نیما معتمد
-
سابقه و هدف
دروس عملی و آزمایشگاهی در پرورش مهارت های تخصصی دانشجویان پزشکی اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه روش استفاده از لاگ بوک و روش سنتی گزارش کار، در آموزش و ارزیابی دروس میکرب شناسی عملی در دانشگاه علوم پزشکی زنجان می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی با یک گروه کنترل، ابتدا دانشجویان رشته پزشکی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. ابتدا لاگ بوک ساختارمند برای درس عملی باکتری شناسی مطابق با طرح درس و سرفصل دروس ابلاغی وزارت بهداشت طراحی شد. سپس دانشجویان گروه مداخله با تکمیل لاگ بوک مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان رضایتمندی و یادگیری دانشجویان در پایان ترم تحصیلی با استفاده آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هادر نمرات درس باکتری شناسی عملی اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه آزمون (31/2 ± 82/14) و شاهد (87/2 ± 04/15) مشاهده نشد. رضایتمندی از کاربرگ طراحی شده در حیطه های مختلف اهداف آموزشی، انگیزش، ارزشیابی و روش تدریس در سطح زیاد تا خیلی زیاد به دست آمد.
نتیجه گیریاستفاده از لاگ بوک آزمایشگاه، موجب شفاف سازی اهداف آموزشی، انسجام مطالب و اطلاعات طبقه بندی شده، ترغیب دانشجویان به جستجوی مطالب علمی مرتبط با موضوعات درسی، افزایش یادگیری فعال، تعامل بیشتر دانشجویان با استاد درس و با یکدیگر می گردد.
کلید واژگان: ارزشیابی, کاربرگ آزمایشگاه, لاگ بوک, باکتری شناسیBackground and ObjectiveLaboratory courses have a special importance in developing of medical students' Practical skills. The aim of this study was to comparison of logbook and traditional Laboratory worksheet in teaching and evaluating of Bacteriology courses in accoedance with the educational objectives.
MethodsThe students were divided into control and experimental groups. The logbook for practical courses in bacteriology was designed according to the lesson plan and course plan. Then, the students of the intervention group were evaluated by completing the logbook. Students' satisfaction and learning at the end of the semester in the two groups were compared using independent t-test.
FindingsBacteriology course scores were no statistically significant difference between the control and experimental groups (P = 0.137). Satisfactory level in all areas was high to very high.
ConclusionAccording to the analysis of the results of the satisfaction questionnaire, The use of the laboratory log book, causes clarification of educational objectives, classified information, encouraging students to search for scientific materials related to subjects, increasing active learning, and more interaction between students and teacher.
Keywords: Evaluation, Laboratory Worksheet, Log Book, Bacteriology -
زمینه و هدف
لوکمی شایع ترین بدخیمی دوران کودکی است. بطوریکه حدود یک سوم بدخیمی کودکان را شامل می شود. شایع ترین آن لوکمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) است که با اکثریت پیش سازهای لنفاوی نابالغ در خون و مغز استخوان مشخص می شود.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی توصیفی گذشته نگرتمام بیماران زیر 16سال که در طی سال های 1387 تا 1396 با تشخیص بیماری لوکمی در بخش اطفال بیمارستان آیت الله موسوی زنجان بستری شده بودند، وارد مطالعه شدند.اطلاعات لازم از پرونده بیماران اخذ شده وبا استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایجدر این مطالعه 53 بیمارکمتر از 16 سال مورد بررسی قرار گرفتند. 46 بیمار(8/86 %) مبتلابه لوکمی ALL و 7 بیمار(2/13 %) AML داشتند.29 بیمار(7/ 54 %) مبتلا به لوکمی پسر و24 بیمار(3/ 45 %) دختر بودند. بین انواع لوکمی در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت. (890/0P=) 32بیمار(3/60 %)زیر 5 سال بودند.در کودکان 1-5 سال،48 بیمار (6/90 %) ALL و5 بیمار(4/ 9 %) AML داشتند. بین انواع لوکمی بر اساس گروه های سنی تفاوت معناداری وجود نداشت(076/0P=).
نتیجه گیریشایع ترین نوع لوکمی کودکان ALLبوده که شیوع آن درزیر 5 سال ودر پسرها بیشتر از دخترها می باشد.
کلید واژگان: کودکان, لوکمی, یافته های بالینیBackground and AimLeukemia is the most common malignancy in childhood. It accounts for about one third of children's malignancy. The most common is acute lymphoblastic leukemia (ALL), which is characterized by a majority of immature lymphatic precursors in the blood and bone marrow.
Materials and MethodsIn this descriptive cross-sectional study, all patients under 16 years of age who were admitted to the pediatric ward of Ayatollah Mousavi Hospital in Zanjan between 2008 and 2017 with leukemia were included in the study. Data was obtained from patients' records and analyzed using SPSS software.
ResultsFifty three patients less than 16 years of age were enrolled in this study. Forty six patients (86.8%) had ALL and 7 patients (13.2%) had AML. Twenty nine patients (54.7%) were male and 24 patients (45.3%) were female (45.3%). There was no significant difference in types of leukemia between girls and boys (P = 0.890). Thirty two (%60/3) of patients were under 5 years of age. In children 1-5 years old, Forty eight patients (90.6%) had ALL and 5 patients (4.9%) had AML. There was no significant difference between types of leukemia based on age groups (P = 0.076)
ConclusionThe most common type of leukemia in children is ALL, with the most prevalence in boys and younger than 5 years old children.
Keywords: Children, Clinical findings, Leukemia, ALL -
زمینه و هدف
پزشکی مبتنی بر شواهد (EBM)، ادغام بهترین شواهد در دسترس از پژوهش های معتبر با تخصص و تبحر بالینی و همچنین اولویت ها و ارزش های بیماران است و به داروسازان کمک می کند تا بهترین شواهد موجود را برای پاسخ به سوالات بالینی در اختیار داشته باشند. ارزیابی میزان آگاهی و نگرش داروسازان می تواند اولین قدم برای ارتقای این عملکرد ها باشد.
روش بررسیپرسشنامه یک مطالعه که در اردن و در سال 2014 انجام شده و شامل سوالاتی در خصوص نگرش نسبت به EBM و آگاهی نسبت به اصطلاحات موجود در آن بود، تهیه شد و در اختیار داروسازان شاغل در داروخانه های استان زنجان و دانشجویان داروسازی دو سال آخر دانشگاه این استان قرار داده شد و نتایج آن بررسی شد.
یافته هامیزان مشارکت 75درصد و درصد افراد آگاه 8/66 به دست آمد. میانگین سنی افرادی که آگاهی کافی نداشتند بیشتر از افراد آگاه بود (p-value= 0.001) .1/74 درصد دانشجویان و 60 درصد فارغ التحصیلان در این مطالعه آگاهی کافی نشان دادند و اختلاف بین دو گروه معنا دار بود(p-value= 0.023). 1/84 درصد افراد شرکت کننده نگرش مثبت داشتند. اختلاف معناداری بین سطح نگرش دانشجویان و فارغ التحصیلان مشاهده نشد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه، آگاهی داروسازان و دانشجویان داروسازی استان زنجان را نسبت به اصطلاحات EBM در حد کافی نشان داد و بیان کرد که افرادی که تجربه ی بیشتری دارند آگاهی کمتری دارند. نگرش اغلب آن ها نسبت به EBM مثبت است و قرار دادن آموزش EBM در کوریکولوم آموزشی داروسازی جهت بالارفتن سطح آگاهی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: پزشکی مبتنی بر شواهد, آگاهی, نگرش, داروسازانBackground & ObjectiveEvidence-based medicine (EBM) integrates the best available evidence from authentic studies with clinical expertise and patients' values, helping pharmacists to have access to the best available evidence to respond to clinical questions. The present study aimed to assess the level of awareness and attitude of pharmacists as the initial step to improve these practices.
Materials & MethodsThe instrument used in this cross-sectional study was a questionnaire of awareness and attitudes towards EBM and its related terms (Abofarha et al., 2014). After localization, the questionnaire was provided to the pharmacists working in the pharmacies of Zanjan province and pharmacy students in the last two years of university, and the results were assessed.
ResultsThe participation rate was 75%, and 66.8% of subjects were familiar with the concept of EBM. The participants who did not have sufficient knowledge had higher mean age scores in comparison with those who did not (P=0.001). Moreover, 74.1% of students and 60% of graduates in this study showed sufficient knowledge and the difference between the two groups was significant (P= 0.023). In addition, 84.1% of the participants had a positive attitude towards EBM. Students and graduates did not significantly differ in terms of attitude.
ConclusionAs evidenced by the results of this study, pharmacists and pharmacy students in Zanjan province had a good knowledge of EBM terms. Moreover, it was found that participants with more work experience were less knowledgeable in this regard. The majority of them had positive attitudes towards EBM, and it is suggested to include EBM in the pharmacy curriculum to increase students' knowledge in this regard.
Keywords: Evidence-Based Medicine, Knowledge, Attitude, Pharmacists -
زمینه و هدف
مطالعات نشان می دهند که دانشجویان حتی پس از چندین سال حضور درکلاسهای زبان انگلیسی تمایل کمتری به تعامل در کلاس های زبان انگلیسی دارند. هدف کلی این پژوهش یافتن عوامل موثر بر تعامل به زبان انگلیسی در کلاس های پزشکی بود.
روش بررسیشرکت کنندگان در این مطالعه 252 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان بودند که در یکی از رشته های دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی مشغول به تحصیل بودند و درس زبان انگلیسی با اهداف ویژه (ESP) را می گذراندند. به منظورگردآوری داده ها از پرسشنامه تمایل به ایجاد تعامل (willingness to communicate) مکین تایر استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات لازم در قالب پرسشنامه مذکور، داده ها با استفاده از نرم افزار (20) SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هادر مدل ساختاری AMOS، متغیرهای متعددی مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها مسیرهای معناداری بین اعتماد به نفس و انگیزه و WTC در کلاس های ESP را نشان می داد. انگیزه تاثیر مثبتی بر اعتماد به نفس داشت. دسترس بودن استاد تاثیر منفی بر کمرویی، و تاثیر مثبت بر روی انگیزه تعامل در کلاس ESP را داشت. از سوی دیگر بر اساس یافته های مطابق با نمودار AMOS مسیرهای کمرویی به سمت انگیزه و اعتماد به نفس منفی بود. همه مسیرها در 0.05 معنادار بودند.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که تعامل دانشجویان به زبان انگلیسی به متغیرهای مختلفی بستگی دارد. با توجه به اینکه صحبت کردن به زبان انگلیسی و نیز ایجاد ارتباط جزمهم ترین مهارت های زبانی است، در برنامه ریزی های آموزش زبان انگلیسی توصیه می شود که اهمیت این مهارت در نظرگرفته شود. اساتید زبان باید شرایطی با اضطراب کم ایجاد کنند تا دانشجویان را به صحبت و برقراری ارتباط تشویق کنند. کمرویی و خجالتی بودن متغیر دیگری در طول مطالعه بود که تاثیر منفی بر تعامل به زبان انگلیسی داشت. نتایج این مطالعه همچنین تاکید می کند که دانشجویان با انگیزه بالا وبا اعتماد به نفس، تمایل بیشتری به شرکت در فعالیت های کلاسی و تعامل و مکالمه به زبان انگلیسی دارند. همچنین در این پژوهش مداخله استاد در کاهش اضطراب تاثیر مثبت داشت. یافته های این مطالعه مبین آن است که اساتید می توانند عامل مهمی در افزایش تعامل دانشجویان در کلاسهای زبان انگلیسی باشند.
کلید واژگان: تمایل برای تعامل به زبان انگلیسی (WTC), انگلیسی با اهداف ویژه-اضطراب- انگیزهBackground & ObjectiveIt is argued that students have less tendency to communicate in English classes even after several years of attending language courses. The general objective of this research was to find the effective factors for willingness to communicate in English across medical classes.
Materials & MethodsThe participants in this study were 252 medical students from Zanjan University of Medical Sciences who were majoring in one of the fields of dentistry, medicine and pharmacy and were taking the course of English for Specific Purposes. Macintyre’s Willingness to Communicate questionnaire was used to compile the data. After collecting the data using the questionnaire, they were processed in the statistical package. The collected data were then tabulated and analyzed via SPSS (20) and AMOS.
ResultsIn the structural model, there were significant pathways between self-confidence and motivation and WTC in ESP classes. Motivation had a positive effect on self-confidence. The teacher's immediacy, with its negative impact on shyness, increased the motivation to communicate in the ESP class. On the other hand, the paths of shyness to motivation and self-confidence were negative. All pathways were significant at 0.05.
ConclusionThe findings of this study showed that, as in the previous studies, the tendency to communicate in language classes depends on several variables. Given that communication and speaking are the most important language skills, language learning planning is recommended to consider the importance of this skill. Language teachers should create conditions with low anxiety to encourage learners to speak and communicate. Shyness was another variable during the study that had a negative effect on the WTC. The results of this study also emphasize that highly motivated learners are more likely to participate in classroom activities and communication due to their self-confidence. Also, in this study, the teacher's intervention had a positive effect on reducing anxiety. Thus, it is recommended that teachers play an important role in motivating students to communicate I ESP classes.
Keywords: Specific English, Motivation, Willingness to Communicate (WTC) -
سابقه و هدف
عوامل مختلفی در حین پروسه های دندانپزشکی باعث ایجاد آسیب به چشم دندانپزشک، پرسنل و بیماران می شوند. به دلیل حضور عوامل میکروبی در بزاق به خصوص در همه گیری بیماری هایی مثل ضروری است تا محافظت از چشم ها مورد توجه قرار گیرد. لذا هدف از این مطالعه بررسی آگاهی و عملکرد دندانپزشکان نسبت به استفاده از عینک محافظ برای پیشگیری از صدمات چشمی در دندانپزشکان، پرسنل مطب و بیماران می باشد.
مواد و روش هامطالعه توصیفی و مقطعی حاضر برروی تعداد 114 نفر از دندانپزشکان عمومی و متخصص شهر زنجان در سال 1399 انجام شد. سیوالات در دو حیطه آگاهی و عملکرد طراحی شدند و پس از بررسی پایایی و روایی پرسشنامه در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. جهت تحلیل یافته ها از آزمون های Mann-U-Withny و Kolmogorov-smirnov استفاده شد.
یافته هامیزان آگاهی دندانپزشکان در خصوص استفاده از عینک محافظ جهت پیشگیری از صدمات چشمی 28/92±60/37 و میزان عملکرد ایشان 26/93±40/48 بود و علی رغم بالا بودن آگاهی و عملکرد دندانپزشکان متخصص در این زمینه بین ایشان و دندانپزشکان عمومی تفاوت معنی داری دیده نشد. به ترتیب (0/09=P) و (0/06=P)
نتیجه گیریآگاهی دندانپزشکان متخصص در مورد استفاده از عینک محافظ و عملکرد آنها نسبت به دندانپزشکان عمومی در وضعیت بهتری بوده و نیاز به آموزش بیشتر در زمینه آگاهی در رابطه با صدمات چشمی و استفاده از عینک محافظ احساس می شود.
کلید واژگان: وسایل حفاظت شخصی, کنترل عفونت دندان پزشکیBackground and AimVarious factors cause damage to the eyes of dentists, staff and patients during dental procedures. Due to the presence of microbial agents in saliva, it is necessary to pay attention to eye protection. However, according to studies, only 62-52% of dentists use personal protective equipment. Therefore, this study aimed to evaluate the knowledge and practice of dentists regarding the use of goggles to prevent eye injuries in dentists, office staff and patients.
Material and MethodsThe present cross-sectional study was designed and performed on 114 general and specialist dentists in Zanjan in 1399. The questions were designed in two areas of knowledge and practice, and after reviewing the reliability and validity of the questionnaire were provided to the participants. Related to statistrial analyzing fo data, Mann-U-Whitney and kolmogoro-smirnov tests were approached.
ResultsFrequency of dentist’s knowledge and theire performance were 60.37±28.92 and 40.26±48.93, respectively Statistical analysis showed that despite the high knowledge and practice of specialists in all cases compared to general dentists; there was no significant difference between the two groups in the use of goggles to prevent eye injuries of dentists, office staff, patients (p> 0.05 ).
ConclusionIn general, the knowledge of specialist dentists about the use of protective glasses and their performance is better than general dentists and there is a need for further education in the field of eye injuries and the use of protective glasses.
Keywords: Personal Protective Equipment, Dental Infection Controls -
سابقه و هدف
در همه گیری بیماری کووید 19، واحد های مراقبت ویژه (ICU =Intensive Care Unit) معمولا بار سنگینی را به دلیل ازدحام بیش از حد بیماران نیازمند به بستری در بیمارستان، تحمل می کنند که می تواند به علت درگیری کبد در این بیماران باشد. این مطالعه جهت ارزیابی ارتباط بین آنزیم های کبدی در بیماران کووید 19 و نیاز به بستری در بخش مراقبت های ویژه و همچنین بررسی ارتباط آن با مدت زمان بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی تحلیلی، 622 بیمار بستری مبتلا به بیماری کووید 19 مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر از نظر طول مدت زمان بستری و بهبودی یا مرگ و رابطه آن با آنزیم های غیر نرمال کبدی بررسی شدند.
یافته هابه ترتیب، میانگین سطح AST وALT در افراد بستری در ICU 49 (43/4-54/6 :95% CI) و 29/2 (24/1-34/2 :95% CI) و در بخش عادی 42/5 (36/7-48/3 :95% CI) و 31/2 (25/8-36/6 :95% CI) بود. میانگین سطح AST و ALT به ترتیب در بیماران با بستری کمتر از 7 روز 49/4 (43/9-54/8 :95% CI) و 27 (21/6-32/3 :95% CI) و بیشتر از 7 روز بستری 41/6 (35/6-47/5 :95% CI) و 32/2 (37/3-27/1 :95% CI) بود. هیچ یک از داده های غیر نرمال بر اساس بخش و مدت بستری معنی دار نشد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه هیچ ارتباط معنی داری را بین نیاز به بستری در ICU و سطح غیر نرمال آنزیم های کبدی نشان نداد. همچنین هیچ رابطه ای بین مدت بستری در بیمارستان و شدت درگیری کبدی بر اساس بررسی آنزیم های کبدی غیر نرمال به دست نیامد.
کلید واژگان: کووید 19, کبد, بیماری عفونیBackground and ObjectiveIn the epidemic of COVID-19, intensive care units usually bear a heavy burden due to overcrowding of patients who need hospitalization, which can be due to liver involvement in these patients. This study was conducted to assess the relationship between liver enzymes in COVID-19 patients and the need for hospitalization in the intensive care unit, as well as to investigate its relationship with the length of stay in the intensive care unit.
MethodsIn this analytical cross-sectional study, 622 hospitalized patients with COVID-19 who referred to Firoozgar Hospital were investigated in terms of length of stay, recovery or death and its relationship with abnormal liver enzymes.
