به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

anahita sadat ghaemmaghami

  • آناهیتا سادات قائم مقامی، لاله بهرام زاده

    نمایش‌‌نامه «پلکان» نوشته اکبر رادی، نمایشی مدرن و در عین حال تراژیک است که جامعه معاصر ایران را به تصویر می‌‌کشد. رادی پس از دریافت سه عکس از دانشجویی ناشناس، این نمایش‌‌نامه را برای نشان‌‌دادن بی‌‌عدالتی اجتماعی به رشته تحریر درآورد. در عکس اول مردی فقیر با لباس‌‌های فرسوده دیده می‌‌شود، در عکس دوم همان مرد در کنار مغازه دوچرخه‌‌فروشی‌‌ای است و عکس سوم همان مرد را نشان می‌‌دهد که بسیار ثروتمند شده است. رادی با دیدن این سه عکس مرد را تصور می‌‌کند و نام بلبل را در جایگاه شخصیت اصلی نمایش به تصویر می‌‌کشد؛ مردی که از راه های نامشروع برای رسیدن به قله ثروت از نردبان اجتماعی بالا می‌‌رود. رادی با نمایش نماد شرارت و با نشان‌‌دادن پیچیدگی شخصیت بلبل، در قالبی به‌‌طور کامل واقع‌‌گرایانه، جامعه قبل و بعد از انقلاب را توصیف و نقد می‌‌کند. این نمایش در پنج پرده، تصویر سقوط بشریت در جامعه است. در این مقاله توصیفی - تحلیلی با استفاده از دیدگاه کلود دوشه شرح داده خواهد شد که رادی چگونه ازطریق زبان نمادین، افرادی از طبقات پایین جامعه را ترسیم می‌‌کند که راه دیگری جز رسیدن به اوج ثروت ندارند؛ با این حال در این مسیر، بیشتر آنان به‌‌دلیل محرومیت‌‌هایشان به گرگ‌‌هایی بدل می‌‌شوند که حاضرند با قربانی‌‌کردن انسانیت، دیگران را پاره‌‌پاره کنند.

    کلید واژگان: بی عدالتی, پلکان, ثروت, جامعه, رادی
    Anahita Sadat Ghaemmaghami, Laleh Bahram Zadeh

    La pièce, Les Escaliers, écrite par Radi est une pièce moderne et tragique qui retrace la société contemporaine de l'Iran. Après avoir reçu trois photos d'un étudiant anonyme, celui-ci a rédigé cette pièce pour représenter l'injustice sociale. Dans ces trois photos nous voyons, tout d'abord, un homme pauvre avec des vêtements usés, sur la deuxième photo le même homme est à côté d'un magasin de vélos et la troisième photo représente cet homme, devenu très riche. Radi, en regardant ces trois photos imagine le parcours de l'homme et présente un nommé Bulbul, Rossignol qui voudrait monter l’échelle sociale par des voies illégitimes pour arriver au sommet de la richesse.  En représentant la vie des malfaiteurs, plein de complexités, dans une forme tout à fait réaliste, Radi décrit et critique la société avant et après la révolution. Cette pièce en 5 actes est l’image de la chute de l'humanité d'une société. Nous allons décrire, dans cet article descriptif et analytique, en tenant compte des idées de Claude Douchet sur la socialité du texte, comment Radi arrive, au moyen d’un langage métaphorique et symbolique, à démontrer que les gens appartenant aux couches inférieures de la société n’ont pas d’autre choix que de chercher la richesse à tout prix. Pourtant, sur ce chemin, en raison de leurs frustrations, la plupart deviennent des loups prêts à dévorer les autres tout en sacrifiant toute humanité et scrupules..

    Keywords: Les Escaliers, l'injustice, Radi, la richesse, la société
  • فاطمه پورعزت، مهدی حیدری*، آناهیتا سادات قائم مقامی

    مارتین هایدگر یکی از فلاسفه معاصر است که در پیدایش جریان های مهم فلسفی نقش اساسی داشته است. او معتقد بود که راه درست اندیشیدن، کشف افق پرسش بنیادین درباره هستی است. اینکه اساسا «وجود داشتن» یک موجود به چه معناست؟ برای تفسیر آن می بایست وجود و هستی دازاین (انسان) را بررسی نمود. از دید ایشان «دازاین» تنها موجودی است که مرگ آگاهی دارد و این آگاهی شاید در ابتدا او را دچار اضطراب وجودی کرده و به پوچی سوق دهد ولی در نهایت با یافتن مفهومی برای زندگی تبدیل به نیرویی برای گسست از روزمرگی و پوچی می شود. ما بر آنیم در این پژوهش با روش تحلیل متنی-توصیفی، برخی جنبه های ناپیدا و درونی شخصیت-های داستانی ژان اشنوز(نویسنده معاصر فرانسوی) را از خلال نظریه های هستی شناسی هایدگر مورد بررسی قرار دهیم و انعکاس مشخصه های دازاین را در رمان های اشنوز باز یابیم. همچنین به بررسی نقش سرگشتگی، حیرانی و تاثیر آن بر هویت انسان که در راستای مفاهیم فلسفی شکل گرفته از ورای نوشته های این نویسنده بپردازیم و نشان دهیم با دریافت این شناخت از «هستایش و وجود داشتن»، دازاین (انسان یا شخصیت اشنوزی) اگر نحوه بودنش در جهان لحاظ شود در جایگاه موجودی میان همه موجودات، محدود و متناهی به زمان و مکان نیست، شاید این دازاین هیچگاه در هستی خود کامل نباشد ولی وجود داشتن او همان در راه بودن اوست و اینگونه است که تنهایی، سرگردانی، هراس، سقوط شخصیت های اشنوزی همگی شرایطی را مهیا می سازند که به آگاهی بیشتر، شناخت و خودآگاهی ایشان منتهی می شود.

    کلید واژگان: مارتین هایدگر, ژان اشنوز, هستی شناسی, هویت انسان, حیرانی, هراس
    Fatemeh Pourezzat, Mahdi Heydari *, Anahita Sadat Ghaemmaghami

    Martin Heidegger is one of the contemporary philosophers who has played a key role in the emergence of important philosophical currents. He believed that the right way to think is to discover the horizon of the fundamental question of existence, which means "the existence" of a being. To interpret it, one must question the existence of Dasein (man). From his point of view, “Dasein” is the only being who is aware of death, and this awareness, by finding meaning in life, becomes a force to break with the everyday and the absurd. In this research, with the method of textual-descriptive analysis, we intend to examine some unpublished and internal aspects of the fictional characters of the works of Jean Echenoz through the ontological theories of Heidegger and to reflect the characteristics of Dasein in the novels of Echenoz. Furthermore, we examine the role of confusion, wandering and its effect on human identity, in line with philosophical concepts formed beyond the writings of this author, and we will conclude that by receiving this knowledge of "being and existence"; this Dasein (human or Echenozian personality) if his way of being in the world is considered, in the position of a being among all beings, he is not limited to time and space.This Dasien may never be perfect but his existence is the path he travels and this is how the loneliness, the wandering, the fear, the fall of the Echenozian characters all contribute to a greater grip of consciousness, recognition and self-awareness.

    Keywords: Martin Heidegger, Jean Echenoz, ontology, human identity, wandering, fear
  • آیت سالاری فر، آناهیتا سادات قائم مقامی *

    مضمون تنهایی در تمامی آثارکامو به هر شکل وجود دارد. کامو یکی از نویسندگانی است که آرزو دارد سنگینی تنهایی و انزوا را به خواننده نشان دهد. تنهایی می تواند دلپذیر یا ناخوشایند باشد اما انسان همواره آرزو دارد از آن بگریزد. درس بزرگی که هر نویسنده از طریق اثرخود به خواننده منتقل می کند، نشاندهنده عدم بیرون رفت از آن است. پرشس اساسی این است که آیا این تنهایی معنای دلپذیر دارد یا شوم است؟. در این مقاله ما سعی داریم تا مضمون تنهایی را در دنیای خارج ، در آثار عیش، تابستان و تبعید و پادشاهی نشان دهیم. این مضمون درآثار کامو می تواند متنوع ترین تجربیات ، توصیفات ، پدیده ها یا تصورات را به ما نشان دهد. گاهی در صحرا ناخوشایند ، ناراحت کننده و نوستالژیک است و همچنین نشاندهنده تبعید است و گاهی نیز در دنیای مدرن ، در شهرها، نشاندهنده از بین رفتن چشم اندازهای زیباست ، اما این تنهایی می تواند دلپذیرهم باشد در مناطق مدیترانه ، تحت تاثیر رنگهای گرم خورشید یا در جزایر ، مکانی بسیار غنی از تصاویر.

    کلید واژگان: تنهایی, مکان منزوی, کویر, آفتاب خشن, شهر, جزیره
    Ayat Salari Far, Anahita Sadat Ghaemmaghami*

    Le thème de la solitude envahie toute œuvre de Camus sous tous les aspects. Camus est l’un des esprits qui a le désir de présenter le poids de la solitude dans la vie de l’homme. Solitude agréable ou désagréable, l’homme a toujours le désir de se retirer de cette solitude et la leçon que chaque écrivain nous présente dans son œuvre c’est qu’on ne peut rien faire contre cette solitude et ce poids. La question essentielle est de savoir si cette solitude présente une solitude néfaste et négative ou agréable et positive. Dans cet article nous cherchons à démontrer le thème de la solitude dans le monde extérieur, dans les œuvres, Les Noces, L’Été et L’Exil et le royaume. Cette solitude chez Camus, peut être l’objet des expériences, des descriptions, des phénomènes ou des conceptions les plus variées. Elle se représente parfois comme un thème néfaste dans le désert, lieu angoissant, nostalgique, lieu du dépaysement de l’exil, ou parfois dans le monde moderne, dans les villes, où elles retracent l’effacement du paysage, mais cette solitude peut être agréable dans les régions de la Méditerranée, bercée par des couleurs chaudes du soleil ou bien dans les îles, endroit très riche en images.

    Keywords: Solitude, lieux solitaires, Dé, sert, soleil violant, ville, l&rsquo, le
  • آیت الله سالاری فر، آناهیتا سادات قائم مقامی *
    کتاب های کامو، به ویژه آدم اول موزه ای از تنهایی و دلتنگی است. انسان همواره در خانواده، در جامعه، در جهان بیرونی و درونی احساس تنهایی می کند. اما به نظر کامو این تنهایی همواره منفی نیست و جنبه های مثبتی هم دارد. در تنهایی مضامین مختلفی وجود دارد: انزوا در درون، انزوای عاطفی و اجتماعی و خلاقیت. تنهایی و سکوت تم دردناک در جهان مدرن است. به نظر می رسد که قهرمان آدم اول برای پدر همیشه غایب خود احساس تنهایی می کند.. او در یک خانواده زندگی می کند، در کنار یک مادر، اما بازهم تنها است چرا که هیچ ارتباط واقعی در خانواده وجود ندارد. تنهایی نه تنها درونی است بلکه، ما آن را در جامعه نیز احساس می کنیم. ما در یک جهان که در آن خشونت، نوستالژی، ترور، بی عدالتی اجتماعی و سکوت وجود دارد زندگی می کنیم. پس چگونه می توان این جنبه از تنهایی را توضیح دهیم؟ چرا تنهاییم و این تنهایی برای چیست؟ در این مقاله، چهره های مختلف از تنهایی در آدم اول نوشته کامو را نشان می دهیم تا به چرایی جهان درونی و بیرونی تنهایی او، برسیم و اینکه چگونه کامو یا بهتر بگوییم ژاک از این تنهایی شوم می گذرد
    کلید واژگان: جهان درونی, جهان بیرونی, تنهایی سکوت, تنهایی عاطفی, تنهایی درونی, تنهایی اجتماعی
    Ayatollah ? Salari Far_Anahita Sadat Ghaemmaghami *
    L’œuvre de Camus, surtout Le Premier Homme est le musée de solitudes. L’homme se sent toujours seul dans la famille, dans la société, dans le monde extérieur et intérieur. Mais selon Camus cette solitude n’est pas toujours négative et elle a des aspects positifs. Il y a différents aspects de solitude: la solitude intérieure, affective et sociale. La solitude et le silence sont des thèmes angoissants dans le monde moderne. Le héros du Premier Homme cherche un père toujours absent, alors il se sent seul. Il y a aussi une solitude affective. Il vit dans une famille, à côté d’une mère sourde avec qui il n’a pas de réelle communication. La solitude n’est pas seulement intérieure, nous la sentons dans la société. Nous vivons dans un monde où il y a la violence, la nostalgie, la terreur, l’injustice sociale et le silence de l’univers à nos diverses questions. En suivant Jacques (Camus lui-même) dans son itinéraire solitaire, nous cherchons à déceler d’une part l’acheminement de l’auteur, de l’angoisse à la sagesse et de l’autre à passer la solitude néfaste à une solitude salutaire et fructueuse.
    Keywords: monde intérieur, monde extérieur, solitude silencieuse, solitude intérieure, solitude affective, solitude sociale
  • مریم متذکر، آناهیتا سادات قائم مقامی*
    :روسکن، فیلسوف هنر، توجه پروست را برای اولین بار به آثار هنری جلب کرد. با بازدید از موزه های لاهه، پروست شیفته نقاشان هلندی شد. ورمیر، نقاش مورد علاقه پروست در کتاب طرف خانه سوان است. هر اثر پروست موزه ای است که در آن نقاشی رئالیست، کلاسیک و امپرسیونیست مشاهده می شود. پروست از احساس واقعیت گرایانه نقاشان رئالیست تاثیر گرفت. درواقع، پروست به دنبال واقعیت و ارائه شخصیت های واقعی در آثار هنری و لذت بردن از این آثار بود. شباهت پرتره در این نقاشی ها با پرتره های شخصیت های پروست شگفت انگیز است. پروست از امپرسیونیست قرن نوزدهم نیز تاثیر گرفت. او در آثار خود مانند نقاش امپرسیونیست زمان خود، رنگ ها، طبیعت و به ویژه توصیفات چشم اندازهای مناطق مختلف را ترسیم کرد. با آنکه از بیماری خود رنج می برد، مانند یک نقاش به دنبال امید و شادی بود. پروست شادی را در نقاشی کردن یافت. او در آثار خود، دوستان، مناظر، شهرها و مردم اطراف خود را با نبوغی عجیب به تصویر می کشد. پرسش اساسی در این مقاله، تاثیر هنر نقاشی در رمان مارسل پروست به عنوان نویسنده است.
    کلید واژگان: ادبیات, نقاشی, رمانویس, نقاش, کلاسیک, رئالیست, امپرسیونیست
    Maryam Motezaker, Anahita Sadat Ghaemmaghami *
    Ruskin, philosophe de l’art, a attiré l’attention de Proust sur les œuvres d’art. En visitant les musées de la Haye, Proust a aimé les peintres hollandais. Vermeer est le peintre favori de Proust dans son œuvre. Toute œuvre de Proust est un musée où nous pouvons visiter la peinture réaliste, classique et impressionniste. Les peintres réalistes ont beaucoup influencé Proust par leur sentiment sur la réalité. Proust cherche le réel dans les œuvres d’art et en profite pour présenter la description de ces personnages. Les ressemblances des portraits de ces peintures avec ceux de Proust sont incroyables. Proust a été aussi influencé par les impressionnistes. Il a présenté, dans son œuvre, les couleurs de la nature, et surtout la description des paysages, comme s’il était un peintre impressionniste de son temps. Désespéré de sa maladie, il nous a donné l’espoir du bonheur en dessinant comme un peintre. Proust trouve ce bonheur dans la peinture. Les amis, les paysages, les villes et les hommes qui l’entourent, ont été montrés avec un génie étrange dans son œuvre. Mais à quel point l’influence de Ruskin a orientée Proust vers les peintres classiques, réalistes et impressionnistes?
    Keywords: littérature, peinture, romancier, peintre, classique, réaliste, impressionniste
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال