به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

نفیسه مرادی

  • منصور عنبرمو*، نفیسه مرادی
    چیستی ماهیت زیست فردی و اجتماعی نسل نوین زنان ایرانی، همواره از سوی نظام های سیاسی و نیروهای اجتماعی مورد پرسمان قرار گرفته است.برای تبیین روشمند این موضوع می توان با صورت بندی مفهوم «زیست سیاسی -مذهبی» زن ایرانی که از مظاهر ناخودآگاه جمعی و بستر کنش اجتماعی قلمداد می شود، مسیله پژوهش را فهم پذیرتر نمود. با بهره گیری از روش شناسی استیوارت هیوز در چارچوب رهیافت تاریخ فکری؛ سوال اصلی مقاله این است که نقش، وزن و تاثیرگذاری انگاره های این زیست هیبریدی در فرآیندهای شکل دهی رفتارهای سیاسی و اجتماعی زن ایرانی در تاریخ معاصر ایران چیست؟ یافته های پژوهش نشان می-دهد زیست سیاسی -مذهبی زنان نه به شکل خالص و بی پیرایه، بلکه مفهومی است متاثر از تحولات سیاسی ،جریان های فکری متنوع و آرای متفکرانی که هر کدام تاثیر مشخصی بر شکل گیری سبک تفکر زن ایرانی تا پایان قرن چهاردهم شمسی داشته اند؛از این رو برساخته های سیاسی و اجتماعی نظیر تاسیس احزاب سیاسی، مشارکت در مجامع قدرت، تبیین مساله حقوق فردی و اجتماعی زنان در رخدادهایی همچون کشف و قانونی شدن حجاب، تحول ساحتی حجاب از امر مذهبی به امر سیاسی ،تکوین جریان های فمنیسم چپ و نواندیشی دینی و در نهایت نوسان فعالیت و عاملیت سیاسی و اجتماعی زنان نه اموری دفعتا شکل یافته، بلکه فرآیند تدریجی برهم کنش زیستی سیاسی و مذهبی زنان با جامعه و نظام های سیاسی ایران در دوره معاصر بوده است. همچنین به این مساله را تبیین خواهیم نمود که روند هویت یابی سیاسی و اجتماعی زن ایرانی متاثر از سبک تفکر یا غیریت سازی از جریان های سیاسی و مذهبی و خلق زیست های متنوع، هرگونه مشارکت و منزلت یابی سیاسی را منوط به پذیرش و اصلاح این زیست واره در فرایندی میان نسلی نموده است.
    کلید واژگان: زیست سیاسی-اجتماعی, زنان ایرانی, تاریخ فکری, تاریخ ایران معاصر
    Mansour Anbarmoo *, Nafise Moradi
    The essence of the individual and social life of the generation of Iranian women has always been questioned by political systems and social forces. To systematically explain this subject, the research problem can be made more comprehensible by formulating the concept of the "political-religious existence" of Iranian women, considered as manifestations of the collective unconscious and a basis for social action. Utilizing the approach of intellectual history, the main question of the article is what is the role, significance, and impact of the hybrid existential notions of Iranian women in shaping political and social behaviors in the contemporary history of Iran? The findings of the research show that the political-religious existence of women is not in a pure and unadorned form but is a concept influenced by political developments, diverse intellectual currents, and the opinions of thinkers, each of whom has had a specific impact on the formation of the Iranian woman's style of thought until the end of the 14th century Hijri; therefore, political and social constructs such as the establishment of political parties, participation in power assemblies, the issue of women's rights in events like the unveiling and legalization of the hijab, the domain shift of the hijab from a religious to a political matter, the formation of leftist feminism and religious modernism movements, and ultimately the fluctuation of women's political and social activism and agency, are not phenomena that have formed suddenly but are the result of a gradual process of biological, political, and religious interactions of women with society and political systems in Iran in the contemporary era.
    Keywords: Iranian woman, Political-social existence, Intellectual history, hijab
  • نفیسه مرادی*، سید محمدعلی ایازی

    یکی از روش های فهم واژگان و معنای کلام الاهی، شناخت جهت کلام و معناداری خاص آن از راه کشف زبان قرآن در دسته ای از آیات صفات الاهی است. در گذشته، این مسئله با وصف کلامی آن بحث می شده است و امروزه راه حل آن را بررسی زبان قرآن و تعیین جهت گیری آن می دانند و نکته چالش برانگیز این است که تعبیرهای عاطفی قرآن از خداوند به چه معنا و جهت گیری آن ها کدام است؛ برای نمونه در قرآن همواره سخن از حب الاهی نسبت به بندگان خاص است. پرسش این است که معنای این دوست داشتن چیست و از چه سنخ دوست داشتنی است و در هم نشینی با واژگان چه جایگاهی دارد؟ ازاین روی، شناخت و روشن کردن زبان قرآن در واژگانی که بار احساسی و عاطفی دارند، دارای اهمیت زبان شناسی است. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی، کوشیده است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که زبان قرآن در توصیف حب خداوند نسبت به محسنین چگونه و دارای چه جهتی است؟ ازاین روی، با تحلیل زبانی ویژگی های محسنین در پنج آیه ای که ابراز محبت از سوی خداوند به آنان صورت گرفته، مقصود از حب خداوند و ابراز محبت او نسبت به بندگانش مورد بررسی قرار گرفته است. در آغاز، جهت معنایی دو واژه «حب» و «محسنین» آشکار و سپس هم نشینی این واژگان در آیات، بررسی شده است. نتیجه به دست آمده، گویای آن است که مقصود خداوند از «محسنین» در آیات موردنظر، هرچند در ظاهر یکسان نیست؛

    کلید واژگان: زبان قرآن, حب, محسنین, محبت و کارکردهای آن
    Nafiseh Moradi *, Sayyed MohammadAli Ayazi

    One of the ways to understand the words and the meaning of the divine word is to know the direction of the word and its special meaning by discovering the language of the Qur'an in groups of the verses which are related to divine attributes. In the past, this issue has been discussed with its theological description, and today the solution is considered to be to study the language of the Qur'an and to determine its orientation. However, the challenging point is what the Qur'an's emotional interpretations of God mean and what their orientation is ; for example, in the Qur'an, there is always talk of divine hob (حب) for special servants. The question is, what is the meaning of this hob (حب), and what kind of hob (حب) it is, and what place this hob (حب) has between and among all the words? Therefore, understanding and clarifying the language of the Qur'an in words that have an emotional connotation is of linguistic importance. In a descriptive-analytical way, this article has tried to answer these two key questions:

    Keywords: Quranic language, Hob(حب), Mohsenin, Hob (حب), its Functions
  • نفیسه مرادی
    پژوهش حاضر به دنبال بررسی آیه 18 سوره زخرف است که دریابد آیا این آیه بر عدم شایستگی زنان برای تصدی مناصب عمومی دلالت می کند یا خیر. ازاین رو به این موضوع پرداخته می شود که اندیشمندان مسلمان از این آیه چه تفسیرهایی را ارائه نموده اند. یکی از موارد مشترک اکثر تفاسیر این است که نقصان عقلی زنان را به عنوان امری ذاتی نتیجه گرفته اند؛ چرا که «علاقه به زینت و زیور» و «عدم توانایی استدلال» را دو صفت ذاتی زنان دانسته اند، بنابراین حکم به عدم شایستگی زنان برای تصدی مناصب عمومی داده اند. در ادامه با بررسی نظرات گوناگون مفسران مشخص می گردد که تنها علامه فضل الله با ارائه بحث مفصلی نقصان عقلی را از ویژگی های زنان ندانسته اند. در آخر با ارائه مستندات قرآنی مشخص می گردد که این آیه در بر گیرنده سه نکته مهم است که دلالتی بر عدم شایستگی عموم زنان برای تصدی امور حکومت و قضاوت ندارد.
    کلید واژگان: زن در قرآن, آیه 18 سوره زخرف, مدیریت بانوان, نقصان عقلی
    Nafiseh Moradi
    The present article tries to study the verse (ayat) 18 of Surat az-Zukhruf to find out whether the verse refer to the incapability of women to run a public position or not. In order to do that, we carried out an investigation into the ideas of Muslim thinkers about this matter. One common issue among all these interpretations is that the deficiency in intelligence among women is an inborn characteristics as the "love of ornaments" and the "inability to think clearly" are two features that women are naturally born with, thus the decree for the ban of women in taking public offices. However, examining different interpretations makes it clear that Allame Fazlollah by putting forward a thorough discussion, has rejected the deficiency in intelligence of women. Finally, presenting some documents from the Holy Quran, it becomes evident that three verses in the holy book do not show any signs of the inability of women in talking government or judgmental positions.
    Keywords: Verse 18 of Surat az-Zukhruf, management positions for women, ornaments, intellectual defect
  • نفیسه مرادی، محمد علی قیومی
    ارتباط و نیاز مخلوقات به امام، مانند ارتباط آفرینش آن چیزی که در زمین است، با آفرینش ‏آدم و بنی آدم است، و به همین دلیل تشکیل جامعه ای که در آن ستم مفهومی نداشته باشد، ‏و ستمگر بر سرنوشت مردم آن مسلط نباشد، دغدغه بشر از گذشته تاکنون بوده است، لذا ‏مسئله مهدویت در کتاب های آسمانی مطرح شده است.‏ در عهدین، امید بستن به جهانی روشن و نورانی که در آن آدمی بر همه خواسته های ‏خود کامیاب، و از گناهان پاک شود، و از همه دلبستگی های مادی و جلوه های زشت آن ‏رهایی یابد، و به وجود منجی که برآورنده آرزوها و نیازها است، ایمان بیاورد، آشکارا ‏دیده می شود. ادیان یهودیت و مسیحیت در انتظار ظهور موعود و منجی جهان، که عدالت واقعی را ‏در آخرالزمان در سراسر جهان برقرار نماید، به سر می برند؛ البته نجات دهنده واقعی، ‏خداوند قادر و عالم بر همه چیز است.‏ در این مقاله سعی شد به طور اجمالی به این مسئله پرداخته شود، که منجی بشریت در ‏ادیان بزرگ کنونی چگونه بیان شده است.‏
    کلید واژگان: منجی, قرآن, انجیل, رجعت
فهرست مطالب این نویسنده: 4 عنوان
  • نفیسه مرادی
    نفیسه مرادی
    دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر منصور عنبرمو
    : 1
    دکتر منصور عنبرمو
    پژوهشگر مطالعات ایران، Richardson Institute. UK
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال