به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

نصرالله پورمحمدی املشی

  • محمد قربانیان، عبدالرفیع رحیمی*، نصرالله پور محمدی املشی، امیرحسین حاتمی

    تحولات بزرگ تاریخی همواره پیش زمینه تاریخنگاری می باشند و ظهور و سقوط حکومت ها بی شک از مهم ترین تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع هستند که مورخان با توجه به دیدگاه ها و نگرش های فلسفی خود و با در نظر گرفتن اصل علیت و گزینش در تاریخ به توصیف و تحلیل موضوع می پردازند. حملات مغولان در اوایل قرن هفتم هجری، از مهم ترین تحولات تاریخی جهان اسلام می باشد که این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هست که سقوط حکومت خوارزمشاهیان، از دیدگاه مورخان عصر ایلخانان چگونه ارزیابی شده است؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتیجه گیری نهایی این پژوهش بر اساس تحلیل محتوای متون تاریخ نگاری مورخانی چون عطاملک جوینی، خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، حمدالله مستوفی، نسوی و وصاف انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مورخان نگرشی ترکیبی به سقوط خوارزمشاهیان دارند و نقش تقدیر، مشیت الهی و عوامل انسانی را با بررسی علی و معلولی، از علل سقوط حکومت خوارزمشاهیان می دانند و همچنین عوامل داخلی و خارجی را در سقوط خوارزمشاهیان موثر می دانند و هریک از مورخان با توجه به دیدگاه های خود، سعی در برجسته نمودن علل بر اساس نگرش خود می باشند.

    کلید واژگان: تاریخ نگاری, مورخان, رویکرد مشیت گرا و واقع گرا, سقوط خوارزمشاهیان
    Mohammad Ghorbanian, Abdorrafi Rahimi *, Nasrallah Pourmohammadi Amlashi, Amirhosein Hatami

    Great historical developments are always the background of historiography, and the rise and fall of governments are undoubtedly one of the most important political and social developments of societies, which historians, according to their philosophical views and attitudes, and taking into account the principle of causality and selection in history, They describe and analyze the subject. The attacks of the Mongols in the beginning of the 7th century AH are one of the most important historical developments in the Islamic world, and this article seeks to answer the question of how the fall of the Khwarezm Shah dynasty was evaluated from the point of view of the historians of the Ilkhanate era. The current research is descriptive-analytical in terms of its fundamental purpose and in terms of its nature and method, and the method of collecting library information. The final conclusion of this research is based on the content analysis of historical historiographical texts such as Attamalek Jovini, Khawaja Rashiduddin Fazlullah Hamdani, Hamdollah Mostofi, Nesavi and Wasaf. The findings of the research show that historians have a mixed attitude towards the fall of the Khwarazmshahs and consider the role of fate, divine providence and human factors to be the causes of the downfall of the Khwarazmshahs, and also consider internal and external factors to be effective in the downfall of the Khwarazmshahs. And each of the historians, according to their own views, try to highlight the causes based on their own views.

    Keywords: Historiography, Historians, Providential, Realistic Approach, Fall Of The Khwarazm Shahs
  • نصرالله پور محمدی املشی، علیه جوانمردی*

    مسئله تابعیت از دوره قاجار به بعد به دلیل گسترش ارتباطات بین ممالک و کشورها مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موجبات تابعیت افراد را فراهم می‎کرد ازدواج اتباع کشورها با یکدیگر بود. هدف این پژوهش روشن نمودن این بعد از روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه است. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه‎ای و اسناد آرشیوی ایران ضمن روشن نمودن موضوع تابعیت و نقش آن در روابط ایران و عثمانی به دنبال پاسخ به این سوال است که نقش وصلت های زناشویی در تابعیت اتباع ایرانی در عثمانی به چه صورت بوده است و این نوع وصلت ها چه اختلافاتی بین ایران و عثمانی به وجود آورد و واکنش دولت‎ های ایران و عثمانی در این مورد چگونه بوده است؟ یافته‎ های پژوهش نشان می دهد در این دوره، به دلیل همسایگی ایران و عثمانی، مراودات بسیار زیادی بین دو دولت وجود داشت و وصلت‎های فراوانی بین افراد شکل می‎گرفت و همین ازدواج ها موجبات تابعیت ایرانیان در عثمانی را فراهم می کرد. تابعیت از طریق ازدواج باعث ایجاد اختلافاتی مابین ایران و عثمانی شد که همواره ایران سعی در برطرف کردن این مشکلات داشت اما عثمانی چون دارای منافع زیادی بود در این مورد کوتاهی می نمود و قوانینی را که در مورد ازدواج از طریق تابعیت تصویب می شد اجرا نمی کرد.

    کلید واژگان: تابعیت, ازدواج, ایران قاجاری, عثمانی, اتباع
    Nasrolah Poormohammadi Amlashi, Alie Javanmardi *

    The issue of citizenship has garnered significant attention since the Qajar era, largely due to the expansion of international communications and diplomatic relations between countries. A notable factor influencing citizenship was the prevalence of intermarriage between citizens of different nations. This research aims to elucidate this dimension of Iran-Ottoman relations during the Qajar period. Utilizing library resources and archival documents from Iran, the study explores the implications of Iran-Ottoman interactions for citizenship, particularly in the context of cross-national marriages. Specifically, it addresses the impact of these connections on both countries and examines the responses of the Iranian and Ottoman governments. The findings indicate that during this period, the geographical proximity between Iran and the Ottoman Empire facilitated extensive interactions between their governments, resulting in numerous cross-national marriages. These marriages frequently generated tensions between the two nations. Throughout this era, the Iranian government consistently endeavored to address the issues arising from these unions, while the Ottoman Empire, with considerable interests at stake, tended to downplay the significance of these matters.

    Keywords: Citizenship, Marriage, Iran, Ottoman Empire, Citizens
  • علیرضا بابایی، جواد سخا*، سینا فروزش، نصرالله پورمحمدی املشی
    آب و آبیاری در تمدن سازی در بستر جغرافیایی ایران، منشاء بسیاری از تحولات و مناسبات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شده است و این مقوله با جغرافیا یک رابطه منطقی و تاثیر گذار دارد و پس از شناخت اولیه و سطحی می تواند منشاء بسیاری از مباحث زیر باشد : مثلا تراکم جمعیت، جابجایی، اقتصاد و معیشت زندگی روستایی یکجانشینی ، شهرنشینی، ییلاق، قشلاق، صحرا گردی و بادیه نشینی و. آب از عناصر اصلی آفرینش، در باورهای ایران باستان بوده و هست و به نوعی تاثیر مستقیم در شکل گیری و اسکان و نوع زندگی در ایران داشته است از جمله تاثیر آن در اساطیر و باورهای مذهبی و نشانه های ان در زندگی تمدنی مثل ساخت معابد ، سد و قنات و... بررسی مستقیم و از عناصر اصلی اقلیم و ناحیه و هر منطقه با حوزه جغرافیایی است و بارش ، دما، حجم آب جاری ، ریزشهای جوی و بسترهای زیر زمینی و... همگی ببه آب و مدیریت آن بستگی دارند. فلذا مطالعه و مرور جغرافیای طبیعی ایران ، نوع آب و هوا اقلیم و موقعیت جغرافیایی ایران و فلات ایران و ارتباط آن با مزیتهای اقتصادی از جمله وجود راه ها، کاروانسراها و مسائل ژئوپلوتیک فلات ایران و امتداد و گسترش آن به نواحی پرآب از جمله سیحون و جیحون و خلیج فارس و دریای خزر و یبن النهرین و بین رودان همه و همه در شکل گیری باروهای مذهبی و فرهنگهای مرتبط به آن تاثیر گذارند.
    کلید واژگان: آب و آبیاری, ایران باستان, مناسبات اجتماعی, فرهنگی و اقتصادی
    Alireza Babaei, Javad Sakha *, Sina Foroozesh, Nasrollah Poormohammadi Amlashi
    Water and irrigation has become the origin of many social, cultural and political changes and relationships in civilization in Iran's geographical context, and this category has a logical and effective relationship with geography, and after a basic and superficial understanding, it can be the origin of many of the following topics. For example, population density, movement, economy and livelihood of rural life, settlement, urbanism, villag, geshlaq, desert travel and Bedouin living and so on. Water was and is one of the main elements of creation in the beliefs of ancient Iran, and it has had a direct impact on the formation and settlement and type of life in Iran, including its impact on mythology and religious beliefs and its signs in civilized life, such as the construction of temples. Dams and aqueducts, etc., is a direct investigation and one of the main elements of the climate and region and each region with a geographical domain, and precipitation, temperature, volume of flowing water, atmospheric precipitation, and underground beds, etc. are all related to water. and its management depend. Therefore, the study and review of the natural geography of Iran, the type of climate and the geographical location of Iran and the Iranian Plateau and its relationship with economic advantages such as the existence of roads, caravanserais and the geopolitical issues of the Iranian Plateau and its extension and expansion to the watery areas such as Sihun and Jihun and the Persian Gulf, the Caspian Sea, the Nile River, and
    Keywords: Water, irrigation, ancient Iran, Social, cultural, economic relations
  • سعید جدلیها، نصرالله پور محمدی املشی*

    شاه طهماسب اول صفوی در حالی به تاج و تخت دست یافت که اوضاع متشنج ناشی از رقابت و اختلاف ارکان حاکمیتی (قزلباشان و تاجیکان) در کنار سن کم او  مانع اقتدار وی شده بود؛ این وضعیت زمینه را برای تجاوز ازبکان و عثمانی به قلمرو صفویه مهیا ساخت. شاه طهماسب در راستای  ایجاد تقویت اقتدار حاکمیت داخل و کاهش اختلافات عناصر قزلباش و تاجیک، زمینه را برای ورود گروه های قفقازی مهیا ساخت و از جانب دیگر برای تقویت مبانی ایدئولوژی حاکمیت وایجاد مقبولیت  و برقراری تعادل میان خواسته های عناصر حاکمیتی شرایط مهاجرت علمای مذهبی از بلاد لبنان و بحرین را به داخل ایران فراهم ساخت. با توجه به شرایط سیاسی و مذهبی جدید حاکم بر ایران این پرسش مطرح می شود که مناسبات منطقه ای و فرا منطقه ای شاه طهماسب مبتنی بر چه شاخص های بوده است؟ بنظر می رسد در شرایط نامتوازن قدرت نظامی و اقتدار سیاسی در راستای برقراری امنیت، کاهش فشارهای کشورهای خارجی و تنظیم روابط مناسب خارجی با دولت های منطقه ای و فرا منطقه ای اقدامات شاه طهماسب  مبتنی بر شاخص های متنوع از جمله؛ اقتدار و انعطاف، مودت و مدارا، تهدید و تقبیح، شجاعت و تهاجم، تعقل و بردباری، امید و اعتقاد، مشورت و مصلحت، تقدم و تاخر، آگاهی و تجربه، فرصت سازی و فرصت طلبی، تعدیل و هدایت، در شرایط و موقعیت های مختلف  بوده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول و تحقیقات جدید انجام گرفته است.

    کلید واژگان: شاه طهماسب اول, روابط خارجی ایران, سیاست منطقه ای, سیاست فرامنطقه ای
    Saeed Jadadliha, Nasroolah Poormohamadiamlashe *

    The Shah Ṭahmāsp I achieved the throne while the tense situation caused by the competition and differences between the governing bodies (Qizilbash and Tajik) along with his young age had hindered his authority; This situation prepared the ground for Uzbek and Ottoman encroachment on Safavid territory. To strengthen the authority of the internal government and reduce the differences between the Qizilbash and Tajik elements, Shah Ṭahmāsp provided the ground for the entry of Caucasian groups, and on the other hand, he strengthened the ideological foundations of the government and created acceptance, and to create a balance between the demands of the ruling elements, the conditions for the migration of scholars It provided religion from Lebanon and Bahrain inside Iran. Considering the new political and religious conditions ruling Iran, the question is raised, what indicators were the regional and extra-regional relations of Shah Ṭahmāsp based on? It seems that in the unbalanced conditions of military power and political authority to establish security, reduce the pressures of foreign countries and regulate proper foreign relations with regional and extra-regional governments, ShahṬahmāsp's actions are based on various indicators, including; Authority and flexibility, Kindness and tolerance, threats and reprimands, courage and aggression, rationality and tolerance, hope and belief, consultation and expediency, priority and delay, knowledge and experience, opportunism and opportunism, adjustment and guidance, in the conditions and situations. has been different. This research has been done descriptively using sources and new research.

    Keywords: Shah Ṭahmāsp I, Iran's Foreign Relations, Regional Politics, Extra-Regional Politics
  • علیه جوانمردی*، نصرالله پورمحمدی املشی، حجت فلاح توتکار

    فمینیسم از جمله جنبش های مهم اجتماعی در دنیا هست که توانست تغییرات گسترده ای در وضعیت زنان به وجود بیاورد، اما تلقی تحصیل کردگان مناطق گوناگون جهان از این جنبش یکسان و همانند نبوده است. زنان و مردان تحصیلکرده ایران هم تحت تاثیر مبانی فکری این جنبش قرار گرفتند. پرسش اصلی این است که روند رشد و گسترش جریان فمینیسم در ایران از جنگ جهانی اول تا پایان پهلوی اول به چه صورت بوده است؟ و زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران چگونه بوده است و روشنفکران چه تاثیراتی از جریان فمینیسم گرفته اند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخان ه ای و جراید و نشریات، در صدد تبیین درخواست های فمینیستی زنان و موافقان و مخالفان در این زمینه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران با کشورهای غربی متفاوت بود و فعالان حقوق زن در ایران شرایط خاص خود و گاه متفاوت از تجارب غرب داشتند و بنابراین جنبش فمینیستی به آن معنا که در غرب شکل گرفت، در ایران به وجود نیامد. اما با توجه به تغییرات گسترده در وضعیت زنان بعد از مشروطه یک جریان شبه فمینیستی در ایران رخ نمود که بعد از مشروطه و جنگ جهانی اول رشد کرده و در دوره رضاشاه و به دنبال جریان تجددخواهی او تا حدی پیشرفت داشت و ادامه پیدا کرد.

    کلید واژگان: زنان, فمینیسم, کشورهای غربی, پهلوی اول, جنگ جهانی
    Alie Javanmardi *, Nasrolah Poormohammadi Amlashi, Hojjat Fallah Tootkar

    Feminism is one of the important social movements in the world, which was able to bring about extensive changes in the status of women, but the perception of educated people in different regions of the world about this movement has not been the same. Educated men and women of Iran were also influenced by the intellectual foundations of this movement. The main question is, what was the process of growth and expansion of feminism in Iran from the First World War to the end of the first Pahlavi? And what were the backgrounds of the formation of feminism in Iran and what were the influences of the intellectuals from the feminism movement? The current research aims to explain the feminist requests of women, the supporters, and opponents using the analytical and descriptive method and relying on library sources, journals, and publications. The findings of this study show that feminism formation in Iran were different from the western countries, and women's rights activists in Iran had their own special conditions, which were different from the situation of western women. Therefore, the feminist movement that was formed in Iran was not the same as the western movement. But due to the extensive changes in the status of women after the constitution, a quasi-feminist trend occurred in Iran, which grew after the constitution and the First World War and during the period of Reza Shah and following her trend of modernism, it progressed and continued.

    Keywords: Women, Feminism, Western Countries, First Pahlavi, World War
  • محمد سلیمانی تبار، نصرالله پور محمدی املشی*

    هرات مانند قندهار و کابل از جمله مناطقی بود که در قرن سیزدهم قمری/ نوزدهم میلادی تحت قیمومیت هیچیک از حکومت های بزرگ منطقه نبود، اما کشورهایی از قبیل انگلیس، روسیه و ایران هر کدام بنا بر دلایلی به دنبال نقش آفرینی و تاثیرگذاری در آن بودند، تا جایی که اختلاف پیش آمده میان ایران و انگلیس بر سر هرات بهانه ای شد تا معاهده پاریس به عنوان یکی از قراردادهای مهم بین المللی ایران در دویست سال اخیر منعقد شود. ایران در جایگاه یکی از دو طرف منازعه برای اثبات حقانیت خود ادعاهایی را مطرح می کرد و سعی داشت دلایل تصرف هرات و استقرار نیرو در آنجا را موجه جلوه دهد. از آنجا که زمان انعقاد معاهده با سال های اولیه انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه مصادف شده بود، این نشریه می توانست به عنوان یکی از بسترهای مناسب دولت به منظور تبیین مواضع خود استفاده شود. به همین دلیل مراجعه به آن می تواند برای کسب اطلاع و دریافت کامل تری از موضوع مورد مناقشه مفید باشد. در مقاله پیش رو با تقسیم این گزارش ها به بعد و قبل از معاهده پاریس، روند اتفاقات و تغییرات از منظر وقایع اتفاقیه رصد شده است و مشاهده می شود که در این روزنامه حجم قابل توجهی از مطالب با درج اخبار و تحلیل هایی مختص یک رسانه حکومتی به مسیله هرات، به ویژه قبل از انعقاد معاهده اختصاص داده شده است.

    کلید واژگان: ایران, انگلیس, مسئله هرات, روزنامه وقایع اتفاقیه, بازتاب ها
    Mohammad Soleimanitabar, Nasrollah Pourmohammadiamlashi *

    Herat, like Kandahar and Kabul, was one of the regions that were not under the guardianship of any of the major governments of the region in the 19th century. However, countries such as England, Russia, and Iran each sought to play a role and influence it for their reasons to the extent that the dispute between Iran and England over Herat became an excuse to conclude the Treaty of Paris as one of the most important international agreements of Iran in the last two hundred years. In the position of one of the two sides of the conflict, Iran made claims to prove its legitimacy and tried to justify the reasons for occupying Herat and deploying troops there. Since the time of concluding the treaty coincided with the early years of the publication of the Vaqaye-e Ettefaqiyeh newspaper, this publication could be used as one of the appropriate platforms for the government to explain its positions. For this reason, referring to it can be useful for gaining information and a more complete understanding of the disputed issue. The amount of material devoted to the Herat problem in this newspaper is significant. In the following study, by dividing these reports into after and before the Treaty of Paris, the process of events and changes has been observed from the perspective of Vaqaye-e Ettefaqiyeh

    Keywords: Iran, England, Herat Problem, Vaqaye-e Ettefaqiyeh Newspaper, Reflections
  • نصرالله پ‍ورمحمدی املشی، سعیده رحمانی، معصومه خازنی*
    مهاجرت از پدیده هایی است که جامعه ایرانی قاجار از دوره ناصرالدین شاه با آن روبرو شده است.جدایی مناطق جنوبی قفقاز از ایران درنتیجه جنگ های ایران و روس باعث شد که این مناطق سرنوشتی متفاوت با دیگر مناطق ایران پیدا کنند و مقصدی برای ایرانیان مهاجر باشند. بیشتر این مهاجرین را کارگرانی تشکیل می دادند که به دلیل شرایط موجود در ایران و همچنین موقعیت کاری بهتر در این مناطق به صورت فصلی و یا دایمی راهی این مناطق می شدند. با انقراض حکومت قاجار و انقلاب کمونیستی در روسیه، از سطح این مهاجرت ها کاسته شد و مهاجرت ها شکل بازگشت به ایران را به خود گرفت. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش خواهیم بود که سیاست دولت پهلوی در واکنش به  بازگشت اتباع ایرانی از شوروی چه بوده است. مفروض پژوهش این است که فشارهای وارده بر اتباع ایرانی از سوی شوروی و همچنین بهبود وضعیت اشتغال و معیشت در ایران باعث رجعت دوباره این مهاجران به ایران شد و دولت پهلوی نیز علی رغم مشکلات ناشی از بازگشت این مهاجران، بستر لازم را برای این امر مهیا نمود. در این تحقیق از روش توصیفی - تبیینی استفاده شده و تلاش می شود با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای تا حد امکان جوابی مناسب برای این سوال یافته شود.
    کلید واژگان: ایران, شوروی, مهاجران, بازگشت به ایران, دولت پهلوی
    Nasrollah Poormohamadi Amlashi, Saedeh Rahmani, Masoomeh Khazani *
    Migration is one of the phenomena that has been familiar among Iranian society since the era of Naser al-Din Shah Qajar. The separation of the southern regions of the Caucasus from Iran as a result of the Iran-Russia wars caused these regions to find a different fate from the other regions of Iran and to be a destination for Iranian immigrants. The best of these immigrants were workers who went to these areas seasonally or permanently due to the existing conditions in Iran and better working conditions in these areas. The decline of the Qajar rule and the communist revolution in Russia led to a decrease in the level of these migrations, and migration turned into returning to Iran. In this research, we seek to examine the policy of the Pahlavi government regarding the return of Iranian nationals who immigrated from the Soviet Union to Iran. It seems that the pressures on Iranian nationals from the Soviet government, as well as the improvement of employment and livelihood situations in Iran, caused these immigrants to return to Iran again. Despite the problems caused by the return of these immigrants, the Pahlavi government provided the necessary platform for this. In this research, an explanatory-descriptive method is used in this research to find a suitable answer to this question as much as possible using documents and library resources
    Keywords: Soviet Iran, immigrants, return to Iran, the Pahlavi Rule
  • کیومرث فیضی، نصرالله پورمحمدی املشی*، باقر علی عادلفر
    هدف

    عملیات والفجر4 در سال1362، را قرارگاه عملیاتی حمزه سیدالشهدا در منطقه مریوان اجرا کرد. این عملیات تغییر تاکتیک جنگ توسط نیروهای مسلح ج. ا. ایران از دشت به کوهستان بود. در این پژوهش ابتدا به علل و چرایی گشایش جبهه شمال غرب و اهمیت منطقه عملیات به لحاظ تاکتیکی، سپس به چگونگی روند عملیات و درنهایت به دستاوردها و عوامل موفقیت آن پرداخته می شود.

    روش٫ رویکرد پژوهش

    پژوهش حاضر با روش تاریخی، با تکیه بر اسناد و مکاتبات دوران جنگ، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که اهداف و انگیزه کارشناسان و فرماندهان نظامی ایران از طراحی و اجرای عملیات والفجر4 چه بود و اصولا این عملیات چه نتایج و دستاوردهایی به دنبال داشت؟

    یافته ها و نتیجه گیری 

    تحقیق نشان می دهد، عملیات والفجر4 باهدف کاهش فشار بر جبهه های جنوب، انهدام پایگاه ها و عقبه ضدانقلاب، برخورداری از یک خط پدافند مطمین و دسترسی سریع مریوان به بانه انجام شد. درنتیجه آن، بخش هایی از استان سلیمانیه و پادگان گرمک در دهانه شلیر به تصرف درآمد، علاوه بر این، شهر مریوان و مراکز حساس نظامی اطراف آن، از زیر آتش توپخانه دشمن خارج شد و زمینه وحدت کردهای معارض عراق و استفاده از آنان در عملیات های آتی را فراهم کرد.

    کلید واژگان: جنگ ایران وعراق, دفاع مقدس, دره شلیر, مریوان, والفجر4
    Kyoumars Fayzi, Nasrollah Pourmohammadi Amlashi *, Bagherali Adel Far
    Purpose

    Operation Wal-Fajr 4 in 1983 was carried out by the operational base of Hamza Seyyed al-Shohda in Marivan region. This operation changes the war tactics by the armed forces c. A. Iran was from the plains to the mountains. In this research, the causes and reasons for the opening of the North-West Front and the importance of the operation area from a tactical point of view, then the process of the operation and finally its achievements and success factors are discussed in this research.

    Method and Research Design

    The present research, based on historical documents and correspondence during the war, seeks to answer this main question: what were the goals and motivations of Iran's military experts and commanders in designing and implementing Operation Wal-Fajr 4, and what were the results of this operation? And there were achievements?

    Findings and conclusions

    The research show that Operation Valfajr 4 was carried out with the aim of reducing the pressure on the southern fronts, destroying the bases and obstacles of the counter-revolution, having a reliable defense line and quick access from Marivan to Baneh. As a result, parts of Sulaymaniyah province and the Garmak garrison in the Shalir crater were captured, in addition, the city of Marivan and the sensitive military centers around it were removed from the enemy's artillery fire, and the ground for the unity of Iraqi Kurds and their use in future operations Provided.

    Keywords: Iran-Iraq War, Holy Defence, Shaleer Valley, Marivan, Wal-Fajr4
  • فرزانه غیاثی*، امیرحسین حاتمی، باقرعلی عادلفر، نصرالله پورمحمدی املشی

    مناسبات ایران و روسیه در دوره قاجار تاثیرات خرد و کلان متعددی در حوزه های مختلف بر جای نهاد؛ البته این مناسبات هیچگاه متوازن نبود و با توجه به نابرابری قدرت سیاسی و اقتصادی دو کشور، همواره به سود روسیه و به زیان ایران رقم می خورد. در این میان گیلان به عنوان دروازه ورود روس ها به ایران، همواره و بیشتر در معرض این تاثیرات قرار داشت؛ به همین علت یکی از مهمترین این تاثیرات، تاثیری است که بر ساختار اقتصادی گیلان نهاده است. با این وصف در این پژوهش تلاش می گردد دگرگونی ساختار اقتصادی گیلان متاثر از روابط با روسیه مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر این مبنا پرسش اصلی تحقیق آن است که ساختار اقتصادی گیلان چرا و چگونه تحت تاثیر روابط با روسیه به تدریج دگرگون شد. بر مبنای یافته های پژوهش ساختار اقتصادی گیلان با توجه به ضعف دولت مرکزی و نیز قدرت سیاسی اقتصادی برتر روسیه تابعی از تقاضا و نیازهای بازار این کشور بود. تقاضای بازار روسیه برای مواد اولیه از ایران و گیلان، به تشویق مردم برای پرورش و کشت محصولات مناسب با تقاضای بازار روسیه منجر گردید. در این راستا متناسب با تقاضای بازار روسیه، اقتصاد گیلان رو به سوی تولید مواد اولیه رفته و از تولید محصولات صنعتی و صنعتی شدن بازماند. در واقع روس ها پس از عهدنامه ترکمانچای حوزه نفوذ خود را به تمامی عرصه های سیاسی و اقتصادی ایران گسترش دادند و به تدریج موفق شدند به بزرگترین طرف تجاری ایران تبدیل شوند. تبدیل شدن روسیه به بزرگترین طرف تجاری ایران، عواقب سویی بر ساختار اقتصاد گیلان داشت. کشاورزی گیلان به تدریج به سوی تولید محصولات مورد تقاضای بازار روسیه رفت و این امر به وابستگی این منطقه به روسیه منتهی گردید.

    کلید واژگان: روسیه, گیلان, ایران, ساختار اقتصادی, محصولات کشاورزی
    Farzaneh Ghiasi *, Amirhossein Hatami, Bagher Ali Adelfar, Nasrolah Poor Mohammadi Amlashi

    Russia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional Revolution structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional Revolution structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional RevolutionRussia's influence on the economic structure of Gilan from the Nasserite period to the Constitutional Revolution

    Keywords: Russia, Gilan, Iran, Economic Structure, Agricultural products
  • برومند سورنی*، نصرالله پورمحمدی املشی

    شاه عباس اول برای غلبه بر مشکلات متعدد داخلی و خارجی به موازات استفاده از اقدامات سرکوبگرانه به استفاده از اقدامات دیپلماتیک اهتمام ورزید. او در کنار دفع تهاجمات خارجی و تغییر در ساختار دیوانسالاری، برای جذب و وابستگی عناصر گوناگون قدرت در مناطق مختلف کشور به وصلت های خانوادگی با آنان اقدام کرد تا علاوه بر ایجاد آرامش و ثبات درابعاد مختلف، زمینه اعتلای حکومت صفویه را فراهم نماید. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی - تحلیلی به دنبال بررسی و تبیین چرایی و چگونگی تاثیر وصلت های سیاسی در ایجاد سیاست ها و ساختار تمرکزگرایانه دوره شاه عباس اول می باشد، زیرا شاه عباس در کنار اقدامات متنوع سیاسی،نظامی و اجتماعی، برای ایجاد تمرکزسیاسی و یکپارچگی ارضی، استفاده از وصلت خانوادگی را به مجموعه اقدامات خود افزود.

    کلید واژگان: صفویه, ازدواج سیاسی, شاه عباس اول, سادات ایرانی, حکام محلی
    Boroomand Sooreni *, Nasrolah Poor Mohammadi Amalshi

    In order to overcome many internal and external problems, Shah Abbas I tried to use diplomatic measures in parallel with the use of repressive measures. Besides fending off foreign invasions and changing the structure of the bureaucracy, he acted to attract and depend on various elements of power in different regions of the country through family ties with them in order to create peace and stability in different dimensions and provide the ground for the elevation of the Safavid government. The present study, using library sources and with a descriptive-analytical approach, seeks to investigate and explain why and how political alliances influence the creation of centralist policies and structures during the period of Shah Abbas I, because Along with various political, military and social measures, Shah Abbas added the use of family ties to his set of measures to create political centralization and territorial integrity.

    Keywords: Safavid era, political marriage, Shah Abbas I, Iranian Sadat, local rulers
  • سجاد هجری*، نصرالله پورمحمدی املشی، عبدالرفیع رحیمی
    پرسش از عامل های گوناگونی جسمانی و روحانی دسته های مردم پیشینه ای کهن دارد و سراغ آن را در جهان باستان می توان گرفت. در کتاب های طبی و نیز جغرافیایی-تاریخی جهان اسلام نیز بدین پرسش پرداخته شده و عامل های طبیعی-جغرافیایی گوناگونی مساکن/خاک ها، میاه/آب ها و اهویه/هواها و دوری و نزدیکی خورشید و زاویه تابش آن در ویژگی های خلقی و خلقی مردم تاثیرگذار دانسته و علت گوناگونی آن ها در میان مردم شمرده شده است و در این میان هوا ویژه ترست که در کتاب های طبی بیش تر در بحث «سته ضروریه» حفظ الصحه از آن سخن رفته است. این نوشتار پس از پژوهش کوتاه این عامل ها در برخی از میراث مکتوب کهن و میانه جهان اسلام، به بررسی ویژگی های خلقی و خلقی مردم بغداد، پایتخت علمی، فرهنگی و سیاسی جهان اسلام در سده هایی دراز (از پدیداری تا سقوط) در نسبت سرزمین شان در برخی آثار تاریخی-جغرافیایی آن قرن ها می پردازد. آشکارا اندیشمندان و دانشمندان جهان اسلام بی آن که دچار جبر جغرافیایی شوند، گوناگونی مردمان را با عامل های طبیعی-جغرفیایی یادشده تبیین کرده اند.
    کلید واژگان: اختلاف مردم, اقلیم چهارم, اهویه, بغداد, مساکن, میاه, ویژگی جسمی و روحی
    Sajjad Hejri *, Nasrollah Poormohammadi, Abd Al-Rafi Rahimi
    The question of people's physical and spiritual diversity has an ancient history and can be traced back to the ancient world. This question has also been discussed in the medical and geographical-historical books of the Islamic world, and the natural-geographical factors of the diversity of houses/soils, water/waters, and airs, and the distance and proximity of the sun and the angle of its radiation have been considered to be influential in the moral and character traits of people and the cause of diversity. They are counted among the people, and the air is the most special, which is mentioned in medical books in the discussion of the "necessary element" of maintaining health. After short research of these factors in some of the ancient and medieval written heritage of the Islamic world, this article examines the character and personality characteristics of the people of Baghdad, the scientific, cultural, and political capital of the Islamic world for long centuries (from the emergence to the fall) in relation to their land in some Its historical-geographical works cover centuries. Obviously, the thinkers and scientists of the Islamic world have explained the diversity of the people with the aforementioned natural-geographical factors, without being subject to geographical determinism.
    Keywords: al-ʾAhwīya (the air), Baghdād, differences between people, the fourth region (ʾIqlīm), Masākin, Mīyāh (the water), physical, mental characteristics
  • کامیار شیراوند*، نصرالله پورمحمدی املشی

    مقاله حاضر، واژه پر کاربرد «هذیان» را در ادبیات مسلمانان ذیل شبکه واژگانی خرافات، که همگی محتوایی تخفیف آمیز و نگرشی انتقادی دارند، مطالعه نموده است. شواهد ارایه شده نشانگر آن است که نگرش انتقادی از همان ابتدا در میان برخی متفکران مسلمان وجود داشته و در رفع و طرد باورهای دیگران از این واژه استفاده می شده است؛ از این رو، متون اولیه صدر اسلام تاکنون براساس رهیافت تاریخ اجتماعی زبان و با تامل در تحولات تاریخی مورد مداقه قرار گرفته و ذهنیت و باور نویسندگان مسلمان در حوزه های متعدد علوم (فرق، فلسفه، عرفان و...)، به ویژه در تنازعات دینی و درون دینی واکاوی شده است و در نهایت، مطالعات و یافته ها نشان داده که هیچ تغیر مفهومی در معنای این واژه در سیر تاریخی خود صورت نپذیرفته است و همان ذهنیت به کارگیری اولیه، در حال حاضر نیز در گفتار و نوشتار نویسندگان مسلمان حاکم و پابرجاست.

    کلید واژگان: پریشان گویی, خرافات, شبکه تحقیر, مزخرفات, هذیان
    Kamyar Shiravand *, Nasr-Allah Pourmohammadi Amlashi

    This article has studied the widely used word "delusion" in Muslim literature under the lexical network of superstitions, all of which have a discounting content and a critical and critical attitude. The evidence presented shows that there has been a critical attitude among some Muslim thinkers from the very beginning and this term has been used to reject and reject the beliefs of others. Therefore, the early texts of early Islam have been carefully studied based on the approach of the social history of language and reflecting on historical developments, and the mentality and belief of Muslim writers in various fields of science (difference, philosophy, mysticism, etc.) in religious and intra-religious conflicts. has been investigated. Finally, the studies and findings show that no conceptual change has taken place in the meaning of this word in its historical course and the same mentality of the initial use is dominant and stable in the speech and writing of Islamic writers.

    Keywords: Haḍyānāt, Khurāfāt, Lāṭāʿilāt, Lexical Network of humiliation, Muzakhrafāt
  • نصرالله پورمحمدی املشی، سید هاشم موسوی*، نسیم سعید

    واژه سلف در معنای لغوی نخستین بار در آثار مولفان قرن دوم و سوم هجری ذکر شده است، اما به کاربردن واژه سلفی گری تحت عنوان یک مکتب مستقل، برای نخستین بار در قرن هشتم هجری و تحت تاثیر افکار ابن تیمیه شکل گرفت و طرفداران این تفکر سلفیه نام گرفتند. این پدیده پس از ابن تیمیه به صورت نه چندان فراگیر ادامه یافت تا اینکه در قرن دوازدهم یک بار دیگر تحت تاثیر افکار افرادی همچون محمدبن عبدالوهاب و شاه ولی الله شدت گرفت. در این مقاله برآنیم پیشینه و ارتباط سلفی های شبه جزیره عربستان و شبه قاره هند و نیز اشتراکات و تمایزات این دو جریان را از دیدگاه محمدبن عبدالوهاب و شاه ولی الله درزمینه مبانی فکری ازجمله درباره چگونگی ارتباط با شیعیان و صوفیان و نظراتشان درباره اجتهاد و شرک را موردبررسی و ارزیابی قراردهیم. سوال اصلی پژوهش، تطبیق و مقایسه مبانی فکری و رویکرد محمد و شاه ولی الله در برخورد با مخالفان است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد این دو شخصیت در برخورد با مقوله هایی نظیر تصوف، اجتهاد، شرک و شیعیان متفاوت بوده است و حتی باوجود مخالفت آنان با تشیع، شاه ولی الله از بی احترامی به امامان شیعه خودداری می کند؛ حال آنکه در اندیشه محمدبن عبدالوهاب تخطیه کامل امامان شیعه امری عادی بوده است. نظر به اهمیت موضوع، این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.

    کلید واژگان: سلفی گری, محمدبن عبدالوهاب, شاه ولی الله دهلوی, شبه جزیره عربستان, شبه قاره هند
    Nasrolah Poormohammadi Amlashi, Seyed Hashem Mousavi *, Nasim Saeid

    The term “Salafi” has been mentioned for the first time in the manuscripts of the second and third century AH authors. But the use of the term Salafism as an independent doctrine was formed for the first time in the eighth century AH by influencing from Ibn Taymiyyah's thoughts, and the proponents of this thought were called Salafi. This movement continued after the Ibn Taymiyyah in an incomplete way until in the twelfth century, which was once again influenced by the thoughts of people such as Muhammad ibn Abd al-Wahhab and Shah Waliullah Dehlawi. In this paper, the background and relation of the Salafists of the Arabian Peninsula and the Indian subcontinent, as well as the commonalities and differences between these two trends, from the perspective of Muhammad ibn Abd al-Wahhab and Shah Waliullah Dehlawi, in the field of intellectual foundations, including how to deal with the Shiites and Sufis, and their opinions about the idol worshipers or the infidelities of Shiites and other sects were studied. The main research question; Comparing and contrasting the intellectual principles and approach of Muhammad and Shah Wali Allah in dealing with the opposition. The results of the study indicate that the attitude of these two personalities in dealing with categories such as Sufism, ijtihad, polytheism and Shiites has been different and even despite their opposition to Shiism; Shah Waliullah refuses to disrespect the Shiite Imams, while in the opinion of Muhammad ibn Abd al-Wahhab, the complete transgression of the Shiite Imams was normal. Due to the importance of the subject, this research is done through the descriptive-analytical method and using library resources.

    Keywords: Salafism, Mohammed bin Abdul Wahhab, Shah Wali Allah Dehlavi, Saudi Arabian Peninsula, Indian subcontinent
  • فهیمه حسن پور*، عبدالرفیع رحیمی، حجت فلاح توتکار، نصرالله پور محمدی املشی
    با انحلال شورایعالی بانوان، سازمان زنان ایران در سال 1345 ه.ش و زیر نظر اشرف پهلوی جایگزین آن شد که هدف از تاسیس آن ترفیع مقام زن، آشناکردن زنان با حقوق و تکالیف خود، بسیج آن ها برای شرکت در فعالیت های اجتماعی، هماهنگ کردن فعالیت های جمعیت های گوناگون زنان ایران و ایجاد تفاهم و مناسبات متقابل بین آنان و زنان سایر کشورها بیان شد. این سازمان که یک سازمان دولتی بود و تا سال 1357 بیش از چهارصد شعبه در سراسر کشور داشت، تبدیل به بزرگترین سازمانی شد که در حوزه زنان مشغول به فعالیت بود.مسیله پژوهش حاضر واکاوی زمینه ها و انگیزه های موثر در شکل گیری سازمان زنان ایران است که محقق به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی و اسناد آرشیوی به بررسی عوامل شکل گیری این سازمان می پردازد و به دنبال پاسخگویی به این سوال است که سازمان زنان ایران چرا و چگونه شکل گرفت؟یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد زیاد جمعیت های زنان در سالهای پس از سقوط حکومت رضاخان لزوم همگرایی جمعیت ها و شکل گیری شورایعالی زنان را موجب شد و عدم حمایت کافی و نیز عدم کارایی این شورا موجب طرح انتقادات به شورایعالی زنان شد که همزمانی این امربا برنامه های توسعه ای حکومت و انقلاب سفید شاه موجب شد تا حکومت از طریق انحلال شورایعالی زنان و تاسیس سازمان زنان، علاوه بر جلوگیری از فعالیت سازمانهای مستقل زنان، برنامه های زنان را در جهت اهداف توسعه ای خود به پیش برد.
    کلید واژگان: جمعیت های زنان, شورایعالی زنان, سازمان زنان ایران, انقلاب سفید, حکومت پهلوی
    Fahime Hasanpoor *, Abdorrafi Rahimi, Hojat Fallah Totkar, Nasrollah Poor Mohammadi Amlashi
    With the dissolution of the Supreme Council of Women, the Women's Organization of Iran was replaced in 1345 by Ashraf Pahlavi. The purpose of its establishment was to promote the status of women, acquaint women with their rights and duties, mobilize them to participate in social activities, coordinate the activities of various communities of Iranian women and establish mutual understanding and relations between them and women of other countries. This government organization until 1357, had more than four hundred branches throughout the country, had become the largest organization working in the field of women. The purpose of the present study is to analyze the contexts and motivations effective in the formation of the Iranian Women's Organization. Why and how was Iran formed? The findings show that the large number of women populations in the years after the fall of Reza Khan's government necessitated the convergence of populations and the formation of the High Council of Women. Simultaneously with the government and the White Shah Revolution, the government, through the dissolution of the High Council of Women and the establishment of the Women's Organization, in addition to preventing the activities of independent women's organizations, promoted women's programs towards its development goals.
    Keywords: Women’s populations, Supreme women’s council, Iranian Women’s Organization, White Revolution, Pahlavi government
  • فریبرز ویسی قلعه گلینه، نصرالله پورمحمدی املشی*
    ایالت کرمانشاهان در دوره فرمانروایی نادرشاه یکی از مهم ترین پایگاه های سیاسی و نظامی شاه افشار برای حمله به کشور عثمانی بود. نادرشاه با ساخت قلعه مستحکمی در کرمانشاهان این پایگاه را بیش ازپیش تقویت کرد. همچنین موقعیت جغرافیایی این ایالت که در مسیر شاهراه ارتباطی خراسان به بغداد و خوزستان به آذربایجان قرار داشت، شرایط ممتازی را برای آن فراهم آورده بود. با مرگ نادر و شروع هرج ومرج و ناآرامی در ایران، کرمانشاهان در کانون توجه مدعیان فرمانروایی بر ایران قرار گرفت؛ مدعیان سلطنت بر ایران دست یابی به کرمانشاهان را برای پیشبرد اهداف سیاسی- نظامی خود ضروری دانسته و در طول زد و خورده ای پرشمارشان، همواره برای تصاحب آن می جنگیدند. سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که موقعیت ژیواستراتژیک کرمانشاهان برای مدعیان سلطنت در ایران چه اهمیتی داشت؟ به نظر می رسد ایالت کرمانشاهان به علت وجود قلعه مستحکم و مجهز نظامی آن، هم مرزی با سرزمین های عثمانی، قرار داشتن در مسیرهای ارتباطی مهم و برخورداری از نیروهای شبه نظامی ایلات و عشایر، از اهمیت زیادی برای مدعیان سلطنت بر ایران برخوردار بود. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی علل درگیرهای متعدد مدعیان سلطنت بر ایران بر سر تصاحب کرمانشاهان، تدوین شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کریم خان زند به علت همبستگی های قومی و قبیلگی با مردم کرمانشاهان، آشنایی با جغرافیای منطقه و تدابیر هوشمندانه در استفاده از موقعیت ژیواستراتژیک کرمانشاهان، بیشترین بهره را از امکانات طبیعی و انسانی این ایالت برد و توانست بر سایر مدعیان سلطنت غلبه کند.
    کلید واژگان: کرمانشاهان, استراتژیک, نادرشاه, مدعیان, قلعه
    Fariborz Veisi Ghlehglineh, Nasrolah Pormohamadi Amlashi *
    Kermanshahan province was one of the most important political and military bases of Shah Afshar to attack the Ottoman Empire during the reign of Nader Shah.Nader Shah strengthened this base even more by building a strong fortress in Kermanshah. Also, the geographical location of this state, which was located on the highway connecting Khorasan to Baghdad and Khuzestan to Azerbaijan, provided excellent conditions for it.With Nader's death and the beginning of chaos and unrest in Iran, Kermanshahan became the focus of those claiming to rule Iran; The claimants of the monarchy over Iran considered the achievement of Kermanshahan necessary to advance their political-military goals, and during their numerous skirmishes, they always fought to seize it.The main question of the present study is that what was the importance of the geostrategic location of Kermanshah for the claimants of the monarchy in Iran? It seems that the province of Kermanshah, due to its strong and well-equipped military fort, border with the Ottoman lands, being in important communication routes and having the militias of the tribes and nomads, is of great importance for the claimants to the monarchy Iran had. This research has been compiled with a descriptive-analytical approach and with the aim of investigating the causes of various conflicts between the claimants of the monarchy over Iran over the occupation of Kermanshah. Findings indicate that Karim Khan Zand, due to ethnic and tribal solidarity with the people of Kermanshah, familiarity with the geography of the region and intelligent measures in using the geostrategic location of Kermanshah, benefited the most from the natural and human resources of this province. He was able to defeat the other claimants to the monarchy.
    Keywords: Kermanshah, strategic, Nader Shah, claimants, castl
  • نصرالله پور محمدی املشی، فوزیه جوانمردی*

    اندیشه یا گفتمان تجدد در دوره پهلوی اول، یکی از مفاهیم مهم در حوزه اندیشه سیاسی و اجتماعی بود. علاقه مندی رضا شاه به نظریات روشنفکران تجددخواه و شیفتگی وی به پیشرفت های اروپا و دنباله روی از آنها، موجب اقدامات زیادی در راستای متجددکردن ایران شد؛ اما چون این اندیشه از بالا و توسط دولتی خودکامه صورت می گرفت، نتوانست مهم ترین بعد خود، یعنی خرد نقاد و توجه به آرای دیگران را در فضای سیاسی ایران نشان بدهد و در قالب دولتی مستبد و آمرانه، بیشتر از لحاظ جنبه های اقتصادی و صنایع پیشرفت هایی داشت؛ ازاین رو، پیامد این اقدامات، توسعه اقتصادی و نه توسعه سیاسی بود. در پژوهش حاضر، ابتدا به ریشه های شکل گیری گفتمان تجدد در ایران توجه شده و سپس به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و آرشیوی، تاثیر روابط خارجی ایران با سایر دولت ها بر پیشرفت این گفتمان در دوره پهلوی اول بررسی شده است. دغدغه و پرسش این پژوهش، تاثیر روابط خارجی بر تسلط یافتن گفتمان تجدد در دوره پهلوی اول و میزان اجرای آن در جامعه ایران آن روزگار است. تجددخواهی تا زمانی که در دوره پهلوی به شکل گفتمان درنیامد، نتوانست به مرحله اجرا برسد. در دوره مورد بحث، به جنبه اقتصادی این مقوله توجه شد و از طریق توسعه روابط با کشورهای غربی اجرایی گردید. از طرفی، تجددخواهی در ایران با دو دسته از طرفداران مواجه بود: عده ای خواهان تسلیم مطلق و عده ای معتقد به برخورد گزینشی با این مقوله بودند.

    کلید واژگان: ایران . پهلوی اول . روابط خارجی . گفتمان تجدد
  • نصرالله پورمحمدی املشی، مریم غفوریان*

    قزوین شهری رجال پرور در طول تاریخ بعد از اسلام بوده است. تا زمان تیموریان و ایلخانان، این شهر و مناطق تابعه آن گریزگاه فراریان سیاسی و متهمان مذهبی بود. موقعیت جغرافیایی شهر سبب گردید از همان ابتدای حاکمیت صفویان، مورد توجه شاه اسماعیل و شاه تهماسب قرار گیرد. شاه تهماسب بنا به دلایل مختلف آن را به پایتختی برگزید. باتوجه به اینکه ابعاد فرهنگی - اقتصادی هر شهری تابع مرکزیت سیاسی آن است، بنابراین تمرکز حکومت و قدرت سیاسی در قزوین بر شرایط این شهر بسیار تاثیرگذار بود. بعد از انتقال پایتخت به اصفهان، قابلیت اقتصادی شهر رو به تنزل نهاد اما همچنان نقش سیاسی و فرهنگی خود را حفظ نمود.  این در  حالی است که به خاطر وجود علمای مذهبی، شاعران و نویسندگان و رجال صاحب منصب قزوین، نقش کلیدی در روابط فرهنگی - سیاسی و اقتصاد با خارج بخصوص شبه قاره ایفا می کرد و هم رجالی را از شهرهای دیگر جذب می نمود. در عین حال عواملی چون رسمی شدن مذهب تشیع، فشار مذهبی (تعصب) و قدرت سیاسی این خطه، مهم ترین دلایل و بسترساز روابط فرهنگی - سیاسی ایران و دولت‎های خارجی بخصوص شبه قاره در این عصر بوده است. همچنین به دلیل روح تسامح مذهبی حاکم بر دربار هند نسبت به مهاجرین، هریک از آن ها نیز حلقه های فکری و فرهنگی بین ایران و سرزمین هند شدند. از سوی دیگر روابط و تعاملات تنگاتنگ سرزمین های ایران و هند در طول تاریخ، خود شاهد دیگری بر این مدعا است؛ به خصوص اینکه زبان و ادبیات فارسی در زمان تیموریان و مغولان  ایران و هند از چنان حرکت و اقتداری برخوردار گردید که کلیه گزارش ها و مکاتبات حکومتی هند می بایست در کنار زبان بومی هند به فارسی نوشته می شد و شاعران هندی عهد تیموری در هندوستان غالبا دو زبانه بودند. همین امر سبب تشویق بومیان شبه قاره به فراگیری زبان فارسی گردید و به گواهی شواهد تاریخی، لغات فارسی در اغلب این نقاط، هماهنگ و هم رنگ واژه های بومی هندی شدند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی - تحلیلی (کتابخانه ای) می باشد.

    کلید واژگان: ایران, شبه قاره, جغرافیای قزوین, روابط فرهنگی - تاریخی, متون ادبی - تاریخی فارسی
    Nasrallah Pourmohammadi Amlishi, Maryam Ghafouriyan *

    Qazvin has been a city of dignitaries throughout post-Islamic history. Until the time of the Timurid and Ilkhans, this city and its subordinate areas were a refuge for political fugitives and religious defendants. The geographical location of the city caused it to be noticed by Shah Ismail (Ismail I) and Shah Tahmasb (Tahmasb I) from the beginning of the Safavid rule. Shah Tahmasb chose it as his capital for various reasons. Given that the cultural-economic dimension of any city is subject to its political centrality, so the concentration of government and political power in Qazvin was very influential on the conditions of this city. After the transfer of the capital to Isfahan, the economic capability of the city declined. But it still retained its political and cultural role. However, due to the presence of religious scholars, poets, writers and officials of Qazvin, it played a key role in cultural-political and economic relations with foreign countries, especially the subcontinent, and also attracted dignitaries from other cities. At the same time, factors such as the formalization of Shiism religion, religious pressure (prejudice) and political power of this region, have been the most important reasons and the basis of cultural-political relations between Iran and foreign governments, especially the subcontinent in this era. Also, due to the spirit of religious tolerance of the Indian court towards the immigrants, each of them became an intellectual and cultural circle between Iran and the Land of India. On the other hand, the close relations and interactions between the lands of Iran and India throughout history are another proof of this claim; especially since the Persian language and literature during the time of the Timurid and Mongol of Iran and India had such a movement and authority that all reports and correspondence of the Indian government had to be written in Persian alongside the native language of India and Indian poets of the Timurid era in India were often bilingual. This encouraged the natives of the subcontinent to learn Persian, and according to historical evidence, Persian words in most of these places became synonymous with the native Indian words.

    Keywords: Iran, subcontinent, Geography of Qazvin, Cultural-historical relations, Persian literary-historical texts
  • فاطمه محمدی، جواد سخا*، بشری دلریش، نصرالله پورمحمدی املشی

    در این مقاله به بررسی و ارایه الگو از آن دسته از آیات قرآن کریم پرداخته میشود که به یهودیت و مسیحیت اشاره دارند. ایات قرانی در این مقاله از منظر کلامی و تفسیری موردبررسی قرار نمیگیرد، بلکه هدف صرفا ارزیابی تاریخی- اجتماعی ایات قرانی است که به نظر میرسد بازتابی از روابط مسلمانان صدر اسلام با مسیحیان است. بر اساس فراوانی، هر آنچه آیات قرآنی مرتبط با مسیحیت و یهودیت بود، از قرآن استخراج شد و موردبررسی قرار گرفتند تا با مقایسه آن‌ها، مشخص شود که این آیات بیشتر مرتبط با مسیحیت است یا یهودیت؟ به‌منظور بررسی این هدف، از روش پژوهش کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های به‌دست‌آمده در این مقاله، نشان میدهند که قرآن اصل خداشناسی یهودی را در آیات مختلف مورد تایید قرار داده است و به نظر میرسد شخصیتهای موثر قوم یهود، در قرآن از عظمت بیشتری برخوردار هستند؛ اما قرآن، نقد بسیاری بر قوم یهود، اعتقادات و اعمال گذشته‌شان و برخورد پیامبر (ص) و مسلمانان با یهود جزیره‌العرب دارد. به‌احتمال‌زیاد یهودیان معاصر که در زمان پیامبر در مدینه سکونت داشتند و نیز رفتارهایی که با پیامبر (ص) داشتند در ترسیم چهره یهودیت در آیات قرآن موثر بوده است. آیات بسیار زیادی در قرآن کریم نازل‌شده است و از طرف دیگر لحن قرآن نسبت به مسیحیت، لحنی بسیار آرام و به مسایلی اشاره دارد که همواره موردتوجه مسیحیت بوده است.

    کلید واژگان: آیات قرآن کریم, یهودیت, مسیحیت, اسلام
  • شمس الله غلامی، نصرالله پور محمدی املشی*، علی ذاکری
    حکومت زندیه اگرچه ار نظر عمر سلطنت دوام چندانی نداشت و دولت مستعجل بود اما به سبب وجود کریم خان زند و آرامش نسبی ای که توانست بعد از زوال کار افشاریان؛ به ایران ببخشد، حایز اهمیت و شایان بررسیهای همه جانبه است. یکی از اتفاقات مهم در تاریخ زندیه به تبعید و یا مهاجرت اقوام محلی از نقاط مختلف ایران به شهرهای مهم مانند شیراز و مازندران و قزوین محسوب می-شود. این تبعیدها و مهاجرتها، دلایل مختلفی دارند که در طول این مقاله به آنها پرداخته خواهد شد. اما بحث اصلی این تحقیق، متوجه نحوه اثرگذاری اقدامات این اقوام بر سیاست داخلی و خارجی حکومت زندیان است. موضوعی که تا به حال موردتوجه قرارنگرفته است به سبب انسجام مطالب در این مختصر، مطالعه موردی بر شهر قزوین و اقوام مهاجر و تبعیدی آن در دوره زندیه نهاده شد و نتایج حاکی از آن است که در دوره زندیه حدود 6 قوم از نقاط مختلف ایران به قزوین تبعید یا کوچانده شدند که در این میان اقوامی مانند لرهای کوهپایه خرم آباد و قوم مافی کرماشناه، نقش مهمی نه تنها در سیاست حاکمان قزوین که در سیاست کلی حکومت زندیه بازی کرده اند.
    کلید واژگان: زندیه, مهاجرت, تبعید, قزوین, مافی
    Shamsolaah Gholami, Nasrollah Poormohammadi Amlashi *, Ali Zakeri
    zandie governcy is one of the shortest governments and monarchies in the history of iran. one of the most important events and affairs in the history of this dynasty is to exile and immagrate of many nations throughout iran. one of the places that these immagrations were doing was Qazvin. the point is here that these nations not only have had some effects on the internal affairs of the city that entered there but also on the whole they have had alot of effect on the economic, political and social trends of zandie dynasty. this essay is deivided into three main sections meaning the economic, political and social effects. the results show that the exiled and immagrated nations have played main roles in the internal affairs of Qazvin and wholly speaking on some trends and policies of zandie dynasty.the point is here that these nations not only have had some effects on the internal affairs of the city that entered there but also on the whole they have had alot of effect on the economic.
    Keywords: Zandie, immagration, Exile, Qazvin, māfi nation
  • سید هاشم موسوی*، نصرالله پور محمدی املشی

    یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز تشکیل حکومت صفویه در ایران؛ برقراری ارتباط نزدیک شیعیان با صوفیان در قرن هشتم هجری است. پس از حمله مغول به ایران بسیاری از مردم برای در امان ماندن از کشتار آنان به دیرها و خانقاه هایی که صوفیان در حاشیه شهرها ساخته بودند پناه بردند. به همین سبب اندیشه صوفیه به لحاظ کمی در بین مردم گسترش یافت و مردم تصوف را التیام دهنده ی رنج ها و تنها سرپناه خود یافتند. در این دوره شیعیان امامی به دنبال نزدیکی تشیع و تصوف از طریق مولفه های مذهبی و فکری برآمدند و تلاش بسیاری از بزرگان شیعه معطوف به این امر گردید. این مقاله به دنبال پاسخگویی بدین پرسش است که نزدیکی تشیع و تصوف در قرن هشتم هجری و بهره مندی از ظرفیت آنان و نیز تاثیرشخصیت های شیعی و صوفی بر این جریان چگونه بوده است؟ فرضیه این است که حاکمیت مغول و ایجاد فضای باز مذهبی موجب نزدیکی تشیع و تصوف و به تبع آن شکل گیری گفتمان شیعی - صوفی و در نتیجه گسترش مذهب تشیع گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علما و بزرگان شیعه با شناسایی ظرفیت های موجود در بطن جامعه تصوف قرن هشتم هجری و هم چنین اقبال اکثریت مردم از این فرقه؛ در نزدیکی دیدگاه های مذهبی تشیع و تصوف به موفقیت هایی نایل آمدند و با ایجاد گفتمان شیعی - صوفی زمینه های گسترش مذهب تشیع در بین آحاد مردم و در نتیجه شکل گیری حکومت های شیعی را فراهم نمودند. نظر به اهمیت موضوع این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.

    کلید واژگان: شیعه, تشیع, تصوف, گفتمان شیعی - صوفی, حکومت مغولان, جنبش های شیعی
    Seyed Hashem Mousavi *, Nasrolah Pourmohammadi Amlashi

    One of the most important factors in the organization of the Safavid government in Iran is the establishment of close relations between Shiites and Sufis in the eighth century AH. After the Mongol invasion of Iran, many people took refuge in monasteries and monasteries built by Sufis on the outskirts of cities to escape their slaughter. As a result, Sufi thought spread slightly among the people, and the people found Sufism to be the cure for their sufferings and their only refuge. During this period, Imami Shiites sought the closeness of Shiism and Sufism through religious and intellectual components, and the efforts of many Shiite elders were focused on this matter. This article seeks to answer the question of how close Shiism and Sufism were in the eighth century AH and benefited from their capacity, as well as the influence of Shiite and Sufi personalities on this process? The hypothesis is that the Mongol rule and the creation of an open religious space led to the closeness of Shiism and Sufism and, consequently, the formation of the Shiite-Sufi discourse and, consequently, the spread of the Shiite religion. The results of the research indicate that Shiite scholars and elders by identifying the existing capacities in the heart of the Sufi community of the eighth centuryAH and also the success of the majority of people from this sect; They achieved success near the Shiite and Sufi religious views, and by creating a Shiite-Sufi discourse, they provided the grounds for the spread of the Shiite religion among the people and, as a result, the formation of Shiite governments. Due to the importance of the subject of this research, it has been done in a descriptive-analytical method and relying on library resources.

  • مهدی نجاتی آتانی، نصرالله پور محمدی املشی *، مصطفی ناصری راد، بشری دلریش

    در قرن های چهارم و پنجم هجری بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی توسط حکومت های شیعی، از جمله آل بویه و فاطمیان اداره می شد. این حکومت ها با در پیش گرفتن سیاست تسامح و تساهل ، رواج مراودات علمی بین اندیشمندان با گرایش های دینی و مذهبی گوناگون ، آزادی انجام مراسم دینی و رعایت حقوق اقلیت های مذهبی را در کارنامه خود ثبت نمودند؛ اما واگذاری مناصب بالای حکومتی به اهل کتاب زمینه تسلط آنان بر مسلمانان را فراهم ساخت و در بسیاری مواقع موجب ظلم و ستم آنان بر مردم شد. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی، سیاست تساهل و تسامح و اثرات آن در دو حکومت مذکور به صورت تطبیقی بررسی شده است.

    کلید واژگان: تساهل و تسامح, اهل ذمه, حکومت های شیعی, فاطمیان, آل بویه
    mahdi nejati.atani, Nasrollah PoorMohammadi.Amlashi*, mostafa naseri rad, Boshra delrish

    In the fourth and fifth centuries AH, a large part of Islamic lands was ruled by Shiite governments , including the Buyids and the Fatimids . By adopting a policy of tolerance, these governments recorded in their record the prevalence of scientific interactions between thinkers with different religious tendencies , the freedom to perform religious ceremonies, and the observance of the rights of religious minorities ; However , the transfer of high government positions to the People of the Book paved the way for their domination over the Muslims and in many cases led to their oppression of the people. In this research, by descriptive-analytical method and relying on the main sources, the policy of tolerance and its effects in the two mentioned governments have been comparatively studied .

    Keywords: tolerance, Shi'a governments, Fatimids, Al Boyah
  • علی میرمحمدلو*، محمدتقی امامی خویی، نصرالله پورمحمدی املشی

    مقاطعه اساس نظام مالی دولت عثمانی  در سده های 13-11ه ق. بود که پس از فروکش کردن فتوحات و فروپاشی سیستم تیمار، جایگزین آن شد و تغییراتی در نظام مالی عثمانی بوجود آورد. دولتمردان برای غلبه بر مشکلات مالی مقاطعه کاری را در قلمرو حکومتی گسترش دادند و تغییر و تحولات لازم را در آن ایجاد کردند. از جمله افراد موثر در این سیستم متنفذینی چون بیگربیگی ها ، افراد سپاهی و حتی ثروتمندان غیر مسلمان بودند. نظام مقاطعه به سبب برخی تحولات در شیوه مقاطعه کاری ولایات ، اخذ بی رویه مالیات ها، صدور برات و جمع آوری نامناسب ، عملکرد خود سرانه متصدیان و ستم دست اندرکاران به رعایا ، موجب نارضایتی اجتماعی بخصوص در میان کشاورزان را فراهم آورد که نقش مهمی در افول امپراتوری عثمانی داشت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با نگاه انتقادی  در صدد بررسی تحولات نظام مقاطعه، کارکردهای آن و وظایف مقاطعه داران در برابر حکومت مرکزی عثمانی و دلایل فروپاشی نظام مقاطعه در امپراتوری عثمانی است.

    کلید واژگان: دولت عثمانی, نظام مقاطعه, مالیات, اقطاع, تیمار
    Ali Mirmohammadloo*, Mohammad Taghi Imami Khoee, Nasrolah Poormohammadi Amlashi

    Mukata’a (contracting) was the basis of the financial organization of Ottoman Government in the last centuries . When the number of victories decreased and Timar system collapsed,it was replaced by Mukata’a which led to certain changes in the financial system of the Ottoman government. Mukata’a was the most important source of income of the treasury. In order to overcome financial and tax collection problems, the government spread out the practice Mukata’a all over its lands and made the required changes. Among the most influential people of Mukata’a were the Sipahis( Sepah members), Biglerbegi, and non-Muslim wealthy fellows. (The opulent rich) Due to some changes in the methods of Mukata’a systems in some provinces, excessive tax collection, Barat setting and improper collection, The authoritieschr('39') contumacious actions, and Oppressing the subjects caused a great social dissatisfaction specifically among the farmers, consequently playing an important role in the decline of Ottoman Empire. The present research aims at studying the transformations of Mukata’a systems, its functions and the role of contractors in the central Ottoman Government, and what caused the decline of Practicing Mukata’a throughout the Ottoman Empire employing the Descriptive-Analytic method and critical approach.

    Keywords: Ottoman government, Mukata’a system, tax, Iqta', Timar
  • کیومرث فیضی*، باقر علی عادلفر، نصرالله پور محمدی املشی، عبدالرفیع رحیمی

    در دوران گذار از رژیم پهلوی و تثبیت نظام اسلامی، احزاب و گروه های سیاسی کرد با توجه به فضای ناشی از خلاء قدرت حکومت مرکزی و زمینه های موجود(عقب ماندگی منطقه)، شرایط را برای کسب خودمختاری مناسب دیدند و موجب بحران و به چالش کشیدن دولت موقت شدند. در برخورد با این وضعیت، میان مسیولان در مرکز دو گرایش وجود داشت.گرایشی که جهت حل مسئله کردستان از دریچه سیاسی می اندیشید و گرایش دیگر، خواهان برخورد "تند و رادیکال" با بحران بود. در این پژوهش ابتدا به زمینه ها و علل شکل گیری خیزش کردی، سپس چگونگی روند تحولات و مذاکرات و درنهایت به عوامل بن بست و عدم نتیجه مذاکرات، می پردازیم. پژوهش حاضر با روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد و منابع مختلف در چهارچوب نظریه"بسیج سیاسی قومیت ها"در پی پاسخ به این پرسش اصلی است، که علل بحران کردستان و دلایل تداوم این مسئله پس از پیروزی انقلاب چه بود؟ دولت موقت در این راستا چه اقداماتی انجام داد؟نتایج تحقیق نشان می دهد، دولت موقت برای حل مسیله، سه هییت برای مذاکره به کردستان فرستاد، اما به دلیل اختلاف رویکرد در مرکز و اولویت گزینه شدت عمل از سوی برخی نیروهای انقلابی و اتخاذ رویکرد مسلحانه از سوی احزاب کرد، تلاش های دولت موقت ناکام ماند و درنهایت با روش نظامی با مسئله کردستان برخورد شد.

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, بحران کردستان, بسیج قومی, خودمختاری, دولت موقت
    Kyoumars Feizi *, Bagher Ali Adel Far, Nasrolla Poor Mohammadi Amlashi, Abdol Rafie Rahimi

    During the transition from the Pahlavi regime and the establishment of the Islamic system, Kurdish political parties and groups, given the atmosphere created by the power vacuum of the central government and the existing contexts, saw the conditions for gaining autonomy and caused a crisis and challenged the interim government. In dealing with this situation, there were two tendencies among the officials in the center. One tendency to think through the political lens to solve the Kurdistan problem, and the other tendency wanted to deal with the crisis.In this research, first we deal with the backgrounds and causes of the formation of the Kurdish uprising, then how the process of developments and negotiations, and finally the deadlock and non-outcome of the negotiations. The present study seeks to answer the main question, what were the causes of the Kurdistan crisis and the reasons for the continuation of this issue after the victory of the revolution, using the method of historical analysis and relying on various documents and sources in the framework of the theory of "political mobilization of ethnicities"? What steps did the interim government take in this regard?The Provisional Government sent three delegations to Kurdistan to negotiate, but due to differences in approach at the center and the priority given to the option of intensifying action by some revolutionary forces and the adoption of an armed approach by the Kurdish parties, the Provisional Government failed. The issue of Kurdistan was dealt with.

    Keywords: Islamic Revolution, Kurdistan Crisis, Ethnic Mobilization, Autonomy, Provisional Government
  • مریم غفوریان، نصرالله پورمحمدی املشی*
    زمینه و هدف

    برغم تعداد نسبتا زیاد زنان شاعر شبه‌قاره، اشعار آنها کمتر بعنوان هویتی مستقل در تاریخ ادبیات و مباحث سبک‌شناسی و نقد ادبی درنظر گرفته شده است و از اکثر زنان شبه‌قاره تنها مطالبی کلی درباره زندگی و شیوه شاعری آنان، و حتی گاه بدون ذکر ابیاتی از آنان در تذکره‌ها بیان شده است. این پژوهش بر آن است ضمن معرفی زنان شاعر پارسی گوی شبه قاره در عصر مغولان و تیموریان، به بررسی سبک‌شناسی اشعار آنان بپردازد.

    روش مطالعه

    این مقاله براساس مطالعات کتابخانه‌ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.

    یافته‌ ها

     تذکره‌نویسان از 54 شاعر زن در شبه‌قاره یاد میکنند که برخی از آنان از منسوبان به دربار هستند. از میان این شاعران تنها از زیب‌النساء متخلص به «مخفی» دیوانی شامل بیت برجای مانده است و تعداد اشعار باقیمانده از زنان شاعر شبه‌قاره (با احتساب ابیات دیوان زیب‌النساء: 4025 بیت) بالغ بر 4218 بیت است. البته برخی از این ابیات در تذکره‌‌ها، به دو بانوی شاعر نسبت داده ‌شده است.

    نتیجه‌ گیری

     از منظر فکری، بعلت بسامد بالای قالب غزل در اشعار شاعران زن شبه‌قاره، موضوع عشق و متعلقات آن در رتبه نخست قرار دارد و موضوعاتی مانند عرفان و توصیف نیز در اشعار آنها دیده میشود. از موضوعات مهم و بدیع فکری در اشعار این شاعران، تاکید تذکره‌نویسان بر مشاعره و بدیهه‌سرایی زنان و شکایت از پیری همسرانشان است. از منظر زبانی و ادبی، اشعار زنان شاعر شبه‌قاره، فاقد جلوه و نوآوری است و بر پایه تقلید استوار است. زبان شعری در اشعار زنان شبه‌قاره، زبانی مردانه، تقلیدی، تکراری و فاقد تشخص شعری است. مباحث اشعار حسی و عاطفی زنانه است و نوجویی، دید انتقادی به جامعه و اشاره به جنسیت و زندگی شخصی در اشعار آنان نمود چندانی ندارد و تقلید و تتبع از شاعران پیشین، باعث تکرار تصاویر و عدم خلاقیت و آفرینش هنری در شعر آنان شده است.

    کلید واژگان: سبک شناسی, زنان پارسی سرا, شبه قاره هند, قرن 8 - 11
    M. Ghafourian, N. Pourmohammadi Amlashi*
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Despite the relatively large number of women in the subcontinent, their poems are less considered as an independent identity in the history of literature and stylistics and literary criticism. Sometimes they are mentioned in the memoirs without mentioning any verses. This study aims to introduce the Persian-speaking women poets of the subcontinent in the era of the Mongols and the Timurids, to study the stylistics of their poems.

    METHODOLOGY

    This article is based on library studies and has been done in a descriptive-analytical manner.

    FINDINGS

    The biographers mention 54 female poets in the subcontinent, some of whom are courtiers. Among these poets, only Ziba al-Nisa, nicknamed the "secret" of Diwani, contains verses, and the number of poems left by women poets of the subcontinent (including the verses of Ziba al-Nisa: 4025 bits) is 4218 bits. It is attributed to two women poets.

    CONCLUSION

    From an intellectual point of view, due to the high frequency of lyric form in the poems of quasi-continental women poets, the subject of love and its belongings is in the first place and subjects such as mysticism, description, etc. are also seen in their poems. One of the most important and innovative intellectual topics in the poems of these poets is the emphasis of biographers on women's poetry and self-evidentness and complaining about the aging of their husbands. From a linguistic and literary point of view, the poems of the women of the subcontinent are lacking in expression and innovation and are based on imitation. The language of poetry in the poems of subcontinental women is masculine, imitative, repetitive and lacks poetic identity and feminine sensory issues. Innovation, critical view of society and reference to gender and personal life are not reflected in their poems and imitation of poets. The former has caused repetition of images and lack of creativity and artistic creation in their poetry.

    Keywords: Stylistics, Parsisra women, Indian subcontinent, 8th-11th century
  • اسدالله محمدزاده*، نصرالله پورمحمدی املشی، عبدالرفیع رحیمی

    پس از یک دوره‏ شکوفایی روابط سیاسی و فرهنگی بین ایران و فرانسه در قرن 17م از اوایل قرن 18م کاهش روابط سیاسی ایران و فرانسه، آمدوشدهای سیاسی و تجاری میان دو کشور را تحت تاثیر قرار داد که افول سفرنامه نویسی از مهم‏ترین نتایج این تحولات بود. این نوشته در صدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که با وجود این افول شدید، سفرنامه های فرانسویان به عنوان یکی از مولفه های فرهنگی چه نقشی در این روابط ایفا مینمودند؟ مطالعات این پژوهش نشان می‏دهد در کنار این بحران‏های سیاسی، سازوکارهای فرهنگی به ویژه در فرانسه به حیات خود ولو گسترده ‏تر از قبل ادامه می‏دهند. انتشار سفرنامه‏ ها به شکلی گسترده و در تیراژ بالا، ترجمه ‏ی آثار ایرانی، و محوریت ایران در موضوعات نگاشته ‏شده توسط روشنفکران قرن هجدهمی فرانسه بسیار بیشتر از قرن گذشته دیده می‏شود. به گونه‏ ای که طول قرن نوزدهم عصر جهشی بی‏نظیر در سفرنامه نویسی سیاحان فرانسوی با موضوع ایران است؛ این جهش پیامد نفوذ گسترده‏ ی روح ایرانی در طول قرن 18م در آثار روشنفکران فرانسوی است که بذر آن در طول قرن هفدهم توسط سیاحان فرانسوی در قالب سفرنامه کاشته شده ‏بود. شکل‏ گیری گفتمان فرانسوی در آثار سیاحان فرانسوی از این دوره به بعد، توجه به تحولات سیاسی ایران تحت عنوان انقلابات ایران در بحبوحه‏ ی شکل‏ گیری انقلاب فرانسه و کاربست تیوری عنوان شده در زمان حاضر از دیگر نکات قابل توجهی هستند که در این پژوهش بدان‏ها پرداخته می‏شود.

    کلید واژگان: بحران سیاسی, ایران, فرانسه, روابط فرهنگی, سفرنامه ها, فرانسویان
    Asadollah Mohammadzade *, Nasrolla Poormohammadiamlashi, Abdorrafi Rahimi

    After a period of prosperity in Franco Iranian cultural political relations in the 17th century, some local events and the decline of diplomacy between the two countries and also the international equations at the beginning of the 18th century, made the relations between these countries decreased, and led to the reduction of political and commercial frequentations between Iran and France. This article tends to answer this essential question that as the severe decline existed, what was the cultural relation’s status between the two countries? And also, what was the role of cultural mechanisms in the absence of political relations? The results of this research show that beside these political crises, the cultural mechanisms, particularly in France, continue to exist though more extended than before. Affected by writing diaries and some other reasons, in French works, writings, thoughts and reflections, and to some extent, over thoughts leading to the Revolution in France, concentration on Iran seems undeniable. This study, with an analytical approach and based on these effects, in the meantime, considering the formation of various subjects with the axis of Iran, in French writers and travelers’ works, such as Iranian revolutions, in the middle of the French Revolution, reveals how the cultural mechanisms find a determining role in the absence of political relations.

    Keywords: Cultural relations, Iran: France relations, political crisis, Travelogues, French
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال