به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

یحیی دولتی

  • علیرضا خاتمی*، علیرضا فیروز، فتحیه مرتضوی، رامین همایونی زند، یحیی دولتی
    زمینه و هدف
    اخذ مدرک دانش نامه ی تخصصی نه تنها تداعی گر وجهه ی حرفه ای مناسب تری است، بلکه با فراهم آوردن امتیازاتی نظیر امکان فعالیت در دانشگاه ها، فرصت های شغلی بیشتری را برای دارنده ی آن به وجود می آورد. درستی هر آزمون در سنجش عملکرد شرکت کنندگان در آن از اهمیت ویژه ای برخودار است. یکی از مولفه های اصلی در ارتباط با درستی یک آزمون، روایی آن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی دیدگاه اعضای هیات ممتحنه ی آزمون دانش نامه ی تخصصی بیماری های پوست درخصوص امکان اصلاح روایی آن بود.
    روش اجرا: این مطالعه در قالب پژوهشی پیمایشی طراحی و اجرا شد. ابتدا مصاحبه های انفرادی بدون ساختار با 2 نفر از اعضای هیات ممتحنه9ی آزمون دانش نامه ی رشته ی تخصصی بیماری های پوست، 2 نفر از اعضای هیات علمی که عضو هیات ممتحنه ی آزمون نبودند و 2 نفر از دستیاران رشته ی تخصصی پوست انجام شد. پس از تحلیل محتوایی، تنظیم گویه ها و انجام برخی اصلاحات براساس نظر خبرگان، روایی صوری و روایی محتوایی ابزار تهیه شده موردتایید قرار گرفت. سپس این ابزار در زمان برگزاری جلسات طراحی سوالات سال 1392 در اختیار اعضای حاضر در جلسات قرار گرفت. پس از جمع آوری، داده ها در پایگاه داده ای که به این منظور طراحی شده بود وارد شدند.
    یافته ها
    پانزده نفر از 16 نفر حاضر عضو هیات ممتحنه ی آزمون دانش نامه ی رشته ی تخصصی بیماری های پوست سال 1392 گویه های موردنظر خود را در ابزار مورد استفاده انتخاب کردند. ده نفر (66/7%) از پاسخ دهندگان مرد بودند. میانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان و مدت عضویت آن ها در هیات ممتحنه ی آزمون به ترتیب برابر 56/1 (7/8) سال و 9/6 (6/2) سال بود. سخت ترین و آسان ترین گویه ها عبارت بودند از: «استفاده ی بیشتر از سوالات key feature problem (KFP) در آزمون کتبی دانش نامه ی رشته ی تخصصی بیماری های پوست می تواند به سنجش بهتر توان تصمیم گیری تشخیصی دستیاران منجر شود» و «در آزمون دانش نامه نگرش دستیاران نسبت به مقوله ی اخلاق به شکل مناسبی سنجیده می شود». برای ارزیابی هم سانی داخلی ابزار، آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن 0/76 بود.
    نتیجه گیری
    درحالی که 53% اعضای هیات ممتحنه ی آزمون دانش نامه ی تخصصی بیماری های پوست مخالف آن بودند که آزمون کتبی، حیطه های دانش دستیاران را به درستی می سنجد، اکثریت آن ها با روش های اصلاح روایی آزمون کتبی نیز مخالف بودند. هم چنین اکثریت آن ها با به کارگیری روش های اصلاح روایی آزمون شفاهی نیز مخالف بودند.
    کلید واژگان: آزمون دانش نامه ی تخصصی, ارزیابی, روایی, بیماری های پوست
    Alireza Khatami *, Alireza Firooz, Fathieh Mortazavi, Ramin Homayouni Zand, Yahya Dowlati
    Background And Aim
    Board certification in any specialty is associated with a better professional reputation as well as some other advantagessuch as the opportunity of working as an academician. Accuracy of any test in the assessment of its participant performance is of paramount importance. One of the main factors regarding test accuracy is its validity.The aim of this study was to investigate the views of the Iranian Board of Dermatology Examination Committee (IBDEC) Members onimproving its validity.
    Methods
    This study was a cross sectional survey. In order to extract the items for development of the instrument for the survey, unstructured individual interviews were conducted with two members of the IBDEC, two faculty members who were not members of the IBDEC, and two resident dermatologists. Afterperforming a content analysis, writing the items, and making revisions in accordance with the expert panel suggestions, the face and content validities of the developed instrument were confirmed by the panel. The instrument was distributed among the members of the IBDEC in September 2013. The collected data were entered into a data set.
    Results
    Fifteen of 16 present members of the IBDEC answered and returned the instrument to the distributer. Ten (%66.7) of participants were male. Mean (standard deviation [SD]) of age and membership duration in IBDEC of the participants were 56.1 (7.8) and 9.6 (6.2) years, respectively. The most difficult and easiest items for being agreed upon were: "Inclusion of key feature problems (KFP) in the written examination may result in better assessment of the resident's clinical decision making" and: "In the board examination, attitudes of the residents towards ethical issues are assessed properly".Cronbach's α was calculated for assessment of the internal consistency of the instrument and was equaled to 0.76.
    Conclusion
    While 53% of the IBDEC members were disagree with that the written board examination can assess resident's different levels of knowledgeproperly, the majority of them were also disagree with the implementation of suggested approved methods for improving the validity of the written board examination. Most of them were also disagree with implementation of evaluation methods for improving oral examination validity.
    Keywords: assessment, board examination, construct validity, dermatology
  • بردیا صدر، شهاب باباکوهی، فریال فانیان، مریم صراف یزدی، علی کازرونی تیمسار، منصور نصیری کاشانی، یحیی دولتی، علیرضا فیروز
    زمینه و هدف
    با وجود مطالعات متعددی که برای بررسی pH پوست در بیماری های گوناگون انجام شده، تحقیقات محدودی درباره ی جمعیت سالم صورت گرفته است.
    روش اجرا: تعداد 50 مراجعه کننده در گروه های سنی با بازهی 10 سال از 10 تا 60 سال وارد مطالعه شدند. در هر گروه سنی 5 زن و 5 مرد سالم ارزیابی شدند. pH در این افراد به وسیله ی پروب دستگاه pH meter (شرکت Courage & Khazaka Electronic GmbH، تولید کشور آلمان) در 8 محل پیشانی، گونه، چین نازولبیال، گردن، سطح قدامی ساعد، پشت دست، کف دست و ساق پا اندازهگیری شد.
    یافته ها
    میانگین pH در این مناطق به ترتیب 25/5، 15/5، 06/5، 90/4، 75/4، 80/4، 69/4 و 83/4 بود. pH بهصورت معنی داری در خانمها بالاتر بود (001/0>P). پی اچ گروه های سنی مختلف باهم اختلاف معنی داری داشتند (002/0>P). بالاترین pH متعلق به پیشانی (68/0±26/5) و کمترین pH مربوط به ساق پا (40/0±69/4) بود.
    نتیجه گیری
    سن، جنسیت و محل آناتومیک تاثیر قابل ملاحظهای روی pH پوست در افراد سالم برجای میگذارند.
    کلید واژگان: پوست, pH, سن, جنس
    Bardia Sadr, Shahab Babakoohi, Ferial Fanian, Maryam Sarraf-Yazdy, Ali Kazerouni-Timsar, Mansour Nassiri-Kashani, Yahya Dowlati, Alireza Firooz
    Background And Aim
    everal studies have been conducted to evaluate skin pH in various diseases, but there are few reports in normal population. The aim of this study was to evaluate skin pH in healthy individuals.
    Methods
    Fifty healthy volunteers were enrolled in this study. The subjects were divided by age into 5 groups, i.e., 10-20, 21-30, 31-40, 41-50 and 51-60 years old. In each group, 5 females and 5 males were examined. A pH meter (Courage & Khazaka electronic GmbH, Germany) was used to measure pH in 8 different locations of the body (forehead, cheek, nasolabial fold, neck, forearm, dorsal side of hand, palm and leg).
    Results
    The mean values for pH in these locations were 5.25, 5.15, 5.06, 4.90, 4.75, 4.80, 4.69, and 4.83 respectively. pH was significantly higher in women (P<0.001). There was a significant difference between skin pH in different age groups (P=0.002). The highest and lowest amounts of pH belonged to the forehead (5.26 ± 0.68) and leg (4.69 ± 0.40), respectively.
    Conclusion
    Age and sex and location have remarkable effects on skin pH.
  • بیژن دولتی، مهران حیدری سراج، یحیی دولتی
    آموزش دستیاران پوست و اعطای گواهی با دانشنامه تخصصی در هر کشور براساس استانداردهای نظام سلامت، انتظارهای جامعه و امکان های موجود در آن منطقه جغرافیایی صورت می گیرد. برای مثال از متخصص پوست در کشور استرالیا به دلیل شیوع بالای سرطان های پوست، انتظار می رود که بتواند درمان جراحی بدخیمی های پوست را صورت دهد و در موقع نیاز در درمان ملانوم دیسکسیون گره های لنفاوی را بدون ارجاع به جراح خود انجام دهد. با این حال آشنایی با برنامه های آموزش دستیاران پوست در سایر نقاط دنیا، نحوه ارزیابی آنها، اعطای گواهی یا دانشنامه تخصصی و چگونگی تجدید آنها نکاتی را به ما می آموزد که می توانند ما را در برنامه ریزی هر چه بهتر منطبق با شرایط اپیدمیولوژیک، اجتماعی و اقتصادی راه نمایی کنند.
    Bijan Dowlati, Mehran Heydari Seradj, Yahya Dowlati
    Training of dermatology residents, their evaluation. Certification and recertification in each part of world id different from the other and is highly dependent to health care needs and standards, resources and expectations of those who receive the care; for example in Australia a dermatologist is expected to be able to manage surgically all kinds skin cancers (melanoma or non-melanoma) and perform lymph node dissection himself without need to refer to a surgeon. However, learning about the process of dermatology residency training, certification and maintenance of certification in other countries will help us in curriculum planning and evaluation of our dermatology residents according to our own health care needs and social, economical and epidemiologic conditions.
  • فراوانی حساسیت تماسی به آلرژن های استاندارد اروپایی (ESS) در مبتلایان به درماتیت تماسی و / یا درماتیت آتویک در رشت، اهواز، کرمان و همدان
    علیرضا فیروز، منصور نصیری کاشانی، فرزام گروهی، پرستو داوری، رضا یعقوبی، محمود فرشچیان، ایرج اسفندیار پور، محمد جواد گلچای، یحیی دولتی
  • فراوانی بیماری های پوستی در زائران مراجعه کننده به درمانگاه پوست ایران در ایام حج تمتع در عربستان، سال های 1372 و 1378
    اطهر معین، یحیی دولتی
    زمینه و هدف
    بیماری های پوستی درایام حج به علت شرایط آب و هوایی، ازدیاد جمعیت، تحرک های زیاد حاجیان، تغییر شرایط زندگی و هیجان ها و استرس می توانند مشکل زا باشند. مطالعه ها در مورد بیماری های شایع پوستی درایام حج کم است و این مطالعه با هدف تعیین فراوانی بیماری های پوستی در ایام حج صورت گرفت.
    روش اجرا: این مطالعه توصیفی مقطعی است که در ایام حج سال های 1372 و 1378 در درمانگاه های تخصصی پوست صورت گرفت و طی آن بیمارها توسط متخصص پوست مورد معاینه قرار گرفتند و نشانه های دموگرافیک آن ها، فراوانی مطلق و نسبی بیماری ها و حاد و مزمن بودنشان، مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در سال 1378 تعداد 362 بیمار پوستی مورد بررسی قرار گرفت و شایع ترین گروه بیماری های پوستی به ترتیب اگزما و اختلال های وابسته (35.9%)، آسیب های حرارتی و مکانیکی (17.6%) و عفونت ها (16.5%) بود که در مجموع 70% بیماری های پوستی را تشکیل می دادند. در سال 72 تعداد 560 نفر پوستی مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند و شایع ترین گروه بیماری های پوستی به ترتیب عفونت ها (19.3%)، اگزما و اختلال های وابسته (18.6%) و اختلال های ضمایم پوستی (16.4%) بود که در مجموع 54.2% بیماری ها را تشکیل می دادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به فراوانی بیش تر سه گروه از بیماری های پوستی در سال های 1372 و 1378 با برنامه ریزی دقیق و بالابردن سطح آگاهی زائران نسبت به مشکل های پوستی می توان از بسیاری از این بیماری ها پیش گیری کرده یا با درمان به موقع از مشکل های بعدی آن کاست و برای زائران به شرایط بهتری فراهم کرد.
    کلید واژگان: فراوانی, بیماری های پوستی, زائران ایرانی, حج تمتع
  • یادداشت سردبیر
    یحیی دولتی
  • محمدحسین علی محمدیان، سید حجت سید خلیل اللهی، علی خامسی پور، یحیی دولتی
    زمینه و هدف
    آزمون پوستی لیشمانین آزمون مونته نگرو یکی از شاخص های مهم برای سنجش واکنش های پرحساسیتی دیررس و ارزشیابی ایمنی سلولی در عفونت های لیشمانیایی می باشد. در این آزمون وجود آنتی ژن استاندارد لازم است. در مطالعه حاضر بچ های متعددی از آنتی ژن لیشمانین در شرایط کاملا استاندارد تهیه و با هدف تعیین ایمنی زایی، ویژگی، حساسیت و قدرت واکنش دهی آنها ارزیابی شد.
    روش کار
    برای ساخت لیشمانین، سوش استاندارد لیشمانیا ماژور(MRHO/IR/75/ER) در مخلوط برابر از محیط های کشت مایع D-MEM و 199 TC Medium به صورت انبوه کشت داده شدند. انگل ها در مرحله ایستای رشد درو شدند و پس از شستشوهای متعدد برای تهیه معرف لیشمانین تحت شرایط کاملا استاندارد به کار رفتند. ایمنی زایی فرآورده های لیشمانین با انجام آزمون پوستی در خوکچه های هندی که از پیش ایمن شده بودند بررسی شد. ویژگی فرآورده ها و حساس شدگی غیرعادی به آنها از طریق آزمون پوستی در افراد سالم در مناطق غیر بومی سالک در تهران و تبریز بررسی شد. حساسیت و قدرت واکنش دهی معرف ها با انجام آزمون پوستی در افراد بهبود یافته از سالک در مناطق بومی سالک روستایی و شهری ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که فرآورده های تولید شده لیشمانین به صورت کاملا پاک، بی ضرر و با ایمنی زایی بالا می باشند. ویژگی آنها در سطح بالاتر از 99% ارزیابی شد و معرف های تزریقی هیچ گونه حساس شدگی غیر عادی ایجاد نکردند. حساسیت و قدرت واکنش دهی آن ها در مناطق آلوده به سالک روستایی بالاتر از 96% با میانگین واکنش دهی 18 -15 میلی متر و در مناطق سالک شهری بالاتر از 93% با میانگین واکنش دهی 14-12 میلی متر تعیین شد.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که این فرآورده ها پاک، بی ضرر، با ایمنی زایی، ویژگی، حساسیت و واکنش دهندگی بالا بودهو همچنین حساسیت غیر عادی ایجاد نمی کند. این فرآورده ها به راحتی در داخل کشور در دسترس بوده و می توان از آنها برای انجام آزمون پوستی جهت ردیابی پاسخ های پر حساسیتی دیر رس در عفونت های لیشمانیایی استفاده کرد
    کلید واژگان: آزمون پوستی لیشمانین, لیشمانیا ماژور, پرحساسیتی دیررس, آنتی ژن لیشمانین
    Mohammadhosein Alimohammadian, Seyedhojjat Khalilollahi, Ali Khamesipour, Yahia Dowlati
    Background And Objectives
    Leishmanin skin test (Montenegro test) is a best indicator for evaluation of delayed-type hypersensitivity reaction and cell-mediated immunity in leishmaniasis. A standard antigen is needed for this test. In this research, several batches of leishmanin antigen were produced under standard conditions, and their immunogenicity, specificity, sensitivity and potency were evaluated.
    Methods
    In order to produce leishmanin, standard strain of Leishmania major (MRHO/IR/75/ER) was cultured in equal volume of�liquid medium of D-MEM and Tc Medium 199 in large scale. Parasites from stationary phase of growth were harvested and washed under strict standard conditions and used for preparation of leishmanin. Immunogenicity of prepared antigen was tested by skin testing in pre-immunized guinea pigs. Specificity of the reagent and abnormal sensitization were evaluated by skin testing in healthy individuals in non-endemic areas of Tehran and Tabriz. Sensitivity and potency of leishmanin reagent were evaluated by skin testing in recovered individuals from cutaneous leishmaniasis (CL) in endemic areas of rural and urban areas.
    Results
    The findings indicated the productions of leishmanin are sterile and safe with high immunogenicity. Specificity of the products was shown to be higher than 99% with no abnormal sensitization to reagent. Sensitivity and potency of preparations were determined > 96% with mean induration between 15-18 mm in endemic areas of rural CL, and > 93% with mean reactivity of 12-14 mm in endemic areas of urban CL.
    Conclusion
    The findings indicated that this product is safe and sterile with high immunogenicity, specificity, sensitivity and potency and has no abnormal sensitization. These products which are easily available inside the country could be used easily for skin testing and detection of delayed-type hypersensitivity response in leishmaniasis.
    Keywords: Leishmanin Skin Test, Leishmania Major, DTH
  • یادداشت سردبیر
    یحیی دولتی
  • نقش تعداد جلسات درمانی لیزر در رفع موهای زائد با استفاده از لیزر الکساندرایت 755 نانومتر
    نوید بوذری، حسین طباطبایی، علیرضا فیروز، یحیی دولتی، کیوان نوری، زهرا عباسی
    زمینه و هدف
    بطور کلی این مساله پذیرفته شده است که درمان های متعدد لیزر نتایج بالینی موثرتری را بدست خواهد داد. با این وجود، هنوز مشخص نشده است که افزایش تعداد جلسات درمانی می تواند باعث افزایش بروز اثرات جانبی این روش درمانی گردد. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی نقش تعداد جلسات درمانی در اثربخشی و ایمنی رفع موهای زاید با استفاده از لیزر در جمعیتی با پوست نسبتا تیره است.
    روش بررسی
    این مطالعه بصورت گذشته درمان با نگر بر روی 23 بیمار (22 زن و یک مرد) با 58 منطقه آناتومیک که در مجموع تحت 313 جلسه درمان با لیزر الکساندرایت جهت رفع موهای زاید قرار گرفته بودند انجام شد. نوع پوست بیماران درجه سه و چهار فیتزپاتریک بود. سیستم مورد استفاده شامل لیزر الکساندرایت با پالس بلند (Aphrodire، Quanta system، Italy) با طول موج 755 نانومتربود که فلوئنسی با دامنه J/cm2 25-17 در قطر پرتوی معادل mm 10 انتقال می داد. بیماران براساس تعداد جلسات درمانی لیزر در چهار گروه (گروه یک: کمتر یا مساوی 4 جلسه، گروه دو: 5 جلسه، گروه سه: 6 جلسه و گروه چهار: بیش از 7 جلسه درمانی لیزر) تقسیم شدند. شمارش موی بیماران با استفاده از عکسبرداری دیجیتالی از بیماران انجام شد. اثرات جانبی (هیپرپیگمانتاسیون، هیپوپیگمانتاسیون، تاول، فولیکولیت) از بیماران پرسیده شد. در صورتی که کاهشی موی بیماران بیش از 50% و بدون عوارض جانبی بوده، درمان موفقیت آمیز تلقی می شد.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده یک همبستگی مثبتی بین کاهش مو و تعداد جلسات درمانی لیزر نشان داد (402/0=r، 005/0=p). اثرات جانبی ذیل نیز مشاهده شد: هیپرپیگمانتاسیون (دو بیمار با نوع پوست 4)، هیپوپیگمانتاسیون (یک بیمار با نوع پوست 4)، تاول (یک بیمار با نوع پوست 3) و فولیکولیت (دو بیمار با نوع پوست 3 و 4). درمان در 8/48% مناطق (28 از 58) موفقیت آمیز بود. میزان موفقیت در گروه کمتر یا مساوی 4 جلسه، 5، 6 و برابر یا مساوی 7 جلسه به ترتیب برابر با 25%، 76%، 58% و 15% بود (002/0=p).
    نتیجه گیری
    بیمارانی که تحت تعداد بیشتری جلسه لیزر قرار گرفته بودند میزان موفقیت بیشتری از خود نشان دادند که البته این مساله با افزایش بروزاثرات جانبی نیزممکن است همراه باشد. فواید جلسات درمانی بیشتر باید با وقوع اثرات جانبی با هم برای هر بیمار در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: رفع موهای زاید, لیزر الکساندرایت, جلسات درمانی, اثرات جانبی
  • محافظت پوست در مقابل آفتاب و نقش ضد آفتابها
    علیرضا خاتمی، یحیی دولتی
  • یادداشت سردبیر
    یحیی دولتی
  • مسعود داودی، علی اکبر کریمی زارچی، سعید غفوری منش، علیرضا فیروز، منصور نصیری کاشانی، یحیی دولتی
    مقدمه
    اگزما از شایع ترین بیماری های التهابی پوست است. درماتیت تماسی یک درماتیت اگزمایی است که به علت تماس با ماده ای در محیط رخ می دهد. این ماده می تواند به صورت محرک یا آلرژن عمل کند. هر کشوری آلرژن های شایع مخصوص به خود دارد.
    هدف
    تعیین فراوانی آلرژن های پوستی در بیماران مبتلا به درماتیت تماسی در تهرانروش اجرا: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، اطلاعات مربوط به تمامی بیماران مبتلا به درماتیت تماسی طول کشیده که در سال های 82-1372 در یک کلینیک تخصصی پوست در تهران patch test با 23 آلرژن (European Standard Series(ESS شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 222 بیمار مورد ارزیابی قرار گرفتند که میانگین سن آنها 23.5 سال (انحراف معیار=13.8) و 66.5% از آنها زن بودند. شایع ترین محل ابتلا به درماتیت، دست (49%) و میانگین طول مدت ابتلا 54 ماه (انحراف معیار=62) بود.
    تشخیص های بالینی مطرح شده برای بیماران شامل درماتیت تماسی آلرژیک (59%) درماتیت تحریکی (24%)، درماتیت آتوپیک (10%) و سایر درماتیت ها (7%) بود. 145 نفر (65.3%) دارای حداقل یک واکنش مثبت بودند. شایع ترین آلرژن ها عبارت بودند از: سولفات نیکل (22.6%)، کلرید کبالت (14.5%) و فرگرانس میکس (13.6%).
    نتیجه گیری
    نیکل شایع ترین آلرژن تماسی در بیماران مورد مطالعه بود.
    کلید واژگان: درماتیتی تماسی, آزمون پچ, آلرژن, مطالعات مقطعی
  • Firooz Ar, Khatami Ar, Khamesipour A., Nassiri Kashani M., Nilforoushzadeh Ma, Behnia F., Pazoki Toroudi Hr, Dowlati Y
    Background
    Several treatment modalities have been used for cutaneous leishmaniasis (CL) with various results. In vitro and in vivo studies have shown inhibitory effects of zinc sulfate (ZnSO4) on Leishmania parasites.
    Objective
    To compare the efficacy of intralesional injections of 2% ZnSO4 solution with meglumine antimonate (Glucantime) in the treatment of acute Old World CL. Patients and
    Methods
    Seventy-two patients with CL with a duration of less than 8 weeks were recruited in a randomized, double-blind, clinical trial in Isfahan province – an area endemic for Leishmania major – after giving written informed consent. They were treated with 6 weekly intralesional injections of either 2% sterile ZnSO4 solution or Glucantime prepared in identical vials. The primary outcome measure was complete re-epithelialization of CL lesions.
    Results
    Among 36 patients with 53 lesions treated with ZnSO4 and 36 patients with 53 lesions treated with Glucantime, 13 patients with 19 lesions and 22 patients with 31 lesions completed the trial, respectively. Inadequacy of treatment was the main reason for drop-out in 12 (33.3%) and 2 (5.5%) patients in ZnSO4 and Glucantime groups, respectively (P<0.05). Complete re-epithelialization was observed in 2 (10.5%) and 19 (61.3%) lesions 1 week after the end of treatment in the ZnSO4 and Glucantime groups, respectively (P<0.05).
    Conclusion
    A six-week course of weekly intralesional injections of 2% ZnSO4 solution was less effective than Glucantime in the treatment of acute Old World CL.
    Keywords: Clinical trial, Leishmania major, Cutaneous leishmaniasis
  • بررسی نگرشی به بیماری و کیفیت زندگی بیمارات مبتلا به آلوپسی آرئاتا
    علیرضا فیروز، مهدی رشیقی فیروزآبادی، بهناز قاضی سعیدی، یحیی دولتی
    مقدمه
    آلوپسی آرئاتا بیماری نسبتا شایعی است که به علت عدم شناسایی عامل بیماری، مزمن بودن و تغییر ظاهر بیمار می تواند تاثیرات فراوانی در کیفیت زندگی بیمار Quality of life بگذارد.
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی نگرش بیماران و میزان تاثیر بیماری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آلوپسی آرئاتا انجام شد.
    روش اجرا: پرسشنامه ای مشتمل بر 28 سوال در مورد میزان آگاهی بیماران متبلا به آلوپسی آرئاتا از علل بیماری، نگرش آنها در مورد سیر بیماری و میزان تاثیر بیماری بر کیفیت زندگی آنها در اختیار بیماران مبتلا به آلوپسی آرئاتا با سن بالاتر از 12 سال مراجعه کننده به یک مطب خصوصی پوست در سال 1378 قرار گرفت. سوالات بصورت بسته مطرح و از بیماران خواسته شده بود که یکی از گزینه های موافقم، نظری ندارم یا مخالفم را بدون نوشتن نام خود علامت بزنند. پرسشنامه هایی که بیشتر از 80 درصد سوالات پاسخ داده شده بوده مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین نقش عوامل سن، جنس، مدت ابتلا به بیماری، میزان مراجعه قبلی جهت درمان، میزان تحصیلات، شدت بیماری، سابقه فامیلی آلوپسی آرئاتا در پاسخ های بیماران بررسی گردید.
    یافته ها
    80 بیمار (42 نفر مرد و 38 نفر زن) با متوسط سن 9.3- 27.5 سال دراین مطالعه شرکت کردند. 60 نفر از بیمارن آلوپسی آرئاتا و 20نفر به آلوپس توتالیس/ یونیورسالیس مبتلا بودند. 77 درصد بیماران به نقض استرس در ابتلا به بیماری اعتقاد داشتند که این اعتقاد در بیماران مسن تر و بیماران با دوره کوتاهتر بیماری بیشتر بود. 17 درصد به ژنتیک بودن بیماری اعتقاد داشتند که این اعتقاد در بیماران با سابقه فامیلی مثبت و با دوره طولانی تر بیماری بیشتر بود. در 58 درصد بیماران، این بیماری تاثیر مهمی بر زندگی آنها گذاشته بود که این تاثیر در بیماران جوان تر بیشتر بود. 51 درصد بیماران بیماری خود را وخیم قلمداد کردند که این اعتقاد در بیماران جوان تر و با بیماری شدیدتر بیشتر بود. تنها 58 درصد بیماران درمان های صورت گرفته را موثر می دانستند و 49 درصد بیماران معتقد بودند این بیماری با دعا و نذر کردن بهبود خواهد یافت.
    نتیجه گیری
    آلوپسی آرئاتا می تواند تاثیرات جدی در جنبه های مختلف زندگی بیماران بگذارد. میزان آگاهی بیماران در مورد علل و سیر این بیماری بسیار محدود و ناقص می باشد و صرف وقت بیشتر جهت توجیه و آموزش بیماران لازم به نظر می رسد.
    کلید واژگان: آلوپسی آرئاتا, کیفیت زندگی, نگرش بیماری
  • علیرضا سالک مقدم*، فرزانه اوسطی آشتیانی، علیرضا فیروز، مریم دانش پژه، یحیی دولتی، پرویز علایی
    درماتیت تماسی (Contact dermatitis) به دو نوع آلرژیک (Allergic contact dermatitis، ACD) در 20% موارد و نوع تحریکی (Irritant contact dermatitis ، ICD) شامل 80% موارد تقسیم می گردد و به سه فرم حاد، تحت حاد و مزمن دیده می شود. این بیماری باعلایمی چون درد، قرمزی، خارش، وزیکول، پاپول، سخت و چرمی شدن پوست همراه است.
    درماتیت تماسی آلرژیک (ACD) یا افزایش حساسیت تماسی (contact hypersensitivity CHS) بیماری التهابی وابسته به سلولهای T با مکانیسم تیپ IV صدمه نسجی ( افزایش حساسیت نوع تاخیری) (Delayed type hypersensitivity DTH) است که با غلظتهای حساس کننده ای از آلرژنهای هاپتنی در تماس با پوست ایجاد می گردد. با وجود اثبات دخالت سلولهای T نقش ریز گروه های لکوسیتی در بیماری ناشناخته و اطلاعات موجود ضدو نقیض است. با توجه به وجود تناقضها و این که بیماری مذکور از بیماری های شایع پوستی در کشور ایران یم باشد و نیز تا کنون در این زمینه مطالعه ای در ایران صورت نگرفته است، به بررسی ایمنی سلولی و نقش ریزگروه های لنفوسیتی خون محیطی بیماران مبتلا به درماتیت تماسی آلرژیک در مقایسه با سایر درماتیتها و افراد سالم پرداخته شد.
    روش مناسب برای تشخیص آلرژنها مسئول بروز آلرژی روشی موسوم به Patch test است در این تحقیق با استفاده از 23 آلرژن شناخته شده موجود در کیت Trolab معروف به استاندارد اروپایی بر روی 46 بیمار مشکوک به بیماری تست پوستی انام شد. پس از 48 ساعت از بیماران cc 5 خون گرفته شد، و با استفاده از روش ELISA سطح IgE تام سری آنها اندازه گیری گردید. همچنین توسط فلوسیتومتری با استفاده از کیت IMK- plus حاوی آنتی بادی های منوکلونال اختصاصی شد T(HLA-DR)، NK(CD16/56)T(CD8 CD4 ، CD3) B(CD19)، CD14/45 کونژوگه به بررسی زیر گروه های لنفوسیتی با FITC فلورسین ایزوتیوسیانات و PE فیکواریترین پرداخته شد. بر اساس نتایج آزمونهای پوستی شایعترین آلرژنها در این مطالعه به ترتیب نیکل ، کلریدکبالت، دی کرومات پتاسیم و فرمالدئید بودند. همچنین بر اساس آنالیز آماری نتایج سطح IgE در دو گروه درماتیت تماسی آلرژیک تحریکی نسبت به گروه کنترل که 36 نفر بودند تفاوت چندانی نداشت در صورتی که در گروه آتوپیک 10-8 برابر سطح شاهد بود (P<0/001)
    میانگین درصد سلولها T(CD3)، T(CD4) تغییر معنی داری نداشت. افزایش سلولهای T(CD8) نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود. سلولهای B(CD19) با مختصری کاهش تغییر معنی داری نداشتند. سلولهای T(HLA-DR)، NK(CD16/56) افزایش معنی داری به گروه کنترل داشتند. (P<0/05)
    با توجه به افزایش T(CD8) و عدم تغییر در T(CD4) نسبت سلولهای CD4/CD8 در گروه درماتیت تماسی آلرژیک کاهش و در گروه درماتیت آتوپیک افزایش داشت و این تغییرات معنی دار بود (P<0/05) . تعداد WBC در درماتیت تماسی آلرژیک و درصد ائوزینوفیلی در درماتیت آتوپیک افزایش معنی داری داشت در مورد سایر متغیرها تغییرات معنی دار نبود.
    کلید واژگان: درماتیت تماسی آلرژیک, درماتیت تماسی تحریکی, درماتیت آتوپیک, ایمنی سلولی, Patch Test
    A.R. Salek Moghaddam*, F. Osati, Ashtiani, A.R. Firooz, M. Danesh Pazhooh, Y. Dowlati, P. Alaei
    Contact dermatitis is seen in two forms of allergic contact dermatitis (ACD) with 20% and irritant contact dermatitis (lCD) with SO% Frequency.
    This disease is manifested in three forms of acute, sub-acute, and chronic, characterized by pain, itching, vesicle, swelling, papul, lichenification and oozing.
    ACD or contact hypersensitivity (CHS) in an eczematous dermatitis which is regarded as T-cell mediated delayed - type hypersensitivity (DTH) reaction, caused by exposure to some substances. Those substances act as haptenic allergens.
    The role ofT- Lymphocyte subsets has been clearly shown in the pathogenesis of this disease, However, results from different studies on blood samples are contraversial in this regard. This project aimed at a broader study on distribution of different lymphocyte subsets in peripheral blood of patients with CBS compared with other types of dermatitis and normal individuals.
    Patch - Test is generally required to identify the specific allergen(s). In this study, we used Europen srandard patch test kit (Trolab) with 23 allergens, tested 46 patients and 36 control healthy individuals. Forty - eight hours later, 5 ml peripheral blood sample was obtained from the patient and control groups.
    Serum total IgE of patient and control groups with ELISA were assessed.
    Peripheral blood samples were stained with mAbs (lMK-Plus Kit) Conjugated with FITC and PE, such as CD 14/45, (CD3, CD4, CDS) T, (CD 16 / CD 56) NK, (HLA - DR) T and (CD19) B, and analyzed on F ACS-Calibur (Becton Dickinson Company) Flowcytometry. The results of patch-Test revealed that the most frequent positive reactions were due to nickel - sulphate, cobalt choride, potasium dichromat and formaldehyde, The results of serum total IgE in ACD and ICD showed nonsignificant difference from control group. In patients with atopic dermatitis total IgE was S to 10 times greater than serum IgE in control group (P
    Keywords: Allergic contact Dermatitis, Irritable contact dermatitis (ICD), Atopic Dermatitis (AD), Cell mediated Immunity (CMI), Patch Test
  • عبدالرضا غلامی، علی خامسی پور، علی مومنی، طوبی غضنفری، محمدعلی نیلفروش زاده، زهرا درجه، یحیی دولتی
    مقدمه

    سالک یک بیماری تک یاخته ای است که توسط گونه های مختلف انگل لیشمانیا ایجاد می شود. این بیماری در بسیاری از کشورها بومی بوده و به عنوان یک مشکل بهداشتی در این مطرح می باشد. درمان های متعددی در جهان برای سالک ارائه شده است ولی درمان قاطع و موثری هنوز وجود ندارد.

    هدف

    هدف از این مطالعه مقایسه میزان اثر درمانی کرم سیر 5% در مقایسه با دارونما در درمان سالک می باشد.

    روش کار

    این مطالعه دو سو کور در سالهای 1376 و 1377 در دو شهر اصفهان و جهرم انجام گرفته است. 197 بیمار بطور تصادفی انتخاب شدند. شرایط عدم شرکت در مطالعه شامل حاملگی، شیردهی، سن کمتر از 5 سال و مدت ابتلا بیشتر از 100 روز بود. طول درمان سه هفته بوده و بیماران برای 40 روز بعد از دوره درمان پی گیری شدند.

    یافته ها

    از 197 بیمار مورد مطالعه 171 بیمار تا پایان مطالعه پیگیری شدند. از این تعداد پس از باز شدن کدها معلوم شد که 96 نفر کرم سیر و 75 نفر کرم دارو نما بطور تصادفی دریافت نموده اند. از گروه دریافت کننده کرم سیر 18 نفر (75/18%) بهبودی کامل و از گروه دارونما 15 نفر (20%) بهبودی کامل داشتند. این نتایج نشان می دهد که بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. (9865/0=PV)

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد کرم سیر 5% با رژیم درمانی فوق به طور موضعی بر روی سالک چندان موثر نیست. مطالعات بیشتری نیاز است که از غلظت های بالاتر و یا ترکیبات متفاوتی از سیر استفاده شود.

    کلید واژگان: سالک, سیر, درمان
    AR .Gholami, A. Khamesipour, A. Momeni, T .Ghazanfari, MA. Nilforoush Zadeh, Z. Darajeh, Y .Dowlati
    Background

    Cutaneous leishmaniasis (CL) is a protozoan disease of the skin caused by a wide range of italic species. The disease is endemic in many countries. It has been recognized as a major public health problem in Iran. Many treatments have been suggested for it but none of them was fully effective.

    Objective

    The objective of this study was to compare the efficacy of a 5% garlic cream with placebo in CL.

    Patients and Methods

    A double blind, placebo controlled study was performed in Isfahan and Jahrom in 1997 and 1998. 197 patients were randomly selected. Exclusion criteria were: pregnancy, lactation, age less than 5 years and duration of disease more than 100 days. Each patient received garlic cream 5% or placebo for 3 weeks and was followed for another period of 40 days.

    Results

    The study was completed as planned in 171 patients. 96 were treated with garlic 5% cream and 75 with placebo. Complete healing occurred in 18 (18.75%) of garlic group in comparison with 15 (20%) of placebo group. The difference was not significant (P=0.9865).

    Conclusion

    5% garlic cream was not effective in treatment of cutaneous leishmaniasis. Further studies with higher concentrations or different vehicle are needed.

    Keywords: Cutaneous leishmaniasis, Garlic, treatment
  • یادداشت سردبیر
    یحیی دولتی
  • الهام ابن احمدی، پریچهر صعودی، یحیی دولتی
    E.Firooz Ebne Ahmadi, P .Sooudi, Y. Dowlati
    Introduction

    Since there is no study in our country about determination the effects of psychogenic factors on psoriasis and because it seems necessary to evaluate the triggering factors of disease in order to lengthen the remission period and decrease the costs and complications, this study was performed to identify the relationship of stress with psoriasis expression and the severity of skin lesions.

    Materials and Methods

    This is a prospective case-control study with simple random sampling which has been performed on 95 subjects above 18 year old in Razi Hospital. The case group was selected from psoriatic patients and the control group from non-psoriatic patients in whom stress does not have any effect on their disease. Two groups were matched for age and sex. Stress was assessed by Holmes and Rahe protocol with some modifications approved by a psychiatrist. Severity of skin lesions in psoriatic patients was also assessed by PASI score. Data Analysis was performed by T test, multiple logistic regression and correlation of Spearman using SPSS (6) software.

    Results

    The mean of severity of stress in psoriatic group was higher than control group (P=0.021). On the other hand, there was a relationship between stress and psoriasis expression; but there was no statistically significant correlation between severity of stress and severity of skin lesions in psoriatic patients (P=0.268).

    Discussion

    Paying attention to the effect of stress on the expression of psoriasis, it is suggested to use psychological methods in addition to routine treatment: So we can reduce emotional stress and shorten the course of this disease.

    Keywords: Stress, Psoriasis
  • M Asilian Mandegar Fard, Y Dowlati

    A 58-year-old man had 3 years history of asymptomatic, extensive, yellowish patches on his face, neck, trunk and arms. Histopathological examination confirmed the diagnosis of diffuse plane xanthomatosis. This is a rare non-lipemic disease in which xanthomatous lesions develop in the skin in association with paraproteinemia. Serum lipids are usually normal. The histological features include both xanthomatous and inflammatory elements. The treatment of this condition is that of the underlying myeloproliferative disease or paraproteinemia.

    Keywords: Xanthoma, Normolipidemic, Paraproteinemia
  • P. Sepehri, AR .Firooz, Y .Dowlati

    A 47-year-old man with 3 years history of a pruritic plaque, 1×3 cm on his left leg attended a dermatology clinic. An incisional biopsy was done with the differential diagnoses of: 1) Hypertrophic lichen planus, 2) Lichen simplex chronicus, 3) Psoriasis, 4) Bowen's disease. A diagnosis of “Fibroepithelioma” was suggested by histopathologist who was not compatible with clinical diagnosis. Careful review of slide showed that the specimen had been cut horizontally in the laboratory, which had misled the pathologist. By vertical sectioning the block and doing another biopsy, the diagnosis of hypertrophic lichen planus was confirmed. The patient was treated with intralesional triamcinolone injection and 4 weeks later the lesion was completely healed with residual hyperpigmentation.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال