به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

نرگس کشتی آرای

  • ثریا میرشکاری، نرگس کشتی آرای*، حمید عزیزی ملک آبادی

    هدف از این پژوهش سنتزپژوهی روش های تدریس زیست شناسی با تاکید بر یادگیری عمیق بود. این پژوهش با روش آمیخته طرح اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی از روش سنتزپژوهی بر اساس مدل گاف و همکاران (2012) و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش مقالات در حوزه ی شناسایی اصلاحات آموزشی در زمینه ی بازنگری شیوه های تدریس زیست شناسی با تاکید بر یادگیری عمیق در سال های 1386 تا 1400 بود که با روش هدفمند 67 منبع به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج بر اساس سطوح چهارگانه نظریه یادگیری عمیق فولن کدگذاری، دسته بندی و در ادامه مدل طراحی شد. نتایج نشان داد روش های تدریس موجود در چهار سطح نیازمند اصلاحات آموزشی هستند؛ سطح اول شایستگی های جهانی و شامل پرورش شخصیت، ایجاد تابعیت و تعلق اجتماعی، تقویت خلاقیت/تخیل، تقویت تفکر انتقادی/حل مساله، افزایش همکاری و بهبود ارتباطات است؛ سطح دوم عناصر طراحی آموزشی و شامل استفاده از شیوه های آموزشی مناسب، افزایش مشارکت یادگیری، اصلاح محیط های یادگیری و استفاده از ابراز دیجیتال است. سطح سوم شرایط آموزشی و شامل شناسایی نقاط ضعف مدارس و تعیین مشکل در سیاست گذاری ها است. در نهایت سطح چهارم تحقیق مشترک و شامل بررسی مشکلات معلمان در اجرا و ارزشیابی است. این مدل از اعتبار لازم برخوردار بود. به متخصصان پیشنهاد می شود تا به منظور اعمال اصلاحات آموزشی در تدریس زیست شناسی، از مدل طراحی شده استفاده نمایند.

    کلید واژگان: سنتزپژوهشی, روش های تدریس, زیست شناسی, یادگیری عمیق.
    Soraya Mirshekari, Narges Keshtiaray*, Hamid Azizi Malekabadi

    The Aim of this research was to synthesize biology teaching methods with an emphasis on deep learning. This research was done with the mixed method of sequential exploratory design. In the qualitative part, the synthesis research method was used based on the model of Gough et al (2012) and in the quantitative part, the descriptive-survey method was used. The research community included articles in the field of identifying educational reforms in the field of revising biology teaching methods with an emphasis on deep learning in the years 2006 to 2021, and 67 sources were selected as samples using a targeted method. The results were coded and categorized based on the four levels of Fullan's deep learning theory, and the model was then designed. The results showed that the existing teaching methods at four levels need educational reforms; The first level of global competencies includes character development, citizenship and social belonging, creativity/imagination enhancement, critical thinking/ problem solving, collaboration enhancement, and communication enhancement; The second level is the elements of educational design and includes the use of appropriate educational methods, increasing learning participation, modifying learning environments and using digital expression and modern technologies. The third level of educational conditions includes identifying the weak points of schools and determining the problem in policy making. Finally, the fourth level of joint research includes investigating teachers' problems in implementation and evaluation. This model had the required validity. Therefore, experts are suggested to use the designed model in order to apply educational reforms in biology teaching

    Keywords: Synthesis, Teaching Methods, Biology, Deep Learning
  • ریحانه کمانه، علیرضا یوسفی*، نرگس کشتی آرای

    تربیت عقلانی از اساسی ترین مباحث بنیادین در طول تاریخ تفکر بشری بوده است. . فیلسوفان بزرگ کوشیده اند تا با درک جامعی از انسان و ابعاد وجودش راهنمایی مناسب برای تربیت شخصیتی ارائه دهند. شرط توفیق در تربیت اخلاقی،اجتماعی، سیاسی و... تربیت عقلانی است. پژوهش پیش روی درصدد تبیین مفهوم تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند مورد نظر (مولانا و دیویی) می باشد. در این گذر نکات قابل تاملی در آثار این بزرگان، بیان شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با تاکید بر مدل مفهومی است. تا نخست تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند تبیین شود، سپس با ذکر نمونه هایی، پیشنهادات تربیتی مبتنی بر عقلانیت آنان، ارائه گردد. حوزه پژوهش شامل مثنوی و منابع دست اول دیویی و کلیه متون مرتبط است. یافته های پژوهش شامل این موارد است: هدف تربیت عقلانی و اصول تربیتی از نظر جان دیویی: یادگیری عمیق، بازسازی، عملی بودن روش، سازماندهی تجربه. انضباط، تفکر، استمرار، تاثیر متقابل، تداوم، کنترل اجتماعی، آزادی. و از نظر مولانا: پرورش عقل، حفظ زبان و دوری از تمسخر دیگران، وفای به عهد، برقراری عدالت، تاثیر شرایط بر انسان، سعه صدر، تغییر موقعیت، فضل، بخشش، سخاوت، مشورت، عبرت آموزی، وفاداری، عدل. نیز نتایج بدست آمده روش تربیت عقلانی از نظر دیویی: مشخص کردن مساله، ساخت فرضیه، فرضیه سازی، آزمایش فرضیه ها، ارزشیابی. و از منظر مولانا: فرضیه سازی، محاسبه نفس، ابتلا، عبرت آموزی، الگوپذیری، صبر، محاسبه، همفکری، محبت و عشق ورزی، تاثیر و اثربخشی تجربه. نکته آخر اینکه برای رسیدن به دروازه های روشنایی و تربیت عقلانی مراحل تزکیه و پالایش وجود به درستی باید طی شود و بینش و خلوص لازم برای حصول معرفت و پرورش عقل مهیا شود.

    کلید واژگان: تربیت عقلانی, مدل مفهومی, مولانا, دیویی, روش
    Reihaneh Kamaneh, Alireza Yousefi *, Narges Keshtiaray

    Intellectual education has been one of the most fundamental topics throughout the history of human thought. Great philosophers have tried to provide appropriate guidance for character education with a comprehensive understanding of man and his dimensions. The condition for success in social, political and... rational education is. Cultivating the intellect is a big concept. The current research aims to explain the concept of rational education from the perspective of the two thinkers in question (Maulana and Dewey). In this passage, some interesting points have been expressed in the works of these elders. The research method is qualitative content analysis with emphasis on the conceptual model. To first explain rational education from the point of view of two thinkers, then by citing examples, educational suggestions based on their rationality are presented. The field of research includes Masnavi and Dewey's first-hand sources and all related texts. The findings of the research include: the purpose of rational education and educational principles according to John Dewey: deep learning, reconstruction, practicality of the method, organization of experience. Discipline, thinking, continuity, mutual influence, continuity, social control, freedom. And from Rumi's point of view: Cultivating the intellect, preserving the language and avoiding mocking others, keeping promises, establishing justice, the influence of circumstances on a person, Sa'ah al-Sadr, change of position, bounty, forgiveness, generosity, consultation, learning lessons, loyalty, justice. Also, the results of the method of rational education from Dewey's point of view: identifying the problem, building a hypothesis, creating a hypothesis, testing hypotheses, evaluating. And from Rumi's point of view: hypothesizing, self-calculation, suffering, learning a lesson, following an example, patience, calculation, mutual thinking, affection and love, the effect and effectiveness of experience. The last point is that in order to reach the gates of enlightenment and intellectual education, the stages of cultivation and refinement of existence must be followed correctly and the necessary insight and purity must be provided to acquire knowledge and cultivate intellect.

    Keywords: Rational Education, Conceptual Model, Rumi, Dewey, Method
  • بتول ترکی نیسانی، نرگس کشتی آرای*، فرزاد شریفیان

    پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند تدریس از طریق تجارب زیسته دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دوره های ارشد و دکتری دانشگاه های استرالیا که دوره کارشناسی را در دانشگاه های ایران گذرانده اند انجام شد. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. حوزه پژوهش شامل دانشجویان ایرانی که دوره ارشد و دکتری رشته های فنی و مهندسی را در دانشگاه های استرالیا (ملبورن، مناش، سوئین برن) بود که با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد. حجم نمونه ها پس از انجام مصاحبه، تجزیه و تحلیل داده ها به روش کدگذاری موضوعی به منظور تامین کامل یافته ها، نهایتا به 10 نفر رسید و اعتبار یافته ها به روش بازسازی واقعیت و استفاده از افراد خارج محدوده پژوهش انجام شد. از مجموع یافته ها، 167 کد مفهومی در 10 مقوله اصلی (ویژگی های شخصیتی استاد، فعالیت یاددهی، محتوای برنامه درسی، ساختار برنامه درسی، تعامل بین استاد و دانشجو، ارزشیابی برنامه درسی (آغازین، تکوینی، پایانی)، فضای یادگیری، فعالیت های یادگیری، امکانات آموزشی و پژوهشی، توجه به نیازهای زندگی فردی و اجتماعی) و 35 مقوله فرعی در راستای تجارب زیسته دانشجویان ایرانی دانشگاه های استرالیا استخراج گردید.

    کلید واژگان: تجارب زیسته, دانشجویان رشته فنی و مهندسی, تدریس, دانشگاه استرالیا
    Batoul Torki Neisiani, Narges Keshtiaray*, Farzad Sharifian

    The present study was conducted with the aim of representing the teaching process through the lived experiences of Iranian students studying in master's and doctorate courses in Australian universities who completed their undergraduate courses in Iranian universities. The qualitative research method was phenomenology. The scope of the research included Iranian students who have master's and doctorate courses in technical and engineering fields in Australian universities (Melbourne, Manash, Swinburne), who were selected by the purposeful snowball sampling method and collected information through semi-structured in-depth interviews became. After the interview, the sample size continued to be analyzed by thematic coding method until complete saturation and finally it reached 10 people, and the validity of the findings was done by the method of reconstructing the reality and using people outside the scope of the research. From the total findings, 167 conceptual codes in 10 main categories (characteristics of the teacher, teaching activity, content of the curriculum, structure of the curriculum, interaction between the teacher and students, evaluation of the curriculum (beginning, formative, final), learning environment , learning activities, educational and research facilities, attention to individual and social life needs) and 35 subcategories were extracted in line with the lived experiences of Iranian students in Australian universities.

