به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

وحید نجاتی

  • حامد سرهنگ پور*، فرشته باعزت، وحید نجاتی، سهیلا هاشمی کوچکسرائی
    زمینه و هدف
    نارساخوانی به عنوان شایع ترین اختلال یادگیری خاص با نارسایی حافظه فعال مرتبط است. این پژوهش با هدف تقویت حافظه فعال و کاهش علائم نارساخوانی در دانش آ موزان نارساخوان از طریق تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (به شکل واقعی و ساختگی) همراه با بسته توانبخشی هوشمند توجه و حافظه آرام انجام شده است.
    روش
    پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 8 الی 12 ساله شهرستان بابل در سال 1399 بود. از جامعه مذکور 22 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه 11 نفر) جایدهی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها، گروه آزمایشی یکم در معرض تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام و گروه دوم در معرض تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام قرار گرفتند (به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای). برای ارزیابی حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان از آزمون حاف بک (ارجمندی نیا، 2017) و برای سنجش کارآمدی خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی نما (مرادی و همکاران، 2016) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
    یافته ها
    تحلیل های آماری نشان داد افزایش نمرات حافظه فعال (0/05>P) و کارآمدی خواندن (0/05>P) در گروه آزمایشی یکم به میزان معنا داری بیشتر از گروه آزمایشی دوم بود.
     
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت روش تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام در مقایسه با روش تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام اثربخش تر بود. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به متخصصان اختلالات یادگیری خاص پیشنهاد کرد که از روش مذکور در جهت بهبود حافظه فعال وتقویت کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان استفاده کنند.
    کلید واژگان: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز, توانبخشی شناختی, حافظه فعال, کارآمدی خواندن, نارساخوانی
    Hamed Sarhangpour*, Fereshteh Baezzat, Vahid Nejati, Soheila Hashemi
    Background and
    Purpose
    Dyslexia as the most common specific learning disorder is related to working memory deficiency. In this research, the effectiveness of transcranial electrical stimulation of the brain (real and sham) combined with Attentive Rehabilitation of Attention and memory (ARAM) on working memory and reading efficiency in students with dyslexia was investigated.
    Method
    This research was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design and the study population includes all students with dyslexia aged 8-12 years old in north of Iran (Babol). Among them, 22 students were selected and randomly placed in two experimental groups (11 students in each group). After performing the pre-tests, the first experimental group was exposed to real electrical stimulation combined with ARAM and the second group was exposed to sham electrical stimulation combined with ARAM (for 12 sessions of 60 minutes). Working Memory Test for Children (WMTC) (Arjamandinia, 2016) was used to evaluate the working memory of students with dyslexia, and NEMA reading and dyslexia test (Moradi et al., 2016) was used to measure reading efficiency. The analysis of covariance was used to analyze the data.
    Results
    Statistical analysis showed that the increase in working memory scores and reading efficiency in the first experimental group was significantly higher than the second experimental group (P<0.05).
    Conclusion
    Based on the findings, it can be concluded that the method of real electrical stimulation combined with ARAM was more effective compared to sham electrical stimulation method combined with ARAM. Therefore, based on the results of this research, it can be suggested to specialists of learning disorders to use the mentioned method in order to improve working memory and reading efficiency of students with dyslexia.
    Keywords: Transcranial Electrical Stimulation Of The Brain, Cognitive Rehabilitation, Working Memory, Reading Efficiency, Dyslexia
  • مجید قربانی، محمود نجفی*، وحید نجاتی، محمدعلی محمدی فر

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.

    کلید واژگان: توانمندسازی شناختی, نظریه ذهن, ذهن خوانی از طریق چشم, شناخت اجتماعی, اعتیاد
    Majid Ghorbani, Mahmoud Najafi*, Vahid Nejati, Mohammad Ali Mohammadifar

    The purpose of this research was to investigate the effectiveness of cognitive empowerment of mental states on the mind reading ability of substance dependent people. The current study was a quasi-experimental type with a pretest-posttest design with a control group. 30 drug addicts with the same conditions in terms of age, education, occupation, etc. were selected and randomly assigned to two experimental and control groups (15 people in each group). The participants responded to the eye reading test (Baron-Cohen test) in the pretest and posttest. The experimental group was subjected to the intervention of the cognitive empowerment program (Terme program) and the control group did not receive any intervention. The results of covariance analysis showed that cognitive empowerment (Terme program) is effective on the ability to read minds (theory of mind) in drug dependent people. In fact, the Terme program has improved the ability to read minds through the eyes in drug dependent people. Based on the results of the present research, it is possible to use the cognitive empowerment program (Terme program) in the ability to read minds through the eyes for drug dependent people.

    Keywords: cognitive empowerment, theory of mind, mind reading through eyes, social cognition, addiction
  • سالار نظرزاده*، جلیل فتح ابادی، وحید نجاتی، ندا نظر بلند، وحید صادقی فیروز ابادی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد.  جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص (10 الی 12 ساله) تشکیل داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند (123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری داوطلبانه (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند(16نفر پسر و14 نفر دختر) و  پرسشنامه های تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران فرم کودکان (2001) و نارسایی هیجانی تورنتو (ریف، استرولد و تروت، 2006) در سه مرحله تکمیل کردند. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته بصورت گروهی انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه «آرام» بر بهبود مولفه های نشخوارگری فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکزمجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش  تنظیم شناختی هیجان  کودکان با اختلال یادگیری خاص و همچنین درک هیجان آنها تاثیر معنی دار داری و  مقایسه نتایج پس آزمون با آزمون پیگیری یک ماه حاکی از پایداری این تاثیر است. بنابراین از آنجایی که این دانش آموزان در تنظیم شناختی و درک هیجان با مشکلاتی روبرو هستند، می توان با چنین مداخلاتی مشکلات آنها را در این زمینه مرتفع کرد.

    کلید واژگان: اختلال یادگیری خاص, تنظیم شناختی هیجان, توانبخشی شناختی, درک هیجان
    Jalil Fathabadi*, Vahid Nejati, Neda Nazarboland, Vahid Sadeghi Firooz Abadi, Salar Nazarzadeh Gigloo

    The purpose of this study was to investigate the effect of computer-based cognitive rehabilitation on cognitive regulation of emotion and emotion understanding in children with specific learning disorders. This research was conducted in a semi-experimental way (pre-test - post-test with a control and follow-up group). The statistical population of this study consisted of all the students with specific learning disorders (10-12 years old), who had been referred to the learning disorders center in Ardabil between the first of October and the middle of November 2017 (123 people). 30 of them were selected through purposive sampling (selection of volunteer students to participate in the research) (16 boys and 14 girls) and the emotional regulation questionnaires of Garnefsky et al. in identifying emotions and difficulty in describing emotions) were completed in three stages. The students of the experimental group completed the tasks of the cognitive rehabilitation package in 12 sessions of 45 minutes in a period of four weeks. The results of the covariance analysis of the data showed that the cognitive rehabilitation package based on a computer has an effect on improving rumination, positive refocusing, refocusing on planning, positive reappraisal, and acceptance of cognitive regulation of emotions in children with specific learning disorders, as well as understanding their emotions. The significance and comparison of the post-test results with the one-month follow-up test indicate the stability of this effect. Therefore, since these students are facing problems in cognitive regulation and emotional understanding, such interventions can solve their problems in this field.

    Keywords: Specific learning disorder, Cognitive emotion regulation, cognitive rehabilitation, Emotion understanding
  • امیر نجار، علیرضا پیرخائفی*، داود معنوی پور، وحید نجاتی
    مقدمه و هدف

    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانه ای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازه گیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به صورت تصادفی از دانش آموزان پسر پایه متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستان های دولتی دوره متوسطه در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنی ها در دو گروه کنترل (10 نفر) و آزمایش (10 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند.

    یافته ها

    توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبه جلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبه جلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانش آموزان موثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانش آموزان موثر نیست. همچنین افزایش آماری معنی داری در افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (001/0≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنی داری بین دو میانگین وجود نداشت (001/0≤p).

    نتیجه گیری

    به طورکلی نتایج نشان از اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان دارد

    کلید واژگان: توانبخشی, عصب روانشناختی, کارکردهای اجرایی, حافظه
    Amir Najjar, Alireza Pirkhaefi*, Davood Manavipour, Vahid Nejati
    Aim and Background

    The present study was conducted to investigate the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions on students' memory.

    Materials and Methods

    This research is semi-experimental using a computerized Wechsler working memory intelligence test prepared and compiled from the Farakhnai subscale of the Wechsler intelligence scale, which was used to measure working memory. The statistical sample consisted of 20 high school students who were randomly selected from high school boys in Varamin in the academic year of 1400-1999 in public high schools in mathematics, experimental and human subjects. The subjects were in two control groups (10 subjects) and the experiment (10 subjects) were randomly replaced.

    Findings

    Neuropsychological rehabilitation of executive functions is effective in improving students' auditory memory/forward repetition, auditory memory/reverse repetition, visual memory/forward repetition, visual memory/reverse repetition, auditory memory, visual memory, and auditory memory span. Visual memory of students is not effective. Also, there was a statistically significant increase in the average score of all dimensions of working memory from the time before the intervention to the follow-up period, and only in the visual dimension / reverse repetition of the average before the intervention (p≤0.001).  There was no significance between the two means (p≥0.001).

    Conclusion

    In general, the results show the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions on students' memory

    Keywords: Rehabilitation, Neuropsychology, Executive Functions, Memory
  • فردین فرمانی*، حسین پورشهریار، وحید نجاتی، امید شکری
    اهداف

    کیفیت زندگی و سرزندگی ذهنی ازجمله مسایل مهم در حیطه سالمندان است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر کیفیت زندگی و سرزندگی ذهنی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف بود. 