FindingsThe mean level of AST and ALT in people hospitalized in ICU was 49 (95% CI: 43.4-54.6) and 29.2 (95% CI: 24.1-34.2), respectively, and it was 42.5 (95% CI: 36.7-48.3) and 31.2 (95% CI: 25.8-36.6), respectively, in the general ward. The mean level of AST and ALT in patients hospitalized for less than 7 days was 49.4 (95% CI: 43.9-54.8) and 27 (95% CI: 21.6-32.3), respectively, and in patients hospitalized for more than 7 days was 41.6 (95% CI: 35.6-47.5) and 32.2 (95% CI: 37.3-27.1), respectively. None of the abnormal data was significant based on hospital department and length of stay.
ConclusionThe results of this study did not show any significant relationship between the need for admission to ICU and the abnormal levels of liver enzymes. Furthermore, no relationship was found between the length of stay and the severity of liver involvement based on the assessment of abnormal liver enzymes.
Keywords: COVID-19, Liver, Infectious Disease -
سابقه و هدف
کمبود روی به عنوان یک ریسک فاکتور برای پیامدهای نامطلوب بارداری مطرح شده است. از آنجایی که مقابله با کمبود روی یک روش آسان و کم هزینه است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط روی مایع آمنیوتیک و پلاسمای مادر در سه ماهه دوم و بیومارکرهای سه ماهه اول و دوم با پیامدهای بارداری انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 102 مادر باردار کاندید آمنیوسنتز در بیمارستان موسوی زنجان در سال 1397 با نمونه گیری در دسترس انجام شد. خانم هایی که نتیجه آمنیوسنتز نرمال داشتند تا زمان زایمان از نظر پیامدهای نامطلوب بارداری (بروز پره اکلامپسی، تاخیر رشد داخل رحمی، زایمان زودرس، مرگ جنین و وزن کم هنگام تولد) مورد پیگیری قرار گرفتند و در دو گروه دچار پیامد نامطلوب بارداری (گروه اول) و بدون پیامد نامطلوب بارداری (گروه دوم) از نظر میزان روی در پلاسما و مایع آمنیوتیک مقایسه شدند.
یافته هامیزان روی پلاسمای مادران گروه اول (µg/dl15/88±59/53) به طور معنی داری کمتر از مادران گروه دوم (µg/dl 19/25±71/44) بود (0/02=p). با این وجود تفاوت معنی داری از نظر مقدار روی در مایع آمنیوتیک دو گروه مورد مطالعه مشاهده نشد. در این مطالعه بهترین نقطه برش به منظور تعیین افراد در معرض خطر پیامدهای نامطلوب بارداری برابر µg/dl 60/5 تعیین شد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد بین سطح پایین روی پلاسمای خون زنان باردار و پیامدهای نامطلوب ارتباطی وجود داشته باشد.
کلید واژگان: روی, آمنیوسنتز, پلاسما, پیامد بارداری, زایمان زودرس, وزن کم هنگام تولد, پره اکلامپسی, تاخیر رشد داخل رحمی, مرگ داخل رحمیBackground and ObjectiveZinc deficiency has been suggested as a risk factor for adverse pregnancy outcomes. Since dealing with zinc deficiency is an easy and inexpensive method, this study was conducted with the aim of investigating the relationship between adverse pregnancy outcomes and zinc concentration of amniotic fluid and maternal plasma in the second trimester and biomarkers of the first and second trimester.
MethodsThis cross-sectional study was conducted on 102 pregnant mothers who were candidates for amniocentesis in Mousavi Hospital in Zanjan in 2018 through convenience sampling. Women with normal amniocentesis results were followed up until delivery in terms of adverse pregnancy outcomes (incidence of preeclampsia, intrauterine growth retardation, premature delivery, fetal death, and low birth weight) and were divided into two groups with adverse pregnancy outcomes (first group) and without adverse pregnancy outcomes (second group) and were compared in terms of zinc concentration in plasma and amniotic fluid.
FindingsThe concentration of zinc in the plasma of the mothers of the first group (59.53±15.88 µg/dl) was significantly lower than that of the mothers of the second group (71.44±19.25 µg/dl) (p=0.02). However, there was no significant difference in the concentration of zinc in the amniotic fluid of the two study groups. In this study, the best cutoff point to determine people at risk of adverse pregnancy outcomes was determined to be 60.5 µg/dl.
ConclusionBased on the results of this study, there seems to be a relationship between low zinc concentration of plasma in pregnant women and adverse outcomes.
Keywords: Zinc, Amniocentesis, Plasma, Pregnancy Outcome, Premature Delivery, Low Birth Weight, Preeclampsia, Intrauterine Growth Retardation, Intrauterine Death -
مقدمه
مدیریت مناسب درد بعد از عمل باعث برطرف شدن ناراحتی بیمار، کاهش مدت بستری بیمارستانی، کاهش هزینه های بیمارستانی و افزایش رضایتمندی بیماران می شود. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی افزودن سولفات منیزیم بر روپی واکایین 25/0 % در بلوک صفحه شکم عرضی (TAP) تحت هدایت سونوگرافی در بی دردی پس از عمل جراحی آپاندکتومی باز انجام شد.
مواد و روش هااین کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور بر روی 50 بیمار تحت عمل جراحی آپاندکتومی باز در سال 1399-1398 انجام شد. بلوک صفحه عرضی شکم در تمام بیماران و بلافاصله بعد از اتمام جراحی و قبل از اکستیوباسیون تحت هدایت سونوگرافی انجام شد. در گروه مداخله، سولفات منیزیوم (250 میلی گرم) و در گروه کنترل، نرمال سالین (5/0 میلی لیتر) به داروی بی حسی روپی واکایین 25/0% اضافه شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس آنالوگ دیداری بود. بیماران در ریکاوری و در ساعات 6، 12 و 24 بعد از عمل از نظر شدت درد و نیاز به مخدر بررسی شدند. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافته هامیانگین نمره درد در هیچ یک از مقاطع زمانی بعد از عمل جراحی و همچنین، میزان نیاز به مخدر در دو گروه اختلاف آماری معناداری نداشت (P> 0.05).
بحث و نتیجه گیریافزودن سولفات منیزیوم موجب کسب نمرات درد پایین تر و نیاز به مخدر کمتر شد؛ اما، نتوانست تاثیر معناداری در افزایش مدت بی دردی داشته باشد؛ لذا، مطالعات گسترده تر با دوزهای بیشتر و یا ترکیب با سایر داروها پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: سولفات منیزیوم, روپی واکائین, بلوک صفحه ی عرضی شکم, بی دردی, آپاندکتو میIntroductionProper management of postoperative pain relieves the patient’s discomfort, reduces the length of hospitalization, reduces hospital costs, and increases patient satisfaction. This study was aimed to determine the efficacy of adding magnesium sulfate to ropivacaine 0.25% in transverse abdominis plane (TAP) block under ultrasound guidance on analgesia after open appendectomy.
Methods and MaterialsThis double-blind randomized clinical trial was performed on 50 patients undergoing an open appendectomy. Transverse abdominis plane block under ultrasound guidance was performed immediately after surgery and before extubation in all patients. Magnesium sulfate (250 mg) and normal saline (0.5 ml) were added to the anesthetic drug ropivacaine 0.25% in the intervention group (RM) and control group (RN) respectively. Data collection tools included a demographic information questionnaire and a Visual Analog Scale (VAS). Patients were assessed in terms of pain intensity and their need for opioids at PACU (post-anesthesia care unit) in the hours of 6, 12 and 24 after surgery. Data analysis was performed using SPSS software version 16.
ResultsThere were no significant differences in the mean pain score in none of the time periods after surgery as well as the need for opioids in the two groups (P-value> 0.05).
Discussion and ConclusionThe addition of magnesium sulfate resulted in lower pain scores and less need for opioids. However, it could not have a significant effect on increasing the duration of analgesia. Therefore, more extensive studies are recommended with higher doses or in combination with other drugs.
Keywords: Magnesium Sulfate, Ropivacaine, Transverse Abdominis Plane Block, Analgesia, Appendectomy -
مقدمه
پارگی زودرس کیسه آب از مشکلات شایع مامایی است که تشخیص صحیح آن امری ضروری در روند درمان و پیشگیری پیامدهای نامطلوب بارداری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی صحت تشخیصی کراتینین و گنادوتروپین (βHCG) ترشحات موکوس سرویکس در شناسایی آبریزش زنان باردار انجام شد.
روش کاراین مطالعه آینده نگر در سال 96-1367 بر روی 150 زنان باردار 37-24 هفته مشکوک به PPROM انجام گرفت. افراد در دو گروه کیسه آب پاره (تست پولینگ و فرن هر دو مثبت) و گروه کنترل (تست پولینگ و فرن هر دو منفی و AFI نرمال) قرار گرفتند. جهت اندازه گیری میزان کراتینین از روش Automated Analyzer و با دستگاه Prestige و برای اندازه گیری میزان βHCG از روش Chemi-luminescence Signal Band و با دستگاه Abbott استفاده شد. با استفاده از منحنی راک، نقطه برش و صحت تشخیصی برای دو تست اندازه گیری شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافته هادر تشخیص پارگی کیسه آب بیشترین حساسیت و ویژگی کراتینین در نقطه برش 135/0 و برای βHCG در نقطه برش 78/26 به دست آمد که حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی و دقت کلی برای کراتینین به ترتیب 7/91%، 1/56%، 75/39%، 52/95% و 66/64% با میزان توافق 33/0 (001/0>p) و برای βHCG برابر با 3/58%، 2/63%، 33/33%، 75/82% و 62% با میزان توافق 171/0 (023/0=p) به دست آمد.
نتیجه گیریحساسیت و قدرت تشخیصی کراتینین در زنان پره ترم بالاتر از βHCG بود. قیمت مناسب، سادگی و ایمنی از مزایای هر دو روش است. صحت تشخیصی به دست آمده در این مطالعه پایین بود، ولی با توجه محدود بودن مطالعات در افراد پره ترم، نمی توان استفاده بالینی از این مارکرها را رد یا توصیه کرد؛ لذا مطالعات وسیع تری پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: حساسیت و ویژگی, کراتینین, گنادوتروپین, موکوس سرویکس, PPROMIntroductionPremature Rupture of Membranes (PROM) is one of the common problems of midwifery, which its early diagnosis is essential in the process of treatment and prevention of pregnancy adverse outcomes. Therefore, this study was performed with aim to evaluate the diagnostic accuracy of Creatinine and human chorionic Gonadotropin (HCG) test of cervical mucusdischarge to diagnose PROM in pregnant women.
MethodsThis prospective study was conducted in 2017-2018 on 150 pregnant women with gestational age of 24 to 37 weeks and suspected to PROM. The subjects were divided into two groups of Rupture Membranes (Pooling and Fern test both of them were positive) and control group (Pooling and Fern test both of them were negative and AFI was normal). Creatinine was measured with Automated Analyzer method (Prestige device) and βHCG with Chemi-luminescence Signal Band method (Abbott device). Cut-off point and diagnostic accuracy were measured for two tests by rock curve. P-value<0.05 was considered statistically significant.
ResultsThe highest sensitivity and specificity for creatinine in the diagnosis of PPROM was obtained at cut-off point 0.135 and for βHCG at cut-off point 26.78, with sensitivity of 91.7% and specificity 56.1%, and positive predictive value of 39.75% and negative predictive value of 95.52% and overall accuracy was 64.66% and the agreement rate was 0.33 (P <0.001). For βHCG, the sensitivity 58.3% and specificity 63.2%, and positive predictive value 33.33%, and negative predictive value of 82.75% and overall accuracy was 62% and the agreement rate was 0.171 (P=0.023).
ConclusionThe sensitivity and diagnostic power of Creatinine in preterm women was higher than βHCG. Reasonable price, simplicity, and safety are the advantages of both methods. The diagnostic accuracy obtained in this study was low, but due to the limited studies in preterm patients, the clinical use of these markers cannot be recommended or rejected; therefore, more studies are suggested.
Keywords: Cervical Mucus, Creatinine, Gonadotropin, PPROM, Sensitivity, Specificity -
مقدمه
تشخیص پنوماتیزاسیون در مفصل گیجگاهی فکی مهم می باشد؛ زیرا ممکن است گسترش آسیب ها به درون مفصل را تسهیل کرده و جراحی مفصل گیجگاهی فکی را پیچیده کند. هدف از این مطالعه؛ ارزیابی فراوانی و ویژگی پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی و حفره گلنویید در تصاویر پانورامیک و CBCT بود.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی تصاویر پانورامیک و CBCTموجود در آرشیو یک مرکز تخصصی رادیولوژی فک و صورت در زنجان (99-1396) انجام شد. تصاویر CBCT و پانورامیک 220 بیمار انتخاب شدند. حضور پنوماتیزاسیون در برجستگی مفصلی و حفره گلنویید ثبت گردید. فراوانی پنوماتیزاسیون بر اساس جنس، سن، تعداد حفره و سمت درگیر تعیینشد. داده هاتوسط SPSSبا ویرایش 22 بااستفادهازآزمون کای - اسکویرمورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت (05/0>p).
یافته هادر تصاویر پانورامیک و CBCT، فراوانی پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی به ترتیب 3/7٪ و 5/19٪ و فراوانی پنوماتیزاسیون حفره گلنویید به ترتیب 4/11٪ و 35٪بود. فراوانی پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی و حفره گلنویید در زنها بالاتر از مردها و در افراد زیر 40 سال بالاتر از افراد بالای 40 سال بود. برای هر دو پنوماتیزاسیون، موارد یک طرفه بالاتر از موارد دو طرفه بود. شایعترین نوع در موارد پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی تک- حفره و در موارد پنوماتیزاسیون حفره گلنویید چند- حفره بود.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی و حفره گلنویید در جمعیت مورد مطالعه فراوانی نسبتا بالایی داشته و دقت تصاویر CBCT نسبت به پانورامیک در تشخیص پنوماتیزاسیون برجستگی مفصلی و حفره گلنویید بالاتر می باشد.
کلید واژگان: حفره گلنوئید, مفصل گیجگاهی فکی, توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطیIntroductionThe diagnosis of pneumatization nearby the temporomandibular joint (TMJ) is of utmost importance since it may facilitate the spread of pathologies into the joint and complicate TMJ surgery. The present study aimed to assess the prevalence and characteristics of pneumatized articular tubercle (PAT) and glenoid fossa (PGF) in panoramic radiography and cone-beam computed tomography (CBCT).
Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on panoramic and CBCT images in the archives of a specialized center for maxillofacial radiology in Zanjan, Iran, within 2017-2020. Panoramic and CBCT images of 220 patients were selected.The presence of pneumatization was recorded at the articular eminence and the glenoid fossa. The prevalence of pneumatization was determined by gender, age, location, and laterality. Data were analyzed in SPSS software (version 22) using the chi-square test (p < 0.05).
ResultsIn panoramic and CBCT images, the prevalence rates of PAT were 7.3% and 19.5%, and the prevalence rates of PGF were obtained at 11.4% and 35%s, respectively. The frequency of PAT and PGF was higher in females and subjects younger than 40 years, as compared to males and older cases. Unilateral cases were higher than bilateral cases for both pneumatizations. The most prevalent type was unilocular in PAT cases and multilocular in PGF cases.
ConclusionAs evidenced by the obtained results, PAT and PGF were relatively common in the study population. Furthermore, PAT and PGF can be examined more accurately on CBCT images, as compared to panoramic radiographs.
Keywords: Glenoid cavity, Temporomandibular joint, Cone-beam computed tomography -
اهداف
این مطالعه برای ارزیابی پاسخ حساسیت پوستی در اثر تماس با محلول نیاسین در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا وگروه کنترل سالم برای بررسی صحت استفاده از این تست در کمک به تشخیص و غربالگری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع ارزیابی تست های تشخیصی است که در سال 1397 در شهرستان زنجان انجام شد. افراد شرکت کننده در این مطالعه شامل 157 نفر بیمار شناسایی شده مبتلا به اسکیزوفرنیا بودند که اساتید روان پزشکی آن ها را معرفی کرده بودند و همچنین 33 نفر در قالب گروه کنترل غیربیمار وارد مطالعه شدند. با توجه به معیارهای خروج از 157 بیمار تنها 36 نفر وارد مطالعه شدند. کارشناسان غیرمطلع از وضعیت بیمار آزمون حساسیت به نیاسین را با استفاده از محلول متیل نیکونینات (شرکت سیگما آلدریچ با خلوص بالای 99 درصد) با غلظت های گوناگون 0/1، 0/01 و 0/001 مول و به طور جداگانه با در نظر گرفتن بازه های زمانی متفاوت (10،5، 15 و20 دقیقه) انجام دادند. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی محاسبه و گزارش شد.
یافته هادر 10 دقیقه ، بالاترین دقت آزمون هنگام استفاده از محلول نیاسین0/001 میلی متر گزارش شد (حساسیت = 94 درصد، ویژگی =50 درصد، PPV = 51درصد، و NPV = 94 درصد)؛ در 15 دقیقه، بالاترین دقت آزمون در غلظت 0/01 مشاهده شد (حساسیت = 52 درصد، ویژگی = 77 درصد،79 = PPV درصد، NPV = 77درصد).
نتیجه گیریپاسخ واکنشی پوست در برابر نیاسین در میان افراد دارای تشخیص اسکیزوفرنیا ضعیف و یا خنثی شده است. بنابراین، استفاده از این ماده یک بیومارکر تکمیلی در کمک به تشخیص و غربالگری اسکیزوفرنیا و زمینه مناسبی برای کارهای تحقیقی است.
کلید واژگان: اسکیزوفرنیا, نیاسین, حساسیت, ویژگی, ارزش پیش بینی کنندگی تستObjectivesThis study aims to investigate niacin sensitivity in schizophrenia patients compared to healthy people and examine the accuracy of niacin skin flush test in diagnosing schizophrenia.
MethodsThis diagnostic study was conducted in 2018 in Zanjan, Iran. Three niacin concentrations (0.001 M, 0.01 M, and 0.1 M) was first applied topically to the skin of 36 schizophrenia patients and 33 healthy controls. Flush responses were evaluated at 10 and 15 min after application. Sensitivity, specificity, Positive Predictive Value (PPV), and Negative Predictive Value (NPV) of the test were measured for each niacin concentration and evaluation time.
ResultsAt 10 min, the highest test accuracy was reported when 0.001 M niacin solution was used (Sensitivity=94%, specificity=50%, PPV= 51%, and NPV= 94%). At 15 min, the highest test accuracy was observed at 0.01 concentration (Sensitivity=52%, specificity=92%, PPV=79%, and NPV=77%).
ConclusionFlush responses to niacin is more impaired in patients with schizophrenia. Therefore, niacin can be considered as a biological marker of schizophrenia and can be used for its diagnosis.
Keywords: Schizophrenia, Niacin, Sensitivity, Specificity, Predictive Value -
مقدمه
کیفیت زندگی (QOL) در بیماران سرطانی بیش از زنده بودن مهم است. در انواع سرطان ها به دلیل بیماری ، دوره درمان و همچنین عارضه درمان ها ، QOL بیماران به طور مستقیم و غیر مستقیم تغییر می کند. بنابراین یافتن راهی برای بهبود کیفیت کیفیت بیماران سرطانی یکی از اولویت های سیستم بهداشتی ما است. یک راه موثر بهبود حس انسجام (SOC) است که یکی از ملفه های پزشکی سالتوژنیک است. در این تحقیق می خواهیم در یک بررسی منظم بدانیم SOC چه تاثیری بر QOL در بیماران سرطانی دارد.روش ها و
موادهدف ما این بود که یک بررسی منظم انجام دهیم ، بنابراین در استراتژی جستجوی ادبیات خود ، ما در برخی از پایگاه های داده مانند pubmed ، scopus ، cochrane ، وب علم و Embase جستجو کردیم. سپس ما مطالعات مناسب را در زمینه عنوان ، معیارهای ورود و انصراف و علامت آنها در معیارهای برنامه ارزیابی ارزیابی انتقادی (CASP) انتخاب می کنیم. 8 مطالعه برای مطالعه ما باقی مانده است. سپس داده ها را استخراج کرده و نتایج را ترکیب می کنیم.
یافته هادر این بررسی ، در بیشتر مطالعات ارتباط قوی بین SOC و QOL وجود دارد ، اما برخی از عوامل مخدوش کننده مانند سن ، مرحله سرطان ،... می توانند درجه این ارتباط را افزایش یا کاهش دهند. تفاوت بین انواع سوالات در پرسشنامه های مختلف شاید این تفاوت ها را ایجاد کند.
نتیجه گیریدر کنار هم ، یک همبستگی متوسطی بین SOC و QOL وجود دارد و برخی از عوامل دیگر می توانند بر روی هر دو متغیر ما تاثیر بگذارند. SOC می تواند مقطعی را تغییر دهد ، بنابراین ، ما باید تحقیقات بیشتری انجام دهیم تا عواملی را که می تواند SOC را بهبود بخشد ، پیدا کنیم بیماران سرطانی
کلید واژگان: کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی, کیفیت زندگی, سرطان, احساس انسجام, نئوپلاسمIntroductionQuality of life (QOL) in cancer patients is more important than only being alive. In all types of the cancers because of disease, course of treatment and also complication of treatments, directly and indirectly patients’ QOL will change. So finding a way to improve QOL of cancer patients is one of the priority of our health system. One effective way is improvement of sense of coherence (SOC) which is one of the component of salthogenic medicine. In this research we want to know how much influence SOC has on QOL in cancer patients, in a systematic review.Methods and material: We aimed to do a systematic review so in our literature search strategy, we searched in some databases, such as pubmed, scopus, cochrane, web of science and Embase. Then appropriate studies in title, inclusion and exclusion criteria, were selected and their mark in Critical Appraisal Skills Program (CASP) criteria. 8 studies remained for us for our study. Then we extract the data and synthesis the results.
ResultsIn this review, in most of the studies there was a strong association between SOC and QOL, but some confounders such as age, stage of cancer,… can increase or decrease the degree of this association. The differences between the kinds of questions in different questionnaires maybe made these differences.
ConclusionTaken together, there is a moderate correlation between SOC and QOL and some another factors can have effect on both of our variables .SOC can change cross sectional, so, we should do more research to find the factors that can improve the SOC in cancer patients.
Keywords: Health related quality of life, Quality of Life, cancer, Sense of Coherence -
زمینه و هدف
یکی از مهمترین عوامل فردی که بر پذیرش و اثرگذاری یادگیری سیار تاثیر می گذارد، آمادگی است. این مطالعه با هدف تعیین میزان آمادگی یادگیری سیار در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 1397-1398 انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه ی توصیفی- مقطعی، از مجموع 355 نفر دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 1397-1398 که به روش سرشماری انتخاب شدند، 279 نفر با درصد پاسخ 6/78 % پرسشنامه را تکمیل نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات ترجمه پرسشنامه استاندارد آمادگی یادگیری سیار بود که پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد.
یافته هامیانگین و انحراف معیار آمادگی یادگیری سیار دانشجویان در هر سه حیطه خودکارآمدی 71/0±89/3، حیطه خوش بینی 71/0±82/3 و حیطه یادگیری خودراهبر 81/0±57/3 بدست آمد. به طور کلی میزان آمادگی یادگیری سیار دانشجویان با میانگین و انحراف معیار65/0±80/3 بدست آمد.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد به طور کلی میزان آمادگی یادگیری سیار دانشجویان بالاتر از حد متوسط است و عموما نگرش مثبتی نسبت به یادگیری سیار در بین دانشجویان دندانپزشکی وجود دارد بر این اساس می توان در جهت ارتقا آموزش دانشجویان از فناوری یادگیری سیار کمک گرفت.
کلید واژگان: یادگیری سیار, آموزش, آمادگی, دندانپزشکیBackgroundone of the most important individual factors that affect the acceptance and effectiveness of mobile learning is readiness. The aim of this study is to assess the Mobile Learning Readiness in dental students of Zanjan University of Medical Sciences in 2018-2019.
MethodsIn this descriptive crosssectional study, a total of 355 dental students at Zanjan University of Medical Sciences completed 279 questionnaires. Data were collected using the standard translated version of Mobile Learning Readiness (MLR) questionnaire after determination of its validity and reliability. SPSS software was used for data analysis.
ResultsThe mean(±standard deviation) score of mobile learning readiness in three dimentions of self-efficacy, optimism, self directed learning were 3.89±0.71, 3.82±0.71 and 3.57±0.81, respectively. Total mean (±standard deviation) score of mobile learning readiness was 3.80±0.65.
ConclusionThe results of this study showed that Level of Mobie learning readiness was higher than moderate and there is a positive attitude toward mobile learning in dental students. Mobile learning technology is very useful to enhance education of students.
Keywords: mobile learning, education, readiness, dentistry -
زمینه وهدفدرحال حاضر شایع ترین علت مرگ ومیر در اغلب جوامع، بیماری های عروق کرونر می باشد که سکته قلبی حاد نماد کشنده آن است. تشخیص و شروع درمان زودرس بیشترین تاثیر را بر بقای این بیماران دارد. اما تشخیص سکته قلبی حاد مخصوصا در بیماران مسن بدلیل تظاهرات آتیپیک چالش برانگیز است. از آنجا که بخش زیادی از مرگ و میرها بدلیل عدم آگاهی از علائم و تاخیر در مراجعه و نیز تشخیص می باشد لذا این مطالعه با هدف تعیین تظاهرات بالینی سکته حاد قلبی در بیماران سالمند و بیماران غیرسالمند انجام شده است.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی تحلیلی 65 بیمار سالمند و 65 بیمار غیرسالمند بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان آیت الله موسوی زنجان بدنبال سکته قلبی حاد مورد مطالعه قرار گرفتند. چک لیستی شامل اطلاعات دموگرافیک، انتروپومتریک و علایم بالینی بیماران تکمیل گردید. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر سالمندان فراوانی دردهای آتیپیک 3/39 درصد و فقدان درد 3/14 درصد بود و این اعداد برای بیماران غیرسالمند بترتیب 6/15 و 3/6 درصد بود(P-value=0.02). فراوانی درد های آتیپیک در زنان سالمند به طور معناداری بیشتر از مردان سالمند بود(P-value=0.057). همچنین فراوانی درد های آتیپیک در سالمندان و نیز غیرسالمندان دیابتی بیشتر از بیماران غیردیابتی بود.نتیجه گیریشیوع درد های آتیپیک و یا فقدان درد قفسه سینه در زنان نسبت به مردان، در سالمندان نسبت به غیرسالمندان و نیز در بیماران دیابتی نسبت به بیماران غیردیابتی بیشتر است.کلید واژگان: سکته قلبی حاد, تظاهرات بالینی, سالمند, غیرسالمندBackground and ObjectiveCoronary artery disease is the main cause of death in most societies, which is fatal symbol of acute myocardial infarction. Early diagnosis and treatment of this disease is the greatest impact on survival. But the diagnosis of acute myocardial infarction has always been a challenge, particularly in elderly patients due to atypical manifestation. Since a large proportion of deaths is due to unawareness of the symptoms and delay in diagnosis Therefore, this study have been done to determine the clinical manifestation of acute myocardial infarction in elderly and non-elderly patients.Material and MethodsIn this cross-sectional study of 65 elderly patients and 65 non-elderly patients were studied who had been hospitalized in the coronary care unit Ayatollah Mousavi Hospital of Zanjan after acute myocardial infarction. Checklist includes demographic, anthropometric and clinical symptoms were completed. The data were analyzed using the software SPSS23.ResultsIn elderly patient, the frequency of atypical chest pain is 39.3% and absence of pain is 14.3%. This results for non-elderly patient is 15.6% and 6.3%, respectively (P-value=0.02). The frequency of atypical pain in elderly women is more than elderly men, significantly (P-value=0.057). The frequency of atypical pain in the diabetic elderly and non-elderly patients is more than non-diabetic patients.ConclusionThe prevalence of atypical pain or absence of chest pain is more in women than in men, the elderly compared to non-elderly and in patients with diabetes than in non-diabetic patients.Keywords: Acute Myocardial Infarction, Clinical Manifestation, Elderly, Non-Elderly
-
زمینه و هدف
بررسی رضایتمندی دانشجویان از کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه می تواند تا حدودی شکاف بین انتظارات آنان با وضعیت موجود را نشان دهد. لذا این مطالعه به منظور تعیین شکاف کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان دستیاری دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 96-97 انجام گرفت.
روش بررسیاین مطالعه یک مطالعه ی تحلیلی-مقطعی بود. جامعه ی آماری تحقیق کلیه ی دانشجویان دستیاری دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 96-97 بودند که تعداد آن ها 188 نفر بودند که به صورت سرشماری وارد مطالعه گردیدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت خدمات آموزشی (SERVQUAL) جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی زوجی در نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد.
یافته هااز میان 188 شرکت کننده در مطالعه 106 نفر زن (56 درصد) و 82 نفر مرد (46 درصد) بودند، ازنظر سنی نیز 122 نفر زیر 35 سال (65 درصد) و 66 نفر بالای 35 سال (35 درصد) قرار داشتند. نتایج آزمون تی زوجی نیز نشان داد که بین ادراک و انتظارات دستیاران از کیفیت خدمات آموزشی در تمامی ابعاد پنج گانه خدمات شکاف منفی وجود دارد (97/1<t و 001/0=P-value) به طوری که بیشترین میزان شکاف مربوط به بعد اطمینان (43/2-) و کمترین میزان شکاف مربوط به بعد فیزیکی و ملموس (1/2-) بود.
نتیجه گیریاز دیدگاه دستیاران دانشگاه علوم پزشکی زنجان بین انتظارات از کیفیت خدمات آموزشی با وضعیت موجود شکاف منفی وجود داشت.
کلید واژگان: شکاف کیفیت, خدمات آموزشی, سروکوالBackground & ObjectiveEvaluation of satisfaction of students with educational services of universities can show the gap between their expectations and the current state. Therefore, this study aimed to determine the quality gap of educational services from the viewpoint of residency students of Zanjan University of Medical Sciences in 2017-2018.
Materials and MethodsThis analytical and cross-sectional study was performed on 188 residency students selected by census sampling. Data were collected using SERVQUAL, and data analysis was carried out by SPSS version 24 using descriptive statistics and paired t-test.
ResultsIn this study, 106 subjects (56%) were female and 82 participants (46%) were male. In terms of age, 122 individuals were below the age of 25 (65%), whereas 66 residency students were above 35 years (35%). According to paired t-test, there was a difference between expectations and perceptions of residency students from the quality of educational services and a negative service gap in five dimensions (P=0.001, t>1.97). In this regard, the highest and lowest gaps were related to the dimensions of reliable (-2.43) and physical dimension and tangible (-2.1), respectively.
ConclusionFrom the perspective of residency students of Zanjan University of Medical Sciences, there was a negative gap between expectations of quality of educational services with the current state.
Keywords: Quality gap, Educational services, SERVQUAL -
سابقه و هدفبر اساس برخی شواهد، عوامل روانی نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت سیر بیماری های قلبی دارند. اما در مورد ارتباط مستقل مشکلات روانی با بیماری های عروق کرونر یافته های متغیری وجود دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سلامت روانی و بیماری های غیرکشنده عروق کرونر می باشد.مواد و روش هامطالعه کوهورت آینده نگر بر روی 5042 نفر از جمعیت شهرستان آمل صورت گرفته است. این افراد بعد از ارزیابی از نظر سلامت روانی توسط پرسش نامه 12 GHQ- (General Health Questionnaire) بر اساس شرح حال و اطلاعات ثبت شده بیمارستانی از نظر ابتلا به بیماری کرونر قلبی به مدت متوسط 7 سال پیگیری شدند. از آزمون های independent-t-test، من ویتنی و رگرسیون لجستیک و روش تحلیل بقا استفاده شد.یافته هابیش ترین میزان مشکلات سلامت روان در جمعیت زنان، ساکنین شهری و رده سنی زیر 40 سال می باشد. شیوع مشکلات سلامت روان و بروز CHD به ترتیب 9/21 درصد و 5/4 درصد به دست آمد. با انجام تحلیل آماری نسبت خطر برای حوادث غیر کشنده برابر (95 درصد= CI، 435/1- 1/709/0) 009/1= HR، 960/0= P به دست آمد.استنتاجبر اساس یافته های این مطالعه، ارتباط معناداری بین سلامت روان با بیماری های عروق کرونر قلبی به دست نیامد. نتایج مطالعه باید با توجه به عوامل فرهنگی اجتماعی و محدودیت های روش شناسی تفسیر شود.کلید واژگان: کوهورت, سلامت روان, بیماری قلبیBackground and purposeAccording to some evidence, psychological factors play an important role in the development and progression of cardiac diseases. But there are contradictions about the independent relationship between psychological distress and coronary heart disease. Thepurposeof this study was to examine the association between mental health and non-fatal coronary heart
disease (CHD).Materials and methodsA prospective cohort study was conducted in 5042 people in Amol, Iran. General Health Questionnaire (GHQ-12) was used to measure mental health. The participants were followed up for about seven years based on history and hospital records of coronary heart disease. Data analysis was done applying independent t-test, Mann-Whitney, logistic regression, and survival analysis.ResultsThe highest rates of mental health problems were seen in women younger than 40 years of age living in urban areas. The prevalence of mental health problems and incidence of CHD were 21.9% and 4.5%, respectively. The hazard ratio for non-fatal CHD was 1.009 (0.709-1.435, CI= 95%, P=0.960).ConclusionThis study showed no significant correlation between mental health and CHD. But, current findings should be interpreted carefully on the basis of social factors and methodological constraints.Keywords: cohort study, mental health, coronary heart disease -
زمینه و هدفبا توجه به اینکه موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته های علوم پزشکی در ارتقای سلامت جامعه از اهمیت فراوانی برخوردار است این مطالعه به بررسی انگیزه ی پیشرفت و ارتباط آن با موفقیت تحصیلی می پردازد.روش بررسیدر این مطالعه ی مقطعی-توصیفی 148 نفر از دانشجویان دو سال آخر رشته های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 1395 به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شده و پرسشنامه ی انگیزش هرمنس را تکمیل نمودند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (p<0.05) .یافته هابر اساس نتایج این مطالعه 85% دانشجویان در فاصله ی سنی 24-26 قرار داشتند. 1/53% دانشجویان مرد و 9/46 % زن، 85 % دانشجویان مجرد و 15% متاهل بودند. 1/74% دانشجویان بدون سهمیه و9/25% با سهمیه، 4/52% خوابگاهی و6/47% غیر خوابگاهی بودند. نمرات انگیزه ی پیشرفت دانشجویان رشته ی پزشکی، داروسازی و دندان پزشکی به ترتیب 83/2، 87/2 و 86/2 بود . نتایج نشان داد دانشجویان غیرخوابگاهی از انگیزه ی بالاتری نسبت به دانشجویان خوابگاهی برخوردار هستند . همچنین بین انگیزه و نمره ی معدل علوم پایه ارتباط معنی داری وجود داشت.نتیجه گیریاز آنجایی که از بین متغیرهای دموگرافیک مورد بررسی در این مطالعه ، تنها زندگی در خوابگاه ها موجب کاهش انگیزه در دانشجویان شده بود ؛ شاید بتوان با آشناتر نمودن دانشجویان با زندگی خوابگاهی ، برگزاری جلسات مشاوره وبالا بردن امکانات مطالعه در محیط خوابگاه میزان انگیزه دانشجویان ساکن خوابگاه را افزایش داد.کلید واژگان: انگیزه ی پیشرفت, موفقیت تحصیلی, دانشجوBackground and ObjectiveConsidering the significant importance of academic achievement of medical students in the improvement of society health, this study aimed to evaluate academic motivation and its relationship with academic achievement.Materials And MethodsThis cross-sectional research was conducted on junior students in fields of medicine, dentistry and pharmacy of Zanjan University of Medical Sciences, Zanjan, Iran in 2016. Subjects were selected through convenience sampling and filled Hermans motivation questionnaire. Data analysis was performed in SPSS using Pearsons correlation coefficient and t-test (PResultsIn this research, 85% of the students were within the age range of 24-26. In total, 53.1% of students were male and 46.9% of them were female. In terms of marital status, 85% and 15% of the participants were single and married, respectively. Moreover, 74.1% of the students had a quota and 25.9% had no quota. Furthermore, 52.4% were living in dormitories and 47.6% were residing in other places. After the evaluation of the medicine, pharmacy, and dentistry students, their academic motivation score was 2.83, 2.87, and 2.86, respectively. According to the results, students residing in places other than dormitories had a higher motivation level, compared to those living in dormitories. Moreover, a significant relationship was observed between motivation and score of basic science GPA.ConclusionGiven the fact that only living in dormitories reduced motivation in students, it is recommended that counseling meetings be held to familiarize students with this type of life and facilities in dormitories be improved to increase the motivation of students residing in dormitories.Keywords: Academic Motivation, Academic Achievement, Student
-
مقدمهیکی از فاکتورهای زمینه ای استوماتیت دندانی، تشکیل پلاک بر روی پروتزهای دندانی می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر غلظتهای مختلف آب ازن دار در پاکسازی پلاک کاندیدا آلبیکنس بر روی قطعات اکریلی می باشدمواد و روش هادر این مطالعه تعداد 45 قطعه آکریلی با سوسپانسیون کاندیدا آلبیکنس آلوده گردید. سپس قطعات بطور تصادفی به 9 گروه تقسیم شد و با غلظتهای 2/0، 5/0، 1 و 2 آب ازن دار، غلظتهای 25 و 5/12 روغن ازن دار، محلول نیستاتین 100000 واحد (کنترل مثبت)، آب مقطر استریل و روغن زیتون (کنترل منفی) تیمار شد. سپس محلول حاصل از شستشوی قطعات آکریلی بر روی محیط SDA کشت داده شد و مقایسه بین گروه ها با استفاده از آزمون کروسکال-والیس و مقایسه دوبه دوی گروه ها با من ویتنی انجام شد.یافته هامیانگین تعداد کلونی های بدست آمده در غلظتهای 2/0 ، 5/0، 1 و 2 میکروگرم بر میلی لیتر محلول آبی ازن به ترتیب 24، 6/24 6/23 و 4/14 کلونی و در غلظتهای 5/12 و 25 میکروگرم بر میلی لیتر محلول روغنی ازن، صفر و 2/6 کلنی بود که در مقایسه با آب مقطر و روغن زیتون خالص (کنترل منفی) با 6/146 و 8/98 کلونی تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید (P<0/001). در همه گروه ها با افزایش غلظت ازن تعداد کلونی های مخمری کاهش یافت، هرچند روغن از ن دار اثر مهارکنندگی بهتری نسبت به محلول آبی ازن نشان داد، به طوری که روغن ازن دار با غلظت 5/12 میکروگرم بر میلی لیتر (P=1) و غلظت 25 میکروگرم بر میلی لیتر (P=0/477) در مقایسه با گروه نیستاتین تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیریمحلول آبی ازن در غلظت مناسب اثر ضدقارچی بر روی کاندیدا آلبیکنس دارد، بنابراین توصیه می شود مطالعات بالینی بیشتری در راستای استانداردسازی و تدوین دقیق راهنمای استفاده از ازن درمانی انجام شود.کلید واژگان: ازن, کاندیدا آلبیکنس, پروتز کامل دندانی, دنچر استوماتیت, ضدقارچیIntroductionThe formation of dental plaques is one of the underlying causes of denture-related stomatitis. This study was conducted to evaluate the effect of the concentration of ozonated water on the inhibition of the formation of Candida albicans plaque on the acrylic resin pieces.Materials And MethodsIn this study, 45 resin acrylic plates were contaminated by Candida albicans suspension, which were randomly divided into nine groups. They were treated with 0.2, 0.5, 1, and 2 µg/ml of ozonated water, 25 and 12.5 µg/ml of ozonized oil, 100,000 units of nystatin (positive control), distilled water, and olive oil (negative control). Thereafter, the solution obtained from rinsing the pieces was cultured in Sabouraud Dextrose Agar and the mean number of the colonies was Mann-Whitney U and kruskal-wallis tests were for statistical analysis.ResultsThe mean number of the colonies obtained at the concentrations of 0.2, 0.5, 1, and 2 μg/ml of ozonated water was 24, 24.6, 23.6, and 14.4 colonies, respectively. Additionally, the mean number of the colonies obtained at the concentrations of 12.5 and 25 μg/ml of ozonized oil was 0 and 2 colonies, respectively. There was a significant difference between the solutions cultured in distilled water (146.6) and olive oil (98.8) in terms of the number of colonies (PConclusionAppropriate concentrations of ozonated water had an antifungal effect on Candida albicans. Therefore, further clinical studies are recommended to standardize and elaborate the guidelines for using ozone therapy.Keywords: Ozone, Candida albicans, complete denture, Denture-related stomatitis, Antifungal
-
زمینه و هدفرفتار های بزهکارانه ی نوجوانان یکی از نگرانی های عمده جوامع، خانواده ها و نهادهای اجتماعی است، لذا بررسی جامع و چند مولفه ای آن می تواند راهگشای مداخلات موثر در این زمینه باشد. در نتیجه این مطالعه به بررسی رابطه ی عوامل شخصیتی، تنظیم هیجان، شناخت های ضد اجتماعی، سلامت روان و حیطه های زندگی با رفتارهای بزهکارانه ی نوجوانان پرداخته است.روش بررسیطی مطالعه ی توصیفی مقطعی با طرح همبستگی از جامعه دانش آموزان پسر دوره دبیرستان شهرستان زنجان، 394 نفر از پایه های دوم، سوم و چهارم با استفاده از نمونه گیری خوشه ایدر سال تحصیلی 95-94 به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها توسط پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس تنظیم هیجان گراس و جان، پرسشنامه سلامت روان، مقیاس نظارت خانواده سینگر، پرسشنامه همنشینی با همسالان بزهکار پاسکال، پرسشنامه خودکنترلی گروسمیک، مقیاس رضایت از مدرسه اوتینگ، پرسشنامه شناخت های ضد اجتماعی والترز، پرسشنامه خطر پذیری نوجوانان ایرانی و پرسشنامه رفتار های بزهکارانه، جمع آوری و با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد.یافته هایافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نشان دادند که رفتار های بزهکارانه با متغیر های خودکنترلی (001/0>P)، همنشینی با همسالان بزهکار (001/0>P)، شناخت های ضد اجتماعی (001/0>P) و روان رنجور خویی (044/0P= ) رابطه مثبت و معنی دار داشت در حالی که رابطه اش با نظارت خانواده (006/0P= ) و با وجدان بودن (003/0P=) منفی و معنی دار بود.نتیجه گیریهم نشینی با همسالان بزهکار، خودکنترلی، شناخت های ضداجتماعی، نظارت خانواده، باوجدان بودن و روان رنجور خویی با رفتارهای بزهکارانه نوجوانان ارتباط مستقل دارند.کلید واژگان: عوامل شخصیتی, تنظیم هیجان, شناخت های ضد اجتماعی, سلامت روان, حیطه های زندگی, رفتارهای بزهکارانهBackground And ObjectiveDelinquent behavior of adolescents is one of the major concerns of societies, families and social institutions. Therefore, a comprehensive and multi-component analysis of this issue can lead to effective interventions. This study was an effort to find the relationship of personality factors, emotion regulation, antisocial cognition, mental health, and life fields in juvenile delinquency behaviors. Materials andMethodsIn this descriptive cross-sectional and correlational study, 394 male high school students in Zanjan, from the second, third and fourth grades were selected using the cluster sampling in the academic year 2015-2016. Data were collected using Neo Personality Questionnaire, Grass & John Emotion Scale, Mental Health Questionnaire, Singer Family Scale, Collaborating with criminal Peers by Pascal Grossmic Self-Control Questionnaire, Scale Otting school satisfaction, Walters antitrust cognitive questionnaire, Iranian adolescent risk taking questionnaire and delinquent behavior questionnaire and analyzed using the Pearson correlation coefficient and multiple regression.ResultsThe results of the multiple regression showed that delinquent behaviors had a positive and significant relationship with self-control variables (PConclusionDelinquent peers, self-control, antisocial cognition, family monitoring, conscientiousness, and neuroticism have independent relationship with juvenile delinquency behaviors.Keywords: Personality factors, Emotion regulation, Antisocial cognition, Mental health, Life domains, delinquent behaviors
-
بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان در کودکان پیش دبستانی شهر زنجان و عوامل موثر در آن در سال 1394Journal of Advances in Medical and Biomedical Research، پیاپی 114 (فروردین و اردیبهشت 1397)، صص 113 -123زمینه و هدفسلامت دهان در کیفیت زندگی موثر است. از این رو مفهوم کیفیت زندگی وابسته به دهان به موضوع مهمی در سلامت تبدیل شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی کیفیت زندگی وابسته به دهان و دندان در کودکان پیش دبستانی طراحی و انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه ی مقطعی تعداد 140 کودک به صورت نمونه های تصادفی از مراکز پیش دبستانی شهر زنجان انتخاب شدند. از پرسشنامه Early Childhood Oral Health Impact Scale(ECOHIS) به منظور ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با دهان و دندان استفاده شد. اطلاعات دموگرافیک کودکان و والدین و شاخص dmft (decayed، missing، filled teeth) نیز در کودکان تعیین شد. تاثیر متغیرهای یاد شده بر کیفیت زندگی در مدل های تک متغیره و چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هادر مجموع براساس نتایج مطالعه ی ما میانگین نمره ECOHIS برابر 13/6 ±46/22 به دست آمد. در بین متغیرهای وارد شده در مدل چند متغیره فقط dmft (737/5t= ، 710/0=b ، 001/0 P<) و تحصیلات پدر (576/2-t= ، 595/2-=b، 011/0 P=) رابطه معنی داری با کیفیت زندگی نشان داد. کودکان دارای پدر با تحصیلات دانشگاهی از بارم ECOHIS پایین تری (80/5±40/21) نسبت به کودکان با پدر با تحصیلات غیر دانشگاهی برخوردار بودند. (24/6±00/25) (سطح معنی داری 001/0). بارم های ECOHIS برای آنهایی که dmft صفر داشتند برابر 67/4±68/17، برای dmft 1 تا 4 برابر 44/5±29/19 و برای dmft بالای 4 برابر 44/5±94/24 به دست آمد (001/0P<).نتیجه گیریکیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان تنها با dmft و سطح تحصیلات پدر به طور مستقل ارتباط معنی داری را نشان داد.کلید واژگان: کیفیت زندگی, پوسیدگی دندانی, کودکان پیش دبستانی, سلامت دهان, زنجانBackground And ObjectiveDue to the numerous side effects of synthetic analgesics, attention has been paid to find new analgesic agents with fewer side effects. This study aimed to evaluate the analgesic properties of Satureja bachtiarica essential oil in mice.Materials And MethodsIn this study, eighty male NMRI mice were randomly assigned to 5 groups including a control group, groups receiving Satureja bachtiarica essential oil at doses of 25, 50 and 100 mg/kg and a group that received morphine at a dose of 10 mg/kg. After intraperitoneal injection of morphine and essential oil, pain response was determined using hot plate and tail immersion tests.ResultsIn the hot plate test, 100 mg/kg of Satureja bachtiarica essential oil showed significant analgesic effect compared with the control group but, 50 and 25 mg/kg doses of essential oil did not show any significant effect. Intraperitoneal injection of Satureja bachtiarica essential oil at a dose of 100 mg/kg increased resistance to the hot water at 0, 2, 4 and 6 minutes after the beginning of the tail immersion test (PConclusionThe results of this study showed the analgesic effect of Satureja bachtiarica essential oil on mice.Keywords: Satureja bachtiarica, NMRI mice, Hyperalgesia
-
سابقه و هدف همودیالیز، برای بیماران کلیوی که در مراحل پایانی روند بیماری هستند، روش درمانی مهمی به شمار می رود، اما آن ها را به برخی از عفونت ها به خصوص ویروس های منتقله از راه خون مستعد می کند. هدف از این تحقیق، بررسی فراوانی مارکرهای سرولوژیکی HBsAg ، anti-HBs ، anti-HCV و HIV Abدر بیماران همودیالیزی شهر زنجان بود.
مواد و روش هادر یک مطالعه توصیفی، نمونه های سرم پس از جمع آوری با استفاده از دستگاه ECL از لحاظ مارکرهای سرولوژیکی HBsAg ، anti-HBs ، anti-HCV و anti-HIVمورد سنجش قرار گرفتند و یافته ها توسط آزمون های کای دو، t و فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هافراوانی مارکرهای سرولوژیکی 3/2% HBsAg ، 3/65% HBs Ab ، 1/1% HCV Ab و0% HIV Ab به دست آمد.
نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فراوانی HBsAg در بیماران همودیالیزی نسبت به جمعیت کلی کمتر است. در این مطالعه فراوانی HBs Ab نسبت به دیگر مطالعه های انجام شده در ایران و سایر کشورها تفاوت چندانی نداشت. هم چنین فراوانی HCV Ab با جمعیت کلی کشور یکسان و فراوانی HIV Ab در مقایسه با سایر مطالعه های انجام شده در وضعیت مشابهی قرار داشت.کلید واژگان: هپاتیت B, هپاتیت C, HIV, همودیالیزBackground and Objectives Hemodialysis is a major method of treatment for the patients of end-stage renal disease (ESRD). It so disposes them to some infections, specially blood born viruses. The aim of this study was to investigate the prevalence of serological markers for HBsAg, anti-HBs, anti-HCV and HIV Ab in hemodialysis patients in Zanjan city.
Materials and Methods After 10 ml blood samples were used for detection of markers for hepatitis B surface antigen (HBsAg), hepatitis B surface antibody (HBs Ab), antibody to HCV (anti-HCV), HIV antibody by ECL. Data were analyzed by c2, t test and fisher exact test.
Results Positive HBsAg was found in .2.3%, HBs Ab 65.3% and HCV Ab 1.1% of cases. HIV Ab cases were negative in these patients.
Conclusions The prevalence of HBsAg in hemodialysis patients has been reported to be lower than in the general population. In this study, the prevalence of HBs Ab compared to other studies in Iran and other countries is not much different. The results show that the prevalence of HCV Ab in hemodialysis patients is the same with the general population and the prevalence of HIV Ab in this study is similar to the result recent studies.Keywords: Hepatitis B, Hepatitic C, HIV, Hemodialysis -
زمینه و هدفشیوع افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان دندانپزشکی از مشکلات مهم می باشد. با توجه به عوارض زیاد اختلالات روانی در دانشجویان، تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 95-94 انجام شد.روش بررسیاین تحقیق با طراحی توصیفی-مقطعی بر روی 149 نفر از دانشجویان دندانپزشکی انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی و نحوه تکمیل اطلاعات، پرسش نامه بود. در این تحقیق برای بررسی میزان افسردگی، اضطراب و استرس از پرسش نامه (DASS-21) -Depression Anxiety Stress Scale و برای بررسی عوامل استرس زا از پرسش نامهDES)) Dental Enviornmental Stressorsمحقق ساخته استفاده شد. یافته ها توسط آزمون های آماری t-test مستقل و ANOVA مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.یافته هاتحقیق حاضر نشان داد که دانشجویان دندانپزشکی میزان افسردگی، اضطراب و استرس را به ترتیب 5/31%، 3/40% و 6/41% با شدت های مختلف داشتند. میزان افسردگی، اضطراب و استرس از نظر جنسیت و محل سکونت تفاوت آماری معناداری نداشتند (05/0p >). میزان افسردگی و استرس از نظر مقطع تحصیلی تفاوت آماری معناداری داشتند (05/0p <). مهم ترین عوامل استرس زا نیز از دیدگاه دانشجویان در بعد آموزشی، ترس از افتادن در امتحانات (57%)، در بعد بالینی، مسوولیت درمان بیمار و عدم آسیب به بیمار (2/36%) و در بعد خارج از محیط دانشکده، دوری از خانواده (5/37%)، گزارش شد.نتیجه گیریبا توجه به شیوع افسردگی، اضطراب و استرس ذکر شده و عوامل استرس زای موجود، توصیه می شود مسوولین محترم در جهت کم کردن این عوامل تلاش کنند و محیط بهتری برای تحصیل دانشجویان فراهم کنند.کلید واژگان: افسردگی, اضطراب, استرس, دانشجویان دندانپزشکیBackground And ObjectiveDepression, anxiety and stress prevalence is one the most important problems among dental students. Due to psychiatric side effects among students, this study was conducted to determine the rate of depression, anxiety and stress in dental students of Zanjan University of Medical Science in academic year of 2015-2016.
Material andMethodsThis study with designing of cross sectional-description was done on 149 dental students. Sampling was done randomly and data were completed by questionnaires. In this research questionnaire DASS21 was used for investigating rate of depression, anxiety and stress and questionnaires DESQ was used for investigating stress source factors. Results were analyzed statistically by independent t-test and ANOVA.ResultsThe present study showed that dental students had depression, anxiety and stress rates of 31.5%, 40.3% and 41.6%, respectively. There was no significant difference between depression, anxiety and stress in terms of gender and place of residence (p> 0.05). There was a significant difference between depression and stress level in terms of educational level (p ≤ 0.05). The most important stress source factors from students point of view were as follows: In educational field was fear of failing (57%), in clinical field was responsibilities for comprehensive patient care (36.2%), and in outside of university was living far from family (37.5%)ConclusionRegarding the prevalence of depression, anxiety and stress mentioned and the stressors present, it is recommended that authorities endeavor to decrease these factors and prepare a better educational atmosphere for students.Keywords: Depression, Anxiety, Stress, Dental Students -
Background And ObjectiveAbout 350 million people are hepatitis B virus carriers worldwide. During the convalescent phase of infection, anti-HBc appears in patients blood and remains positive until the end of life. During the suppression of immune system by chemotherapy, immune system status to HBV infection will change. Reactivation of HBV followed by chemotherapy regimen is a common event that occurs in 21-35% of HBsAg carrier and has a high mortality rate despite antiviral therapy. Immune suppression followed by chemotherapy leads to reactivation of HBV. The aim of this study was to evaluate the prevalence of anti-HBc among patients with solid tumor and undergoing chemotherapy in zanjan province.
Material andMethodsTo examine the prevalence of anti-HBc in patients undergoing chemotherapy, 384 blood sample were collected from oncology and chemotherapy ward of Valiasr hospital. Serum samples were provided and isolated anti-HBc ELISA were performed on samples.ResultsIn this study, 384 serum samples, with an average age of 36/56 years (204 males and 180 females) were studied. A total of 89 samples (17/23%) were positive for anti-HBc marker.ConclusionThe results suggest that demographic study of patients with solid tumor for serological marker of anti-HBc to identify past or present infection with the hepatitis B patients before beginning chemotherapy is necessary.Keywords: Hepatitis B virus_Chemotherapy_solid tumor_anti_HBC -
BackgroundObesity may lead to various morbidity including liver diseases. The present study was done to determine which obesity indices, including body mass index (BMI), waist circumference (WC), waist to hip ratio (WHR), and waist to height ratio (WHtR) have the stronger association with rising levels of alanine aminotransferase (ALT).
Material andMethodsOf 6143 subjects aged ≥ 10 years of a cohort study in northern Iran, the data of 5052 subjects were analyzed. We performed multivariate logistic regression analyses for data of men and women, separately. In multivariate analyses the obesity measures were separately included in model in addition to other potential confounders. A high value of ALT was considered as outcome. The capability of obesity indices to discriminate an elevated level of ALT was evaluated using receiver operating characteristic (ROC).ResultsBased on our results, men and women with obesity showed significantly higher values of liver enzymes for all obesity indices. In multivariate analysis, while WHtR showed the strongest association with a high value of ALT in men [Wald=91.44; OR=3.348, 95%CI (2.613-4.289); PConclusionWHtR in men and WC in women have more independent association with elevated levels of ALT.Keywords: Obesity indices, Alanine aminotransferase, Non, alcoholic fatty liver disease
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.