ashkan naimi
-
هدف
شادی و نشاط از مهم ترین موضوعاتی است که در زندگی انسان وجود دارد، اگر جایگاه آن به درستی شناخته نشود می تواند آثار مخرب قابل توجهی در زندگی انسان به جای بگذارد. مهم است که بدانیم اسلام به عنوان یک مکتب کامل و جهان شمول درباره این مقوله چه نظری دارد؟
روشدر این مقاله علاوه بر بررسی مفهوم شادی و نشاط در آیات و روایات اسلامی و پژوهش در باب موارد و مصادیق موردپذیرش شادی از نظر اسلام، تلاش شده با ارائه شواهدی نشان داده شود برخورداری از شادی، نشاط و استراحت حقی است که برای همه انسان ها به عنوان یک حق اساسی به رسمیت شناخته شده است. از این رو مقاله به دو بخش تقسیم می شود: در بخش اول اصول کلی نظر اسلام به شادی مثبت و منفی بررسی و در بحش دوم از منظر فقهی و حقوقی این مسئله تحلیل شده است.
یافته هارابطه معناداری بین مفاهیم شادی و نشاط با سلامت روانی و سبک زندگی برقرار است. همچنین رابطه معکوس بین مفهوم صحیح برآمده از آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) در این مسئله با اختلال ناامیدی و افسردگی وجود دارد.
نتیجه گیریبا توجه به پژوهش انجام شده می توان نتیجه گرفت که هدف اصلی دین و دینداری، دستیابی به زندگی شاد به معنی واقعی و کامل آن می باشد و نیز بدون دینداری، نمی توان به زندگی شاد دست یافت.
کلید واژگان: حق, شادی, نشاط, استراحت, تفریح, سبک زندگیIntroductionHappiness is one of the most important issues in human life, if its place is not properly understood, it can leave significant destructive effects in human life. It is important to know what Islam as a complete and universal school thinks about this category.
MethodsIn this article, in addition to examining the concept of happiness and vitality in Islamic verses and traditions and researching the cases and examples of acceptance of happiness from the point of view of Islam, an attempt has been made to show by presenting evidence that enjoying happiness, vitality and rest is a right that It is recognized as a fundamental right for all human beings. Therefore, the article is divided into two parts: in the first part, the general principles of Islam’s opinion on positive and negative happiness are examined, and in the second part, this issue is analyzed from the perspective of jurisprudence and law.
ResultsThere is a significant relationship between the concepts of happiness and vitality with mental health and lifestyle. Also, there is an inverse relationship between the correct meaning derived from the verses of the Qur’an and the traditions of the innocents (peace be upon them) in this issue with the disorder of hopelessness and depression.
ConclusionAccording to the conducted research, it can be concluded that the main goal of religion and religiosity is to achieve a happy life in its true and complete meaning, and without religiosity, one cannot achieve a happy life.
Keywords: Right, Happiness, Vitality, Rest, Recreation, Lifestyle -
درمورد رجوع به قرآن کریم به عنوان یکی از منابع احکام، رویکردهای متفاوتی هست. در مقابل دو رویکرد عملی « عدم رجوع به قرآن» و «رجوع حداقلی به آن» که به ترتیب مورد توجه اخباری ها و اصولی ها قرار گرفته است، «رجوع حداکثری به قرآن» در میان برخی علمای معاصر ازجمله دکتر صادقی تهرانی دیده می شود. ایشان فقه استنباطی خود را فقه قرآنی می داند که شاخص های آن در مقاله حاضر بررسی شده است. این شاخص ها عبارت اند از: استفاده از ادبیات قرآنی، اولویت استناد به قرآن، بی اعتباری روایت مخالف با قرآن، بی اعتباری اجماع و شهرت مخالف با قرآن و بی اعتباری ادله عقلی مخالف با قرآن که هریک با تطبیقات فقهی بررسی شده اند و از این موارد، شاخص اول و دوم قابل پذیرش اند. خصوصیت سوم و چهارم را به صورت موجبه جزییه می توان پذیرفت و ویژگی پنجم نیز مورد قبول نیست.
کلید واژگان: : فقه قرآنی, صادقی تهرانی, منابع احکام, اصول استنباطThere are different approaches to referring to the Holy Quran as a source of Islamic law. In contrast to two practical approach of “non-referring to the Holy Quran” and the approach of “minimal referring to it” which are noticed by traditionalists and fundamentalists respectively, the approach of “maximum referring to the Holy Quran” is observed among a number of contemporary scholars like Dr. Sadeqi Tehrani. His deductive jurisprudence is regarded by him as a Quranic jurisprudence the parameters of which are reviewed in this article. These parameters include: Using the Quranic literature, the preference of citing the Holy Quran, invalidity of the tradition against the Holy Quran, invalidity of consensus and fame against the Holy Quran, and invalidity of logical proofs against the Holy Quran, every one of which has been studied based on jurisprudential adaptations. The first and the second parameters are acceptable. The third and the fourth parameters are acceptable as a particle requirement and the fifth one is not acceptable.
Keywords: Quranic Jurisprudence, Sadeqi Tehrani, relegious law sources, principles of inference.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.