به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر ذبیح الله اللهی

  • مجید کهرازهی*، ذبیح الله اللهی

    هدف از این مطالعه، ارایه گزارش کارنمای معلمی من در دانشگاه فرهنگیان قبل از ورود به حرفه معلمی است. این گزارش با تاکید بر مشاهده تاملی، روایت نگاری و واکاوی تجربیات زیسته من با بهره گیری از ابزارهای کنش پژوهی فردی و خودکاوی روایتی نگاشته شده است. هدف اصلی، چگونگی تجزیه و تحلیل، ارایه گزارش کارنمای معلمی در دانشگاه فرهنگیان (پردیس شهید مطهری زاهدان) در طول هشت ترم بوده که بخش زیادی از آن شامل حضورم در مدرسه و کسب تجارب عملی است. این پژوهش از نوع رویکرد کیفی بوده که داده های حاصل شامل مجموعه ای از کلیه روایت های نگاشته شده توسط اینجانب براساس سرفصل درس کارنمای معلمی (پروژه) در قالب سه فصل و بصورت خودکاوی روایتی بوده و روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز استفاده از فن تحلیل مضمون بود. این پروژه سبب گردید تا من با استفاده از خودکاوی روایتی و تحلیلی کلی نسبت به خود، به نقاط قوت، ضعف، علایق و نگرش های خود در حرفه معلمی پی برده و بر همین مبنا بتوانم با ترسیم اهداف، چشم انداز و تعهداتی برای خود در مقابله با هر نوع چالشی در مسیر پیش رو گام نهاده و با یک رویکرد و توان و انگیزه مضاعف وارد عرصه معلمی شوم.

    کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, پروژه, کارنمای معلمی, تشریح معلمی, بیانیه ی فلسفه تدریس
    Majid Kahrazahi *, Zabihollah Allahi

    The aim of this study is to provide a reflective teacher's portfolio report of my teaching performance in Farhangian University (Shahid Motahri Campus, Zahedan) over eight academic terms prior to entering the teaching profession, a large part of which over the course of eight terms, which included a significant portion of school attendance and practical experiences. This report, emphasizing observational reflection, narrative storytelling, and exploration of lived experiences as a teacher, is written using individual action research tools and self-reflective narratives. The resulting data consisted of a collection of all narratives written by the author, based on the lesson plan chapters in the teacher's portfolio project, presented in three chapters and in the form of self-reflective narratives. The data analysis method used was thematic analysis. Ultimately, completing this project allowed the author to gain insight into their strengths, weaknesses, interests, and perspectives in the teaching profession through self-reflective and analytical introspection. Based on these findings, the author can set goals, envision their future, and commit themselves to take steps forward in the face of any challenges that may arise along their path with an approach that is characterized by increased capability and motivation when entering the field of teaching

    Keywords: Farhangian University, project, teacher performance, teacher description, Statement of Teaching Philosophy
  • یاسمن رئیسی*، حسن رستگارپور، ذبیح الله اللهی

    هدف از پژوهش حاضر رابطه پذیرش یادگیری برخط با سازگاری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان چابهار بوده است. روش تحقیق از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه اول شهر چابهار بودند. حجم جامعه 1252 نفر که از این تعداد297 نفر به عنوان نمونه با توجه به جدول مورگان بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه پذیرش یادگیری بر خط تیو (2010)، اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینهاوسینگ (1993) استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه پذیرش یادگیری برخط 0/88، سازگاری تحصیلی 0/86 و اشتیاق تحصیلی 0/80 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با نرم افزار SPSS- 20 استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین پذیرش یادگیری برخط با سازگاری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان چابهار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: پذیرش یادگیری برخط, سازگاری تحصیلی, اشتیاق تحصیلی
    Yasman Raisi*, Hasan Rostgarpour, Zabihullah Allahi

    The purpose of this research was the relationship between acceptance of online learning and academic adaptation and academic enthusiasm of first secondary students in Chabahar city. The research method was descriptive and correlational in terms of execution method and applied in terms of purpose. The statistical population of the research included ninth grade female students of the first secondary school in Chabahar city. The size of the population is 1252 people, of which 297 people were selected as samples according to Morgan's table based on simple random sampling. To collect information, three questionnaires of acceptance of learning based on Theo (2010), Fredericks et al.'s academic enthusiasm (2004) and Sinhousing's academic adjustment questionnaire (1993) were used. Cronbach's alpha coefficient of online learning acceptance questionnaire was 0.88, academic compatibility was 0.86, and academic enthusiasm was 0.80. For data analysis, Pearson's correlation coefficient test and regression with SPSS 20 software were used. The results showed that there is a positive and significant relationship between acceptance of online learning and academic adaptation and academic enthusiasm of first secondary students in Chabahar city.

    Keywords: Acceptance of online learning, academic adaptation, academic enthusiasm
  • زهرا بلوچی، ذبیح الله اللهی*، مهرداد مظاهری

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی دانش آموزان آسیب دیده بینایی پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی شهر زاهدان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان آسیب دیده بینایی پایه ششم ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 20 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری داده ها در این پژوهش سیاهه رفتارهای کلامی مثبت و منفی دانش آموزان بود. مداخله آموزشی طی 12 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس برای رفتارهای کلامی مثبت نشان داد که یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی مثبت تاثیر مثبت معنی دار داشته است. همچنین، تحلیل کواریانس برای رفتارهای کلامی منفی نشان داد که یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی منفی تاثیر منفی معنی دار داشته است. نتایج این پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر یادگیری مشارکتی باعث تقویت رفتارهای کلامی مثبت دانش آموزان آسیب دیده بینایی می شود و در مقابل، بر رفتارهای کلامی منفی آن ها تاثیر منفی دارد. بنابراین، استفاده از یادگیری مشارکتی یکی از روش های موثر در اثربخشی و کارایی رفتارهای کلامی دانش آموزان دارای آسیب بینایی است.

    کلید واژگان: دانش آموزان آسیب دیده بینایی, رفتارهای کلامی, نابینا, یادگیری مشارکتی
    Zahra Balouchi, Zabihollah Allahi, Mehrdad Mazaheri

    This study aimed to investigate the effectiveness of cooperative learning on the verbal behavior of sixth-grade visually impaired students in the field of experimental sciences in Zahedan. This experimental research adopted a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the study included sixth-grade visually impaired students in primary schools in Zahedan, Sistan and Baluchestan province, Iran, in the academic year of 2019-2020. Twenty students were selected as the study sample using the simple random sampling method and they were assigned randomly to experimental and control groups. The tool used in this research included an observation schedule of positive and negative verbal behaviors of students. The educational intervention was implemented for the experimental group in 12 sessions, each lasting 45 minutes. The covariance analysis of positive verbal behaviors showed that collaborative learning had a significant positive effect on students’ positive verbal behaviors. Also, covariance analysis of negative verbal behaviors showed that cooperative learning affected students’ negative verbal behaviors. The results showed that teaching based on cooperative learning strengthened positive verbal behaviors but discouraged negative verbal behaviors in visually impaired students. Therefore, it can be suggested that collaborative learning is one of the effective methods for changing the verbal behaviors of visually impaired students.

    Keywords: cooperative learning, primary school students, verbalbehaviors, visually impaired students
  • علی میهن دوست، ذبیح الله اللهی، حمیدرضا جنگی زهی، مجید کهرازهی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی شهر چابهار می باشد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون (با گروه آزمایش و کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مهارت های حرفه ای (متوسطه اول) شهر چابهار تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس کودکان استثنایی شهر چابهار مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی با 20 گویه و آزمون یادگیری کلاسی محقق ساخته بودند. برای تحلیل اطلاعات آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که در سطح معناداری 28/0 آموزش موضوع-محور یکپارچه توانسته است بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر داشته باشد. این امر در زمینه تاثیرگذاری آموزش موضوع-محور یکپارچه بر یادگیری به میزان معناداری 22/0 تاثیر داشته است و در این میان میزان تاثیرگذاری بر شاخص یادگیری با توجه به میزان معناداری بهتر، بیشتر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: آموزش موضوع-محور, یادگیری, انگیزش پیشرفت تحصیلی, نیازهای ویژه ذهنی, مهارت های حرفه ای
    Ali Mihandost, Zabiholah Alahi, Hamidreza Jangizahi, Majid Kahrazehi

    This study aimed to investigate the effect of integrated subject-based instruction on learning and academic achievement motivation of professional-skills of students with special mental needs in Chabahar. The research method was quasi-experimental with pre-test-post-test design (with experimental and control groups). The statistical population of this study consisted of all students of professional skills in Chabahar who were studying in exceptional children's schools in Chabahar in the academic year of 1998-99. The statistical sample consisted of 30 people who were selected through purposive sampling and were divided into two groups of control (15 people) and experimental (15 people). Data collection tools included a 20-item academic achievement motivation questionnaire and a teacher made test. Analysis of covariance was used to analyze statistical data. The results showed that at a significant level of 0.28, integrated subject-based instruction could have an effect on students' academic achievement motivation. This has had a significant effect of 0.22 on the effectiveness of integrated subject-based instruction on learning, and in the meanwhile the effect on the learning index has been more due to the better significance. It can be concluded that integrated subject-based instruction has an effect on the rate of learning and academic achievement motivation of students of professional skills with special mental needs. 

    Keywords: learning, motivation for academic achievement, professional skills, special mental needs, Subject-based instruction
  • حسین شهسواری، محسن روشنیان رامین*، ذبیح الله اللهی
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش حضوری، مجازی و تلفیقی در انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان هنرستانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر هنرستان های شهر ایرانشهر به تعداد 2200 نفر بود. از بین این دانش آموزان 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس(1977) و پرسشنامه رضایت از تحصیل شیخ الاسلامی و احمدی(1390) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک راهه و چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد بین انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان هنرستانی شهر ایرانشهر در آموزش های مجازی، حضوری و تلفیقی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ این تفاوت به گونه ای بود که میانگین نمرات انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی برای دانش آموزان با آموزش تلفیقی به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات دو گروه مجازی و حضوری بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی می تواند برای هنرستان ها گزینه بهتری باشد.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش حضوری, آموزش تلفیقی, انگیزش پیشرفت, رضایت تحصیلی
    Hussain Shahsavary, Mohsen Roshanian Ramin *, Zabih Allah Allahi
    The aim of the present research was to comparison of the effectiveness of face-to-face, virtual and blended education in achievement motivating and academic satisfaction of conservatory students. The method of the current research is descriptive and of a post-event research method. The statistical population of the present study included all male and female students of conservatories in Iranshahr, numbering 2200 people. Among these students, 400 people were selected by Sampling available method. To collect the data, used the achievement motivation questionnaire by Hermans(1977) and the satisfaction questionnaire from Shaikhul-Islami and Ahmadi (2013). To analyze the data, one-way and multivariate analysis of variance test was used. The results of the data analysis showed that there is a significant difference between the achievement motivation and the academic satisfaction of Iranshahr conservatory students in virtual, face-to-face and blended education. According to the findings, it can be concluded that blended education can be a better option for conservatories.
    Keywords: Virtual Education, face-to-face education, blended education, Achievement Motivation, Academic Satisfaction
  • مجید کهرازهی، ذبیح الله اللهی*
    یکی از قابلیت های کاربردی در شبکه  آموزشی دانش آموزان (شاد)، محتواهای رسمی است که محتواهای آموزشی ویژه معلمان و دانش آموزان برای تمامی دروس و مقاطع تحصیلی را شامل می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی بخش محتواهای رسمی دوره ابتدایی موجود در شبکه شاد، از دیدگاه معلمان ابتدایی پرداخته است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی (تجربه زیسته) بود. جامعه آماری، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهرستان میرجاوه در سال تحصیلی 1400-1399 شامل 120 معلم، و نمونه شامل 40 معلم بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بعد از رعایت اصل تنوع و رسیدن به اشباع نظری، در نهایت، از مصاحبه 34 معلم شرکت کننده، فیش برداری صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. ابزار تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه استفاده از فرایند کدگذاری بود که با انجام سه مرحله کدگذاری بر روی فیش برداری های حاصل از مصاحبه، مهمترین محاسن و محدودیت های محتواهای رسمی شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی مشخص شد. در نتیجه تحلیل داده ها، هفت مقوله برای محاسن محتواهای شبکه شاد، شامل متناسب بودن محتوا با سن و نیاز فراگیران، در دسترس بودن و ماندگاری، جذاب و موثربودن، ارایه توسط معلمان مجرب و نمونه کشوری، باکیفیت بودن محتوا، ارایه آموزش محتواهای یکسان در سطح کشور، ایجاد انگیزه و افزایش اعتماد به نفس در فراگیران به دست آمد. همچنین هفت مقوله برای محدودیت های محتواهای شبکه شاد، شامل سطح بالای برخی محتواها، بی توجهی به جزییات در محتواها، نبود تعامل دوطرفه، عدم تمرکز فراگیران، بی توجهی به تفاوت های فردی، کندی سرعت دانلود محتواها و نبود محتواهای کاربردی در زندگی فراگیران به دست آمدند.
    کلید واژگان: ارزیابی محتوا, برنامه درسی, شبکه شاد, محتواهای رسمی
    Majid Kahrazahi, Zabihollah Allahi *
    One of the functionalities in the student education network (Shad) is the existence of a section called formal content, in which all educational content for teachers and students is available in all subjects and at all levels of education. In this regard, the present study has evaluated the formal content section of the elementary school in Shad Network, from the perspective of elementary school teachers. The research method was qualitative phenomenology (lived experience). The study population was all primary school teachers in Mirjaveh city in the academic year 1399-1400 including 120 teachers and the sample size included 40 teachers who were purposefully selected for interview. After observing the principle of diversity and reaching theoretical saturation, finally, the interview of 34 teachers participating in the interview was recorded. The data collection tool was the use of semi-structured in-depth interviews. The qualitative data analysis tool from the interview was the use of coding process. By performing all three coding steps on the interview receipts, the most important advantages and limitations of the official content of Shad Network were identified from the perspective of elementary school teachers. As a result of data analysis, seven categories for the benefits of Shad network content include: content appropriate to the age and needs of learners, availability and persistence, attractive and effective, provided by experienced and top teachers in the country, quality content, providing the same content training at the national level, motivating and increasing the confidence of learners was achieved. There are also seven categories for the limitations of Shad network content, including: the high level of some content and its ambiguity, lack of attention to detail in the content, lack of two-way interaction, reduction or lack of focus of learners, lack of attention to individual differences, slow download speed and lack of content The existence of useful content in the lives of learners was obtained.
    Keywords: Content evaluation, curriculum, Formal content, Shad Network
  • ذبیح الله اللهی*، مجید کهرازهی

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی عوامل ترغیب معلمان به مشارکت در برنامه معلم پژوهنده و ارایه راهکارهای عملی و اولویت بندی راهکارها اجرا شد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مقطع ابتدایی زن و مرد استان سیستان و بلوچستان تشکیل دادند. نمونه پژوهش برای بخش کیفی 43 نفر و برای بخش کمی شامل 379 نفر بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها برای بخش کیفی شامل مصاحبه ساختار یافته و گروه های کانونی و برای بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از t تک نمونه ای و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند ابتدا راهکارهای آموزشی و سپس راهکارهای سازمانی، مهم ترین راهکارهای عملی ترغیب معلمان برای شرکت در برنامه معلم پژوهنده هستند، راهکارهای مربوط به پشتیبانی مدرسه نیز کمترین اولویت را نزد معلمان در این زمینه داراست (Chi-Square= 952/748 , Sig= 0/000). به بیان دیگر، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی می توانند انگیزاننده های بالاتری نسبت به عوامل انگیزشی-مالی و پشتیبانی مدرسه جهت مشارکت معلمان در برنامه معلم پژوهنده باشند.

    کلید واژگان: معلم پژوهنده, مشارکت معلمان, برنامه معلم پژوهنده, اقدام پژوهی, انگیزه بخشی
    Zabihollah Allahi *, Majid Kahrazahi

    The present study was conducted with the aim of identifying the factors motivating teachers to participate in the teacher-researcher program and providing practical solutions and prioritizing solutions. The research method was mixed (qualitative and quantitative). The statistical population of the study consisted of all male and female primary school teachers in Sistan and Baluchestan province. The research sample consisted of 43 people for the qualitative section and 379 people for the quantitative section who were selected by multi-stage cluster sampling method. Data collection tools for the qualitative part included structured interviews and focus groups and for the quantitative part a researcher-made questionnaire. Data were analyzed using one-sample t-test and Friedman test. The results of data analysis showed that first educational strategies and then organizational strategies are the most important practical strategies to encourage teachers to participate in the teacher-researcher program. Strategies related to school support also have the lowest priority among teachers in this field. (Chi-Square = 952/748, Sig = 0/000). In other words, organizational and educational factors can be higher motivators than motivational-financial factors and school support for teachers' participation in the teacher-researcher program.

    Keywords: Teacher researcher, teacher participation, teacher researcher program, action research, motivation
  • اعظم السادات حسینی، ذبیح الله اللهی*، مجید کهرازهی
    نابینایان با توجه به شرایط خاص جسمانی قادر به انجام بعضی از مهارت های هنری نیستند و آموزش به آنها نیز به دلیل نقص بینایی بسیار پیچیده می-نماید. از سوی دیگر داشتن چنین مهارت هایی برای جلوگیری از انزوا و افسردگی و نیز جهت پر کردن اوقات فراغت، افزایش اعتماد به نفس، افزایش روابط اجتماعی و ایجاد اشتغال و .. ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش هنر دستی (بافتنی با دومیل) به شیوه درس پژوهی برعزت نفس دانش آموزان آسیب دیده بینایی اجرا شد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نابینا و کم بینای استان یزد به تعداد 69 دختر بودند. از این تعداد 30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج تحلیل کواریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمرات عزت نفس دو گروه در مرحله پس آزمون، پس از حذف اثر پیش آزمون (میانگین تعدیل شده) تفاوت معناداری مشاهده می شود (p<0/001) و میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه گواه است. بر طبق نتایج این پژوهش می توان ادعا نمود که در چارچوب محدودیت های طرح آزمایشی، آموزش هنر بافتنی به شیوه درس پژوهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دارای آسیب بینایی تاثیر داشته است.
    کلید واژگان: آموزش هنر دستی, آسیب دیده بینایی, آموزش بافتنی, درس پژوهی, عزت نفس
    Azam Alsadat Hosseini, Zabihollah Allahi *, Majid Kahrazahi
    Due to their special physical condition, the blind are not able to perform some artistic skills, and training them is very complicated due to visual impairment. On the other hand, having such skills to prevent isolation and depression, as well as to fill leisure time, increase self-confidence, increase social relationships and create employment. It seems necessary. Due to the special conditions of blind students in our education, art lessons, especially for this group of people, have been neglected and neglected, which has had various reasons, including misconceptions about the abilities of the blind, and so on. On the other hand, the complexity of art education due to visual limitations has caused those involved in the field of art to pay less attention to this issue, although in recent years there have been sporadic efforts to direct this course and increase the hours of knowledge art. Students are done. However, due to the difficulties of the work and the lack of a suitable practical model for the coaches, it could not achieve its goals. Based on the available backgrounds, it can be seen that students with visual impairment are faced with low levels of self-esteem that should be addressed to strengthen this sense in them. After research and studies, we decided to use methods and works of art to strengthen the self-esteem of students with visual impairments. On the other hand, an important and fundamental question is whether the active methods in teaching artistic skills to visually impaired students can really help the self-esteem of this type of students? To achieve the desired answer and result, the researchers used a different perspective with a new and innovative approach using the method of "study". Due to the necessity of art lessons, especially in adolescence, and the use of manipulation and strengthening the sense of touch for blind students, we decided to seize the opportunity in teaching activities and teach an artistic skill by creating a practical model for teaching Instructors can take an effective and important step towards finding talent and flourishing their artistic talents in order to improve their self-esteem. By teaching the art of knitting to the blind and continuing to acquire sufficient skills, we can hope to create job opportunities and income for this vulnerable group. On the other hand, the use of knitting art due to the practical and continuous use of the concept of right and left, up and down, up and down, and increase the orientation skills of students and improve the spatial visualization of blind students and strengthen the sense of touch. It is effective. Therefore, considering the many advantages of the study method, it was decided to teach manual art (knitting two miles) in a study method on students' self-esteem to the visually impaired, and the main hypothesis of this study is whether art education Manual (knitting) in the form of study is effective in improving the self-esteem of visually impaired students. The method of this research was experimental and quasi-experimental with pre-test and post-test design. The statistical population of the study included all blind and partially sighted female students in Yazd province in the academic year 1397-98 who were enrolled in special schools for visually impaired students. This population consisted of 69 girls, of which 30 were selected by available sampling method and were divided into experimental and control groups (15 people in each group). The experimental group was trained in knitting under the instruction of the instructor according to the educational package contained in the content and lesson plan, and the control group was trained in the usual classroom manner. The most important data collection tool was Cooper-Smith (1967) Self-Esteem Questionnaire, which both groups completed before and after training. For data analysis, data were collected from descriptive statistics (mean) and after training, and after observing the assumptions, they were analyzed by analysis of covariance (one-way). The results of one-way analysis of covariance showed that between the mean scores of self-esteem of the two groups. Post-test stage, after removing the pre-test effect (adjusted mean), a significant difference is observed (p <0.001) and the adjusted mean of post-test self-esteem scores in the experimental group is higher than the adjusted mean of post-test self-esteem scores in The group is a witness. According to the analysis of the data, the test results showed that the scores of the experimental group in the post-test of self-esteem significantly increased compared to the control group, so it can be claimed that within the limitations of the experimental design, knitting head training It has had an effect on increasing students' self-esteem and this hypothesis is confirmed. On the other hand, because this training was implemented using the study method, as a factor affecting the quality of the relevant training can help the result obtained from the research. Because in the study method, because a team of teachers participate with each other, the planning, implementation and control of education is more accurate, and the shortcomings of the implementation methods are eliminated by the group, and higher quality education is implemented. Therefore, this method itself can be one of the factors in obtaining the result of this research. However, training skills that contribute to the visual impairment of a visually impaired person directly affects his or her quality of life and his or her self-esteem, because a sense of independence in performing activities is one of the most important motivators for the individual. Visually impaired helps boost self-esteem. In a general conclusion, it can be claimed that teaching artistic skills using the study method can help the self-esteem of visually impaired students. According to the obtained results, it is suggested that schools have various art education programs in the curriculum of visually impaired students. It is hoped that this training will be used by public school students as well. This study, like other studies, had limitations in the implementation of the questionnaire, especially since the sample of the study was visually impaired students. Also, this study was performed on a sample of girls and only in the city of Yazd. Therefore, caution should be exercised in generalizing to all students with visual impairments. Subsequent researchers can test this research on a wider community and with other arts.
    Keywords: Handicraft training, visual impairment, knitting training, study, Self-esteem
  • زهرا بلوچی*، عیسی رضایی، ذبیح الله اللهی

    هدف از تحقیق حاضر پیش بینی رضایت دانشجویان از تدریس برخط بر اساس صلاحیت تدریس مجازی اساتید دانشگاه بین المللی چابهار است که از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه بین المللی چابهار تشکیل می دهند که تعداد 150 نفر از بین آنها به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. در راستای جمع آوری اطلاعات تحقیق از 2 پرسشنامه رضایت و کیفیت در یک دوره برخط سباستینلی و همکاران (2015) با پایایی 70/0 و صلاحیت اساتید دارابی و همکاران (2006) با پایایی 80/0 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون در راستای بررسی فرضیات تحقیق نشان می دهد که متغیر صلاحیت های تدریس مجازی توانایی پیش بینی متغیر رضایت دانشجویان را به میزان 301/0 دارد. همچنین، متغیر صلاحیت های تدریس مجازی توانایی پیش بینی محتوا و ساختار دوره تدریس برخط، دشواری دوره تدریس برخط، تعاملات استاد - دانشجو و دانشجو - دانشجو در دوره تدریس برخط و پشتیبانی تسهیل کننده در دوره تدریس برخط را به ترتیب به میزان 278/0، 254/0، 377/0 و301/0 دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که صلاحیت های تدریس مجازی اساتید دانشگاه بین المللی چابهار قابلیت پیش بینی رضایت دانشجویان از تدریس برخط در ابعاد محتوا و ساختار ، دشواری دوره، تعاملات استاد - دانشجو و دانشجو - دانشجو و پشتیبانی تسهیل کننده را داشته و به عبارتی، صلاحیت های تدریس مجازی اساتید می تواند بر رضایت دانشجویان در تدریس برخط موثر باشد.

    کلید واژگان: تدریس برخط, رضایت دانشجویان, صلاحیت تدریس اساتید, دانشگاه بین الملل چابهار
    Zahra Balochi *, Eisa Rezaei, Zabihullah Allahi

    The purpose of this study is to predict students' satisfaction with online teaching based on the virtual teaching competence of Chabahar International University professors, which is a descriptive-survey research. The statistical population of the present study consists of all students of Chabahar International University, 150 of whom were selected by simple random sampling. In order to collect research information, two questionnaires of satisfaction and quality in an online course Sebastianli et al. (2015) with a reliability of 0.70 and the qualifications of Darabi et al. (2006) with a reliability of 0.80 have been used. The results of the regression test in order to examine the research hypotheses show that the variable of virtual teaching competencies has the ability to predict the variable of students' satisfaction by 0.301. Also, the variables of virtual teaching competencies are the ability to predict the content and structure of the online teaching course, the difficulty of the online teaching course, teacher-student and student-student interactions in the online teaching course and facilitator support in the online teaching course by 0.278, respectively. , 0.254, 0.377 and 0.301. According to the obtained results, it can be concluded that the virtual teaching competencies of Chabahar International University professors can facilitate students' ability to predict online teaching in terms of content and structure, course difficulty, teacher-student and student-student interactions and support. In other words, professors 'virtual teaching competencies can affect students' satisfaction in online teaching.

    Keywords: online teaching, student satisfaction, teaching competence of professors, Chabahar International University
  • عزیزالله رودینی، ذبیح الله اللهی، مریم رجبیان ده زیره*

    آموزش ضمن خدمت معلمان در راستای یادگیری مادام العمر یک ضرورت انکار ناپذیر برای ارتقای قابلیت ها و مهارت های مورد نیاز در دنیای در حال تغییر است. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تاثیر طرح آموزش ضمن خدمت خودخوان بر عملکرد اخلاقی معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان بود. روش این پژوهش از نوع طرح های شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون یکسان بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان بودند. نمونه آماری شامل 30 آموزگار مقطع ابتدایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر از بین معلمان مجری طرح ضمن خدمت خودخوان به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر از معلمان دارای سوابق و شرایط شغلی مشابه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد اخلاقی سندگل (1390) بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که، طرح آموزش ضمن خدمت خودخوان بر عملکرد معلمان مقطع ابتدایی در زمینه های امانت داری، رعایت قوانین و مقررات، همکاری و مسیولیت پذیری تاثیر دارد.

    کلید واژگان: آموزش ضمن خدمت, روش خودخوان, عملکرد اخلاقی, معلمان
    Zabihollah Allahi, رجبیان ده زیره Rajabiyan Dehzireh *, Azizollah Rudini

    In-service teacher education toward lifelong learning is an undeniable necessity for improving the capabilities and skills required for a changing world. The purpose of this study was to investigate the effect of self-directed learning in-service education plan on the moral performance of primary school teachers in Zahedan. The method of this research was quasi-experimental designs with the same pre-test and post-test. The statistical population included all primary school teachers in Zahedan. The statistical sample consisted of 30 primary school teachers. Using purposive sampling method, 15 teachers were selected as the experimental group and 15 teachers with similar backgrounds and working conditions were selected as the control group. Data collection tool was Sanadgol Ethical Growth Questionnaire (2011). The results of this study showed that the self-directed learning in-service training plan has an impact on the performance of primary school teachers in the field of fiduciary duty, compliance with rules and regulations, cooperation and responsibility.

    Keywords: In-service training, Self-directed learning method, Ethical performance, Teachers
  • ذبیح الله اللهی*، فاضل برزگر، الله نظر علی صوفی، امین ملازهی
    پیشینه و اهداف

     خودکنترلی از جهات مختلفی تعریف شده است اما به طور کلی به تنظیم فعال افکار، احساسات و رفتار شخص اشاره دارد. پژوهش های نظری و تجربی نشان می دهد که توانایی کنترل خود موثر پیامدهای مهم و گسترده ای مانند توانایی در کنترل رفتارهای مثبت دارد که منجر به دستیابی به هدف های بلند مدت می شود و از بروز رفتارهای منفی که باعث تضعیف دستیابی به هدف های بلند مدت می شود، پیشگیری می کند. هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های خودکنترلی بر کاهش استفاده آسیب زا از تلفن همراه در بین دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان بود.

    روش ها

    روش اجرای این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان تشکیل دادند و نمونه پژوهش را تعداد 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) از افرادی تشکیل دادند که استفاده آسیب زا از تلفن همراه داشتند و داوطلب شرکت در آزمایش بودند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو و همکاران بود. این مقیاس بدون مولفه است و دارای 21 سوال در مقیاس لیکرت 6 درجه ای (هرگز تا همیشه) است. جمع نمرات 21 سوال، نمره کلی استفاده آسیب زا از تلفن همراه را مشخص می کند. برای اجرای طرح آزمایش، ابتدا مقیاس استفاده آسیب زا اجرا گردید و پس از مشخص شدن افرادی که استفاده آسیب زا از تلفن همراه داشتند، در کارگاه های آموزش مهارت های خود کنترلی شرکت کردند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های خودکنترلی بر استفاده آسیب زا از تلفن همراه در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان زاهدان تاثیر منفی و معنادار دارد و باعث کاهش آن شده است. همچنین، در مرحله پیگیری بین میانگین پس آزمون استفاده آسیب زا از تلفن همراه در گروه با پیگیری از طریق شبکه مجازی و گروه بدون پیگیری از طریق شبکه مجازی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی آموزش مهارت های خودکنترلی همراه با پیگیری از طریق گروه مجازی بر استفاده آسیب زا از تلفن همراه در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان زاهدان تاثیر بلندمدت تری داشته است.

    نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های خودکنترلی و پیگیری از طریق گروه مجازی برای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به کاهش استفاده آسیب زا و حرکت به سوی استفاده رایج از تلفن همراه کمک می کند. همچنین نتایج نشان داد، پیگیری آموزش مهارت های خودکنترلی از طریق شبکه های مجازی باعث می شود اثرات این آموزش ها برای مدت طولانی تری بر رفتار استفاده از تلفن همراه اثر گذار باشد. با توجه به این که استفاده بیش از حد از تلفن همراه می تواند فعالیت های آموزشی و یادگیری دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهد، به مسیولان و برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی دانشگاه پیشنهاد می شود تا آموزش مهارت های خودکنترلی و پیگیری این آموزش ها در زمان های متوالی را در برنامه های آموزشی کوتاه مدت دانشگاه در نظر بگیرند. یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش گرایش دانشجویان به این مساله بود که در تشخیص اولیه از طریق پرسشنامه، وانمود کنند که استفاده آسیب زا از تلفن همراه ندارند. نتایج این پژوهش برای کارشناسان پژوهشی و آموزشی دانشگاه، اساتید و دانشجویان دانشگاه و تمامی برنامه ریزان آموزشی دانشگاه مفید و کاربردی است.

    کلید واژگان: خود کنترلی, استفاده آسیب زا, تلفن همراه, دانشگاه فرهنگیان, دانشجو
    Z. Allahi *, F. Barzegar, A.N. Alisoofi, A. Mollazehi
    Background and Objectives

     Self-control has been conceptualized in a number of ways but generally refers to the active regulation of one’s thoughts, feelings, and behavior. Theoretical and empirical work indicates that the ability to effective self-control has important and wide-ranging implications such as enacting positive behaviors that are conducive to longer-term goal attainment and inhibiting negative behaviors that undermine longer-term goal attainment. The study aimed to determine the effectiveness of self-control skills training on reducing problematic mobile phone use among male students of Farhangian University.

    Methods

    The method of the study was quasi-experimental with pre-test and post-test design. The population of the study consisted of all female students of Farhangian University of Sistan and Baluchestan province. The sample consisted of 60 individuals (30 in experimental group and 30 in control group) who had problematic mobile phone use and volunteered to participate in the experiment. The data gathering instrument was Genaro et al. scale of Cell-Phone Over-Use Scale (COS). This scale has no components. It has 21 questions on a 6-point Likert scale (never to forever). The sum of the scores of 21 questions determines the overall score of problematic mobile phone use. To implement the experimental design, first the Cell-Phone Over-Use Scale was implemented and after identifying the students who used Cell-Phone Over-Use, they participated in self-control skills training workshops.

    Findings

     The results of the study showed that training self-control strategies on the problematic mobile phone use has a negative and significant effect on male students of Farhangian University of Zahedan. Also, there is a significant difference between the pre-test and the post-test for problematic mobile phone use in the follow-up group via the virtual network and the non-follow-up group via virtual network.

    Conclusion

    It can be concluded that the training of self-control strategies and follow-up through the virtual group for students at the University of Farhangian will help to reduce problematic mobile phone use and move towards the general use of mobile phone. The results also showed that pursuing self-control skills training through virtual networks makes the effects of these trainings affect the behavior of mobile phone use for a longer period of time. Due to the fact that Cell-Phone Over-Use can affect the educational and learning activities of university students, it is recommended to university officials, educational and research planners to teach self-control skills and follow this Consider consecutive instruction in short-term university curricula.One of the most important limitations of this study was the tendency of students to pretend at the initial diagnosis through a questionnaire that they do not Cell-Phone Over-Use. The results of this research are useful and practical for university research and educational experts, university professors and students and all university educational planners.    

    Keywords: self control, problematic use, mobile phone, Farhangian University, Student
  • محمدرضا غزنوی*، حسین دایی زاده، وحید فلاح، ذبیحاللهاللهی
    هدف از این مطالعه، بررسی تطبیقی برنامه درسی مدارس هوشمند کشورهای مالزی، استرالیا و فنلاند و ارائه الگویی برای ایران است. دلیل انتخاب کشورهای مورد مطالعه، تلفیق هوشمندسازی در برنامه درسی آنها می باشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای استفاده شده است و محقق با مراجعه به اسناد و مدارک مربوط به برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی در کشورهای مورد مطالعه از طریق جستجو در سایتهای اینترنتی مرتبط مانند یونسکو، دیزرتیشن، پروکوئست، سایتهای وزارت آموزش و پرورش کشورهای مورد مطالعه و مراجعه به اسناد و مدارک مربوط به برنامه درسی ایران در زمینه توسعه مدارس هوشمند بر اساس روش مطالعه تطبیقی جر ج بردی به سوالهای تحقیق پاسخ داده است. جامعه آماری این مطالعه، برنامه درسی با رویکرد هوشمندسازی در کشورهای جهان و نمونه آماری، برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی در کشورهای منتخب می باشد. با توجه به مطالعه برنامه درسی کشورهای موفق طرح هوشمندسازی نتایج تحقیق نشان داد که مدل مطلوب برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی در ایران در برگیرنده پنج عامل سیستم مدیریت، محیط یاددهی و یادگیری، توانمندسازی نیروی انسانی، عوامل سخت افزاری و عوامل نرم افزاری است.
    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, برنامه درسی, مدارس هوشمند, نظام آموزشی ایران
    Mohammad Reza Ghaznavi *, Hossein Daeezade, Vahid Fallah
    The aim of this study is to provide smart schooling model-based curriculum for the education system in Iran. Research was conducted using a combination of two exploratory methods of qualitative and quantitative methods. In the qualitative part, content analysis and synthesis research were used and in the quantitative part, a questionnaire was designed to determine the validity of the model from synthesis research. Research area in the qualitative level in the content analysis section has been all articles and books in the field of curriculum based on smart schooling and in the synthesis research has been smart schooling curriculum-based countries such as Malaysia, Australia, Finland, Singapore, South Korea and Britain. The sampling method was targeted sampling and it was continued to theoretical saturation. The statistical population in the quantitative section included all the experts and professors of Curriculum and Educational Technology and national and provincial trainers of smart schooling in Iran who were selected by stratified random sampling as 375 people and answered to a 41-item questionnaire symbolizing the introduced model. Information analysis in the qualitative section was done using categorical syllogism system and the topical coding. In the quantitative section, it was done using confirmatory factor analysis. The results of qualitative content analysis showed that smart schooling is a concept that involves five aspects of management system, teaching and learning environment, empowerment, hardware and software. Based on the results, synthesis research of the curriculum model based on smart schooling has a structure with elements of the objectives, content, teaching-learning methods and methods of evaluation.
    Keywords: curriculum design, smart schooling, Iranian Education System
  • مریم رجبیان ده زیره*، فریبا درتاج، فتانه درتاج، ذبیح الله اللهی
    چکیدهیکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تعیین کننده سلامت افراد، تاب آوری است. تاب آوری باعث می شود افراد در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر، از ظرفیت های موجود خود در جهت دست یابی به موفقیت و رشد زندگی فردی استفاده کنند و از این چالش ها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره جویند. جهت ارتقای سلامت معنوی، توجه به تاب آوری به عنوان حوزه مطالعاتی اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش سلامت معنوی در تاب آوری دانشجویان است. روش تحقیق کمی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دوره کارشناسی در دانشگاه کاشان در سال تحصیلی95-94 بوده اند که از میان 4000 نفر، 300 نفر به عنوان نمونه، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسش نامه سلامت معنوی پولوتزین والیسون و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سلامت معنوی و تاب آوری دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد(0/05p< )، بین سلامت وجودی و تاب آوری  دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد (0/05p< ) و هم چنین بین سلامت مذهبی و تاب آوری  دانشجویان  رابطه معنی دار وجود دارد (0/05p< ) نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های سلامت معنوی مخصوصا مولفه سلامت وجودی پیش بینی کننده مناسبی در تاب آوری دانشجویان می باشد (0/05p< )
    کلید واژگان: سلامت معنوی, سلامت وجودی, سلامت مذهبی, تاب آوری, دانشجویان
    Maryam Rajabiyan Dehzireh*, Fariba Dortaj, Fataneh Dortaj, Zabihollah Allahi
    AbstractOne of the most important and fundamental aspects of people's health are the resiliency. Resiliency leads people in difficult situation and in spite of risk factor to use the existed capacity in order to achieve success and individual life growth and exploit of these challenges as an opportunity in order to strengthen themselves. Improving spiritual health, paying attention to the resiliency as a study field is very important. Research method is quantitative and correlation one. Statistical population in this research include all of the B.A. university student of Kashan in 2014-2015that among 4000 numbers, 300 numbers were choose as a sample through simple random sampling method. Measurement tools in this research are 2 questionnaires of Paloutzian and Ellison and resiliency questioner of Kaner and Davidson. Analyzing research data, we used indexes of Standard Deviation, Pearson Correlation Coefficient, Regression Analyze and Mean statistic. The results show that there is a meaningful relation between spiritual health and student's resiliency and between mental (existence) health and student resiliency and also between religious health and student's resiliency. Result of regression analyzes show that elements of spiritual health (religious health and mental health) especially mental (existence) health are powerful predictor in the resiliency of students.
    Keywords: spiritual health, mental (existence) health, religious health, resiliency, university student
  • اسماعیل زارعی زوارکی، زبیح الله اللهی*
    زمینه و هدف

    هدف اصلی ابزارهای کمکی جابجایی برای افراد آسیب دیده بینایی، حرکت امن و مستقل در محیط است. بیشترین فعالیت هایی که تاکنون برای کاهش محدودیت های افراد دارای آسیب بینایی انجام شده، بر روی حرکت و جابجایی این افراد در محیط های آشنا و نا آشنا و مهارت های خواندن و نوشتن آن ها برای دستیابی به استقلال فردی متمرکز بوده اند. عصای سفید، سگ راهنما و ابزارهای جابجایی الکترونیکی از عمده ترین گزینه های مورد استفاده در جابجایی افراد آسیب دیده بینایی هستند و بریل، متن خوان های مختلف و درشت نما کننده ها جهت خواندن و نوشتن به کار می روند. اما هر کدام از این موارد مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند. در این مقاله به مزایا و عملکردهای فناوری های پوشیدنی و سامانه هوروس پرداخته شده که بخش زیادی از محدودیت های این ابزارها را کاهش می دهد.

    نتیجه گیری

    سامانه هوروس قابلیت هایی مانند مسیریابی و حرکت مستقل در حین فعالیت های بازی، آگاه شدن از موقعیت دوستان در کلاس و مدرسه، شناسایی متن و خواندن، شناخت چهره و شناسایی اشیا را با هم ادغام کرده است. این فناوری هم قابلیت مسیریابی و تشخیص مانع به صورت سه بعدی را دارد که به حرکت ایمن فرد آسیب دیده بینایی کمک می کند و هم قابلیت خواندن متن های نوشتاری و بریل را دارد که می تواند به استقلال فرد در فعالیت های آموزشی و یادگیری کمک کند.

    کلید واژگان: فناوری پوشیدنی, ابزار الکترونیکی جابجایی, نابینایان, هوروس
    Esmaeil Zaraii Zavaraki, Zabihollah Allahi*

    Context and goal: The main purpose of moving aids for people affected by vision is to move safely and independently in the environment. Most of the activities that have been done so far to reduce the limitations of people with visual impairment have focused on mobility and orientation of these people in familiar and unfamiliar environments, and their reading/writing skills to achieve individual independence. White cane, guide dog and electronic movement tools are the most commonly used technologies for mobility of visually impaired, and Braille, text readers and magnifiers are used to reading and writing. But each of these has its own advantages and limitations. In this article, wearable technologies and especially the Horus device are described.

    Results

    Horus system has merged functions such as independent orientation and mobility during game activities, knowing the status of friends in class and school, identifying text and reading, recognizing the face and identifying objects. This technology has the ability to orientation and detect obstacles in 3D that help secure movement of visually impaired person, and  also capacity to read the text and braille that can help visually impaired autonomy in learning and instruction activities.

    Keywords: Wearable Technology, Electronic Travel Tools, Blind, Horus
  • ذبیح الله اللهی*، اعظم حسینی، مریم رجبیان ده زیره، فریبا درتاج
    پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر رویکردهای یادگیری سطحی، عمیق و راهبردی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر یزد انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون و پس-آزمون بود. به همین منظور نمونه ای به حجم 57 نفر با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای از بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر یزد انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از 12 جلسه آموزش راهبردهای خودتنظیمی، اطلاعات مربوط به رویکردهای یادگیری با استفاده از پرسشنامه رویکردهای یادگیری انتویسل و رامسدن (2000) جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری سطحی دو گروه در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری مشاهده می شود، بنابراین میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد یادگیری سطحی در گروه آزمایش (با اندازه اثر 28/.) ، پایین تر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد یادگیری سطحی در گروه گواه است. 2)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری عمیق دو گروه در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری مشاهده می شود. بنابراین، میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد یادگیری عمیق در گروه آزمایش (با اندازه اثر 50/.) ، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد یادگیری عمیق در گروه گواه است. 3)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری راهبردی دو گروه در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری مشاهده می شود. بنابراین، میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد یادگیری راهبردی در گروه آزمایش (با اندازه اثر 47/.) ، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون رویکرد راهبردی در گروه گواه است. بنا بر نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی می تواند باعث ارتقای رویکردهای یادگیری سطحی، عمیق و راهبردی دانش آموزان اول دبیرستان شود.
    کلید واژگان: راهبردهای خودتنظیمی, رویکرد یادگیری سطحی, رویکرد یادگیری عمیق, رویکرد یادگیری راهبردی
    Zabihollah Allahi *, Azam Hosseini, Maryam Rajabiyan dehzireh, Fariba Fariba dortaj
    The present study was conducted to determine the effect of learning self-regulation strategies on surface, deep and strategic learning approaches of high school first grade female students in Yazd. The study method was pre-test and post-test design. For this purpose, a sample size of 57 subjects was selected by multistage cluster sampling method among high school first grade female students in Yazd and randomly divided into the two experimental and control groups. After 12 sessions of learning self-regulation strategies, information about learning approaches were collected using learning approaches' questionnaire of Entwistle and Ramsden (2000). The study results showed: 1) A significant difference is observed between the average score of surface learning approach in both groups in post-test, so the average adjusted score of post-test of surface learning approach in the experimental group (effect size .28) is lower than the average adjusted score of post-test of surface learning approach in the control group. 2) A significant difference is observed between the average score of deep learning approach in both groups in post-test. Therefore, the average adjusted score of post-test of deep learning approach in the experimental group (effect size .50) is higher than the average adjusted score of post-test of deep learning approach in the control group. 3) A significant difference is observed between the average score of strategic learning approach in both groups in post-test. Therefore, the average adjusted score of post-test of deep learning approach in the experimental group (effect size .47) is higher than the average adjusted score of post-test of strategic learning approach in the control group. According to the study results, we can conclude that learning self-regulation strategies can promote surface, deep and strategic learning approaches of high school first grade students.
    Keywords: self-regulation strategies, surface learning approach, deep learning approach, strategic learning approach
  • ذبیح الله اللهی، اسماعیل زارعی زوارکی، پرویز شریفی درآمدی، داریوش نوروزی، علی دلاور

    هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش غنی شده با تلفن همراه بر میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت و یادگیری دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی بود. پژوهش با روش نیمه آزمایشی اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان آسیب دیده بینایی پسر پایه دوم متوسطه در سطح کشور بودند. نمونه ی پژوهش شامل 52 دانش آموز آسیب دیده بینایی (26 نفر در گروه آزمایش و 26 نفر گروه گواه) بودند که به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. از پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی، پرسشنامه مشارکت محقق ساخته و آزمون زبان انگلیسی محقق ساخته برای جمع-آوری داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین نمرات یادگیری، انگیزش پیشرفت تحصیلی و مشارکت گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده می شود و میانگین تعدیل شده نمرات یادگیری در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون در گروه گواه بود. آموزش غنی شده با تلفن همراه بر افزایش میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت و یادگیری دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی تاثیر مثبت دارد. پیشنهاد می شود از تلفن همراه برای غنی سازی آموزش دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی استفاده شود. نتایج پژوهش می تواند نقشه راهی برای طراحان آموزشی، دانشجویان رشته تکنولوژی آموزشی، متخصصان آموزش ویژه و معلمان آموزش ویژه و فراگیر جهت استفاده آموزشی از تلفن همراه باشد.

    کلید واژگان: تلفن همراه, آسیب دیده بینایی, انگیزش پیشرفت تحصیلی, مشارکت, یادگیری
    Zabihollah Allahi, Esmail Zareii Zavaraki, Parviz Sharifi-Daramadi, Dariush Noroozi, Ali Delavar

    This study aimed to examine the effectiveness of mobile-assisted instruction on learning, achievement motivation and cooperation of students with visual impairment in English language courses. This was a quasi-experimental study implemented on high school female students (grade 2) with visual impairment in Iran. The sample consisted of 52 students with visual impairment (26 in experimental group and 26 in control group) who voluntarily took the test. In the experimental group, in addition to regular classroom instructions, classroom activities were done using the student's mobile-phones, while the control group was only offered the classic method. To collect data, Abdekhodaee Achievement Motivation Questionnaire, the Researcher-Made Cooperation Questionnaire, and the Researcher-Made English Test were used. To analyze data, covariance analysis was used. The findings revealed that mobile-assisted instruction had a positive impact on increasing learning, achievement motivation and the cooperation of students with visual impairment in English language courses. So, the three hypotheses were confirmed. Therefore, it is concluded that mobile-phones can be utilized to help students with visual impairment in English language courses. This study was done in Iran for the first time, so the results can be a road-map for instructional designers, educational technology students, special education experts and teachers to use mobile-phones purposefully in education.

    Keywords: mobile learning, Mobile Phone, visual impairment, academic achievement motivation, cooperation
  • اسماعیل زارعی زوارکی، فریبا درتاج، ذبیح الله اللهی*
    زمینه
    افرادی که به عنوان فلج مغزی و اختلال طیف اتیسم تشخیص داده می شوند دارای کمبودهای ارتباطی قابل توجهی هستند. استفاده از یک دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین اغلب اوقات برای ارتقای زبان و همکاری در مدارس، منزل و محیط های اجتماعی لازم و ضروری است. پژوهش حاضر تاثیر ارایه دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین با فناوری بالا را برای دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی واختلال طیف اتیسم، موردارزیابی قرار می دهد که آی پد اپل نامیده می شود و دارای نرم افزار کاربردی «گوتالک نو» است. تلفیق فناوری، به همراه کاربرد بلندمدت از دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین بر ارتقای عناصر کلیدی در جهت آموزش دانش آموزان، معلمان، دستیاران آموزشی و والدین در طول سال تحصیلی تاکید دارد.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهند که در اثر استفاده از آی پد مهارت های ارتباطی دانش آموزان و عملکرد غیررسمی شان در مدارس افزایش یافته است. همچنین نیاز به توسعه شریک ارتباطی در طی زمان کاهش یافته، درحالی که دانش آموز، معلم و والدین همچنان با وجود دستگاه آی پد جایگاه شان حفظ می شود. این پژوهش موردی از کاربرد این دستگاه ارتباطی با فناوری بالا برای نیازهای ارتباطی پیچیده و دسترسی جامع حمایت می کند که خواستار آموزش نظام مند والدین، دستیاران آموزشی، معلمان و دانش آموزان هستند.
    کلید واژگان: دستگاه ارتباطی جایگزین, آی پد, دانش آموزان, فلج مغزی, اختلال طیف اتیسم
    Esmail Zarei Zavaraki, Fariba Dortaj, Zabihollah Allahi*
    Background
    Individuals with a comorbid diagnosis of cerebral palsy and autism spectrum disorder can have significant communication deficits. The implementation of an alternative and augmentative communication (AAC) device is often essential to promote language development and participation in school, home and community environments. The present study evaluated the impact of introducing a high-tech alternative and augmentative device, namely an Apple iPad with the “GoTalk Now” communication application to a student diagnosed with cerebral palsy and autism spectrum disorder. Integration of the technology focused on promoting key elements associated with long term AAC usage, namely, targeted training of the student, teacher, educational assistant and parents, over the course of the school year.
    Conclusion
    Marked increases in the student's communication skills and non-academic school functioning were observed. The need for communication partner prompting declined over time while the student, teacher and parent remained engaged by the iPad solution. This case study supports the classroom implementation of high-tech communication devices for those with complex communication needs via a comprehensive access delivery protocol that invokes systematic student, teacher, educational assistant and parent training.
    Keywords: Alternative communication device, iPad, Students with cerebral palsy, Autism spectrum disorder
  • ذبیح الله اللهی، اسماعیل زارعی زوارکی*، پرویز شریفی درآمدی، داریوش نوروزی، علی دلاور
    مقدمه

    هدف تحقیق حاضر طراحی الگوی کاربردی برای استفاده آموزشی دانش آموزان آسیب دیده بینایی از تلفن همراه و اعتبار سنجی آن از نظر متخصصان، بود.

    روش

    روش پژوهش برای مرحله طراحی الگو، روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد مرور نظام مند ادبیات پژوهشی و جهت اعتبارسنجی الگو از روش توصیفی- پیمایشی، استفاده شد. جامعه ی آماری این تحقیق جهت طراحی الگوی آموزشی، شامل تمامی کتب، مقالات پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و منابع اطلاعاتی اینترنتی مرتبط در زمینه یادگیری سیار و به ویژه تلفن همراه و آموزش نابینایان (از سال 2000 تا 2015) و جامعه آماری جهت اعتبار سنجی الگو، متخصصان تکنولوژی آموزشی و متخصصان آموزش ویژه بودند. نمونه ی آماری مطالعه شامل 11 فصل کتاب و 21 مقاله مرتبط با یادگیری سیار و 8 کتاب و 19 مقاله در مورد آموزش نابینایان بودند که به صورت هدفمند جهت تحلیل انتخاب شدند و جهت اعتبار یابی الگو، تعداد 30 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه به عنوان نمونه شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری و یک پرسشنامه 7 سوالی محقق ساخته، در مقیاس لیکرت بود.  

    یافته ها

    نتایج این مطالعه منجر به تدوین یک الگوی مفهومی شد. عوامل تشکیل دهنده ی این الگو عبارت بودند از: عوامل آموزشی، عوامل انسانی، عوامل فنی و عوامل پشتیبانی و چهار مرحله آماده سازی، طراحی، اجرا و ارزشیابی. تدوین این الگو با رویکرد تلفیقی بوده است و از نقاط قوت الگوهای مختلف محیط های یادگیری سیار و عمومی استفاده شده است. همچنین عناصر این الگو از نظر متخصصان مناسب ارزیابی شد. در نتیجه می توان از این الگو برای آموزش دانش آموزان آسیب دیده بینایی از طریق تلفن همراه استفاده کرد. رهنمودهای آموزشی خاص دانش آموزان نابینا در هر مرحله از الگو می تواند راهنمای خوبی برای طراحان آموزشی، متخصصان و معلمان آموزش ویژه باشد.

    کلید واژگان: الگوهای طراحی آموزشی, محیط های یادگیری سیار, آموزش نابینایان, دانش آموز آسیب دیده بینایی
    Zabihollah Allahi, Esmaeil Zaraii Zavaraki*, Parviz Sharifi, Daramadi, Dariush Noroozi, Ali Delavar
    Introduction

    This research was carried out with the aim of designing an applied model for educational use of mobile by visual impaired students and validating proposed model by experts.  

    Method

    Descriptive-analytic method with systematic literature review approach was used in order to design the model and descriptive-survey method was used in order to validate the model. The statistical population of this research for the design part includes all books, articles, theses and internet information resources related to the field of mobile learning and teaching the blind people from 2000 to 2015 and the statistical population for the validation part includes educational technology and special education experts. The statistical sample consisted of 11 book chapters and 21 articles related to mobile learning and 8 books and 19 articles about teaching the blind people, which were purposefully selected for analysis. Also 30 educational technology and special education experts were selected as available samples for validation phase. The tools of collecting data were note taking and a 7 questions researcher-made questionnaire in Likert scale.

    Results

    The Result of this study led to the development of a conceptual model included, educational factors, human factors, technical factors and support factors and four stages of preparation, design, implementation and evaluation. Also, two prescription models with their sub-components were developed in order to educational usage of mobile phone technology by the blinds. These models have been developed with a blended approach and the strengths of different models and mobile learning environments have been used. Also, the results indicated the validity of the model by experts. As a result, model can be used to educate blind students through mobile phone. Special educational guidelines for blind students at each stage of the model can be a good guide for designers, educators, and special education teachers.

    Keywords: Instructional Design Model, Mobile Learning Environment, Teaching Blind Students, Mobile Phone, visual impaired students
  • فریبا درتاج *، ذبیح الله اللهی
    این پژوهش به بررسی اثربخشی مراسم اعتکاف در سلامت روان و شادکامی دانشجویان می پردازد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و از طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 92-93 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل دویست نفر از دانشجویان دختر (صد نفر شرکت کننده در مراسم اعتکاف و صد نفر غیرشرکت کننده) بوده که به صورت تصادفی انتخاب شده اند و با پرسشنامه (سلامت عمومی) GHQ-28 و پرسشنامه شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مراسم اعتکاف مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و با تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شده است. برای بررسی مفروضه های تحلیل کوواریانس از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع و از آزمون لوین برای بررسی مفروضه همگنی واریانس ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مراسم اعتکاف باعث بهبود سلامت عمومی دانشجویان در گروه مداخله می شود و در کاهش اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی تاثیر بسزایی می گذارد و شادکامی را نیز افزایش می دهد. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به طور کلی می توان گفت مناسک مذهبی و معنوی باعث ارتقای سلامت روان و افزایش نشاط و شادابی می شود.
    کلید واژگان: اعتکاف, اضطراب, افسردگی, سلامت روان, شادکامی
    Fariba Dortaj*, Zabihollah Allahi
    This study aims to consider the effectiveness of secretion ceremony on student’s mental health and happiness. research method was a semi-experimental and a pre-test and post-test study with the control group. Statistics population of the study were organized by the students of the Bahonar University of Kerman in the years 2013-14. The study samples included 200 of girl students of Bahonar University (100 participating the secretions ceremony and 100 non-participant) who were selected randomly. The participants were given Oxford Happiness Questionnaire and GHQ-28 before and after the Secretion Ceremony. The data were analyzed by the software SPSS-16 and covariance analysis. in order to consider the covariance analysis assumptions the Kolmogorov-Smirnov test was used to consider normal distribution and in order to consider assumption of homogeneity of variances the Levine test was used. The results showed that the secretion ceremony improved the student's general health in the intervention group. Also, the results showed the effectiveness of secretion ceremony in reduction of anxiety, depression, physical symptoms and social dysfunction and increased the happiness. According to the present results, it can be said generally, that religious and spiritual rites promote mental health and increase vitality and exhilaration.
    Keywords: Secretion, Anxiety, Depression, Mental Health, Happiness
  • جیم سانچز، الیاس مایکول
    مترجم: ذبیح الله اللهی
    این پژوهش درباره ی استفاده از ابزار کمکی جابجایی الکترونیکی1 موجود ارائه شده تا به افراد نابینا برای حرکت در محیط های آشنا و ناآشنا کمک شود. همچنین نقاط قوت و ضعف اساسی ابزار کمکی جابجایی الکترونیکی توصیف شده و راهنمایی هایی برای طراحی و استفاده ی موثر از آنها پیشنهاد گردیده است. همچنین طرح پیشنهادی هم برای توسعه و کاربرد ابزار کمکی جابجایی تهیه شده است. در نتیجه این کار می تواند اولین قدم در جهت شناسایی جنبه های اساسی توسعه ی ابزار کمکی جابجایی برای کمک به تحرک و جهت یابی افراد نابینا باشد.
    کلید واژگان: تحرک و جهت یابی, توسعه ی نرم افزار کاربر, محور, کاربران نابینا, ابزار کمکی جابجایی الکترونیکی, محیط مجازی
    Sanchez, Jaime, Miguel, Elias
    We present a study about the use of current electronic travel aids to help blind people navigate through familiar and unfamiliar environments. We also discuss the main strengths and weaknesses of electronic travel aids and propose guidelines to design and use them adequately. We provide a proposal to develop and use traveling aids. As a result, this can be a first step towards defining major aspects to develop travel aids oriented to assist mobility and orientation of blind people.
فهرست مطالب این نویسنده: 20 عنوان
  • دکتر ذبیح الله اللهی
    دکتر ذبیح الله اللهی
    استادیار رشته تکنولوژی آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
نویسندگان همکار
  • مجید کهرازهی
    : 5
    مجید کهرازهی
    معلم
  • دکتر اسماعیل زارعی زوارکی
    : 4
    دکتر اسماعیل زارعی زوارکی
    استاد تمام علوم تربیتی(فناوری آموزشی)، تکنولوژی آموزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
  • دکتر پرویز شریفی درآمدی
    : 2
    دکتر پرویز شریفی درآمدی
    استاد تمام روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
  • دکتر عیسی رضایی
    : 1
    دکتر عیسی رضایی
    استادیار تکنولوژی آموزشی در علوم پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مجازی
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال