به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

کاظم ندافی

  • محمدصادق حسنوند*، ساسان فریدی، کاظم ندافی، رضا بیات، محمد خانی زاده، فاطمه مومنی ها، عادل مکمل
    زمینه و هدف

    مطالعه حاضر برای بررسی وضعیت ذرات معلق (PM2.5) هوای شهر تهران طی سال های 1390 تا پایان 1401 طراحی شده است.

    روش

    داده های ساعتی غلظت ذرات معلق (PM2.5) هوای شهر تهران از تمامی ایستگاه های پایش کیفیت هوا متعلق به سازمان حفاظت محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوا مورد بررسی قرار گرفت. اثرات این آلاینده هوا بر سلامت شامل تعداد موارد مرگ منتسب توسط نرم افزارهای BenMAP-CE و آخرین ویراست AirQ+ برآورد شد. همچنین هزینه های اقتصادی مرتبط با سلامت با استفاده از رویکرد ارزش آماری زندگی محاسبه شده است.

    یافته ها

    وضعیت غلظت ذرات معلق (PM2.5) هوای شهر تهران طی 12 سال مورد بررسی (از سال 1390 تا پایان 1401) همواره با استانداردها فاصله بسیار زیادی داشته است (تقریبا 5 الی 8 برابر مقادیر سالیانه رهنمود جدید سازمان جهانی بهداشت و 5/2 (دو و نیم) الی 5/3 (سه و نیم) برابر استاندارد ملی) و شهروندان تهرانی مواجهه بالایی با این عامل خطر سرطان زا داشته اند. تعداد موارد مرگ منتسب به PM2.5 هوای آزاد در شهر تهران در سال 1401 به حدود 9241 (9647-8583) مورد مرگ در افراد بالای 25 سال رسیده است. همچنین خسارات اقتصادی ناشی از موارد مرگ منتسب به PM2.5 هوای آزاد در شهر تهران در سال 1401 حدود 5/2 (دو و نیم) میلیارد دلار برآورد شده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به وضعیت نامطلوب کیفیت هوا در شهر تهران، برنامه ریزی و اجرای برنامه های علمی و عملی برای کاهش غلظت آلاینده های هوا در این شهر یک نیاز حیاتی محسوب می شود.

    کلید واژگان: آلاینده های هوا, آلودگی هوا, ذرات معلق, عوامل خطر
    Mohammad Sadegh Hassanvand*, Sasan Faridi, Kazem Naddafi, Reza Bayat, Mohammad Khanizadeh, Fatemeh Momeniha, Adel Mokammel
    Background

    The current study was designed to investigate PM2.5 status in Tehran from 2011 to 2022.

    Methods

    Hourly data of particulate matter (PM2.5) concentrations in the air of Tehran city were examined from all air quality monitoring stations belonging to the Department of Environmental and the Air Quality Control Company. The health effects of this air pollutant were estimated, including the number of attributed deaths, using BenMAP-CE and the latest version of AirQ+ software. Additionally, the economic costs associated with health impacts were calculated using the Value of Statistical Life approach.

    Results

    During the 12-year period under study (from 2011 to the end of 2022), PM2.5 concentrations in of Tehran city consistently exceeded the established standards by a significant margin. The annual values were approximately 5 to 8 times higher than the new guidelines of the World Health Organization and 2.5 to 3.5 times higher than the national standards. As a result, the citizens of Tehran have been exposed to a considerably high level of this cancer-causing risk factor. The number of deaths attributed to PM2.5 in the year 2022 reached around 9,241 (with a range of 8,583 to 9,647) in individuals over 25 years of age. Furthermore, the economic loss resulting from these deaths due to PM2.5 in the ambient air of Tehran in the year 2022 were estimated to be around 2.5 billion dollars.

    Conclusion

    Considering the undesirable air quality in Tehran city, planning and implementing scientific and practical programs to reduce air pollutant concentrations in this city are considered vital necessities.

    Keywords: Air Pollutants, Air Pollution, Particulate Matter, Risk Factors
  • منصور شمسی پور، هما کاشانی*، مسعود یونسیان، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند، رضا سعیدی، مهدی هادی، علیرضا مصداقی نیا
    زمینه و هدف

    مطالعه حاضر به منظور ارزیابی جایگاه و روند تغییرات وضعیت بهداشت محیط کشور ایران در مقایسه با کشورهای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 با استفاده از آخرین گزارش شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) در سال 2018 میلادی صورت گرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه امتیاز شاخص های حیطه بهداشت محیط؛ کیفیت هوا (شامل سوخت های جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت)، آب و بهسازی (شامل آب آشامیدنی و بهسازی)، همچنین فلزات سنگین (شامل مواجهه با سرب)، برای کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 از آخرین گزارش EPI در سال 2018 استخراج شد. براساس امتیاز هر شاخص در هر کشور رتبه بندی انجام شد و درصد تغییرات امتیاز هر شاخص در آخرین سال در مقایسه با سال مبنا محاسبه گردید و با میانگین درصد تغییرات شاخص در کلیه کشورهای مورد بررسی مقایسه شد.

    یافته ها

    در حیطه کیفیت هوا، کشور ایران در سال 2016 در رتبه 7ام قرار گرفته است به طوری که از لحاظ شاخص های سوخت های جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، و تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت به ترتیب در رتبه 6ام، 8ام و 9ام در میان کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 قرار گرفته است. در حیطه آب و بهسازی، ایران در سال 2005 با داشتن امتیاز 54/4 در رتبه 10ام و در سال 2016 با رشد 7/98 درصد به امتیاز 58/74 ولی رتبه 15ام رسیده است. کشور ایران از لحاظ شاخص مواجهه با سرب در سال 2005 در رتبه 21ام قرار گرفته است. اگرچه این شاخص در سال 2016، رشد 100 درصدی داشته است که این میزان رشد در مقایسه با میانگین رشد همه کشورها (34/47 درصد) بسیار مطلوب است، اما تنها منجر به یک پله ارتقا در رتبه ایران و جایگاه 20ام در مقایسه با سایر کشورهای مورد بررسی شده است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، براساس گزارش EPI در سال 2018، کشور ایران در رتبه 6ام در حوزه بهداشت محیط در میان 23 کشور سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 قرار دارد. باید در نظر داشت که درخصوص داده های خام مورد استفاده در گزارش EPI در سال 2018 و در نتیجه امتیازهای حاصله در شاخص ها، عدم قطعیت جدی وجود داشته و می بایست در تفسیر آنها احتیاط لازم به عمل آید.

    کلید واژگان: شاخص عملکرد محیط زیست, بهداشت محیط, سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404
    Mansour Shamsipour, Homa Kashani*, Masud Yunesian, Kazem Naddafi, Mohammad Sadegh Hassanvand, Reza Saeedi, Mahdi Hadi, Alireza Mesdaghinia
    Background and Objective

    In this study, we aimed to assess Iran’s position and trends for environmental health status among the countries of “Iran’s perspective document in 1404” according to the indicators used in Environmental Performance Index (EPI) report in 2018.

    Materials and Methods

    The score of indicators in environmental health area; air quality (including household solid fuels, exposure to PM2.5, and PM2.5 exceedance), water and sanitation (including drinking water and sanitation) and heavy metals (including lead) were extracted for all studied countries as well as for the last and baseline (generally ten years prior to last report) years from EPI 2018 database. According to EPI scores, the performance of the studied countries in each indicator was ranked. The percent change in the score of each indicator from baseline to current year was calculated and compared with the mean percent change for all studied countries.

    Results

    Iran ranked 7th regarding air quality in 2016. Also, it ranked 6th, 8th, and 9th in terms of household solid fuels, exposure to PM2.5, and PM2.5 exceedance, respectively. The EPI score for Iran regarding water and sanitation was 54.4 in 2005 and 58.74 in 2016 (percent change=7.98%). Iran ranked 21st in 2005 regarding lead exposure index. Although this index showed a growth of 100% in 2016, which is very desirable compared to the average growth of all countries (34.47%), but only leads to one step up in the ranking of Iran and was ranked 20th in comparison with other countries.

    Conclusion

    Totally, according to EPI 2018, Iran ranked 6th in the field of environmental health issues among 23 countries of “Iran’s perspective document in 1404”. However, there is uncertainty in the accuracy of the EPI raw data used for calculating index scores. Hence, caution should be exercised in their interpretation.

    Keywords: Environmental performance index, Environmental health, Iran’s perspective document in 1404
  • مریم خیام زاده*، کامران باقری لنکرانی، حسین ملک افضلی، محمدحسین تقدیسی، اسدالله رجب، عبدالرحمان رستمیان، علیرضا مصداقی نیا، کاظم ندافی، لیلا آزاد بخت، علی رمضانخانی
    زمینه و هدف

    اطلاع رسانی و مراوده خطر و جلب مشارکت مردمی از الزامات برنامه ریزی و اقدام در همه گیری هستند. توجه به خصوصیات پیام؛ فرستنده و مخاطب باعث موفقیت در این امر مهم است. هدف از انجام این مطالعه، معرفی ارکان اصلی در اطلاع رسانی برای آگاهی بخشی هدفمند به مردم جامعه است.

    روش

    این نوشتار، با مروری بر مقالات و دستورالعمل های علمی و معتبر مرتبط تدوین شده است.

    یافته ها

     اقدام صحیح و اثرگذار در این عرصه با توجه به این اصول ممکن خواهد بود: مشارکت مردمی؛ برنامه ریزی؛ معتبر بودن؛ توجه به سایر منابع اطلاعاتی؛ تامین بودجه؛ ملاحظات اخلاقی. در اطلاع رسانی و مراوده خطر، فرهنگ، اعتقادات و فهم مردم از واقعه اهمیت به سزایی دارند. مردم را باید در نگران بودن محق دانست و حتی الامکان روش های مشارکتی، تشویقی و ترویجی را پیگیری کرد و به روش های تحکمی به عنوان آخرین راه حل که گاهی هم گریزناپذیرند توجه کرد.

    نتیجه گیری

     در پاندمی کووید 19 مجموعه از تجارب موفق و ناموفق رخ داد که بازخوانی آن ها می تواند به بهبود عملکرد در این عرصه بیانجامد.

    کلید واژگان: اطلاع رسانی, بیماری های همه گیر, کووید-19, مراوده خطر
    Kamran Bagheri Lankarani, Hossein Malekafzali, MohammadHossein Taghdisi, Assadollah Rajab, Abdolrahman Rostamian, Alireza Mesdaghinia, Kazem Nadafi, Leila Azadbakht, Ali Ramezankhani, Maryam Khayamzadeh*
    Background

    Risk communication (RC) and community engagement are perquisite for management of epidemics. Triumph of RC depends on adjustment of message and considering the characteristics of the sender and the audience according to the context and situation.

    Methods

    This article has been prepared using scientific and relevant articles and guidelines.

    Results

    For effective RC , the essential steps include public participation; planning; credibility ; deference of other sources of communication ; financing & ethical considerations. For success in RC one should consider community culture, people's beliefs and their understanding of the event . The people’s right to be  worried in epidemics should be recognized by the authorities and participatory strategies rather than compulsive one should be prioritized.

    Conclusion

    In the pandemic of COVID-19, series of successful and nonsuccessful experiences happened. The of review of these experiences may help the policy makers in their future efforts .

    Keywords: COVID-19, Epidemics, Information Science, Risk Communication
  • فاطمه یوسفیان، کاظم ندافی **
    زمینه و هدف

    استانداردهای محیط زیستی، معیارهای کمی برای حفاظت محیط زیست از آلودگی و تخریب هستند. یکی از راهکارهای بهبود کیفیت هوا، استفاده از حدود مجاز منطقی جهت جلوگیری از افزایش آلاینده های هوای آزاد، بیش از ظرفیت جو می‫باشد. از سوی دیگر این استانداردها نقش موثری در ارزیابی برنامه های کاهش آلودگی هوا ایفا می‫کنند.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک بررسی کتابخانه ای و توصیفی است. در ابتدا رهنمودها و استانداردهای کیفیت هوای آزاد تدوین شده در نقاط مختلف جهان توسط سازمان بهداشت جهانی ، آژانس حفاظت محیط زیست امریکا، سازمان مدیریت کیفیت هوای اروپا، شورای ملی تحقیقات پزشکی و بهداشت استرالیا و دولت فدرال کانادا به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با توجه به روند کار در سایر مناطق، کاستی های تدوین این استانداردها در ایران مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    بررسی وضعیت تدوین استانداردها و رهنمودها در برخی نقاط جهان نشان داد که هرچند سازمان‫ها در روش‫های تدوین استاندارد باهم تفاوت‫هایی دارند اما دارای الگوهایی اصولی و منطقی جهت تدوین استانداردها در مناطق خود می‫باشند. تمامی استانداردهای بررسی شده بر پایه مطالعات اپیدمیولوژیک و اثر آلاینده ها بر سلامت انسان تدوین شده اند. البته WHO در تدوین این رهنمودها از روش ارزیابی خطر کمی استفاده نکرده و تدوین استانداردها بر اساس رهنمودهای خود را منوط به در نظرگرفتن فاکتورهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سلامتی و محیطی مختص هر منطقه می‫داند.

    نتیجه گیری

    با توجه به بررسی انجام گرفته، تدوین استاندارهای هوای آزاد در ایران نیازمند چارچوبی منطقی و علمی باشد.

    کلید واژگان: استاندارد اولیه و ثانویه, رهنمود کیفیت هوا, سلامت انسان, ارزیابی خطر, مواجهه
    F Yousefian, K Nadafi*
    Background & objectives

    Environmental standards are quantitative criteria for protecting the environment from pollution and degradation. One of the solutions to improve air quality status is to use reasonable limits to prevent excessive release of airborne contaminants from their various sources. On the other hand, these standards are effective in evaluating air pollution reduction strategies.

    Methods

    In this study, we reviewed different standard setting frameworks using a theoretical analysis. First of all, we studied the ambient air quality guidelines and standards which developed by the World Health Organization(WHO), the United States Environmental Protection Agency, the European Air Quality Management Agency, the Australian National Council for Medical and Health Research and the Canadian federal government. In addition, a framework to set the national air quality standards in Iran was proposed according to international efforts and national-specific conditions.

    Results

    By investigating the status of standards and guidelines in some parts of the world, it was found that all of them have reasonable and rational methods for standards setting, despite some different in standard setting methods across organizations. All these standards were set on epidemiologic studies and the effects of air pollutants on human health. Except WHO, other organizations had used a quantitative risk assessment methodology to develop their own standards. Also, for developing national standards based on its guideline, WHO has recommended considering the economic, social, and health conditions.

    Conclusion

    The results of this study indicate that for developing ambient air quality standards in Iran, a rational and scientific framework is needed.

    Keywords: : Primary, Secondary Standards, Air Quality Guideline, Human Health, Risk Assessment, Exposure
  • کاظم ندافی، مهرنوش ابطحی، رضا سعیدی*، علیرضا مصداقی نیا، محمدصادق حسن وند
    زمینه و هدف
    مطالعات بار بیماری های محیطی از مهمترین نیازهای ضروری برای تعیین وضعیت موجود، افزایش اثربخشی سیاستگذاری ها و برنامه های بهداشتی و اولویت بندی مداخلات بهسازی محیط بشمار می روند. در این مقاله مروری وضعیت بار بیماری های محیطی در ایران براساس نتایج آخرین مطالعه جهانی بار بیماری ها  (Global Burden of Disease (GBD))، سایر مطالعات جهانی و پژوهش های ملی در کشور مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه پژوهش های انجام شده بر روی بار بیماری های محیطی در ایران با جستجو در پایگاه های علمی بین المللی و ملی مشخص شدند و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
     مرور مطالعات بار بیماری های محیطی نشان داد که براساس نتایج مطالعه GBD سهم عوامل خطر محیطی در کل بار بیماری ها در کشور در سال 2017 بر حسب شاخص تعداد سال های از دست رفته به واسطه مرگ یا ناتوانی  (Disability-adjusted life years (DALYs)) و تعداد موارد مرگ به ترتیب حدود 8 و 13 درصد بوده است. بر طبق نتایج مطالعه GBD، سهم عوامل خطر در DALY منتسب به عوامل محیطی در کشور در سال 2017 (در مجموع 329,648,1) به صورت زیر بود: PM2.5 هوای آزاد 45/0 درصد، عوامل خطر شغلی 25/1 درصد، مواجهه با سرب 19/4درصد، آب آشامیدنی ناسالم 5/0 درصد، ازن تروپوسفری 1/7 درصد، عدم دسترسی به تسهیلات شستشوی دست 1/5 درصد، دفع غیربهداشتی فاضلاب 1/4درصد، رادن هوای داخل ساختمان 0/6 درصد و آلودگی هوای داخل بواسطه مصرف سوخت جامد 0/3 درصد. کل نرخ DALY و نرخ مرگ منتسب به پرتوهای فرابنفش خورشیدی در ایران در سال 2000 به ترتیب 46/2 و 0/7 برآورد گردیده است. شاخص DALY و نرخ DALY منتسب به غلظت بالای فلوراید در آب آشامیدنی ناشی از ایجاد فلوروزیس دندانی در کشور در سال 2017 به ترتیب 3443 و 4/31 به دست آمد. ارزیابی تاثیر فلورایدزنی آب آشامیدنی به عنوان یک عامل محافظت کننده محیطی نشان داد که این اقدام از طریق پیشگیری از پوسیدگی دندان می تواند شاخص DALY و نرخ DALY در کشور را به ترتیب 971,14 و 18/73 کاهش دهد. طی سال های 2017-2005، نرخ DALY (به ازای هر 100 هزار نفر) منتسب به عوامل PM2.5 هوای آزاد، ازن تروپوسفری، رادن هوای داخل و عوامل خطر شغلی رو به افزایش بوده که این نتیجه اهمیت اقدامات پیشگیرانه و کنترل آنها را افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
     تفاوت چشمگیری در میزان بار بیماری های منتسب به یک عامل خطر در مطالعات جهانی مختلف و همچنین میان مطالعات جهانی و ملی وجود داشت. با توجه به بکارگیری داده های با جزئیات بیشتر و کامل تر و انجام ارزیابی های فروملی، نتایج مطالعات ملی بار بیماری های منتسب به عوامل خطر محیطی معتبرتر و کاربردی تر بوده، لذا تقویت و تداوم این مطالعات در سطوح ملی و فروملی با توجه به اولویت ها، نیازها، روندهای زمانی مکانی و با استفاده از داده ها و اطلاعات معتبر داخلی ضروری است و اکیدا توصیه می گردد.
    کلید واژگان: بار بیماری های محیطی, پیامد بهداشتی, مواجهه با خطر, روند مکانی زمانی, ارزیابی خطر مقایسه ای
    K Naddafi, AR Mesdaghinia, M Abtahi, MS Hassanvand, R Saeedi*
    Background and Objective
    Environmental burden of disease (EBD) studies are one of the most important needs for determining the current situation, increasing the effectiveness of health policies and programs and prioritizing environmental health interventions. This review article was evaluated the status of the EBD in Iran based on the results of the latest Global Burden of Disease (GBD) Study, other international studies and national estimates in the country.
    Materials and Methods
    In this study, the researches on the EBD in Iran were identified by searching in the international and national scientific databases and the search results were studied and analyzed.
    Results
    The review of the EBD studies showed that based on the results of the GBD study, the share of environmental risk factors in the total burden of diseases in the country in 2017 according to the disability-adjusted life years (DALYs) and deaths were about 8 and 13%, respectively. According to the results of the GBD study, the contributions of environmental risk factors in the attributable DALYs in the country in 2017 (a total value of 1,648,329) were as follows: ambient air PM2.5 for 45.0%, occupational risk factors for 25.1%, exposure to lead for 19.4%, unsafe water source for 5.0%, tropospheric ozone for 1.7%, lack of access to handwashing facility for 1.5%, unsafe sanitation for 1.4%, residential radon for 0.6%, and household air pollution from solid fuels for 0.3%. The total DALY rate and death rate attributable to solar ultraviolet radiation in Iran in 2000 were estimated to be 46.2 and 0.7, respectively. The DALY and the DALY rate attributable to elevated levels of fluoride in drinking water due to dental fluorosis in the country in 2017 were 3,443 and 4.14, respectively. The evaluation of the effect of water fluoridation as an environmental protective factor showed that the intervention by reducing the risk of dental caries could fall the DALY and DALY rates in the country by 14,971 and 18.73, respectively. In the period of 2005-2017, the DALY rate (per 100,000 people) attributable to ambient air PM2.5, tropospheric ozone, residential radon, and occupational risk factors rose that the result increases the importance of the preventive measures and controls of these risk factors.
    Conclusion
    There was a considerable difference in the burden of disease attributed to each risk factor in various international studies as well as between national and international studies. The results of national studies on the burden of diseases attributable to environmental risk factors are considered to be more reliable and practical due to the application of more detailed data and conducting subnational evaluations; therefore, the strengthening and continuing these studies at the national and sub-national levels with regard to priorities, needs, and spatiotemporal trends using domestic reliable data and information are necessary and strictly recommended.
    Keywords: Environmental burden of disease, Health outcome, Risk exposure, Spatiotemporal trend, Comparative risk assessment
  • کاظم ندافی، محمدصادق حسن وند*، ساسان فریدی
    زمینه و هدف
    آلودگی هوا یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر سلامت بوده و بیشترین بار بیماری های منتسب به عوامل خطر محیطی را به خود اختصاص داده است. آلودگی هوا پس از استعمال دخانیات، دومین عامل اصلی مرگ های ناشی از بیماری های غیرواگیر محسوب می شود و با افزایش ریسک ابتلا به بیماری های حاد و مزمن و مرگ در ارتباط است.
    روش بررسی
    در این مقاله مروری در ابتدا براساس مطالعات شاخص انجام شده در دنیا، وضعیت کیفیت هوای آزاد (Ambient air pollution) و اثرات آن بر سلامت در ایران و سایر کشورها مورد ارزیابی قرار گرفت؛ و در مرحله بعد وضعیت کیفیت هوای آزاد و اثرات آن بر سلامت در کلانشهر تهران طی سال های 1385 تا 1396، براساس نتایج مطالعات صورت گرفته توسط پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران ارائه گردیده است.
    یافته ها
    نتایج این مطالعات نشان داد که میانگین سالیانه غلظت مواجهه با PM2.5 هوای آزاد وزن دهی شده با جمعیت، در ایران برابر µg/m3 48 است که تقریبا کمی پایین تر از متوسط غلظت جهانی آن (µg/m3 51) است. یافته ها نشان داد گرچه نتایج مطالعات انجام شده دارای تفاوت های نسبتا زیادی در رابطه با تعداد موارد مرگ منتسب به آلودگی هوا است؛ اما به واسطه مواجهه با این عامل خطر، تعداد زیادی از موارد مرگ در دنیا رخ می دهد. یافته های حاصل از روند تغییرات غلظت آلاینده های هوا طی سال های 1385 الی 1396 و کمی سازی اثرات آنها بر سلامت در شهر تهران نشان می دهد که غلظت ذرات معلق هوا در شهر تهران در سال های 1385 تا 1390 روند افزایشی داشته است و حداکثر میانگین غلظت PM2.5 طی 12 سال مورد بررسی، در سال 1390 معادل µg/m3 38 مشاهده شده است. سپس روند تغییرات غلظت ذرات معلق ریز هوا در فاصله سال های 1391 تا 1394 روند کاهشی داشته است و به حدود µg/m3 30 رسیده است؛ اما طی سال های 1395 و 1396 میانگین سالیانه غلظت PM2.5 هوای آزاد نسبت به مقدار مشابه سال 1394 افزایش یافته است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که در شهر تهران بر اساس وضعیت شاخص کیفیت هوا (AQI)، از سال 1390 تا 1396 حتی یک روز شاخص کیفیت هوا در طبقه "خوب" (50-0AQI =) قرار نگرفته است اما تعداد روزهایی که AQI "متوسط" (100-51AQI =) بوده است، از سال 1390 تا 1394 افزایش یافته است. همچنین در سال 1396 تنها 20 روز شاخص کیفیت هوا متوسط و 237 روز "ناسالم برای گروه های حساس"، 107 روز "ناسالم" و 1 روز "خیلی ناسالم" بوده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد در سال 1396 در صورتی که میانگین غلظت سالانه PM2.5 در شهر تهران از شرایط موجود (حدود µg/m3 32) به غلظت µg/m3 10 (رهنمود WHO) می رسید، از (6359-3238) 4878 مورد مرگ جلوگیری می شد.
    نتیجه گیری
    آلودگی هوا سهم بسیار چشمگیری در تعداد موارد مرگ منتسب دارد. همچنین نتایج مطالعات جهانی می تواند تا حد زیادی با شرایط واقعی کشور متفاوت باشد و این امر ضرورت وجود داده های معتبر بومی مرتبط با غلظت آلاینده های هوا و بروز پایه پیامدهای بهداشتی در کشور را به منظور بررسی دقیق وضعیت کیفیت هوا و اثرات آن بر سلامت نمایان می کند.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, اثرات بهداشتی, کیفیت هوا, ایران
    K Naddafi, MS Hassanvand*, S Faridi
    Background and Objective
    Air pollution is a leading environmental risk factor on health and it is the major cause of death and disease at global level. Air pollution has been shown to have a significant share in the non-communicable diseases (NCDs) burden. After smoking, it is the second cause of deaths due to NCDs, associated with an increased risk of developing acute and chronic diseases and mortality.
    Materials and Methods
     In this study, a review was initially conducted on the basis of indices conducted in the world, the status of ambient air pollution and its effects on health in Iran and other countries, and then the status of ambient air quality and its effects on health in Tehran metropolitan between 2006 and 2017 were shown, based on the results of the studies conducted by the Environmental Research Institute of Tehran University of Medical Sciences.
    Results
    The results showed that the annual mean of ambient air population-weighted PM2.5 exposure concentration in Iran was about 48 μg/m3, which is relatively lower than its global mean concentration (51 μg/m3). Based on the most recent study (in 2018) about 8.9 (7.5-10.3) million deaths in those aged above 25 years were attributed to exposure to outdoor air PM2.5 in the world. Although there are substantial differences between the results of studies have been done regarding the number of air pollution attributed deaths, numerous studies showed that air pollution is a major cause of death. Results regarding temporal variations of air quality in Tehran that is performed by the Institute for Environmental Research (IER) of Tehran University of Medical Sciences (TUMS), indicated that PM concentration had an increasing trend from 2006 to 2011. The maximum mean concentration of PM2.5 over the past 12 years has occurred in 2011, which was 38 μg/m3. The PM concentration had a decreasing trend from 2012 to 2015, reaching about 30 μg/m3. However, in the years 2016 and 2017, the annual mean PM2.5 concentration in Tehran was increased compared to its corresponding value in 2015. Furthermore, results of this study demonstrated that, in Tehran, not even one day was classified as "good” (AQI=0-50) from 2011 to 2017 based on the air quality index (AQI), but the number of days in which AQI was “moderate” (AQI=51-100) was increased from 2011 to 2015, and the number of days with the AQI of “moderate” reached 80 in 2015, while the rest of the days having an unhealthy air quality. In 2017, AQI was “moderate” in 20 days, “unhealthy for sensitive groups” in 237 days, “unhealthy” in 107 days, and "very unhealthy” in 1 day. The obtained results indicated that about 4878 (3238, 6359( of deaths due to all (natural) causes were attributable to long-term exposure to PM2.5 in Tehran in 2017.
    Conclusion
    Studies showed that air pollution has a considerable share in the number of attributed deaths. Moreover, there were substantial differences between the results of national and international studies in the burden of disease attributed to air pollution. Therefore, there is a crucial need for accessing to reliable data on air pollution as well as baseline mortality and morbidity in order to study the status of air quality and its effects on health over the country.
    Keywords: Air pollution, Health impacts, Air quality, Iran
  • محدثه بنار، علیرضا مصداقی نیا *، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند
    زمینه و هدف
    رادن یک گاز رادیواکتیو، بی بو است. گاز رادن با انتشار پرتو آلفا و چسبیدن به ذرات گرد و غبار موجود در هوا می تواند باعث ایجاد سرطان ریه شود. این مطالعه به اندازه گیری غلظت رادن در هوای داخل منازل مسکونی و اماکن عمومی شهر فیروزکوه و مقایسه مقادیر موجود با رهنمودها و استانداردهای توصیه شده بین المللی پرداخته است.
    روش بررسی
    جهت اندازه گیری غلظت گاز رادن از روش اندازه گیری غیرفعال و دتکتورهای CR-39 استفاده گردید. دتکتورها به مدت سه ماه در داخل منازل و اماکن عمومی سطح شهر جایگذاری گردیدند. بعد از طی این مدت، دتکتورها جمع آوری شدند و در آزمایشگاه، در محلول سود N 6/25 در دمای °C 85 به مدت h 4 قرار داده شدند و پس از آماده سازی با استفاده از دستگاه اسکن اتوماتیک و روش های آماری مناسب، غلظت گاز رادن تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه بیانگر این است که میانگین غلظت گاز رادن در منازل مسکونی و اماکن عمومی به ترتیب 137/74 و Bq/m3 110/17 بوده است. مقایسه نتایج حاصل با رهنمود سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که 76/3 درصد از منازل و 66/7 درصد از اماکن دارای غلظت بیش از مقدار رهنمودی (Bq/m3100) بوده اند .
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه می تواند برای تهیه نقشه ملی گاز رادن در سطح کشور مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: گاز رادن, دتکتور رد پای آلفا, منازل مسکونی, اماکن عمومی
    M Banar, AR Mesdaghinia *, K Naddafi, MS Hassanvand
    Background and Objective
    Radon is a radioactive, odorless gas. Radon gas with the emission of alpha radiation and sticking to aerosols in the air can cause lung cancer. This study evaluated the concentration of radon in residential houses and public places in Firuzkuh city and compared the values with the recommended international guidelines.
    Materials and Methods
    Radon gas concentration was measured by passive measurements using CR-39 detectors. The detectors were placed in houses and schools of the city for three months. After this time, the detectors were located and placed in a 6.25% normal solution at 85 °C for 4 hours in a laboratory. After preparation, using an automatic scan and appropriate statistical method, the concentration of radon gas was determined.
    Results
    The results indicated that the average concentrations of radon gas in homes and public places were 137.74 and 110.17 Bq/m3, respectively. Comparing the results with the WHO guideline showed that 76.3% of the homes and 66.7% of the sites had a concentration above the guideline (100 Bq/m3).
    Conclusion
    The results of this study can be used to prepare the National Radon gas map in the country.
    Keywords: Radon gas, Alpha track detector, Dwellings, Public places
  • هدیه حسنوند، نسرین دهقان، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند *، رامین نبی زاده، ساسان فریدی، ذبیح الله یوسفی
    زمینه و هدف
    گاز رادن یکی از عوامل خطر محیطی در هوای داخل است که مواجهه با آن سبب افزایش ریسک سرطان ریه می شود و پس از سیگار دومین عامل سرطان ریه شناخته می شود. بنابراین هدف از این مطالعه اندازه گیری غلظت گاز رادن در منازل مسکونی و اماکن عمومی شهر نورآباد ممسنی و برآورد دوز موثر دریافتی ناشی از مواجهه با آن بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 52 منزل مسکونی و 8 مکان عمومی جهت اندازه گیری غلظت گاز رادن هوای داخل مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه گیری غلظت رادن هوای داخل به روش غیر فعال با استفاده از آشکارسازهای ردپای آلفا (CR-39) به مدت سه ماه انجام گرفت و پس از این مدت آشکارسازها برای شمارش تعداد ردپاها به آزمایشگاه ارسال شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد، میانگین (± انحراف معیار) غلظت گاز رادن در هوای داخل منازل مسکونی و اماکن عمومی به ترتیب (14/7(±42/4 و ) Bq/m320/1(± 32/9 بود و در همه محل های نمونه برداری، غلظت رادن کمتر از مقادیر استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا و رهنمود سازمان جهانی بهداشت بوده است. همچنین دوز موثر دریافتی سالانه ناشی از گاز رادن در منازل مسکونی به طور میانگین mSv 1/07 تخمین زده شد. ارزیابی نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مورد منازل مسکونی رابطه معنی داری میان نوع اتاق و تعداد طبقه با غلظت رادن وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه بیانگر این است که غلظت گاز رادن به عنوان یک عامل خطر محیطی در محل های مورد بررسی کمتر از حدود اعلام شده در رهنمود سازمان جهانی بهداشت بوده و احتمالا نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اثرات بهداشتی منتسب به آن ندارد.
    کلید واژگان: گاز رادن, سرطان ریه, هوای داخل, نورآباد ممسنی
    H Hassanvand, N Dehghan, K Naddafi, MS Hassanvand *, R Nabizadeh, S Faridi, Z Yousefi
    Background and Objective
    Radon gas is one of the environmental risk factors which can increase the risk of lung cancer and it is well known as the second-leading cause of lung cancer after smoking. The aim of the present study was to investigate indoor radon gas concentration in residential and public environments of Nourabad Mammasani city and to estimate the effective dose due to radon exposure.
    Materials and Methods
    In this study, 52 homes and 8 public places were investigated to measure the concentration of indoor radon gas. Indoor radon concentrations were measured using passive sampling approach, alpha-track detectors (CR-39) for three months, and after that, detectors were sent to the laboratory to count the number of tracks.
    Results
    The results of this research showed that the average radon concentration (± SD) in the homes and public places was 42.4(±14.7) and 32.9(±20.1) Bq/m3, respectively. All radon concentration values were lower than the US Environmental Protection Agency standard and WHO guideline. The average of annual effective dose due to the radon exposure in homes was estimated to be 1.07 mSv. The evaluation of the results showed that there was a significant relationship between the room type and the number of floors with radon concentration in the residential buildings.
    Conclusion
    The results indicated that the indoor radon concentration as an environmental risk factor in the studied places was lower than the WHO guideline levels. Consequently, the indoor radon is not likely a major environmental risk factor in the studied environments.
    Keywords: Radon, Lung cancer, Indoor air, Nourabad Mammasani
  • کاظم ندافی، علیرضا مصداقی نیا*، حسن عراقی زاده، محمدهادی ایازی
    ارزیابی سریع وضعیت بهداشتی (Rapid Health Assessment) پناهجویان جهت برنامه ریزی بهینه و ارایه موثر خدمات بهداشتی عمومی فوری در شرایط اضطراری جنگی اجتناب ناپذیر است. برهمین اساس جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در سه سطح زیر ضروری است:  الف: داده های جمعیت شناختی آوارگان، بیماری های رایج در شرایط جاری آوارگی، مرگ و میر، وضعیت جاری تغذیه ای، آب آشامیدنی، بهسازی محیط، امکانات شستشوی دست، وضعیت ایمن سازی، نیازهای ویژه گروه های آسیب پذیر مانند کودکان، بیماران، زنان باردار و سالمندان.  ب: اطلاعات و ویژگی های محل های اسکان، پیش بینی وضعیت آب و هوا، منابع انرژی مورد نیاز، بیماری های فراگیر تهدید کننده، همه گیری های فصلی.  ج: به کارگیری سیستم مناسب از قبل طراحی شده اطلاعات سلامت (HIS Health Information System)، برای برنامه ریزی کنترل بیماری های اسهالی و همه گیری ها، ارزیابی منابع انسانی مورد نیاز، بسیج نیروهای سلامت داوطلب خدمت در اردوگاه ها و آموزش آنها قبل از شروع خدمت، و هماهنگی عملیات در بخش های مختلف.  موثرترین اقدامات برای جلوگیری از مرگ و میر و کاهش بیماری ها عبارتند از: محافظت از خشونت، جیره غذایی کافی، آب آشامیدنی بهداشتی، کنترل بیماری های اسهالی، واکسیناسیون بر علیه سرخک، تامین بهداشت مادران و کودکان.
    Kazem Nadafi, Alireza Mesdaghinia *, Hassan Araghizadeh, Mohammad Hadi Ayazi
    Background and Aim
    Rapid health assessment of war refugees is mandatory for optimal planning and effective delivery of public health services. Data collection is essential.
    Methods
    We sought to assess: A: Information on demography, mortality, nutritional status, provision of drinking water, environmental conditions, hand washing facilities, immunization status, special needs of vulnerable groups such as children, patients, pregnant women and the elderly. B: Information on shelter site planning, weather forecast, energy resources, threatening incidents, and seasonal epidemics. C: Health Information System (HIS) designed to plan for control of diarrhea and epidemics, assess the required human resources, mobilize the Volunteer health personnel and train them before providing service, and Coordination of operations in different sectors.
    Results
    The most effective measures to prevent mortality and reduce morbidity were: Protection from violence, mass vaccination against measles, ample food supplies; special nutritional rehabilitation programs, safe water supply, and sanitation; prevention and control of diarrhea, communicable diseases and potential epidemics, and provision of maternal and child healthcare programs.
    Conclusion
    Rapid health assessment of war refugees is necessary for optimal planning and effective delivery of public health services.
    Keywords: public health, War refugees, disaster, Refugee camp, Rapid health assessment
  • کاظم ندافی، علی اکبر صالحی، محمدرضا کاردان، نسرین فتح آبادی، مسعود یونسیان، رامین نبیزاده نودهی، محمدرضا دیوبند، مولود گونی بند شوشتری
    برخی نواحی شهر رامسر در شمال ایران واقع در استان مازندران به عنوان منطقه با تابش طبیعی بالا در دنیا شناخته شده است. این پرتوزایی عمدتا به دلیل وجود ایزوتوپ های پرتوزای عنصر رادیم - 226 و محصولات واپاشی آن ها می باشد که توسط چشمه های آب گرم به سطح زمین آورده می شوند. در این مطالعه، آهنگ دز گامای محیطی در داخل ساختمان های مسکونی در شهر رامسر به روش مستقیم اندازه گیری و دز موثر مردم ناشی از پرتوهای گامای محیطی در فضای بسته محاسبه شده است. برای اندازه گیری آهنگ دز گامای محیطی از دستگاه اسپکترومتر قابل حمل گاما با آشکارساز سوسوزن یدور سدیم فعال شده با تالیم (Na I(Tl)) استفاده شده است. 100 باب ساختمان مسکونی به طور اتفاقی انتخاب شد و اندازه گیری آهنگ دز گاما در مکان هایی که ساکنین بیش ترین حضور را دارند و در ارتفاع یک متری از سطح زمین انجام شد. بیش ترین، کم ترین و میانگین آهنگ دز در داخل ساختمان ها به ترتیب nSv.h-1 222، nSv.h-1 44 و nSv.h-1 94 به دست آمد. همچنین دز موثر سالیانه ساکنین رامسر در مواجهه با پرتوهای گامای محیطی در داخل منازل محاسبه شد که بیش ترین، کمترین و میانگین دز سالانه مردم رامسر ناشی از پرتوهای گاما به ترتیب mSv 55/1، mSv 31/0 وmSv 66/0 به دست آمد. نتایج این بررسی نشان می دهد دز موثر سالیانه مردم در مواجهه با پرتوهای گامای محیطی در داخل منازل در رامسر (معادلmSv 66/0) تقریبا 6/1 برابر میانگین جهانی گزارش شده توسط کمیته علمی اثرات پرتوهای اتمی سازمان ملل متحد (mSv 41/0 ) می باشد. نتیجه این پژوهش با نتایج گزارش شده قبلی برای منازل موجود در مناطق با تابش طبیعی معمولی در رامسر (با میانگین mSv 7/0) اختلاف چندانی ندارد.
    کلید واژگان: دز موثر سالیانه, پرتوگیری خارجی, مناطق با تابش طبیعی بالا, رامسر
    Kazem Naddafi, Ali Akbar Salehi, Mohammad Reza Kardan, Nasrin Fathabadi, Masud Yunesian, Ramin Nabizadeh-Nodehi, Mohammad Reza Deevband, Molood Gooniband Shooshtari
    The coastal area of ​​Ramsar in northern of Iran located in the province of Mazandaran has been known as the highest levels of natural radiation background in the world. The background radiation is mainly due to the presence of radioactive isotopes of the radium element and its decay products, which is brought to the surface by hot springs. In this study, the indoor gamma dose rate in Ramsar was directly measured and the public annual effective dose due to indoor gamma radiation was calculated. To measure the gamma dose rate, a portable gamma spectrometer with sodium iodide detector (Na I) was used. 100 houses are randomly selected and the measurements were carried out at one meter height above the ground surface in each place, which was mostly occupied by people in each house. The public annual effective dose due to indoor gamma exposure was calculated. The maximum, minimum, and average dose rates were 222 nSv h-1, 44 nSv h-1 and 94 nSv h-1, respectively. The highest, lowest, and average public annual effective dose of Ramsar residents due to indoor gamma exposure were 1.55, 0.31 and 0.66 mSv, respectively. The results of this study indicate that average of the public annual effective dose of Ramsar people due to indoor gamma exposure is equal to 0.66 mSv and it is approximately 1.6 times greater than the worldwide average exposure to indoor gamma radiation reported by the United Nations Scientific Committee on the Effects of Atomic Radiation (0.41 mSv). In addition, it is not significantly different from the other reported results (average of 0.7 mSv) for the homes in normal radiation background areas in Ramsar.
    Keywords: Annual Effective Dose, External Exposure, High Natural Radiation Background, Ramsar
  • محمد سرمدی، کامیار یغماییان، رامین نبی زاده*، کاظم ندافی، رضا سعیدی، سمیرا یوسف زاده
    زمینه و هدف
    از جمله عناصر متعارف فعلی موثر بر انتقال یا کاهش انتقال ذرات هوابرد و کیفیت هوای ساختمان ها، سیستم های تهویه طبیعی می باشند. تهویه طبیعی به معنی تامین هوای تازه و خنک سازی از طریق جابجایی هوای آزاد محیط بوده که از عوامل تاثیرگذار بر جنبه های بهداشت وسلامت جامعه مانند کنترل پاتوژنهای هوابرد و عفونت های حاصله از آنها در بخش های مختلف زندگی به خصوص بیمارستان ها ویکی از مقرون به صرفه ترین راهکارهای موجود دراین زمینه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل میزان تهویه طبیعی بخش های مختلف بیمارستانی دربیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 35 بخش از 12 بیمارستان تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران که درمجموع تعداد 269 اتاق را شامل شد از نظر پارامترهای رطوبت، دما، سرعت باد و مشخصات اتاق مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استانداردها ودستورالعمل های مربوطه مقایسه شدند. بخش های مورد بررسی شامل بخش های عفونی، خون، گوارش، سل و... بودند که از نظر پاتوژنهای هوابرد دارای اهمیت هستند. بررسی ارتباط ACH با پارامترهای جهت جغرافیایی، دما و رطوبت، به همراه دسته بندی بخش ها به گروه های هوابرد و غیرهوابرد و سنجش میانگین ACH آنها به همراه آزمونهای کروسکال والیس و فلیگنر-کیلن با استفاده از نرم افزار R-تحلیل آماری (ورژنR 3.2.0) و Excel 2013 انجام گرفت.
    یافته ها
    مقادیر حداقل و حداکثر سرعت باد، رطوبت و دما در اتاق ها به ترتیب (0 و9/2 متربرثانیه)، (5/13% و40%) و(24 و 7/30درجه سانتی گراد) بود. همچنین میانگین ACH در بخش های هوابرد و غیر هوابرد به ترتیب برابر با 5/20 و 31 بود . همچنین با استفاده از آزمون آماری کروسکال-والیس روابط معنی داری بین پارامترهای مختلف مطالعه مشاهده شد(P-value<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بازنمودن درب و پنجره ی اتاق ها باتوجه به اندازه گیری های انجام شده و اعداد بدست آمده و مقایسه با استانداردها(12ACH=) پتانسیل بالایی در کاهش عفونت ها در بیمارستان ها خواهیم داشت. همچنین با استفاده از تهویه طبیعی می توان به میزان بسیار زیادی در هزینه های مرتبط با تامین انرژی جهت تهویه در بخش های مختلف صرفه جویی نمود.
    کلید واژگان: تهویه طبیعی, کنترل عفونت, تعداد تعویض هوا در ساعت, بیمارستان
    Mohammad Sarmadi, Kamyar Yaghmaeian, Ramin Nabizadeh*, Kazem Naddafi, Reza Saeedi, Samira Yousefzadeh
    Background And Aims
    The current conventional effective elements on transporting or reducing of airborne aerosols and building indoor air quality are natural ventilation systems. Natural ventilation is supplying fresh air and cooling down by replacing ambient air which is one of the effective parameter on social hygiene and health aspect through controlling airborne pathogens and their related nosocomial infections in different part of life particularly in hospitals; and is known as one of the cost-effective solutions in this field. The aim of this study is investigation of natural ventilation potential in the different ward of Tehran University of Medical Sciences affiliated hospitals.
    Methods
    In this cross-sectional study, humidity, temperature, wind speed and room characteristics of 35 wards of 12 hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences which consisted a total of 269 rooms were investigated, and results were compared with related standards and guidelines. Investigated wards included infectious, blood, gastrointestinal and tuberculosis wards which have importance from airborne pathogens perspective. The correlation between ACH index and altitude, temperature and humidity along with wards classification to airborne and non-airborne sections, and evaluation of their ACH mean were conducted with Kruskal–Wallis and Fligner-Killeen test by R (version 3.2.0) and Excel 2013 software.
    Results
    The minimum, maximum and average values of wind speed, humidity and temperature in airborn and non-airborn sections were measured as (0 and 2.9 m/s), (13.5% and 40%) and (24 and 30.7 ºC), respectively. Also, the means of ACH in airborne and non-airborne were 20.5 and 31, respectively. In addition, significant relations among the different parameters of study according to the Kruskal–Wallis test were observed (P-value
    Conclusion
    According to the obtained results of present study and comparing the results with related standards (ACH=12) indicated that opening of the doors and windows of rooms have high potential in reducing the nosocomial infection in studied hospitals. Furthermore, more energy costs can be saved by using natural ventilation in different wards.
    Keywords: Natural ventilation, Infection control, air changes per hour, Hospital
  • کاظم ندافی، مسعود یونسیان، ساسان فریدی، عطا رفیعی، سعید پرمی، غلامحسین صفری، رامین نبی زاده نودهی، کامیار یغماییان، نوشین راستکاری، رضا احمدخانی ها، صادق نیازی، محمد حسینی*
    زمینه و هدف
    هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای گروهی از آلاینده های آلی هستند که عمدتا در طی احتراق ناقص تولید می شوند. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منابع اصلی انتشار PAHs در هوای شهر تهران و تعیین سهم این منابع در میزان انتشار این ترکیبات در هوای شهر تهران است.
    روش بررسی
    فیلترهای حاوی ذرات از 10 ایستگاه سنجش آلودگی هوای متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران جمع آوری شد و برای آنالیز به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور اعتبارسنجی داده های بدست آمده با روش استخراج فیلترهای شرکت کنترل کیفیت هوا، نمونه برداری همزمان با استفاده از یک پمپ نمونه بردار SKC مجهز به هد نمونه برداری با ورودی انتخابی PM10 صورت پذیرفت. جهت شناسایی منابع انتشار و تعیین سهم آنها، نسبت های تشخیصی و آنالیز مولفه های اصلی (PCA) مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نسبت های فنانترن به مجموع فنانترن بعلاوه آنتراسن، بنزو[a] آنتراسن به مجموع بنزو [a] آنتراسن بعلاوه کرایسن، فلورآنتن به مجموع فلورآنتن بعلاوه پایرن و نسبت های IcP/(IcP+BghiP) در نمونه ها به ترتیب 0/79، 0/52، 0/43 و 0/38 بوده است. این نسبت ها نشان می دهند که احتراق، خصوصا سوخت های فسیلی و وسایل نقلیه موتوری، منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است. همچنین نتایج آنالیز PCA نشان داد که 49، 29 و 22 درصد از انتشار PAHs در هوای شهر تهران به ترتیب منتسب به خودروهای بنزینی، خودروهای گازوئیلی و سایر منابع بودند.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، احتراق خصوصا سوخت های فسیلی و وسایل نقلیه موتوری منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است.
    کلید واژگان: ذرات, PAHs, منابع انتشار, ایستگاه های سنجش, تهران
    K. Naddafi, M. Yunesian, S. Faridi, A. Rafiee, S. Parmy, Ghh Safari, R. Nabizadeh Nodehi, K. Yaghmaeian, N. Rastkari, R. Ahmadkhaniha, S. Niazi, M. Hoseini*
    Background And Objective
    Polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs) are a group of organic pollutants that are mostly generated during the incomplete combustion. The main objective of this study was to characterize potential sources of PAHs in Tehran.
    Materials And Methods
    Samples of PM10 were collected at 10 monitoring stations belonging to Tehran Air Quality Control Company (AQCC) and transferred to laboratory for analysis. Besides, a SKC Flite 2 Air Sampling Pump (SKC, USA) equipped with a sampling head and PM10 size-selective inlet was used at four stations to compare the results obtained by collecting AQCC monitors (AQCCMs) tapes with the standard sampling procedures for assessing the interchangeability of two field sampling methods. The principal component analysis (PCA) and diagnostic ratios were applied to identify emission sources and source contribution.
    Results
    The average diagnostic ratios of phenanthrene (Phe)/ (Phe橻憭ꜞ (Ant)), benzo(a)anthracene (BaA)/ (BaA爚 (Chry)), fluorantene(Flu)/ (FluꜪ� (Py)), and indeno(1,2,3cd) pyrene (IcP)/(IcP淩(ghi)perylene (BghiP)) in samples were 0.79, 0.52, 0.43 and 0.38, respectively. These ratios showed that the combustion, especially fossil fuels and motor vehicles, was the main sources of PAHs emission in Tehran. The results of PCA analysis also indicated that 49, 29 and 22% of PAHs sources in Tehran atmosphere were attributed to gasoline-driven vehicles, diesel vehicles and other sources, respectively.
    Conclusion
    According to the results, the combustion, especially fossil fuel and motor vehicle, was the main sources of PAHs emission in Tehran.
    Keywords: Particulate matter, Polycyclicaromatichydrocarbons, Emission sources, Diagnostic stations, Tehran
  • کاظم ندافی، سهند ریاضی اصفهانی، مهران خائفی، بهزاد دماری
    مقدمه
    در حال حاضر حدود 70 جمعیت کشور ساکن شهرها هستند. با افزایش جمعیت شهری و حاشیه آن ضرورت بهبود عادلانه شاخص های سلامت در این محیط پیچیده بیش از پیش عیان شده است. هدف از انجام این طرح تدوین شیوه نامه ای برای اعتبار بخشی و رتبه بندی سلامت شهرهای کشور بود.
    مواد و روش کار
    این مطالعه از نوع طراحی یک سیستم بوده و با رویکرد کیفی انجام گرفت. اطلاعات از سه منبع گرد آوری شدند: بررسی متون، مصاحبه با خبرگان و ذینفعان و جلسات بحث گروهی متمرکز. نمونه گیری هدفمند برای مطالعه انتخاب شد . نتایج بر اساس تحلیل درون مایه ای در قالب شیوه نامه و جدول معیار های رتبه بندی سلامت جمع بندی شد.
    یافته ها
    در این مطالعه بر اساس بررسی متون سوالات پژوهشی انتخاب شدند. در مجموع 12 مصاحبه انجام گرفته و نتایج مصاحبه ها در دو جلسه بحث گروهی با شرکت ذینفعان خبره در سه موضوع مورد اجماع قرار گرفتند: 1) الگوی مفهومی و اصول طراحی 2) جدول معیار های سلامت شهرها 3). شیوه نامه اعتبار بخشی و رتبه بندی سلامت شهرها. در نهایت 43 معیار در سه مولفه شهر، شهروند و مدیریت شهری تعیین شدند.
    بحث و نتیجه گیری
    شیوه نامه اعتباربخشی و رتبه بندی سلامت شهرها با هدف افزایش رقابت و پاسخگویی شهرداران و کلیه دستگاه های مسئول در سلامت شهرها تدوین شده است. با اجرای این شیوه نامه مفهوم شهرسالم عینی شده و وضعیت شهرها به سیاست گذاران برای تصمیم گیری مبتنی بر شواهد منعکس می شود و در نهایت انتظار می رود کاهش نابرابری ها اتفاق بیافتد. نتایج این طرح در جلسه چهاردهم شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور به تصویب رسید تا با استفاده از این روش شهرها از نظر سلامت رتبه بندی شوند. در صورت به کارگیری نتایج این مطالعه می توان انتظار داشت رقابت مثبت بین شهرداران و شوراهای اسلامی شهرها شکل گیرد و پاسخگویی شهرداران و دستگاه های مسئول در شهر افزایش یابد.
    کلید واژگان: رتبه بندی, سلامت, شهر
    Kazem Naddafi, Sahand Riazi-Isfahani, Mehran Kaefi, Behzad Damari
    Objective(s)
    Currently, about 70% of the Iranian population are living in cities. Considering the increase in population of the cities and outskirts, the need to improve health indicators in an equitable way in this complex environment is more crucial than ever. The aim of this study was to design a guideline for health ranking of Iranian cities.
    Methods
    This study was a system design with qualitative approach. The data were collected from three sources: literature review, interviews with experts and stakeholders, and focus group discussions. Intentional sampling method was chosen. Based on a thematic analysis, the results were summarized into the guideline and a table of indicators for ranking.
    Results
    A total of 12 interviews were conducted and a consensus was reached on three subjects in two group
    Discussions
    1) the conceptual model and designing principles 2) the table of indicators for health ranking 3) the charter of accreditation and health ranking system for cities. Eventually 43 indicators were determined in three components including city, citizens and urban management.
    Conclusion
    The results of this study were rectified in the fourteenth session of the Supreme Council for Health and Food Safety. By implementation of the results of this study, it can be expected that a positive movement occur among municipalities and urban councils, and the accountability of mayors and responsible authorities will be increase.
    Keywords: ranking, health, cities
  • سیروس علی نیا، آرش رشیدیان *، کاظم ندافی
    زمینه و هدف
    این مطالعه به منظور مطالعه و تحلیل اقتصادی بازار دستگاه های امحاء زباله عفونی موجود در بیمارستان های ایران صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در سال 1392، از داده های ملی مربوط به بررسی مقطعی مرکز سلامت محیط و کار در سال 1391 و همچنین مصاحبه با مسئولین مربوطه در 14 بیمارستان تهران که حداقل 3 سال تجربه استفاده از دستگاه های مورد مطالعه را داشتند، بهره گرفته شد.
    یافته ها
    تا سال 1391 تعداد 883 بیمارستان در سطح کشور در حال ارائه خدمت بوده اند که بیشتر از 64% آن ها تحت مالکیت دانشگاه های علوم پزشکی بوده که دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و تهران به ترتیب با 114 و 45 بیمارستان بیشترین تعداد را دارا بوده اند. سرانه تخت های بیمارستانی در کشور 78/1 در هر 1000 نفر جمعیت بدست آمد. حدود 80% بیمارستان ها از روش حرارت مرطوب و عمدتا از دستگاه های مبتنی بر اتوکلاو در امحاء زباله هایشان بهره می برند که سهم شرکت های داخلی از بازار دستگاه های مورد مطالعه حدود 55 درصد می باشد که از این میان شرکت کوشا، TEMو KAZUبه ترتیب با 39%، 5/23% و 9/12% بیشترین سهم را دارند.
    نتیجه گیری
    وجود ناهمگونی زیاد در نوع و عملکرد دستگاه های مورد مطالعه، امکان کارتل در یک فضای انحصاری چندجانبه را ایجاد کرده که با تنظیم و سیاستگذاری هدفمند، در راستای حمایت از تولید داخلی، می توان شاهد کاهش قیمت، افزایش اثربخشی، کیفیت و ایمنی دستگاه های امحاء زباله عفونی در کشوربود.
    کلید واژگان: بیمارستان, امحاء زباله عفونی, زباله سوز, حرارت مرطوب, انحصار چندجانبه
    Cyrus Alinia, Dr Arash Rashidian *, Dr Kazem Naddafi
    Background
    This study aimed at assessing and economic analysis of the existing market of treatment devices of infectious waste in Iranian hospitals.
    Material and
    Methods
    In the current descriptive- analytical study which was performed in 2013, the data resulting from national cross- sectional study in Center of Environmental and Occupation Health in 2012 and interview with relevant authorities in 14 Tehran's hospital with at least three years experience using the facilities were utilized.
    Results
    Until 2012, 883 hospitals have been active in nationwide that more than 64% of them owned by university of medical sciences and SBMU and TUMS with 114 and 45 centers have the highest number of hospitals respectively. Also hospital beds per 1000 population in the country were calculated 1.78. About 80% of hospitals utilized wet thermal and mostly based on autoclave machines for treatment which market share of domestic products is about 55% that Koosha Company, TEM and KAZU have the largest share with 39%, 23.5% and 12.9% respectively.
    Conclusion
    Existence a large heterogeneity in the type and function of the studied devices has created possible of Cartel in an oligopoly atmosphere which with a targeted regulation and policy making toward protectionism, it can be observed price decreasing, enhancing effectiveness, quality and safety increasing of infectious waste treatment facilities
    Keywords: Hospital, Infections waste treatment, Incinerator, Wet thermal, Oligopoly market
  • علی کولیوند*، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، کامیار یغماییان، سیمین ناصری
    زمینه و هدف
    عملکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش های موثر تصفیه لجن های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی و دما بستگی دارد. بنابراین لازم است که روند تغییرات این عوامل بررسی شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی روند تغییرات کربن آلی، نیتروژن، فسفر و دما در فرایند کمپوست لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت کمپوست به نسبت های 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P اولیه 100/5/1 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه برداری و آنالیز نمونه های کربن آلی، نیتروژن و فسفر بصورت هفتگی و دما بصورت روزانه انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که میزان کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته های ابتدایی فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. نسبت های C/N و C/P در انتهای فرایند کمپوست به ترتیب از نسبت 20:1 و 100:1 به نسبت 26:1 و 166:1 افزایش یافت. علاوه بر این، دمای راکتورها در طول دوره زمانی فرایند در محدوده مزوفیلیک قرار داشت.
    نتیجه گیری
    الگوی مشابه کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان دهنده کاهش فعالیت بیولوژیکی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن های نفتی در هفته های انتهایی فرایند است.
    کلید واژگان: کمپوست درون محفظه ای, لجن نفتی, مواد مغذی, دما
    A. Koolivand *, K. Naddafi, R. Nabizadeh, A. Jonidi Jafari, M. Yunesian, K. Yaghmaiean, S. Naseri
    Background And Objective
    The performance of in-vessel composting process, as one of the most effective methods of oily sludge treatment, depends on factors such as nutrients and temperature. Therefore, it is crucial to investigate the trend of changes of these factors. The aim of the present study was to investigate the trend of changes of organic carbon, nitrogen, phosphorus, and temperature during the composting of bottom sludge of crude oil storage tanks.
    Materials And Methods
    The sludge was mixed with the immature compost at the various ratios of sludge to compost including 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 with the initial C/N/P of 100/5/1 and then was composted for a period of 10 weeks. The process of mixing and moisture adjustment of the mixtures was done 3 times a day during the composting period. Sampling and analysis were performed every week for organic carbon, nitrogen, and phosphorus and every day for temperature.
    Results
    The research indicated that the concentrations of organic carbon, nitrogen, and phosphorus were decreased sharply during the first weeks of the process and then they were decreased gently. At the final stage of the composting, the ratios of C/N and C/P increased from 20:1 and 100:1 to 26:1 and 166:1, respectively. In addition, the temperature of the reactors was kept in the mesophilic range during the process period.
    Conclusion
    The similar trend of decrease of organic carbon, nitrogen, and phosphorus in the composting reactors is an indication of decreasing the activity of the microorganisms involved in petroleum hydrocarbons degradation.
    Keywords: In, vessel composting, Oily sludge, Nutrient, Temperature
  • کورش اعتماد، علیرضا حیدری*، کاظم ندافی، محمدحسین پناهی، الهام احمد نژاد، شیدا ملک افضلی، مهدی نجمی، اسماعیل ایدنی، همایون امیری، زهرا خرمی، نرگس رجایی بهبهانی، فرشته داودی، سمیرا طراوت بخش، اعظم ملکی فر، معصومه نجاتی فر، منصوره لطفی
    مقدمه و اهداف
    شهر اهواز به یکی از آلوده ترین شهرهای دنیا بدل شده است. فقط در 11 آبان ماه سال 1392 بیش از یک هزار شهروند در استان خوزستان به ویژه در اهواز با علائم شدید تنگی نفس، سرفه، خس خس سینه و فشار خون بالا به مراکز درمانی مراجعه کردند و در یک هفته بیش از 7 هزار بار مراجعه با این سندرم ثبت شد. این مطالعه جهت تعیین شواهدی بر تایید اپیدمی بحران سندرم حاد تنفسی در ساکنان شهر اهواز در آبان 1392 انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی و توصیفی، ابتدا داده های مربوط به میزان مصرف داروهای کنترل کننده حملات حاد تنفسی، در آبان سال87 الی 92 در اهواز بررسی گردید. سپس مطالعه ای توصیفی با جامعه آماری از اقشار مختلف جمعیت عمومی انجام شد، که از نمونه گیری مبتنی بر هدف با حجم نمونه 120 نفری استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 18 آنالیز شد.
    نتایج
    میزان مصرف داروهای تنفسی از آبان سال1387 افزایش یافته و در آبان سال 1392 به طور قابل ملاحظه ای بیش از روزهای دیگر سال است. در مطالعه جمعیت عمومی، 93درصد اذعان داشتند که اتفاق مشابه را قبلا ندیده اند و 5/92درصد عنوان نمودند که اتفاق مشابه را قبلا نشنیده اند.
    نتیجه گیری
    با توجه به افزایش قابل ملاحظه داروهای تنفسی در آبان 1392 و غیر منتظره بودن رخداد نسبت به سال های گذشته وقوع اپیدمی محرز به نظر می رسد.
    کلید واژگان: اپیدمی, بحران, سندرم حاد تنفسی
    K. Etemad, A. Heidari *, K. Nadafi, Mh Panahi, E. Ahmadnejad, Sh Malekafzali, M. Najmi, E. Idani, H. Amiri, Z. Khorami, N. Rajaee Behbahani, F. Davoodi, S. Taravatmanesh, A. Malekifar, M. Nejatifar, M. Lotfi
    Background And Objectives
    Ahvaz has become one of the most polluted cities in the world. Only on 11 November 2013, over one thousand residents in Khuzestan Province attended the nearest health center with severe symptoms, particularly shortness of breath, cough, wheezing, and high blood pressure. During a week, more than 7 thousand patients were registered with this syndrome. This study was conducted to investigate the evidence for the confirmation of an epidemic in acute respiratory syndrome among the residents of Ahwaz in November 2013.
    Methods
    In this cross-sectional study, we evaluated the data of the use of drugs related to acute respiratory attacks from November 2008 to 2013 in Ahvaz. Then, we conducted a descriptive study on the general population. The sample size was 120 and the study participants included different segments of the general population. The data collection tool was a researcher-made questionnaire and the data were analyzed using SPSS.18.
    Results
    The use of the respiratory drugs increased from 2008 to 2013. The drug consumption was markedly higher in November 2013. In the study of the general population, 93% of the participants declared that they had never seen a similar event, and 92.5% mentioned that they had never heard of a similar occurrence.
    Conclusion
    Due to the significant increase in respiratory medicine in November 2013 and the unexpected nature of the event, an epidemic seems to be obvious.
    Keywords: Epidemic, Crisis, Acute respiratory syndrome
  • محمد قنبری قوزیکلی*، محمد مسافری، کاظم ندافی، غلامرضا گودرزی
    زمینه و اهداف

    امروزه آلودگی ناشی از ذرات معلق و پیدایش گرد و غبار در هوای کشور ما به عنوان یکی از معضلات بهداشتی چالش برانگیز مطرح می باشد. اغلب یافته های مربوط به مطالعات اپیدمیولوژیکی یکسری از پیامدهای بهداشتی را همچنان با ذرات معلق کمتر از 10 میکرون در ارتباط می دانند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات بهداشتی ناشی از 10PM در هوای شهر تبریز می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، با استفاده از دستگاه های سنجش آلاینده های هوای مستقر در نقاط مختلف کلانشهر تبریز مقادیر 10PM هوای شهر، در مدت یکسال مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس بااعمال خطر نسبی و بروز پایه تدوینی از سویWHO ، میزان اثرات بهداشتی ناشی از آن با استفاده از نرم افزار AirQ2.2.3 برآورد گردید.

    یافته ها

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بطور متوسط 94/5 درصد موارد مرگ طبیعی (با فاصله اطمینان 95 %، 02/5 و 83/6 درصد)، 39/6 درصد مرگ ناشی از عارضه قلبی عروقی (با فاصله اطمینان 95 %، 09/4 و 31/13 درصد)، 28/9 درصد موارد مرگ ناشی از بیماری های تنفسی (با فاصله اطمینان 95%، 39/6 و 98/23 درصد)، 13/7 درصد موارد پذیرش در بیمارستانها بواسطه بیماری قلبی عروقی (با فاصله اطمینان 95%، 87/4 و 98/9 درصد) و 39/6 درصد پذیرش بیمارستانی بر اثر بیماری تنفسی (با فاصله اطمینان 95%، 93/3 و 72/8 درصد) به 10PM موجود در هوا با غلظت بالای 10 میکروگرم در مترمکعب نسبت داده می شود.

    نتیجه گیری

    براساس خروجی این مدل آلودگی هوای شهر تبریز به ذرات معلق یک مشکل جدی تلقی گردیده و پیامد بهداشتی ناشی از مواجهه با آن قابل توجه می باشد. ولذا توجه مسئولین برای اعمال اقدامات پیشگیرانه موثر در این زمینه ضرورت پیدا می کند.

    کلید واژگان: اثرات بهداشتی, ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (10PM), مواجهه, تبریز
    Mohammad Ghanbari Ghozikali*, Mohammad Mosaferi, Kazem Naddafi, Gholamreza Goudarzi
    Background and Objectives

    Air pollution from particulate matters and dust storms is considered one of the most challenging of health problems in our country, nowadays. Most of the epidemiological studies have shown a relationship between health outcomes and airborne particles. The main aim of this study was the assessment of health impacts of PM10 in Tabriz.

    Materials And Methods

    In this cross sectional study, PM10 levels were monitored in fixed stations of air monitoring and its adverse health effects were estimated for one year. We applied the approach proposed by the World Health Organization (WHO) using the AirQ2.2.3 software developed by the WHO European Center for Environment and Health on air pollutants in Tabriz.

    Results

    The results showed that 5.94% (CI 95% 5.02% ; 6.83%) of natural death, 6.39%(CI 95% 4.09%; 13.31%) of cardiovascular death, 9.28% (CI 95% 6.39%; 23.98%) of respiratory death, 7.13% (CI 95% 4.87%; 9.98%) of hospital admissions for cardiovascular disease and 6.39%(CI 95% 3.93%; 8.72%) of hospital admissions for respiratory disease can be attributed to PM10 concentrations over 10 μg/m3.

    Conclusion

    Based on the output of this model, air pollution due to airborne particles is a serious problem that necessitates attention and preventive measures by authorities and decision-makers.

    Keywords: Health Effects, PM10, Exposure, Tabriz
  • مهدی سالاری، شاهرخ نظم آرا، کاظم ندافی، محمدهادی دهقانی*
    زمینه و هدف
    فرمالدئید یکی از آلدئیدهای مهم در هوای آزاد به شمار می رود که از وسایل نقلیه و فرآیندهای فتوشیمیایی منشا می گیرد. به دلیل اهمیت این آلاینده از نظر بهداشتی، مطالعه حاضر با هدف بررسی سطوح و تغییرات روزانه و مقعطی این آلاینده در منطقه پرترافیک میدان انقلاب واقع در شهر تهران و تاثیر پارامترهای هواشناسی بر تغییرات غلظت این آلاینده انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در ماه های دی و بهمن سال 1393 ( دوره 1) و ماه های اردیبهشت و خرداد سال 1394 (دوره 2) در منطقه میدان انقلاب واقع در منطقه 6 شهر تهران انجام گرفت. برای سنجش غلظت فرمالدئید از روش کورموتروپیک اسید استفاده شد و نمونه ها توسط دستگاه اسپکتروفتومتریPerkinElmer LAMBDA مدل 25 UV/Vis در طیف موجی nm580 تعیین غلظت شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS(آزمون های T-testو کورولیشن) و Excel (رسم نمودار) انجام گردید.
    یافته ها
    غلظت فرمالدئید در روزهای جمعه در مقایسه با سایر روزهای هفته اختلاف معناداری داشت (0/05>p، آزمون تی مستقل). میانگین غلظت فرمالدئید در دوره 2 از نمونه برداری به میزان ppb6/5 بیشتر از دوره 1 بود (0/05>p، آزمون تی جفت شده). پارامترهای دما و رطوبت با ضریب کورولیشن های 570/4 و 0/338 دارای ارتباط معنادار و پارامتر فشار با ضریب کورولیشن 0/1 بدون ارتباط با تغییرات غلظت فرمالدئید بودند. همچنین غلظت فرمالدئید در شرایط اینورژن افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    غلظت فرمالدئید در روزهای جمعه نسبت به سایر روزهای هفته دارای مقادیر کمتری می باشد که می تواند به دلیل کاهش حجم ترافیک در روزهای جمعه باشد. همچنین افزایش غلظت فرمالدئید در دوره 2 ( ماه های اردیبهشت و خرداد) نسبت به دوره 1 (ماه های دی و بهمن) از نمونه برداری به دلیل تشدید فرآیندهای شیمیایی در ماه های گرم سال می باشد. همچنین تاثیر دما، رطوبت و شرایط وارونگی دما بر افزایش غلظت فرمالدئید، اهمیت شرایط هواشناسی بر تغییرات غلظت فرمالدئید را نشان می دهد.
    کلید واژگان: فرآیندهای فتوشیمیایی, کورموتروپیک اسید, شهر تهران
    M. Salari, Sh. Nazmara, K. Naddafi, M.H. Dehghani*
    Background and Objective
    Formaldehyde is one of the most important aldehydes in ambient air which originates from vehicles and photochemical processes. Because of the importance of this pollutant in public health, in this study, we addressed the concentration level in coupled with daily and cross sectional variation of formaldehyde in the high traffic area of Enghelab Square in Tehran. Also the effect of meteorological parameters on variation of formaldehyde concentration was determined.
    Materials and Methods
    This cross-sectional study was done in Enghelab Square placed in the district 6 of Tehran in December, January and February (period 1) and April, May and June (period 2) in 2014-2015. To measure the concentration of formaldehyde, the chromotropic acid method was used. Samples were analyzed by spectrophotometer Perkin Elmer UV-Vis LAMBDA 25 at wavelength 580nm.
    Results
    The results show that there is a significant difference between the formaldehyde concentration on Fridays and that in other days during a week (T-test, p
    Conclusion
    The Formaldehyde concentration on Fridays in comparison with other days is lower. This can be due to the low traffic volume on Fridays. Moreover, increasing formaldehyde concentration in the period 2 in comparison to period 1 is the result of intensifying photochemical processes in the warm months. Also the effect of temperature, humidity and inversion condition on increasing the concentration of formaldehyde show the importance of meteorological conditions in formaldehyde concentration variations.
    Keywords: Formaldehyde, Photochemical Processes, Chromotropic Acid, Tehran City
  • علی کولیوند *، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، احمدرضا یاری
    مقدمه
    کارکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش های موثر تصفیه لجن های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی، دما و pH بستگی دارد.
    هدف
    بررسی روند تغییرات دما، pH، کربن، نیتروژن و فسفر در فرایند کمپوست درون محفظه ای لجن های نفتی پیش تصفیه شده با پراکسید هیدروژن و فنتون
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، نخست لجن مخازن ذخیره نفت خام با پراکسید هیدروژن و فنتون پیش تصفیه شد. سپس، با پسماند تحت کمپوست به نسبت های 1به8 و 1به10 مخلوط و با C/N/P اولیه 1/5/100 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در مدت فرایند، درهمی و تنظیم رطوبت توده ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه برداری و آنالیز نمونه های کربن آلی، نیتروژن و فسفر به صورت هفتگی، pH یک روز در میان و دما روزانه انجام شد.
    نتایج
    کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته های نخست فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. افزون بر آن، افزایش نسبت های C/N و C/P نشان دهنده آن بود که میزان مصرف نیتروژن و فسفر بیش از مصرف کربن آلی است. دما و pH در طول دوره کمپوست تغییر چشمگیری نداشت.
    نتیجه گیری
    الگوی مشابه کاهش غلظت کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان دهنده کاهش فعالیت بیولوژی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن های نفتی در هفته های انتهایی فرایند است
    کلید واژگان: آب اکسیژنه, خاک, دما, فنتون
    Dr A. Koolivand *, Dr K. Naddafi, Dr R. Nabizadeh, Dr Ar Yari
    Introduction
    The performance of in-vessel composting process, as one of the most effective methods of oily sludge treatment, depends on factors such as nutrients, temperature and pH.
    Objective
    The aim of the present study was to investigate the trend of changes of temperature, pH, organic carbon, nitrogen, and phosphorus in the in-vessel composting of bottom sludge of crude oil storage tanks pre-treated with hydrogen peroxide and Fenton.
    Materials And Methods
    In the first step of this descriptive study, the sludge was pre-treated with mixed hydrogen peroxide and Fenton. Then, the immature compost was mixed with the sludge at the ratios of 1:8, and 1:10 with the initial C/N/P of 100/5/1 and composted for a period of 10 weeks. The process of mixing and moisture adjustment of the mixtures was done 3 times a day during the composting period. Sampling and analysis were performed every week for organic carbon, nitrogen, and phosphorus, every other day for pH, and every day for temperature.
    Results
    The results showed that the concentrations of organic carbon, nitrogen, and phosphorus decreased sharply during the first weeks of the process period and then, they decreased gently. In addition, the increase of C/N and C/P indicated that the consumption rate of organic carbon was higher than that of the nitrogen and phosphorus. The changes of temperature and pH were not significant during the composting period.
    Conclusions
    The similar trend of decrease of organic carbon, nitrogen, and phosphorus in the composting reactors is an indication of decrease in the activity of the microorganisms involved in petroleum hydrocarbons degradation.
    Keywords: Fenton, Hydrogen Peroxide, Soil, Temperature
  • آناهیتا دهقانی *، مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، فرشاد بهرامی اصل، داریوش زینال زاده، کاظم ندافی
    مقدمه و هدف
    در سال های اخیر تماس با بیوآئروسل ها به صورت یک مشکل عمده مطرح شده است که سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. هدف ازاین مطالعه مقایسه پتانسیل انتشار آلودگی قارچی در هوای اطراف بیمارستان میلاد، سازمان انتقال خون و تصفیه خانه فاضلاب شهرک قدس تهران است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در بیمارستان میلاد، سازمان انتقال خون ایران و تصفیه خانه فاضلاب شهرک قدس تهران به مدت 4 ماه انجام گرفت. نمونه برداری به روش غیر فعال، به مدت 1 ساعت و هر 6 روز یکبار انجام گرفت. محیط کشت مورد استفاده سابورودکستروز آگار بود.
    یافته ها
    در مقایسه ایستگاه های منتخب، بیشترین آلودگی مربوط به100 متری بعد از آخرین واحد تصفیه خانه (67CFU) و کمترین آلودگی مربوط به بیمارستان میلاد (30CFU) بود. جنس غالب قارچی در تصفیه خانه فاضلاب و سازمان انتقال خون مربوط به کلادوسپوریوم ها (به ترتیب 49درصد و 84درصد) و در هوای اطراف بیمارستان میلاد مربوط به آلترناریا (47درصد) بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که واحد های عملیاتی و فرآیندی موجود در تصفیه خانه های فاضلاب بر بار آلودگی و انتشار بیوآئروسل تاثیر می گذارند. در نتیجه ضروری به نظر می رسد تا دستگاه های مسئول اقدامات لازم را در تدوین رهنمود ها و استاندارد ها در رابطه با بیوآئروسل های منتقله از هوا انجام دهند.همچنین مدیریت مناسب بهداشت محیط در تصفیه خانه های فاضلاب می تواند یکی از عوامل مهم در کاهش انتشار بیوآئروسل ها باشد.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, بیوآئروسل, تصفیه خانه فاضلاب, بیمارستان
    Anahita Dehghani *, Majid Kermani, Mahdi Farzadkia, Farshad Bahrami Asl, Darush Zeynalzadeh, Kazem Naddafi
    Background And Aims
    Recently contact with bioaerosols has been presented as an important problem which endangers human being’s health. The aim of this investigation is to compare potential of separation of fungal aerosols in the air around Tehran’s Milad hospital, blood transfusion organization and waste water treatment plant of Tehran’s Shahrake Ghods.
    Methods
    this cross-sectional investigation was done in Milad hospital, blood transfusion organization and Tehran’s Shahrake Ghods waste water treatment plant within for 4 months. The sampling was done passively for 1 hour and once in 6 days. The culture medium was Sabouraud dextrose agar.
    Results
    comparing selected sampling stations the most fungal density was for 100 meters after the last unit of waste water treatment plant (67 CFU) and the least density was for Milad hospital (30 CFU). Dominant genera of fungal in waste water treatment plant and blood transfusion organization was related to Cladosporium (in order of 49% and 84%) and in air around Milad hospital was related to Alternaria (47%).
    Conclusion
    according to the results processing and operating sections in waste water treatment plant can be effective in fungal density and separation of bioaerosols. Therefore it seems to be vital that the responsible organizations should do necessary actions to develop guidelines and standards related to bioaerosols. Also appropriate administration of environmental health in waste water treatment plant can be an important factor in reduction of aerosol separation.
    Keywords: air pollution, bioaerosol, wastewater treatment plant, hospital
  • کاظم ندافی، رامین نبی زاده، سیمین ناصری، کامیار یغماییان، علی کولیوند*
    زمینه و هدف
    ذخیره نفت خام در مخازن سبب می شود مقدار زیادی لجن در کف آنها تشکیل شود که لازم است بطور مناسبی تصفیه و دفع گردند. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی فرایند کمپوست درون محفظه ای در حذف کل هیدروکربن های نفتی (TPH) از لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت کمپوست به نسبت های 1 به صفر (بعنوان شاهد)، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P و رطوبت اولیه 100/5/1 و 55 درصد بمدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه برداری و آنالیز نمونه های TPH وpH بترتیب بصورت هفتگی و دو روز یکبار انجام گرفت.
    یافته ها
    میزان حذف TPH در راکتورهای کمپوست 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 بترتیب برابر با 66/59، 73/19، 74/81، 80/20 و 79/91 درصد بود. بنابراین تنظیم نسبت اختلاط لجن با پسماند تحت کمپوست نقش مهمی در کاهش TPH داشت. نتایج راکتورهای شاهد نشان داد که مکانیسم اصلی کاهش هیدروکربن های نفتی فرایندهای بیولوژیکی بود.
    نتیجه گیری
    فرایند کمپوست درون محفظه ای با استفاده از پسماند تحت کمپوست گزینه قابل قبولی در اصلاح زیستی لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام است.
    کلید واژگان: کمپوست درون محفظه ای, لجن مخازن ذخیره نفت, کل هیدروکربن های نفتی, پسماند تحت کمپوست
    K. Naddafi, R. Nabizadeh, S. Nasseri, K. Yaghmaeian, A. Koolivand*
    Background And Objectives
    Remaining of crude oil in storage tanks usually results in accumulating oily sludge at the bottom of the tank, which should be treated and disposed of in a suitable manner. The efficiency of in-vessel composting process in removing total petroleum hydrocarbons (TPH) from bottom sludge of crude oil storage tanks was investigated in the present study.
    Material And Methods
    The sludge was mixed with immature compost at the ratios of 1:0 (as control), 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 (as dry basis) with the initial C:N:P and moisture content of 100:5:1 and 55% respectively for a period of 10 weeks. The moisture adjustment and mixing process were done 3 times a day during the composting period. Sampling and analysis of TPH and pH were done every week and every two days, respectively.
    Results
    TPH removal in the 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 composting reactors was 66.59, 73.19, 74.81, 80.20, and 79.91%, respectively. Thus, initial adjustment of sludge to immature compost ratios plays a great role in reduction of TPH. The results of the control reactors indicated that the main mechanism of TPH removal in the composting reactors was biological process.
    Conclusions
    In-vessel composting by addition of immature compost as amendment is a viable choice for bioremediation of the bottom sludge of crude oil storage tanks.
    Keywords: In, vessel composting, Bottom sludge of oil storage tanks, Total petroleum hydrocarbons, Immature compost
  • کاظم ندافی، ایوب بیکی*، رضا سعیدی، قاسم قنبری، عاطفه نیتی، لیلا صوری
    زمینه و هدف
    در طغیان بیماری های عفونی، اجرای به هنگام بررسی های اپیدمیولوژی، محیطی و آزمایشگاهی منجر به تشخیص سریع عامل و منبع ایجاد طغیان شده و از گسترش بیماری و اتلاف سلامت جامعه می کاهد. در پی وقوع طغیان بیماری گاستروآنتریت در شهر پردیس در دی ماه سال 1392، این تحقیق به منظور شناسایی عامل، منبع و راه انتقال بیماری انجام شد.
    روش بررسی
    در ابتدا بررسی اپیدمیولوژی توصیفی با استفاده از چک لیست انجام شد و نمونه های مدفوع تهیه و آنالیز گردید. وضعیت کیفیت آب آشامیدنی شهر پردیس حین و قبل از طغیان از شبکه ملی بهداشت محیط ایران استخراج شد. سامانه آبرسانی شامل حوضه آبگیر، منابع، خطوط انتقال، مخازن ذخیره، سامانه گندزدایی و شبکه توزیع بازرسی شده و نمونه برداری و آنالیز میکروبی آب شامل کلیفرم گرماپای و نوروویروس مطابق روش استاندارد صورت گرفت.
    یافته ها
    تعداد کل بیماران 6027 نفر با علائم بیماری تهوع، استفراغ، دل پیچه، اسهال خفیف و تب خفیف بود. توزیع بیماری در همه گروه های سنی، جنسی، قومیتی و مکانی یکنواخت بود. نتیجه آزمایش مولکولی 6 نمونه از 9 نمونه مدفوع از نظر نوروویروس مثبت بود. مخاطرات شناسایی شده در سامانه آبرسانی شهری عبارت بودند از رخداد شکستگی لوله آب دو روز قبل از طغیان بیماری، انشعاب غیر مجاز سامانه آبیاری فضای سبز به سامانه آبرسانی شهری، استفاده از چاه های فلمن حفاظت نشده بعنوان منبع تامین آب و تخلیه فاضلاب خانگی در بالادست منبع تامین آب. عمده نمونه های آب خام تهیه شده از چاه های فلمن (11 نمونه از 12 نمونه برداشتی) دارای آلودگی مدفوعی بود، اما بعلت ضعف و محدودیت تجربه در شناسایی نوروویروس در نمونه های آب، نوروویروس در دو نمونه آب خام مورد آزمایش منفی بود.
    نتیجه گیری
    بررسی اپیدمیولوژی توصیفی نشان داد که طغیان تک منبعی است. شواهد بالینی، بررسی اپیدمیولوژی، نتیجه آنالیز نمونه های انسانی و آلودگی مدفوعی نمونه های آب خام و مقاومت نورویروس به مقادیر استاندارد کلر آزاد باقیمانده در آب نشان داد طغیان بیماری در اثر مصرف آب آشامیدنی آلوده به نورویروس -ورود فاضلاب خانگی به سامانه تامین آب- اتفاق افتاده است. جهت پیشگیری از بروز طغیان های مشابه رفع اشکالات مشاهده شده در سامانه آبرسانی و اجرای برنامه ایمنی آب توصیه می شود.
    کلید واژگان: طغیان نوروویروس, بیماری های منتقله از آب, شهر پردیس, سامانه آبرسانی اجتماع
    K. Naddafi, A. Beiki *, R. Saeedi, G. Ghanbari, A. Niati, L. Sori
    Background And Objectives
    In the outbreak of infectious diseases, the on time epidemiological, environmental, and laboratorial investigations result in rapid diagnosis of cause and source of the outbreaks and decrease the diseases spread and public health loss. Following the outbreak of gastroenteritis in Pardis Town in January 2014, this research was conducted to identify the cause, source, and route of transmission of the outbreak.
    Materials And Methods
    First, the descriptive epidemiological study was conducted using checklist and the stool samples were prepared and analyzed. The drinking water quality in Pardis during and before the outbreak was obtained from National Environmental Health Network. The community water supply system consisting of watershed, water resources, pipelines, storage reservoirs, disinfection systems, and distribution network were inspected and sampling and detection of thermotolerant coliforms and norovirus in water samples were performed according to the Standard Methods.
    Results
    There were 6,027 patients with symptoms of nausea, vomiting, cramps, mild diarrhea, and mild fever. The distribution of the disease in all age groups, gender, ethnicity, and location was uniform. Out of nine stool specimens, molecular testing of norovirus in six samples was positive. Hazards identified in the water supply system consisted of a water pipe fracture occurred two days before the outbreak, illegal connection of landscape irrigation system to the drinking water supply network, the use of unprotected Fellman wells as the resource of water supply, and discharge of domestic wastewater into the water resource upstream of the Fellman wells. The water samples taken from the Fellman wells had fecal contamination (11 out of 12 samples), but because of weakness and limited experience in identifying norovirus in water samples, norovirus was not detected in the raw water samples.
    Conclusion
    This study showed that the pathogen came from a single source. Clinical symptoms, epidemiological evidence, the results of analysis of human stool samples, fecal contamination of raw water samples and norovirus resistance to the standard amounts of free residual chlorine in water indicated that the outbreak caused by consumption of contaminated drinking water (discharge of domestic wastewater to water supply system). In order to prevent similar outbreak, resolving the observed bugs in the water supply system and implementation of water safety plan is recommended.
    Keywords: Norovirus outbreak, waterborne diseases, community water system, Pardis
  • زینب رستمی فصیح، علیرضا مصداقی نیا *، کاظم ندافی، رامین نبی زاده نودهی، امیرحسین محوی، مهدی هادی
    زمینه و هدف
    شاخص کیفیت هوا (Air Quality Index-AQI) ارتباط کیفیت هوا را با سطوح سلامتی به صورت کمی بیان می کند. با استفاده از مدل شبکه عصبی مقدار AQI برای یک روز بعد بر مبنای متغیرهای هواشناسی و خودهمبستگی شاخص، برای شهر کرمانشاه پیش بینی شد.
    روش کار
    بعد از آماده سازی داده های آلاینده های معیار و متغیرهای هواشناسی سال های 91-1389، تاخیرهای زمانی یک روز قبل و بعد متغیرها ایجاد شد. مقدار شاخص یک روز بعد به عنوان متغیر وابسته و سایر متغیرها به عنوان ورودی مدل استفاده گردید. عملکرد مدل با استفاده از ضریب همبستگی (r)، ضریب تبیین (R2) و ریشه میانگین مربع خطا ارزیابی شد. تحلیل حساسیت مدل بررسی و مهمترین متغیرهای موثر برای پیش بینی AQI شناسایی گردید.
    یافته ها
    مقدار r مراحل آموزش، اعتبارسنجی و آزمون مدل بالاتر از 75/0 تعیین و R2 مرحله آزمون برابر 6/0 تعیین شد. در بین متغیرهای هواشناسی، میزان دید افقی و میزان بارندگی تاثیر بیشتری بر مقدار شاخص داشتند به نحوی که بارندگی در یک روز قبل به طور معناداری باعث کاهش مقدار AQI روز بعد خواهد شد. همچنین بین میزان دید افقی و AQI ارتباط معکوس مشخص گردید.
    نتیجه گیری
    مدل پیشنهادی می تواند برای پیش بینی مقدار شاخص AQI شهر کرمانشاه مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به مسئله آلودگی هوا و خصوصا مشکل ریزگردها، چنانچه چنین مدلی به صورت دینامیک استفاده شود نقش آن در اعلان وضعیت هوا ملموس تر خواهد شد. پیشنهاد می گردد پیش بینی شاخص AQI در قالب یک مدل با قابلیت به روز شدن برای این استان در مطالعات بعد انجام گردد.
    کلید واژگان: پیشبینی, شبکه عصبی مصنوعی, متغیرهای هواشناسی, شاخص کیفیت هوا
    Background
    Air Quality Index (AQI) quantifies the relationship between air quality and the level of health. The value of AQI may be predicted using neural network model for a day in advance, based on the meteorological variables and autocorrelation behavior of the index in Kermanshah, a city in western Iran.
    Methods
    Data for air pollution and meteorological variables, collected during three years, were lagged for two proceeding days. The AQI for a next day was considered as dependent variable and other were used as predictors. The performance of model was assessed with correlation coefficient (r). The most important variables to predict the AQI were identified using sensitivity analysis.
    Results
    The r coefficient for the training, validation and testing the model was 0.75. Among the meteorological variables, the horizontal view and precipitation had a greater impact on the AQI. One day proceeding precipitation can significantly reduce the amount of AQI for the next day. An inverse relationship was found between AQI and horizontal view.
    Conclusion
    The proposed model can be used to predict the Kermanshah’s AQI index. Regarding to the issue of air pollution in this city, especially fine particulate pollutions if such a model is used dynamically to predict the AQI, it can be useful tools for the declaration of an air pollution alert. The preparation of an online model-based system for the prediction of AQI index for Kermanshah city is suggested to be conducted in future studies.
    Keywords: Forecasting, Artificial neural networks, Meteorological variables, Air quality index
  • نسرین عبداللهی، محمدهادی دهقانی، کاظم ندافی، فضل الله چنگانی، امیرحسین محوی، نیاز مهدی اصفهانی
    زمینه و هدف
    روغن و گریس باعث صدمه به موجودات زنده آبزی واکوسیستم گیاهی و خاکی گردیده، برای انسان موتاژنیک و کارسینوژنیک هستند. هدف ازاین تحقیق، مطالعه کاهش آلودگی روغن وگریس موجوددرپساب کارخانه فولاد با استفاده ازسیستم شناورسازی با هوای فشرده بود.
    مواد و رو شها: درفاز اول این تحقیق ازپساب خام کارخانه برای سنجش میزان روغن وگریس، اکسیژن موردنیازشیمیایی،کل جامدات،جامدات معلق،جامدات محلول،کدورت وقلیائیت نمونه برداری شد. فازدوم مطالعه، استفاده ازفرایند شناورسازی با هوای فشرده با استفاده ازیک پایلوت شناورسازی با هوای فشرده و نمونه برداری وتعیین مجدد مقادیرپارامترهای ذکرشده برای تعیین راندمان حذف روغن وگریس درسه غلظت و چهارزمان ماند مختلف وبرای سایرپارامترها درغلظت وزمان ماند بهینه بود.
    یافته ها
    زمان ماندهای انتخابی شامل 30،45،60،90 دقیقه بوده وغلظ تهای انتخابی عبارت بودنداز 591،386،277 میلی گرم برلیتر. راندمان حذف برای پارامترهای روغن وگریس، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی،کل جامدات، جامدات معلق،جامدات محلول،کدورت،قلیائیت برابربا 48،46،37،36،82،89،6درصد بدست آمد.
    نتیجه گیری
    باافزایش زمان هوادهی از 30 دقیقه به 90 دقیقه، راندمان حذف تمامی پارامترها افزایش یافت. اما راندمان حذف از 60 دقیقه تا 90 دقیقه تقریبا ثابت بود. راندمان حذف درغلظت های بالاترروغن وگریس (591 میلی گرم برلیتر) بیشترازراندمان حذف درغلظت های پایین ترروغن وگریس (277 میلی گرم برلیتر) بود.
    کلید واژگان: شناورسازی با هوا, روغن وگریس, پساب, کارخانه فولاد
    Nasrin Abdollahi, Mohammad Hadi Dehghani, Kazem Nadafi, Fazlollah Changani, Amir Hossein Mahvi, Niaz Mahdi Esfahani
    Background And Objective
    Oil and grease causes damages for aquatic organisms, soil ecosystem, and mutagenic and carcinogenic for human. The aim of this research was to study the reduction of pollution of oil and grease of steel mill wastewater with Air Flotation system.
    Materials And Method
    At first phase of this examination the sampling performed of raw wastewater for determine amount of oil and grease, COD, TS, TDS, TSS, Turbidity and Alkalinity. The second phase flotation with dispersed air performed at pilot vessel and the second sampling performed for determinationof removal efficiency of oil and grease in 3 different concentration and 4 different retention time and measured for other parameters in best concentration and retention time.
    Results
    The retention time were selected 30, 45, 60 and 90 min and concentrations were 591 mg/l, 386 mg/l and 277 mg/l. removal efficiency for parameters of oil and grease, COD, TS, TDS, TSS, Turbidity, Alkalinity, obtained %48, %46, %37, %36, %82, %89, %6.
    Conclusion
    This study showed with increases of retention time from 30minute to 90minute removal efficiency for all of parameters gently increased but between 60 and 90 minute retention time removal efficiency was almost stable. Removal efficiency in high concentration of oil and grease(591mg/l) was more than removal efficiency in low concentration of oil and grease (277mg/l).
    Keywords: Air flotation, Oil, grease, Wastewater, Steel factory
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال