خطابات مبین مقاصد و جایگاه آنها در تفقه
چند سالی است که مسیله خطابات مقاصدی در حوزه های فقهی شیعه به عنوان یک مسیله جدی طرح شده است. با این حال، کسانی که در مبانی تفقه شیعی متبحرند، در بهره گیری از این خطابات احتیاط می کنند. از سوی دیگر، کسانی که به این خطابات گرایش دارند، غالبا منطقی مناسب و سازگار با فقه شیعی برای بهره گیری از این خطابات ندارند. این نوشتار در پی برداشتن قدمی اولیه برای ارایه چنین منطقی است. مسیله اساسی این مقاله این است که خطابات مقاصدی چه نقشی در فقه می توانند داشته باشند؟ به نظر می رسد که بر خلاف تفکر رایج، بتوان نقشی گسترده برای این خطابات تعریف کرد و در همان حال، از ورود آن به حیطه خطابات حکمی جلوگیری کرد. هدف این مقاله دفاع از اندیشه «نص محور با گرایش به مقاصد» است. در این اندیشه که فقیهانی چون ابن ادریس حلی و مقدس اردبیلی از آن حمایت کرده اند، خطابات حکمی به عنوان محور اجتهاد به شمار می آیند و فقیه با وجود خطاب حکمی معتبر، هرگز مفاد حکمی آن را کنار نمی گذارد؛ اما در عین حال، مقاصد عام شریعت را در نظر گرفته و با توجه به اقتضای فطرت انسانی و شرایط محیطی به استنباط احکام از خطابات حکمی می پردازد. نویسنده در ضمن پاسخ به نقد آیت الله علی دوست بر دیدگاه مختار خود، بر آن استدلال می آورد.
فقه ، خطابات مقاصدی ، خطابات حکمی ، مصلحت
-
جهانی سازی سکوها، لازمه ی موفقیت در تبلیغ دینی در عصر فضای مجازی
، محمدمهدی چگینی*
نشریه مطالعات تبلیغ دینی، زمستان 1402 -
قدرت سیاسی در قرآن کریم از منظر متعالیه
*
نشریه قرآن پژوهی، زمستان 1401