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با پیگیری 1 ماهه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف ساکن شهر تهران بود. 40 نفر از سالمندان مراجعه کننده به بیمارستان پیامبران که براساس ملاک های بالینی تشخیص نقص شناختی خفیف داشتند، به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش جلسات توانمندسازی شناختی همراه با تحریک فراجمجمه ای مغز به مدت 12 جلسه اجرا شد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی لیپاد و پرسش نامه سنجش سرزندگی ذهنی رایان و فردریک استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر دوراهه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل ازنظر کیفیت زندگی و سرزندگی ذهنی در پس آزمون تفاوت معنا داری وجود دارد و ترکیب توانمندسازی شناختی با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر کیفیت زندگی و سلامت ذهنی سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف تاثیرگذار بود (0/05>P). همچنین براساس بررسی ها در مرحله پیگیری، تفاوت مشاهده شده در بین گروه ها، باگذشت زمان پایدار بود .

    نتیجه گیری

    ترکیب توانمندسازی شناختی با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بهتر از کاربرد تکی هرکدام از این روش های مداخله می تواند کیفیت زندگی و سرزندگی ذهنی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف را تحت تاثیر قرار دهد.

    کلید واژگان: توانمندسازی شناختی, تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز, کیفیت زندگی, سالمندان, نقص شناختی خفیف
    Fardin Farmani*, Hossein Pourshahriar, Vahid Nejati, Omid Shokri
    Objectives

    Quality of life and subjective vitality are two important components for the elderly. This study aims to study the effect of cognitive rehabilitation and transcranial direct current stimulation (tDCS) on the quality of life and subjective vitality of older adults with mild cognitive impairment (MCI).

    Methods & Materials

    This is a quasi-experimental study with a pre-test/post-test/follow-up design. The study population consists of all older adults referred to the Rehabilitation Clinic of Payambaran Hospital in Tehran and diagnosed with MCI based on clinical criteria. Of these, 40 were selected using a convenience sampling method and randomly assigned to two groups of intervention and control. For the intervention group, cognitive rehabilitation plus tDCS was provided at 12 sessions. The LEIPAD quality of life questionnaire and subjective vitality scale of Ryan and Frederick were used to measure the variables. Two-way repeated measures analysis of variance was used to analyze the data in SPSS software, version 25.

    Results

    There was a significant difference between the two groups in the quality of life and subjective vitality after intervention (P<0.05), indicating that the combination of cognitive rehabilitation with tDCS affected the quality of life and subjective vitality of the elderly. In the follow-up phase, the effects were stable over time.

    Conclusion

    Combining cognitive rehabilitation with tDCS can have a significant impact on the quality of life and subjective vitality of the elderly with MCI.

    Keywords: Cognitive rehabilitation, tDCS, Quality of life, Elderly, Mild cognitive impairment
  • فرزین حق نظری اسفهلان، وحید نجاتی*، حمیدرضا پوراعتماد
    هدف
    هدفگذاری فرایند تعیین اهدافی است که فرد می خواهد به آنها دست یابد. در این مطالعه، برای اولین بار پرسشنامه هدفگذاری تحصیلی برای دانش آموزان ساخته و روایی و پایایی آن بررسی شده است.
    روش ها
    بر مبنای نظریه هدفگذاری و تجسم هدف، 29 پرسش در قالب 5 عامل وضوح هدف، تعهد به هدف، تعارض بین اهداف، دشواری هدف و تجسم هدف طراحی گردید. 10 نفر از متخصصین روانشناسی و 1332 دانش آموز در این پژوهش مشارکت نمودند.
    یافته ها
    تمام گویه ها روایی صوری را کسب نمودند اما تنها 22 پرسش روایی محتوا را برآورده ساختند. تحلیل عاملی تاییدی، مدل پنج عاملی پرسشنامه را تایید نمود و تحلیل عاملی اکتشافی نیز پنج عامل مفروض را استخراج کرد. به عنوان روایی ملاکی، پرسشنامه هدفگذاری توانست به ترتیب 20 و 28 درصد از واریانس نمره هدف و معدل خردادماه را پیشبینی نماید. به عنوان روایی همزمان نیز اهداف پیشرفت توانستند 21 درصد از واریانس نمره نهایی پرسشنامه را پیشبینی کنند. همچنین آلفای کرونباخ نیز نشان داد که پرسشنامه از همسانی درونی و پایایی قابل قبولی (بالای 7/0) برخوردار است.
    نتیجه گیری
    پرسشنامه هدفگذاری تحصیلی تدوین شده در این پژوهش برای دانش آموزان متوسطه اول از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار بوده و در مقایسه با پرسشنامه های مشابه و پرنفوذ مانند پرسشنامه اهداف پیشرفت قدرت بالاتری برای پیشبینی عملکرد تحصیلی دارد.
    کلید واژگان: پرسشنامه, هدف تحصیلی, هدفگذاری, متوسطه اول, نمره هدف
    Farzin Haqnazari, Vahid Nejati *, Hamidreza Pouretemad
    Objective
    Goal-setting is a process to set desired future end-states that the person wants to attain. In this study, we developed and validated a student goal-setting questionnaire.
    Methods
    Given the goal-setting theory and goal imagery, 29 items within 5 factors were designed for the assessment of educational goal-setting. 10 experts in psychology and 1332 (middle school) students participated in a cross-sectional design.
    Results
    All of the items were approved by the impact score of face validity, but content validity verified only 22 items. Confirmatory factor analysis verified the five-factor model of the questionnaire and explanatory factor analysis extracted the five factors from the 22 items. As for criterion validity, the questionnaire could predict 20% and 28% of the variance of grade goal and average final grade, respectively. Concerning the concurrent validity of the questionnaire, achievement goals could predict 21% of the variance of the goal-setting questionnaire. Moreover, Cronbach’s α showed that the questionnaire has acceptable internal consistency (over .70).
    Conclusion
    The Academic Goal-Setting Questionnaire which was designed in this study for middle-school students had acceptable validity and reliability and could predict academic performance more than the other well-known questionnaires such as the Achievement Goals Questionnaire.
    Keywords: academic goal, goal-setting, grade goal, middle school, questionnaire
  • مهتاب نوروزیان، وحید نجاتی*، فریبرز باقری
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی سیر تحولی توانایی های توجهی و بازشناسی هیجانی در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با تحول طبیعی و غیر طبیعی بود.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی و از نوع مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کودکان بیش فعال تحت درمان در مراکز مشاوه روحانا و تعادل و کودکان پیش دبستانی و دبستانی در مدارس منطقه 1، 2 و 3 تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان این کودکان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 410 کودک انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از آزمون عملکرد پیوسته راسولد و همکاران (1956)، و آزمون بازشناسی هیجان اکمن (2007) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی بوسیله SPSS-22 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل واریانس نشان داد شرکت کنندگان در دو گروه نرمال و بیش فعال، توانایی توجهی و بازشناسی هیجانی متفاوتی دارند و این تفاوت در تمامی مولفه های در سطح 001/0 معنادار است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توجه و بازشناسی هیجانی در کودکان نقش مهمی در بهبود ارتباطات اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنها دارد. از این رو بررسی و تقویت آن در سنین دبستانی در حدود 4 تا 8 سالگی و حتی تا سن 12 سالگی که تحول قطعه های پیشانی کامل می گردد، نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دارد.

    کلید واژگان: توانایی های توجهی, بازشناسی هیجانی, تحول طبیعی و غیر طبیعی
    Mahtab Norouzian, Vahid Nejati *, Fariborz Bagheri
    Aim

    The purpose of the present study was to investigate the evolution of attention and emotional recognition abilities in preschool and elementary school children with normal and abnormal development.

    Methods

    The current research was a descriptive and comparative study. The research population included all hyperactive children under treatment at Mashavah Rouhana and Tivat centers and preschool and primary school children in schools in District 1, 2 and 3 of Tehran in the academic year of 2017-2018. Among these children, 410 children were selected using a multi-stage random sampling method. To collect data, the continuous performance test of Rossold et al. (1956) and Ekman's emotion recognition test (2007) were used. To analyze the data, one-way analysis of variance and Tukey's post hoc test were used by SPSS-22.

    Results

    The results of the analysis of variance showed that the participants in two groups, normal and hyperactive, have different ability to pay attention and recognize emotions, and this difference is significant in all components at the 0.001 level.

    Conclusion

    According to the results of the present study, attention and emotional recognition in children play an important role in improving their social communication and academic performance. Therefore, examining and strengthening it in primary school ages around 4 to 8 years old and even up to 12 years old when the transformation of the frontal parts is complete, plays an important role in academic success.

    Keywords: Attention Abilities, emotional recognition, Normal, Abnormal Development
  • مژگان سلطانی، غلامرضا پاشا*، پروین احتشام زاده، وحید نجاتی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تاثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, توان بخشی شناختی- غیرحرکتی, حافظه کاری, ناتوانی یادگیری خواندن
    Mozhgan Soltani, Gholamreza Pasha *, Parvin Ehteshamzadeh, Vahid Nejati
    The present study was conducted to investigate the efficacy of cognitive- non motor rehabilitation on the working memory and cognitive flexibility of the children with disability in reading learning. It was a quasi-experimental study with pretest, posttest and control group design. Follow-up period was administered during two months. The statistical population of the study included second- to fourth-grade children with reading learning disability in zone 6 of Tehran in academic year 2021-22. Thirty seven children with learning reading disability were selected through purposive sampling method and randomly accommodated into experimental and control groups. The experimental group received twelve cognitive- non motor rehabilitation sessions during six weeks. The applied instruments in this study included N-BACK software (Jaeggi, et.al. 2008), Tower of London Procedure (Shallice, 1982). The collected data were analyzed via SPSS23 software through mixed ANOVA and follow-up tests. The results showed that cognitive- non motor rehabilitation has significant effect on working memory (p<0001) and cognitive flexibility (p<0001) of the children with reading learning disability. According to the results of the present study it can be concluded that cognitive- non motor rehabilitation can be used an effective method to improve working memory and cognitive flexibility of the children with reading learning disability through influencing cortex and applying purposeful cognitive-motor exercises.
    Keywords: cognitive flexibility, cognitive- non motor rehabilitation, Working memory, reading learning disability
  • زهره جوادزاده، وحید نجاتی*، کامبیز پوشنه

    مقدمه و اهداف:

     اوتیسم یک وضعیت ناتوان ساز بالای رشد عصبی است که خصوصیات رفتاری را پوشش می دهد و ریشه در مراحل عصب شناختی و به طور ویژه کارکردهای اجرایی دارد. در پژوهش های متعددی به نواحی مغزی درگیر شامل لوب پیشانی، سیستم لیمبیک، عقده های قاعده ای، لوب آهیانه و مخچه اشاره شده که قشر پیشانی و ارتباطات آن با نواحی مغزی استریاتال و آهیانه در طیف گسترده ای از عملکردهای شناختی مغز به نام کارکردهای اجرایی درگیر است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی باران بر کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی) کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا بود.

    مواد و روش ها :

    این مطالعه از نوع طرح تک آزمودنی با اندازه گیری مکرر بود. در این نوع طرح، رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته بنا بر اندازه گیری های مکرر رفتار آزمودنی قبل و بعد از ارایه متغیر مستقل بررسی می شود. جامعه این پژوهش را کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا که در سال تحصیلی 1395 تا 1396 به کلینیک باران در شهر تهران مراجعه کرده بودند، شامل می شد. نمونه ها در پژوهش حاضر براساس نمونه گیری از طریق جامعه دردسترس انتخاب شدند که 3 کودک پسر مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالای 8 تا 11 سال در مقطع ابتدایی هستند. ارزیابی ها برای کودکان در 5 مرحله انجام شد. مرحله اول ارزیابی 2 هفته پیش از شروع درمان بود. مرحله دوم 2 روز قبل از شروع درمان انجام شد. مرحله سوم بعد از 5 جلسه آزمایش درمانی بود که به صورت جلسه 1 ساعته برگزار می شد. مرحله چهارم بعد از 10 جلسه درمان 1 ساعته و در نهایت، مرحله پیگیری به فاصله 4 هفته بعد از پایان درمان انجام شد. برای ارزیابی حافظه فعال از آزمون فراخنای عدد، کلمه و ناکلمه، برای ارزیابی توجه پایدار از آزمون ثبت توجه و برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی از قسمت الف و ب آزمون ردیابی رنگی کودکان استفاده شد. بعد از گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری نمودار و اندازه اثر به کار برده شد.

    یافته ها :

    یافته های حاصل از تفسیر نمودارها در این مطالعه نشان می دهد عملکرد آزمودنی ها در آزمون های فراخنای عدد، کلمه و ناکلمه، ثبت توجه و قسمت الف و ب آزمون ردیابی رنگی کودکان پس از آزمایش بهبود یافته است. همچنین اندازه اثر نشان داد برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حرکات تعادلی برکارکردهای اجرایی (حافظه فعال، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی) کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا موثر بوده است. 

    نتیجه گیری:

     نتایج پژوهش نشان می دهد توان بخشی شناختی مبتنی بر حرکات تعادلی می تواند باعث بهبود حافظه فعال، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی کودکان مبتلا به اوتیسم شود.

    کلید واژگان: توان بخشی شناختی, حرکت و تعادل, حافظه فعال, توجه پایدار, انعطاف پذیری شناختی و اوتیسم
    Zohreh Javadzadeh, Vahid Nejati *, Kambiz Poushaneh
    Background and Aims

    Autism is a highly debilitating neurodevelopmental condition that affect behaviors and is caused by impairment in neurological functions, especially executive functions. In many studies, it has been reported that the brain areas including the frontal lobe, limbic system, basal ganglia, occipital lobe and cerebellum, and the frontal cortex and its connections with the striatal and occipital brain areas are involved in a wide range of cognitive functions called “executive functions”. The current study aims to investigate the effectiveness of Baran's cognitive rehabilitation program on executive functions (working memory, sustained attention, and cognitive flexibility) of children with high-functioning autism.

    Methods

    This study has a single subject design with repeated measurements. The study population consists of all children with high-functioning autism who referred to Baran Clinic in Tehran, Iran in 2016-2017. Samples were 3 boys with autism spectrum disorder aged 8-11 years who were selected using a convenience sampling method. Assessments were done in 5 stages. The first stage was 2 weeks before the treatment. The second stage was performed 2 days before the start of treatment. The third stage was done after 5 sessions of treatment, which was held as a 1-hour session. The fourth stage was performed after 10 one-hour treatment sessions, and finally, the fifth stage was performed 4 weeks after the end of the treatment. Digit span, word span, and non-word span tests were used to assess the working memory. Digit span, Word span, non-word span tests was used to assess the sustained attention. Trial making test (A and B ) was used to assess the cognitive flexibility. After collecting and analyzing the data, the methods of visual analysis and effect size assessment was used 

    Results

    The performance of children in working memory, sustained attention, and cognitive flexibility improved significantly after treatment. Hence, Baran’s cognitive rehabilitation program based on balance movements was effective in improving executive functions of children with high-functioning autism.

    Conclusion

    cognitive rehabilitation program based on balance movements can improve working memory, sustained attention, and cognitive flexibility of children with high–functioning autism.

    Keywords: Cognitive rehabilitation, Movement, balance, Working memory, Sustained attention, Cognitive flexibility, autism
  • سید سینا ادیبی طوسی، حمیدرضا گشایشی*، ایمان زحمتکش، وحید نجاتی

    محدودیت دسترسی به منابع آب شیرین کمبود آب را به عنوان یک بحران مطرح کرده است. از این رو آب شیرین کن های خورشیدی امروزه مورد توجه ویژه ای قرار گرفته اند. یک دستگاه آب شیرین کن خورشیدی پلکانی که دارای 28 پله به ارتفاع 30 میلی متر، عرض 110 میلی متر و طول 840 میلی متر می باشد، در این تحقیق طراحی، ساخته و استفاده شده است. به منظور افزایش نرخ تولید روزانه، دستگاه در 4 حالت مختلف 1) ساده، 2) همراه با ماده تغییر فاز دهنده (PCM)، 3) همراه با نانو ماده تغییر فاز دهنده (NPCM) ترکیبی، 4) همراه با NPCM ترکیبی تحت میدان مغناطیسی، آزمایش و بهینه سازی شده است. از ماده تغییر فازدهنده (پارافین) و نانو ماده تغییر فاز دهنده (اکسید گرافن + اکسید آهن) به صورت 50% ترکیبی به عنوان منبع ذخیره انرژی گرمایی به جهت ادامه شیرین سازی آب پس از غروب خورشید، استفاده شده است. پس از انجام آزمایشات، مشخص شد حالت چهارم آزمایش یعنی نانو ماده تغییر فاز دهنده هیبریدی تحت میدان مغناطیسی نسبت به حالت ساده 98 درصد افزایش نرخ تولید داشته است.

    کلید واژگان: آب شیرین کن خورشیدی پلکانی, ماده تغییر فاز دهنده, نانو هیبریدی, میدان مغناطیسی, انرژی خورشیدی, انرژی تجدید پذیر
    S. S. Adibi Toosi, H. R. Goshayeshi *, I. Zahmatkesh, V. Nejati

    Limited access to fresh water sources has raised water shortage as a crisis. Therefore, solar desalinations have received special attention today. A stepped solar desalination device which has 28 steps with a height of 30 mm, a width of 110 mm and a length of 840 mm has been designed, built and used in this research. In order to increase the daily production rate, the device has been tested and optimized in 4 different modes: first mode) simple, second mode) with phase change material (PCM), third mode) with Hybrid Nano phase change material (NPCM), fourth mode) with Hybrid NPCM under magnetic field. The phase change material and Hybrid Nano phase change material have been used as a source of thermal energy storage to continue the desalination of water when the sun sets. After conducting the tests, it was found that the fourth mode of the test, i.e. the Hybrid Nano phase change material under the magnetic field, had a 98% increase in the production rate compared to the simple mode.

    Keywords: Stepped solar still, Phase change material, Hybrid Nano, Magnetic field, Solar energy, Renewable energy
  • تقی نوری الصافی، وحید نجاتی*، محمدعلی مظاهری، جلیل فتح آبادی
    زمینه و هدف

     در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، هدایت منابع پردازش اطلاعات به سمت تهدید منجربه سوگیری توجه می شود و می تواند اضطراب و نگرانی بیمار را افزایش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته توان بخشی شناختی (ابر) بر تعدیل سوگیری توجه در دو سطح هشیار و ناهشیار در نوجوانان عراقی مبتلا به این اختلال انجام شد.

    روش بررسی

     روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری را دانش آموزان عراقی 15تا18ساله دارای اختلال اضطراب فراگیر تشکیل دادند. بعد از غربالگری دانش آموزان، هفده نفر (هفت دختر و ده پسر) با روش نمونه گیری هدفمند از جامعه انتخاب شدند و تکلیف شناختی دات پروب را در سطوح ناهشیار (زمان ارائه محرک 200 میلی ثانیه) و هشیار (زمان ارائه محرک 500 میلی ثانیه) در سه نوبت زمانی تکمیل کردند. برنامه توان بخشی شناختی در دوازده جلسه اجرا شد. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD توسط نرم افزار SPSS انجام شد.

    یافته ها

     در متغیرهای زمان واکنش به محرک های همخوان و شاخص سوگیری توجه در وضعیت هشیار، از پیش آزمون تا پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (0٫001>p)؛ همچنین زمان واکنش به محرک ناهمخوان از پیش آزمون تا پیگیری تفاوت معناداری را نشان داد (0٫018=p). در متغیر زمان واکنش به محرک همخوان در وضعیت هشیار، بین نمرات پیش آزمون با پس آزمون (0٫002=p) و پیگیری (0٫001>p) تفاوت معناداری وجود داشت؛ اما بین نمرات پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (0٫490=p). شاخص سوگیری توجه در وضعیت هشیار، در پس آزمون و پیگیری درمقایسه با پیش آزمون با کاهش همراه بود؛ اما بین نمرات پس آزمون و پیگیری در شاخص سوگیری توجه در وضعیت هشیار تفاوت معناداری مشاهده نشد (0٫390=p). در وضعیت ناهشیار برای زمان واکنش به محرک ناهمخوان، تنها بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنادار بود (0٫021=p).

    نتیجه گیری

     برنامه توان بخشی شناختی اصلاح سوگیری توجه (بسته ابر) می تواند در هر دو سطح هشیار و ناهشیار، سوگیری توجه به محرک های تهدیدکننده را در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر کاهش دهد.

    کلید واژگان: اختلال اضطراب فراگیر, سوگیری توجه, توان بخشی شناختی
    Taghi Noori Alsafi, Vahid Nejati *, Mohammad Ali Mazaheri, Jalil Fathabadi
    Background & Objectives

     Generalized Anxiety Disorder (GAD) is one of the most frequent and pervasive anxiety disorders characterized by persistent and excessive worrying or anxiety about some events or activities. These people's difficulties in controlling worry cause many personal and social problems that need to be addressed. GAD's Information processing models show how anxious individuals process threatening information as a causal role in developing and preserving worry. Substantial evidence exists in which individuals with GAD and high worry and anxiety levels demonstrate attentional bias to threatening information. Based on the literature, it is possible to rehabilitate attentional biases in these people through potential attention training programs. Training attention may decrease attention biases to threatening information, cause reduced anxiety and worry levels in individuals with GAD, and improve their personal and social functions. Therefore, the present study aimed to evaluate the effectiveness of cognitive rehabilitation of attentional bias to reduce the attentional bias on conscious and unconscious levels in Iraqi adolescents with GAD.

    Methods

     The present study was a quasi–experimental study with a pretest–posttest design and a three–month follow–up in a group of Iraqi adolescents with GAD. The statistical population was all the Iraqi adolescents between the ages of 15 and 18 living in Najaf City, suffering from GAD. The sample included 17 adolescents (7 girls and 10 boys) with GAD selected from the statistical population using the targeted sampling method. Instruments used to screen anxiety disorders and assess attention biases in the sample were the Screen for Child Anxiety–Related Emotional Disorders (SCARD) (Birmaher et al., 1997) and the Dot–Probe test. The Dot–Probe test was used to evaluate unconscious (stimulus presentation time of 200 ms) and conscious (stimulus presentation time of 500 ms) levels of attention bias for the fearful and neutral facial emotion expressions. After screening participants between 15 and 18 for GAD with the SCARED by a certified psychiatrist, those qualified to attend our study completed the Dot–Probe task before, immediately after, and three months after the intervention. The intervention consisted of 12 one–hour sessions of a cognitive rehabilitation program called ABR, which was created by its creator. To analyze the collected data, repeated measures of variance analysis and post hoc test LSD were done using SPSS software. Time levels (pretest, posttest, and follow–up) were used as within–subject factors in repeated measure analyses. Differences in reaction times to congruent and incongruent stimuli were assessed for conscious and unconscious situations.

    Results

     The results of repeated measures analysis of variance showed a significant difference in reaction time variables to congruent stimuli and attention bias index in the conscious situation from pretest to follow–up (p<0.001). However, there was no significant difference between the reaction time to the incongruent stimulus from the pretest to the follow–up (p=0.250). Also, in the unconscious situation, between the reaction time to the congruent stimulus (p=0.111) and the attention bias index (p=0.061), no significant difference was observed from the pretest to follow–up. However, the reaction time to the incongruent stimulus from the pretest to follow–up showed a significant difference (p=0.018). The results of the post hoc test LSD showed a significant difference between the pretest and posttest scores (p=0.002) and follow–up (p<0.001) in the reaction time variable to the congruent stimulus in the conscious situation, and according to the average values, the posttest and follow–up scores compared to pretest decreased. However, no significant difference was observed between the posttest and follow–up scores, which indicated the persistence of the intervention effect over time (p=0.490). For the index of attention bias in the conscious situation, the follow–up test results indicated a significant difference between the pretest, posttest, and follow–up scores (p=0.004). In other words, the index of attention bias in the posttest and follow–up compared to the pretest was accompanied by a decrease. However, no significant difference was observed between the posttest and follow–up scores in the attention bias index in the conscious situation, indicating the intervention effect's durability over time (p=0.390). In the unconscious situation, the results showed only a significant difference between the pretest and posttest scores for reaction time to the incongruent stimulus (p=0.021).

    Conclusion

     Based on the findings, the cognitive rehabilitation intervention of correction of attention bias (ABR) can penetrate and be effective at the unconscious level in addition to correcting the attention bias at the conscious level, and can create changes in the attention bias at two levels in people with GAD.

    Keywords: Generalized Anxiety Disorder, Attention Bias (ABR), Cognitive Rehabilitation
  • آرش تیموری، وحید نجاتی*، ایمان زحمتکش، سید رضا صالح

    در این پژوهش جابجایی ترکیبی درون یک محفظه مربعی بسته مورد بررسی قرار گرفت. هندسه این محفظه به صورت چهار ضلعی با ابعاد یکسان که به صورت کج قرار گرفته است و دو ضلع بالا و پایین عایق می باشد و ضلع سمت چپ گرم و سمت راست سرد می باشد در نظر گرفته می شود. اثر تغییر زاویه دیواره محفظه در چند زاویه خاص (θ)، تغییرات نسبت حجمی نانو ذرات در اعداد رینولدز 10 و 100 و در اعداد ریچاردسون 0.1 و 1 در محدوده جریان آرام به صورت دو بعدی مورد بررسی قرار می گیرد. سیال پایه آب و مخلوط نانو سیال همگن در نظر گرفته می شود. برای حل معادلات ناویراستوکس و انرژی گسسته و معادلات به صورت عددی حل شدند. معادلات گسسته سازی شده به کمک کد نویسی در نرم افزار فرترن حل شدند. نتایج به صورت توزیع عدد ناسلت، کانتور دما، کانتور جریان و بردار سرعت در حلات های مختلف ارایه گردیده است. نتایج نشان داد که با افزایش کسر حجمی نانو ذرات در سیال پایه، افزایش عدد رینولدز عدد بی بعد ناسلت افزایش می یابد. افزایش عدد ریچاردسون به خصوص در اعداد رینولدز بالا منجر به افزایش محسوس عدد ناسلت می شود. همچنین بیشترین میزان انتقال حرارت مربوط به زاویه 90 درجه می باشد.

    کلید واژگان: نانو سیال, کویتی, دیواره کج, دینامیک سیالات محاسباتی, انتقال حرارت جابجای ترکیبی
    A. Teimouri, V. Nejati *, I. Zahmatkesh, Seied R. Saleh

    In this research, the combined displacement inside a closed square enclosure was investigated. The geometry of this chamber is considered as a quadrilateral with the same dimensions, which is tilted and the upper and lower sides are insulated, and the left side is hot and the right side is cold. The effect of changing the angle of the chamber wall in some specific angles (θ), changes in the volume ratio of nanoparticles in Reynolds numbers 10 and 100 and in Richardson numbers 0.1 and 1 in the range of laminar flow are investigated in two dimensions. The base fluid is water and the nanofluid mixture is considered homogeneous. To solve Navirastox and discrete energy equations, the equations were solved numerically. Discretized equations were solved by coding in Fortran software. The results are presented in the form of Nusselt number distribution, temperature contour, flow contour and velocity vector in different solutions. The results showed that increasing the volume fraction of nanoparticles in the base fluid increases the Reynolds number and the dimensionless Nusselt number. An increase in the Richardson number, especially at high Reynolds numbers, leads to a noticeable increase in the Nusselt number. Also, the highest amount of heat transfer is related to the angle of 90 degrees.

    Keywords: Nanofluid, Cavity, tilted wall, Computational Fluid dynamics, Combined Heat Transfer
  • وحید نجاتی*
    هدف

    تخمین شناختی توانایی برآورد از یک موضوع در موقعیتی که اطلاعات دقیقی از ابعاد آن در دسترس نیست می باشد. هدف از این مطالعه طراحی آزمون تخمین شناختی و بررسی روایی، پایایی و مقادیر هنجار آن است.

    روش

    این مطالعه در 643 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. آزمون های تخمین شناختی طراحی شده در مطالعه حاضر، آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین، آزمون رنگ واژه استروپ و آزمون حافظه فعال چند محرک پیشین به عنوان آزمون های کارکرد اجرایی همزمان برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان، آزمون تی برای مقایسه دو جنس، آزمون آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی آزمون استفاده شد.

    نتایج

    یافته ها نشان داد تخمین در وجوه مختلف با یکدیگر همبستگی دارد. وجوه مختلف تخمین شناختی در دو جنس متفاوت است و همبستگی معنی داری بین نمره آزمون تخمین با متغیر های آزمون ویسکانسین و آزمون چند محرک پیشین وجود دارد. همبستگی معنی داری بین نمره تخمین و آزمون استروپ وجود نداشت.

    بحث: 

    آزمون طراحی شده آزمونی روا و پایا برای سنجش تخمین است. تخمین به عنوان سازهای مستقل از وجوه اطلاعات با کارکردهای اجرایی قطعه پیشانی همبسته است

    کلید واژگان: تخمین شناختی, کارکردهای اجرایی, روانسنجی
    Vahid Nejati *
    Background and Aim

    Cognitive estimation attribiution of numeric value to a matter without a exact information about it. The purpose of present study is preparation of cognitive estimation test and evaluation of validity, reliability and normalization of it.

    Method

    in present cross sectional study, 634 students of Shahid Beheshti University evaluated with cognitive estimation test, Wisconsin Card Sorting Test, color- word Stroop Test and N- Back working memory test was used as executive function was used as golden tests. Pearson correlation test, T-Test, Chronbach Test were used for analysis.

    Results

    Findings show that estimation in different modality is correlated to each other. There are some gender differences in cognitive estimation. Cognitive estimation is correlated with Wisconsin Card Sorting Test and N- Back test and is not correlated to Stroop Test variables.

    Conclusion

    Cognitive estimation test is a reliable and valid test. Cognitive estimation is unrelated to the modality of information.Key Words: Cognitive Estimation, Executive Function, and PsychometryKey Words: Cognitive Estimation, Executive Function, and PsychometryKey Words: Cognitive Estimation, Executive Function, and Psychometry

    Keywords: Cognitive Estimation, executive function, and Psychometry
  • بررسی تقویت عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر خود نظم بخشی دانش آموزان دوره متوسطه
    امیر نجار، علیرضا پیرخائفی، داود معنوی پور، وحید نجاتی
    مقدمه

    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توانبخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر بهبود خود نظم بخشی دانش آموزان انجام شد.

    روش کار

    طرح پژوهش حاضر از توع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کل دانش آموزان پسر پایه متوسطه مشغول به تحصیل در سال 1400-1399، در شهر ورامین بود. بدین منظور، تعداد 20 دانش آموز در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. و به پرسشنامه خود نظم بخشی بوفارد و همکاران (1995) پاسخ دادند. آزمون مورد استفاده تحلیل کواریانس چند متغییری بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج نشان داد که میانگین نمره خود نظم بخشی از زمان قبل از مداخله (میانگین قبل از مداخله 50/20 با انحراف معیار 5/63) تا دوره پی گیری (با میانگین 55/50 و انحراف معیار 5/94) بود که از نظر آماری معنی دار می باشد (05/0P≤).

    نتیجه گیری

    به طورکلی می توان گفت که اثربخشی توانبخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی می تواند بر بهبود خود نظم بخشی دانش آموزان موثر باشد.

    کلید واژگان: عصب روانشناختی, خود نظم بخشی, کارکردهای اجرایی
    Investigating neuropsychological enhancement of executive functions on self-discipline of secondary school students
    Amir Najjar, Alireza Pirkhaefi, Davood Manavipour, Vahid Nejati
    Introduction

    The present study was conducted in order to investigate the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions on the improvement of students' self-discipline.

    Methods

    The design of the current research was a semi-experimental design with a pre-test, post-test and follow-up design, along with a control group. The statistical population of the research included all high school male students studying in Varamin city in 2019-1400. For this purpose, the number of 20 students in mathematics, experimental and humanitarian fields were replaced by random sampling in two experimental (10 people) and control (10 people) groups. and responded to the self-regulation questionnaire of Bouffard et al. (1995). The test used was multivariate analysis of covariance. Research data were analyzed using SPSS version 26 software.

    Results

    The results showed that the average score of self-discipline was part of the time before the intervention (mean before the intervention was 20.50 with a standard deviation of 63.5) until the follow-up period (with a mean of 50.55 and a standard deviation of 94.5). It is statistically significant (P≤0.05).

    Conclusion

    In general, it can be said that the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions can be effective in improving students' self-discipline

    Keywords: Neuropsychological Self, Discipline, Executive Functions
  • بررسی تقویت عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر خود نظم بخشی دانش آموزان دوره متوسطه
    امیر نجار، علیرضا پیرخائفی، داود معنوی پور، وحید نجاتی
    مقدمه

    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توانبخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر بهبود خود نظم بخشی دانش آموزان انجام شد.

    روش کار

    طرح پژوهش حاضر از توع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کل دانش آموزان پسر پایه متوسطه مشغول به تحصیل در سال 1400-1399، در شهر ورامین بود. بدین منظور، تعداد 20 دانش آموز در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. و به پرسشنامه خود نظم بخشی بوفارد و همکاران (1995) پاسخ دادند. آزمون مورد استفاده تحلیل کواریانس چند متغییری بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج نشان داد که میانگین نمره خود نظم بخشی از زمان قبل از مداخله (میانگین قبل از مداخله 50/20 با انحراف معیار 5/63) تا دوره پی گیری (با میانگین 55/50 و انحراف معیار 5/94) بود که از نظر آماری معنی دار می باشد (05/0P≤).

    نتیجه گیری

    به طورکلی می توان گفت که اثربخشی توانبخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی می تواند بر بهبود خود نظم بخشی دانش آموزان موثر باشد.

    کلید واژگان: عصب روانشناختی, خود نظم بخشی, کارکردهای اجرایی
    Investigating neuropsychological enhancement of executive functions on self-discipline of secondary school students
    Amir Najjar, Alireza Pirkhaefi, Davood Manavipour, Vahid Nejati
    Introduction

    The present study was conducted in order to investigate the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions on the improvement of students' self-discipline.

    Methods

    The design of the current research was a semi-experimental design with a pre-test, post-test and follow-up design, along with a control group. The statistical population of the research included all high school male students studying in Varamin city in 2019-1400. For this purpose, the number of 20 students in mathematics, experimental and humanitarian fields were replaced by random sampling in two experimental (10 people) and control (10 people) groups. and responded to the self-regulation questionnaire of Bouffard et al. (1995). The test used was multivariate analysis of covariance. Research data were analyzed using SPSS version 26 software.

    Results

    The results showed that the average score of self-discipline was part of the time before the intervention (mean before the intervention was 20.50 with a standard deviation of 63.5) until the follow-up period (with a mean of 50.55 and a standard deviation of 94.5). It is statistically significant (P≤0.05).

    Conclusion

    In general, it can be said that the effectiveness of neuropsychological rehabilitation of executive functions can be effective in improving students' self-discipline

    Keywords: Neuropsychological Self, Discipline, Executive Functions
  • علی آقازیارتی، وحید نجاتی*
    زمینه و هدف

    با توجه به اهمیت خواندن در مهارت های تحصیلی در مدرسه و جامعه، بخش عمده ای از پژوهش ها به درک ماهیت ناتوانی در خواندن اختصاص یافته است. لذا هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مشکلات خواندن در کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا با همتایان عادی است.

    روش پژوهش:

     در این مطالعه مقطعی، 15 کودک مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا با 15 کودک همتای عادی در دبستان های استثنایی پسرانه شهر تهران مورد مقایسه قرار گرفتند. آزمون ارزیابی توانایی خواندن فارسی برای ارزیابی به کار برده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد.

    یافته‌ها:

     نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به اوتیسم عملکرد بالا در مقایسه با کودکان همتای عادی خطای تلفظ و حذف بیشتری دارند (05/0<p). خطای کل و زمان کل خواندن نیز در کودکان مبتلا به اوتیسم بیشتر بود (05/0<p).

    نتیجه‌گیری:

     به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مشکلات خواندن در کودکان اوتیسم با عملکرد بالا و اهمیت مهارت خواندن در تکالیف آموزشی، این مسیله نیازمند توجه و طراحی مداخلات درمانی متناسب برای این کودکان است.

    کلید واژگان: خواندن, مشکلات خواندن, اوتیسم عملکرد بالا
    Ali Aghaziarati, Vahid Nejati *
    Background and Aim

    Considering the importance of reading in academic skills in school and society, a major part of researches is dedicated to understanding the nature of reading disability.

    Methods

    In this cross-sectional study, 15 children with high-functioning autism were compared with 15 normal peers in exceptional boys' schools in the city. Tehran to be compared. The evaluation test for Farsi reading was used for evaluation. Independent t-test was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that children with high-functioning autism have more pronunciation and omission errors compared to their normal counterparts (P<0.05). Total error and total reading time were also higher in children with autism (P<0.05).

    Conclusion

    In general, the results of the research showed that considering the reading problems in high-functioning autistic children and the design of reading skills in educational assignments, these issues require attention and therapeutic interventions for these children.

    Keywords: reading, reading problems, high functioning autism
  • محمدعلی پناه، معصومه پورمحمدرضا تجریشی*، وحید نجاتی، محسن واحدی

    هدف :

    از دیرباز تاکنون همواره موفقیت تحصیلی دانش آموزان برای خانواده، مربیان و جامعه اهمیت عمده ای داشته است. اختلالات یادگیری خاص که به طور عمده، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را کاهش می دهد و امر آموزش را با مشکل مواجه می کند یکی از نگرانی های عمده متولیان آموزش وپرورش کودکان است و با بالا رفتن روز افزون شیوع اختلالات یادگیری (به ویژه اختلال ریاضی)، نیاز به تشخیص و ارزیابی دقیق، ایجاد شیوه های درمانی جدید و استفاده از راه کارهای علمی برای کاهش نشانه ها بیش از پیش احساس می شود. پیامدهای منفی مشکلات ریاضی در سال های اولیه کودکی ممکن است تا بزرگسالی بر زندگی فردی و اجتماعی فرد تاثیر بگذارد. اکثر کودکان با اختلال ریاضی، مشکلات قابل توجهی در زمینه کارکردهای اجرایی دارند. بنابراین با کاربرد روش های آموزشی موثر بر کارکردهای اجرایی می توان عملکردها و یادگیری را بهبود بخشید. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی انجام شد.

    روش بررسی :

    پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان 8 تا 12 سال شهر سنندج تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 1399-1400 در مدارس مشغول به تحصیل بودند. 30 کودک (17 پسر و 13 دختر) به شیوه دردسترس انتخاب شدند که با استفاده از آزمون ریاضی ایران کی مت روی 30 نفر از دانش آموزان اجرا شد. نمره همگی آن ها 5/1 انحراف معیار پایین تر از میانگین (85 و پایین تر) بود و 28 نفر از آن ها بر مبنای معیار های ورود (تشخیص اختلال ریاضی توسط متخصص مرکز، دریافت نمره 85 و پایین تر در آزمون ریاضی ایران کی مت، رضایت والدین و تمایل کودک) و خروج (ابتلا به سایر اختلالات عصبی تحولی مانند نارسایی توجه / بیش فعالی، اختلال طیف اتیسم، صرع، تشنج، غیبت بیش از 2 جلسه از برنامه توان بخشی شناختی) انتخاب شدند و پس از همتاسازی بر مبنای سن و جنس به طور تصادفی و مساوی (هر گروه 14 نفر) در گروه آزمایش (7 پسر و 7 دختر) و کنترل (8 پسر و 6 دختر) قرار گرفتند و سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی را والدین آن ها تکمیل کردند. در مرحله بعد، دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه انفرادی به مدت 30 تا 45 دقیقه (دو جلسه در هفته) برنامه توان بخشی شناختی را دریافت کردند و گروه کنترل فقط در برنامه های متداول مدرسه (برنامه های آموزشی مبتنی بر کتاب های درسی دبستان) شرکت کردند. پس از آخرین جلسه آموزشی (هفته ششم) و 5 هفته پس از آن، تمامی افراد دوباره با استفاده از سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی، ارزیابی شدند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها :

    یافته های حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد برنامه توان بخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی و مولفه های آن (تنظیم رفتار و فراشناخت) دانش آموزان با اختلال ریاضی تاثیر معنادار داشته است. باتوجه به مجذور اتا می توان نتیجه گرفت که42 درصد٬ 32 درصد و 43 درصد به ترتیب از واریانس کارکردهای اجرایی، تنظیم رفتار و فراشناخت در گروه آزمایش ناشی از شرکت در برنامه توان بخشی شناختی بوده است. حتی نتایج اثربخشی پس از 5 هفته مطالعه پیگیری پایدار ماند.

    نتیجه گیری:

     باتوجه به اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، می توان نتیجه گرفت طراحی و اجرای برنامه های توان بخشی مشابه در برنامه آموزشی دوره ابتدایی نه تنها موجب بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال ریاضی می شود٬ بلکه از وخیم تر شدن مشکلات آن ها در یادگیری مهارت های تحصیلی پیشگیری می کند.

    کلید واژگان: برنامه توان بخشی شناختی, کارکردهای اجرایی, اختلال ریاضی
    Mohamad Alipanah, Masoume Pourmohamadreza-Tajrishi*, Vahid Nejati, Mohsen Vahedi

    Objective:

     Students’ academic success is crucial for families, educators, and the community. Specific learning disorder reduces students’ academic performance and makes education difficult. Because of the rising prevalence of learning disorders (especially dyscalculia), it is necessary to pay more attention to dyscalculia, its diagnosis, and assessment to develop new interventions and scientific strategies to reduce symptoms. Negative consequences of math problems in early childhood probably affect the individual and social aspects of life until adulthood. As far as we know, most children with dyscalculia have significant problems in executive functions, so the application of effective educational methods on executive functions will improve cognitive functions and learning. The present study was conducted to determine the effectiveness of a cognitive rehabilitation program on the executive functions of students with dyscalculia.

    Materials & Methods:

     This research was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population consisted of all 8 to 12 years old students who were studying in specific schools for learning disorders in the 2020-2021 academic year in Sanandaj City, Iran. Thirty children (17 boys and 13 girls) were selected by convenience method and assessed using the Iranian Key Math Test. Then, 28 students with one standard deviation lower than the mean (≤85 points) were diagnosed as dyscalculic, and their parents signed a written consent form. Students were excluded if they had seizures and epilepsy, or other neurodevelopmental disorders or were absent more than two times from intervention sessions. All students were matched according to gender and age and randomly assigned to the experimental (7 boys and 7 girls) and control groups (8 boys and 6 girls). The executive functions of all students were assessed by the Behavioral Rating Inventory for Executive Functions (BRIEF). The experimental group individually participated in 12 sessions (twice a week; 30 to 45 minutes per session) and was trained by the cognitive rehabilitation program. However, the control group only attended the mainstream curriculum. Again, all students were assessed by the BRIEF in the last session and 5 weeks later in the follow-up. The obtained data were analyzed by using analysis of variance with repeated measures.

    Results:

     The findings showed that the cognitive rehabilitation program has significantly influenced executive functions and their components (behavior regulation and metacognition) in students with dyscalculia. According to the eta quotient, 42%, 32%, and 43% of the variances of executive functions, behavior regulation, and metacognition of the experimental group, respectively, have been explained by participating in the cognitive rehabilitation program. In addition, the program’s effectiveness lasted for a 5-week follow-up later.

    Conclusion:

     Considering the effectiveness of cognitive rehabilitation programs on executive functions, designing and implementing the same rehabilitative programs not only improves the executive functions of students with dyscalculia but also prevents their problems relating to learning academic skills.

    Keywords: Cognitive rehabilitation program, Executive functions, Dyscalculia
  • مهتاب نوروزیان، وحید نجاتی*، فریبرز باقری
    مقدمه

    اهمیت پرداختن به سیر تحول شناختی کودکان و نقش آن در یادگیری و به تبع زندگی آینده کودکان امری کتمان ناپذیر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی سیر تحولی توانایی های مرتبط با توجه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با تحول طبیعی بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی و از نوع مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی در مدارس منطقه 1، 2 و 3 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 410 کودک انتخاب گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مراکز پیش دبستانی و دبستانی مناطق شهر تهران به شکل تصادفی 3 منطقه و سپس از میان این سه منطقه 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از هر مدرسه در هر مقطع 2 کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. برای سنجش توانایی های مرتبط با توجه از آزمون N-Back استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی به وسیله SPSS-22 استفاده شد.
    یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد توانایی های مرتبط با توجه در کودکان با رشد طبیعی، با افزایش سن، بهبود پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تعقیبی نشان می دهد گروه های سنی بالاتر به طور معناداری دقت بالاتر و زمان واکنش کمتری نسبت به گروه های سنی پایین تر نشان می دهند.
    نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توانایی های توجهی در دانش آموزان نقش مهمی در بهبود ارتباطات اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنها دارد. از این رو بررسی و تقویت آن در سنین دبستانی در حدود 4 تا 8 سالگی و حتی تا سن 12 سالگی که تحول قطعه های پیشانی کامل می گردد، نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دارد.

    کلید واژگان: زمان واکنش, عملکرد اجرائی, رشد, کودکان پیش دبستانی, کودکان دبستانی
    Mahtab Norouzian, Vahid Nejati*, Fariborz Bagheri
    Introduction

    The foundations of knowledge, skills, and attitudes are formed from the preschool age. Hence, it is necessary to pay attention to any educational development and innovation from the early years of childhood. One of the main factors of teaching and learning is the level of attention of learners to the subject of the lesson. Indeed, attention includes information selection, integration of selected information, memory processes, and scheduling of responses. Deficiency in attention function will lead to deficiency in all purposeful activities from the simplest to the most complex. As psychologists emphasize that the initial stage of any learning begins with attention and insufficient attention to the learning impairs individual learning. Numerous studied have been done on the attention abilities in preschool and elementary school children. However, so far, a comprehensive study has not examined the evolution of the mentioned abilities in preschool and elementary school children with natural development, and in this regard, a gap in research is felt. Thus, such research helps examine the evolution of children's attention, executive function, and emotional recognition. The current study aimed to investigate the evolution of attention-related abilities in preschool and elementary school children with normal development.

    Methods

    The present study was descriptive and comparative. The study population included all preschool and elementary school students in schools in districts 1, 2, and 3 of Tehran and the 2018-2019 academic year. Four hundred children were selected from these children using the cluster multi-stage random sampling method. In order to select the sample, first from preschool and elementary school centers in Tehran, three districts were randomly selected, and then from among these three districts, three schools were randomly selected. Then, two classes were randomly selected from each school in each grade. After that, according to the inclusion and exit criteria of the research, 410 students from these classes were selected as a sample group with natural evolution. Inclusion criteria in this group were: being a pre-school and elementary school student in the selected area, conscious satisfaction, and desire to participate in research. The N-Back test, which is a task of measuring cognitive performance related to executive actions and was first introduced in 1985 by Kirchner, was administrated. Since this task involves storing and manipulating cognitive information, it is well-known for measuring working memory performance. It is done using simple visual stimuli such as letters of the alphabet or shapes. Reliability coefficients in the range of 0.54 to 0.84 showed the high validity of this test. The validity of this test is also very acceptable as an indicator of working memory performance were used to collect data. One-way analysis of variance and Tukey post hoc test by SPSS-22 was used to analyze the data.

    Results

    Findings from demographic data showed that among 410 subjects, 199 (48.5%) were girls, and 211 (51.5%) were boys. The study subjects had an age range of 5 to 11 years, among which eight years had the highest frequency (15.6%). In order to determine evolution attention abilities in preschool and elementary school children with normal and abnormal development, an analysis of variance test was used. Before presenting the results of the analysis of variance, the assumptions of parametric tests (normality of data distribution, homogeneity of variance, and equality of variances assumption) were evaluated. First, the normality of data distribution was checked and confirmed using the Kolmogorov-Smirnov test (P>0.05). The Levene’s test also tested the assumption of homogeneity of variance, which showed the results for the variables of ability to attention (F=2.56, P=0.194) were not significant. Thus, the assumption of homogeneity of variance was observed. Besides, the results of the Mauchly's sphericity test showed that the equality of variances assumption was observed in the variables of ability to attention (P<0.05). The results showed attention abilities in children with normal development as they age. The results of the analysis of variance showed that participants with different ages have different attention abilities and differences between different ages in all components of attention abilities, including first-stage reaction time, second-stage reaction time, third-stage reaction time, first-stage error, second-stage error, the third-stage error is significant at the level of 0.001. Tukey post hoc test was used to compare ages in each component (first-stage reaction time, second -stage reaction time, third-stage reaction time, first-stage error, second-stage error, and third-stage error). The post hoc test results showed that older age groups show significantly higher accuracy and less reaction time than lower age groups.

    Conclusion

    The results of this study indicated that attentional abilities in students are age-dependent and, with age increase, attentional abilities grow and develop. According to the present study’s results, students' attention ability has an essential role in improving their social relationships and academic performance. Therefore, examining and strengthening it in elementary school ages, around four to eight years old and even up to 12 years old when the development of forehead parts is complete, has a vital role in academic success. On the other hand, it is suggested that attention abilities be examined through standardized tests and the results be recorded in the students' files. Like other studies, the present study has some limitations. Among the limitations of the present study, we can mention the present study’s design and the use of cross-sectional methods, which will not lead to the stability of results. Besides, among the other limitations of the present study, we can mention the limited research on preschool and elementary school students in Tehran, Iran, so it is suggested that other similar research be done with different occupational groups in other cities and with different cultures to remove the limit of generalizability of the results.
    Ethical Considerations
    Compliance with ethical guidelines
    This research meets guidelines for ethical conduct and report of research. The participants signed the informed consent form and had the right to leave the study at any time. They were assured that all information would remain confidential and would only be used for research purposes. All subjects received information about the study at any time could leave the study. For privacy reasons, the subjects' details were not recorded.

    Authors’ contributions
    Mahtab Norouzian and Vahid Nejati: Defined the concepts in choosing the subject and designing the study. Mahtab Norouzian: Collected and analyzed data. Fariborz Bagheri: Writing and drafting. All authors performed a search of the research literature and background and discussed the results and participated in preparing and editing the article’s final version.
    Funding
    This research did not receive any specific grant from the public, commercial, or non-profit funding agencies. This research was extracted from the PhD Dissertation of the first author, in the Department of Psychology, faculty of psychology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
    Acknowledgments  
    The authors are grateful to all participants in the research and those who have facilitated the implementation of the present research.
    Conflict of Interest
    The author declared no conflict of interest

    Keywords: Reaction time, Executive performance, Normal development, Preschool, elementary school children
  • فرزین حق نظری، وحید نجاتی*، حمیدرضا پوراعتماد
    مقدمه و هدف

    توجه مداوم و حافظه کاری جزء عملکردهای اجرایی مغز هستند و مطالعات نشان داده که این دو عملکردهای شناختی با یکدیگر همبستگی دارند، اما با‌این‌حال عملکردهای شناختی دور محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، مطالعات نشان می‌دهند اثر تقویت حافظه کاری به عملکردهای شناختی دور انتقال نمی‌یابد. هدف این پژوهش با توجه به اهمیت توجه مداوم در عملکردهای زندگی روزانه مانند عملکرد تحصیلی و شغلی و همچنین برای پاسخگویی به تناقض موجود در پیشینه پژوهشی، بررسی اثربخشی حافظه کاری بر بهبود توجه مداوم بوده‌است.

    مواد و روش‌ها

     32 دانش‌آموز پسر پایه هشتم با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) گماشته شده‌اند. برای تقویت و آموزش حافظه کاری، از نرم‌افزار رایانه‌ای آموزش dual n-back به‌مدت 12 جلسه 40 دقیقه‌ای در 4 هفته استفاده شد. جهت سنجش میزان حافظه کاری از آزمون‌های فراخنای ارقام و همچنین برای ارزیابی توجه مدام از آزمون رایانه‌ای عملکرد مداوم استفاده‌ و سنجش پیش‌آزمون یک هفته قبل و پس‌آزمون یک هفته پس از دوره آموزش انجام شد. 

    یافته‌ ها

    نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس یک‌راهه نشان داد که پس از دوره آموزش حافظه کاری، توجه مداوم (0/043=P) و حافظه کاری کلامی (0/033=P)، شرکت‌کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود معنادار یافته‌اند، اما تغییری در حافظه کوتاه‌مدت کلامی (0/236=P) به وجود نیامده‌است. 

    نتیجه‌گیری

     بهبود توجه مداوم پس از آموزش حافظه کاری نشانگر انتقال دوره اثر آموزش حافظه کاری به توجه مداوم بوده و موید دخیل بودن توجه مداوم در بخش مجری مرکزی حافظه کاری بوده‌است. همچنین بهبود توجه مداوم و عدم تغییر ظرفیت حافظه کوتاه‌مدت کلامی بیانگر این بوده که سازوکار اثر آموزش حافظه کاری از طریق تقویت مجری مرکزی ‌‌عمل کرده‌ و از طریق افزایش ظرفیت حلقه آوایی حافظه کاری نیست.

    کلید واژگان: آموزش, تقویت شناختی, توجه, حافظه کاری
    Farzin Haqnazari, Vahid Nejati *, Hamidreza Pouretemad
    Background and Aims

     Sustained attention and working memory are the intertwined executive functions of the brain. Studies have shown that working memory training induce no far transfer effect to executive functions. Considering the importance of sustained attention in academic and occupational performance, this study aims to evaluate the effectiveness of computerized working memory (WM) training on sustained attention and WM of male students.

    Methods

     Participants were 32 male middle-school students in the eighth grade, who were selected by a cluster random sampling method and assigned randomly to two groups of the training (n=16) and control (n=16). The computerized dual n-back task was used for WM training for 4 weeks at 12 sessions, each for 40 minutes. The computerized continuous performance test and the digit span test (forward and backward) were used for evaluating sustained attention and WM, respectively. The pre-test evaluation was performed one week before and the post-test evaluation was executed one week after the training course. 

    Results

     After the WM training, the sustained attention (P=0.043) and the backward digit span test score (P=0.033) in the training group were improved significantly compared to the control group, but no significant change was reported in the forward digit span test score (P=0.236).

    Conclusion

     Improved sustained attention following WM training indicates the far transfer of the training effect to the sustained attention, and confirms the involvement of sustained attention in the central executive part of WM. On the other hand, no change in short-term verbal memory after training indicates that the mechanism of WM training effect is through strengthening the central executive, not through improving the phonological loop of WM.

    Keywords: cognitive enhancement, Sustained attention, Training, Working memory
  • محمد علی پناه، میلاد حیدریان، معصومه پورمحمدرضای تجریشی*، وحید نجاتی، محسن واحدی
    مقدمه

    اختلال ریاضی یکی از انواع اختلال های عصبی تحولی است و معمولا با مشکلاتی در یادگیری و حل مسایل ریاضی مشخص می شود هدف پژوهش تعیین کارآمدی برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال ریاضی بود.

    روش پژوهش: 

    در مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، 30 کودک به شیوه در دسترس از کودکان 8 تا 12 سال دارای اختلال ریاضی در شهر سنندج انتخاب شدند و با استفاده از آزمون ایران کی مت مورد ارزیابی قرار گرفتند. تمامی کودکان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه انفرادی (دو جلسه در هفته؛ هر جلسه 30 تا 45 دقیقه) برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای شرکت کردند و گروه کنترل فقط برنامه های متداول در مدرسه را دریافت نمود. عملکرد ریاضی تمامی کودکان پس از آخرین جلسه آموزشی و پنج هفته پس از آن، دوباره اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و به کمک SPSS 23  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها: 

    یافته های تحلیل واریانس نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای، بر عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال ریاضی تاثیر معنادار نداشته است و بر مبنای مجذور اتا می توان نتیجه گرفت که تنها 03/0 % از تغییرات در عملکرد ریاضی ناشی از دریافت برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای بوده است. بررسی روند زمانی دو گروه آزمایش و کنترل، بیانگر آن است که اثر زمان در هر دو گروه، معنادار نیست. با توجه به مجذور اتا می توان  نتیجه گرفت که 28% از واریانس عملکرد ریاضی گروه آزمایش ناشی از دریافت برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای بوده است. به سخن دیگر، گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، روند یکنواخت داشته اند و تفاوت مشاهده شده، معنادار نیست.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به عدم تایید کارآمدی توانبخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال ریاضی، نیاز به بررسی ها و پژوهش های بیشتر در این زمینه احساس می شود.

    کلید واژگان: برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای, عملکرد ریاضی, اختلال ریاضی, کودکان
    Mohammad Alipanah, Milad Haidarian, Masoume Pourmohamadreza-Tajrishi*, Vahid Nejati, Mohsen Vahedi
    Introduction

    Dyscalculia is one of the neurodevelopmental disorders that usually characterized as learning and problem solving in mathematics. The aim was to determine the efficacy of computerized cognitive rehabilitation software on math performance in children with dyscalculia.

    Research Method

    In a quasi-experimental study, pretest and posttest design with a control group used. Thirty children in convenience selected from all 8 to 12 year-old students with dyscalculia educating in elementary schools at Sanandaj City. All children assessed by the Iranian Key-Math Test and randomly assigned to the experimental and control group. The experimental group individually participated in 10 sessions (twice a week; 30 to 45 minutes per session) and received the computerized cognitive rehabilitation software but the control group only received mainstream courses in the school. Math performance of two groups assessed after the last session and five-week follow-up later. The collected data analyzed by the analysis of variance with repeated measurement with SPSS version 23.

    Results

    The findings showed that the computerized cognitive rehabilitation software have no significant effect on math performance in children with dyscalculia and according to eta quotient it can conclude that only 0.03 % of variation in math performance is due to receive the computerized cognitive rehabilitation software. The investigation of time procedure in the experimental and control group showed that the time effect was not significant. We can conclude according to eta quotient, that 28% of the variation in math performance in the experimental group was duo to receiving the computerized cognitive rehabilitation software and there is no significant difference between two groups in three situations (pretest, posttest and follow-up).

    Discussion

    Regarding to not effective of the computerized cognitive rehabilitation software on math performance in children with dyscalculia, it is needed more studies in this field.

    Keywords: Specific learning disorder, Dyscalculia, Children, Computerized cognitive rehabilitation software, Math performance
  • زیبا احمدی، ابراهیم حسین نجدگرامی*، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی، مهدی نیکو

    در این تحقیق تاثیرات استفاده از پپتیدهای زیست فعال استخراج شده از ضایعات موتوماهیان بر ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، شاخص های اسپرمی، قطر لوله های منی ساز، ضخامت لایه اپیتلیوم و همچنین آسیب DNA در بافت بیضه رت های نر تیمار شده با سایمتیدین بررسی شد. تعداد 36 عدد رت نر نژاد ویستار سالم با وزن اولیه 40±200 گرم به 6 قفس منتقل شدند و به مدت 45 روز با تیمارهای غذایی (گروه C کنترل، گروه P 20 میلی گرم پپتید، گروه CIM40 و CIM120 به ترتیب 40 و 120 گرم سایمتیدین، گروه CIMP40 و CIMP120 به ترتیب 40 و 120 گرم سایمتیدین + 20 میلی گرم پپتید) تغذیه شدند. نتایج نشان داد که استفاده از پپتیدهای زیست فعال و سایمتیدین طور معنی داری میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی بیضه را نسبت به تیمار کنترل افزایش می دهد.

    کلید واژگان: پپتیدهای زیست فعال, سایمتیدین, موتوماهیان, ناباروری, استرس اکسیداتیو
    Ziba Ahmadi, Ebrahim H. Najdegerami *, Vahid Nejati, Gholamreza Najafi, Mehdi Nikoo

    protective effects of bioactive peptides extracted from Anchovy wastes on total antioxidant capacity, sperm parameters, sperm tubular diameters, epithelium thickness (ET) and DNA damage in Cimetidine treated rats was investigated. Thirty-six healthy male rats (200±40) were randomly assigned to 6 cages and fed with experimental diets (Control, 20mg bioactive peptide P, 40 mg Cimetidine CIM40, 120 mg Cimetidine CIM40, CIM40+P, CIM120+P) for 45 days. The results showed that the rat fed on Cimetidine treatments and Cimetidine + peptide had significant higher TAC then the control .

    Keywords: Bioactive peptides, Cimetidine, anchovy, Infertility, oxidative Stress
  • سالار نظرزاده گیگلو*، جلیل فتح آبادی، وحید نجاتی، ندا نظربلند، وحید صادقی فیروزآبادی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی مبتنی بر رایانه برکارکردهای اجرایی (توجه انتخابی، حافظه کاری و بازداری رفتاری) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد که جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص (10 الی 12 ساله) تشکیل می داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند(123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند (16نفر پسر و14 نفر دختر). و برای سنجش کارکردهای اجرایی از آزمون های استروپ (توجه انتخابی)، یک محرک پیشین (حافظه کاری) و برو/ نرو(بازداری رفتاری) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بین میانگین پس آزمون های استروپ، یک محرک پیشین و برو/نرو دانش آموزان گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>p). علاوه براین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که بین نتایج مرحله پس آزمون و مرحله پیگیری تفاوت معنی داری وجود ندارد. کارکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص با انجام تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه تقویت می شود

    کلید واژگان: اختلال یادگیری خاص, کارکردهای اجرایی, توجه انتخابی, حافظه کاری, بازداری رفتاری
    Salar Nazarzade Gigloo *, Jalil Fathabadi, Vahid Nejati, Neda Nazarboland, Vahid Sadeghi Firoozabadi

    The aim of this study was to investigate the effect of computer-based rehabilitation on executive functions (selective attention, working memory and behavioral inhibition) in children with special learning disabilities. This research was conducted by quasi-experimental method (pre-test - post-test with control and follow-up group) in which the statistical population consisted of all students with special learning disabilities (10 to 12 years old), which in the first period of October to mid In November 2016, they had referred to the Center for Learning Disabilities in Ardabil (123 people). Thirty of them were selected by purposive sampling (selection of volunteer students to participate in the study) (16 boys and 14 girls). Strop tests (selective attention), one back test (working memory) and go / do not go (behavioral inhibition) were used to measure executive functions. The students in the experimental group performed cognitive rehabilitation package assignments in 12 sessions of 45 minutes over a period of four weeks. The results of analysis of covariance showed that there was a significant difference between the mean of Stroop post-tests, a previous stimulus and go /do not go students in the experimental and control groups (p <0.01). In addition, the results of correlated t-test showed that there was no significant difference between the results of the post-test and follow-up. The executive functions of students with special learning disabilities are enhanced by performing computer-based cognitive rehabilitation package assignments, and given that Aram computer-based cognitive rehabilitation package assignments, in addition to being appropriate for students' age, can have executive functions (selective attention, Improve working memory and behavioral inhibition) Students with learning disabilities, can be used by researchers and therapists in the field of learning disabilities.

    Keywords: Specific Learning Disorder, Executive Function, Selective Attention, working memory, behavioral inhibition
  • بررسی روایی مجموعه آزمون های کارکردهای اجرایی در نمونه ای از کودکان ایرانی
    وحید نجاتی *
    هدف

    کارکردهای اجرایی به مجموعه ای از توانایی های شناختی سطح بالا اشاره دارد که ما را قادر می سازد رفتارهای خود را مدیریت کنیم. تحول بهنجار کارکردهای اجرایی در دوران کودکی برای پیامدهای بعدی زندگی از جمله سلامتی، ثروت و پیشرفت تحصیلی بسیار مهم است. هدف مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی تعدادی از آزمون‌های سنجش کارکردهای اجرایی در نمونه‌ای از کودکان ایرانی است.

    روش

    در مطالعه مقطعی- مقایسه‌ای حاضر، 1676 دانش‌آموز با دامنه سنی 6 تا 15 سال در 9 مطالعه مختلف با آزمون‌های کارکردهای اجرایی مختلف شرکت کردند: آزمون‌های ردیابی رنگی، ری، نشانه، سیالی طرح، ویسکانسین، استروپ، برج هانوی، استروپ نوشتاری و حافظه دیداری بر روی آنها اجرا شد. برای بررسی روایی افتراقی آزمون‌ها از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شد.

    یافته‌ها

    نتایج تحلیل واریانس در آزمون ردیابی رنگی و شاخص ترسیم آزاد آزمون سیالی طرح در سطح 05/0 نشان‌دهنده تفاوت معنادار بین سنین مختلف بود.

    نتیجه‌گیری

    آزمون‌های کارکردهای اجرایی آزمون معتبری برای مطالعه مسیر تکاملی و تاخیر یا اختلال هستند. این آزمون‌ها برای نظارت بر اختلالات رشدی و/یا مداخلات مربوطه در محیط بالینی پیشنهاد می‌شوند.

    کلید واژگان: آزمون ردیابی, آزمون ری, آزمون نشانه
    Evaluation of the validity of a set of executive function tests in a sample of Iranian children
    Vahid Nejati*
    Aim

    Executive functions refer to a set of high-level cognitive abilities, which enable us to manage our behaviors. Typical development of executive functions is crucial for adulthood health, wealth, and academic achievement. The aim of this study was to design and validate some executive function tests in a sample of Iranian children.

    Method

    In a cross-sectional design, 1676 students, aged from 6 to15 years old, were participated in 9 different studies with different executive functions tests: Trial Making Test (TMT), Rey Complex Figure Test (RCFT), Token Test (TT), Design Fluency Test (DFT), Wisconsin Card Sorting Test (WCST), Stroop Test (ST), Tower of Hanoi Test (TOHT), and Visual Span Test (VST). Repeated measure ANOVA was used for analysis of discriminative validity between different age groups.

    Results

    Findings described significant discriminative validity for TMT (p<0.05), DFT (p<0.05), RCFT (P<0.01), TT (P<0.01), VST (P<0.01), WCST (P<0.01), ST (P<0.01), and TOHT (P<0.01).

    Conclusion

    The executive functions tests are valid to study typical developmental trajectory and delay or impairment. These tests are proposed to use in clinical setting to monitor the developmental disorders and/or respective interventions.

    Keywords: Trial Making Test (TMT), Rey Complex Figure Test (RCFT), Token Test (TT)
  • مهسا ولی زاده*، وحید نجاتی، علی شالیزارجلالی، ابراهیم حسین نجدگرامی، غلامرضا نجفی

    آسیب ناشی از تنش حرارتی در بیضه ها یکی از علل ناباروری در مردان و اغلب پستانداران محسوب میشود. پپتیدهای زیست فعال فعالیت ضد اکسایشی قوی در برابر رادیکالهای آزاد و گونه های اکسیژن فعال دارند. در این مطالعه، 42 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی به6 گروه 7تایی شامل: گروه اول: شاهد (دمای 22 درجه سانتیگراد)، گروه دوم: پپتید زیست فعال (10 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی، روزانه)، گروه سوم: تحت شوک حرارتی 43 درجه سانتیگراد، گروه های چهارم، پنجم و ششم تحت شوک حرارتی43 درجه سانتیگراد به همراه تیمار با پپتید زیست فعال با دوز 5 ،10 و 20 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی تقسیم شدند. بعد از اتمام دوره تیمار(45روز)، بافت بیضه بهمنظور بررسیهای بافت- شناسی و بیوشیمیایی جداسازی شد. آسیب شناسی بافتی، تخریب بافتی گسترده ای را به دنبال القاء تنش حرارتی در بافت بیضه نشان داد. تنش حرارتی سبب افزایش معنیدار نیتریک اکساید گردید (05/0<P). در موشهای تحت تنش حرارتی درمان شده با پپتید زیست فعال دوز 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم بهبودی مشاهده نشد. تیمار حیوانات با دوز 20 میلیگرم بر کیلوگرم آثار مثبتی بر اسپرماتوژنز و ساختار لوله های اسپرمساز نشان داد. نتایج بررسی میزان نیتریک اکساید،کاهش این فاکتور بیوشیمی را به دنبال تیمار با پپتید با دوز 20 میلیگرم بر کیلوگرم نشان داد (05/0<P). نتایج حاصل از این مطالعه آثار آنتیاکسیدانتی پپتید زیست فعال مشتق از ماهی ساردین را در شاخصهای بافتی و بیوشیمی بافت بیضه نشان داد.

    کلید واژگان: تنش حرارتی, تنش اکسیداتیو, آنتی اکسیدانت, دستگاه تولیدمثلی نر, موش صحرایی
    Mahsa Valizadeh *, Vahid Nejati, Ali Shalizarjalali, Ebrahim Hoseein Najdegerami, Gholamreza Najafi

    Damage due to thermal stress in the testicles is one of the causes of infertility in men and most of the mammals. Bioactive peptides have potent antioxidant activity against free radicals and reactive oxygen species. In this study, animals were randomly categorized into 6 groups; group 1 served as a control(22 ◦ C), group 2 was a bioactive peptide(10 mg kg-1 day, oral gavage, respectively) , group 3 was a heat-stressed (43 ◦ C), groups 4,5 and 6 were heat-stressed(43 ◦ C) along with bioactive peptides (5, 10 and 20 mg kg-1 day, oral gavage, respectively). After treatment (45 days), the testes were separated for histological and biochemical studies. Histopathological analysis revealed severe testicular damage following heat stress induction. Heat stress increased nitric oxide significantly(P 0/05). In the heat-stressed rats treated with 5 and 10 mg / kg bioactive peptide, no improvement was observed. Treatment of animals with 20 mg / kg showed positive effects on spermatogenesis and seminiferous tubules structure. The results of nitric oxide analysis showed a decrease in this biochemical factor following peptide treatment at a dose of 20 mg / kg(P 0/05). The results of this study showed the antioxidant effects of sardine-derived bioactive peptide on tissue and biochemical markers of testicular tissue.

    Keywords: heat stress, oxidative Stress, Antioxidants, male reproductive system, Rat
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال