دکتر پیمان اصلانی
-
Background
Hospital-acquired fungal infections are becoming an increasingly significant cause of morbidity, mortality, and healthcare costs. Nurses play a pivotal role in preventing and managing these infections, yet their knowledge levels often remain unevaluated.
ObjectivesThis study aimed to assess the knowledge of nursing staff in educational-medical hospitals in Zahedan, Iran, regarding fungal infections in 2023.
MethodsThis descriptive, cross-sectional study was conducted among nurses in three educational hospitals (Khatam Al Anbia, Ali ebn Abitaleb, and Bu Ali) in Zahedan. A total of 342 nurses with at least one year of work experience were included using convenience sampling. Data were collected using a two-part questionnaire: A demographic information form and a researcher-made questionnaire assessing knowledge about fungal infections across four domains—epidemiology, prevention, diagnosis, and treatment. Data were analyzed using SPSS software, with a P-value of less than 0.05 considered significant.
ResultsThe mean age of participants was 40.70 ± 8.36 years, with an average work experience of 237.85 ± 133.02 months. Of the 342 nurses, 52.92% were female. The mean total awareness score was 12.63 ± 4.53 out of 25. Overall, 19.30% had very low awareness, 52.05% had low awareness, 26.32% had moderate awareness, and only 2.34% had high awareness. In the epidemiology domain, 69.30% had very low or low knowledge. For prevention, 61.11% showed very low or low awareness. In diagnosis, 61.40% had very low or low knowledge, and in treatment, 63.45% demonstrated very low or low awareness. No significant differences were found based on work experience, gender, age, educational level, or hospital affiliation (P > 0.05).
ConclusionsThe study reveals a critical knowledge deficit among nursing staff in Zahedan regarding fungal infections. Over 70% of nurses demonstrate low or very low overall awareness, a trend consistent across all evaluated domains. This systemic issue underscores the urgent need for comprehensive, targeted educational interventions, ongoing professional development, and institutional policy changes to enhance nurses' competency in managing fungal infections. Such measures are crucial for improving patient safety, reducing infection rates, and ultimately saving lives.
Keywords: Fungal Infections, Nursing Staff, Knowledge Assessment, Hospital-Acquired Infections, Patient Safety, Infection Control, Continuing Education -
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و نهم شماره 2 (پیاپی 131، خرداد و تیر 1403)، صص 24 -37زمینه و هدف
کارسینوم معده یکی از شایع ترین سرطان های انسانی است. به منظور درک فرایند شروع و پیشرفت این سرطان ژن های زیادی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ اما مکانسیم دقیق سرطانزایی به طور کامل شناخته شده نیست. درماتوپونتین (DPT) یک پروتئین ماتریکس خارج سلولی است که فرایندهای سلولی فیزیولوژیکی متعددی را تنظیم می کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی بیان ژن DPT در سرطان معده است.
مواد و روش هانمونه های بیوپسی مربوط به 50 بیمار مبتلا به سرطان معده و همچنین بافت مجار نرمال آن ها که با استفاده از عمل جراحی به دست آمده بودند، توسط روش real-time PCR مورد بررسی قرار گرفتند. سپس ما با استفاده از آنالیز بیوانفورماتیکی تغییرات بیان ژن DPT را در دو کوهورت جداگانه از بیماران مبتلا به سرطان معده بررسی شد. به منظور اطلاع از اثرات بیان سطوح مختلف ژن DPT در میزان بقاء بیماران، آنالیز کاپلان-مایر انجام شد. در نهایت آنالیز جامع برای بیان ژن DPT در 16 سرطان مختلف انجام شد.
یافته هانتایج تکنیک real-time PCR نشان داد میزان بیان ژن DPT در بافت توموری نسبت به بافت نرمال معده کاهش می یابد. همچنین میانگین بیان ژن DPT در مراحل مختلف سرطان معده به طور معنی داری کاهش نشان داد. آنالیز مدت زمان بقاء نشان داد که بیان mRNA ژن DPT با بقاء کلی بیماران همبستگی مثبت دارد. همچنین ارتباط معنی داری میان بیان ژن DPT و اندازه اولیه تومور مشاهده گردید. بررسی بیان این ژن در 16 سرطان مختلف نشان دهنده کاهش بیان آن در بافت توموری نسبت به بافت نرمال مجاور است.
نتیجه گیریاین نتایج پیشنهاد می کنند که کاهش بیان ژن DPT در بافت معده، احتمالا نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت سرطان معده دارد.
کلید واژگان: سرطان معده, DPT, بیان ژن, متاستازBackground and AimGastric carcinoma (GC) is one of the most common human cancers. Many genes have been analyzed in an attempt to better understand the process of gastric carcinogenesis, however, the underlying mechanism of gastric carcinogenesis is still poorly understood. Dermatopontin (DPT) is an extracellular matrix protein, which regulates multiple physiological processes. The present study aimed to evaluate DPT gene expression in GC.
Materials and MethodsBiopsies of 50 surgically-excised GC tissue specimens and corresponding adjacent normal tissues were examined by real-time PCR. Then, using a bioinformatics analysis we determined DPT gene expression in two different cohorts of GC patients. To determine the effect of DPT expression levels on survival outcome, a Kaplan–Meier analysis was performed. For a comprehensive analysis, DPT gene expression was evaluated in 16 different cancers.
ResultsRT-PCR demonstrated that DPT gene expression was decreased in gastric cancer tissues, compared to that in the normal stomach tissues. Mean DPT expression value was significantly lower in different stages of GC. Further, survival analysis revealed that the mRNA expression of DPT is positively correlated with overall survival of GC patients. A relationship was found between DPT expression and primary size of tumor. Pan-cancer analysis in 16 tumor types showed that DPT expression was lower in tumor tissue than in the adjacent normal tissue.
ConclusionThese findings suggested that the decrease in DPT gene expression in gastric tissue may play an important role in gastric carcinogenesis.
Keywords: Gastric Cancer, DPT, Gene Expression, Metastasis -
سابقه و هدف
بیماری التهابی روده (IBD) یک بیماری مزمن، عودکننده و خودایمنی سیستم گوارش با تظاهرات داخل و خارج روده ای است. IBD به دو دسته بیماری کرون (CD) و کولیت اولسراتیو (UC) تقسیم می شود. شیوع آن ها بیش از 3 میلیون نفر در سال بوده و در کشورهای صنعتی بیش تر ازکشورهای در حال توسعه گزارش شده است. IBD یک بیماری مادام العمر است که بر کیفیت زندگی افراد مبتلا تاثیر می گذارد و هم چنین به دلیل التهاب مزمن خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ را به همراه دارد. امروزه تشخیص و پیگیری این بیماری با شرح حال، تصویربرداری لوله گوارش و یافته های پاتولوژی می باشد که هزینه بر و دارای ریسک آسیب به لوله گوارش است، به همین دلیل استفاده از روش های جدید مورد توجه محققان قرار گرفته است. استفاده از بزاق آسان، ارزان، فاقد ریسک انتقال عفونت و همیشه در دسترس است. تغییرات برخی پارامترها در سرم و بزاق بیماران IBD بررسی شده است؛ اما تاکنون بر روی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) مطالعه ای انجام نشده است. بررسی ها نشان داده است AST و ALT می توانند به عنوان یک مارکر برای آسیب سلولی و التهاب استفاده شوند. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بزاقی و سرمی این دو مارکر در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده (IBD)، انجام گرفته است.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی، در سال 1402 در درمانگاه گوارش بیمارستان امام رضا (ع) تهران انجام گرفت. 30 فرد مبتلا به IBD با تشخیص قطعی به وسیله پاتولوژی به عنوان گروه بیمار و نیز 30 فرد سالم که جهت چکاپ سالیانه به بیمارستان مراجعه کرده بودند به عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت کردند. ابتدا از بیماران خواسته شد تا دهان خود را شسته و مایع باقی مانده درون دهان خود را بلعیده و بدون حرکت فعال دهان و زبان، بزاق ترشح شده را به درون لوله فالکون استریل بریزند. سپس به وسیله یک فرد ماهر 5 میلی لیتر خون وریدی از ناحیه کوبیتال بیمار گرفته و درون لوله لخته ریخته شد. بلافاصله پس از جمع آوری، نمونه ها با دور 4000 به مدت 5 دقیقه سانتریفیوژ شدند. سرم خون و مایع رویی بزاق غیر تحریکی به درون میکروتیوب منتقل و درون فریزر با دمای 70- درجه سانتی گراد نگهداری شدند. فعالیت آنزیم ها با استفاده از روش فتومتریک طبق دستورالعمل شرکت سازنده (پارس آزمون- شیراز) اندازه گیری و داده ها به وسیله آزمون تی با نرم افزار SPSS نسخه 22، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها30 بیمار مبتلا به IBD (17 مرد و 13 زن) با میانگین سنی 3/2±7/37 سال و 30 فرد سالم (16 مرد و 14 زن) با میانگین سنی 2/2±32/5 سال وارد مطالعه شدند (0/05<P). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در گروه بیمار، سطح سرمی AST و ALT در گروه بیمار و سالم تفاوت معنی داری ندارد. اما سطح AST بزاقی برخلاف سطح ALT آن در بیماران به طور معنی داری افزایش می یابد.
استنتاجبا توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد فعالیت بزاقی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در بیماران مبتلا به IBD افزایش می یابد.
کلید واژگان: بیماری التهابی روده, بزاق, سرم, آسپارتات آمینوترانسفراز, آلانین آمینوترانسفرازBackground and purposeInflammatory bowel disease (IBD) is a chronic, recurrent, and autoimmune disease of the digestive system with intra- and extra-intestinal manifestations. IBD is divided into Crohn's disease (CD) and ulcerative colitis (UC). The prevalence exceeds 3 million people per year and is reported more frequently in industrialized countries than in developing ones. IBD is a lifelong disease that affects the quality of life of sufferers and also increases the risk of colon cancer due to chronic inflammation. Today, the diagnosis and follow-up of this disease is based on history, imaging of the gastrointestinal tract, and pathology findings, which is expensive and has the risk of damage to the gastrointestinal tract, for this reason, the use of new methods has attracted the attention of researchers. Saliva is easy to use, cheap, has no risk of infection, and is always available. The changes of some parameters in the serum and saliva of IBD patients have been investigated, but no study has been done on aspartate aminotransferase (AST) and alanine aminotransferase (ALT). Studies have shown that AST and ALT can be used as a marker for cell damage and inflammation. This study aimed to investigate the salivary and serum changes of these two markers in patients with inflammatory bowel disease (IBD).
Materials and methodsThis cross-sectional study was conducted in 1402 in the gastroenterology clinic of Imam Reza Hospital in Tehran. 30 people with IBD with a definitive diagnosis by pathology as the patient group and 30 healthy people who visited the hospital for an annual checkup participated in the study as the control group. First, the patients were asked to wash their mouths and swallow the remaining liquid, and without actively moving the mouth and tongue, pour the secreted saliva into the sterile falcon tube. Then, by a skilled person, 5 ml of venous blood was taken from the cubital area of the patient and put into the clot tube. Immediately after collection, the samples were centrifuged at 4000 rpm for 5 minutes. Blood serum and non-stimulating saliva supernatant were transferred into a microtube and stored in a freezer at -70 degrees Celsius. Enzyme activity was measured using the photometric method according to the manufacturer's instructions (Pars Azmon-Shiraz) and the data was analyzed by t-test with SPSS version 22 software.
Results30 patients with IBD (17 men and 13 women) with an average age of 37.7±2.3 years and 30 healthy subjects (16 men and 14 women) with an average age of 32.5±2.2 years were included in the study. (P<0.05). Data analysis showed that in the patient group, the serum level of AST and ALT in the patient and healthy groups was not significantly different. However, salivary AST level, unlike ALT level, increases significantly in patients.
ConclusionAccording to the results of this study, the salivary activity of aspartate aminotransferase (AST) appears to be increased in patients with IBD.
Keywords: Inflammatory Bowel Disease, Saliva, Serum, Aspartate Aminotransferase, Alanine Aminotransferase -
زمینه و اهداف
با توجه به بحران بیماری قارچی سیاه در زمان اپیدمی کووید-19 و حضور قارچ ها در محیط های مختلف و تعدد گونه های آن شناخت مولفه های ابتلا به عفونت های قارچی ضروری است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل فاکتورهای موثر در ابتلا به عفونت های قارچی تهاجمی انجام گرفت.
روش بررسیدر پژوهش حاضر با استفاده از جست وجوی کلید واژه های عفونت های قارچی، فاکتورهای کلیدی، گروه خونی، ضعف ایمنی، شیمی درمانی، سن، نژاد و معادل های آنها در پایگاه های اطلاعاتی بین المللی مورد جستجو قرار گرفتند.
یافته ها25 مقاله مرتبط در زمینه عفونت های قارچی تهاجمی و فاکتورهای کلیدی معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند. از فاکتورهای موثر بر عفونت های تهاجمی قارچی گروه نخست ضعف سیستم ایمنی بدن، گروه دوم گروه های خونی شناخته شدند و عوامل جمعیت شناختی سن، جنس و نژاد در گروه سوم قرار گرفت. سایر علل نظیر دیابت، بارداری، بستری طولانی مدت در آی سی یو و پیوند عضو و شیمی درمانی جزو عوامل مستعدکننده بودند.
نتیجه گیریاز آنجایی که عفونت های قارچی مهاجم ناشی از قارچ های فرصت طلب عامل بحرانی مرگ و میر و بار بیماری شناخته شده اند، ضرورت دارد که اقدامات لازم جهت پیشگیری، تشخیص به موقع و درست عفونت های قارچی و راه حل های درمانی مناسب، بیش از گذشته مورد توجه مدیران مراکز مراقبت بهداشتی و درمانی قرار گیرد.
کلید واژگان: عفونت های قارچی تهاجمی, سن, نژاد, ضعف ایمنی, گروه خونیEBNESINA, Volume:26 Issue: 3, 2024, PP 100 -108Background and aimsGiven the emergence of black fungal disease during the COVID-19 pandemic, along with the prevalence of fungi in various environments and the diversity of fungal species, understanding the causes of fungal infections is crucial. This study aimed to analyze the factors contributing to the prevalence of invasive fungal infections.
MethodsThis research utilized keywords related to fungal infections, key factors, blood group, immunodeficiency, chemotherapy, age, race, and their equivalents to perform searches in international databases.
ResultsA total of 25 relevant articles on invasive fungal infections and associated key factors were included in this review. The findings indicated that the primary factor influencing invasive fungal infections is immune system weakness. The second significant group of factors consists of blood groups, while demographic factors such as age, gender, and race were categorized in the third group. Other predisposing factors identified include diabetes, pregnancy, prolonged ICU hospitalization, organ transplantation, and chemotherapy.
ConclusionInvasive fungal infections caused by opportunistic fungi are a critical cause of mortality and disease burden. Therefore, it is imperative for healthcare managers to prioritize essential measures for the prevention, timely diagnosis, and appropriate treatment of fungal infections.
Keywords: Invasive Fungal Infections, Age, Race, Immune Deficiency, Blood Group -
Background and objectives
Echinococcosis is a global cosmopolitan zoonotic disease and a major veterinary and public health issue. In humans, echinococcosis usually develops following close contact with infected dogs or ingestion of the parasite eggs. Until now, no effective vaccine has been commercially developed, and treatment is only focused on controlling hydatidosis. This study was conducted to evaluate the protoscolicidal activity of alcoholic extracts of pomegranate rind and barberry.
MethodsThe alcoholic extracts of pomegranate rind and barberry were prepared by mixing 330 g of powdered plants with 1,000 ml of 70% ethanol. A concentrate of viable protoscolices (PCSs) was obtained from hydatid cysts found in the lungs and liver of sheep. Next, PCSs were treated with four different concentrations (5, 10, 20, 30, and mg/ml) of each extract for 10, 20, 30, and 60 minutes. The eosin exclusion test was performed to assess viability of the PCSs.
ResultsThe mortality rate caused by treatment with the extracts ranged between 25% and 100%. Complete inactivation of PCSs was achieved after 60 minutes of exposure to 15 mg/ml of the pomegranate rind extract and 30 mg/ml of the barberry extract.
ConclusionGiven their favorable anti-PCSs activity, combination of conventional synthetic albendazole with the alcoholic extracts of pomegranate rind and barberry might induce higher anti-PCS activity with lower side effects. It is recommended to evaluate the anti-PCSs activities of the pomegranate rind and barberry alcoholic extracts in vivo and ex vivo.
Keywords: Echinococcus granulosus, pomegranate fruit rind, Berberis -
Backgrounds
Due to the emergence of multidrug-resistant Candida species, the discovery of new antifungal agents with minimum side effects is essential. The aim of this study was to investigate the antifungal activity of caprylic acid and nano-encapsulated caprylic acid against C. albicans as well as their effect on the expression of EFG1 gene.
Materials & MethodsIn this laboratory trial study, the minimum inhibitory concentration (MIC) of caprylic acid and nano-encapsulated caprylic acid against C. albicans was evaluated at various concentrations (400-625 and 1.3-50 μL/mL, respectively). Real time-PCR was performed to assess the expression level of EFG1 gene. Cytotoxicity effect of caprylic acid and nano-encapsulated caprylic acid was evaluated on SW480 cell line using MTT test.
FindingsAntifungal activity findings displayed that MIC90 and MIC50 values of caprylic acid were 500 and 450 μg/mL, respectively, whereas MIC90 and MIC50 values of nano-encapsulated caprylic acid were 6.2 and 3.1 μg/mL, respectively. The expression of EFG1 gene significantly decreased in the groups treated with caprylic acid and nano-encapsulated caprylic acid compared to the control group. According to the cytotoxicity evaluation findings, the viability of cells treated with caprylic acid was significantly higher than that of cells exposed to nano-encapsulated caprylic acid.
ConclusionsAccording to the obtained results, nano-encapsulated caprylic acid successfully inhibited C. albicans growth at a lower concentration compared to caprylic acid. Overall, it was found that nano-encapsulated caprylic acid is a promising antifungal agent against Candida species; however, further studies are needed to be performed about nano-encapsulation of caprylic acid.
Keywords: Candida albicans, Caprylic acid, Nano-encapsulation, EFG1 gene, Antifungal agent -
مقدمه
علت دقیق بروز اکثر بیماری های خود ایمنی هنوز به صورت ناشناخته باقی مانده است، با این وجود عوامل متعددی در ایجاد یا تشدید واکنش های خود ایمنی نقش دارند. این عوامل علاوه بر عوامل محیطی مانند عفونت های باکتریایی، انگلی، قارچی و ویروسی، عواملی مانند خصوصیات ژنتیکی و سبک زندگی فرد را نیز شامل می شود. عفونت های ناشی از ویروس ها اغلب موجب ایجاد یک پاسخ ایمنی قدرتند می شوند که برای مهار عفونت امری ضروری است. با این حال، در برخی موارد عدم موفقیت در تنظیم این پاسخ ایمنی ممکن است منجر به واکنش های ایمنی مخرب علیه آنتی ژن های میزبان شود. در این مطالعه، بحث در مورد مکانیسم هایی است که عفونت های ویروسی و مسیرهایی که سیستم ایمنی در قبال آن عفونت ها ایجاد می کنند. هم چنین در این مطالعه داده های مربوط به درگیری با عفونت های ویروسی در ایجاد یا تشدید بیماری های خود ایمنی بررسی می شود.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مقاله مروری بوده که اطلاعات مورد نیاز با جستجو در پایگاه ها و منابع اطلاعاتی معتبر بین المللی شامل PubMed، Scopus، Google scholar و همچنین پایگاه های اطلاعاتی فارسی زبان مانند SID و Magiran استخراج گردیده است.
یافته هامطالعات اپیدمیولوژیک بر روی انسان و همچنین مطالعات تجربی بر روی حیوانات آزمایشگاهی نشان داده است که عفونت های ویروسی بسته به عوامل مختلفی از جمله خصوصیات ژنتیکی، پاسخ های ایمنی میزبان، نوع سویه ویروس، بار ویروسی و زمان شروع عفونت می توانند آسیب های خود ایمنی را القا یا از بروز آن محافظت کنند. با این حال، داده های محدودی پیرامون شرح و بررسی برهم کنش واضح بین ویروس و سیستم ایمنی بدن برای القای واکنش های خود ایمنی محدود هستند.
بحث و نتیجه گیریداده های موجود نشان می دهد که خود ایمنی ناشی از عفونت های ویروسی می تواند از طریق مکانیسم های متعددی از جمله تقلید مولکولی، گسترش اپی توپ، فعال شدن ناگهانی و نامیرا شدن سلول های B آلوده فعال شود. در مقابل، اثرات محافظتی را می توان از طریق پاسخ های ایمنی نظارتی که منجر به سرکوب پدیده های خود ایمنی می شود، به دست آورد. بنابراین، درک بهتر فرآیندهای مولکولی مربوط به سیستم ایمنی در خود ایمنی ناشی از عفونت های ویروسی امری ضروری است.
کلید واژگان: عفونت های ویروسی, خودایمنی, سیستم ایمنی, تقلید مولکولیIntroductionThe exact cause of most autoimmune diseases is still unknown; however, several factors play a role in causing or exacerbating autoimmune reactions. In addition to environmental factors such as bacterial, parasitic, fungal and viral infections, factors such as genetic characteristics and lifestyle are also included. Infections caused by viruses usually trigger a strong immune response that is essential to control the infection. However, in some cases, failure to regulate this immune response may lead to destructive immune reactions against host antigens. The present article discusses about mechanisms that viral infections and the path way that immune system responds to those infections. In addition, the present article review data related to ncidence of viral infections in development or exacerbation of autoimmune diseases.
Methods and Materials: This review article has been performed by searching in international databases including PubMed, Scopus, and Google scholar as well as Persian databases such as SID and Magiran.ResultsEpidemiological studies on humans as well as experimental studies on animals have shown that viral infections can cause autoimmune damage depending on various factors including genetic characteristics, host immune responses, type of virus strain, viral load, and time of onset of infection. They can induce or protect against its occurrence. However, limited data are available to describe the apparent interaction between the virus and the immune system to induce immune reactions.
Discussion andConclusionAvailable data indicates that autoimmunity derived from viral infections can be activated through a number of mechanisms including molecular mimicry, epitope spreading, bystander activation, and immortalization of infected B cells. Protective effects can be achieved through overlooking autoimmune responses that were suppressed autoimmune events. Therefore, it is essential to have a better understanding of immune-related molecular processes in autoimmunity arises from viral infections.
Keywords: Viral infections, Autoimmune disease, Immune system, Molecular mimicry
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.