    Keywords: Australia, Lived Experiences, Teaching, Technical, Engineering Fields, Students
  • احمد میرگل، نرگس کشتی آرای*، زهره سعادتمند
    هدف پژوهش، تحلیل گفتمان یادگیری در تربیت انتقادی مایکل اپل با تاکید بر کاربرد آن در نظام آموزشی ایران بود. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که شباهت هایی بین آموزش انتقادی اپل و دیدگاه سیاستمداران و برنامه ریزان آموزشی ایران در موضوعاتی همچون کارکرد فرهنگی نظام آموزشی، بازتولید روابط سرمایه داری در جامعه و مدرسه و استفاده از نظام آموزشی به عنوان ابزار سلطه وجود دارد. همچنین تفاوت عمده بین تربیت انتقادی اپل و ساختار فلسفی و فکری حاکم بر نظام آموزشی ایران در موضوعاتی مانند نقش برنامه درسی، سیاسی شدن شدید نظام آموزشی و نقش معلم و دانش آموز مشهود است. بر اساس یافته ها، به نظر می رسد فضای زیادی برای استفاده از پداگوژی انتقادی اپل در ساختار کنونی نظام آموزشی ایران وجود ندارد.
    کلید واژگان: آموزش انتقادی, برنامه درسی, گفتمان یادگیری, انقلاب اسلامی
    Ahmad Mirgol, Narges Keshtiaray *, Zohreh Saadatmand
    The purpose of research was to analyze the discourse of learning in Michael Apple's critical pedagogy with emphasis on its use in Iran's educational system. This is a qualitative research using Fairclough's critical discourse analysis approach and method of data collection was documentary. The findings showed that there are similarities between Apple's critical pedagogy and the vision of politicians and educational planners of Iran in issues such as the cultural function of the educational system, reproduction of capitalist relations in society & school, and use of educational system as a tool of domination. Also, the major differences between Apple's critical pedagogy and the philosophical and intellectual structure governing Iran's educational system are evident in issues such as role of the curriculum, extreme politicization of the educational system, and role of teacher & student. According to findings, it seems that there is not much space for use of Apple's critical pedagogy in the current structure of Iran's educational system.
    Keywords: Critical Pedagogy, Curriculum, Learning Discourse, Islamic Revolution
  • ساناز سولاری، سید حمید آتش پور*، نرگس کشتی آرای، علی مهداد

    پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی در نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم با علائم اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با دوره پیگیری با گروه کنترل است و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 شهر تهران تشکیل داده بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده، از بین مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر تهران، چهار مدرسه به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین دانش آموزان به اجرا درآمد. از بین دانش آموزانی که نمرات یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین را در این پرسشنامه به دست آورده بودند و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش آموزان) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی، مقیاس اشتیاق تحصیلی (مقیاس های درگیری مدرسه) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. داده های پژوهش با روش اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بسته آموزشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون تاثیر معناداری داشت و تاثیر آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. نتیجه گرفته شد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روش مناسبی برای بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بوده است.

    کلید واژگان: آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور, تاب آوری تحصیلی, اشتیاق تحصیلی, درگیری تحصیلی, اضطراب اجتماعی
    Sanaz Soolari Esfahani, Seyed Hamid Atashpour *, Narges Keshti Arai, Ali Mahdad

    The aim of this study was to examine effect of adolescent-centered mindfulness training on resilience and academic engagement in second-year high school girl students with symptoms of social anxiety. The quasi-experimental research method with a pre-test-post-test design along with a follow-up period with the control group was used. The statistical population included all female high school students in Tehran in 2020. In order to select the sample, cluster sampling method was used and four schools were randomly selected from among girls' secondary schools in Tehran. The social anxiety questionnaire was administered to the students. Those students who scored one standard deviation higher than the average in this questionnaire and volunteered to participate in the research, 30 students were randonly selected and were assigned to the experimental and the control groups (15 students in each group). The experimental group received eight sessions of adolescent-centered mindfulness training, while the control group did not receive any. The data collection tools in the pre-test, the post-test, and the follow-up phases included Connor-Davidson Resilience scale, the Academic Engagement, and the Social Anxiety scale for adolescents. The research data were analyzed by repeated measures method. The results showed that the adolescent-oriented mindfulness training package had a significant effect on improving students' academic resilience and academic engagement in the post-exam phase, and the effect remained in the follow-up phase. It is concluded that adolescent-oriented mindfulness training is a suitable method for improving academic resilience and academic Engagement among female students with social anxiety symptoms.

    Keywords: Adolescent Mindfulness Training, Academic Resilience, Academic Engagement, Social Anxiety
  • سمیه صائبی، علیرضا عصاره*، نرگس کشتی آرای، علیرضا صادقی

    هدف این پژوهش سنتزپژوهی مطالعات آموزش چندفرهنگی در ایران است. روش پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش شامل مقالات داخلی چندفرهنگی در بازه زمانی 1381 تا 1401 که با روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری داده ها 35 مقاله بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند منابع علمی شناسایی شده بر اساس مراحل شش گانه اقتباس از گاف، الیور و توماس (2012) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها بر اساس سطوح نه گانه برنامه درسی کلاین کدگذاری و دسته بندی شدند و در ادامه مدل طراحی شد. نتایج نشان داد عنصر هدف شامل: عدالت محوری، احیا و توسعه فرهنگ و وحدت و همبستگی، عنصر محتوا شامل: انعطاف محتوایی و محتوای چندفرهنگی؛ عنصر فعالیت های یادگیری شامل: فعالیت های چند فرهنگی و تکالیف چندفرهنگی، عنصر راهبردهای یاددهی-یادگیری شامل: تدریس متنوع، بازشناسی اقوام و تربیت معلمان چندفرهنگی، عنصر گروه بندی شامل: تقویت گروهی و گروهبندی چند فرهنگی، عنصر مواد آموزشی شامل: تنوع منابع و دانش چند فرهنگی، عنصر زمان شامل: تنوع زمانی و زمان بندی، عنصر مکان شامل: تنوع مکانی و تنوع چندفرهنگی و عنصر ارزشیابی شامل: تنوع در ارزشیابی و ارزشیابی چندفرهنگی است. همچنین نتایج از این بود که مدل از اعتبار لازم برخوردار است.

    کلید واژگان: آموزش چندفرهنگی, سنتزپژوهی, ایران
    Somayeh Saebi, alireza assareh *, Narges Keshtiaray, Alireza Sadeghi

    The present research aimed at the research synthesis of multicultural education studies in Iran. The research had a qualitative research synthesis method, and its statistical population consisted of domestic multicultural articles from 2002-2022. A total of 35 articles were selected as research samples using purposive sampling until theoretical data saturation. The scientific sources were analyzed through six steps adapted from Gough, Oliver, and Thomas (2012). Further, the results were coded and categorized based on Klein's nine curriculum levels, and then the model was designed. Based on the results, the objective element comprised justice orientation, revival and development of culture, and unity and solidarity. The content element comprised content flexibility and multicultural content. The learning activity element included multicultural activities and tasks. The teaching-learning strategy element comprised diverse teaching, recognition of ethnic groups, and teaching multicultural teachers. The grouping element included group strengthening and multicultural grouping. The educational content element included the diversity of sources and multicultural knowledge. The time element comprised time diversity, and scheduling. The place element included spatial diversity and multicultural diversity. Finally, the evaluation element comprised diversity in evaluation, and multicultural evaluation. Based on the results, the model had the necessary validity.

    Keywords: Iran, multicultural education, Synthesis research
  • سمیه صائبی، علیرضا عصاره*، نرگس کشتی آرای
    آموزش چندفرهنگی در هدف اول خود به دنبال تربیت افرادی است که نه تنها نسبت به فرهنگ خود قدردان هستند، بلکه برای سایر فرهنگ ها نیز ارزش و احترام قایلند و آنها را باعث قوت و پیشرفت فرهنگ خودشان می دانند. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تجربه زیسته دبیران زن در خصوص آموزش چندفرهنگی است. به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی دبیران زن مشغول به تدریس در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اشباع داده ها نمونه ها به 12 نفر رسید و با کمک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته داده ها گردآوری و به شیوه کلایزی با کمک نرم افزار Maxqda18 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج، حاکی از 6 مولفه اصلی محتوای آموزشی، شیوه آموزش، تقویت روابط، تطابق محیطی، ارزشیابی متنوع و پذیرش تنوع فرهنگی است که از 110 کد مفهوم اولیه و دسته بندی مقولات به دست آمده است. ابعاد به دست آمده از تجارب دبیران زن از آموزش چندفرهنگی می تواند به عنوان مدلی در برنامه درسی چندفرهنگی سودمند افتد.
    کلید واژگان: آموزش چندفرهنگی, تجربه زیسته, دبیران زن, دوره متوسطه اول
    Somayeh Saebi, Alireza Assareh *, Narges Keshtiaray
    As its first goal, multicultural education aims to train individuals who not only appreciate their own culture but also respect other cultures and consider them as a factor contributing to the development of their culture. The present study aimed to investigate the female teachers’ lived experience of multicultural education. The method used in this study was the qualitative approach and phenomenological method. The population consisted of all female teachers working in the city of Isfahan in the academic years 2020-2021. Using the purposeful sampling method, the population reached saturation with a sample size of 12. The data were collected using semi-structured in-depth interviews and were analyzed by MAXQDA 18. The results indicated six main themes: educational content, teaching method, strengthening relationships, environmental compatibility, diverse evaluation, and accepting multicultural education, which was obtained from 110 initial themes and categorization of the themes. The themes obtained from female teachers' experiences of multicultural education can be used as a model in the multicultural curriculum.
    Keywords: multicultural education, Lived experience, female teachers, First High School
  • Zahra Bakrani Balani, Narges Keshtiaray*, Hamid Azizi Malekabadi

    The current research is qualitative research that was conducted using the synthesis research method based on the deductive model. The research environment in the synthesis phase included all citations in the range of 2008 to 2020 for the studies conducted in the field of experimental science education of the second grade in elementary school. Based on this, 40 sources were selected by purposive selection method. Stopping the sampling process was based on information saturation. Data collection was done using a survey in the research environment and based on the synthesis of experimental science education in the second grade of primary school. According to the findings of the research synthesis based on the deductive model, the environmental factors affecting experimental science education in the second grade of primary school include: support factors (family-oriented, school-oriented), extracurricular environment, socio-cultural environment, science curriculum design including goals (instructional, educational, motivational), content (knowledge, practical skills, challenging thinking), teaching strategies (group discussion, advance organizer, exploration, problem solving, learning assistants, laboratory, cognitive development, game-oriented, aesthetic), intra-school environment (independent, individual, deep, collaborative, exploratory), evaluation (evaluation tools, evaluation methods), learned skills (life skills, mental skills, social skills, thinking skills), science education approaches (teacher-centered, student-centered) and learning experiences (meaningful experiences and valuable experiences). The findings provide useful implications for science education in elementary school and can be used by elementary school teachers and parents for science education as well.

    Keywords: Synthesis research, science education, elementary school
  • احمد میرگل، نرگس کشتی آرای*، زهره سعادتمند
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر، واکاوی گفتمان یادگیری در پداگوژی انتقادی با تاکید بر آراء فریره است. پداگوژی انتقادی نظریه نسبتا جدیدی در حوزه نظام تربیت و یادگیری مدرسه ای که اصول اساسی و مبانی فکری آن در مکتب فرانکفورت ریشه دارد. که در آن نابرابری و سکوت در یادگیری طرد و طنین های تازه ای از فهم پذیر کردن لایه های عمیق و پنهان روابط در مدرسه نمایان و با ایجاد تحول بینشی و اجتماعی به آگاهسازی فراگیران به منظور نفع جمعی از طریق یادگیری انتقادی صورت می گیرد.

    روش

    روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع تحلیل محتوی با بهره گیری از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف که جهت پاسخ به سوال اصلی پژوهش (گفتمان یادگیری فریره در پداگوژی انتقادی از چه ساختارها، بافت های موقعیتی، روابط متنی و بینامتنی شکل گرفته و بر چه مولفه هایی استوار است؟) مورد استفاده قرار گرفت. روش گردآوری اطلاعات،کتابخانه ای - اسنادی است. به این صورت که روابط ، شاکله، لایه های زیرین متن و زمینه های بینامتنی گفتمان یادگیری فریره در پداگوژی انتقادی، براساس رویکرد فرکلاف را در سه سطح توصیف، تفسیر وتبیین واکاوی نموده و سپس به کشف ارتباط میان زبان و نسبت یاددهنده و یادگیرنده درگفتمان مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    بر اساس یافته های پژوهش، مولد متن به دنبال ایجاد ایده گفتمان سازی مبتنی برگفت وشنود، هوشیارسازی،کارسازی و یادگیری فاعلانه در اندیشیدن با جهان برای دگرگون کردن آنها، همراه با ایجاد حس قرابت بوده و با هدف تبیین نقش فراگیر شناسنده در جهان و تعهد تغییر جهان توسط او روایت راه طی شده انسان با جهان و ایجاد فضای گفتمانی کنشگری و جدلی، در صدد ترسیم مسیر آینده یادگیرنده انتقادی است. در گفتمان یادگیری فریره در پداگوژی انتقادی بکارگیری یادگیری بانکی، نقالی،کاذب و منفعلانه باعث پذیرندگی، امانت سپاری،کارپذیری، و ذهنگرایی در یادگیری می گردد.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس گفتمان یادگیری فریره در پداگوژی انتقادی، توسعه یادگیری مساله طرح کن، گفت وشنودی، رهایی بخش در مدارس بواسطه بکارگیری کلمات و مفاهیم کارا و زایا در بیدار شدن حس آگاهی انتقادی همسو می باشد. و می تواند تجلی بخش ارتباطی تعاملی وسازنده بین معلم وفراگیر و ظهور یادگیرندگانی انتقادی در یادگیری گردد.

    کلید واژگان: یادگیری, پداگوژی انتقادی, پائولو فریره, تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
    Ahmad Mirgol, Narges Keshtiaray *, Zohreh Saadatmand
    Introduction

    The aim of the present study is to analyze the learning discourse in critical pedagogy with emphasis on Freire's views. Critical Pedagogy is a relatively new theory in the field of school education and learning system whose basic principles and intellectual foundations are rooted in the Frankfurt School. Where inequality and silence in learning are rejected and new echoes of understanding the deep and hidden layers of relationships in school are visible and by creating a visionary and social transformation to inform learners for collective benefit is done through critical learning.

    Method

    The present research method is qualitative and content analysis using Norman Fairkalf's critical discourse analysis approach used to answer the main question of research (Freire's learning discourse in critical pedagogy is formed by what structures, situational contexts, textual and intertextual relations and on what components?. The method of collecting information is library-documentary. In this way, the relations, structure, sub-layers of the text and intertextual contexts of Freire's learning discourse in critical pedagogy, based on Ferkaloff's approach, is described in three levels of description, interpretation and explanation, and then explores the relationship between language and the teacher-learner relationship in the discourse.

    Results

    Based on the research findings, the text generator seeks to create a discourse idea based on conversation, awareness, practice and active learning in thinking with the world to transform them, along with creating a sense of closeness and with the aim of explaining the role of all-encompassing knower in the world and his commitment to change the world, the narration of man's journey through the world and the creation of an active and polemical discourse, seeks to draw the future path of the critical learner. The verbs used in the text, the author's absolute commitment to the truth of the discourse propositions of learning and the transparency of the author's point of view in the worldview shows true thinking. In Freire learning discourse critical Pedagogy applying banking, narrative, false, and passive learning leads to acceptance, lending, workability, and subjectivism in learning.

    Conclusion

    Based on Freire's learning discourse in critical pedagogy, the development of problem-solving learning, conversation, liberating in schools through efficient and fruitful use of words and concepts is in line with the awakening of a sense of critical awareness. And it can manifest the interactive and constructive communication part between the teacher and learner and the emergence of critical learners in learning.

    Keywords: Learning, Critical Pedagogy, Paolo Freire, Farkalf Critical Discourse Analysis
  • امیر طغیانی خوراسگانی، جهانبخش رحمانی*، نرگس کشتی آرای
    زمینه و هدف

    هدف پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی اهداف و محتویات برنامه درسی دوره متوسطه گروه 7 و ایران با هدف شناسایی تفاوت ها و شباهت های مهارت های شناختی و فراشناختی بوده است که با کشور ایران جهت رسیدن به الگویی مناسب مقایسه شده اند.

    روش کار

    این پژوهش یک پژوهش تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی است. جامعه آماری پژوهش در مطالعه اول که رویکرد تطبیقی داشته است شامل کلیه اسناد و مدارک، متون چاپی و الکترونیکی در خصوص عناصر برنامه درسی کشورهای منتخب است. کلیه مقالات، سایت های اینترنتی، پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق را شامل می شود. در روش دلفی بر حضور خبرگان و متخصصین در موضوع مورد نظر تاکید می شود. در این پژوهش در بخش اول، پس از جستجو در درگاه های رسمی کشورها و پایگاه های اطلاعاتی، کلیه اسناد و مدارکی که حاوی محتوایی از عناصر برنامه درسی این کشورها بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش کیفی عبارت است از فرآیند طبقه بندی، توصیف و ترکیب داده ها. در این بخش پس از جمع آوری اطلاعات و داده ها ابتدا مطالب در 4 بخش هدف، محتوا، روش و ارزشیابی برای هر کشور مجزا گردید. سپس بر مبنای الگوی توافق و تفاوت جان استوارت میل تحلیل گردید. تحلیل در بخش کمی شامل ضریب کندال و تحلیل عامل تاییدی با کمک نرم افزار SPSS22و آموس گرافیک (Amos Graphic) نسخه 23 استفاده شده است. در ضمن در بخش کیفی و استخراج مدل از نرم افزار Maxqda18 استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد اهداف و محتوای برنامه درسی این کشورها اغلب تاکید بر حوزه های کار و اشتغال و به نوعی اقتصاد محور است. در صورتی که در ایران بر این حوزه تاکید چندانی وجود ندارد و اگر چه بر تربیت دینی توجه دارد ولی علی رغم تاکیدات دین مبین اسلام در خصوص کار، خلا پرداختن به این مهم در اهداف و محتوای درسی احساس می شود که پیشنهاد می شود در این زمینه بازنگری لازم انجام شود.

    نتیجه گیری

    یاری گرفتن از مبانی دینی در این زمینه چون توجه به کار و تلاش در اسلام، پرهیز از تنبلی، قناعت، توجه به کسب و روزی حلال و... بسیار سودمند و رهگشا است. استفاده از مبانی اسلام صرفا در نهی کردن و انتقاد های ظاهری و توجه صرف به نماز و روزه نه تنها دانش آموزان را گریزان می سازد، بلکه رسالت اساسی دین که روشنگر مسیر زندگانی آدم ها است و می تواند در زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان راه گشا باشد، محدود می شود. اشاره به این موضوع که طولانی ترین آیه قرآن کریم در حوزه معاملات اقتصادی است از مصادیق اهمیت حوزه اقتصاد در اسلام و گواه این مطلب است. خلا توجهات اقتصادی از باب آماده سازی افراد برای مهارت های شغلی پس از اتمام دوره متوسطه احساس می شود. به نظر می رسد که بهتر است برنامه ریزان در راستای توسعه اقتصادی در این حوزه ورود یابند.

    کلید واژگان: برنامه درسی, کشورهای گروه G7, محتوا, هدف
    Amir Toghyantoghyani Khorasganii, Jahanbakhsh Rahmani*, Narges Keshtiaray
    Background & Aims

    Education is the main factor of economic growth in a country, and the curriculum is the heart of any education system. As civilization makes the transition from the industrial era to one of sustainability, educational leaders around the globe ought to implement a learning system that prepares young people for life in a unified society. Every country that has experienced high growth for a long time makes great efforts to educate its nation and reinforce its human capital. In contrast, there is considerable evidence that many developing countries are not doing enough. Education has a legal claim on public funds for at least two obvious reasons. First, the social returns are likely to be greater than the private returns. Second, some families with low incomes and credit constraints may not be able to invest as much in education as they would like, even if a higher income is guaranteed for a diploma or university degree in the case of a successful job search. Therefore, public spending on education is established based on impartial opportunity and efficiency. This paper provides a starting point to explore what skills and concepts students should be studying to lead the future. The curriculum model provides an explicit outline of some of the competencies that will likely be required for whatever world scenario emerges. This study focuses on the key roles of education and its relation to economic development as well as the curriculum as a core part of the entire educational drive of nations. In particular, the aim of the present study was to study the goals and contents of the high school curriculum of Group 7 countries and Iran with a focus on the differences and similarities of cognitive and metacognitive skills, which were compared with Iran in order to reach an appropriate model.

    Methods

    The method used in this study is qualitative, seeking to understand a research phenomenon in its usual environment that leads to a deep understanding of the studied phenomenon. In particular, this research is a documentary analytical research with a comparative approach. The statistical population of the research in the first study, which had a comparative approach, includes all documents, printed and electronic texts regarding the curriculum elements of the selected countries. It includes all articles, websites, studies, and research related to the research topic. In the Delphi method, the presence of experts and experts in the subject is emphasized. Statistical sample: In this research, in the first part, after searching the official portals of the countries and databases, all the documents that contain the content of the curriculum elements of these countries have been found. Data analysis in qualitative research is the process of classifying, describing, and combining data. In this section, after collecting the information and data, the contents were separated into 4 components: goal, content, method, and evaluation for each country. Then it was analyzed based on John Stuart Mill's agreement and difference model. The analysis in the quantitative part includes Kendall's coefficient and confirmatory factor analysis with the help of SPSS22 and Amos Graphics version 23 software. Meanwhile, Maxqda18 software was used in the qualitative part and model extraction. All documents were translated by translators from IACTI (Iranian Certified Translators and Interpreters). It must be acknowledged that the process of translating the documents was complicated and difficult due to the different languages and finding the appropriate equivalent in Persian. 212 participants, including secondary school teachers, university professors, and Ph.D. students in the fields of curriculum and education management helped to confirm and categorize the collected information. In the next step, the Delphi method was used to obtain the opinions of experts and reach a consensus about the studied components. With a 5-point Likert style scale 80% agreement was obtained, which was regarded as attaining a minimum acceptable interrater agreement.

    Results

    This study was motivated by doubts that have been raised about the role of education and human capital in economic development. These doubts come from a variety of vantage points ranging from whether the research has correctly identified the impact of education to whether other institutional aspects of countries might be more important. They also encompass concerns about whether or not we really know how to change educational outcomes, particularly in developing countries. The eight studied countries were divided into two groups for comparison: (a) Group of Seven, and (b) Iran. The objectives and content included in the curricula of these countries were identified, and then similarities and differences between these two groups were analyzed. The results show the importance of both minimal and high-level skills, the complementarity of skills and the quality of economic institutions, and the robustness of the relationship between skills and growth. International comparisons incorporating expanded data on cognitive skills reveal much larger skill deficits in developing countries than generally derived from just school enrollment and attainment. The magnitude of change needed makes clear that closing the economic gap with developed countries will require major structural changes in schooling institutions. Moreover, the results of this research showed that the goals and content of the curriculum of these countries often emphasize the areas of work and employment and are somehow economy-oriented. In Iran, there is not much emphasis on these areas in Iran. Although the principles and teachings of Islam pay attention to work, there is a lack of attention to this issue in the goals and content of the curriculum. It is suggested that there is an emergency need to review the national curriculum in Iran. Taking help from religious foundations in this field, such as paying attention to work and effort in Islam, avoiding laziness, and contentment, paying attention to halal earning and sustenance, etc., is very beneficial and enlightening. Using the fundamentals of Islam only in prohibitions and outward criticisms and only paying attention to prayer and fasting not only makes students evasive but also limits the main mission of religion which enlightens the path of people's lives and can open a way in their social and economic life. Pointing to the fact that the longest verse of the Holy Quran is in the field of economic transactions is one of the examples of the importance of the field of economics in Islam and proof of this matter. The lack of economic attention and cultivating students’ cognitive as well as metacognitive is felt in terms of preparing people for the future, after graduating from secondary education. It seems that it is better for the planners to update and modify the secondary school curriculum in line with economic development and changes in psychological knowledge.

    Keywords: School Curriculum, Group 7 Countries, Content, Objectives
  • حسن محسنی، زهره سعادتمند*، نرگس کشتی آرای
    هدف

    هدف از این اجرای این پژوهش تحلیل مفهوم معلمی براساس متون اسلامی بود.حوزه پژوهش حاضر متون اسلامی وبه طور مشخص، قرآن و نهج البلاغه با استفاده از رویکرد هدفمند بود.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش از نوع  تحلیل محتوا بود که ابتدا مولفه های معلمی بر اساس تحلیل متون اسلامی و به طور مشخص، قرآن ونهج البلاغه استخراج شد در مرحله دوم بر اساس مفاهیم استخراج شده ابتدا مفاهیم معلمی براساس تحلیل متون اسلامی و به طورمشخص، قرآن کریم ونهج البلاغه استخراج شده و سپس مفاهیم  با مقوله های جایگزین شده، هم دسته شده است.در مرحله سوم کد مفاهیم مرتبط با موضوع پژوهش از هر پاراگراف استخراج شد و در مرحله چهارم کد مفاهیم استخراج شده در دسته های هم مفهوم قرار گرفتند و در مرحله پنجم برای دسته های هم مفهوم، نام وعنوان مناسب که بیانگر مقوله اصلی پژوهش است تبیین شد.روش کد گذاری و پاراگراف به عنوان واحد تحلیل، جهت تجزیه و تحلیل متون استفاده شد. جهت سنجش روایی محتوایی از ضریب لاوشه (CVR) استفاده شد و پرسشنامه به صورت نمونه گیری هدفمند در اختیار یازده نفر از استادان علوم تربیتی و تعلیم وتربیت  قرار گرفت و در سطح 59 صدم مورد تایید قرار گرفت. CVR82 و تعداد 13 گویه با ضریب CVR100 مورد توافق قرار گرفتند و در نهایت پرسشنامه بر اساس نظر استادان مورد تایید قرار گرفت.

    یافته ها

    بنابراین نتایج حاصل از پژوهش که به عنوان تحلیل مفهوم معلمی براساس متون اسلامی استتوسط محقق در 9 مقوله شامل: (تهذیب نفس، علم ودانش، سعه صدر، آراستگی، راهنمایی، عدالت، صراحت بیان، تواضع، مهربانی) مشخص گردید.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توانند اثر تعیین کننده ای بر جذب هییت علمی دانشگاه فرهنگیان داشته باشند و استفاده از آنها در فرآیند جذب هییت علمی موثر و مفید می باشد و عامل بسیار مهمی در جذب هییت علمی توانمند و در نهایت تربیت معلمانی توانمند در طراز نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد.

    کلید واژگان: معلم, مولفه های معلمی, متون اسلامی, دانشگاه فرهنگیان
    Hassan Mohseni, Zohre Saadatmand*, Narges Keshtiaray
    Purpose

    The purpose of this research was to analyze the concept of a teacher based on Islamic texts. The scope of the current research was Islamic texts and specifically, the Qur'an and Hajj al-Balaghah using a targeted approach.

    Materials and methods

    The research method was of content analysis type, first teacher components were extracted based on the analysis of Islamic texts, specifically, the Qur'an and Hajj al-Balaghah, in the second stage, based on the extracted concepts, first, teacher concepts were extracted based on the analysis of Islamic texts, specifically , Holy Quran and Hajj al-Balaghah were extracted and then the concepts with the replaced categories were grouped together. In the third stage, the code of concepts related to the topic of the research was extracted from each paragraph, and in the fourth stage, the extracted concept codes were placed in the categories of the same concepts. And in the fifth step, for the categories with the same concept, the appropriate name and title that represents the main category of the research were explained. Coding method and paragraph were used as the unit of analysis to analyze the texts. In order to measure the content validity, the Laushe Coefficient (CVR) was used and the questionnaire was given to 11 professors of educational sciences and education in the form of targeted sampling and it was approved at the level of 59 percent. CVR82 and the number of 13 items were agreed with the CVR100 factor, and finally the questionnaire was approved based on the opinion of the professors.

    Findings

    Therefore, the results of the research, which is an analysis of the concept of a teacher based on Islamic texts, were identified by the researcher in 9 categories including: (self-refining, science and knowledge, good manners, guidance, justice, frankness, humility, kindness).

    Conclusion

    Therefore, they can have a decisive effect on the recruitment of faculty members of Farhangian University, and their use in the process of recruiting faculty members is effective and useful, and is a very important factor in attracting capable faculty members and ultimately training capable teachers in the style of the republican system. Iran is Islamic.

    Keywords: Teacher, Teacher Components, Islamic Texts, Farhangian University
  • فاطمه زارع، غلامرضا منشئی*، نرگس کشتی آرای
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانمندسازی روان شناختی بر خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان سرپرست خانوار (همسران فوت شده یا مطلقه) تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان مرودشت در سال 1399-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش، 30 زن سرپرست خانوار با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (هر گروه 15 زن). گروه آزمایش مداخله آموزش توانمندسازی روان شناختی را طی دو ماه در 14 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودارزشمندی (SWQ) و سرمایه روان شناختی (PCQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد آموزش توانمندسازی روان شناختی بر خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار تاثیر معنادار دارد. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت آموزش توانمندسازی روان شناختی با بهره گیری از تکنیک های هدفمندی در زندگی، مسیولیت پذیری، جریت مندی و سبک زندگی سالم می تواند روشی کارآمد برای بهبود خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار باشد
    کلید واژگان: آموزش توانمندسازی روان شناختی, خودارزشمندی, زنان سرپرست خانوار, سرمایه های روان شناختی
    Fatemeh Zare, Gholamreza Manshaei *, Narges Keshti Arai
    The purpose of the present study was to examine the impact of psychological empowerment training on the self-worth and psychological capitals of family-headed women. It was a quasi-experimental study consisting of a pre-test, a post-test, a control group, and a two-month follow-up period. All family-headed women (those whose husbands passed away or divorced) under the protection of the Imam Khomeini Relief Foundation in the town of Marvdasht in 2019-2020 were included in the study's statistical population. 30 family-headed women were randomly assigned to experimental and control groups (each group containing 15 women) using a convenient sampling method. Over the course of two months, the experimental group received fourteen ninety-minute sessions of researcher-designed psychological empowerment training. This research employed the Self-Worth Questionnaire (SWQ) and the Psychological Capital Questionnaire (PCQ). The study’s data were analyzed using mixed variance with the SPSS-23 statistical software. The results showed that psychological empowerment training has a significant impact on the self-worth and psychological capitals of family-headed women (p<0.001). Based on the findings of the present study, it can be concluded that psychological empowerment training is an effective method for enhancing the self-worth and psychological capitals of family-headed women through techniques such as life purpose, responsibility, courage, and a healthy lifestyle.
    Keywords: family-headed women, psychological capitals, Psychological empowerment training, self-worth
  • علیرضا سلطانی، علیرضا یوسفی، نرگس کشتی آرای

    هدف زندگی« یکی از اساسی ترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است. » یکی از مهم ترین موضوعات فلسفی، روان-شناختی و دینی انسان در دوران جدید و عصر صنعتی شدن جوامع و پیشرفت همه جانبه علم و فن آوری است زندگی همان چیزی است که ما هرروز با آن سروکار داریم. هدف این پژوهش طرح مساله هدف زندگی، بیان دیدگاه های مختلف به طور کلی و بیان دیدگاه سارتر به طور خاص و نقد و بررسی آن میباشد. از آنجا که این پژوهش نگاهی تازه به مساله هدف زندگی را مد نظرقرار داده ، برای همه کسانی که دغدغه این مساله را دارند و یا در این حوزه فعالیت میکنند، میتواند مورداستفاده قرار گیرد.سارتربر آن است که انسان قبل از آ نکه موجودیت بیابد هیچ و پوچ بوده است و با مرگ دوباره به عدم می پیوندد. بنابراین ما انسانها فقط در فاصله کوتاهی هستی می یابیم و چاره ای نداریم جز آنکه فعال باشیم. از دیدگاه اگزیستانسیالیست ها، این انسانها هستند که می توانند و باید اهداف و مقاصد خود را از زندگی تعیین کنند و ضمن آفرینش و تغییر طبیعت خویشتن به زندگی خود معنا و مفهوم ببخشند. اگر انسان بخاطر هدفی فراتر که برای خود تعیین می کند زندگی نکند، پو چی و بی معنایی ذاتی زندگی اورا خواهد بلعید و غرق در یاس و نومیدی خواهد ساخت.اودر نمایشنامه هایش به طرق مختلف به معنای زندگی می پردازد.

    کلید واژگان: هدف زندگی, سارتر, نمایشنامه های سارتر, اگزیستالیسم
    Alireza Soltani, Alireza Yousefi, Narges Keshti Arai

    The purpose of life "is one of the most fundamental philosophical issues in the modern age. One of the most important philosophical, psychological and religious issues of man in the new era and the era of industrialization of societies and the all-round progress of science and technology is life, which is what we deal with every day. The purpose of this research is to raise the issue of life purpose, to express different views in general and to express Sartre's view in particular and to critique it. Because this study takes a fresh look at the purpose of life, it can be used by anyone who is concerned with or working in this field. And it has been absurd, and with death it rejoins nothingness. So we humans only exist a short distance away and have no choice but to be active. From the point of view of existentialists, it is human beings who can and should determine their goals and purposes of life and give meaning and meaning to their lives while creating and changing the nature of themselves. If man does not live for a purpose beyond his own, the emptiness and inherent meaninglessness of life will swallow him up and drown him in despair and despair. In his plays, he deals with the meaning of life in various ways.

    Keywords: purpose of life, Sartre, Sartre plays, existentialism
  • مهین غلامزاده*، نرگس کشتی آرای، زهره سعادتمند
    هدف از مقاله حاضر ارایه الگوی کارورزی دانشگاه فرهنگیان است. و با روش داده بنیاد انجام شد. داده ها از طریق 20 مصاحبه نیمه ساختارمند بااساتید، صاحب نظران و متخصصان و دانشجو معلمانی که در ارتباط با موضوع تحقیق از تجارب و پژوهش های ارزشمندی برخودار بودند با استفاده از نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) جمع آوری، شد. یافته ها شامل 95 کدباز، 31 کد محوری و 16 کد انتخابی بود. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: چالش زمان، قابلیت های مدرسه، هدایت گری معلم راهنما، شیوه های نظارتی معلم راهنما، جو حاکم بر دانشگاه، موقعیت مدرسه. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط زمینه ای قرار گرفتند عبارت بودند از: جو سازمانی، نیازهای دانشجویان، ساختار سازمانی، چارچوب ها. مقوله هایی که ذیل بعد عوامل مداخله ای قرار گرفتند عبارت بودند از: سطوح فرهنگ مدرسه، نگرش فردی، فرهنگ جمعی مدرسه، هنجارهای معلمان، سوگیری شخصی معلمان، تفاوت های دانش آموزان. مقوله های که در بعد راهبردها قرار گرفتند عبارت بودند از: تجهیز مهارتی دانشجویان، فعالیت های دانشجویی، آموزش اساتید، به روز کردن آموزش ها، اصلاح ساختار کارورزی، فراهم کردن ساختار حمایتی. پیامدها نیز عبارت بودند از: نگرش منفی معلمان راهنما، توانمندی فردی معلمان راهنما، افزایش صلاحیت حرفه ای، ارتقا فرهنگ یادگیری، ارتقا فرهنگ خودکارآمدی، نگرش منفی اساتید، نگرش مثبت اساتید. همچنین برنامه درسی فراگیری که تمامی ابعاد زمینه ای، محیطی، فنی و اطلاعاتی مرتبط با کارورزی را تحت پوش قرار دهد به عنوان مقوله محوری یافت شد.
    کلید واژگان: کارورزی, تجارب زیسته اساتید, دانشگاه فرهنگیان, برنامه درسی
    Mahin Gholamzadeh *, Narges Keshtiaray, Zohre Saadatmand
    The purpose of this study was to develop a model of internship curriculum for Farhangian University. The research method was qualitative (grounded theory). The data were collected through 20 semi-structured interviews with selected professors, experts, specialists and student-teachers who had valuable experiences and publications related to the subject of research by purposive sampling (Snowball sampling). The findings included 95 open codes, 31 axial codes and 16 selective codes. The sub-categories that followed the causal conditions were: time challenge, school capabilities, tutor guidance, tutor supervisory practices, university atmosphere, and school location. The contextual conditions were: organizational climate, students' needs, organizational structure, frameworks. Teachers, teachers 'personal bias, students' differences. Supportive structure. Outcomes were: negative attitude of supervisors, individual competence of supervisors, increase of professional competence, promotion of learning culture, promotion of self-efficacy culture, negative attitude of teachers, and positive attitude of teachers. A comprehensive curriculum that covers all contextual, environmental, technical, and information aspects of the internship was also found to be a central category.
    Keywords: internship, lived experiences of professors, Farhangian University, Curriculum
  • ریحانه کمانه، علیرضا یوسفی*، نرگس کشتی آرای
    این پژوهش با هدف تحلیل تربیت عقلانی از دیدگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی و جان دیویی انجام گرفته است.روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله بندی استقرایی است. روش نمونه گیری هدفمند است. حوزه پژوهش شامل مثنوی معنوی و منابع دست اول دیویی و کلیه متون مرتبط با مولانا و جان دیویی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش های محقق ساخته است. برای افزایش اطمینان پذیری محقق از نظرات محققان حوزه ادبیات و تعلیم و تربیت برای افزایش پایایی داده ها استفاده کرده است. نتایج و یافته های اصلی پژوهش شامل چهار مقوله اصلی است. مقوله اول : نتایج بدست آمده هدف تربیت عقلانی از نظر جان دیویی عبارتند از: یادگیری عمیق، بازسازی، عملی بودن روش، سازماندهی تجربه. هدف تربیت عقلانی از نظر مولانا عبارتند از: پرورش عقل، حفظ زبان و دوری از تمسخر دیگران، وفای به عهد، برقراری عدالت، تاثیر شرایط بر انسان، سعه صدر. مقوله دوم : نتایج بدست آمدهاصول تربیت عقلانی از نظر جان دیویی عبارتند از: انضباط، تفکر، استمرار، تاثیر متقابل، تداوم، کنترل اجتماعی، آزادی. اصول تربیت عقلانی از نظر مولانا عبارتند از: تغییر موقعیت، فضل، بخشش، سخاوت، مشورت، عبرت آموزی، وفاداری، عدل. مقوله سوم : نتایج بدست آمدهروش تربیت عقلانی از نظر جان دیویی عبارتند از: مشخص کردن مساله، ساخت فرضیه، فرضیه سازی، آزمایش فرضیه ها، ارزشیابی. روش تربیت عقلانی از نظر مولانا عبارتند از: فرضیه سازی، محاسبه نفس، ابتلا، عبرت آموزی، الگوپذیری، صبر، محاسبه، همفکری، محبت و عشق ورزی، تاثیر و اثربخشی تجربه.
    کلید واژگان: مولانا, دیوی, اصول
    Raihane Kamane, ALIREZA Yosefi *, Narges Keshtiarai
    This research has been done with the aim of analyzing intellectual education from the perspective of Maulana Jalaluddin Mohammad Balkhi and Jan Deweyi. The research method is qualitative content analysis of inductive categorization system. The sampling method is purposeful. The field of research includes spiritual Masnavi and first-hand sources of Dewey and all texts related to Rumi and John Dewey. The data collection tool is made by the researcher. To increase the researcher's reliability, he has used the opinions of researchers in the field of literature and education to increase the reliability of the data. The main results and findings of the research include four main categories. Category 1: The results obtained The purpose of intellectual training according to John Dewey are: deep learning, reconstruction, method practicality, organizing experience. According to Rumi, the purpose of intellectual training is: cultivating intellect, preserving the language and avoiding ridicule from others, fulfilling the covenant, establishing justice, the effect of circumstances on human beings, and patience. The second category: The results of the principles of intellectual education according to John Dewey are: discipline, thinking, continuity, interaction, continuity, social control, freedom. According to Rumi, the principles of intellectual training are: change of position, grace, forgiveness, generosity, counseling, learning lessons, loyalty, justice. Category 3: The results of the intellectual education method according to John Dewey are: problem identification, hypothesis construction, hypothesis making, hypothesis testing, evaluation. According to Rumi, the methods of intellectual training are: hypothesizing, self-calculation, affliction, learning lessons,
    Keywords: Rumi, Davy, Principles
  • لیلا ذهبیون، نرگس سعیدیان خوراسگانی*، نرگس کشتی آرای
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مدیریت استعداد معلمان ابتدایی ایران با رویکرد کیفی - توصیفی به شیوه ی اکتشافی و با تکنیک تحلیل مضمون از نوع قیاسی انجام شد.
    مواد و روش ها
    حوزه پژوهش شامل 41 مورد منابع علمی الکترونیکی و مکتوب و متن 10 مصاحبه ی نیمه ساختاریافته  بود. پس از شناسایی مولفه ها با توجه به ادبیات نظری و مصاحبه ها، ابتدا مبتنی بر چارچوب نظری در حوزه مدیریت استعداد ، مقوله های اصلی جذب و شناسایی، انتخاب، بکارگیری، توسعه و نگهداشت به عنوان مضامین فراگیر در نظر گرفته شدند سپس با توجه به مضامین فراگیر 40 مضمون پایه شناسایی و احصا  شد مضامین پایه استخراج شده ذیل دسته های مضامین فراگیر در مرحله بعدی دسته بندی و نامگذاری شدند و به این ترتیب مضامین سازمان دهنده شکل گرفتند. روایی محتوایی یافته ها با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVR) مبتنی بر نظرات تعدادی از مدیران حوزه منابع انسانی و کارشناسان آموزش ابتدایی و چند نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی مجموعا" 15 نفر مورد تایید قرار گرفت .تکرار پذیری یافته ها با استفاده از ضریب هولستی 99/. برآورد شد .
    یافته ها
    نهایتا یافته ها مبتنی بر چارچوب تئوریک شامل 5 مضمون فراگیر (جذب و شناسایی ، انتخاب ، بکارگیری ، توسعه و نگهداشت) ، 10 مضمون سازمان دهنده شامل شناسایی افراد نخبه، ایجاد انگیزه جهت جذب نخبگان، تناسب فرد با شغل، شایسته گزینی، بهره گیری همه جانبه از افراد، فراهم سازی شرایط اجرا، دانش افزایی فردی، ارتقای مهارت های شغلی و حرفه ای، تعالی و رفاه معلمان، و عجین سازی افراد با شغل معلمی و 40 مضمون پایه بودند.
    نتیجه گیری
    براین اساس به منظور بهره گیری بهینه از معلمان در دوره ابتدایی، آموزش و پرورش باید مدیریت استعداد در به کارگیری معلمان در این دوره را بر اساس شاخصهای مکشوف در پژوهش حاضر عملیاتی کند.
    کلید واژگان: مدیریت استعداد, معلمان, جذب و شناسایی, انتخاب, بکارگیری, توسعه, نگهداشت
    Authors Leila Zahabioun, Narges Saeidian Khorasgani *, Narges Keshtiaray
    Purpose
    The present research was conducted with the aim of identifying the talent management components of Iranian elementary teachers with a qualitative-descriptive approach in an exploratory way and with thematic analysis technique of a comparative type.
    Materials and methods
    The research area included 41 electronic and written scientific resources and the text of 10 semi-structured interviews. After identifying the components according to the theoretical literature and interviews, first based on the theoretical framework in the field of talent management, the main categories of recruitment and identification, selection, employment, development and maintenance were considered as overarching themes, then according to Overarching themes 40 basic themes were identified and counted, the extracted basic themes were categorized and named under the categories of overarching themes in the next step, and in this way organizing themes were formed. The content validity of the findings was confirmed using the content validity index (CVR) based on the opinions of a number of human resource managers and primary education experts and a few experts in the field of educational sciences, a total of 15 people. The reproducibility of the findings using The Holstein coefficient was estimated to be 99/.
    Findings
    Finally, the findings based on the theoretical framework include 5 comprehensive themes (recruitment and identification, selection, employment, development and maintenance), 10 organizing themes including identifying elite people, creating motivation to attract elites, matching the person with the job, merit selection , all-round utilization of people, provision of implementation conditions, individual knowledge enhancement, promotion of job and professional skills, excellence and well-being of teachers, and integration of people with teaching profession and 40 basic themes.
    Conclusion
    Therefore, in order to make optimal use of teachers in the primary period, education and training should implement talent management in employing teachers in this period based on the indicators revealed in the current research.
    Keywords: Talent Management, Teachers, Recruitment, Identification, Selection, employment, Development, retention
  • پژمان ناظری، مریم قاسمی سیچانی*، محسن افشاری، نرگس کشتی آرای
    در شرایطی که از نظر محققان، تعاملات میان افراد، یکی از مهمترین نیازهای انسانی محسوب می شود، این موضوع، به دلایل گوناگون، فراموش شده است. فارغ از دلایل فرهنگی و اقتصادی و مشابه آن، کمبود فضاهایی که قابلیت ایجاد چنین تعاملاتی را داشته باشند، وجود دارد. در دوران معاصر، خانه ها دیگر همچون گذشته، فضاهای توانمندی برای این کار در اختیار ندارند. این در حالی است که مطالعه معماری و شهرسازی ایران، حاکی از برقراری تعاملات اجتماعی، در فضاهای مختلف خانه های تاریخی است. این پژوهش، به طور اختصاصی، حیاط خانه های تاریخی را مد نظر قرار داده است. سوال اساسی اینجاست که ویژگی ذاتی و ظاهری فضاهایی نظیر حیاط در خانه های تاریخی چه بود که می توانست چنین قابلیتی را فراهم آورد؟ در این راستا، هدف، یافتن دلایل موفقیت حیاط خانه های تاریخی، در ارتقای سطح تعاملات اجتماعی از نگاه ساکنان این خانه هاست زیرا این افراد، به دلیل تجربه زیسته خود، بهتر از دیگران         می توانند به این سوال پاسخ دهند. این پژوهش با استفاده از نظریه داده‎بنیاد نظام مند، انجام شده است. مصاحبه‎ها و سپس تحلیل داده‎ها، به شکل گیری مدلی منجر شد که نشان می دهد چگونه ساکنان، حیاط خانه‎های تاریخی، با داشتن تسهیلات گردهمایی جمعی نظیر طراحی انعطاف‎پذیر و داشتن قابلیتهای محیطی، به چنین قابلیتی دست می یافته اند.
    کلید واژگان: حیاط, خانه های تاریخی, نظریه داده بنیاد, تعاملات اجتماعی
  • نسیبه نیک پور، نرگس کشتی آرای، سید حسین واعظی

    این پژوهش با هدف بررسی کارکردهی عقل عملی از دیدگاه علامه طباطبایی و تدوین مبانی عمل اخلاقی بر اساس آن، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. ایشان عقل نظری را دارای کارکرد ادراک حقیقی، تشخیص حق از باطل و کارکرد عقل عملی را ادراک اعتباری و تشخیص خیر از شر می داند و احکام مربوط به اعما اختیاری را صادر می کند. یافته های پژوهش دلالت دارد بر اینکه عقل عملی دارای سه کارکرد ادراک (علم)، تشخیص باید و نباید، حکم به انجام عمل می باشد. در قسمت ادراک(علم)، عقل عملی با برخورداری از الهام الهی و ساخت ادراک اعتباری عمل می کند. در قسمت تشخیص باید و نباید برای رسیدن به حسن اخلاقی باید از فطرت سالم و قانون الهی که همانا دین قیم است بهره گیرد و در کارکرد حکم به انجام عمل، عقل عملی به کمک قوه فعال و طی مراحل نیاز، ایجاد احساس درونی، ساخت ادراک اعتباری، دادن نسبت باید(ضرورت)،شوق، اراده، حکم به انجام عمل می دهد و در نهایت با انجام عمل به لذت برای انساان حاصل می شود. عملی اخلاقی است که در پی لذت اخروی باشد نه دنیوی. در پایان پس از گردآوری اطلاعات و بررسی آثار علامه طباطبایی به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوای قیاسی این نتیجه حاصل شد که علت اصلی انحراف عقل عملی پیروی از هوای نفس است و رمز رسیدن به اخلاق حسنه علم نافع و عمل صالح و برخورداری از تربیت صالح است.

    کلید واژگان: عقل عملی, ادراک اعتباری, عمل اخلاقی, علامه طباطبایی
  • ندا نادری، نرگس کشتی آرای*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع و چالش های فراروی تعلیم و تربیت جنسی در بعد ارزش های فرهنگی از دیدگاه معلمان مدارس دولتی دخترانه ابتدایی ناحیه یک اصفهان در سال تحصیلی 1395-1394 انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس دخترانه ناحیه یک در پایه دوم به تعداد 139 نفر تشکیل دادند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران از این میان تعداد 102 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد و انتخاب گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه 38 گویه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط پاسخگویان و متخصصان موضوعی مورد تایید قرار گرفت و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تایید شد. پایایی آن توسط ضریب الفای کرونباخ (0.82) تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی (انحراف معیار، فراوانی) و استنباطی (آزمون تی، آزمون فریدمن، تحلیل واریانس و تحلیل عاملی) انجام گرفت. یافته ها نشان عوامل ارزش های فرهنگی از جمله: تعارض بین ارزش های سنتی و مدرن، ناهمسانی ارزش های دانش آموزان از نظر تنوع قومیتی و فرهنگی، ارزش های مردسالارانه غالب، برداشت های غیرمعقول و منطقی از آموزه های دینی، کاهش حساسیت نسبت به ارزش های اسلامی، تصورات قالبی و کلیشه ای درباره مسایل جنسیتی، قالبی بودن نقش های جنسیتی (انتظاراتی که جامعه از زنان و مردان دارد)، تفاوت در ارزش گذاری مسایل جنسی و تغییر در ارزش های فرهنگی به عنوان موانع و چالش های تربیت جنسی کودکان قلمداد می گردد. نتایج کلی پژوهش نشان داد ارزش های فرهنگی یکی از مهم ترین موانع آموزش جنسی کودکان در سطح اجتماع می باشد.

    کلید واژگان: تعلیم و تربیت جنسی, ارزش های فرهنگی, معلمان دوره ابتدایی
    Neda Naderi, Narges keshtiaray

    The present study was conducted with the aim of investigating the obstacles and challenges facing sex education in terms of cultural values from the perspective of the teachers of girls' primary public schools in the first district of Isfahan in the academic year of 2014-2015. The statistical population of this research was made up of all the teachers of girls' schools in district one in the second grade, numbering 139 people. The random sampling method was cluster. Using Cochran's sample size formula, among these, 102 people were estimated and selected as the sample size. The data collection tool was a 38-item researcher-made questionnaire, whose formal and content validity was confirmed by the respondents and subject experts, and its construct validity was confirmed using factor analysis. Its reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (0.82). Data analysis was done at two descriptive levels (standard deviation, frequency) and inferential (t-test, Friedman test, analysis of variance and factor analysis). The findings show the factors of cultural values, including: conflict between traditional and modern values, heterogeneity of students' values in terms of ethnic and cultural diversity, dominant patriarchal values, unreasonable and logical perceptions of religious teachings, reduced sensitivity to Islamic values, stereotypical ideas Regarding gender issues, the formality of gender roles (the society's expectations of men and women), the difference in valuing sexual issues, and the change in cultural values are considered as obstacles and challenges of children's sexual education. The general results of the research showed that cultural values are one of the most important obstacles to the sexual education of children at the community level.

    Keywords: Sex education, cultural values, primary school teachers
  • نسیبه نیک پور، نرگس کشتی آرای *، سید حسین واعظی

    عقل نظری و عقل عملی در بستر تاریخ در اسلام، از ارزش و اعتبار زیادی برخوردار است. با توجه به رویکرد اسلامی و واکاوی در اندیشه های فیلسوفان اسلامی این نتیجه حاصل می شود که هر یک از منظری خاص به این مقوله پرداخته اند. بنابر این تبیین آرای چند تن از این اندیشمندان اسلامی معاصر و غیر معاصر در مورد عقل نظری و عملی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی سعی شده است به طور اختصار به اندیشه های ایشان پرداخته شود. نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد که آنها از دو دیدگاه به عقل نظری و عملی نظر کرده اند و در این اتفاق نظر دارند که عقل نظری را در چهار مرتبه هیولایی، بالملکه، بالفعل، و بالمستفاد در نظر می گیرند. و ادراک کلیات را جزو کارکرد های آن می دانند و عقل عملی را به چهار مرتبه تجلیه، تخلیه، تحلیه، و فنا تقسیم می کنند و کارکرد اصلی آن را تشخیص خوب و بد اعمال و رسید به خلق نیکو می-دانند. اختلاف نظر آنها درنحوه ادراک مفاهیم به صورت کلی و جزیی و و ارتباط میان عقل نظری و عملی می باشد.

    کلید واژگان: عقل, عقل نظری, عقل عملی, رویکرد اسلامی
  • سعیده شاهسونی، مریم براتعلی*، نرگس کشتی آرای

    پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی توسعه حرفه ای معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز در نظام آموزشی ایران صورت گرفت. این پژوهش از نوع کیفی و در زمره مرورهای نظام مند است. برای پاسخ به سوال پژوهش، یافته های کلیدی متون کدگذاری و سپس مقوله بندی شدند. روش مورد استفاده برای نمونه گیری به صورت هدفمند بود. جهت انتخاب بهترین متن از فلوچارت پریزما استفاده گردید. حاصل این تلاش تعداد 109 مقاله در مرحله اول جمع آوری اطلاعات بود. نهایتا تعداد 29 مقاله به عنوان رکورد های نهایی در پژوهش وارد گردید. حاصل مطالعه این متون انتخاب یافته های کلیدی، کد گذاری آن ها و نهایتا دسترسی به مقوله هایی بود که ابعاد الگو را تشکیل دادند. یافته های پژوهش حاضر درخصوص شناسایی ابعاد الگوی توسعه حرفه ای مداوم معلمان ریاضی نشان دادند که الگوی شناسایی شده بر 9 بعد استوار است. ابعاد این الگو به ترتیب میزان تاکید در مطالعات پیشین عبارت اند از برقراری ارتباط بین علوم اعصاب شناختی و آموزش ریاضی در کلاس درس به کمک تصویر برداری عصبی، تغییر روش تدریس ریاضی با درک عملکرد مغز در هنگام یادگیری ریاضی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در ریاضیات به کمک یادگیری سازگار با مغز، ساختار مغز و پردازش ریاضی، نقش حافظه کاری و کنترل توجه در پیشرفت ریاضی، محدودیت های پژوهش های علوم اعصاب آموزشی در کاربرد آن در حوزه آموزش ریاضی، به کار گیری پردازش های عددی در پیشرفت ریاضی، مدل جامع پردازش ریاضی و تهیه یک بسته آموزشی مبتنی بر مغز برای کمک به معلمان ریاضی در تدریس. پیاده سازی صحیح الگوی توسعه حرفه ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز در کلاس درس ریاضی می تواند منجر به ایجاد تفاوت های معنا دار و اثر بخشی در تدریس معلمان شود که دارای تاثیرات مثبتی می باشد.

    کلید واژگان: توسعه حرفه ای مداوم معلمان, معلمان ریاضی, رویکرد مبتنی بر تربیت مغز, نظام آموزشی کشور ایران
    Saeedeh Shahsavani, Maryam Baratali *, Narges Keshtiaray

    The aim of this study was to provide a model for the professional development of mathematics teachers based on the brain training approach in the Iranian educational system. This research is of qualitative type and is in the category of systematic reviews. To answer the research question, the key findings of the texts were coded and then categorized. The method used for purposive sampling. Prism flowchart was used to select the best text. The result of this effort was 109 articles in the first phase of data collection. Finally, 29 articles were included as the final records in the research. The study of these texts resulted in the selection of key findings, their coding, and finally access to the categories that formed the dimensions of the model. The findings of the present study regarding the identification of the dimensions of the pattern of continuous professional development of mathematics teachers showed that the identified pattern is based on 9 dimensions. The dimensions of this model, in order of emphasis in previous studies, are the connection between neuroscience and mathematics education in the classroom with the help of neuroimaging, changing the method of teaching mathematics by understanding brain function when learning mathematics, students' academic achievement In mathematics with the help of adaptive learning, brain structure and mathematical processing, the role of working memory and attention control in mathematical progress, limitations of educational neuroscience research in its application in the field of mathematical education, the use of numerical processing in mathematical progress, comprehensive model Math processing and development of a brain-based training package to assist math teachers in teaching. Proper implementation of the continuous professional development model of mathematics teachers based on the brain training approach in the mathematics classroom can lead to significant differences and effectiveness in teachers' teaching, which has positive effects. Proper implementation of the continuous professional development model of mathematics teachers based on the brain training approach in the mathematics classroom can lead to significant differences and effectiveness in teachers' teaching, which has positive effects.

    Keywords: Continuing Professional Development of Teachers, Mathematics Teachers, Brain Training Based Approach, Iranian Educational System
  • آرزو وسیلی، نرگس کشتی آرای*، علیرضا یوسفی

    این مطالعه با سنتز توامان مطالعات داخلی و خارجی برای دستیابی به مفاهیم بیشتر و تازه تر درباره حرفه ای گرایی در آموزش پزشکی صورت گرفته است. روش این مطالعه کیفی با رویکرد سنتز پژوهی بود. داده های مورد نیاز از طریق جستجو در منابع کتابخانه ای و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعاتی ERIC, ProQuest, PubMed, Science Direct, Scopus, springer Magiran, Irandoc جمع آوری شد. برای جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی از واژگان کلیدی پروفیشنالیزم، برنامه درسی، برنامه درسی حرفه ای گرایی و آموزش پزشکی استفاده شد. مقالات و منابع بررسی شده مربوط به سال های 1998 تا سال 2020 بود. در  بررسی نهایی مرتبط ترین منابع شامل 53 مقاله بود که مورد بررسی و استخراج مطالب در راستای تحقق هدف مطالعه حاضر قرار گرفت. در کدگذاری داده ها از روش موضوعی استفاده شد. 270 مفهوم استخراج شد و در قالب 22 مفهوم هم دسته گردید . در نهایت مفاهیم هم دسته ذیل 6 مفهوم نهایی «تعهد حرفه ای رفتارمحور، تعهد حرفه ای فضیلت محور، یادگیرنده مادام العمر، اخلاق مدار و قانون محور، منش حرفه ای و نوع برنامه درسی» قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که چنان چه در دوران کارورزی باورها و رفتارهای خاص حرفه ای در دانشجویان امروز نهادینه نشود، می تواند سبب کاهش حساسیت حرفه ای گرایی دانشجو شود و در نتیجه تصمیم گیری های حرفه ای را برای پزشکان آینده دشوار کند؛ بنابراین نقش آموزش رسمی پروفشنالیزم با در نظر گرفتن نقش برنامه درسی پنهان در این باره حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: آموزش پزشکان, حرفه ای گرایی, حرفه ای گرایی پزشکی, دانشجوی پزشکی
    Arezo Vasili, Narges Keshtiara *, Alireza Yousefy

    This study has been done with a synthesis of both internal and external studies in order to achieve more and newer concepts regarding professionalism in medical education. The method of this study was synthesis research. The required data were collected by searching library resources and articles in ERIC, ProQuest, PubMed, Science Direct, Scopus, springer Magiran, and Irandoc databases. In order to search domestic and foreign databases, the keywords of professionalism, curriculum, professionalism curriculum, medical education were used. The articles and sources reviewed were from 1998 to 2020. In the final review, the most relevant sources included 53 articles that were reviewed and extracted in order to achieve the purpose of the present study. 270 concepts were extracted and grouped into 22 concepts. Finally, the concepts were categorized into the final 6 concepts of professional commitment, caring behavior, virtue-based professional commitment, lifelong learner, ethics and law-based, professional character and type of curriculum. The results show that if certain professional beliefs and behaviors are not institutionalized in today's students during the internship, it can reduce the sensitivity of students' professionalism and thus make professional decisions difficult for future physicians. Therefore, the role of formal education in professionalism is important in this regard, considering the role of the hidden curriculum.

    Keywords: medical professionalism, medical student, Physicians education, professionalism
  • فروغ منصوری، علیرضا یوسفی*، نرگس کشتی آرای
    روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایت های تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایت های تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایت های تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر ابهام آفرینی تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستان های موازی، الگوی حادثه در روایت های تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایت های تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته استنویسندگان این پژوهش، تمثیل های مثنوی را در جایگاه گونه ای از انواع روایت، برپایه منسجم تری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافته اند.
    کلید واژگان: روایت, تمثیل, مولانا, مثنوی معنوی
    Forough Mansouri, Alireza Yosefi *, Narges Keshtiaray
    Narrative studies from the structuralist point of view studies the nature, form and role of narrative and tries to show the ability and understanding of the text of the narrative. The longevity of the structure has retained its freshness and freshness in allegorical narratives. The purpose of this study is to show what has caused the allegory in the spiritual Masnavi, in the place of a normal type of narrative, to become a prominent and special literary type of Rumi? This descriptive-analytical method and by examining a number of allegorical narratives of Rumi's works, seeks to answer the main question: what are the characteristics of the structure of allegorical narratives in the spiritual Masnavi that has caused the transformation of this fictional art to evolution and maturity Reach? Based on this research, it is clear that in addition to creating ambiguity of allegory, other factors have also played a significant role in perpetuating the structure of allegorical narratives as Rumi's popular literary genre; These factors are: moment expansion through internal story, creating parallel stories, alternative story structure, incident pattern in allegorical narratives, structural duality and synonymy of literary genres. The great mystic has also been revealed.The authors of this study have found Masnavi allegories in the position of a kind of narratives, based on a more coherent structure of narrative rules and regulations, which shows Rumi's maturity and mastery in allegorical narrations.
    Keywords: Narration, allegory, Rumi, Masnavi Manavi
  • فاطمه زارع، غلامرضا منشئی *، نرگس کشتی آرای
    هدف

    هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی‌سازی کیفیت زندگی بر خودارزشمندی و سرمایه‌های روان‌شناختی زنان سرپرست خانوار بود.

    روش پژوهش

    این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را 130 زن سرپرست خانوار (همسران فوت شده یا مطلقه) تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان مرودشت در سال 1399-1398 تشکیل دادند که پس از غربالگری با پرسشنامه‌های خودارزشمندی (کروکر و همکاران، 2003) و سرمایه روان‌شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) 30 زن سرپرست خانوار با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 زن). گروه آزمایش مداخله آموزش غنی‌سازی کیفیت زندگی (محقق ساخته) را طی دو ماه در 16 جلسه 90 دقیقه‌ای دریافت نمودند. داده‌های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‌ها

    نتایج حاکی از تاثیر مداخله غنی‌سازی کیفیت زندگی بر نمره خودارزشمندی (71/14=F، 002/0 =P) و سرمایه‌های روان‌شناختی (90/20=F، 001/0 =P) و پایداری این تاثیر در مرحله پیگیری بود.

    نتیجه‌گیری

    بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان چنین نتیجه گرفت که آموزش غنی‌سازی کیفیت زندگی با بهره‌گیری از تکنیک‌های مسولیت‌پذیری، مهارت خودآگاهی، صبر، پذیرش و ذهن‌آگاهیمی‌تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودارزشمندی و سرمایه‌های روان‌شناختی زنان سرپرست خانوار مورد استفاده گیرد.

    کلید واژگان: غنی سازی کیفیت زندگی, خودارزشمندی, سرمایه های روان شناختی, زنان سرپرست خانوار
    Fatemeh Zareh, Gholamreza Manshaee *, Narges Keshtiaray
    Aim

    the present study was conducted with the purpose of investigating the effectiveness of quality of life enrichment training on the self-worth and psychological capitals in the family-headed women.

    methods

    It was a quasi-experimental study with pretest, posttest, control group and two-month follow-up period design. The statistical population of the present study included all family-headed women (those whose husbands have passed away or those who got divorced) under the protection of Imam Khomeini Relief Foundation in the town of Marvdasht in 2019-20. 30 family-headed women were selected through convenient sampling method and they were randomly accommodated into experimental and control groups (each group of 15 women). The experimental group received sixteen ninety-minute intervention sessions of quality of life enrichment training (researcher-made) during two months. The applied questionnaires in this study included self-worth questionnaire (Crocker, Luhtanen, Cooper, Bouvrette, 2003) and psychological capital questionnaire (Luthans, Avolive, 2007). The data from the study were analyzed through repeated measurement ANOVA via SPSS23 statistical software.

    Findings

    The results showed that quality of life enrichment training has significant effect on the self-worth and psychological capitals in the family-headed women (p<0.001) such that this type of training succeeded in the increase of self-worth and the psychological capital in the family-headed women.

    Conclusion

    According to the findings of the present study it can be concluded that quality of life enrichment training can be used as an efficient method to improve self-worth and psychological capitals in the family-headed women through techniques such as accountability, self-awareness skill, patience, acceptance and mindfulness.

    Keywords: Quality of life enrichment training, self-worth, psychological capitals, family-headed women
  • آرزو وسیلی، نرگس کشتی آرای*، علیرضا یوسفی
    مقدمه

    حرفه ای گرایی امروزه به عنوان یک عنصر اصلی در سازمان های ارایه دهنده بهداشتی درمانی مورد توجه قرار گرفته است. لذا مرور نظام مند حاضر با هدف بررسی مستندات داخلی و بین المللی در خصوص آموزش حرفه ای گرایی در دانشجویان پزشکی و پیامدهای آن صورت گرفته است.

    روش ها

    این مرور سنتی(Narrative) با استفاده از کلید واژه های انگلیسی و فارسی حرفه ای گرایی پزشکی، پروفیشنالیزم، برنامه درسی، برنامه درسی حرفه ای گرایی، آموزش پزشکی و با ترکیب این کلیدواژه ها، در پایگاه های داده های الکترونیک شامل Scopus، web of science و Medline و با استفاده از موتور جستجوی google scholar و google صورت گرفت. همچنین پایگاه های داده های الکترونیک داخلی شامل SID, Magiran و medex Iran بود. مقالات و منابع بررسی شده مربوط به سال های 1999 تا سال 2019 بود. در بررسی نهایی مرتبط ترین منابع شامل 38 مقاله و سه کتاب بود که مورد بررسی و استخراج مطالب در راستای تحقق هدف مطالعه حاضر قرار گرفت.

    نتایج

    در بعد آموزش حرفه ای گرایی 11 مولفه شامل برنامه درسی، ساختار آموزشی، عوامل فردی، عوامل انسان، الگوی مناسب، عوامل محیطی، تجارب فراگیران، بهره گیری از نظریه های یادگیری مناسب، هنجارها، عوامل انگیزشی و ارزشیابی مناسب دارای اهمیت استخراج شد. آموزش حرفه ای گرایی منجربه تبلور پیامدهایی خواهد شد که بیش ترین آنها 7 پیامد شامل تبلور ارزش های سنتی پزشک بودن، تعهد حرفه ای، اجتماعی شدن، شایستگی حرفه ای، اعتماد سازی در ارتباطات، شکل گیری ارزش ها و در نهایت شکل گیری هویت حرفه ای فراگیران است. مطالعات نشان می دهد نقش برنامه درسی پنهان در آموزش حرفه ای گرایی و شکل گیری پیامدهای آن حایز اهمیت است.

    نتیجه گیری

    دوره تحصیلات پزشکی بایستی به نحوی مورد بازنگری قرار گیرد که موضوع آموزش حرفه ای گرایی دانشجویان پزشکی در تمام سطوح آموزش وارد شده و علاوه بر توجه بیش از پیش در خصوص برنامه درسی پنهان، نسبت به تدوین برنامه درسی مدون درخصوص آموزش حرفه ای گرایی اقدام صورت گیرد.

    کلید واژگان: حرفه ای گرایی, حرفه ای گرایی پزشکی, دانشجوی پزشکی, آموزش پزشکان
    Arezoo Vasili, Narges Keshtiarai*, Alireza Yousefy
    Introduction

    Professionalism is now considered as a key component of health care providers. This systematic review endeavored to examine domestic and international documents regarding professionalism education in medical students and consequences.

    Methods

    This Narrative review employed the English and Persian keywords of medical professionalism, Medical professionalism, curriculum, professionalism curriculum, medical education, and combining these keywords in electronic databases as Scopus, Web of Sciences and Medline was done using Google scholar and Google. National electronic databases SID, Magiran and Iranmedex were included as well. The articles and sources reviewed were from the years 1999 to 2019. Finally, 38 articles and three books were reviewed. This way, extraction of materials was done.

    Results

    This Narrative review indicates that in the dimension of professionalism education, 11 components (curriculum, educational structure, individual factors, human factors, appropriate model, environmental factors, learners' experiences, use of appropriate learning theories, norms, motivational factors and appropriate evaluation) is more important. Professionalism training leads to the crystallization of consequences, most of which include 7 consequences; the crystallization of the traditional values of being a physician, professional commitment, socialization, professional competence, building trust in communication, forming values and forming the professional identity of learners. Studies underlined that the role of the hidden curriculum in teaching professionalism and shaping consequences.

    Conclusion

    The Medical education should be reviewed in such a way that the professionalism education of medical students is included in all levels of education in addition to paying more attention to the hidden curriculum, as well as developing a written formal curriculum for medical professionalism.

    Keywords: Professionalism, medical professionalism, medical education, curriculum
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال