به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amir ghorbanpour

  • امیر قربان پور*
    کتاب زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آن ها زندگی می کنیم، نوشته آرن استیبی، زبان شناس و بوم شناس بریتانیایی، ویراست دوم کتابی است که نخستین بار در سال 2015 توسط انتشارات راتلج به چاپ رسید و از برجسته ترین آثاری محسوب می شد که به طور متمرکز به این حوزه میان رشته ای نسبتا نوظهور از زبان شناسی کاربردی پرداخته بود. ویراست دوم کتاب (استیبی، 2021) در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه پیوست منابع داده ها و واژه نامه اصطلاحات تخصصی انتهای کتاب مجموعا شامل 260 صفحه می شود. این نوشتار ابتدا مرور کوتاهی خواهد داشت بر پیشینه اصطلاح «زبان شناسی زیست محیطی»، و مسیر شکل گیری این شاخه میان رشته ای جدید و گستره مطالعات آن؛ چرا که، همانطور که اغلب در مورد بسیاری از شاخه های علمی اتفاق می افتد، این اصطلاح پوششی و سایر اصطلاحات مرتبط با آن از آغاز شکل گیری این حوزه به معانی مختلفی کاربرد داشته اند. سپس در ادامه، به بررسی محتوای کتاب در ویراست دوم آن پرداخته خواهد شد.
    کلید واژگان: زبان شناسی, بوم شناسی, زبان شناسی زیست محیطی, زبان, گفتمان, محیط زیست
    Amir Ghorbanpour *
    Ecolinguistics: Language, Ecology and the Stories We Live by, written by the British linguist and ecologist Arran Stibbe, is the second edition of the book that was first published in 2015 by Routledge and was one of the most prominent works focused on this relatively new interdisciplinary field of applied linguistics. The book, in its second edition (Stibbe, 2021), is organised in eleven chapters and, together with the appendix of the sources of data and the glossary of technical terms at the end of the book, contains a total of 260 pages. The present article will first give a brief overview of the background of the term “ecolinguistics”, and the advent of this field and the scope of its studies; that is because, as is often the case with many scientific disciplines, this cover term and its other related terms have been used in various senses since the emergence of the field. The content of the book in its second edition will then be looked at in detail.
    Keywords: Linguistics, Ecology, ecolinguistics, Language, Discourse
  • امیر قربان پور*، زهرا خانعلی زاده
    کتاب زبان های ناممکن، نوشته آندریا مورو، زبان شناس و عصب شناس برجسته ایتالیایی، در سال 2016 توسط انتشارات ام آی تی (موسسه فناوری ماسوچوست) به چاپ رسیده است. مطالب این کتاب شامل مباحثی می شود که در بخش هایی از کتاب قبلی مورو، مرزهای بابل: مغز و معمای زبان های ناممکن (مورو، 2015؛ ترجمه شده از زبان ایتالیایی به انگلیسی، و با مقدمه نوآم چامسکی)، نیز به آن اشاره شده بود. کتاب در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه فهرست منابع و نمایه انتهای کتاب مجموعا شامل 145 صفحه می شود. نویسنده در این کتاب به بررسی آنچه که زبان بشر را از هر نظام ارتباطی دیگری متفاوت می سازد — به اصطلاح به کاررفته در کتاب، اثر انگشت زبان بشر — می پردازد، و در فصل های مختلف آن استدلال ها و شواهد نظری و تجربی جالبی را در جانبداری از یک تفسیر زیستی از زبان و قواعد حاکم بر آن ارایه می دهد، که برخی از آخرین یافته های مطالعات عصب شناختی در دو دهه اخیر را در بر می گیرد. این نوشتار مرور کوتاهی بر محتوای کتاب خواهد داشت.
    کلید واژگان: زبان, انسان, مغز, زبان شناسی, عصب شناسی, زبان های ناممکن
    Amir Ghorbanpour *, Zahra Khanalizadeh
    “Impossible Languages”, written by the Italian linguist and neurologist Andrea Moro, and published in 2016 by the MIT Press, includes themes that were also covered in parts of Moro’s previous book, “The Boundaries of Babel: The Brain and the Enigma of Impossible Languages” (Moro, 2015; translated from Italian into English, with a foreword by Noam Chomsky). The book is organized into eleven chapters, and, together with the list of references and an index, contains a total of 145 pages. In this book, the author explores what makes human language unique and different from any other communication system — the so-called fingerprint of human language, as referred to in the book — and presents interesting theoretical and empirical evidence in favor of a biological interpretation of human language structure, which includes some of the latest findings from neuroimaging studies in the last two decades. The present article will briefly look at the content of the book.
    Keywords: Language, Human, brain, Linguistics, Neurolinguistics, Impossible Languages
  • Mohammad Kazem Mohammadi *, Shahab Bohluli, Ali Javid, Haman Tavakkoli, Amir Ghorbanpour, Nima Razzaghi Asl
    A few 2-aryl-1H-phenanthro [9,10-d] imidazoles were synthesized and assessed for their cytotoxicity against MCF-7, HepG2, and AGS cell lines using MTT assay. Cellular assessments showed that phenanthroimidazoles were extremely potent cytotoxic agents (sub-nanomolar IC50s). Maximum effect was recorded for para-N-phenyl acetamide containing derivative against AGS cells (IC50 0.07 nM). It was also revealed that phenanthroimidazole derivatives showed better cytotoxicity against MCF-7 and AGS cells when compared to HepG2 cells. Minimum cytotoxicity was reported for para-methylphenyl derivatives within HepG2 cancer cells (IC50 7608.07 nM). Structure-activity relationship studies indicated that incorporation of nitrogen/oxygen-containing polar groups such as N-acetyl or nitro into para/meta positions of phenyl ring significantly enhanced the cytotoxicity against AGS cells. A similar trend was observed in meta-nitro derivatives vs MCF-7 cells. It was revealed that even the least potent compound exhibited cytotoxic activity in the range of low micromolar IC50. Results of this study proposed 2-aryl-1H-phenanthro [9,10-d] imidazoles as privileged structures for further in vivo studies.
    Keywords: Cancer, Cytotoxicity, Phenanthroimidazole, AGS, HepG2, MCF-7
  • سجاد رضایی، امیر قربان پور لفمجانی*، علی احسانی
    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی چابکی سازمانی از طریق انگیزه شغلی و خودکارآمدی عمومی کارکنان اداره آموزش و پرورش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بردسکن در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آنان 300 نفر گزارش شده است. 170 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و به پرسشنامه های انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام باضریب آلفای کرونباخ 88/0، خودکارآمدی عمومی شرر با ضریب آلفای کرونباخ 85/0 و چابکی سازمانی تنها با ضریب آلفای کرونباخ 85/0پاسخ دادند. از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه  همزمان در نسخه 20نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین انگیزش شغلی و چابکی سازمانی (0001/0P<،637/0r=) و همچنین بین خودکارآمدی و چابکی سازمانی (0001/0P<،752/0r=) کارکنان وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون آشکار ساخت ضرایب بتا برای پیش بنی چابکی سازمانی از روی انگیزش شغلی (0001/0P<،453/0β=) و خودکارآمدی (0001/0P<،445/0β=) معنی دار هستند و این دو متغیر پیش بین می توانند 77 درصد از واریانس نمرات چابکی سازمانی را توضیح دهند (0001/0P<،37/230F=). سطوح بالاتر انگیزش شغلی از طریق جهت دهی موثر کارکنان به اهداف سازمانی و خودکارآمدی با ایجاد احساس موثر بودن رفتارهای کارکنان، به بهبود چابکی سازمانی یاری می رسانند. یافته های این پژوهش در بستر سازمان، مورد بحث قرار گرفته است.
    کلید واژگان: انگیزه شغلی, خودکارآمدی, چابکی سازمانی, آموزش و پرورش, کارکنان
    Amir Ghorbanpour
    The purpose of this study was to predict organizational agility through job motivation and self-efficacy of the staff of the Education Office. The statistical population of this study included all employees of the Bardaskan Education Office in the academic year 2015-2016, of which 300 were reported. 170 Subjects were selected through voluntary sampling method and responded to job motivation questionnaire of Hackman & Oldham with Cronbach’s alpha=0/88, General Self-Efficacy with Cronbach’s alpha=0/85 and Organizational Agility questionnaire with Cronbach's alpha=0/85. Pearson correlation and multiple regressions were used simultaneously in version 20 of SPSS software for data analysis. The results showed that there is a direct and significant relationship between job motivation and organizational agility (P < 0.0001, r = 0.637), as well as between self-efficacy and organizational agility (P = 0.0001, r = 0.752). The results of regression analysis revealed significant beta coefficients for prediction of organizational agility on job motivation (P <0.001, β = 0.453) and self-efficacy (P <0.0001, β =0.445) was significant and these two predictors can explain 77% of the variance in organizational agility scores (P <0.0001, F = 230.37). The higher levels of job motivation help organizational agility by effectively orienting employees into organizational goals and self-efficacy by creating a sense of the effectiveness of employee behavior. The findings of this research are discussed in the context of the organization.
    Keywords: Organizational agility, job motivation, general self-efficacy, Education, Staff
  • امیر قربان پور
    هدف از مقاله حاضر بررسی مسئله جایگاه هسته در گروه های نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی است. با استفاده از محدودیت های هم ترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X، XP) بازنویسی می شود (مک کارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبه بندی منسجمی از محدودیت های مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروه های نحوی زبان فارسی، فعال و تعیین کننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروه های مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته می شود که محدودیت کلی Align-Left(X، XP) که بر هسته آغازین بودن گروه های نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساخت های نحوی این زبان، بسیار تعیین کننده است. همچنین، موارد استثنای هسته پایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالت نمای «را»، توسط محدودیت های خاص تری با ارزش مخالف که در مرتبه بالاتر قرار می گیرند، پوشش داده می شوند که به ترتیب، عبارت اند از: Align-Right(V، VP)و Align-Right(K، KP).
    کلید واژگان: پارامتر جایگاه هسته, گروه های نحوی, نظریه بهینگی, زبان فارسی
    Amir Ghorbanpour
    The present study aims at exploring head position in Persian syntactic phrases within the Optimality Theory framework. Making use of syntactic alignment constraints proposed by Grimshaw (2002), which is alternatively notated in this paper as Align-Left/Right(X, XP) (McCarthy, 2008), the study seeks to arrive at a consistent ranking of the relevant constraints being active in Persian with respect to the relative position of heads and complements within phrases. Bearing in mind the non-uniformity of head position across Persian syntactic phrases, it is concluded that the general constraint Align-Left (X, XP) is highly active and determinant in most of the syntactic structures in the language; also, the exceptions of head-finality, i.e. verb phrases and the direct object case marker ‘rā’, are accounted for by more specific, higher-ranked constraints of opposite value. These higher-ranked constraints are Align-Right(V, VP) and Align-Right(K, KP) respectively.
    Keywords: Head position parameter, Syntactic phrases, Optimality theory, Persian language
سامانه نویسندگان
  • امیر قربان پور
    امیر قربان پور
    دانش آموخته دکتری زبان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال