اسماعیل کرمی
-
مقدمه
نانو ذرات اکسید آلومینیوم (Al2O3 NPs) ازجمله پرکاربردترین نانو مواد در صنایع هستند. بااین حال، اطلاعات نسبتا کمی در مورد سم شناسی آن ها در دسترس است. هدف از این مطالعه بررسی سمیت بالقوه نانو ذرات اکسید آلومینیوم و نقش حفاظتی افسنطین بر آسیب های حاصل از نانو مواد بر روی ریه موش های صحرایی است.
روش کاردر مطالعه تجربی حاضر، 36 سر موش صحرایی به طور تصادفی در 6 گروه قرار گرفتند. موش ها شامل؛ گروه 1 یا کنترل (روزانه 1 میلی لیتر نرمال سالین)، گروه 2 (روزانه دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم گاما نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی)، گروه 3 (روزانه دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم آلفا نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی)، گروه 4 (روزانه دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم گاما نانو آلومینیوم در دو هفته داخل صفاقی و 200 میلی گرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت 15 روز به صورت گاواژ)، گروه 5 (روزانه دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم آلفا نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی و 200 میلی گرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت 15 روز به صورت گاواژ). گروه 6 (روزانه 200 میلی گرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت 15 روز به صورت گاواژ) در معرض قرار گرفتند. در طول دوره آزمایش، علایم بالینی، تغییر وزن بدن، پارامترهای بیوشیمیایی بافت، تغییرات بیان ژن، ضریب وزن ریه، یافته های هیستوپاتولوژی و محتوی غلظت فلز بافت ریه ارزیابی گردید. معنی داری نتایج توسط آنالیز واریانس (ANOVA) به همراه تست توکی تعیین شد.
یافته هابررسی نتایج نشان داد که نانو ذرات اکسید آلومینیوم باعث تغییرات در لیپید پراکسیداسیون، آنزیم های آنتی اکسیدانی مانند، سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی و نیتریک اکسید سنتاز القایی در موش های تحت درمان شد. این اختلالات بیوشیمیایی با تغییرات در بیان ژن های اکسیداتیو متالوتیونین-1 و هم اکسیژناز-1 و تغییرات بافت شناسی در ریه تایید شد. مواجهه هم زمان با افسنطین و نانو ذرات اکسید آلومینیوم در موش های صحرایی به طور معنی داری باعث بهبود تغییرات در پارامترهای آزمون گردید (P<0/05).
نتیجه گیرییافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که فرم گاما نانو ذرات اکسید آلومینیم سمی تر از فرم آلفا هستند که تغییر در اندازه و شکل نانوذره باعث تفاوت در سمیت آن ها شده است. همچنین، گیاه افسنطین می تواند نقش محافظتی در برابر سمیت ریوی ایجادشده توسط نانو ذرات اکسید آلومینیوم در موش صحرایی داشته باشد.
کلید واژگان: نانو ذرات, نانواکسید آلومینیوم, هیستوپاتولوژی, افسنطین, بیان ژنIntroductionAlthough aluminum oxide nanoparticles (Al2O3-NPs) are the most widely used nanomaterials, limited studies have been reported on their toxicology. Therefore, the present study aimed to investigate the potential toxicity of aluminum oxide (alumina) nanoparticles and the protective role of aqueous extract of wormwood plant on nanomaterial-induced disorders in the lung of rats.
Material and MethodsHere, 36 male Wistar rats were randomly divided into six groups. Next, the rats were first exposed to 200 mg/kg of the aqueous extract of wormwood plant (by gavage) for 15 days and then received a dose of 30 mg/kg of aluminum oxide nanoparticles as an intraperitoneal injection for 14 days. Furthermore, various features of clinical signs, body weight, biochemical parameters, gene expression changes, lung weight ratio, histopathological observations, and metal content in lung tissue were evaluated during the experiment. Eventually, the ANOVA (Analysis of Variance) and Tukey’s range test were employed to analyze and compare the mean of the data.
ResultsThe results revealed that aluminum oxide nanoparticles at a concentration of 30 mg/kg body weight led to changes in antioxidant enzyme activities, e.g., T-SOD, CAT, GPx, and TAC, lipid peroxidation, and iNOS for exposed rats. Also, the above biochemical disorders were associated with altered expression of oxidative stress-related genes (HO-1, MT-1) and histological changes in the lung tissue. On the other hand, simultaneous intake of aqueous extract of wormwood plant and aluminum oxide nanoparticles in rats significantly improved the studied parameters (p <0.05).
ConclusionOur findings showed that the γ-Al2O3 NPs were more toxic than α-Al2O3 NPs, which can be attributed to changes related to their size and shape characteristics. Also, it was observed that the wormwood plant could play a protective role against aluminum oxide nanoparticles-induced pulmonary toxicity in rats.
Keywords: Aluminum oxide nanoparticle, Gene expression, Histopathology, Nanoparticles, Wormwood plant -
مقدمه
در سال های اخیر، برنامه های مختلفی برای کاهش سروصدا در کشورهای مختلف صورت گرفته که نشان دهنده نگرانی بیشتر جامعه برای آلودگی صوتی است. این مطالعه، با هدف بهبود عملکرد موانع، به صورت موازی در دو طرف بزرگراه، با در نظر گرفتن ساختمان های اطراف بزرگراه صورت گرفته است.
روش کاردر این تحقیق روش شبیه سازی دو بعدی عنصر مرزی، جهت پیش بینی افت صدا در مانع ها به کار گرفته شده است. انواع مختلفی از مدل ها با در نظر گرفتن تاثیر ساختمان و کانال های آب در این تحقیق موردبررسی قرار گرفته است تا میزان اثربخشی انواع مختلف مانع های موازی در شرایط واقعی در موقعیت شنونده مورد مقایسه قرار گیرد.
یافته هاکاربرد مانع مدل Y زاویه دار (YA) به صورت منفرد توانست تا dB 5/3 عملکرد مانع را نسبت به مدل T ساده مرجع (TS) بهبود بخشد. با کاربرد مانع ها به صورت زوجی، تغییر قابل ملاحظه ای در عملکرد روی مانع دوم دیده نشد. درحالی که با به کارگیری مانع به صورت موازی همراه با ساختمان های مجاور، مانع مدل T دندانه دار (TD) در مقایسه با مانع TS به میزان 3dB کارایی مانع را افزایش می دهد. همچنین با افزایش فرکانس تاثیرات منفی قابل توجهی در عملکرد مانع ایجاد گردید به طوری که ساختمان های مجاور در فاصله 8 متری مانع، حدود dB 34/8 تاثیر منفی در عملکرد مانع های موازی ایجاد نمود.
نتیجه گیریبه طورکلی، در صورت عدم لحاظ ساختمان در این مطالعه، مانع مدل T زیگزاگ (TZ)به صورت زوجی دارای عملکرد بالاتری بود درحالی که با قرارگیری ساختمان در مدل طراحی، مانع مدل TD به عنوان مانع بهینه در نظر گرفته شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که انتخاب مانع ایده آل صرفا بر اساس تعیین صدا در پشت مانع، به تنهایی نمی تواند بیانگر رفتار و خصوصیات آکوستیکی مانع در محیط واقعی باشد.
کلید واژگان: موانع موازی صوتی, شبیه سازی دو بعدی حد مرزی (BEM), مانع های T شکل, کاهش صدای ترافیکیIntroductionOver recent years, various programs have been conducted to reduce noise, indicating the increasing concerns of society over noise pollution. This study has been performed to enhance the performance of parallel barriers on two sides of a highway considering the surrounding buildings.
Material and MethodsThe 2D boundary element simulation method was employed to predict the noise reduction in barriers. Regarding the effect of buildings and water canals, various kinds of models were investigated to compare the effectiveness of different boundary barriers in real conditions from a listener’s perspective.
ResultsThe use of a single YA model could improve the performance of parallel barriers by 3.5 dB compared to that of a TS model. Moreover, by using a pair of barriers, no significant change was observed in the performance of the second barrier. However, by using parallel barriers along the surrounding buildings, the TD model improved the efficiency by 3 dB compared to the TS model. The rise in the frequency resulted in remarkable adverse effects on the barrier performance, such that the surrounding buildings at a distance of 8 m had a negative effect on the performance of the parallel barriers by almost 8.34 dB.
ConclusionIn general, by ignoring the buildings, the use of a pair of TZ barriers showed a higher performance. Meanwhile, by considering the buildings in the design model, the TD model was found to be optimum. Therefore, it can be concluded that choosing an ideal barrier only based on the noise behind it cannot indicate its behavioral and acoustic characteristics in a real environment.
Keywords: Parallel noise barriers, Boundary Element Method (BEM), 2D simulation, T-shaped barriers, traffic noise reduction -
مقدمه
پاندمی کووید-19به طور قابل توجهی بر سلامت نیروی کار به عنوان مهمترین منبع نیروی انسانی در حفظ کسب و کار و اقتصاد جامعه تاثیر گذار است. این مطالعه با هدف بررسی دانش، نگرش و عملکرد های مرتبط با Covid-19 و عوامل موثر بر آن در میان کارکنان صنایع در مناطق صنعتی انجام شد.
روش بررسیمطالعه حاضر به صورت مقطعی در ماه های مهر تا آذر سال 1399 در شهر صنعتی تهران انجام شد. اطلاعات مربوط به 494 نفر از کارکنان صنایع مختلف با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت که شامل اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه 35 سوالی جهت سنجش دانش، نگرش و عملکرد به دستورالعمل های پیشگیری کووید-19 بود، جمع آوری گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین بهداشت حرفه ای و اپیدمیولوژی تایید و با استفاده از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) به ترتیب 78/0 و 85/0 بدست آمد. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق انجام یک مطالعه راهنما و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 81/0 گردیده است. آمار های توصیفی و آزمون های مجذور کای و ضرایب همبستگی پیرسون برای تعیین عوامل مرتبط با دانش، نگرش و عملکرد نسبت به کووید-19، به کار برده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار آمار STATA نسخه 17 با سطح معنی داری 05/0>P انجام شد.
یافته هامیانگین و انحراف معیار دانش کارکنان 05/3 ± 68/19، نگرش آنها 45/3 ± 74/14 و عملکرد آنان 91/0 ± 97/7 بود. متغیر های سطح تحصیلات (015/0 = P ،19/0=r) و وضعیت تاهل (042/0 =P ،24/0=r) به ترتیب همبستگی مستقیم با حیطه های نگرش و عملکرد کارکنان داشتند. همچنین نتایج آزمون همبستگی Pearson نشان داد که بین متغیرهای دانش و نگرش (11/0=r، 01/0=P) و نگرش و عملکرد (98/0=r،001/0=P) همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر لزوم افزایش آگاهی از طریق برگزاری دوره های آموزشی و نگرش مثبت کارکنان مورد مطالعه به منظور تقویت شیوه های مناسب و ایجاد انگیزه در اتخاذ اقدامات پیشگیرانه مناسب نسبت به کووید-19 را نشان داد.
کلید واژگان: صنایع, دانش, نگرش, عملکرد, کووید-19Background & ObjectivesThe COVID-19 pandemic significantly effects on health of workforce as the most important source of manpower in maintaining business and the community economy. Therefore, this study aimed to investigate the knowledge, attitudes and practices related to COVID-19 and its effective factors among industry practitioners in industrial areas.
MethodsA cross-sectional study was conducted in Tehran industrial city from October to December 2020. Data from 494 practitioner’s industry were collected through survey questionnaire including demographic and a 35-item questionnaire to assess the status of knowledge, attitude and practices to the COVID-19 prevention guidelines. The content validity of the questionnaire was confirmed by the experts of Occupational health and Epidemiology and performed by two relative content validity coefficients, the Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI), which were 0.78 and 0.85, respectively. Additionally, reliability was proved through a pilot study to calculate Cronbach’s alpha and determined to be 0.81. Descriptive analyses and chi-square tests and Pearson rank correlation analyses were performed to determine factors associated with knowledge, attitudes, and practices towards COVID-19. Data analysis was performed using STATA software version 17 with a significance level of P <0. 05.
ResultsThe mean and standard deviation of practitioner’s knowledge was 19.68 ± 3.55, their attitude was 14.74 ± 3.45 and their performance was 7.97 ± 0.91. Educational level (r=0.19, p=0.015) and marital status as employees (r=0.24, p=0.042) were directly correlated with attitude and practice, respectively. Also, the results of Pearson correlation test showed that there is a positive and significant correlation between knowledge and attitude (r = 0.11, P = 0.01) and attitude and practice (r = 0.98, P = 0.001).
ConclusionThe results of the present study showed the need to increase awareness through training courses and positive attitude of the studied practitioner in order to strengthen suitable practices and motivate them to take appropriate preventive measures against COVID-19.
Keywords: Industrial, Knowledge, Attitude, Practice, Covid-19 -
هدف
شغل خانه داری از جمله مشاغلی است که دارای انواع استرس های فیزیکی و روانی است؛ از طرفی، شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بر اثر عواملی همچون بار کاری فیزیکی و روانی بالا تشدید می شود. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی با میزان بارکاری ذهنی و سلامت عمومی در زنان خانه دار پرداخته است.
مواد و روش هامطالعه ی توصیفی-تحلیلی حاضر بر روی 200 نفر از زنان خانه دار با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک، کرنل (CMDQ)، سلامت عمومی (GHQ28) و بار کاری ذهنی (NASA-TLX) استفاده گردید.
یافته هایافته های دموگرافیک نشان داد که 5/90% افراد متاهل، 62% بدون تحصیلات دانشگاهی و میانگین سنی 87/0±33/42 سال بود. بر اساس نتایج مطالعه، بیش ترین اختلالات اسکلتی- عضلانی مربوط به ناحیه کمر (48%) و میانگین نمره کل از پرسش نامه های سلامت عمومی (34/8±05/19) و بار کاری ذهنی (21/12±16/52) به دست آمد. طبق نتایج آزمون های آماری، بین اختلالات اسکلتی- عضلانی با میزان بار ذهنی کار و سلامت عمومی ارتباط آماری معنادار وجود داشت.
نتیجه گیریبا توجه به نقش زنان خانه دار در بهره وری نیروی انسانی پیشنهاد می شود برنامه مداخله ای جهت پیشگیری از MSDS و افزایش سلامت عمومی از طرف متولیان بهداشت و سلامت در نظر گرفته شود. انجام اقداماتی نظیر استفاده از پرسش نامه MSDS، جلسات مشاوره ای، برگزاری کارگاه های آموزشی، ایجاد آگاهی، تصحیح پوسچر و آموزش نحوه صحیح انجام کارها، استراحت کافی، ایجاد تنوع در کار و قرار دادن برنامه های تفریحی می تواند باعث افزایش سلامت روان، کاهش بار ذهنی کار و کاهش آسیب های اسکلتی- عضلانی گردد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی- عضلانی, بار کاری ذهنی, سلامت عمومی, زنان خانه دارKoomesh, Volume:22 Issue: 4, 2020, PP 655 -663IntroductionHousekeeping is one of the occupations that have a variety of physical and psychological stresses. On the other hand, the prevalence of musculoskeletal disorders (MSDS) is intensified by factors such as high physical and mental workload. Therefore, this study was aimed in order to investigate the relation between prevalence of musculoskeletal disorders with mental workload and general health in housewives.
Materials and MethodsThis descriptive cross-sectional study was carried out on 200 housewives by available sampling method. The Persian version of Nordic Questionnaire, Cornell (CMDQ), General Health (GHQ28) Mental workload (NASA-TLX) Questionnaire, were used for data collection.
ResultsDemographic characteristics showed that 90.5% of selected society are married, 62% had no university education and the average age was 42.33 ± 0.87 years. Interestingly, the results of this study show that, the highest prevalence of musculoskeletal disorders was found to be in the low back region (48%), followed by mean score of general health questionnaires (19.05± 8.34) and mental workload (52.16 ± 12.21). The result showed that there is a significant difference between musculoskeletal disorders with mental workload and general health.
ConclusionConsidering the role of housewives in human resource productivity, suggested that interventions to prevent MSDS and increase public health be considered by health authorities. Taking actions such as using the MSDS questionnaire, counselling, workshops, awareness sessions, posture correction and training on how to get things done, work-rest cycle program, diversification at work, and recreational programs can increase mental health, reduce mental workload and reduce musculoskeletal injuries.
Keywords: Musculoskeletal Diseases, Mental workload, Health status, Housewives -
زمینه و اهداف
در مشاغل حساس، ترتیب انجام مراحل کار از اهمیت بسزایی برخوردار است، به طوری که در صورت فراموشی یا عدم انجام آن به هر دلیلی پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت. هدف از این تحقیق، شناسایی و ارزیابی خطای انسانی در مشاغل حساس از دو دیدگاه شناسایی خطای انسانی در یکی از پست های برق فشار قوی می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی به صورت مقطعی با بهره گیری از دو تکنیک TAFEI وSHERPA ، به شناسایی خطای اپراتور پرداخته است. اطلاعات لازم در این مطالعه از طریق مشاهده مستقیم فعالیت، مصاحبه و بررسی وظایف با استفاده از روش HTA بدست آمد. در نهایت، دو تکنیک به لحاظ شناسایی خطا و حوزه کاربردی مقایسه گردید. در طول مدت مطالعه، کلیه موازین اخلاقی رعایت گردید.
یافته هانتایج جدول ماتریس در وظیفه شغلی مورد نظر با استفاده از روش TAFEI، 29 مورد انتقال غیر قانونی را نشان داد، بنابراین 29 خطای انسانی شناسایی گردید، در حالی که کل خطاها با روش SHERPA، 25 مورد شناسایی گردید.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که روش TAFEI در شناسایی تعداد خطاهای انسانی، در این حوزه بهتر عمل می کند و از طرفی، روش SHERPA می تواند نقاط ضعف روش TAFEIرا پوشش و سطح ریسک ارایه نماید؛ لذا توصیه می شود، تحلیل گر تکنیک های مختلف HEI موجود را در مطالعه موردی مشابه، برای دستیابی به شناسایی بهتر در نظر بگیرد و روشی را که در جهت برآورده کردن نیازها مناسب می داند اعمال کند.
کلید واژگان: شناسایی خطای انسانی, پست برق, TAFEI, SHERPABackgrounds and ObjectivesThe work process is very important in complex jobs, so that if you forget or do not do it for any reason, it will have unpleasant consequences. The aim of this study was to identify and evaluate the human errors in sensitive jobs from two perspectives of human error identification in a high-voltage post station.
Materials and methodsIn this descriptive study, TAFEI and SHERPA techniques were employed to identify the operator's error. The necessary information was obtained by directly observing the human activities, interviewing and reviewing the tasks and sub-tasks with HTA method. The exploited techniques were thence compared in terms of error detection and applied field.
ResultsThe results of matrix table in the job task using TAFEI method showed 29 cases of illegal transfer, so 29 human errors were identified; while totally 25 errors were identified by SHERPA method.
ConclusionThe results of this study show that the TAFEI method performs better in identifying the number of human errors in the task sequence step. On the other hand, the SHERPA method can cover the weaknesses of the TAFEI method and provide the level of risk. Accordingly, it is recommended that the analyst consider the different available HEI techniques and apply the one that he/she considers the most suitable for their need.
Keywords: Human error identification, power station, TAFEI, SHERPA -
زمینه و هدفبا نگاهی گسترده تر به مقوله خطای انسانی و با توجه به اهمیت این موضوع که انسان به عنوان یک پردازنده فعال اطلاعات است، ضرورت یک چارچوب مفید برای تجزیه و تحلیل فرایندهای مختلف روانی در تعامل با سیستم ها برای انجام وظایف شغلی احساس می شود. بنابراین هدف این مطالعه تجزیه و تحلیل خطاهای انسانی با استفاده از روش SHERPA و براساس مدل پردازش اطلاعات انسانی می باشد.روش بررسیمطالعه حاضر یک مطالعه موردی از نوع مقطعی می باشد که در سال 1393 در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی انجام شده است. افراد مورد مطالعه شامل 62 نفر از کارکنان در چهار پست شغلی سرپرست نوبتکار، نوبتکار ارشد، نوبتکار اتاق کنترل و نوبتکار سایت بودند که در 4 شیفت کاری 8 ساعته مشغول به کار بودند. جهت تجزیه و تحلیل خطاها از تکنیک SHERPA، برای طبقه بندی مراحل پردازش اطلاعات انسانی از مدل Wickens و برای شناسایی عوامل موثر بر عملکرد از طبقه بندی Kirwan استفاده شد. در ضمن برای جمع آوری اطلاعات از روش های مشاهده، مصاحبه و مطالعه مستندات بهره گرفته شد.یافته هابا تجزیه و تحلیل برگه های کار SHERPA، 246 مورد خطای انسانی شناسایی گردید. بیشترین تعداد خطا (143 مورد) مربوط به مرحله درک از پردازش اطلاعات انسانی می باشد. عوامل دستورالعمل های کاری، و آموزش و تجربه، به طور مشترک از مهم ترین عوامل موثر بر پردازش اطلاعات در مراحل پردازش اطلاعات تشخیص داده شدند.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه، با شناسایی انواع خطاهای ممکن در مراحل پردازش اطلاعات و در نظر گرفتن عوامل موثر بر آن ها، بر نقاط ضعف سیستم تأکید می کند.کلید واژگان: خطای انسانی, SHERPA, مدل پردازش اطلاعات انسانی, عوامل موثر بر عملکرد, اتاق کنترل پتروشیمیBackground And AimsWith a widespread regard to the human error issue and recognize the importance of human as an active processor of information The necessity for an effective framework to analyze different mental processes interact with the system to carry out job duties will be obvious. So the aim of this study was to analyze human errors by SHERPA and human information processing model.MethodsThis study is a cross-sectional study in 2014 carried out in the control room of the petrochemical industry. Subjects included 62 employees in four post shift supervisor control, head control, board man and outside operator in 4 sites which were working 8-hour shifts. To analyze the errors, SHERPA technique was used, then to classify human information processing Wickens model and to identify the factors those affecting the performance Kirwan classifier was used. In addition to gathering data observation, interview and documentation study methods were used.Resultswith Analysis of SHERPA worksheet, 246 human errors were identified. Most errors (143) related to the understanding of human information processing. Both work instructions and training and experience, collectively became the most important factors affecting the processing of data in data processing.ConclusionThe results of this study, with identification of possible errors in data processing and find those factors that affect on them, distinguish the system weaknesses.Keywords: human error, SHERPA, human information processing model, factors affecting performance, petrochemical control room
-
BackgroundHexavalent Chromium (Cr (VI)) compounds are extremely toxic and have been demonstrated to induce nephrotoxicity associated with oxidative stress in humans and animals. The wide environmental distribution of these agents lead to an increase interest of preventive effects of its adverse effects.ObjectivesThe propose of the present study was to determine the potential protective effects of simvastatin (SIMV) on Cr (VI)-induced nephrotoxicity in rat.Materials And MethodsForty-eight adult male Wistar rats (180-220 g BW) were randomly assigned to eight groups (n = 6). Group one received SIMV 20 mg/kg/day. Group two was given vehicle only. Groups three, five and seven received intraperitoneally (i.p) sodium dichromate (Cr (VI)) at doses of 8, 12 and 16 mg/kg body weight. Groups four, six and eight pretreated with the 20 mg/kg SIMV 30 minutes to prior administration of Cr (VI) at doses of 8, 12 and 16 mg/kg, respectively. The experiment repeated for eight consecutive days. Twenty-four hours after the last administration, animals were killed with overdose of sodium pentobarbital. Kidney tissues were excised for measuring malondialdehyde (MDA), glutathione (GSH) and histopathological examination.ResultsChromium induced a dose dependent elevation of MDA and reduction of GSH levels. Histopathological manifestations were observed in Cr (VI)-treated rats. SIMV administration restored Cr (VI) produced biochemical and morphological changes in rat kidney. SIMV decreased MDA values and increased GSH levels in Cr (VI)-treated rats. SIMV clearly reversed the microscopic damage, demonstrating its protective effects against Cr (VI)-induced kidney injury.ConclusionsThis observation suggests that SIMV may have a protective effect against Cr (VI)-induced oxidative stress in rat kidney.Keywords: Simvastatin, Sodium dichromate, Malondialdehyde, Glutathione, Nephrotoxicity
-
BackgroundChromium is a naturally occurring heavy metal found in the environment.ObjectivesThe aim of the present study was to determine the effect of simvastatin (SIMV) on sodium dichromate [Cr(VI)]-induced oxidative stress in the rat lung.Materials And MethodsForty-eight adult male Wistar rats (180 - 220 g weight) were randomly assigned to eight groups (each n = 6). Group one received SIMV 20 mg/kg/day. Group two was given vehicle only. Groups three, five, and seven received intraperitoneal (i.p.) Cr(VI) at doses of 8, 12, and 16 mg/kg body weight, respectively, for eight consecutive days. Groups four, six, and eight were pretreated with 20 mg/kg SIMV 30 minutes prior to administration of Cr(VI) at doses of 8, 12, and 16 mg/kg, respectively, for eight consecutive days. Twenty-four hours after the last administration, the animals were killed with an overdose of sodium pentobarbital. Lung tissues were excised for measurements of malondialdehyde (MDA) and glutathione (GSH), and for histopathological examination.ResultsThe level of GSH was significantly decreased in the Cr(VI)-treated rats. In contrast, the lung level of MDA was significantly increased in a dose-dependent manner in the Cr(VI)-treated rats when compared to the control animals. SIMV had no effect on GSH and MDA levels compared to the control rats, but there were significantly increased GSH concentrations and decreased MDA levels in lungs of rats treated with Cr(VI).ConclusionsThe observations suggest that SIMV may have a protective effect against Cr(VI)-induced oxidative stress in the rat lung.Keywords: Simvastatin, Sodium Dichromate, Malondialdehyde, Glutathione, Rat
-
مقدمهروش های سنتی تجزیه و تحلیل خطر به دلیل ضعفهای آن برای سیستم های فنی- اجتماعی امروزی از کارایی لازم برخوردار نمی باشند. روش تجزیه و تحلیل فرایند تئوری سیستم (STPA) که جزء روش های سیستماتیک تجزیه و تحلیل می باشد به عنوان یک روش جایگزین مناسب، از یک منطق قدرتمند برای شناسایی خطرات در چنین سیستم هایی سود می برد. هدف این مطالعه، تجزیه و تحلیل خطرات با استفاده از روش STPA در سیستم های خاموش کننده واحد بخار یک نیروگاه برق می باشد.روش کارمطالعه حاضر یک پژوهش موردی از نوع کیفی است. با استفاده از روش STPA، خطرات مرتبط تعریف، دیاگرام ساختار کنترلی ایمنی در بخش های مختلف فرایند ترسیم و اقدامات کنترلی ناکافی و عوامل سببی آن شناسایی شد.یافته هابرای واحد بخار نیروگاه، فاجعه بارترین حوادث مربوط به آسیب ها و خطرات دستگاه توربین (تغییر دور توربین) تشخیص داده شد. سپس با ترسیم دیاگرام ساختار کنترل ایمنی سیستم های خاموش کننده مرتبط با تغییر دور توربین، دستگاه PLC به عنوان مهم ترین بخش سیستم کنترلی و اپراتور به عنوان بخش استراتژیک و ثیر گذار بر روی سیستم کنترلی تشخیص داده شدند. در ادامه با تجزیه و تحلیل خطرات برای توربین، بیش از 54 عامل سببی با جزییات مربوطه شناسایی گردید.نتیجه گیریروش STPA با توجه به ساختار مدون و سیستماتیک خود می تواند در شناسایی کامل تر خطرات و عوامل سببی ایجاد کننده ی خطرات در سیستم های خاموش کننده اضطراری ثر باشد. بنابراین توسعه چنین ابزارهایی برای افراد مرتبط با سیستم های حساس از نظر ایمنی مفید خواهد بود.
کلید واژگان: تجزیه و تحلیل خطر, نیروگاه حرارتی برق, سیستم های خاموش کننده اضطراری, STPAIntroductionThe weaknesses of traditional hazard analysis methods lead to their inefficiency to utilization for modern socio-technical systems. System Theoretic Process Analysis (STPA), which is in the category of systematic analysis methods, has a powerful logic to identify hazards in such systems,as a suitable alternative method. This study aimed to analyze hazards associated with extinguishing systems of steam unit of a power plant, using STPA method.Material And MethodThe present research is a qualitative case study. The related hazards were defined using STPA method.Following, the safety control structure diagrams in different parts were plotted and inadequate control measures and its causal factors were identified.ResultFor steam unit of power plant, the most tragic incidents wererelated to hazards and risks of turbine device (switch the turbine cycle). Then, according to the plotted diagram for structure of safety control extinguishing systems associated with switching the turbine cycle, PLC system was determined as the most important part of the control system and operator was identified as the strategic and effective part of a control system. Following, more than 54 causal factors were identified, considering the relevant details about the risks analysis of the turbine.ConclusionDue to its systematic structure,STPA method can be effective for a more complete identification of risks and causal factors which causing hazards in the emergency extinguishing systems. Therefore, development of such tools for those operators involved in safety-critical systems will be useful in terms of safety.Keywords: Hazard analysis, Thermal power plant, emergency extinguishing systems, STPA -
BackgroundHexavalent Chromium (CrVI) is used for various industrial applications. This chemical agent can cause inflammation and induce numerous human diseases, including severe damage to the liver and lung. Simvastatin (SIMV) is widely clinically used for lowering hypercholesterolemia. This agent also has anti-inflammatory, anti-oxidant, and anti-thrombotic effects..ObjectivesThe aim of the present study was to investigate the role of SIMV on sodium dichromate (Cr VI)-induced oxidative stress in rat..Materials And MethodsSixty-four adult male Wistar rats (180-220 g weight) were randomly assigned to eight groups (n = 8). Group one received SIMV 20 mg/kg/day. Group two was given vehicle only. Groups three, five and seven received intraperitoneally (i.p) sodium dichromate at doses of 8, 12 and 16 mg/kg BW (Body Weight) for eight consecutive days, respectively. Groups four, six and eight pretreated with the 20 mg/kg SIMV 30 minutes to prior administration of sodium dichromate in a doses of 8, 12 and 16 mg/kg, respectively. The experiment repeated for eight consecutive days. Twenty-four hours after the last administration, animals were killed with overdose of sodium pentobarbital. Blood was collected for determination of malondialdehyd (MDA) and glutathione (GSH) levels..ResultsThe level of GSH significantly decreased. In contrast, the plasma level of MDA significantly increased in a dose dependent manner in CrVI-treated rats, when compared to control animals. SIMV had no effect on the biochemical parameters when compared to control rats, but significantly increased GSH concentration and decreased MDA level in CrVI-treated rats..ConclusionsThis finding suggests that SIMV may have a protective effect against CrVI-induced oxidative stress..Keywords: Simvastatin, Sodium Dichromate, Oxidative Stress, Glutathione, RAT
-
مقدمهبا وجود اینکه روش های ارزیابی ریسک و پیشگیری از حوادث در صنایع، نظیر صنعت فولاد به کارگرفته شده است، اما هنوز حوادث بی شماری در این صنایع مشاهده می شود. از این رو، اجرای یک روش آنالیز حادثه می تواند علل ریشه ای و سببی حوادث را شناسایی کند. روش آنالیز فاکتورهای انسانی و طبقه بندی سیستم (HFACS) با آنالیز حوادث گذشته می تواند خطاهای انسانی را در صنایع فولاد بررسی نمایند. هدف این پژوهش، شناسایی خطاهای انسانی در صنایع فولاد با استفاده از روش HFACS می باشد.روش کاردر این تحقیق آمار حوادث موجود در اداره کار و سازمان تامین اجتماعی مربوط به شرکت های دارای ریسک بالا نظیر فولاد و لوله سازی اهواز جمع آوری گردید و آنالیز حوادث بر اساس مدل HFACS انجام شد. این روش دارای 4 سطح و 18زیرگروه می باشد که به ترتیب شامل:1 اعمال ناایمن اپراتورها با 4زیرگروه، 2 پیش شرایط برای اعمال ناایمن با 7زیرگروه، 3 نظارت ناایمن شامل 4زیرگروه و 4 تاثیر سازمان با 3زیرگروه می باشد.یافته هادر این تحقیق 158 گزارش حادثه مربوط به صنایع فولاد اهواز با روش HFACS آنالیز گردید. نتایج حاصل از آنالیز نشان داد که بیشترین خطاهای انسانی در سطح1، خطاهای مبتنی بر مهارت، در سطح دوم محیط فیزیکی، در سطح3 نظارت ناکافی و در سطح 4مدیریت منابع، علت اصلی وقوع حوادث در صنایع فولاد می باشند.نتیجه گیریاز مطالعه و آنالیز حوادث گذشته با استفاده از روش HFACS می توان علل اصلی و ریشه ای حوادث را شناسایی و از تکرار این حوادث و عواملی که منجر به بروز حادثه می شوند، جلوگیری نمود. همچنین از نتایج حاصل از آنالیز این روش به منظور تدوین و پی ریزی استراتژی های پیشگیری حوادث در آینده در صنعت مذکور استفاده می گردد.
کلید واژگان: خطای انسانی, فولاد, تجزیه تحلیل خطای انسانی, HFACSIntroductionAlthough risk assessment and accident prevention program have been widely used in industries such as steel industry، there are still numerous accidents in these industries. Hence، applying an accident analysis method can identify the root causes and casual factors of accidents and causal factors. Human Factors Analysis and Classification System can identify human errors in the steel industry by using an analysis of past events. The aim of this study was to identify the human errors in the steel industry using the HFACS methodology.Material And MethodIn this study first، incident reports of industries with high risk، such as Ahvaz steel and pipe industries existing in the department of work and social security was gathered. Then، an analysis of accident was done based on HFACS model. This model has 4 levels and 18 categories which are 1 - unsafe acts of operators (that includes four subtypes) 2 - pre-conditions for unsafe acts (with seven categories) 3 - unsafe supervision (includes four categories) and 4 - the effect of association (with three categories).ResultIn this study، 158 reports of accident in Ahvaz steel industry were analyzed by HFACS technique. This analysis showed that most of the human errors were: in the first level was related to the skill-based errors، in the second to the physical environment، in the third level to the inadequate supervision and in the fourth level to the management of resources.ConclusionStudying and analyzing of past events using the HFACS technique can identify the major and root causes of accidents and can be effective on prevent repetitions of such mishaps. Also، it can be used as a basis for developing strategies to prevent future events in steel industries.Keywords: Human Error, Steel, Human Error Analysis, HFACS
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.