amin hajivand
-
امروزه در جامعه ی بین المللی پذیرفته شده است که تهدیدات زیست محیطی نیز صلح و امنیت بین المللی را به خطر می اندازند. سازمان ملل متحد نیز به عنوان مهم ترین سازمان جهانی عهده دار مسئولیت صلح و امنیت بین المللی با تصویب اسناد الزام آور، اسناد ارشادی و غیره به ترسیم یک سیاست جنایی بین المللی شده مبادرت ورزیده است. در قلمرو سیاست جنایی جهانی، یکی از حوزه هایی که می تواند مورد واکاوی علمی قرار گیرد، نقش «آموزش» در قبال محیط زیست است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدین نتیجه مهم دست یافته است که آموزش کنشگران و فعالان نظام حقوقی در حوزه محیط زیست جایگاهی والاتر از آموزش هایی صرفا در قالب درک مندی و اخلاق پذیر نمودن جوامع دارد. سیاست جنایی بین المللی سبز مجموعه تدابیر و اقدامات سازمان ملل متحد به عنوان مهم ترین کنشگر بین المللی در قبال محیط زیست است. در سیاست جنایی بین المللی شده که در دودسته کنشی و واکنشی قابل تصور است، آموزش هم در قبال شهروندان جهت مدیریت سیاست جنایی کنشی پیشگیرانه (استفاده از پیشگیری های اجتماعی و ابزار رسانه سبز، الزامی نمودن درس حقوق محیط زیست برای تمامی رشته ها) و هم در قبال سیستم قضائی جهت مدیریت سیستم جنایی واکنشی (به کارگیری ضابطین آموزش دیده سبز و افزایش موارد ضابطین خاص و آموزش های مستمر تخصصی به آنها، استفاده حداکثری از قضات با تحصیلات تکمیلی در رشته های حقوق محیط زیست، حقوق انرژی و غیره) جایگاه دارد که نظام حقوقی ایران نیز در برخی از این حوزه ها دارای چالش های جدی است که با برطرف نمودن این چالش های آموزش مدار می تواند به مقابله و مبارزه با پدیده بزه ضد سبز گام بردارد.
کلید واژگان: آموزش, سیاست جنایی سبز, سیاست جنایی کنشی, سیاست جنایی واکنشی, حقوق محیط زیستQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:13 Issue: 1, 2024, PP 91 -102Today, it is accepted in the international community that environmental threats also endanger international peace and security. The United Nations, as the most important global organization responsible for international peace and security, has begun to draw up an internationalized criminal policy by approving binding documents, guidance documents, etc. In the realm of global criminal policy, one of the areas that can be studied scientifically is the role of "education" towards the environment. This research, using a descriptive-analytical method, has reached the important result that the education of activists and legal system professionals in the field of the environment holds a higher position than education aimed only at raising awareness and instilling morality in societies. The green international criminal policy is a set of measures and actions taken by the United Nations as the most important international actor towards environmental protection. In the internationalized criminal policy, which can be categorized into two approaches—proactive and reactive—there is a need for training both citizens to manage preventive proactive criminal policy (using social prevention methods and green media tools, making environmental law lessons compulsory for all disciplines) and the judicial system to manage the reactive criminal system (employing green-trained officers, increasing the number of special officers, providing continuous specialized training for them, and maximizing the use of judges with postgraduate education in environmental law, energy law, etc.). Iran's legal system also faces serious challenges in some of these areas, which, by addressing these education-oriented challenges, can help to confront and combat anti-green criminals.
Keywords: Education, Green Criminal Policy, Proactive Criminal Policy, Reactive Criminal Policy, Environmental Law -
مقدمه این ویژه نامه هوش مصنوعی را مورد بحث قرار می دهد که معمولا به عنوان «توانایی یک سیستم برای پردازش صحیح داده های خارجی، یادگیری از همان داده ها و استفاده از آن دانش از طریق سازگاری و انعطاف پذیری برای دستیابی به اهداف و وظایف خاص» تعریف می شود. این مقاله هفت پژوهش منتشر شده در این ویژه نامه از چندین متخصص برجسته جهان که دیدگاه های متنوعی در مورد هوش مصنوعی ارائه می کنند را خلاصه می کند و با ارائه یک چشم انداز جامع در مورد آینده هوش مصنوعی و با ترسیم چشم اندازهای خرد و کلان به پایان می رسد.کلید واژگان: هوش مصنوعی, کلان داده, مقررات, استراتژی, یادگیری مبتنی بر ماشینThis introduction to this special issue discusses artificial intelligence (AI), commonly defined as “a system’s ability to interpret external data correctly, to learn from such data, and to use those learnings to achieve specific goals and tasks through flexible adaptation.” It summarizes seven articles published in this special issue that present a wide variety of perspectives on AI, authored by several of the world’s leading experts and specialists in AI. It concludes by offering a comprehensive outlook on the future of AI, drawing on minor, and macro-perspectives.Keywords: Artificial intelligence, Big Data, Regulation, strategy, Machine-Based Learning
-
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 16 (پاییز 1402)، صص 355 -380
این پژوهش رویکردی میان رشته ای را برای مطرح نمودن مفهوم «جرایم زیست محیطی» در محیط آبی اتخاذ و از علوم دریایی، مطالعه حقوق کیفری و حقوق محیط زیست و جرم شناسی آسیب های زیست محیطی، استفاده نموده است. نمونه هایی از اقدامات و رفتارهای نگران کننده ای نظیر ارتکاب جرم توسط جرایم سازمان یافته فراملی و بهره برداری بیش از حد از منابع دریایی، چه قانونی و چه غیرقانونی، و آمار حفاظت، دادخواهی و مجازات، ازجمله طرح و اظهارات پیشنهادی جهت توافق و اجرای قوانین بین المللی اکوساید را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. یکی از عناصر کلیدی سیاست خط مشی پایان دادن به اکوساید، در اولویت قراردادن اتخاذ فناوری هایی است که ایمن و تجدیدپذیر هستند. پژوهش ما با توصیف روش ماهیگیری آلمادربا (یک تکنیک پیچیده و باستانی برای به دام انداختن و صید ماهی تن آبی اقیانوس اطلس است که در ابتدا توسط فنیقی ها استفاده می شد و در دوره اسلامی در جنوب شرقی ایبریا به شکل کنونی آن توسعه یافت) به پایان می رسد تا نشان دهد که راه هایی وجود دارد که در آن ها می توان اصول پایداری و تجدیدپذیر را به روشی اخلاقی و منصفانه در زمینه آبزی پروری مدرن به کار برد.
کلید واژگان: آلمادربا, جرم شناسی آبی, بوم کشی, جرم شناسی سبز, غیرقانونی اعلام نشده و تنظیم نشده, ماهیگیری, جرایم سازمان یافته فراملیThis essay adopts an interdisciplinary approach to consider the meaning of ‘eco-crime’ in the aquatic environment and draws on marine science, the study of criminal law and environmental law, and the criminology of environmental harms. It reviews examples of actions and behaviors of concern, such as offences committed by transnational organized crime and the legal and illegal over-exploitation of marine resources, and it discusses responses related to protection, prosecution and punishment, including proposals for an internationally accepted and enforced law of ecocide. One key element of the policy and practice of ending ecocide is the call to priorities the adoption of technologies that are benign and renewable. Our study ends with a description of almadarba fishing method (a complex and ancient technique for trapping and catching Atlantic Bluefin tuna, which was originally used by the Phoenicians and developed into its current form in the Islamic period in southeastern Iberia). To showing that there are ways in which sustainable and renewable principles can be applied in an ethical and fair way in modern aquaculture.
Keywords: Almadraba, Blue Criminology, Ecocide, Green Criminology Illegal, Unreported, Unregulated Fishing (IUU), Transnational Organized Crime -
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 16 (پاییز 1402)، صص 69 -100
مروری بر جرم شناسی سبز در ادامه ارایه [توصیف] شده است. حجم زیاد پژوهش ها در این زمینه به سادگی قابل خلاصه سازی نیست و به همین دلیل تنها برخی از مسایل کلیدی در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است: تعریف جرایم سبز، قلمرو جرایم سبز، درجه بندی جرایم سبز، مطالعات تجربی در حیطه جرایم سبز. همچنین جنبه های سیاسی اقتصادی این جرایم در این بررسی مورد توجه ویژه قرار گرفته که پایه و اساس جرم شناسی سبز است. همچنین ارتباط میان این حوزه و جامعه شناسی محیطی، نظریات، گرداب مصرف و تبادل نابرابر زیست بوم در کنار شواهد علمی موجود در مورد کره زمین و حوزه های مربوط به ردپای آن [زیست بوم] ، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. مثال هایی در این حوزه، در زمینه بزه دیدگی انسانی و غیرانسانی مورد بررسی قرار گرفته است. در عصری که مداخله بشری، کره زمین را به سمت فروپاشی زیست بوم حرکت می دهد؛ ضروری است که رشته های دانشگاهی مختلف، توجه ویژه ای را به انحلال بوم شناختی، تخریب زیست بوم و تولید/مصرف بی رویه معطوف کنند که بخش ویژه ای از مسایل جرم شناسی سبز هستند.
کلید واژگان: جرم شناسی سبز, جرایم شرکتی, جرایم دولتی, جامعه شناسی زیست محیطی, اقتصاد سیاسی, انحلال زیست بومAn overview of green criminology (GC) is provided. That substantial literature is not easily summarized, and here, some core issues are reviewed: defining green crimes, the scope of GC, measuring green crimes, and empirical studies of green crimes. Special attention is paid to political economic approaches to GC, which was the foundation for GC. Connections are made to environmental sociology, theories of metabolic rift and unequal ecological exchange, and scientific evidence on planetary boundaries and ecological footprints. Examples of widespread human and nonhuman being green victimization are reviewed. In an era of anthropogenicdriven global ecological collapse, academic disciplines must pay increased attention to ecological disorganization, ecosystem destruction, and excessive production/consumption, which is the proper subject matter of GC.
Keywords: Green Criminology, Corporate Crime, State Crime, Environmental Sociology, PoliticalEconomy, Ecological Disorganization -
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 16 (پاییز 1402)، صص 165 -180
توصیف جزایی به عنوان مهم ترین اقسام توصیف است که باید از یک روش در جهت قاعده مند نمودن آن استفاده نمود که مدل سازی و الگودهی بهترین روش نظام مند نمودن توصیف جزایی اختصاصی است. این پژوهش به معرفی مدل سازی (الگوسازی) حقوق جزای اختصاصی با تاکید بر توصیف جزایی قاعده مند پرداخته و در یک جرم علیه امنیت (جرم محاربه) آن را الگودهی کرده است. پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی اسناد و فیش برداری بوده است. در مدل پیشنهادی پژوهش حاضر، هر جرم از سه قطعه و یا جزء تشکیل می شود که قطعه اول، عنوان مجرمانه است که به مناسبت در مرحله کاربردی دادسرا، همان عنوان اتهامی است. عناوین جزایی به دو دسته تصریحی و غیرتصریحی قابل تقسیم است که تقریبا می توان به جد بیان نمود که پژوهش های سابق به بررسی این مدل نپرداخته و اولین جزء را عنصر قانونی تلقی نموده اند. درخصوص قطعه های دوم و سوم این مدل، که همانا عنصر مادی و روانی است یک سازماندهی خاصی صورت گرفته است که در پژوهش به تفصیل بیان شده است. اما نکته ای که در این پژوهش بیشتر به چشم می خورد این است که اجزای توصیف قاعده مندسازی شده و با کاربرد این مدل و الگو، می توان به راحتی به شناسایی جرایم پیچیده همانند جرایم سایبری و جرایم علیه امنیت و... اقدام نمود.
کلید واژگان: توصیف جزایی, مدل سازی, جرایم علیه امنیت, جرم محاربه, عنوان جزاییCriminal description is one of the most important types of description that a method should be used to regulate it. Modeling and modeling is the best way to systematize specific criminal description. This study introduces the modeling of specific criminal law with emphasis on the description of regular criminal law and has modeled it in a crime against security (crime of moharebeh). Descriptive and data collection was done by reviewing documents and taking notes. In the proposed model of the present study, each crime consists of three parts or components, the first of which is the criminal title, which is the same as the accusatory title in the applied stage of the prosecution. Criminal titles can be divided into two categories: explicit and implicit, which can almost be said that previous studies have not examined this model and have considered the first component as a legal element. Regarding the second and third parts of this model, which is the material and psychological element, a special organization has been done which has been described in detail in the research; But the point that is more visible in this research is that the description components are regularized and by using this model, it is possible to easily identify complex crimes such as cyber-crimes and crimes against security, etc.
Keywords: Criminal Description, Modeling, crimes against security, Crime of Moharebeh, Criminal Title -
با مطالعه تاریخ تحولات حقوق کیفری به این واقعیت پی می بریم که جوامع مختلف برای مقابله با بزهکاری و دفاع از ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جامعه، از سازوکارهای کیفری نسبتا شدید و جدیدترین آنها استفاده از برنامه ها و رویکردهای پیشگیرانه استفاده می کنند. پیشگیری از بزهکاری به دلیل دارا بودن ماهیتی غیرقهرآمیز، کنشی و عمومی نسبت به مجازاتها از جایگاه خاصی در سیاست جنایی برخوردار است. پیشگیری از بزهکاری در عین حال که یک راهبرد برای مقابله با بزهکاری است، یک فلسفه و رویکرد هم محسوب می شود و به همین دلیل، موضوع مطالعات مختلف هم از بعد نظری و هم از بعد عملی قرار گرفته است. در این میان شناخت سیاست جنایی اسلام مبتنی بر دیدگاه های حضرت علی% حایز اهمیت است، از این رو در این پژوهش، این امر را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده ایم که سیاست های پیشگیرانه از جرایم از دیدگاه امام علی% مبتنی بر یکسری اصولی است که این اصول عبارتند از: اهمیت و ضرورت پیشگیری از جرم، اصل مشروعیت روش ها، اصل رعایت عدالت، اصل رعایت کرامت و منزلت انسانی. حضرت علی% علاوه بر تاکید بر اهمیت رعایت این اصول در امر پیشگیری، راهکارهایی را هم برای پیشگیری اجتماعی و وضعیتی از بزهکاری ارایه داده اند که مهم ترین آنها عبارت اند از: مبارزه با نادانی، کوشش برای ترویج فضایل اخلاقی، اتخاذ تدابیر لازم برای رفع نیازهای انسانی، رعایت حقوق شهروندی، نظارت بر عملکرد مجریان حکومت، اصلاح ارتباطات اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر.
کلید واژگان: سیاست جنایی پیشگیرانه, پیشگیری اجتماعی, پیشگیری وضعیتی, سیاست جنایی اسلام, نهجالبلاغهBy studying the historical evolvement of criminal laws, it becomes evident that different societies implement a rather extreme penal system to prevent crime and defend the values governing over society; of which the most recent systemic implementations strives towards by the use of preventive programs and approaches. Preventive measures to pre-empt crime is of great importance in criminal policy due to having a non-violent and an obstructive nature towards punishments, and while serving as a strategy to deal with crime, it is also considered a valued ideology and approach; hence it has been the subject of various studies from both a theoretical and a practical perspective. Furthermore, an understanding of Islam’s criminal policy based on the viewpoint of Imam Ali (as) is crucial; therefore, with a thorough examination of this matter, the current research concludes that crime prevention policies are based on a series of priniciples from Imam Ali’s point of view. These principles include: the importance and necessity of crime prevention, methods’ legitimacy, observance of justice and respect for human dignity. In addition to emphasizing the significance of these principles in preventive measures, Imam Ali (as) has also provided solutions for social and situational prevention of crime of which its most notable constituents are: tackling ignorance, striving toward promotion of moral virtues, taking necessary measures to meet human needs, respecting citizen’s rights, monitoring the performance of government officials, improving social correspondences and enjoining good and forbidding evil.
Keywords: Preventative Criminal Policy, Social Prevention, Situational Prevention, Islam’s Criminal Policy, Nahj al-Balāghah -
یافته های جرم شناسانه به این مسیله اذعان دارد که اگر توجه جدی به نقش و جایگاه بزه دیده صورت بگیرد تاثیر بسزایی در حل و فصل مسیله مجرمانه دارد و حتی در بسیاری از موارد باعث پیشگیری از بزه دیده واقع شدن دومین بزه دیدگان خواهد شد . یکی از اقسام بزه دیدگی که کمترین راه حل پیشگیرانه برای آن ارایه شده است بزه دیدگی دومین مهاجرین است. موضوع بیگانگان به عنوان یک اقلیت مهم که جمعیت کثیری را ذیل نام های مختلف مانند: پناهنده، مهاجر، گردشگر، ماموران سیاسی و... در بر می گیرد؛ موضوع مهم و بحث برانگیزی در کشورهای دنیا است. تحقیق حاضر با هدف مطالعه و بررسی مشکلات بزه دیدگان مهاجر در فرایند دادرسی کیفری و یا بزه دیدگی دومین مهاجرین در فرایند دادرسی کیفری انجام شده است و سعی شده تا اثر نوع رفتار نهادهای رسیدگی کننده با بزه دیده و نقش آن در بزه دیدگی ثانویه مهاجرین تببین گردد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی از نوع کیفی(مصاحبه و مشاهده حضوری)، علل شکل گیری بزه دیدگی دومین مهاجرین موضوعاتی از قبیل: ترس مهاجرین از عودت به کشورشان، عدم حضور پلیس در مناطق مهاجرنشین، عدم رسیدگی و مختومه نکرده پرونده ها، طولانی بودن روند محاکمه، رسیدگی نکردن به بزه دیدگان مهاجر غیر قانونی که توسط پلیس بزه دیده قرار گرفته اند، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده اند. در پایان چنین نتیجه گیری شده است که اولا یک قانون خاص برای مهاجرین و اتباع بیگانه در راستای حمایت از حقوق آنها در زمانی که بزه دیده قرار می گیرند تدوین گردد
کلید واژگان: بزه دیدگی دومین, بزه دیده, مهاجر, دادرسی کیفری, ترس مهاجرینCriminological findings acknowledge that if serious attention is paid to the role and position of the victim, it has a significant impact on solving the criminal problem and even in many cases, it will prevent the victim from becoming a second victim. Since victimization is an important discussion in the field of criminology, one of the types of victimization for which the least preventive solution has been provided is the victimization of the second immigrants. The issue of foreigners as an important minority that includes a large population under different names such as: refugees, immigrants, tourists, political agents, etc.; Less attention has been paid to the victimization of this second group of society. Since foreigners (immigrants) are among the vulnerable sections of the society for various reasons; It is more likely to be victimized, especially the second victim. The present research has been conducted with the aim of studying and investigating the problems of migrant victims in the criminal proceedings or the secondary victimization of migrants in the criminal proceedings, and it has been tried to explain the effect of the type of behavior of the institutions dealing with the victim and its role in the secondary victimization of migrants. In the current study, with a qualitative descriptive-analytical method (interview and face-to-face observation), the causes of the formation of victims of the second immigrants are issues such as: the immigrants' fear of returning to their country, the
Keywords: Second Victimization, victimized, Immigrant, criminal proceedings, Fear of Immigrants -
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 15 (تابستان 1402)، صص 351 -380
بی عدالتی و انکار حقوق مردمان بومی، بخشی از میراث ماندگار استعمارگرایی است که در این رابطه، فرایندهای بهره برداری و عدم رعایت حقوق گونه های غیر انسانی یا محیط طبیعی نیز قابل مشاهده می باشد. حقوق بین الملل می تواند از طریق ایده و تعریف حقوقی که از نسل کشی موجود است، به برخی از نمونه های جرایم شدید و مضرات استعمارگرایی بپردازد، اما مفهوم دقیق بوم زدایی که به طبیعت و محیط زیست اشاره دارد هنوز به طور رسمی در بدنه حقوق بین الملل پذیرفته نشده است. در متن این شماره ویژه، مقاله حاضر کاربرد تعریف حقوقی مفهوم بوم زدایی را به عنوان یک ابزار موثر بر توسعه جرم شناسی سبز مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا و برای تبیین این موضوع، مقاله به بررسی ارتباطات بین بوم زدایی، نسل زدایی، سرمایه داری و استعمار گرایی می پردازد و تاثیرات آن ها را بر مردم بومی و اکوسیستم محلی- جهانی مورد بررسی قرار می دهد.
کلید واژگان: استعمار گرایی, بوم زدایی, اکوسیستم, نسل زدایی, مردم بومیInjustice and denial of rights of indigenous peoples are part of the long legacy of colonialism. Parallel processes of exploitation and injustice can be identified in relation to non-human species and/or aspects of the natural environment. International law can address some extreme examples of the crimes and harms of colonialism through the idea and legal definition of genocide, but the intimately related notion of ecocide that applies to nature and the environment is not yet formally accepted within the body of international law. In the context of this special issue reflecting on the development of green criminology, the article argues that the concept of ecocide provides a powerful tool. To illustrate this, the article explores connections between ecocide, genocide, capitalism and colonialism and discusses impacts on indigenous peoples and on local and global (glocal) ecosystems.
Keywords: colonialism, Ecocide, Ecosystems, Genocide, Indigenous Peoples -
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 15 (تابستان 1402)، صص 153 -166یکی از مولفه های برجسته و مهم در برخورد با مسیله تروریسم بررسی جنسیت است تا بر اساس آن تجربیات و اهداف زنان در پیوستن به این گروه ها برجسته تر شود. افزایش حضور و فعالیت زنان در اقدامات تروریستی به ویژه با تشکیل دولت اسلامی داعش باعث شد توجه به مسیله جنسیت در تحقیق و پژوهش های مربوط به تروریسم پررنگ تر شود.رسالت و هدف گروهک های تروریستی در جذب زنان نشان از این است که این گروه به هر یک از زنانی که خواهان پیوستن به آن هستند دقیقا آرمان و هدفی را وعده می دهند که در مورد آن کمبود و محدودیتی در زندگی عادی افراد احساس می شود؛ به بیان دیگر زنان از نظر داعش دیگر عضو قابل ترحم و قربانی جامعه نیستند بلکه به عنوان عضوی مهم و دارای اهمیت استراتژیک می باشند که می توانند نقش های مهم و اصلی رهبری و فرماندهی سازمان را نیز برعهده گرفته داشته باشند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مشارکت زنان در گروهک های تروریستی از منظر اقسام نقش آفرینی و علل آن خواهد پرداخت.کلید واژگان: مشارکت زنان, جنسیت, تروریسم, گروهک های تروریستی, نقش فعالOne of the prominent and important components in dealing with the issue of terrorism is to examine gender so that the experiences and goals of women in joining these groups become more prominent. The increase in the presence and activity of women in terrorist acts, especially with the formation of the Islamic State of ISIS, made attention to the issue of gender in research and research related to terrorism more prominent The mission and goal of terrorist groups in attracting women shows that this group promises each of the women who want to join it exactly an ideal and a goal that is felt as a lack and limitation in the normal life of people; In other words, from the point of view of ISIS, women are no longer pitiable and victimized members of society, but as important and strategically important members who can assume the important and main roles of leadership and command of the organization. This research will investigate the participation of women in terrorist groups with a descriptive-analytical method.Keywords: participation of women, Gender, terrorism, Terrorist groups, Active Role
-
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 58 (بهار 1402)، صص 154 -166زمینه و هدف
پرواضح است که حق حیات به عنوان اصلی ترین حق بشری مطرح است. حق بر سلامت نیز که در جهت تضمین حق حیات مطرح می شود، از زمره حقوق اساسی انسان ها است. یکی از حق های مهم و اساسی که در ذیل حق بر سلامت مطرح می شود و جزء مهم ترین حق ها در جهت رسیدن به حق بر سلامت شناخته می شود، حق بر دسترسی به دارو است. هدف از این پژوهش بررسی مسیولیت کیفری سران دولت ها در زمینه نقض حق دسترسی به دارو است.
روشاین تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
ملاحظات اخلاقی:
در تمام مراحل پژوهش، امانتداری علمی رعایت شده است.
یافته هادر اسناد بین المللی حقوق بشری، صراحتا از حق دسترسی به دارو به عنوان یک حق بنیادین نام برده نشده است، اما حق بر سلامت که از حقوق اساسی است، شامل حق بر دسترسی به دارو نیز می شود. حق دسترسی به دارو (در قالب حق کلی تر برخورداری از مراقبت های پزشکی) از حقوق بنیادین بشر محسوب می شود. این حق چه به طور مستقل و چه به طور ضمنی، در قالب حق بر مراقبت های پزشکی، در اسناد بین المللی مختلف مورد حمایت قرار گرفته است. مسیولیت کیفری سران دولت ها در این زمینه قابل بررسی است که بررسی تحلیلی اسناد بین المللی راهگشای راه هستند. نقض حق دسترسی به دارو به مناسبت می تواند جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت و یا جنایت جنگی محسوب گردد که در برخی از رویه های کیفری بین المللی قابل مشاهده است.
نتیجه گیریقراردادن عمدی یک گروه در وضعیت زیستی نامناسب که به زوال کلی یا جزیی آنان منجر می شود، از عناصر مادی نسل کشی است. در واقع نابودی غیر مستقیم یک گروه با قراردادن اعضای آن در شرایط زیستی سخت که دیر یا زود به نابودی آن ها خواهد انجامید. از جمله مصادیق این اقدام می توان وضعیت نامناسب تغذیه، اخراج سیستماتیک از محل سکونت و تقلیل خدمات ضروری پزشکی را نام برد. یکی از جنایات شنیع بین المللی بر اساس ماده 7 اساسنامه، جنایات علیه بشریت است که اگر سران دولت ها به صورت عمدی جمعیتی را از دارو به منظور نابودی آن ها محروم نماید، از مصادیق جنایات علیه بشریت خواهد بود. برخلاف جنایات علیه بشریت، هرگونه نقض جدی حقوق بین المللی بشردوستانه، جنایت جنگی محسوب می شود که در ماده 8 اساسنامه مطرح شده است. در این خصوص ترک فعل مانند عدم ارایه مراقبت های لازم پزشکی می تواند مشمول جنایات جنگی قرار گیرد. عنصر معنوی این جنایت می تواند عمد و یا سهل انگاری باشد، بنابراین محکومیت سران دولت ها به ارتکاب این جرایم در مورد عدم تامین دارو برای غیر نظامیان و مجروحان محتمل است. ایراد درد و رنج عظیم یا جراحات جدی به بدن یا سلامت در زمره اقدامات منجر به نقض فاحش کنوانسیون های ژنو است که در دسته جنایات جنگی قرار دارد) وفق بند 25 از قسمت «ب» ماده 8 اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی استفاده از گرسنگی دادن به غیر نظامیان به عنوان یک روش جنگی از طریق محروم نمودن آنان از اموالی که برای بقایشان ضروری است (مانند دارو) نیز جرم جنگی بوده و در رویه دولت ها به قاعده عرفی مبدل گشته است.
کلید واژگان: مسئولیت کیفری, سران دولت ها, حق بر سلامت, حق دسترسی به دارو, جنایات بین المللیBackground and AimIt is clear that the right to life is the most important human right. The right to health is one of the fundamental rights of human beings, which is raised in order to guarantee the right to life. One of the important and basic rights that is mentioned under the right to health and is recognized as one of the most important rights in order to achieve the right to health is the right to access medicine. The purpose of this study is to examine the criminal responsibility of the heads of state in the field of violation of the right to access to medicine.
MethodsThis research is descriptive-analytical and library information collection.
Ethical Considerations:
Scientific trustworthiness has been observed in all stages of the research.
ResultsIn international human rights documents, the right to access medicine is not explicitly mentioned as a fundamental right; But the right to health, which is one of the fundamental rights, also includes the right to access medicine. The right to access medicine (in the form of a more general right to medical care) is considered a fundamental human right. This right has been supported both independently and implicitly, in the form of the right to medical care, in various international documents. The criminal responsibility of the heads of state can be examined in this context, and the analytical examination of international documents is the way forward.
ConclusionDeliberately placing a group in an inappropriate biological situation that leads to their total or partial deterioration is one of the material elements of genocide. In fact, the indirect destruction of a group by placing its members in harsh living conditions that sooner or later will lead to their destruction. Among the examples of this action, we can mention poor nutritional status, systematic expulsion from the place of residence and reduction of essential medical services. One of the heinous international crimes based on Article 7 of the Constitution is crimes against humanity, which is one of the examples of crimes against humanity if the heads of governments deliberately deprive a population of medicine in order to destroy them. Unlike crimes against humanity, any serious violation of international humanitarian law is considered a war crime as stated in Article 8 of the Statute. In this regard, omission such as not providing necessary medical care can be included in war crimes. The spiritual element of this crime can be intentional or negligent; Therefore, the conviction of the heads of state for committing these crimes regarding the lack of supply of medicine to civilians and the injured is likely. Causing great pain and suffering or serious injuries to the body or health is one of the actions leading to a gross violation of the Geneva Conventions, which is in the category of war crimes. Depriving civilians as a method of war by depriving them of the property that is necessary for their survival (such as medicine) is also a war crime and has become a customary rule in the practice of governments.
Keywords: Criminal Responsibility, Heads of State, Right to Health, Right to Access to Medicine, International Crimes -
یکی از فنون بسیار مهم قانونگذاری و قانوننویسی، نگارش مواد عمومی در قوانین جزایی است. مفهوم مواد عمومی این است که مفاد این مواد، قلمرو عام دارد و قابل تسری نسبت به عموم موارد مشابه میباشد؛ زیرا مواد عمومی قاعدهساز هستند و میخواهند در مورد مواد اختصاصی اعمال شوند. در نظام حقوقی ایران، قانون مجازات اسلامی برای نخستین بار چهارگونه مواد عمومی پیش بینی نموده که نشاندهنده توجه قانونگذار ایرانی به بحث مواد عمومی است. فلسفه و ضرورت پیش بینی مواد عمومی در قانون کیفری از مبانی مستحکمی برخوردار است که انعکاس اصول کلی حقوق کیفری، اجتماع مشترکات و قدر متیقن موازین و تضمین سیاست کیفری سنجیده از جمله این مبانی است. این پژوهش با رویکردی انتقادی و با روش توصیفی−تحلیلی به نگارش کتاب کلیات و مواد عمومی چهار کتاب قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 نگریسته و جلوه هایی ناهمسو با مبنا و اقتضای کلیات و مواد عمومی را شناسایی کرده که این موارد برخلاف روش نگارش مواد عمومی قانون مجازات است و باید اصلاح شود. این موارد ناهمسو عبارتاند از: تعدد مواد عمومی، استثنا پذیرفتن اصول کلی حقوق کیفری با فرض تعدد بخش مواد عمومی، نقض اصل قضایی بودن مجازات ها، عدم مطابقت مواد فصل با عنوان آن، خلط برخی مواد با قانون شکلی.
کلید واژگان: مواد عمومی, قانون گذاری, قانون مجازات اسلامی, اصول کلی حقوق کیفری, روش شناسیOne of the most important techniques for legislation is to write general Sections in criminal law. The concept of general materials is that the provisions of these Sections have a general scope and can be extended to the general public; Because general Sections are the norm and they want to be applied to specific Sections. In the Iranian legal system, the Islamic Penal Code provides for the first time four types of general articles, indicating the attention of the Iranian legislature to the discussion of general articles. Philosophy and the necessity of predicting general articles in criminal law have strong foundations, which include the reflection of the general principles of criminal law, the community of commonalities, and the certainty of certain criteria and the guarantee of measured criminal policy. With a critical approach and a descriptive-analytical approach, this study looks at the writing of the book Generalities and General Sections of the four books of the Islamic Penal Code adopted in 2013 and examines and analyzes the inconsistencies with the basis and requirements of generalities and general materials and provides appropriate solutions. It deals with this.
Keywords: : General Sections, Legislation, Islamic Penal Code, General Principles of Criminal Law, Criminal Policy -
نشریه حقوق بشر، پیاپی 31 (بهار و تابستان 1400)، صص 195 -216
با توجه به اهمیت تضمین حق بر محیط زیست سالم به عنوان یکی از حق های زیرمجموعه حقوق همبستگی، گاهی شاهد نقض این حق بشری از سوی خود دولت ها در جوامع نیولیبرالیستی هستیم. ارتکاب رفتارهای آسیب رسان زیست محیطی از سوی دولت ها و شهروندان در برخی از جوامع به خصوص جوامع نیولیبرالیستی فزونی یافته است. دولت ها در این دسته از جوامع در جهت تضمین منافع سرمایه داری، اقدام به عادی سازی رفتارهای آسیب رسان می نمایند و یکی از نتایج این فرآیند، نقض حق بر محیط زیست سالم است. یکی از حوزه هایی که تاثیر رسانه در فرهنگ سازی رفتارهای آسیب رسان زیست محیطی را مورد توجه و مطالعات خود قرار داده، جرم شناسی فرهنگی سبز به عنوان شاخه ای از جرم شناسی های انتقادی است که با ادغام جرم شناسی فرهنگی و جرم شناسی سبز، گام مهمی در جهت مطالعات سبز برداشته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به این نتایج دست یافته که رسانه های در اختیار نظام سرمایه داری نوین از طریق تجویز فرهنگ مصرف گرایی و فرهنگ پیروی از مد، نقش مهمی را در ترویج این دسته از رفتارهای آسیب رسان از طریق اخلاق زدایی زیست محیطی ایفا می نمایند، بنابراین از یکسو باید فرهنگ سازی سبز و آموزش های زیست محیطی نسبت به شهروندان را نهادینه نمود که منجر به افزایش درک زیست محیطی آنان و تضمین حق بر محیط زیست سالم می گردد و از سوی دیگر با رفتارهای ناقض حقوق بشری زیست محیطی از سوی دولت نیز باید برخورد شود که باعث تضمین حق بر داخواهی عادلانه زیست محیطی می گردد.
کلید واژگان: حق بر محیط زیست سالم, جوامع نئولیبرالیستی, جرم شناسی سبز, فرهنگ مصرف گرایی, رسانهConcerning the importance of the guarantee of right on the safe environment as a part of the solidarity rights subdivision, sometimes we face with the violation of this right by the governments themselves in neoliberal societies. Acting damaging environmental behaviours by governments and citizens in some societies, specifically in neoliberal societies, have been increased. Governments in these societies, to guarantee the profits of capitalism, may normalise the damaging behaviours. One of the results of this process is the violating of right on the safe environment. One of the fields which consider the effects of the culture-building of the damaging environmental behaviours, is the green cultural criminology as one of the branches of the critical criminology. The aforementioned criminology by merging cultural and green criminology has taken important steps in green studies. This research, using a descriptive-analysis method, has come to this conclusion that the medium which is at the disposal of the capitalism, by prescribing the consumer culture and the fashionism, have a very important role in the extension of these kinds of damaging behaviours. They play this process by environmental immorality. As a result, on the one hand, the green culture building and environmental teachings should be institutionalised on the citizens. This will lead to increase their environmental perception together with the guarantee of right on the safe environment.
Keywords: Right on the Safe Environment, Neoliberal Society, Green Criminology, Consumer Culture, media -
نشریه امنیت ملی، پیاپی 39 (بهار 1400)، صص 377 -404
در عصر حاضر، بسیاری از نظام های حقوقی در راستای حمایت از منافع و امنیت ملی مبادرت به جرم انگاری تروریسم و اقسام نوین آن نموده اند. یکی از اقسام نوین تروریسم که از پیچیدگی های خاصی برخوردار است، تروریسم زیست محیطی است که شامل بیوتروریسم و آگروتروریسم می شود. نظام حقوقی ایران نیز در جهت مبارزه با تروریسم زیست محیطی برخی از مصادیق آن را ذیل جرم افساد فی الارض مطرح نموده است. امروزه این به عنوان یک حقیقت غیرقابل انکار است که کشور ایران نیز در بسیاری از موارد قربانی بیوتروریسم و تروریسم زیست محیطی واقع میشود، از این رو مسئله صلاحیت دادگاه های ایران برای مقابله با این پدیده و به مجازات رسانیدن مرتکبین آن ها مطرح می شود، علی الخصوص که تروریسم زیست محیطی در نظام حقوقی ایران مبتنی بر یک جرم حدی است و در بحث صلاحیت ها با پیچیدگی ها و دشواری های خاصی مواجه خواهیم بود که این پژوهش فروض مختلف صلاحیت دادگاه های ایران را برای رسیدگی به بیوتروریسم با روش توصیفی-تحلیلی بررسی کرده و این نتیجه حاصل شده که با توجه به عدم پوشش ماده 286 قانون مجازات اسلامی در خصوص همه مصادیق تروریسم و مشکلات اجرایی مواد 3 تا 9 قانون مجازات، نظام حقوقی ایران باید تروریسم زیست محیطی، بیو تروریسم و آگروتروریسم را به عنوان جرم مستقل تعزیری، جرم انگاری و صلاحیت های مدنظر را در قانون مخصوص به خود بیان دارد؛ آنچه که قبلا در لایحه مبارزه با تروریسم در خصوص کلیه جرایم تروریستی مطرح شده بود که نمود اجرایی پیدا نکرد.
کلید واژگان: صلاحیت, تروریسم زیست محیطی, بیوتروریسم, امنیت ملی, منافع ملیNational Security, Volume:11 Issue: 39, 2021, PP 377 -404Today, many legal systems have criminalized terrorism and its new forms in order to protect national interests and security. One of the new forms of terrorism, which has certain complexities, is environmental bio-terrorism, which includes bioterrorism and agro-terrorism. In order to fight against environmental and environmental terrorism, the Iranian legal system has also cited some examples of it as a crime of corruption on earth. Today, this is an undeniable fact that Iran is in many cases a victim of bioterrorism and environmental terrorism, so the issue of the jurisdiction of the Iranian courts to deal with this phenomenon and punish their perpetrators is raised, especially that Environmental terrorism in the Iranian legal system is based on a certain crime, and we will face certain complexities and difficulties in the discussion of competencies. It is achieved that due to the lack of coverage of Article 2 86 Islamic Penal Code Regarding all instances of terrorism and the implementation problems of Articles 3 to 9 of the Penal Code, Iran's legal system should state environmental terrorism, bio-terrorism and agro-terrorism as independent criminal offenses, criminalization and eligibility under its own law. What was previously mentioned in the anti-terrorism bill regarding all terrorist crimes was not implemented.
Keywords: Competence, Environmental Terrorism, Bioterrorism, national security, National interest -
امروزه جرایم خشونت آمیز زیست محیطی، جهان معاصر را با معضلات و پریشانی های عظیمی رو به رو کرده است. منظور از جرایم خشونت آمیز زیست محیطی، آن دسته از رفتارهای پرخاشگرانه است که در قوانین جزایی دارای مجازات می باشند. پرخاشگری علاوه بر آسیب های جسمی، آسیب های روانی را نیز دربرمی گیرد، آن چنان که امروزه در جرایم زیست محیطی مشهود است. یکی از بایسته های حقوق کیفری محیط زیست این است که مجازات ها بایستی مناسب و کارآمد باشند. ضمانت اجرای مناسب و کارآمد آن است که بتواند بازدارندگی داشته باشد. نظریه بازدارندگی یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین نظریه های مربوط به توجیه کیفر است. فرض اساسی نظریه بازدارندگی آن است که انسان، موجودی عاقل و اندیشمند است و درنتیجه به بررسی هزینه فایده اعمال و اقدامات خود می پردازد. بر اساس نظریه بازدارندگی، قطعیت، شدت مجازات و سرعت در اجرای آن می تواند از ارتکاب جرایم توسط بزهکاران بالقوه پیشگیری کند، به طوری که وی را به سوی عدم ارتکاب جرم سوق دهد. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی سعی بر آن شده که جلوه های همسو و مغایر با بازدارندگی در عرصه تقنین و قضا مورد تحلیل قرار گرفته و به ارایه پیشنهادهای کاربردی بپردازد.
کلید واژگان: خشونت, جرایم زیست محیطی, بازدارندگی کیفر, شدت مجازات, حتمیت مجازاتToday, environmental violent crimes have caused the contemporary world to face huge disasters. The purpose of environmental violent crimes is those aggressive behaviors that are punishable by criminal law. In addition to physical damage, aggression involves mental illness, as it is now evident in environmental crime. One of the requirements of the criminal law of the environment is that penalties must be such that they are appropriate and efficient. The guarantee of proper and efficient implementation is that it can be deterred. The theory of deterrence is one of the most important and most influential theories related to the justification of punishment. The basic premise of deterrence is that humankind is a wise and thoughtful entity, and therefore examines the cost-benefit of its actions. According to the theory of deterrence, certainty, severity of punishment, and the speed of its implementation can prevent the perpetration of crimes by potential offenders, leading them to non-committing a crime. In this paper, the analytical-descriptive method has tried to analyze the conflicting effects of inhibition in the field of law and justice and to provide practical suggestions.
Keywords: Violence, Environmental Crime, Deterrence, Severity of Punishment, Punishment -
زمینه و هدف
توجه به جرایم زیستمحیطی از جهت ضررهای زیستی فراوانی که دارد، محور اصلی مطالعات جرمشناسی فرهنگی سبز واقع شده است. هدف این تحقیق شناسایی جرایم زیستمحیطی و رهنمودهای پیشگیری از ضرر زیستی در سنجه این جرمشناسی است.
مواد و روشهادر این پژوهش تحلیلی به بررسی و تحلیل دیدگاههای جرمشناسان سبز انتقادی معاصر در خصوص جرایم زیستمحیطی و پیشگیری از ضررهای زیستی با استفاده از اصول اخلاق زیستی پرداخته میشود.
یافتههاخواسته اصلی جرمشناسی فرهنگی از جرمشناسی سبز، توجه به مولفه فرهنگ است و خواسته مهم جرمشناسی سبز از جرمشناسی فرهنگی، توجه به این نکته مهم است که آسیبها و فجایع زیستمحیطی که از سوی دولتها و شرکتها ارتکاب مییابد، نباید مورد غفلت قرار گیرد. تلفیق و ادغام این دو رویکرد کمک به سزایی در قالب پیشگیری از ضررهای زیستی ارایه میدهد، چراکه تکیه جرمشناسی فرهنگی سبز بر مولفههای فرهنگ و آموزش با حداقل میزان مداخله کیفری با رویکرد جرمزدایی، در راستای تحقق اخلاق زیستی و عدالت اجتماعی است.
ملاحظات اخلاقیموارد مربوط به اخلاق در پژوهش و امانتداری در ارجاعات مقاله رعایت گردیده است.
نتیجهگیریحاصل تلفیق دو نوع جرمشناسی فرهنگی و جرمشناسی سبز، جرمشناسی فرهنگی سبز است که دو مولفه مهم فرهنگ و آسیبهای زیستمحیطی دولتی را مد نظر قرار میدهد. پیشگیری از آسیبهای زیستمحیطی در این رویکرد ادغامیافته، از طریق فرهنگسازی و نهادینهکردن اصول و منشهای اخلاق زیستمحیطی، حفاظت از محیط زیست را امکانپذیر میسازد.
کلید واژگان: جرائم زیست محیطی, اخلاق زیستی, ضرر زیستی, جرم شناسی سبز, فرهنگBackground and AimConsidering environmental crime due to its many bio-damages, the main focus of green cultural criminology studies is to identify environmental crime and bio-harm prevention guidelines in this criminology measure. This study is essential to the realization of the goals of bioethics, as one of the important principles of bioethics is the important principle of harm prevention.
Materials and MethodsThis descriptive-analytical study will examine the views of contemporary critical green criminologists on environmental crime and the prevention of its damages.
FindingsThe main demand of cultural criminology for green criminology is to pay attention to the component of culture and the important demand of green criminology for cultural criminology; it is important to note that the environmental damage and catastrophe committed by governments and corporations should not be forgotten. The combination of these two criminology offers a great deal of help in preventing bio-damage, as green cultural criminology relies on the components of culture and education with minimal amount of criminal intervention, which can be effective in non-criminal bioethics. Ethical Considerations: Issues related to research ethics and fiduciary have been considered in the citations of the article.
ConclusionThe combination of cultural criminology and green criminology makes it possible to pay attention to two important components of culture and governmental environmental damage. Preventing environmental damage is also possible in this integrationist approach, by properly institutionalizing and cultivating environmental protection.
Keywords: Environmental Crimes, Prevention, Bioethics, Green Cultural Criminology, Culture -
تروریسم و پیچیده شدن این پدیده از لحاظ مطرح شدن انواع جدید آن،در راس دغدغه های هر نظام حقوقی قرار گرفته است.در این راستا،از لحاظ حقوق کیفری،بایستی یک حمایت کیفری همه جانبه را در این خصوص لحاظ نمود.یکی از اقسام تروریسم،که در عین حال مهم ترین و خطرناک-ترین نوع آن می باشد،تروریسم زیست محیطی است.در میان نظام های حقوقی،کشور فرانسه با تدوین موادی در قانون مجازات جدید فرانسه مصوب1992 میلادی،برای اولین بار تفکیکی را در خصوص جرایم زیست محیطی از تروریسم زیست محیطی ارائه نموده است که به تبع آن در قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه نیز در فصل جداگانه ای،رسیدگی های افتراقی به جرایم تروریستی را پیش بینی نموده است. مقنن فرانسوی با آوردن عبارت((هدف اخلال شدید در نظم عمومی)) در ماده 2-421 قانون مجازات که فی نفسه عنصر اصلی یک جرم تروریستی است،تروریسم زیست محیطی را که در این ماده در حکم تروریسم دانسته شده را از جرایم زیست محیطی دیگر همچون آلوده کردن آب،هوا و... تفکیک نموده است.در حقوق ایران جرم مستقلی تحت عنوان تروریسم زیست محیطی وجود ندارد اما در قوانین متعدد جلوه هایی از مفهوم تروریسم زیست-محیطی یافت می شود که یکی از این موارد ماده 286 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 است.در این مقاله به بررسی تعریف و موارد مشابه تروریسم زیست محیطی در حقوق ایران پرداخته و به تطبیق آن با کشور فرانسه به عنوان یک نظام حقوقی پیشتاز در امر جرم انگاری و کیفر-گذاری در خصوص این قسم از تروریسم می پردازیم.کلید واژگان: تروریسم زیست محیطی, آیین دادرسی کیفری افتراقی, جرایم زیست محیطی, جرم انگاری, مجازاتEnvironmental-terrorism in Iran and France criminal law Abstract: Terrorism and the complexity of this phenomenon in terms of the introduction of its new types are at the head of the concerns of each legal system.in terms of Criminal law,a comprehensive criminal protection should be considered. one of the many types of terrorism, which at the same time is the most dangerous and the most common type is, environmental terrorism. Among the legal systems, for the first time,France by codifying materials in the new Penal Code of France adopted in 1992,provided a section on environmental crime of environmental terrorism,the French Criminal Procedure Act also provides for differential treatments of terrorist offenses in a separate chapter. French lawgiver by bringing the phrase in the definition of environmental terrorism in Article 421(2), which is the main element of a terrorist crime terrorism,has separated the environment from other environmental impacts, such as contamination of water, air, and so on. there is no separate crime under the name of environmental law in Iran's law, but in many laws there are manifestations of the concept environmental terrorism;one of these items is, Section 286 of the Islamic Penal Code, by stipulating, the author considers the perpetrator to be a “mof-sedo-fel-arz .In this article,we will deal with the definition and similar cases of bio-terrorism in Iranian law and its adaptation to the country of France as a leading legal system in the field of Criminalization and imposing punishiment for environmental-terrorism.Keywords: Environmental-terrorism, differential criminal procedure, environmental crime, criminality, punishment
-
رسیدگی های عادلانه و افتراقی به جرائم علیه محیط زیست در جهت تحقق بایسته های حقوق محیط زیست امری لازم و ضروری است. یکی از حوزه هایی که بایستی افتراقی سازی آیین دادرسی کیفری در قلمرو آن تجلی پیدا کند، جرائم سبز است، چرا که لزوم حمایت کیفری همه جانبه از محیط زیست که یکی از بایسته های حمایت کیفری از محیط زیست است، افتراقی سازی در این حوزه را بیش از گذشته لازم و ضروری می نماید. منظور ما از جرائم سبز، جرایمی هستند که علیه محیط زیست ارتکاب می یابند و خود به دو دسته جرائم زیست محیطی و تروریسم زیست محیطی تقسیم بندی می شوند. علت تفکیک این دو مفهوم در این است که نحوه پاسخ دهی و رسیدگی به این جرائم متفاوت است و اصولا از لحاظ قصد مجرمانه نیز تفاوت های مهمی دارند.
از آنجایی که برای هر تصمیم حقوقی و به جا در سیستم عدالت کیفری، وجود مبانی لازم و ضروری است و همین مبانی، توجیه گر افتراقی سازی در حوزه رسیدگی و برخورد افتراقی است، از این رو در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی مبانی فقهی، حقوقی و جرم شناختی می پردازیم که بنیان های رسیدگی های افتراقی به جرائم سبز محسوب می شوند و توجیه گر افتراقی سازی در رسیدگی به این دسته از جرائم می باشند.کلید واژگان: افتراقی سازی, مبانی فقهی, حقوقی و جرم شناختی, جرائم سبز, تروریسم زیست محیطیFair and differential proceedings of crimes against the environment is essential in order to fulfill the requirements of environmental rights. One of the areas where the criminalization of the criminal justice system must be discriminated in its territory is crimes of a green nature, since the need for comprehensive criminal protection of the environment which is one of the requirements for the protection of the environment, is more necessary to differentiation this field than ever. What we mean of green crimes, is the crim that committed against the environment and is classified into two categories of environmental crime and environmental terrorism. The reason for the separation of these two concepts is that the way they respond to these crimes is different, and they are also essentially different in terms of criminal intent.
Since there is a necessity of foundations for any legal decision in the criminal justice system, and the same principles justify the differentiation in the field of differential treatment and proceedings, hence, in this research by analytical-descriptive method We study the legal, legal, and criminal foundations that are the basis for differential treatment of crimes against humanity and justify differentiation in dealing with this type of crime.Keywords: Differentiation, Jurisprudence, Legal, Criminology Basics, Green Crimes, Environmental Crimes, Environmental Terrorism -
سابقه و هدفبررسی سوابق تحقیقی در مورد مسئولیت کیفری دولت در قبال جرایم زیست محیطی در ایران به خوبی آشکار می کند که شناخت مسئولیت کیفری برای دولت به عنوان بارزترین و مهم ترین شخص حقوقی یکی از دغدغه های نظام عدالت کیفری بوده و عدم شناسایی مسئولیت کیفری برای دولت به عنوان یکی از معضلات نظام های حقوقی است. اگر چه قانون گذار در تبصره ماده 20 قانون مجازات اسلامی 1392، مسئولیت کیفری برای دولت را شناسایی نکرده اما درباره مبانی ضروری جرم انگاری جرایم دولتی در حوزه جرایم زیست محیطی هیچ نظریه پردازی صورت نگرفته است. هدف نگارندگان، شناسایی و معرفی ادله ضرورت جرم انگاری و احراز مسئولیت کیفری برای دولت در جرایم زیست محیطی است.مواد و روش هادر این تحقیق با روش تحلیلی، توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تحلیل و بررسی ادله ضرورت شناسایی مسئولیت کیفری برای دولت، جرایم دولتی در حوزه زیست محیطی و چالش های موجود در زمینه مسئولیت کیفری دولت پرداخته وراهکار های مناسب ارائه شده است. نتایج و بحث: شناسایی مسئولیت کیفری برای دولت در جرایم زیست محیطی، از اهمیت فراوانی در کشور ها برخوردار است، چراکه در کشور های وابسته به صنعت نفت و گاز و آلودگی هایی که در این حوزه ها اتفاق می افتد توسط بخش دولتی است. بنابراین شناسایی مسئولیت کیفری برای دولت می تواند گام مثبتی در جهت حمایت کیفری همه جانبه از محیط زیست باشد.نتیجه گیریبا توجه به اینکه دولت مهم ترین شخص حقوقی است و آلوده کردن محیط زیست از سوی دولت باعث تضعیف حاکمیت می شود، بنا بر ادله عقلی و قانونی موجود از جمله قانون مدیریت خدمات کشوری 1386 که در بند ط ماده 8 این قانون، حفظ محیط زیست از موارد اعمال حاکمیتی است، اصل مساوات و برابری همگان در برابر قانون اساسی ایجاب می کند که دولت نیز دارای مسئولیت کیفری باشد البته با مجازات های بازدارنده مناسب برای دولت که باعث تضعیف حاکمیت و خلل در امر حاکمیت نشود.کلید واژگان: مسئولیت کیفری, دولت, آلودگی آب, آلودگی هوا, جرم زیست محیطیIntroductionA study of research evidence clearly reveals that the recognition of criminal responsibility for the state as the most prominent and most significant legal person is one of the concerns of the criminal justice system, and the lack of recognition of criminal liability for the state as one of the problems of legal systems. The mandates in the Note to section 20 (1)of the Islamic Penal Code )1392( did not identify criminal responsibility for the state, and no theorizing has been made regarding the grounds for criminalizing state actions in the field of environmental crimes. The aim of the authors is to identify and justify the necessity of criminalization of and assigning criminal liability to the Government in environmental crimes.Materials and methodsIn this research, analytical, descriptive and library sources are used to analyze the reasons for the necessity of identifying criminal responsibility for the state, state environmental crime, the existing challenges in the field of criminal responsibility of the state, and providing appropriate solutions have been taken.Results and discussionIdentification of criminal liability for the Government in environmental crime is of great importance in all countries, especially in countries dependent on the oil and gas industry since the pollution occurring in these areas is often caused by the public sector. Therefore, identifying criminal liability for the state can be a positive step towards full environmental protection.ConclusionGiven the fact that the Government is the most important legal person and that it pollutes the environment, this weakens the government as based on rationality and legal reasoning, including the Law on the Administration of Civil Services of 1386 where it is stipulated in section 8 of this law that the environment is protected from acts of sovereignty. Therefore, the principle of equal treatment and equality of all before the Constitution requires that the state also has criminal responsibility, of course with appropriate deterrents for the Government that would undermine the sovereignty and impediment of governance.Keywords: Criminal responsibility, Government, Water pollution, Air pollution, Environmental crime
-
تحلیل پیشگیری از جرایم زیست محیطی در پرتو دستورالعمل های سازمان ملل متحد و اصل اخلاقی پیشگیری از ضررزمینه و هدفیکی از اصول بنیادین اخلاق زیستی،اصل پیشگیری از ضرر زیستی به دیگران است که یکی از جلوه های بارز ضرر زیستی ،جرایم زیست محیطی است.هدف اصلی این نوشتار،تحلیل این اصل در پرتو رهنمودهای سازمان ملل متحد به عنوان یکی از کنشگران عرصه بین المللی است.مواد و روش هااین جستار به روش توصیفی-تحلیلی در پرتو رهنمودهای سازمان ملل متحد به تحلیل وبررسی اصل پیشگیری از ضرر زیستی به عنوان بنیادی ترین اصل اخلاق زیستی می پردازد.یافته هاامروزه پیشگیری به عنوان یکی از مهم ترین مقوله های هر نظام حقوقی مطرح است.اهمیت پیشگیری از یکسو و افزایش ارتکاب جرایم زیست محیطی به عنوان جنایات علیه بشریت از سوی دیگر، سازمان ملل متحد را که به عنوان مهم ترین کنشکر جامعه بین المللی شناخته می شود بر آن وا داشته است که در شورای اقتصادی اجتماعی در سال 1996 و 2002 رهنمودهای پیشگیری از جرم را جهت ترویج برنامه های پیشگیری از جرم در سطح ملی، به تصویب رساند. سیاست گذاری های سازمان ملل متحد رهنمودهایی را پیش روی ما می گذارد که اگر در عمل بتوان این اصول مطروحه را عملی نمود ،گامی مثبت و سازنده در پیشگیری از جرایم زیست محیطی خواهیم برداشت.این اصول عبارت اند از:اصل راهبری دولت،اصل توجه به پیشگیری از جرم در سیاست گذاری های اجتماعی و اقتصادی،اصل پیشگیری مشارکتی،پایداری و قابلیت محاسبه،دانش محوری،رعایت موازین حقوق بشری،همبستگی و تمایز.نتیجه گیریبررسی های این نوشتار نشان از آن دارد که جرایم زیست محیطی با سایر جرایم دارای اشتراکاتی هستند که منجر به رعایت اصول کلی حاکم بر پیشگیری در برنامه های خاص پیشگیری از جرایم زیست محیطی شده است. اما باید در رعایت اصول فوق به ویژگی های خاص جرایم زیست محیطی، مرتکبین آن و بزه دیدگان جرایم زیست محیطی نیز توجه شود، چراکه این اصول به نحوی تعیین شده اند که بتوان آن ها را در رابطه با پیشگیری از همه جرایم بکار گرفت.توجه به رهنمودهای سازمان ملل متحد می تواند تاثیر مهمی در راستای تحقق بخشیدن به اصل پیشگیری از ضرر زیستی در خصوص جرایم زیست محیطی داشته باشد.کلید واژگان: پیشگیری, جرایم زیست محیطی, سازمان ملل متحد, حقوق بشر, اخلاق زیستی, ضررنرسانیBackground And AimConsidering the significance of prevention as one of the most important issues in ethical and legal systems, and increasing the risk of environmental crimes, this study aimed to analyze the prevention of environmental crimes in the light of UN guidelines.Materials And MethodsThis analytical study examines the prevention of environmental crimes in the light of the UN guidelines. This analysis is done based on the ethical principle of prevention of harm.
Findings: Given the globalization of environmental damages, green criminologists have focused on the principle of no harm. They have recognized environmental harm as the criterion in the definition of the environmental crime rather than criminalization. The United Nations has adopted guidelines for the prevention of crime in 1996 and 2002 in the Economic Council to promote crime prevention programs at the national level. The key principles in these guidelines included: government governance, crime prevention in social and economic policies; participatory prevention; accountability; sustainability; cost-benefit analysis; knowledge-based; compliance with the Human rights; solidarity, Interdependency and differentiation.ConclusionThe utilization of the principles of the United Nations Guidelines focusing on the ethical Principle of Prevention of harm, can help us to prevent environmental crimes. In order to prevent environmental damage and harm, participation of the civil society in the field of protection of environment is recommended through providing access of the citizens and empowering them, as well as, supporting community-based and non-governmental organizations.Keywords: Prevention, Environmental Crime, United Nations, Human Rights, Bioethics, No Harm
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.