به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر امیر حسین کریمی

  • افسانه سبحانی، امیرحسین کریمی*

    پژوهش حاضر با هدف شناخت فنی نوعی از پنجره های مشبک شیشه دار انجام شده که در بررسی های پیشین در مورد آنها صحبتی نشده است و در واقع فرضیه های بیان شده قبلی برای روشن کردن شیوه ساخت این نمونه ها کارآمد نیست. بنابر شواهد فنی به دست آمده در متن حاضر، این پنجره ها مشبک دولایه گچی نام گذاری شده اند. پنجره های مشبک گچی شیشه دار حداقل از قرن چهارم هجری به این سو در ایران ساخته می شده اند. اما تمرکز پژوهش حاضر بر ساخت پنجره های شیشه دار با دو سطح گچی است و با مشاهده و بررسی آزمایشگاهی دو پنجره آسیب دیده تاریخی منسوب به عصر صفوی، روند ساخت این آثار تشریح شده است. این دو پنجره که بزرگترین شان ابعاد حدود 3/1 در 1 متر داشت، احتمالا از خانه ای تخریب شده در اصفهان جدا شده و به اداره میراث فرهنگی اصفهان انتقال یافته بودند. روش های آزمایشگاهی تست های شیمی تر، FTIR، تصاویر FE- SEM و آنالیز XRF بر روی نمونه ها استفاده شده است. بنابر نتایج این بررسی، در مشبک های دو لایه بزرگ از قابی چوبی برای استحکام دهی و ساخت استفاده می شده و کار بر روی یک تکیه گاه صلب روغن خورده انجام می شده است. دو لایه گچ کم آب و پرآب بر روی هم به کار می رفته و پس از حصول گیرش اولیه در سطح گچ خطوط اصلی انداخته می شدند و گچ اول برداشته می شد تا در فضای میان بازوهای ضخیم گچی، به لایه دومی برسند. نقوش ظریف تر سپس با سوراخ کاری در گچ دوم اجرا می شدند و مرحله نهایی اتصال شیشه های رنگی با ملاط گچ مخلوط با چسب به پشت سوراخ ها، پس از برداشت تکیه گاه بوده است. بنابر نتایج آزمایش ها در پایان اجرا احتمالا لایه روغنی برای کم کردن حساسیت بدنه گچی نسبت به رطوبت بر روی کل پنجره زده می شد.

    کلید واژگان: پنجره گچی, مشبک دولایه, شیشه رنگی, گچ بری, روغن
    Afsaneh Sobhani, Amir-Hossein Karimy *

    Basing on the archaeological evidences, making stucco and glass latticework windows in Iran dates back to the tenth century AD in Nishapur. One of the methods for making this kind of windows is making two-layered perforated stucco with colorful glasses, which is the subject of current study based on analysis and observations on two historical stucco and glass windows preserved in the ICHTO office of Isfahan. Current study uses optical observation and laboratory tests on two cases of historical two-layered perforated stucco windows to characterize the method of work. Wet chemical tests, FTIR spectroscopy, FE-SEM and XRF analysis used on the samples. Results showed the requirement of use of a wooden frame for more stability during forming in big size windows and starting the work on a rigid backing probably covered with oil as release agent. Two layers of gypsum mortar used in this process, which one is more watery and mixed with an organic material to slow down the setting process. After pouring mortar and the first phase of setting, stucco master used a compass to draw the main geometric lines. Then the first layer removed and the master made finer motifs on the second layer inside the frames made by thicker arms of stucco. The last phase was adhering colorful glasses with a gypsum-adhesive paste on the back of perforated part after removing the rigid backing. Coating the window with oil to reduce the vulnerability of gypsum against humidity is a finishing process after setting of mortar. Evidence of oil showed in FTIR analysis on the extracted samples.

    Keywords: Stucco windows, Two-layered latticework, colorful glasses, Stucco, oil
  • فائزه اصفهانی پور هنزائی*، امیرحسین کریمی
    با ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در سال 1396ش/ 2017م و تاکید بیشتر بر حفاظت از بناهای تاریخی در قالب بافت شهری یزد، تلاش برای انجام گونه های مختلف پایش، با هدف صیانت از اصالت آثار تاریخی فراهم شد. پژوهش حاضر که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، در جست وجوی نقش پایش تاریخی به عنوان روشی برای ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه به عنوان یکی از مهم ترین تک بناهای این بافت است. مستندسازی سابقه ای از مداخلات بر پایه اصول حفظ میراث جهانی و در عین حال دستیابی به پیشینه ای از عوامل آسیب رسان به بنا در خلال این پژوهش انجام شده است. ازاین رو تحقیق حاضر پس از تبیین مفهوم پایش تاریخی، به ارایه اسناد موجود درباره آسیب ها و مداخلات مدرسه رکنیه و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی اسناد برای شناخت نقاط بحرانی آسیب ها و در نهایت دستیابی به دوره بندی مرمت آرایه های معماری و ارزیابی اصالت آن می پردازد. بر طبق اسناد، مهم ترین آسیب های واردشده به مدرسه رکنیه شامل ترک ها و آسیب های سازه ای ناشی از حفر چاه ها در حریم بنا و رطوبت ناشی از آن و نیز فعالیت موریانه در داخل بنا بوده است. در خارج بنا تخریب ایوان، مداخلات و تصرف های سازه ای قدیمی و نیز ریختگی کاشی های گنبد به خصوص در بدنه غربی در اثر عوامل طبیعی، آسیب های مستمر در بنا هستند. این عوامل آسیب در برنامه ریزی آینده باید از نظر میزان فعالیت، مورد سنجش قرار گیرند. در باب ارزیابی اصالت، نتایج به دست آمده منجر به قابل تفکیک شدن بخش های اصیل و بخش های غیراصیل ولی ارزشمند در این بنا شده است. پوسته داخلی گنبدخانه، دیوار اسپر ایوان و کتیبه کاشی کاری ساقه گنبد در بخش بیرونی بنا کاملا اصیل و مربوط به دوره آل مظفر است. نقش و اجزای مادی ایوان و نمای آن، همچنین کاشی کاری های گنبد که مجددا اجرا شده، از آثار مداخلاتی پنجاه سال گذشته است. بازسازی و تکمیل این بخش ها با تکیه بر شناخت سبکی مرمتگران و التفات به نقوش کاشی کاری های قدیمی موجود در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز، مدرسه شمسیه و مسجدجامع یزد انجام گرفته است. هدف این گونه مداخلات، تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا در عین تلاش برای خوانایی بهتر اثر بوده است. بخش های بازسازی و نوسازی شده اگرچه از لحاظ مداخلات مبانی نظری مورد توجه بوده ولی جنبه تاریخی و باستان شناسی نداشته و قابل استناد به عنوان سبک آل مظفر یزد نیست. پیرو نتایج به دست آمده برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری این دو بخش نیز می بایست از همدیگر تفکیک شده و به طور کاملا واضح و شفاف با تصمیم گیری های جداگانه انجام گیرد.
    کلید واژگان: پایش تاریخی, اصالت, آرایه های معماری, مدرسه رکنیه, میراث جهانی, آل مظفر
    Fa’Ezeh Isfahani-Pour Hanzaei *, Amir-Hossein Karimy
    After the inscription of the historical city of Yazd on the world heritage list in 2017, more emphasis was put on the preservation of historical monuments within its urban structure. Simultaneously, more effort was made to carry out different types of monitoring to protect the authenticity of historical monuments. This study, using a qualitative and interpretative approach, researches the role of historical monitoring as a method to assess the authenticity of the architectural revetments of Seyyed Rokn ad-Din Madrasa (or Rukniyya), which is one of the most important monuments of this city. The history of interventions based on the principles of world heritage preservation as well as the history of deteriorating factors that altered the building is documented in this research. For this, after defining the concept of historical monitoring, this paper documents the damages, repairs, and interventions that occurred in the Rukniyya. Content analysis of these documents was carried out to identify the risk critical points and finally to draw the timeline of the restorations of the architectural revetments to assess their authenticity. According to these documents, significant damages in the Rukniyya include cracks, structural damages caused by the digging of wells in the periphery of the building and the subsequent moisture, and termite activity inside the building. Outside, the destruction of the main arch of the iwan, structural interventions, and the falling of dome tiles due to natural conditions specifically on its western side are among the major damages. The damaging factors should be considered in terms of activity levels in future conservation plans. For the purpose of authenticity assessment, the findings of the investigation differentiate authentic parts from later alterations in this building. The inner shell of the dome, the end wall of the iwan, and the tile inscription on the dome stem are materially authentic and date from the Muzaffarid period. The motifs and material components of the iwan and its facade as well as the tiles on the outer shell of the dome are interventions of the past fifty years. These parts were reconstructed based on the architectural style of the fourteenth century, imitating the tilework patterns in the Shahab ad-Din Qassem Madrasa, Shamsiyyeh Madrasa, and the Jame‘ Mosque of Yazd. The purpose of such interventions was to preserve the physical and functional features of the building and improve its legibility. Although the reconstructed and renovated parts are interesting in terms of restoration works, they do not have historical or archeological value and cannot be referenced as Muzaffarid-style artwork. The findings of the study show that two separate conservation plans are required for each of these two parts of the building providing clear and transparent decisions.
    Keywords: Historical Monitoring, Authenticity, Architectural Decorations, Sayyed Rokn ad-Din madrasa, world heritage, Muzaffarid
  • عیسی اسفنجاری کناری*، امیر حسین کریمی، نسرین پورعیدی وند

    مسجد جامع ارگ بم از زمان پی نهادن تا امروز، روندی طولانی از دگرگونی، مرمت ، بازسازی و نوسازی را از سر گذرانده که بسیاری از این تغییرات تا پیش از زلزله 1382، در کالبد بنا پنهان بود. آشکار شدن ساختار اصلی سردر قدیمی مسجد و منارهای قدیمی متصل به سردر از جمله نویافته های پس از این زلزله است. این نویافته ها دوره بندی های قبلی پیشنهادشده برای مسجد را دچار تردید ساخته و پرسش ها و ابعاد پژوهشی تازه ای را مطرح ساخته است که پیش از این در نظر نبود. این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی شکل اولیه و دگرگونی های سردر، جایگاه زمانی آن را در دوره بندی کلی تحولات مسجدجامع ارگ بم از طریق بررسی اسناد و مدارک مکتوب و برداشت های دقیق میدانی و همچنین گمانه و پی گردی های باستان شناسی و با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی مشخص کند. نتایج مطالعه و بررسی ها نشان می دهد که به رغم اینکه پژوهشگران سردر را منسوب به قرون اولیه اسلامی می دانند، این پژوهش بنا بر شواهد موجود اعم از مانده های معماری موجود، ابعاد خشت ها، ارتفاع پاکار نعل درگاه، پهنای جرز های طرفین ورودی، تنه تنومند و اندازه مغزه میانی منار، بر این باور است که سردر منسوب به قرن هشتم هجری است و همانند سایر سردرهای مظفری تیموری ارتفاعی بلند و تناسباتی کشیده دارد.

    کلید واژگان: ارگ بم, مسجدجامع, تحول تاریخی, سردر, منار
    Issa Esfanjary Kenari*, Amir Hossein Karimi, Nasrin Pour ‘Eidivand

    The Jami‘ Mosque of Bam has gone through a long process of transformations including restoration, reconstruction, and renovation.  Much of these works were hidden inside the physical form until the earthquake of 2003 uncovered important structures, among them, the original portal and the flanking twin minarets. These findings question the previously accepted timeline for the mosque and pose new questions that had not been discussed previously. The objective of this paper is to introduce the original form of the portal and locating its modifications on the timeline of the mosque according to a descriptive-analytical method. On the basis of remaining evidence such as architectural remnants, mudbrick sizes, the height of imposts, the thickness of the flanking pillars, and the diameter of the minarets’ shafts, the entrance portal is dated to the fourteenth century AD, very similar to other Muzaffarid and Timurid portals that are high and lofty.

    Keywords: Arg-e Bam, jami‘ mosque, historical evolution, portal, minaret
  • امیرحسین کریمی*

    بقعه سیدون علی نقیا گنبدی مرتفع در شهر ابرقو است که هیچ کتیبه تاریخ دار یا حاوی نام بانی در آن به چشم نمی خورد. بنا در منابع پیشین، به اختصار بررسی شده و بر مبنای تاریخ گذاری دونالد ویلبر به قرن هشتم هجری نسبت داده شده است. البته در پرونده ثبت ملی این بنا به قرون ششم تا هشتم منتسب شده است. متن حاضر بر مبنای بررسی های کالبدی، تطبیقی به تاریخ گذاری بنا پرداخته و این پرسش را دنبال می کند که آیا بنا در یک دوره تاریخی شکل گرفته یا نه؟ و تاریخ شکل گیری بنا چه دوره ای است؟ پرسش دیگر در مورد کاربری اولیه بنا است. مشابهت کاشی های ازاره بنا و شیوه ترسیم خط کوفی کتیبه و گوشه سازی بنا مشابهت با بناهای قرن هشتمی دیگری در منطقه یزد و اصفهان را نشان می دهد. هم چنین مضمون یکی از کتیبه های بنا به طور خاص به کاربری تدفینی بنا اشاره می کند. بنا از حیث کالبد و تزیینات به مقبره تخریب شده حسن بن کیخسرو شباهت بسیار دارد. بررسی کالبدی سیدون علی نقیا شواهد خاصی از دو دوره ساختمانی را نشان نمی دهد و بنا احتمالا در یک دوره تاریخی واحد شکل گرفته است. کتیبه های بنا در این متن برای بار اول خوانده شده و پیش بینی می شود که شواهد بیش تری در طی مرمت های آینده اثر به دست خواهد آمد.

    کلید واژگان: سیدون علی نقیا, ابرقو, کاشیکاری, گنبدخانه, کوفی تزیینی, آل مظفر
    Amirhossein Karimi*

    Seyedun or Seyedun Ali Naghia tomb is located in Nebadan district of Abarghu. This clay monument is a tall dome chamber on the exterior cover of whose dome there are bricks as well as blue and azure tiles. The interior dado is also covered by tiles and the underneath surfaces are decorated with clay Muqarnas, inscriptions and slight painting ornaments. A vast part of the dome cover crumpled probably in 1330sSH (1950s AD) and was renovated some decades later. This building is a mosque attributed to 9th century (AH) called masjid-hosseiniyeh or hosseiniyeh of Nebadan. A small part of it which is part of the attached installations has just remained. It has had an altar whose direction confirmed to the skew Qibla of the congregational mosque and masjidhosseiniyeh of Abarghu. No dated inscription or including the founder name one can be found there. Seyedun Ali Naghia has been briefly inspected in the previous references and is attributed to 8th century (AH) based on Donald Wilber and Godard’s dating while it has been attributed to 6th- 8th centuries (AH) in the national registration file. In this research we try to date the tomb through investigating related documents, its structure and also the comparative inspection conducted during the preparation period of the renovation plan. In addition, we look for the answer to the question whether it was constructed in one single era and when it was built. Its initial function is another issue to be investigated. The dado tiles order, the way of drawing and embellishing Kufic handwriting of the inscriptions and the way of creating squinches in this monument to a great extent resemble 8th century monuments of Yazd and Isfahan. Moreover, the content of the verses written on the inscriptions which alludes to the burial use of them, in addition to above-mentioned traits, arouse the strong possibility of this monument being built as a tomb and for burial purposes. Both the structure and the ornaments are very similar to the damaged tomb of Hasan Ebn-Keikhosro (with an inscription dated 707-718 AH). Since the construction date of that tomb is known, it is likely that Seyedun Ali Naghia was also built in the first quarter of 8th century; the era during which king Mobarez Al-Din could overcome Yazd and Meibod that led to the reign of Mozaffarian dynasty to start. In addition, based on its similarities to 8th century monuments like Seyedun Golsorkhi and Hasan Ebn-Keikhosro domes and through investigating Jame’ Al-kheirat endowment in which Nebadan desert of Abarghu has been mentioned, we conceive that the mentioned buildings were all made in one single era with the fund of a famous figure who might belong to Seyed Rokn Al-Din family. Through investigating the structure of Seyedun Ali Naghia no trace of two different eras was found which leads us to the strong possibility that all of them were constructed in one single era. The content of the inscriptions read in this research for the first time, are Quran-related. We can foresee that more evidences particularly of the original forms of dome covers ornaments would be obtained through future renovations which might in turn reveal other aspects of the monument history.

    Keywords: Seyedun Ali Naghia, Dome, Abarghu, Tile work, Decorative Kufic, Ale, Mozaffar era
  • شیما بهرامپور*، امیرحسین کریمی
    به دلیل مشکلات بازسازی بخش کمبود اشیای تاریخی شیشه ای در مرمت که در سه بخش: قالب گیری، دوغاب ریزی و شکل دهی قسمت بازسازی وجود دارد، تحقیق حاضر درپی یافتن مسیری برای حل مشکلات مذکور برآمده است. سوال تحقیق به این شرح است: امکانات بازسازی قسمت کمبود اشیای شیشه ای با استفاده از چاپگر سه بعدی در ایران چگونه است؟ پژوهش حاضر، کاربردی و از نظر روش، تحلیلی- آزمایشگاهی است؛ و با هدف کلی ارائه روشی کارآ در این روند چاپگر سه بعدی را ابزاری با کمترین دخالت و تخریب و همچنین دارای دقت بالا در جزئیات به عنوان جایگزین روش های مرسوم پیشنهاد داده است. تا پیش از این، کاری متمرکز در استفاده از چاپگر سه بعدی برای بازسازی اشیای شیشه ای تاریخی انجام نشده است ازاین رو، پژوهش پیش رو دارای ایده ای نو است. تصمیم گیری در این مورد با بررسی دو روش بازسازی قسمت کمبود با روش رایج و با استفاده از فناوری سه بعدی انجام شد. روش های مقایسه شده عبارت اند از: روش رایج پرکردن کمبود با رزین اپوکسی و روش های پیشنهادی بازسازی سه بعدی با رزین آکریلیک، پلکسی گلاس و پلی اتیلن ترفتالات. نخست، نمونه هایی با روش های پیشنهادی بازسازی شدند و سپس برای دستیابی به روش بهتر به صورت آزمایشگاهی آزمون پیرسازی و تست مقاومت به سایش روی نمونه ها انجام گرفت. آزمایش های صورت گرفته نشان داد که رزین آکریلیک به روش چاپگر سه بعدی جایگزین مناسبی برای بازسازی قسمت کمبود اشیای شیشه ای است و پلکسی گلاس با روش کاهشی سه بعدی (لیزر و CNC) نیز، نتیجه ای مطلوب دارد.
    کلید واژگان: مرمت اشیای شیشه ای, چاپگر سه بعدی, اسکنر سه بعدی, بازسازی مجازی
    Shima Bahrampoor*, Amir Hossein Karimy
    Three-dimensional tools are widely used for various purposes, particularly Three- dimensional printers which play a great role in simplification and acceleration of phases in production process for various fields ranging from medicine to industry.
    Due to the problems related to the reconstruction of missing parts in restoration of historic glass objects in the methods of molding, casting and formation of reconstructed parts, the present research, aiming to propose an efficient method within this process has suggested 3D printer as a tool with the least intervention and destruction and also high accuracy and as a substitute to the current methods. Research questions are as follows: How is the condition of 3D reconstruction facilities for missing parts of glass objects in Iran? What are the technical and practical advantages and disadvantages of 3D printer in this process? How is the strength and yellowing quality of suggested polymers for reconstruction?
    The research finalized through verifying both current and 3D technology methods for reconstruction of missing parts. The compared methods include: filling with Epoxy and also Acrylic resin, Plexiglas and PETE methods as suggestions. Samples were tested for yellowing and Pin on disk. The results showed that Acrylic resin in 3D printer is a proper substitute for reconstruction of the missing parts of glass objects, and Plexiglas using 3D technology method (laser and CNC) is also ranked as the second.
    Keywords: restoration of glass, three, dimensional printer, three, dimensional scanner, virtual reconstruction
  • زهرا حقیقی، امیرحسین کریمی*، غلامرضا وطن خواه
    خانه تاریخی سوکیاس، در محله تبریزی های اصفهان واقع شده و بر طبق مطالعات انجام شده در دوره شاه عباس دوم صفوی ساخته شده است. یکی از مهم ترین تزیینات معماری این بنا، دیوارنگاره های تاریخی آن است. لایه رنگ در دیوارنگاره به طور معمول شامل دو جزء رنگدانه، بست و سایر افزودنی ها است. شناسایی بست با استفاده از طیف بینی زیر قرمز از آن جهت که مقدار بست ناچیز است و داده های طیفی مرتبط با آن، هنگام آنالیز تحت تاثیر هم پوشانی ناشی از وجود رنگدانه ها و دیگر اجزاء لایه های دیوارنگاره واقع می شود، کاری دشوار است. از این رو در این پژوهش با هدف حذف اثر این عوامل مداخله گر تعدادی نمونه ساخته شد و از دیوارنگاره خانه تاریخی سوکیاس نمونه برداری شد. طیف نمونه ها با استفاده از روش FTIR تهیه و برای پردازش داده ها نیز از روش کمومتریکس SIMCA استفاده شد. زرده تخم مرغ به عنوان بست نمونه های تاریخی خانه سوکیاس شناسایی شد. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان استفاده از روش های کمومتریکس را در شناسایی بست نقاشی های دیواری کارآمد دانست.
    کلید واژگان: بست, دیوارنگاره, کمومتریکس
    Z. Haghighi, A. Karimy*, R. Vatankhah
    Sukias house is located in Tabriziha neighborhood, Isfahan, Iran. Investigators have revealed that this historical house has been built during Shah Abbas II (r. 1632-1666). One of the most important decorations of this building is its historical wall paintings. The paint layer of wall painting is generally composed of pigments, organic binding media and other additives. Characterization of the binding media is a challenging problem in cultural heritage due to the presence of complex materials structure of wall paintings. The principal aim of this work is to overcome the spectral interferences for interpretation of FTIR spectra obtained from wall paintings samples. A set of calibration samples were prepared in a similar way to the strata of a real wall painting from lowest to highest complexity. Sampling from the Sukias house was accomplished as well. Each sample was analyzed by FTIR spectroscopy and spectral data set was processed by chemometrics approaches. Binding medium of Sukias house was identified as egg yolk. Results are promising in the sense that SIMCA could be useful to mine the complex FTIR spectra and characterize binding media in wall paintings which is very time-consuming and challenging by regular methods of analysis.
    Keywords: Binding medium, Wall painting, Chemometrics
  • امیرحسین کریمی*، پرویز هلاکویی
    طیف بینی میکرورامان، یکی از انواع روش های شناسایی مواد است که تاکنون بیشتر درباره رنگدانه های نقاشی به کار گرفته شده است. نظر به امکان استفاده غیرتخریبی از این روش برای شناسایی بست نقاشی های تاریخی و یافتن میزان کارآیی آن در زمینه نقاشی ایرانی، چنین روشی روی نمونه های بست نقاشی ایرانی به کار رفت. نمونه سازی برمبنای بررسی های انجام شده و فهرست موجود از مواد بست نقاشی ایرانی در مقاله پیشین نگارندگان انجام شد. در مرحله نخست، روی نمونه های خالص سه گروه مواد بست؛ 5 بست کربوهیدراتی، 5 بست پروتئینی و 4 بست از روغن های خشک شونده و در مرحله دوم، روی نمونه های ساخته شده از تمامی این بست ها همراه رنگدانه سرنج بررسی طیف بینی رامان انجام شد. برای نمونه های بست خالص، ناحیه 200 تا 1800cm-1 و برای نمونه های همراه با رنگدانه، ناحیه 2500 تا cm-1 3300 انتخاب شد. براساس تجربیات به دست آمده در این مقاله، ناحیه 2500 تا cm-1 3300 که رنگدانه ها در آن طیفی ندارند، بهترین ناحیه برای بررسی طیف رنگدانه همراه با بست است. افزون بر این، طیف رامان مربوط به انزروت نیز، در پژوهش حاضر برای بار نخست ارائه شده است.
    کلید واژگان: نقاشی ایرانی, بست, میکرورامان, طیف بینی
    Amir_Hossein Karimy * Parviz Holakooei
    Micro-Raman spectroscopy is recently advocated to be used for the identification of organic mediums of paintings although it is mainly used for identifying artists’ pigments. The current paper presents an effort for estimating the feasibility of micro-Raman spectroscopy for identifying Persian binding mediums used in historical paintings. To do so, samples were prepared in two main groups based on previous studies and the most popular Persian binding mediums; i.e., pure binding mediums and binding mediums mixed with red lead. Pure samples were themselves divided in three groups of carbohydrates, proteins and drying oils and were studied in 800-1800 cm-1 and 2500-3300 cm-1 regions. Results showed that micro-Raman spectroscopy can be more efficient in 2500-3500 cm-1 zone as most of pigments exhibit no Raman signal in this region. Moreover, the Raman spectrum of sarcocolla gum is provided in this article for the first time. This paper strongly suggests micro-Raman spectroscopy for identifying binding mediums used in Persian paintings.
    Keywords: Persian painting, Binding medium, micro, Raman spectroscopy, pigments
  • A. H. Karimy*, Gh. Vatankhah
    One of important aspects in the field of Art technology and conservation of Persian historical paintings is the characterization of binder (or binding medium) used in paints. The basic rule in this field is identification of historic materials without destruction of the works or the sample taken from them. ATR-FTIR (attenuated total reflectance-FTIR) is one of the common non destructive methods for characterizing organic materials in paintings. In this paper samples prepared using common binders of Persian paintings, have been tested for the evaluation of ATR-FTIR method. In the second step real historic samples have been tested. Results showed that the method is efficient in classification of binders (to hydrocarbon, protein and drying oil groups), but is not perfectly successful in detailed identification. Detailed research needs other test methods. J. Color Sci. Tech. 8(2014), 27-36©. Institute for Color Science and Technology.
    Keywords: Binder, Persian painting, Proteins, Drying oils, ATR, FTIR
  • امیرحسین کریمی
    پیرامون کاربری و تاریخ بنیان سردر و جفت منار موسوم به نظامالملکی ابرکوه نظرات مختلفی در منابع آمده است. برخی آنرا سردر مسجد نظامیه و برخی آن را جزیی از یک مجموعه و ساخته نظامالملک ابرقویی از مشایخ قرن هشتم . ق. قمری در منطقه دانستهاند. با این همه هنوز ابهامات زیادی در مورد تاریخ و کاربری این اثر وجود دارد. پرسشهای متن حاضر نیز در باب تاریخ و کاربری بنا بوده است. هدف متن حاضر آن است که با نظر به دیگر کتیبه های دارای اشاره به بناهای نزدیک به اثر در منطقه و تطبیق با روایات تاریخی، نکاتی در مورد بنایی که سردر متعلق به آن بوده و نیز تاریخ بنا روشن شود. روش پژوهش در این بررسی، علاوه بر مطالعه و تحلیل شواهد کالبدی بنا، مقایسه سردر با دیگر بناهای دارای دو منار است. همچنین از آنجا که بنا هیچ کتیبه تاریخداری ندارد، تحلیل تاریخی کتیبه های دیگر بناهای منطقه (که با این اثر ارتباط دارد) نیز انجام شده است. در این مورد از کتیبه مسجد بیرون ابرکوه که در آن به بناهای پیرامون سردر نظامالملکی اشاره شده، استفاده و بنا بخشی از یک مجموعه پیوسته با مقبره طاووسالحرمین و احتمالا مسجد شمرده شدهاست. سپس با تطبیق تزیینات و ساختار اثر با دیگر سردرهای دارای جفت مناره در معماری ایرانی، همچون سردر غیاثیه قم و سردر مسجد جامع اشترگان، تاریخ اثر قرن هشتم . ق. و در دوره حکمرانی مظفریان پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به کتیبه مسجد بیرون و اشارات آن و دوران زندگی نظامالملک ابرقویی احتمال دخالت او در ساخت سردر فعلی وجود ندارد و احتمال ساخت بنا در زمان شاهشجاع مظفری بیشتر است.
    کلید واژگان: سردر, دو مناره, معماری آل مظفر, نظامیه, کاشیکاری, ابرکوه
    Amir Hossein Karimy
    Various ideas can be found about the date of construction and the function of portal and twin minarets of Abarkouh so that some researchers consider it as the door way of Nizamieh mosque whereas others consider it as a part of a great complex. However, there are ambiguities about the history and function of this monument. The main questions of this paper are about these two points. Afshar has attributed this monument to Nizam-ol-Molk-e Abarqui, a famous writer of Abarkooh in 14th century. Considering inscriptions of other monuments in the region and comparing with historical documents, this paper aims to reveal some points about the history and function of the destroyed monument to which this portal belongs. Moreover, the structure and decorations of the portal have been compared with other historical twin minarets. Regarding the lack of dated inscription on the portal, main evidence is the inscription of Biroon mosque near Abarkouh which has implications about the constructions near the portal. Finally, it has been revealed that the monument can be part of a mosque related to Tavousieh shrine. Comparing decorations and structure of this monument with other similar twin minarets in Persian architecture (like Qiyasiyeh in Qom and Oshtorgan mosque), it can be attributed to 14th century and to the son of Nizam-ol-Molk-e Abarqui who was a courtier of Shah Shoja’ (Muzaffarid dynasty) as his patron
    Keywords: portal, double minaret, tile working, Nizamieh, Muzaffarid architecture, Abarkooh
  • امیرحسین کریمی، عباس عابد اصفهانی، مهشید شیر دوانی
    بست یا ماده چسباننده، در مطالعات فنی آثار هنری همان Binder در متون شیمی رنگ است که وظیفه اتصال رنگدانه ها به یکدیگر و به سطح رنگ گذاری شده را به عهده دارد. دسته بندی کلی مواد بست در نقاشی سنتی ایران شامل صمغ های گیاهی (قندها)، مواد پروتئینی و مواد روغنی است. در این پژوهش با نظر به روش های شیمی تر در علوم آزمایشگاهی، دستورالعمل های تشخیص این مواد استخراج و بر مبنای آن ها آزمون هایی انجام شده است. برای تشخیص کارآمدی آزمون ها به جای روش کهنه سازی تسریعی، آزمون در سه مرحله انجام شد. در آغاز مواد خالص بست ها مورد آزمون قرار گرفت و برای هر دسته روش های شناسایی مشخص شد. در مرحله دوم چند نقاشی با بست های معلوم با قدمت بین ده تا 11 سال مورد بررسی قرار گرفت و آزمون های پیشین برای نمونه ها تکرار شد. غیر از صمغ عربی در دیگر موارد همان نتایج به دست آمد. سپس بر روی نمونه های تاریخی با قدمت 100 تا 400 سال آزمون ها تکرار شد. در نتیجه گیری نهایی مشخص شد که به جز در مورد صمغ های گیاهی، بست های نقاشی ایرانی با تجزیه تر قابل تفکیک هستند. همچنین نتایج نشان داد که تفکیک در مورد نمونه بست های پروتئینی موفق تر است.
    کلید واژگان: آزمون, بست, روغن ها, پروتئین ها, صمغ ها, نقاشی
  • امیرحسین کریمی، مهدی حسینی

    از مهم ترین منابع شناخت فنون قدیمی رنگ سازی به خصوص در مورد بست های نقاشی ایرانی، رسالات فنی قدیمی است. بدون بکار گیری روشی منظم و تعریف شده، بررسی متون فنی قدیمی ممکن نیست. پرسش اصلی این است که بست های مرسوم در نقاشی ایرانی کدام مواد بوده و آیا تناسبی بین بست و رنگدانه وجود داشته است یا نه. در مقاله حاضر 24 رساله چاپ شده فارسی از قرن ششم هجری تا اواخر دوره قاجار از حیث انواع بسته ای نقاشی ذکرشده و رابطه بست ها با رنگدانه تحلیل شده است. در پایان نتیجه گیری می شود که بسته ای ذکرشده در منابع به این شرح هستند: صمغ، صمغ عربی، سفیده تخم مرغ، زرده تخم مرغ، سریشم، انزروت، نشاسته، سریش، روغن کمان، روغن کنجد و روغن. سپس ویژگی هر نوع بست به طور جداگانه شرح داده می شود. بنا بر متون بررسی شده، صمغ عربی بستی بوده که برای تمام رنگدانه ها استفاده می شده است. ترکیب صمغ و سریشم و صمغ و بست تخم مرغی نیز به ترتیب برای چسباندن ورق فلزی و مرکب سازی توصیه شده است. زرده تخم مرغ بست مناسب نقاشی روی چوب و انزروت بست خاص زنگار بوده و بست روغنی از دوره صفوی در متون ظاهرشده و به جز برای باقی رنگدانه ها کاربرد داشته است.

    کلید واژگان: نقاشی ایرانی, متون کهن, رسالات رنگ سازی, رنگدانه, بست
  • Amir-Hossein Karimi, Parviz Holakooei

    Sufi monasteries and tombs of mystics have always been respectable in Iranian culture. These places have been used for teaching and learning cycles, and also as shelters for helpless people. Among them is the tomb of Pir-Hamzeh Sabzpoosh in Abarkuh. Unlike the plain outer surfaces of the building, the inner surfaces are adorned with different kinds of stucco decoration, several coloured medallions, and a dado. However, the stuccoed mihrab, which is related to the sixth century AH, is one of the most important characteristics of the building. Pir-Hamzeh building has been renovated and restored at least three times since its original built in the sixth century AH. This tomb is popularly known as the burial of Aziz-ed-Din Nassafi, the eminent Sufi Golestān-e Honar 14, Winter 20094 master. He escaped from his birthplace Bukhara in the second half of the seventh century AH, due to Mongols attack, and after wandering in different cities, finally he settled in Abarkuh, where he died later. However, there is no evidence available about his burial in the building. The ornaments of the tomb can be put in two categories: stuccos and paintings of walls; the first is of the sixth century AH, and the second of the eighth. According to our studies, comparing different periods, different kinds of materials were used in the ornaments of each period.

فهرست مطالب این نویسنده: 12 عنوان
  • دکتر امیر حسین کریمی
    دکتر امیر حسین کریمی
    استادیار مرمت آثار تاریخی، دانشکده حفاظت و مرمت، دانشگاه هنر اصفهان، ، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال