دکتر فریبرز خواجعلی
-
An experiment was conducted to address the relationship between the types of cereal grain and ascites syndrome in broiler chickens raised in a high-altitude region. A number of 252 one-day-old broiler chicks (Cobb 500 strain) were randomly assigned to three dietary treatments including a corn-soybean diet (corn diet), a wheat-soybean diet (wheat diet), and a barley-soybean diet (barley diet). Chicks were kept on experimental diets for 42 days, during which growth performance and carcass traits were assessed, and blood samples collected. Results indicated that corn substitution with wheat and barley significantly suppressed feed intake, growth rate, and lipogenesis as reflected in lower serum cholesterol, triacylglycerols, and abdominal fat deposition (P = 0.0001). Feeding barley resulted in down-regulation of TLR2 and GLUT2 genes but caused an up-regulation of FABP2 gene in jejunum as compared to the corn control. Feeding wheat and barley did not significantly affect the relative weights of the heart, and the right to total ventricular weight ratio (RV/TV). Mortality from ascites was not significant among treatment groups. In conclusion, substituting corn for wheat or barley could impair broiler performance, but under the conditions of this experiment had no significant impact on susceptibility to ascites.
Keywords: Broiler, Cereal grain, Ascites syndrome -
این آزمایش جهت بررسی اثر منابع و سطوح مختلف عنصر روی بر عملکرد ایمنی و آنتی اکسیدانی مرغ تخمگذار، به مدت 10 هفته (40 تا 52 هفتگی) انجام شد. به این منظور 240 قطعه مرغ تخم گذار های لاین (36-W) درقالب طرح کاملا تصادفی، با 8 تیمار و 5 تکرار (6 پرنده در هر تکرار) به کار گرفته شد. تیمارهای آزمایشی شامل، 1- شاهد (بدون مکمل روی)، تیمار 2، 3 و 4 به ترتیب شامل جیره شاهد + 80، 120 و 160 میلی گرم در کیلوگرم سولفات روی با خلوص34 درصد، و تیمار 5، 6 و 7 به ترتیب شامل- جیره شاهد + 50، 75 و 100 میلی گرم در کیلوگرم هیدروکسی کلرید روی با خلوص 55 درصد و تیمار8 شامل جیره شاهد + 124 میلی گرم درکیلوگرم کمپلکس روی- متیونین بود. یافته ها نشان داد، بطور کلی سطوح مختلف مکمل روی به شکل آلی و هیدروکسی سبب بهبود معنی دار ضریب تبدیل خوراک، وزن پوسته، واحد هاو و کاهش گلوکز خون نسبت به سایر تیمارها شد. در طول آزمایش منابع آلی و هیدروکسی سبب افزایش آنتی بادی علیه واکسن آنفولانزا شد (05/0P<). همچنین تیمارهای حاوی مکمل روی سبب افزایش سوپراکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل گردید (05/0P<). این افزایش با کاهش مالون دی آلدهید سرم همراه بود (05/0P<). سطوح و منابع مختلف روی اثر معنی داری بر شاخص شکل، شاخص رنگ و سطح گلوتاتیون پراکسیداز نداشت)05/0<P). نتایج نشان می دهد افزودن هیدروکسی کلرید در سطح 100 میلی گرم در کیلوگرم، می تواند سبب بهبود شاخص های آنتی اکسیدانی و ایمنی تخم مرغ گردد.
کلید واژگان: مرغ تخم گذار, هیدروکسی کلرید روی, سولفات روی, ایمنی, ظرفیت آنتی اکسیدانیThis experiment was conducted for 10 weeks (40 to 52 weeks old) to investigate the effect of different sources and levels of zinc on the immune and antioxidant performance of laying hens. For this purpose, 240 high-line laying hens (36-W) were used in a completely randomized design, with 8 treatments and 5 replications (6 birds per replication). The experimental treatments include 1- control (without zinc supplement), treatment 2, 3, and 4, respectively, including the control diet + 80, 120, and 160 mg/kg of zinc sulfate with a purity of 34%, and treatment 5, 6 and 7, respectively The control diet included 50, 75 and 100 mg/kg zinc hydroxy chloride with 55% purity, and treatment 8 included the control diet + 124 mg/kg zinc-methionine complex. The findings showed that, in general, different levels of zinc supplementation in organic and hydroxy form caused significant improvement in feed conversion ratio, shell weight, Haugh unit, and blood glucose reduction compared to other treatments. During the test, organic and hydroxy sources increased antibodies against the influenza vaccine (P<0.05). Also, treatments containing zinc supplements increased superoxide dismutase and total antioxidant capacity (P<0.05). This increase was associated with a decrease in serum malondialdehyde (P<0.05). Different levels and sources of zinc had no significant effect on shape index, yolk color, and glutathione peroxidase level (P<0.05). The results show that adding hydroxy chloride at 100 mg/kg can improve the antioxidant and safety indicators of eggs.
Keywords: laying hen, zinc hydroxy chloride, zinc sulfate, immunity, antioxidant capacity -
به منظور برآورد نسبت بهینه آرژنین به لیزین قابل هضم برای دوره آغازین جوجه های گوشتی سویه آرین، از 420 قطعه جوجه یک روزه در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار و 6 تکرار، استفاده شد. جوجه ها از سن 1 تا 7 روزگی با یک جیره استاندارد تغذیه شدند. هفت جیره آزمایشی با 7 نسبت آرژنین به لیزین قابل هضم (83/0، 93/0، 03/1، 13/1، 24/1، 34/1، و 44/1) برای دوره 7 تا 14 روزگی تنظیم و جوجه ها تغذیه شدند. در سن 14 روزگی میزان مصرف خوراک و افزایش وزن بدن (BWG) اندازه گیری شده و ضریب تبدیل خوراک (FCR) محاسبه شد. نسبت بهینه آرژنین به لیزین قابل هضم برای BWG و FCR با استفاده از مدل های چند جمله ای درجه دو (QR)، خط شکسته خطی (BL) و خط شکسته درجه دو (BQ) برآورد شد. نسبت بهینه آرژنین به لیزین با استفاده از مدل های QR، BL و BQ برای BWG به ترتیب برابر 21/1، 08/1 و 22/1 (ضرایب تبیین به ترتیب 75/0، 70/0، و 69/0) و برای FCR به ترتیب برابر 22/1، 13/1 و 19/1 (ضرایب تبیین به ترتیب 77/0، 78/0، و 71/0) به دست آمد. با توجه به ضرایب تبیین، می توان گفت که در این مطالعه مدل QR، برآورد صحیح تری برای نسبت بهینه آرژنین به لیزین هم برای BWG و هم برای FCR ارایه کرده است. با استفاده از این مدل، نسبت بهینه به دست آمده برای BWG و FCR در شرایط مرتفع در محدوده 22/1 بوده که به میزان قابل توجهی بالاتر از نسبت ارایه شده در راهنمای پرورش سویه (08/1) است.
کلید واژگان: آرژنین, آرین, لیزین, مدل های آماری, نسبت بهینهIn order to estimate the optimum dietary digestible arginine to lysine ratio for starter period at a high altitude (2100 m), 420 day-old Arian broiler chicks (210 male and 210 female) were used in a completely randomized design with seven treatments of six replicates. From 1 to 7 days of age, all chicks were fed with a standard diet. Dietary treatments with seven digestible arginine to lysine ratios (0.83, 0.93, 1.03, 1.13, 1.24, 1.34 and 1.44) were formulated and fed from 7 to 14 days of age. On day 14, feed intake and body weight gain (BWG) were recorded and feed conversion ratio (FCR) was calculated. The optimum ratio of arginine to lysine for BWG and FCR were estimated using quadratic regression (QR), linear broken line (BL), and quadratic broken line (BQ) models. The optimum ratios for BWG using QR, BL, and BQ models were estimated as 1.21, 1.08, and 1.22 (R2: 0.75, 0.70, and 0.69) respectively. Also, the optimum ratios for FCR using QR, BL, and BQ models were estimated as 1.22, 1.13, and 1.19 (R2: 0.77, 0.78, and 0.71) respectively. According to the obtained coefficients of determination (R2), it is concluded that in this study, the RQ model has more accurately estimated the arginine to lysine ratio for both BWG and FCR. Using this model, the obtained optimum ratio for both BWG and FCR in high altitudes is about 1.22 which is considerably more than the recommended ratio by the strain catalogue (1.08).
Keywords: arginine, Arian broilers, lysine, optimum ratio, statistical models -
در این پژوهش، تاثیر سطوح مختلف عصاره مالت جو بر صفات رشد، برخی فراسنجه های خونی و جمعیت میکروبی مدفوع جوجه های شترمرغ، در قالب یک طرح کاملا تصادفی با استفاده از 48 قطعه جوجه یک روزه در 4 تیمار با 4 تکرار به مدت 120 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (فاقد عصاره مالت) همراه با سه سطح 5، 10 و 15 گرم عصاره مالت جو در هر کیلوگرم جیره ی پایه بود. نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از عصاره مالت منجر به افزایش وزن و بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره پایانی گردید (05/0<p)، همچنین تعداد هتروفیل ها و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در تیمارهای حاوی عصاره کاهش نشان داد. میزان تری گلیسرید، کلسترول و VLDL در تیمارهای حاوی عصاره مالت جو در مقایسه با تیمار کنترل به طور معنی داری افزایش یافته بود (05/0>P)، همچنین میزان HDL و LDL در تیمار حاوی 15 گرم عصارم مالت جو درکیلوگرم جیره نسبت به دیگر تیمارهای آزمایشی، بیشتر بود که از لحاظ آماری، LDL معنی دار بود (05/0>P). در خصوص شاخص های آنتی اکسیدانی، میزان مالون دی آلدیید به طور معنی داری کاهش و ظرفیت کل آنتی اکسیدانی، افزایش معنی داری نشان داد (05/0<p). در شمارش جمعیت باکتریایی مدفوع نیز مشخص شد که تعداد کلیفرم و جمعیت باکتریایی اشریشیاکلی به طور معنی داری در تیمار حاوی عصاره مالت جو نسبت به تیمار کنترل کاهش داشت (05/0<p)، به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد، استفاده از سطح 10 گرم عصاره مالت جو درکیلوگرم جیره غذایی جوجه شترمرغ ها سبب بهبود عملکرد، تقویت سیستم ایمنی، افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش جمعیت باکتری های مضر مدفوع گردید.
کلید واژگان: شترمرغ, عصاره مالت جو, عملکرد رشد, فراسنجه های خونی, ظرفیت آنتی اکسیدانیIn this study, the effects of different levels of barley malt extract (BME) in the diet of ostrich chicks (one to 120 days old) on growth performance, some blood and serum parameters and bacterial population of feces were investigated. A total number of 48 day-old ostrich chicks were randomly assigned to four treatments including different levels of barley malt extract (0, 5, 10, and 15 g/kg of basal diet) in a 120-day trial. The results showed that the use of malt extract increased weight gain and improved feed conversion ratio in the final period (P <0.05). Also, the number of heterophils and the ratio of heterophils to lymphocytes were decreased in the treatments containing BME. The levels of triglycerides, cholesterol, LDL, HDL and VLDL were significantly (P <0.05) increased. The concentration of malondialdehyde was significantly decreased whereas the total antioxidant capacity showed a significant increase (P <0.05). The number of coliforms and Escherichia coli bacterial population was significantly reduced in the treatments containing BME compared to the control treatment (P <0.05). It can be concluded that the use of BME in the diet of ostrich chicks improved immune function, antioxidant capacity and reduced the population of harmful bacteria. In general, the results of this study showed that the use of 10 g of BME per kg of diet shows the best performance in ostrich.
Keywords: Ostrich, Barley malt Extract, growth, Blood parameters, Antioxidant Capacity -
در تحقیق حاضر با تبدیل اسید آمینه دی ال متیونین به فرم نانو متیونین و تغذیه آن در جوجه های گوشتی تاثیر آن بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی و ریخت شناسی روده کوچک مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی مخلوط سویه آرین در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار به مدت 40 روز مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد (متیونین را به شکل دی ال متیونین) 2- 75 درصد دی ال متیونین گروه شاهد + 5/2 درصد نانو متیونین 3- 50 درصد دی ال متیونین گروه شاهد + 5 درصد نانو متیونین 4- 25 درصد دی ال متیونین گروه شاهد + 5/7 درصد نانو متیونین 5- 10 درصد نانو متیونین بودند. نتایج نشان داد که کاهش متیونین جیره و جایگزین کردن آن با نانو متیونین اختلاف معنی داری از نظر افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک، وزن لاشه، ران، کبد و قلب، غلظت آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، اسید اوریک سرم و همچنین ارتفاع و عرض پرزها در دیودنوم و ژژنوم در بین تیمارها مشاهده نشد. اما در تیمارهایی که 5/7 و 10 درصد نانو متیونین جایگزین شده بود افزایش معنی داری در وزن سینه و ارتفاع، عرض و سطح جذب پرزهای ایلیوم نسبت به تیمار شاهد مشاهده گردید (05/0<p). براساس نتایج حاضر، کاهش 90 درصدی مکمل دی ال متیونین جیره و جایگزینی فرم نانوی متیونین تاثیر منفی بر فراسنجه های اندازه گیری نشان نداد. با توجه به جدید بودن موضوع نیازمند به تحقیقات گسترده تری در این زمینه است.
کلید واژگان: جوجه گوشتی, عملکرد, ریخت شناسی روده, نانومتیونینIn this experiment, nano DL-methionine was synthesized from commercial DL-methionine and used in broiler diets to evaluate the effects on growth performance, carcass characteristics, blood parameters and small intestine morphology. A total of 200 one-day-old broilers (Arian) were used in a completely randomized design with five treatments and four 4 replicates of 10 birds for a period of 40 days. Experimental treatments included: 1) a control diet consisted of DL-methionine, 2) a diet included 75% of DLM of the control+2.5% nano-methionine, 3) a diet included 50% of DLM of the control+5% nano-methionine, 4- a diet included 25% of DLM of the control+7.5% nano-methionine, and 5- a diet included 10% nano-methionine. The results showed that replacing DLM with NM caused no significant difference between treatments for live responses, carcass characteristics and activities of alanine aminotransferase, aspartate aminotransferase, alkaline phosphatase. There was no significant difference between treatments for serum uric acid, height and width of villi in duodenum and jejunum. However, groups with 7.5% and 10% NM manifested a significant increase (P < 0.05) in breast weight and villus height and width and its absorptive surface area compared to the control. In conclusion, the use of NM could save up to 90% of DLM requirements.
Keywords: broiler chickens, Intestinal morphology, nano methionine, performance -
در این تحقیق تاثیر دانه عدس الملک بر عملکرد رشد، وزن نسبی برخی اندام ها، فراسنجه های سرمی و خونی، بیان ژن های استیل کوانزیم- آ کربوکسیلاز (ACC) و اسد چرب سنتاز (FAS) در کبد و همچنین خصوصیت آنتی هایپر لیپیدمیک این دانه در جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه راس در قالب طرح کاملا تصادفی با تیمار، تکرار (قطعه در هر پن) به مدت روز مورد استفاده قرار گرفتند. جیره های آزمایشی شامل جیره شاهد (فاقد دانه عدس الملک) همراه با چهار سطح /، ، / و گرم در کیلوگرم دانه عدس الملک بودند. نتایج نشان داد که استفاده از پودر دانه عدس الملک افزایش وزن بدن و کاهش ضریب تبدیل غذایی را درپی داشت. همچنین در بازده لاشه و ران افزایش معنی دار و در بازدهی کبد و چربی محوطه بطنی کاهش معنی داری بوجود آورد.
کلید واژگان: جوجه گوشتی, دانه عدس المک, عملکرد, لیپوژنز, آنتی اکسیدانIn this study, the effect of Securigera securidaca (Securigera S.) seed powders on growth performance, relative weight of some organs, serum and blood parameters, expression of Acetyl-CoA carboxylase (ACC) and Fatty acid synthase (FAS) genes in the liver and antihyperlipidemic properties of this seed in feeding broilers were investigated. A total of ??? day-old broilers (Ross???) were used in a completely randomized design with ? treatments, ? repetitions (?? pieces per pen) for ?? days. The experimental diets included a control group (without Securigera S. seed powder) with four levels of ?.?, ?, ?.? and ?? g/kg of Securigera S. seeds. The results showed that the dietary inclusion of Securigera S. improvement in body weight gain and reduced feed conversion ratio (P
Keywords: Chicken, Securigera securidaca seed, performance, lipogenesis, Antioxidant -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و سوم شماره 1 (پیاپی 126، بهار 1399)، صص 93 -100
در این مطالعه اثر کلم بروکلی و برگ توت سفید بر عملکرد رشد و مورفولوژی پرزهای روده در جوجه های گوشتی ارزیابی شد. تعداد 216 قطعه جوجه گوشتی به صورت تصادفی به 6 گروه با 3 تکرار 12 قطعه ای تقسیم شدند. گروه 1 جیره پایه استاندارد را دریافت کرد. گروه 2 با جیره حاوی mg/kg 500 ویتامین C تغذیه شد. گروه های 3 و 4 به ترتیب دریافت کننده جیره های حاوی 5/0 و 1 درصد پودر کلم بروکلی بودند و گروه های 5 و 6 به ترتیب جیره های حاوی 05/0 و 1/0 درصد عصاره الکلی برگ توت سفید را دریافت کردند. متغیرهای عملکرد رشد و مورفولوژی پرزهای روده در سن 35 روزگی ارزیابی گردید. عملکرد رشد در تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه کنترل هرچند افزایش یافت ولی از نظر آماری تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتایج مورفولوژی روده نشان داد که در دئودنوم تمامی پارامترهای پرزها در تیمارهای آزمایشی بالاتر از کنترل بود (05/0>P). در ژژنوم ارتفاع پرزها در همه تیمارها غیر از برگ توت 05/0 % و سطح جذب گروه های ویتامین C، بروکلی 1% و برگ توت 1/0 % بیشتر از کنترل بود (05/0>P). در ایلئوم گروه ویتامین C در تمامی پارامترها و برگ توت 1/0 % عرض پرز و عمق کریپت بیشتری نسبت به کنترل داشتند (05/0>P). مطالعه حاضر نشان داد که افزودن پودر کلم بروکلی و عصاره الکلی برگ توت سفید به جیره جوجه های گوشتی با بهبود مورفولوژی پرزهای روده از نظر ارتفاع و سطح جذب، می تواند میزان جذب مواد غذایی را افزایش داده و به طور نسبی عملکرد رشد را بهبود بخشد.
کلید واژگان: جوجه گوشتی, عملکرد رشد, مورفولوژی روده, کلم بروکلی, برگ توتIn this study, the effects of broccoli and mulberry leaf on growth performance and intestinal villi morphology in broiler chickens were evaluated. A total of 216 one-day old broiler chickens were randomly divided into 6 groups with 3 replicates of 12 birds. Group 1 received basal diet with standard ration of broiler chickens. Group 2 was fed with a diet containing 500 mg/kg of vitamin C. Groups 3 and 4 received diets containing 0.5 % and 1 % of broccoli powder, and groups 5 and 6 received diets containing 0.05 % and 0.1 % of mulberry leaf ethanoic extract respectively. Variables related to growth performance and intestinal villi morphology were evaluated at age 35. Growth performance increased in experimental treatments in comparison to control, but did not show statistically significant difference. The results of intestinal morphology indicated that in the duodenum, all parameters were higher in experimental treatments than control (P<0.05). In the jejunum, villi height was higher in all treatments exception to mulberry leaf 0.05% and absorption surface of the groups vitamin C, broccoli 1% and mulberry leaf 0.1% was more than control (p<0.05). In the ileum, vitamin C in all parameters and mulberry leaf 0.1% had more villus width and lamina propria depth than control (P<0.05). The present study showed that the addition of broccoli powder and mulberry leaf ethanoic extract to broiler chickens diet improved the intestinal villi morphology in terms of height and absorption surface and could increase the food absorption, so relatively improve growth performance.
Keywords: Broiler Chickens, Growth performance, Intestinal morphology, Broccoli, Mulberry leaf -
در این مطالعه، تاثیر برگ توت سفید بر شاخص های خونی، سرمی و آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت تنش سرمایی بررسی شد. تعداد 108 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (راس 308) به طور تصادفی به 3 گروه 36 تایی با 3 تکرار تقسیم بندی گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: کنترل و دو سطح برگ توت سفید بود که به ترتیب با جیره پایه و سطوح 05/0 و 1/0 درصد عصاره الکلی برگ توت تغذیه شدند. متغیرهای مالون دی آلدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم، میزان هماتوکریت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت (H/L) و وزن بطن راست به مجموع دو بطن (RV/TV)، فاکتورهای بیوشیمیایی سرم و پاسخ ایمنی هومورال و سلولی ارزیابی شدند. نسبت RV/TV در گروه های برگ توت کمتر بود و این اختلاف در گروه برگ توت 1/0 درصد معنی داری بود (05/0>P). نسبت H/L در سطح 1/0 درصد برگ توت کاهش داشت (05/0>P). میزان هماتوکریت در تیمارهای برگ توت کاهش غیرمعنی دار داشت. میزان نیتریک اکساید سرم در گروه برگ توت 1/0 افزایش یافت. (05/0>P). میزان تری گلیسرید در سطح 05/0 و LDL-C در هر دو سطح 05/0 و 1/0 کاهش معنی دار و میزان HDL-C در سطح 05/0 افزایش داشت (05/0>P). میزان مالون دی آلدهید سرم در تیمارهای برگ توت کاهش (05/0>P) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم در سطح 05/0 برگ توت افزایش یافت (05/0>P). در میزان اسیداوریک، پروتئین تام و کلسترول سرم تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. ایمنی هومورال و سلولی افزایش غیرمعنی دار داشت. تلفات در تیمارهای برگ توت کاهش یافت ولی معنی دار نبود. مطالعه حاضر نشان داد که افزودن برگ توت سفید به جیره جوجه های گوشتی با بهبود شاخص های آنتی اکسیدانی و افزایش نیتریک اکساید، کاهش نسبت RV/TV، چربی خون و تلفات می تواند در پیشگیری از سندرم آسیت موثر باشد.
کلید واژگان: جوجه گوشتی, تنش سرمایی, سندرم آسیت, برگ توت سفیدIn this study, the effect of mulberry leaf ethanoic extract on blood, serum and antioxidant parameters of broiler chickens under cold stress was investigated. A total of 108 one-day old broiler chickens (Ross 308) were randomly divided into 3 groups and each group included of 36 chicks with 3 replicates. Experimental treatments were: control group and two levels of mulberry leaf ethanoic extract, which respectively were fed with basal diet and levels of 0.05% and 0.1% of mulberry leaf ethanoic extract. Malondialdehyde and total antioxidant capacity of serum, PCV, heterophile to lymphocyte (H/L) ratio, right ventricle to total ventricle (RV/TV) ratio, serum biochemical factors and humoral and cellular immune responses were evaluated. The results of this study showed that RV/TV ratio was lower in mulberry leaf ethanoic extract, and this difference was statistically significant in the group 0.1% of mulberry leaf ethanoic extract (P<0.05). The H/L ratio was reduced in the level 0.1% of mulberry leaf ethanoic extract (P<0.05). PCV levels decreased insignificantly in mulberry leaf treatments. Serum nitric oxide increased in 0.1% of mulberry leaf group (P<0.05). Triglyceride level decreased significantly in the group 0.05% and LDL-C level decreased significantly at both levels of 0.05 and 0.1% of mulberry leaf (P<0.05). HDL-C increased significantly at the level 0.05% of mulberry leaf (P<0.05). Serum malondialdehyde decreased significantly in mulberry leaf treatments and total antioxidant capacity of serum increased significantly at the level 0.05% of mulberry leaf (P<0.05). There was no statistically significant difference in uric acid, total protein and serum cholesterol level. Humoral and cellular immunity increased insignificantly. Mortality decreased in mulberry leaf treatments but it was not significant. In conclusion the present study showed that the addition of mulberry leaf ethanoic extract to broiler chickens diet improved the antioxidant parameters and increased nitric oxide, decreased RV/TV ratio, blood lipid levels and mortality, so can be effective in preventing ascetic syndrome.
Keywords: Broiler chicken, Cold stress, Ascites syndrome, Mulberry leaf -
این تحقیق جهت بررسی تاثیر استفاده از پودر برگ گیاه گزنه بر وزن نسبی برخی اندام ها، فراسنجه های سرمی و خونی و بیان ژن های نیتریک اکسید سنتتاز (NOS) و اندوتلین1 (ET1) در قلب و ریه جوجه های گوشتی پرورش یافته در ارتفاع بالا (2100 متر از سطح دریا) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی سطوح مختلف پودر برگ گیاه گزنه (صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد) در جیره جوجه های گوشتی بود. نتایج آزمایش نشان داد که افزودن پودر برگ گیاه گزنه به خوراک، موجب کاهش معنی دار وزن نسبی قلب و کبد و همچنین کاهش فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز در سرم جوجه های گوشتی شد (05/0P<). در مقابل، میزان پروتئین تام سرم، آلبومین و نیتریک اکسید سرم در تیمارهای حاوی گزنه افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0P<). سطوح 1 و 5/1 درصد گیاه گزنه موجب افزایش معنی دار بیان ژن نیتریک اکسید سنتتاز (NOS) در قلب و ریه و کاهش معنی دار بیان ژن اندوتلین1 (ET1) در این دو اندام گردید (05/0P<). به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن سطوح 1 و 5/1 درصد پودر برگ گیاه گزنه به خوراک جوجه های گوشتی پرورش یافته در ارتفاع بالا دارای اثرات مثبتی بر شاخص های فشار خون ریوی می باشد.
