دکتر اکبر ساجدی
-
فصلنامه مطالعات تفسیری، پیاپی 52 (زمستان 1401)، صص 185 -202
کمکاری از معضلات اجتماعی است که هر چند با این عنوان در آیات قرآن مجید مطرح نشده است، اما با سازوکارهای مختلف میتوان احکام و معارف مرتبط با آن را از قرآن کریم استخراج نمود. قرآن کریم با طرح واژگانی نظیر: «تطفیف»، «بخس»، «کیل» و «وزن» به معضل کمفروشی تصریح کرده و عواقب شوم آن را در آیات مختلفی بیان نموده است. در مقاله حاضر با رویکردی به معناشناسی واژگان مزبور و توجه به مباحثی نظیر: «تنقیح مناط»، «الغای خصوصیت» و «مستقلات عقلیه» توسعهای در معنای تطفیف و بخس مطرح شده است. تعمیم مزبور به کمک دستهبندی آیات قرآن کریم، در چهار دسته: آیات تصریحکننده بهعنوان تطفیف و بخس؛ آیات ناظر به قوانین سنجش؛ آیات آمره به احسان و درستکاری و آیات عام و فراگیر، مدلل گشته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به لحاظ لغوی تطفیف و بخس اختصاصی به کمفروشی نداشته و کمکاری نیز میتواند ذیل عناوین مزبور درج گردد.
کلید واژگان: سوره مطففین, کم کاری, تطفیف, بخس, توسعه معناییUnfair service is one of the social problems that, although not mentioned in the verses of the Holy Quran by word, but with different mechanisms, rulings and knowledge related to it can be extracted from the Holy Quran. The Holy Qur'an has defined the problem of unfair selling with words such as: tatfif, bakhs, keil and weight and has expressed its dire consequences in various verses. In this article, with an approach to the semantics of the mentioned words and paying attention to topics such as: tanqih-e manat, ilghay-I khususiyyat and mustaqillat-i aqliyah, a development in the meaning of tatfif and bakhs has been proposed. The aforementioned generalization has been justified by categorizing the verses of the Holy Qur'an into four categories: the verses in which the words tatfif and bakhs have been cleary used, Verses carrying measurement rules, the verses denoting fair and righteousness and general and inclusive verses. The results of the research indicate that, in terms of vocabulary, there is no specific difference to unfair selling and unfair service can also be included under the aforementioned headings.
Keywords: Surah Mutaffifin, Unfair Service, Tatfif, Bakhs, Semantic Extension -
بخش نسبتا عظیمی از آموز های روایی به بیان ثواب اعمال اختصاص پیدا کرده که می توان با نگاه تربیتی آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. آموزه های مزبور از تنوع قابل ملاحظه ای برخوردارند که یکی از قالب های عام، استفاده از قالب تمثیل است. در تمثیلات ثوابی به لحاظ طبیعت تمثیل و تشبیه، ارزش «مشبه به» به مراتب بیشتر از «مشبه» بوده و بدین سبب انگیزه لازم برای انجام در مخاطب ایجاد شده است. یکی از تمثیلات ثوابی که کاربرد نسبتا فراوانی دارد، استفاده از قالب تولد دوباره می باشد. با پژوهشی که انجام یافت معلوم گردید قالب «کیوم ولدته امه» بیش از سی بار در روایات به کار رفته که همگی را می توان در سه محور مقدمات عبادت، عبادت و خدمات اجتماعی، ذیل هشت عنوان دسته بندی نمود: 1. وضو و غسل، 2. نماز، 3. روزه، 4. حج، عمره و زیارت، 5. قرایت قرآن، 6. ذکر و دعای خاص، 8. رسیدگی به بیمار و تجهیز میت. در این دسته از روایات ثواب عناوین هشت گانه مزبور تولد دوباره و بازگشت به پاکی روز ولادت معرفی شده است. از کنار هم نهادن این عناوین، با بررسی محتوایی و فارغ از بحث سندی می توان چنین نتیجه گیری کرد که عناوین مزبور زمینه توبه و مغفرت گناهان را برای فرد انجام دهنده فراهم می کنند که به فعلیت رسیدن آن در گرو عمل به مجموعه آموزه های دینی است. ضمن این که تعیین ثواب بازگشت به پاکی روز ولادت برای عناوین هشت گانه مزبور امری قراردادی نبوده، بلکه نوعی حکایت از واقع و تاثیر تکوینی عمل است.
کلید واژگان: روایات ناظر به ثواب «کیوم ولدته امه», تمثیل, تولد دوباره -
در سرزمین های اسلامی، آثار و ابنیه ای وجود دارد که تاریخ با عظمتی را در خود جای داده است. حفظ و حراست از این آثار و نشانه ها بسیار ضروری است. اهمیت برخی از این ابنیه و آثار، به دلیل حضور و قدم گذاشتن برخی از اولیای دین است. این پژوهش، با محور قرار دادن اهمیت قدمگاه ها و مقامات منسوب به اولیای دین، مسئله را از زاویه کلامی، عرفانی و ادبی، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که در طول تاریخ اسلام و حتی قبل از اسلام، توجه به قدمگاه و مقامات اولیا در اندیشه بشری وجود داشته و آیات قرآن بر این اندیشه مهر تایید زده است. توجه به مقام ابراهیم7 در قرآن و دستور به نماز خواندن در آن مکان، در همین راستاست. در آموزه های روایی نیز این توجه در قالب اهمیت نماز خواندن در مقامات موجود در مسجد کوفه، به خوبی دیده می شود. اهمیت جای پای محبوب در ادبیات عرفانی نیز نمود وسیعی داشته و بسیاری از شعرا از تعبیر «خاک پایت را توتیای چشمم خواهم ساخت» استفاده کرده اند. طبیعی است که این نگاه می تواند پاسخی محکم به دیدگاه دگم و متحجرانه وهابیت در موضوع تبرک به آثار و ابنیه دینی و تقدس آنها باشد.
کلید واژگان: قدمگاه, مقام, توتیا, تقدس, تبرک, ادبیات عرفانیThere are many monuments and buildings in Islamic lands that embody a great history. It is essential to preserve and protect these works and signs. The importance of some of these buildings and monuments is due to the presence and stepping of some religious authorities. This study, focusing on the importance of these buildings and stepping places and the presence of religious figures in there, examines the issue from the theological, mystical and literary points of view, and concludes that human thought has paid attention to this issue in Islamic history and even before Islam, and the verses of the Holy Qur’an confirm this idea. This is in line with Abraham’s position (Maqam-i Ibrahim) in the Qur’an and the command to pray in there. This importance, in the narrative teachings, is also evident in the form of praying in the positions in the mosque of Kufa. The importance of the beloved’s foothold in mystical literature and the works of many poets is widespread. Naturally, this view can be a firm response to the dogmatic views of Wahhabism on the subject of blessings of religious works and buildings and their sanctity
Keywords: Gadamgah, position (maqam), holiness, blessings, mystical literature -
رابطه آزادی اندیشه و ارتداد بحث نوپایی است که مطالعات نظام مندی در این باره انجام نشده است. با این حال می توان رد پایی از این مطلب را در آثار اندیشمندان اسلامی یافت. پژوهش حاضر با جمع آوری و جمع بندی نظرات دوازده تن از اندیشمندان معاصر در باب رفع تنافض ظاهری بین دفاع اسلام از آزادی اندیشه و جعل حکم اعدام برای مرتد، کوشیده است تا پیشینه روشنی از این بحث ارایه دهد. اندیشمندانی که نظرات ایشان در مقاله بررسی شده است به ترتیب الفبا عبارت اند از: ادلبی، ایازی، بنا، جابری، جوادی آملی، سبحانی، سروش، طباطبایی، عوده، مصباح یزدی، مطهری و منتظری. غالب اندیشمندان اسلامی روی این موضوع اتفاق نظر دارند که ارتداد صرف تغییر عقیده نیست، بلکه نوعی اقدام علیه هویت جمعی دین و جرمی سیاسی می باشد. با این حال برخی از متفکران مزبور حکم اعدام مرتد را به کلی مردود دانسته و اسلام را فاقد آن دانسته اند. بیان نوآوری هر یک از اندیشمندان مزبور و مقایسه آن با دیگر نظرات از امتیازات تحقیق پیش روست.کلید واژگان: پیشینه, رابطه آزادی اندیشه و ارتداد و اندیشه معاصرThe relation between freedom of thought and apostasy is the emerging debate about which no systematic studies have been done. However, one can find a footprint of this issue in the works of Islamic scholars. The present study, by gathering and summarizing the views of twelve contemporary thinkers about removing the apparent marginalization between Islamic defenses of freedom of thought and forging the death sentence for apostate, has tried to provide a clear background to this discussion. The thinkers whose views have been examined in this article are in alphabetical order: Adlibi, Ayazi, Bana, Jaberi, Javadi Amoli, Sobhani, Soroush, Tabatabai, Odeh, Mesbah Yazdi, Motahari and Montazeri. Most Islamic scholars agree that apostasy is not merely a change of opinion, but it is a kind of action against the collective identity of religion and political crime. However, some of these thinkers have rejected the death sentences of the apostate and rejected and believe that Islam doesn’t have it. The expression of the innovations of each of these thinkers and their comparison with other comments is ahead of research privileges.Keywords: Background, the relation between freedom of thought, apostasy, contemporary thought
-
برزویه طبیب در مقدمه کتاب کلیله و دمنه پاره ای از توصیه های اخلاقی را که حاصل تجارب خود اوست، برای اطبا تشریح می کند. توصیه به ارزش های اخلاقی نظیر توجه به آخرت و خدمت به مردم، به جای اهداف دنیوی، توجه به خود و احتراز از خودبیگانگی و آخرسر دعوت به قدر و منزلت ارزش های والای طبابت. او فهم هر یک از توصیه های اخلاقی پیش گفته را با به کار بردن تشبیه تمثیل، آسان نموده است. این مقاله با روش کتابخانه ای و به گونه تحلیلی ضمن اشارتی کوتاه به مباحث ادبی، مبانی فلسفی و اخلاقی تمثیلات مزبور را تبیین نموده و به این نتیجه رسیده است که برزویه در تبیین مطالب اخلاقی به مهمترین مبانی فلسفی و اخلاقی، از جمله: ترکیب انسان از روح و جسم، اصالت داشتن روح، کیفیت ارتباط اهداف میانی با هدف نهایی، ضرورت احتراز از خودبیگانگی، ضرورت خودشناسی، وجود و تعمیم هستی و اعتبار دیگر منابع شناخت غیر از حس و تجربه، اشراف کامل داشته است.کلید واژگان: برزویه طبیب, کلیله و دمنه, تشبیه تمثیل, توصیه های اخلاقی به طبیبJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:11 Issue: 39, 2019, PP 58 -78Bourziyh tabib In the introduction to Kelleh and Demne's book, describes some of the ethical recommendations that he derives from his own experiences. He has made it easy to understand each of the aforementioned ethical recommendations by using analogy. This article is an analytical method While briefly referring to literary debates, philosophical and moral foundations Explains the above analogies and concludes that Borzouy explains the ethical issues to the most important philosophical and moral principles, including: The combination of man from the spirit and body, the originality of the soul, the quality of communication, the middle ends with the ultimate goal, the necessity of avoiding alienation, the necessity of self-knowledge The existence of the essence of the senses and the validity of other sources of knowledge, other than sense and experience, has been completely arrogant.Keywords: Bourziyh tabib, caliyeh, demneh, likeness of allegory, moral advice to the physician
-
ادبیات مرثیه یکی از مهم ترین منابع تحقیق و پژوهش در معارف حسینی است. زبان هنر در هر قالبی که درآید، ماندگاری و اثربخشی آن را مضاعف می کند. زبان شعر به خاطر ویژگی های احساسی، حماسی و ادبی سهم بیشتری را در بیان ابعاد حماسه حسینی داشته است. در بین شعرای معاصر، شهریار نیز خود را از این جرگه خارج ندانسته و با آفرینش چند قطعه مرثیه ادبی، ارادت خود را به سرور و سالار شهیدان نشان داده است. نوشتار حاضر ضمن معرفی کوتاهی از این شاعر بلندآوازه تبریزی، یکی از مرثیه های معروف او را موضوع تحقیق خود قرار داده و سعی نموده است که مبانی تاریخی این مرثیه را واکاود. شهریار در مرثیه مزبور سیر تاریخی حضرت را از مدینه و مکه تا کربلا به زیبایی تمام به تصویر کشیده و تسلط خود را بر مبانی تاریخی و اعتقادی اصیل شیعه نشان داده است.کلید واژگان: ادبیات مرثیه, شهریار, سیر امام حسین از مدینه و مکه تا کربلاMarthiya/ marsiya mskes an important daya for research into Husayni literature. As artistic expression makes the content more endurable, the poetic language of marthiya contributes to the eternal life of Husayni literature. The Iranian poet Shahriyar composed some poems to mark his devotion to Imam al-Husayn. In it, Shariyar renders a poetical rendition of the life and times of Imam al-Husayn from his leaving Medina to Mecca, and then to Karbala. In this way, he showed to be aware of thevhistorical-cum-doctrinal aspects of that phase of Shiite history.Keywords: Marthiya literature, Shahriyar, Imam al-Husayn, Medina, Mecca, Karbala
-
سابقه و هدفآموزه های طبی اسلام توصیه های فراوانی درباره ی سلامت جسم و جان دربردارد. بخشی از این آموزه ها درباره ی بیماری های روانی از قبیل جنون است. اسلام دستور های فراوانی درباره ی مقابله با جنون دارد. سامان دهی توصیه های مزبور از یک سو و تبیین آنها از سوی دیگر از اهداف این پژوهش است.روش کاراین پژوهش از نوع کتابخانه یی است که با جستجوی واژگانی نظیر مجنون، جنون، جن و مس در متون دینی و با جستجوی عناوین پیش گفته در پایگاه های معرفی مقالات، به بررسی آن پرداخته شده است. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسنده ی مقاله تضاد منافعی درباره ی آن گزارش نکرده است.یافته هاجنون در آموزه های طبی اسلام در دو بعد پیشگیری و درمان اشاره شده است. در این آموزه ها روش های مادی و معنوی فراوانی معرفی شده است که مقاله ی حاضر آنها را بررسی؛ و در نهایت بیش از بیست روش معرفی کرده است. یافته ها در حوزه ی جستجوی مقالات حاکی از آن است که موضوع جنون در تحقیقات پژوهشگران تنها با صبغه ی فقهی، حقوقی، پزشکی و ادبی بررسی شده؛ و هیچ تحقیق جامعی تاکنون جنون را با رویکرد آموزه های اسلامی بررسی نکرده است.نتیجه گیریاز نظر آموزه های اسلامی جنون بیماری صعب العلاج و سهل التدارکی است. راه های پیشنهادی اسلام برای پیشگیری و درمان بیماری ها به طور عام و جنون به طور خاص بسیار ساده، کم هزینه و طبیعی است. ادعیه و راز و نیاز با پروردگار در کنار تدبیرهای عملی برای درمان و پیشگیری، مؤید تجربیات روان شناسان است. در نهایت اینکه اسلام همه ی ابعاد وجودی انسان را مد نظر داشته؛ و در مقابله با بیماری ها به کرامت انسان اهمیت ویژه یی داده است.کلید واژگان: آیه ها, جنون, دیوانگی, راه های درمان و پیشگیری جنون, روایت هاBackground and ObjectiveThe medical teachings of Islam have numerous recommendations for the health of body and soul. Part of these teachings is about mental illnesses such as insanity. Islam has given many instructions to cope with insanity. Besides, organizing these recommendations and explaining them are the aims of this research.MethodThis study is a library research which has reviewed for words such as "insane", "madness", "jinn" and "touching" in religious texts and also for the aforementioned keywords provided in the databases of articles. All ethical issues were observed in this study and the researcher declared no conflict of interests.ResultsInsanity has been pointed out in the medical teachings of Islam in two dimensions of prevention and treatment. In these teachings, there are many material and spiritual methods presented that have been examined in the present paper and ultimately up to twenty methods have been introduced. Findings in the field of research suggest that the issue of insanity in the related literature has been investigated only from the jurisprudential, legal, medical, and literary viewpoints, and no comprehensive research has ever been done on insanity using the approach of Islamic medicine.ConclusionIn terms of Islamic teachings, insanity is a severe illness and it is easy to prevent. Proposed ways of Islam to prevent and treat illnesses in general and insanity in particular are simple, inexpensive and natural. Prayers and demanding needs of the Lord along with practical measures for treatment and prevention corroborate psychologists' experiences. And eventually, Islam has considered all aspects of human existence and has given special attention to human dignity when dealing with diseases.Keywords: Insanity, Madness, Treatment, prevention of insanity, Narratives, Verses
-
نشریه علامه, Volume:17 Issue: 53, 2018, PP 41 -69Theology is the most important religious issue and can be examined from a variety of dimensions. The main theme of religious teachings, especially the religion of Islam, is God. The human ability to think in one direction, And the nature of God's humanity in the other direction, It is judged that most people are Godhead. But the reality is something else. What causes God to be perceived as inanimate? Islamic scholars have always emphasized the difficulty of understanding human beings from God, And they have made this point with various statements. "Easy to abstain from theology", "The ease and simplicity of theology" And "the despair of God" Topics that have been raised by some Islamic scholars. This article cites some scholars' interpretations of the difficulty and ease of theology And evaluated them. It seems that the difficulty of theology is not a reason to deny God; Because the difficulty of God is relative. One of the most important innovations in the present article is to explain the differences in the views. These views are in terms of knowledge, either in person or both As well as to the various levels of theology for the public or properties, There are significant differences between them.Keywords: Theology, ease of observance, laziness, stealth of severity
-
در آیه هفتم سوره آل عمران آیات قرآن به دو بخش محکمات و متشابهات تقسیم و علم تاویل آیات متشابه به « الله » نسبت داده شده است. در این آیه در کنار « الله » نام عده ای دیگر با تعبیر «و الراسخون فی العلم» به میان آمده است. این که «واو» در «و الراسخون» استیناف است یا عطف، محل اختلاف است. در صورت استیناف بودن، علم تاویل آیات متشابه منحصرا نزد خداست. اما در صورتی که عطف باشد، راسخان در علم نیز تاویل آیات متشابه را خواهند دانست. مقاله حاضر با مراجعه به پنجاه و پنج ترجمه فارسی قرآن و مقایسه و طبقه بندی آنها به این نتیجه رسید که تمام ترجمه ها به لحاظ استیناف یا عطف بودن «واو» در یکی از دسته های سه گانه قرار می گیرند: 1. نص در استیناف: (چهارده ترجمه) ، 2. ظهور در استیناف: (هجده ترجمه) و 3. نص در عطف: (بیست و سه ترجمه). بر خلاف تصور اولیه کم نبودند مترجمان شیعی که «واو» را نص در استیناف و یا حداقل ظاهر در آن دانسته بودند. البته اکثر قریب به اتفاق مترجمان اهل سنت «واو» را نص در استیناف ندانسته، بلکه تنها ظاهر در آن گرفته بودند. و نکته آخر: در این که مصداق واقعی راسخان در علم اهل بیت (ع) هستند و این بزرگواران با تعلیم الهی، تاویل آیات متشابه را می دانند، در بین امامیه هیچ اختلافی نیست.کلید واژگان: واو, استیناف, عطف, تاویل, ترجمه
in the seventh verse of Surah al-Omran, the verses of the Qur'an are divided into two parts of the triumphant and omnipresent, and the science of the interpretation of the verses similar to "Allah" is attributed. In this verse, besides "Allah", the names of others are interpreted by the phrase "al-Rashkhoon al-Fahl". The fact that "WoW" is an appeal in "Al-Rashkhoun" or a turning point is the place of dispute. In the case of appeal, the science of interpreting the verses is similar to God. But if it is turning, the Rukh Khan in science will also interpret the similar verses. The present article, referring to the fifty five Persian translations of the Qur'an, and their comparison and classification, concluded that all translations, in terms of the appeal or the turning point of the word "wa", are in one of the three categories. CREATE: 1. The appeal in the appeal: (fourteen translations), 2. Appearance in the appeal: (eighteen translations) and 3. Nas at the turning point (twenty-three translations). Contrary to the initial conception, there were few Shiite translators who referred to Waw in the appeals or at least appearance in it. Of course, the vast majority of Sunni translators, "Wave", were not aware of the appeal, but only appeared in itKeywords: Wow, Appellate, Turning, Towel, Translation -
مجازات اعدام برای مرتد، از زاویه های گوناگونی قابل بررسی است. در حکمت اعدام مرتد می توان ظهور حقیقت را دخیل دانست. اگر حقیقت برای مرتد مخفی باشد، اعدام به خاطر انکار حقیقتی مخفی، به دور از حکمت خواهد بود، و در این صورت پناهگاهی برای الحاد و ارتداد ساخته خواهد شد. اما اگر حقیقت برای شخص مرتد روشن باشد، پناهگاه مزبور فرو ریخته، اعدام مرتد حکیمانه خواهد نمود. فرضیه اختفای حقیقت و ابتنای حکمت اعدام بر ظهور حقیقت از سوی دکتر سروش ارایه شده و فقط «سختی یافتن حقیقت در عرصه ادیان برای بشر امروز» به عنوان دلیل ذکر شده است. در تحقیق حاضر فرضیه مزبور بررسی شده، مغالطه موجود در این استدلال کشف و در نهایت، ظهور حقیقت با دلایل کلامی، فقهی و معارفی اثبات شده است.
کلید واژگان: اختفای حقیقت, ظهور حقیقت, ارتداد, حکمت اعدام مرتدOne can examine the death penalty for apostate from various perspectives. In the wisdom of killing the apostate, the emergence of truth can be implicated. If the truth is hidden for the apostate, killing for denying a hidden truth is out of wisdom and in this case there will be build an excuse for atheism and apostasy. But if the truth is clear for the apostate, the excuse will be destroyed and killing the apostate will appear as reasonable. The hypothesis of truth invisibility and being the wisdom of death penalty based on the emergence of truth presented by Dr. Soroush and only "the difficulty of finding the truth among religions for the today humans" is mentioned as its reason. In this research that hypothesis has been examined, the existent fallacy in this reasoning has been cleared and, finally, the truth emergence has been proved by theological, jurisprudential and narrative arguments.
Keywords: truth invisibility, truth emergence, apostasy, wisdom of death penalty for the apostate -
علامه طباطبائی در آثار علمی و سیره عملی خود شاخصه های آزاداندیشی را متبلور ساخته است. تحقیق پیش رو با روش کتابخانه ای و با محوریت المیزان شاخصه های آزاداندیشی در تفسیر را از منظر علامه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که مهم ترین اشکال دیگر مفسران از منظر علامه نبود آزاداندیشی است. هر چند علامه از تعبیر آزاداندیشی برای بیان مقصود خود استفاده نکرده است، اما با تعابیری مشابه، نظر خود را در اشکال عمده تفاسیر بیان کرده است. از نظر علامه تفاسیر روایی از نظرات صحابه متاثر بوده است و تفاسیر کلامی نیز بیشتر از این که تفسیر قرآن باشند آینه اعتقادات مذهبی مفسراند. از نظر علامه، انس انسان به عادت و محسوسات و علم زدگی از موانع بزرگ آزاداندیشی است. علامه ارائه تطبیق و تاویلات ناروا را به جای تفسیر قرآن از لوازم ترک آزاداندیشی می داند. سیره عملی علامه نیز نشانگر شاخصه های آزاداندیشی است؛ شاخصه هایی از قبیل: حقیقت گرایی و حق محوری، شجاعت نقد، دقت نظر، احاطه علمی، دقت، منشایابی و بیان مبانی و لوازم، تفکیک علوم و عرصه های علمی از همدیگر و استقبال از نقد دیگران.کلید واژگان: شاخصه های آزاداندیشی, علامه طباطبائی, تفسیر, المیزانAllameh Tabataba'i has introduced ethics in scientific works and in his practical life that can be used in the field of ethics of science. Accordingly, the author has tried to study the ethics of the critique by referring to the most important scientific work of Allameh (the commentary of Al-Mizan) and in light of the introduction of the book, and also with regard to the practical practice of the Master, often reflected in his disciples' expression. The most important results of the present research are: the ethical point of view in the works of Allameh is freedom of thought and, in this regard, he considers the basic forms of commentators to be inappropriate. From the point of view of the Allameh, the human is a habit and imitation of the great obstacles of free thinking. Ultimately, ethics such as truthfulness, courage of critique, precision, scientific environments, enlightenment, politeness and dignity, precise explanation of foundations and devices, precision in separation Science, acceptance of critique of others and scientific humility of Allameh's moral attributes in the field of critique of works and arts.Keywords: Free Thought Indicators, Allameh Tabataba'i, Introduction to Al-Mizan
-
اخلاق حرفه ای، وظایفی را متوجه سازمان تبلیغ دین می کند که رهیافت به عرصه های نوین، ازجمله آنهاست. پژوهش حاضر ضمن بازکاوی «تبلیغ دینی» مدعی است امروزه بدون ورود به عرصه های نوین علمی، تبلیغ دینی موفق نخواهد شد. ورود سازمان تبلیغ دین به دانش های جدیدی مانند: مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی امری اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش با روش تبیینی، اولا عنصر «مسئولیت» در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که تبلیغ دین پیام رسانی صرف نیست، بلکه زمینه سازی برای پذیرش همه جانبه مفاد تبلیغی از مسئولیت های سازمان مزبور می باشد. ثانیا یکی از مهم ترین مقتضیات اخلاق حرفه ای در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که سازمان تبلیغ دین موظف است روش های کمی و کیفی خود را بروز داده، از تناسب با مخاطب، زمان و مکان غافل نماند.
کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, اخلاق حرفه ای تبلیغ دین, مسئولیت های سازمان تبلیغ دین, مدیریت تبلیغ دینProfessional ethics assigns some duties to the organization of religion propagation from which approaches to innovative fields could be mentioned. This study investigates that nowadays، without entering the innovative scientific fields، religious propagation would not meet success. Emergence of organization of religion propagation to the modern sciences such as management، sociology، and psychology is an inevitable matter. Having an explanatory approach in this study، at first، the responsibility factor in the organization of religion propagation has been analyzed and the result shows that religion propagation is not merely a messaging fact but it underlies the comprehensive acceptance of the propagating contents from the responsibilities of the aforementioned organization. Then، one of the most significant requirements of professional ethics in religion propagation organization has been analyzed and this result has been achieved that religion propagation organization is bound to updating and modernizing its qualitative and quantitative methods، and also it should not be unaware of compatibility with time، place and addressee.Keywords: professional ethics, professional ethics of religion propagation, the responsibilities of the religion propagation organization, religion propagation management -
دعای فرج: «الهی عظم البلاء...»، از دعاهای معروف شیعیان است. این دعا غالبا در مواقع گرفتاری خوانده می شود و مضامین پرمحتوای آن از ارتباط تنگاتنگ دعاکننده با معصومان و به ویژه ارتباط با حضرت ولی عصر حکایت دارد. نکته مهمی که در دعای مزبور وجود دارد، درخواست کارهایی از معصومان است که به خداوند مختص است؛ درخواست اموری از معصومان، مثل «نصرت» و «کفایت». با عنایت به تاکید قرآن بر حصر صفات مزبور در خداوند باعث شده که توهم شرک آمیز بودن این دعا تقویت شود. بر اساس پژوهش و تحقیق، معلوم گردید دعای فرج، هر چند از قرن ششم به بعد مورد توجه قرار گرفته است؛ به لحاظ محتوایی با اصول توحیدی و اعتقادات اصیل اسلامی کاملا هماهنگ است؛ در نتیجه ضعف سندی دعا با قوت محتوایی آن جبران می شود. در حقیقت منشا شبهه شرک آمیز بودن دعا، نادیده گرفتن اموری است که با دلایل محکمی اثبات شده است. از جمله آن امور می توان به «جایگاه و شان نبی مکرم و اهل بیت طاهرین»، «ولایت تکوینی ایشان» و «نظام اسباب و مسببات حاکم بر عالم» اشاره کرد. از نوآوری های پژوهش حاضر می توان به دسته بندی فقرات دعا اشاره کرد که هر دسته مستقلا با معیارهای پیش گفته مورد بررسی قرار گرفته و نهایتا سازگاری دعای مزبور با مبانی دینی اثبات شده است.
کلید واژگان: دعای فرج, دعای عظم البلاء, امام زمان(عج), توحید, شرکThe Faraj dua, “ElāhiAzomal-Balā”, is one of the famous Shia prayers. The prayer is often called in the times of trouble and its rich content indicates the close connection between the worshiper and the Infallibles specially Imam Mahdi. One important point in the above-mentioned prayer is asking for doings which belong exclusively to God, like “victory” and “sufficiency” from the Infallibles. Considering the great emphasis of Quran on the restriction of such attributes to God only has strengthened this idea that this prayer is blasphemous. According to the research, it has become clear although the Faraj dua has been taken into consideration from the sixth century onward; it is aligned with the principles of monotheism and genuine Islamic beliefs in terms of content. As the result, the dua’s lack of evidence is compensated with its strong content. In fact, the origin of being a blasphemous prayer is in ignoring the matters which have been proven with strong reasons. Among these matters, we can point to “the status and dignity of the holy Prophet and his pure Household”, “his existential guidance”, and “the system of causes and means governing the world”. Among the innovation of this research we can point to the classification of dua’s entries each of which is investigated independently with the aforementioned criteria and finally, the consistency of the above-mentioned prayer with religious basis is approved.Keywords: Faraj Duā Azomal, BalāDuā Imam of the Time, Divine Oneness, idolatry -
علامه طباطبایی از برخی آیات قرآن، نظریه استقلال دلالی قرآن را استنباط کرده و آن را مبنای روش تفسیری خود قرار داده است. این مقاله درصدد تبیین این نظریه، بررسی نقش آن در روش تفسیری علامه و پاسخ به برخی نقدهاست. به باور علامه، قرآن در آن حدی که درصدد بیان آن است، به مبینی غیر خود نیاز ندارد؛ اما تبیین جزئیات، مصادیق و بطون آیات قرآن نیازمند تبیین معصوم(ع) است؛ لکن این نیازمندی، در جهت تبیین مطالبی است که قرآن عهده دار بیان آنها نبوده است.
کلید واژگان: استقلال دلالی قرآن, تفسیر قرآن به قرآن, جایگاه روایات در تفسیر قرآن'Allamah Tabatabaii has inferred the theory of indicative autonomy of the Quran form some Quranic verses and made it as the basis for his commentary method. The present paper seeks to explain this theory, investigate its role in 'Allamah Tabatabaii's commentary method and reply to a number of criticisms. 'Allamah Tabatabaii believes that the Quran is in need of nothing other than the very Quran to explain the meaning of its content. However, for demonstrating the details, instances and inner dimensions of Quranic verses, there is a need to refer to infallible Imam's explanations. This need, however, arises when dealing with the issues which the Quran has not explained them.Keywords: indicative autonomy of the Quran, interpreting the Quran by Quran, the position of traditions in the Quran commentary -
غم و شادی از مهم ترین احساسات طبیعی انسان است که باید با مدیریت صحیح، بجا و به اندازه ابراز شود. ازاین رو، مدیریت احساسات و هیجانات در انسان ضروری است. باید دید که با چه شیوه ای می توان غم و شادی را به نحو اعتدال گرایانه ای مدیریت نمود؟ آیا قرآن به عنوان برنامه ای که ضامن سعادت دنیوی و اخروی انسان هاست، در این زمینه شیوه ای ارائه نکرده است؟
در این پژوهش، با روش تحلیلی توصیفی به دنبال دستیابی به شیوه قرآن در مدیریت غم و شادی هستیم. با مراجعه به آیات قرآن، تفاسیر و پژوهش های انجام شده درباره این موضوع، معلوم گردید: قرآن بستر مدیریت اعتدال گرایانه ای را در غم و شادی برای مخاطبان خود فراهم نموده است. مدیریت مزبور بر دو ساحت غیرمجزا استوار است: «نگاه توحیدی به غم و شادی» و «کنترل غم و شادی».
از نظر قرآن، انسان باید در هر حال و به ویژه در زمان تهییج احساساتی مثل غم و شادی، خدا را در نظر گرفته و در سایه این توجه، حالات روحی خود را کنترل نماید. ارمغان مدیریت قرآنی غم، «صبر و امیدواری» است، و ثمره مدیریت قرآنی شادی، «شکر و سپاس گزاری از درگاه ربوبی». از منظر قرآن، عدم مدیریت غم چیزی جز «یاس و ناامیدی»، و ترک مدیریت شادی جز به «کبر و غرور» نمی انجامد.
کلید واژگان: غم و شادی در قرآن, مدیریت غم و شادی در قرآن, اعتدال در غم و شادیMarifat, Volume:22 Issue: 3, 2013, PP 37 -50Joy and sorrow are among the most important human natural feelings which ought to be expressed moderately and with correct and proper management. Therefore, it is necessary to manage human feelings and emotions. Some questions arise here such as: how can joy and sorrow be moderated? Has the Quran, as a program which guarantees men's felicity in this and the other worldl, not provided a method in this regard? The present research tries to find the method presented by Quran for managing joy and sorrow. A review of Quranic verses, Quran's commentaries, and the studies conducted on the issue indicates that the Holy Quran provides its audience with a context to manage their joy and sorrow moderately. This management is based on two interrelated spheres: "a monotheistic look to sorrow and joy", and "control of sorrow and joy". According to the Quran, man should always remember God, especially when incited such feelings as sorrow and joy are heightened, and control them in the light of this remembrance of God. Quranic management of sorrow will lead to "patience and hopefulness", and Quranic management of joy will lead to showing "gratefulness and thankfulness towards God". If sorrow is not managed, the result will be nothing but "hopelessness and despair"; and if joy is not managed, the result will be nothing but "arrogance and pride".Keywords: sorrow, joy in the Quran, management of sorrow, joy, moderation in sorrow, joy -
اخلاق حرفه ای تبلیغات بازرگانی را می توان درون یک نظام فکری مورد بررسی قرار داد؛ در نتیجه بدون توجه به تفاوت های فرهنگی و مذهبی، نمی توان الزامات متداول در تبلیغ بازرگانی را تعمیم پذیر دانست. در مقایسه فرهنگ غرب و اسلام، تبلیغات بازرگانی در الگوی غربی ملازم با رذایلی چون «نگاه ابزاری به انسان»، «ناهنجاری های اخلاق» و «فریب و اسراف» است؛ ولی در الگوی اسلامی اصولی چون «کرامت انسان»، «هنجارهای اخلاقی»، «آگاهی بخشی» و «اعتدال» مورد توجه قرار گرفته است. اخلاق حرفه ای عرصه «نام گذاری محصول تبلیغی» را نیز تحت پوشش قرار داده و به کارگیری حیله های نرمی چون «مبالغه آمیزی»، «تشابه اسمی» و «استفاده از زبان بیگانه» را جزو نبایدهای اخلاقی قلمداد می کند. تبلیغات بازرگانی و حریم خصوصی از دیگر مسائل اخلاقی تبلیغات بازرگانی است؛ می توان گفت فراوانی تبلیغات بازرگانی و تبلیغات نابجا و نابهنگام، از مصادیق نقض حریم خصوصی شهروندان تلقی می شود.
کلید واژگان: تبلیغات بازرگانی, اخلاق حرفه ای, الگوی غربی و اسلامی تبلیغات بازرگانیProfessional ethic of the trade propagations can be studied systematically in a school of thought. Regardless of cultural and religious differences, one cannot generalize the common cases of obligations. A comparative consideration of the culture revealed by Islam and that of the West makes it clear that trade propagations in the western model is marked with such failures as instrumental attitude to human, moral abnormalities, and deceit and dissipation. While in Islam such principles like human dignity, moral norms, guiding, and equilibrium have been considered. Professional ethic has also covered the field of naming the product of propagation, and, therefore, such acts as using soft deceits such as exaggeration, copy and misuse of names and using foreign language are known ethically illegal. Exaggerating propagations and misusing them has been considered to be against the citizen`s personal lives.Keywords: Trade propagations, professional ethic, western model, Islamic model
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.