به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

زهرا سلیمانی

  • بتول ملک حسینی، ارشک حلی ساز*، حنانه محمدی کنگرانی
    اجرای هر سیاستی نیازمند ابزار و وسایلی است که باید در خود سیاست پیش بینی شود تا در عمل با مشکل خاصی مواجه نشود. بررسی علت شکست سیاست های مدیریت منابع آب، مستلزم شناخت روند قانونگذاری است، بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا روند قانونگذاری همواره به سوی اجباری کردن سیاست ها بوده است؟ برای پاسخ به این سوال قوانین مدیریت منابع آب با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه ای تجزیه و تحلیل شدند و درنهایت یافته ها حاکی از آن است که سیاستگذاری های دولت در راستای مدیریت منابع آب با بهره گیری از ابزار اجبار بوده است و تمایز بین تکالیف اجباری بار شده بر دولت و وزارت نیرو، تمایز مشخص و استدلال فنی واضحی ندارد. همچنین استفاده از عباراتی از قبیل سازمان ها و قوانین مربوط باعث ایجاد ابهام و تفاسیر گوناگون شده است. بنابراین با توجه به ابهام در قوانین و ناکارآمدی سیاست های اجبار دولت بهتر است تلاش کند که قوانین را با چشم انداز رویکرد همکارانه بازنویسی کند و در فضایی همکارانه، به نوعی اطاعت پذیری شبه داوطلبانه را تشویق کند.
    کلید واژگان: تحلیل شبکه ای, سیاست اجبار, شبه داوطلبانه, اطاعت پذیری, رویکرد همکارانه
    Batool Malekhosseini, Arashk Holisaz *, Hannaneh Mohammadi Kangarani
    The implementation of any policy requires tools and means that must be anticipated within the policy itself to avoid specific problems in practice. Investigating the reasons for the failure of water resource management policies necessitates understanding the legislative process. Therefore, the question arises: Has the legislative process always been directed towards enforcing policies? To answer this question, the laws governing water resource management were analyzed using a network analysis approach, and the findings indicate that government policymaking in the realm of water resource management has relied on coercive tools, and the distinction between the mandatory obligations imposed on the government and the Ministry of Energy lacks a clear and technical rationale. Additionally, the use of terms such as organizations and related laws has led to ambiguity and various interpretations. Therefore, considering the ambiguity in the laws and the ineffectiveness of coercive policies, it is better for the government to strive to rewrite the laws with a collaborative approach and encourage a form of quasi-voluntary compliance in a collaborative environment.
    Keywords: Network Analysis, Coercive Policy, Quasi-Voluntary, Compliance, Cooperative Approach
  • اسماعیل ذاکری مهابادی، محمدرضا یزدانی زازرانی*، حنانه محمدی کنگرانی

    حوضه آبریز زاینده رود، طی دو دهه گذشته کاستی های بسیاری را در مدیریت منابع آب تجربه نموده و شاهد بروز موارد متعددی از نارضایتی ذی نفعان بوده است. با عنایت به اصول حکمرانی، هرگونه سیاست‏ گذاری در این حوضه، نیازمند شناسایی میزان تاثیر هریک از کنشگران بر ابعاد مسیله و در ارتباط با یکدیگر است. هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که شبکه حکمرانی آب حوضه زاینده‏ رود در جغرافیای استان اصفهان، به چه میزان و متاثر از فعالیت چه کنشگرانی است. مقاله حاضر به همین منظور و با استفاده از چارچوب حکمرانی به شناسایی و احصای 21 گروه از کنش گران مسیله آب در جغرافیای مذکور پرداخته است. گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع نظری، با جمع ‏آوردی داده از 72 نفر از مشارکت ‏کنندگان در پژوهش و تحلیل آن با استفاده از روش تحلیل شبکه ای حاصل شده است. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار UCINET و دو قابلیت تحلیل ساختاری و اعمال مولفه های ارزشی، مورد تحلیل قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم ‏افزار NETDRAW ترسیم شده است. یافته ها حاکی از آن است که نوع خاصی از شبکه تاثیرگذاری بر مدیریت منابع آب در این حوضه شکل گرفته که متناسب با ماهیت حکمرانی مطلوب آب نیست. در این شبکه از روابط، طیفی از کنش گران با قابلیت های متفاوت، دارای رفتار و در نتیجه تاثیرگذاری خاص بر مسیله آب، مورد شناسایی قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی آب, حوضه زاینده رود, تحلیل شبکه ای
    Esmaeel Zakeri Mahabadi, MohammadReza Yazdani Zazerani *, Hananeh Mohamadi Kangarani

    Over the past two decades, the Zayandeh Rud River basin has faced numerous challenges in water resource management, resulting in widespread stakeholder dissatisfaction. In light of governance principles, effective policy-making in this area necessitates an understanding of each actor’s impact on the problem’s various dimensions and their interrelationships. This research aims to determine which actors influence the Zayandeh Rud River basin’s water governance network within Isfahan province’s geographic area and to what extent. Using a governance framework, this paper identifies 21 groups of water actors within the specified geography. Data collection and theoretical saturation were achieved through the analysis of data from 72 research participants using network analysis methods. The research data was analyzed using UCINET software, utilizing structural analysis and value component implementation capabilities, and visualized using NETDRAW software. The results reveal the formation of a unique influence network on water resource management, which is not conducive to optimal water governance. This network comprises a variety of actors with distinct capabilities and behaviors, resulting in specific impacts on water issues.

    Keywords: Governance, Water Governance, Zayandeh Rud River Basin, Network analysis
  • اسماعیل ذاکری مهابادی، محمدرضا یزدانی زازرانی*، حنانه محمدی کنگرانی

    حوضه آبریز زاینده رود، یکی از پرچالش ترین حوضه های آبریز کشور طی سال های اخیر بوده است. چالش هایی که عرصه های مختلفی از موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... را در برگرفته و توجهات را به چگونگی حمکرانی آب در این حوضه معطوف نموده است. بر این اساس در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه ای، ساختار حکمرانی آب در استان چهار محال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که حکمرانی مستلزم مشارکت تمام ذی نفعان است، پژوهش حاضر ضمن احصاء کنشگران در قالب گروه های 21گانه، درصدد پاسخ به این سوال بوده که هر یک از کنشگران شبکه حکمرانی آب در حوضه زاینده رود، از چه جایگاه و نقشی در نظام حکمرانی آب برخوردار هستند؟. برای پاسخ به این سوال داده های پژوهش با استفاده از شاخص مولفه های ارزشی در نرم افزار UCINET مورد تحلیل قرار گرفته تا دو شبکه تاثیرگذاری و تبادل اطلاعات، مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جایگاه هریک از کنشگران احصاء شده در شبکه های مذکور، تناسبی با مفهوم حکمرانی آب در شکل شبکه ای آن نداشته و در مقابل ساختاری غیرشفاف و ناکارآمد را ترسیم می نماید که برون داد آن، ضعف در مدیریت منابع آب و نارضایتی ها و چالش های اجتماعی، سیاسی و امنیتی است. نمای کلی از یافته های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزارNetdraw ترسیم شده است.

    کلید واژگان: سیاستگذاری عمومی, حکمرانی آب, تحلیل شبکه ای, چهارمحال و بختیاری, حوضه آبریز زاینده رود
    Esmaeel Zakeri Mahabadi, Mohammad Reza Yazdani Zazerani *, Hannaneh Mohammadi Kangarani

    Zayandeh-Roud basin has been one of the most challenging basin in the country in recent years. Challenges that cover various fields of political, social, economic, security, etc and has focused attention on how water governance in this basin. Based on this, in the present study, the structure of water governance in Chahar Mahal and Bakhtiari province has been investigated using the network analysis method. The current research, while counting the activists in the form of 21 groups, has tried to answer the question that each of the activists of the water governance network in the Zayandeh-Roud basin, what position and role do they have in the water governance system?. Because governance requires the participation of all stakeholders. To answer this question, the research data was analyzed using the value components index in the UCINET software to identify two networks of influence and information exchange. The results of the research indicate that the position of each of the actors counted in the mentioned networks is not proportional to the concept of water governance in its network form. And on the other hand, it draws an opaque and inefficient structure, the output of which is weakness in the management of water resources and dissatisfactions and social, political and security challenges. An overview of the research findings has also been drawn using Netdraw software.

    Keywords: Public policy making, Water Governance, Network analysis, Chaharmahal, Bakhtiari, Zayandeh-Rud River Basin
  • اردشیر شایسته، محسن دهقانی*، سید مهدی جبارزاده، حنانه محمدی کنگرانی، لعبت تقوی
    همکاری سازمانی، مفهومی است که به وابستگی فزاینده بین افراد و سازمان ها پاسخ می دهد. این مفهوم همکاری سازمانی مفهومی است که به وابستگی فزاینده بین افراد و سازمان ها پاسخ می دهد. همکاری سازمانی یک مفهوم است که در پاسخ به وابستگی متقابل رو به رشد در میان افراد و سازمانی از عوامل کلیدی در مدیریت محیط زیست و توسعه گردشگری است که در آن افراد، سازمان ها و نهادها، با مشارکت در طیف گسترده ای از فعالیت ها، ساختاری را با هدف حداکثرسازی ارزش های مشترک و دستیابی به رشد پایدار ایجاد می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی شبکه همکاری و تعیین نقش و جایگاه کنش گران و سازمان های مختلف در مدیریت محیط زیست و توسعه گردشگری جزیره قشم است. بدین منظور با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه ای که رویکردی جدید در حل مسایل چند بعدی و در هم تنیده مدیریتی است، تعاملات سازمانی کنش گران با استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزارهای Ucinet و Netdraw تحلیل شد. نتایج نشان داد که بیشترین ارتباط افراد با سازمان منطقه آزاد قشم و اداره حفاظت محیط زیست قشم است که به ترتیب مرکزیت درجه 30 و 25 و مرکزیت بینابینی 582/897و 566/541را دارند. همچنین بیشترین همکاری سازمانی با افراد را نیز سازمان منطقه آزاد قشم با مرکزیت درجه 35 و مرکزیت بینابینی 514/735و اداره حفاظت محیط زیست قشم با مرکزیت درجه 34 و مرکزیت بینابینی 536/736 دارند. به عبارتی تنها دو سازمان منطقه آزاد قشم و اداره حفاظت محیط زیست قشم هستند که افراد، بیشترین تمایل و همکاری را با آن ها دارند. بنابراین شبکه همکاری افراد با سایر سازمان های مرتبط با مدیریت محیط زیست و گردشگری نیازمند توجه و تقویت همکاری است.
    کلید واژگان: رویکرد تحلیل شبکه, گردشگری, محیط زیست, همکاری سازمانی
    Ardeshir Shayesteh, Mohsen Dehghani *, Seyed Mehdi Jabbarzadeh, Hananeh Mohammadi Kangarani, Lobat Taghavi
    Organizational cooperation is a concept that responds to the growing interdependence among individuals and organizations. This concept is regarded as a key factor in environment management and tourism development, which organizations, institutions and individuals create a structure by participating in a wide range of activities, and with the aim of maximizing co-creation value and achieving sustainable growth. The purpose of this research is investigation of cooperation network and determining the role and position of different individuals and organizations in environmental management and tourism development of Qeshm Island. To this end, the present study used network analysis, which is a new approach to solving multi-dimensional problems and management. Also, we analyzed Organizational interactions of individuals with using questionnaire tool and Ucinet and Netdraw software. The results showed that the most people connected with the organizations Qeshm free zone and Qeshm's Department of Environment, which have respectively 30 and 25 degree centrality and 582/897 and 566/541 betweenness centrality. Also, most people cooperate with the organizations Qeshm free zone and Qeshm's Department of Environment, which have respectively 35 and 34 degree centrality and 514/735 and 536/736 betweenness centrality. In other words, Qeshm Free Zone and Qeshm's Department of Environment are the only two organizations that people have most cooperative with them. Therefore, the cooperation network of individuals with other organizations related to environmental management and tourism needs attention and strengthening of cooperation.
    Keywords: Network analysis approach, Tourism, environment, Organizational interrelationship
  • احسان تمسکی، حنانه محمدی کنگرانی*، کیومرث اشتریان، ارشک حلی ساز، فرشید نادری
    از اصلاحات ارضی که در پی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران به اجرا درآمد، به عنوان مهم ترین ماموریت نظام اداری پیش از انقلاب اسلامی و یکی از مهم ترین مسایل حکمرانی محیط زیست ایران در دوران معاصر نام برده می شود. هدف این پژوهش تبیین چگونگی در دستور کار قرار گرفتن برنامه ی اصلاحات ارضی در دهه ی چهل خورشیدی است. با توجه به ماهیت و اهداف این پژوهش، برای انجام آن از شیوه تحلیل کیفی و روش موردکاوی استفاده شد. بر این اساس ابتدا داده های جمع آوری شده از منابع تحقیق در چارچوب نظریه ی جریان های چندگانه کینگدان دسته بندی شدند، سپس بر اساس مفاهیم تیوریک نظریه ی مذکور تجزیه و تحلیل انجام گرفت. این مقاله به تبیین جریان مسایل، جریان سیاسی و جریان سیاست گذاری در شکل دهی به قانون اصلاحات ارضی می پردازد. نتایج نشان می دهد که جریان های سه گانه در عین منفک بودن به لحاظ نظری، به طور کامل مستقل از یکدیگر نیستند. این پژوهش استدلال می کند که نظریه ی کینگدان علی رغم محدودیت ها در تحلیل و تبیین فرایند تصویب قانون اصلاحات ارضی کارا است. در واقع پنجره ی فرصت در پی هم رخدادی جریان های مشکلات ارضی و رابطه ی مالک و زارع، نیرو های سیاسی داخلی و فشارهای بین المللی و فرآیند سیاست گذاری گشوده شده است. پس از آن مسیله در دستور کار حاکمیت قرار گرفته است و کارآفرینان سیاست از فرصت پیش آمده برای تصویب پیشنهاد های خود و تسهیل روند تغییرات استفاده کرده اند.
    کلید واژگان: ایران, سیاست گذاری, اصلاحات ارضی, تولید کشاورزی, نظریه کینگدان
    Ehsan Tamassoki, Hananeh Mohammadi Kangarani *, Kioomars Ashtarian, Holisaz Arashk, Farshid Naderi
    The land reform that followed the social, economic, and political changes in Iran is the most crucial mission of the administrative system before the Islamic Revolution and one of the most critical issues of environmental governance in Iran in modern times. The purpose of this study is to explain how the land reform program was on the agenda in the 1960s. Due to the nature and objectives of this study, the qualitative analysis method and case study method were used. First, the collected data from research sources were categorized within the framework of Kingdon's multiple stream theory. Analysis was performed based on the theoretical concepts of the theory. This article explains how the stream of issues, political, and policy-making process result in the land reform agenda. The results show that although theoretically separated, the three streams are not entirely independent of each other. This study argues that Kingdan's theory is effective in analyzing and explaining the process of the land reform law, despite its limitations. The window of opportunity has been opened following the co-existence of the current land problems and the owner-farmer relationship, domestic political forces and international pressures, and the policy-making process. Since then, the issue has been on the government's agenda, and political Entrepreneurs have taken the opportunity to approve their proposals and facilitate the change process.
    Keywords: Iran, Policy Making, Land Reform, Agricultural Production, Kingdon', s theory
  • روناک احمدی*، قدرت الله حیدری، شفق رستگار، حنانه محمدی کنگرانی
    سابقه و هدف

    آینده زندگی انسان بر درک بهتر عواملی که موجب رضایتمندی اش می شوند متکی است. سرمایه اجتماعی یکی از عواملی است که می تواند در رهگذر تبادل دانش و تجربه و ارتباط با دیگران رشد یابد و در ارتقاء رضایتمندی اجتماعات محلی موثر باشد. اجرای موثر و کارآمد برنامه های اصلاح و احیای مراتع با استفاده از رویکرد مشارکتی، مسایل و مشکلاتی را نیز پیش روی سیاست گذاران و مدیران قرار می دهد که لازمه حل آن ها نگرش کلی به مسایل است. این تحقیق به نقش میانجی یادگیری اجتماعی در تعامل مشارکت و اعتماد در رضایتمندی مرتعداران از اجرای طرح های مرتعداری، در مراتع ییلاقی مازندران تاکید دارد و به فرآیند الگوسازی ختم می شود.

    مواد و روش ها

    روش مطالعه از نوع پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی شامل مرتعداران 11 سامان عرفی به تعداد 136 نفر در مراتع ییلاقی استان مازندران است که در آن ها طرح های مرتعداری در سال 1397 اجرا شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر تعیین گردید. جمع آوری داده ها به روش تصادفی طبقه بندی شده و با استفاده از ابزار پرسشنامه پرسشنامه از نوع طیف لیکرت (ساختاریافته) انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای  SPSS22و  Smart PLS3انجام شد. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات جمعی از متخصصان مربوط به موضوع تحقیق به تایید رسید. همچنین مقادیر به دست آمده از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده برای بخش های مختلف پرسشنامه در حد قابل پذیرشی بدست آمد. جهت آزمودن مدل مفهومی تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری از نوع مدل انعکاسی (جهت پیکان ها از سازه ها به سمت گویه ها) بر اساس روش حداقل مربعات جزیی استفاده شده است. مقادیر مشاهده شده روی مسیر بین سازه ها (متغیرهای پنهان) با یکدیگر ضریب مسیر نامیده می شود و ضریب همبستگی دو سازه یا بتای استاندارد شده رگرسیون را نشان می دهند.  این روش، تکنیکی بسیار نیرومند و کلی از نوع رگرسیون چند متغیره یا بسط مدل خطی عمومی است و مدل های بیرونی و درونی ارتباط متغیرهای آشکار و پنهان را بررسی می کند.

    نتایج

    نتایج تحلیل مسیر با نرم افزار  Smart PLS3نشان داد که هر سه شاخص (اعتماد، مشارکت و یادگیری اجتماعی)، تاثیر مثبت و معنی داری بر رضایتمندی مرتعداران از اجرای طرح های مرتعداری دارند و قادرند 85 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایتمندی مرتعداران) را تبیین کنند. متغیر اعتماد دارای اثر مستقیم 303/0 و متغیر مشارکت دارای اثر مستقیم 598/0 بر رضایتمندی هستند. اما به واسطه نقش میانجی یادگیری اجتماعی  دارای اثرات بیشتری بر رضایتمندی هستند؛ این گونه که اثر غیر مستقیم اعتماد بر رضایتمندی به واسطه نقش میانجی یادگیری اجتماعی (561/0*608/0) برابر با 341/0 و بیشتر از اثر مستقیم و بدون واسطه یادگیری اجتماعی یعنی مقدار 303/0 است. در مجموع هم اثرات اعتماد (644/0) یعنی از راه مستقیم به علاوه اثر غیرمستقیم قوی تر از اثر اعتماد بر رضایتمندی به تنهایی (303/0) است. همچنین اثر غیر مستقیم (با واسطه نقش میانجی یادگیری اجتماعی) مشارکت بر رضایتمندی (329/0*608/0) برابر با 2000/0 است که کمتر از اثر مستقیم آن (598/0) می باشد اما در کل اثرات مشارکت بر رضایتمندی (798/0) که با حاصل جمع مسیرهای اثراگذاری با واسطه و بی واسطه یادگیری اجتماعی بر رضایتمندی بدست می آید بیشتر از اثر تنها مشارکت (598/0) بر رضایتمندی است بنابراین می توان نتیجه گرفت که یادگیری اجتماعی نقش به سزایی در افزایش اثرگذاری های کل متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته داشته است.

    نتیجه گیری

    در این تحقیق یادگیری اجتماعی از طریق تسهیم اطلاعات و روابط بین مرتعداران زمینه لازم را برای انتقال دانش آماده می کند و با افزایش شاخص های سرمایه اجتماعی در بین مرتعداران مراتع ییلاقی مازندران که در سال 1397 در آن ها طرح های مرتعداری اجرا شد؛ بهبود بهره وری نیروی انسانی و رضایتمندی مرتعداران افزایش می یابد. شاخص های سرمایه اجتماعی بیان کننده شرایط و ویژگی های مختلف حاکم بر اقدامات و عملکرد مرتعداران در اجرای طرح های مرتعداری است که بر رضایتمندی آنان اثرات بسیار دارد. بنابراین می توان بیان کرد، هر چه ارتباط مرتعداران در اجرای طرح ها از غنای بیشتری برخوردار باشد، رضایتمندی آن ها از عملکرد و اجرای طرح ها در درجه بالاتری قرار می گیرد.

    کلید واژگان: اعتماد, مشارکت, یادگیری اجتماعی, تحلیل مسیر
    Ronak Ahmadi*, Qdralh Heidari, Shafaq Rastegar, Hannane Mohammadi Kangrani
    Background and purpose

    The future of human life depends on a better understanding of the factors that lead to satisfaction. Social capital is one of the factors that can grow through the exchange of knowledge and experience and communication with others and be effective in promoting the satisfaction of local communities. Effective and efficient implementation of rangeland rehabilitation programs using a participatory approach also raises issues and problems for policy makers and managers that require a general approach to solving them. This study emphasizes the mediating role of social learning in the interaction of participation and trust in rangeland farmers' satisfaction with the implementation of rangeland management projects in Mazandaran summer rangelands and ends with the modeling process.

    Materials and Methods

    The study method is a survey and the statistical population studied includes rangers of 11 customary systems with 136 people in the summer rangelands of Mazandaran province in which rangeland management projects have been implemented in 1397. The sample size was determined using Cochran's formula of 100 people. Data were collected by stratified random sampling method using a Likert scale (structured) questionnaire. Data analysis was performed using SPSS22 and Smart PLS3 software. The apparent and content validity of the research tool was confirmed using the collective opinions of experts related to the research topic. Also, the values obtained from Cronbach's alpha, combined reliability and mean variance extracted for different sections of the questionnaire were acceptable. In order to test the conceptual model of the research, structural equation modeling of reflective model type (for arrows from structures to items) based on the partial least squares method has been used. The values observed on the path between the structures (hidden variables) with each other are called the path coefficient and show the correlation coefficient of the two structures or the standardized regression beta. This method is a very powerful and general technique of multivariate regression or general linear model expansion, and external and internal models examine the relationship between overt and covert variables.

    Results

    The results of path analysis with Smart PLS3 software showed that all three indicators (trust, participation and social learning) have a positive and significant effect on the satisfaction of rangers with the implementation of rangeland plans and are able to 85% of the dependent variable changes ( Explain the satisfaction of ranchers). The trust variable has a direct effect of 0.303 and the participation variable has a direct effect of 0.598 on satisfaction. But because of the mediating role of social learning, they have more effects on satisfaction; Thus, the indirect effect of trust on satisfaction due to the mediating role of social learning (0.608 * 0.561) is equal to 0.341 and more than the direct and unmediated effect of social learning, ie 0.303. In general, the effects of trust (0.644), ie directly in addition to the indirect effect, are stronger than the effect of trust on satisfaction alone (0.303). Also, the indirect effect (through the mediating role of social learning) of participation on satisfaction (0.608 * 0.329) is equal to 0.000, which is less than its direct effect (0.598), but in general, the effects of participation on Satisfaction (0.798) which is obtained by combining direct and indirect effects of social learning on satisfaction is greater than the effect of participation alone (0.598) on satisfaction, so it can be concluded that social learning plays a role. There has been an improvement in increasing the total effects of independent variables on the dependent variable.

    Conclusion

    In this study, social learning through the sharing of information and relationships between rangelanders prepares the necessary ground for knowledge transfer and by increasing the indicators of social capital among rangeland ranchers in Mazandaran summer rangelands in which in 1397 Were implemented; Improving manpower productivity and increasing ranchers' satisfaction. Indicators of social capital express different conditions and characteristics governing the actions and performance of rangelanders in the implementation of rangeland projects that have many effects on their satisfaction. Therefore, it can be said that the richer the relationship of ranchers in the implementation of projects, the higher their satisfaction with the performance and implementation of projects.

    Keywords: Trust, Participation, Social learning, Path analysis
  • اسماعیل ذاکری مهابادی، محمدرضا یزدانی زازرانی*، حنانه محمدی کنگرانی

    مدیریت منابع آب در فلات مرکزی ایران و حوضه آبریز زاینده رود به عنوان تنها رودخانه دایمی این فلات، با چالش های جدی مواجه شده که زندگی و معیشت بخش زیادی از ساکنین و بهره برداران را با دشواری مواجه نموده است. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین عوامل موثر بر بروز بحران در حوضه آبریز زاینده رود از منظر ذی نفعان شهرستان های غربی استان اصفهان انجام شده است. این پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند با 51 نفر از ذی نفعان در شهرستان های غربی استان بر اساس روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. در تجزیه و تحلیل مضمون ها، 15 مفهوم اولیه و سپس 4 مقوله اصلی که بیان گر مقوله هسته هستند، استخراج گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که  مفهوم هسته که همان علل شکل گیری بحران آب در شهرستان های مذکور می باشد، تحت تاثیر چهار دسته از علل سیاسی، قانونی، اقلیمی و قومی- فرهنگی بروز یافته است.

    کلید واژگان: سیاستگذاری, حوضه آبریز زاینده رود, حکمرانی آب, ذینفعان, شهرستان های غربی استان اصفهان
    Esmaeil Zaker Mahabadi, Mohammad Reza Yazdani Zazerani *, Hannaneh Mohammadi Kangarani

    Water resources management in the Central Plateau of Iran and Zayandeh-Rud River basin, as the only permanent river of this plateau, has faced serious challenges which has challenged the lives and livelihoods of most residents and beneficiaries.The aim of this study was to identify and explain the causes of the crisis in the Water Policies of Zayandeh-Rud River Basin from the perspective of beneficiaries in the western townships of Isfahan province. The reseerch method of the styudy was qualitative type and by the Thematic analysis approach. In this study, data were collected through in-depth and semi-structured interviews and have been done with 51 beneficiaries in Falavarjan, Mobarakeh, Shahin Shahr and Maymeh, Khomeini Shahr, Lenjan, Chadegan, Fereydunshahr, Fereidan and Buin cities.In this study, first 195 causes announced by the participants were investigated and after removing similarities and repetitions, they were counted in the form of 76 basic concepts and analysed relying on the data encoding process in the Thematic analysis, in the open laying stage, were obtained 15 main concepts from these concepts. The findings of this study indicate that the concept (core) of the nucleus, which is the cause of the water crisis in these cities, has emerged under the influence of four categories of political, legal, climatic and ethnic-cultural causes.

    Keywords: Public Policy, Zayandeh-Rud River Basin, Water governance, Thematic analysis, Western Townshipes of Isfahan Province
  • روناک احمدی*، قدرت الله حیدری، شفق رستگار، حنانه محمدی کنگرانی

    اجرای موثر و کارآمد برنامه های اصلاح و احیای مراتع با استفاده از رویکرد مشارکتی، مسایل و مشکلاتی را نیز پیش روی سیاست گذاران و مدیران قرار می دهد که لازمه حل آنها نگرش کلی به مسایل است. این نوع مدیریت اغلب با الگوی روابط اجتماعی بین مرتع داران در ساختار نظام های مدیریتی مختلف حاکم بر مراتع ارتباط دارد. هدف از انجام این تحقیق تحلیل شبکه اجتماعی مرتع داران در پیوند مشارکت مربوط به اجرای فعالیت های مرتع داری و مقایسه آن در نظام های مدیریتی افرازی، مشاعی و شورایی در مراتع دلارستاق آمل است. در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم پیوند مشارکت در اجرای طرح مرتع داری بررسی شد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، میزان شاخص های تراکم، دوسویگی و انتقال یافتگی در نظام مدیریتی افرازی بیشتر از مشاعی و در نظام مدیریتی مشاعی بیشتر از شورایی است. اما میزان شاخص میانگین فاصله ژیودزیک و شاخص های مرکزیت شبکه در نظام های مدیریتی گروهی (مشاعی و شورایی) بیشتر از نظام مدیریتی افرازی بود که نشان دهنده مشارکت، انسجام و یکپارچگی کمتر مرتع داران در نظام های مدیریتی گروهی می باشد. بنابراین با توجه به کشف شکاف های اجتماعی موجود در شبکه مشارکتی نظام های مدیریتی گروهی، اصلاح الگوی ساختاری روابط اجتماعی در این نظام ها پیش از اجرای برنامه های مورد نظر ازجمله اقدامات اولیه و الزامی برای مدیریت مشارکتی موفق در این مناطق است.

    کلید واژگان: تحلیل شبکه اجتماعی, الگوی ساختاری روابط, کنشگران کلیدی, نظام های مدیریتی
    Ronak Ahmadi *, Qodratollah Heydari, Shafagh Rastgar, Hannane Mohammadi Kangrani

    Effective and efficient implementation of rangeland improvement and rehabilitation programs using a participatory approach will raise issues and problems for policy makers and managers requiring a general approach to solve them. This type of management is often related to the pattern of social relations between ranchers in the structure of different management systems governing on rangelands. The purpose of this study is to analyze the social network of ranchers in terms of participation related to the implementation of rangeland activities and compare it in the management systems of private exploitation, collective and council in the Delarstaq rangelands of Amol. In this research, using a network analysis questionnaire and a direct interview, the link was examined between participation in the implementation of rangeland management plan. According to the research findings, the rates of density, reciprocity and transitivity indices in private exploitation management system are higher than collective and in common management system are higher than the council. However, the average geodetic distance index and network centrality indices in group management systems (collective and council) were higher than the private exploitation management system, which indicates less participation, cohesion and integration of the ranchers in group management systems. Therefore, considering the discovery of social gaps in the participatory network of group management systems, modifying the structural pattern of social relations in these systems before the implementation of the desired programs is one of the basic and necessary measurment for successful participatory management in these areas.

    Keywords: social network analysis, Structural pattern of relationships, Key actors, Management systems
  • زهرا سلیمانی، حنانه محمدی کنگرانی*، مرضیه رضایی، مهناز حسین زاده
    این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل مسایل مدیریتی مرتبط با جنگل های حرای جزیره قشم انجام گرفته و به بررسی ارتباطات و همکاری های میان دستگاه های دولتی با استفاده از روش تحلیل شبکه ای پرداخته است. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مرتبط با موضوع پژوهش، به دستگاه های اجرایی و جوامع محلی مرتبط در این خصوص مراجعه شد و از آنها خواسته شد دستگاه های دولتی درگیر در مدیریت جنگل های حرا را فهرست کنند. سپس پرسشنامه تحلیل شبکه ای براساس بررسی سه نوع شبکه ارتباطی (مراجعه، همکاری، اعتماد) میان دستگاه های دولتی درگیر در مدیریت جنگل های حرا تنظیم و توسط نمایندگان آنها تکمیل شد. داده ها پس از تکمیل و ورود به نرم افزار اکسل، برای تحلیل وارد نرم افزار UCINET6.718 شده و پس از تولید ماتریس تک وجهی، شاخص های کلان و خرد شبکه همچون تراکم و مرکزیت اندازه گیری شدند. نتایج تحلیل گراف ها با استفاده از نرم افزار NetDraw نشان داد که همه شاخص های خرد و کلان در شبکه همکاری، بهتر از شبکه مراجعه و در شبکه اعتماد، بهتر از شبکه همکاری است. همچنین همکاری و مشارکت دستگاه های دولتی استانی در کنار مدیریت های زیرمجموعه سازمان منطقه آزاد قشم از دیگر قوت های این شبکه ها محسوب می شود که می توان از آنها برای گسترش پروژه های مشارکتی در مدیریت این جنگل ها با حضور جوامع محلی بهره برد.
    کلید واژگان: تراکم, مدیریت جنگل, مرکزیت, مشارکت, UCINET
    Z. Soleymani, H. Mohammadi Kangarani *, M. Rezaee, M. Hosseinzadeh
    The aim of this study was to identify and analyze the management issues related to the mangrove forests of Qeshm Island and to investigate the relationships and collaborations between government agencies using the network analysis method. In order to collect information and data related to the research topic, they referred to the relevant agencies and local communities in this regard and were asked to list the government agencies involved in the management of mangrove forests. Then, a network analysis questionnaire was prepared based on a review of three types of communication networks (referral, cooperation, trust) between government agencies involved in mangrove management and was completed by their representatives. After completing the data and entering them into Excel software, the data were entered into UCINET6.718 software for analysis and after generating a one-dimensional matrix, macro and micro indicators of the network such as density and centrality were measured. The results of graph analysis using NetDraw software showed that all micro and macro indicators in the cooperation network are better than the reference network and in the trust network are better than the cooperation network. Also, the cooperation and participation of provincial government agencies along with the sub-managements of the Qeshm Free Zone Organization are other strengths of these networks, which can be used to expand the participatory projects in the management of these forests with the participation of local communities.
    Keywords: centrality, Density, Forest management, Participation, UCINET
  • مسعود یوسفی، یحیی اسماعیل پور*، حامد جنیدی جعفری، حنانه محمدی کنگرانی، سعید صالحی

    رشد روزافزون جمعیت انسان و تعداد دام و چرای بی رویه موجب سیر صعودی روند تخریب مراتع در چند دهه اخیر شده است. شناسایی عوامل تخریب و پایداری مراتع از نخستین گام های لازم در اصلاح بهره برداری از این منابع و احیاء آنها است. از این رو این مطالعه بنا به ضرورت و با هدف تحلیل و ارزیابی تخریب پوشش گیاهی مراتع قشلاقی استان فارس انجام شد. گزینه های موثر با مرور منابع تحقیق تعیین و در چهار شاخص شامل: هیدرولوژی (H) ، تولید گیاهی (P) ، خاک (S)، انسان (A) دسته بندی شدند. سپس گروه مرجع از 45 خبره آشنا با زمینه پژوهش شامل کلیه کارشناسان و بهره برداران محلی در دسترس و تعدادی از پژوهشگران که به روش گلوله برفی تعیین شدند، تشکیل شد. پرسشنامه ها متناسب با دو روش ارزیابی بولین و دلفی فازی به صورت جداگانه طراحی و توسط گروه مرجع امتیازدهی شد. میانگین امتیازات شاخص ها و گزینه ها به روش مقایسه زوجی رتبه بندی و تحلیل شد. پایایی با آزمون آلفای کرونباخ (88/0) بررسی شد و وجود تناسب بین اجزای تشکیل دهنده پرسش نامه را تایید نمود. با توجه به اینکه در این تحقیق گزینه ها و شاخص ها به دو روش بولین و فازی مورد ارزیابی قرار گرفتند همگرایی نتایج دو روش فوق روایی پرسش نامه را تایید می کند. ارزیابی شاخص های پایداری به روش فازی نشان داد شاخص های انسان و خاک به ترتیب با وزن 48/0 و 33/0 از بیشترین وزن نسبی برخوردار هستند و شاخص های تولید گیاهی و اقلیم و هیدرولوژی به ترتیب با وزن نسبی 134/0 و 056/0 از درجه اهمیت کمتری برخوردار بوده و در رتبه بعدی قرار دارند. وزن و اهمیت محاسباتی شاخص ها در روش بولین اختلاف بسیار کمتری داشته و در مجموع می توان گفت در مقایسه روش های بولین و فازی از نظر امکانی که در اختیار ارزیابان جهت اولویت بندی شاخص ها و گزینه ها می گذارند روش فازی کارایی بیشتری داشته و با طیف متنوع پاسخ های ممکن کمک می کند تا نتایج گویاتر و واضح تری جهت ارزیابی پایداری حاصل شود.

    کلید واژگان: پوشش گیاهی, تخریب, توسعه, زیست بوم, مراتع میانبند
    Masoud Yousefi, Yahya Esmaeilpour*, Hamed Joneidi Jafari, Hananeh Mohammadi Kangarani, Saeid Salehi

    The increasing growth of human population and the number of livestock and wasteful has led to a rise in the trend of land degradation in the last few decades. Identifying the factors of destruction and sustainability of Rangelands is one of the first steps in reforming the exploitation of these resources and rehabilitating them. hence This study was done on the necessity of analysis and evaluation of the destruction of vegetation cover in Fars province. Effective choices were determined by reviewing the research resources and were grouped into Four indicators including: Hydrology (H), plant production (P), soil (S) and Atherogenic (A). The reference group of 45 experts familiar with the field of research consisted of all local operators and Operators available and a number of researchers determined in snowball method. The Questionnaires were Designed separately and scored by the reference group according to the two methods of Boolean evaluation and Fuzzy Delphi. The mean values of the indices and options were ranked and analyzed in a comparison method. Reliability was investigated by Cronbach's alpha test 0.88) and confirmed the existence of fit between Components of the questionnaire. the convergence of the results of the two above methods confirms the validity of the two methods, given that the two Boolean and Fuzzy methods were evaluated. the evaluation of Sustainability indices in fuzzy method showed that the human and soil indices have the highest relative weight, respectively, with the weight of 0.480 and 0.330 respectively. plant and climate production indices and hydrology are less important in terms of relative weight of 0.134 and 0.056, respectively. the weight and the Computational importance of indicators in the Boolean method is much less than that, and it can be said that in Comparison of the Boolean and Fuzzy methods, the fuzzy method has more performance and helps with a diverse Range of responses to provide clearer and clearer results for the evaluation of sustainability.

    Keywords: Vegetation, Degradation, Development, Ecosystem, Intermediate Rangelands
  • زهرا سلیمانی، حنانه محمدی کنگرانی*، مرضیه رضایی، مهناز حسین زاده

    مدیریت مشارکتی در حفاظت از اکوسیستم های بیابانی، به دلیل حساسیت و شکنندگی بالای این اکوسیستم ها حایز اهمیت است. بااین حال، توجه ناکافی به موقعیت ذینفعان در شبکه روابط اجتماعی، منجر به شکست آن شده است. لذا شناسایی بازیگران کلیدی در مدیریت مشارکتی اکوسیستم های بیابانی مهم است. این مطالعه به منظور بررسی انسجام شبکه ی همکاری و تعیین بازیگران کلیدی ذینفعان دولتی در دو سطح نهادهای دولتی و مردمی با رویکرد مدیریت مشارکتی انجام شده است. اطلاعات و داده ها از طریق روش های پیمایشی، مصاحبه و شرکت در جلسات با نمایندگان دستگاه ها و جوامع محلی جمع آوری شد. پس از شناسایی 45 نهاد دولتی ذینفع، یک پرسشنامهتحلیل شبکه اجتماعی تهیه و توسط 41 نفر از اعضای جامعه محلی و 34 نفر از  نهادهای دولتی تکمیل شد. سپس داده های تهیه شده وارد نرم افزار مایکروسافت اکسل شده و با استفاده از نرم افزار UCINET6.718 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو ماتریس تک وجهی سازمان- سازمان و مردم- سازمان برای ترسیم شبکه ها استفاده شد و سپس شاخص های کلان و خرد شبکه مانند تراکم، مرکزیت بینابینی، نقاط برشی، مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی برای تفسیر شبکه ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص تراکم در هر دو شبکه ی همکاری سازمان- سازمان (672/0) و مردم- سازمان (77/0) بیش ازحد میانگین ارزیابی شده است و بنابراین قابل قبول است. همچنین، اداره ی حفاظت محیط زیست شهرستان قشم دارای بالاترین شاخص مرکزیت بینابینی در بین 45 دستگاه شناسایی شده در هر دو شبکه ی همکاری است. بنابراین، همکاری بیشتر سازمان های درگیر در مدیریت مشارکتی منابع طبیعی برای حفاظت و توسعه جنگل های حرا به منظور کاهش هر نوع آلودگی محیط زیست پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: تحلیل شبکه اجتماعی, تراکم, جنگل های حرا, مدیریت مشارکتی, مرکزیت درجه, NetDraw
    Zahra Soleymani, Hannaneh Mohmmadi Kangarani *, Marzieh Rezai, Mahnaz Hosseinzadeh

    Participatory management in the protection of desert ecosystems is important due to the high sensitivity and fragility of these ecosystems. However, insufficient attention to the position of stakeholders in the social relations network has led to its failure. Therefore, identifying key actors is significant in the participatory management of the desert ecosystems. This study was conducted to investigate the coherence of the cooperation network and determine the key actors of government stakeholders at both levels of government and public institutions considering the participatory management approach. Information and data were collected through surveying, interviews, and participating meetings with representatives of the organizations and local communities. After identifying 45 beneficiary government institutions, a social network analysis questionnaire was developed and completed by 41 members of the local community and 34 members of the governmental institutions. Then, the prepared data were entered into the Microsoft Excel software and were analyzed using the UCINET6.718 software. Two one-dimensional matrices of organization-organization and people-organization were used to delineate the networks; then, different macro and micro indicators of the network such as density, shear points, degree centrality, and betweenness centrality were calculated to interpret the networks. The results showed that density index in both organization-organization (0.672) and people-organization (0.77) cooperation networks were evaluated more than average. So, it is acceptable. Also, the Department of Environmental Protection of Qeshm city has the highest index of betweenness centrality among 45 identified devices in both cooperation networks. Therefore, more cooperation of the organizations involved in participatory management of natural resources is suggested to protect and develop the mangrove forests to reduce each type of environmental pollution.

    Keywords: social network analysis, Density, mangrove forests, Participatory Management, degree centrality, NetDraw
  • احسان تمسکی، حنانه محمدی کنگرانی*، کیومرث اشتریان، ارشک حلی ساز، فرشید نادری
    این پژوهش به صورت اکتشافی، با هدف تحلیل سیاستگذاری و احصاء مهم ترین مسایل محیط زیست ایران انجام شده است. قوانین وضع شده در حوزه محیط زیست بر اساس اطلاعات مصاحبه ها، نشریات، اسناد کتابخانه ای و وبگاه سازمان ها، در چهار دوره تاریخی و شش گزاره، دسته بندی شدند. سپس بر اساس نظر خبرگان مسایل صحت سنجی و اولویت بندی شدند. نتایج نشان می دهد که «مدیریت و بهره برداری از جنگل ها»، «حفاظت از محیط زیست و ملی کردن آن»، «اصلاحات ارضی»، «جهاد سازندگی»، «تامین منابع» و «مخاطرات»؛ مهم ترین مسایل سیاستگذاری محیط زیست بوده اند. بیشترین توافق از منظر خبرگان بر مسئله سوم و کمترین توافق بر مسئله اول حاصل شده است. اولویت بندی مسایل نشان دهنده غلبه نگاه سرمایه ای در مسایل محیط زیست است. نخستین اقدام برای حل مسایل، حذف تناقض ها و تدوین یک بستر جامع نگر و پیوند دهنده است.
    کلید واژگان: محیط زیست, اولویت بندی, سرمایه داری, یکپارچه سازی, اصلاحات ارضی
    Ehsan Tamassoki, Hananeh Mohammadi Kangarani *, Kiyomars Ashtariyan, Arashk Holisaz, Farshid Naderi
    Today, environmental policy-making is the main responsibility of governments in many countries. In Iran, environmental legislation began in the first years after the Constitutional Revolution. This exploratory study has been conducted with the aim of policy-making analysis and enumeration of the most important environmental issues in Iran. Laws in the field of environment were categorized into four historical periods and six statements based on information from interviews, publications, library documents, and organizations' websites. Then, according to the experts, the issues were verified and prioritized. The results show that "forest management and exploitation", "environmental protection and nationalization", "land reform", "construction jihad", "resource provision" and "risks" have been the most important environmental policy-making issues The highest agreement is reached on the third issue and the lowest agreement on the second issue. Prioritization of issues indicates the dominance of the capitalist view on environmental issues. The first step in resolving the issues is to eliminate contradictions and develop a comprehensive and connecting platform.
    Keywords: environment, Prioritization, capital, Integration, Land Reform
  • حامد خیراندیش، احمد صادقی پور*، حنانه محمدی کنگرانی
    آبخیزهای سالم خدمت های بوم سامانه یی بسیاری در زمینه های مختلف مانند مسایل اجتماعی و رفاه اقتصادی می دهند، بنابراین باید روش هایی توسعه داد که بتوان بر اساس آن ها درجه ی سلامت و تراز پایداری آبخیزها را معلوم کرد. هدف از این پژوهش بررسی پایداری آبخیز بختگان بر اساس مدل اچ ای ال پی در دوره ی ده ساله ی 1395-1385 است. این مدل بر اساس چهار جنبه ی آب شناسی (کمی و کیفی)، محیط زیست، حیات آبخیزنشینان، و سیاست گزاری، و سه سنجه ی فشار، وضعیت، و واکنش شاخص پایداری آبخیز، پایداری آبخیز را در سه تراز کم، متوسط و زیاد بررسی می کند. نتیجه نشان داد که سنجه ی فشار با امتیاز 0/75 و واکنش با امتیاز 0/45 به ترتیب بیش ترین و کم ترین امتیاز را برای ارزیابی پایداری آبخیز بختگان گرفت، که نشان دهنده ی واکنش مناسب برای کاستن از فشار واردشده بر بوم سامانه است. زیرشاخص های آب شناسی کمی با امتیاز 0/25 و محیط زیست با امتیاز 1 بیش ترین و کم ترین اولویت را برای مدیریت آبخیز (به خصوص مدیریت و حفاظت از منابع آبی) داشت. تراز پایداری آبخیز با امتیاز 0/61 متوسط رو به کم ارزیابی شد، که نیاز به توجه بیش تر را برای افزایش دادن تراز پایداری منطقه نشان می دهد.
    کلید واژگان: بختگان, برنامه ریزی سرزمین, سرانه ی آب, تراز پایداری, شاخص پایداری آبخیز
    Hamed Kheirandish, Ahmad Sadeghipour *, Hananeh Mohammadi Kangarani
    Healthily watersheds provide many ecosystem services in various fields, such as social and economic well-being; Therefore, we need to develop methods that can be used to determine the levels of health and sustainability of watersheds. The aim of this research was an evaluation of the sustainability of the Bakhtegan Watershed servicer using the watershed sustainability index (WSI) in a ten year periods of (2006 to 2016). The UNESCO – HELP demonstration has proposed an integrated watershed sustainability index (WSI), based on four criteria of hydrologic (quantity and quality), environmental, life, water policy issues and three parameters of pressure, status and, the response was used in order to achieve low, medium, and high levels of the basin¢s sustainability of services. The results showed that the pressure parameter with a score of 0.75 and the response parameter with the score of 0.45 had the highest and lowest scores for an assessment of the watershed¢s sustainability of services. Furthermore, the results showed that the criterion of quantity hydrological with a score of 0.25 and the environmental quality with a score of 1 offer the most and least priorities for its management. The value obtained for the WSI was 0.61, which represents an intermediate level of basin¢s sustainability of services, thus points to the need for more attention to the region's sustainability level.
    Keywords: Bakhtegan, Environment Indicator, Life Indicator, Hydrology Indicator, sustainability
  • محمد ابوالقاسمی، حنانه محمدی کنگرانی*، حسین آذرنیوند، محمدعلی امامی میبدی

    مراتع از گونه های مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. ازاین رو دام چراکننده نیز برحسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز می دهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامه ریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمی باشد. این پژوهش طی سال های 1394 تا 1396 در مراتع حاشیه کویر طبس بر روی گله های شتر انجام شد. پارامترهایی مانند مدت زمان چرا، مدت زمان استراحت، زمان حرکت دام، طول مسافت طی شده و سرعت حرکت دام با استفاده از دستگاه GPS بررسی گردید. نتایج نشان داد که در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان مدت زمان چرا، زمان حرکت دام، طول مسافت طی شده و سرعت حرکت دام در سطح 1 درصد و پارامتر مدت زمان استراحت در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنی دار بودند. بیشترین مدت زمان چرا (342 دقیقه)، مدت زمان استراحت (119 دقیقه) و طول مسافت طی شده (66/21 کیلومتر) توسط شتر در مراتع مورد مطالعه در فصل تابستان و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بیشترین سرعت حرکت (12/2 کیلومتر بر ساعت) و زمان حرکت (359 دقیقه) در فصل بهار و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بنابراین اطلاع از پارامترهای مذکور مدیریت مرتع را در تعیین زمان مناسب برای حرکت شتر در مرتع یاری کرده و سبب افزایش عملکرد دام خواهد شد.

    کلید واژگان: زمان چرا, دام, مدیریت مرتع, ارزش چرایی, زمان استراحت
    Mohammad Abolghasemi, Hannaneh Mohammadi Kangarani *, Hosein Azarnivand, Mohammadali Emami Meybodi

    Rangelands are composed of different plant species with different vegetative characteristics that have a certain grazing value. Hence, the grazing livestock also shows a special grazing behavior according to it. Without knowing these behaviors, planning and managing rangelands and livestock is not possible. This research was carried out on camel herds in the rangelands of the Tabas desert from 2015 to 2017. Parameters such as grazing time, rest time, livestock movement time, distance traveled, and livestock movement speed were examined by GPS. The results showed that in spring, summer, fall, and winter, grazing time, livestock movement time, distance traveled, livestock movement speed at (p < /em><0.01), and rest time at (p < /em><0.05) were significantly different. The highest grazing time (342 minutes), rest time (119 minutes), and distance traveled (21.66 km) by camels in the studied rangelands were in summer and the lowest in winter. The highest speed (2.12 km/h) and travel time (359 minutes) were in spring and the lowest in winter. Therefore, knowing the mentioned parameters will help the rangeland management in determining the appropriate time for the camel to move in the rangeland and will increase the livestock performance.

    Keywords: Grazing time, Livestock, Range management, grazing value, rest time
  • حامد خیراندیش، احمد صادقی پور*، حنانه محمدی کنگرانی

    توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشانی بین لایه های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این پژوهش، مقایسه دو روش HLEP و سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری در ارزیابی پایداری حوزه آبخیز بختگان است. روش اول، حوزه آبخیز به 5 بوم سازگان تقسیم شد و برای هر بوم سازگان معیارها و شاخص های مختلفی، تعریف و تعیین و اندازه گیری شد که امتیاز نهایی برای بوم سازگان مرتع و بیابان 45 شد که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد و امتیاز نهایی برای بخش مسایل اقتصادی و اجتماعی 32 شد که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد و با استفاده از ماتریس برآورد امتیازات و جدول ارزشیابی حوزه آبخیز، وضعیت پایداری مشخص شد. با توجه به جمع کل امتیازات، حوزه آبخیز بختگان به لحاظ پایداری وضعیت ضعیفی دارد. روش دوم مدل HELP بود که بر اساس چهار مقوله هیدرولوژی، محیط زیست، حیات آبخیزنشینان، سیاست گذاری و سه پارامتر فشار، وضعیت و واکنش و تحت عنوان شاخص پایداری حوزه (WSI) به بررسی پایداری حوضه در سه سطح پایین، متوسط و بالا می پردازد. نتایج نهایی نشان داد سطح پایداری حوضه با امتیاز 61/0 متوسط رو به پایین در دوره مورد مطالعه ارزیابی شد که توجه بیشتری را برای ارتقای سطح پایداری منطقه طلب می کند.

    کلید واژگان: بوم سازگان, توسعه پایدار, سطح پایداری, برنامه ریزی سرزمین, سرانه آب
    Hamed Khayrandish, Ahmad Sadeghipour*, Hananeh Mohammadi Kangarani
    Introduction

    as healthy watersheds provide many ecosystem services in various fields such as social and economic welfare, some methods need to be developed for measuring the extent of watershedschr('39') health and sustainability. Sustainable development is a comprehensive approach to improving human life quality by providing the economic, social, and environmental well-being of human settlements. Therefore, it is achieved if there is an overlap between the ecological, economic, and social layers. The purpose of this study was to compare two methods of HLEP and the organization of forests, rangelands, and watershed management in assessing the sustainability of the Bakhtegan watershed in Fars province.

    Materials and methods

    The first Method used the guidelines for monitoring and evaluating natural resource management and watershed management plans prepared by the Vice President for Strategic Planning and the Organization of Forests, Rangelands, and Watershed Management for Iran. In this method, the watershed was divided into five ecosystems: forest, desert, rangeland, aquatic environment, and economic and social issues. Different criteria and indicators were defined, determined, and measured for each of these ecosystems. Each variable was divided into different classes numerically, and each class was given a score (from high to low). The second method for analyzing and measuring stability in the field was the HELP that was based on four categories of hydrology (quantitative and qualitative), environment, watershed life, and policy-making. Moreover, three parameters of pressure, status, and reaction were used under the title of Basin Stability Index (WSI) to study basin stability at three levels: low, medium, and high.

    Result

    as for the first method, the scores were added up to create a class, and according to the study area, three criteria, nine indicators, and 14 variables were selected and measured based on the rangeland and desert ecologistschr('39') section. In the ecologistschr('39') section, five criteria and 16 indicators (the indicators themselves act as variables) were selected and measured. The final scores for rangeland and desert ecologists and the economic and social issues were reported as 45 and 32, respectively, putting both in the middle class. The watershedchr('39')s sustainability status was also determined using the score estimation matrix and watershed assessment table. Taking the Bakhtegan watershedchr('39')s total points into account, it could be said that it is in a weak position in terms of stability. The results of the application of the HELP method showed that the pressure parameter with a score of 0.75 and the response parameter with a score of 0.45 had the highest and lowest scores for assessing the sustainability of the Bakhtegan watershed, respectively, indicating an appropriate response to reduce the pressure on the ecosystem. The results also suggested that quantitative hydrological sub-indices with a score of 0.25 and environment with a score of one had the highest and lowest priority for watershed management (especially management and protection of existing water resources), respectively. The level of watershed stability was assessed with a mean downward score of 0.61 in the study period, indicating that improving the regionchr('39')s level of sustainability requires more attention.

    Discussion and Conclusion

    This studychr('39')s results in terms of selected criteria and indicators concerning the quality and quantity of information and accuracy of the data could be generalized to other parts of Iran (although similar to the field). To achieve acceptable sustainability, the area must be developed in terms of ecosystem, economic, and social issues and surpass the current equilibrium state. These conditions are made possible by protecting the ecosystem and providing a decent life for watershed dwellers. Considering the watershed management operations carried out in the basin, it is expected that the ecosystem sector will reach the desired level of stability. Moreover, for the basin to be sustainable, the economic and social sectors must get involved, conducting some measures to improve peoplechr('39')s living standards. Naturally, ecosystemschr('39') substantive and functional value in the formation and sustainability of watersheds are not the same; Therefore, according to the consensus of experts, aquatic ecosystems have the highest value, and desert ecosystems have the lowest value in the evaluation of a watershed. Thus, in the process of determining the sustainability of the watershed, the essential value of the composition of the ecosystems and the surface of the watershed that are covered must be taken into consideration.

    Keywords: Bakhtegan Watershed, Ecosystems, HELP, Sustainability Assessment, Sustainable Development
  • سید حامد مزارعی، فاطمه ثقفی*، محمد خوانساری، حنانه محمدی کنگرانی، رضا اسدی فرد

    بسیاری از سرمایه گذاری ها بر روی تحقیق و توسعه، با هدف تحریک شکل گیری روابط همکاری انجام شده و باعث بهبود معنادار رشد اقتصادی و عملکرد نظام ملی نوآوری شده است. تاکنون مطالعات متعددی در زمینه روابط بین اعضای شبکه ها صورت گرفته است اما خلاهایی از قبیل عدم توجه کافی به بازیگران دولتی در این مطالعات دیده می شود. این پژوهش به دنبال ارایه الگویی برای تقویت روابط بین اعضای شبکه های همکاری علم و فناوری مبتنی بر نظریه سرمایه اجتماعی در ایران است، به طوری که ماهیت اعضای شبکه از نظر دولتی و خصوصی بودن نیز در نظر گرفته شود. جامعه پژوهش حاضر، اعضای شبکه آزمایشگاهی فناوری نانو در ایران و روش پژوهش مطالعه موردی است. در گام اول عوامل موثر بر تقویت روابط در بین اعضای شبکه از طریق مرور ادبیات (مربوط به نظریه سرمایه اجتماعی) شناسایی و به وسیله اجماع خبرگان تعدیل شد. در گام بعد این عوامل با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری در ترکیب های سه گانه خصوصی-خصوصی، خصوصی-دولتی و دولتی-دولتی اولویت بندی و مقایسه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل برنامه ها و سیاست های مدیریت شبکه، تجربه روابط پیشین و مدت زمان عضویت، سه عامل ریشه ای در ترکیبات مختلف دولتی- دولتی، خصوصی- دولتی و خصوصی- خصوصی هستند. همچنین عامل برنامه ها و سیاست های اعضای شبکه نیز در ترکیب دولتی- دولتی عاملی ریشه ای و تاثیرگذار است.

    کلید واژگان: شبکه های همکاری, روابط بین اعضاء, مدل سازی ساختاری تفسیری, مطالعه موردی, نظریه سرمایه اجتماعی
    Hamed Mazarei, Fatemeh Saghafi *, Mohammad Khansari, Hannaneh Mohammadi Kangarani, Reza Asadifard

    Many investments in research and development have been made to stimulate the formation of cooperative relations and have significantly improved economic growth and the performance of the national innovation system. Numerous studies have already been conducted on relationships between members of the networks; however, there are gaps such as insufficient attention to government actors in these studies. The present study seeks to develop a model for strengthening relationships between the members of social capital theory-oriented collaborative networks of science and technology in Iran so that the nature of members of the network also considered in terms of their being public or private. It is a case study, and the members of the nanotechnology laboratory network are the statistical population. In the first step, factors that influence the strengthening of relationships between the members of the network were identified through a literature review (Related to social capital theory) and adjusted by the experts’ consensus. Then using the interpretive structural modeling, those factors were compared and prioritized within ternary compositions of private-private, private-public, and public-public. The results show that the factors of programs and policies of network management, the experience of previous relationships, and the duration of membership are three radical factors in different compositions of public-public, private-public, and private-private. Also, the factor of programs and policies of network members is a radical and influential one in the public-public composition.

    Keywords: Collaborative Networks, Relationships Between Members, Interpretive Structural Modeling, Case study, Social Capital Theory
  • محمد ابوالقاسمی، حنانه محمدی کنگرانی*، حسین آذرنیوند، محمدعلی امامی میبدی

    این پژوهش در فلات مرکزی ایران با هدف بررسی درآمد و هزینه و میزان سودآوری سامان های عرفی که شترداری در آنها مرسوم است طی سالهای 1394 الی 1396 انجام شد. برای این منظور با انتخاب 28 سامان عرفی با تعداد متوسط 126 نفر شتر در هر سامان میزان درآمد و هزینه برای هر نفر شتر طی مقطع زمانی منظم در هر سال (فصل بهار) با ابزار پرسشنامه توسط بهره برداران تکمیل و محاسبه شد. نوع تحقیق کاربردی، جامعه آماری شامل 28 گله دار شتر و نمونه گیری بصورت تصادفی انجام شد. متغیرها شامل عوامل درآمد و هزینه شترداری بود. با استفاده از تحلیل اقتصاد مهندسی میزان ارزش حال درآمدها (PVincome) و ارزش حال هزینه ها (PV cost) برای سال های مورد مطالعه محاسبه و سپس ارزش حال خالص (NPV) و نسبت منفعت به هزینه (BCR) نیز با نرم افزار اکسل محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در تمام سامان های عرفی میزان ارزش حال خالص مثبت و نسبت منفعت به هزینه بزرگتر از یک بود (BCR≥1). بیشترین درآمد ناخالص در هریک از سامان های عرفی مربوط به فروش شتر زنده (شتر نر، شتر 6 ماهه، شتر حذفی) و بیشترین هزینه مربوط به دستمزد ساربان و خرید علوفه دستی بود. مع الوصف با محاسبه درآمدهای ناخالص از هزینه ها میزان سودآوری مشخص شد، لذا پیشنهاد می شود که با توجه به سودآوری مناسب این حرفه دستگاه های ذیربط برنامه ای جهت گسترش پرورش این صنعت همراه با صنعت توریسم داشته و با توجه به این که علوفه رویشگاه های مذکور، قادر به تامین نیاز تغذیه ای شترهای موجود در سامان های عرفی نمی باشند و ادامه این وضعیت، پوشش گیاهی را به مخاطره خواهد انداخت، از این رو، باید با احتیاط عمل شود.

    کلید واژگان: پرسشنامه, درآمد ناخالص, مرتع, ارزش حال خالص, شترداری
    Mohammad Abolghasemi, Hananeh Mohammadi Kangarani *, Hosein Azarnivand, MohammadAli Emami Meybodi

    This study was conducted in the central plateau of Iran to examine the income, cost, and profitability of conventional systems, in which camel is common during the years 2015 to 2017. For this purpose, by selecting 28 conventional systems with an average of 126 camels, the amount of income and cost per camel during the regular period of each year (spring) was completed and calculated by the operators with a questionnaire. The type of research is practical, and the statistical population included 28 camel herders. Random sampling was performed. Variables included income factors and camel costs. Using the analysis of engineering economics, the current value of income (PV income) and the present value of costs (PV cost) were calculated for the studied years, and then the net present value (NPV) and the benefit-to-cost ratio (BCR) was calculated with Excel software. The results showed that in all conventional systems, the net present value was positive, and the benefit-to-cost ratio was greater than one (BCR≥1). The highest gross income in each of the conventional systems was related to the sale of live camels (male camels, 6-month-old camels, elimination camels) and the highest cost was related to camel driver’s wages and the purchase of manual forage. However, by calculating gross income from expenses, the amount of profitability was determined, so it is suggested that due to the appropriate profitability of this profession, the relevant agencies have a plan to expand the cultivation of this industry along with the tourism industry and considering that forage of these habitats will not be able to supply the nutritional needs of camels in traditional areas, and the continuation of this situation will endanger the vegetation; therefore, it should be done with caution.

    Keywords: questionnaire, Gross income, rangeland, net present value, camel-breeding systems
  • محمدعلی ابراهیمی زاده، حنانه محمدی کنگرانی*، حمید غلامی، هدایت الله نیکخواه
    ارزیابی اجتماعی پروژه های منابع طبیعی در مناطق روستانشین ایران که بی گمان دارای آثار مثبت و منفی متعدد و متفاوتی نیز بوده است، می تواند نقش بسزایی در شناخت ضعف ها و قوت ها و بهبود روند اجرای این گونه پروژه ها در آینده داشته باشد. هدف این تحقیق، ارزیابی اجتماعی پروژه ترسیب کربن حسین آباد در خراسان جنوبی به روش تحلیل شبکه ای برای بررسی مقدار اعتماد شکل گرفته بین مردم و سازمان های درگیر در اجرای این پروژه است. مطابق نتایج این تحقیق، بررسی شاخص های مختلف شبکه اعتماد، نشان دهنده شکل گیری شبکه ای منسجم و یکپارچه در میان ذی نفعان این پروژه است. شکل گیری اعتماد نشان از تاثیر مثبت مجریان پروژه بر دیدگاه مردم محلی دارد و نویدبخش ایجاد بستری مناسب برای اجرای پروژه های منابع طبیعی در این منطقه است. بررسی وضعیت پراکنش قدرت در میان سازمان ها نیز نشان می دهد که از بین 44 سازمان بررسی شده، قسمت اعظم قدرت در انحصار حدود 10 سازمان است که این موضوع از ضعف های این پروژه است و پیشنهاد می شود به منظور توزیع یکنواخت روابط مبتنی بر اعتماد در کل شبکه، با برنامه ریزی و سیاستگذاری مناسب، از تمرکز قدرت در یک یا چند سازمان محدود کاسته شود.
    کلید واژگان: ارزیابی اجتماعی, تراکم شبکه, سرمایه اجتماعی, مرکزیت شبکه
    Mohammad Ali Ebrahimi Zadeh, Hannaneh Mohammadi Kangarani *, Hamid Gholami, Hedayatolah Nikkhah
    Social evaluation of natural resource projects in rural areas of Iran, which has certainly numerous positive and negative impacts, can have an important role in identifying the strengths and weaknesses and improving the implementation process of such projects in the future. The purpose of this research is the social evaluation of the Hosseinabad carbon sequestration project in South Khorasan using the network analysis method to investigate the level of trust formed between the people and the organizations involved in the implementation of this project. According to the results of this study, the evaluation of different trust network indicators showed the formation of a coherent and integrated network among the beneficiaries of the project. The formation of trust indicates the positive impact of the project executives on the local people's perspective and promises to provide a suitable environment for the implementation of natural resource projects in this area. A study of the power distribution among organizations also shows that out of the 44 organizations studied, most of the power is owned by about 10 organizations, which is one of the weaknesses of this project and it is suggested to distribute the relationships based on uniformity. Confidence in the entire network with proper planning and policy reduced the focus of power in one or more limited organizations.
    Keywords: centrality, Network density, Social Assessment, Social Capital
  • حنانه محمدی کنگرانی*، حسن مقیم، ارشک حلی ساز

    همواره نقش پروژه های تغذیه مصنوعی در پایداری توسعه مناطق مد نظر بوده است. در این پژوهش با ارزیابی پایداری روستای کال در دو زمان پیش و پس از اجرای پروژه تغذیه مصنوعی (1395-1385) با استفاده از روش IUCN و بر اساس روش دلفی کلاسیک (بر اساس تقسیم بندی وردنبرگ) و در سه گام و به صورت تکمیل فرم نظر خواهی و مصاحبه رودررو و با استفاده ازروش گلوله برفی به این نقش پرداخته شده است. این روش امکان مقایسه ی شرایط موجود منطقه را با وضعیت ایده آل خود یعنی توسعه ی کامل انسانی و یک اکوسیستم سالم و مولد فراهم می آورد. در این پژوهش در دو بخش اکوسیستم و رفاه انسانی از شش معیار و 14 شاخص) معیار های آب و پوشش گیاهی هر کدام سه شاخص و معیارهای خاک، جمعیت، فقر و کاربری هر یک دو شاخص) استفاده شده است. در این تحقیق از نظرات 16 خبره استفاده شده است. نتایج نشان داد، میزان پایداری بخش اکوسیستم در پیش و پس از اجرای پروژه در وضعیت متوسط (07/50 و 03/51) می باشد که با شیب ملایم روند صعودی دارد. میزان پایداری بخش انسان در حالت پایداری متوسط در پیش از اجرا (47/50) به حالت تقریبا پایدار در پس از اجرا (13/61) ارتقاء پیدا کرده است. همچنین از میان شاخص ها، شاخص های EC (26 به 8/21)، تصرف اراضی (92 به 6/83) و تبدیل مراتع (80 به 65) از دیدگاه پایداری توسعه سیر نزولی پیدا کرده اند. در مجموع، محدوده ی روستای کال در پیش و پس از اجرای پروژه در وضعیت پایداری متوسط می باشد که با شیب ملایم روند صعودی دارد.

    کلید واژگان: ارزیابی پایداری, شاخص, روش IUCN, تغذیه مصنوعی, استان فارس
    Hassan Moghim, Arashk Holisaz

    The role of artificial recharge projects has always been considered in the sustainability of the region development. In this study, this role has been indicated as sustainability evaluation of Kal project by IUCN method, Classic Delphi method (in classification Verdenburg, with 3 phases and questionnaire) and Snowball method in the pre and post implementation of the artificial recharge project (2009-2016). This method could compare the current and ideal situations of a region. In this research, 6 criteria and 14 indicators have been indicated for the ecosystem and human dimensions (3 indicators for both water and vegetation criteria, and 2 indicators for each of soil, population, poverty and land use criteria). In research, use 16 exports. The results showed that the ecosystem sustainability is in the moderate situation with a slight upward trend (50.07 – 51.03). And, the sustainability of human dimension has improved to relatively stable (50.47 – 61.13). Also, the trend of EC (26 to 21.8), national lands (92 to 83.6) grabbing and changing the land use of rangelands ( 80 to 65) have been decreased. In general, the study area has been in a moderate sustainability situation in both periods.

    Keywords: Sustainability evaluation, indicator, IUCN method, Artificial recharge, Fars
  • فاطمه ثقفی*، سیدحامد مزارعی، محمد خوانساری، حنانه محمدی کنگرانی، رضا اسدی فرد
    یکی از شاخص های موفقیت شبکه ها، شکل گیری روابط و همکاری های پایدار بین اعضاء است. در واقع توجه به شبکه سازی نمایانگر این نکته است که همکاری بین اعضاء کلید اصلی عملکرد موفقیت آمیز اعضاء و کل شبکه است. بااین حال همکاری بین اعضای شبکه موضوعی پیچیده است که بررسی کامل آن نیازمند نگرشی جامع نگر است. یکی از نظریه هایی که می توان برای بررسی روابط بین اعضای شبکه مورد استفاده قرارداد نظریه سرمایه اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای تحلیل روابط بین اعضای شبکه های رسمی همکاری علم و فناوری با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی است. برای انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده شد و با جستجو در پایگاه WoS چهل وچهار سند به عنوان اسناد معتبر شناسایی و با کمک روش فراترکیب، اسناد منتخب بررسی و کدگذاری گردید. نتایج پژوهش حاکی از وجود بیست وچهار زمینه فرعی در قالب سه زمینه اصلی (زمینه های رابطه ای، شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی) در بین مقالات است.
    کلید واژگان: شبکه های همکاری, روابط بین اعضاء, سرمایه اجتماعی, علم و فناوری
    Fatemeh Saghafi *, Seyyedhamed Mazarei, Mohammad Khansari, Hannane Mohammadi Kangarani, Reza Asadifard
    A major indicator of networks’ success is developing stable relationships and collaboration among the members. In fact, collaboration is the key to successful performance of members and the entire network. However, collaboration among the members of a network is a complex phenomenon requiring a comprehensive approach. A theory that can explain the relationships among the members of a network is Social Capital Theory. This research aims to develop a framework to analyze the relationships among the members of the formal collaborative networks of science and technology through the lens of Social Capital Theory. Using systematic review, 44 valid documents retrieved from WOS database, were selected, reviewed and codified using meta-synthesis approach. In the synthesis process, three main dimensions of relational, cognitive and structural and 24 sub-dimensions were revealed.
    Keywords: Collaboration networks, Relationships among members, Social Capital, Science, Technology
  • حسن مقیم، حنانه محمدی *، ارشک حلی ساز

     های تغذیه مصنوعی (آبخوان داری)، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی منطقه ی خود اثرگذار می باشند. این اثرگذاری می تواند در جهت پایداری و یا عدم پایداری ابعاد سه گانه توسعه باشد. از این رو لازم است این پروژه ها مورد ارزیابی پایداری قرار گیرند. ارزیابی پایداری توسعه پروژه های تغدیه مصنوعی در گام نخست نیازمند تعیین و تعریف چارچوب ارزیابی می باشد. یکی از چارچوب های کارآمد و موثر در ارزیابی پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، چارچوب DPSIR است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، روش پرسشنامه ای – تحلیلی می باشد. بدین منظور ، معیارها و شاخص های ارزیابی در قالب چارچوب DPSIR و لحاظ نمودن مسایل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی منطقه و هم چنین با نگاه ویژه به پروژه تغذیه مصنوعی اجرا شده در منطقه کال در جنوب استان فارس تعیین و تعریف گردند. این پژوهش بر پایه ی روش دلفی از 16 تن از خبرگان پرسشگری صورت گرفته است. براساس نتایج این تحقیق، تعداد 10 معیار در سه بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تعریف و وزن هر یک با روش دلفی کلاسیک تعیین گردیده است. هم چنین، تعداد 100 شاخص برای ابعاد سه گانه توسعه تعیین گردید. برای بعد زیست محیطی با چهار معیار تعداد 45 شاخص ، برای بعد اجتماعی با سه معیار تعداد 27 شاخص و برای بعد اقتصادی با سه معیار نیز تعداد 28 شاخص تعیین و ارائه شده است. با توجه به معیارها و شاخص های تعیین شده می توان به ارزیابی پایداری توسعه در خصوص پروژه تغذیه مصنوعی پرداخت.

    کلید واژگان: سنجش پایداری, ارزیابی, توسعه پایدار, آبخوانداری, استان فارس
    Hannaneh Mohammadi*

    With due attention drought and water deficit in recent years, artificial recharge (A.R.) projects have been special importance as a solution execute for comparison with present state. A.R. projects effect on environmental, social and economic dimensions through direct or non-direct. This efficient can sustainable or non-sustainable for development dimensions. First, sustainability development of A.R. projects need appointment and description assessment framework. One of the effect framework for sustainability assessment of environmental, social and economic is DPSIR framework or driving force-pressure-state-impact-response. In this search, assessment criteria and indicators appoint with DPSIR framework, area condition, special view to A.R. project of Kal (south of Fars province) and notice area environmental, social and economic problems. Research method is questionnaire- analytic method. This research be based on Delphi method and asked from 16 experts. Results show, 10 criteria appoint for environmental, social and economic dimensions. Also, 100 indicators appoint for three dimensions. For environmental dimension (with 4 criteria) 54 indicators, social dimension (with 3 criteria) 27 indicators and economic dimension (with 3 criteria) 28 indicators

    Keywords: DPSIR, sustainability assessment, assessment, sustainability development, artificial recharge, Fars province
  • حنانه محمدی کنگرانی*، حسن مقیم، ارشک حلی ساز
    در سال های اخیر با توجه به خشکسالی های متمادی ، پروژه های تغذیه مصنوعی به عنوان یک راه حل برای جبران کم آبی ها شناخته می شوند که علی رغم اثر بخشی آنها در توسعه ی مناطق، اطلاعاتی درخصوص میزان نقش آن ها در پایداری محیط زیستی مناطق در دست نیست. در این پژوهش، پروژه تغذیه مصنوعی کتویه (لارستان - فارس) در دو زمان پیش و پس از اجرا (1397و 1388) و با روش سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری (نشریه 505) مورد ارزیابی محیط زیستی قرار گرفته است. بدین منظور چهار معیار و 18 شاخص (شش شاخص برای آب، پنج شاخص برای پوشش گیاهی، سه شاخص برای کاربری اراضی و چهار شاخص برای خاک) بر اساس نظر خبرگان، دسترسی به اطلاعات در بازه های زمانی مورد مطالعه و نیز همخوانی شاخص ها با وضعیت زیست محطیی منطقه انتخاب شدند. برای وزن دهی به معیارها نیز از نظرات خبرگان در چارچوب روش دلفی و گلوله برفی استفاده گردید. نتایج نشان داد پایداری توسعه منطقه از بعد محیط زیستی پس از اجرای پروژه، تغییر قابل توجهی نسبت به پیش از اجرای آن کرده و منطقه از درجه پایداری متوسط در پیش از اجرای پروژه به درجه پایداری خوب در زمان پس از اجرای پروژه رسیده است. البته این ارتقاء درجه پایداری با یک شیب ملایم صورت پذیرفته است. لذا می توان چنین نتیجه گیری نمود که ساخت پروژه تغذیه مصنوعی توانسته است درجه پایداری محیط زیستی منطقه را ارتقاء بخشد.
    کلید واژگان: ارزیابی پایداری, نشریه 505, تغذیه مصنوعی, محیط زیست, شاخص
    Hannaneh Mohammadi Kangarani *, Hassan Moghim, Arashk Holisaz
    In recent years, due to frequent droughts and water scarcity, artificial recharge projects are recognized as an operational solution to overcome the water scarcity. Despite the effectiveness of such projects to develop region, there is no information about their impact on the environmental sustainability. In this research, the artificial recharge project of Katuyeh (Larestan- Fars) has been ecologically evaluated by the forest, rangeland and watershed management method over two different periods (i.e. before and after implementation of the project, 2009-2016). For this purpose, 4 criteria and 18 indicators (six water indicators, five vegetation cover indicators, three land use indicators and, four soil indicators) were selected based on experts’ opinions, data availability and consistency of the indicators with the ecological condition of the region. In order to weighing the criteria, expert's opinions were used in Delphi method and Snowball framework. The results showed that the sustainability of the development of the region from environmental view after the implementation of the project has changed significantly before its implementation, the region with a moderate degree of sustainability before implementation of the project has achieved a good degree of sustainability at the time after the implementation of the project. The sustainability upgrade has been made with a slight slope.Therefore,it can be concluded that the construction of the artificial recharge project has been able to improve the environmental sustainability of the area.
    Keywords: Sustainability Assessment, Issue505, Artificial recharge, Environment, Indicator
  • بهزاد عادلی، حنانه محمدی کنگرانی*، امیر سعدالدین، ام البنین بذرافشان، محسن آرمین
    نبود دسترسی پایدار به منابع آبی، منازعات اجتماعی و اختلالات اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. این موضوع در حال حاضر یکی از مسائل جدی حوضه آبخیز سرخون در استان هرمزگان است. از جمله اقداماتی که برای حل این مسئله می‏تواند مفید واقع شود، بررسی روند تغییر در خصوصیات کمی و کیفی منابع آبی این حوضه است. به این منظور، از داده های بارندگی و داده های مربوط به کیفیت و کمیت آب‏های زیرزمینی استفاده شده است. برای انجام این کار، از روش WQI به منظور تعیین کلاس کیفی آب و از آزمون من-کندال برای مشاهده روند در متغیرهای بررسی شده استفاده شده است. نتایج بیان کننده کاهش معنا‏دار و قطعی کیفیت و افت تراز آب زیرزمینی در دشت سرخون است. روند به دست آمده برای افت سطح ایستابی دشت با ضریب واریانس 03/0 و آماره S من-کندال 277- در سطح اطمینان 9/99 درصد معنا‏دار گزارش می‏شود. شیب خط به دست آمده برای افت تراز و افزایش مقدار WQI، که بیان کننده کاهش کیفیت آب است، به‏ترتیب 33/0- و 42/3 بوده است. مقادیر گزارش شده برای شیب خط بیان کننده افت 33 سانتی‏متری و افزایش 4/3 واحدیWQI به ازای هر سال است. درنهایت، بر اساس درک و شناخت جامع به دست آمده از شرایط منطقه مطالعه شده، اقداماتی از جمله دریافت عوارض منابع طبیعی به منظور تعادل‏بخشی به کیفیت و کمیت منابع آب زیرزمینی منطقه مطالعه شده پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: آب زیرزمینی, آزمون من - کندال, تحلیل روند, دشت سرخون, روش WQI
    Behzad Adeli, Hanane Kangarani *, Amir Sadodin, Omolbanin Bazrafshan, Mohsen Armin
    Lack of sustained access to water resources will lead to social disputes and economic disruption. This issue is currently one of the serious problems in Sarkhoon watershed, Hormozgan province. In this regard, the WQI method and the Man-Kendall test have been used to determine the water quality class andto observe the trend in the studied variables, respectively. The results showed that a significant and definite decrease in the quality and level of groundwater in the Sarkhoon plain. The obtained trend for declining water level in the plain had a coefficient of variance of 0.03 and S-Mann-Kendall statistic of -277 at 99.9% significance level. The slope of trend obtained for water level drop and the increase in WQI values, which indicates a decrease in water quality, were -33.3 and -42.3, respectively. The reported values for the slope of trend represent a decrease of 33 centimeters and an increase of 3/4 WQI unit per year.
    Keywords: Groundwater, Man-Kendal, Trend Analysis, WQI Method, sarkhoon plain
  • الهام نصرآبادی، حنانه محمدی کنگرانی*، مهدی میرزاده کوهشاهی
    بوم گردی سبب ایجاد فرصت های ویژه برای گردشگران، به منظور شناسایی شگفتی های طبیعت و کسب اطلاعات جدید، شده و شرایط معیشتی جامعه میزبان را بهبود می بخشد. جزیره هرمز با دارا بودن قابلیت های فراوان بوم گردی، توانسته است بوم گردان زیادی را در سال های اخیرجذب نماید. این پژوهش نیز با هدف شناسایی و تحلیل شبکه های ارتباطی میان بوم گردان و مردم محلی جزیره هرمز و تاثیرات اجتماعی آنها انجام شدهاست. براین اساس، داده های جمع آوری شده با استفاده از مصاحبه و پرسش نامه ، وارد نرم افزار اکسل شده و با استفاده از روش تحلیل شبکه ای و نرم افزار ویسون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میان بوم گردان و مردم محلی جزیره، روابط دوستانه و همکاری ایجاد شده و این ارتباطات منجر به استمرار بوم گردی در این جزیره شده است. همچنین این شبکه ها می توانند منجر به توسعه بوم گردی پایدار در جزیره هرمز شوند.
    کلید واژگان: شبکه روابط اجتماعی, جامعه میزبان, بوم گردان, جزیره هرمز, تحلیل شبکه ای
    Elham Nasrabadi, Hanane Mohamadi Kangarani *, Mehdi Mirzadeh Kohshahi
    Ecotourism creates special opportunities to identify a wonderful aspect of nature, provides new information for tourists, and improves the living conditions of the host society. Since the Hormuz Island has a great capability in ecotourism, it can attract a large number of eco-tourists. Identifying and analyzing the friendly networks between eco-tourists and local people of Hormuz Island are the main aims of this study to investigate such relationship and their social effects. Upon conducting interviews and completing questionnaires by selected people, the collected data were analyzed using descriptive analysis, network’s analysis, and Visone’s software. Investigating the social relations between eco-tourists and local people showed that the formation of an informal friendly relationship and cooperation between the inhabitants and eco-tourists of Hormuz Island positively influenced ecotourism. Created social networks helped ecotourism continue in Hormuz Island and would have desirable economic and environmental effects for local people and Hormuz Island. This can have positive consequences such as increasing ecotourism development, sustainable ecotourism, and better ecotourism recognition for Hormuz Island inside and outside of Iran.
    Keywords: Social networks, host community, eco-tourists, Hormoz Island, Visone's software
  • حنانه محمدی کنگرانی*، مهدی میرزاده کوهشاهی، الهام نصرآبادی، فاطمه رفیعی شاهم آبادی
    توجه علمی مدتی است که به اثرات اجتماعی گردشگری به صورت عام و آگاهی از ادراک جوامع میزبان و گردشگران، از گردشگری و اثرات آن به صورت خاص معطوف شده است. تعامل میزبان - گردشگر، یک پدیده ی چند بعدی و پیچیده است که بین گردشگران و افراد جامعه ی میزبان از نظر نقش ها و انتظارات متغیر می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های دوستانه میان بوم گردان و مردم محلی جزیره ی هرمز است. در این راستا، پس از انجام مصاحبه ها و تکمیل پرسشنامه ها توسط افراد انتخاب شده، داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل های توصیفی و نیز روش تحلیل شبکه ای در محیط نرم افزار visone بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که شبکه‏ های ایجاد شده، این امکان را برای بوم گردان فراهم کرده است که بدون واسطه با مردم محلی جزیره ارتباط برقرار کنند و میان آنان خلا ارتباطی وجود نداشته باشد. امری که می تواند پیامدهای مثبتی به همراه داشته باشد؛ از جمله توسعه ی روزافزون بوم گردی در منطقه، حفظ و پایداری بوم گردی هرمز و شناخته شدن بیشتر آن در داخل و خارج از کشور.
    کلید واژگان: بوم گردان, مردم محلی, جزیره ی هرمز, شبکه ی همکاری, تحلیل شبکه ای
    H. Mohamadi Kangarani*, M. Mirzadeh Kouhshahi, E. Nasrabadi, F. Rafie Shahmabadi
    The scientific attention is commonly focused to social effects of tourism and perception of local people and tourism conception of tourist and that’s effects pratically. The host and tourism interaction is a multi-dimensional and complex phenomenon between the tourists and the host community that are variable in terms of roles and expectations. Identifying and analyzing the friendly networks between tourisms and local people of Hormuz Island is the main aim of this study and in order to investigate these relationship and its social effects. Therefore, after conducting interviews and completing questionnaires by selected people, the collected data were analyzed using descriptive analyses, network’s analysis, and Visone‘s software. The results showed that an informal friendly relationship and cooperation between the inhabitants and tourisms of Hormuz Island can be had positive consequences such as increasing ecotourism development, ecotourism sustainment and better ecotourism recognition of Hormuz Island in the inside and outside of the country.
    Keywords: Eco-tourists, local people, Hormuz Island, cooperation network, network analyzing
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 32 عنوان
  • زهرا سلیمانی
    زهرا سلیمانی
    دانش آموخته دکتری بیابان زدائی- گروه کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
نویسندگان همکار
  • محمدرضا یزدانی زازرانی
    : 3
    محمدرضا یزدانی زازرانی
    استادیار علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی و حقوق، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
  • اسماعیل ذاکری مهابادی
    : 3
    اسماعیل ذاکری مهابادی
    دانش آموخته دکتری سیاستگذاری عمومی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
  • دکتر فرشید نادری
    : 2
    دکتر فرشید نادری
    استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز
  • دکتر رضا اسدی فرد
    : 2
    دکتر رضا اسدی فرد
    استادیار سیاست گذاری علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری
  • دکتر احسان تمسکی
    : 2
    دکتر احسان تمسکی
    دانش آموخته دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
  • دکتر فاطمه ثقفی
    : 2
    دکتر فاطمه ثقفی
    دانشیار گروه مدیریت صنعتی دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال