ابوالحسن حسنی
-
نشریه مطالعات تبلیغ دینی، پیاپی 3 (زمستان 1402)، صص 141 -165
در جهان جدید بسیاری از پدیده های انسانی مرز نمی شناسند. فضای مجازی بستر گسترش این پدیده ها است و نمی توان از جغرافیایی سیاسی به معنای کلاسیک سخن گفت. در حقیقت، فضای مجازی به سمتی حرکت می کند که بسط و گسترش تمدن، فرهنگ و سبک زندگی وابسته به تعامل فضای مجازی با فضای فیزیکی است. یکی از پدیده های مجازی سکوهایی اند که در آن ها ارتباطات اجتماعی شکل می گیرد، مانند شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها. در این عصر، این سکوها یکی از بسترهای مهم تبلیغ دینی به شمار می آیند. با توجه به نوع مدیریت فضای مجازی، بسیاری مبلغان دینی در سکوهای داخلی فعالیت می کنند که عرصه ی فعالیت آن ها محدود به درون مرزها است. مسئله ی این پژوهش این است که آیا با این سکوها، می توان در تبلیغ دینی موفق شد یا باید این سکوها جهانی شوند تا تبلیغ دینی بتواند در این عصر موفق عمل کند؟ فرضیه ی این پژوهش این است که تبلیغ دینی در این عصر، با تمرکز بر سکوهایی که تنها در دامنه ی درون مرزی فعال اند، موفق نخواهد بود و باید هرچه سریع تر برای جهانی سازی این سکوها تمهیدات لازم اندیشیده شود. این تحقیق با رویکرد جامعه شناختی با چارچوب نظری کارگزار/ساختار انجام شده است.
کلید واژگان: سکوهای داخلی, تبلیغ, حکمرانی جهانی, فضای مجازیIn the new world, many human phenomena have no borders. The cyberspace is the platform for the expansion of these phenomena and we cannot talk about political geography in the classical sense. In fact, cyberspace is moving in the direction where the expansion of civilization, culture and lifestyle depends on the interaction of cyberspace with physical space. One of the virtual phenomena are platforms where social communication takes place, such as social networks and messengers. In this era, these platforms are considered as one of the important platforms for religious notification. According to the way of managing the cyberspace , many religious missionaries operate in domestic platforms, whose field of activity is limited to the borders. The problem of this research is whether it is possible to succeed in religious notification with these platforms or should these platforms become universal so that religious notification can be successful in this era? The hypothesis of this research is that in this era, religious notification will not be successful if it is only focused on platforms that are active only in the domestic domain and the necessary preparations should be made as soon as possible for the globalization of these platforms. This research has been done with a sociological approach in the theoretical framework of agent/structure.
Keywords: Globalization, Virtual Platforms, Religious propagation, Cyberspace, Era of Cyberspace -
مسئله قدرت یکی از مهم ترین مباحث فلسفه سیاسی است. اندیشمندان بسیاری درباره آن سخن گفته و تلاش کرده اند تصویری مطلوب از قدرت در عرصه سیاست ارائه دهند. در این مقاله، نویسنده به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش از قرآن کریم است. بنابراین، مسئله اصلی مقاله چنین خواهد بود: قرآن کریم چه تصویری از قدرت سیاسی ارائه می دهد؟ چارچوب نظری نویسنده برای یافتن پاسخ این پرسش، نظریه اعتباریات و ماهیت حکمت متعالیه (صیروره الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی) است. نویسنده بر همین اساس تلاش کرده فرد بالذات قدرت را یافته و مضاهی با آن قدرت سیاسی را اعتبار نماید. با مراجعه به قرآن کریم، دو اسم «القادر» و «القوی» از اسماء الحسنی انتخاب شده و با تحلیل آنها، قدرت سیاسی مطلوب تصویر شده است. قدرت اعتباری برای اینکه مضاهی قدرت عینی شود، لازم است از جهات زیر با آن مناسبت داشته باشد: مناسبت از جهت تلازم با علم، مناسبت از جهت استقلال، مناسبت از جهت انعطاف، مناسبت از جهت اثر و مناسبت از جهت ساختار.
کلید واژگان: قدرت, قدرت سیاسی, قرآن کریم, حکمت متعالیهThe concept of power is one of the most significant issues in political philosophy. Numerous thinkers have discussed this concept and endeavored to present an ideal image of power in the political realm. The author of this article aims to find an answer to this question in the Quran. Therefore, the main question of this article is: What image of political power can be inferred from the Quran? The author's theoretical framework for finding an answer to this question is the theory of (ʿetibārāt) and the essence of transcendent wisdom (the process of human becoming a knower whose intellect is comparable to the sensible world). Based on this, the author has tried to find the individual with inherent power and to consider political power as an اعتبار in relation to that power. Accordingly, by referring to the Quran, the author has selected two of the most beautiful names of God, "al-Qādir" and "al-Qawi," and by analyzing them, has depicted the desired political power. For the power to be comparable to the actual power, it must be related to it in the following aspects: 1. Relationship in terms of necessity with knowledge; 2. Relationship in terms of independence; 3. Relationship in terms of flexibility; 4. Relationship in terms of effect; 5. Relationship in terms of structure.
Keywords: Power, Political Power, Quran, Transcendent Wisdom -
ادراک حسی یکی از مسائل بسیار مهم در معرفت شناسی است. مسئله اصلی این مقاله بررسی ماهیت و اعتبار ادراک حسی در چارچوب حقیقت گرایی است. در این مقاله از برخی یافته های وحیانی بهره گرفته شده است. گرچه امروزه این یافته ها چندان پنهان نیستند که استناد به وحی در آنها ضروری باشد، اما یکی از اهداف مقاله نشاندادن این نکته است که اگر متفکران مسلمان به این یافته ها توجه می کردند، بیش از هزار سال پیش به یافته های این مقاله می توانستیم دست یابیم. در این مقاله هم از ماهیت ادراک حسی و هم اعتبار آن تحلیلی جدید ارائه شده است. شاید جذاب ترین یافته مقاله این نکته باشد که بدون انکار شخصیبودن مفاهیم شخصی، آنها را حاصل تجرید دانسته و عقل را عامل این تجرید شمرده است. نویسنده تلاش کرده است دو موضوع را به اثبات برساند: نخست اینکه ادراک حسی عبارت است از ادراک امری طبیعی با واسطه اندام حسی در حین تاثیر آن امر طبیعی بر یکی از اندام حسی ؛ دیگر اینکه ادراک حسی مسبوق به ادراکی اجمالی پیشین از همان شیء محسوس است. در این ضمن، تحلیلی جدید از اقسام مفاهیم نیز ارائه شده است.کلید واژگان: ادراک, ادراک حسی, مفهوم شخصیJournal of Zehn, Volume:18 Issue: 2, 2017, PP 113 -142Sensory perception is one of the most important issues in epistemology. The main issue of this paper is to examine the nature and validity of sensory perception in the context of truthfulness. In this article, some revelatory findings have been used. Although today these findings are not so much hidden as citation for revelation is necessary, but one of the aims of the paper is to show that if the Muslim thinkers were paying attention to these findings, we could achieve the findings of this article more than a thousand years ago. In this paper, a new analysis of the nature of perceptual perception and its validity is presented. Perhaps the most fascinating finding of the article is that, without denying the personalities of personal concepts, they are considered as the result of abstraction, and reason is the agent for this abstraction. The author attempts to prove two things: first, sensory perception is the perception of the natural object through the sensory organs during its natural effect on one of the sensory organs; second, the sensory perception, in the sense of the preliminaries, of the same object is perceptible Is. Sensory perception is precedented to previous brief perception of the same object. Meanwhile, a new analysis of the types of concepts is presented.Keywords: Perception, Sensory perception, Personal concept
-
چند سالی است که مسیله خطابات مقاصدی در حوزه های فقهی شیعه به عنوان یک مسیله جدی طرح شده است. با این حال، کسانی که در مبانی تفقه شیعی متبحرند، در بهره گیری از این خطابات احتیاط می کنند. از سوی دیگر، کسانی که به این خطابات گرایش دارند، غالبا منطقی مناسب و سازگار با فقه شیعی برای بهره گیری از این خطابات ندارند. این نوشتار در پی برداشتن قدمی اولیه برای ارایه چنین منطقی است. مسیله اساسی این مقاله این است که خطابات مقاصدی چه نقشی در فقه می توانند داشته باشند؟ به نظر می رسد که بر خلاف تفکر رایج، بتوان نقشی گسترده برای این خطابات تعریف کرد و در همان حال، از ورود آن به حیطه خطابات حکمی جلوگیری کرد. هدف این مقاله دفاع از اندیشه «نص محور با گرایش به مقاصد» است. در این اندیشه که فقیهانی چون ابن ادریس حلی و مقدس اردبیلی از آن حمایت کرده اند، خطابات حکمی به عنوان محور اجتهاد به شمار می آیند و فقیه با وجود خطاب حکمی معتبر، هرگز مفاد حکمی آن را کنار نمی گذارد؛ اما در عین حال، مقاصد عام شریعت را در نظر گرفته و با توجه به اقتضای فطرت انسانی و شرایط محیطی به استنباط احکام از خطابات حکمی می پردازد. نویسنده در ضمن پاسخ به نقد آیت الله علی دوست بر دیدگاه مختار خود، بر آن استدلال می آورد.
کلید واژگان: فقه, خطابات مقاصدی, خطابات حکمی, مصلحتKhetabat-e Maqasedi is a very important approach which has been proposed in the field of Shiite fiqh in recent years. Although the experts in the field of Shiite tafaqqoh are cautious in utilizing such an approach, there are some experts who have a tendency toward it; yet, they often do not suggest any adequate reason compatible with Shiite fiqh for employing the approach. The present study is going to take the first steps to present such an adequate reason. The main question of this research is “What role can be assumed for khetabat-e maqasedi in fiqh?” It seems that in spite of the existing prevalent opinion, a big role for khetabat-e maqasedi can be assumed, yet, its entrance to the scope of khetabat-e hokmi can be prevented. As such, the present article defends the idea of evidence-centeredness with a tendency toward maqased. In this ideology which has been supported by some well-known scholars of jurisprudence such as Muoghaddas Ardabili and Ibn-e Idris Helli, khetabat-e hokmi is counted as the pivot of ijtihad on which the issuance of all religious decrees occurs. In case of the existence of the reliable khetabat-e hokmi, faqih never puts the related contexts aside; however, he may consider the purposes (maqased) and the overall interests of the religion, and with regard to the necessity of the human nature and existing conditions, the faqih can deduce a religious decree from khetabat-e hokmi. In the study, the researcher responds Ayatollah Alidoust’s critique against him and also brings his own argumentation to support his views.
-
یکی از مسائل بسیار مهم در فلسفه فقه، خطا در اجتهاد است. از یک سو نمی توان به طور کامل از خطای اجتهادی پیشگیری کرد و ناگریز پیش خواهد آمد. از سوی دیگر، نمی توان از هر خطای مجتهد نیز چشم پوشید. مسئله اول در باب این موضوع، تعیین معیار صواب از خطا است که خود در دو مرتبه ثبوت و اثبات قابل بررسی است. از آنجا که هر خطای اجتهادی قابل پذیرش نیست، مسئله دوم حد پذیرفتنی بودن خطا است. این مسائل، به صورت صریح مورد توجه اصولیان نبوده است. نگارنده در مسئله اول پاسخ های ممکن را ذکر کرده و خود در این میان رایی برگزیده است؛ اما در مسئله دوم معیار نظری نیافته و به پیشنهاد یک راهکار عملی برای جلوگیری از سرریزی اختلافات نظری به حوزه های اجتماعی سیاسی بسنده کرده است.
کلید واژگان: اجتهاد, خطای اجتهادی, تخطئه و تصویب -
The present article studies some metaphysical foundations of natural sciences which may be inferred from the Holy Quran. In the old and existing natural sciences, such foundations have been neglected; but they may be considered in the future natural sciences to attain a new trend in this regard. The main rule of the Quranic metaphysics for studies in the field of natural sciences is the Unity of Acts. The second rule in this field is that the order of the world of nature rests upon Divine wisdom. According to the third rule, there is some meaning for each and every thing in the world; and this meaning depends upon its vertical and horizontal relations. Concepts through which we make reports of things suggest the meanings of things. Concepts suggesting the thing itself, free from its relations, are so universal concepts that have no uses for applied sciences. Two Quranic key concepts to find the meanings of things are admonition and look at their dominion. Quranic physics is not based on determinism. On the contrary, concepts such as thing's glorifying [God], change in an earlier Divine ruling, and supra-natural presence are introduced in it. Also that laws govern nature is explained by an ordained order.Keywords: metaphysics, physics, causation, order of nature, meaningfulness of nature
-
One of the preliminary issues in the "principles of jurisprudence" is definition of construction which is a fundamental lemma for a large part of this discipline. The author of the present article will discuss the issue in two parts: constructive meanings or mentally-posited concepts and constructive sentences. In the part concerning constructive meanings, 'Allamah Tabatabai's theory of mentally-posited concepts will be discussed; but, with the help of ideas of Ayatollah Sistani and those of Ayatollah Larijani it will be extended through some innovations. In the part concerning constructive sentences, three issues will be discussed: 1) status of these sentences in terms of words; 2) status of these sentences in terms of meanings; 3) objects of the constructive sentences. As for two first issues, the author inclines toward the well-known opinion and is of the opinion that constructive sentences are, in both respects, like the verbal meanings. Concerning the third issue, however, the author studies the important ideas of the later scholars of the principles of jurisprudence, criticizes them, and provides a doctrine which may be regarded both as an innovative one and as "making an agreement between various ideas while referring every idea back to its own status".Keywords: construction, perfect construction, legal concepts, constructive sentences
-
در تعلق خطابات شرعی سیاسی به انسان دو مساله اساسی وجود دارد:1. در تعلق این خطابات به انسان چه قیودی در انسان لحاظ می شود؟
2. مکلف عمل سیاسی که هویت اجتماعی دارد، چه کسی است؟
این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش بر اساس نظریه خطابات قانونی امام خمینی است. بر اساس این نظریه، خطاب شرعی سیاسی به طبیعت مکلف سیاسی است و قابل تحلیل به فرد نیست، بلکه تکلیف قابل تحلیل به افراد است. بر این اساس، نظریه خطابات قانونی امام خمینی نظریه ای بدیع در علم اصول است که در گسترش فقه به حوزه اجتماعی راهگشا است.
کلید واژگان: خطابات شرعی سیاسی, امام خمینی, عمل سیاسی, مکلف سیاسیDiscussing the application of political-religious addresses to those politically competent includes two major questions: what conditions should be considered in application of such addresses to man; and who is a politically competent person who has a social identity?The article seeks to answer the above questions according to Imam Khomeini's theory of "Political-Religious addresses ". Based on this theory, political-legal addresses apply to any politically competent person non-specifically and that is the duty that can apply to a specific person.Imam Khomeini's theory is unique in Principles of Jurisprudence which can pave the way to expand the scope of jurisprudence to the social arena.Keywords: Political, Religious addresses, Imam Khomeini, Political Activity, Politically Competent -
بخش اول مقاله به معناشناسی واژه فقه از جهت لغوی و اصطلاحی و نیز تعریف سیاست می پردازد. سپس، با توجه به هویت اعتباری علوم، توافقات اولیه برای تعریف فقه بررسی شده است. مهم ترین توافق در این بخش این است که فقه را برای دین مدار کردن زندگی باید تعریف کرد و محدود به فقه حقوق و قوانین نشد. پس از آن با نگاه انتقادی به تعاریف موجود، تعریف خود را از فقه و فقه سیاسی ارایه می شود. ضرورت فقه سیاسی را از دو رویکرد می توان بررسی کرد؛ نخست با تعمیم ضرورت دین مداری در کل زندگی بشری؛ دوم با اثبات قابلیت ارزش-سنجی اخلاقی هنجارهای سیاسی. در این مقاله رویکرد دوم انتخاب شده است.
کلید واژگان: فقه, فقه سیاسی, عمل سیاسی, دین مداریThe literal and terminological meaning of jurisprudence and politics are mentioned in the first part of this article. Since the nature of science is hypostatized, the primitive consensuses for the definition of jurisprudence are examined. The most important consensus in this section is that jurisprudence should be defined for making a religious life and should not be restricted to the law. Then taking a critical look at present definitions, the definition of jurisprudence and political jurisprudence are presented. The necessity of political jurisprudence can be examined from two approaches; first is by generalizing the necessity of devoutness to all of human’s life and second by proving the possibility of ethical evaluation of political norms. The second approach is taken in this article.Keywords: jurisprudence, political jurisprudence, political act -
علوم اعتباری علومی هستند که نقش مهمی در زندگی بشر ایفا می کنند. این علوم به رفتارهای ما معنا می دهند و از مشروعیت آنها و نحو? تنظیم زندگی اجتماعی بحث می کنند و به طور کلی، با امور اعتباری سر و کار دارند. امور اعتباری بر دو قسم اند: اعتبارات ادبی و اعتبارات قانونی. اعتبارات ادبی با ذوق و امور نفسانی پیوند دارند و در احساسات فردی یا اجتماعی تاثیر می گذارند. اما اعتبارهای قانونی برای تامین مصالح فردی یا اجتماعی شکل می گیرند. این مقاله به بررسی مؤلفه های هویت دینی علوم اعتباری به معنای دوم (اعتبارهای قانونی) می پردازد.
کلید واژگان: علوم اعتباری, اعتباریات, اعتبار قانونی, عقلانیت, عقلانیت معرفتی -
پژوهش فلسفی، یکی از وجوه ممیز انسان از حیوان است؛ همان گونه که حساسیت به دین، یکی دیگر از وجود ممیز این دو به شمار می رود و پیشینه هر دو به قدمت حضور بشر بر روی زمین است. این دو ویژگی ارتباط محکمی با هم دارند و این ارتباط سبب می شود نمودهای این دو ویژگی حیات بشری، (معرفت فلسفی و آموزه های دینی) رابطه تنگاتنگیبا هم داشته باشند. این روابط را به طور معمول تحت عنوان «دین و فلسفه» بررسی می کنند.کلید واژگان: دین, فلسفه, منشاء دین, اثبات پذیری گزاره های دینیPhilosophical inquires are one of the distinguishing features of human being from animals, as the sensitivity towards religion is one of his other distinguishing features. Both of these two features are almost as old as the presence of man on earth. These features are deeply connected to each other. In addition, this connection generates a close relationship between the manifestations of these two features of human life. These relations are generally studied under religion and philosophy.Keywords: religion, philosophy, human, philosophical inquires
-
وحی و تجربه دینی از دیدگاه استاد مطهریمسئله «وحی» ار مباحث مهم کلامی است که هر چند در آثار متکلمان، فلاسفه و عرفا به آن اشاراتی شده است. اما این بحث به طور مستقل و صریح در آثار پیشینیان و مطرح نبوده، بلکه طرح و شکوفایی آن را در دوره معاصر و بیشتر توسط روشن فکران دینی شاهد هستیم. دراین میان، بیش از همه، استاد مطهری درباره این موضوع بحث و بررسی کرده است. آنچه در این نوشتار می آید. تحلیلی است از دیدگاه های استاد مطهری در باب وحی. همچنین در این مقاله با استفاده از اندیشه های ایشان، نظریات برخی از نو اندیشان دینی معاصر در زمینه وحی، نقد و بررسی خواهد شد.
-
در این مقاله، پاتنم تایید تبیین گرای اساسی را برای رئالیسم با این عنوان بیان می کند که رئالیسم تنها فلسفه ای است که پیشرفت روش علمی را توضیح می دهد. او تصدیق می کند که رئالیسم مستلزم تداوم نظری میان انقلاب های مفهومی است؛ باید ثبات دلالت مدلول را تشخیص داد و حداقل بتوان تاحد ی برای نظریه های گذشته از منظر نظریه های بعدی مدلولی تعیین کرد و آنها را به عنوان حالات حد ی از نظریه های بعدی در نظر گرفت.
-
درباره قرادادگرایی پوپر
فلسفه پوپر و خصوصا بحث قراردادگرایی وی انتقاداتی چند در فلسفه معاصر آلمان برانگیخته است. سخن ناقدین پوپر این است که وی در این بحث اصول عقلانیت انتقادی خود را زیر پا می گذارد. آنها او را به یک «جزم اندیشی غیرانتقادی» و «تصمیم گرایی کور» متهم می کنند که تصور می شود پنهان ماندن آنها زیر نقاب این ادعا که نظریات فلسفی - درست همچون نظریات علمی تجربی همواره در معرض خطر شکست قرار دارند، خطرناکتر است. به هر حال، بدون شک عقلانیت به اصطلاح انتقادی پوپر، تنها عقلانیتی کاذب یا حداکثر نیمه عقلانیتی محسوب می شود که توانسته است با «تاملی بی حاصل» براساس پیش فرضهایش فقط خطا و اشتباهاتش را توجیه کند.
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.