هومن مینونژاد
-
زمینه و هدف
آسیب مچ پا از آسیب های شایع تر ورزشی است. افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی، الگوی به کارگیری عضلات و نرخ آتش عصبی عضلانی متفاوتی درمقایسه با افراد سالم دارند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات اندام تحتانی بااستفاده از واقعیت مجازی در فاز های فیدبکی و فیدفورواردی در بازیکنان بدمینتون مرد با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا حین فرود تک پا انجام شد.
روش بررسیروش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش را بدمینتونیست های 15تا18ساله تشکیل دادند که در سطح حرفه ای فعالیت داشتند. نمونه تحقیق شامل سی بدمینتونیست داوطلب واجد شرایط بود که به دو گروه پانزده نفره با و بدون بی ثباتی مچ پا تقسیم شدند. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات درشت نی قدامی و نازک نی بلند و دوقلوی خارجی در دو فاز فیدفورواردی و فیدبکی بااستفاده از واقعیت مجازی هدف مطالعه قرار گرفت. پس از بررسی نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون های تی مستقل و یومن ویتنی برای تجزیه وتحلیل داده ها با سطح معناداری 0٫05 در نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد.
یافته هانتایج آزمون تی مستقل و یومن ویتنی نشان داد، فعالیت الکترومایوگرافی در فاز فیدفورواردی بااستفاده از واقعیت مجازی در عضلات درشت نی قدامی (0٫003=p) و دوقلوی خارجی (0٫001>p) و در فاز فیدبکی بااستفاده از واقعیت مجازی در عضلات درشت نی قدامی (0٫006=p) و دوقلوی خارجی (0٫001>p) در گروه بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا درمقایسه با گروه با بی ثباتی عملکردی مچ پا، به صورت معناداری بیشتر بود؛ همچنین تفاوت معناداری در فعالیت الکترومایوگرافی عضله نازک نی بلند در فاز فیدبکی (0٫392=p) و فاز فیدفورواردی (0٫345=p) مشاهده نشد.
نتیجه گیریاستفاده از واقعیت مجازی فعالیت الکتریکی عضلات مچ پا را تغییر می دهد. در فعالیت الکترومایوگرافی عضلات درشت نی قدامی و دوقلوی خارجی هنگام استفاده از واقعیت مجازی بین ورزشکاران با و بدون بی ثباتی عملکردی تغییراتی وجود دارد که گویای تاثیر واقعیت مجازی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات مچ پا در این افراد است.
کلید واژگان: واقعیت مجازی, فعالیت الکترومایوگرافی, بی ثباتی عملکردی مچ پاBackground & ObjectivesAnkle injury is one of the most common sports and daily life injuries. Usually, in 15%–60% of cases, Functional Ankle Instability (FAI) occurs after the initial sprain of the ankle. People with FAI have different muscle recruitment patterns and neuromuscular firing rates than healthy people. The human body relies on three sensory systems to maintain balance: vision, somatosensory, and vestibular. Information obtained from weight can be united by all three systems in the central nervous system, and balance can be established. Virtual reality technology is a new way to create more visual impairment and instability. By providing unreal visual cues, virtual reality makes the central nervous system rely on somatosensory and vestibular to maintain balance. This study aims to investigate the electromyographic activity of selected lower limb muscles in feedback and feedforward phases with and without using virtual reality in male badminton players with and without FAI.
MethodsThe current research method was quasi–experimental. The statistical population of this research comprised Badminton athletes aged 15 to 18 who were playing at the professional level. Thirty Badminton players were divided into two groups with and without ankle instability, and each group included 15 subjects. The Cumberland Ankle Instability Tool (Hiller et al., 2006) was used to diagnose FAI. The group with FAI received a Cumberland questionnaire score of 0 to 27, and the control group received a score of 27 to 30. The Anterior Drawer of the Ankle Test was performed to ensure the absence of mechanical instability, and if the participants showed mechanical instability, they were excluded from the research. Motion Lab System MA400 (DTU) device was used to measure the electrical activity of muscles, and the F–RG model electrode was made by Skintact. The electromyographic activity of the tibialis anterior, peroneus longus, and lateral gastrocnemius muscles in the feedforward and feedback phases was studied using virtual reality. After checking the normality of the data, the independent t test and Man–Whitney U test were used to analyze the data at a significance level of 0.05 using SPSS 27.
ResultsThe independent t test and Man–Whitney U test results showed a significant difference in the feedforward and feedback phases between the groups with FAI and without FAI regarding the tibialis anterior, peroneus longus muscles activities (p<0.05). When using Virtual Reality in the feedforward phase, there is a significant difference between the tibialis anterior (p=0.003) and lateral gastrocnemius muscles (p<0.001) in the group with and without FAI when using virtual reality. It should be noted that the activity of the tibialis anterior and lateral gastrocnemius muscle in the group without functional instability of the ankle in the feedforward phase was higher than the group with FAI. Also, a significant difference was observed in the feedback phase in the tibialis anterior (p=0.006) and the lateral gastrocnemius muscle (p<0.001) between the group with and without ankle functional instability. It should be noted that the activity of the tibialis anterior and lateral gastrocnemius muscle in the group without ankle functional instability in the feedback phase was higher than in the group with ankle functional instability. Also, there is no significant difference between the FAI and non–FAI groups regarding peroneus longus.
ConclusionAccording to the results, virtual reality can change the electromyography activity of the ankle muscles. There are changes in the electromyographic activity of the tibialis anterior and lateral gastrocnemius muscle when using virtual reality between athletes with and without FAI, indicating the effect of virtual reality on the electromyographic activity of ankle muscles in these people.
Keywords: Virtual Reality, Electromyography, Functional Ankle Instability -
هدف
ورزش والیبال، به دلیل ماهیت تکراری حرکات آن، پتانسیل زیادی برای دیسکنزی کتف دارد، ازاین رو هدف تحقیق حاضر بررسی الکترومایوگرافی عضلات کمربند شانه والیبالیست های با انواع دیسکنزی کتف حین سرویس موجی است.
روش بررسیروش تحقیق حاضر از نوع علی مقایسه ای بوده که 41 والیبالیست به صورت غیرتصادفی و هدف مند انتخاب و به سه گروه (13 نفر با الگوی اول، 13 نفر با الگوی دوم و 15 نفر بدون دیسکنزی کتف) تقسیم شدند. الکترومایوگرافی سراتوس قدامی، ذوزنقه فوقانی، میانی و تحتانی با استفاده از سیستم مایوماسل حین سرویس موجی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که حین فاز شتاب سرویس موجی، بین گروه های دیسکنزی با الگوی دوم و گروه بدون دیسکنزی از لحاظ فعالیت عضلات ذوزنقه فوقانی (009/0=p)، و ذوزنقه ای میانی (01/0=p) و بین گروه های دیسکنزی با الگوی اول و بدون دیسکنزی از لحاظ فعالیت عضلات سراتوس قدامی (007/0=p) و ذوزنقه ای میانی (01/0=p) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد حین فاز شتاب سرویس موجی، والیبالیست های دارای دیسکنزی با برجستگی الگوی دوم، افزایش غیرطبیعی فعالیت ذوزنقه ای فوقانی و مهار فعالیت ذوزنقه ای میانی را تجربه کرده اند، درحالی که احتمالا والیبالیست های دارای دیسکنزی با الگوی اول، مهار فعالیت ذوزنقه ای میانی و سراتوس قدامی حین این فاز تجربه می کنند.
کلید واژگان: الکترومایوگرافی, والیبال, دیسکنزی, سرویسPurposeVolleyball has a high potential for shoulder dyskinesia due to the repetitive nature of it’s movements, so the aim was to investigate electromyography analysis of shoulder girdle muscle in male volleyball players with different types of scapular dyskinesia while performing a floater serve.
MethodsThe current research method is the causal-comparative type. 41 volleyball players were selected non-randomly and purposefully and were divided into three groups (n=13 Pattern I, n=13 Pattern II, n=13 without scapulae dyskinesia). Electromyography of serratus anterior, upper, middle, and lower trapezius was evaluated while performing a floater serve using MyoMuscle.
ResultsThe results showed that during the acceleration phase of the serving, there was a significant difference in EMG of the upper trapezius (p=0.009) and middle trapezius (p=0.01) between the pattern II and no-dyskinesia, and there was a significant difference in EMG of serratus anterior (p=0.007) and middle trapezius (p=0.01) between the pattern I and no-dyskinesia,
ConclusionIt seems that during the acceleration phase, volleyball players with pattern II experienced an abnormal increase in upper trapezius activity and inhibition of the middle trapezius activity, while probably volleyball players with pattern I experience inhibition the activity of the middle trapezius and serratus anterior.
Keywords: Electromyography, Volleyball, Dyskinesis, Serve -
مقدمه و اهداف
اولتراسونوگرافی می تواند برای سنجش ضخامت عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز، ابزار مناسبی باشد. در مطالعه حاضر به بررسی پایایی و روایی اولتراسونوگرافی برای سنجش ضخامت عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک پرداخته شد.
مواد و روش هااین مطالعه یک مرور نظام مند بود. بر این اساس، جست وجو در پایگاه های علمی پابمد، مدلاین، ساینس دایرکت، اسکوپوس، آی اس آی و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی با کلیدواژه های “Reliability and Validity of Ultrasonography+ Validity of Ultrasonography+Reliability of Ultrasonography+Adolescence Idiopathic Scoliosis+Cross- section Muscles+Muscles” بر روی مقالاتی که پایایی و روایی اولتراسونوگرافی برای سنجش ضخامت عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک را بررسی کرده بودند، انجام گرفت. درنهایت، مقالات وارد نرم افزار اندنوت نسخه 8 شدند. در مطالعات انتخاب شده، ضریب همبستگی درون رده ای برای تعیین پایایی و روایی اولتراسونوگرافی به منظور سنجش ضخامت کلیه عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک بررسی شد.
یافته هاپس از بررسی مقالات براساس معیارهای ورود، 17 مقاله انتخاب شدند که شامل 792 نمونه بودند. کیفیت روش مقالات موردمطالعه با معیار اصلاح شده و برگرفته از داونز و بلک (1989) تایید شد. چنان که یافته ها نشان می دهند معیارها، سطح پایایی و روایی پذیرفته شده و مقادیر آستانه ضریب همبستگی درون رده ای مربوطه را می توان در اکثر مطالعات یافت که تا حدودی نامتجانس بودند. فاصله اطمینان (معمولا با 95 درصد) همراه با ضریب همبستگی درون رده ای در تمام مطالعات گزارش شدند.
نتیجه گیریبتوجه به نتایج به دست آمده، اولتراسونوگرافی یک تصویربرداری بسیار قابل اعتماد و پایا برای ارزیابی اندازه ضخامت عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک است.
کلید واژگان: پایایی, روایی, ضخامت عضلات, اولتراسونوگرافی, اسکولیوز ایدیوپاتیکBackground and AimsUltrasonography can be a suitable tool for measuring the muscle thickness of people with scoliosis. In the present study, the reliability and validity of ultrasonography for measuring the muscle thickness of people with idiopathic scoliosis are investigated.
MethodsThe method of this study was a systematic review. Based on this, a search was conducted in scientific databases of SID, Science Direct, Medline, Scopus, ISI and PubMed on articles examining ultrasonography’s reliability and validity for measuring muscle thickness in people with idiopathic scoliosis. The search keywords were “Reliability and Validity of Ultrasonography+Validity of Ultrasonography+ Reliability of Ultrasonography+Adolescence Idiopathic Scoliosis+Cross-section Muscles+Muscles.” Finally, the articles were entered into Endnote. In the selected studies, the intraclass correlation coefficient (ICC) of the reliability and validity of ultrasonography for measuring the thickness of all muscles of people with idiopathic scoliosis were investigated.
ResultsAfter reviewing the articles based on the inclusion criteria, 17 articles with 792 samples were selected. The methodological quality of the studied articles was confirmed with a modified criterion taken from Downs and Black (1989). As the findings show, the accepted criteria or level of reliability and validity and corresponding ICC threshold values could be found in most studies but were somewhat heterogeneous. Confidence intervals (CI) (typically 95%) have been reported along with the ICC in all studies.
ConclusionAccording to the results, ultrasonography is a valid and reliable imaging method for evaluating the thickness of the muscles of people with idiopathic scoliosis.
Keywords: Reliability, Validity, Muscle Thickness, Ultrasonography, Idiopathic Scoliosis -
زمینه و هدف
اندام تحتانی به عنوان شایع ترین محل آناتومیکی برای آسیب رشته ژیمناستیک گزارش شده است که عمدتا شامل پیچ خوردگی مچ پا می شود؛ بنابراین هدف از این مطالعه، پیش بینی عوامل خطر درونی بی ثباتی عملکردی مچ پا در دختران ژیمناست 16-11سال بود.
روش بررسیپژوهش حاضر کاربردی و به صورت توصیفی انجام شد. ابتدا 35 نفر از دختران نوجوان 16-11سال ژیمناست که در مهارت های پرش-فرود و فرود دچار بی ثباتی عملکردی مچ پا بودند و 35 نفر ژیمناست سالم، انتخاب شدند. از پرسشنامه بی ثباتی عملکردی کامبرلند، برای شناسایی ورزشکاران دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا استفاده شد. برای اندازه گیری قدرت مچ پا، دامنه حرکتی مچ پا و تعادل پویا از دستگاه دینامومتر، گونیامتر و آزمون Y استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارSPSS23 و از آزمون رگرسیون لجستیک و همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین دامنه حرکتی مچ پا و قدرت عضلات (اینورژن و اورژن) و تعادل پویا در جهات مختلف با بی ثباتی عملکردی مچ پا وجود دارد. اما ارتباط معنی داری بین قدرت عضلات پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن با بی ثباتی عملکردی مچ پا وجود ندارد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد از عوامل درونی بروز آسیب بی ثباتی مچ پا متغیرهای قدرت عضلات اورتور، دامنه حرکتی دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن و تعادل در جهت خلفی خارجی مشارکت معنی داری در مدل رگرسیونی دارند و چهار متغیر قدرت عضلات اورتور، دامنه حرکتی دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن و آزمون Y در جهت خلفی خارجی توانایی پیش بینی بروز بی ثباتی عملکردی مچ پا را دارند.
کلید واژگان: ژیمناستیک, ریسک فاکتور درونی, بی ثباتی عملکردی مچ پا, دخترانBackground and AimThe lower limb has been reported as the most common anatomical site for gymnastics injury, which mainly includes ankle sprains; Therefore, this study aimed to predict the internal risk factors of ankle functional instability in gymnast girls aged 11-16.
MethodsThe current research was applied and descriptive. First, 35 female gymnasts aged 11-16 with ankle functional instability in jump-landing and landing skills and 35 healthy gymnasts were selected. The Cumberland Functional Instability Questionnaire was used to identify athletes with ankle functional instability. Dynamometer, goniometer and Y test were used to measure ankle strength, ankle range of motion and dynamic balance. SPSS23 software and logistic regression and Pearson correlation tests were used for data analysis.
ResultsThe results showed that there is a significant relationship between ankle range of motion and muscle strength (inversion and eversion) and dynamic balance in different directions with ankle functional instability. However, there is no significant relationship between plantar flexion and dorsiflexion muscle strength with ankle functional instability.
Conclusionit seems that among the internal factors of ankle instability injury, the variables of evertor muscle strength, range of motion of dorsiflexion and plantarflexion, and balance in the external posterior direction have a significant contribution in the regression model, and the four variables of the strength of evertor muscles, range of motion of dorsiflexion and plantarflexion, and the Y test In the posters-external direction, they can predict the occurrence of ankle functional instability.
Keywords: Gymnastics, Internal Risk Factor, Functional Ankle Instability, Girls -
مقدمه
تغییر کینماتیک طبیعی کتف و ریتم اسکپولا-همورال منجر به ایجاد دیسکنزی کتف می گردد. دیسکنزی کتف، بعنوان وضعیت و حرکت غیرطبیعی کتف تعریف می شود. شیوع بالای دیسکنزی کتف در بین والیبالیست ها و همچنین نقص عملکرد عضلانی ناشی از آن در این ورزشکاران باعث شده است که تحقیق حاضر در پی بررسی قدرت ایزوکنتیک چرخاننده-های داخلی و خارجی شانه برتر والیبالیست های با و بدون دیسکنزی باشد.
روش کار30 والیبالیست 18 تا 25 ساله با تجربه بازی در یکی از سه لیگ برتر کشور (لیگ برتر، لیگ دسته یک، لیگ امید)، به صورت غیر تصادفی و هدف مند انتخاب و به دو گروه 15 نفری با و بدون دیسکنزی کتف تقسیم شدند. از دستگاه ایزوکنتیک دینامومتری برای اندازه گیری حداکثر گشتاور کانسنتریک عضلات چرخاننده داخلی و اسنتریک عضلات چرخاننده خارجی شانه در وضعیت 90 درجه آبداکشن بازو با سرعت های 60 و 120 درجه بر ثانیه استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در سطح معناداری 05/0 α ≤ تحلیل شدند.
یافته هاحداکثر گشتاور اسنتریک چرخاننده های خارجی و قدرت عملکردی شانه برتر گروه والیبالیست های با دیسکنزی کتف به طور معناداری کمتر بود. این در حالی بود که گروه ها از لحاظ حداکثر گشتاور کانسنتریک چرخاننده های داخلی تفاوت معناداری باهم نداشتند.
بحث:
والیبالیست های با دیسکنزی کتف دچار نقص بیشتری در تعادل عضلانی بین چرخاننده های داخلی و خارجی شانه خود هستند. به گونه ای که این افراد احتمالا در قدرت اسنتریک عضلات چرخاننده خارجی شانه خود دارای نقص بوده و این نقص منجر به کاهش قدرت عملکردی شانه آن ها می شود.
کلید واژگان: دیسکنزی, والیبال, ایزوکنتیکIntroductionChange in scapula normal kinematic and scapula-thoracic rhythm cause scapulae dyskinesia. Scapulae Dyskinesia is defined as abnormal position and movement of scapula. The prevalence of scapulae dyskinesia in volleyball players and the resulting muscular dysfunction in these players have made present paper to study isokinetic strength of shoulder internal and external rotator muscles in volleyball players with and without scapulae dyskinesia.
Methods30 volleyball players aged 18 to 25 with experience of playing in one of the top three leagues (Premier League, First Division League, Omid League) were selected non-randomly and purposefully and were divided into two groups of 15 players with and without scapulae dyskinesia. Isokinetic Dynamometer system was used to measure maximum concentric torque of shoulder internal rotators and maximum eccentric torque of shoulder external rotators during 90º arm abduction at a speed of 60 and 120 degree per second. Date were analyzed using Multivariate Analyze of Variance (MANOVA) test at the significance level α ≤ 0.05.
ResultsMaximum eccentric torque of shoulder external rotators and functional strength of dominant leg were significantly lower in volleyball players with scapulae dyskinesia. However, 2 groups did not have significant difference in maximum concentric torque of shoulder internal rotators.
ConclusionVolleyball players with scapulae dyskinesia had more muscular balance deficiency between internal and external rotator muscle of shoulder. So that these players may have probably insufficient eccentric strength at shoulder external rotators and this insufficiency may result in decrease of shoulder functional strength.
Keywords: Dyskinesia, Volleyball, Isokinetic -
Athletes with nonspecific chronic low back pain (CLBP) may have different kinematic patterns during cutting maneuver compared with healthy individuals. To investigate the kinematic risk patterns of anterior cruciate ligament injury (ACL) during an unexpected cutting maneuver in athletes with non-specific CLBP and compare it with those without nonspecific CLBP athletes. Twenty female athletes (10 with nonspecific CLBP and 10 without nonspecific CLBP) participated in this study. All participants engaged in sports whose common movements included cutting maneuvers. Participants performed an unanticipated cutting maneuver based on the direction in which the visual stimulus was shown by the examiner. A three-dimensional motion analysis system was used to collect the data on the knee and trunk flexion, knee valgus and tibia rotation on the femur at initial contact and peak value. Kinematic data were processed by Nexus software. An independent t-test was used in SPSS software at a significance level of 5% to compare variables between two groups. The results showed that peak trunk flexion, trunk flexion at initial contact, and peak knee valgus were significant between the two groups during the cutting maneuver. No significant difference was observed between the two groups in other variables. The results of this research indicated some kinematic pattern alterations in individuals with non-specific CLBP during the unanticipated cutting maneuver. Therefore, to prevent secondary injuries and exacerbation of back pain in athletes, it is recommended to take the non-specific CLBP of athletes into account and investigate the possible causes of its occurrence and treatment.
Keywords: Anterior Cruciate Ligament, Cutting maneuver, Low Back Pain, Biomechanics, Athletes -
سابقه و هدف
آسیب دیدگی به طرز چشمگیری منجر به اختلال در عملکرد افراد و تیم می شود؛ بنابراین پیشگیری از آسیب باید در اولویت تمرین تیم باشد. برای طراحی برنامه های پیشگیری اولین قدم شناسایی عوامل خطرزا است. حس وضعیت مفصل یکی از این عوامل است. هدف از این مطالعه مروری و فراتحلیل بررسی تاثیر مداخلات کشش عضلانی بر حس وضعیت مفاصل اندام تحتانی با رویکرد پیشگیری از آسیب است.
روش کارکلمات کلیدی این مطالعه مروری در تاریخ 24 سپتامبر 2022 توسط دو محقق در پایگاه های الکترونیکی پاپ مد، گوگل اسکولار، وب اف ساینس، اسکوپس، علم نت، مگ ایران، جهاد دانشگاهی توسط دو محقق جست وجو شد. کیفیت مقالات توسط چک لیست دونز و بلک بررسی شد. تحلیل آماری به کمک نرم افزار CMA انجام شد. به منظور بررسی همگنی داده ها از Q- test و به منظور تخمین میزان درصد ناهمگنی از I2 استفاده شد. همچنین برای ارزیابی خطر سوگیری مقالات از فانل پلات و ایگر تست و در صورت مشاهده احتمال سوگیری از روش trim - and - fill استفاده شد.
یافته هااز 7487 مطالعه یافت شده در پایگاه های منتخب، 25 مطالعه بعد از بررسی عنوان و چکیده انتخاب و بعد از بررسی متن 10 مقاله وارد این مطالعه شد. نتایج نشان داد که تمرینات کششی اثر معنی داری بر حس وضعیت مفصل (0/05 < P) مچ پا و زانو ندارد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که کشش اثر معنی داری بر حس وضعیت مفصل مچ پا و زانو ندارد. با توجه به اینکه مدت زمان کشش اکثر مطالعات کوتاه بود، یکی از دلایل مهم برای معنی دار نشدن مدت زمان کشش بود. بنابراین نیاز است مطالعات بیشتری با زمان های طولانی تر انجام شود.
کلید واژگان: حس عمقی, اندام تحتانی, زانو, کششBackground and AimThe injury significantly disrupts the performance of the individual and the team and the prevention should be the priority of training programs. To design prevention programs, the first step is to identify risk factors. The joint position sense is one of these factors. The purpose of this study is to investigate the effect of muscle stretching interventions on the sense of the position of the lower limbs with an injury prevention approach.
MethodsThe keywords of this review were investigated on 24 September by two researchers in the electronic databases of Pub Med, Web of Science, Scopus, Google Scholar, elmnet, Magiran, SID. The quality of the articles was checked by the Downs and Black checklist. Statistical analysis was done with the help of CMA software and Q- test was used to check the homogeneity of data and I2 was used to estimate the percentage of heterogeneity. Also, Funnel Plot and Egger - test were used to evaluate the risk of bias in the articles, and trim - and - fill method was used if the was a possibility of bias.
ResultsOut of 7487 studies found in selected databases, 25 ones were selected after reviewing the title and abstract, and 10 articles were included in the study after reviewing the full text. The results indicated that stretching exercises do not affect the joint position sense of the knee and ankle.
ConclusionIt seems that stretching does not have a significant effect on the ankle and knee joint position sense. Considering that the duration of stretching in most studies was short, duration of stretching was one of the important reasons for the non - significance of the stretching. Therefore, more studies with longer periods of time are needed.
Keywords: Lower Extremity, Proprioception, knee, stretching -
مقدمه و اهداف
امروزه با تغییر سبک زندگی، شاهد افزایش ناهنجاری های اسکلتی عضلانی غیرساختاری هستیم. ازاین رو، از روش های مختلفی جهت اصلاح این ناهنجاری ها استفاده می شود. روش هایی که ناهنجاری و اصلاح آن را موضعی می داند، تا آن هایی که با نگاه ویژه به مغز به اصلاح ناهنجاری پرداخته اند. درهرصورت درک صحیح علت و مکانیسم ایجاد ناهنجاری، در طراحی روش اصلاحی مناسب حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مطالعاتی است که به نقش مغز در اصلاح این نوع از ناهنجاری ها پرداخته اند.
مواد و روش هامقالات منتشرشده در سال های 2005 تا 2020 جست وجو و بررسی شدند. در جست وجوی مقالات از موتورهای جست وجو گوگل اسکالر و آکادمیک سرچ و پایگاه های پابمد، اسکوپوس و وایلی استفاده شد. از میان 70 مقاله، 20 مقاله با معیارهای ورود و خروج انتخاب و موردمطالعه و بررسی کامل قرار گرفت.
یافته هادر مطالعه حاضر تعداد 20 مقاله که عمدتا به نقش کورتکس مغز، تقویت ارادی کنترل عضلات و آگاهی از وضعیت بدن در اصلاح ناهنجاری های وضعیتی پرداخته بودند، موردمطالعه و بررسی قرار گرفتند. تعدادی از محققین با بررسی تصویر مغزی ساختار اسکلتی عضلانی ، رفتار عضلات و الگوی حرکتی افراد در حفظ وضعیت بدنی به این نتیجه رسیده اند که این دو بر هم تاثر متقابل دارند. همچنین گروه دیگری از محققین در مطالعات خود نقص عملکرد عضلات و به دنبال آن وضعیت بدنی ضعیف را بیش از همه مرتبط با نقص آگاهی از وضعیت بدن دانسته اند. در 6 مطالعه، خوداصلاحی وضعیت بدنی، تاثیر قابل توجهی بر اصلاح وضعیت ستون فقرات داشتند. در 2 مطالعه نیز تقویت آگاهی از وضعیت بدن را در اصلاح وضعیت بدن و حفظ آن موثر دانسته اند و در یک مطالعه تغییرات نقشه قشر حرکتی مغز و همراهی آن با اختلال در کنترل وضعیت بدنی ارتباط معناداری با بروز کمردرد در افراد دارای کمردرد راجعه داشته است.
نتیجه گیریمطالعات اگرچه بر نقش کورتکس مغز و ارتباط تصویر اندام ها در مغز (آدمک حسی حرکتی) با اصلاح وضعیت بدنی اذعان کرده اند، اما درخصوص روش های بهبود این تصویر و تاثیر آن بر اصلاح ناهنجاری های وضعیتی ناکافی بوده اند.
کلید واژگان: کنترل وضعیت بدنی, تصویر مغزی, عدم تعادل عضلانیBackground and AimsNowadays, lifestyle changes have led to non-structural musculoskeletal disorders. Various methods are used to correct these disorders, such as techniques with a local perspective on the disorder and its correction and techniques focused on the cerebral cortex. This study aims to review the studies that have addressed the role of the cerebral cortex, postural awareness, and used methods in correcting postural disorders.
MethodsIn this review study, the search was conducted for relevant papers published from 2005 to 2020 in Scopus, PubMed, ScienceDirect, Google Scholar, SID, and Academic Search. Of 70 papers found in the initial search, 20 met the inclusion and exclusion criteria and were reviewed.
ResultsIn the present study, Some studies examined the cortical map and body representation in the brain (BRIB), muscle behavior, and movement patterns and suggested a reciprocal relationship between BRIB and muscle behavior. According to some studies, the inconsistency of BRIB with the actual state of the body led to improper control of posture and, consequently, poor posture. Some other studies suggested a relationship between postural awareness and muscle dysfunction, followed by poor posture.
ConclusionAlthough studies have acknowledged the role of the cerebral cortex and body representation (Homunculus) in correcting and achieving an optimal posture, there are lack of studies on the techniques for improving this representation and its effect on correcting postural abnormalities.
Keywords: Postural control, Cortical map, muscle imbalance -
مقدمه و اهداف
اسکولیوز با علت ناشناخته نوجوانی یکی از انحرافات ساختاری ستون فقرات با علت ناشناخته است که چیزی حدود 80 تا 85 درصد از موارد اسکولیوز را شامل می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر و تداوم اثر تمرینات اصلاحی تلفیقی برشدت اسکولیوز در دختران مبتلا به اسکولیوز با علت ناشناخته نوجوانی بود.
مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و با گروه کنترل می باشد که بر روی 32 دختر (سن 2/25±13/97 سال، قد 7/978±153/97 سانتی متر، وزن 6/423±52/03 کیلوگرم)، مبتلا به اسکولیوز با علت ناشناخته نوجوانی با انحراف در صفحه فرونتال C شکل ناحیه سینه ایی انجام شده است که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (حرکات اصلاحی تلفیقی) و گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از رادیوگرافی زاویه کاب استفاده شد. تمام اندازه گیری ها قبل از آزمایش، بلافاصله پس از 12 هفته تمرین و 12 هفته پس از پایان مداخله صورت گرفت. از تحلیل واریانس چندمتغیره برای داده های تکراری جهت بررسی تغییرات درون گروهی و از آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد.
یافته هانتایج میانگین زاویه کاب در سه زمان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به ترتیب در گروه کنترل 60/8 ، 16/5 و 16/85 و در گروه آزمایش 16/04، 11/26 و 11/01 بیانگر بهبود قابل توجهی در میزان زاویه کاب (P<0/05) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در طول زمان بوده و در گروه آزمایش، این بهبود پس از 12 هفته پیگیری ماندگار ماند.
نتیجه گیریبراساس نتایج این پژوهش می توان گفت که حرکات اصلاحی تلفیقی با بهره گیری از تمرینات منتخب و روش های مطرح در بهبود زاویه اسکولیوز می تواند باعث کاهش درجه زاویه انحناء در اسکولیوز با علت ناشناخته نوجوانی شود و استفاده از این برنامه تمرین درمانی برای نوجوانان پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: اسکولیوز با علت ناشناخته نوجوانی, تمرینات اصلاحی, زاویه کابBackground and AimsAdolescent idiopathic scoliosis (AIS) is one of the spinal deformities with unknown causes that contributes to 80-85% of scoliosis cases. This study aims to evaluate the effect of an integrative corrective exercise program on the severity of scoliosis in girls with AIS.
MethodsThis is a quasi-experimental study with a pretest/posttest/follow-up design. Thirty-two girls (Mean age: 13.97±2.25 years; mean height: 153.97±7.978 cm, mean weight: 52.03±6.23 kg) with AIS (C-shaped thoracic deviation in the frontal plane) participated in the study. They were randomly divided into the exercise and control groups. The Cobb angle was measured by the radiography method. All measurements were performed before, immediately after, and 12 weeks after the exercise. Multivariate analysis of variance was used to examine within-group differences, and analysis of covariance was used for between-group differences.
ResultsThe mean Cobb angle at the pre-test, post-test, and follow-up phases were 15.8, 16.60, and 16.85 degrees in the control group and 16.04, 11.26, and 11.01 degrees in the exercise group, respectively, indicating a significant improvement in the Cobb angle in the exercise group compared to the control group over time (P<0.05); this improvement maintained for 12 weeks.
ConclusionThe integrated corrective exercise program, by using selected exercises, can reduce the degree of Cobb angle in females with AIS. The use of this program is recommended for adolescents.
Keywords: Adolescent idiopathic scoliosis, Corrective Exercises, Cobb Angle -
تاثیر 8 هفته تمرینات آی چی بر تعادل، حس عمقی و عملکرد زنان ورزشکار نخبه دارای بی ثباتی عملکردی مچ پامقدمه و اهداف
آی چی یک روش نوین آب درمانی است که در توان بخشی آسیب های مچ پا توصیه شده است. اثر روش نوین آی چی در بازتوانی آسیب های مچ پا نامشخص است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات آی چی بر تعادل ایستا، پویا، حس عمقی مفصل مچ پا و عملکرد در زنان ورزشکار نخبه دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا بود.
مواد و روش هادر این تحقیق 30 نفر از دختران والیبالیست، بسکتبالیست و هندبالیست دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا به دو گروه 15 نفر کنترل (با میانگین سنی 1/22±21/90 سال، قد 4/05±164/54 سانتی متر، وزن 7/40±61/19 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/8±21/84کیلوگرم بر متر مربع) و آزمایش (با میانگین سنی 1/71±22/53 سال، قد 5/18±165/07 سانتی متر، وزن 8/82±59/45 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/17±21/87 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی برای ارزیابی تعادل از دستگاه تعادل سنج بایودکس، حس عمقی با گونیامتر و جهت ارزیابی عملکرد از آزمون لی لی به شکل 8 لاتین و لی لی به طرفین استفاده شد. سپس گروه آزمایش تمرینات آی چی را به مدت 8 هفته (2 جلسه 30-60 دقیقه ای) انجام دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تی زوجی جهت بررسی تفاوت درون گروهی و همچنین از آزمون تی مستقل جهت بررسی میزان تغییرات تفاوت بین گروهی استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد تمرینات آی چی باعث بهبود تغییرات درون گروهی و بین گروهی متغیرهای تعادل ایستا، پویا، حس عمقی و عملکرد ورزشکاران دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا در گروه آزمایش می شود (P≤0/05).
نتیجه گیریبه نظر می رسد تعادل، حس عمقی و عملکرد ورزشکاران پس از انجام تمرینات آی چی بهبود می یابد. بنابراین کاربرد تمرینات آی چی در کنار سایر روش های تمرینی به عنوان یک محیط نامتعادل و بی ثبات که سیستم های فیزیولوژیکی درگیر در تعادل را به چالش می کشد، توصیه می شود.
کلید واژگان: آی چی, تعادل, حس عمقی, عملکرد, بی ثباتی عملکردی مچ پاBackground and AimsAi Chi is a new method of aquatic therapy and recommended in the rehabilitation of ankle injuries. Effect of the new Aichi method in the rehabilitation of ankle injuries is unclear. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of Ai Chi exercises on balance, ankle joint proprioception and performance in elite female athletes with functional ankle instability.”
MethodsA total of 30 female volleyball, basketball, and handball players with functional ankle instability were divided into two groups of control (n=15; age: 21.9±1.22 years, height: 164.54±4.05 cm, weight: 61.19±7.40 kg, and BMI: 21.84±1.8 kg/m2) and training (n=15; age: 22.53±1.71 years, height: 165.07±5.18 cm, and weight: 59.45±8.82 kg, and BMI: 21.87±1.17 kg/m2). Before and after the exercise, the BIODEX balance system was used to evaluate the balance, a goniometer was used for proprioception evaluation, and the figure 8 hop test and side-to-side hop test were used to evaluate the performance. The training group performed Ai Chi exercises for eight weeks (twice per week, each for 30-60 min). Paired t-test and independent t-test were used to examine the between-group and within-group differences.
ResultsAi Chi exercises improved between-group and within-group changes of static and dynamic balance, proprioception, and performance in female athletes (P˂0.05).
ConclusionFemale athletes’ balance, proprioception and performance can be improved by performing Ai Chi exercises in water. Therefore, the use of these aquatic exercises is recommended along with other training methods, since they challenges the physiological systems involved in balance.
Keywords: AI chi, Balance, Proprioception, Performance, ankle functional instability -
آزمون باز کردن ران به صورت دمر جهت ارزیابی کیفیت کنترل حرکتی در ناحیه لومبوپلویک استفاده می شود. به نظر می رسد تعامل عضلات در این آزمون با توجه به اینکه شباهت بسیار زیادی به الگوی راه رفتن و دویدن دارد، در آسیب همسترینگ مهم باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تغییر الگوی فعالیت عضلات در اکستنشن ران به صورت دمر بر فاکتورهای کینماتیکی موثر بر آسیب همسترینگ است. تعداد 28 نفر فوتبالیست مرد در تحقیق حاضر شرکت کردند. جهت ارزیابی و تقسیم بندی آزمودنی ها از آزمون باز کردن ران به صورت دمر استفاده شد و بر اساس الگوی فعالیت به دو گروه الگوی نرمال (14 نفر) و الگوی تغییریافته (14 نفر) تقسیم بندی شدند. برای ارزیابی آزمون باز کردن ران به صورت دمر، از دستگاه الکترومایوگرافی وایرلس برند مایون مورد استفاده شد. همچنین ارزیابی کینماتیکی دویدن، بر روی تردمیل و با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت انجام گرفت. از آنالیز دو بعدی و سه بعدی برای استخراج داده های کینماتیکی (تیلت لگن، فلکشن جانبی تنه و فلکشن تنه) استفاده شد. دامنه حرکتی در یک سیکل دویدن و میزان هر یک از متغیرها در لحظه برخورد پا با زمین مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان فلکشن جانبی تنه (002/0= p) و فلکشن تنه (024/0 =p) در لحظه برخورد پا با زمین و دامنه حرکتی فلکشن جانبی تنه (019/0= p)، فلکشن تنه (035/0= p) و دامنه تیلت لگن در یک سیکل دویدن (008/0 =p)، در یک سیکل دویدن در بین گروه الگوی تغییریافته و گروه نرمال تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان که تغییر در الگوی فعالیت عضلات در آزمون اکستنشن ران به حالت دمر می تواند ریسک آسیب همسترینگ را افزایش دهد.
کلید واژگان: آسیب همسترینگ, اکستنشن ران به حالت دراز کشیده به شکم, کینماتیکThe Prone Hip Extension test (PHE) is used to evaluate the quality of motor control in the lumbopelvic region. Because of the similarity of this test to the walking and running pattern, it seems that muscle interaction in this test is important in hamstring injury. Therefore, this study aimed to investigate the effect of changing the activation patterns of muscles in prone hip extension on kinematical variables affecting hamstring injury. 28 male soccer players participated in this study. The prone hip extension test was used to evaluate and classify subjects, and based on the activation pattern, they were divided into two groups: normal pattern (N=14) and altered pattern (N=14). We used the Myon electromyography device to evaluate the prone hip extension test muscles activation pattern. Also, the kinematic evaluation of running was done on a treadmill at a speed of 20 km/h. Two-dimensional and three-dimensional video analyses were used to extract kinematic data (pelvic tilt, trunk lateral flexion, and trunk flexion). The range of motion in a running cycle and the amount of each variable at the moment of initial foot contact were used. An Independent t-test was used to analyze the data. The results of this research showed that there is a significant difference in the amount of trunk lateral flexion (p= 0/002), and trunk flexion (p= 0/024) at the moment of the initial foot contact and the range of motion of trunk lateral flexion (p=0/019), and trunk flexion (p=0/035) and pelvic tilt (p=0/008) in a running cycle between the changed pattern group and the normal group. The results of this research showed that changing the pattern of muscle activation in the prone hip extension test can increase the risk of a hamstring injury.
Keywords: Hamstring Injury, Prone Hip Extension, Kinematic -
هدف
جوجیتسو همانند دیگر رشته های ورزشی رزمی، به دلیل شدت بالا، رقابتی بودن و همچنین تمرینات آموزشی سخت، خالی از مصدومیت و آسیب دیدگی نیست. این تحقیق با هدف بررسی شیوع، مکانیسم، نوع آسیب، زمان و شدت آسیب دیدگی در ورزشکاران جوجیتسوکار کشور ایران صورت گرفت.
روش هاتحقیق حاضر توصیفی و از نوع گذشته نگر است. جامعه آماری شامل مردهای جوجیتسوکار نخبه کشور در سال 1399 بود. 168 ورزشکار مرد بالای 18 سال به صورت داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمون خی دو جهت بررسی تفاوت در سطوح متغیرهای چندسطحی و آزمون نسبت برای بررسی تفاوت در سطح متغیرهای اسمی دوسطحی استفاده شد. از فرم گزارش آسیب محقق ساخته برای بررسی آسیب هایی که در طول رقابت ها و تمرینات سال گذشته اتفاق افتاده بودند، استفاده شد.
یافته هامطابق آزمون خی دو نشان داد بین نوع آسیب ها، مکانیسم آسیب ها، شدت آسیب ها، میزان بروز در ناحیه های آناتومیکی، میزان بروز در چهار ناحیه کلی بدن، شاخص های آسیب در زمان تمرین، شاخص های آسیب در زمان مسابقه و شیوع آسیب ورزشکاران در سه سبک نوازا (جوجیتسوی برزیلی)، فایت (مسابقه) و دفاع شخصی (کاتا) تفاوت معنا داری وجود دارد. صدمات عمدتا خفیف یا متوسط بودند. بیشتر آسیب ها در مفاصل زانو و شانه رخ داده است. شیوع آسیب ها در طول تمرین بیشتر از مسابقات بود و کسانی که در سبک جیو جیتسو برزیلی بودند، آسیب های بیشتری را گزارش کردند.
نتیجه گیریباتوجه به اپیدمیولوژی آسیب های ورزشی در ورزشکاران مرد جیوجیتسو ایرانی، نیاز به برنامه ریزی برایی کاهش آسیب ها وجود دارد. مربیان و ورزشکاران باید سعی کنند با ارایه برنامه های پیشگیری از آسیب، نرخ آسیبدیدگی را کاهش دهند.
کلید واژگان: آسیب ورزشی, هنرهای رزمی, جوجیتسو, همه گیرشناسیObjectiveLike other martial arts sports, Jiu-Jitsu is associated with injuries due to its high intensity, competitiveness, and training methods. This study aims to investigate the prevalence, mechanism, type, time, and severity of injuries in Iranian male Jiu-Jitsu athletes.
MethodsThis is a descriptive and retrospective study. The study population consists of all elite male Jiu-Jitsu athletes in Iran in 2021, of whom 168 athletes over 18 years were selected. A researcher-made injury report form was used to survey the injuries experienced during competitions or training in the past year. The chi-square test was used to examine the differences in the multilevel variables, and the proportion test was used to examine the differences in the two-level nominal variables.
ResultsThe results showed a significant difference among the athletes in terms of the type of injury, mechanism of injury, severity of injury, incidence rate in anatomical areas, incidence rate in four general areas of the body, time of injury during training and competitions, and Jiu-Jitsu style (Brazilian Jiu-Jitsu, Fighting, and Kata). The most common mechanism of injury was the maximum pressure on the joint; the most common type of injury was dislocation/partial dislocation, and the least common type was brain injury; the injuries were mostly mild or moderate; most of the injuries occurred in the knee and shoulder joints; the prevalence of injuries was higher during training than during competitions, and those in Brazilian jiu-jitsu style report more injuries.
ConclusionGiven the epidemiology of Injuries in Iranian male Jiu-Jitsu athletes, planning is needed to minimize injuries. Coaches and athletes should try to reduce the rate of injuries, by developing injury prevention programs.
Keywords: Sports Injury, Martial Arts, Jiu-Jitsu, Epidemiology -
زمینه و هدف
برنامه های نظارت بر آسیب، ثبت و تحلیل دقیق داده ها، از عناصر اصلی برنامه های پیشگیری آسیب های ورزشی در کشورهای در حال توسعه محسوب می شوند. هدف از این مطالعه ایجاد مجموعه حداقل داده برای ثبت طیف وسیعی از آسیب های ورزشی بود که به عنوان مبنایی برای تدوین یک روش ثبت و نظارت استاندارد بر آسیب های ورزشی در ایران باشد.
روش بررسیمجموعه حداقل داده طی یک فرآیند چهار مرحله ای تهیه شد. 1- بررسی روشمند 2- طبقه بندی عناصر داده 3- اعتبارسنجی عناصر داده با استفاده از تکنیک دلفی 4- تعیین قابلیت دسترسی عناصر داده با استفاده از بحث گروهی متمرکز.
یافته هابررسی روشمند منجر به شناسایی 1905 مقاله معتبر شد که با اهداف مطالعه مرتبط بودند. از این تعداد مقاله، 15 مقاله معیارهای ورود و خروج را داشتند. متعاقبا 101 عنصر داده از این مقالات استخراج و توسط پنج متخصص، طبقه بندی شدند و از طریق دو دور تکنیک دلفی مورد اعتبارسنجی قرار گرفتند. در راند اول دلفی تعداد 68 عنصر داده مورد قبول قرار گرفت و در دور دوم دلفی تعداد 33 عنصر داده پیشنهادی و باقی مانده مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. سپس دسترسی به عناصر داده طی یک بحث گروهی متمرکز مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 86 عنصر داده به عنوان حداقل مجموعه داده انتخاب شد.
نتیجه گیریمجموعه حداقل داده پیشنهادی می تواند مبنای استاندارد سازی، طبقه بندی و کدگزاری را در ثبت آسیب های ورزشی فراهم کند. با توجه به این که تاکنون به کدگزاری آسیب های ورزشی در کشور توجهی نشده است تدوین این مجموعه حداقل داده می تواند به پژوهشگران در تدوین روش ثبت و نظارت بر آسیب های ورزشی ایران کمک نماید.
کلید واژگان: آسیب ورزشی, همه گیرشناسی, نظارت, مجموعه حداقل داده, کدگذاریBackground and AimInjury surveillance studies are essential factors in protecting the athlete's health. Minimum data set is a standard evaluation tool used during the data collection process to ensure that decision makers have access to a uniform set of information. The purpose of this study was to create a set of minimum data to record a large number of sports injuries from community and amateur sports that can be used to develop a standard surveillance system in Iran.
Materials and MethodsThe sport injuries minimum data set was developed through a four-stage process: 1. Systematic review, 2. Classification of the data elements, 3. Validation of the data elements using the Delphi technique, 4. Determination of the accessibility of data elements using focus group discussion.
ResultsA systematic review identified 1905 eligible articles that were relevant to the objectives of the study. From this number of articles 15 articles had all the inclusion and exclusion criteria and 101 data elements were subsequently extracted from these articles. The data elements were classified by five experts and validated by two rounds of a Delphi technique. The accessibility of the data elements was then evaluated during a focus group discussion. Finally, 86 data elements were selected as the minimum data set.
ConclusionThe proposed data set can be used as a standard tool for collecting sport injuries. This minimal data set can help information system designers to develop surveillance and registry systems.
Keywords: Sports Injury, Epidemiology, Surveillance, Minimum Data Set(MDS), CODED -
هدفعقب ماندگی ذهنی یکی از رایج ترین معلولیت های ذهنی است که با اختلال در حفظ تعادل و ضعف در عملکرد حرکتی مبتلایان همراه می باشد. هدف ازاین تحقیق مقایسه تمرینات برایتونیک و یوگا بر سطح تعادل و عملکرد حرکتی دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر بود.روش بررسیدر این مطالعه ی نیمه تجربی، جامعه آماری شامل تمامی دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر 12-7 ساله شهرستان مشهد بود که تعداد 45 نفر با میانگین ± انحراف معیار سن به سال (2/59± 11/34)، قد به سانتیمتر (6/91± 149) و وزن به کیلوگرم (6/13±39/52) در قالب سه گروه 15 نفره کنترل، برایتونیک و یوگا قرار گرفتند. گروه های تجربی تمرینات را به مدت شش هفته(سه جلسه 45 دقیقه ای در هفته) انجام دادند. در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون لک لک، Y و آزمون برخاستن و رفتن به ترتیب برای تعادل ایستا، پویا و عملکرد حرکتی سه گروه استفاده شد. از آزمون t زوجی با آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون کوواریانس با سطح معناداری (0/05≥α) برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد.یافته هانتایج درون گروهی نشان داد که تمرینات برایتونیک و یوگا باعث بهبود تعادل ایستا، تعادل پویا و عملکرد حرکتی کودکان می شوند (0/001=P). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تعادل ایستا، تعادل پویا و عملکرد حرکتی به طور معنا داری در گروه تمرینات یوگا و برایتونیگ نسبت به گروه کنترل بهتر بود (0/001=P). اما هیچ تفاوت معناداری بین اثربخشی تمرینات یوگا و برایتونیک در بهبود تعادل ایستا و پویا و عملکرد حرکتی وجود نداشت (0/05<p)).نتیجه گیریبا توجه به تمرینات برایتونیک و یوگا بر هر دو فاکتور تعادل و عملکرد حرکتی، پیشنهاد می شود از تمرینات برایتونیک و یوگا در برنامه های توانبخشی دانش آموزان کم توان ذهنی استفاده گردد.کلید واژگان: کم توان ذهنی, تعادل, برایتونیک, یوگاPurposeMental retardation is one of the most common mental disorders associated with impaired balance and impaired motor function. The aim of this study was to compare Braille tonic and yoga exercises on the level of balance and motor performance of educable mentally retarded girls.MethodsThe population of this study was all of the mentally retarded girls of Mashhad City, and sample consisted of 45 educable mentally retarded girls, with mean age (11.34 ± 2.95 years), height (149± 6.91 cm) and weight (39.52± 6.13 kg), who were healthy physically and voluntarily participated in this research. The subjects were randomly divided into three equal experimental and control groups (n=12). The experimental groups had six weeks of Braille tonic and Yoga training with three sessions per week and each session lasted for 45-minutes. During this period, the control group did not perform any specific types of exercise. In the pre-test with Bonferroni post hoc test and post-test, the stork, Y test, and the stand-up and test were used for static, dynamic, and motor balance analyses, respectively. Data were analyzed through descriptive and analysis of covariance at the 0.05 level.ResultsThe results within the group showed that Brytonic and yoga exercises improve children's static balance, dynamic balance and movement performance (P=0.001). Also, the inter-group results showed that static balance, dynamic balance and movement performance were significantly better in the yoga and Brytonic exercise group than the control group (P=0.001). However, there was no significant difference between the effectiveness of yoga and Brytonic exercises in improving static and dynamic balance and movement performance (p>0.05) and motor function. It is recommended to use Braille tonic and yoga exercises in rehabilitation programs for mentally retarded students.ConclusionConsidering Brytonic and yoga exercises both balance and movement performance factors, it is suggested to use Brytonic and yoga exercises in the rehabilitation programs of intellectually disabled students.Keywords: Mental Retardation, Balance, Braille tonic, Yoga
-
مقدمه و اهداف:
اسکولیوز ایدیوپاتیک، بدشکلی پیچیده و سه بعدی ستون فقرات است که بیشترین میزان شیوع آن در دوره نوجوانی (10تا 18 سال) است. عدم توجه به این بدشکلی می تواند بر شدت و عوارض ناشی بیفزاید. روش های تمرینی مختلفی در جهت پیشگیری، مدیریت و اصلاح اسکولیوزیس طراحی شده است. در این میان، روش شروث به دلیل نتایج امیدوارکننده بیشتر مورد توجه محققین و درمانگران قرار گرفته است. بااین حال هنوز شواهد ضد و نقیضی دال بر اثربخشی آن وجود دارد. بنابراین هدف مطالعه مروری حاضر بررسی اثربخشی تمرینات شروث بر زاویه کاب، روتیشن تنه و کیفیت زندگی نوجوانان دارای اسکولیوز ایدیوپاتیک می باشد.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مروری، جست وجو در فاصله زمانی سال های 2005 تا ماه دسامبر 2021 میلادی ازطریق پایگاه های اطلاعاتی کاکرین، مدلین، پابمد، اسکوپوس و گوگل اسکالر و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با اصلاح اسکولیوز ایدیوپاتیک انجام شد. مقالاتی که صرفا از تمرینات شروث به عنوان مداخله بهره بردند، در معیار ورود به مطالعه قرار گرفتند. به منظور ارزیابی کیفیت مقالات از مقیاس پایگاه داده های شواهد فیزیوتراپی استفاده شد.
یافته ها:
در جست وجوی اولیه تعداد 96 مقاله دریافت شد. درمجموع تعداد 10 مقاله با میانگین نمره 8/5 در مقیاس پایگاه داده های شواهد فیزیوتراپی مجوز ورود به مطالعه را کسب کردند. در بین مقالات ورودی متغیرهای زاویه کاب، کیفیت زندگی و روتیشن تنه به ترتیب با 9، 6 و 4 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده اثرات معنادار تمرینات شروث برکاهش زاویه کاب (بیشتر از 5 درجه)، روتیشن تنه (بیشتر از 3 درجه) و بهبود کیفیت زندگی می باشد، درحالی که تنها در یک مقاله کاهش معنادار زاویه کاب (کمتر از 5 درجه)، مشاهده نشد.
نتیجه گیری:
شواهد حاکی از تاثیرات مثبت تمرینات شروث در بهبود این بدشکلی است. به نظر می رسد این تمرینات در ترکیب با سایر روش ها مانند ثبات مرکزی و پیلاتس موجب حصول نتایج بهتر می شود. بااین حال مقالات دارای سطح کیفت متوسط می باشند و همین امر احساس نیاز به انجام مطالعات با کیفیت در آینده را به منظور پاسخ قطعی تر ضروری می کند.
کلید واژگان: اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان, تمرینات شروث, زاویه کاب, روتیشن تنه, کیفیت زندگی, بررسی مروریBackground and AimsIdiopathic scoliosis is a complex three-dimensional deformity affecting the spine and is more common in adolescents (10-18 years). Failure to pay attention to it can increase its severity and complications. Various exercise methods have been designed for preventing, managing, or correcting adolescent idiopathic scoliosis (AIS). Among them, the Schroth method has attracted the attention of therapists due to its promising results. However, there is still conflicting evidence of its effectiveness. Therefore, this review study aims to investigate the effectiveness of the Schroth method in improving the Cobb angle, trunk rotation angle, and quality of life (QoL) in adolescents with idiopathic scoliosis.
MethodsThis is a systematic review study. A search was conducted in Cochrane, PubMed, Medline, Scopus and Google Scholar databases for finding studies that used Schroth method as an intervention and published from 2005 to December 2021 using the keywords related to AIS. The PEDro scale was used to evaluate the quality of papers.
ResultsInitial search yielded 96 records of which 10 papers with PEDro scale score of 5.8 were selected for the review. Among them, the variables of Cobb angle, QoL, ATR were evaluated in nine, six and four papers, respectively. The outcomes obtained from the papers showed the significant effect of Schroth method on reducing the Cobb angle (>5°, using radiography), trunk rotation (>3°, using scoliometer) and improving the QoL (Using the scoliosis research society questionnaire). In only one paper, despite a significant improvement in QoL, no significant reduction in Cobb angle (<5°) was observed.
ConclusionThere is moderate evidence of the positive effects of the Schroth method on improving Cobb angle, trunk rotation angle and QoL in adolescents with idiopathic scoliosis. This method can used for preventing from the worsening of AIS. It can be used along with other methods such as core stability exercises and Pilates. Since the reviewed studies had moderate quality, high-quality studies are needed in this field.
Keywords: Adolescent idiopathic scoliosis, Schroth exercise, Cobb Angle, trunk rotation, Quality of life (QoL), systematic review -
مقدمه و اهداف:
مطالعات نشان می دهند افراد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی به دلایل مختلفی ازجمله جابه جایی مرکز ثقل بدن به سمت جلو دارای نقص در تعادل هستند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تکنیک الکساندر بر تعادل ایستا و پویا در مردان جوان دارای سندرم متقاطع فوقانی است.
مواد و روش ها :
در این پژوهش نیمه تجربی، تعداد 24 آزمودنی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، در 2 گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها با آزمون شارپند رومبرگ و آزمون تاگ ارزیابی شد. در گروه آزمایش، مداخله آموزشی تکنیک الکساندر شامل 12 جلسه آموزشی به صورت انفرادی و گروهی طی مدت زمان 6 هفته اعمال شد. زمان جلسات انفرادی 40 دقیقه و جلسات گروهی 60 دقیقه بود. گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزش یا تمرینی قرار نگرفتند. در طول جلسات آموزشی با استفاده از راهنمایی دستی، بازخوردهای شفاهی، بینایی و حس عمقی تکنیک الکساندر به آزمودنی ها تعلیم داده شد. پس از گردآوری داده ها از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس (آنکووا) و تی همبسته برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافته ها:
یافته های نهایی مطالعه نشان داد بین تعادل ایستا در گروه آزمایش پس از شرکت در مداخله آموزشی تکنیک الکساندر نسبت به گروه کنترل (0/001>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. همچنین بین میزان تعادل پویا در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از آموزش تکنیک الکساندر تفاوت معناداری مشاهده شد (0/001>P).
نتیجه گیری :
یافته های این مطالعه نشان داد مداخله آموزشی تکنیک الکساندر، اثربخشی بالایی بر تعادل ایستا و پویا داشته است و موجب بهبود تعادل آزمودنی ها شده است. براین اساس محققین پیشنهاد کردند باتوجه به اهمیتی که تعادل در سلامت و بهبود فعالیت های روزمره دارد، متخصصین حوزه سلامت و توان بخشی می توانند به صورت کاربردی از تکنیک الکساندر به عنوان یک روش بازآموزی روان تنی جهت کمک به ارتقا تعادل در افراد دارای سندرم متقاطع فوقانی استفاده کنند.
کلید واژگان: تکنیک الکساندر, تعادل, سندرم متقاطع فوقانیBackground and AimsStudies show that individuals with upper crossed syndrome have poor balance compared to healthy people for various reasons, including displacement of their center of gravity toward forward. This study aimed to evaluate the effectiveness of the Alexander technique on the static and dynamic balance of young men with the upper crossed syndrome.
MethodsIn this quasi-experimental study, 24 subjects were purposefully selected and assigned to the experimental and control groups. The static and dynamic balance of the subjects were assessed by the Sharpened Romberg and timed up and go tests. The experimental group underwent 12 sessions of Alexander technique training during 6 weeks in individual and group sessions. The duration of individual sessions was 40, and that of group sessions was 60 minutes. The control group did not receive any training. During the training sessions, the subjects were taught the Alexander technique via manual guidance, as well as tactile, verbal, visual, and proprioception feedback. After collecting data, the data were analyzed using the analysis of covariance (ANCOVA) and paired sample t test.
ResultsThe study’s final results showed a significant difference (P<0.001) between the experimental and control groups in the static balance after the Alexander technique intervention. Also, there was a significant difference (P<0.001) between the experimental and control groups in the dynamic balance after the Alexander technique intervention.
ConclusionBased on the findings, the Alexander technique had high effectiveness on the static and dynamic balance and improved the balance of the subjects. Considering the importance of balance in health and improving daily activities, the researchers suggested that health and rehabilitation professionals can apply the Alexander technique as a psychophysical re-education method to improve balance in people with upper crossed syndrome.
Keywords: Alexander Technique, Balance, Upper crossed syndrome -
هدف
امروزه والیبال یکی از محبوب ترین ورزش ها است. بررسی ها نشان می دهند که صدمات اسکلتی عضلانی در بین بازیکنان والیبال شایع است. باتوجه به تفاوت در برنامه های تمرینی و سبک مربی گری در کشورهای مختلف که عامل اثرگذاری در آسیب دیدگی بازیکنان می باشد؛ از این رو هدف تحقیق مقایسه آسیب های بازیکنان والیبال نخبه تیم ملی ایران و بازیکنان شاغل در لیگ ایتالیا بوده است.
روش شناسی:
15 نفر از هر گروه ایران و ایتالیا با استفاده از فرم گزارش آسیب به صورت گذشته نگر در این تحقیق شرکت داشتند.
یافته هانتایج نشان داد که 13 بازیکن ایران در 3 سال گذشته متحمل حداقل یک آسیب جدی شده و 2 بازیکن آسیبی را تجربه نکردند ؛ در تیم ایتالیا نیز نتایج مشابه بود. بازیکنان پست قدرتی دریافت کننده در هر دو تیم ایران(30.8%) و تیم ایتالیا (53.8%) بیشترین آسیب را متحمل شدند. در بازیکنان ایران ناحیه کمر(5 مورد) شایع ترین آسیب بود در حالی که بازیکنان ایتالیا ناحیه مچ پا (4 مورد) شایع ترین گزارش شده است. پارگی های تاندونی شایع ترین نوع آسیب در ایرانی ها (30.8%) و در بازیکنان ایتالیا دررفتگی ها و نیمه دررفتگی ها، پارگی های تاندونی و پارگی های رباطی مشترکا با 23.1 درصد جزو شایع ترین نوع آسیب ها در این گروه بوده است. آسیب های ناشی از پرکاری شایع ترین آسیب ها در تیم ایران با 77 درصد و در تیم ایتالیا با 30.8درصد گزارش شده است. آسیب هایی با ماهیت غیر برخوردی نیز جزو آسیب های پرتکرار در تیم ایتالیا با 23.1درصد محسوب می شود در حالی که این نوع آسیب در تیم ایران 7.7درصد است.
نتیجه گیریمربیان در تیم های ایران و ایتالیا بایستی بر اساس ناحیه و نوع آسیب های رایج در میان بازیکنان برنامه های پیشگیری از آسیب را اجرا نموده تا از خسارات ناشی از آسیب دیدگی را کاهش دهند.
کلید واژگان: آسیب, والیبال, اپیدمیولوژی, ایران, ایتالیاPurposeNowadays, volleyball is one of the most popular sports. Injury in sports is inevitable. Therefore, this study aimed to compare the injuries of the elite volleyball players of the Iranian national team and the players working in the Italian league.
MethodsThe subjects of this study included two 15 member nodes consisting of the Iranian men’s national volleyball team and elite players working in the Italian Premier league. In this study, the injury report form that is available on the website of the World Federation (FIVB) as the standard injury report form has been used
Resultsthe result showed that there was no significant difference between the distribution of injury based on playing post injured area cause of injury and severity of injury in the two groups of Iran and Italy. The power receiver players in both the Iran (30.8%) and Italy (53%) team suffered the most injury. In Iranian players, the lumbar region, while in Italian players, the ankle region was the most common injury that was reported. Tendon tears are the most common type of injury in Iranians (30.8%) and in Italian players dislocations and partial dislocations, tendon tears, and ligament tears together with 23.1% have been among the most common types of injuries in this group. injuries due to overuse are the most common injuries In the Iranian team with 77% and in the Italy team with 30.8% non-contact injuries are also among the most frequent injuries in the Italy team with 23.1% while this type of injury in the Iranian team is 7.7%.
Conclusioncoaches in the Iran and Italy Italian teams should implement injury prevention programs based on the area and type of common injuries among players to reduce losses from injuries.
Keywords: Injury. Volleyball. Epidemiology, Iran, Italy -
هدف
حس عمقی حسی است که به وسیله ی آن فرد می تواند موقعیت و حرکت اعضای بدن را درک کند. تیلت جانبی لگن عواقب مختلفی مانند کمر درد و اختلال در عملکرد صحیح عضلات دارد، اما مطالعات کمی به بررسی عواقب آن پرداخته اند. هدف از این مطالعه مقایسه حس وضعیت کمر دانش آموزان دارای تیلت جانبی لگن و سالم با استفاده از خطای بازسازی زاویه کمر است.
روش بررسیدر این مطالعه 11 دانش آموز دارای تیلت جانبی لگن و 15 دانش آموز سالم شرکت کردند. گروه سالم سن (سال): 0.75±17.56 وزن (کیلوگرم): 8.56±56.87 قد (سانتی متر):7.51 ±159.67گروه تیلت لگن (سال): 0.63±17.98 وزن (کیلوگرم): 5.2±57.97 قد (سانتی متر): 6.5±161.32 بودند. خطای بازسازی وضعیت کمر در چهار جهت فلکشن، اکستنشن، لترال فلکشن راست و چپ با استفاده از گونیامتر و روش فتوگرامتریک محاسبه شد و در انتها داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل در سطح معنی داری (0.05) تجزیه و تحلیل شد.
یافته هاخطای بازسازی وضعیت در گروه دارای تیلت جانبی لگن اختلاف معنی داری (P>0.05) با گروه سالم در چهار جهت فلکشن، اکستنشن، لترال فلکشن راست و چپ نداشته است.
نتیجه گیریبا توجه به این که تفاوتی بین دانش آموزان دارای تیلت جانبی لگن و سالم در حس وضعیت کمر وجود نداشته است. یکی از دلایل عدم معنی داری ممکن است به دلیل شدت کم ناهنجاری باشد. بنابراین به مطالعات تکمیلی بیشتری نیاز است تا تفاوت در حس عمقی در افراد دارای تیلت جانبی لگن و سالم مشخص شود.
کلید واژگان: خطای بازسازی وضعیت, نابرابری لگن, حس وضعیت مفصل, کمر, انحراف جانبی لگن, حس عمقیPurposeproprioception is the sense by which a person can understand the position and movement of body parts. Pelvic Lateral tilt has various consequences such as back pain, impaired .muscle function, but few studies have investigated its consequences The purpose of this study was to Compare lumbar position sense in students with and without lateral pelvic tilt
MethodsIn this study, 11 students with pelvic lateral tilt and 15 healthy students participated in the study. (Healthy group: age (year): 17.56±0.75, Weight (kg): 56.87±8.56, height (cm): 159.67±7.51 and lateral Pelvic tilt group: age (year): 17.98±0.63, Weight (kg): 57.97±5.2, Height (cm): 161.32±6.5). using a goniometer and photogrammetric method, Lumbar reposition error in four directions of flexion, extension, left lateral flexion and right lateral flexion was recorded. The independence-samples t test was employed to analyze the data. The p-value=0.05 was regarded statistically significant.
ResultsNo statistically significant difference was found between the two groups with respect to reposition sense error for four directions of flexion, extension, left lateral flexion and right lateral flexion(P >0.05).
ConclusionGiven that no statistically significant difference was observed between students with lateral pelvic tilt and healthy students. One of the reasons for the lack of significance may be due to the low severity of the lateral tilt. Therefore, further studies need to be conducted to determine the difference in proprioception in students with pelvic lateral tilt and healthy individuals.
Keywords: reposition error, uneven pelvic, joint position sense, lumbar, lateral pelvic tilt, Proprioception -
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تعلیقی با TRX بر روی تعادل ایستا و پویا و مکانیک فرود در ورزشکاران جوان ببود. تعداد 30 ورزشکار زن جوان با دامنه سنی 15 تا 18 سال از رشته های، هندبال، فوتسال، بسکتبال و والیبال از مدارس 4 ناحیه شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی 13 تمرین تعلیقی با TRX را در سه ست و با تکرار 10 تایی به مدت 6 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند. به منظور اندازه گیری تعادل ایستا از آزمون لک لک و برای تعادل پویا از دستگاه تعادل Y استفاده شد. همچنین از سیستم امتیازدهی خطای فرود (LESS) برای بررسی مکانیک فرود استفاده شد. نتایج نشان داد تعادل ایستا، تعادل پویا و مکانیک فرود گروه تمرینات TRX در پس آزمون بهتر از پیش آزمون بود (05/0<p)، اما تعادل ایستا، تعادل پویا و مکانیک فرود گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشت (05/0>p). همچنین نتایج آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که در تمامی متغیرها بین دو گروه در پس آزمون اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0<p). به طوری که تعادل ایستا، پویا و کاهش نمره خطای فرود گروه تمرینات TRX بهتر از گروه کنترل بود. به نظر می رسد 6 هفته تمرینات تعلیقی با TRX می تواند باعث بهبود تعادل ایستا، پویا و کاهش خطای فرود ورزشکاران جوان شود.
کلید واژگان: تمریناتTRX, تعادل ایستا, تعادل پویا, فرودThe aim of this study was to investigate the effect of 6 weeks of Suspension exercises with TRX On static and dynamic balance and landing mechanics in female athletes. The number of 30 young female athletes with the age range of 15 to 18 years from the fields of handball, futsal, basketball and volleyball were selected from the schools of 4 districts of Tehran and they were randomly placed in two experimental and control groups (15 people in each group). The experimental group performed suspension exercises with TRX for 6 weeks and 3 sessions per week. In order to measure static balance, stork test was used and for dynamic balance, Y balance test was used. Also, Landing Error Scoring System (LESS) was used to check landing mechanics. The results showed that the static balance, dynamic balance and landing mechanics of the TRX training group were better in the post-test than the pre-test (P<0.05). But there was no significant difference between static balance, dynamic balance and landing mechanics of the control group in pre-test and post-test (P>0.05). Also, the results of covariance analysis showed that there is a significant difference in all variables between the two groups in the post-test (P<0.05). So that the static and dynamic balance and reduction of the landing error score of the TRX training group were better than the control group. It seems that 6 weeks of suspension training with TRX can improve static and dynamic balance and reduce landing errors in female athletes.
Keywords: TRX exercises, Static Balance, Dynamic Balance, Landing -
زمینه و هدف
سندرم گیرافتادگی شانه در شناگران و مشکلات ناشی از آن از چالش های مهم است؛ ازاین رو، هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین اصلاحی مبتنی بر اصول NASM (آکادمی ملی طب ورزش آمریکا) بر وضعیت بدنی و درد و حس عمقی در شناگران مرد دارای سندرم گیرافتادگی شانه بود.
روش بررسیباتوجه به اعمال مداخله (تمرینات اصلاحی NASM) و انتخاب هدفمند آزمودنی ها و معیارهای ورود و خروج، تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری را با حذف اثر جنسیت، تمامی شناگران مرد 20تا35ساله نخبه استان کهگیلویه و بویراحمد تشکیل دادند. در این پژوهش از میان داوطلبان واجد شرایط برمبنای ملاک های ورود به مطالعه و براساس نرم افزار G*Power، سی نفر به عنوان حجم نمونه با اندازه اثر 0٫80 و ضریب اطمینان 0٫95 به روش دردسترس وارد تحقیق شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه پانزده نفره تمرینات اصلاحی و گواه قرار گرفتند. گروه تمرینات اصلاحی، تمرینات خود را به مدت هشت هفته اجرا کردند و قبل و بعد از تمرین در دو مرحله، اندازه گیری زاویه قوس پشتی آن ها و نیز متغیرهای درد و دقت حس عمقی انجام پذیرفت. زاویه قوس پشتی به وسیله خط کش منعطف، درد به وسیله مقیاس VAS از صفر تا ده و دقت حس عمقی توسط روش بازسازی زاویه مفصل شانه و بررسی خطا ارزیابی شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس، تی زوجی و تی مستقل در سطح معناداری 0٫05 ازطریق نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد.
یافته هاآزمون تی زوجی در گروه تمرین اصلاحی از پیش آزمون به پس آزمون کاهش معناداری را در میانگین زاویه قوس پشتی (0٫003=p) و درد شانه (0٫003=p) و افزایش معناداری را در میانگین دقت حس عمقی شانه (0٫001>p) نشان داد؛ اما در هیچ کدام از متغیرهای گروه گواه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس، به طور معناداری کاهش میانگین زاویه قوس پشتی (0٫001>p) و درد (0٫001>p)، همچنین افزایش معناداری را در دقت حس عمقی شانه در گروه تمرین اصلاحی مشخص کرد (0٫001>p).
نتیجه گیریباتوجه به یافته های تحقیق، تمرینات NASM می تواند باعث کاهش معنادار زاویه قوس پشتی و درد و افزایش معنادار دقت حس عمقی در شناگران دارای سندرم گیرافتادگی شانه شود.
کلید واژگان: کایفوز, سندرم گیرافتادگی شانه, تمرین درمانی, درد, حس عمقیBackground & ObjectivesShoulder impingement syndrome is one of the most common shoulder disorders. The kinematic alterations observed in shoulder impingement syndrome comprise a visible change in the position of the scapula and its movement on the chest. The lack of corrective exercises for shoulder impingement syndrome and its frequent problems are important challenges. Since shoulder pain is relatively common and impingement syndrome is one of its most common causes, and according to previous studies that stated that the lack of muscle balance is the source of functional impingement syndrome, it is essential to provide appropriate solutions to correct this injury. This study aimed to investigate the effects of an 8–week corrective exercise program based on the National Academy of Sports Medicine (NASM) principles on physical condition, pain, and proprioception in male swimmers with shoulder impingement syndrome.
MethodsConsidering the intervention (NASM corrective exercises), the targeted selection of the subjects, and the inclusion and exclusion criteria, the current research was quasi–experimental. The statistical population, excluding the effect of gender, included all elite male swimmers aged 20 to 35 living in Kohgiluyeh and Boyer–Ahmad Province, Iran. In this research, among the qualified volunteers based on the study inclusion criteria, 30 people entered the research using the available method. Then, they were randomly divided into two groups of 15 people each: corrective exercises and control. The inclusion criteria for participants included a kyphosis angle greater than 42 degrees and the presence of at least two symptoms of shoulder impingement syndrome, as determined by a series of diagnostic tests, including pain in the subacromial region, the presence of a painful arch up to 120 degrees, a positive Jobs test, a positive Neer test, a positive Hawkins test, and shoulder isometric resistance abduction pain. The exclusion criteria were having related pathological symptoms such as a history of fracture and surgery and or joint diseases of the spine and the presence of hyperlordosis abnormality (degree of lumbar lordosis above 50 degrees). The corrective exercise group performed NASM exercises for 8 weeks, and pre– and post–intervention measurements were taken of back arch angle, pain, and proprioceptive accuracy. The information obtained from measuring the research variables was analyzed using descriptive and inferential statistics (including analysis of covariance, paired t test, and independent t test) In SPSS version 23 software. The level of significance was set at p< 0.05.
ResultsThe results of the paired t test showed a significant decrease in the average amount of back arch angle (p=0.003) and shoulder pain (p=0.003) and a significant increase in the accuracy average of shoulder proprioception (p<0.001) in the corrective exercise group from pretest to posttest. However, these variables did not change in the control group (p>0.05). The results of covariance analysis showed a significant decrease in the amount of back arch angle (p<0.001) and pain (p<0.001), as well as a significant increase in shoulder proprioceptive accuracy in the corrective exercise group (p<0.001). The analysis of covariance showed back arch angle with an effect size of 0.58, pain with an effect size of 0.44, and target reconstruction error angle with an effect size of 0.37 in the posttest in the exercise group after controlling the effect of the pretest.
ConclusionThis study found that NASM exercises can effectively reduce back arch angle and pain and improve proprioception in male swimmers with shoulder impingement syndrome. The study suggests that the NASM–based corrective exercise program is a viable treatment option for shoulder impingement syndrome in male swimmers.
Keywords: Kyphosis, Impingement Syndrome, Exercise Therapy, Pain, Proprioception -
وظایف حرکتی عصبی-شناختی، ارتباط موثری بر هماهنگی عملکرد ورزشی و آسیب های اسکلتی عضلانی دارد. بقایای تغییرات شناختی پس از جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی موجب تغییرات بیومکانیکی زانو شده و می تواند ریسک آسیب ثانویه را افزایش می دهد. هدف مطالعه ی حاضر بررسی و مقایسه کینتیکی ورزشکاران با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی و ورزشکاران بدون آسیب بود. در مطالعه ی پیش رو در مجموع 30 فوتبالیست مرد حرفه ایشامل15 ورزشکار با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی بعد از بازگشت به بازی و 15 ورزشکار سالم، شرکت کردند. آزمودنی ها حداقل 5 فرود قطره ای با مداخله شناختی در تصمیم گیری نقطه فرود برروی صفحه نیرو انجام دادند. حداکثر نیروی عکس العمل زمین، زمان رسیدن به ثبات و مرکز فشار با شاخص طول مسیر در لحظه فرود محاسبه شد. برای مقایسه ی متغیرها از آزمون یو من ویتنی استفاده شد. ازنظر آماری ، تفاوت معناداری در چهار متغیر: میانگین حداکثر مسیر حرکت مرکز فشار (04/ 0 = p)، حداکثر میانگین نیروی عمودی عکس العمل زمین در بهترین فرودها (01/ 0 = p)، حداکثر میانگین نیروی عمودی عکس العمل زمین در کل فرودها (01/ 0 = p ) و حداکثر میانگین نیروی داخلی-خارجی عکس العمل زمین در بهترین فرودها (03/ 0 = p) وجود داشت، اما در متغیر حداکثر زمان رسیدن به ثبات در همه کلاس های فرود (05/ 0 > p) از نظر آماری معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد اختلال در تصمیم گیری با مداخله ی شناختی در طول مرحله پرواز، ریسک آسیب دیدگی مجدد را در افراد باسابقه بازسازی رباط صلیبی افزایش می دهد.
کلید واژگان: عصبی-شناختی, آسیب, بازسازی رباط صلیبی قدامی, فوتبالNeurocognitive motor tasks have been shown to have an effective relationship with athletic performance and musculoskeletal injuries. Cognitive changes following anterior cruciate ligament reconstruction surgery may lead to adverse knee biomechanical changes and an increased risk of secondary injury. This study aimed to compare the kinetics of athletes with a history of ACL reconstruction and those without injuries. A total of 30 professional male soccer players, comprising 15 anterior cruciate ligament reconstruction athletes who had returned to the performance and 15 healthy athletes, participated in this study. The subjects performed at least 5 drop landings with cognitive intervention to decide the landing point on the force plate. The maximum ground reaction force, time to stability and center of pressure with length of path index were calculated at the moment of landing. The Mann-Whitney U test was used to compare the variables. The results indicated a significant difference in four variables: the maximum mean vertical ground reaction force in all landings (p = 0.04), the maximum mean vertical ground reaction force in the best landings (p = 0.01), the maximum average vertical ground reaction force in all landings (p = 0.01), and the maximum mean mediolateral ground reaction force in the best landings (p = 0.03). However, no statistical significance was observed in the variable of maximum time to stability in all landing classes (p > 0.05).The study findings suggest that impaired decision-making with cognitive interference during the flight phase may increase the risk of re-injury in individuals with anterior cruciate ligament reconstruction.
Keywords: Neuro-cognition, Injury, Anterior Cruciate Ligament Reconstruction, Soccer -
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات منتخبTotal Body Resistance Exercise (TRX)بر پایداری عملکردی،حس عمقی و قدرت عضلات مفصل شانه ورزشکاران رشته های بالای سر مبتلا به اختلال حرکتی کتف می-باشد.تحقیق حاضر ازنوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد.به همین منظور تعداد 30 نفر از ورزشکاران مرد رشته های بالای سر مبتلا به اختلال حرکتی کتف بصورت تصادفی به دو گروه 15 نفره تمرینی و کنترل تقسیم شدند.شناسایی افراد با استفاده از آزمون لغزش جانبی کتف انجام شد.در مرحله پیش آزمون، قدرت عضلات چرخش دهنده داخلی و خارجی، پایداری عملکردی و دقت حس عمقی مفصل شانه به ترتیب بوسیله آزمون های داینامومتر دستی، آزمون تعادل عملکردی بالاتنه و روش عکس برداری مورد ارزیابی قرار گرفت.سپس آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات منتخبTRX را انجام دادند و پس از آن مرحله پس آزمون به انجام رسید. از روش تحلیل واریانس دوراهه به منظور تجزیه و تحلیل آماری یافته های پژوهش در سطح معنی داری 05/0P استفاده شد.نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که در مرحله پس آزمون، قدرت عضلات چرخش-دهنده(001/0=P)، پایداری عملکردی (001/0=P)و دقت حس عمقی (001/0=P)مفصل شانه آزمودنی های گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل بهبود معنی داری پیدا کرده است(05/0P).باتوجه به بهبود قدرت عضلات چرخش دهنده، پایداری عملکردی و دقت حس عمقی مفصل شانه در گروه تمرینات TRX، پیشنهاد می شود به منظور بهبود اختلالات ناشی از ابتلا به اختلال حرکتی کتف در ورزشکاران بالای سر و پیشگیری از بروز آسیب های احتمالی در مفصل شانه،از تمرینات TRX به کار برده شده در پژوهش حاضر استفاده شود.کلید واژگان: اختلال حرکتی کتف, تمرینات TRX, پایداری عملکردی, حس عمقی, ورزشکارThe aim of this study was to investigate the effect of selected TRX exercises on functional stability,proprioception and strength of shoulder joint muscles in athletes with scapular dyskinesis.The present study is a semi-experimental study with pre-test and post-test design.For this purpose,30 male athletes of overhead athletes with scapular dyskinesis were randomly divided into training and control 15 person in each group.Athletes with scapular dyskinesis were identified using a lateral scapular slide test.In the pre-test, the strength of internal and external rotator cuff muscles,functional stability and accuracy of shoulder joint proprioception were evaluated by manual dynamometer tests,upper body functional balance test and imaging method, respectively.The subjects in the training group then performed the selected TRX exercises for 8 weeks and 3 sessions per week.At the end of 8 weeks,all measurements of the pre-test were performed again in the post-test stage.A Two-way analysis of variance was used to statistically analyze the research findings at a significance level of P≤0.05.The results of two-way analysis of variance showed that in the post-test stage, rotational muscle strength(P=0.001),functional stability(P=0.001) and accuracy of shoulder joint proprioception(P=0.001) of the experimental group significantly improved compared to the control group.According to the results of the study, it is According to the improvement in rotational muscle strength, functional stability and accuracy of shoulder joint proprioception in TRX group,it is suggested that the TRX exercises used in the present study can use to improve the disorders caused by scapular dyskinesia in overhead athletes and to prevent possible injuries to the shoulder joint.Keywords: dyskinesia, TRX exercises, Proprioception, Functional stability, Athletes
-
سابقه و هدف
اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان شایعترین نوع اسکولیوز و پیچیدهترین دفورمیتی ستون فقرات و تنه با عوارض قابل توجه است. در این پژوهش، اثربخشی تمرینات ثبات مرکزی در بهبود این اختلال با یک مرور نظاممند بررسی شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه مرور نظاممند بر اساس راهنمای PRISMA انجام شد. واژههای کلیدی (Adolescent Idiopathic Scoliosis، core exercise، Cobb angles وcorrective exercise) در پایگاههای داده PubMed، Scopus، MEDLINE، Cochrane Library CINAHL و Google Scholarو محدود به مقالات فارسی و انگلیسی زبان منتشرشده در سالهای 2022-2005 جستجو شد. مطالعات انجام شده بر روی نوجوانان(18-10 سال) دچار اسکولیوز ایدیوپاتیک که در یکی از گروهها فقط مداخله تمرینات ثبات مرکزی بهکار رفته بود و یکی از متغیرهای وابسته اندازه زاویه کاب (نشانگر شدت اسکولیوز) بود، لحاظ شدند. مقیاس PEDro برای ارزیابی کیفیت مقالات از نظر خطر سوگرایی به کار رفت.
یافته ها:
در جستجوی اولیه 268 مقاله یافت شد. بعد از حذف مقالات نامربوط و فاقد معیارهای ورود و ارزیابی کیفی مقالات باقیمانده، در نهایت 7 مقاله با میانگین 6/2 نمره PEDro (کیفیت متوسط) با مجموع 297 آزمودنی برای مرور نظام مند انتخاب شدند. کاهش معنیدار آماری زاویه کاب در همه مقالات منتخب گزارش شد، اما فقط در چهار مقاله کاهش زاویه کاب از نظر بالینی نیز معنادار بود (میزان کاهش بیشتر از 5).
استنتاجتمرینات ثبات مرکزی روشی ایمن، آسان و در دسترس است که میتواند برای بهبود اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان موثر باشد، اما شواهدی با سطح متوسط از این فرضیه حمایت میکند. انجام مطالعات بیشتر و باکیفیت در آینده برای نتیجه گیری قطعی و تصمیم گیری بالینی در این زمینه ضرورت دارد.
کلید واژگان: اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان, تمرینات ثبات مرکزی, زاویه کاب, مرور نظام مندBackground and purposeAdolescent idiopathic scoliosis (AIS) is the most common type of scoliosis and the most complex deformity of the spine and trunk with significant complications. In this systematic review, the effectiveness of core stability exercises (CSE) in improving this disorder is discussed.
Materials and methodsThis review was carried out using the Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analysis (PRISMA) checklist. Adolescent Idiopathic Scoliosis, Cobb angles, and core stability exercise were our search terms in PubMed, Scopus, MEDLINE, Cochrane Library, CINAHL, and Google Scholar. The search was limited to articles published in Persian and English between 2005 and 2022. Researches on AIS carried out in adolescents aged 10-18 were studied. In one of the groups, only CSE was done and the size of Cobb's angle (an indicator of the severity of scoliosis) was used as one of the dependent variables. The PEDro scale was used to evaluate the quality of articles in terms of risk of bias.
ResultsIn initial search, 268 articles were found. After removing irrelevant articles and those that did not met the study’s inclusion criteria and also qualitative evaluation of the remaining articles, seven articles with an average PEDro score of 6.2 (moderate quality), including 297 participants, were selected. A statistically significant decrease was reported in the Cobb angle in all articles, but only in four articles this decrease was clinically significant (greater than 5˚).
ConclusionCSE are safe, easy and accessible that can be effective in improving AIS, but there is not sufficient evidence to support this hypothesis. Further high-quality studies are required to draw a definite conclusion and making clinical decisions.
Keywords: adolescent idiopathic scoliosis, core stability exercises, Cobb angle, systematic review -
هدفهایپر کایفوزیس پشتی جز ناهنجاری های شایع در میان کودکان می باشد. در سال های اخیر از جمله روش های اصلاحی که در کنار حرکات اصلاحی به منظور پیشگیری و اصلاح ناهنجاری های اسکلتی عضلانی کودکان مورد استفاده قرار گرفته است، بازی های اصلاحی است که در آن اهداف اصلاحی در قالب و شکل بازی با هدف پیشگیری و اصلاح ناهنجاری های وضعیتی کودکان اعمال می شود. هدف از انجام پژوهش مقایسه اثر و ماندگاری یک دوره بازی های اصلاحی با حرکات اصلاحی منتخب بروی زاویه کایفوز پشتی پسران 10 تا 12 سال می باشد.روش بررسیتحقیق حاضر به روی 90 نمونه پسر با با میانگین سنی (20/80±11/0)، میانگین قد (5/91 ± 0/78) و میانگین وزن (4/75 ± 39/69) که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و به 3 گروه بازی های اصلاحی، حرکات اصلاحی و کنترل به صورت تصادفی تقسیم شدند اجرا شد. نمونه های گروه های تجربی به مدت 8 هفته در هفته 3 جلسه در جلسات 30 الی 60 دقیقه ای حرکات اصلاحی و بازی های اصلاحی مربوط به خود را اجرا نمودند.لازم به ذکر است گروه کنترل در این مدت فعالیت عادی زندگی خود را انجام دادند. میزان زاویه هایپر کایفوزیس پشتی نمونه ها برای ورود به تحقیق بزرگتر از 40 درجه در نظر گرفته شد و با استفاده از خط کش منعطف اندازه گیری شد. به منظور بررسی میزان ماندگاری و اثربخشی تمرینات پس از 8 هفته از پایان تمرینات میزان هایپر کایفوزیس پشتی دو مرحله دیگر در مراحل پس آزمون و پیگیری مورد اندازه گیری قرار گرفت.یافته هانتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تفاوت معنی داری را در گروه بازی های اصلاحی در مرحله پیش آزمون 2/40±45/62، با مرحله پس آزمون 2/24±42/46 و مرحله پیگیری 2/09±42/42 و در گروه حرکات اصلاحی منتخب در مرحله پیش آزمون 2/59±45/81 با مرحله پس آزمون 2/36±42/26 و مرحله پیگیری 2/27±42/52 نشان داد (0/05≥p). همچنین تفاوت معنی داری در گروه کنترل در مرحله پیش آزمون 1/59±44/93 با مرحله پس آزمون 1/79±45/26 و مرحله پیگیری 1/84±45/26 مشاهده نشد (0/05≤p). به علاوه اندازه اثر در گروه بازی های اصلاحی 0/85، در گروه حرکات اصلاحی منتخب 0/81 و گروه کنترل 0/80 بدست آمد که نشان دهنده اثر بالای پروتکل های تمرینی در دو گروه تجربی تحقیق بود. به علاوه نتایج آزمون تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری در زاویه هایپر کایفوزیس پشتی بین 3 گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد (0/05≥p) که به منظور بررسی این تفاوت از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه های تجربی تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشان از ماندگاری اثر بازی های اصلاحی و حرکات اصلاحی منتخب داشت (0/05≤p).و تفاوت موجود بین گروه های بازی های اصلاحی و حرکات اصلاحی منتخب با گروه کنترل بوده است (0/05≥p).نتیجه گیریبازی های اصلاحی و حرکات اصلاحی منتخب دارای تاثیر مثبت و مشابه، همچنین ماندگاری اثرات تمرین بر زاویه هایپرکایفوزیس پشتی پسران 10 تا 12 سال می باشند. بدین ترتیب در مقایسه با حرکات اصلاحی اجرای هشت هفته بازیهای اصلاحی در قالب روشی موثر و مستقل به عنوان روش جایگزین حرکات اصلاحی در اصلاح ناهنجاری هایپرکایفوزیس پشتی پسران 10 تا 12 سال توصیه می شودکلید واژگان: بازی های اصلاحی, حرکات اصلاحی منتخب, هایپرکایفوزیس, ماندگاریPurposeThoracic hyperkyphosis is one of the common anomalies in children in recent years. In addition to corrective exercise, corrective games are one of the correctional methods which have been used to prevent and correct functional anomalies among children. Unlike corrective exercise, in corrective games method, correctional goals apply with prevention and correction purpose in the game shape and format The present study aimed to compare the effect and sustainability of a course corrective games with selected corrective exercise on 10-12 aged boys with thoracic hyperkyphosis.MethodsNinety boys with age average (11.20±0.80 years), height average (140.78±5.91 cm), and weight average (39.69±4.75 kg) were randomly divided into corrective games, selected corrective exercise and control group. Subject in experimental groups performed their related corrective games and corrective exercises for 8 weeks and 3 sessions every week. Each session lasted for 30-60 minutes. During this time the control group did their normal daily activity. The kyphosis angle required to enter to the study was considered greater than 40 degrees. This angle was measured by a flexible ruler. Data were recorded at the beginning of the study as a pre-test, at the end of the 8 weeks’ exercises as a post-test and 8 weeks after the completion of the study as a second post-test level.ResultsThe finding of the repeated measure ANOVA test indicated a significant difference in kyphosis angle at the pre-test level (45.62±2.40) versus the post-test level (42.46±2.24), and in follow-up level (42.42±2.09) in the corrective games group, and the pre-test level (45.81±2.59) versus the post-test level (42.26±2.36) and in the follow-up level (42.52±2.27) in the selected corrective exercise group (P≤0.05). Moreover, there was no significant difference in the kyphosis angel in the control group, at the pre-test level (44.93±1.59) versus the post-test level (45.26±1.79) and in the follow-up level (45.26±1.84) (P>0.05). The obtained effect size was 0.85 in the corrective games group, 0.81 in the selected corrective exercise group, and 0.08 in the control group, which shows the high effectiveness of present study protocols in experimental groups. Also, the results of the ANCOVA test indicated a significant difference in thoracic kyphosis angle between 3 groups in the study at the post-test and the follow-up levels (P≤0.05). Therefore, in order to clarify this difference, the Bonferroni post-hoc test was used. The finding of this test indicated a non-significant difference in thoracic kyphosis angle between corrective games and selected corrective exercise groups in the post-test and follow-up levels (P>0.05). The observed difference was related to the corrective games and selected corrective exercise kyphosis angle difference with control groups at mentioned levels (P≤0.05).ConclusionThe corrective games and the selected corrective exercise have a positive and similar effect with exercise effects sustainability on thoracic kyphosis reduction. Therefore, performing 8 weeks’ corrective games besides selected corrective exercise has a considerable and sustainable effect on thoracic hyperkyphosis angle in 10-12 aged boys and using corrective games as an autonomous method recommended to thoracic hyperkyphosis correction in 10-12 years old boys.Keywords: Corrective games, Selected corrective exercise, Thoracic hyper kyphosis, Sustainability
-
نشریه مطالعات طب ورزشی، پیاپی 32 (تابستان 1401)، صص 187 -210
بین تمامی آسیب های شانه، سندروم گیرافتادگی شانه بسیار رایج بوده و یکی از معمول ترین علت درد و محدودیت حرکتی منطقه شانه محسوب می شود. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات ثبات دهنده ریتمیک بر حس وضعیت، دامنه ی حرکتی، قدرت و ثبات عملکردی مفصل شانه دختران نوجوان شناگر مبتلا به سندروم گیر افتادگی شانه بود. در این تحقیق 30 نفر از دختران شناگر مبتلا به آسیب سندروم گیرافتادگی شانه به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. بعد از انجام ارزیابی های پیش آزمون هر دو گروه که شامل ارزیابی حس وضعیت، قدرت، دامنه حرکتی و ثبات عملکردی بود، گروه تمرینات به مدت چهار هفته به انجام تمرینات ثبات دهنده ریتمیک پرداختند و پس از آن پس آزمون مطابق پیش آزمون از هر دو گروه انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که حس وضعیت، قدرت عضلات چرخاننده و ثبات عملکردی مفصل شانه دختران شناگر مبتلا به آسیب سندروم گیرافتادگی شانه پس از تمرینات ثبات دهنده ریتمیک به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بهبود یافت. در متغیر دامنه حرکتی بین دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد به نظر می رسد که تمرینات ثبات دهنده ریتمیک می تواند در بهبود حس عمقی، قدرت عضلات چرخاننده شانه و ثبات عملکردی شناگران دختر مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه مفید باشد.
کلید واژگان: حس وضعیت, قدرت و دامنه ی حرکتی, ثبات عملکردی, تمرینات ثبات دهنده ریتمیک, سندروم گیر افتادگی شانهThe shoulder impingement syndrome is quiet prevalent amongst all shoulder injuries and mainly accounts for pain and mobility limitation in that region. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of rhythmic stabilization exercise on position sense, range of motion, strength and functional stability of shoulder in adolescent girl swimmers with shoulder impingement syndrome. In this study, 30 swimmer girls with shoulder impingement syndrome were randomly divided into two groups of experimental and control. After pre-test measurements from the two groups, including proprioception, strength, range of motion and functional stability, the experimental group performed four weeks Rhythmic stabilization exercises and then the post-tests were performed for the two groups according to the pre-test. Results indicated that position sense, rotator muscles strength, and functional stability of shoulder joint significantly improved after rhythmic stabilization exercises compared to the control group (p<0.05). There was no significant difference in the range of motion between the two groups (p>0.05). It seems that, rhythmic stabilization exercises can be used in order to improve proprioception, shoulder rotator muscles strength and the functional stability of swimmers suffering from shoulder impingement syndrome.
Keywords: Position sense, Strength, Range of Motion, Functional stability, Rhythmic stabilization exercise, shoulder impingement syndrome
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.