به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amirali farhang

  • سید کمال صادقی، امیرعلی فرهنگ، علی محمدپور*، میلاد حاجی بلند

    اشتغال اغلب مقوله ای فراتر از ابزاری جهت امرار معاش بوده و از دست دادن شغل ممکن است یکی از استرس زاترین تجربیات زندگی باشد. این پدیده، جدا از مشکلات مالی که ایجاد می نماید، ممکن است بر سلامت افراد تاثیر بگذارد. این مطالعه به بررسی تاثیر بیکاری بر سلامت طی دوره زمانی 2021-2000 در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با استفاده از رویکرد اقتصاد سنجی پانل کوانتایل می پردازد. جهت شاخص سلامت؛ از دو متغیر امید به زندگی و نرخ مرگ و میر زیر پنج سال استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در تمامی چندک های 25/0، 50/0، 75/0 و 95/0، بیکاری بر امید به زندگی ، تاثیر منفی و معنی داری داشته است در حالی که بیکاری بر نرخ مرگ و میر تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. از متغیرهای کنترلی تولید ناخالص داخلی سرانه، تجارت و هزینه های جاری سلامت نیز استفاده شده است و هر سه متغیر، تاثیر مثبت و معنی داری بر امید به زندگی و تاثیر منفی و معنی داری بر نرخ مرگ و میر داشته است. تایج پژوهش حاکی از آن است که در تمامی چندک های 25/0، 50/0، 75/0 و 95/0، بیکاری بر امید به زندگی ، تاثیر منفی و معنی داری داشته است در حالی که بیکاری بر نرخ مرگ و میر تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. از متغیرهای کنترلی تولید ناخالص داخلی سرانه، تجارت و هزینه های جاری سلامت نیز استفاده شده است و هر سه متغیر، تاثیر مثبت و معنی داری بر امید به زندگی و تاثیر منفی و معنی داری بر نرخ مرگ و میر داشته است.

    کلید واژگان: بیکاری, امید به زندگی, نرخ مرگ و میر, هزینه های جاری سلامت
    Seyedkamal Sadeghi, Amirali Farhang, Ali Mohammadpour *, Milad Hajibolnd

    Employment is often more than just a means of making a living, and lossing a job may be one of the most stressful experiences in life. This phenomenon apart from the financial problems it causes, it may affect people's health. This study examines the impact of unemployment on health during the period 2000-2021 in Middle Eastern and North African countries using the quantile panel econometric approach. For the health index, two variables of life expectancy and death rate under five years have been used. The results of the research indicate that in all quantiles of 0.25, 0.50, 0.75 and 0.95, unemployment had a negative and significant effect on life expectancy, while unemployment had a significant effect on the death rate and Mir has had a positive and significant impact. The control variables of GDP per capita, trade and current health expenses were also used and all three variables had a positive and significant effect on life expectancy and a negative and significant effect on the death rate.The results of the research indicate that in all quantiles of 0.25, 0.50, 0.75 and 0.95, unemployment had a negative and significant effect on life expectancy, while unemployment had a significant effect on the death rate and Mir has had a positive and significant impact. The control variables of GDP per capita, trade and current health expenses were also used and all three variables had a positive and significant effect on life expectancy and a negative and significant effect on the death rate.The results of the research indicate that in all quantiles of 0.25, 0.50, 0.75 and 0.95, unemployment had a negative and significant effect on life expectancy, while unemployment had a significant effect on the death rate and Mir has had a positive and significant impact.

    Keywords: Unemployment, Life Expectancy, Mortality Rate, Current Health Costs
  • حامد پوراکبر، سیما اسکندری سبزی*، امیرعلی فرهنگ، رستم قره داغی

    اخیرا عدم قطعیت متغیر در زمان، توجه زیادی را از سوی سیاست گذاران و دانشگاهیان به خود جلب کرده است و باعث رشد ادبیات، شناسایی مکانیسم های انتقال شوک های عدم قطعیت شده است. انگیزه قیمت گذاری احتیاطی مکانیسم مهمی است که شوک های عدم قطعیت را تقویت می کند. نتیجه گیری از مقایسه تخصیص ها تحت سیاست های پولی بهینه در دو رویکرد رایج تعیین قیمت، کالوو و روتنبرگ مدلسازی می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی سیاست پولی بهینه با لحاظ نااطمینانی در اقتصاد ایران در شرایط متفاوت قیمت گذاری با مدلسازی دو رویکرد رایج تعیین قیمت، کالوو و روتنبرگ می باشد که براساس یک الگوی تعادل عمومی پویا تصادفی مبتنی بر دیدگاه کینزین جدید با بهره گیری از اطلاعات و آمارهای موجود اقتصاد ایران طی بازه زمانی 1380-1400 متناسب با واقعیات اقتصاد ایران طراحی گردیده است. نتایج نشان داد که شوک های عدم قطعیت تحت مفروضات قیمت گذاری کالوو و روتنبرگ زمانی که سیاست پولی بر اساس قانون تجربی تیلور تنظیم می شود، به طور متفاوتی در اقتصاد ایران منتشر می شوند. به اینصورت که آنها مانند شوک های فشار هزینه تحت قیمت گذاری کالوو و شوک های تقاضای منفی تحت قیمت گذاری روتنبرگ رفتار می کنند. با این حال، سیاست پولی بهینه به تثبیت توامان تورم و شکاف تولید تحت هر دو فرض قیمت گذاری منجر می شود. به بیان دیگر اتخاذ سیاست های پولی بهینه می تواند منجر به ثبات اقتصادی شود. زیرا سیاست پولی بهینه نه تنها انگیزه پس انداز احتیاطی خانوارها را حذف می کند، بلکه انگیزه قیمت گذاری احتیاطی بنگاه ها را نیز حذف می کند، که کانال کلیدی است که پیش بینی تعیین قیمت کالوو را از پیش بینی قیمت گذاری روتنبرگ تحت تیلور تجربی متفاوت می کند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، استفاده از قاعده پولی برای سیاست گذاری در جهت ایجاد لنگر اسمی برای فعالین اقتصادی و عدم استفاده از سیاستهای صلاحدیدی در جهت عدم ایجاد انتظارات تورمی در اقتصاد، پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: نااطمینانی, DSGE, روتنبرگ, کالوو, ایران
    Hamed Pourakbar, Eskandari Sabzi*, Amirali Farhang, Rostam Garehdaghi

    Recently, time-varying uncertainty has attracted a lot of attention from policymakers and academics and has led to the growth of literature identifying the transmission mechanisms of uncertainty shocks. Precautionary pricing incentive is an important mechanism that amplifies uncertainty shocks. The conclusion from the comparison of allocations under optimal monetary policies is modeled in two common pricing approaches, Calvo and Rotemberg. The main goal of this research is to investigate the optimal monetary policy with uncertainty in Iran's economy under different pricing conditions by modeling two common pricing approaches, Calvo and Rotemberg, which is based on a dynamic stochastic general equilibrium model based on the new Keynesian perspective using The available information and statistics of Iran's economy from 2001 to 2021, have been designed according to the realities of Iran's economy. The results showed that the uncertainty shocks under Calvo and Rotemberg's pricing assumptions when the monetary policy is adjusted based on Taylor's empirical law are spread differently in the Iranian economy. In such a way that they behave like cost pressure shocks under Calvo pricing and negative demand shocks under Rotemberg pricing. However, the optimal monetary policy leads to the stabilization of both inflation and output gap under both pricing assumptions. In other words, adopting optimal monetary policies can lead to economic stability. Because optimal monetary policy removes not only the discretionary savings incentive of households but also the discretionary pricing incentive of firms, the key channel differentiates Calvo's pricing prediction from Rothenberg's pricing prediction under empirical Taylor. According to the results of the present research, it is suggested to use the monetary rule for policy-making to create a nominal anchor for economic actors and not to use discretionary policies in order not to create inflationary expectations in the economy.

    Keywords: Uncertainty, DSGE, Rotemberg, Calvo, Iran
  • حامد پوراکبر، سیما اسکندری سبزی*، امیرعلی فرهنگ، رستم قره داغی
    هدف

    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات سرریز نااطمینانی در اقتصاد ایران است. بدین منظور نوسانات هر یک از بازارها (نفت، ارز، سهام) در بروز نااطمینانی در فضای اقتصاد ایران مورد بررسی و اثرات سرریز نااطمینانی حاصل از هر بخش به سایر بخش ها برآورد می گردد. 

    روش

    یکی از ایرادات وارده بر مد ل های خانواده GARCH آن است که نوسانات مثبت و منفی با اندازه برابر، اثر یکسانی بر ماتریس کوواریانس شرطی دارند، این ویژگی همان اثر تقارن است. اما در عمل ممکن است واکنش اقتصاد به وقایع خوب و بد متفاوت باشد، لذا برای رفع این مشکل از مد ل های ترکیب غیرخطی GARCH با پسوند BEKK استفاده شده است. 

    یافته ها

    در تحلیل اثرات GARCH متغیرهای برونزا و ضرایب برآوردی ماتریس Bx می توان دریافت که انتقال نااطمینانی تحریم به بازار آرزو بخش تولید قابل توجه است. به علاوه انتقال تلاطم از سوی رشد درآمد نفت، شاخص تحریم و شاخص بازار پول به سایر بخشهای مورد مطالعه نیز مورد تایید قرارگرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده، سرریز تکانه ها و تلاطم میان بازار سهام، ارز و تولید ناخالص داخلی (به جز از بخش تولید به سمت بازار ارز) دو سویه است. 

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین اثر سرریز تکانه های نفت به بخش تولید (184/0) انتقال می یابد، به این معنا که بخش تولید در مقابل تکانه های قیمت نفت نسبت به دو بخش مورد مطالعه دیگر(بازار ارز و سهام) آسیب پذیرتر است و انتقال نااطمینانی قیمت نفت به GDP و بازار ارز قابل توجه است.

    کلید واژگان: نااطمینانی, BEKK, ایران
    Hamed Pourakbar, Sima Eskandari Sabzi *, Amirali Farhang, Rostam Garehdaghi
    Objective

    Under uncertain conditions in the economy, the process of planning and decision-making as well as policy-making in all economic sectors, including households, enterprises, the government and the financial market, is disrupted, because the possibility of prediction decreases and it becomes difficult for economic actors to realize future visions. In such a situation, economic agents are faced with uncertainty regarding consumption, savings or investment decisions, expenditure-tax policies, laws and regulations, and future interest rates. In other words, decision-making has become difficult for economic agents and makes them hesitate to make decisions in the hope of achieving a more stable position in the future. The purpose of this research is to investigate the spillover effects of uncertainty in Iran's economy. For this purpose, the fluctuations of each of the markets (oil, currency, stocks) in the occurrence of uncertainty in the Iranian economy are investigated and the spillover effects of uncertainty resulting from each sector to other sectors are estimated.

    Method

    In some applications of the ARCH model, conditional variance equations with relatively long intervals are used, which requires determining the structure of the intervals to avoid the problem of negative parameters in the variance, so that a process with a longer memory and a more flexible interval structure can be selected from the ARCH category. To achieve more flexibility, another generalization is proposed as the generalized ARCH (GARCH) process. This has made forecasting in financial markets more complicated. Therefore, nowadays, multivariable models have been developed a lot in order to model the dynamics of returns. Using multivariate time series models has two important advantages. Firstly, it is very effective in identifying the relationship between series, secondly, it will increase the accuracy of forecasting. For example, if the past values ​​of one series influence another series, it is better to use multivariate models. Of course, using systemic or multivariable models instead of single-variable models will bring two important limitations. First, the more parameters that are estimated, the accuracy of the results will decrease and we need more data for the results to be reliable. Second, in many cases, the results do not have a high explanatory power. In multivariate GARCH models, the number of parameters increases drastically with the increase in the dimension of the model, and on the other hand, it is necessary for the variance matrix to be positive definite. Establishing these characteristics by the estimated parameters is not so simple. To estimate the parameters of multivariate GARCH models, the maximum likelihood method is mainly used, although the two-step method is also common. One of the problems with GARCH family models is that positive and negative fluctuations with equal size have the same effect on the conditional covariance matrix, this feature is the symmetry effect. But in practice, the reaction of the economy to good and bad events may be different, so to solve this problem, non-linear GARCH combination models with BEKK extension have been used. 

    Results

    Based on the findings of the research, the only variable of GDP excluding oil income has a structural failure during its process in the second quarter of 2011, and other variables are also without structural failure. Based on the criteria for measuring the accuracy of modeling estimations, the VARMAX GARCH-in-Mean Asymmetric BEKK model has provided more accurate results in terms of structural failure. Given that the number of conditional mean and conditional variance-covariance equations depends on the number of endogenous variables; In the current research (due to the presence of three endogenous variables), three equations for the average part and three equations for the variance-covariance part have been designed. In the analysis of the GARCH effects of exogenous variables and estimated coefficients of the Bx matrix, it can be seen that the transfer of the uncertainty of sanctions to the market of the production sector is significant. In addition, the transfer of turbulence from the growth of oil income, sanctions index and money market index to other studied sectors has also been confirmed. Based on the obtained results, the spillover of impulses and turbulence between the stock market, currency and gross domestic product (except from the production sector towards the currency market) is two-way.

    Conclusion

    During the studied period, the most transfer of turbulence from the previous period of the currency market to the current period has occurred in the currency market. Also, in the analysis of GARCH effects of exogenous variables and estimated coefficients, it can be seen that the transfer of oil price uncertainty to real GDP and foreign exchange market is significant. In addition, the transfer of the turbulence resulting from sanctions to the currency market has also been confirmed. The estimated coefficients of the matrix indicate the confirmation of the existence of asymmetric effects of BEKK in the studied variables. Also, a careful examination of the estimated coefficients shows that the reflection of bad news of oil on the turbulence of the production sector and the bad news of sanctions on the turbulence of the stock market has appeared more than other studied sectors.

    Keywords: Uncertainty, BEKK, Iran
  • سید کمال صادقی، امیرعلی فرهنگ، علی محمدپور*، میلاد حاجی بلند

    گردشگری به عنوان یکی از صنایع رو به رشد در جهان شناخته می‏ شود. بر پایه گزارش سازمان جهانی گردشگری پس از سوخت، مواد غذایی و محصولات شیمیایی، صنعت گردشگری بزرگ‏ترین بخش صادرات در جهان می‏ باشد. صنعت گردشگری دارای مزایای بالقوه برای رشد اقتصادی بوده و توسعه آن برای بسیاری از کشورها، امری ضروری به نظر می ‏رسد. بنابراین درک عوامل تعیین کننده و ارائه راهکار جهت توسعه صنعت گردشگری، امری مهم تلقی می شود. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، تبیین و بررسی اثرات عوامل کلان اقتصادی و سیاسی نرخ ارز، نرخ تورم و ریسک سیاسی بر توسعه گردشگری با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفه‏ های توزیعی غیرخطی (NARDL) طی دوره زمانی 1379-1400 در کشور ایران می‏‏باشد. یافته‏ ها حاکی از آن است که شوک مثبت نرخ ارز، هم در کوتاه ‏مدت و هم در بلندمدت، موجب افزایش توسعه گردشگری شده؛ درحالی که شوک منفی نرخ ارز موجب کاهش آن شده است. در مورد نرخ تورم و ریسک سیاسی نتایج متفاوت با نرخ ارز می‏ باشند، به طوری‏ که شوک مثبت ریسک سیاسی و نرخ تورم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، موجب کاهش توسعه گردشگری شده است، در حالی‏ که شوک منفی ریسک سیاسی و نرخ تورم، موجب افزایش آن شده است. همچنین جهت بررسی استحکام نتایج از روش اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی چندکی (QARDL)  استفاده شده است. نتایج هر دو روش با هم سازگار است.

    کلید واژگان: صنعت گردشگری, ریسک سیاسی, نرح ارز, نرخ تورم, QARDL, NARDL
    Seyedkamal Sadeghi, Amirali Farhang, Ali Mohammadpour*, Milad Hajibolnd
    Introduction

    The tourism industry is one of the main factors of economic growth and improvement of social welfare in many developed and developing countries, stimulation of foreign investment, foreign exchange income, development of infrastructure, creation of job opportunities, and social interaction among tourists. Tourism promotes globalization and international cooperation between countries and increases awareness of environmental protection. The performance of tourism depends on the level of development of the industry. Countries with developed tourism, experience a much  greater economic growth compared to the countries with less developed tourism industry. Several factors affect the development of tourism industry. For example, tourism needs an advanced transportation network and other facilities to facilitate the movement of tourists from their own countries to the host countries and also within the host country. Therefore, the physical infrastructure is considered an important determining factor in the arrival of tourists. The current research examines the factors influencing the development of the tourism industry from other perspectives. The existing literature shows that tourism is vulnerable and prone to political risks related to poor  governance strategies, crime, conflicts, political instability, corruption, and terrorism. High levels of political risk make countries inaccessible to international tourists, making visiting those countries seem highly risky and expensive at the same time. In addition to the mentioned items, other factors such as inflation rate, exchange rate fluctuations and real exchange rate affect the tourism industry. In case of currency devaluation in the host country, the visiting rate will increase  as tourism products and services in the country become relatively cheap for tourists from countries with strong currencies. Another parameter in this regard is inflation category where there is a close correlation between the purchasing power of consumers, and rampant inflation rate. When the purchasing power of tourists decreases, they lose interest to travel to such destinations where life and travel expenditures are rather expensive and hardly affordable. However, when inflation decreases, more tourists visit the host country, where the cost of living and transportation is far cheaper.The research findings have shown that tourism has played a vital role in many low-income countries like Iran. Over the  recent years, the country has experienced severe fluctuations in the exchange rate and inflation rate. The accurate validation of exchange rate policies, inflation rate, and political risk is not only useful in the academic field but also for policymakers in practice to support the activity. The current research is innovative in terms of the subject and the econometric methods used. The research hypotheses are as follows: 1- There is a negative and significant relationship between political risk and tourism development. 2- There is a positive and significant relationship between the exchange rate and tourism development. 3- There is a negative and significant relationship between the inflation rate and tourism development.

    Methodology

    This research analyzes the effects of political risk, exchange rate, and inflation rate on the development of tourism in the case of Iran in the period of 2000-2021 and uses the non-linear econometric approach (NARDL) to estimate the short-term and long-term coefficients. To perform statistical and econometric analysis, Eviews 13 software was used. The QARDL method is also used to check the robustness of the results.

    Findings

    Short-term and long-term evaluations of NARDL model shows that the effect of a positive exchange rate shock on tourism development is positive and significant both in the short and long term, while the effect of a negative exchange rate shock on tourism development in both the short and long term is negative and significant. In the case of political risk and inflation rate, the results are the opposite of the exchange rate, so the impact of the positive shock of political risk and inflation rate on the development of tourism is negative and significant both in the short and long term, while the effect of the negative shock of political risk and inflation rate on it is positive and significant. The results of long-term and short-term estimates are consistent and differ only in the size of influence in terms of coefficients, and they confirm the hypothesis of the present study. The biggest impact in the short term, with a reduction factor of 0.611, is related to the inflation rate. In the long term, the greatest impact with a reduction factor of 0.790 units is related to the positive shock of political risk.

    Discussion and Conclusion

    The tourism economics literature has conclusively proved that tourism entering a country leads to economic development in the destination country. According to the reports of the World Tourism Organization (2018), tourism is the third largest industry in terms of global export earnings. Based on the results of this research, the following recommendations are suggested: Institutional reforms can help strengthen the economy of countries with low-quality institutions, and policymakers should consider the conditions of the tourism industry when setting country stabilization strategies. The increase in the inflation rate in recent years destroys the advantage of being cheap to travel to Iran due to the increase in the exchange rate, so policymakers should consider controlling the inflation rate.

    Keywords: Tourism Industry, Political Risk, Exchange Rate, Inflation Rate, ARDL, NARDL
  • علی یونسی*، امیرعلی فرهنگ، وحید نیک پی پسیان
    تورم یکی از موضوعات اصلی در اقتصاد کلان و یکی از دغدغه های اصلی بسیاری از کشورها است. در سال های اخیر وجود تورم شتابان به دلیل تحریم های اقتصادی و عدم تزریق درآمدهای نفتی موجب تضعیف عملکردهای متغیرهای کلان ازجمله افزایش نرخ بیکاری و سرریز اثرات آن بر تمامی استان های کشور علی الخصوص استان های توسعه نیافته و فقیر شده است؛ بنابراین، لازم است عوامل موثر در جهت کنترل، ثبات نرخ تورم و کاهش مزمن نرخ بیکاری مورد بررسی قرار گیرد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثر فضایی تورم بر بیکاری در استان های ایران با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی 99-1385 است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران، جری سی و F فضایی اثرات سرریز فضایی برای الگوی خودرگرسیون فضایی مورد تایید قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، نرخ تورم و اثرات مجاورت آن، اثرات منفی و معنی داری بر نرخ بیکاری استان های موردمطالعه دارد. با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی) و لگاریتم سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند. حرکت هم زمان در جهت راستای ثبات نرخ تورم و افزایش میزان اشتغال با هدف افزایش توان رقابتی تولید برای استان های کمتر توسعه یافته و فقیر پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: نرخ بیکاری, نرخ تورم, اثرات فضایی, استان های ایران
    Ali Younessi *, Amirali Farhang, Vahid Nikpey Pesyan
    Inflation is one of the main issues in macroeconomics and one of the main concerns of many countries. In recent years, the existence of rapid inflation due to economic sanctions and the lack of injection of oil revenues has weakened the performance of macro variables, including the increase in the unemployment rate and its spillover effects on all the provinces of the country, especially the underdeveloped and poor provinces. Is. Therefore, it is necessary to examine the effective factors in the direction of control, stability of the inflation rate, and chronic reduction of the unemployment rate. Therefore, the current research aims to analyze the spatial effect of inflation on unemployment in the provinces of Iran with a spatial econometric approach during the period of 2006-2021. Before estimating the spatial model, spatial spillover effects for the spatial auto regression model were confirmed using Moran’s, Jerry C’s, and spatial F tests. Based on the obtained results, the inflation rate and its proximity effects have negative and significant effects on the unemployment rate of the studied provinces. According to other results, it has been observed that the gross domestic product and credits for the acquisition of capital (construction) assets and the logarithm of human capital have a positive and significant effect on reducing the unemployment rate; meanwhile, the wage rate has a negative and significant relationship with the reduction of the unemployment rate in the provinces. It is suggested to move simultaneously in the direction of stabilizing the inflation rate and increasing the employment rate to increase the competitiveness of production for the less developed and poor provinces.
    Keywords: Unemployment Rate, Inflation Rate, Spatial Effects, Iranian Provinces
  • سعید کیان پور*، امیرعلی فرهنگ، محسن حاجیان

    با توجه به نظر محققان علوم اجتماعی، خانواده، کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است و ازدواج، مبنای خانواده و امری مطلوب و واجب شرعی است. تئوری های مطرحی نیز در این زمینه وجود دارد که نشان می دهد تمایل به ازدواج در میان جوانان تحت تاثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. گرایش به ازدواج در کشور، یکی از مسائل مهم محسوب می شود و تغییرات میزان گرایش به ازدواج در استان همدان به عنوان یکی از استان های کشور مورد مطالعه قرار گرفت. این تحقیق به روش پیمایشی در بین جوانان 18-35 ساله استان همدان در سال 1402 انجام شده است و با استفاده از فرمول کوکران، 388 نفر از آنان برای مطالعه انتخاب و گزینش شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSpss تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش برای گرایش به ازدواج بیانگر آن است که میان متغیرهایی چون دلبستگی به والدین، فردی بودن انتخاب همسر، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه- فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف، ارتباط معنادار وجود دارد و با پذیرش برابری جنسیتی دارای عدم ارتباط است. در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که پنج متغیر دلبستگی به والدین، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه - فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف می تواند 6/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به ازدواج) را تبیین نماید.

    کلید واژگان: جوانان, تجرد زیستی, عوامل اقتصادی و اجتماعی, عوامل فرهنگی و خانوادگی و همدان
    Saeed KiyanPour *, Amirali Farhang, Mohsen Hajian

    According to social science researchers, the family is the smallest and most important social institution, and marriage is the basis of the family and a desirable and Islamic obligation. There are theories that indicate the desire to marry among young people is influenced by economic, social and political factors. The tendency ot marry in the country is considered as one of the important issues and changes in tendency to marry in Hamadan province as one of the provinces of the country were investigated. This research was conducted among the 18-35-year-old youth of Hamadan province in year 2023, and 388 of them were selected for the study using Cochran formula. The collected data were analyzed using Spss software. Results of the research for the tendency to marry indicate that there is a significant relationship between variables such as attachment to parents, individuality in choosing a spouse, idealistic expectations from marriage, having financial resources, believing in the cost- benefit of marriage, socializing with the opposite sex. and there is no connection with the acceptance of gender equality. Finally, the regression results show that the five variables of attachment to parents, idealistic expectation of marriage, having financial resources, belief in the cost-opportunity of marriage, socializing with the opposite sex can account for 60.6% of the variance of the dependent variable (tendency to marriage).

    Keywords: Youth, Single life, Economic, Social Factors, Cultural, Family Factors, Hamadan
  • امیر علی فرهنگ، اسمعیل دلیر*
    تعاونی ها و توسعه آنها به عنوان مهم ترین واسطه ارائه و فروش تولیدات در ارتباط با توزیع درآمد وکاههدف اول پژوهش بررسی وضعیت شرکت های تعاونی بهره مند از تسهیلات اشتغال پایدار روستائی در استان اردبیل می باشد جامعه آماری شامل تعداد 185 شرکت تعاونی فعال در سطح استان بود که از مجموع آن تعداد 48 تعاونی قادر به دریافت تسهیلات و وام شده و تعداد 26 تعاونی موافق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه شدند و از این تعداد نیز صرفا تعداد 21 شرکت تعاونی توانسته بودند بعد از اخذ تسهیلات اشتغال پایدار در تعاونی مذکور اشتغال ایجاد کنند هدف دوم بررسی عوامل موثر بر موفقیت و عدم موفقیت شرکت های تعاونی بهره مند از تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در استان اردبیل است که به واسطه پرسشنامه ای محقق ساخته به بررسی آن پرداخت شد و جهت بررسی پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردیده و رقم 914/0 حاکی از پایایی پرسشنامه است. تکمیل پرسشنامه به واسطه تعداد 80 نفر از مدیران تعاونی های سطح استان صورت گرفت و در چهار مولفه به بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد و موفقیت تعاونی ها با روش تحلیل عاملی پرداخته شد. با توجه به یافته ها مشخص شد که از میان چهار شاخص اصلی با 25 معیار فرعی، مولفه شاخص بهبود توانمندی های مشارکتی و عوامل انگیزشی در محیط کار با نه معیار فرعی بیشترین تاثیر را بر روی موفقیت و عملکرد تعاونی های روستایی داشته است و کمترین امتیاز و تاثیر را شاخص بهبود مدیریت داخلی تعاونی ها با پنج معیار فرعی به خود اختصاص داده است..
    کلید واژگان: تعاونی روستایی, استان اردبیل, اشتغال پایدار
    Amirali Farhang, Esmail Dalir *
    Job creation should governments provide cooperatives with material and moral support and pave the way for job creation as one of the foundations of economic stability. This study aims to examine the situation of cooperatives benefiting from employment facilities is a rural stable in Ardabil province, the statistical population of which is rural cooperative companies active in Ardabil province. The results of interviews with 26 cooperatives receiving loans showed that 21 cooperatives were able to create employment in the cooperative after obtaining sustainable employment facilities, and this means a positive and effective impact of sustainable employment facilities, which is also the report and statistical data. Confirms that one of the other objectives of this study is to investigate the factors affecting the success and failure of cooperatives benefiting from sustainable rural employment facilities in Ardabil province, which were surveyed with a researcher-made questionnaire. In order to evaluate the reliability, we used Cronbach's alpha, which number 0.914 showed the reliability of the questionnaire used. This questionnaire was completed by 40 managers of cooperatives in the province and in four components to evaluate the factors affecting the performance and success of these cooperatives the use of factor analysis was discussed. According to the analysis of the results of the questionnaire, the component of improving participatory capabilities and motivational factors in the workplace has the greatest impact on the success and performance of rural cooperatives. The least score and impact has the improvement of internal management of cooperatives.
    Keywords: Rural Cooperative, Ardabil Province, Employment Sustainable
  • زهرا کریمی تکانلو*، امیرعلی فرهنگ، علی محمدپور

    تغییرات آب و هوایی جهانی که با  انتشار گازهای گلخانه ای به ویژه دی اکسید کربن تشدید می شود، خطر بزرگی برای زندگی، محیط زیست جهانی و توسعه ایجاد می کند. تخریب محیط زیست یکی از بحث انگیزترین موضوعات در مجامع بین المللی است و نگرانی اصلی برای کل جهان محسوب می شود. بنابراین، محققان و سیاست گذاران توجه خود را از رشد اقتصادی متعارف به رشد سبز معطوف کرده اند. مطالعه حاضر در تلاش برای بررسی تاثیر نااطمینانی سیاست اقتصادی، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و کیفیت نهادی بر رشد سبز طی دوره زمانی 1381-1399 در کشور ایران است. متغیر مورد استفاده در نااطمینانی سیاست اقتصادی با یک شاخص ترکیبی بدست آمده است که نااطمینانی در سیاست های ارزی، پولی و مالی با استفاده از الگوهای اقتصادسنجی  و محاسبه شده است. همچنین متغیر رشد سبز، رشد اقتصادی تعدیل شده با محیط زیست است و به تبعیت از تحقیقات احمد و همکاران (2022) و  سوهاگ و همکاران (2022) مورد سنجش قرار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل موضوع پژوهش از روش خود رگرسیونی با وقفه توزیعی چندکی (QARDL) استفاده شده است. یافته های تجربی نشان می دهد که نااطمینانی سیاست اقتصادی در تمامی چندک های 25/0، 50/0، 75/0 و 95/0 تاثیر منفی بر رشد سبز دارد، در حالی که مصرف انرژی های تجدیدپذیر و کیفیت نهادی، رشد سبز را افزایش می دهند. از متغیرهای کنترلی سرمایه، اشتغال و باز بودن تجارت و تاثیر گذاری آن بر رشد سبز نیز استفاده شده است. در کل چندک ها متغیرهای کنترلی باز بودن تجارت و سرمایه تاثیر مثبت بر رشد سبز داشته است، در حالی که اشتغال تاثیر منفی بر آن داشته است.

    کلید واژگان: رشد سبز, نااطمینانی سیاست اقتصادی, کیفیت نهادی, انرژی های تجدید پذیر, QARDL
    Zahra Karimi Takanlou *, AmirAli Farhang, Ali Mohammadpour

    Global climate change, exacerbated by the emission of greenhouse gases (mainly carbon dioxide), poses a significant threat to life, the global environment, and development. Environmental degradation is a highly debated issue in international forums and is recognized as a significant concern worldwide. Consequently, researchers and policymakers have shifted their focus from traditional economic growth to green growth. This study explores the influence of economic policy uncertainty, renewable energy consumption, and institutional quality on green growth in Iran from 2002 to 2020. Economic policy uncertainty is measured using a composite index that incorporates currency, monetary, and financial policy uncertainty, calculated through ARCH and GARCH econometric models. Green growth is defined as economic growth adjusted for environmental considerations, based on Ahmed et al. (2022) and Sohag et al. (2022). The Quantile Auto Regressive Distributed Lag (QARDL) method is employed for data analysis. Empirical findings reveal that economic policy uncertainty negatively affects green growth across all quantiles (0.25, 0.50, 0.75, and 0.95), whereas renewable energy consumption and institutional quality contribute positively to green growth. Control variables, including capital stock, employment, and degree of trade openness, are also incorporated in the analysis. Trade openness and capital positively influence green growth across all quantiles, while employment has a negative impact

    Keywords: green growth, economic policy uncertainty, Institutional Quality, Renewable energies, QARDL
  • سعید کیان پور*، امیرعلی فرهنگ، محسن حاجیان

    ایران کشوری است که در طی سال های اخیر افزایش نرخ تورم و ضریب جینی را تجربه کرده و به دنبال آن تحت تاثیر اثرات اقتصادی و اجتماعی آن قرار گرفته است. جرم سرقت یکی از انواع جرایم اجتماعی و علیه اموال محسوب شده و یکی از عوامل اصلی کاهش رفاه اجتماعی می باشد. در طی سال های اخیر در ایران سرقت افزایش داشته و سبب به وجود آمدن بحران های اجتماعی شده است. در این پژوهش تلاش شده است که عوامل مهم اقتصادی افزایش جرم سرقت در ایران (نرخ تورم و ضریب جینی) طی سال های 1390-1401 و با رویکرد جدید کاپیولا بررسی و تحلیل شوند. تعادل نش با مقدار تقریبی 9307/0 نشان دهنده تناسب میان کاپیولا مارشال اولمین با داده ها بوده و تعادل نش ضریب جینی و جرم سرقت با میزان تقریبی 9032/0 نیز نشان دهنده تناسب میان کاپیولا فیشر هینزمن با داده ها می باشد. نتایج و یافته های پژوهش نقش اثرگذار تورم و نابرابری اقتصادی بر افزایش جرم سرقت را اثبات می کند. بر این اساس لازم است که سیاست های مقابله با افزایش تورم و نابرابری اقتصادی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته و اعمال شوند؛ زیرا با کاهش تورم و نابرابری اقتصادی امکان کاهش جرم سرقت وجود خواهد داشت.

    کلید واژگان: بزه های اجتماعی, جرایم علیه اموال, ضریب جینی, تورم, کاپیولا
    Saeed Kian Poor *, AmirAli Farhang, Mohsen Hajian

    Iran is a country that has experienced an increase in the inflation rate and the Gini coefficient in recent years, leading to the subsequent economic and social repercussions. Theft crime is considered one of the types of social crimes and is seen as a major factor in reducing social welfare. In recent years, theft has increased in Iran, resulting in social crises. This research aims to investigate and analyze the important economic factors contributing to the increase in theft crime in Iran (inflation rate and Gini coefficient) during the years 2012-2023, using the novel Copula approach. The Nash equilibrium with an approximate value of 0.9307 indicates the proportionality between Copula-Marshal-Olkin and the data, while the Nash equilibrium of the Gini coefficient and theft crime with an approximate value of 0.9032 signifies the adherence of Copula-Fisher-Hinzman to the data. The results and findings of the research confirm the influential role of inflation and economic inequality in the increase of theft crime. Therefore, policymakers must pay attention to and implement measures to combat the rise in inflation and economic inequality; because with the reduction of inflation and economic inequality, it will be possible to reduce the crime of theft.

    Keywords: Social Crimes, Property Crimes, Gini coefficient, Inflation, Copula
  • امیرعلی فرهنگ، مجید افشاری راد*، علی محمدپور

    هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثر بار مالیاتی و شاخص ادراک فساد و همچنین اثر تعاملی این دو متغیر بر بهره وری کل عوامل تولید، با استفاده از داده های تابلویی 18 کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) طی سال های 2020- 2002 و روش میانگین گروهی تلفیقی می باشد. نتایج تخمین مدل نشان می دهد که افزایش بار مالیاتی بدون شاخص ادراک فساد هم در کوتاه مدت و بلند مدت بهره وری کل عوامل تولید را کاهش می دهند، در حالی که افزایش شاخص ادراک فساد و اثرات تعاملی شاخص ادراک فساد و بار -مالیاتی تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری کل عوامل تولید دارد. مثبت شدن اثر تعاملی بار مالیاتی و شاخص ادراک فساد بر بهره وری کل عوامل تولید گویای این است که افزایش شاخص ادراک فساد تاثیر منفی بار مالیاتی بر بهره وری کل عوامل تولید را کاهش می دهد. افزایش یک واحدی بار مالیاتی به ترتیب در کوتاه و بلند مدت تاثیر منفی و معنی داری 027/0، 019/0 واحدی  بر بهره وری کل عوامل تولید داشته است، در حالی که افزایش شاخص ادراک فساد و اثرات تعاملی شاخص ادراک فساد و بار مالیاتی به ترتیب در کوتاه-مدت 022/0، 041/0  واحدی و در بلند مدت 048/0 و 069/0 واحدی، تاثیر مثبت و معنی داری بر آن داشته است.

    کلید واژگان: بارمالیاتی, شاخص ادراک فساد, بهره وری کل عوامل تولید, کشورهای منطقه منا, روش میانگین گروهی تلفیقی
    Amirali Farhang, Majid Afsharirad*, Ali Mohammadpour

    The main objective of this article is to investigate the effect of the tax burden and corruption perceptions index, as well as the interactive effect of these two variables on the total factors of productivity, using the panel data of 18 countries in the Middle East and North Africa region (MENA) during 2002 - 2020 and Pooled Mean Group (PMG) method. The results of the study showed that increasing the tax burden without the corruption perceptions index reduces the productivity of the production factors in both the short and long term, While the increase of the corruption perceptions index  and the joint effects of the corruption perception index and the tax burden have a positive and significant effect on the productivity of all production factors. The positive interaction effect of the tax burden and the corruption perceptions index on the productivity of the total production factors indicates that the increase in the corruption perception index reduces the negative effect of the tax burden on the productivity of the total production factors. An increase of one unit of the tax burden has had a negative and significant impact of 0.027 and 0.019 units on the productivity of all production factors in the short and long term, respectively, While the increase of the corruption perception index and the interactive effects of the corruption perceptions index and the tax burden are 0.022, 0.041 a and in the long term, 0.048 and 0.069 units have had a positive and significant effect on it.

    Keywords: PMG, MENA, TFP, Corruption Perceptions Index, Tax Burden
  • نسیم امین خرازیان، رویا آل عمران*، رسول برادران حسن زاده، امیرعلی فرهنگ

    هدف مقاله حاضر بررسی همبستگی شاخص کل بورس و قیمت نفت برنت در بازه هفتگی از شهریور 1388 تا آذرماه 1399 است. در این راستا از رویکرد DCC-GARCH و رویکرد موجک پیوسته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی بین دو شاخص مورد بررسی تحت تاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه تغییر می کند. همچنین این وضعیت تحت تاثیر شرایط پاندمی کرونا از بهمن 1398 تا آردیبهشت 1399 قرار دارد به طوریکه در این بازه زمانی همبستگی بین دو شاخص منفی و در بازه قبل و بعد از این مدت مثبت است. نتایح حاصل از رویکرد موجک نیز نشان می دهد وابستگی بین جفت بازار مورد بررسی در کوتاه مدت پایین و در برخی دوران در میان مدت و بلند مدت وابستگی بالاتر است. از اینرو به سرمایه گذاران توصیه می شود بسته به افق زمانی مورد بررسی و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور اقدام به سرمایه گذاری در این دو بازار نمایند

    کلید واژگان: نفت, بورس, موجک, گارچ چند متغیره, ایران
    Nasim Amin, Roya Aleemran *, Rasoul Baradaran Hassanzadeh, Amir Ali Farhang

    The purpose of this article is to investigate the correlation between TEPIX index and Brent oil prices in the weekly period from September 2009 to December 2016. In this regard, the DCC-GARCH and CWT approachs have been used. The results show the correlation between the two indicators changes under the influence of economic and political conditions of society. Also, this situation is affected by the corona pandemic conditions from February 2020 to May 2020, so that in this period the correlation between the two indicators is negative and in the period before and after this period is positive. The results of the wavelet approach also show the dependence between the market pairs under study is low in the short term and higher in some periods in the medium and long term. Therefore, investors should invest in these two markets, depending on the time horizon and the economic and political conditions.

    Keywords: Oil, Stock, Wawlet, Multivariate GARCH
  • امیرعلی فرهنگ*، رفیع حسنی مقدم، آنیتا ابونوری، علی محمدپور
    مقدمه و هدف
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر سیاست پولی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی و زیر بخش های آن (زراعی، دامی، جنگلداری و شیلات) است.
    مواد و روش ها
    جهت بررسی تحقیق از متغیرهای؛ نقدینگی، ارزش افزوده و سرمایه گذاری بصورت داده های سالانه طی دوره زمانی 1398- 1370 و روش اقتصاد سنجی GMM استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان می دهد، نقدینگی در کل بخش کشاورزی موجب افزایش 06/3 واحدی ارزش افزوده شده است، در حالی که نقدینگی در زیر بخش های زراعی، دامی، شیلات و جنگلداری به ترتیب موجب افزایش 017/0، 76/2، 18/2 و 05/1 واحدی آن شده است
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تحقیق، سیاست های پولی در کارایی بخش کشاورزی موثر می باشند و با استناد به نتایج به دست آمده، هدایت نقدینگی موجود به سمت سرمایه گذاری در زیر بخش های پر بازده کشاورزی پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: ارزش افزوده بخش کشاورزی, سیاست پولی, GMM
    Amirali Farhang *, Rafi Hasanimoghadam, Anita Abounoori, Ali Mohammadpour
    Introduction
    The aim of this research is to investigate the effect of monetary policy on the value added of the agricultural sector and its subsectors (crop, livestock, fisheries and forestry).
    Materials and Methods
    To investigate the research of the variables; Liquidity, value added, and investment as annual data from 1991-2019, and the GMM econometric method was used.
    Findings
    The results of the research show that liquidity in the entire agricultural sector has increased the value added by 3.06 units, While liquidity in the crop, livestock, fisheries and forestry sub-sectors has increased by 0.017, 2.76, 2.18 and 1.05 units, respectively
    Conclusion
    According to the research results, monetary policies are effective in the efficiency of the agricultural sector, and based on the obtained results, it is suggested to direct the available liquidity towards investment in the productive sub-sectors of agriculture.
    Keywords: value added of agricultural sector, Monetary Policy, GMM
  • عبدالرحیم هاشمی دیزج*، داود حمیدی، امیر علی فرهنگ
    امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، دارای آثار گسترده ای بر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی در سطح خرد و کلان دارد، که در این بین آنچه که بیشتر مورد توجه است تاثیر آن بر رشد اقتصادی و بحث اشتغال و بیکاری می باشد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر شاخص های منتخب فناوری اطلاعات و ارتباطات (اختصارا فاوا) بر رشد اقتصادی و بیکاری کشورهای منا است. بدین منظور، این تحقیق بر اساس مدل اقتصادسنجی در چارچوب داده های تابلویی با استفاده از اثرات ثابت (FE) و مدل FGLS برای ساله های 2000 الی 2019 تصریح و تخمین زده شده است. یافته ها نشان می دهند که متغیرهای ضریب نفوذ اینترنت و نرخ اشتراک سیمکارت تلفن همراه تاثیر مثبت معنادار بر رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه حقیقی کشورهای منا داشته و در مقابل بر نرخ بیکاری این کشورها تاثیر منفی و معنادار دارند؛ متغیر نرخ اشتراک اینترنت ثابت (و تلفن ثابت) دارای اثر معناداری بر رشد اقتصادی و نرخ بیکاری این کشورها نیست. همچنین طبق نتایج رشد اقتصادی تاثیر منفی و معنادار بر نرخ بیکاری داشته و قانون اوکان در این کشورها صادق است. هر چند ضریب برآوری در این پژوهش کمتر از مقدار برآوری اوکان بوده و این حاکی از این مهم است که رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای منا کمتر اشتغال زا می باشد؛که این می تواند ناشی از نفتی بودن و ناشی از منابع طبیعی بودن رشد اقتصادی این کشورها دانست. بنابراین لازم است برای افزایش ضریب نفوذ اینترنت در بین شهروندان منطقه منا، نهادهای بین الملی (بانک جهانی، سازمان ملل و...) با اعطای وام های بلاعوض و کم بهره کشورهای ضعیف منطقه منا را در جهت گسترش ICT حمایت کنند. چرا که باعث کاهش هزینه مبادله شده و اثرات خارجی مثبت بسیاری دارد.
    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, رشد اقتصادی, بیکاری, قانون اوکان, کشورهای منا
    Abdulrahim Hashemi Dizaj *, Davod Hamidi, Amir Ali Farhang
    Today, information and communication technology has extensive effects on economic and social variables at the micro and macro level, among which what is most important is its impact on economic growth and the issue of employment and unemployment. The purpose of this research is to investigate the impact of selected indicators of information and communication technology (FAVA) on the economic growth and unemployment of MENA countries. For this purpose, this research is specified and estimated based on the econometric model in the framework of panel data using fixed effects (FE) and the FGLS model for the years 2000 to 2019. The findings show that the variables of Internet penetration rate and mobile phone SIM card subscription rate have a significant positive effect on the economic growth and increase in the real per capita income of MENA countries, and on the other hand, they have a negative and significant effect on the unemployment rate of these countries; The fixed internet (and fixed telephone) subscription rate variable does not have a significant effect on the economic growth and unemployment rate of these countries. Also, according to the results, economic growth has a negative and significant effect on the unemployment rate, and Okan's law is true in these countries. Although the coefficient of calculation in this research is less than the value of Okan's calculation and this indicates the importance that the growth of GDP in MENA countries is less job-creating, which can be due to the fact that the economic growth of these countries is due to oil and natural resources. knew Therefore, it is necessary to increase the penetration rate of the Internet among the citizens of the MENA region, international institutions (World Bank, United Nations, etc.) should support the weak countries of the MENA region by granting free and low-interest loans in order to expand ICT. Because it reduces the exchange cost and has many positive external effects.
    Keywords: information, communications technology, Economic Growth, Unemployment, Okan Law, MENA
  • امیرعلی فرهنگ*، نسرین منصوری، علی محمدپور، آیتک صادقی

    بانک ها، به عنوان واسطه گر های مالی، با تخصیص منابع مالی نقش مهمی در اقتصاد و بازارهای مالی دارند. به دلیل اهمیت ایجاد نقدینگی بانک ها، در این تحقیق ابتدا شاخص خلق نقدینگی با استفاده از روش برگر و باومن (2009) محاسبه و سپس با استفاده از دو مدل گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) و مدل خودرگرسیون برداری داده های تابلویی (PVAR)، اثرات انواع تکانه ها(اقتصادی، مالی و بانکی) بر خلق نقدینگی در بانک های ایران طی دوره زمانی 1399- 1385 بررسی شده است. نتایج برآورد مدل ها حاکی از آن است که تکانه های تولید ناخالص داخلی و نرخ سود سپرده بانکی اثر مثبت و تکانه های ریسک اعتباری نرخ سود تسهیلات و نرخ ارز موثر اثر منفی بر خلق نقدینگی بانک ها دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش یک درصدی ریسک اعتباری نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ ارز موثر به ترتیب موجب کاهش 0.228، 0.525 و 0.468 درصدی خلق نقدینگی بانک ها می شود در حالی که افزایش یک درصدی نرخ سود سپرده بانکی و تولید ناخالص داخلی موجب افزایش 0.448 و 0.014 درصدی خلق نقدینگی بانک ها می گردد. همچنین در بررسی علیت گرنجر بین متغیرها، رابطه علی دو طرفه بین متغیرها مورد تایید قرار گرفته است. نتایج روش PVAR باGMM  سازگار بوده و آن را تایید می کند. می توان استدلال کرد که نتایج به دست آمده از مدل های تحقیق، از استحکام کافی برخودار هستند.

    کلید واژگان: خلق نقدینگی, PVAR, GMM
    Amirali Farhang*, Nasrin Mansouri, Ali Mohammadpour, Aytak Sadegi

    Banks, as financial intermediaries, play an important role in the economy and financial markets by allocating financial resources. Due to the importance of creating banks' liquidity, in this research, first, the liquidity creation index was calculated using Berger and Bauman's (2009) method, and then using two generalized moment models (GMM) and panel vector auto regression model (PVAR), the effects of various impulses (economic, financial and banking) on the creation of liquidity in Iranian banks during the period of 2015-2018 have been investigated. The estimation results of the models indicate that impulses of GDP and interest rate of bank deposits have a positive effect and impulses of credit risk, interest rate of facilities and effective exchange rate have a negative effect on the creation of banks' liquidity. The research results show that a one percent increase in credit risk, interest rate of bank facilities and effective exchange rate causes a decrease of 0.228, 0.525 and 0.468 percent of banks' liquidity, respectively, while a one percent increase in bank deposit interest rate and The gross domestic product increases the liquidity of banks by 0.448 and 0.014 percent. Also, in the investigation of Granger causality between the variables, the two-way causal relationship between the variables has been confirmed. The results of PVAR method are consistent with GMM and confirm it. It can be argued that the results obtained from research models have sufficient strength.

    Keywords: GMM, PVAR, Liquidity creation
  • امیرعلی فرهنگ، عبدالرحیم هاشمی دیزج*، علی محمدپور، مهدی اشجع

    گرم تر شدن کره زمین یکی از پیامدهای انتشار گاز دی اکسیدکربن، می باشد که بطور بالقوه تاثیر چند بعدی بر اکوسیستم زمین و بشریت دارد. به طوری که همه کشورهای جهان در پی کاهش و کنترل میزان آن، با استفاده از عوامل تاثیرگذار عمده در انتشار آن می باشند. برای این منظور، هدف این تحقیق بررسی تاثیر انرژی های تجدیدپذیر، نوآوری های تکنولوژیکی و کیفیت صادرات بر انتشار دی اکسیدکربن می باشد. جهت برآورد این تاثیرات، نمونه ای شامل 20 کشور خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) در بازه زمانی 2002-2020 با رویکرد اقتصادسنجی مدل خود رگرسیونی باوقفه های گسترده پانلی (Panel ARDL) مورد سنجش قرار گرفته است. سعی در بررسی عوامل موثر بر کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن دارد. نتایج برآوردی، بیانگر تاثیرگذاری منفی در کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای مصرف انرژی های تجدیدپذیر، نوآوری تکنولوژیکی و کیفیت صادرات بر انتشار گاز دی اکسیدکربن است. از بین متغیرهای اصلی مورد بررسی، کیفیت صادرات، بیشترین ضریب تاثیرگذاری در کاهش انتشار دی اکسیدکربن را دارد و متغیر رشد اقتصادی نیز به عنوان متغیر کنترلی بیشترین تاثیر مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسیدکربن در کوتاه مدت و بلندمدت داشته است. آزمون های علیت گرنجری، بیانگر علیت یک طرفه از متغیرهای مصرف انرژی های تجدید پذیر، کیفیت صادرات، هزینه تحقیق توسعه و رشد اقتصادی به انتشار دی اکسیدکربن را تایید می کنند. با توجه به نتایج پژوهش، اجرای ابزارها و مکانیسم های قیمت گذاری دی اکسیدکربن برای تولید پاک و فعالیت های تجاری بین المللی، برنامه های آگاهی اجتماعی در سراسر کشور برای آموزش در مورد پیامدهای منفی آلودگی، ترویج سیاست های دولت برای تشویق استفاده از فناوری مدرن(فناوری های کم مصرف انرژی و آلودگی) توصیه می گردد.

    کلید واژگان: انرژی های تجدیدپذیر, کیفیت صادرات, نوآوری تکنولوژیکی, دی اکسیدکربن, مدل خود رگرسیون باوقفه های گسترده پانلی
    AmirAli Farhang, Abdolrahim Hashemi Dizaj *, Ali Mohammadpour, Mahdi Ashja

    The concepts of climate change and global warming have been widely considered as a major concern for the survival of living organisms on the planet. Since environmental and economic activities have coexisted since the beginning of Earth's history, development activities have gradually destroyed the environment by increasing CO2 emissions. Due to the lack of appropriate political initiatives, the earth is now facing the problem of adverse consequences of environmental vulnerability and destruction, which is causing suffering to the lives of humans, animals and plants worldwide. Therefore, reducing CO2 emissions to build a green and sustainable earth by considering various contributing factors such as renewable energy, technological innovation, export quality, and economic growth has become a desirable goal for contemporary researchers, as well as limited studies on the impact They are done.

    Methodology

    In this research, in order to investigate the effects of renewable energy consumption variables, research and development cost (representative of technological innovation variable), export quality, which is one of the main and explanatory variables, and economic growth is one of the explanatory and controlling variables on CO2 emission. The econometric model derived from the research of Rahman et al(2022) uses and is specified as follows:〖(〖CO〗_2)〗_it=〖(RED)〗_it+〖(EQI)〗_it+〖(REC)〗_it+〖(GDP)〗_it+〖(U)〗_it REC: renewable energy consumption; RED: technological innovation; EQI: export quality (except the main variables); CO2: dependent variable; GDP: economic growth (except control variable); i: sections (countries); t: time; U (it ) except error The geographical scope of the current research is 20 countries of the Middle East and North Africa (MENA) during the period of 2000-2020 and the evaluation of the independent variables of the research on CO2 emissions using the econometric model Panel ARDL There have been. Various studies have shown that ARDL models have several advantages over some other models. First, when the sample size is small, the estimation results will be reliable. Another thing is that this method can be used without considering the accumulation of zero or one degree of variables (Bhutto & Chang, 2019), while conventional models such as VECM or VAR can only be used in certain conditions. used that the variables have the same clustering degree (Chang et al., 2020). The third advantage of using the ARDL method is that it is possible to derive the ECM equation based on it. Fourth, in ARDL models, the issue of endogeneity creates the least problem. Because in these models there is no correlation in the error component (Pesaran et al, 2001). Of course, it should be noted that in addition to all the advantages, the problem of ARDL methods is that if the variables are cumulative of the second degree, they cannot be used. Based on this and considering the mentioned advantages, in the current research, the family of ARDL models has been used to estimate the coefficients.

    Conclusion

    It is well known that greenhouse gases (GHGs) are required to keep the Earth's temperature at levels so as to sustain life. However, increasing amounts of GHG emissions due to man-made activities, such as burning fossil fuels, absorb heat and cause global warming, giving rise to changes in the climate system. Arguably, this is one of the greatest problems humanity is facing today.Current study examines the role of factors affecting the reduction of CO2 emissions in 20 MENA countries in the period of 2002-2020. The data has been extracted from the websites of the World Bank and the International Monetary Fund. The results using the ARDL-PMG econometric technique show that the consumption of renewable energy, the quality of exports, and the cost of research and development have had a negative and significant impact on the emission of CO2. The control variable of economic growth has had a positive and significant effect on CO2 emissions. The PMG estimation results show that in the short term, REC, EQI, RED have caused a decrease of 0.0219, 0.1208 and 0.06352 respectively in CO2 emission, while GDP has caused an increase of 0.2604 in carbon dioxide emission. . Also, based on the long-term estimation results, REC, EQI, RED have caused a decrease of 0.0451, 0.3211 and 0.01211 respectively in CO2 emission. While the control variable of GDP has caused an increase of 0.3722 in CO2 emission. The results of the variables are the same in both short and long-term periods and only differ in the size of the influence of the coefficients. So that all REC, EQI, RED variables have had a negative and significant impact on CO2 emissions in the short and long term, and the control variable GDP has had a positive and significant impact on carbon dioxide emissions in the short and long term. Among all the variables of the research, the highest influence coefficient related to the GDP variable is 0.3722 in the long term and the lowest is RED, 0.01211 in the long term. Also, Granger causality test one-way causality from renewable energy consumption to CO2 emission, one-way causality from export quality to CO2 emission, one-way causality from research and development cost to CO2 emission and also causality They confirm one-way from economic growth to CO2 emission. Research with the results of studies such as Masoudi et al. (2018), Wang et al.,(2021), Saidi, K., & Omri, (2020), Hasnisah et al.,(2019) ., Ding et al.,(2021) and Salari et al., (2021) Correspond.Based on the obtained results, the following suggestions are presented:Implementation of inclusive economic growth and development activities without harming the environment by adopting and investing in green technology, green urbanization and green industrialization.According to the results of the research on the significant reduction in CO2 emissions during the use of renewable energy, it is necessary to take measures with more investment to increase the sources of renewable energy and support solar and wind energy by providing incentive policies and for the long term, it should be done. A suitable energy policy should be developed and implemented.Technological innovation helps introduce more environmentally and energy efficient technologies and equipment by increasing spending on scientific research and development. Appropriate policy initiatives are needed to invest more in technological innovations on a priority basis.Considering that export quality has a reducing effect on CO2 emissions, policy makers and investors should consider product quality as a key factor when designing. In this regard, increasing the level of physical investment (construction of railways and highways) and the amount of human capital investment (education) as well as foreign direct investment (FDI) can improve the quality of exports.

    Keywords: Renewable Energy, Export Quality, Technological Innovation CO2, Panel ARDL
  • سیامک شکوهی فرد، رویا آل عمران*، فرزاد رحیم زاده، امیرعلی فرهنگ

    بازار کار در ایران دستخوش تنگناهایی است که در صورت تداوم می تواند به اقتصاد ملی آسیب برساند. بالا بودن نرخ بیکاری و پایین بودن نرخ مشارکت نیروی کار از جمله این مشکلات است. یکی از عوامل موثر بر سطح اشتغال و نرخ مشارکت نیروی کار، شاخص فساد است. ازاین رو در این تحقیق، با استفاده از روش رگرسیونی کوانتایل، تاثیر شاخص فساد بر نرخ مشارکت نیروی کار و اشتغال در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی طی دوره زمانی  2018 -2000 مطالعه شده است. براساس نتایج برآورد مدل، در همه کوانتایل ها، تاثیر فساد بر نرخ مشارکت نیروی کار و اشتغال منفی است، زیرا فساد با تاثیر منفی بر رشد اقتصادی و فضای کسب وکار و منحرف کردن مخارج دولت به سوی اهداف غیرمولد، سطح اشتغال و نرخ مشارکت نیروی کار در کشورهای منتخب را کاهش می دهد. سطح مصرف و کیفیت نهادی نیز در کوانتایل های برآوردی، تاثیر مثبت بر نرخ مشارکت نیروی کار و سطح اشتغال دارند. همچنین در کوانتایل های برآوردی، تاثیر اقتصاد غیررسمی بر نرخ مشارکت نیروی کار و سطح اشتغال منفی است. تاثیر درآمد سرانه بر سطح اشتغال و نرخ مشارکت نیروی کار نیز به ترتیب مثبت و منفی هستند.

    کلید واژگان: نرخ مشارکت نیروی کار, اشتغال, فساد, رگرسیون کوانتایل
    Siamak Shokouhifard, Roya Aleemran *, Farzad Rahimzadeh, AmirAli Farhang

    The labor market in Iran is subject to bottlenecks that, if continued, could damage the national economy. High unemployment and low labor force participation are some of these problems. One of the factors affecting the level of employment and labor force participation rate is the corruption index. Therefore, in this study, using the quantitative regression method, the impact of various corruption index on the labor force participation rate and employment in selected member countries of the Islamic Cooperation Organization during the period 2018-2000 has been studied. Based on the results of model estimation, in all quantiles, the effect of corruption on labor force participation rate and employment is negative. Because corruption reduces the level of employment and labor force participation rates in selected countries by negatively affecting economic growth and the business environment and diverting government spending toward unproductive goals. Consumption level and institutional quality also have a positive effect on labor force participation rate and employment level in estimated quantiles. Also in the estimated quantiles, the impact of informal economy on labor force participation rate and employment level is negative. The effect of per capita income on the level of employment and labor force participation rate was both positive and negative.

    Keywords: Labor Force Participation Rate, employment, Corruption, Quantile Regression
  • عبدالرحیم هاشمی*، امیرعلی فرهنگ، علی محمدپور
    زمینه و هدف

    تغییرات آب و هوای جهانی، که توسط انتشار گازهای گلخانه ای، به ویژه دی اکسید کربن تشدید شده است، تهدیدی عظیم برای زندگی انسان، محیط زیست و توسعه پایداری ایجاد می کند. در نتیجه، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و بهبود شرایط محیطی در حال حاضر یک اولویت جهانی برای ترویج رشد پایدار و جلوگیری از پیامدهای نامطلوب گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی است و کشور ایران هم از این امر مستثنی نیست. بنابراین درک عوامل تعیین کننده و ارایه راهکار برای کاهش انتشار دی اکسید کربن مهم تلقی می شود. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات رشد اقتصادی و گردشگری بر انتشار گاز دی اکسید کربن می باشد.روش شناسی: در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد اقتصاد سنجی و مدل اتورگرسیون غیر خطی (NARDL) به ارزیابی تاثیرات گردشگری و رشد اقتصادی بر انتشار دی اکسید کربن در کشور ایران طی دوره زمانی 1399-1387 پرداخته شده است.

    یافته ها

    طبق برآوردها، افزایش یک واحدی گردشگری و رشد اقتصادی به ترتیب در کوتاه مدت موجب افزایش 042/0 و 449/0 واحدی انتشار دی اکسید کربن شده است و در بلندمدت موجب افزایش 177/0 و 902/0 واحدی آن شده است، در حالی که کاهش یک واحدی گردشگری و رشد اقتصادی به ترتیب در کوتاه مدت موجب کاهش 016/0 و 714/0 واحدی انتشار دی اکسید کربن شده است و در بلند مدت موجب کاهش 067/0 و 025/0 آن شده است. نتایج برآورد کوتاه مدت و بلند مدت با هم سازگار است با این حال، اندازه تاثیرگذاری در بلندمدت بیشتر از کوتاه مدت است.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، اتخاذ سیاست هایی نظیر استفاده از سوخت های جایگزین پاک و فناوری های نوین به ویژه در خدمات حمل ونقل و صنایع تولیدی پیشنهاد می شود.اصالت/ نوآوری:  پژوهش حاضر از جنبه متعیرهای به کار رفته، روش شناسی و دوره زمانی مورد بررسی، دارای نوآوری است.

    کلید واژگان: دی اکسید کربن, NARDL, گردشگری, رشد اقتصادی, علیت گرنجر
    Abdulrahim Hashemi Dizaj *, Amir Ali Farhang, Ali Mohammadpour
    Context and Purpose

    Global climate change, which is aggravated by the emission of greenhouse gases, especially carbon dioxide, poses a huge threat to human life, environment, development, and sustainability. As a result, reducing greenhouse gas emissions and improving environmental conditions are currently global priorities to promote sustainable growth and prevent the adverse consequences of global warming and climate change, and Iran is no exception. Therefore, it is considered important to understand the determining factors and provide solutions to reduce carbon dioxide emissions. According to the stated contents, the purpose of this study is to investigate the effects of economic growth and tourism, in order to achieve environmental sustainability by reducing greenhouse gas emissions.Design/methodology/approach: In this research, using ARDL's non-linear econometric approach, the effects of tourism and economic growth on carbon dioxide emissions in Iran during the period of 2008-2020 have been evaluated.

    Findings

    According to estimates, an increase of one unit of tourism and economic growth has caused an increase of 0.042 and 0.449 units of carbon dioxide emissions in the short term, respectively, and in the long term it has caused an increase of 0.177 and 0.902 units. While the decrease of one unit of tourism and economic growth in the short term has caused a decrease of 0.016 and 0.714 units of carbon dioxide emissions, respectively, and in the long term it has caused a decrease of 0.067 and 0.025.

    Conclusion

    Based on the findings of the research, it is suggested to adopt policies such as using alternative fuels and new technologies, especially in transportation services. Originality/value: The current research is innovative in terms of variables used, methodology, and time period under investigation.

    Keywords: CO 2, NARDL, Tourism, Economic Growth. Granger Causality
  • روزبه بالونژادنوری، امیرعلی فرهنگ*
    یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی هر سیاست اقتصادی، بررسی آثار توزیعی آن می باشد؛ به همین جهت دولت ها تلاش دارند، قبل از اجرای سیاست، از توزیع مجدد درآمد و تاثیرات احتمالی چنین سیاست هایی به صورت کمی و ملموس آگاهی داشته باشند؛ از این رو در مطالعه حاضر و برای نخستین بار در اقتصاد ایران با داده های فصلی و روش کوانتایل تعمیم یافته به بررسی اثرات توزیعی سیاست های اعتباری بر نابرابری درآمدی در استان های کشور پرداخته شد. بر این اساس نتایج نشان داد که در کوانتایل ابتدایی (کوانتایل 0.05) اعطای اعتبارات به بخش بازرگانی و خدمات اثر مثبت و معنادار بر نابرابری درآمد و همچنین اعتبارات بخش کشاورزی، مسکن و صنعت و معدن اثر منفی و معنادار بر نابرابری درآمد استان ها داشته اند. در کوانتایل میانه (کوانتایل 0.5) اعطای اعتبارات به بخش های کشاورزی و بازرگانی دارای اثر منفی و اعطای تسهیلات به بخش مسکن، خدمات و صنعت و معدن اثر مثبت بر نابرابری درآمد بوده است. همچنین در کوانتایل بالایی (کوانتایل 0.95)، تسهیلات اعطایی به بخش های کشاورزی، بازرگانی و صنعت و معدن اثر منفی و همچنین اعتبارات بخش های مسکن و خدمات اثر مثبت بر نابرابری در استان های ایران داشته است. درخصوص اثر سرمایه انسانی و رشد اقتصادی بر نابرابری درآمد نیز نتایج نشان داد که در استان های کشور افزایش رشد اقتصادی و سرمایه انسانی به دلیل ایجاد فرصت های بیشتر برای افزایش درآمد، موجب کاهش نابرابری درآمد شده است. براساس نتایج تحقیق، در تمامی کوانتایل ها، افزایش اثر تورم و موجودی سرمایه موجب نابرابری بیشتر درآمد در استان ها شده است.
    کلید واژگان: توزیع درآمد, سیاست های اعتباری, کوانتایل تعمیم یافته
    Roozbeh Balounejad Nouri, Amirali Farhang *
    One of the most important indicators for evaluating any economic policy is to examine its distributive effects, so governments try to be aware of the redistribution of revenue and the possible effects of such policies in a quantitative and tangible manner before implementing the policy. Therefore, in the present study, for the first time in the Iranian economy, with quarterly data and generalized quantum method, the distributive effects of credit policies on income inequality in the provinces of the country were investigated. Based on this, the results showed that in the primary quantile (0.05), credit to the trade and services sector had a positive and significant effect on income inequality and also credits to agriculture, housing, industry and mining had a negative and significant effect on income inequality in the provinces. In the Middle Quantile (Quantile 0.5), lending to the agricultural and commercial sectors had a negative effect, and lending to the housing, services, industry, and mining sectors had a positive effect on income inequality. Also in the upper quantum (Quantile 0.95), facilities granted to the agricultural, commercial, industrial and mining sectors had a negative effect, as well as loans to the housing and services sectors had a positive effect on inequality in the provinces of Iran. Regarding the effect of human capital and economic growth on income inequality, the results showed that in the provinces of the country, increasing economic growth and human capital due to creating more opportunities to increase income, has reduced income inequality. According to the research results, in all quantiles, the increase in the effect of inflation and capital stock has caused more income inequality in the provinces.
    Keywords: Income Distribution, Credit Policies, Generalized Quantile
  • زهرا فتوره چی*، امیرعلی فرهنگ، علی محمدپور
    در تحقیقات اخیر، تاثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی (EPU) بر جنبه های مختلف اقتصاد کلان مورد بررسی قرار گرفته است، اما در زمینه انرژی، خصوصا انرژی های تجدیدپذیر مطالعات محدودی انجام شده است. در این مطالعه اثر EPU بر مصرف انرژی های تجدید پذیر (REC) در کشور های خاورمیانه و شمال آفریقا(منا) طی دوره زمانی2020-2002 با استفاده از رویکرد پانل میانگین گروهی تلفیقی (PMG) انجام شده است. متغیر مورد استفاده در EPU با یک شاخص ترکیبی بدست آمده است که نااطمینانی در سیاست های ارزی، پولی و مالی را با استفاده از الگوهای اقتصادسنجی ARCH و GARCH محاسبه می کند. نتایج تحقیق با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی PMG نشان می دهد که EPU دارای تاثیر منفی و معنی دار بر REC است به طوری که در کوتاه مدت موجب کاهش 159/0 درصدی و در بلندمدت باعث کاهش 186/0 درصدی بر REC می گردد. براساس نتایج پژوهش، متغیرهای کنترلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری بازار سرمایه در هر دو دوره زمانی، کوتاه مدت و بلندمدت موجب افزایش REC شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علیت گرنجری نیز نشان می دهد که رابطه علیت یک طرفه از EPU به REC وجود دارد.
    کلید واژگان: EPU, شاخص ترکیبی, سوخت هیدرو کربن, PMG
    Zahra Fotourehchi *, Amirali Farhang, Ali Mohammadpour
    Recent research has examined the impact of economic policy uncertainty (EPU) on various aspects of macroeconomics, but limited studies have been conducted in the field of energy, especially renewable energy. In this study, the effect of EPU on renewable energy consumption (REC) in the Middle East and North Africa (MENA) during the period 2002-2020 has been done using the integrated Pooled Mean Group (PMG) approach. The variable used in EPU is obtained with a composite index that uncertainty in monetary, monetary and fiscal policies is calculated using ARCH and GARCH econometric models. The results of the study using the PMG econometric approach show that EPU has a negative and significant effect on REC, so that in the short run it reduces /159% and in the long run it reduces REC by 0.186% . According to the research results, the control variables of foreign direct investment, credits granted to the private sector and the market value of the capital market in both time, short and long term have increased the REC. The results of Granger causality analysis also show that there is a one-way causality relationship from EPU to REC.
    Keywords: PMG, Hydrocarbon fuel, Combined index, EPU
  • علی یونسی*، هادی غفاری، امیرعلی فرهنگ

    امروزه در جهان، درآمد حاصل از گردشگری پس از درآمدهای حاصل از صادرات سوخت، مواد شیمیایی رتبه سوم را به خود اختصاص داده است که به سهم 4/7 درصدی از کل صادرات جهان در سال 2019 رسیده است و برای چهل کشور فقیر جهان، گردشگری پس از نفت، دومین منبع مهم ارز خارجی است. بر اساس گزارش آماری GMTI 2021، کشورهای مالزی، ترکیه و عربستان رتبه های اول تا سوم گردشگری حلال را به خود اختصاص داده اند. اقتصاد ایران جهت جذب منافع مالی ناشی از این صنعت، پتانسیل فراوانی دارد. تحقیق حاضر درصدد است با بررسی اثر آموزش و ترویج گردشگری حلال در ایران و احصاء عوامل موثر بر آن، متغیرهای موثر در تابع تقاضای گردشگری را در قالب یک مدل رشد درون زا مشخص نماید. برای دستیابی به این هدف حرکت مدل پس از حل با کمک مدل های ریاضی، شبیه سازی شد و اثرات تغییرات عوامل موثر بر گردشگری بررسی گردید. بر اساس یافته های تحقیق، متغیرهایی مانند درآمد خارجیان، کشش درآمدی تابع تقاضا، عوامل زیرساختی همچون آموزش و ترویج گردشگری و حمل ونقل، جاده ها، پایتخت های فرهنگی، گردشگری و مذهبی دارای تاثیر مثبت بر تعداد توریسم دارند. همچنین برخی عوامل تاثیر منفی بر روی تعداد گردشگران دارند که ازجمله می توان به کشش قیمتی تقاضای گردشگری، نرخ مالیات بر روی کالاهای خدماتی و سطح قیمت ها اشاره نمود.

    کلید واژگان: مدل رشد درون زا, صنعت گردشگری, گردشگری حلال
    Ali Youness *, Hadi Ghafari, AmirAli Farhang

    Today, in the world, the income from tourism ranks third after the income from the export of fuel and chemicals, which reached a share of 4.7% of the world's total exports in 2019, and for forty poor countries in the world, tourism After oil, it is the second most important source of foreign exchange. According to the statistical report of GMTI 2021, the countries of Malaysia, Turkey, and Saudi Arabia have occupied the first to third ranks of halal tourism. Iran's economy has a lot of potentials to attract financial benefits from this industry. The current research aims to determine the effective variables that such tourism demands, and provide a model in the form of an endogenous growth by examining the effect of halal tourism education and promotion in Iran and calculating the factors affecting it. To achieve this goal, the process of this model was simulated with the help of mathematical models, and the effects of changes in the factors affecting tourism were investigated. Based on research findings, variables such as foreigners' income, income elasticity of demand, infrastructure factors such as education and promotion of tourism and transportation, roads, culture, tourism, and religious capitals have a positive effect on the number of tourists. Also, some factors have a negative effect on the number of tourists, including the price elasticity of tourism demand, the tax rate on service goods, and the price level.

    Keywords: Endogenous Growth Model, Tourism Industry, Halal Tourism
  • روزبه بالونژادنوری*، امیرعلی فرهنگ

    ارتباط های پسین و پیشین بخش مسکن باعث می شود که رونق (رکود) این بخش در رونق (رکود) کل اقتصاد موثر باشد و مسکن همانند موتور محرک اقتصاد عمل کند. هدف پژوهش حاضر بررسی همگرایی قیمت مسکن در مراکز استان های کشور می باشد. برای این منظور از داده های شش ماهه قیمت در بازه 1379:1-1399:2 و برای آزمون، از مدل رگرسیون log(t) غیر خطی وابسته به زمان استفاده شده است. نتایج تخمین بر اساس رویکرد همگرایی نسبی معرفی شده توسط فیلیپس و سول (2007) نشان می دهد که هیچ یک از چهار شهر تهران، اصفهان، ایلام و یاسوج رفتار همگرایی در قیمت مسکن را از خود نشان نمی دهند. با این حال برای باقی شهرهای مورد بررسی، نتیجه آزمون log(t) مثبت و معنا دار بوده است که نشان دهنده وجود همگرایی قیمت در میان اعضای هر یک از باشگاه ها می باشد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مسیر انتقال بجز در باشگاه چهارم که از ابتدا واگرا بود، در سایر باشگاه ها از یک دوره ای به بعد نسبت به تعادل بلندمدت واگرا شده است. این امر بیان گر آن است که با شدت یافتن این واگرایی، در عمل سیاست گذاری به منظور مدیریت نوسانات بازار دشوارتر و ضروری است با توجه به شرایط هر باشگاه، سیاست مختص آن باشگاه اتخاذ گردد.

    کلید واژگان: قیمت مسکن, همگرایی باشگاهی, مراکز استان های ایران, داده های سری زمانی, رگرسیون غیرخطی
    Roozbeh Balounejad Nouri *, Amirali Farhang

    The past and present connections of the housing sector cause the recession (boom) of this sector to be effective in the recession (boom) of the whole economy and housing to act as the engine of the economy. The purpose of this study is to investigate the convergence of housing prices in the provincial of the country. In the present study, the semi-annual data of prices in period 2012:1-2020-2 have been used and for the test, a model based on time-dependent nonlinear log (t) regression has been used. The estimation results based on the approach of Phillips and Sul (2007) show that none of the four cities of Tehran, Isfahan, Ilam and Yasuj show convergence behavior in housing prices. However, for the rest, the result of log (t) test was positive and significant, which indicates the existence of price convergence among the members of each club.Finally, results showed that the average transition path of clubs from one period towards has diverged from the equilibrium. This indicates that as this divergence intensifies, it will become more difficult in practice to make policies to manage market fluctuations. Because it is necessary to adopt a policy specific to each club according to the conditions.

    Keywords: House Price, Club Convergence, Iran economy, Time Series Data, Nonlinear Regression
  • نسیم امین خرازیان، رویا آل عمران*، رسول برادران حسن زاده، امیرعلی فرهنگ

    هدف مقاله بررسی میزان هم بستگی قیمت های نفت خام و شاخص بازار سهام ایران با استفاده از رویکرد هم دوسی موجک مبتنی بر تبدیل موجک پیوسته طی دوره زمانی 1388:6 - 1399:9 است. بدین منظور، وابستگی بین جفت سری بازده قیمت نفت خام برنت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمیدیت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت اوپک و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. نتایج نشان داد که شدت هم بستگی بین جفت سری های زمانی یادشده با افزایش شرایط نااطمینانی مانند افزایش تحریم ها، خروج آمریکا از برجام و پاندمی کرونا در میان مدت و بلندمدت افزایش می یابد. براساس نتایج، سرمایه گذاران براساس شرایط حاکم بر کشور و اهداف سرمایه گذاری خود می توانند در بلندمدت و میان مدت سبد سرمایه گذاری خود را تنظیم کنند.

    کلید واژگان: قیمت نفت خام, شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران, شرایط ناطمینانی سیاسی, پاندمی کرونا
    Nasim Amin Kharazian, Roya Aleemran *, Rasoul Baradaran Hassanzadeh, AmirAli Farhang

    The purpose of this research is to investigate the relationship between crude oil prices and the stock market index of Iran in the period from September 2009 to December 2020. For this purpose, by using wavelet coherence approach based on continuous wavelet transform, the relationship between the yield pair series of Brent crude oil price-total stock index, WTI oil price-total stock index and OPEC oil price-total index of Tehran Stock Exchange has been investigated .The results of this research show that the dependence between the above pair of time series increases with the increase of uncertain conditions such as the increase of sanctions, the withdrawal of the United States from the JCPOA, and the corona pandemic in the medium and long term. Therefore, investors can adjust their investment portfolio in the long and medium term based on the conditions governing the country and their investment goals.

    Keywords: Oil Price, Total index of Tehran Stock Exchange, wavelet coherence, continuous wavelet
  • امیرعلی فرهنگ*، زهرا فتوره چی، علی محمدپور

    این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده (FMOLS)، حداقل مربعات پویا (DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی (PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تاثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تاثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی (797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تاثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تایید می کنند.

    کلید واژگان: توسعه مالی, دی اکسید کربن, روش میانگین گروهی تلفیقی, علیت گرنجری, نرخ شهر نشینی
    AmirAli Farhang *, Zahra Fotourechi, Ali Mohammadpour
    Introduction

    emissions and climate change have attracted much attention due to their effects on the global environment. Financial development plays an important role in economic development by reducing information asymmetry and improving the optimal allocation of capital. In addition, many empirical studies confirm that financial development is an important factor in determining the quality of the environment. Financial development allows companies to finance their research and development activities or new facilities, which will have an impact on the environment. There is no consensus on the effect of variables. On the one hand, the growth of the financial sector provides more funds for the energy sector to research new technologies with the aim of reducing greenhouse gas emissions. On the other hand, financial development can increase production activities and increase pollution.  emission and environmental pollution are the most challenging issues discussed today. Therefore, many researchers have discussed these issues. The methods, approaches, and samples investigated in various research have reached contradictory results, and investigations in this field are still ongoing. In MENA countries, the use of fossil fuels and subsequently  emissions is more than in other countries. As our country is among these countries, it is necessary to pay more attention to the factors affecting the reduction of  emissions. Understanding the influence channels of financial development on greenhouse gas emissions and their cause-and-effect relationships is essential for policymakers in reducing pollutant emissions using financial instruments. The content of this article is organized into five parts: In the second part, the background of the studies is given. The third part of this research is the methodology, the explanations of the variables, and the research model. The fourth part is dedicated to model estimation and experimental findings, including the results of research methods, comparison of methods, and descriptive analysis of data using scatter diagrams. The final part includes conclusions and suggestions.

    Materials and Methods

    This research has been conducted concerning the impact of financial development indicators on carbon dioxide emissions for 20 member countries of MENA (the Middle East and North Africa) in the period 2000-2020. The data of this research was extracted from the World Bank website, and fully modified least squares (FMOLS), dynamic least squares (DOLS), and pooled mean group (PMG) estimators were used to estimate the long-run coefficients. Carbon dioxide is the dependent variable, the financial development index is one of the main variables, and energy consumption, urbanization rate, and GDP per capita are the control variables of the research.

    Findings

    In order to check the effectiveness of the pooled group average method and the group average, the Hausman test was used in this research. In all three methods, the variables of the financial development index have caused a decrease in  emissions, and economic growth, urbanization rate, and energy consumption have increased it. Among the three methods used, the highest coefficient of influence of variables of financial development index and urbanization rate on emission is related to credits granted to the private sector (0.797) and the DOLS method. The results of all three methods are the same, and it can be argued that the obtained results have sufficient strength.

    Conclusion

    According to the results of the current research and the effects of financial indicators on greenhouse gases (negative impact on  emissions), it is suggested that financial sectors should encourage and support pollution reduction projects and pay subsidies for research and development. Optimize technologies in energy and help promote and develop sustainable low-carbon industries. Local governments should plan and optimize the existing industrial structure at the time of industrial and financial support in order to reduce pollution and consider the issues of clean energy development and pollution reduction in subsidy, tax, monetary, and financial policies. Financial departments should support the policies of green technology transfer and foreign direct investment in the renewable energy sector. Also, considering that the rate of urbanization increases emissions, it is suggested: The use of pollutant control systems with advanced and modern technology in cities with high populations, policies, and strategies should be adopted with the aim of minimizing migration from rural areas to cities, the effect of increasing urbanization rates on environmental pollution through regulation Environment and technological innovations should be balanced.

    Keywords: CO2, Financial Development, Granger causality, Pooled Mean Group (PMG), urbanization rate
  • روزبه بالونژادنوری، امیرعلی فرهنگ*

    در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر نامتقارن بلندمدت و کوتاه مدت متغیرهای اقتصاد کلان بر شاخص قیمت بازار سرمایه از روش خود رگرسیونی با وقفه توزیعی چندکی (QARDL) معرفی شده توسط چو و همکاران (2015) استفاده شده است. برای این منظور از داده های ماهانه مربوط به اقتصاد ایران در بازه زمانی 1387:9-1400:6 جهت بررسی رابطه متغیرهای تورم، نرخ ارز، تراز تجاری غیر نفتی و قیمت نفت خام بر شاخص قیمت بازار سرمایه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در کوتاه مدت متغیرهای کلان مورد استفاده بجز تراز تجاری و قیمت نفت به صورت نامتقارن بر شاخص قیمت بازار سرمایه اثرگذار هستند. همچنین نتایج تخمین QARDL نشان داد که در بلندمدت تمام متغیرها بجز قیمت نفت بر شاخص قیمت سهام اثر نامتقارن داشته و اثر قیمت نفت متقارن و معنادار می باشد. این نتیجه گیری نشان می دهد در شرایطی که شاخص قیمت بازار سهام در وضعیت رونق، رکود و یا عادی است، بجز قیمت نفت اثر متغیرهای تحقیق بر این شاخص یکسان نمی باشد و حتی این اثر در کوتاه مدت و بلندمدت نیز متفاوت است.

    کلید واژگان: متغیرهای اقتصاد کلان, قیمت سهام, رگرسیون چندکی, QARDL
    Roozbeh Balounejad Nouri, Amirali Farhang*

    This paper aims at investigating the asymmetric impact of long-term and short-term macroeconomic variables on the capital market prices of Iran.Macroeconomic variables are inflation, exchange rate, non-oil trade balance and crude oil prices. In order to investigate these relationships, the quantile autoregressive distributed lag (QARDL) method introduced by Cho et al. (2015) has been used. For this purpose, monthly data related to Iran's economy in the period 2008: M9-2021: M6, have been used. Findings show that in the short run, the macro variables used except the trade balance and oil prices have an asymmetric effect on the capital market price index. In the long run, all variables except oil price have an asymmetric effect on the stock price index and the effect of oil price is symmetrical and significant. This conclusion shows that in situations where the stock market price index is in a state of prosperity, recession or normal, except for oil prices, the effect of research variables on this index is not the same and even this effect is different in the short and long term.

    Keywords: Macroeconomic Variables, Stock Price, Quntile Regression, QARDL
  • امیرعلی فرهنگ*

    رشد تقاضای روز افزون انرژی موجب رشد اقتصادی و همزمان موجب افزایش آلودگی و تخریب محیط زیست است. با توجه به اهمیت رشد اقتصادی و محیط زیست، درک نحوه تاثیرگذاری متغیرهای انرژی و آلودگی بر رشد اقتصادی کشورها برای سیاست گذاران و اقتصاددانان ضروری است. بر این اساس، مطالعه حاضر اثرات مصرف سوخت های فسیلی، انتشار CO2 و قیمت نفت خام بر رشد اقتصادی طی دوره زمانی2000-2019 در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) را بررسی نموده است. جهت انجام تجزیه و تحلیل از روش پانل میانگین گروهی تلفیقی (PMG) و حداقل مربعات پویا(DOLS) استفاده شده است و کشورهای مورد مطالعه پژوهش علاوه بر مطالعه بصورت منطقه ای منا، به دو زیر گروه شامل کشورهای صادر کننده و واردکننده نفت خام نیز تقسیم شده اند. نتایج تخمین روش PMGنشان می دهد که افزایش یک درصدی مصرف انرژی سوخت های فسیلی، انتشار CO2 و قیمت نفت خام به ترتیب موجب افزایش 183/0، 013/0و 058/0 درصدی رشد اقتصادی برای کشورهای گروه صادرکننده نفت خام شده است در حالی افزایش یک درصدی قیمت نفت خام در کوتاه و در بلند مدت به ترتیب موجب کاهش0260/0 و 409/0 درصدی رشد اقتصادی در کشورهای گروه واردکننده نفت خام می گردد. نتایج تخمین روش DOLS نیز، مشابه نتایج روش PMG بوده و آن را تایید می کند و بیانگر برخوداری استحکام کافی در پژوهش است.

    کلید واژگان: سوخت فسیلی, قیمت نفت, PMG, DOLS, رشد اقتصادی
    Amir Ali Farhang *

    Growing demand for energy leads to economic growth and at the same time increases pollution and environmental degradation. Given the importance of economic growth and the environment, it is important for policymakers and economists to understand how energy variables and pollution affect the economic growth of countries. According to this, the present study investigated the effects of fossil fuel consumption, CO2 emissions and crude oil prices on economic growth during the period 2000-2019 in the Middle East and North Africa (MENA). For analysis, the Pooled mean group (PMG) and dynamic ordinary least square (DOLS) methods have been used and the countries studied in the study, in addition to the regional study of MENA, are divided into two subgroups, including countries exporting and importing crude oil. The results of PMG estimation show that a one percent increase in fossil fuel energy consumption, CO2 emissions and crude oil prices increased economic growth by 0.183, 0.013 and 0.058 percent for the crude oil exporting countries, respectively, while increasing by one percent. Crude oil prices in the short and long term will reduce the economic growth in the countries importing crude oil by 0.0260 and 0.409% respectively. The estimation results of DOLS method are similar to the results of PMG method and confirm it and indicate that the research has sufficient strength.

    Keywords: Fossil fuel energy consumption, oil prices, PMG, DOLS, Economic Growth
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر امیرعلی فرهنگ
    دکتر امیرعلی فرهنگ
    دانشیار اقتصاد، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال