآورد شد. بین هیپوتیروئیدیسم و وزن هنگام تولد، تغذیه نوزاد، میزان غلظت TSH اولیه و میزان غلظت TSH وریدی رابطه آماری معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان شیوع هیپوتیروئیدی در مشهد که برابر با شیوع کشوری و به طور قابل توجهی از مقادیر جهانی بالاتر است، برای شناسایی عوامل مرتبط با بیماری انجام پژوهش های جامع تر و همچنین طراحی مداخلات مناسب در راستای پیشگیری از بیماری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: شیوع, غربالگری, کم کاری مادرزادی تیروئید, نوزاد تازه متولد شده
    Sahar Peikani, Naser Nasiri, Halimeh Yaghoobi *, Dayoush Bastam, Fatemeh Doost Mohammadi, Mohammad Vahedian Shahroudi
    Background and Aim
    Congenital hypothyroidism is the most common metabolic disease and endocrine disorder in children and a major cause of mental retardation, which can be prevented only through early diagnosis and treatment. This study aimed to determine the prevalence of congenital hypothyroidism in newborns referred to Shahid-Ghodsi Health Center in Mashhad, Iran.
    Materials and Methods
    This cross-sectional study, including 4484 newborns referred to Shahid-Ghodsi Health Center for congenital hypothyroidism screening, was conducted during the first six months of 2015. Data were collected from the screening forms and analyzed using the statistical software SPSS 21, the tests being the two-sample T-test, analysis of variance, Chi-square and Fisher's exact tests; in all the tests the significance level was 5%.
    Results
    Of the 4484 neonates screened, 51% and 48% were males and females, respectively. The recall rate was estimated to be 2.6% and prevalence of the disease 1 in 370 neonates. There were statistically significant associations between hypothyroidism on the one hand and birthweight, type of feeding (nutrition), primary and serum TSH levels of the neonate on the other.
    Conclusion
    Based on the findings, the prevalence of congenital hypothyroidism in Mashhad is significantly higher than that national and global averages. It is essential to conduct more comprehensive research to determine the associated factors and design suitable interventions in order to prevent the disease.
    Keywords: Prevalence, Screening, Congenital Hypothyroidism, Newborn
  • مهران مجرد آشنا آباد، علی سنبلی *، ناصر نصیری
    مقدمه و هدف

    جنس Tanacetum L. متعلق به قبیله بابونه (Anthemideae) از تیره کاسنی (Asteraceae) است. بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده تعداد گونه های این جنس در ایران 36 گونه است که تعداد 12 گونه آن انحصاری ایران می باشد. هدف از این تحقیق استخراج و شناسائی ترکیبات شیمیائی اسانس گونه Tanacetum chiliophyllum var. oligocephalum است که برای اولین بار گزارش می شود.

    روش تحقیق

    اندام هوائی این گیاه در زمان گلدهی کامل از استان آذربایجان غربی، شهر نقده جمع آوری و به روش تقطیر با آب اسانس گیری شد. اسانس به دست آمده با استفاده از سولفات سدیم آبگیری و توسط دستگاه های GC-FID و GC-MS آنالیز و شناسائی شد.

    نتایج و بحث

    راندمان اسانس بر اساس وزن اسانس نسبت به وزن خشک گیاه معادل 5/0 درصد به دست آمد. در کل 7/99 درصد ترکیبات اسانس شامل 27 ترکیب شناسایی گردید. 1و8-سینئول با 8/28 درصد، کامفور با 8/12 درصد، سانتولینا الکل با 7/11 درصد و لینالول با 1/7 درصد به عنوان ترکیبات اصلی شناسائی شدند.

    توصیه کاربردی/ صنعتی

    گونه های مختلف جنس Tanacetum دارای ترکیبات با ارزش داروئی هستند. اسانس گونه مطالعه شده با توجه به درصد بالای 1و8-سینئول، کامفور و لینالول که از ترکیبات داروئی مهم هستند می تواند به عنوان منبع طبیعی این ترکیبات مد نظر قرار بگیرد.

    کلید واژگان: اسانس, Tanacetum, کمپوزیته, اوکالیپتول, کامفور
    Mehran Mojarrad Ashenaabad, Ali Sonboli *, Naser Nasiri
    Background & Aim

    The genus Tanacetum L. belongs to the family Asteraceae and tribe Anthemideae. According to the recent findings the number of Tanacetum species in Iran is 36, of which 12 are endemic. In this study the essential oil composition of Tanacetum chiliophyllum var. oligocephalum was investigated for the first time.   Experimental: The plant was collected during flowering stage from west Azerbaijan province of Iran, Naghadeh. The essential oil was isolated by hydrodistillation and analyzed by GC-FID and GC-MS.

     Results & Discussion

    The oil with the yield of 0.5% (w/w) based on the dry weight of plant was analyzed by GC-FID and GC-MS and identified. Twenty-seven components were identified representing 99.7% of the total essential oil. 1,8-Cineole (28.8%), camphor (12.8%), santolina alcohol (11.7%) and linalool (7.1%) were determined as major compounds. Recommended applications/industries: Different members of the genus Tanacetum have compounds with high medicinal value. Essential oil of the studied species with respect to the high amount of 1,8-cineole, camphor and linalool can be considered as a natural source of these valuable medicinal compounds.

    Keywords: Volatile, oil, Tanacetum, Eucalyptol, Camphor, Iran
  • مسابقات طراحی A ایتالیا، 2013، دفتر معماری بینالار
    ناصر نصیری، طاهر نصیری
  • فرزین رضایی، خدیجه عیدان ترک زاده، ناصر نصیری
    در این پژوهش تاثیر متغیرهای ساختار مالکیت (مالکیت نهادی، مالک عمده، سهام شناور آزاد) و همچنین اثر تعاملی این متغیرها بر سیاست تقسیم سود در صنایع مختلف بررسی شده است. سیاست تقسیم سود عبارت از نسبت سود نقدی بر سود هر سهم می باشد،آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی (PLS) و روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) ازطریق داده های تابلویی انجام شده است. در تحقیق حاضر تاثیر متغیرهای مستقل بر سود تقسیمی به دو صورت مورد بررسی قرار گرفته است، تاثیر هر کدام از متغیرها به طور جداگانه برسود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی وتاثیر تعاملی متغیرهای ساختار مالکیت به همراه نوع صنعت به عنوان متغیر مجازی را بر سود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد ارزیابی قرارداده است. جامعه آماری مورد بررسی همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی بین سال های 1383 تا 1387، به استثناء شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی می باشد. در نهایت تعداد 65 شرکت که همه اطلاعات مورد نیاز در مورد آنها در دسترس بود مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای ساختار مالکیت، مالکان نهادی وسهام شناور آزاد ارتباط معنی دار با سود تقسیمی دارند و همچنین تاثیر تعاملی ساختار مالکیت بر سیاست تقسیم سود در صنایع مختلف معنی دار و متفاوت می باشد و از این رو متغیر نوع صنعت می تواند اثر تعدیل کننده ای بر رابطه بین متغیرهای ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود داشته باشد.
    کلید واژگان: ساختار مالکیت, مالکان نهادی, سهام شناور آزاد, سیاست تقسیم سود, حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS)
    Farzin Rezaei, Khadijeh Eidantorkzadeh, Naser Nasiri
    In this research, the effect of ownership structure variables (Institutional ownership, block holder, free float) and interactive effects of these variables on dividend policy in various industries have been investigated. Cash to earning per share ratio was a proxy for dividend policy. Test of hypothesis was carried out by multiple regression analysis by generalized least square (GLS) and pooled (panel) least squared (PLS) methods. In the present study, the effect of the variables other than dividend policy were assessed by (PLS) the interactive effect of ownership structure variables by industry type as dummy variable on dividend policy assessed by (GLS). Statistical population reviewed are all companies listed in Tehran Stock Exchange during 2004-2008 excluding investment companies and financial intermediary. Finally 65 companies that all required information were examined. The result showed that among ownership structure variables, institutional ownership and free float variables have significant relationship with dividend policy. The interactive effect of institutional ownership on dividend policy in different industries were significant and different, hence the type of industry variable can be a damper effect on the relationship between institutional ownership variables and dividend policy.
    Keywords: Ownership Structure, Institutional Ownership, Free Float, Dividend Policy, Generalized Least Square (GLS)
  • فرزین رضایی، خدیجه عیدان ترک زاده، ناصر نصیری
    در این پژوهش تاثیر متغیرهای ساختار مالکیت (مالکیت نهادی، مالک عمده، سهام شناور آزاد) و همچنین اثر تعاملی این متغیرها بر نسبت تقسیم سود در صنایع مختلف بررسی شده است. آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی (PLS) و روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) از طریق داده های ترکیبی انجام شده است. در این تحقیق تاثیر متغیرهای مستقل بر سود تقسیمی به دو صورت مورد بررسی قرار گرفته است، تاثیر هر کدام از متغیرها به طور جداگانه برسود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تلفیقی و تاثیر تعاملی متغیرهای ساختار مالکیت به همراه نوع صنعت به عنوان متغیر مجازی را بر سود تقسیمی با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد ارزیابی قرارداده است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی بین سال-های 1383 تا 1387، به استثناء شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی می باشد. در نهایت تعداد 65 شرکت که کلیه اطلاعات مورد نیاز در مورد آنها در دسترس بود مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای ساختار مالکیت، مالکان نهادی و سهام شناور آزاد ارتباط معنی دار با سود تقسیمی دارند و همچنین تاثیر تعاملی ساختار مالکیت بر سیاست تقسیم سود در صنایع مختلف معنی دار و متفاوت می باشد و از این رو متغیر نوع صنعت می تواند اثر تعدیل کننده ای بر رابطه بین متغیرهای ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود داشته باشد.
    کلید واژگان: ساختار مالکیت, مالکان نهادی, سهام شناور آزاد, سیاست تقسیم سود, حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS)
    Farzin Rezaei, Khadijeh Eidantorkzadeh, Naser Nasiri
    In this research the effect of ownership structure variables (institutional ownership, block holder, free float) and interactive effects of these variables on dividend policy in various industries have been investigated. Cash to earning per share ratio was a proxy for dividend policy and Test of hypothesis was carried out by multiple regression analysis by generalized least square (GLS) and pooled (panel) least squared (PLS) methods. In the present study, the effect of the variables separately on dividend policy assessed by (PLS) an interactive effect of ownership structure variables by industry as dummy variable on dividend policy assessed by GLS. Statistical population reviewed is all companies listed in Tehran Stock Exchange during 1383-1387 (2001-2008) without investment companies and financial intermediaries. finally 65 companies that all required information were examined. The result showed that among ownership structure variables, institutional ownership and free float variables have significant relationship with dividend Policy. The interactive effect of institutional ownership on dividend policy in different industries was significant and different; hence, the type of industry variable can be a damper effect on the relationship between institutional ownership variables and dividend policy.
  • ابراهیم رحیمی، مهدی رئیسی، اسماعیل پیرعلی، ناصر نصیری، احسان شاهرخیان
    این بررسی با هدف اندازه گیری میزان آفلاتوکسین کل و ب 1 در برخی اقلام غذایی مورد استفاده در تهیه خوراک پلت ماهیان قزل آلای پرورشی به روش الایزا صورت گرفت. برای این منظور نمونه گیری از 48 نمونه از اقلام غذائی شامل ذرت، سویا، گندم و پودر ماهی در 6 کارخانه تولید خوراک ماهی در 2 فصل بهار و تابستان انجام پذیرفت. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که در بین اقلام مورد بررسی ذرت و پودر ماهی با میانگین 5/32 و 9/23 میکروگرم در کیلوگرم بیشترین میزان آفلاتوکسین کل را داشته اند، بطوری که میزان آفلاتوکسین کل در ذرت بیش از حداکثر مجاز می باشد و کمترین میزان نیز مربوط به سویا با 4/8 میکروگرم در کیلوگرم بود. بیشترین میزان آفلاتوکسین ب1 به ترتیب در ذرت و پودر ماهی با 20 و 19 میکروگرم در کیلوگرم مشاهده شد که این مقدار در مورد ذرت برابر با حداکثر میزان مجاز می باشد. نتایج بررسی نشان دهنده افزایش میزان آفلاتوکسین کل در بیشتر اقلام غذائی در تابستان نسبت به بهار می باشد و این افزایش در مورد گندم اختلاف معنی داری را نشان می دهد (05/0P<).
    کلید واژگان: آفلاتوکسین, خوراک ماهی, الایزا
  • فرزین رضایی، ناصر نصیری، هادی حقیق
    بازارهای محصول دربرگیرنده سه عنصر عملکرد، رفتار و ساختار می باشند که بسته به ماهیت و نحوه ارتباط این عناصر با یکدیگر، شکل و نوع و سازمان بازار مشخص می شود. تمرکز بازار یکی از خصوصیات ساختاری بازار است که نقش مهمی در ماهیت قیمت گذاری و درجه رقابت یا انحصار موجود در یک بازار یا صنعت را ایفا می کند. بر این اساس، هدف اصلی این مقاله بررسی نقش متغیر درجه تمرکز بازار در پیش بینی بازده سهام و ارایه الگویی برای بیان این رابطه می باشد.
    داده های پژوهشی الگوی تحقیق متشکل از متغیرهای مستقل شاخص تمرکز صنعتی هرفیندال، اندازه صنعت (ارزش بازار سهام)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، اهرم مالی و بتای پرتفوی صنعت و هم چنین بازده سهام سال آتی به عنوان متغیر وابسته می باشند. قلمرو زمانی تحقیق از سال 1381 تا 1387 می باشد. با توجه به این که شاخص تمرکز بازار متغیری صنعتی م یباشد، لذا همه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق در سطح صنعت تبیین و محاسبه شده اند. به این منظور بعد از بررسی گروه های صنعتی بورس اوراق بهادار تهران و احراز شرایط، 31 گروه فرعی فعال صنعتی به عنوان پرتفوی در نظر گرفته و آزمون های آماری لازم صورت پذیرفت. نظر به این که متغیرهای معرفی شده در این مطالعه از یک سو در میان 31 صنعت مختلف بورس و از سوی دیگر در دوره زمانی 7 ساله انتخاب می شوند، لذا راه حل پیشنهاد شده در چنین مواردی تلفیق داده های میان گروهی و سری های زمانی با یکدیگر و برآورد الگوی مورد نظر بر اساس مجموعه جدید تشکیل شده است. با این وصف، به منظور بررسی صحت فرضیه های تحقیق، از رهیافت اقتصادسنجی اثرات ثابت پانل دیتا (با وزن دهی به مقاطع صنعت) و به روش حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین (GLS) تعمیم یافته متغیرهای مستقل درجه تمرکز صنعتی و اندازه صنعت با بازده سهام آتی رابطه معنی داری وجود دارد. بین متغیرهای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، اهرم مالی و بتای صنعت با بازده سهام رابطه معن یداری مشاهده نشد. هم چنین مدل تحقیق قادر است 48 درصد رفتار بازده سهام سال آتی را توضیح دهد.
    کلید واژگان: شاخص تمرکز صنعتی هرفیندال هیرشمن, ساختار بازار محصول, بازده سهام, اندازه صنعت, پانل دیتا
    Farzin Rezaei, Nasser Nasiri, Hadi Haqiq
    The objective of this study is to investigate the impact of industry concentration on the average stock returns prediction, and propose a model to explain this relationship. Explanatory variables are the past one-year's Herfindahl-Hirschman Index of the industry concentration, industry size (market equity), book-to-market ratio, leverage, and systematic risk (beta); also the industry average return is as the dependent variable. The study covers the years 1381 to 1387 and uses 31 manufacturing industry-year observations. With respect to the fact that concentration index is industry specific, all of the dependent and independent variables in this research are evaluated at the industry level. To examine the research hypotheses, the Panel Data technique with Fixed Effect (weighted) and Generalized Least Squares (GLS) methods were employed. Results indicate that in Tehran Securities Exchange, there exists a significant relationship between industry concentration and the size and average stock returns. On the other hand, book-to-market ratio, leverage and systematic risk are not associated with annual industry stock returns.
  • شعر امروز ایران
    علی خادمی، آدینه خجسته پور، شیدا دیانی، کروب رضایی، رضا طاهری، منوچهر فیلی، مرتضی لطفی، ناصر نصیری، مجید نفیسی، دومان ملکی
  • شعر امروز ایران
    نسیم بهاری، علیرضا بهنام، علیرضا پنجه ای، همایونتاج طباطبایی خیام ظهیری، آیدا عمیدی، ناصر نصیری
  • شعر امروز ایران
    بکتاش آبتین، رضا حیرانی، مصطفی فخرایی، علی قنبری، لیلی گله داران، ناصر نصیری
سامانه نویسندگان
  • ناصر نصیری
    نصیری، ناصر
    استادیار اپیدمیولوژی، آمار و اپیدمیولوژی، بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جیرفت
  • ناصر نصیری
    نصیری، ناصر
    استاد گرافیک، ارتباط تصویری، دانشکده ی هنر، موسسه آموزش عالی هنر شیراز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال