دکتر ابوالقاسم یعقوبی
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود.کلید واژگان: شفقت به خود, تنظیم شناختی هیجان, ترس از صمیمیت, اختلال نافرمانی مقابله ای, نوجوانانThe purpose of this study was to investigate the effect of self-compassion training on cognitive emotion regulation and fear of intimacy in adolescents with oppositional defiant disorder. The semi-experimental study employed a pre-test and post-test with the control group design. The statistical population of this study consisted of all male students diagnosed with oppositional defiant disorder studying in high school of Boin Zahra City in the academic year 2022-2023. The sample size of the study, based on previous experimental research, included 30 people who randomly placed in two experimental groups (15 people) and a control group (15 people). The experimental group received training in 8 sessions of 90 minutes once a week and the control group received no training. The instruments used in this study were clinical interviews based on Dsm-5 criteria, the cognitive Emoting Regulation Questionnaire (Garnefski & Kraaij, 2006), the Fear of Intimacy Questionnaire (Descutner & Thelen, 1991), and the Oppositional defiant disorder scale (Hommersen et al., 2006). Data analysis conducted using Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA). The results showed that self-compassion training leads to an increase in adaptive strategies of cognitive emotion regulation, a decrease in maladaptive strategies for cognitive emotion regulation, and a decrease in fear of intimacy in adolescents with oppositional defiant disorder (p<0/05). Therefore, self-compassion training can used to improve cognitive emotion regulation and reduce fear of intimacy in adolescents with oppositional defiant disorder.Keywords: Self-Compassion Training, Cognitive Emotion Regulation, Fear Of Intimacy, Oppositional Defiant Disorder, Adolescent
-
هدفاین پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه تلفیقی مبتنی بر تقویت کارکردهای روانشناختی و آموزش با رویکرد تیبا بر روان خوانی دانش آموزان نارساخوان انجام شد.روشطرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با مشکلات خواندن پایه دوم ابتدایی منطقه مهردشت استان اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموزان نارساخوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای و در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برنامه تلفیقی در طی 30 جلسه 60 دقیقه ای شامل آموزش مستقیم با رویکرد تیبا همراه با تقویت کارکردهای روانشناختی بر روی گروه آزمایش انجام گردید. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس های آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه پنجم (2014) و آزمون خواندن و نارسا خوانی (نما) استفاده شد.یافته هاجهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که برنامه ی تلفیقی مبتنی بر تقویت کارکردهای روان شناختی و آموزش با رویکرد تیبا بر بهبود روانخوانی دانش آموزان نارساخوان موثر بوده است (01/0>P). همچنین این برنامه، در تقویت کارکردهای روانشناختی؛ حافظه ی فعال و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان موثر بوده است (01/0>P).نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برنامه ی تلفیقی مبتنی بر تقویت کارکردهای روانشناختی و آموزش با رویکرد تیبا فرآیند یادآوری و بازشناسی کلمات از خزانه لغات و توانایی تحلیل کلمات را بهبود می بخشد و بر روان خوانی دانش آموزان نارساخوان تاثیر داشته است.کلید واژگان: آموزش با رویکرد تیبا, روان خوانی, کارکردهای روان شناختی, نارساخوانیObjectiveThis research was conducted with the aim of investigating the effect of a combined program based on strengthening psychological functions and education with the TIBA approach on the reading of dyslexic students.MethodsThe design of the present study was a semi-experimental pre-test-post-test with a control group. The statistical population of the study included all dyslexic students in the second grade of primary school in Mehrdasht district of Isfahan province in the academic year of 2021-2022. The research sample included 30 dyslexic students who were selected using a multi-stage and accessible sampling method and were placed in two groups of 15 people, experimental and control. And the consolidated program was conducted on the experimental group during 30 sessions of 60 minutes. To collect data, subtests of (WISC-V), reading and dyslexia test (NEMA) were used. For data analysis univariate and multivariate covariance analysis were used.ResultsThe results showed that the integrated program based on strengthening psychological functions and education with the TIBA approach has been effective in improving reading in dyslexic students (P>0.01). Also, this program, has been effective in strengthening psychological functions (Active memory and speed of information processing) of students (P>0.01).ConclusionsAccording to the results of the present study, it can be concluded that the integrated program based on the strengthening of psychological functions and education with the TIBA approach improves the process of recalling and recognizing words from the vocabulary and the ability to analyze words and has an impact on the reading fluency in Students with dyslexia.Keywords: Education With The TIBA Approach, Reading, Psychological Functions, Dyslexia
-
هدف از این پژوهش تدوین مدل علی درگیری تحصیلی بر مبنای ذهنآگاهی تحصیلی با میانجیگری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی (در قالب مدلیابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحله ای تعداد 420 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه درگیری تحصیلی (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013)، پرسشنامه ذهنآگاهی تحصیلی، مقیاس ترس از شفقت به خود (Gilbert et al., 2011)، مقیاس خردورزی تحصیلی و مقیاس هسته ارزشیابی خود (Judge et al., 2003) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر آن بود که مدل با برازش مناسبی مورد تایید قرار گرفته است. نتایج مدل نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی، ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معناداری داشتهاند. همچنین نتایج نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر معناداری داشته است. در این پژوهش، اثر متغیرهای بیان شده در درگیری تحصیلی دانشجویان تایید شد. این نتایج نشان دهنده اهمیت پرداختن به این چهار متغیر در جهت تبیین درگیری تحصیلی است.کلید واژگان: ترس از شفقت به خود, خردورزی تحصیلی, درگیری تحصیلی, ذهن آگاهی تحصیلی, هسته ارزشیابی خودThe aim of this study was to develop a causal model of academic engagement based on academic mindfulness with the mediating of fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations in students. The research method was correlational (structural equation modeling). The statistical population consisted of all students in Bu-Ali Sina University in the academic year of 2022-2023. To determine the sample size, 420 students were selected using the multistage cluster random sampling method. The instruments for data gathering included an academic engagement questionnaire (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013), an academic mindfulness questionnaire, a fear of self-compassion scale (Gilbert et al., 2011), an academic wising scale and core self-evaluations scale (Judge et al., 2003). Data were analyzed using Pearson correlation and structural equation modeling. The findings indicated that the model was confirmed by the excellent fit. The results of the model showed that academic mindfulness, fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations had a direct and significant effect on academic engagement. Moreover, the results showed that academic mindfulness mediated by fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations had a significant effect on academic engagement. In this study, the effect of variables mentioned on student's academic engagement was confirmed. This shows the importance of attention to these four variables in order to explain academic engagement.Keywords: Fear Of Self-Compassion, Academic Wising, Academic Engagement, Academic Mindfulness, Core Self-Evaluations
-
پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهشهای انجام شده در زمینه رابطه سبکهای هویت و عملکرد تحصیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سالهای 1385 تا 1400 در داخل کشور انجام شده و در پایگاه های اطلاعاتی شامل جهاد دانشگاهی، نورمگز و مگیران در دسترس قرار داشت. یافته ها و اطلاعات موردنظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت و بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج مطالعات، اندازه اثرهای همبستگی پژوهش های جمع آوری شده با نرم افزار CMA مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین در این پژوهش، مدل تصادفی و ثابت محاسبه شدند که با توجه به نتایج تحلیل ناهمگنی از طریق شاخص های Q و مجذور I، مدل تصادفی انتخاب شد. اندازه اثر ترکیبی پژوهش های موردبررسی پس از حذف چهار اندازه اثر 107/0 به دست آمد. مقدار اندازه اثر ترکیبی پژوهش ها، بر اساس شاخص کوهن ضعیف محاسبه شد. همچنین، نتایج مربوط به تحلیل ناهمگنی حاکی از وجود متغیرهای تعدیل کننده در پژوهشها بود. شواهد این فراتحلیل در ارتباط با مبانی نظری و تجربی قبلی، نشانگر روابط بین دو متغیر سبک های هویت و عملکرد تحصیلی بود. با توجه به نتایج فراتحلیل می توان گفت، برای موفقیت در برنامه های تحصیلی توجه به سبک های هویت در میان یادگیرندگان موثر خواهد بود.کلید واژگان: اندازه اثر, سبک های هویت, عملکرد تحصیلی, فراتحلیلThis research was conducted using the meta-analysis method with the aim of synthesizing existing research on the relationship between identity styles and academic performance. The statistical population of the study included all relevant studies conducted in Iran from 1385-1400 and available in the databases of Jahad Daneshgahi, Nurmagz, and Magiran. After evaluating the criteria for entrances and layaway requirements research, the correlation effects of the research were analyzed by CMA software. Also, two models of random effect and fixed effect were calculated. According to the results of the heterogeneous analysis, the randomized model was selected through Q and squared I indices. The findings revealed that the size of the combined effect of the investigated research after the removal of 4 effects size was 0.107. The combined effect size of the research was calculated based on the mean Cohen’s index. The results of heterogeneous analysis revealed of the existence moderating variables in the research as well. The results of this meta-analysis of theoretical and empirical foundations are indicative of the relationship between identity style and academic performance variables. Given the results of this meta-analysis, it can be concluded that for academic performance to be successful, it is essential to address the identity style among university and school students.Keywords: Academic Performance, Identity Style, Meta-Analysis, Size Effect
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناخت بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانش آموازن با انگیزش تحصیلی پایین انجام شد. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 40 دانش آموز دارای انگیزش تحصیلی پایین (بر اساس نمره پایین تر از 70 پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران، 1992) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. پس از گروه بندی و انجام پیش آزمون، طی 10 جلسه آموزش راهبردهای فراشناختی به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسشنامه مهارت تمرکز سواری و اورکی (1394) و پرسشنامه امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با بهره گیری از نرم افزار spss27 استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای فراشناختی در بین دانش آموزانی که انگیزش تحصیلی پایینی داشتند، تاثیر مثبت و معنادار داشت. (p < 0/01). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای فراشناختی موجب بهبود مهارت تمرکز و تقویت امید تحصیلی در دانش آموزان می شود و این عوامل در کنار هم انگیزش تحصیلی آن ها را افزایش می دهد. بر این اساس، پیشنهاد می شود معلمان دانش آموزان را برای نتایج بهتر یادگیری و انگیزشی به استفاده فعال تر و موثرتر از راهبردهای فراشناخت سوق دهند.
کلید واژگان: انگیزش تحصیلی, امید تحصیلی, فراشناخت, مهارت تمرکزMotivation and the learning process have deeply connected. The study was therefore aimed at examining the effectiveness of teaching metacognitive strategies on concentration skills and academic hope in students with low academic motivation. The study used a semi-experimental method and a pre-test and post-test design with a control group. Statistical community all female students of the first secondary school year 2022-2023 were in the city of Hamedan. 40 students with low academic motivation were selected for sample selection by sampling method and were randomly placed in two Test groups (20 students) and the witness Group (20 students). After grouping and conducting the pre-test, the test group was presented with 10 sessions of training in metacognitive strategies. Then both groups were tested. Then both groups were tested. The data collection tools included The academic motivation questionnaire of Wallerand et al. (1992), Questionnaire on the skill of concentration of savari and orkei (2015) and The questionnaire of the academic hope of the Kharmaei and Kemari (1396). In order to analyze the data, covariance analysis was used using spss27 software. The findings suggested that teaching metacognitive strategies had a positive and meaningful impact among students with low academic motivation. (p < 0/01). So it can be concluded that teaching metacognitive strategies improves concentration skills and strengthens academic hope in students and These factors together increase their academic motivation. Accordingly, it is suggested that teachers encourage students to use metacognitive strategies more actively and effectively for better learning and motivational outcomes
Keywords: Academic Motivation, Academic Hope, Concentration Skill, Metacognition -
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر بازی های آبی بر عملکرد نوشتاری دانش آموزان نارسانویس پسر دوره اول ابتدائی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، 70 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول ابتدائی دارای اختلالات یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری باران و ساحل استان همدان در سال تحصیلی 1402-1401 و نمونه مورد مطالعه، 30 نفر از جامعه مذکور بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 15 جلسه (3 بار در هفته، هر بار 60 دقیقه) بازی های مبتنی بر آب ارائه گردید، درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده از آزمون وکسلر4 کودکان و تشخیص نارسانویسی، با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس پردازش گردید. نتایج آماری حاکی از تاثیر مثبت و معنادار بازی های آبی بر عملکرد نوشتاری (14/67 h=) و مهارت های حرکتی ظریف، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و تمیز بینایی بود (01/0P<). ولی بر تمیز شنوایی و زبان دریافتی معنادار نبود (05/0<P). طبق نتایج، مداخله آموزشی مبتنی بر بازی های آبی می تواند روشی موثر جهت بهبود عملکرد نوشتاری دانش آموزان پسردوره اول ابتدائی با اختلال نارسانویسی باشد و استفاده از آن ها در محیط های آموزشی و درمانی توصیه می گردد.
کلید واژگان: اختلال نارسانویسی, بازی های مبتنی بر آب, پسر, عملکرد نوشتاریResearch in Teaching, Volume:11 Issue: 4, 2024, PP 118 -141By transforming writing activities into engaging and captivating ones, we can enhance the quality of students’ writing (Maleki, Naderi, Saif Naraghi, et al 2019). Water and a few inexpensive tools can provide a rich sensory and learning experience (Gross, 2012). This study investigates the effectiveness of water-based games on the performance of First Section Primary Education male students with dysgraphia, based on a Structured educational intervention. Students who struggle with writing often experience a decline in self-esteem, which, if left unaddressed, can have long-term negative effects on their academic performance and even lead to dropping out. These consequences can have harmful impacts on the individual, their family, and society as a whole (Seif Naraghi & Naderi, 2018). Writing requires mental, perceptual, and motor skills (Akyol & Kodan, 2016). Such disorders are characterized by age-related deficiencies in the quality or speed of achieving legible handwriting (Gargot, Asselborn, Zammouri, et al, 2021). The main factors contributing to poor writing and spelling problems include a lack of attention and accuracy, underdeveloped motor skills, difficulty perceiving letters and words, weaknesses in visual and auditory memory, challenges in transferring information between sensory channels, and the abstract nature of written content (Seif Naraghi & Naderi, 2018).Water play is a fundamental aspect of early childhood education that promotes sensory and spatial awareness and physical competence (Cline & Smith, 2016) Homemade water toys can be as enjoyable as store-bought ones (Gross, 2012). It can involve different resources such as sand, ice, soap, or paint, allowing children to explore textures and temperatures and learn about the properties of water. Adding elements such as waves or moving toys enhances the senses of hearing and sight (Barber, 2006; Fanaei Nemat Sara, 2023). Water play can also support cognitive development and academic growth in various subjects (Gross, 2012). Gross (1946), suggests that water activities can be easily implemented in familiar environments such as home or school, where instructors can control the conditions and design the activities more precisely. In this study, we use a systematic protocol to integrate various methods and techniques of learning and teaching with water-based educational games, which can be applied in different water spaces such as tubs, glasses, water containers, and water trays. The benefits of playing with water are presented in Table 1.Specifically, we attempt to answer two basic questions. First, does play water have a significant effect on the writing abilities of boys with dysgraphia or not? Second, does the water game affect certain aspects of writing performance? This study used a pre-test and post-test approach with a control group to examine the effects of a water-based game intervention on first-grade male students with special learning disabilities. We selected a sample of 30 dysgraphic students from the target population and randomly divided them into an experimental group and a control group, each consisting of 15 students. The experimental group participated in 15 sessions of the water-based game intervention (Including 5 targeted games), with three sessions per week.By ensuring that parents were well-informed and involved in the process, we obtained their consent for the study. The inclusion and exclusion criteria were carefully established to ensure that the participants met the research requirements. This approach allowed us to gather reliable data and maintain the integrity of the study.In this study, we used SPSS 27 software to analyze the data and various statistical techniques, including descriptive and inferential statistics. Overall, with a comprehensive analysis of the data, the absence of outliers, and confirmation of normality, the reliability of the findings increased.We used the WICS-1V test to evaluate the standard of intelligence of students in the sample group. The dysgraphia diagnostic test was created by Yaghoobi, Afzali, and Palangi in 2017 to identify dysgraphia in students with learning difficulties. It was standardized on 332 students in grades 1–3 in the Hamadan province. The test showed a high level of reliability, with a Cronbach’s alpha of 92%. It includes components such as fine motor skills, auditory memory, auditory fluency, visual memory, visual fluency, and language comprehension. The test demonstrates construct validity and can be used for students with poor writing skills (Yaghoobi, Afzali & Palangi, 2017). In our study, the test mentioned earlier was used as a pre-test and post-test.To examine the first research question, univariate covariance analysis was used, the results of which are presented in Table 3. The results in Table 3 show that the effect of the pre-test was significant, and its selection as a covariate variable was effective. The effect of the group was also significant (p<0.01, F = 67/14), which means that playing with water had a significant effect on the writing performance of male students with dysgraphia in the first elementary course, and according to the Eta square, this effect was 71%.To investigate the second research question, multivariate covariance analysis was used, the results of which are presented in Table 4. To check the significance of the difference in the average of the components of dysgraphia, Wilks’s lambda multivariate statistic was investigated. The results of this test are shown in Table 5. Playing with water significantly affects fine motor skills, listening memory, visual memory, and visual discrimination in dyslexic male students, as shown by covariance analysis. However, it did not significantly affect auditory discrimination or receptive language.Water play gives children unique opportunities to learn various skills (Fanaei Nemat Sara Z., 2023; Gross, 1946). This approach aligns with teaching methods used for children, such as multiple sensory and perceptual-motor methods (Siadatian, Abedi, Sadeghian, et al, 2015). As it improves hand-eye coordination and other perceptual-motor skills such as body perception, balance, orientation, spatial orientation, and eye tracking (Gross, 1946). Water play also integrates sensory dimensions, such as visual, auditory, movement, touch, and balance, which can strengthen reading, dictation, and writing skills. Overall, engaging in water play has a noteworthy and beneficial influence on writing performance and its various components. Therefore, it is recommended to incorporate this approach into educational and therapeutic settings.
Keywords: Dysgraphia, male students, Writing, water-based games -
مقدمه
این پژوهش به بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده و ترتیب تولد در وضعیت هویت نوجوانان پرداخته است.
روش کارروش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه نهم شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 بود. 90 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه الگوی ارتباط خانواده ریچی و فیتزپاتریک و پرسشنامه وضعیت هویت بنیون و آدامز بود. داده ها را با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل کردیم.
یافته هایافته ها نشان داد که بین الگوی ارتباطی گفت و شنود و هویت پیشرفت، رابطه مثبت و معنادار و با هویت های آشفته، زودرس و تعویقی رابطه منفی وجود دارد (05/0> P). الگوی ارتباطی همنوایی با هویت های زودرس و آشفته رابطه مثبت و معناداری دارد (05/0P<). ترتیب تولد نیز با هویت تعویقی رابطه مثبت و معناداری داشت (05/0P<) و الگوی همنوایی نقش مثبت و معناداری در پیش بینی هویت آشفته (01/0P<) و هویت زودرس (05/0P<) دارد. ترتیب تولد تنها نقش مهمی در پیش بینی هویت تعویقی دارد (01/0P<).
نتیجه گیریبه نظر می رسد الگوهای ارتباطی خانواده و ترتیب تولد می تواند وضعیت های هویتی نوجوانان را پیش بینی کند.
کلید واژگان: ارتباط, ترتیب تولد, نوجوان, هویتIntroductionThis study investigated the role of family communication patterns and birth order in the identity state of adolescents.
Materials and MethodsThe method of this research was descriptive and correlational. The statistical population of the study included 9th grade female students in Hamadan-Iran in the academic year of 2017-2018. Ninety students were selected through the convenient sampling method. The research tools were the Ritchie and Fitzpatrick Family Communication Pattern Questionnaire and the Bennion and Adams Identity Status Questionnaire. We analyzed the data using the Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis.
ResultsThe findings showed a positive and significant relationship between conversation pattern and achievement identity and a negative relationship with diffusion, foreclosure, and moratorium identities (P< 0.05). The conformity pattern has a positive and significant relationship with foreclosure and diffusion identities (P< 0.05). The birth order also had a positive and significant relationship with moratorium identity (P< 0.05), and the conformity pattern has a positive and significant role in predicting diffusion (P< 0.01) and foreclosure identity (P< 0.05). The birth order only has a significant role in predicting moratorium identity (P< 0.01).
ConclusionIt seems that family communication patterns and birth order can predict adolescent identity states.
Keywords: Adolescent, Birth Order, Communication, Identity -
IntroductionAlthough different tools have been designed to measure mindfulness, none has comprehensively examined academic mindfulness. Therefore, the present study aimed to build a reliable and valid tool for academic mindfulness measurement in students.MethodThe research was a descriptive-correlational study and a validation of the test. Participants included 420 students of Bu-Ali Sina University in the academic year of 2022-2023, selected by multistage cluster random sampling method and completed the Academic Mindfulness Questionnaire (AMQ-5), Fear of Self-compassion Scale, and Academic Engagement Questionnaire. Data were analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis.ResultsExamination of the data by exploratory factor analysis showed that all 20 items had acceptable factor loads and revealed five factors (self-compassion, accepting without judgment, presence in the moment, performing tasks with awareness, and listening with full attention). Moreover, according to the confirmatory factor analysis, the questionnaire had an acceptable fit (RMSEA=0.047, AGFI=0.91, NFI=0.96, CFI=0.98). The findings showed that academic mindfulness was significantly correlated with fear of self-compassion and academic engagement. Moreover, Cronbach's alpha coefficient was 0.89.ConclusionAccording to the findings of the present study, it can be concluded that the academic mindfulness questionnaire has a good validity and reliability and can effectively measure academic mindfulness in the five factors mentioned.Keywords: Academic Mindfulness, Reliability, Validity
-
مطالعات نشان داده است که خردورزی یک عامل مهم در بسیاری از حوزه ها از جمله عملکرد تحصیلی است. بنابراین هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای اندازه گیری خردورزی تحصیلی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و اعتباریابی آزمون بود. به همین منظور نمونه ای شامل 420 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته خردورزی تحصیلی، پرسشنامه درگیری تحصیلی و مقیاس ترس از شفقت به خود را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بررسی داده ها در تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر آن بود که هر 18 گویه بار عاملی قابل قبولی دارند و یافته ها حاکی از سه عامل بودند (شناختی، عاطفی، تاملی). نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان داد که مقیاس برازش قابل قبولی دارد. یافته ها نشان داد که بین خردورزی تحصیلی با درگیری تحصیلی و ترس از شفقت به خود همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که آلفای کرونباخ مقیاس از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این مقیاس از روایی و پایایی خوبی بهره مند است و کارایی لازم برای اندازه گیری خردورزی تحصیلی در سه عامل مذکور را دارد.کلید واژگان: خردورزی تحصیلی, پایایی, رواییStudies have shown that wising is an important factor in many domains, including academic performance. Therefore, the aim of this study was to the development and validation of a scale to measure academic wising. The research was a descriptive-correlational study and the validation of the test. For this purpose, a sample of 420 students of Bu-Ali Sina University in the 2022-2023 academic year were selected by multistage cluster random sampling method and completed the academic wising scale, academic engagement questionnaire, and fear of self-compassion scale. Data were analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis. Examination of the data in exploratory factor analysis showed that all 18 items had acceptable factor load and the finding revealed three factors (cognitive, affective, reflective). Moreover, the results of confirmatory factor analysis indicated that the scale had an acceptable fit. The findings showed that academic wising was significantly correlated with academic engagement and fear of self-compassion. Moreover, the results indicated that the Cronbach's alpha of the scale were favorable. Therefore, it can be concluded that the academic wising scale has very good validity and reliability and can effectively measure academic wising in the three factors mentioned.Keywords: Academic Wising, reliability, Validity
-
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی انجام شد تا میزان پرداخته شدن به شرایط تسهیل کننده رشد خرد بر اساس مدل براون در آنها مشخص گردد. این پژوهش ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر ماهیت، توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی بود. به منظورگردآوری داده ها از روش تمام شماری استفاده شد. واحد تحلیل، صفحات(متن، تصاویر، پرسشها یا فعالیت ها) بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در بین مولفه های رشدی خرد بیشترین فراوانی مربوط به مولفه ی تحلیل و قضاوت و کمترین فراوانی مربوط به مولفه دانش زندگی بود. به صورت کلی تنها کتاب های فارسی پایه اول و دوم بیشترین میزان توجه را به شرایط و مولفه های تسهیل کننده رشد خرد دارا بودند. نتایج نیز نشان داد، در کتاب های درسی فارسی توجه متناسب و مناسبی نسبت به مولفه های خردمندی صورت نگرفته است و ضرورت تغییر در محتوای کتب درسی وجود دارد.
کلید واژگان: تحلیل محتوا, کتاب های فارسی, دوره ابتدایی, مدل رشدی خرد براونThe purpose of this research was to evaluate and analyze the content of Persian literature books in elementary schools in order to determine the extent to which the conditions that facilitate wisdom growth are addressed based on Brown's model. This is a fundamental and descriptive research of content analysis type. The unit of analysis is pages (including text, images, questions, or activities). The statistical population is the content of Persian literature books of elementary school. This investigation illustrates that among the Components of wisdom growth, analysis, and judgment component, and also the life knowledge component It experienced the highest and lowest frequency respectively. The results also indicated in Persian literature textbooks, proper attention has not been devoted to the components of wisdom. It is worth noting, there is a considerable need to change the content of textbooks. In conclusion, strongly proposed that scholars provide a comprehensive understanding of the components of wisdom in writing textbooks. Also, in the following phases, scholars have to facilitate to preparation of suitable content for use in Persian literature textbook design.
Keywords: Content analysis, Persian books, elementary school, Brown's wisdom growth model -
انتخاب روش درمانی کارآمد در بهبود کارکردهای خانواده همواره موردتوجه مشاوران و روان درمانگران بوده است. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن اثربخشی رویکردهای زوج درمانی رفتاری-یکپارچه شده و زوج درمانی گاتمن بر بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین متعارض بود. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم در زمستان سال 1399 بود. نمونه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که دربرگیرنده 6 زوج از مراجعین به این مرکز بودند، که با توجه به نتایج پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی (Fletcher et al, 2000; citing Madani, 2017) جزء زوج های متعارض قرار گرفتند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. پروتکل های درمانی گاتمن (Gottman & Gottman, 2015) و رفتاری یکپارچه شده (Poursardar, 2021) در دو تا چهار مرحله خط پایه، مداخله 14 و 16 جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. مشارکت کنندگان به پرسشنامه های بی رمقی زناشویی (Paniz, 2015) تاب آوری زوجین (Connor & Davidson, 2003) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد روش گاتمن در هم سنجی اثربخشی با روش رفتاری-یکپارچه شده از دید اندازه تغییر، فراگیری و پایداری، فراگیری و پایداری بیشتری داشته و تراز بهبود زوج های متعارض در روش گاتمن و رفتاری یکپارچه شده در مرحله پس از درمان و پیگیری به ترتیب، بی رمقی زناشویی (55/44) و (14/37) و تاب آوری زوجین (69/45) و (79/38) درصد بود. بر پایه نتایج به دست آمده می توان گفت به رغم اثربخشی دو روش مداخله، روش گاتمن، نقش کارسازتری در بهبود و کاهش بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین داشته است.کلید واژگان: تاب آوری, بی رمقی زناشویی, زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده, گاتمنBackgroundChoosing an effective treatment method to improve family functions has always been the focus of counselors and psychotherapists.ObjectiveThis study aimed to determine the effectiveness of couple behavioral-integrated therapy and Gottman couple therapy approaches on marital boredom and resilience of couples with marital conflict.MethodThe research method was a single-case asynchronous multiple baseline design. The statistical population included all couples who were referred to Shamim Counseling Center in the winter of 2020. Samples were selected using the available non-random sampling method, which included 6 pairs of people who referred to this center, who according to the results of the Marital Relationship Quality Questionnaire (Fletcher et al, 2000; citing Madani, 2017) were classified as conflicting couples and They were randomly replaced in two groups. Gottman's treatment protocols (Gottman & Gottman, 2015) and behavioral-integrated (Poor Sardar, 2021) was performed in two to four stages baseline, 16-session intervention, and two-month follow-up. Participants answered the Marital Boredom Questionnaire (Paniz,2003) and Couples Resilience Questionnaire (Connor & Davidson, 2003). Data were analyzed by visual drawing, stable change index, and recovery percentage.FindingsThe results showed that Gottman's method was more comprehensive and stable in terms of the magnitude of change, generality and stability, and the level of recovery of conflicting couples in the Gottman method and behavioral integration in the post-treatment stage compared to the behavioral-integrated method. Follow-up was marital boredom (44.55), (37.14), and couple resilience (45.69) and (38.79) percent, respectively.ConclusionBased on the results, it can be said that despite the effectiveness of the two intervention methods, Gottman's method has played a more effective role in improving and reducing marital boredom and resilience of couples.Keywords: Gottman, Integrative behavioral couple therapy, Marital Burnout, Resilience
-
اهدافپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش توجه مستقیم بر ابعاد توجه دانش آموزان نارساخوان انجام شد.مواد و روش هاطرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 30 دانش آموز نارساخوان به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای، برنامه آموزش توجه مستقیم را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد پیوسته بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هایافته های پژوهش نشان داد بین نمرات توجه پایدار، انتخابی و انتقالی دانش آموزان نارساخوان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با لحاظ کردن گروه های مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<).نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده، برنامه آموزش توجه مستقیم می تواند در تقویت ابعاد توجه پایدار، انتخابی و انتقالی دانش آموزان نارساخوان موثر باشد. از لحاظ کاربردی با توجه به اثربخش بودن تمرین های برنامه آموزش توجه مستقیم بر کاهش مشکلات توجه دانش آموزان نارساخوان، این برنامه به عنوان یکی از راهبردهای اساسی مداخلات شناختی به معلمان و متخصصان اختلال یادگیری توصیه می گردد.کلید واژگان: توجه, نارساخوانی, آموزش مستقیم توجه, کارآمدی خواندنObjectiveThe present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of a direct attention training program on the attention dimensions of dyslexic students.MethodsThe layout of the current research design semi-experimental pre-test-post-test-follow-up type with a control group. The statistical population included all male students of the third grade of Kermanshah city in the academic year of 1402-1401. In this regard, 30 dyslexic students were selected as available and randomly replaced in two experimental and control groups. The experimental group received the direct attention training program in 12 sessions of 45 minutes. Research tools were Stroop test, Wisconsin card sorting test and continuous performance test. Data were analyzed using mixed variance analysis and the SPSS-24 software.ResultsThe findings showed that there was a significant difference between the aspects of Sustained, selective and shifting attention of dyslexic students in the three stages of pre-test, post-test and follow-up by considering different experimental and control groups (P>0.05)ConclusionAccording to the results, the direct attention training program can be effective in strengthening the dimensions of stable, selective and shifting attention of dyslexic students. From a practical point of view, considering the effectiveness of direct attention training program exercises in reducing the attention problems of dyslexic students, this program is recommended as one of the basic strategies of cognitive interventions to teachers and learning disorder specialists.Keywords: Attention, dyslexia, direct attention training, reading efficiency
-
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان به روش مطالعه ی موردی با طرح A-B بود. نمونه ی این پژوهش سه دختر نارساخوان پایه چهارم ابتدایی بودند که به طور تصادفی از میان کودکانی انتخاب شدند که در سال تحصیلی 1400-1399 به مراکز مشاوره شهر شیراز ارجاع و به عنوان نارساخوان تشخیص داده شده بودند. ابزارهای پژوهش عبارت از مقیاس هوش وکسلر کودکان (1986) و آزمون حافظه فعال پیکرینگ و کثرکول (2001) بود. برنامه ذهن آگاهی به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی بر تقویت ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان در سه مولفه مجری مرکزی، حلقه واج شناختی و صفحه دیداری- فضایی تاثیر معنادار داشته است. بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود معلمان و درمانگران از تکنیک های ذهن آگاهی به عنوان یک روش مستقل یا مکمل روش-های درمانی دیگر جهت تقویت ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان استفاده کنند.
کلید واژگان: حافظه فعال, ذهن آگاهی, کودکان, نارساخوانیAimThis study aimed to determine the effectiveness of mindfulness training on working memory capacity of children with dyslexia in a case study with A-B design . The study sample comprised three fourth-grade girls with dyslexia who were randomly selected from the children referred to Shiraz counseling centers in the academic year 2020-2021. The research tools were Wechsler Intelligence Scale for Children (1986), and Pickering and Gathercole’s (2001) Working Memory Test. Mindfulness program was instructed in ten 90-minutes sessions. Paired t-test was used to analyze the data. The results indicated that mindfulness training program had a significant effect on improving the working memory capacity of children with dyslexia in three components: Central Executive, Phonological Loop and Visual Spatial Sketchpad. According to the findings, it is suggested that teachers and therapists use mindfulness techniques as an independent method or complementary to other treatment methods to strengthen the working memory capacity of children with dyslexia.
Keywords: working memory, Mindfulness, Children, dyslexia -
فصلنامه خانواده پژوهی، پیاپی 73 (بهار 1402)، صص 107 -124هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زناشویی زوجین متعارض بود. در این پژوهش، از طرح آزمایشی تک موردی، از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه آماری شامل زوج های مراجع کننده به مرکز مشاوره شمیم در سال 1399 بود. نمونه شامل شش زوج بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و با توجه به نتایج پرسش نامه کیفیت روابط زناشویی (فلچر و همکاران، 2000)، جزء زوج های متعارض قرار گرفتند. آن ها به صورت تصادفی در دو گروه دسته بندی شدند. مشارکت کنندگان به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی (السون، 1981) و کیفیت روابط زناشویی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. سپس، با استفاده از پروتکل های درمانی گاتمن (گاتمن، 1397) و رفتاری تلفیقی (پورسردار، 1398)، در دو تا چهار مرحله خط پایه، مداخله 14 و 16جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد اثربخشی روش گاتمن در مقایسه با روش رفتاری تلفیقی، از نظر اندازه تغییر، کلیت و ثبات، فراگیری و پایداری بیشتری داشته و تراز بهبودی زوج های متعارض در گروه گاتمن و رفتاری تلفیقی در مراحل پس از درمان و پیگیری، در متغیرهای کیفیت رابطه زناشویی به ترتیب 53/49 و 68/43 و در صمیمیت زناشویی 65/39 و 56/38 بوده است.کلید واژگان: زوج درمانی رفتاری تلفیقی, صمیمیت زناشویی, کیفیت روابط زناشویی, گاتمنThe purpose of this research was the effectiveness of combined behavioral couple therapy and Gutman couple therapy on the quality of marital relationships and marital intimacy of conflicted couples. In this research, a single-case experimental design of the asynchronous multiple baseline type was used. The statistical population included couples who referred to the Shamim counseling center in 2019. The sample consisted of 6 couples who were selected by non-random sampling method and according to the results of marital relationship quality questionnaire (Fletcher et al., 2000), they were classified as conflicting couples and randomly divided into two alternative groups. became The participants answered questionnaires of marital intimacy (Elson, Shafer, 1981) and quality of marital relationship in pre-test, post-test and follow-up stages. which was implemented using Gutman's (Gutman, 2017) and integrated behavioral (Pour Sardar, 2018) protocols in two to four stages of baseline, 14 and 16-session intervention and two-month follow-up. The data were analyzed by visual drawing method, stable change index and recovery percentage. Findings It showed that the effectiveness of the Gutman method compared to the combined behavioral method in terms of the size of change, generality and stability, comprehensiveness and stability, and the level of recovery of conflicting couples in the Gutman and combined behavioral group The stages after treatment and follow-up in quality variables were marital relationship (49/53),(43/68),maritalintimacy (39/65),(38/56).Keywords: integrative behavioral couple therapy, marital intimacy, marital relationship quality, Guttman
-
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختیهدف پژوهش حاضر بررسی نتایج کمی حاصل از پژوهش های آزمایشی انجام گرفته در زمینه تاثیر تربیت جنسی در والدین و فرزندان با بهره-گیری از روش فراتحلیل در بین سال های1394- 1400 در ایران بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پژوهش های مرتبط با تربیت جنسی است که در نشریات علمی پژوهشی چاپ شده است. از میان آنها 10 مطالعه که از لحاظ روش شناختی مورد پذیرش بود انتخاب و فراتحلیل روی آنها صورت گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فرا تحلیل بود و از روش اندازه اثر کوهن برای دستیابی به مقدار رابطه کلی استفاده شد. تحلیل داده با نسخه 2 نرم افزار CMA انجام شده است. یافته ها نشان داد که میانگین این اندازه اثرها 17/1 می باشد که اندازه اثر بالایی است. بنابراین می-توان گفت به طور کلی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی استفاده شده در مطالعات به طور معناداری اثرگذار بوده است. اگرچه تحقیقات جدید در این حوزه با توجه به خلاءهای موجود ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: فراتحلیل, تربیت جنسی, متغیرهای روان شناختیThis research was carried out to investigate Quantitative results of experimental studies conducted on the effect of sex education on parents and children using meta-analysis method between 1394-1400 in Iran. The statistical population is all studies related to sexual education that have been published in scientific research journals, Among them, 10 studies that were methodologically acceptable were selected and meta-analyzed. The research tool was a meta-analysis checklist and Cohen's effect size method was used to obtain the overall relation value. Data analysis was performed with version 2 of CMA software. The results showed that the average size of the effects is 1.17 which is a high effect size. It is included that sex education has had a significant effect on the psychological variables used in the studies. However, new research in this area seems necessary.
Keywords: Meta-Analysis, sex education, psychological variables -
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خودارزشیابی مرکزی و سرمایه های تحولی با مشارکت تحصیلی و نقش میانجی کمک طلبی تحصیلی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1401 در دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. گروه نمونه که شامل 387 نفر بود با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و به پرسشنامه سرمایه های تحولی (موسسه پژوهشی مینه-سوتا، 2005) ، پرسشنامه خودارزشیابی مرکزی (جاج و همکاران، 2003)، پرسشنامه کمک خواهی تحصیلی (قدم پوروسرمد، 1385) و پرسشنامه مشارکت تحصیلی (شافلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، خودارزشیابی مرکزی و سرمایه های تحولی با بعد پذیرش کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و با بعد اجتنابی کمک طلبی رابطه منفی و معناداری دارند. بین بعد پذیرش کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و بین بعد اجتنابی کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بعد پذیرش کمک-طلبی تحصیلی و بعد اجتنابی کمک طلبی تحصیلی در ارتباط بین خودارزشیابی و مشارکت تحصیلی و سرمایه های تحولی و مشارکت تحصیلی نقش واسطه ای معناداری دارند. بر اساس این یافته می توان اینگونه استنتاج کرد که با تقویت سرمایه های تحولی درونی و بیرونی و خود ارزشیابی مرکزی فرد، بعد پذیرش کمک طلبی افزایش و بعد اجتنابی آن کاهش می یابد. این عوامل می توانند در تعامل با یکدیگر مشارکت و درگیری تحصیلی افراد را نیز افزایش دهند.
کلید واژگان: مشارکت تحصیلی, خودارزشیابی مرکزی, سرمایه های تحولی, کمک طلبی تحصیلیThe statistical population of this study included all students studying in the academic year 1400-1401 in Bu Ali Sina University of Hamadan. The sample group, which included 387 people, was selected by random cluster sampling method. And responded to the developmental assessts Questionnaire (Minnesota Research Institute, 2005), core self-evaluation Questionnaire (Jaj et al., 2003), Academic help seeking Questionnaire (Ghadampoor and Sarmad, 2006) and Academic engagement Questionnaire (Shuffle et al., 2002). Pearson correlation and structural equation analysis were used to analyze the data. Findings of this study showed that core self-evaluation and developmental assessts have a positive and significant relationship with the dimension of acceptance of help and academic engagement and a negative and significant relationship with the dimension of avoidance of help. There is a positive and significant relationship between the acceptance dimension of help seeking and academic engagement and a negative and significant relationship between the avoidance dimension of help seeking and academic engagement. The acceptance dimension of academic help seeking and the avoidance dimension of academic help seeking play a significant mediating role in the relationship between core self-evaluation and academic engagement and developmental assessts and academic engagement. Based on this finding, it can be concluded that by strengthening the internal and external Developmental Assessts and the Core Self-Evaluation of the individual, the acceptance dimension of help seeking increases and the avoidance dimension decreases. These factors can also increase people's participation and academic engagement in interaction with each other.
Keywords: academic engagement, Developmental Assessts, Core Self-Evaluation, Academic Help seeking -
هدف از انجام این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های فارسی بخوانیم مقطع ابتدایی از منظر میزان توجه به امید و مولفه های آن بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری، بر اساس نمونه گیری هدفمند کتاب های فارسی بخوانیم شش پایه ابتدای چاپ سال 1400 که مشتمل بر 715 صفحه می باشد، به عنوان نمونه انتخاب شدند. انتخاب مولفه ها بر اساس نظریه امید اسنایدر صورت گرفته، همچنین برای تعیین پایایی دیدگاه های تحلیل گران نسبت به مولفه های امید در محتوای کتب درسی از روش پی اسکات استفاده گردید و میزان (85/0) بدست آمد که ضریب بالایی است. داده ها در قالب آمار توصیفی و با استفاده از مراحل سه گانه آنتروپی شانون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج و یافته های بخش کیفی تحلیل محتوا نشان داد که پنج مولفه امید بر اساس نظریه امید اسنایدر که در اکثر منابع دیگر نیز مورد تاکید قرار گرفته است عبارت اند از: 1- داشتن هدف 2- قدرت راه یابی یا برنامه ریزی (تفکر گذرگاه) 3- قدرت اراده (تفکر عامل) 4- شناسایی موانع رسیدن به هدف 5- قدرت صبر و پایداری (تاب آوری). و در بخش کمی تحلیل محتوا که با آنتروپی شانون صورت گرفته است، از میان 5 مولفه مورد مطالعه امید، مولفه داشتن هدف با میزان بار اطلاعاتی 7923/0و ضریب اهمیت 2009/0 بیشترین توجه و مولفه قدرت صبر و پایداری (تاب آوری) با میزان بار اطلاعاتی 7940/0 و ضریب اهمیت 1992/0 کمترین توجه را به خود اختصاص داده است.
کلید واژگان: امید, مولفه های امید, تحلیل محتوا و کتاب درسیResearch in Teaching, Volume:10 Issue: 4, 2023, PP 143 -160The purpose of this research was to analyze the content of Persian books to be read in elementary school from the point of view of the amount of attention paid to hope and its components. The research method was descriptive and content analysis type. According to the research done and the results obtained about the important role of hope in the important dimensions of life, it was found in the investigations that Persian books of the elementary period have not been analyzed by any researcher in terms of hope and its components. It has not been analyzed and it is necessary to analyze these books from different aspects so that the planners and policy makers of the educational system can make possible revisions in the future with more peace of mind and confidence based on the results of the researches.
With this description and with regard to the mentioned cases, the purpose of the present thesis is to analyze Persian books from the point of view of the degree of reflection of hope and hope and its components, and in order to achieve this important goal, the following questions will be asked and we will try to answer them: What are the important components of hope? How is the level of reflection of hope and its components in the Persian books of the sixth grade?
The statistical population was elementary school books, which were selected based on purposeful sampling (according to the objectives of the lessons) of Persian books to be read in the six grades at the beginning of the year 1400, which consists of 715 pages. The selection of key words, i.e. the components of hope, was based on Snyder's theory of hope, and to determine the reliability of analysts' views regarding the components of hope in the content of textbooks, the P. Scott method was used, which is known for intra-subject agreement. The rate (0.85) was obtained, which is a high coefficient. The data obtained from the analysis of the content of the components of hope have been analyzed in the form of descriptive statistics using the three stages of Shannon's entropy. The results and findings of the qualitative part of the content analysis showed that the 5 components of hope based on Snyder's theory of hope, which are emphasized in most sources and texts, are: having a goal, the power to find a way with planning (passage thinking), the power of will (active thinking), identifying obstacles to achieving the goal and the power of patience and persistence (resilience).
After collecting the necessary data and information, Shannon's entropy method, which is used in quantitative content analysis, has been used to process the results. Based on Shannon's entropy method, let's read Persian books, the six elementary grades from the point of view of 3 respondents and 5 components of hope have been classified and based on the following steps:First step: Normalizing the frequency matrices of the table.
Second step: The information load of each category was calculated and placed in the relevant columns.
Third step: Using the information load of the components, the importance coefficient of each component is calculated, and any component that has more information load has a higher degree of importance.
And in the quantitative part of the content analysis that was done with Shannon entropy, among the 5 studied components of hope, the component of having a goal with the amount of information load of 0.7923 and the importance coefficient of 0.2009 received the most attention and the component of the power of patience and stability (resilience) with The amount of information load of 0.7940 and the importance coefficient of 0.1992 has been given the least attention. And finally, the findings of the amount of reflection of the components of hope show that this amount of attention is unevenly distributed. This means that some components have been given relatively enough attention and others have not been given much attention, and this imbalance is quite noticeable in the lessons and sections of the book and among the basic books.
According to the research done and the results obtained about the important role of hope in the important dimensions of life, it was found in the investigations that Persian books of the elementary period have not been analyzed by any researcher in terms of hope and its components. It has not been analyzed and it is necessary to analyze these books from different aspects so that the planners and policy makers of the educational system can make possible revisions in the future with more peace of mind and confidence based on the results of the researches. Bearing in mind the research results that emphasize the mutual effects of the components of hope, it is of great importance that setting important goals leads to increased motivation and this motivated motivation in turn may help to find a way out.
Although there is hope in humans from the moment of birth, it is not inherent, but acquired and learned, and this can be done through education, especially through textbooks and their content. Therefore, it is very important and fundamental to mention that textbooks and their content as an informative agent and tool can play a very important role in learning and learning hope.
Therefore, according to the contagious nature of hope, which has been pointed out by the researchers, and the fact that adults play an important role in the hopeful thinking of their children, and today's generation is able to fight tomorrow's problems by teaching and learning about hope. The important role of education and the content of textbooks are emphasized again. Based on the research results, hope is introduced as a positive psychological theme, so the text and content of books should be emphasized as an important source for teaching hope, especially during primary education. Because the words and sentences that we use in our daily life to refer to hope indicate that hope is a gift that can be created, exchanged or received in schools and classrooms during education.Keywords: Hope, components of hope, Content Analysis -
هدف پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری ویژه با احساس تعلق بالا و پایین به مدرسه، انجام شد. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری مهر شهرستان تویسرکان، در سال تحصیلی 99-1398 بود؛ به طوری که 32 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه مورد نظر به روش نمونه گیری در دسترس، از بین دانش آموزانی که دارای مشکلات ویژه یادگیری بوده انتخاب شدند. ابزاری مورد استفاده دو پرسشنامه خودپنداره تحصیلی (ASC) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (SSCS) بود. دانش آموزان نمونه بر اساس پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، به دو گروه 16 نفره با احساس تعلق به مدرسه بالا و پایین تقسیم شدند، سپس 8 جلسه تحت آموزش مهارت های جرات ورزی موتابی و کاظم زاده عطوفی (1385) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون T زوجی و تحلیل کوواریانس تک متغیری از طریق نرم افزار 23- SPSSتحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که آموزش مهارت های جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی در هر دو گروه با احساس تعلق بالا و پایین به مدرسه تاثیر مثبت داشته است. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان گروه احساس تعلق به مدرسه بالا تاثیر بیشتری داشته است. بنابراین، پیشنهاد می شود مشاوران، معلمان مدارس و مرکز توانبخشی و آموزشی مشکلات ویژه یادگیری، در موقعیت های آموزشی و درمانی، جرات ورزی را به دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری ویژه آموزش دهند.کلید واژگان: اختلال های یادگیری ویژه, احساس تعلق به مدرسه, خودپنداره تحصیلی, مهارت های جرات ورزیThe aim of this study was to investigate the effectiveness of assertiveness skills on the academic self-concept of students with learning disabilities with a sense of high and low suspension to school. Research method was semi-experimental with pre-test and post-test design. The statistical population of the study included all students referred to Mehr Learning Special Medical Center in Tuyserkan, in the academic year 2019-2020; So that 32 stdents were selected as the sample by available sampling method from among student with special learning difficulties. The research tools included Academic Self-concept (ASC) and Student Sense of Connectedness Scale (SSCS). The sample was divided into two groups of 16 people with low and high sense of school connectedness based on Student Sense of Connectedness Scale. Then the individuals underwent 8 sessions of assertiveness skills training. Data were analyzed using paired t-test and one-way analysis of covariance using SPSST-23 software. The results showed that the teaching of assertiveness skills is effective on the academic self-concept in both groups with a sense of high and low connectedness to school. Also, the results of experiments and data analysis showed that teaching assertiveness to the students with high sense of connectedness was more effective in increasing the feeling of connectedness to school .Therefore, it is recommended that school counselors and the Rehabilitation and Education Center teach students with learning disabilities to learn spesific learning difficulties in educational and therapeutic situations.Keywords: academic self-concept, Boldness Skills, Learning Disability, Sense of Belonging to School
-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 119 (بهمن 1401)، صص 2145 -2164زمینه
شناسایی عواملی که بتوانند وقوع رفتارهای اخلاقی را از سوی افراد تبیین کنند از سوی نظریه پردازان در پژوهش های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. بااین حال، پرداختن به این مسیله نیز مهم است که چرا رفتارهای اخلاقی از سوی افرادی که دارای هویت و نگرش اخلاقی هستند بروز نمی کند. آیا ممکن است عامل هایی دیگری مانند سود و زیان به عنوان پیامدهای انجام رفتارهای اخلاقی در موقعیت های گوناگون نقش داشته باشند؟
هدفدر این راستا، این پژوهش باهدف بررسی پیش بینی کننده های رفتار اخلاقی نوجوانان براساس هویت اخلاقی، نگرش اخلاقی، سود و زیان انجام شد.
روشطرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. اندازه نمونه شامل تعداد 928 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های رفتار اخلاقی (دلفان بیرانوند و رشید، 1401)، هویت اخلاقی (آکینو و رید، 2002)، نگرش اخلاقی (دلفان بیرانوند و رشید، 1401)، و مقیاس سود و زیان (دلفان بیرانوند و رشید، 1401)، را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها:
نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه متغیرهای هویت اخلاقی، نگرش اخلاقی، سود موقعیتی، و سود روانشناختی با رفتار اخلاقی مثبت و معنادار، و رابطه زیان موقعیتی و زیان روانشناختی با رفتار اخلاقی منفی و معنادار بودند. نتایج بیانگر آن است که متغیرهای سود موقعیتی، نگرش اخلاقی، زیان موقعیتی، و هویت اخلاقی به ترتیب مهمترین پیش بینی کننده های رفتار اخلاقی در میان نوجوانان بودند و این متغیرها در مجموع قادر به پیش بینی 0/25 درصد از واریانس رفتار اخلاقی بودند (0/255 R=، 0/50 R2=).
نتیجه گیری:
برپایه ی یافته های پژوهش می توان گفت میزان سود و زیانی که انجام دادن رفتارهای اخلاقی در یک موقعیت برای افراد دارد می تواند در مقایسه با هویت و نگرش اخلاقی نقش بیش تری در پیش بینی رفتارهای اخلاقی داشته باشد. زمانی که انجام دادن رفتارهای اخلاقی با سود موقعیتی بیش تر و با زیان موقعیتی کم تر همراه باشند، با احتمال بیش تری روی خواهند داد. نتایج این پژوهش دارای تلویحات مهمی برای همه سازمان هاست.
کلید واژگان: رفتار اخلاقی, هویت اخلاقی, نگرش اخلاقی, سود روانشناختی, سود موقعیتی, زیان روانشناختی, زیان موقعیتیBackgroundThe identification of factors that can explain the occurrence of moral behaviors by individuals has been studied by theorists in various studies. However, it is also important to consider why moral behaviors are not performed by people with moral identities and attitudes. Could other factors, such as benefit and cost, play a role as a consequence of moral behaviors in different situations?
AimsIn this regard, this study was conducted to investigate the predictors of adolescent moral behavior based on moral attitude, moral identity, benefit, and cost.
MethodsThe design of this study was descriptive and correlational. The statistical population included all adolescents in the academic year 2021-2022. The sample size consisted of 928 people who were selected by multi-stage cluster random sampling and completed the Moral Behavior Scale (Delfan Beiranvand & Rashid, 2022), Moral Identity (Aquino & Reed, 2002), Moral Attitude (Delfan Beiranvand & Rashid, 2022), and Benefit and Cost Scale (Delfan Beiranvand & Rashid, 2022). Data were analyzed using variance analysis and stepwise regression
ResultsThe results of this study indicated a positive significant relationship between variables of moral identity, moral attitude, situational benefit, and psychological benefit with moral behavior, and a negative significant relationship between situational cost and psychological cost with moral behavior. The results revealed that variables of situational benefit, moral attitude, situational cost, and moral identity were the most important predictors of moral behavior among adolescents, respectively, and these variables could predict 0.25% of the variance of moral behavior (R2= 0/255, R= 0/50).
ConclusionBased on the research findings, it can be said that compared to moral identity and attitude, the degree of benefits and costs that is gained by performing moral behaviors in a situation can play a greater role in predicting moral behaviors. When moral behaviors are associated with more situational benefit and less situational cost, they are more likely to occur by individuals in the situations. The results of this study have significant implications for all organizations.
Keywords: Moral behavior, Moral identity, Moral attitude, Psychological benefit, Situational benefit, Psychological cost, Situational cost -
هدف
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس معنا و امید به زندگی با میانجیگری شادکامی در دانش-آموزان دختر دوره متوسطه شهر همدان بود.مواد و
روش هاروش تحقیق همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر همدان بود که نمونه آماری بر اساس تعداد گویه های مورد استفاده در پرسشنامه ها به حجم 370 نفر با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مقیاسهای سرزندگی تحصیلی، امید به زندگی، معنای زندگی و شادکامی آکسفورد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Amos 22 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد معنا و امید به زندگی بر شادکامی و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان اثر مستقیم و مثبت دارند (01/0<p). همچنین شادکامی اثر مستقیم و معناداری بر سرزندگی تحصیلی دارد (01/0<p). بر اساس نتایج اثر غیرمستقیم معنا و امید به زندگی بر سرزندگی تحصیلی از طریق شادکامی نیز معنادار بود (05/0<p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج میتوان گفت که امید و معنای زندگی باعث ایجاد انگیزه و وضعیت روانی مثبت شده و در افزایش شادکامی موثر هستند و از طرفی شادکامی در افزایش طراوت و شادابی محیط تحصیلی نقش مهمی دارد که تاثیر آن افزایش سرزندگی تحصیلی را به دنبال دارد.
کلید واژگان: سرزندگی تحصیلی, شادکامی, امید به زندگی, معنای زندگیPurposeThe purpose of the present study was to design a model of academic vitality based on meaning and life expectancy with the mediation of happiness in female secondary school students in Hamedan city.
Materials and MethodsThe research method was correlation and structural equations. The statistical population included all the female students of the second secondary school in Hamedan city, and the statistical sample was selected based on the number of items used in the questionnaires in the amount of 370 people using the multi-stage cluster sampling method. Oxford scales of academic vitality, life expectancy, meaning of life and happiness were used to collect data. For data analysis, structural equation test was used in Amos 22 software environment.
FindingsThe results showed that the meaning and hope of life have a direct and positive effect on the happiness and academic vitality of students (p<0.01). Also, happiness has a direct and significant effect on academic vitality (p<0.01). According to the results, the indirect effect of meaning and life expectancy on academic vitality through happiness was also significant (p<0.05).
ConclusionAccording to the results, it can be said that hope and the meaning of life create motivation and a positive mental state and are effective in increasing happiness, and on the other hand, happiness plays an important role in increasing the freshness and vitality of the academic environment, which has the effect of increasing academic vitality.
Keywords: Academic vitality, Happiness, life expectancy, Meaning of life -
تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان شهر سمنان در سال 1400-1399 بود. بنابراین روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر سمنان بودند که براساس دیدگاه نورمن و استرینر (2003) تعداد 300 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری بعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ی موردنظر به پرسشنامه های ریکتس (2003)، فرم کوتاه پرسشنامه ی فراشناخت ولز (1997)، توانایی های شناختی نجات ی (1392) و عدالت اخلاقی بیرگر (2012) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد به ترتیب بین فراشناختی، عدالت اخلاقی و توانایی شناختی با تفکر انتقادی 24/0، 45/0 و 21/0 رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد توانایی شناختی و عدالت اخلاقی بطور غیرمستقیم با میانجی گری باورهای فراشناختی با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین بین تفکر انتقادی و باورهای فراشناخت با عدالت اخلاقی و توانایی شناختی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد (01/0<p). و مدل مفروض نیز نشان داده است که مدل از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش ضرورت ترکیب سازه های مختلف در عملکرد فردی مورد تایید قرار گرفت، بنابراین پیشنهاد می شود با تایید روابط فوق آموزش های اساسی از همان اوان کودکی و در مراحل پیش دبستانی مورد توجه متخصصین و برنامه ریزان قرار گیرد.
کلید واژگان: تفکر انتقادی, عدالت اخلاقی, توانایی های شناختی, فراشناختThe purpose of this study was to develop a critical thinking model based on moral justice and cognitive abilities mediated by metacognition in students. Therefore, the research method was correlation type and the statistical population included all the students of Semnan city, based on Norman and Streiner's (2003) view, 300 of them were selected as a sample using the sampling method. Data collection tools included Ricketts (2003) Critical Thinking Questionnaire, the short form of the Wells Metacognition Questionnaire (1997), the Rescue Cognitive Abilities Questionnaire (2013), and the Birger Ethical Justice Questionnaire (2012); Data analysis was performed using Amos software and path analysis method. Findings showed that there is a significant positive relationship between metacognitive, moral justice and cognitive ability with critical thinking 0.24, 0.45 and 0.21, respectively. The results of structural equations also showed that there is a significant relationship between cognitive ability and moral justice indirectly through the mediation of metacognitive beliefs with critical thinking; There is also a direct and significant relationship between critical thinking and metacognitive beliefs with moral justice and cognitive ability, and the assumed model indices has also shown that the model has a suitable and acceptable fit. Based on the findings of the research, the necessity of combining different structures in individual performance was confirmed, so it is suggested that, by confirming the above relationships, basic education should be paid attention to by experts and planners from early childhood and in preschool stages.
Keywords: critical thinking, moral justice, cognitive abilities, Metacognition -
زمینه و هدف
سلامت روانی و نشاط معنوی به عنوان فاکتورهای موثر در عملکرد روانی، اجتماعی و هیجانی نوجوانان به شمار می روند. هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین اثربخشی مداخله روان شناختی تکریمی- معنوی خانواده محور بر سلامت روان و نشاط معنوی نوجوانان پسر در دوره بلوغ بود.
روش کاربرای انجام تحقیق نیمه آزمایشی حاضر که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد از بین نوجوانان پسر دوره بلوغ (13 تا 15 ساله) حاضر در مدارس متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 با استفاده از نمونه گیری هدفمند 25 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه های آزمایش (13 نفر) و گواه (12 نفر) تقسیم شدند. والدین نوجوانان حاضر در گروه آزمایش مداخله روان شناختی تکریمی- معنوی خانواده محور را طی سه و نیم ماه در 14 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نموده و تمام آزمودنی ها پرسشنامه های سلامت روان (گلدبرگ و هیلر، 1979) و نشاط معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) را تکمیل کردند. نهایتا از شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که مداخله روان شناختی تکریمی- معنوی خانواده محور بر سلامت روان و نشاط معنوی نوجوانان پسر در دوره بلوغ تاثیر معناداری داشته (001/0>p) و سلامت روان و نشاط معنوی را بهبود داد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که مداخله روان شناختی تکریمی- معنوی خانواده محور می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود سلامت روان و نشاط معنوی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: مداخله روان شناختی, تکریمی-معنوی خانواده محور, سلامت روان, نشاط معنوی, بلوغBackground & AimsAlthough mental, emotional and social variables play an important role in the general health of teenagers, but without a doubt, the meaning that teenagers find for themselves in life, i.e. spiritual vitality, can also affect their lives. In fact, vitality and spiritual health is the newest dimension of health, which is placed next to other aspects of health such as physical health, mental health, and social health. In a comprehensive definition, it can be said that spiritual vitality is having a sense of acceptance, morality, a sense of positive mutual connection with a sovereign and superior holy power with others, which comes about through a dynamic and coordinated cognitive, emotional, action and personal consequence process (7).Since the family is the center and core of care, the most effective services are those that emphasize the role of the family and strive to empower families, because the family-centered approach is effective for children, parents, families, and service providers. It improves medical services and increases families' satisfaction with the services provided. This is despite the fact that the performance of each person within the family system, especially the guardian, who is a mental-behavioral model for continuing, maintaining and changing the behavior of other family members, affects the psychological and social well-being of children (9). Therefore, family-oriented educational intervention means providing information to families about various issues or mental disorders and methods of prevention, coping and facing them. The main goal in family-oriented educational interventions is to improve the attitude and change the behavior of family members, especially spouses (10). According to the mentioned materials, the use of effective psychological interventions can provide the ground for the normal social and emotional development of teenagers. However, it should be noted that teenagers should assume professional and social roles upon entering adulthood. Therefore, weakness in effective emotional components such as mental health and weak spiritual vitality can make them face many problems. Therefore, considering the strong role of mental health and spiritual vitality in adolescence and its extensive effects on the personal, social and professional life of adolescents, it is necessary to take appropriate measures to improve this component. At the same time, it is necessary to address the research gap. As such, conducting family-oriented research in order to reduce the psychological and emotional problems of adolescents in the high-risk period of puberty has been largely neglected. Now, considering the research gap (lack of similar research) and considering the effectiveness of family-oriented interventions, the main problem of the present study is to evaluate the effectiveness of family-oriented spiritual-respectful psychological intervention on the mental health and spiritual vitality of adolescents during puberty.
MethodsIn order to conduct the present semi-experimental research, which was conducted with a pre-test-post-test design with a control group and a two-month follow-up period, among adolescent boys (13 to 15 years old) present in the first secondary schools of the 5th district of Tehran in the academic year 2018-2019, whose score less than 65 in the mental health questionnaire and less than 70 in the spiritual vitality questionnaire, 25 teenagers were selected by purposeful sampling and randomly divided into two experimental groups (13 people) and control group (12 people). In the following, the samples of the mental health questionnaire of Goldberg and Hiller (1979) which has 28 questions, 14 of which measure psychological well-being and 14 of which measure psychological helplessness in a five-point Likert scale from 0 (completely disagree) to 4 (completely agree) The range of scores is between 0 and 112. Scores lower than 65 indicate the presence of damage in the mental health process of a person (4), and the spiritual vitality scale of Polotzin and Ellison (1982) which has 20 questions, 10 of which are religious health and 10 Another question measures existential health. The range of religious and existential health score is 10-60, each separately. For religious and existential health sub-groups, there is no leveling and judgment is based on the obtained score. The higher the obtained score, the higher the sign of spiritual and existential vitality. The score of spiritual vitality is the sum of these two subgroups, the range of which is 20-120. Answers to the questions were categorized on a six-point Likert scale from strongly disagree to strongly agree. In negative questions, scoring is done in reverse. Obtaining scores less than 70 indicates a person's lack of spiritual vitality. Finally, descriptive statistics of mean and standard deviation and Shapiro-Wilk tests were used to check the normality of the distribution of variables, Levine's test to check the equality of variances, Mochelli's test to check the assumption of sphericity of the data, and mixed analysis of variance and Bonferroni's post hoc test were used to test the research hypothesis. became.
ResultsAccording to Table 3, the effect of the factor of group membership (respectful-spiritual family-oriented psychological intervention) on the scores of mental health and spiritual vitality of male adolescents during puberty is significant (p<0.001). The effect size shows that group membership (respective-spiritual family-centered psychological intervention) explains 44 and 42 percent of the difference in mental health and spiritual vitality scores, respectively. Also, the results indicate that the interaction effect of the type of treatment and the time factor on the mental health scores and spiritual vitality of male adolescents during puberty is significant (p<0.001). As the results of Table 4 show, there is a significant difference between the average scores of the pre-test, post-test and follow-up in the variables of mental health and spiritual vitality. This means that family-centered religious-spiritual psychological intervention has been able to significantly change the post-test scores and follow-up mental health and spiritual vitality of adolescent boys in the puberty period compared to the pre-test stage. Another finding of this table showed that there is no significant difference between the average scores of the post-test and follow-up stages. This finding can be explained by the fact that the scores of mental health and spiritual vitality of adolescent boys in the puberty period, which underwent a significant change in the post-test phase, were able to maintain this change during the follow-up period as well. In a summary, it can be stated that family-centered religious-spiritual psychological intervention has been able to lead to a significant change in the mean scores of mental health and spiritual vitality of adolescent boys in the post-test phase, and this effect has maintained its stability in the follow-up phase.
ConclusionThe results showed that family-centered religious-spiritual psychological intervention had a significant effect on the mental health and spiritual vitality of male adolescents during puberty and was able to improve the mental health and spiritual vitality of these adolescents. In the present explanation, it can be said that family-oriented psychological intervention improves the management of emotions and feelings (19). Based on this, family-oriented psychological intervention by improving the skills and management of emotions, cognitions and cognitive processing causes adolescents to show better mental health. In addition, during the family-centered religious-spiritual psychological intervention training sessions, parents were taught to familiarize themselves with the psychological, emotional and cognitive characteristics of adolescence and learn ways to establish healthy relationships with adolescents. Such a process made it possible for parents to establish normal psychological and emotional relationships with their children and in this way prevent the occurrence of challenges between them. Based on such a trend, the amount of mental and emotional disturbance of teenagers is reduced and they show better mental health.The second finding showed that family-centered religious-spiritual psychological intervention had an effect on the spiritual vitality of adolescent boys during puberty. In the present explanation, the concepts taught during the sessions should be addressed. First of all, it should be mentioned that family-based education is able to strengthen the communication of family members with each other by promoting the culture of mutual thinking and negotiation, and in this way, it helps to improve the mental, emotional and cognitive health of the people present in the family (25). This process can also prepare the ground for improving the cognitive and emotional processing of children, and in this way, their mental and spiritual vitality increases.
Keywords: Psychological Intervention, Family-Oriented Respectful-Spiritual, Mental Health, Spiritual Vitality, Puberty -
مقدمه
دوران کودکی از مهم ترین دوره های رشدی در افراد است. بیشتر کودکان در دوران رشد دچار مشکلات رفتاری و هیجانی می شوند. معمولا کودکانی که اختلالات گفتاری دارند حساسیت بیشتری دارند و مشکلات هیجانی بیشتری را تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی بر اضطراب و تنظیم هیجان کودکان دارای لکنت زبان بود.
روش پژوهش:
این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری) و از نوع طرح های تک آزمودنی ABA بود. جامعه پژوهش پسران 8 تا 12 سال دارای لکنت زبان بودند که به صورت هدفمند 6 نفرآن ها از مراکز گفتاردرمانی انتخاب شدند اما به علت افت 2 نفر از آزمودنی ها تعداد 4 نفر از آن ها در پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های شدت لکنت رایلی (1994)، اضطراب آشکار رینولدز و ریچموند (1978) و نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2007) بود. جلسات درمان این پژوهش در 12 جلسه توسط پژوهشگر اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر به شیوه کاهش از خط پایه استفاده شد.
یافته هانتایج این پژوهش حاکی از تاثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی در کاهش 0/12 تا 0/27 درصدی شدت لکنت زبان ، 0/17 تا 0/33 درصدی اضطراب و 0/09 تا 0/16 درصدی راهبردهای منفی تنظیم هیجان و همچنین افزایش 0/10 تا 0/27 درصدی راهبردهای مثبت تنظیم هیجان بود.
بحث و نتیجه گیریدرمان یکپارچه فراتشخیصی می تواند در کاهش شدت لکنت زبان و نشانه های اضطراب همچنین درکاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم هیجان و افزایش و بهبود راهبردهای مثبت تنظیم هیجان موثر باشد
کلید واژگان: اضطراب, تنظیم هیجان, درمان یکپارچه فراتشخیصی, لکنتIntroductionChildhood is considered as the most important developmental stage in everyone's life. Most children may experience behavioral and emotional problems in this stage. Children who suffer from speech disorder are more sensitive and therefore experience more emotional problems. This research aimed to examine the effect of unified transdiagnostic treatment on anxiety and the regulation of children's emotion who have stuttering.
Research MethodThis research was a semi-experimental (pre-test-post-test-follow-up) type of ABA single-subject designs. The research population consisted of 8-12-year-old boys with stuttering, 6 of them were purposefully selected from speech therapy centers, but due to the drop of 2 of the subjects, 4 of them were examined in the study. The tools of this research included Riley's (1994) stuttering severity questionnaires, Reynolds' and Richmond's (1978) manifest anxiety, and Garnevsky and Craig's (2007) cognitive regulation of emotion. The treatment sessions of this research were conducted by the researcher in 12 sessions. For data analysis, visual analysis and effect size were used in the method of reduction from the baseline.
ResultsThe results indicated that unified transdiagnostic treatment can reduce the12% to 27% stuttering and it can reduce the 17% to 33% anxiety and it can also improve10% to 21% positive strategies for emotion regulation and it can reduce 9% to 16% negative strategies for emotion regulation.
DiscussionTransdiagnostic integrated treatment can be effective in reducing the severity of stuttering and anxiety symptoms, as well as reducing the use of negative emotion regulation strategies and increasing and improving positive emotion regulation strategies
Keywords: Anxiety, Emotion regulation, Stuttering, Unified Transdiagnostic Treatment -
زمینه و هدف
بر اساس پیشینه پژوهشی جهت گیری هدف تبحری و خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش در ارتباط هستند، و با توجه به ساختار چندبعدی مداخله انگیزشی پژوهش حاضر در پی تاثیر آن بر جهت گیری هدف تبحری و خودکارآمدی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مداخله چندبعدی انگیزشی- شناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری در دانش آموزان ابتدایی است.
روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پایه پنجم دبستان شهر نهاوند تشکیل دادند که نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و جهت گیری هدف میدگلی و همکاران (1998) بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 9 جلسه 45 دقیقه ای، تحت آموزش مداخله انگیزشی-شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام مداخله آزمایشی، پس آزمون و بعد از گذشت یک ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-23 استفاده شد.
یافته هانتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که مداخله انگیزشی شناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری تاثیرگذار است (01/0<p).
نتیجه گیریبا توجه به تاثیر مداخله چندبعدی انگیزشی- شناختی بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری دانش آموزان، می توان از این روش جهت افزایش پیشرفت تحصیلی آنها استفاده کرد.
کلید واژگان: مداخله چندبعدی انگیزشی -شناختی, خوکارآمدی تحصیلی, جهت گیری هدف تبحریBackground & AimsThere are many factors that lead to progress in the academic environment. Factors such as motivational and environmental characteristics are important, but it is widely assumed that motivation is one of the main elements of progress in the educational environment. One of the important topics in the field of motivation is goal orientation. The theory of goal orientation mainly examines why people choose a specific goal, how they approach the desired goal and engage with the task related to it. One of the dimensions of goal orientation that has been examined in this research is mastery goal orientation, which has a direct relationship with people's learning and performance. Mastery goal orientation is known as a person's unconscious approach to a learning task. In general, the mastery goal orientation directs the academic behavior and is able to explain the relationship between the student's beliefs about academic success and being involved and continuing to complete a task, which has an effective role in the academic progress of students. Self-efficacy is another important factor that is of interest to researchers and administrators in the field of education. Bandura investigated the effects of self-efficacy on academic performance and named this construct as academic self-efficacy. He believes that self-efficacy beliefs play a role in academic success more than ability, knowledge and previous success. Academic self-efficacy emphasizes students' beliefs about their ability to succeed in academic subjects, curricular areas, and self-regulation in learning and study activities. Cognitive-motivational intervention is the process of monitoring, reviewing and directing behavior that reduces aimlessness and inconsistency between motivation and effort and leads a person on the path of effort and achieving efficiency. Studies have shown that teaching self-regulation components in Martin's theory can; affect the level of students' motivation, for example, sustainability in Martin's approach is one of the factors that is known as an effective factor and can lead to more self-efficacy and increase academic motivation in students. Persistence means that a person continues in his work despite the difficulty of the work and the challenges that exist. Due to the fact that training motivated, purposeful and efficient learners is one of the requirements for achieving academic success and the concept of motivation has always been the focus of researchers and education specialists. Therefore, cognitive motivational multidimensional intervention can be useful in the field of education. Considering the importance of this approach, the research question is: Is cognitive motivational multidimensional intervention effective on students' academic self-efficacy and mastery goal orientation?
MethodsThe present study was a semi-experimental study with a pre-test, post-test and follow-up design with experimental and control groups. The statistical population of the research was all the fifth-grade students of Nahavand primary school, a sample of 30 people (15 in the experimental group and 15 in the control group) was selected through cluster sampling. The research tools included the academic self-efficacy questionnaires of Zajakova et al. (2005) and the goal orientation of Midgley et al. (1998). After the pre-test, the experimental group was trained in cognitive motivational intervention during 9 sessions of 45 minutes, and the control group did not receive any intervention. After the completion of the experimental intervention, the post-test and after one month, the follow-up test was performed. To analyze the data, Mixed analysis of variance was used in SPSS-23 software.
ResultsThe results showed that cognitive motivational intervention has an effect on academic self-efficacy and mastery goal orientation (p<0.01).
ConclusionConsidering the impact of cognitive motivational intervention on increasing academic self-efficacy and the goal orientation of students' mastery, this method can be used to increase their academic progress. It is important to mention that the data presented in this study is self-reported. Although this method of data collection is a reasonable and defensible method, it would be useful to conduct research that examines similar constructs using data obtained from other sources such as teachers and parents. The current research, like other experimental designs, also had limitations, one of which was the small sample size, which reduces the generalizability of the findings; To solve this limitation, it seems necessary to conduct a study with a larger sample size in order to reach more stable results. Another limitation of this study was not considering the academic progress of the students. Considering the academic progress can affect children's self-efficacy, therefore, the results may have been integrated with the effects of academic progress, which should be cautious in generalizing the results, and it is suggested to control the educational progress and the level of children's motivation in future studies. According to the results of the current research and previous studies, it can be said that the cognitive motivational multidimensional intervention is effective and can be used, but schools are facing problems in the field of implementation, and the implementation of this approach requires planning and policy making in educational programs.
Keywords: Cognitive Motivational Multidimensional Intervention, Academic Self-Efficacy, Mastery Goal Orientation -
Purpose
Academic buoyancy is one of the effective variables in the academic field and learning environment of students. Therefore, the objective of this research was to design the academic buoyancy model based on life expectancy with the mediation of happiness in female high school students in Hamedan city.
MethodologyThe methodology of this research was correlational and SEM. The statistical population included all female students of the second secondary school in Hamedan city, and the statistical sample was selected based on the number of items used in the questionnaires as 370 people with the multi-stage cluster sampling method. Academic buoyancy (Hosseinchari and Dehghanizadeh, 2013), life expectancy (Hallajian, 2019), and Oxford happiness (Argyl et al., 1989) scales were used to collect data. For data analysis, a structural equation test was used in the PLS-3 software environment.
FindingsThe results showed that life expectancy has a direct and positive effect on academic buoyancy (β = 0.36, p <0.01) and happiness (β = 0.46, p < 0.01). Happiness also has a direct and significant effect on academic buoyancy (β = 0.34, p<0.01). Also, happiness has a significant mediating role in the relationship between life expectancy and academic buoyancy (β = 0.16, p<0.01).
Conclusionsince life expectancy creates a more positive atmosphere, it can be effective in increasing the feeling of happiness, and happiness creates buoyancy in the academic environment, followed by an increase in academic buoyancy.
Keywords: Academic Buoyancy, Happiness, Life Expectancy
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.