کلید واژگان: بیان ژن, جوجه گوشتی, فراسنجه های سرم, فشار خون ریوی, گیاه گزنهIntroductionModern strains of broiler chickens are susceptible to pulmonary hypertension syndrome (PHS) because of the mismatch between oxygen demanding muscles and oxygen-supplying organs (i.e. heart and lungs). Intensive genetic selection for rapid growth over the past several decades has reduced allometric growth of the heart and lungs in modern broiler chickens compared with their chronological counterparts. The susceptibility of broilers to PHS is exacerbated whenever they are raised at high altitudes where the availability of atmospheric oxygen is limited. Pulmonary arterioles in broilers respond to hypoxia by vasoconstriction and if the situation sustains, broiler develop pulmonary hypertension with subsequent right ventricular failure that finally leads to ascites. Research has addressed the impact of nutritional factors including energy, protein, electrolytes and feed restriction on the development of PHS. However, the effects of herbal medicine in the prevention and control of PHS in broiler chickens have not been adequately studied. Urtica dioica is a medicinal herb that belongs to the family of Urticacea and it grows in most parts of the world. Urtica dioica is used because of antioxidant and anti-inflammatory compounds for the treatment of cardiovascular, respiratory, cancerous and allergic diseases. One of the important effects of this plant is the reduction of blood pressure. The purpose of the present study was to examine the effects of different levels of this medicinal plant in preventing pulmonary PHS in broiler chickens.
Materials and MethodsThe experiment was conducted in the experimental facility of Shahrekord University, Shahrekord, Iran, which had an altitude of 2100 m above sea level. A total of 240 day-old broilers (Ross308) were randomized across16 floor pens (15 birds per pen). A control diet based on corn and soybean meal were formulated for the starting (1–3 weeks of age) and growing (4–6 weeks of age) stages according to NRC (1994) recommendations. Three additional diets were prepared by substituting 0.5%, 1%, and 1.5% Urtica dioica for wheat bran in the control diet. At 42 days of age, 8 birds per treatment were selected for blood collection and then killed by decapitation. Blood samples (3mL) were collected from the brachial vein. Serum samples were used for the determination of nitricoxide (NO), malondialdehyde (MDA), urea, albumin, alkalin phosphatas (ALP), alanine amino transaminase(ALT) and aspartat amino transaminase(AST). To measure the expression of the gene, the heart and lung samples were harvested and the right ventricles dissected and immediately frozen in liquid nitrogen and stored at -70°C for subsequent RNA analysis. The levels of nitric oxide synthase (NOS), Endothelin 1 (ET-1) and β-actin transcripts were determined by real-time reverse transcriptase (RT)-PCR. Results were compared by GLM using SAS (2007) software in a completely randomized design. Means were separated by Duncan's multiple range test.
Results and DiscussionThe results of the experiment showed that broiler chickens fed a diet containing 0.5 to 1.5% Urtica dioica leaves, the efficiency of heart and liver weight relative to the live weight of the chickens and right ventricular ratio to total ventricles showed a significant decrease compared to control group (P<0.05). Birds received Urtica dioica at 1 and 1.5% had significantly (P<0.05) higher circulatory concentrations of nitric oxide, protein and albumin though significantly (P<0.05) lower serum concentrations of malondialdehyde, alkaline phosphatase, alanine amino transaminase and aspartate amino transaminase when compared to the birds fed the control diet. The expression of endothelin 1 (ET-1) and nitric oxide synthase (NOS) genes in the heart and lung of broiler chickens has been affected by feeding Urtica dioica to broiler chickens. NOS gene has been highly over expressed in the heart and lung of broilers fed Urtica dioica from 1 to 1.5 % increase relative to the control. On the other hand, Urtica dioica significantly suppressed the expression of ET-1 in the heart and lung (P<0.05). The Urtica dioica contains polyphenolic compounds, including phthalides and flavonoids, which have antioxidant properties. This compound can prevent oxidative stress by scavenging of reactive oxygen species (ROS), activation of antioxidant enzymes, metal chelating activity. It also causes more nitric oxide secretion from vascular endothelial cells and opening of potassium channels. The Urtica dioica extract prevents the destruction and necrosis of the liver cells and maintains the consistency of the liver tissue and has a stabilizing effect on hepatocytes.
ConclusionIn conclusion, levels of 1 to 1.5% Urtica dioica in the diet can significantly prevent PHS in broiler chickens reared at high altitudes. Beneficial effects of this medicinal plant are attributed to vasorelaxant and antioxidant actions that mediated through polyphenolic compounds Therefore, Urtica dioica is a promising medicinal herb to prevent pulmonary hypertension in broiler chickens reared at high altitude.
Keywords: Chicken, Gene expression, Pulmonary hypertension, Serum biochemical parameters, Urtica dioica -
A total of 192 one-day old Ross-308 broiler chickens were divided to 4 treatment groups of 48 chicks. Treatment groups were Control (Basal diet), vit-c (Basal diet+500mg/kg vit-c), Nano-Selenium (Basal diet+0.3mg/kg Nano-Se), and organic Selenium (Basal diet+0.3mg/kg Organic-Se). Chicks were raised until 35th day and growth performance was evaluated during the growing period. At day 35, 12 birds were selected in each group, bled and sacrificed to assess the relative weight of carcass, liver and spleen and to calculate the duodenal morphology and serum lipogenesis factors.Results showed that FCR of Nano-Selenium group was numerically better among groups but without significant differences (P>0.05) and relative carcass weight were also numerically higher in both vit-c and Nano-Selenium groups than that of others. The highest percent of liver weight were recorded in control group and had significant difference with vit-c group which could decrease relative liver weight (P<0.05). Moreover, spleen weight was increased in both Nano and organic Se groups. About morphological parameters of intestine, liberkuhn gland depth and villi height and surface of duodenum were enhanced in Nano-Selenium more than others and had significant differences with control group in all of the parameters (P<0.05). The differences of serum lipogenesis factors’ were not statistically significant but organic selenium had lower triglyceride and cholesterol levels than others. Meanwhile, PCV was decreased in Nano-Selenium groups. It could be concluded that Nano-Selenium is a better choice for improving performance parameters in broiler chickens than organic selenium and vit-c due to better impact on intestinal villi surface area and liberkun glands
Keywords: Nano selenium, Organic selenium, Vitamin C, Broiler chicken, Intestinal villi, Lipogenesis -
در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخص های در پژوهش حاضر، اثر سطوح مختلف پودر برگ گیاه دارویی گزنه بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده کوچک و شاخص های مرتبط با آسیت در جوجه های گوشتی پرورش یافته در شهرکرد بررسی شد. تعداد 240 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار در یک دوره آزمایشی به مدت 42 روز مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (فاقد پودر برگ گزنه) همراه با سه سطح 5/0، 1 و 5/1 درصد پودر برگ گزنه بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که افزودن پودر برگ گزنه به جیره سبب بهبود افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی (05/0P<) شد. استفاده از پودر برگ گزنه در جیره موجب افزایش ارتفاع و عرض پرزها و افزایش سطح جذب آنها در قسمت های مختلف روده کوچک (دوازدهه، ژژنوم و ایلئوم) نسبت به گروه شاهد (05/0P<) گردید. همچنین تغذیه با پودر برگ گزنه در سطوح 1 و 5/1 درصد از هیپرتروفی بطن راست قلب جلوگیری نمود و افزایش بیان ژن های سوپراکسید دیسموتاز 1 و کاتالاز در بافت کبد جوجه های گوشتی را به همراه داشت. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان دادند که استفاده از 1 و 5/1 درصد پودر برگ گیاه دارویی گزنه می تواند در جلوگیری از سندرم فشار خون ریوی بالا در جوجه های گوشتی پرورش یافته در ارتفاعات سودمند باشد.کلید واژگان: آسیت, جوجه های گوشتی, رشد, گیاه گزنه, مورفولوژی رودهIn the current research, the effect of different levels of dietary Urtica dioica leaf powder was investigated on growth performance, small intestine morphology and ascites indicators in broiler chickens reared in Shahrekord. A total of 240 one-day old male Ross 308 broiler chicks were used in a completely randomized design with 4 treatments and 4 replicates of 15 birds in each pen in an experimental period for 42 days. The experimental treatments included control group (without Urtica dioica leaf powder) and three levels of Urtica dioica leaf powder (0, 0.5, 1, and 1.5%). The results of this experiment showed that the dietary inclusion of Urtica dioica leaf powder improvement in body weight gain and feed conversion ratio (PKeywords: Ascites, Broilers, Growth, Urtica dioica, Intestinal morphology
-
در این پژوهش، تاثیرسطوح مختلف پودر کرفس کوهی بر عملکرد رشد و وقوع آسیت در جوجه های گوشتی پرورش یافته در ارتفاع بالا مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، تعداد 240 قطعه جوجه نر گوشتی یکروزه (سویه راس 308) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار به مدت 42 روز مورد استفاده قرار گرفت. یک جیره پایه به عنوان شاهد و سطوح 25 /0 ، 5 /0 و 75 /0 درصد پودر کرفس کوهی در جیره پایه تیمارهای آزمایشی را تشکیل داد. خصوصیات رشد و فراسنجه های بیوشیمیایی خون همچنین سطوح آنزیم های آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینو ترانسفراز و اسپارتات آمینو ترانسفراز، ایمنی و تلفات اندازه گیری گردید. نتایج آزمایش نشان داد که پودر کرفس کوهی بر عملکرد رشد تاثیر معنی داری(05 /0˂P) داشت. همچنین سطوح 5 /0 و 75 /0 درصد کرفس موجب کاهش فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینو ترانسفراز و اسپارتات آمینو ترانسفراز گردید. مصرف کرفس باعث کاهش غلظت مالون دی آلدهاید سرم، وزن کبد، غلظت هموگلوبین و مقدار هماتوکریت نسبت به گروه شاهد گردید.در مقابل، میزان پروتئین تام سرم، وزن طحال و بورس در نتیجه مصرف کرفس کوهی افزایش معنی داری (05 /0˂P) نسبت به گروه شاهد نشان داد. تغذیه با پودر کرفس کوهی در سطوح 5 /0 و 75 /0 درصد از هایپرتروفی بطن راست جلوگیری و باعث کاهش وقوع آسیت در جوجه های گوشتی گردید.کلید واژگان: کرفس کوهی, جوجه های گوشتی, _ آسیت, فراسنجه های بیوشیمیایی خون, عملکردThe influence of three dietary doses of finely ground powder of mountain celery (Kelussia odoratissima Mozzaf) (0.25, 0.5, and 0,75%) were evaluated on growth, serological variables and ascites prevalence in broiler chickens. A group run without mountain celery and served as a control. Each experimental diet was fed to four groups of day-old broiler chicks (15 chicks per group) on litter flooring. The experiment lasted for 42 days. The results indicated a significant impact of mountain celery on growth (PKeywords: Serum biochemical parameters, Ascites syndrome, Kelussia odoratisma, Broiler chickens
-
پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های غیربیماریزا و بی ضرری هستند که در روده انسان و حیوانات وجود دارند. این میکروارگانیسم ها نه تنها ایجاد بیماری نمی کنند، بلکه اثرات بسیار مطلوبی بر عملکرد و سلامت دام و طیور دارند. Lactococcus lactis گونه ای از این باکتری ها است که به عنوان کاندیدی برای تولید پروتئین های مفید بیولوژیکی انتخاب شده است. آنزیم لیکیناز، نوعی بتاگلوکاناز است که بتا (1-3) (1-4)گلوکان ها (لیکینان ها) را هیدرولیز می کند. لیکینان ها ترکیبات پلی ساکاریدی در دیواره سلول های گیاهان عالی خانواده پواسه هستند که ظاهرا منحصر به دیواره سلولی اندوسپرم گرامینه ها همچون جو، چاودار، سورگوم، برنج و گندم می باشند. هدف از این مطالعه بیان ژن لیکیناز در باکتری پروبیوتیک لاکتوکوکوس لاکتیس و تولید ترشحی این آنزیم به منظور دستیابی به مکمل غذایی برای طیور است که توانایی تجزیه بتاگلوکان جو را برای دستگاه گوارش طیور ایجاد کند. این امر امکان جایگزینی جو بجای ذرت در جیره غذایی طیور را فراهم می سازد. برای دستیابی به این منظور ژن licBM2 کد کننده ی آنزیم بتا (1-3) (1-4) گلوکاناز به همراه سیگنال پپتید ترشحی و هضم آنزیمی در پلاسمید pNZ8149 کلون گردید. انتقال پلاسمید نوترکیب به باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس با روش الکتروپوریشن صورت گرفته و غربالگری کلنی های ترانسفرم شده توسط توانایی رشد باکتری بر محیط انتخابی لاکتوز انجام شد. القای بیان ژن بوسیله ی القاگر نیسین صورت گرفت و بررسی میزان بیان ژن با اندازه گیری فعالیت آنزیمی پروتئین نوترکیب مطالعه شد. با افزایش زمان القاء بیان ژن و میزان آنزیم تولید شده و فعالیت حاصل از آن افزایش می یابد. دستاورد این مطالعه کلون سازی و بیان موفق ژن licBM2 در باکتری گرم مثبت لاکتوکوکوس لاکتیس و تولید پروبیوتیک با پروتئین نوترکیب می باشد.کلید واژگان: بتاگلوکاناز, پروبیوتیک, تغذیه طیور, لاکتوکوکوس لاکتیسProbiotics are bacteria with beneficial effects to humans and animals. Gram-positive Lactococcus lactis can be genetically engineered to efficiently produce a large variety of proteins. Glucanase enzymes, are capable to hydrolyze β-glucans (a non-starch polysaccharide). β(1,3)-(1,4) glucan (Lechinan) is a characteristic hemicellulose in primary cell walls of grasses such as barley, rye, sorghum, rice and wheat. The purpose of this study is to express the lechinase enzyme in Lactococcus lactis to achieve a feed supplement for hydrolyzation of barley β-glucan to replace corn by barley in poultry diets. licBM2 gene encoding lechinas enzyme with a secretion signal peptide was cloned in pNZ8149 plasmid. Then recombinant plasmids were transferred to Lactococcus lactis using electroporation method and the transformed colonies were selected via their ability to grow on lactose containing medium. The expression of transgene was induced using of Nisin in the medium. Our results showed that by increasing of the induction time, the expression of lechinase gene and consequently the production of enzyme in the medium were increased.Keywords: Lactococcus lactis, probiotic, β, glucanase, Poultry Nutrition
-
برای بررسی اثر گندم و سبوس گندم با و بدون آنزیم بر ویژگی های عملکردی و هضمی جوجه های گوشتی، آزمایشی با قالب طرح کاملا تصادفی دارای پنج تیمار و پنج تکرار با استفاده از 625 قطعه جوجه یک روزه سویه راس-308 در دو دوره یک تا 21 روزگی و 22 تا 42 روزگی اجرا شد. تیمارها شامل شاهد، گندم، گندم+آنزیم، سبوس گندم و سبوس گندم+آنزیم بودند. صفات مورد بررسی شامل عملکرد، خصوصیات لاشه، جمعیت میکروبی روده باریک، اسیدیته و گران روی محتویات ایلئوم بودند. نتایج نشان داد که اثر تیمارها بر صفات مورد مطالعه در دوره آغازین، پایانی و در کل دوره معنی دار بود (01/0p<). در کل دوره، کمترین عملکرد رشد و بیشترین ضریب تبدیل مربوط به تیمارهای فاقد آنزیم بود. مکمل سازی تیمارهای گندم و سبوس گندم با آنزیم باعث بهبود صفات عملکرد و نزدیک شدن میانگین های مربوطه به میانگین های تیمار شاهد شد. میزان این بهبود نسبت به تیمارهای فاقد آنزیم یا تیمار شاهد معنی دار بود (01/0p<). تاثیر تیمارها بر صفات لاشه نیز معنی دار شد (01/0p<). بیشترین عملکردهای لاشه مربوط به شاهد بود ولی مکمل سازی جیره های گندم و سبوس با آنزیم باعث بهبود معنی دار صفات لاشه در این تیمارها شد (01/0p<). تیمارهای مختلف بر جمعیت میکروبی روده اثر معنی دار نشان دادند (01/0p<). بیشترین جمعیت میکروبی نامطلوب در تیمارهای فاقد آنزیم و بیشترین جمعیت میکروبی مطلوب در تیمارهای مکمل شده با آنزیم مشاهده شد. میزان اسیدیته و گران روی محتویات ایلئوم در تیمارهای فاقد آنزیم نسبت به شاهد به ترتیب کمتر و بیشتر بود (01/0p<). در کل با توجه به نتایج این تحقیق امکان جایگزینی گندم و سبوس گندم به جای ذرت در جیره جوجه گوشتی امکان پذیر بوده و مکمل سازی آنها با آنزیم باعث بهبود معنی دار صفات تولیدی، قابل مقایسه با تیمار شاهد شد.کلید واژگان: آنزیم, جوجه گوشتی, جمعیت میکروبی, سبوس گندم, رشد, گندمAn experiment was conducted to evaluate the effects of wheat and wheat bran diets with and without enzymes on growth performance and digestive characteristics of broilers. A total number of 625 one day old Ross-308 broiler chickens were allocated randomly to 5 treatments with 5 replicates, using a CRD statistical design. Treatments were control, wheat, wheat enzyme and wheat bran and wheat bran enzyme. Traits were growth performance, carcass characteristics, ileal microbial counting and measurement of gut acidity and viscosity. According to the results, effect of different treatments on all experimental traits at starter and finisher periods were significant (PKeywords: Broilers, Carcass Characteristics, Growth Performance, Microbial Population, Wheat, Wheat Bran
-
در پژوهش حاضر با توجه به نقش آرژنین در پیش گیری از وقوع آسیت و امکان جای گزینی این اسید آمینه با گوانیدینواستیک اسید، تاثیر افزودن سطوح مختلف گوانیدینواستیک اسید (5/0 و 1 گرم در کیلوگرم) در جیره های کم پروتئین بر عملکرد رشد و وقوع آسیت در جوجه های گوشتی بررسی شد. برای این منظور از 208 قطعه جوجه خروس گوشتی (راس 308 ) در 4 تیمار و 4 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. جوجه ها تا سن 42 روزگی روی بستر پرورش داه شدند. تیمارها شامل یک جیره با سطح پروتئین نرمال مطابق با احتیاجات NRC و یک جیره کم پروتئین با 30 گرم در کیلوگرم پروتئین خام کمتر نسبت به جیره با پروتئین نرمال بود. دو جیره کم پروتئین مشابه دیگر نیز تهیه شد که با سطوح 5/0 و 1 گرم در کیلوگرم گوانیدینواستیک اسید مکمل شدند. نتایج نشان داد که سطوح پروتئین و مکمل گوانیدینواستیک اسید تاثیر معنی داری بر عملکرد رشد، بازدهی سینه و ران نداشت. وزن نسبی کبد و قلب به طور معنی داری در گروه کم پروتئین بالاتر بود. افزودن گوانیدینواستیک اسید در جیره های کم پروتئین سبب کاهش معنی دار وزن نسبی کبد، قلب و نسبت بطن راست به مجموع بطن ها شد به طوری که این تیمارها با گروه پروتئین نرمال اختلاف معنی داری نداشتند. تغذیه جیره های کم پروتئین سبب کاهش معنی دار غلظت سرمی نیتریک اکساید، اسید اوریک و نسبت هتروفیل به لنفوسیت شد. افزودن گوانیدینواستیک اسید به جیره های کم پروتئین بازگشت سطوح این فراسنجه ها به سطوح مشابه آن در گروه پروتئین نرمال را موجب گردید. به طور کلی، نتایج آزمایش تاثیر مثبت گوانیدینواستیک اسید در پیش گیری از هایپرتروفی بطن راست و وقوع سندرم فشار خون ریوی در جوجه های گوشتی را تایید نمود.کلید واژگان: آسیت, سطح پروتئین, جوجه گوشتی, گوانیدواستیک اسید و رشدConsidering the role of arginine in the prevention of ascites and the possibility of replacing this amino acid with Guanidinoacetic acid (GAA), in present study, the effects of different levels of GAA (0.5 and 1 g/kg diet) supplementation in low-protein diets on growth performance and ascites incidence in broiler chickens were investigated. Therefore, a total of 208 male broilers (Ross 308) were used in completely randomize design with four treatment with four replicate in each treatment. The chicks were reared on the floor up to 42 day. Treatments consisted of a normal-protein diet (NPD) according to the National Research Council (1994) and a reduced-protein diet (RPD) with reduced 30 g/kg of crude protein relative to the NPD. Two reduced-protein diets with similar RPD that supplementing with 0.5 and 1 g/kg GAA were also prepared. Results show that levels of protein and GAA supplementation had no significant effect on growth performance and breast and thigh percentage. The relative weight of liver, heart, and right ventricular weight ratio (RV: TV) significantly (PKeywords: Ascites, Broiler, Guanidinoacetic acid, Growth, Protein level
-
به منظور بررسی تاثیر کربوهیدرات غیرنشاسته ای جیره های مختلف مکمل شده با آنزیم یا بدون آن بر عملکرد و ویژگی های فیزیولوژیک جوجه گوشتی آزمایشی در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار در پنج تکرار (شمار 25 قطعه در هر تکرار) با شمار 625 قطعه جوجه یک روزه مخلوط راس 308 در دو مقطع 1 تا 21 روزگی و 22 تا 42 روزگی اجرا شد. تیمارها به ترتیب شامل شاهد، گندم، گندم با آنزیم، جو و جو با آنزیم بودند. بر پایه نتایج به دست آمده مشخص شد تاثیر جیره های مختلف بر صفت خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک جوجه ها در کل دوره پرورش معنی دار و جیره های مکمل شده با آنزیم، میانگین های بهتری نسبت به جیره های بدون آنزیم داشتند (01/0 p<). تغییر اندازه پرزهای روده در هر سه قسمت روده وجود داشت و جیره های گندم و جو بدون آنزیم باعث کاهش ارتفاع پرز، افزایش ضخامت و عمق کریپت شدند (01/0 p<). همچنین آن ها باعث افزایش فعالیت آنزیمی لوزالمعده و غلظت آنزیمی سرم شدند (01/0 p<)، اما مکمل سازی جیره ها با آنزیم باعث جبران این آسیب ها شد (01/0 p<). تغییر بیان ژن های انتقال دهنده مواد مغذی و تولید موسین برای جیره های آزمایشی در روده باریک معنی دار بود (01/0 p<). گندم و جو بدون آنزیم بیشترین بیان ژن انتقال مواد مغذی و تولید موسین را داشتند اما مکمل سازی با آنزیم باعث کاهش این مقادیر شد (01/0 p<). در کل استفاده از جیره های با کربوهیدرات غیرنشاسته ای مختلف بدون آنزیم باعث آسیب به عملکرد و صفات فیزیولوژیک جوجه ها شد، ولی مکمل سازی با آنزیم اثرگذاری منفی ایجادشده را خنثی کرد.کلید واژگان: بیان ژن, جوجه گوشتی, ریخت شناسی روده, فعالیت آنزیمی, کربوهیدرات غیرنشاسته ایThis experiment was conducted to evaluate the effect of different dietary enzyme supplemented non-starch polysaccharides on growth and physiological traits of broilers. 625 one day old Ross-308 broiler chickens were allocated randomly to 5 treatments with 5 replicates using a CRD statistical design through 1 to 21 and 22 to 42 days of rearing period. Treatments were included control, wheat, wheat enzyme, barley and barley enzyme. According to the results, effect of various diets with different source of NSP on growth traits was significant and wheat or barley diets supplemented with enzymes had higher means than those without enzymes (pKeywords: broilers, enzyme activity, gene expression, non, starch carbohydrate, villus morphology
-
امروزه با توجه به باقیمانده آنتی بیوتیکها در تولیدات گوشتی و افزایش مقاومت باکتریایی محدودیت هایی در استفاده از آن ها وجود دارد. به همین دلیل پروبیوتیک ها با منشا باکتریایی یا قارچی و ترکیبات فیتوژنیک به عنوان جایگزین های محرک رشد آنتی بیوتیکی استفاده می شوند. این مطالعه به منظور تاثیر افزودن سینبیوتیک بیومین ایمبو و ترکیب فیتوژنیک بیومین پی ای پی بر میزان نیتریک اکساید و پراکسیداسیون لیپیدی سرم و همچنین تاثیر در عملکرد رشد در بلدرچین ژاپنی انجام گردید. بیومین ایمبو شامل انتروکوکوس فاسیوم (یک پروبیوتیک)، فروکتو- الیگوساکارید (یک پریبیوتیک) و ذرات تحریک کننده ی سیستم ایمنی است. بیومین پی ای پی شامل ترکیبات فیتوژنیک (کارواکرول، آنتول، لیمونن) است، بخش پربیوتیکی از ترکیبات فروکتوالیگوساکارید است. در این آزمایش 180 جوجه بلدرچین ژاپنی به 3 گروه در 4 تکرار تقسیم شدند. گروه های 2 و 3 و تکرارهای آنها به ترتیب kg gr/1 بیومین ایمبو و kg gr/1 بیومین پی ای پی در جیره غذایی دریافت کردند. اندازه گیری میانگین وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی انجام می شد. به جیره گروه 1 و تکرارهای آنها به عنوان گروه کنترل بیومین اضافه نشد. نمونه گیری خون جهت اندازه گیری میزان پراکسیداسیون لیپیدی و نیتریک اکساید در روز 35 و انتهای دوره پرورش انجام شد. اندازه گیری میزان پراکسیداسیون لیپیدی سرم با استفاده از روش تی بارس و اندازه گیری میزان نیتریک اکساید سرم با استفاده از روش گریس انجام شد. نتایج حاکی از تاثیر بیومین ایمبو بر بهبود ضریب تبدیل غذایی و تاثیر بیومین ایمبو و بیومین پی ای پی بر کاهش استرس اکسیداتیو است.کلید واژگان: عملکرد رشد, نیتریک اکساید, بیومین ایمبو, بلدرچین ژاپنی, _ پراکسیداسیون لیپیدی, بیومین پی ای پیToday, due to residual antibiotics in meat production and increased bacterial resistance, there are restrictions on its use. That's why probiotics are bacterial or fungal origin Phytogenic compounds as alternatives to antibiotic growth promoters used. This study evaluates the effect of adding synbiotic Biomin IMBO and phytogenic Biomin P.E.P composition on serum lipid peroxidation and nitric oxide impact on growth performance of Japanese quails were performed. Bomin IMBO including Enterococcus fasium (a probiotic), fructo- Oligosaccharides (a prebiotics) and particles stimulate the immune system. Biomin P.E.P includes phytogenic compounds (carvacrol, anethole, limonene), which is part of prebiotic compounds fructooligisaccharides. In this experiment, 180 Japanese quail chicks were divided into 3 groups of 4 replicates. Groups 2 and 3, respectively 1gr/kg Biomin IMBO and 1gr/kg Biomin P.E.P dietary received. The mean weight, feed intake and feed conversion was done on a weekly basis.. Blood samples to measure plasma levels of nitric oxide and lipid peroxidation were measured on day 35 and the end of the growing period. Measurement of serum lipid peroxidation using T-BARS and measurement of serum levels of nitric oxide were measured using the Griess method. The results show the effectiveness of the improved feed conversion Biomin IMBO and Biomin IMBO and Biomin P.E.P impact on reducing oxidative stress.Keywords: Biomin P.E.P, growth performance, Japanese quail, Biomin IMBO, Lipid peroxidation, NO
-
آزمایشی برای بررسی اثر جیره جو مکمل شده با آنزیم در مقایسه با ذرت بر صفات تولیدی و مشخصات فیزیولوژیک جوجه های گوشتی با استفاده از 375 قطعه جوجه یک روزه مخلوط سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار و 5 تکرار به مدت 42 روز اجرا گردید. صفات مورد بررسی شامل عملکرد رشد در دوره پرورش و اندازه گیری صفات لاشه ، فعالیت آنزیمی لوزالمعده و خصوصیات فیزیکی- شیمیایی محتویات گوارشی ایلئوم در سن 42 روزگی بودند. تیمارها شامل شاهد، جو و جو با آنزیم بودند. نتایج نشان داد تاثیر جیره جو با و بدون آنزیم بر عملکرد رشد در دوره های آغازین، رشد و کل دوره پرورش و بر خصوصیات لاشه، فعالیت آنزیمی لوزالمعده و مشخصه های فیزیکی- شیمیایی محتویات ایلئومی جوجه ها در سن 42 روزگی معنی دار بود (01/0Pکلید واژگان: آنزیم, جو, جوجه گوشتی, فعالیت آنزیمیIntroduction Corn has been recently used for producing ethanol fuel in the major corn-producing countries such as the US and Brazil. Recent diversion of corn for biofuel production along with the increased world's demand for this feedstuff has resulted in unprecedented rise in feed cost for poultry worldwide. Alternative grains such as wheat and barley can be successfully replaced for corn in poultry diets. These cereal grains can locally grow in many parts of the world as they have remarkably lower water requirement than corn. Wheat and barley are generally used as major sources of energy in poultry diets. Though the major components of these grains are starch and proteins, they have considerable content of non-starch polysaccharides (NSPs), derived from the cell walls (Olukosi et al. 2007; Mirzaie et al. 2012). NSPs are generally considered as anti-nutritional factors (Jamroz et al. 2002). The content and structure of NSP polymers vary between different grains, which consequently affect their nutritive value (Olukosi et al. 2007).Wheat and barley are generally used as major sources of energy in poultry diets. The major components of these grains are starch and proteins, they have considerable content of non-starch polysaccharides (NSPs), derived from the cell walls. NSPs are generally considered as anti-nutritional factors. The content and structure of NSP polymers vary between different grains, which consequently affect their nutritive value. The major part of NSPs in barley comprises polymers of (1→3) (1→4)-β- glucans which could impede growth factors and consequently carcass quality through lowering the rate and amount of available nutrients in the mucosal surface of the intestinal.
Materials and Methods This experiment was conducted to evaluate the effect of corn and barley based diets supplemented with multi-enzyme on growth, carcass, pancreas enzyme activity and physiological characteristics of broilers. A total number of 375 one day old Ross-308 broiler chickens were allocated randomly to 3 treatments with 5 replicates using a CRD statistical design. Treatments were included control, barley and barley enzyme. The experimental diets were formulated to have similar contents of crude protein, metabolizable energy, total non-starch polysaccharides (NSP).
Results and Discussion According to the results, effect of barley with or without enzyme on growth performance at starter, grower and the entire period and also on carcass characteristics, pancreas enzyme activity and measures of ileal acidity and viscosity at the age of 42 were significant (PKeywords: Broiler, Barley, Enzyme Activity, Performance -
مطالعه حاضر با 4 تیمار به شرح زیر طراحی گردید: 1) جیره حاوی 5% روغن سویا، 2) جیره حاوی 5% روغن سویا + ویتامین E، 3) جیره حاوی 5% روغن کتان و4) جیره حاوی 5% روغن کتان + ویتامین E. روغن های کتان و سویا به عنوان منابع اسید های چرب غیر-اشباع امگا-3 و امگا-6 استفاده شد. در مجموع تعداد 192 جوجه یک روزه گوشتی راس 308 به صورت تصادفی بین 16 پن (12 پرنده برای هر پن) تقسیم شدند. تیمار های غذایی از سن 1 تا 42 روزگی تغذیه شدند و عملکرد رشد در طول دوره آزمایش ثبت گردید. در پایان آزمایش، خونگیری انجام و مشخصات لاشه و مورفولوژی روده ثبت شد. تاثیر تیمار بر عملکرد رشد، مصرف خوراک، اضافه وزن، ضریب تبدیل خوراک و ویژگی های لاشه معنی دار نبود. سطح سرمی کلسترول و تری گلیسرید، وزن کبد و درصد چربی شکمی در پرندگان تغذیه شده با روغن کتان پایین تر بود (0 /05>P) . بین تیمار ها از نظر ارتفاع پرزها، سطح جذب آنها و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دئودنوم اختلاف معنی داری وجود داشت. به طوری که تیمارهای دریافت کننده روغن کتان با ویتامین E و روغن سویا بدون ویتامین E به ترتیب، بیشترین و کم ترین میزان را داشتند(0 /05>P) . می توان نتیجه گرفت که اسیدهای چرب امگا-3 در مقایسه با امگا-6، اثرات کاهش دهنده چربی بیشتری در جوجه های گوشتی دارند و با تغییرات مورفولوژیکی در روده بازده جذب روده ای را بهبود می بخشند.کلید واژگان: سویا, کتان, مرغ, دئودنوم, لیپوژنزThe present study was conducted with 4 dietary treatments including: 1) diet containing 5% soybean oil, 2) diet containing 5% soybean oil with vitamin E, 3) diet containing 5% flax oil and 4) diet containing 5% flax oil with vitamin E were used. Flax oil and Soybean oil were used as n-3 and n-6 polyunsaturated fatty acids (PUFA) sources, respectively. A total of 192 day-old broilers (Ross 308) were randomized across 16 floor pens (12 birds per litter pen). The dietary treatments were applied from 1 to 42 d of age in which growth performance was measured. At the end of trial, blood sampling was done and carcass characteristics and gut morphology were recorded. There were no significant difference between treatments in terms of growth performance, total feed intake, weight gain, FCR and carcass characteristics. Birds fed flax oil had lower serum triacylglyceride, cholesterol and they had significantly lower liver and abdominal fat pad weights (P
-
تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی یک روزه نر (راس 308) به طور تصادفی به پنج جیره آزمایشی دارای سطوح صفر (شاهد)، 25 /0درصد پودر سیر، 25 /0 درصد سیر تازه، 5 /0درصد پودر سیر و 5 /0درصد سیر تازه اختصاص یافتند. مصرف خوراک، اضافه وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت دوره ای اندازه گیری شد. برای بررسی غلظت نیتریک اکساید (NO) و مالون دی آلدهید (MDA) در سرم، در روز 42 خون گیری از پرندگان انجام شد. برای اندازه گیری وزن اندام های داخلی، بازدهی لاشه، چربی حفره بطنی و نسبت وزن بطن راست به وزن کل بطن ها در روز 42، از هر تکرار 2 جوجه کشتار شد. افزودن سیر تازه و پودر سیر به جیره در سطوح مورد استفاده در این آزمایش، اثری بر مصرف خوراک، افزایش وزن، ضریب تبدیل، وزن قسمت های مختلف لاشه و بازدهی لاشه نداشت (05 /0P). غلظت MDA سرم در گروه هایی که جیره پایه دارای سطوح 25 /0 درصد و 5 /0 درصد سیر تازه دریافت کردنده بودند، در مقایسه با گروه شاهد، افزایش یافت (05 /0>P). غظت NO در گروهی که جیره پایه دارای 25 /0 درصد پودر سیر مصرف کرده بودند در مقایسه با گروه شاهد افزایش پیدا کرد (05 /0>P). براساس این نتایج، استفاده از پودر سیر در سطوح پایین (25 /0 درصد) به دلیل اثر بر افزایش غلظت NO، توصیه می شود.
کلید واژگان: پودر سیر, عملکرد, _ فشار خون ریوی, جوجه های گوشتی, سیره تازهTwo hundred and forty male day-old broiler chicks (Ross 308) were randomly assigned to five dietary treatments including: a corn-soybean meal basal diet (control); basal diet + 0.25% garlic powder; basal diet + 0.25% fresh ground garlic; basal diet + 0.5% garlic powder; basal diet + 0.5% fresh ground garlic. Feed intake (FI), body weight gains (BWG), and feed conversion ratios (FCR) were recorded periodically. On day 42, two chickens form each replicate were randomly selected, and after blood sample collection via brachial vein, euthanized and visceral organs, abdominal fat pad, heart, right ventricle, and total ventricles were weighed. Blood samples were used for measurement of nitric oxide (NO) and malondialdehyde (MDA) concentrations. Inclusion of garlic powder or fresh ground garlic into diet at the levels used in this experiment had no significant effect on FI, BWG, FCR, and carcass yield (p>0.05). However, Inclusion of 0.5% garlic powder into diet caused a significant increase in relative weight of bursa of Fabricius (p<0.05). Both levels of dietary fresh ground garlic (0.25% and 0.5%) caused a significant increase in serum MDA concentrations compared to control group (p<0.05). Dietary garlic powder at 0.25% inclusion rate caused a significant increase in serum NO concentration compared to control group (p<0.05). Overall, it is concluded that dietary garlic powder at the level of 0.25% would be advisable due to its desirable effects on NO concentrations.Keywords: Fresh ground garlic, Garlic powder, Pulmonary hypertension., Performance, Broiler chickens -
این آزمایش با 3 تیمار در 5 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 375 قطعه جوجه یک روزه مخلوط از سویه راس 308 در دو دوره زمانی 1 تا 21 روزگی و 22 تا 42 روزگی اجرا گردید. گروه های آزمایشی شامل شاهد، جو و جو مکمل شده با مخلوط آنزیم های فیتاز و مولتی گلایکاناز و صفات مورد بررسی شامل عملکرد، جمعیت میکروبی روده کوچک و اندازه گیری مشخصات ظاهری پرزهای ناحیه ژژنوم بودند. نتایج نشان داد در کل دوره بیشترین و کمترین میزان خوراک مصرفی روزانه مربوط به گروه های آزمایشی جو با آنزیم و شاهد تعلق داشت (01/0P<). بیشترین و کمترین میزان رشد روزانه نیز به گروه های آزمایشی شاهد و جو بود (01/0P<). کمترین و بیشترین مقدار ضریب تبدیل غذایی مربوط به گروه های آزمایشی شاهد و جو بود (01/0P<). در بین گروه های آزمایشی جو بیشترین جمعیت باکتری های گرم منفی، کلی فرم و کلستریدیوم و در مقابل کمترین جمعیت باکتری های اسید لاکتیک و بیفیدوباکتر را داشت (01/0P<). همچنین گروه آزمایشی جو در بین گروه ها از کمترین ابعاد پرز و بیشترین عمق کریپت برخوردار بود (01/0P<). مکمل سازی جو با آنزیم باعث افزایش جمعیت باکتری های مطلوب و بهبود ابعاد پرزهای روده شد. در کل، نتایج این آزمایش نشان داد که با مصرف پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای جو به جیره ها کاهش عملکرد، افزایش جمعیت میکروبی نامطلوب و صدمه به پرزهای روده کوچک مشاهده شد، اما مکمل سازی جیره های دارای جو با آنزیم باعث برطرف شدن مشکلات فوق شد.
An experiment was conducted to evaluate the effect of non-starch polysaccharides of barley supplemented with multi-enzyme on growth performance and physiological characteristics of broilers. A total number of 375 one day old Ross-308 broiler chickens were allocated randomly to 3 treatments with 5 replicates at 2 rearing period (including 1 to 21 and 22 to 42 days of age) using a CRD statistical design. Treatments including control، barley and barley+ enzyme. Traits were included growth performance، gut microbial numeration and jejunal villus morphometric characteristics. According to the results، maximum and minimum feed intake at the whole rearing period was observed in barley+ enzyme and control group. Unlikely about average daily gain، the maximum value was belonged to control and minimum was belonged to barley treatments. The barley and control group had maximum and minimum feed conversion ratio respectively. Barley treatment had the highest number of gram negative، coliform and clostridium bacteria، but in conversely had the minimum number of lactic acid and bifido-bacteria among treatments. Also measures of villus including height and width and crypt depth significantly affected by feeding of barley diet. So the minimum villus height and width، conversely maximum crypt depth belonged to barley diet. Supplementation of barley diet eliminated these problems. In conclusion، inclusion of barley to experimental diet due to high level of the non-starch polysaccharides had negative effect on growth performance، gut microbial population and intestinal villus morphology، but enzyme supplementation of barley diet with multi-glycanase and phytas eliminated such negative effects. -
An experiment was conducted to evaluate the effect of different dietary source of Non-starch polysaccharides supplemented with enzymes on growth, carcass and physiological characteristics of broilers. A total number of 625 unsexed broiler chicken (Ross 308) were randomly assigned to 5 treatments, 5 replicates and 25 birds per each unit, using a CRD statistical design. Treatments were included control, wheat (W), wheat+ enzyme (WE), barley (B), and barley+ enzyme (BE). Total feed intake and body weight gain were significantly increased, but feed conversion ratio decreased by diets supplemented with enzymes rather diets without enzymes (P<0.05). The inclusion of W and B in diets led to significantly decreased in carcass yield and the percentage of breast, leg, fat pad, and liver compare to the control (P<0.05). The percentage of pancreas was higher in W and B diets than control or enzyme supplemented diets (P<0.05). Serum levels of glucose (GLU), triglyceride (TG), and cholesterol (CHO) significantly decreased in diet contained W and B (P<0.05). Digesta viscosity significantly increased, but pH decreased after feeding the chickens by W and B diets rather control (P<0.05). The results of present study have shown that supplementation of W and B with multi-enzymes completely restored the situation and neutralized the negative effects of W and B on growth and carcass traits, blood parameters and gut physicochemical properties of broiler chickens.Keywords: chicken, carcass, growth, NSP, physicochemical
-
An experiment was conducted to evaluate the effect of different dietary source of Non-starch polysaccharides with or without enzymes on growth performance, ileal microbial population, and serum enzyme activity of broiler chickens. A total number of 625 unsexed broiler chicken (Ross-308) were randomly assigned to 5 treatments with 5 replicates and 25 birds per each unit, using a CRD statistical design. Treatments were included control, wheat (W), wheat enzyme (WE), barley (B), and barley enzyme (BE). Feed intake and body weight gain were significantly increased, as well as feed conversion ratio decreased by diets supplemented with enzymes rather diets without enzymes (PKeywords: broiler, enzyme activity, growth, micro biota, NSP
-
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر کرفس کوهی بر دامنه امواج الکتروکاردیوگرام در اشتقاق اندامی دوم، پر رشدی بطن راست و وقوع تلفات ناشی از سندرم فشار خون ریوی در مرغ های گوشتی انجام گرفت. آزمایش به مدت شش هفته با استفاده از 208 قطعه جوجه ی خروس سویه ی Ross 308 در یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار غذایی (جیره فاقد کرفس کوهی) به عنوان شاهد و سطوح 5 /2، 5 و 5 /7 گرم در کیلوگرم پودر کرفس انجام شد. فراسنجه های فیزیولوژیکی، الکتروکاردیوگرافی، پر رشدی قلب و مرگ و میر ناشی از فشار خون ریوی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد استفاده از پودرکرفس به طور معنی داری امواج T الکتروکاردیوگرام را افزایش و امواج S را کاهش داد (05 /0 > P). با افزایش سطح پودر کرفس در خوراک، غلظت پلاسمایی نیتریک اکساید افزایش یافت (05 /0 >P). سطوح 5 و 5 /7 گرم در کیلوگرم پودر کرفس تاثیر معنی داری در جلوگیری از پر رشدی بطن راست و مرگ و میر ناشی از فشار خون ریوی در طول دوره آزمایش داشت (05 /0 > P). این بررسی نشان داد استفاده از پودر کرفس کوهی در جیره می تواند با تاثیر مثبت بر فراسنجه های فیزیولوژیکی و بهبود عملکرد قلب، باعث کاهش سندروم فشار خون ریوی در مرغ های گوشتی شود.کلید واژگان: کرفس کوهی, سندرم فشار خون ریوی, الکتروکاردیوگرافی, جوجه های گوشتیThe present study was conducted to evaluate the beneficial effects of Kelussia odoratisma on the wave amplitudes of ECG in Lead II, right ventricular hypertrophy, and the occurrence of broiler pulmonary hypertension syndrome (PHS). A six-week trial was conducted with 208 five-day-old broiler chickens (Ross 308) in a completely randomized design. Dietary treatments included four levels of 0 (control), 2.5, 5, and 7.5 g/kg of Kelussia odoratisma. Variables tested were wave amplitudes of ECG in Lead II, right ventricular hypertrophy and mortality from PHS. Dietary inclusion of Kelussia odoratisma significantly (P<0.05) increased T wave amplitudes though decreased S wave amplitudes in Lead II of ECG. Feeding Kelussia odoratisma at 5 and 7.5 g/kg improved cardiopulmonary function as reflected in significant (P<0.05) declines in right ventricular hypertrophy index and mortality from PHS. The use of Kelussia odoratisma at 5 and 7.5 g/kg is beneficial in prevention of PHS in broiler chickens reared at high altitude.Keywords: Pulmonary hypertension syndrome., Kelussia odoratisma, Broiler chicken, Electerocardiography
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.