یاسر قائمی
-
نشریه مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی، سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، تابستان 1402)، صص 101 -129نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با محوریت ولایت مطلقه فقیه که اساسا برگرفته از اندیشه فقهی امام خمینی (ره) می باشد، در گام اول مشابهت هایی با نظریه فیلسوف شاه افلاطون و سپس راوی اسلامی آن یعنی فارابی به ذهن متبادر می کند. لذا همزبانی یا ناهمزبانی ساختار این دو نظام، محل بررسی و مساله مقاله حاضر است، که در آغاز با شرحی مختصر از نظریه زبانی فردینان دوسوسور، سعی می شود نظام زبانی حاکم بر اندیشه فارابی و سپس رهگیری آن در نظام زبان سیاسی جمهوری اسلامی ایران در این چارچوب بیان شود و با مطالعه تطبیقی این دو نظام، به دنبال نشان دادن این نظر می باشیم که علی رغم تفاوت در مشرب فقهی-فلسفی فارابی با مشرب فقهی امام خمینی (ره)، این دو نظام از همزبانی قابل توجه ای برخوردار می باشند. در پژوهش حاضر از داده های کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآمده است. می توان گفت که جستار حاضر یک مطالعه میان رشته ای است.کلید واژگان: فیلسوف شاه, فارابی, مدینه فاضله, جمهوری اسلامی ایران, ولایت فقیهJournal of Interdisciplinary studies of Islamic revolution civilization, Volume:2 Issue: 2, 2024, PP 101 -129The political system of the Islamic Republic of Iran, centered on the absolute rule of the jurist, which is basically derived from the jurisprudential thought of Imam Khomeini (RA), firstly brings to mind similarities with the theory of the philosopher King Plato and then its Islamic narrator, Farabi. Therefore, the co-linguistic or non-co-linguistic structure of these two systems is the place of investigation and the problem of the present article, which at the beginning with a brief description of the linguistic theory of Ferdinand de Saussure, tries to establish the linguistic system governing Farabi's thought and then to trace it in the political language system of the Islamic Republic of Iran in this The framework should be stated and with the comparative study of these two systems, we seek to show the opinion that despite the difference in the jurisprudential-philosophical mushrab of Farabi and the jurisprudential mushrab of Imam Khomeini (RA), these two systems have a significant similarity. In the present research, library and internet data were used and it was written in analytical-descriptive method.Keywords: philosophy, Farabi, utopia, Islamic republic of Iran, Velayat-e Faqih
-
کشور عراق به دلیل وزن ژیوپلیتیکی و ظرفیت بالقوه اقتصادی، یکی از بازیگران مهم در منطقه خاورمیانه است و به رغم تغییر رژیم های مختلف سیاسی در عراق از دهه 1920، سیاست خارجی این کشور عمدتا برای ایران هزینه های سیاسی و امنیتی مختلفی در پی داشته است؛ اما سقوط صدام در مارس 2003 سبب تحولات ژیوپلیتیکی نوینی در سیاست خارجی و روابط این کشور با همسایگان شد. با استقرار نظام سیاسی نوین در عراق، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله ایران و آمریکا تلاش کرده اند تا حلقه های تصمیم گیر در سیاست خارجی عراق را تحت الشعاع قرار دهند و رفتارهای خود را در نظر دولت و جامعه عراق مشروع تر از یکدیگر جلوه دهند. پژوهش پیش رو، ضمن طرح این پرسش که «نهادها یا پیش ران های موثر در سیاست خارجی دولت های عراق در مقطع پس از 2003 کدام اند و تصمیمات و جهت گیری سیاست خارجی عراق نسبت به جمهوری اسلامی ایران در دولت جدید این کشور چگونه است؟»، تلاش می کند با اشاره به حلقه های موثر در حوزه سیاست گذاری خارجی عراق، رویکردهای سیاست خارجی عراق نوین به ویژه پس از انتخابات پارلمانی 2021 در قبال جمهوری اسلامی ایران را به روش تحلیلی و توصیفی بررسی کند. فرضیه مقاله به این صورت مطرح می شود که «نهادها و ساختارهای سیاسی عراق شکل دهنده اصلی تصمیمات سیاست خارجی هستند و بازیگرانی مانند نخست وزیر تقریبا تنها مجری تصمیمات هستند و این ساختار است که به کنش های کارگزار شکل می دهد». یافته های پژوهش نشان می دهد که رقابت جمهوری اسلامی ایران و آمریکا و بازیگران همسو با آن ها، کماکان ادامه دارد و با توجه به عملکرد و تمایل تصمیم گیرندگان جدید عراق به تعامل با آمریکا، این روند ادامه خواهد یافت. به منظور بررسی تیوریک مباحث از الگوی تحلیلی نهادی هیلزمن بهره گرفته شده است.
کلید واژگان: سیاست خارجی, عراق نوین, انتخابات پارلمانی, ایران, امریکا, کشورهای عربیDue to its geopolitical weight and potential economic capacity, the country of Iraq is one of the important players in the Middle East region, and despite the change of different political regimes in Iraq since the 1920s, the country's foreign policy has mainly entailed various political and security costs for Iran. But the fall of Saddam in March 2003 caused new geopolitical changes in foreign policy and relations of this country with its neighbors. With the establishment of the new political system in Iraq, regional and extra-regional actors, including Iran and America, have tried to overshadow the decision-making circles in Iraq's foreign policy and have tried to make their behavior appear more legitimate in the eyes of the Iraqi government and society. Leading research, while raising the question that; What are the effective institutions or drivers in the foreign policy of Iraqi governments after 2003 and what are the decisions and direction of Iraq's foreign policy towards the Islamic Republic of Iran in the new government of this country? While pointing out the effective circles in the field of Iraq's foreign policy, it tries to analyze the approaches of modern Iraqi foreign policy, especially after the 2021 parliamentary elections towards the Islamic Republic of Iran, in an analytical and descriptive way. The hypothesis of the article is that Iraqi political institutions and structures are the main shapers of foreign policy decisions, and actors like the prime minister are almost the only executors of decisions, and it is this structure that shapes the agent's actions. The findings of the research show that the competition between the Islamic Republic of Iran and the United States and the actors aligned with them is still ongoing and this process will continue due to the performance and willingness of the new Iraqi decision makers to interact with the United States. In order to theoretically examine the topics, Hilsman's institutional analytical model has been used.
Keywords: Foreign Policy, modern Iraq, parliamentary elections, Iran, America, Arab countries -
خشونت از نابهنجاری های موجود در تعاملات اجتماعی و سیاسی جامعه، علاوه بر اینکه آرامش و نظم جامعه را به هم می ریزد، پیامدهای امنیتی بسیاری برای کنشگران دارد. جامعه ایران هم نیز از این قاعده مستثنی نیست. چرا که ایجاد خشونت در تعاملات اجتماعی و سیاسی دلایل و ریشه های بسیاری دارد. یکی از مهم ترین دلایل گرایش به خشونت، احساس محرومیت نسبی اعضای جامعه است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل علل و اشکال مختلف خشونت در تعاملات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران (اعتراضات پاییز 1401) با استفاده از نظریه محرومیت نسبی است. در واقع نویسندگان تلاش خواهند کرد به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به این پرسش: دلیل و ریشه گرایش تعاملات اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران به خشونت و پرخاشگری چه می باشد؟ پاسخ دهند. برای پاسخ به سوال فرض شده است؛ افراد جامعه ایران به خصوص جوانان احساس می کنند که با توجه به توانایی ها و حقوقی که دارند (داشته ها و هست ها)، انتظارات و توقعات (خواسته ها و بایدها) آن ها برآورده نمی شود و با محرومیت های سیاسی و اجتماعی مواجه می شوند، فلذا برای احقاق حق خود، به خشونت و پرخاشگری تمایل پیدا می کنند.کلید واژگان: محرومیت نسبی, خشونت, اعتراضات سراسری, جامعه ایران, امنیتViolence is one of the anomalies in the social and political interactions of the society, which, in addition to disrupting the peace and order of the society, has many security consequences for the country, and Iranian society is no exception to this rule. The creation of violence in social and political interactions has many reasons and roots, one of the most important reasons for the tendency to violence is the relative deprivation of society members. The current research seeks to analyze the causes and different forms of violence in the social and political interactions of Iranian society (protests of the fall of 1401) using the theory of relative deprivation. Therefore, the research question will be as follows; What is the reason and root of the trend of social and political interactions in Iranian society towards violence? The hypothesis that is proposed to answer the above question is; The members of Iranian society, especially the youth, feel that according to their abilities and rights (haves and ares), their expectations and expectations (wants and shoulds) are not met and they face political and social exclusions, so they tend to violence to assert their rights. they find The present article was written using analytical-descriptive method and using library and internet data.Keywords: relative deprivation, Violence, national protests, Iranian Society, Security
-
نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ابزار دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در تدوین راهبرد ایران و ترکیه در قبال سوریه و تحولات آن از چه جایگاهی برخوردار است؟ فرضیه برای پاسخ به این پرسش عبارت است از این که ایران همواره ابزار دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم را در راهبرد خود در قبال سوریه حفظ نموده است؛ اما ترکیه از سال 1999 تا سال 2011 دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم خود را در قبال سوریه حفظ نموداما با شروع تحولات سوریه رفته رفته راهبرد ترکیه به سمت استراتژی قدرت سخت بازگشت زیرا ترکیه براساس دکترین نوعثمانی گرایی به دنبال گسترش عمق استزاتژیک خود در منطقه بود و تحولات سوریه ترکیه را برای دست یابی به این هدف با حاکم نمودن اخوان المسلمین در سوریه و گسترش محور اخوانی ترغیب نمود. لذا ترکیه در تحولات سوریه در برابر دولت اسد قرار گرفت و طبیعی بود که راهبرد سیاست خارجی این کشور از قدرت نرم به قدرت سخت تغییر شکل دهد. اما ایران به دنبال حفظ جایگاه خود در منطقه و سوریه است لذا همواره حمایت خود را از دولت و ملت سوریه ابراز داشته است و دیپلماسی عمومی در راهبرد ایران در قبال سوریه تداوم داشته است. لذا تحولات سوریه بر روابط ایران و ترکیه نیز تاثیر منفی گذاشته است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی و برای تحلیل موضوع پژوهش، از مفهوم دیپلماسی عمومی بهره گیری شده است.
کلید واژگان: بحران سوریه, دیپلماسی عمومی, قدرت نرم, سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران, سیاست خارجی ترکیهThe present article seeks to answer the fundamental question of what is the place of the tools of public diplomacy and soft power in formulating the strategy of Iran and Turkey towards Syria and its developments? The hypothesis to answer this question is that Iran has always maintained the tools of public diplomacy based on soft power in its strategy towards Syria; But from 1999 to 2011, Turkey maintained its soft diplomacy based on soft power towards Syria, but with the beginning of the Syrian developments, Syria's strategy gradually turned to a hard power strategy. Because Turkey, according to the doctrine of Ottomanism, sought to expand its strategic depth in the region, and the developments in Syria encouraged Turkey to achieve this goal by establishing the Muslim Brotherhood in Syria and expanding the Brotherhood axis. Therefore, Turkey faced the Assad government in the developments in Syria, and it was natural that the foreign policy strategy of this country would change from soft power to hard power. But Iran seeks to maintain its position in the region and Syria, so it has always expressed its support for the Syrian government and people, and public diplomacy has continued in Iran's strategy towards Syria. Therefore, the developments in Syria have also had a negative impact on Iran-Turkey relations. In this article, the descriptive-analytical method is used to collect data from library and documentary sources and in order to refine and systematize the research findings, the concept of public diplomacy is used.
Keywords: Syrian Crisis, Public Diplomacy, Soft Power, Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran, Turkish Foreign Policy -
منابع نفوذ و تاثیرگذار از ابزارهای نرم افزاری کشورها در اجرای راهبردها و پیگیری اهداف سیاست خارجی به ویژه در سطح منطقه ای می باشند. در خاورمیانه نیز بسیاری از کشورها در تلاش برای ایجاد و افزایش نفوذ و تاثیرگذاری خود در سطح منطقه و جهان اسلام می باشند. یکی از این کشورها عربستان سعودی است که با استفاده از ابزارها و منابع متنوع خود به دنبال افزایش نفوذ در منطقه و جهان اسلام و به ویژه مقابله با قدرت و نفوذ ایران می باشد. عربستان سعودی، نقش آفرینی ایران در تقویت محور مقاومت، نفوذ در شبه جزیره عربستان، عراق، لبنان، سوریه و تشکیل هلال شیعی و بسیاری عوامل دیگر را به عنوان مداخلهو نفوذ ایران در حوزه خاورمیانه عربی مطرح نموده و به شدت نگران تسلط ایران بر منطقه و کاهش قدرت خود است. به همین دلیل، علاوه بر قدرت نظامی و سخت، با استفاده از منابع و ابزارهای نفوذ و تاثیرگذار، به دنبال افزایش قدرت و نفوذ خود و پیگیری راهبرد منطقه ای مقابله با ایران می باشد.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، به دنبال واکاوی و تشریح منابع و ابزارهای قدرت و نفوذ عربستان سعودی در منطقه و جهان اسلام و در مقابله با ایران و در نهایت موانع و ضعف قدرت نفوذ عربستان در منطقه می باشد.کلید واژگان: عربستان, نفوذ, فرهنگ, ارزش های اقتصادی - سیاسی, سیاست خارجی, ایرانInfluential and influential sources are the software tools of countries in implementing strategies and pursuing foreign policy goals, especially at the regional level. In the Middle East, too, many countries are trying to build and increase their influence and influence in the region and the Islamic world. One of these countries is Saudi Arabia, which uses its various tools and resources to increase its influence in the region and the Islamic world, and especially to counter Iran's power and influence. Saudi Arabia cites Iran's role in strengthening the resistance axis, its influence in the Arabian Peninsula, Iraq, Lebanon, Syria, and the formation of the Shiite Crescent, among many other factors, as Iran's intervention and influence in the Arab Middle East Area and reduce your power. For this reason, in addition to military and hard power, using resources and tools of influence and influence, seeks to increase its power and influence and pursue a regional strategy against Iran. Therefore, the present study, using a descriptive-analytical method, seeks to analyze and explain the sources and tools of Saudi Arabia's power and influence in the region and the Islamic world and against Iran and ultimately the obstacles and weakness of Saudi influence in the region.Keywords: Saudi Arabia, influence, Culture, Economic-Political Values, Foreign Policy, Iran
-
در سال های اخیر به ویژه از سال 2006 میلادی به این سمت، عربستان سعودی به دلایل مختلف و در پرتو شرایط جدید، یک سیاست متفاوت از گذشته را در قبال مسایل منطقه و تحولات عربی در پیش گرفته است، به این صورت که با روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا و کاهش نقش و دخالت آن در مسایل منطقه خاورمیانه و به دنبال آن افزایش تحولات و قیام های عربی در منطقه، عربستان با اتخاذ یک رویکرد نو به ویژه در دوره پادشاهی جدید، سعی در پرکردن خلا متحد استراتژیک خود؛ یعنی آمریکا در منطقه کرد و به یک رویکرد خوداتکا، فعال و درگیر روی آورد. این پژوهش به دنبال این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان و تاثیر آن بر سیاست های دولت عربستان در قبال اعتراضات داخلی و جنبش های اعتراضی خاورمیانه عربی را بررسی کند. سوال اصلی پژوهش این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان چگونه در مواجهه این کشور با قیام های مردمی و سیر تحولات آن ها تاثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که برای سوال اصلی پژوهش مطرح می شود به این صورت است که اقتصاد سیاسی نفت در عربستان، یک دولت رانتیر را به وجود آورده است که در سرکوب قیام های مردمی نقش عمده ای را دارد و در عین حال، با ترکیبی از درآمدهای نفتی و متغیرهای سیاسی و نظامی، سیاست چماق و هویج را در سرکوب قیام ها در پیش گرفته است و باعث ایجاد چالش های امنیتی و ناامن شدن محیط منطقه شده است. در پژوهش حاضر، اقتصاد سیاسی نفت عربستان به عنوان متغیر مستقل و اعتراضات داخلی و قیام های مردمی منطقه خاورمیانه به عنوان متغیر وابسته پژوهش مطرح است که بر اساس آن، ابتدا جایگاه نفت در اقتصاد عربستان، ساختار سیاسی قدرت در عربستان و رابطه دولت رانتیر با جامعه و ساختار اجتماعی بررسی می شود و سپس به شرح و بررسی جنبش ها و قیام های مردمی در داخل عربستان و سطح منطقه و نقش اقتصاد سیاسی نفت عربستان در مواجهه با آن ها و واکنش به این اعتراضات پرداخته می شود.
کلید واژگان: بهار عربی, اقتصاد سیاسی نفت, عربستان سعودی, دولت رانتیر, تمامیت ارضی, چالش های امنیتی -
بر اساس دیدگاه نظریه نظام جهانی والرشتین، مناطق ویژگی اقتصادی داشته و به دلیل نقشی که در اقتصاد جهانی و ارتباطی که با مرکز و هژمون دارند، شکل می گیرند. منطقه خلیج فارس از خرده سیستم های اقتصاد جهانی و یک منطقه پیرامونی تولید کننده مواد خام است و به دلیل اهمیتی که این منطقه در تولید نفت خام بازارهای جهانی و کشورهای صنعتی دارد، اهمیت اقتصادی فراوانی برای ایالات متحدهآمریکا به عنوان هسته و هژمون نظام جهانی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که در نظام اقتصاد جهانی، نگرش و رویکرد ایلات متحدهآمریکا، به عنوان هژمون نظام جهانی، به خرده سیستم خلیج فارس بر چه مبنایی استوار است؟ در پاسخگویی به پرسش، این فرضیه مطرح شده است که نگرش و رویکرد ایالات متحده به خرده سیستم خلیج فارس در اقتصاد جهانی، مبتنی بر تامین راهبرد بنیادین این کشور در خصوص تامین امنیت انرژی و استمرار ثبات هژمونیک است. داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند و به روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه اقتصاد جهانی والرشتین تبیین گردیده اند.
کلید واژگان: منطقه خلیج فارس, هژمونی آمریکا, نظریه اقتصاد جهانی, نفت, ثبات هژمونیکAccording to Wallerstein's global system theory, the regions have economic characteristics and are shaped by the role they play in the global economy and in the relationship with center and hegemon. The Persian Gulf region is one of the world's sub-systems of the world economy and a peripheral region of the raw materials producer, and because of the importance that the region has in the production of crude oil from the world markets and industrialized countries, there is a significant economic significance for the central countries, and in particular the United States of America as the core And hegemon of the global system. Many of the strategies and policies of the countries of this region are defined and implemented under the control and hegemony of the United States. Accordingly, the present research seeks to answer the question of that in the global economic system, what are the attitudes and approaches of the United States, as the global system hegemon, toward the Persian Gulf sub system? Seeking to answer the question, it has been suggested that the attitude and approach of the United States to the Gulf subsystem in the global economy is based on providing its fundamental strategy for securing energy and the continuation of hegemonic stability The data of this research are collected through library resources and are described in a descriptive-analytical way and within the framework of Walerstein's Global Economic Theory.
Keywords: Persian Gulf region, American hegemony, world economy theory, oil, hegemonic stability -
نشریه مطالعات منافع ملی، پیاپی 17 (پاییز 1398)، صص 137 -158
در پژوهش حاضر بر دو مسئله نشاط و مهارت افزایی سربازان در دوران خدمت سربازی پرداخته می شود و در پرتو مفهوم آرته و کاربرد آن سعی بر آن است تا راهکار و پیشنهاداتی ارائه شود که به وسیله آن بتوان نشاط و مهارت افزایی را در سربازان و دوران سربازی بسط و افزایش داد. همه ما انسان ها از ورود به جامعه و زندگی شهروندی در پی تربیت جسمی و روحی خود هستیم و سربازی یکی از دوران زندگی اجتماعی است که در زمان تجربه این دوره از زندگی نیز ما به دنبال تربیت خود هستیم، اما چه بهتر است که این تجربه و تربیت متناسب با آرته (فضیلت و استعداد) که داریم باشد. سربازی مانند دیگر دوران زندگی نباید در تضاد با استعداد، طبیعت و ظرفیت ما باشد، بلکه دوره ای است در خدمت پرورش طبیعت ما، لذا جهت متنوع شدن سربازی و افزایش نشاط و مهارت در سربازان، بهتر است سربازی در دو بخش عمومی (برای همگان یکسان است و مربوط به آموزش مسائل نظامی و دفاعی است) و خصوصی (هرکسی در پی کشف و افزایش استعداد خود باشد حتی اگر نجاری باشد یا مکانیکی، ورزشی و معلمی)، گذرانده شود. سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که؛ چگونه می توان در دوران سربازی نشاط و مهارت سربازان را افزایش داد؟ در پژوهش حاضر بیان شده است که؛ در پرتو مفهوم آرته و تقسیم سربازی به دو بخش عمومی (همگانی) و خصوصی (بر اساس استعداد) می توان نشاط و مهارت را در سربازان طی دوران سربازی افزایش داد تا در آینده در خدمت جامعه قرار گیرند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به نگارش درآمده است.
کلید واژگان: سربازی, جمهوری اسلامی ایران, آرته, نشاط, مهارت افزاییIn this research, two issues of soldiers' vitality and skill development are dis cussed. Regarding the concept of arte and its application, it tries to prov ide strategies and suggestions that can be used to increase the vitality and skill of soldiers and soldiers Expanded and increased. All of us are human b ei ngs from entering into society and citizenship in the pursuit of our physical and spiritual education, and soldiering is one of the social life periods that we are pursuing during our lifetime experience, but this experience and the ed ucation are proportional to the arts (virtue and talent) that we have. The re f ore, for the flexibility of manpower and increased happiness and skill in mil it a ry forces, it is better to have soldiers in the two general sections (the sa m e for everyone) and to train military and defense issues (and private) (everyone seeking to discover and increase) Your talent, even if it is carpentry or me ch a nical, sports and teacher. The question that arises in this research is: ho w can soldiers boost the vitality of soldiers and boost their skills? The que st ion in this study is: How can one increase the vitality and skill of soldiers during the military service? In the present study, it has been suggested that in the light of the concept of arte and the division of the military into two parts (public) and private (based on talent), one can increase the vitality and skill of soldiers during their military service to serve.
Keywords: Soldier, Islamic Republic of Iran, Arte, Neshat, Skills -
در نظام بین الملل کنونی، مفهوم و ماهیت امنیت متحول شده و علاوه بر مسائل نظامی، مباحث نوین در سایر حوزه ها نیز در چارچوب امنیتی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. انقلاب اسلامی ایران به دلیل اتخاذ رویکردی اساسا متمایز و متفاوت با سازوکارهای حاکم بر ساختار نظام بین الملل همواره با فرایند امنیتی سازی مواجه بوده است. در ابتدای پیروزی انقلاب و با گذشت حدود سه دهه از آن ماهیت امنیتی شدن ایران، بعدی سیاسی و اقتصادی داشت. در دهه چهارم اما ماهیت امنیتی سازی ایران متحول شد. دراین میان، پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوری های نوین به عنوان کشوری انقلابی با رویکردی استقلال طلبانه و آزادی خواهانه، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از کشورهای منطقه و قدرت های بین المللی تلاش دارند تا پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوری های نوین را در دایره امنیتی قرار داده و با تهدیدنمایی مورد ارزیابی قرار دهند. در این مقاله با تعریف مکتب کپنهاگ و دیدگاه این نظریه درخصوص مباحث امنیتی و امنیتی سازی، پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوری های نوین تشریح و چگونگی امنیتی سازی و تهدیدنمایی آن تبیین شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. به نظر می رسد تحولی که در دهه چهارم انقلاب اسلامی اتفاق افتاده این است که ماهیت امنیتی سازی دربرگیرنده ترس و نگرانی از طراحی راهبردهای نوین انقلاب اسلامی در حوزه پیشرفت های جدید فناورانه، راهبرد پیشرفت علم، ارائه الگوهای بومی اقتصادی و...در چارچوب ارائه تصویری مستقل از ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی است. پیشرفت در فناوری های جدید فضایی، صنایع موشکی و هسته ای ازجمله مباحث مذکور می باشد.
کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, پیشرفت, فناوری های جدید, امنیتی سازیIn the current international system, the concept and nature of security has changed, and in addition to military issues, new issues in other areas are also examined and evaluated within the framework of security. The Islamic Revolution of Iran has always been faced with the security process because of the adoption of a completely different approach to the mechanisms governing the structure of the international system. In the beginning of the victory of the revolution and over the past three decades, the nature of Iran's security was the next political and economic. In the fourth decade, however, the nature of the security of Iran evolved. Meanwhile, the progress of the Islamic Republic of Iran in the field of modern science and technology as a revolutionary country and in opposition to the international order has been very much considered. Many countries of the region and international powers are trying to assess the progress of the Islamic Republic of Iran in the field of modern science and technology in the security sector and assess the threat.In this paper, with the definition of the Copenhagen School and the view of this theory on security issues and security.
Keywords: Islamic republic of Iran, Progress, New Technologies, security -
عربستان سعودی همواره سعی داشته است با استفاده از روش های مختلف در مقابل جمهوری اسلامی ایران موازنه سازی کند و مانع از قدرت و نفوذ ایران در منطقه شود. یکی از ابزارهایی که عربستان سعودی برای مقابله با ایران از آن استفاده می کند موازنه سازی و سد نفوذ در چارچوب نهادی سازمان های منطقه ای از جمله شورای همکاری خلیج فارس است. عربستان سعودی با استفاده از نفوذ حداکثری در میان کشورهای عضو شورا و تثبیت رهبری ریاض بر شورا به دنبال این مهم است که از این نهاد منطقه ای برای مقابله و موازنه سازی با ایران و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه استفاده کند و شکست های خود در منطقه در برابر ایران را با افزایش گسترده و قدرت شورا و رهبری خود بر آن جبران کند. بنابراین سوالی که برای این پژوهش مطرح است این است که؛ نقش شورای همکاری خلیج فارس در رویکرد عربستان در قبال ایران چگونه است؟ وفرضیه مقاله این است که شورای همکاری خلیج فارس به عنوان ابزار ی در دست عربستان برای رقابت و تداوم مقابله با ایران به شمار می رود.
کلید واژگان: شورای همکاری خلیج فارس, عربستان سعودی, ج.ا.ایران, موازنه سازی, تحولات عربی, جزایر سه گانهSaudi Arabia has always tried to counterbalance the Islamic Republic of Iran by using different methods and preventing Iran's power and influence in the region. One of the tools that Saudi Arabia uses to confront Iran is to balance and impede the institutional framework of regional organizations, including the Gulf Cooperation Council. Saudi Arabia, using the maximum influence among the member countries of the Council and the consolidation of Riyadh leadership on the council, is seeking to use this regional institution to counteract and counteract Iran's influence and prevent the Islamic Republic of Iran from penetrating the region, and its failures in The region will compensate for Iran with the broadening power and power of the council and its leadership over it. Therefore, the question posed for this research is: What is the role of the Gulf Cooperation Council in the Saudi approach to Iran? The article is that the Gulf Cooperation Council (GCC) is considered as a tool in Saudi Arabia to compete and continue to confront Iran.
Keywords: Gulf Cooperation Council, Saudi Arabia, JI Iran, Balancing, Arab Transformations, Triple Isles -
فصلنامه راهبرد، پیاپی 88 (پاییز 1397)، صص 133 -159
پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی سیاست های منطقه ای عربستان سعودی از سال های 2003 تا 2017 در تقابل و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران می پردازد. عربستان سعودی که تا قبل از سال 2003 به عنوان یک کشور محافظه کار و حافظ وضع موجود در منطقه شناخته می شد، از این دوره به بعد در سیاست منطقه ای خود تغییر ایجاد کرده و سیاستی تهاجمی و کنشگرایانه در پیش گرفته و به رویارویی و تقابل با جمهوری اسلامی ایران پرداخته است که با یک روند صعودی تا به امروز ادامه یافته است. نفت که همواره ستون فقرات اقتصاد عربستان بوده است، در تحکیم پایه های اقتصاد این کشور و فراهم آوردن شرایط و امکانات لازم برای پیگیری راهبردها و اهداف سیاست خارجی از جانب ریاض، نقش کلیدی را ایفا می کند. به همین دلیل سیاست های عربستان در منطقه و در قبال ایران در سه دوره (2006-2003) ، (2011-2006) و (2016-2011) ، واکاوی و رفتارشناسی می شود. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که چرا سیاست منطقه ای عربستان سعودی از 2003 تاکنون روند تهاجمی فزاینده ای داشته است؟ برای یافتن چرایی مسئله و پاسخ به پرسش حاضر، در پژوهش ابتدا این مطلب بیان می شود که سیاست های عربستان سعودی بعد از 2003 در منطقه و در مقابل ایران روند تهاجمی فزاینده ای داشته و سپس با ذکر دلایل تهاجمی شدن سیاست های عربستان، روند تهاجمی شدن این سیاست ها را بعد از 2003 و سقوط صدام تا سال 2017 بررسی و تحلیل می کنیم. پژوهش حاضر در چهارچوب نظریه واقع گرایی تهاجمی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآمده است.
کلید واژگان: عربستان سعودی, سیاست های تهاجمی, تقابل, جاایران, نفت, هلال شیعی, بیداری اسلامیRahbord Journal, Volume:27 Issue: 88, 2018, PP 133 -159The present study analyzes the regional policies of Saudi Arabia from years 2003 to 2017 in confrontation and encounter with the Islamic Republic of Iran. Saudi Arabia, which was known as a conservative country and protective of existing status in the region until 2003, changes were made in their regional policies after this period and they adopted offensive and active politics and started to confront and encounter with the Islamic Republic of Iran at an increasing rate up to now. Oil that has always been Saudi Arabia’s main income plays a key role in consolidating the foundations of this country's economy and providing the necessary conditions and facilities to pursue foreign policy strategies and goals by Riyadh. For this reason, Saudi policies in the region versus Iran, in three periods of (2003-2006), (2006-2011) and (2011-2016), will be analyzed. According to this research, the main question is why Saudi’s regional policy from 2003 to now has been increasing at an alarming rate? To answer this question, first we analyze and assess Saudi Arabia’s offensive policies after 2003 and Saddam's fall until 2017. This study is written with an offensive realism theory in mind, using library and internet data and by the analytical descriptive method
Keywords: Saudi Arabia, offensive policies, encounter, Islamic Republic of Iran, oil, shiite crescent, Islamic awakening -
روسیه در چارچوب سیاست اوراسیاگرایی، به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای خاورمیانه و دستیابی به اهداف و منافع مسکو است. بدین جهت خود را به یک بازیگر کلیدی و موثر در بحران سوریه مبدل کرد. فعالیت های روسیه در خاورمیانه و درگیری در بحران سوریه، باعث افزایش ارتباط و همکاری با ایران شد. میزان تماس های کنونی روسیه و ایران در تاریخ پس از فروپاشی شوروی بی سابقه است. مقامات روسیه و ایران یک پایه ی محکم از گفتگو و همکاری دوجانبه را بنا کرده اند. اما با وجود این پتانسیل برای تعامل و همکاری، اتحاد استراتژیکی بین دو کشور شکل نگرفته و هنوز موانع جدی وجود دارد که حتی می تواند این همکاری را متوقف کند. بر این اساس، این پرسش مطرح می شود که سیاست اوراسیاگرایی روسیه چگونه بر روابط روسیه با ایران تاثیرگذار بوده است و بحران سوریه چه نقشی در این روابط داشته است؟ فرضیه ای که پژوهش بر اساس آن به نگارش درآمده، این است که؛ سیاست اوراسیاگرایی روسیه جایگاه ایران را در سیاست خارجی روسیه پررنگ کرده و روابط نسبتا تداومی دو کشور در بحران سوریه، باعث تحول در روابط تهران-مسکو شده است اما عوامل ساختاری نظام بین المللی و منطقه ای مانع از اتحاد راهبردی و استراتژیک دو کشور گردیده است. پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی و به روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده و به منظور مشاهده ی علمی و دقیق یافته های پژوهش، از رویکرد نظری واقع گرایی ساختاری بهره گرفته شده است.کلید واژگان: روسیه, ایران, بحران سوریه, همکاری و اتحاد, واقع گرایی ساختاریRussia within the framework of Eurasian politics Seeking to strengthen its relations with Middle Eastern countries and achieving the goals and interests of Moscow, That's why he turned himself into a key Actor in the Syrian crisis. Russia's activities in the Middle East and conflict in the Syrian crisis, increased communication and cooperation with Iran. Current Russian and Iranian contacts, in history on after Soviet collapse Unprecedented. Russian and Iranian authorities a solid foundation of bilateral dialogue and cooperation have established, but despite the potential for engagement and collaboration, The strategic alliance is not formed between the two countries And there are still serious obstacles that can even stop this cooperation. accordingly, The question arises as follows, Russian Eurasian Politics How has the Russian relationship with Iran been influenced and What role has the Syrian crisis played in this relationship? The hypothesis which the research is based is that, Russian Eurasian Politics Has highlighted Iran's position in Russian foreign policy And relatively continuous relationships Two countries in the Syrian crisis Has caused a change in Tehran-Moscow relations, But the structural factors of the international and regional system Has prevented strategic and strategic unification of the two countries. The present study uses library and internet data And written descriptive-analytical method And to see the scientific and exact findings of the research The theoretical approach to structural realism has been used.Keywords: Russia, Iran, Syrian crisis, cooperation, unity, structural realism
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.