نعیما خدادادی
-
بررسی ارتباط بین مشخصات فردی-اجتماعی بیماران دچار زندگی نباتی با نشانه های روانی در مراقبین خانوادگیمقدمهمراقبت از بیماران در منزل سلامت روانی مراقبین را تهدید می کند و منجر به ایجاد نشانه های روانی می شود. هدف این مطالعه تعیین ارتباط بین مشخصات فردی-اجتماعی بیماران دچار زندگی نباتی با نشانه های روانی در مراقبین خانوادگی بود.روش کاردر مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر، 80 نفر از مراقبین بیماران نباتی ناشی از تصادف با وسایل نقلیه موتوری مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی پورسینا شهر رشت در سال 1392 شرکت داشتند. در این مطالعه از پرسشنامه مشخصات فردی-اجتماعی و چک لیست نشانه های روانی SCL-90-R استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس، تی تست و آزمون نا پارامتری کروسکال والیس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 انجام شد.یافته هانتایج نشان داد که بیشترین نشانه روانی در مراقبین شامل اختلال شکایت جسمانی و اضطراب بوده و کمترین نشانه مربوط به اختلال وسواسی-جبری بود. همچنین نتایج بیانگر آن بود که میانگین نمره شاخص کلی مرضی مراقبین با سطح هوشیاری بیمار، سیکل خواب و بیداری، پاسخ گویی عاطفی بیمار و نیز نوع رابطه خویشاوندی در ارتباط می باشد (0/05> P).نتیجه گیریبا توجه به یافته های مطالعه حاضر مراقبین بیماران نباتی با اختلال شکایت جسمانی و اضطراب بسیار زیادی مواجه هستند، بنابراین توجه به نشانه های روانی مراقبین این دسته از بیماران می بایست مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: مراقبین خانوادگی, نشانه های روانی, وضعیت نباتی, روان پرستاریIntroductionHome care threatens caregivers'' psychological health¡ leading to creation of psychological symptoms. The purpose of this study was to determine the relationship between individual-social characteristics of patients in vegetative state and psychological symptoms in family caregivers.MethodsIn the present cross-sectional study conducted in 2013¡ 80 caregivers of patients in vegetative states¡ caused by a motor vehicle accident¡ referred to Poursina teaching hospital the city of Rasht¡ Iran participated. In this study¡ the questionnaire of individual-social characteristics and SCL-90-R psychological symptoms checklist were used. Data analysis was conducted using statistical tests; ANOVA¡ t-test and Kruskal-Wallis non-parametric tests as well as SPSS version 18.ResultsThe results showed that most frequent psychological symptoms in caregivers included of somatoform complaint disorder and anxiety and the least frequent ones were obsessive-compulsive disorders. The results also demonstrated that the mean score of global severity indices (GSI) were connected with patients level of consciousness¡ rhythm of sleep and wakefulness¡ emotional response and also type of family relationship (PConclusionsRegarding the findings of the present study¡ caregivers of vegetative state patients are faced with a great number of disorders of somatoform complaint and anxiety. Therefore¡ psychological symptoms of caregivers of these patients should be considered.Keywords: Family Caregivers, Psychological Symptoms, Vegetative State, Psychiatric Nursing
-
مقدمهخودکارآمدی به عنوان یکی از عوامل مهم موفقیت در روابط بین فردی مورد توجه وتاکید است. آموزش ابراز وجود و راهبردهای شناختی می توانند بر خودکارآمدی دانشجویان موثر باشند. از این رو هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی دو روش آموزش راهبردهای شناختی و ابراز وجود بر خودکارآمدی عمومی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی انزلی بود.روش هااین پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی سه گروهه بود. تعداد 60 نفر از دانشجویان دختر رشته های تحصیلی مدیریت، حسابداری، حقوق و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی انزلی در سال 90 که دارای نمره خودکارآمدی عمومی پایین بودند، غربالگری شدند و به طریق تصادفی به سه گروه شامل دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آموزش راهبردهای شناختی و ابراز وجود در 8 جلسه برای دو گروه آزمایش بطور جداگانه اجراء شد. در این مطالعه برای ارزیابی خودکارآمدی از ابزار خودکارآمدی شوارزر استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کوواریانس تحلیل و با تست تعقیبی بن فرونی انجام شد.یافته هامیانگین نمره خودکارآمدی در گروه آزمایش 1 قبل از آموزش راهبردهای شناختی 12/22 و بعد از آموزش 27 بود. هم چنین در گروه آزمایش 2 قبل از آموزش ابراز وجود 04/20 و بعد از آموزش 37/25 بود که نشان داد نمرات خودکارآمدی در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافته است(01/0(P<. مقایسه تفاوت میانگین های دوگروه نشان داد آموزش ابراز وجود بیشتر از راهبردهای شناختی بر میزان خودکارآمدی عمومی موثربوده است.نتیجه گیرینتایج موید آن است که با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و ابراز وجود می توان خودکارآمدی عمومی را افزایش داد. اما تاثیر آموزش ابراز وجود بر خودکارآمدی بیشتر از آموزش راهبردهای شناختی بوده است. بنابراین شایسته است آموزش این مهارت ها در دوران تحصیل به خصوص از سنین پایین تر به طور جدی به افراد ارائه شود و بر آموزش مهارت ابراز وجود تاکید بیشتری گردد. بدون تردید یکی از راه های پیشرفت یک جامعه، بالا رفتن خودکارآمدی افراد و به ویژه نسل جوان آن جامعه می باشد.
کلید واژگان: آموزش, فرایند شناختی, ابراز وجود, خودکارآمدی -
مقدمهحوادث رانندگی یکی از شایعترین علت های ایجاد کننده اختلالات روانی مرتبط با تروماها هستند. با توجه به شیوع، اهمیت و عوارض اختلال استرس پس از سانحه رانندگی، بررسی عوامل مرتبط با این اختلال می تواند کمک مفیدی به افراد در معرض خطر ابتلا نماید.هدفاین مطالعه با هدف تعیین برخی از عوامل مرتبط با اختلال استرس پس از سانحه رانندگی انجام گرفته است.روش کاردر این مطالعه توصیفی- مقطعی شرکت کنندگان از بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان پورسینا در شهر رشت انتخاب شدند. اطلاعات در هفته اول و دو ماه بعد از آسیب در 89 بیمار بستری، در سال1389 جمع آوری گردید. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه عوامل فردی و روانی- اجتماعی، فرم خلاصه شده کیفیت زندگی مرتبط با سلامتSF) 36 items)، فرم خودگزارشی استرس پس از سانحه (SRS PTSD) Self-Rating Scale for PTSD و تست افسردگی بک بودند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تی-زوجی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج21 نفر(5/23%) از حادثه دیدگان یک ماه بعد به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شدند. میانگین و انحراف معیار افسردگی در گروه مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از گروه غیرمبتلا بطور معنی داری بالاتر بود(001/0p=). بعلاوه میانگین و انحراف معیار طول دوره بستری در گروه مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بطور معنی داری بیشتر از گروه غیرمبتلا به این اختلال بود(03/0p=).نتیجه گیرییافته ها بیانگر آن است که برخی از عوامل، همچون افسردگی و طول دوره بستری با اختلال استرس پس از سانحه رانندگی مرتبط هستند، لذاپیشنهاد می گردد از بستری های طولانی مدت و غیرضروری بیمار سانحه دیده اجتناب گردد، بعلاوه انجام مشاوره روانپزشکی بلافاصله بعد از تصادف و پیگیری نشانه های روانی، بویژه افسردگی بعد از ترخیص، به منظور اجتناب از بستری های طولانی مدت و غیرضروری توصیه می شود.
کلید واژگان: اخنلالات روحی پس ضربه ای, حوادث رانندگی, زخم ها و آسیب هاIntroductionTraffic accidents are one of the most common causes of mental disorders associated to trauma، According to the prevalence، importance and complications of post traumatic stress disorder after the accident، examining the related factors can be a useful aid in screening and treatment of people at risk.ObjectiveThis study aimed to determine some variables related to post traumatic stress disorder after traffic accident.MethodsIn this descriptive cross sectional study، participants were chosen from orthopaedic and traumatic units of Poursina hospital in Rasht city. Data were collected at 1week and 2 months post-injury for 89 patients hosptalized in 2008. Instruments used included personal and psycho-social questionnaire، health related quality of life (SF 36 item)، Self- Scale for PTSD Rating (SRS-PTSD) and Beck anxiety testResultsStatistical results showed that 21 victims (22. 5%) suffered from post-traumatic stress disorder one month after the accident. Depression mean score and SD was significantly higher in PTSD group (p=0. 001). In addition the mean score and SD of duraion of hospitalization was higher in PTSD group (p=0. 03).ConclusionThe findings suggest that some factors، such as depression and duration of hospitalization are related to post-traumatic stress disorder after an accident. Therefore it is recommended to avoid long-term and unnecessary hospitalization. In addition، psychiatric counselling immediately after accident and follow up of psychological symptoms، especially depression is recommended post-discharge.Keywords: Stress disorders, Post, Traumatic, Accidents, Traffic, Wounds, Injuries -
IntroductionUnderstanding factors associated with motor and cognitive favorable outcomes in acute phase of traumatic brain injury (TBI) can helpful in planning effective treatment protocols. This study aimed at evaluation of the influence of length of stay in the emergency and neurosurgery, GCS scores (admission and discharge time), mental status and history of substance abuse on predicting changes related with motor and cognitive outcomes in acute TBI patients is performed.Materials And Methods185 acute TBI patients with mean age 37.46±17.42 year which averagely were bedridden 2 and 4 days respectively in emergency and neurosurgery section of PourSina hospital in Rasht, were chosen by consecutive sampling and evaluated with Glasgow coma scale (GCS) on admission and discharge time, functional independence measure (which has two motor and cognitive subscales) and mini mental status examination.ResultsHierarchical regression analyses with control of confounding factors such as age, gender, education level, history of neurosurgery revealed that two variables of GCS on discharge and mental state could significantly to predicts any changes of the motor and cognitive outcomes and to explain 34% and 67% variance of motor function (F= 8.60; p<0.0001) and cognitive (F= 33.67; p<0.0001) respectively.ConclusionThis research indicated that positive and strong relationship between motor and cognitive outcomes of acute TBI patients with GCS on discharge and mental status. Therefore is necessary to planning intensive cognitive rehabilitation programs and physical exercise training to enhance cognitive and motor abilities in patients with TBI and immediately after discharge from the emergency and neurosurgery section is performed.Keywords: Traumatic Brain Injury, Acute Phase, Motor Outcome, Cognitive Outcome
-
زمینه وهدفزندگی با همسری که به اختلال استرس پس از سانحه مبتلاست، می تواند موجب افزایش میزان استرس، تعارضات زناشویی و کاهش رضایت زناشویی زوجین شود. هدف این تحقیق مطالعه تاثیر آموزش مصون سازی در مقابل استرس بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی در همسران مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ می باشد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده، واحدهای مورد پژوهش متشکل بودند از 40 نفر همسران سربازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از جنگ که از این تعداد 20 نفر از همسران بطور تصادفی در گروه آزمایش و20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در مطالعه حاضر از پرسشنامه DASS-21 برای اندازه گیری سطح استرس، و از پرسشنامه انریچ برای اندازه گیری سطح رضایت زناشویی و پرسشنامه MCQ برای اندازه گیری سطح تعارضات زناشویی استفاده گردیده است. آنالیز داده های این تحقیق با تحلیل کوواریانس انجام شد.یافته هاپس از 12 جلسه درمانی آموزش مصون سازی در مقابل استرس بر روی همسران مبتلایان اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ، سطح تعارضات زناشویی کاهش و سطح رضایت زناشویی آنها افزایش یافت (01/0>P).نتیجه گیریآموزش مصون سازی در مقابل استرس باعث افزایش رضایت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی بوده است.
کلید واژگان: آموزش مصون سازی در مقابل استرس, رضایت زناشویی, تعارضات زناشویی, اختلال استرس پس از سانحهScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:18 Issue: 1, 2013, PP 94 -103Background And AimLiving with a partner with post traumatic stress disorder (PTSD) can result in increased marital conflicts، increased stress، and decreased marital satisfaction. The purpose of this study was to investigate the effect of stress inoculation training on improving marital satisfaction and decreasing marital conflicts in the wives of veterans of war with PTSD.Material And MethodsThis was a quasi experimental study and included 40 wives of vterans with PTSD who were divided into two groups: control (n=20) and experimental (n=20) groups. DASS-21 scale was used for measurment of stress level. We used ENRICH questionnaire for assessment of marital satisfaction،and MCQ questionnaire to determine the level of marital conflicts. Data analysis was performed by means of co-variance analysis.Results12 sessions of stress inoculation training for wives of the veterans with PTSD، led to decreased rate of marital conflicts and increased rate of marital satisfaction.ConclusionThe results of this study showed stress inoculation training resulted in increased marital satisfaction and decreased marital conflicts.Keywords: Stress inoculation training, Marital satisfaction, Marital conflicts, Post traumatic stress disorder -
سابقه و هدفآسیب عضوی مغز می تواند افراد را مستعد ابتلا به اختلال روانی نماید. هدف از پژوهش حاضر ساخت مدل پیشبینی کننده و بررسی عوامل خطرزای پدیدآیی اختلالات روانی پس از وقوع آسیب مغزی تروماتیک (TBI) می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی طولی، 238 بیمار مبتلا به TBI (43 زن و 195 مرد) مراجعه کننده به بیمارستان پورسینای رشت از فروردین تا بهمن سال 1388 بهشیوه نمونهگیری غیراحتمالی و پیاپی وارد شدند. همه افراد تحت معاینات جراحی اعصاب و روانشناختی قرار گرفتند. پس از گذشت 4 ماه پیگیری، 1/65 درصد (155 نفر) از بیماران جهت تعیین ماهیت اختلال روانی ناشی از TBI با استفاده از مصاحبه ساختاریافته بالینی بر پایه ضوابط تشخیصی D SM-IV به روانپزشک مراجعه نمودند. داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.نتایجیافته ها نشان داد که پس از آسیبدیدگی، 48/75 درصد (117نفر) دارای تشخیص اختلالات روانی ثانوی بر TBIهستند. نتایج رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که شدت TBI (712/9 - 259/1 CI 95 درصد، 497/3= OR)، وجود آسیب تحت جمجمه ای (857/7 - 022/1 CI 95 درصد، 834/2 = OR) و افت سطح سازشیافتگی عمومی پس از تروما، همان طور که توسط نسخه مناسبسازیشده 28-GHQ سنجیده میشد (111/1 - 035/1 CI 95 درصد، 072/1 = OR) شانس ابتلا به اختلالات روانی را افزایش می دهند.نتیجه گیریپدیدآیی اختلالات روانی پس از TBI پیوند تنگاتنگی با عوامل آسیبشناختی عضوی مغز (شدتTBI و وجود آسیب تحتجمجمهای) دارد، اما در این میان نباید از نقش عوامل تاثیرگذار روانشناختی نظیر سطح سازشیافتگی عمومی پس از تروما نیز غافل بود. هم چنین، بهمنظور پیشبینی افرادی که در معرض خطر بروز اختلال روانی پس از TBI هستند، میتوان از مدل کارآمد ساخته شده در این پژوهش استفاده نمود.
کلید واژگان: آسیب مغزی تروماتیک, اختلالات روانی, عوامل خطرزا, مدل پیشبینی کنندهFeyz, Volume:17 Issue: 1, 2013, PP 40 -53BackgroundOrganic brain damage can predispose individuals to mental disorders. This study aimed to design a predictive model to determine the risk factors of mental disorders following traumatic brain injury (TBI).Materials And MethodsIn this descriptive-longitudinal study، 238 patients (43 women and 195 men) with TBI referred to Poursina hospital (Rasht، Iran) were selected by the non-probability and consecutive sampling from March to February 2010. Neurosurgical and psychological examinations were performed on all patients. After 4-month follow-up، 65. 1% (155 cases) of the patients referred to a psychiatrist to determine the nature of mental disorder due to TBI using a structured clinical interview based on the DSM-IV diagnostic criteria. Data were analyzed using logistic regression.ResultsFindings showed that 117 post-injury cases (75. 48%) of mental disorders were secondary to TBI. Logistic regression results indicated the severity of TBI (OR = 3. 497، 95% CI 1. 259-9. 712)، presence of subcranial injury (OR = 2. 834، 95% CI 1. 022-7. 857) and falling levels of general compatibility after trauma، as it was measured by the modified version for GHQ-28 (OR = 1. 072، 95% CI 1. 035-1. 111)، are associated with increased risk of mental disorders.ConclusionThere is a close relationship between the development of post-TBI mental disorders and organic brain pathology (TBI severity and subcranial injury)، but the role of the effective psychological factors such as the level of general compatibility post-trauma should not be neglected. Moreover، to predict those who have been considered to be at high risk of the mental disorders after TBI، the model presented in this study can be effective.Keywords: Traumatic brain injury, Mental disorders, Risk factors, Predictive model -
زمینه و هدفحوادث رانندگی سالانه جان 2/1 میلیون نفر را در دنیا می گیرند و بیش از50 میلیون مورد مصدومیت ایجاد می نمایند. بازماندگان سوانح رانندگی نه تنها دچار مشکلات جسمی می گردند، بلکه از آسیب های روانی مانند استرس حاد و پس از سانحه نیز رنج می برند. هدف این مطالعه، تعیین فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در مصدومین حوادث رانندگی بستری در بیمارستان پورسینای رشت می باشد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 89 مصدوم حوادث رانندگی بستری در بیمارستان در سال 1389 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. داده ها یک هفته و دو ماه بعد از حادثه با استفاده از مصاحبه و تکمیل پرسش نامه جمع آوری شدند. ابزارهای مورد استفاده، مشخصات فردی – روانی و اجتماعی و پرسش نامه SRS- PTSD بودند. جهت آنالیز داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره مرحله به مرحله و t زوجی استفاده شد.یافته هابین فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در هفته اول (3/30%) و دو ماه بعد (5/22%) ارتباط معنی دار وجود نداشت. آزمون رگرسیون چند متغیره، بین استرس حاد هفته اول و متغیرهای طول مدت بستری در بیمارستان (02/0= p)، شغل (003/0 p=) و شاهد صحنه زجر و مرگ دیگران بودن (021/0 p=)، ارتباط معنی دار نشان داد.نتیجه گیریحوادث رانندگی بر سلامت روانی- اجتماعی مردم تاثیر می گذارند و کارکنان ارائه دهنده خدمات مراقبتی لازم است به آنان اطلاعاتی در زمینه حفظ و ارتقاء سلامت روان بدهند، تا در نهایت بتوانند فراوانی اختلال استرس حاد و پس از سانحه در مصدومین حوادث رانندگی را کاهش دهند.
کلید واژگان: فراوانی, اختلال استرس حاد, اختلال استرس پس از سانحه, حوادث رانندگیBackground And ObjectivesTraffic accidents kill 1. 2million people and injure more than 50 million people annauall. surviving traffic accidents victims get not only physical problems but also suffer from psychological impairment، such as acute stress and post -traumatic disorder. This study aimed to determine the frequency of Acute Stress and Post-Traumatic disorders in traffic –related injuries.Materials And MethodsThis descriptive study was done on 89 injured people who were hospitalized in porsina hospital (2010). They were selected with simple sampling. The data were collected using questionnaire at first week and 2 months after the accident by interview. Data ghathering instruments included demographic psycho –social characteristics and SRS- PTSD questionnaires. Data were analyzed with discriptive and analytic static tests SPSS version 16.ResultsThere were not any significant relationship between prevalance of Acute Stress and Post-Traumatic disorder at 1week (30. 3%) and 2 months after it (22. 5%). With use of Multivariate multiple regression there were significant relationship observed between acute stress disorder after 1 week and duration of hospitalization (p =0. 02)، job (p=0. 003) and witnessing of death and suffering of others (p =0. 021).ConclusionThe findings showed that traffic accidents have an impact on psychosocial health of people. Healthcare professionals should inform the injured about maintainhng and elevation of mental health so that the frequency of acute stress and post traumatic disorder in traffic accident injured victims will be decreased.Keywords: Frequency, Acute–traumatic stress disorder, Post –traumatic stress disorder, Traffic accidents -
مقدمهدر سالهای اخیر توجه به سالمندان به سرعت در کشورها افزایش یافته است، خصوصا توجه به نیازهای جسمی و روانی آنان ضروری است. احساس تنهایی در همه گروه های سنی ایجاد می شود اما شیوع آن در سالمندی، بیشتر است. احساس تنهایی مشکل پیچیده ای است که رفاه روانی اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد و موجب عواقب جدی در سالمندان می گردد.هدفهدف از این مطالعه تعیین ارتباط احساس تنهایی و سلامت عمومی سالمندان عضو کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی گیلان در شهر رشت می باشد.روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی است که در آن 100 نفر از سالمندان(زن و مرد) عضو کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی گیلان در شهر رشت مشارکت داشتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید که شامل سه بخش بود. بخش اول اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم، ابزار 28 سوالی سلامت عمومی گلدبرگ و بخش سوم، ابزار 20 سوالی احساس تنهایی یوکلا، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.نتایجیافته های مطالعه نشان داد سالمندانی که متاهل بوده(02/0p<) و از محل زندگی خود رضایت داشتند، احساس تنهایی کمتری را تجربه می کردند(045/0p<). همچنین مطابق با یافته های این پژوهش سالمندانی که از سطح سلامت عمومی خوبی برخوردار بودند احساس تنهایی کمتری داشتند(00/0=p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که احساس تنهایی عامل مهمی در کاهش سلامت عمومی سالمندان است و از آنجا که تشخیص احساس تنهایی میتواند در حفظ سلامت سالمندان موثر باشد بنابراین ضروری است که اعضای تیم بهداشتی باید از عوارض و عواقب ناشی از احساس تنهایی و اثرات موثر آن بر سلامت آگاه باشند.
کلید واژگان: تنهایی, سلامت عمومی, سالمندانIntroductionIn recent years attention to elderly is progressing rapidly in countries. Special attention to their mental and physical need is necessary. Loneliness may occur in all age groups، but this is more a problem peculiar to the elderly. Loneliness is a complex concept، specially affecting the psychosocial well-being of the elderly. The feelings of loneliness have serious consequence on the health of older adults.ObjectiveThe purpose of the study was to determine loneliness and general health of members of the elderly pensioners association of Gilan University of Medical Science in Rasht.MethodsThis study was a descriptive– correlational research. Sampling performed، through easy sampling method. 100 members of pensioners association from both gender (female and male) took part in the study. Data collection instrument was a questionnaire consisted of three parts. Part one was about demographic data، part two about loneliness that was measured by the UCLA loneliness scale، and part three was general health status with 28 questions. Data were analyzed by descriptive-analytical methods، using SPSS 16.ResultsIn this study it was found that married elderly people (p<0. 02) who were satisfied with living area (p<0. 045) felt less lonely than others. According to the results of this study the elderly who defined their general health status as good felt less lonely (p<0. 00).ConclusionIt was demonstrated that loneliness is an important factor decreasing general health and therefore، early identification of loneliness may help maintain the general health of older adults. Health care professionals should be alert to the association of loneliness and adverse health outcomes. -
زمینه و هدفکیفیت زندگی از معیارهای تعیین کننده اثرات اسکیزوفرنی و درمان آن بر فرد مبتلا بوده و ارزیابی آن در بیماران اسکیزوفرنی حائز اهمیت می باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی با جامعه سالم در شهر رشت انجام گرفته است.مواد و روش کاراین پژوهش مطالعه ای توصیفی مقطعی بود که نمونه های آن را 52 بیمار اسکیزوفرن مراجعه کننده به مرکز شفا (گروه مورد) و 153 فرد سالم (گروه شاهد) شهر رشت تشکیل می داد. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر 3 بخش پرسشنامه عوامل فردی-اجتماعی، ابزار استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و ابزار استاندارد بررسی وضعیت روانی (خاص بیماران) بود. نمونه های گروه بیماران به روش در دسترس و گروه سالم به روش تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه چهره به چهره گردآوری و تحت نرم افزار SPSS و آزمون های آماری2 χ، t و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.یافته هابنابر یافته های این مطالعه تفاوت معنی داری بین کیفیت زندگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و سالم در ابعاد کیفیت کلی (0001/0 p <) و حیطه های عمومی(006/ 0 p <)، فیزیکی(0001/ p <)، روانی(001/0 p <) و ارتباطات اجتماعی (015/ 0 (p < وجود داشت.نتیجه گیریمددجویان اسکیزوفرن در مقایسه با جامعه سالم شهر رشت دارای کیفیت زندگی پایین تری بوده و نیازمند ارتقای درمان و مراقبت پس از ترخیص با توجه خاص به جنبه ارتباطات اجتماعی می باشند.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, اسکیزوفرنی, سلامتBackgroundNowadays, quality of life (QoL) is an important indicator of treatment outcome and it's evaluation in schizophrenic patients will be vital. So, this study is conducted to compare QoL in schizophrenic patients and healthy people in Rasht, Guilan.Materials And MethodThis study is a cross-sectional descriptive survey that was done on 52 patients with schizophrenia referred to Shafa hospital with convenience sampling method and 153 healthy people of Rasht by cluster method. Data collection instrument was a 3 part questionnaire consisting demographic-social questionnaire, WHO QoL questionnaire, and mental status assessment form. Data gathered by interview and analyzed with SPSS software using descriptive and inferential statistics (χ2, ANOVA, independent-t test).ResultsOur finding indicated that patients and healthy individuals QoL had overall statistically significant difference (p<0.0001), and it's general (p<0.006), physical (p<0.0001), psychiatric (p<0.001), and social relationship (p<0.015).ConclusionAccording result, schizophrenic clients compare with healthy people had lower QoL level that need special attention to improve treatment and their post-discharge care with focus on social relationship in this group of patients. -
زمینه و هدف
روش های مراقبت از خود در مقابل توهم شنوایی می توانند آشفتگی های ناشی از توهم را در مددجویان اسکیزوفرنیک کاهش دهند. هدف این پژوهش بررسی فراوانی روش های مراقبت ازخود در توهمات شنوایی در بیماران اسکیزوفرنیای پارانوئید بستری در بیمارستان شفا بود.
مواد و روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی بر روی 201 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید، بستری در بخش های روانپزشکی با روش نمونه گیری آسان بود. جمع آوری داده ها با پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش صورت گرفت، بخش اول مشخصات جمعیت شناختی و بخش دوم پرسشنامه خود گزارش دهی با 38 عبارت در مورد راهکارهای مراقبت از خود.
یافته هابین برخی از متغیرهای دموگرافیک و موثر دانستن روش های مراقبت از خود در توهم شنوایی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت. بین جنس با حیطه جسمی (05/0> p)، شغل با حیطه جسمی (07/ 0 > p) وضعیت زناشویی با حیطه شناختی(07/0> p) وضعیت زندگی با حیطه رفتاری(01/0> p) و وضعیت زناشویی با حیطه رفتاری (01/0> p) ارتباط وجود داشت. 2/53 درصد از نمونه ها توهم شنوایی خود را از نوع صداهایی که امر می کنند گزارش کردند، هم چنین موثرترین روش مراقبت از خود در توهم شنوایی از نظر بیماران، در حیطه روش های جسمی بودکه سوءمصرف مواد (%1/82) بیشترین روشی بود که در این حیطه از نظر مددجویان موثر شناخته شد.
نتیجه گیریمددجویان مبتلا به اسکیزوفرنیای پارانوئید بیشتر از روش های حیطه جسمی مراقبت ازخود درمقابل توهم شنوایی استفاده می کردند و این نتایج تاکیدی بر نیاز این مددجویان به مداخلات مناسب پرستاری، در رابطه با آموز ش وهدایت آن ها در انتخاب روش های موثر و مناسب مراقبت از خود در توهم شنوایی است.
کلید واژگان: روش های مراقبت از خود, توهم شنوایی, اسکیزوفرنی پارانوئیدBackgroundIn schizophrenic clients, self-care strategies against auditory hallucinations can decrease disturbances results in hallucination. This study was aimed to assess frequency of self-care strategies against auditory hallucinations in paranoid schizophrenic patients, hospitalized in Shafa Hospital.
Materials And MethodThis was a descriptive study on 201 patients with paranoid schizophrenia hospitalized in psychiatry unit with convenience sampling in Rasht. The gathered data consists of two parts, first unit demographic characteristic and the second part, self- report questionnaire include 38 items about self-care strategies.
ResultsThere were statistically significant relationship between demographic variables and knowledg effect and self-care strategies against auditory hallucinaions. Sex with phisical domain) p < 0.05 (, job with physical domain (p > 0.07), marriage status with cognitive domain (p > 0.07) and life status with behavioural domain (p > 0.01). 53.2% of reported type of our auditory hallucinations were command hallucinations, furtheremore the most effective self-care strategies against auditory hallucinations were from physical domain and substance abuse (82.1%) was the most effective strategies in this domain.
ConclusionThe client with paranoid schizophrenia used more than physical domain strategies against auditory hallucinaions and this result highlight need those to approprait nursing intervention. Instruction and leading about selection the effective self-care strategies against auditory hallucinaions.
-
مقدمهافسردگی بعد ازحوادث ترافیکی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که در سالهای اخیر افزایش یافته است وقوع این رویداد در سال های اولیه عمر، نه تنها بر زندگی روزمره و بهره وری افراد بلکه بر خانواده و جامعه نیز تاثیرگذار است. از این رو لازم است که افسردگی پس از حوادث ترافیکی را هر چه سریعتر شناسایی نموده و برای اقدامات تشخیصی و درمانی به روانپزشک ارجاع داد.هدفاین مطالعه با هدف تعیین میزان افسردگی در هفته اول و دوم ماه پس از حوادث ترافیکی صورت گرفته است.روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی از نوع تحلیلی است. جامعه پژوهش در این مطالعه بیماران بستری در بخشهای ارتوپدی و ترومای مرکز آموزشی درمانی پورسینای رشت می باشد. داده ها در دو مقطع زمانی(هفته اول و دو ماه پس از حوادث ترافیکی) برای 89 بیمار با استفاده از پرسشنامه های جمعیت شناختی و BDI (آزمون افسردگی بک) جمع آوری گردید و با آزمون آماری تی تست مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.نتایجنتایج پژوهش نشان داد که اکثریت واحدهای پژوهش(1/37%) در هفته اول از میزان افسردگی خفیف برخوردار بودند اما میزان افسردگی بطور معنی داری در دو ماه پس از تصادف بیشتر شده بود به طوریکه اکثریت واحدهای مورد پژوهش(5/38%) افسردگی شدید داشتند. نتایج تفاوت معنی دارآماری در میزان افسردگی(01/0 P <) بین هفته اول تا دوماه بعد را نشان داد.بحث و نتیجه گیریطبق شواهد بدست آمده در این مطالعه درصد قابل توجهی از بیماران مصدوم، افسردگی پس از حوادث ترافیکی را تجربه می نمایند که با تداوم علائم تا دو ماه بعد ارتباط دارد. نظر به این که تشخیص زودرس و ارجاع بیماران متعاقب حوادث ترافیکی می تواند از مزمن شدن افسردگی پیشگیری بعمل آورد، یافته های پژوهش ضرورت توجه ویژه به کارکنان خدمات بهداشتی درمانی در اورژانسها و سایر بخشها را در بررسی این علائم در بیماران پذیرش شده مطرح می نماید.
کلید واژگان: اختلالات روحی پس ضربه ای, افسردگی, حوادث رانندگی, تروماIntroductionPost traffic accident depression is one of the most prevelant mental disorders which increased in recent years and its occurance in early years of life affects daily living productivity and also family and society. Therefore it’s important to promptly detect it and refers them to psychiatrist for diagnosis and treatment. Objevtive: The goal of this study was to determine the level of depression one week and also two months after traffic accidents.MethodsThis study had descriptive-cross stional design. Participants were chosen from orthopaedic and trauma wards in Poursina hospital in Rasht city. Data were collected in two time periods (one week and two months after the traffic accident) from 89 patients using demographic and Beck Depression Inventory questionnaires. Data were collected in 2010 and T- test was used as statistical test for analysis.ResultsFindings showed that the majority(37.1%) had mild depression one week after the accident but the level of depression significantly increased two months after as 38.5% of samples had severe depression.ConclusionStudy results indicated that a significant percent of patients experience depression after traffic accident which is related to symptoms two months after. Health care personnel in emergency and other wards need to assess patients for these symptoms. Early detection and referring patients for depression treatment can prevent it from becoming chronic. -
سابقه و هدف
دانش کمی در مورد کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مصدومین حوادث رانندگی وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین استرس حاد، اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مصدومین حوادث رانندگی می باشد.
مواد و روش هابرای انجام این مطالعه توصیفی افراد مورد مطالعه از بستری شدگان در بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان پورسینا شهر رشت طی سال 1388 انتخاب شدند. داده ها یک هفته و دوماه پس از تصادف برای 88 بیمار بستری جمع آوری گردیده و با ابزارهای SRS- PTSD (استرس پس از سانحه) و SF-36(فرم خلاصه شده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت) بررسی شدند.
نتایجاسترس حاد هفته اول پیش بینی کننده مستقل استرس پس از سانحه دوماه بعد بود. در تجزیه و تحلیل رگرسیونی بین موقعیت مصدوم به عنوان راننده و نمره اختلال استرس پس از سانحه دو ماه بعد ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (024/0=P). نتایج این مطالعه همچنین، افزایش میانگین در عملکرد جسمی کیفیت زندگی (005/0=P) و کاهش میانگین محدودیت نقش به علت آسیب جسمانی (02/0=P) و کاهش میانگین در عملکرد روانی شامل سلامت روانی (001/0=P) محدودیت نقش هیجانی (01/0=P) و نیروی حیاتی (001/0=P) در هفته اول تا دوماه پس از تصادف را نشان دادند.
نتیجه گیریدر مجموع می توان گفت حوادث رانندگی می تواند در کیفیت زندگی مصدومین حوادث رانندگی اختلال ایجاد کرده و کارکنان ارائه دهنده خدمات مراقبتی باید در مورد استرس حاد، به خصوص در رانندگان اقدامات مداخله ای لازم را انجام دهند.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, حوادث رانندگی, اختلال استرس سانحهBackgroundThere is limited information on health-related quality of life (HRQOL) of injured accident survivors. The aim of the present study was to assess acute stress, post traumatic stress disorder and health-related quality of life in injured accident survivors.
Materials And MethodsEighty-eight patients admitted to the orthopaedics and trauma surgery department of Rasht Porsina Hospital were enrolled to this descriptive study. SRS- PTSD (post-traumatic stress) and SF-36 (short-form of health-related quality of life) questionnaires were completed and assessed one week and two months after the accident.
ResultsAcute stress of the first week of the accident was found to be an independent predictor of post-traumatic stress of two months later. Regression analysis showed a statistically significant relationship between position of the survivor as a driver and score of post-traumatic stress disorder two months post-accident (P=0.024). The results also showed a statistically significant improvement in physical function (P=0.005), lack of improvement in role limitations due to physical injury (P=0.02), no improvement in mental function including mental health (P=0.001), role limitations due to emotional problems (P=0.01) and vitality (P=0.001).
ConclusionThere is a significant relationship between PTSD and quality of life of the injured survivors. The return of injured accident survivors to pre-injury HRQOL may depend not only on optimal medical care but also on awareness and timely interventions regarding PTSS.
-
مقدمهدر مورد حوادث جاده ای، ایران با آمار30 در صد هزار مورد مرگ و احراز بالاترین مقام جزء کشورهای صدرنشین دنیاست. مصدومین حوادث رانندگی بدلیل ابتلا به مشکلات جسمی و اختلال در کارکرد، مدتها بعد از تصادف قادر به بازگشت به وضعیت طبیعی و انجام فعالیتهای اجتماعی نیستند. بنابراین لازم است که مشخصات فردی و روانی- اجتماعی این مددجویان را بررسی و عوامل خطرساز را مشخص نمود.هدفهدف از این مطالعه تعیین مشخصات فردی، روانی و اجتماعی مصدومین حوادث رانندگی می باشد.روش کاراین پژوهش یک بررسی توصیفی است. شرکت کنندگان در این پژوهش از بخشهای ارتوپدی و ترومای مرکز آموزشی درمانی پورسینا در شهر رشت انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و روانی- اجتماعی به صورت مصاحبه ساختار یافته و پیگیری تلفنی 6 هفته بعد برای سئوالات مربوط به باز گشت به کار و مدرسه جمع آوری گردید.نتایجدر مجموع 88 مصدوم واجد شرایط مورد مطالعه قرار گرفتند بیشتر مصدومین، رانندگان مرد و موتورسیکلت سوار بوده اند و اکثر تصادفات در روز رخ داده بود. اکثریت در گروه سنی زیر 30 سال قرار داشته، متاهل و شاغل بودند و با خانواده خود زندگی می کردند. اکثریت قابل توجهی(94%)از واحدها اطمینانی به جبران خسارات مالی ناشی از تصادف نداشتند. اکثریت سابقه تصادف، بستری قبلی در بیمارستان و«شاهد صحنه مرگ و زجر دیگران بودن» را ذکر نکردند. در 7/69 درصد از واحدهای مورد پژوهش بازگشت به کار و یا مدرسه تا 6 هفته پس از حادثه هنوز محقق نگردیده بود. میانگین و انحراف معیار طول مدت بازگشت به کار و مدرسه در افرادی که بازگشت داشتند4/3 ± 04/20 روز بود.بحث و نتیجه گیریطبق شواهد بدست آمده در این مطالعه درصد قابل توجهی از بیماران مصدوم را مردان جوان، کم تجربه، موتورسیکلت ران، سرپرست خانوار و نگران از جبران خسارات مالی تصادف تشکیل می دادند و تقریبا دو سوم مددجویان در پیگیری، شش هفته بعد هنوز به سر کار باز نگشته بودند. لازم است که با توجه به نتایج پژوهش به عوامل خطرساز شایع توجه گردیده و مداخلات پیشگیری لازم بعمل آید.
کلید واژگان: اپیدمیولوژی, تروما, حوادث رانندگیIntroductionIn case of road accidents, Iran with mortality rate of 30 in 100000 has the highest rank and is on the top of list in the world. Injured of traffic accidents are not able to return to normal condition and social activities due to phisical problem and impaired function. So it's necessary to identify risk factors.ObjectiveThe goal of this study is to determine demographic and psycho–social characteristics of those injured in driving accidents.MethodsThis is a descriptive study. Study participants were selected from orthopedic and traumatic units of Poursina Hospital in Rasht city. Data were collected using a questionnaire including personal and psycho–social characteristics through structured interview and questions regarding return to work or school were collected by phone six weeks later.ResultsOverall 88 injured people were eligible for this study and the majority were male and motorcycle driver and mostly happened in day light. Majority were younger than 30,married, employed and lived with their families. Majority (94%) had not insurance to compensate for accident damage. Most of them had no history of hospitalization and did not mention " seeing death scene or seeing one suffer". In 69.7% of cases return to work or school did not happen six weeks after accident. Mean and standard deviation of length of period taken to return to work or school in those who did so was 20.04 ±3.4 days.ConclusionAccording to documents obtained in this study, a considerable percent of injured consisted of young men, less experienced, motorcycle drivers, head of household and concerned about compensating financial damages and almost two-third of samples did not return to work after six weeks. In attention to study results, it is needed to notice common risk factors and take preventive measures.Keywords: Epidmiology, trauma, Traffic accident -
مقدمهجمعیت جهان در حال پیر شدن است، با توجه به رشد روزافزون جمعیت افراد سالمند و شیوع اختلالات روانی لزوم توجه به منابع مختلف برای مقابله با شرایط سالمندی احساس می شود. به نظر می رسد نقش مذهب در این بین حائز اهمیت بوده و نقش مهم و اساسی را ایفا می نماید و با حمایت از سالمندان می توان به کاهش اختلالات روانی و معنا بخشی به زندگی آنان کمک نمود.هدفهدف از این پژوهش تعیین نقش باورهای مذهبی(درونی و بیرونی) در سلامت عمومی سالمندان کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی گیلان - رشت می باشد.روش کارپژوهش حاضر از نوع مطالعه توصیفی- همبستگی، با روش نمونه گیری آسان بوده که طی آن 100 نفر از سالمندان کانون بازنشستگان از هر دو جنس مرد و زن شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و شامل سه بخش، بخش اول پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، بخش دوم پرسشنامه باورهای مذهبی درونی بیرونی آلپورت و بخش سوم پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی می باشد. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجیافته ها نشان داد که باورهای مذهبی بیرونی، با انجام دید و بازدید با افراد فامیل و فعالیت های اجتماعی و همچنین باورهای مذهبی درونی با حمایت عاطفی از جانب افراد فامیل، دوستان و سایرین با(05/0 p<) ارتباط معناداری داشته است و در نهایت با استفاده از آزمون های غیر پارامتریک باورهای مذهبی درونی با سلامت عمومی با(05/0 p<) ارتباط معناداری نشان داده است.نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان می دهد که باورهای مذهبی می توانند بعنوان منبع حمایتی مهم به سالمندان برای سلامت جسمی و روانی بیشتر کمک نمایند و توجه به این موضوع در برنامه های آموزشی بهداشت روان حائز اهمیت است.
کلید واژگان: باورهای مذهبی, سلامت عمومی, سالمندانIntroductionWorld population is getting old. Regarding the increasing number of elderly individuals and prevalent mental disorders, seeking other sources in order to prevent the difficulties of geriatric conditions is necessary. It seems that religion can play an important role in supporting the elderly in reducing the mental disorders and making meaningful life.ObjectiveThe aim of this study was to determine the role of internal and external religious beliefs in general health of the elderly members of pensioners association of Guilan University of Medical Sciences – Rasht.MethodsThis study was a descriptive – correlational research. Sampling performed, through easy sampling method. 100 members of pensioner association from both gender (female and male) took part in the study. Data collection instrument was a questionnaire consisted of three parts. Part one was about demographic Data, Part two about internal and external religious beliefs of Aloport and part three was about general health status with 28 questions. Data were analyzed by descriptive-analytical methods, using SPSS.ResultsThe research findings indicated that external religious beliefs, has strong correlationwith visiting relatives and social activities. Internal religious beliefs correlates with emotional supports received from family members and others (P < 0.05). Non- parametric statistical test revealed a significant correlation between internal religious belief and general health (P < 0.05).ConclusionIt was demonstrated that religious beliefs as an important source of support canhelp elderly people to achieve better physical and mental health. These findings should be considered in mental health education programs.Keywords: Religion Beliefs, General Health, Elderly -
مقدمهرضایت از درمان بطور روز افزونی بعنوان شاخصی برای سنجش کیفیت مراقبت بهداشتی در نظر گرفته می شود، از طرفی معیاری برای ارزشیابی عملکرد کارکنان بهداشتی نیز می باشد. متون منتشره در این مورد محدودند و رضایت بیماران از درمان مشخص نیست.هدفهدف از این پژوهش بررسی رضایت بیماران اسکیزوفرنیک از درمان با داروهای ضد جنون در مرکز روانپزشکی شفا در سال 1386 می باشد.روش کاربرای انجام این پژوهش توصیفی مقطعی، 100 مددجوی اسکیزوفرنیک بستری در بخشهای مختلف مرکز آموزشی درمانی شفا انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش بودکه بخش اول مربوط به مشخصات فردی با 4 سئوال و بخش دوم پرسشنامه رضایت سنجی با 32 سئوال بود.نتایجنتایج پژوهش نشان داد که 60 درصد نمونه ها از درمان خود راضی بودند و رضایت آنان از درمان با جنس(003/0نتیجه گیریارتباط متقابل تیم درمانی و بیمار و همچنین ارتقاء مشارکت بیمار در تعیین برنامه درمانی می تواند بر رضایتمندی بیماران تاثیر گذار باشد.
کلید واژگان: داروی ضدجنون, رضایت, پرستاری, اسکیزوفرن -
مقدمهاسکیزوفرنی از اختلالات روانی شایع و مزمن است که با مشکلات فردی و اجتماعی خاصی همراه می باشد. از طرف دیگر کیفیت زندگی به عنوان معیاری مهم از اثرات بیماری و درمان آن بر فرد مورد توجه متخصصین قرار گرفته است.هدفاین مطالعه با هدف مقایسه کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک با جامعه سالم در شهر رشت انجام گرفته است.روش کاراین پژوهش مطالعه ای توصیفی- مقطعی بود که نمونه های آن را 52 بیمار اسکیزوفرن مراجعه کننده به درمانگاه سرپایی مرکز آموزشی- درمانی شفا (به عنوان گروه مورد) و 153 فرد سالم شهر رشت (به عنوان گروه شاهد) تشکیل می داد. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر 3 بخش 1)پرسشنامه عوامل فردی-اجتماعی، 2) ابزار استاندارد 28 عبارتی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و 3) ابزار استاندارد بررسی وضعیت روانی بود که ابزار سوم فقط در نمونه های بیمار استفاده شد. نمونه های گروه بیماران به روش در دسترس و گروه سالم به روش تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه چهره به چهره گردآوری و تحت نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.نتایجنتایج پژوهش نشان داد که میانگین امتیازات کیفیت زندگی کل و تمامی حیطه های عمومی، روانی، ارتباطات اجتماعی و محیطی بیماران اسکیزوفرن(به ترتیب 03/83، 19/22، 15/25، 22/6 و 05/23) در سطحی پایین تر از جامعه سالم (به ترتیب 49/90، 26/7، 87/25، 62/27، 16/7 و 19/23) بود و آزمون تی مستقل تفاوت موجود در کیفیت زندگی کل(0001/0=P) و حیطه های عمومی(006/0=P)، فیزیکی(0001/0=P)، روانی(001/0=P) و ارتباطات اجتماعی (015/0=P) را از نظر آماری معنی دار نشان داد.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، مددجویان اسکیزوفرن در مقایسه با جامعه سالم شهر رشت دارای کیفیت زندگی پایین تری بودند که نشانگر نیاز به توجه ویژه به ارتقای درمان و مراقبت از این گروه از بیماران در مراحل پس از ترخیص می باشد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, اسکیزوفرنی, بهداشت روانی -
مقدمهاسکیزوفرنی یک اختلال روانی شایع و مزمن است. بسیاری از مددجویان اسکیزو فرن بدلایل مختلف مصرف داروهای ضدجنون را ترک نموده واین عمل باعث عود بیماری وبستری های مکرر، عدم تداوم اشتغال بکار در یک حرفه ثابت گردیده و عوارض و مشکلات ناشی از این معضلات منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان خواهد شد. با توجه به این نکته که پیگیری در منزل بطور بالقوه می تواند عاملی برای تداوم مصرف دارو توسط این بیماران و در نهایت تاثیرگذاری بر کیفیت زندگی این مددجویان شود، این مطالعه به منظور بررسی دقیق و علمی این موضوع طراحی و انجام شده است.هدفتعیین ارتباط بین پیگیری در منزل با اسکیزوفرن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی شهر رشت در سال 1385 و کیفیت زندگی آنان می باشد.روش کار29 نفراز بیماران اسکیزو فرن که ازخدمات پیگیری در منزل برخوردار نبودند از میان مراجعه کنندگان به در مانگاه سر پایی مرکز آموزشی-درمانی شفا رشت با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. 23 بیمار دیگر از روی فهرست بیمارانی که در برنامه پیگیری در منزل قرار داشته ومعیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند انتخاب شدند با مصاحبه چهره به چهره پرسشنامه های ویژگی های فردی-اجتماعی و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی تکمیل شدند.نتایجدر کل 52 نفربیمار در این مطالعه شرکت نمودند. بیشتر آنها مجرد وبیکار بودند. ارتباط معنی داری بین برخورداری از مراقبت پیگیری در منزل وعبارت کیفیت کلی زندگی (005/0p<)، رضایت از سلامت (001/0p<)، رضایت از خواب (018/0p<)و رضایت از محیط منزل (04/0p<)وجود داشت.نتیجه گیریکیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرن در گروه برخوردار از پی گیری در منزل بالاتر از گروه بدون پی گیری در منزل بود.
کلید واژگان: پیگیری در منزل, کیفیت زندگی, اسکیزوفرنی -
زمینه و هدفافسردگی پس از زایمان نوعی اختلال روانی محسوب می شود که عوامل روانی- اجتماعی با آن ارتباط دارند. تحقیق حاضر با هدف تعیین ارتباط بین افسردگی پس از زایمان و برخی از عوارض روانی- اجتماعی وتعیین میزان افسردگی پس از زایمان در مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر رشت انجام شده است.روش کاردر این پژوهش توصیفی-همبستگی،350 زن بصورت تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه، در ارتباط با عوارض روانی- اجتماعی مادران و آزمون افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود، که به روش مصاحبه و توسط پژوهشگر تکمیل شد.یافته هانتایج تحقیق بیانگر آن است که 16% از نمونه ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا بودند، همچنین نتایج نشان دادند که بین میزان رضایت از زندگی با خانواده همسر (0/021=p)، حوادث ناگوار زندگی (p<0/0001)، سابقه بیماری روانی در خانواده (p<0/0001)، سابقه افسردگی پس از زایمان در خانواده (p=0/008)، حاملگی ناخواسته (p=0/041)، تمایل به سقط جنین (p<0/0001)، رضایت مادر از جنس نوزاد (0/034=p)، رضایت خانواده همسر از جنس نوزاد (0/005=p)، نوع ارتباط با همسر (p<0/0001)، نوع ارتباط با خانواده همسر (p<0/0001) و افسردگی پس از زایمان ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.نتیجه گیریپرستاران نقش مهمی در پیشگیری ثانویه و غربالگری زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و ارجاع سریع و مناسب این زنان به روانپزشک دارند.پرستاران باید در مورد عوامل خطرزای افسردگی پس از زایمان آگاهی داشته باشند و این اطلاعات را به مادران و خانواده هایشان منتقل نمایند.
Background and Objectivepostpartum depression is a kind of psychiatric disorder that psychosocial factors relate with it. This study was performed in order to determine relationship between postpartum depression and psychosocial effects and Determine the rate of postpartum depression in mothers visiting health-medical centers in city of Rasht.MethodIn this descriptive-correlational study, 350 women were selected in the Random cluster manner. The instruments for gathering data were two questionnaires including psychosocial effects and Edinbugh test. The reseacher completed these questionnaires through interview.ResultsThe results indicated that 16% of samples suffered from postpartum depression. The results indicated a significant correlation between the satisfaction of life and husband's relatives (p=0.021) the lifes life's unpleasant events (p< 0.0001) the psychological disorder history in family (p< 0.0001) the post partum depression history in family (p=0.008) the unwanted pregnancy (p=0.041) tendency to abortion (p< 0.0001) the satisfaction of mothers about the neonatal gendel (p=0.034) the satisfaction of husband's family about neonatal gentiv (p=0.005) the kind of communication with husband (p< 0.0001) The kind of communication with husband's family (p< 0.0001) and the postpartum depression.ConclusionNurses have important roles in secondary prevention and screening women suffering from postpartum depepression, and also in appropriate and quick refering them to psychiatrist. Nurses need to be knowledgeable about high-risk factors and share the information with mothers and their families. -
مقدمهپیری واژه ای است که برای کاستی های قابلیت زندگی با کاهش کارسازی زیست شناختی همراه با سالخوردگی بکار گرفته می شود. اختلالات عاطفی و هیجانی دسته ای از اختلالات روانی سالمندان را تشکیل می دهد، شایعترین اختلال روانی در سالمندان افسردگی است. اطلاعات آماری نشان میدهد که در حدود 20 درصد از سالمندان آمریکایی دچار افسردگی هستند، که اغلب بخوبی تشخیص داده نشده و تحت درمان مناسب قرار نمی گیرند و این عدم درمان در فرآیند زندگی سالمند اختلال ایجاد می نماید. شناخت عوامل فردی- اجتماعی و افسردگی این سالمندان می تواند کمک نماید تا پرستاران نیازهای آنان را بهتر مورد بررسی و شناخت قرار دهند و توجه بیشتری به سالمندان افسرده مبذول دارند.هدفهدف تعیین میزان افسردگی و ارتباط بین افسردگی در سالمندان با مشخصات فردی- اجتماعی آنان در شهر رشت در سال1386 است.روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بوده، که باروش نمونه گیری تصادفی در دسترس بر روی تعداد 100 نفر آزمودنی از افراد سالمند کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان انجام گردیده است. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه و مشتمل بر دو بخش بود که بخش اول مربوط به مشخصات فردی با 20 سئوال و مشخصات اجتماعی با 11 سئوال و بخش دوم آزمون استاندارد شده افسردگی DVYSS با 30سوال بود که این آزمون دو نقطه ای و در دو سطح بلی و خیر بود. امتیاز 4±5 معرف طبیعی6 ±15 معرف افسردگی خفیف و 5±23 معرف افسردگی شدید بود. در نهایت داده های این پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSSمورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.نتایجیافته ها نشان داد که3/45 درصد از واحدهای مورد پژوهش دچار افسردگی خفیف و شدید بودند و افسردگی در سالمندان با وضعیت تاهل(007/0>P)، رضایت از محل زندگی(000/0>P)، مصرف دارو(006/0>P)، در کنار همسر و فرزندان بودن(0005/0>P)، حمایت عاطفی افراد فامیل(01/0>P)،حمایت عاطفی دوستان(01/0>P)، حمایت عاطفی سایرین(04/0>P)، احساس رضایت از ارتباط(0013/0>P)، رضایت از حمایت کلی(01/0>P) ارتباط معنی دار داشت.نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان می دهد میزان قابل توجهی از سالمندان دچار افسردگی بوده و مصرف دارو، عدم رضایت از محل زندگی، تنهایی، حمایت عاطفی کم فامیل، دوستان و سایرین، عدم رضایت از ارتباط و حمایت می تواند در ایجاد افسردگی تاثیرگذار باشد.
کلید واژگان: افسردگی, سالمندی, کانون بازنشستگان -
مقدمه
افسردگی پس از زایمان نوعی اختلال روانی محسوب می شود که عوامل فردی و روانی - اجتماعی با آن ارتباط دارند.
هدفاین پژوهش یک مطالعه از نوع توصیفی همبستگی بوده و با هدف تعیین میزان افسردگی پس از زایمان و ارتباط بین افسردگی پس از زایمان و عوامل فردی و روانی - اجتماعی انجام شده است.
روش کارتعداد نمونه در این پژوهش 350 نفر بودند و از بین مادرانی که بین 8 - 6 هفته پس از زایمان خود به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی ، خوشه ای انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه ، در ارتباط با عوامل فردی و روانی - اجتماعی مادران و آزمون افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود ، که به روش مصاحبه و توسط پژوهشگر تکمیل شد.
نتایج16 در صد نمونه ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا بودند و بین افسردگی پس از زایمان و عوامل فردی اجتماعی مثل کفایت درآمد خانوار برای هزینه های زندگی (0001/0P <)، رضایت از زندگی با خانواده همسر(021/0 =P)، حوادث ناگوار زندگی (0001/0P <), سابقه بیماری روانی در خانواده (0001/0P <)، سابقه افسردگی پس از زایمان در خانواده (008/0P =)، حاملگی ناخواسته (041 /0P= )، تمایل به سقط جنین (0001/0P<)، رضایت مادر از جنس نوزاد (034 /0 P =)،رضایت خانواده همسر از جنس نوزاد (005 /0 p= )، نوع ارتباط با همسر (0001 /0P <)، نوع ارتباط با خانواده همسر (0001/0P<) و ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیری:
نتایج این تحقیق بیانگر آنست که درصد قابل توجهی (16%) از مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان بودند و برخی از عوامل فردی و روانی- اجتماعی در بروز این اختلال موثر بوده است.
کلید واژگان: : افسردگی پس از زایمان, عوامل فردی و روانی - اجتماعیIntroductionPostpartum depression is a kind of psychiatric disorder that demographic and psychosocial factors are related to it.
ObjectiveIn this descriptive – co relational study that aimed to determine the rate of postpartum depression and determine relationship between postpartum depression and demographic and psychosocial factors.
MethodsIn this study 350 women were selected through random clustering. The instrument for gathering data was two questionnaires including demographic psychosocial data and Edinburgh test. Researcher through interview completed these questionnaires.
ResultsThe result indicated that 16% of sample had postpartum depression. The results indicated a significant correlation between enough family income for expenditure (p< 0.0001) satisfied living with husband’s relatives (p= 0.021) life’s unusual events (p<0.0001) history of mental disorder in family (p<0.0001) history of post partum depression in family (p= 0.008) unwanted pregnancy (p=0.041) wanted abortion (p<0.0001) satisfaction of mothers about baby’s sex (p=0.034) satisfaction of husband’s family about baby’s sex (p=0.005) kind of communication with husband (p<0.0001) kind of communication with husband’s family (p<0. 0001) and postpartum depression . There was not a significant relationship between age, number of children, number of pregnancy and delivery, past abortion and still birth, occupation condition, marital status, kind of delivery, level of education, the numbers of members living in family, living with husband’s relative, kind of life’s unusual event, satisfied husband about baby sex, satisfied husband about mother’s job, planning for care of new born and post partum depression.
ConclusionNurses have important roles in secondary prevention by screening women with postpartum depression, and refer them appropriately and quickly to psychiatrist. Nurses need to be knowledgeable about high – risk factors and share this information with women and their families.
Keywords: post partum depression, demographic, psychosocial factors
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.