به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب کاظم چاوشی

  • طیبه زنگنه*، محمد علی رستگار، کاظم چاوشی، میر فیض فلاح شمس

    بانک ها با ورود به بازار بین بانکی به منظور ایجاد موازنه بین سود آوری و مدیریت ریسک نقدینگی خود، متناسب با شرایط فعالیت های کوتاه مدت ، نسبت به تجهیز منابع از طریق این بازار و یا اعطای وام کوتاه مدت به سایر بانک ها اقدام می نمایند. تعهدات بانک ها در بازار بین بانکی میتواند به علت اثر سرایت منجر به بروز و افزایش ریسک سیستمی شود. بدین منظور در این پژوهش به بررسی پایداری شبکه بین بانکی در طی زمان با استفاده از سنجه های آماری به کار رفته در تیوری شبکه های پیچیده پرداخته شده است. این سنجه ها ویژگی های توپولوژیکی شبکه را مشخص می کند و با لحاظ جهت و وزن ارتباط بین گره ها ساختارهای اساسی شبکه را تعیین می کنند. نتایج نشان می دهد که ساختارشبکه در طی زمان به فراخور شرایط اقتصادی تغییر کرده است. شاخص های اندازه گیری ریسک سیستمی از قبیل ضریب خوشه بندی، میانگین کوتاهترین طول مسیر و همگونی و تمرکز شبکه نشان می دهند که پایداری شبکه به مرور کمتر و ریسک سیستمی افزایش یافته است. همچنین در صورت بروز مشکل و نکول در شبکه بیشترین آسیب پذیری از ریسک سیستمی متوجه بانک های تخصصی-دولتی و خصوصی شده بوده و بانک های خصوصی با توجه به حجم مبادلات بالا و جریان خالص منفی می توانند ریسک سیستمی قابل توجهی را به شبکه بازار بین بانکی منتقل کنند. همچنین شواهدی از بروز واسطه گری توسط بانک های خصوصی در شبکه مشاهده گردید.

    کلید واژگان: پایداری شبکه, ریسک سیستمی, ضریب خوشه بندی, همگونی شبکه, تمرکز شبکه}
    Tayebeh Zanganeh *, Mohammad Ali Rastegar, Kazem Chavoshi, Mir Feyz Fallahshams

    Entering into the interbank market in order to balance profitability and liquidity risk management, depending on the conditions of short-term activities, banks are required to equip resources through this market or to lend short-term loans to other banks. Banks' commitments to each other mainly arise in the interbank market, which can lead to increased systemic risk due to the spillover effect. Therefore, the objective of this paper is to analyze the network dynamic stability of the Iranian overnight money market through methods of statistical mechanics applied to complex networks .The results show that the network structure changes during time depending economic conditions. Systemic risk measures such as clustering coefficient, average short path, heterogeneity and centrality, show that the networks systemic risk increases and then by occurring default and crisis in one bank, default spillover during the domino effect in whole network. Also, in the event of failure, the most vulnerable group is to privatized and specialist governmental banks, and the private banks, due to the high volume of exchanges and net negative flows, can put a considerable systemic risk to the interbank market network. Morever, the signals of speculative activity by private banks are found.

    Keywords: Network stability, Systemic Risk, clustering coefficient, Heterogeneity, Centrality}
  • علی رستمی، محمدرضا رستمی، کاظم چاوشی، نرگس نیک نیا
    تنوع بخشی یکی از ابزارهای مدیریت ریسک است و مزیت مهم آن این است که با افزایش تنوع بخشی، ریسک سیستماتیک بدون کاهش سطح بازدهی تقلیل می یابد؛ اما پرتفوهای بسیار متنوع شده معایبی از جمله هزینه های معاملاتی، نگهداری و نظارتی دارند. از طرفی معیارهای سنتی ریسک به دلیل عدم تمایز میان نوسانات مطلوب و نامطلوب بازده معیارهای مناسبی برای اندازه گیری ریسک و انعکاس آنچه ذهن انسان از مفهوم ریسک درک می کند، نیست؛ اما معیارهای ریسک نامطلوب، نوسانات نامطلوب بازده را هدف سرمایه گذار قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تنوع بخشی و بخش نامطلوب ریسک، بهبررسی این رابطه در بازار بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. داده های مورد استفاده مربوط به سری زمانی بازده روزانه 104 شرکت در بازه زمانی 15/1/1386 تا 31/6/1391 است. پرتفوهایی با تعداد 1 تا 20 سهم براساس استراتژی ساده بهصورت روزانه ایجاد شد، معیارهای ریسک نامطلوب همچون نیم انحراف معیار زیر هدف، ارزش در معرض ریسک، ریزش مورد انتظار و گشتاور جزئی پایینی برای هر یک از پرتفوها محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تنوع بخشی و ریسک نامطلوب رابطه معنادار منفی دارند و معیار ریزش مورد انتظار، معیار مناسبتری برای محاسبه ریسک بهشمار میرود.
    کلید واژگان: متنوع سازی, مدیریت ریسک, ریسک نامطلوب, ارزش در معرض ریسک, گشتاور جزئی پایینی}
    Ali Rostami, Mohammad Reza Rostami, Kazem Chavoshi, Narges Niknia
    Diversification is one of the risk management tools and its important advantage is when the diversification increased, nonsystematic risk is reduced without reducing return, but well-diversified portfolios associated with the costs of trading, maintenance, and regulatory. Besides traditional risk measures, such as standard deviation and beta, failing to distinguish between risk and downside risk from the perspective is not appropriate metrics to measure risks and reflect the risks of what the human mind understands. But downside risk measures give downside volatilities investor's aim. This study aims to determine the relationship between diversification and downside risk in order to reduce nonsystematic risk on the Tehran Stock Exchange Market. The data used the time series of daily returns of 104 firms in the 3.5 years period. Using this data, portfolios with 1 to 20 stocks is formed based a simple strategy, downside risk measures such as semi-variance below the target, the target semi-SD, value at risk, expected shortfall and Lower Partial Moments were calculated for each portfolio, the relationship of each of these criteria and the number of stocks in the portfolio were tested. The result of this study indicates that the negative correlation between diversification and downside risk.
    Keywords: Diversification, Risk Management, Correlation, Downside Risk, Value-at-Risk}
  • کاظم چاوشی، محمد رستگار، محسن میرزایی
    یکی از مهم ترین تصمیم های پیش روی مدیران واحد تجاری تصمیم های مربوط به تامین مالی است. تامین مالی یکی از اجزاء ضروری عملیات هر واحد تجاری است. اتخاذ سیاست های تامین مالی توسط مدیران، نقش بسزایی در ریسک و ایجاد ثروت برای سهامداران دارد. با این حال شناخت عوامل موثر بر تصمیم های تامین مالی مدیران از اهمیت بیشتری برخوردار است.عوامل زیادی بر تصمیم گیری تامین مالی مدیران واحد تجاری موثر است که این عوامل را می توان به دودسته تقسیم کرد: دسته اول، عواملی که مرتبط هستند با ساختار شرکت مانند مشکلات نمایندگی، اندازه شرکت و درماندگی مالی و دسته دوم، عواملی که مرتبط هستند با ویژگی های رفتاری مدیران مانند محافظه کاری و اطمینان بیش از حد. این پژوهش درصدد تجزیه وتحلیل تاثیر یک عامل روانشناسی (اطمینان بیش از حد) بر تصمیم های تامین مالی مدیران واحدتجاری است. برای بررسی تاثیر اطمینان بیش از حد بر سیاست های تامین مالی از مدل رگرسیون با داده های ترکیبی برای 157 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1385 الی 1390 استفاده شده است. نتایج پژوهش که با استفاده از داده های ترکیبی با اثراتثابت انجام گردید، حاکی از عدم رابطه بین اطمینان بیش از حد و تصمیم های مالی می باشد. علاوه بر این، رابطه ی فرصت های رشد، سودآوری، اندازه شرکت و ریسک درماندگی با تصمیم های مالی، معنی دار است.
    کلید واژگان: سیاست تامین مالی, اطمینان بیش از حد, مالی رفتاری}
    Kazem Chavoshi, Mohammad Rastegar, Mohsen Mirzaee
    One of the most important decisions faced the firm's managers, is financing decision. Making this kind of decisions has important effects on stockholders’ risk and wealth. However recognizing the factors that affect these decisions has more importance. Many factors influence the financing decisions in the firms that can be classified into two groups: the factors related to firm structure such as agency problems, firm size, insolvency and factors which are related to the management behavioral characteristics such as conservatism, overconfidence. This paper is going to study the effect of one of the psychological factors (overconfidence) on firm's financing decisions. For this purpose we use a panel data of 157 firms from listed companies in Tehran Stock Exchange over the period 2006-2012 The results – based on fixed effect panel data method – show that there is no relation between managerial overconfidence and financing decisions. In addition, it has shown that there are significant relations between growth opportunity, firm size and insolvency risk with financing decisions.
    Keywords: financing decision, overconfidence, behavioral finance}
  • فریدون رهنمای رودپشتی، کاظم چاوشی، ابراهیم صابر
    گسترش و پیچیدگی روزافزون بازارهای مالی، تصمیم گیری در خصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایه گذاران دشوار نموده است؛ از سویی بر اساس نظریه مدرن پرتفوی، متنوع سازی سرمایه گذاری ها می تواند منجر به کاهش نوسان ها در عین حفظ متوسط بازده گردد. همچنین با توجه به پیچیده شدن و سرعت عوامل تاثیرگذار، تشکیل پرتفوی بهینه با روش های سنتی کار دشواری است. هدف این پژوهش بهینه سازی پرتفوی متشکل از سهام صندوق های سرمایه گذاری مشترک با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مقایسه آن با روش سنتی می باشد و همچنین تاثیر اندازه سبد سرمایه گذاری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، داده های 30 صندوق سرمایه گذاری مشترک فعال در بازار سرمایه ایران در طی سال های 1389 الی 1391 گردآوری شده است. نتایج حاکی از آن است که الگوریتم ژنتیک می تواند جهت انتخاب سبد متشکل از سهام صندوق های مشترک به کار رود و با استفاده از آزمون زوجی مشخص شد که سبدهای تشکیل شده با استفاده از الگوریتم ژنتیک نسبت به روش سنتی مطلوب تر می باشند. همچنین اندازه سبد تاثیر چندانی بر نتایج نداشته و در تمام سطوح، الگوریتم ژنتیک دارای عملکرد بهتری است. ضمنا هرچه تنوع سبد تشکیل شده بیشتر و بزرگ تر باشد، برتری عملکرد الگوریتم ژنتیک بر روش خطی قابل ملاحظه تر می شود.
    کلید واژگان: پرتفوی, صندوق سرمایه گذاری مشترک, الگوریتم ژنتیک}
    Fraydoon Rahnamay Roodposhty, Kazem Chavoshi, Ebrahim Saber
    Expansion and growing complexity of financial markets, makes difficult Choosing assets for investors; Meanwhile, based on portfolio theory, diversification, while maintaining average returns, leads to lower fluctuations. Also, due to the complexity and speed of effective factors, constitution of optimal portfolio with Using traditional methods is difficult. This study is aimed at optimizing the portfolio consists of shares of mutual funds using genetic algorithm and comparing it with the traditional approaches and the impact of portfolio sizehas also been studied. For this purpose, the data of 30 mutual funds in the Iran's stock market from 2011 till 2013 are collected. Results indicate that genetic algorithms can be used to select a portfolio of shares of mutual funds. Using paired t-test determined that using genetic algorithms in portfolio selection is better than traditional methods. Also, the size of the portfolio did not influence the results and at all level, the genetic algorithm has better performance. Meanwhile, the larger and more diversified portfolio, genetic algorithm performance advantage over linear methods is more significant.
    Keywords: Portfolio, Mutual fund, Genetic Algorithm}
  • مجتبی اسلام پناه، کاظم چاوشی، میرفیض فلاح شمس
    هدف این تحقیق توسعه مدل تنزیل جریانات نقدی(DCF) سنتی با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو می باشد؛ بدین صورت که به جای درنظر گرفتن اعداد قطعی و مشخص در مدل سنتی از شبیه سازی مونت کارلو(MCS) استفاده شده تا ابهام و عدم قطعیت در مدل لحاظ شود. در این پژوهش ارزش ذاتی سهام با استفاده از مدل گوردن در هر دو حالت تنزیل جریانات نقدی سنتی و شبیه سازی شده با مونت کارلو محاسبه شده و نتایج با ارزش بازار سهام مقایسه شده است تفاوت ارزش ذاتی بدست آمده و ارزش بازار به عنوان خطا تعریف می شود، سپس دقت مدل ها بر مبنای جذر میانگین مجذور خطا مقایسه می شود اگر خطای پیشبینی کاهش پیدا کند می توان پذیرفت مدل سنتی با استفاده از تکنیک مونت کارلو توسعه یافته و کاراتر شده است. به منظور آزمون وجود تفاوت معنی دار بین خطای مدل های مختلف به علت نرمال نبودن مقدار خطاها از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون استفاده شده است و نتایج بررسی ها نشان می دهد استفاده از شبیه سازی مونت کارلو در سطح اطمینان 99 درصد نسبت به مدل تنزیل جریانات نقدی سنتی تخمین های دقیق تری از قیمت بازار ارائه می دهد.سپس بهبود حاصل شده در بین صنایع مختلف هم آزمون شده است. در این مرحله با توجه به نرمال نبودن خطاها برای تحلیل واریانس صنایع از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شده و نتایج حاکی از این است که در بهبود حاصل شده با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو صنعت اثر معناداری ندارد. در تحلیل آماری اطلاعات از نرم افزار SPSS و برای شبیه سازی مونت کارلو از نرم افزار Crystal ball استفاده شده است.
    کلید واژگان: ارزشگذاری, تنزیل جریانات نقدی, شبیه سازی, مونت کارلو, کارایی, DCF, MCS}
  • کاظم چاوشی، نسترن احمدی
    هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات ماده 105 ق.م.م بر ساختار سرمایه و سود تقسیمی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1375 تا 1390 می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش رویداد پژوهشی تغییرات ساختار سرمایه و سود تقسیمی در سالهای قبل و بعد از این تغییر مورد بررسی قرار گفته است. برای نیل به این منظور متغیر مستقل تغییرات ماده 105 ق.م.م، به صورت متغیری مجازی در نظر گرفته شده است، به طوری که برای سال های قبل از تاریخ 29/12/81، عدد صفر منظور شده و برای سال های بعد از تاریخ مزبور عدد یک منظور می شود. در این تحقیق، با توجه به نوع داده ها و روش های تجزیه و تحلیل آماری موجود، از روش داده های ترکیبی برای برآورد پارامترهای الگو و بررسی آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها طی دوره تحقیق (1390-1375) نشان می دهد، تغییرات ماده 105 ق.م.م در سطح اطمینان 95% با سود تقسیمی رابطه مستقیم(مثبت) دارد. همچنین این نتایج حاکی از عدم وجود ارتباط معنا دار میان تغییرات ماده 105 ق.م.م و ساختار سرمایه شرکت می باشد.
    کلید واژگان: تغییرات ماده 105 ق, م, م, ساختار سرمایه, سود تقسیمی}
    Kazem Chavoshi, Nastaran Ahmadi
    The current research is mainly intended to study the changes’ effects of Article 105 of the Direct Taxes Act، on capital structure and shared profit for the companies accepted in Tehran’s Stock Exchange since 1997 to 2013. Given the fact that article 105 of this Act has been modified in 2002 while it was a mandatory to implement it since 2004، the changes in capital structure، shared profits have been studied in this research by using a research event method for the years before and after these changes. In order to reach this objective، the independent variable of changes applied to article 105 of the direct taxes Act، it was considered as a dummy variable so that for the years before March 2003، zero was assigned while for the years after this date، 1 was assigned. With respect to the kind of the data and the current methods of statistic analysis، combined data method was used for estimating model parameters and studying hypotheses. The results from analyzing the data since 1997 to 2013 indicated that in a confidence level of 95%، the changes to article 105 of the Direct Taxes Act are directly related to shared profit (positive). In addition، the results indicated that there isn’t any meaningful relationship between changes applied to article 105 of the Direct Taxes Act and corporate capital structure.
    Keywords: Changes Applied to Article 105 of Direct Taxes Act, Capital Structure, Shared Profit}
  • کاظم چاوشی، ابراهیم صابر
    پیش بینی بازده یکی از مفاهیم پیچیده و مورد علاقه سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان می باشد. برای پیش بینی بازده مدل های مختلفی مطرح شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه ای توان پیش بینی مدل رگرسیون با استفاده از داده های ترکیبی و روش شبکه های عصبی مصنوعی می-باشد. برای این منظور ابتدا عوامل موثر بر بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک در قالب 13 متغیر شناسایی شدند. برای آزمون فرضیات این پژوهش، داده های مورد نیاز در طی سال های1389 الی1391به صورت ماهانه گردآوری شده و سپس با استفاده از روش های خطی و غیرخطی به پیش بینی بازده 30 صندوق سرمایه گذاری مشترک در بازار سرمایه ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که با استفاده از معیارهای ارزیابی عملکرد تا حدودی می توان بازده صندوق های مشترک را پیش بینی نمود و هر دو روش خطی و غیرخطی توانایی پیش بینی بازده صندوق ها را دارند اما عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی بهتر می باشد. همچنین با استفاده از آزمون زوجی مشخص شد که بین میانگین بازده پیش-بینی شده و واقعی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
    کلید واژگان: صندوق سرمایه گذاری مشترک, شبکه عصبی مصنوعی, بازده}
  • مهدی صادقی شاهدانی، کاظم چاوشی، حسین محسنی
    یکی از مهم ترین موضوعاتی که اقتصاددانان مالی در سال های اخیر بدان توجه کرده اند، شناسایی رابطه میان ساختار بازار و تصمیمات تامین مالی شرکت ها یا ساختار سرمایه بوده است.
    این تحقیق رابطه میان ساختار بازار (قدرت بازاری) و ساختار سرمایه(نسبت اهرمی) شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را به شکل ایستا و پویا تحلیل می کند. این پژوهش با بهره گیری از پانل متوازن داده های صد و یک شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره پنج ساله 1385 تا 1389، معناداری رابطه میان ساختار سرمایه و ساختار بازار را به عنوان فرضیه اصلی تحقیق، بررسی و آزمون می کند.
    ابتدا به وسیله رگرسیون تلفیقی روابط میان ساختار سرمایه و ساختار بازار و پنج متغیر تعدیلی شامل سودآوری، اندازه، رشد، ارزش دارایی های قابل وثیقه گذاری و یکتایی دارایی ها برازش می شود. سپس با اجرای آزمون های چاو و هاسمن، مدل رگرسیون داده های ترکیبی اثرهای ثابت انتخاب می شود. درنهایت به منظور افزایش کارایی در سنجش رابطه، ایجاد مدلی جامع تر، لحاظ ویژگی های نامشهود خاص شرکت ها و مسائل درون زایی در مدل تخمین، از رگرسیون ترکیبی با سیستم گشتاوری تعمیم یافته استفاده می شود.
    نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که رابطه میان ساختار بازار و ساختار سرمایه به شکل غیرخطی (مکعبی) است و این امر می تواند ناشی از روابط پیچیده موجود در بازار، مسائل نمایندگی و هزینه های ورشکستگی باشد. در میان متغیر های بررسی شده، رابطه منفی معنادار سودآوری و مثبت معنادار اندازه با ساختار سرمایه تایید می شود. این موضوع بدین معنی است که هرچه شرکت ها سودآورتر باشند، بیشتر از محل سود انباشته یا افزایش سرمایه، تامین مالی می کنند. درنتیجه کمتر به تامین مالی اهرمی روی می آورند. همچنین شرکت های بزرگ تر به دلیل داشتن شرایط بهتر در وام گیری، تامین مالی ازطریق وام را ترجیح می دهند. نتایج حاصل، نظریه های نمایندگی (رویکرد بدهی محدود) و سپر مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس را تایید می کند. درنهایت کاربرد سیستم گشتاوری تعمیم یافته نشان می دهد که مدیران سهم بدهی در ساختار سرمایه شرکت خود را به شکل پویا در طول زمان تغییر می دهند.
    کلید واژگان: ساختار سرمایه, ساختار بازار, سیستم گشتاوری تعمیم یافته, نظریه نمایندگی}
    Dr Mehdi Sadeghi Shahdani, Dr Kazem Chavoshi, Hossein Mohseni
    In recent years, financial economists have increasingly recognized the interaction between market structure and capital structure or financial decisions of the firms. This research analyzes the relationship between market structure (power) and the capital structure (leverage ratio) of listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE) based on static and dynamic approach. In this research we study a balanced panel dataset of 101 firm-year observations from 2006 to2010 and test significant relationship for testing hypothesis. First we use pooled regression to determinant the relationship between capital structure, market structure (Tobin's Q) and five control variables including profitability, size, collateral value of assets, growth rate of assets and uniqueness of assets. After employing chow and hausman test, we selected fixed effect panel data model. Also we employed GMM method to have more efficient result and also to cope with the unobservable firm-specific characteristics and endogeneity problems. Our results suggest that the relationship between leverage and market structure is non-linear (cubic) due to the complex interaction of market conditions, agency problems and bankruptcy costs. The study finds a negative relationship between capital structure and profitability and also positive relation between capital structure and the size. So, profitable companies tend to use internal financing such as retained earnings and issuing new shares instead of debt financing. Also big companies prefer to use more leverage due to desirable conditions for getting loans. Our evidence shows that Iranian listed companies are generally more subject to agency cost theory (limited liability effect) and tax shield theory. Finally, the system-GMM results reveal that managers of Iranian firms tend to adjust dynamically their leverage ratios over time.
    Keywords: Capital structure, Market structure, General method of moments, Agency theory}
  • کاظم چاوشی، مهنوش جوادی پورفر*
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه هوشمندی رقابتی و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای این منظور، شرکت های بازار اول در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 5 ساله 87-83 به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. تعداد این شرکت ها 78 می باشد و حجم نمونه، با استفاده از رابطه کوکران، 65 شرکت برآورد گردید. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از روش شناسی ارائه شده توسط دانشکده مدیریت فرانسه، میزان هوشمندی رقابتی شرکت ها سنجیده شود و رابطه آن با شاخص های مالی به دست آمده از صورت های مالی شرکت ها تجزیه وتحلیل گردد. برای گردآوری اطلاعات مربوط به هوشمندی رقابتی، پرسشنامه ای براساس مولفه های حاصل از مرور ادبیات تحقیق تدوین شد و پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار شرکت های نمونه قرار گرفت. برای طبقه بندی و تفسیر داده ها از روش های آمار توصیفی و برای آزمون فرضیات از روش های آمار استنباطی، نظیر آزمون همبستگی اسپیرمن، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری، بیانگر وجود رابطه مثبت و معنا دار هوشمندی رقابتی و ابعاد آن با عملکرد شرکت ها می باشد.
    کلید واژگان: هوشمندی رقابتی, استراتژی, تحلیل رقبا, عملکرد مالی, بورس اوراق بهادار تهران}
    Kazem Chavoshi, Mahnoosh Javadipourfar*
    The purpose of this research is to study relationship between competitive intelligence and performance of companies listed on Tehran Stock Exchange. For this purpose 78 companies in a 5-year duration were selected as the target population and we gain the static sample of 65 companies by using cochran formula.In this research different aspects of competitive intelligence were defined based on GTILab theory including four aspects titled; Commercial & Marketing Intelligence, Competitor's Intelligence, Technological Intelligence, and Strategic & Social Intelligence. During the research the performance of companies were measured by the use of companies financial Statements. Results indicate competitive intelligence and its dimensions have positive and meaningful relationship with perfotmance of companies listed on Tehran Stock Exchange.
    Keywords: Competitive Intelligence, Strategy, Competitor Analysis, Financial Performance, Tehran Stock Exchange}
  • مهدی صادقی شاهدانی، کاظم چاوشی، حسین محسنی
    یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه اقتصاددانان مالی، شناسایی رابطه میان سودآوری و تصمیمات تامین مالی شرکت ها یا ساختار سرمایه است. ساختار سرمایه ای بهینه است که ارزش شرکت را حداکثر و هزینه سرمایه را حداقل نماید. حصول به ساختار سرمایه ای بهینه، جهت کسب حداکثر سودآوری، همواره از مباحث چالش برانگیز متخصصان حوزه اقتصاد مالی بوده است.
    این مقاله به تحلیل رابطه میان ساختار سرمایه و سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد پانل گشتاوری تعمیم یافته می پردازد. در راستای این هدف، صورت های مالی(ترازنامه و سودوزیان) کلیه شرکت های منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره پنج ساله(1385 الی 1390) مورد بررسی قرار گرفت.
    به منظور آزمون فرضیه ها، ابتدا بوسیله رگرسیون تلفیقی روابط میان ساختار سرمایه (اهرم مالی) و سودآوری مورد برازش قرار می گیرد. سپس به منظور حصول به تخمینی کاراتر از رگرسیون ترکیبی بهره گرفته می شود. بدین ترتیب پس از اجرای آزمون های چاو و هاسمن، مدل رگرسیون ترکیبی اثرات ثابت را انتخاب می کنیم. نتایج تحقیق در حالت خطی حکایت از آن دارند که رابطه میان ساختار سرمایه و سودآوری به شکل منفی است و این امر می تواند ناشی از روابط پیچیده موجود در بازار و مشکلات تامین مالی مبتنی بر بدهی(از حیث نرخ تسهیلات دریافتی و بازدهی طرح های اجرایی) در شرکت ها باشد. نتایج این پژوهش نشان از تایید نظریه سلسله مراتبی در رابطه میان سودآوری و ساختار سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دارد که بدین ترتیب شرکت های سودآور به استقراض کمتری روی آورده و ترجیح می دهند از منابع داخلی تامین مالی نمایند. در نهایت به منظور حل مشکل درون زایی میان متغیرها و حصول تخمینی بهینه تر از مدل پانل گشتاوری تعمیم یافته بهره می گیریم که نتایج نشان از رابطه غیر خطی(U شکل) میان سودآوری و ساختار سرمایه دارد. این مهم بیان کننده تفسیر ترکیبی نظریه های حوزه سودآوری و ساختار سرمایه در سه سطح سودآوری اندک با فرصت های رشد، سودآوری متوسط و سودآوری بالا را دارد.
    کلید واژگان: ساختار سرمایه, سودآوری, نظریه سلسله مراتبی, سیستم گشتاوری تعمیم یافته}
  • رضا راعی، کاظم چاوشی
    این تحقیق به پیش بینی پذیری رفتار بازده سهام در بورس اوراق بهادار بوسیله مدل خطی عاملی و شبکه های عصبی مصنوعی می پردازد. جهت آزمون این مساله، قیمت روزانه سهام شرکت توسعه صنایع بهشهر به عنوان نمونه انتخاب شده است. متغیرهای مستقل (ورودی های) تحقیق، پنج متغیر کلان اقتصادی، یعنی شاخص کل قیمت بورس تهران، نرخ ارز (دلار) در بازار آزاد، قیمت نفت، قیمت طلا می باشد. برای برازش مدل عاملی از رگرسیون خطی چند متغییره و برای مدل شبکه عصبی از معماری (MLP) با الگوریتم آموزش پس انتشار خطا استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از موفقیت این دو مدل در پیش بینی رفتار بازده سهام مورد نظر و همچنین برتری عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی بر مدل چند عاملی می باشد.
    کلید واژگان: بازده سهام, پیش بینی, مدل چند عاملی, شبکه های عصبی مصنوعی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال