ahmad sohrabi nia
-
مالکیت اراضی، نظام ارباب - رعیتی و تقسیم محصولات کشاورزی داستانی به درازای تاریخ ایران زمین دارد. سیستم زراعی کشور از واگذاری و تقسیم اراضی تا سه مرحله کاشت، داشت و برداشت و نظام تقسیم محصولات و اخذ مالیات، نیازمند یک چرخه منظم نظارت و ثبت و ضبط در مناطق مختلف بوده است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی روند زمینداری از ورود اسلام تا دوران قاجار، به بررسی دو مهر چوبی، که برای نشانه گذاری خرمن های گندم و جوی حاصل از زراعت زمین ها استفاده می شده است، پرداخته می شود. در این مقاله، از مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) و مطالعات کتابخانه ای بر پایه توصیف و تحلیل به منظور بررسی نوع مالکیت زمین ها و نظام های زراعت در منطقه مورد مطالعه و این دو مهرخرمن بهره گیری شده است. در این پژوهش ما بر آنیم تا ماهیت و کارکرد اینگونه مهرها را در بافت اقتصادی-اجتماعی و چرخه زراعت در روستای اسفندان و شهر کمیجان بررسی نماییم. همچنین سعی می گردد هویت و ماهیت این مهرها که توسط چه کسانی و در چه مواردی استفاده می شدند، مشخص گردد. از طرف دیگر ضمن توصیف ساختار مهرها به این مهم پرداخته خواهد شد که فرم، جنس، نقوش و عبارات بکار رفته بر روی آن ها چه بوده است.
کلید واژگان: مهر, گندم, خرمن, مالک و زراع, مردم نگاریOwnership of lands, feudalism systems and division of agricultural products has a long history in Iran. Agricultural system from demission and division of lands till the three step of cultivating, keeping and harvesting then division of products as well as taking tax, needs a regular circle and recording instruments as well as product measuring in different districts. In this research in addition to exploring circle of landholding from early Islamic period to Qajar period, two threshing heap stamp, that used to make mark on wheat as well as barley heaps are investigated. In this article we use anthropological and library studies based on descriptive and analytical approach to investigate the region cultivation and tow threshing heap stamps. The aims of this study are to identify the function as well as identity of these two stamps in socioeconomic context and investigate the circle of agriculture at Komijan city and Esfandan village, also tried to determine the identity and essence the stamps that are used by whom and when. In this end, structure of the stamps as well as form, material, motive and phrase on them will be described.
Keywords: stamp, Wheat, wheat heap, landlord, peasant, Anthropology -
در این پژوهش به بررسی سوخت حاصل از فضولات دامی خواهیم پرداخت که سهم زیادی در شکل گیری ابداعات و نوآوری ها در طول تاریخ بشری داشته است. سوخت دامی از فضولات حیواناتی مانند گاو، گوسفند و بز به دست می آید. این نوع سوخت از دوران پیش از تاریخ (از هزاره هشتم ق.م.) تا دوران پهلوی در ایران و سرزمین های هم جوار کاربرد داشته است. از کاربردهای مهم این سوخت علاوه بر گرمایش و پخت و پز، استفاده در کوره های آهک پزی، کوره های تولید سفال و نقش و تاثیر آن در تولید لعاب در سفالگری است. جوامع یکجانشین کشاورز-دامدار که از لحاظ جغرافیایی دارای زیست بومی سرد و خشک و نیمه بیابانی بودند و منابع سوخت چوبی در آن نواحی کمیاب بود، به استفاده از سوخت حاصل از فضولات دامی روی می آوردند. در این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی و بر پایه اطلاعات مردم نگاری و مطالعات کتابخانه ای، اهمیت سوخت حاصل از فضولات دامی تبیین و برای تشریح شیوه تهیه، افراد و قشر سازنده (زنان و کودکان) این نوع سوخت، کارکردهای آن و عوامل موثر (زیست محیطی و اقتصادی) تلاش شده است.کلید واژگان: مردم باستان شناسی, سوخت, فضولات دام, تهیه و فرآوریIn this study we investigate the dung cake fuel that has played a major part in formation of inventions and innovations in human history. This fuel used to be obtained from animals such as cattle, sheep and goat and utilize from prehistoric period (eight millennium B.C.) till Pahlavi period in Iran as well as its vicinity lands. The usage of this fuel was in different ways: in lime kiln, in pottery kiln and pottery glaze production in addition to ordinary usage for heating and cooking in everyday life. There was a tendency in livestock-farmer societies with cold, drought and semi-desert ecosystem with little wooden sources to use the dung cake fuel. This descriptive-analytical study that is based on ethnographical and library documental data, has assessed the importance of dung cake fuel and has tried to describe the way of and the people (woman & children) who are engaged in its preparation, its functions, and the influential factors (ecosystemic and economic) in selecting it.Keywords: ethnoarchaeology, Fuel, dung cake, preparation, production
-
سفال گناباد و نقاشی های سرشار از حس و مفهوم زندگی منقوش بر پیکره آن، اینک در دالان زمان و در طی سپری شدن سال ها، معنا و مفهوم اولیه خود را از دست داده و به چند نقش نگاره تزیینی و خالی از مفهوم برای غالب سفالگران منطقه خلاصه و تفسیر می شود. این امر برای نگارندگان بیان مسئله نمود تا غبار نشسته بر هویت نگاره های موجود بر این سفالینه ها را که حاصل انتقال شفاهی و گذر تاریخ است، زدوده و بار دیگر به معرفی و شناساندن آن ها بپردازند. ازاین رو هدف متون پیش رو معرفی و اشاعه و بازگویی فلسفه پنهان نقوش بر دل سفالینه هایی است که هزاران سال آن ها را بر سینه خود حک کرده اند. این پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی بوده و روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن به صورت کتابخانه ای اسنادی می باشد و در این زمینه غالب منابع مهم و مرتبط با نقوش گناباد در قالب کتاب و مقالات منتشرشده در پایگاه های داده های علمی مطالعه شده اند. نتایج بخش یافته های این پژوهش نشان می دهد که در سفالینه های گناباد به طور کلی سه دسته نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی حضوری پررنگ دارند که در نقوش حیوانی، نقش طاووس، گنجشک (مرغی ریز) و کبوتر (مرغی درشت) اهمیت بسزایی دارند که نقوش گنجشک و طاووس در سردر مسجدجامع گناباد به کار رفته است. در نقوش گیاهی، نقش درخت و در نقوش هندسی، نقش خورشید پررنگ تر است. از سوی دیگر نقوش فوق از حیث مضمونی، ریشه های معنایی شان در داستان ها و باورهای عامیانه قرار دارد که به صورت نمادین و در غالب تک نگاره در هنر سفال گری منطقه تجلی یافته است. علاوه بر این، نقوش فوق با وجوه معرفتی تنیده به الهیات دوره های خود و دوره های پیشین خود پیوند نزدیکی دارد، چنان که نقش طاووس از سویی در دوره هنر اسلامی پررنگ می شود و از سوی دیگر با محتوای درونی آیین زرتشت پیوند می خورد.کلید واژگان: سفال گناباد, نقوش شاخص, مفاهیم نمادین, باورهای دینی, آیین های اساطیریSometime replete with sense of life, Gonabad pottery and its motifs have gradually lost their original meanings and concepts in the course of time and now those meaningful motifs reduced to just some decorative motifs without their initiative notions for most of potters making pottery and applying those motifs on the works. Therefore, it seems necessary to authors to determine the basic, essential concepts of motifs on the pottery forgotten as a result of transmission by oral history as well as time passage. The aim of this study is to introduce and reexamine the concealed thoughts, ideas and philosophies these motifs have maintained within them during thousands of years. The research is based on descriptive-analytical methodology and the data collection method on library review. According to the concept of study, the main sources for related data, articles and so forth in the research were scientific databases.The results indicate that there are generally three types of motifs on Gonagad pottery, including zoomorphic, vegetal and geometric. In the zoomorphic group, peacock, sparrow (little bird) and pigeon (big bird) are so prominent that those like peacock and sparrow have appeared on Gonabad Great Mosque’s portal as well. In the vegetal motifs the tree and in geometric ones the sun motif is of significance. In fact, the basic concepts of such motifs are embedded in popular stories as well as in folk beliefs, manifested symbolically in the form of single images on the pottery. Furthermore, the motifs had strong and close relations with the religious beliefs of that period as well as the subsequent eras. Specifically, peacock motif on the one hand was prominent in Islamic Art and on the other it carried Zoroastrian connotations.Keywords: Gonabad, Pottery, Motifs, Religious Beliefs, Symbolism
-
یکی از شهر های مهم و معتبر ناحیه کرمان در قرون 7-8ه.ق شهر سیرجان بوده است که زیر نظر حکومت محلی قراختائیان و آل مظفر اداره می شد. از این شهر نه تنها در بسیاری از منابع تاریخی سخن به میان آمده، بلکه طی چند فصل نیز کاوش های باستان شناختی در بافت قدیم آن انجام پذیرفته است. در این میان، بیشتر مطالعات باستان شناختی در این شهر، محدود به اوایل دوران اسلامی تا دوره سلجوقی بوده و توجه کمتری به قرون میانی و به ویژه قرون 7-8ه.ق آن شده است. ازاین روی، هدف اصلی پژوهش حاضر بر این امر استوار است که جایگاه شهر در قرون 7-8ه.ق بر اساس شواهد تاریخی و باستان شناسی مورد ارزیابی قرار گیرد. این مقاله در روش با رویکرد توصیفی-تطبیقی و تحلیل تاریخی و نیز در گردآورری اطلاعات با بهره گیری از شیوه های اسنادی و مطالعات میدانی درصدد است که به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین تحولات تاریخی و باستان شناسی شهر سیرجان در قرون 7-8ه.ق چیست؟ با توجه به مطالعات انجام شده، مشخص گردید که شهر در فاصله قرون شش تا نه هجری از محدوده شهر قدیم فعلی چند کیلومتر به سمت غرب جابجا شده و در محدوده قلعه سنگ فعلی شکل گرفته و توسعه پیدا کرده است. شهر در این دوره همچنان موردتوجه حاکمان مختلف بوده و به دلیل اهمیت آن سازه های تدافعی مستحکمی دور تا دور شهر ایجاد کرده بودند. هم چنین با توجه به مطالعه گونه های متنوع سفال های این دوره شهر مشخص گردید که سیرجان همچنان از پویایی اجتماعی-اقتصادی برخوردار بوده و ساکنان آن طیف متنوعی از ظروف سفالین تولیدی منطقه و نیز مناطق گوناگون دیگر را استفاده می کرده اند. این موضوع نشان دهنده وجود روابط تجاری گسترده با مراکز شهری مختلف داخلی و احتمالا خارجی می باشد. ازجمله سفال های استفاده شده این دوره شهر نیز می توان به نمونه های شاخص زرین فام، سلطان آبادی، لاجوردینه و سلادن اشاره کرد.کلید واژگان: شهر قدیم سیرجان, دوره ایلخانی, قراین تاریخی, شواهد باستان شناختی, یافته های سفالیDuring the 7th-8th centuries AH, Sirjan was one the most important and valid cities in the Kerman region which was ruled by local states known as Qarakhtaian and Al Mozafar. Not only Sirjan is mentioned in many historical sources but also multiple excavations have been done in the city's old historical context. Most of the archaeological studies on this city are limited from early Islamic era until Saljooghi era and the middle centuries especially 7th-8th centuries AH are less concerned. Therefore, the main goal of this article is to evaluate the city's status during 7th-8th centuries AH based on historic and archaeological facts. In this research we used descriptive-comparative approach, historical analysis and in order to gather the essential data, we applied field studies and valid documents to answer this question: What were the most important historical and archaeological transformations in Sirjan during 7th-8th centuries AH? As a result of our studies, we found that between 6th and 9th centuries AH the old city was relocated and expanded towards west to the current Ghal-e Sang region. Nevertheless, the city was still considered by several governors and because of this matter, numerous defensive structures was built all around the city. Also by studying various types of potteries in this era of Sirjan, we found that the city enjoyed social-economic dynamism and the residents used diverse types of potteries; manufactured inside and outside the region. This point indicates the existence of an extensive commercial relations with other domestic urban centers and possibly with foreign cities. Some of the remarkable types of potteries in this era of Sirjan are Zarin Faam, Sultan Abadi, Lajevardineh and Seladon.Keywords: Ancient City of Sirjan, Ilkhani Era, Historical Evidence, Archaeological Facts, Pottery Findings
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.