به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

abbasali hajikarimi

  • فاطمه کریمی جعفری*، عباسعلی حاجی کریمی، لیلا سلکی
    هدف

    سازمان های امروزی با حوادث پیش بینی نشده ای مواجه می شوند که بر نیروی کار و عملکرد سازمان و در نهایت بقای سازمان موثرند. همه گیری کووید 19 فضای چالشی را به خصوص در زمینه مدیریت منابع انسانی ایجاد کرده و بر لزوم پیاده سازی اقدامات فنی، جسمی، روانی و اجتماعی برای مدیریت منابع انسانی افزوده است. از سوی دیگر، به دلیل سرعت پیشرفت فناوری و اطلاعات و رقابت سخت سازمان ها، استرس افراد در محل کار افزایش یافته و نگرانی ها برای سلامت روان کارکنان اهمیت بیشتری یافته است. همه گیری کووید 19 و استرس و اضطراب ناشی از آن با اثرگذاری منفی بر زندگی کاری کارکنان می تواند عملکرد شرکت را با اخلال روبه رو سازد، به طوری که فرآیند اشتراک گذاری دانش را که نیاز ضروری هر سازمانی جهت بقاء در رقابت تنگاتنگ دنیای امروز است، مانع گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی با نقش میانجی احترام ادراک شده و اعتماد سازمانی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش در زمان شیوع کووید 19 می باشد.

    طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: 

    پژوهش حاضر از نظر پارادایم؛ فرااثبات گرا، از نظر رویکرد؛ کمی، از نظر هدف؛ کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت مگاموتور به تعداد 2350 نفر می باشند که حجم نمونه با استفاده از روش تحلیل توان، 226 نفر تعیین و با در نظر گرفتن نرخ بازگشت مورد انتظار 0.7 جهت پرهیز از کاهش تعمیم پذیری نمونه، به تعداد 323 نفر افزایش یافت. در نهایت، پس از انجام پیش پردازش های لازم، داده های 319 نفر وارد پروسه تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی شد. روش نمونه گیری نیز، تصادفی ساده می باشد. تحلیل استنباطی به واسطه مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس محور حداقل مربعات جزئی در بستر نرم افزار SmartPLS ورژن 3.3.9 به دلیل وجود سازه های کمی به عنوان تعدیل گر صورت پذیرفت.

    یافته های پژوهش: 

     تمام دوازده فرضیه مطروحه، مورد تائید قرار گرفتند که از میان آن ها تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی بیشترین ضریب مسیر را (0.747) به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، ارتقای احترام ادراک شده بیشتر از اعتماد سازمانی می تواند به بهبود اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی کمک نماید. به بیان دیگر، اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از طریق ایجاد فضای مبتنی بر احترام و اعتماد به عنوان نقش میانجی کامل، اثر خود را به سازه های درون زای نهایی مدل انتقال می دهد. افزایش ابهام نقش می تواند تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر اعتماد سازمانی را کاهش دهد. به همین ترتیب، تضاد نقش قادر به کاهش اثر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی بر احترام ادراک شده است. 

    محدودیت ها و پیامدها: 

    محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.

    پیامدهای عملی:

     لازمه موفقیت یک سازمان، موفقیت عوامل دانش محور در آن سازمان است. در این راستا مدیران باید به موضوع افزایش انگیزه کارکنان و ایجاد علاقه در آن ها برای اشتراک گذاری دانش توجه نمایند. اشتراک گذاری دانش نقش مهمی در نوآوری و بهبود مزیت رقابتی سازمان ایفا می کند. در صورتی که سازمان ها زیرساخت های لازم را برای اشتراک گذاری دانش فراهم نمایند، تا حد زیادی زمینه را برای اشتراک گذاری و به کارگیری دانش فراهم می کنند. اقدامات مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی از جمله برقراری ارتباط بین جبران خدمات با ارزیابی عملکرد، شفافیت در معیارهای ارزیابی عملکرد، عدم وجود تبعیض های جنسیتی و قومیتی در ارزیابی عملکرد و توجه بلندمدت به امر آموزش، منجر به افزایش اعتماد کارکنان و تمایل داوطلبانه کارکنان برای اشتراک گذاری دانش می گردد. با اجرای سیاست های مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و در نتیجه ایجاد فضای سرشار از احترام و اعتماد می توان به کاهش استرس و ترس کارکنان ناشی از رویدادهای بیرونی اقدام و اشتراک گذاری دانش را تقویت نمود.

    ابتکار یا ارزش مقاله:

     تاکنون پژوهشی به بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی به طور هم زمان بر دو متغیر عدم ترس از رویدادهای بیرونی و اشتراک گذاری دانش، نپرداخته است. همچنین، تاثیر متغیرهای اعتماد سازمانی و احترام ادراک شده به عنوان میانجی در رابطه علی بین مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی و اشتراک گذاری دانش و عدم ترس از رویدادهای بیرونی و نقش تعدیل کننده تضاد نقش و ابهام نقش، در این پژوهش برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی, اشتراک گذاری دانش, عدم ترس از رویدادهای بیرونی, تضاد نقش, ابهام نقش, احترام ادراک شده
    Fatemeh Karimi Jafari *, Abbasali Hajikarimi, Leila Selki
    Purpose

    Today's organizations face unforeseen events that affect the workforce and the organization's performance and ultimately the organization's survival. The COVID-19 pandemic has created a challenging environment, especially in the field of human resource management, and has increased the need to implement technical, physical, psychological, and social activities for human resource management. On the other hand, due to the rapid development of technology and information and the fierce competition of organizations, the stress of people at work has increased, and concerns for the mental health of employees have become more important. The COVID-19 pandemic and the stress and anxiety caused by it can negatively affect the working lives of employees and disrupt the company's performance, so as to prevent the process of knowledge sharing, which is the essential need of any organization to survive in the tight competition of today's world. Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of socially responsible human resource management on knowledge sharing and fearlessness of external events with the mediating role of perceived respect and organizational trust and the moderating role of role conflict and role ambiguity during the outbreak of COVID-19.

    Design/ methodology/ approach: 

     The current study in terms of paradigm; post-positivism, in terms of approach; quantitative, in terms of purpose; practical, and in terms of method; It is a descriptive survey. The statistical population of this research includes 2350 employees of Megamotor Company, and the sample size was determined by using the power analysis method to be 226 people, and considering the expected return rate of 0.7, in order to avoid reducing the generalizability of the sample, it was increased to 323 people. Finally, after the necessary pre-processing, the data of 319 people entered the process of descriptive and inferential analysis. The sampling method is also simple random. Inferential analysis was done through structural equation modeling with the partial least squares variance-based approach in the SmartPLS software version 3.3.9 due to the presence of quantitative constructs as moderators.

    Research Findings

     All twelve proposed hypotheses were confirmed, among which the effect of socially responsible human resource management on organizational trust has the highest path coefficient (0.747). In addition, promoting perceived respect more than organizational trust can help improve knowledge sharing and fearlessness of external events. In other words, the implementation of socially responsible human resources management policies through creating an environment based on respect and trust as a complete mediator role transfers its effect to the final endogenous structures of the model. Increasing role ambiguity can reduce the impact of socially responsible human resource management policies on organizational trust. Similarly, role conflict is able to reduce the effect of socially responsible human resource management on perceived respect.

    Limitations & Consequences:

     The limitation of this research is that it is carried out in a specific organization, which makes it difficult to generalize it to other organizations. Therefore, conducting studies in this field in other organizations is recommended. On the other hand, the use of questionnaires to measure people's attitudes is one of the other limitations of this research.

    Practical Consequences: 

    The prerequisite for the success of an organization is the success of knowledge-based agents in that organization. In this regard, managers should pay attention to the issue of increasing the motivation of employees and creating interest in them to share knowledge. Knowledge sharing plays an important role in innovation and improving the organization's competitive advantage. If organizations provide the necessary infrastructure for knowledge sharing, they provide a platform for sharing and applying knowledge to a large extent. Socially responsible human resources management activities, including communication between compensation and performance evaluation, transparency in performance evaluation criteria, lack of gender and ethnic discrimination in performance evaluation, and long-term attention to training, lead to increased employee trust and employees' voluntary willingness to share knowledge. By implementing socially responsible human resource management policies and, as a result, creating an atmosphere full of respect and trust, it is possible to reduce the stress and fear of employees caused by external events and strengthen action and knowledge sharing.

    Innovation or value of the Article: 

    So far, no research has investigated the impact of socially responsible human resource management on the two variables of fearlessness of external events and knowledge sharing. Also, the effect of variables of organizational trust and perceived respect as a mediator in the causal relationship between socially responsible human resource management and knowledge sharing and fearlessness of external events and the moderating role of role conflict and role ambiguity have been examined in this research for the first time.

    Keywords: Socially Responsible Human Resources Management, Knowledge Sharing, Fearlessness Of External Events, Role Conflict, Role Ambiguity, Perceived Respect, Organizational Trust
  • عباسعلی حاجی کریمی، فاطمه کریمی جعفری*، گلناز نمازی

    هدف مقاله بررسی تاثیر نیروهای محرکه نوآوری سبز شامل اخلاق زیست محیطی شرکت، دیدگاه ذینفعان و تقاضای بازار برای محصول سبز بر عملکرد با نقش میانجی نوآوری سبز و نقش تعدیل کننده تعهد مدیریت، آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر این روابط است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و کارکنان شرکت فروسیلیس ایران است که مشتمل بر 200 نفر می باشند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران استفاده شده است که براساس این فرمول تعداد نمونه آماری 126 نفر برآورد گردید. این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع ماهیت، توصیفی- پیمایشی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیات پژوهش از نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تایید فرضیات تاثیر نیروهای محرکه نوآوری سبز بر نوآوری سبز و عملکرد، تاثیر نوآوری سبز بر عملکرد، اثر تعدیل کننده تعهد مدیریت در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز، اثر تعدیل کننده تعهد مدیریت در رابطه بین نوآوری سبز و عملکرد و همچنین اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نوآوری سبز و عملکرد و عدم تایید اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز می باشد. نتایج حاکی از آن است که نیروهای محرکه نوآوری سبز با ضریب مسیر 686/0 بیشترین تاثیر را بر نوآوری سبز دارد و کمترین تاثیر نیز مربوط به اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز با ضریب مسیر 011/0 می باشد.

    کلید واژگان: نیروهای محرکه نوآوری سبز, نوآوری سبز, عملکرد, آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی, تعهد مدیریت
    Abbasali Hajikarimi, Fatemeh Karimi Jafari *, Golnaz Namazi

    the main purpose of this study is to investigate the impact of driving forces for green innovation including corporate environmental ethics, stakeholder view and market demand for green product on performance with the mediating role of green innovation and the moderating role of management commitment, training and HRM practices on these relationships. Data collected from a sample of 126 respondents working in Iran Ferrosilice Company were used to test the proposed relationships. PLS software has been employed in order to analyze the data and test the hypotheses. The final results of the research indicate that all the hypotheses except one of them are confirmed. Effect of the driving forces for green innovation on green innovation and performance, an effect of green innovation on performance, the moderating role of management commitment on the relation between green innovation and performance and also the moderating role of training and HRM practices on the relation between green innovatin and performance were confirmed. The moderating role of training and HRM practices on the relation between driving forces for green innovation and green innovation was rejected. Based on the path coefficients, the results showed that the driving forces for green innovation have the chief effect on green innovation and the lowest one is related to the moderating effect of green innovation and performance by training and HRM practices.

    Keywords: Driving forces for green innovation, Green innovation, Performance, Training, HRM practices, Management commitment
  • عباسعلی حاجی کریمی، فاطمه کریمی جعفری*، شهین یزدانی

    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ویژگی های تبلیغات رسانه های اجتماعی شامل تعامل، انگیزه لذت بخش، عملکرد مورد انتظار، آگاهی بخشی، عادت و ارتباط ادراک شده بر قصد خرید مشتریان جوان در صنعت لوازم الکترونیک است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان جوان (بین سن 18 تا 35 سال) شرکت دیجی کالا می باشند. جهت انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی، از فرمول نسبت شاخص به مکنون مطرح شده توسط بومسما (وستلند، 2010) استفاده شده است که براساس این فرمول به ازای 31 سوال و 7 متغیر حداقل نیاز به جمع آوری 100 نمونه است که در نهایت، تعداد 143 پرسش نامه به صورت آنلاین جمع آوری گردید. این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع ماهیت، توصیفی- پیمایشی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از تایید فرضیه ها تاثیر عملکرد مورد انتظار بر قصد خرید، تاثیر عادت بر قصد خرید، تاثیر تعامل بر قصد خرید، تاثیر تعامل بر انگیزه لذت بخش، تاثیر آگاهی بخشی بر قصد خرید، تاثیر ارتباط ادراک شده بر عملکرد مورد انتظار و همچنین عدم تایید تاثیر انگیزه لذت بخش بر قصد خرید، تاثیر تعامل بر عملکرد مورد انتظار، تاثیر آگاهی بخشی بر عملکرد مورد انتظار و تاثیر ارتباط ادراک شده بر قصد خرید است. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده به شرکت مذکور پیشنهاد می گردد که به منظور تاثیرگذاری بر قصد خرید مشتریان جوان به کیفیت رابطه، تعامل با مشتری، استفاده از ابزارهای هوش تجاری، آگاهی بخشی و ایجاد اعتماد توجه نماید.

    کلید واژگان: قصد خرید, بازاریابی الکترونیکی, شبکه های اجتماعی, عملکرد مورد انتظار, انگیزه لذت بخش
    Abbasali Hajikarimi, Fatemeh Karimi Jafari *, Shahin Yazdani

    The main purpose of this study is to investigate the effect of social media advertising features including interaction, enjoyable motivation, expected performance, awareness, habit and perceived communication on the intention of young customers to buy in the electronics industry. The statistical population of the study is the customers of Digikala and young people (between 18 and 35 years old). In order to select the sample using stratified and random sampling method, the index-to-latitude ratio formula proposed by Bumsma (Westland, 2010) has been used. According to this formula, for 31 questions and 7 variables, at least 100 samples need to be collected. Finally, 143 questionnaires were collected online. This research is applied in terms of purpose type and descriptive-survey in terms of nature. PLS software was used to analyze the data and test the hypotheses. The results confirm the hypotheses of the effect of expected performance on purchase intention, the effect of habit on purchase intention, the effect of interaction on purchase intention, the effect of interaction on enjoyable motivation, the effect of awareness on purchasing intention, the effect of perceived relationship on expected performance On the intention to buy, the effect of interaction on the expected performance, the effect of awareness on the expected performance and the effect of perceived communication on the intention to buy. Finally, according to the obtained results, it is suggested to the mentioned company to pay attention to the quality of the relationship, interaction with the customer, use of business intelligence tools, awareness and building trust in order to influence the purchase intention of young customers.

    Keywords: shopping intention, E-Marketing, Social media, expected performance, enjoyable motivation
  • سیده سروناز سلیلی*، محمدرضا حمیدی زاده، منیژه قره چه، عباس علی حاجی کریمی

    سرمایه های سازمان تنها، سرمایه مالی و فیزیکی نیست بلکه سرمایه دانشی افراد مهمتر از آن است. در این عصر، دانش به عنوان یک مزیت رقابتی مهم می تواند در موفقیت و افول کسب و کارها نقش اساسی داشته باشد. در بازارهای رقابتی، بسیاری از سازمان ها با این موضوع سروکار دارند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مدیریت دانش بازاریابی بر مزیت رقابتی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای متغیرهای قابلیت نوآوری و عملکرد سازمانی می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پخش فعال در صنعت FMCG در ایران است که تعداد 96 شرکت به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند، داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد با 34 سوال جمع آوری شدند. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد و روایی آن از طریق روایی واگرا و روایی همگرا مورد سنجش قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) از طریق نرم افزار PLS3 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت دانش بازاریابی بر قابلیت نوآوری، عملکرد سازمان و مزیت رقابتی تاثیر مثبت و معنادای دارد. قابلیت نوآوری نیز بر مزیت رقابتی و عملمرد سازمانی تاثیر مثبت و معنادرای دارد. در نهایت عملکرد سازمانی بر مزیت رقابتی تاثیر مثبت و معناداری دارد. در انتها نیز پیشنهادهایی کاربردی ارائه شد.

    کلید واژگان: مدیریت دانش بازاریابی, قابلیت نوآوری, عملکرد سازمانی, مزیت رقابتی, مدلسازی معادلات ساختاری
    Seyedeh Seronaz Salehi *, Mohammad Reza Hamidizadeh, Manizeh Gharecheh, Abbas Ali Haji Karimi

    The capital of an organization is not just financial and physical capitals, rather personnel's knowledge capital is more important than that. In present time, knowledge as an important competitive advantage can play a key role in the success and decline of businesses. In competitive markets, many organizations deal with this issue. Therefore, the present study investigates the impact of marketing knowledge management on competitive advantage by considering the mediating role of variables of innovation capability and organizational performance. The statistical population of this research is the FMCG industry broadcasting companies in Iran. The 96 companies were selected by simple random sampling. Data were collected through standard questionnaire with 34 questions. The reliability of the questionnaire was calculated by Cronbach's alpha coefficient and its validity was measured by divergent and convergent method. Structural equation modeling (SEM) was performed using PLS3 software to test the research hypotheses. The results showed that marketing knowledge management had a positive and significant effect on innovation capability, organizational performance and competitive advantage. Innovation capability also has a significant and positive impact on competitive advantage and organizational performance. Finally, organizational performance has a positive and significant effect on competitive advantage. Finally, practical suggestions were provided.

    Keywords: Marketing Knowledge Management, Innovation Capability, Organizational Performance, Competitive Advantage, Structural Equation Modeling
  • علی دیواندری، محسن نظری، سید رضا سید جوادین، عباسعلی حاجی کریمی، حمزه رایج *
    هدف
    جبران خدمات مهم ترین جزء روابط استخدامی و یکی از سنگین ترین هزینه های هر سازمانی است. مدیران منابع انسانی سازمان ها و همچنین نظریه پردازان مدیریت در حوزه جبران خدمات، همواره به دنبال پاسخ این سوال بودند که جبران خدمات چگونه بر عملکرد افراد تاثیر می گذارد؟ این تحقیق با هدف تبیین روابط بین جبران خدمات و عملکرد فردی و برای پاسخ به این سوال اساسی اجرا شده است.
    روش
    این تحقیق با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی و بر مبنای اطلاعات واقعی حقوق و دستمزد و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه توزیع شده میان 1950 نفر از کارکنان بانک ملت سراسر کشور، اجرا شده است.
    یافته ها
    نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تاثیرات پرداخت عملکردی بر عملکرد کارکنان در مقایسه با پرداخت های ثابت بیشتر است. همچنین خودکامیابی و انتظار دریافت پاداش در روابط بین پرداخت مبتنی بر عملکرد و عملکرد فردی، نقش تعدیل کننده دارند. بر مبنای بخش دیگری از یافته ها و بر اساس نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، در این تحقیق نقش میانجی انگیزش درونی در روابط بین پرداخت و عملکرد فردی تایید نشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش، ارتباط بین پرداخت و عملکرد مثبت و معنادار بوده و از طرفی قدرت اثر پرداخت عملکردی بر عملکرد فردی نسبت به پرداخت ثابت بیشتر است. همچنین خودکامیابی در رابطه بین پرداخت عملکردی و عملکرد فردی نقش تعدیل کننده دارد. این نتیجه مهم، از ساختار پرداخت صنعت بانکداری در ایران (و البته بیشتر سازمان های ایرانی) ریشه می گیرد.
    کلید واژگان: انتظار دریافت پاداش, انگیزش, پرداخت مبتنی بر عملکرد, جبران خدمات, خودکامیابی
    Ali Divandari, Mohsen Nazari, Seyed Reza Seyed Javadin, Abbasali Haji Karimi, Hamzeh Rayej *
    Objective
    Compensation is the most important part of the employment relationship and is, of course, one of the heaviest costs of any organization. Human resource managers as well as management theorists have always sought to answer the question of how compensation for services affects people's performance. This research has been conducted to explain the relationship between service compensation and individual performance in response to this fundamental question.
    Methods
    This research was carried out using hierarchical regression method - based on real salary information. A questionnaire was used to collect data from 1950 employees of Mellat Bank throughout the country.
    Results
    The results of this study indicate that the effects of pay for performance on employee performance are higher than fixed payments. In addition, self-success and the expectation of receiving rewards in the relationship between performance-based pay and individual performance play a moderating role. Also, based on the results of hierarchical regression, the mediating role of internal motivation in the relationship between payment and individual performance was not confirmed.
    Conclusion
    The relationship between payment and performance is positive and significant, and the effect of pay for performance on individual performance is more than base-pay. Self-efficacy also has a moderating role in the relationship between performance pay and individual performance. This is a major consequence of the pay structure of the banking industry in Iran (and of course most of the Iranian organizations).
    Keywords: Reward expectancy, Motivation, Pay for performance, Compensation, Self efficacy
  • سیدمحمدحسین حسینی *، محمدرضا حمیدی زاده، بهمن حاجی پور، عباسعلی حاجی کریمی
    مقدمه
    یکی از مهم ترین استراتژی های هر سازمان، تصمیم به «ساخت» یا «خرید» کالا یا خدمات مورد نیاز خود در سراسر زنجیره تامین است. بهره وری هزینه های سازمانی عامل مهمی در جهت تلاش سازمان ها برای رسیدن به سطح مناسبی از برون سپاری است. هدف از این پژوهش، تعیین همبستگی برون سپاری استراتژیک با عملکرد زنجیره تامین بیمارستانی است.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل رئیس و معاونین بیمارستان های خصوصی فعال شهر تهران (73 بیمارستان) با ویژگی مشترک مدیران عالی بیمارستانی با اشراف اطلاعاتی در خصوص زنجیره تامین بیمارستان است که تعداد نمونه 129 نفر به دست آمد. برای اطمینان، تعداد 150 «پرسشنامه برون سپاری بیمارستانی» (Hospital Outsourcing Questionnaire) برای مدیران ارشد 50 بیمارستان خصوصی شهر تهران ارسال گردید. از این مجموع تعداد 133 پرسشنامه جمع آوری شد. روایی محتوای ابزار سنجش با استفاده از گروه کانونی و مشارکت 17 نفر از مدرسین حوزه بهداشت و درمان کشور تایید گردید. برای بررسی پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (Composite Reliability) استفاده شد. داده ها به روش الگو سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار SmartPLS 3 تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه معناداری بین برون سپاری استراتژیک در بیمارستان ها و عملکرد زنجیره تامین وجود دارد. از میان متغیرهای عملکرد زنجیره تامین بیمارستانی، مدیریت عملکرد خدمات بیشترین رابطه را با کیفیت عملکرد زنجیره تامین بیمارستانی دارا است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش، توسعه برون سپاری استراتژیک با شناخت مزیت های رقابتی بیمارستان ها، ایجاد روابط استراتژیک با تامین کنندگان و کنترل و نظارت آن ها، به منظور بهبود عملکرد زنجیره تامین بیمارستانی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: برون سپاری, زنجیره تامین, عملکرد زنجیره تامین, عملکرد بیمارستانی
    Seyed Mohammad Hossein Hosseini *, Mohammad Reza Hamidizadeh, Bahman Hajipoor, Abbasali Hajikarimi
    Introduction
    One of the most important strategies of every organization is the decision to "build" or "buy" goods or services they need throughout the supply chain. The productivity of organizational costs is an important factor in attempts of organizations to achieve an appropriate level of outsourcing. The purpose of this research was to determine the correlation between strategic outsourcing and hospital supply chain performance.
    Methods
    This was a descriptive-correlation research. The statistical population included the head and the deputies of private hospitals of Tehran (73 hospitals) with information about the supply chain of hospitals, with a sample of 129 individuals. For sure, 150 hospital outsourcing questionnaires were sent to top managers of 50 private hospitals in Tehran. From this total, 133 questionnaires were collected. The content validity of the instrument was confirmed by the focal group and the participation of 17 health education educators. To verify its reliability, Cronbach's alpha coefficient and composite reliability were used. The data were analyzed structural equation modeling with partial least squares approach with the SmartPLS3 software.
    Results
    The results of this research indicate that there is a significant relationship between strategic outsourcing in hospitals and supply chain performance. Among the variables in the supply chain performance of the hospital, service performance management had the most significant relationship with the quality of the supply chain performance of the hospital.
    Conclusions
    Based on the results of this study, strategic development of outsourcing is suggested by recognizing the competitive advantages of hospitals, establishing strategic relationships with suppliers, and controlling and monitoring them, in order to improve the performance of the hospital supply chain.
    Keywords: Outsourcing, Supply Chain, Supply Chain Performance, Hospital Performance
  • سید رضاسیدجوادین*، طهمورث حسنقلی پور، آرین قلی پور، عباسعلی حاجی کریمی، فاطمه کریمی جعفری
    انطباق پذیری مسیر شغلی ریشه در تغییرات دنیای کاری دارد. دنیای جدید کار در حال حاضر شرایط متغیری را پیش روی کارکنان قرار داده است، به گونه ای که افراد ناگزیر از ایجاد تغییر در خویش یا محیط هستند تا بتوانند به نتایج مطلوب دست پیدا کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان شرکت پتروشیمی شازند و شناسایی عوامل فردی موثر بر آن انجام پذیرفته است. پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران صفی شرکت پتروشیمی شازند در سال 95 می باشد که تعداد آن ها 2320 نفر است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم استفاده شد. تعداد نمونه های پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 329 نفر انتخاب گردید. به منظور پاسخ به فرضیات پژوهش از تکنیک های تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان می دهد تمامی عوامل فردی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تاثیر مثبت و معنادار داشته اند. مقدار ضریب تعیین (R2) نشان می دهد هر پنج متغیر شخصیت، خودکارآمدی شغلی، هوش هیجانی، معنویت، سرسختی شغلی روی هم رفته 9/69% از تغییرات متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی را توضیح داده اند. با توجه به مقدار بتا بیشترین سهم را شخصیت و کمترین تاثیر را سرسختی شغلی داشته است.
    کلید واژگان: انطباق پذیری مسیر شغلی, شخصیت, خودکارآمدی شغلی, هوش هیجانی, معنویت, سرسختی شغلی
    Seyed Reza Seyed Javadin *, Tahmours Hasan Gholipour, Aryan Gholipour, Abbas Ali Haji Karimi, Fateme Karimi Jafari
    In the era of global economy and technology enabled disruptions, career adaptability to the new demands of work i.e. cultural diversity of work groups, rapid changes in the work environments, and the nature of work, is significantly important. Career adaptability has significant and positive impacts on job satisfaction, career success, organizational commitment, and ultimately decreasing employee turnover. The present study intends to identify individual factors affecting the career adaptability of the employees of Shazand Petrochemical Company and in conclusion design a career adaptability model.
    Case Study The statistical population consists of all employees and line managers of Shazand petrochemical companies in 1395 contains 2320 member. For sampling, stratified random sampling method was used. The number of sample is determined by 329 member using Cochran formula.
    Materials and Methods This research is a developmental applied study. Research method is descriptive. To assess validity and reliability of the questionnaire, expert opinion and Cronbach's Alpha have been respectively used. Alpha coefficient of questionnaire was 0.921. To respond to hypotheses, Confirmatory factor analysis and structural equation modeling techniques using partial least square method was used with the SMARTPLS VERSION 2 software.
    Discussion and Results The results of structural equation shows that all individual factors have a significant positive impact on employee's career adaptability. Also, the results show the sum of the four factors of Personality, Career self-Efficacy, Emotional Intelligence, Spirituality and Occupational Hardiness explain 69.9% of changes in the career adaptability. emong these factors the personality with the 41% and Occupational Hardiness with 22% had the highest and lowest effect.
    Conclusion Using the proposed model by this research, Shazand Petrochemical Company could improve their selection model for recruiting people who are most adaptable. This model could help maintaining and retaining key and strategic company employees.
    Keywords: Career Adaptability, Personality, Career Self-Efficacy, Emotional Intelligence, Spirituality, Occupational Hardiness
  • عباسعلی حاجی کریمی، بهزاد محمدیان
    هدف اصلی این پژوهش بررسی الزامات و پیامدهای کوچک سازی سازمانی است. پژوهش از نوع آمیخته بوده و داده های آن با ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه پژوهش همه کارکنان سازمان های ادغام شده بود که در مرحله کیفی 54 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند و در مرحله کمی 161 نفر در این پژوهش مشارکت کردند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و در دسترس انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل تم و در بخش کمی، آزمون مقایسه میانگین (تی استیودنت) به کار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد نگرش کارکنان نسبت به این اقدام در سازمان منفی بوده و رضایت آن ها را کاهش داده است. از نظر کارکنان مهم ترین عاملی که قبل از پیاده سازی این راهبرد باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد زیرساخت ها و آموزش است و از جمله پیامدهای آن نا امیدی و بدبینی در سازمان و کاهش ارتباطات موثر و تضعیف اعتماد سازمانی است. در همین زمینه پیشنهاد می شود سازمان ها نخست منافع همه ذی نفعان را قبل از دست به چنین اقداماتی در نظر بگیرند و دوم مطالعات امکان سنجی پیاده سازی طرح را نیز در دستور کار داشته باشند.
    کلید واژگان: ادغام, بازماندگان, پیشایندها, کوچک سازی
    Abbas Ali Hajikarimi, Behzad Mohammadian
    The main purpose of this study is to exploring the antecedents and consequences of downsizing. The type of research is mixed method and was done with questionnaire and interview. Population of study was all employees of merged organizations that in the qualitative part 54 people selected and in the quantitative part 161 people was selected. Sampling done by available method. To analyzing in qualitative part them analyzing has used and in the quantitative part paired sample t-test has used. The result showed that employee is unsatisfied to this action and have negative attitude about it. From human capital perspective the most important factor in successful implementation of this strategy is the infrastructures and education and the important consequences are disappointment and pessimism in organization that damage the effective relationships and trust in organization.
    Keywords: Downsizing, merge, Antecedents, survivors
  • عباسعلی حاجی کریمی*، مریم حسان، سید رضا سید جوادین، حسین صفری
    توسعه منابع انسانی در هر سازمان عامل ماندگاری و مزیت رقابتی است؛ بنابراین مدیریت عالی سازمان ها با دو راه مواجه هستند، اول آن که منابع انسانی خود را به یک منبع با قابلیت ایجاد ارزش افزوده تبدیل کنند و یا آن که راهبرد برون سپاری را در پیش گیرند. سازمان آموزش و تجهیز نیروی انسانی شرکت ملی نفت از طریق برنامه ریزی امور کارکنان، تنظیم کارراهه شغلی، آموزش و ارزیابی عملکرد، مسئول توسعه نیروی انسانی بوده و در این راستا وجود فرآیندی جامع و مستمر به منظور ارزیابی وضعیت کلی موجود چه از نظر سطح کیفی عملکرد و چه از لحاظ اجرای قوانین و دستورالعمل های ابلاغی مورد نیاز می باشد. نظر به شرایط خاص و منحصربه فرد این صنعت حیاتی، بر لزوم طراحی و اجرایی کردن سیستمی جامع از ابعاد کنترل جهت مقایسه وضعیت موجود با شرایط مطلوب (ممیزی) در حوزه توسعه منابع انسانی با عنوان ممیزی توسعه منابع انسانی تاکید می شود؛ لذا با کمک پژوهش های قبلی و مصاحبه های صورت گرفته با مدیران عالی مقام توسعه منابع انسانی صنعت نفت، مدلی با ابعاد و مقوله های مقتضی جهت ممیزی سه زیرمجموعه آموزش، ارزیابی عملکرد و برنامه ریزی امور کارکنان طراحی شد. در این پژوهش که به کمک روش آمیخته انجام شده است، ابتدا با فن تحلیل محتوای تجمعی ابعاد و مقوله های مناسب مدل ممیزی مستخرج و تبیین شد. سپس، به منظور تایید مدل طراحی شده با توزیع پرسشنامه میان کارکنان حوزه توسعه منابع انسانی شرکت ملی نفت به تایید مدل و بررسی وضعیت فعلی آن واحدها اقدام شد. در نهایت، خروجی های ممیزی به مدیریت عالی گزارش شده و برخی پیشنهادات برای حل مشکلات و نقاط ضعف به مدیران مربوطه پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: مدیریت توسعه منابع انسانی, ممیزی, ممیزی توسعه منابع انسانی
    Abbas Ali Hajikarimi*, Maryam Hesan, Seyyed Reza Seyyed Javadein, Hossein Safari
    Human resource Development (HRD) in each organization is the cause of durability and competitive advantages, so the top management of organizations faces two options: changing its own human resource as a resource with value-added capability, or to benefit from outsourcing strategy. Training and development department in National Iranian Oil Company (NIOC) is accountable for the development of human capital throughout planning of the staff affairs, job career planning, training & development, and also performance evaluating. Following this issue, the essence of comprehensive and permanent process is needed for evaluating current situation whether from the qualitative level of performance or practice of laws and advised Instructions. Regarding the special and unique conditions of this very important industry, it is emphasized on designing and applying comprehensive system full of control dimensions for comparing present condition with desired one for the human resource development Depts.; which is named auditing human resource development. Therefore, with the use of previous researches and interviews done with the NIOC HRD managers, a model with the contingent dimensions and categories for auditing three subsidiaries (training, evaluating and staff affairs planning) has been designed. The research is based on Mixed Research and at first; with the cumulative content analysis relevant dimensions and categories fitted for Auditing model are explanted. After that, for the purpose of verification of designed model and reviewing general situation, questionnaires among the HRD staff of NIOC were distributed and LISREL software was used for investigation. In conclusion, auditing outcomes were reported to the top managers and some suggestions for resolving problems and weakness points were offered to the related management.
    Keywords: Human Resource Development, Auditing, Auditing Human Resource Development
  • مرتضی سلطانی*، عباسعلی حاجی کریمی
    از دهه 1960 تاکنون تاثیر متغیرهای متعددی بر تعهد سازمانی با نگاه تک سطحی بررسی شده است اما تحقیق در این زمینه با رویکرد چندسطحی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق، یک مدل مفهومی میان سطحی تعدیل کننده از پیشایندهای تعهد سازمانی پیشنهاد و آزمون شده است. نمونه تحقیق شامل 461 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های مهم دولتی تهران بوده است. برای آزمون فرضیات از نرم افزار HLM6.08 و روش های مدلسازی خطی سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد ملاحظه رهبر رابطه بین تعهد سازمانی با ادراک از احترام و عدالت توزیعی و رابطه بین اعتماد با ادراک از حمایت، احترام، عدالت رویه ای، عدالت توزیعی و تعهد سازمانی را تعدیل می کند، مشارکت در تصمیم گیری رابطه بین تعهد سازمانی با ادراک از حمایت، احترام و عدالت توزیعی و رابطه بین اعتماد با ادراک از حمایت، عدالت رویه ای و عدالت توزیعی را تعدیل می کند، بازخور رابطه بین تعهد سازمانی با ادراک از حمایت و عدالت رویه ای و رابطه بین اعتماد با ادراک از احترام و عدالت توزیعی را تعدیل می کند و بالاخره انضباط مثبت رابطه بین تعهد سازمانی با ادراک از احترام و اعتماد را تعدیل می کند.
    کلید واژگان: مدل میان سطحی, رویکرد چندسطحی, تعهد سازمانی
    Morteza Soltani *, Abbas Ali Haji Karimi
    Since 1960s, organizational commitment and its antecedents studied from a single– level view; but the study by taking multilevel approach received less attention. In this research, a conceptual cross– level model of organizational commitment antecedents proposed and tested. Data obtained from 461 faculty members of Tehran major universities. Hierarchical linear models examined using HLM6.08. Results showed that consideration has the most moderating effect and moderates seven relationships (e.g., relationship between organizational commitment and perceived management esteem). Participation in decision-making moderates six relationships (e.g., relationship between trust in management and perceived management support). Feedback moderates four relationships (e.g., relationship between organizational commitment and perceived procedural justice). Positive discipline moderates two relationships (relationship between organizational commitment and perceived management esteem and relationship between organizational commitment and trust in management).
    Keywords: Cross–level model, Multi, level approach, Organizational commitment
  • عباسعلی حاجی کریمی، ایمان صناعی*
    تحلیل رقابتی یکی از مهم ترین عناصر برنامه راهبردی بازاریابی در شرکت ها است. رقابت پذیری در صنعت کاشی و سرامیک طی سال های اخیر فزونی یافته است. یک تحلیل رقابتی دارای ساختار و محتوای مناسب می تواند باعث برنامه ریزی صحیح مدیران شرکت ها در راستای سودآوری برای ذی نفعان آن ها شود. در این پژوهش به دنبال شناسایی مولفه های تحلیل رقابتی در بخش لوکس بازار صنعت کاشی و سرامیک از منظر خبرگان این صنعت هستیم. این پژوهش از طریق تحلیل محتوای نتایج مصاحبه عمیق با 20 نفر از خبرگان صنعت کاشی و سرامیک (مدیران شرکت های تولیدکننده) در شهر تهران، اقدام به شناسایی این مولفه ها نموده است. نتایج نشان داد که پنج بعد اصلی محصول، ترفیع، توزیع، قیمت و توان رقابتی به همراه نه بعد فرعی کیفیت محصول، تنوع محصول، شناسه محصول، دانش محصول، خدمات حین و پس از فروش، تبلیغات، پیشبرد فروش، مهارت توزیع نمایندگان و مهارت توزیع شرکت از منظر خبرگان صنعت در تحلیل رقابتی دارای اهمیت است.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, محصول, ترفیع, توزیع, قیمت, توان رقابتی
    Abbasali Haji Karimi, Iman Sanaei*
    Competitive analysis is an important element of corporate strategic marketing plan. Competitiveness in the tile and ceramic industry has been in tensing in recent years. A competitive analysis which has the structure and content for corporate executives can make proper planning in order to be profitable for its stakeholders. This research seeks to identify the components of the competitive analysis tile and ceramic in luxury market in terms of, industry experts. The research results of content analysis of twenty in-depth interviews with industry experts of tile and ceramic to identify these components in Tehran, Results indicated that the five major dimensions of product, promotion, place, price and competitive along with nine sub dimension: product quality, product variety, product brand, product knowledge, service during and after the sale, advertising, sales promotion, representatives distribution skills and distribution company skills,from the perspective of industry experts in Competitive analysis are important.
    Keywords: Content Analysis, Product, Promotion, Place, Price, Competitive Power
  • عباسعلی حاجی کریمی، مریم رحیمی
    امروزه با پیشرفت علم، فناوری و صنعت، شیوه زندگی تغییر کرده و استفاده از غذاهای فوری (فست فود)، به دلایل مختلف رواج پیدا کرده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف درک الگوی مصرفی نوجوانان و بزرگسالان و بررسی تفاوت های نگرشی بین این دو گروه مصرف کننده در شهر تهران انجام شد. نوع مطالعه توصیفی است که به روش خوشه ایبر روی 384 نفر در سطح شهر تهران صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های «آزمون لون»، «آزمون تی» و «ضریب همبستگی پیرسون»، تجزیه وتحلیل شدند. در این پژوهش 5/49 درصد نوجوان و 5/50 درصد بزرگسال بودند. یافته ها نشان داد که بین نوجوانان و بزرگسالان از لحاظ ارزیابی ویژگی های درونی و بیرونی فست فود به جزء تصویر عمومی برند، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی از لحاظ نگرش کلی تفاوت معناداری بین این دو گروه سنی وجود دارد؛ همچنین وجود رابطه مثبت بین رضایت مندی مشتری و ویژگی های درونی و بیرونی فست فود و تبلیغات توصیه ای اثبات شد.
    کلید واژگان: فست فود, رضایتمندی مشتری, تبلیغات توصیه ای (شفاهی), نگرش, شناخت اجتماعی, مزیت رقابتی
    Maryam Rahimi, Abbas Ali Haji Karimi
    Nowadays, with the progress in science, technology, and industry, changes have taken place in people's lifestyles and the consumption of fast food has become common for different reasons. Owing to this, the present research was carried out in Tehran with the aim of understanding the consumption pattern of adolescents and adults and studying the differences in attitude between these two consumer groups.This research is a descriptive study carried out in Tehran using the clustering method with 384 participants. The data regarding the attitude of adolescents and adults were collected by a questionnaire, the validity and reliability of which were determined. The data were then analyzed using SPSS software, with Levene's test, T-Test and Pearson correlation coefficient. 49.5% of the participants were adolescents and the rest were adults.The findings showed that there is no significant difference between the adolescent and adult groups with regard to the internal and external characteristics of fast food, except for public brand image; however, there is a significant difference between the two age groups regarding attitude toward fast food. Moreover, the positive relation between customer satisfaction and internal and external characteristics of fast food and word-of-mouth intention was proved.
    Keywords: Fast Food, Customer Satisfaction, Word-of-Mouth, Attitude, Social Recognition, Competitive Advantage
  • عباسعلی حاجی کریمی، المیرا کریم نژاد
    در محیط رقابتی امروز مدیریت دانش و یادگیری محوری از عوامل مهم در کسب مزیت رقابتی هستند؛ همچنین برای رسیدن به این مزیت رقابتی، شرکت ها باید به مشتری و حفظ آن توجه بسیاری داشته باشند. راهبرد مدیریت ارتباط با مشتری برای بقای شرکت ها در بازار امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بنابراین مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش از جمله ابزارهای راهبردی برای همه شرکت ها می باشند. مطالعات گوناگونی وجود دارد که نرخ و میزان شکست به کارگیری راهبرد های مدیریت ارتباط با مشتری را بررسی کرده اند. اما موضوعی که در این پژوهش های به آن پرداخته نشده است تاثیر این عوامل به همراه یادگیری محوری بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران، روسا و کارمندان در ارتباط با مشتری در مناطق هشت گانه شرکت مخابرات استان تهران است و از طریق نمونه گیری خوشه ای، 381 نمونه مشخص شد. پس از گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با طیف لیکرت پنج گزینه ای، داده های مورد نظر مرتب و در نرم افزار اس. پی. اس. اس. وارد شدند و به منظور رسیدن به الگوی نهایی، از روش الگوسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان داد که یادگیری محوری بیشترین تاثیر را بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری و انتشار دانش، کمترین اثر را بر متغیرهای سازمانی و در نهایت موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری دارند.
    کلید واژگان: مدیریت ارتباط با مشتری, مدیریت دانش, یادگیری محوری, متغیرهای سازمانی, الگوسازی معادلات ساختاری
    Abbasali Hajikarimi, Elmira Karimnezhad
    In today competitive environment, knowledge management and learning orientation are important agents in achieving competitive advantage. Also, for achieving these competitive advantages, companies should pay attention to customer and its retention. Customer relationship management is essential and inevitable for companie’s retention in markets. So, customer relationship management and knowledge management are one of strategic tools for all of companies. There are different studies that investigate failure rate in applying customer relationship management strategies. But there is a subject that wasn’t paid attention to it, the influence of this agents with learning orientation on customer relationship management success. Statistical population of this research is managers and employees of eight regions of Telecommunication company of Tehran. Then cluster sampling method was used and 381 sample is determined. After gathering data by questionnaire with five point likert scale, determined data are arranged and entered in spss software, and structural equation modeling method and PLS smart software are used for gaining last model. Results showed that learning orientation had the most influence on customer relationship management success and knowledge sharing and customer relationship management technology had the least influence on organizational variables and at last customer relationship management success.
    Keywords: Customer Relationship Management, Knowledge Management, Learning Orientation, Organizational Factors, Structural Equation Modeling
  • مریم نکویی زاده*، سیدمحمود حسینی، منیژه قره چه، عباسعلی حاجی کریمی
    مسئله ای که تحقیق حاضر با آن مواجه است این است که چه بافت و محیطی برای قابلیت های پویا مفید و مناسب است. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات قابلیت های پویای مشابه در پویایی های فنی و بازاری محیط است. از این رو عملکرد شرکت به عنوان پیامد قابلیت های پویا در نظرگرفته شده و نقش تعدیلگری پویایی محیطی آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شرکت های تولیدی فعال در بورس اوارق بهادار تهران می باشند. داده های عملکرد از ترازنامه مالی شرکت ها و داده بقیه متغیرها از پرسشنامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 93%) استخراج گردید. مدل در قالب دو فرضیه تاثیر قابلیت های پویا بر عملکرد همچنین نقش تعدیلگری پویایی محیطی در رابطه قابلیت های پویا و عملکرد تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که پویایی محیطی اثر تعدیلگری مثبتی در رابطه قابلیت های پویا و عملکرد شرکت دارد. همچنین رابطه قابلیت های پویا و عملکرد در محیط های ایستا معنادار نبوده اما در محیط های پویا و نسبتا پویا این رابطه معنادار است.
    کلید واژگان: قابلیت های پویا, پویایی فنی, پویایی بازار, عملکرد مالی, عملکرد بازار
    Maryam Nekooeezade*, Seyyed Mahmoud Hosseini, Manijeh Gharache, Abbasali Hajikarimi
    The problem of this study is the suitable context and environment for dynamic capabilities. The main objective of this study is to evaluate the effects of similar dynamic capabilities in technological and market environmental dynamics. The company performance viewed as a consequence of dynamic capabilities and the moderator role of environmental dynamics were studied. The population of the research is manufacturing companies quoted in Tehran Stock Exchange. Performance data were gathered from Company’s financial balance sheet and the other variables from valid and reliable questionnaire (Cronbach's alpha, 93%). Two hypothesis tested dynamic capabilities impact on performance as well as the moderator of environmental dynamics on dynamic capabilities and performance relationship. The results show that environmental dynamics has positive moderating effect in dynamic capabilities and company’s performance relationship. Also the relationship between dynamic capabilities and performance is not significant in static environments, but significant in dynamic and relatively dynamic environment.
    Keywords: Dynamic Capabilities, Technological Dynamics, Market Dynamics, Financial Performance, Market Performance
  • منیژه قره چه، عباسعلی حاجی کریمی، سید حمید خداداد حسینی، وحید مکی زاده
    تشکیل اتحادهای راهبردی یکی از مهم ترین راهبردهای بنگاه ها در صنعت نفت و صنایع وابسته آن است. از این رو ارزیابی عملکرد آن ها نیز یکی از مهم ترین عرصه های مطالعاتی به شمار می رود. به همین منظور در این پژوهش الگوی عملکرد اتحادهای راهبردی ارائه شده است. 113 پرسشنامه در میان بنگاه های مشارکت کننده در اتحادهای راهبردی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی توزیع شد که 73 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. پایایی متغیرهای مکنون همگی در بازه قابل قبول قرار دارد. برای آزمون الگو نیز از روش کمترین مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS-Graph نسخه 0/2 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه اتحاد بر دو بعد قابلیت اتحاد یعنی قابلیت مدیریت اتحاد و سازوکارهای اتحاد و عملکرد اثر مثبتی دارد. همچنین تاثیر قابلیت مدیریت اتحاد بر قابلیت های عملیاتی و اثر مزیت رقابتی بر عملکرد نیز تایید شد. تفکیک آثار نشان داد که تجربه اتحاد تاثیر بسزایی در عملکرد اتحادها دارد.
    کلید واژگان: اتحادهای راهبردی, تجربه اتحاد, قابلیت اتحاد, قابلیت عملیاتی, عملکرد اتحاد, مزیت رقابتی
    Manizheh Ghareche, Abbasali Hajikarimi, Seyyed Hamid Khodadadhoseini, Vahid Makkizade
    Forming of strategic alliances is one of the most important strategies of firms in the oil industry and its related industries. The performance evaluation is also an important field of study is considered. Hence the purpose of this study is to present a model of strategic alliances performance. 113 questionnaires distributed among firms participating in strategic alliances in the oil, gas and petrochemical industry and 73 usable questionnaires were distributed, returned. Latent variables are all in the range of acceptable reliability. To test the model, partial least squares method and Smart PLS-Graph software version 2.0 was used. The results showed that alliance experience has a positive effect on two dimensions of the alliance capability include of alliance mechanisms and alliance management capability. positive impact of Alliance management capability on operational capabilities and competitive advantage impact on performance was also confirmed. Separation of impacts showed that experience a significant impact on the performance of alliances.
    Keywords: Strategic Alliance, Alliance Experience, Alliance Capability, Operational Capability, Alliance Performance, Competitive Advantage
  • مریم نکویی زاده، سیدمحمود حسینی، منیژه قره چه، عباسعلی حاجی کریمی
    طی سال های اخیر یافتن راهی برای مواجه با محیط های پر تغییر و حفظ بقای سازمان به چالش مهمی در میان محققان حوزه مدیریت بدل شده است. در این میان رویکرد قابلیت های پویا از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. بررسی متون موجود در این حوزه نشان می دهد یکی از الزامات پژوهشی، بررسی اثرات پویایی محیطی بر قابلیت های پویا است. لذا در این مقاله رابطه قابلیت های پویا و پویایی محیطی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بدین منظور الگویی متشکل از سازه قابلیت های پویا (شامل قابلیت درک، قابلیت استفاده از فرصت ها و قابلیت شکل دهی مجدد منابع) و پویایی محیطی (شامل پویایی فنی و پویایی بازار) طراحی شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و بر مبنای پاسخ های مدیران عالی شرکت های تولیدی فعال در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد. نتیجه بررسی های انجام شده با استفاده از روش کمترین مربعات جزیی و نرم افزار SmartPLS نشان داد رابطه بین پویایی محیطی و قابلیت های پویا به عنوان سازه های سطح بالاتر معنادار است. همچنین پویایی فنی بر قابلیت درک، قابلیت استفاده از فرصت ها و قابلیت شکل دهی مجدد منابع، همچنین پویایی بازار بر قابلیت درک و قابلیت استفاده از فرصت ها تاثیر مثبت دارد.
    کلید واژگان: قابلیت های پویا, پویایی محیطی, قابلیت درک, قابلیت استفاده از فرصت ها, قابلیت شکل دهی مجدد
    Maryam Nekooeezade, Seyed Mahmoud Hosseini, Manijeh Gharache, Abbasali Hajikarimi
    Find a way to cope with the changing environments and organizational survival has become a major challenge among management researchers in recent years. The dynamic capabilities view has gained particular importance. Reviews of the dynamic capabilities literatures reveal that survey effects of environmental dynamism on dynamic capabilities, is one of the research requirements. This paper examines the relationship between dynamic capabilities and environmental dynamics. So, a model of dynamic capabilities (including sensing capability, seizing capability and reconfiguration capability) and environmental dynamics (including technological and market dynamics) constructs was designed. The data were collected from the questionnaire. Questionnaires were completed by senior managers of production company in Tehran stock exchange. We used SmartPLS. Results showed the relationship between environmental dynamics and dynamic capabilities as higher-level construct in the model is significant. Also, technological dynamics have positive impact on sensing capability, seizing capability and reconfiguration capability. Market dynamics have positive impact on sensing capability and seizing capability too.
    Keywords: Dynamic Capabilities, Environmental Dynamics, Sensing Capability, Seizing Capability, Reconfiguration Capability
  • عباسعلی حاجی کریمی، حسین رضایی دولت آبادی، مهسا یوسفیان
    صنعت گردشگری در طی دهه اخیر با نرخ رشدی شتابان گسترش یافته و منبع درآمد قابل ملاحظه ای برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده است. اما کشور ایران با وجود قابلیت های بالا، سهم ناچیزی از این کسب وکار جهانی را به خود اختصاص داده است. یکی از راهکارهایی که کشورها برای جذب گردشگر به کار می گیرند، ایجاد شناسه برای مقاصد گردشگری است. در این مقاله شهر اصفهان به عنوان مقصد گردشگری انتخاب شده و گردشگرانی که در سه ماهه اول سال 1391 به این شهر سفر کرده بودند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که از این میان با توجه به فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهل و آسان 384 پرسشنامه میان آن ها توزیع شد. اطلاعات مورد نیاز توسط نرم افزار آماری AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین لازم به ذکر است که برای آزمون فرضیه ها نیز از الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد مدیران صنعت گردشگری باید بر سه متغیر آگاهی از شناسه، تصویر شناسه و کیفیت شناسه مقصد تاکید بیشتری داشته باشند، همچنین نتایج حاکی از آن است که آگاهی از شناسه مقصد بیشترین تاثیر را بر ارزش شناسه مقصد داشته است.
    کلید واژگان: صنعت گردشگری, گردشگر, مقصد گردشگری, ارزش ویژه شناسه مقصد, قصد بازدید مجدد
    Abbas Ali Haji-Karimi, Hossein Rezaei Dolatabadi, Mahsa Yousefian
    Tourism industry has had an increasing growth rate in the past decade and has been a significant income source for many developing countries. But Iran, in spite of its rich and extensive tourism related assets, has had a small share of this global market. One of the strategies in attracting visitors for countries is Destination Branding. In this article, Isfahan city was selected as tourism destination and the tourists who have traveled to Isfahan in the first quarter of the year 1391 were chosen as the research community and then by the use of Cochran formula and convenience sampling, 384 questionnaires was distributed among them. At this article, the Amos software has been used. For testing research hypotheses, the structural equation modeling was applied. The results of data analysis represents that In order to creating a better brand in Isfahan city, managers of tourism industry should emphasize more on 3 independent variables i.e. destination brand awareness, destination brand image and destination brand quality. Among all the variables, destination brand awareness has had the most effect on destination brand value.
    Keywords: Tourism Industry, Tourist, Tourism Destination, Destination Brand Equity, Revisit Intention
  • مریم نکویی زاده، سیدمحمود حسینی، منیژه قره چه، عباسعلی حاجی کریمی
    تحقیق در حوزه قابلیت های پویا به عنوان یک حوزه تحقیقی در مرحله اولیه قرار دارد و سوالات تحقیقی زیادی در این حوزه مطرح است. یک گام ضروری برای تبدیل چارچوب قابلیت های پویا به یک نظریه، مشخص کردن مجموعه ای از قوانین حاکم بر روابط بین متغیرهای سازنده است. یکی از مهم ترین ارتباطات در این حوزه، ارتباط بین قابلیت های پویا و عملکرد است. از طرفی سازوکارهایی که توسط آن قابلیت های پویا بر عملکرد شرکت اثر می گذارد به خوبی درک نشده است. در این مقاله با استفاده از داده های حاصل از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران قابلیت های پویا را به صورت یک سازه سلسله مراتبی با سه قابلیت درک، استفاده از فرصت ها و شکل دهی مجدد منابع طراحی کردیم. آنگاه مدل سازی مسیری ساختاری برای بررسی روابط بین قابلیت های پویا و عملکرد شرکت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که قابلیت های پویا به طور غیرمستقیم و از طریق قابلیت های عملیاتی بر عملکرد شرکت اثرگذار است. به علاوه رابطه مستقیم قابلیت های پویا و عملکرد معنادار نمی باشد.
    کلید واژگان: قابلیت های پویا, قابلیت درک, قابلیت استفاده از فرصت ها, قابلیت شکل دهی مجدد, قابلیت های عملیاتی, عملکرد
    Maryam Nekooeezade, Seyed Mahmoud Hosseini, Manijeh Gharache, Abbasali Hajikarimi
    Research in dynamic capabilities as a field of research is at an early stage and many research questions are posed in this area. A necessary step to convert the dynamic capabilities to a theory is specifying a set of rules governing the relationships between constitutive variables. One of the most important relationships in this field is the relationship between dynamic capabilities and performance. Meanwhile، the mechanisms of dynamic capabilities'' effect on the firm''s performance are not well understood. Using data from the companies in Tehran Stock Exchange، this paper measures dynamic capabilities as a hierarchical construct with three underlying factors: Sensing Capability، Seizing the Opportunities Capability، and Resources'' Reconfiguration Capability. Then، path-structural modeling is employed to explore the relationships among dynamic capabilities and performance. The results showed that dynamic capabilities indirectly impact the firm''s performance through operational capabilities. Furthermore، the direct relationship between dynamic capabilities and performance is not significant.
    Keywords: Dynamic Capabilities, Sensing Capability, Seizing the Opportunities Capability, Reconfiguration Capability, Operational Capability, Performance
  • Ali Rezaeian, Adel Azar, Abbas Ali Haji Karimi, Fariborz Amiri
    Successful enterprises need knowledge and cognition of the effective sub-criteria of creativity and analysis of the relations between individual, organizational and individual creativity factors. The aim of this research is to investigate interactions among individual and organizational factors which affect individual creativity, and their influences on individual creativity within a knowledge-based research firm. For this purpose, data were collected from answers to a questionnaire by some 324 people of the enterprise’s employees. Research method of this article was descriptive-correlative. Focus correlation analysis was applied for evaluating interactions between the criteria. The results indicate that the “individual factors” are strongly correlated with “organizational factors”, while the organic structure has the most influences on individual creativity.
    Keywords: Creativity, Capability, Personality Characteristics, Motivation, Organic Structure, Financial Control, Supportive Leadership Style, Reward System
  • عباسعلی حاجی کریمی، ثنا حاجی صفار کرمانی
    به علت تقلب هایی که در حوزه ایمنی مواد غذایی در سال های اخیر روی داد نگرانی مصرف کنندگان در مورد سلامت مواد غذایی که خریداری می کنند افزایش یافت .که این عامل می تواند رفتار مصرف کنندگان در انتخاب فروشگاه زنجیره ای مواد غذایی را تحت تاثیر قرار دهد . لذا هدف این پژوهش شناسایی متغیرهای مربوط به اعتماد مصرف کننده به فروشگاه های زنجیره ای مواد غذایی می باشد که در سایه شناسایی این متغیرها می توان راهبردها را در جهت موفقیت بلند مدت سازمان تدوین کرد. پرسشنامه این پژوهش براساس الگو اعتماد طراحی شده است که براساس آن محرک های اعتماد ( توانایی ، حسن نیت ، صداقت ، تمایل به اعتماد کردن ) و برونداده های اعتماد (ریسک پذیری ، وفاداری ) و متغیر میانجی (ریسک درک شده) براساس الگو معادلات ساختاری (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . داده های این پرسشنامه از 385 نفر از خریداران فروشگاه زنجیره ای شهروند واقع در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توانایی و صداقت فروشگاه زنجیره ای بطور مثبت بر روی اعتماد خاص مصرف کننده اثر گذار است و همین طور اعتماد خاص مصرف کننده متغیر پیش بین خوبی برای ریسک پذیری و به دنبال آن وفاداری مصرف کننده می باشد.
    کلید واژگان: فروشگاه زنجیره ای مواد غذایی, اعتماد, نگرانی, ریسک, وفاداری
    Abbasali Hajikarimi, Sana Hajisaffar Kermni
    The rising number of food safety scandals during recent years has led to increased uncertainty about food consumption choices. Consequently, trust is an ever more decisive factor for success in food industry buyer-seller relationships and, hence, in the retail food market. The aim of this study is to identify variables related to consumer trust in food retailers. Only when consumer trust in food retailers is understood can retailers effectively apply corresponding strategies to secure long-term success. This study present the result developed and discusses some empirical finding from a survey of 385 customers in Shahrvand Chain Store in Tehran. Based on an established model of trust in organizations, questionnaire developed to test drivers (ability, benevolence, integrity, propensity to trust), outcomes (risk taking, loyalty) of specific trust in food retailers, as well as mediator (perceived risk). The empirical tests, using a structural equation model (SEM), support the research hypotheses. The questionnaire contains 24 items and the Cronbach's alpha of the questionnaire was 0/90. The results indicate the positive effects of ability, integrity of a food retailer on consumers’ specific trust.
    Keywords: Retailing, Food, Trust, Uncertainty, Risk, Loyalty
  • دکترعباسعلی حاجی کریمی، دکترمحمدرضا حمیدیزاده، طیبه منصوری*
    تحقیق حاضر به بررسی تاثیر عدالت ادراک شده (شامل عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی) بر کیفیت خدمات ادراک شده و تمایلات رفتاری مشتری (اعتماد، تبلیغات شفاهی و تمایل به بازگشت به شرکت) می پردازد. نمونه آماری تحقیق را 120 نفر از مشتریان شرکت بیمه ایران در شهر شیراز، که دارای بیمه اتومبیل بوده و برای دریافت خسارت به شرکت مراجعه کرده اند تشکیل می دهد. به منظور آزمون مدل مفهومی تحقیق از رویکرد همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی(به وسیله نرم افزار SPSS) استفاده کرده ایم. نتایج نشان می دهند که عدالت رویه ای و عدالت توزیعی بر کیفیت خدمات ادراک شده تاثیرگذارند. از آنجا که عدالت توزیعی و عدالت رویه ای بر اعتماد، تبلیغات شفاهی و تمایل به بازگشت، از طریق کیفیت ادراک شده تاثیرات برجسته ای می گذارند، کیفیت ادراک شده به عنوان یک متغیر میانجی مهم شناسایی شد. تاثیر عدالت رویه ای بر کیفیت ادراک شده مشتری، قوی تر از تاثیر عدالت توزیعی است. علاوه بر این، نقش میانجی گری اعتماد بین کیفیت خدمات ادراک شده و تبلیغات شفاهی/تمایل به بازگشت، قابل توجه است.
    کلید واژگان: عدالت توزیعی, عدالت رویه ای, عدالت تعاملی, کیفیت خدمات ادراک شده, تمایلات رفتاری
    Abbas Ali Hajikarimi, Mohammad Reza Hamidizade, Tayebe Mansoori
    Current research examines the impact of perceived justice (including distributivejustice, procedural justice and interactional justice) on perceived service quality andcustomer behavioral intentions (including word of mouth, trust and revisitintention).Statistical sample comprises 120 customers of Iran Insurance Company in Shirazholding automobile insurance and have record of visiting the company to receivecompensation. We have used correlation coefficient and linear regression analysis (bymeans of SPSS) to evaluate results of conceptual model. The results indicate thatprocedural justice and distributive justice can affect perceived quality. Since distributivejustice and procedural justice have significant effects on trust, word of mouth (WOM), andrevisit intention through perceived quality, perceived quality was found to be an important mediating variable. The effect of procedural justice on customer perceived quality wasstronger than that of distributive justice. In addition, the mediate role of trust between perceived service quality and WOM/revisit intention is substantial.
    Keywords: Distributive justice, Procedural justice, Interactional justice, Perceived service quality, Revisit intentions
  • عباسعلی حاجی کریمی، علی رضاییان، اکبر عالم تبریز، مرتضی سلطانی *

    تعهد سازمانی، یکی از نگرش های سازمانی است که به دلیل تاثیر آن در پیامدهای مهم رفتاری، چون غیبت، تاخیر و ترک خدمت، همواره مورد علاقه محققان علوم رفتاری و مدیریت بوده است. از دهه 1960 تاکنون، تاثیر متغیرهای مختلفی از جمله متغیرهای شغلی، جمعیت شناختی و ساختاری در تعهد سازمانی با نگاه تک سطحی بررسی شده اما به اثر متغیرهای رفتاری در تعهد سازمانی در قالب مدل و با رویکرد چندسطحی، کمتر توجه شده است. در این تحقیق، تاثیر متغیرهای ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از احترام سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری در تعهد سازمانی با رویکردی چندسطحی و در قالب مدلی میان سطحی، بررسی شده است. نمونه تحقیق، شامل 461 نفر از اعضای هیئت های علمی دانشگاه های تهران بوده است. جهت بررسی فرضیات میان سطحی، از نسخه 80/6 نرم افزار HLM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک اعضای هیئت علمی، از حمایت و احترام سازمانی بر تعهد سازمانی آنان، اثر مثبت دارد. همچنین، مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم گیری ها، هم دارای تاثیر مثبت مستقیم در تعهد سازمانی و هم دارای تاثیر مثبت تعدیل کننده در رابطه بین ادراک از حمایت سازمانی و تعهد سازمانی و نیز رابطه بین ادراک از احترام سازمانی و تعهد سازمانی آنان است.

    کلید واژگان: رویکرد چندسطحی, مدل میان سطحی, ادراک از حمایت سازمانی, ادراک از احترام سازمانی, مشارکت در تصمیم گیری, تعهد سازمانی, تعهد عاطفی
    Abbasali Hajikarimi, Ali Rezaeian, Akbar Alam Tabriz, Morteza Soltani

    Organizational commitment is one of the organizational attitudes that have always been of interest to behavioral sciences and management researchers because of its impact on important behavioral outcomes such as absenteeism, turnover and delay. Since the 1960s, from a single–level viewpoint, the influence of several factors, including job factors, demographic factors and structural factors, on organizational commitment has been studied; but the impact of behavioral variables on organizational commitment offered in a single model with a multilevel approach has received less attention. By adopting multilevel approach, this research has examined the impact of perceived organizational support, perceived organizational esteem and participation in decision making on organizational commitment in a cross – level model. Data was obtained from 461 faculty members of Tehran universities and was analyzed using HLM software version 6.08. The results indicate that the faculty’s perceived organizational support and perceived organizational esteem affect organizational commitment positively. In addition, the faculty’s participation in decision making has both a directly positive effect on organizational commitment, and a positively moderating effect on the relationship between perceived organizational support and organizational commitment as well as the relationship between perceived organizational esteem and commitment.

    Keywords: multilevel approach, cross, level model, perceived organizational support, perceived organizational esteem, participation in decision making, organizational commitment, affective commitment
  • وحید خاشعی، سیدمحمود حسینی، عباسعلی حاجی کریمی، علی رضاییان، مجتبی لشکربلوکی
    هدف مقاله حاضر، عرضه نوعی آرمانی از کارکردهای کنترل راهبردی سازمانی است. تحلیل محتوای استنباطی و توصیفی کمی و کیفی و نمونه سازی آرمانی به عنوان راهبرد تحقیق برگزیده شده است. در این مقاله، سه گام اساسی برداشته شد: اول، مطالعه و تحلیل محتوای نظریات و مدل های مختلف برای تعیین کارکردهای کنترل؛ دوم، طراحی نوع آرمانی کنترل بازسازی شده بر اساس تحلیل محتوای نظریات مختلف؛ و سوم، تحلیل نوع آرمانی به دست آمده بر اساس رویکرد کارکردگرایی. در مجموع، 7 موضوع کنترل و 6 کارکرد برای کنترل سازمانی و 3 نوع کنترل سازمانی استقراء شد. انواع سه گانه کنترل عبارت است از کنترل عملیاتی (فروراهبردی)، کنترل راهبردی و کنترل فراراهبردی. کنترل عملیاتی و کنترل راهبردی هر کدام 3 زیرمجموعه دارد. در انتهای مقاله، محققان مسیر تحقیقات آینده را ارایه کرده اند.
    کلید واژگان: کنترل, کنترل راهبردی, کارکرد, نوع آرمانی
    Vahid Khashei, Seyed Mahmoud Hoseini, Abbasali Hajikarimi, Ali Rezaeian, Mojtaba Lashkarbolouki
    The purpose of this paper is an ideal organizational strategic control function. Inferential and descriptive content analysis، qualitative and quantitative and ideal modeling are selected as the research strategies. In this paper three basic steps have been taken: The first step is to study and analyze the content of theories and models to determine the control functions. The second is designing the ideal type of reconstructed control based on content analysis of different views. The third is the analysis of the achieved ideal type based on the functional approach. A total of 7 controls and 6 functions for corporate control and three types of organizational control were deduced. Control is of three types، namely operational control (infrastrategic)، strategic control and suprastrategic control. Operational control and strategic control of three subsidiaries each have. In the article، researchers have proposed future research directions.
    Keywords: control, strategic control, function, ideal type
  • محمدرضا حمیدی زاده، نسرین جزنی، عباسعلی حاجی کریمی، ابوالقاسم ابراهیمی*
    امروزه با افزایش رقابت میان سازمان ها تامین رضایت مشتریان به یکی از اهداف زیربنایی کسب وکارها بدل گشته است. سازمان ها پیوسته تلاش می کنند تا رضایت مشتریان خود را مورد سنجش قرار دهند تا از آن به عنوان یک مزیت در محیط های رقابتی پویا بهره جویند. هدف از این مطالعه، طراحی یک مدل چندوجهی برای سنجش رضایت مشتریان در صنعت بانکداری ایران می باشد. جامعه آماری پژوهش، همه مشتریان بانک های خصوصی و دولتی در شهر تهران می باشد. به منظور جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای تحلیل داده های پرسشنامه و آزمون فرضیه ها از آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل عاملی تاییدی و نیز مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS، LISREL و PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت خدمات، تاثیر مثبت و معنادار بر ارزش ادراک شده و رضایت مشتری دارد. انتظارات مشتریان بر ارزش دریافت شده و رضایت مشتری بی تاثیر است، ولی ارزش ادراک شده بر رضایت مشتری تاثیر مثبت و معنا دار دارد. رضایت مشتری بر اعتماد و وفاداری او تاثیر مثبت و معنا دار و بر شکایات او تاثیر منفی و معنا دار دارد. شکایات مشتریان بر وفاداری آن ها، اعتماد مشتری بر هزینه جا به جایی، و هزینه جا به جایی بر وفاداری مشتریان تاثیر منفی داشته است. علیرغم آنکه اعتماد با وفاداری مشتری رابطه دارد، نتوانسته است تاثیر مثبتی بر آن داشته باشد و در پایان، تصویر ذهنی، تاثیری مثبت و معنادار بر وفاداری مشتریان داشته است.
    کلید واژگان: رضایت مشتریان, کیفیت خدمات, وفاداری مشتری, انتظارات مشتری, هزینه جا به جایی, صنعت بان
    Mohammadreza Hamidizadeh, Nasrin Jazani, Abbasali Hajikarimi, Abolghasem Ebrahimi*
    Today, customer's satisfaction fulfillment is considered as an important competitive advantage in dynamic environments. This study is to design a multi-dimensional model for measuring customer satisfaction in banking industry of Iran. The statistical population includes customers of public and private banks in Tehran. Data collection was conducted based on a cluster-sampling plan, and for data analysis and test hypotheses, ANOVA, confirmatory factor analysis (CFA), and structural equation modeling (SEM) soft wares such as SPSS and LISRELand PLS were employed. Results indicate that service quality has a positive and significant impact on customer satisfaction. Customer expectations did not influenced on perceived value and customer satisfaction. However, perceived value has a positive and significant impact on customer satisfaction. Customer satisfaction has a significant impact on trust and loyalty. Further, customer satisfaction has a negative and significant impact on customer complaints. Customer complaints have a negative impact on customer loyalty. Trust has a negative impact on switching costs and switching costs have a negative impact on loyalty. Trust is correlated to loyalty. However, trust could not positively influence loyalty. Finally, image has a positive and significant impact on customer loyalty.
    Keywords: Customer Satisfaction, Service Quality, Customer Loyalty, Customer Expectation, Switching Costs, Banking Industry
  • فرج الله رحیمی، عباسعلی حاجی کریمی
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر سرمایه گذاری در منابع انسانی بر سرمایه انسانی در سطح سازمان و مزیت رقابتی انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری توسط تحلیل عاملی تاییدی، در میان نمونه ای متشکل از 300 نفر از مدیران شرکت های داروسازی توزیع گردید. روش تحقیق حاضر، توصیفی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نتایج نشان داد که همه فرضیات و روابط بین متغیرها معنا دارهستند. همچنین از بین دو مولفه سرمایه گذاری منابع انسانی (سرمایه گذاری در تامین نیرو از بیرون و سرمایه گذاری در تامین نیرو از درون)، سرمایه گذاری در تامین نیرو از درون و از بین مولفه های سرمایه انسانی در سطح سازمان، مولفه خاص بودن سرمایه انسانی بیشتر متغیر مزیت رقابتی را تبیین می نماید. همچنین داده ها نشان داد که سه بعد از چهار بعد سرمایه انسانی در سطح سازمان یعنی ابعاد تناسب، مکمل بودن و خاص بودن با یکدیگر تقریبا همبستگی بالایی دارند.
    کلید واژگان: سرمایه گذاری منابع انسانی, سرمایه انسانی, مزیت رقابتی
    Farajollah Rahimi, Abbasali Hajikarimi
    This study aims to explore the impact of human resources investment on competitive advantage that incorporates human capital as a mediator variable. For this purpose a questionnaire was designed to collect data of the research variables. Validity and reliability of measurement instruments was obtained using confirmatory factor analysis. Questionnaire was then distributed among a sample comprised of 300 managers of pharmaceutical companies. Descriptive and structural equation model techniques were used to analyze collected data. Statistical analysis of collected data resulted in acceptance of all research hypotheses, and significant relationships among research variables were also observed. Based on the outcomes, from two components of human resource investment (internal and external), investment in human resources from external sources will explain further human capital variables in the level of organization and competitive advantage. Moreover, components of human capital in organizations, with relatively high correlation appeared to be good predictable of competitive
    Keywords: Investment in human resources, Human capital, Competitive advantage
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال