به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

bahman ahmadi

  • بهمن احمدی*، سید علیرضا طالب پور شیراز فرد

    یک رنگ آمیزی تشخیص از گرافی ساده مانند $G$، عبارت است از یک رنگ آمیزی رئوس $G$ به طوری که تنها خودریختی ای از $G$ که این رنگ آمیزی را حفظ می کند، خودریختی همانی باشد. به عبارت دیگر، این رنگ آمیزی همه ی تقارن های $G$ را «می شکند». عدد تشخیص یک گراف مانند $G$، که با $D (G)$ نمایش داده می شود، کوچک ترین تعداد رنگ مورد نیاز برای یک رنگ آمیزی تشخیص~$G$ است. در این مقاله، علاوه بر مطالعه ی برخی از روابط موجود بین $D (G)$ و پارامترهای مهم گرافی، مفهوم $(D,\alpha) $-عادی بودن یک گراف را تعریف می کنیم که بیانگر مقایسه ی بین $D (G)$ و عدد استقلال $\alpha (G)$ است. سپس طیف وسیعی از گراف ها را از دیدگاه $(D,\alpha) $-عادی بودن مطالعه و رده بندی هایی را برای گراف های دوبخشی، چندبخشی کامل، گراف های جانسون تعمیم یافته و حاصل ضرب های دکارتی و گراف های خط برخی از گراف ها ارائه می کنیم.

    کلید واژگان: گراف, عدد تشخیص, عدد تثبیت کننده, گراف خط, گراف چندبخشی
    Bahman Ahmadi *, Seyed Alireza Talebpour Shirazi Fard

    A distinguishing coloring of a simple graph $G$ is a vertex coloring of $G$ which is preserved only by the identity automorphism of $G$. In other words, this coloring ``breaks'' all symmetries of $G$. The distinguishing number $D(G)$ of a graph $G$ is defined to be the smallest number of colors in a distinguishing coloring of $G$. This concept of “symmetry breaking” was first proposed by Babai in 1977 and after the publication of a seminal paper by Albertson in 1996, it attracted the attention of many mathematicians. In this paper, along with studying some relations between $D(G)$ and some other important graph parameters, we introduce the concept of a $(D,\alpha)$-ordinary graph which displays the comparison between $D(G)$ and the independence number $\alpha(G)$. Then we consider the classification of $(D,\alpha)$-ordinary graphs in various families of graphs such as forests, cycles, generalized Johnson graphs, Cartesian products of graphs and line graphs of connected claw-free graphs. We also propose some conjectures and discuss about some future research directions in this topic.

    Keywords: Graph, Distinguishing Number, Independence Number, Line Graph
  • محمدسعید سعیدی، علی جمالی*، بهمن احمدی، نادر نریمان زاده

    در این مقاله به مسئله بهینه سازی مقاوم چندهدفه مکانیزم چهارلینکی برای کاربرد تولید مسیر با استفاده از رهیافت نظریه بازی پرداخته میشود. یک رویکرد تصمیم گیری غیرمتمرکز دوسطحی جدید، با استفاده از هم افزایی بهینه سازی مقاوم مبتنی بر قابلیت اطمینان، نظریه بازی استکلبرگ و همکارانه، شبیه سازی مونت کارلو و برنامه ریزی ژنتیکی (GP) پیشنهاد شده و برای مسئله سنتز مکانیزمهای چهارلینکی تولید مسیر اعمال شده است. چهار معیار عملکرد، شامل معیارهای دقت (TE)، مقاوم بودن، قابلیت اطمینان در سطح پیشرو و کیفیت حرکت (TA) در سطح دنباله رو به چهار بازیگر تخصیص داده شده است، به طوری که هرکدام از بازیگران مسئول بهینه سازی یک معیار عملکرد می باشد. حداکثر گشتاور محرک ورودی در قالب یک معیار دینامیکی، به عنوان قید طراحی به مسئله سطح پیشرو داده شده است. از برنامه ریزی ژنتیکی برای ایجاد مجموعه پاسخ منطقی بازیگر پیرو در فرایند بازی استکلبرگ استفاده شده و همچنین مسئله حکمیت نش برای مدل سازی رفتارهای همکارانه در بین بازیگران در سطح پیشرو به کار گرفته شده است. با استفاده از سناریو بازی پیشنهاد شده، مسئله بهینه سازی چهارهدفه مکانیزم چهارلینکی، به یک مسئله بهینه سازی تک هدفه تبدیل می شود. نتایج به دست آمده بهبود قابل توجهی را در قابلیت اطمینان و رفتار مقاوم مکانیزم نشان می دهد، و این در حالی است که برتری معیارهای دقت و کیفیت حرکت مکانیزم نسبت به طراحی در فضای نامعین حفظ شده است.

    کلید واژگان: بهینه سازی چند هدفی, نظریه بازی, طراحی مقاوم, برنامه ریزی ژنتیکی, مکانیزم تولید مسیر
    Mohammad S. Saeedi, Ali Jamali *, Bahman Ahmadi, Nader Nariman-Zadeh

    This article addresses the bi-level multi-objective optimization problems raised in reliability-based robust design optimization of mechanism synthesis through establishing a state-of-the-art game theoretic scenario. A novel bi-level decentralized decision-making approach is proposed using the synergy of reliability-based robust design optimization (RBRDO), Stackelberg/cooperative game theory, Monte Carlo simulation (MCS) and genetic programming (GP). The application of the proposed approach is elaborated in a case-study of multi-objective robust synthesis of high-speed path generating four-bar. The four performance criteria, namely, accuracy (), robustness ( and ), reliability () at upper level and quality of motion () at lower level are assigned to four players so that each of whom is in charge of one objective criterion being optimized. The peak input driving torque as the dynamic constraint is associated with the upper-level problem. The genetic programming (GP) metamodel is used to capture the Stackelberg protocol between two levels i.e., constructing the follower’s rational reaction set (RRS) and the Nash arbitration scheme is hired to model the cooperative behaviors in upper level. By this way, the four-objective optimization problem of four-bar linkage is reduced into a single-objective robust design problem. The obtained results show a considerable enhancement in reliability and robust behavior of mechanism, whilst the deterministic criteria of accuracy and quality of motion is preserved.

    Keywords: Multi-objective optimization, Game Theory, robust design, Genetic Programming, Path-genetating four-bar
  • آلان شوکتی*، بهمن احمدی، کیارش نصری
    پیش بینی نرخ نفوذ ماشین حفر تونل (TBM) در سنگ های سخت از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در برآورد هزینه و زمان اتمام حفاری تونل است. در این پژوهش از شبکه عصبی دسته بندی گروهی داده ها (GMDH) برای پیش بینی نرخ نفوذ ماشین حفاری در قطعه جنوبی تونل انتقال آب کرمان استفاده شده است. پس از تشکیل پایگاه داده با استفاده از اطلاعات ژیومکانیکی توده سنگ و داده های عملکرد واقعی ماشین حفاری، ابتدا با انجام رگرسیون چندمتغیره خطی و غیرخطی همبستگی بین ده پارامتر مختلف بررسی شده و روابطی تجربی برای پیش بینی نرخ نفوذ ماشین توسعه داده شد. برای طراحی بهینه ساختار شبکه عصبی از الگوریتم ژنتیک چند هدفی در قالب بهینه سازی دو هدفی استفاده شد به طوری که داده های ورودی به دو دسته آموزش (70 درصد داده ها) و پیش بینی (30 درصد داده ها) تقسیم و خطای آموزش و خطای پیش بینی نیز به عنوان دو تابع هدف انتخاب شد. پس از تعیین ساختار بهینه شبکه، تابع نرخ نفوذ ماشین حفاری به صورت چند جمله ای های چند لایه بر حسب چهار پارامتر با قویترین همبستگی با نرخ نفوذ یعنی مقاومت فشاری توده سنگ، محتوای کوارتز، زاویه صفحات ناپیوستگی با راستای تونل و نیروی قایم اعمالی بر هر تیغه برش ارایه شد. در این مقاله از پارامتر ترکیبی مقاومت فشاری توده سنگ استفاده شد که ضمن کاهش تعداد پارامترهای دخیل در مدل ، منجر به ساده تر شدن آن شد. مقایسه مقادیر خروجی مدل پیش بینی نرخ نفوذ با مقادیر اندازه گیری شده ضریب همبستگی بالایی برابر 81/0 بدست می دهد (ضریب ضریب همبستگی در مدل رگرسیون غیرخطی 6/0 است) که نشان دهنده قابلیت پیش بینی بسیار خوب این شبکه است. بر خلاف سایر شبکه های عصبی که خروجی آن ها اغلب به صورت جعبه سیاه است، در مدل پیشنهادی خروجی نهایی به صورت تابع بازگشتی صریح بین ورودی ها و خروجی ارایه شد. این ویژگی منحصر به فرد شبکه عصبی GMDH امکان استفاده مستقیم از روابط ارایه شده در سایر پروژه ها و یا تحقیقات آینده را فراهم می سازد.
    کلید واژگان: دسته بندی گروهی داده ها, نرخ نفوذ, مدل پیش بینی, شبکه عصبی, تونل انتقال آب کرمان
    Alan Showkati *, Bahman Ahmadi, Kiarash Nasri
    Predicting penetration rate of tunnel boring machines (TBM) is a decisive factor in scheduling and budgeting of tunnelling projects. This paper is aimed at predicting the TBM penetration rate (ROP) in the southern lot of Kerman water conveyance tunnel by means of Group method of Data Handling (GMDH) neural network. Having compiled the database using the geomechanical data of rock mass and machine performance data, correlations between ten various parameters were explored and two linear and nonlinear multivariate regression equations for the penetration rate were set up. Multi-objective Genetic Algorithm in the form of bi-objective optimization was applied for designing the optimal structure of the network and the dataset was randomly divided into training subset (70% of the total data) and test subset (the remaining 30%) as two objective functions. A multi-layered polynomial penetration rate function in terms of the parameters having the strongest correlation with ROP, i.e. compressive strength of the rock mass, quartz content, the angle between plane of weakness and TBM-driven direction, and the average force acting on the single cutter was obtained. Application of the rock mass compressive strength led to reducing the number of involving parameters and making the prediction model simpler. The comparison of the observed and predicted values showed high determination coefficient (R2) of 0.81 (R2=0.6 for nonlinear multivariate regression) which reveals high prediction capability of the proposed GMDH model. Unlike other neural network prediction models which produce their outputs as a “black box”, the suggested ROP GMDH model was expressed as a recurrent polynomial function in terms of the inputs. This outstanding feature of the GMDH model enables the proposed prediction model to be used in other projects as well as future research.
    Keywords: Group Method of Data Handing (GMDH), Rate of penetration, Prediction model, Neural network, Kerman Water Conveyance Tunnel
  • سعید نظامیوند چگینی، احمد باقری*، میلاد رمضانی دشتمیان، بهمن احمدی
    عیب یابی چرخ دنده ها به کمک روش های هوشمند یکی از موضوعات رایج در تحقیقات اخیر می باشد. در این مقاله، روش ترکیبی جدیدی بر پایه ی تبدیل موجک گسسته، استخراج ویژگی در حوزه زمان و ماشین بردار پشتیبان چند کلاسه (Multi-SVM) ارایه شده است. سیگنال های ارتعاشی در سه حالت سالم، لب پریدگی و ساییدگی دندانه جمع آوری شده اند. این سیگنال ها به کمک روش تبدیل موجک گسسته با توابع موجک مختلف تجزیه شده و مناسب-ترین سطح تجزیه به کمک مفهوم همبستگی متقابل انتخاب شده اند. با به کارگیری توابع آماری مختلف در حوزه ی زمان، بردار ویژگی متناظر با هر نمونه سیگنال استخراج شده است. برای تعیین وضعیت جعبه دنده از روش SVM از نوع «یک در برابر یک» استفاده شده است. شناسایی وضعیت یک جعبه دنده وابسته به نوع ویژگی های استخراج شده و چگونگی تنظیم پارامترهای SVM می باشد. از این رو، در این مطالعه برای شناسایی حساس ترین ویژگی ها به حضور عیب و نوع آن و تعیین پارامترهای بهینه روش SVM از الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که با بهبود ماتریس ویژگی و روش طبقه بندی SVM، دقت شناسایی شرایط جعبه دنده به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد.
    کلید واژگان: عیب یابی, تبدیل موجک, استخراج ویژگی, ماشین بردار پشتیبان چند کلاسه, الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات
    Saeed Nezamivand Chegini, Ahmad Bagheri *, Milad Ramezani Dashtemian, Bahman Ahmadi
    Intelligent fault detection diagnosis methods are one of the common topics in recently investigations. In this paper, a new hybrid technique is presented based on discrete wavelet transform (DWT) and multi – class support vector machine (Multi-SVM). The considered vibrational signals are collected in three conditions: normal, chipped tooth and worn teeth. These signals are decomposed using DWT methods with different wavelet base functions and the most appropriate level of decomposition are selected by the cross - correlation concept. The feature vector for each sample is extracted using different time domain statistical functions. «One – against - one» support vector machine (SVM-OAO) is utilized for detecting the gearbox conditions. The condition recognition of a gearbox is depended on the extracted features type and setting the SVM parameters. Therefore, in this study, particle swarm optimization (PSO) is used for identifying the most sensitive features to the defect and its type and determining the optimal parameters of SVM method. The obtained results show that the identification accuracy of the gearbox conditions is significantly increased with improving the feature matrix and the SVM classifier method.
    Keywords: Fault Detection, wavelet transform, feature extraction, Multi Class Support Vector Machine, Particle swarm optimization algorithm
  • بهمن احمدی، اسمعیل حسینی گلی*، عبدالحسین الله کرم

    انقلاب مشروطیت در ایران، بعنوان یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی کشور علاوه بر تحولات گسترده سیاسی-اجتماعی مفاهیم نوینی همچون عدالت، قانون و آزادی و.. را وارد ادبیان سیاسی ایران نمود. دراین بین «آزادی»، که مفهوم و ابعاد آن همواره در علوم انسانی از چالش برانگیز ترین مباحث علمی بوده، در دوران مشروطیت نیز رهیافت های گوناگونی در مطالعه، معنا، برداشت و ابعاد آن پدید آمد و اندیشمندان و رهبران مذهبی و کنشگران سیاسی کشور، نگاه متفاوتی به این مفهوم اساسی فلسفه سیاسی ابراز داشتند و هرکس بر حسب مبانی فکری خویش و با گرایشی که ملتزم به آن بوده، آزادی را تعریف کرده و برداشت خود از آزادی را بیان می داشت. با این وصف تحلیل گفتمان اندیشمندان مختلف پیرامون مفهوم آزادی می تواند ما را به درک و شناخت دقیقتر از مبانی فکری طیف مربوط به آن اندیشه آگاه تر سازد. بر این مبنا در این مقاله کوشش شده تا گفتمان یکی از شخصیت های برجسته دوران مشروطیت، از طیف علمای مشروعه خواه پیرامون مفهوم و ابعاد «آزادی» یعنی «شیخ فضل الله نوری» مورد تحلیل قرار گیرد. در تحقیق حاضر که به روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف به انجام رسیده این نتایج به دست آمد که دال مرکزی گفتمان شیخ فضل الله نوری پیرامون آزادی بحث امنیت، نظم ،ثبات وانسجام فکری واعتقادی وملی جامعه ایران، است و گفتمان وی در خصوص آزادی را پیرامون مفاهیمی همچون«هرج و مرج در کشور و تضعیف در اسلام»، «خطر زوال دین»، «رواج منکرات و مسکرات»، « تعارض مفهوم مدنظر مشروطه خواهان از آزادی  با آموزه های دینی»، «سواستفاده منحرفان» و«از بین رفتن یکپارچگی درکشور» میتوان مفصل بندی نمود.

    کلید واژگان: روش تحلیل گفتمان, انقلاب مشروطیت, آزادی, شیخ فضل الله نوری, امنیت و نظم خواهی
    Bahman Ahmadi, Esmaei Hoseini Goli*, Abdolhosein Alahkaram

    The Constitutional Revolution in Iran, as a turning point in the political history of the country, in addition to extensive socio-political developments, introduced new concepts such as justice, law and freedom, etc. into Iranian political literature. Meanwhile, "freedom", the concept and dimensions of which have always been one of the most challenging scientific issues in the humanities, during the constitutional period, various approaches to its study, meaning, perception and dimensions emerged and thinkers, religious leaders and political activists. They expressed a different view of this basic concept of political philosophy, and each defined freedom according to his own intellectual foundations and with the tendency to which he was bound, and expressed his conception of freedom. However, the analysis of the discourse of different thinkers about the concept of freedom can make us more aware of a more accurate understanding of the intellectual foundations of the spectrum related to that thought. Based on this, in this treatise, an attempt has been made to analyze the discourse of one of the prominent personalities of the constitutional era, from the range of legitimate scholars on the concept and dimensions of "freedom", ie "Sheikh Fazlullah Nouri". In the present study, which was conducted by analyzing the discourse of Laclau and Moff, it was concluded that the central signifier of Sheikh Fazlollah Nouri's discourse on freedom is the discussion of security, order, stability and intellectual and religious cohesion of Iranian society, and his discourse on freedom On concepts such as "chaos in the country and weakening in Islam", "danger of the decline of religion", "prevalence of denials and intoxicants", "conflict of the constitutionalists' concept of freedom with religious teachings", "abuse of deviants" and "elimination" "Going for integration in the country" can be articulated.

    Keywords: Method of discourse analysis, constitutional revolution, freedom, Sheikh Fazlullah Nouri, security, order
  • اسفندیار زبردست*، محمدمهدی عزیزی، بهمن احمدی

    امنیت سکونت یکی از چالش های اساسی در سکونتگاه های خودرو است؛ بطوری که از دیدگاه سازمان اسکان بشر، ناامنی سکونت به عنوان چرخه فلاکت و شاخص محرومیت در این نواحی یاد می شود. با توجه به جایگاه امنیت سکونت در ارتقای سکونتگاه های خودرو، می توان این پرسش را مطرح نمود که "چه معیارهایی بر شکل گیری امنیت سکونت در سکونتگاه های خودرو تاثیرگذار می باشند؟". در راستای پاسخ به پرسش فوق، دیدگاهی دو سطحی از امنیت سکونت پیشنهاد شده که مطابق آن، ادراک امنیت سکونت به طور همزمان از طریق مولفه های قانونی، عرفی و جمعی صورت می گیرد. روش شناسی پژوهش حاضر بر مبنای روش علی-تحلیلی بوده و از ابزارهای پیمایش و پرسشنامه، و تکنیک های تحلیل عاملی و معادلات ساختاری به منظور سنجش کارایی الگوی پیشنهادی در سکونتگاه های خودرو منطقه کلانشهری تهران استفاده شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که الگوی تدوین شده دارای برازش قابل قبولی بوده و حدود 90 درصد از واریانس امنیت سکونت در سطح اطمینان 99.9 درصد توسط مدل توضیح داده شده است. بررسی میزان تاثیرات مولفه ها بر ادراک امنیت سکونت نشان می دهد که معیارهای وجود شبکه های حمایتی (با ضریب 0.947)، انسجام و همبستگی اجتماعی (با ضریب 0.753) و نوع تصرف و سند مالکیت (با ضریب 0.650) بیشترین تاثیر را بر امنیت سکونت داشته اند.

    کلید واژگان: امنیت سکونت, سکونتگاه های خودرو, منطقه کلانشهری تهران, تکنیک معادلات ساختاری
    Esfandiar Zebardast *, Mohammad Mehdi Azizi, Bahman Ahmadi

    The concept of tenure security in spontaneous settlements is largely linked to the right to live for the inhabitants of these areas and is defined as living in a place without fear of losing it. In other words, tenure security is the right of all individuals and groups to have adequate support against forced eviction. The fact is that securing shelter is a basic and necessary principle for improving the living conditions of the poor that are living in these settlements. Also, it is the best way to reduce poverty and considered as the first step in reducing the vulnerability and constraints facing urban poor. Now this question arises that what factors affect the formation of tenure security in spontaneous settlements. The purpose of this study is to explain the factors affecting the formation of tenure security in Tehran Metropolitan Area. For this purpose, based on theoretical foundations, including important theories and significant researches in association with framework of mentioned objective, a two-level approach to explain the tenure security has been proposed. According to this approach, the merging and combining of factors that create security tenure in legal, de facto, and social dimensions in minds of individuals, make them perceive security. In order to measure the aforementioned model, which was determined by 13 criteria and 48 indicators, the settlements of Eslam-Abad, Khat-e Chahar-e Hesar, Hesar-e Amir, Emamzadeh Ali and Mian-Abad (located in Tehran's metropolitan area) were selected as case studies. The research method of this study is causal-analytic and used the survey include administration and completion of 473 questionnaires which to gather the required information. In order to measure the performance of the proposed model, the techniques of confirmatory factor analysis and structural equation modeling in the AMOS software have been used. The results of research indicate that the model fit is acceptable and about 90% of the security of tenure variance at the 99.9% confidence level is explained by the model. The effect of criteria on the perception of tenure security indicates that the existence of supportive networks (with coefficient of 0.947), cohesion and social solidarity (with coefficient of 0.753), and the criterion of the type of possession and ownership document (with coefficient of 0.650) had the greatest impact on tenure security. Altogether, the legal, de facto, and social dimensions of tenure security, with effect of 15.4, 61.3 and 23.3 percent, have been able to influence the perception of residents security status. According to the findings of this research, it can be said that establishment of any attitude, drawing of vision regarding the tenure security and, at the same time, planning and action to improve it in spontaneous settlements due to simultaneous attention to legal, de facto, social and perceived tenure security will be possible. Accordingly, the promotion of tenure security should be part of interconnected actions such as: respect for the right to live, strengthening of support networks, promotion of local capital, creation of employment opportunities, provision of vital infrastructure, local and urban services, provision of social services and appropriate legal options to meet the needs of residents.

    Keywords: Tenure Security, Spontaneous Settlements, Tehran Metropolitan Area, Structural Equation Modeling
  • بهمن احمدی، سید اسمعیل حسینی گلی*، عبدل حسین الله کرم، محمد رحیم عیوضی
    انقلاب مشروطیت در ایران، بعنوان یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی کشور علاوه بر تحولات گسترده سیاسی-اجتماعی مفاهیم نوینی همچون عدالت، قانون و آزادی و.. را وارد ادبیان سیاسی ایران نمود. دراین بین «آزادی»، که مفهوم و ابعاد آن همواره در علوم انسانی از چالش برانگیز ترین مباحث علمی بوده، در دوران مشروطیت نیز رهیافت های گوناگونی در مطالعه، معنا، برداشت و ابعاد آن پدید آمد و اندیشمندان و رهبران مذهبی و کنشگران سیاسی کشور، نگاه متفاوتی به این مفهوم اساسی فلسفه سیاسی ابراز داشتند و هرکس بر حسب مبانی فکری خویش و با گرایشی که ملتزم به آن بوده، آزادی را تعریف کرده و برداشت خود از آزادی را بیان می داشت. با این وصف تحلیل گفتمان اندیشمندان مختلف پیرامون مفهوم آزادی می تواند ما را به درک و شناخت دقیقتر از مبانی فکری طیف مربوط به آن اندیشه آگاه تر سازد. بر این مبنا در این مقاله کوشش شده تا گفتمان یکی از شخصیت های برجسته دوران مشروطیت، از طیف روشنفکران غربگرا پیرامون مفهوم و ابعاد «آزادی» یعنی «میرزا ملکم خان» مورد تحلیل قرار گیرد. در تحقیق حاضر که به روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف به انجام رسیده این نتایج به دست آمد که دال مرکزی تفکر میرزا ملکم خان در رابطه با گفتمان آزادی، قانون، امنیت ونظم خواهی است.در بررسی و تحلیل گفتمان میرزا ملکم خان پیرامون آزادی در انقلاب مشروطیت این گفتمان را با مفاهیمی همچون «ممانعت از استبداد»، «دستیابی به حکومت قانون»، «محدود شدن سلطنت»،«آزادی زبان و خیال» و «آزادی جماعت» می توان مفصل بندی نمود
    کلید واژگان: روش تحلیل گفتمان, انقلاب مشروطیت, آزادی
    Bahman Ahmadi, Seyed Esmail Hoseinigoli *, Abdolhoosein Allahkaram, Mohamad Rahim Eivazi
    The Constitutional Revolution in Iran, as a turning point in the political history of the country, in addition to extensive socio-political developments, introduced new concepts such as justice, law and freedom, etc. into Iranian political literature. Meanwhile, "freedom", the concept and dimensions of which have always been one of the most challenging scientific issues in the humanities, during the constitutional period, various approaches to its study, meaning, perception and dimensions emerged and thinkers, religious leaders and political activists. They expressed a different view of this basic concept of political philosophy, and each defined freedom according to his own intellectual foundations and with the tendency to which he was bound, and expressed his conception of freedom. However, the analysis of the discourse of different thinkers about the concept of freedom can make us more aware of a more accurate understanding of the intellectual foundations of the spectrum related to that thought. Accordingly, in this article, an attempt has been made to analyze the discourse of one of the prominent personalities of the constitutional era, from the spectrum of Western intellectuals, about the concept and dimensions of "freedom", namely "Mirza Malek Khan". In the present study, which was carried out by the analysis of Laclau and Moff discourse, the results were obtained that the central signifier of Mirza Malek Khan's thinking in relation to the discourse of freedom, law, security and order is Mirza Malek Khan's discourse on freedom in The Constitutional Revolution
    Keywords: Method of Discourse Analysis, Constitutional Revolution, freedom
  • سعید نظامیوند چگینی*، زهره کریمی راسته کناری، احمد باقری، بهمن احمدی

    در این مقاله، روشی جدید برای حذف نویز از سیگنال های ارتعاشی ماشین های دوار به منظور پایش وضعیت آن ها ارایه شده است. ابتدا، هر سیگنال ارتعاشی توسط روش تجزیه مود تجربی به مودهای تشکیل دهنده اش تجزیه شده است. سپس، به منظور تشخیص مودهای دارای نویز از مودهای بدون نویز، اندازه شباهت بین تابع چگالی احتمال سیگنال اصلی و مودهای آن محاسبه شده است. در نهایت، مودهای حاوی نویز توسط تابع آستانه گذاری بهبودیافته بی نویز شده و سیگنال بی نویز شده بازسازی می شود. در این مطالعه، از روش بی نویزسازی پیشنهادی به منظور حذف نویز از سیگنال شبیه سازی و داده های واقعی متناظر با شرایط مختلف یاتاقان استفاده شده است. سرانجام، ویژگی کشیدگی و طیف پوش هر سیگنال بی نویزشده به ترتیب برای شناسایی حضور عیب و نوع آن محاسبه شده اند. نتایج نشان می دهند که تکنیک پیشنهادی قادر است کیفیت سیگنال های ارتعاشی را به نحو مطلوبی افزایش دهد به طوری که حساسیت فاکتور کشیدگی نسبت به حضور عیب در رینگ های داخلی و خارجی افزایش می یابد. همچنین، در طیف پوش سیگنال های بی نویز شده، فرکانس های عیوب نمایان شده و به راحتی می توان نوع عیب را تشخیص داد. نتایج نشان می دهند که تکنیک بی نویزسازی پیشنهادی در این مقاله بر روش های رایج بی نویزسازی بر پایه ی تجزیه مود تجربی برتری دارد.

    کلید واژگان: بی نویزسازی سیگنال های ارتعاشی, تجزیه مود تجربی, تابع چگالی احتمال, عیب یابی یاتاقان, تابع آستانه گذاری بهبودیافته
    Saeed Nezamivand Chegini *, Zohreh Karimi Rastehkenari, Ahmad Bagheri, Bahman Ahmadi

    In this paper, a new method for removing the noise from the vibration signals acquired from the rotating machinery for its condition monitoring is presented. Firstly, each signal is decomposed into its modes using the empirical mode decomposition method. Then for distinguishing the noisy modes from the noise-free modes, the similarity measure between the probability density function of the raw signal and its modes is calculated. Finally, the noise-dominate modes are denoised by the improved thresholding function, and the denoised signal is reconstructed. In this study, the proposed method is implemented for denoising the simulated signal and real data corresponding to different bearing conditions. Finally, the kurtosis and the envelope spectrum of the denoised signal are calculated for detecting the fault presence and its type. The results show that the proposed technique can improve the quality of the reconstructed signals so that the sensitivity of the kurtosis factor to the presence of the defect in the inner and outer rings is increased. Also, the defects frequencies appear in the spectrum of the signals denoised, and the fault type can easily be detected. The results indicate that the proposed denoising technique is superior to the conventional empirical mode decomposition-based denoising method.

    Keywords: Vibration Signals Denoising, Empirical Mode Decomposition, Probability Density Function, Bearing Fault Diagnosis, Improved Thresholding Function
  • ناصر بنیادی، بهمن احمدی*
    فرایند توسعه در مناطق شهری پس از گسترش افقی و درنوردیدن اراضی منابع ملی و طبیعی و اراضی کشاورزی حومه شهرها، به تغییر کاربری اراضی ذخیره خدمات شهری و افزایش تراکم ساختمانی روی آورده و شهروندان را در چنبره افزایش جمعیت، تراکم، آلودگی های محیطی و تنزل کیفیت زندگی گرفتار ساخته است. عوامل متعددی سبب شده اند که توسعه از مسیر اصلی خود منحرف شود و تغییرات کالبدی بر اساس آنچه در طرح های مصوب پیش بینی شده، تحقق نپذیرد. یکی از این عوامل، عدم نظارت و پایش جریان توسعه و تغییرات کالبدی بر مبنای طرح های توسعه شهری و منطقه ای می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با بکارگیری اصول برنامه ریزی استراتژیک، سعی دارد تا با تحلیل و واکاوی گلوگاه های بحرانی و شناسایی پتانسیل ها و محدودیت های نظام پایش تغییرات کالبدی در کشور، راهبردهایی را به منظور اصلاح و بهبود فرایندهای موجود ارائه نماید. بدین منظور با نظرخواهی از 40 کارشناس ارشد، شرایط فعلی نظام پایش تغییرات کالبدی در قالب تحلیل سوات شناسایی و تحلیل گشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت چندگانه و فقدان سازوکار نظارت یکپارچه، عدم تعریف شرح وظایف مشخص و بخشی نگری نهادهای ذیربط در زمینه نظارت بر تغییرات کالبدی و همچنین، فقدان پشتوانه های قانونی برای پیاده نمودن مکانیزم های مرتبط با امر پایش، آسیب های جدی بر پیکره توسعه و عمران کشور وارد نموده اند. این امر نشان دهنده نیاز به بازتعریف قانونی و سازمانی فرایند نظارت و ارزیابی نحوه اجرای طرح های توسعه در قالب نهادی منسجم به منظور مدیریت و پایش پکپارچه تغییرات کالبدی در سطح مناطق شهری می باشد. با توجه به اینکه استقرار و عملکرد مطلوب چنین نهادی نیازمند اصلاح وضعیت فعلی می باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود ضمن رفع کاستی های موجود در نظام پایش تغییرات کالبدی بر اساس اولویت های تعیین شده در این پژوهش، بسترهای قانونی و نهادی لازم برای استقرار نظام یکپارچه مدیریت و پایش فراهم شود.
    کلید واژگان: نظام یکپارچه مدیریت و پایش, پایش تغییرات کالبدی, تحقق پذیری طرح های توسعه, تکنیک IEA
    Naser Bonyadi, Bahman Ahmadi *
    The process of development in urban areas, after the horizontal expansion and land acquisition of national and natural resources and agricultural land in the suburbs, has led to the use of protected areas for urban services and an increase in construction density and has hit the citizens by increasing population, density, environmental pollution, and degradation of life quality. A plethora of several factors has led development to diverge from its original path; as a result, physical changes have not been realized based on what is envisaged in the approved plans. One of these factors is the lack of monitoring the process of development and physical changes based on urban and regional development plans. Accordingly, utilizing the principles of strategic planning, the present study tries to put forward some strategies to modify and improve the existing processes based on examining critical points and identifying the potentialities and constraints of of the monitoring system of the physical changes in the country. To this end, by means of the IEA technique and a survey of 40 experts, the current conditions for monitoring physical changes based on the SWOT framework have been identified and analyzed. The findings of the study showed that multiple management and the lack of an integrated monitoring mechanism, the lack of defining and clarifying the responsibilities, and separate performance of relevant institutions in physical change monitoring and the lack of legal support for the implementation of monitoring mechanisms have seriously damaged the development in urban and suburban area. This is indicative of the need to redefine the legal and institutional framework for monitoring and evaluating the implementation of development plans in the form of a coherent institution to manage and monitor the physical changes in urban areas in an integrated manner. Finally, while it is suggested that the deficiencies in the system of monitoring the physical changes be removed based on the priorities set out in this study, the legal and institutional framework necessary to establish an integrated system of management and monitoring is to be secured.
    Keywords: Integrated management, monitoring system, Monitoring of physical changes, Realizability of development plans, IEA technique
  • سمیرا محمودی *، بهمن احمدی، نازنین محمدی، مهرداد رحمانی، مهدی برنافر
    آرمان شهر شیعی یکی از موضوعاتی است که هم در دوران گذشته و هم در سده اخیر در مقابل برخی ایدئولوژی های رایج در جهان مطرح شده است. با توجه به غالب بودن مذهب تشیع در جامعه ایرانی، وجود تصویری روشن از آرمان شهر شیعی نقطه اتکای مناسبی برای سیاستگذاری اجتماعی و شهری خواهد بود. در این میان طیف متنوعی از اندیشه مندان شیعی در خصوص آرمان شهر شیعی نظرات متنوعی را ارائه داده اند که به دو گروه عمده نواندیشان دینی و سنت گرایان دینی قابل تفکیک می باشند. به نظر می رسد تلاش برای تبیین طیف های مختلف و در نهایت تلاش برای ایجاد وفاق میان آن ها می تواند ادای سهم قابل توجهی به موضوع آرمان شهر شیعی باشد. در این راستا، در مقاله حاضر با مبنا قرار دادن رویکرد سنت گرایانه به دین سعی کرده تا با تکیه بر دیدگاه های دو تن از بزرگان تشیع، ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی آرمان شهر مطلوب شیعی با رویکرد درزمانی تبیین گردد. دو هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین چیستی آرمان شهر شیعی در نگاه سنت گرایانه به دین و هم چنین فهم این نکته است که نسبت آرمان شهر شیعی با تغییرات زمان و مکان چیست. نتایج حاصله نشان می دهند که در آرای هر دو این بزرگواران آرمان شهر مطلوب وسیله ای برای تقرب به خداوند و خلیفه اللهی انسان بر زمین محسوب می شود که تحت رهبری امام و در نبود وی ولی فقیه قابل تحقق است. با این حال دیدگاه ملاصدرا بر اصالت جامعه مبتنی است در حالیکه آیت الله جوادی آملی اصالت فرد را مبنا قرار می دهد، که این تفاوت را می توان ناشی از تاثیرپذیری از شرایط زمانه و تقابل فلسفه در برابر عرفان بر شمرد. با موشکافی در نظرات بزرگواران پیداست که آرمان شهر شیعی فارغ از ابعاد زمانی و مکانی بوده و در بعد وجودی مطرح می گردد؛ بنابراین می توان گفت در آرمان شهر شیعی، ویژگی های کالبدی به شرایط زمینه ای و زمانه ای تحویل می گردد.
    کلید واژگان: آرمان شهر, شیعه, ملاصدرا, آیت الله جوادی آملی
    Samira Mahmoodi *, Bahman Ahmadi, Nazanin Mohammadi, Mehrdad Rahmani, Mahdi Bornafar
    Shiiaian Utopia is one of the issues have been raised against certain ideologies both in the past and recent centuries in the world. Given the dominance of Shiism in Iran, a clear image of Shiiaian Utopia will be an appropriate base point for social and urban policy-making. The diverse range of Shiiaian scholars have offered various opinions on the Shiiaian Utopia. Based on the differences of those opinions, it can be categories to two groups: Modernist and traditional religious thinkers. Both of two groups interprets the religion based on them assumption. However, it seems that trying to explanation of this various opinion and consensus building between them is a significant contribution to Shiiaian Utopia. In this context, the present article is based on traditional approach to Shiia have tried to explain desirable utopia rely on the views of two Shiiaian leaders, Mulla Sadra and Ayatollah Javadi Amoli with diachronic approach. Two aims of this research are to explain what the Shiiaian Utopia is and to understand what relation is between Shiiaian Utopia, time, and place. The results show that the opinion of both thinkers about desirable utopia is that utopia is the means of nearness to god and substitutionary of man on the earth that is achievable under the leadership of innocent imam and in case of impossibility under the leadership of religious authority (Vali-Faghih). However, the opinion of Mulla Sadra is society-oriented but the opinion of Ayatollah Javadi Amoli is man-oriented and it seems this difference is due to condition of era that thinkers live. With scrutiny in the comments of both, it is clear that in traditional view of religion, Shiiaian Utopia is regardless to time and place and is the matter of existence. Therefore, it could be said that physical aspects of Shiiaian Utopia deposit to context and condition of time.
    Keywords: Utopia, Mulla Sadra, Ayatollah Javadi Amoli, traditional approach
  • Ali Kadkhodaie *, Ebrahim Sefidari, Behzad Ahmadi, Bahman Ahmadi, Mohammad Ali Faraji
    The current study proposes a two-step approach for pore facies characterization in the carbonate reservoirs with an example from the Kangan and Dalan
    formations in the South Pars gas field. In the first step, pore facies were determined based on Mercury Injection Capillary Pressure (MICP) data incorporation with the Hierarchical Clustering Analysis (HCA) method. In the next step, polynomial meta-models were established based on the evolved Group Method of Data Handling (GMDH) neural networks for the purpose of pore facies identification from well log responses. In this way, the input data table used for training GMDH-type neural network consists of CALI, GR , CGR , SGR, DT, NPHI, RHOB, PEF, PHIE and VDL logs. The MICP-HCA derived pore facies were considered as the desired outputs. Moreover, multi-objective genetic algorithms (GAs) are used to the evolutionary design of GMDH-type neural networks. Training error and prediction error of neural network have been considered as conflicting objectives for Pareto multi-objective optimization. The results of this study indicate the successful implementation of GMDH neural networks for classification of pore facies in the heterogeneous gas bearing carbonate rocks of South Pars gas field.
    Keywords: rock typing, MICP curves, Clustering, Classification, South Pars gas field
  • بهمن احمدی *، محمد دادگر
    یکی از عوامل تاثیرگذار بر نظام شهری، توزیع فضایی جمعیت بوده که تا حد زیادی مطلوبیت این نظام شهری را به واسطه مطلوبیت خود تعریف کرده است. در این مقاله سعی شده به بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان در بازه زمانی 1355 تا 1390 پرداخته شود. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از شاخص های سنجش نخست شهری، تمرکز و تعادل به منظور تحلیل تحولات جمعیتی در نظام شهری در استان کردستان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در استان مذکور شاهد وجود پدیده نخست شهری و تمرکز بارز یک نقطه کانونی بر سایر نقاط شهری نیستیم و در طی سال های 1355 تا 1385 بر میزان شدت آن نیز کاسته شده است؛ گرچه نتایج شاخص های نخست شهری در دوره 1385 تا 1390 گویای وجود تمایل شهر سنندج برای قطبی شدن است. بر اساس ضریب آنتروپی شانون، ظهور یازده شهر در دوره 1375 تا 1385 موجب شده که نظام شهری استان کردستان به سمت عدم تعادل حرکت کند؛ شهرهایی که عمدتا از تبدیل روستا به شهر شکل گرفته و در جمعیت پذیری توفیق چندانی نداشته اند. منحنی لگاریتمی رتبه-اندازه، نیز گویای عدم تعادل در توزیع جمعیتی بخصوص در سطح شهرهای میانی این استان است.
    کلید واژگان: توزیع فضایی جمعیت, نظام شهری, نخست شهری, استان کردستان
    Bahman Ahmadi *, Mohammad Dadgar
    One of the features for urban and regional development in the region and country is desirable urban system. One of the factors affecting the urban system, is spatial distribution of population which largely defines the desirability of this urban system through its own desirability. Accordingly, the study of population distribution, moving toward the concentration or balance in urban system is essential and important in regions and provinces of the country. According to what mentioned, this paper attempts to analyze the evolution of urban system in Kurdistan province in the period 1976 to 2011. For this purpose, a descriptive-analytical method is adopted regarding the type of research and measurement criteria of primate city, concentration and balance are employed to analyze population development in urban system of Kurdistan Province. Although primate city index shows the tendency of Sanandaj toward polarization during 2006 to 2011, the final results indicate non-existence of primate city phenomenon and clear concentration of a central area than other urban area and they also indicate that their intensification has been reduced in the period of 1976 to 2011. According to Shannon entropy index, the rise of eleven cities during1996 to 2006 caused the urban system of Kurdistan province move towards imbalances, mainly the conversion of rural to urban cities formed and had no much success in attracting population. Rank-size graph, also indicates an imbalance in population distribution, especially in medium cities of the province.
    Keywords: Spatial Distribution of Population, Urban System, Primate City, Kurdistan Province
  • منوچهر طبیبیان، بهمن احمدی
    در سال های اخیر، غیررسمی شدن مسکن شهری و در پی آن ناامنی تصرف، توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است. تا آنجا که سازمان اسکان بشر از ناامنی تصرف به عنوان شاخص محرومیت در سکونتگاه های غیررسمی یاد کرده است. محققان معتقدند که دسترسی به امنیت زمین و سرپناه به طور گسترده موجب افزایش تمایل ساکنان این سکونتگا ه ها در سرمای هگذاری در مسکن خواهد شد. بنابراین، فقدان امنیت تصرف، تلاش برای بهبود محیط مسکونی را با مانع روبه رو می کند و بر سرمایه گذاری در سکونتگاه ها و در نتیجه تشدید فقر و محرومیت اجتماعی تاثیر میگذارد. در این تحقیق رابطه امنیت تصرف با میزان سرمایه گذاری در مسکن در محله کشتارگاه، بزرگترین مرکز اسکان غیررسمی ارومیه، بررسی شده است. در پی سنجش این رابطه، 13 شاخص تبیی نکننده امنیت تصرف، توسط تحلیل عاملی در سه عامل امنیت تصرف عرفی، قانونی و ادراکی جای گرفته اند. برای بررسی میزان سرمایه گذاری در مسکن نیز از دو شاخص: نوع اسکلت ساختمان و نوع پوشش سقف و چهار شاخص ادارکی که بیانگر میزان تمایل ساکنان برای سرمایه گذاری در مسکن است، استفاده شده که عبارتند از: میزان تمایل برای افزایش سطح زیربنا، تمایل برای دریافت وام مسکن و تمایل برای خرید مسکن و زمین برای فرزندان در محله و تمایل برای نوسازی مسکن. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیک های تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی جزئی و پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان امنیت تصرف و میزان سرمایه گذاری در مسکن در محله کشتارگاه ارومیه رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و عوامل امنیت تصرف عرفی و ادراکی بیش از امنیت تصرف حاصل از عوامل قانونی برانگیزه سرمایه گذاری در مسکن تاثیر دارند.
    کلید واژگان: امنیت تصرف, سرمایه گذاری در مسکن, سکونتگاه غیررسمی, محله کشتارگاه شهر ارومیه
    Manouchehr Tabibian, Bahman Ahmadi
    Urban housing informality has been receiving increasing attention in recent years; an interest reflected in the number of initiatives that have been launched by development organizations and a steady stream of academic writing on the subject. In most of these writings and initiatives, the problem solving potential of tenure security for improving living conditions in informal settlements features prominently in one way or another. In recent years, special attention has been given to tenure in security in improving informal settlements, in such a way that in 2003 and 2006 this has been on the main research pivots on informal settlements in UN-HABITAT. Thus, tenure security has become a deprivation index in settlements. Tenure security is one of the primary rights of households that its lack leads to economic, social, psychological and political challenges. In national document of Empowerment on informal settlements in Iran, it has been mentioned that lack of tenure security in informal settlements is one of the main reasons that reduces participation of households with local and governmental organizations. It is also the main reason for growth of legal uncertainty among dwellers in informal settlements. Secure tenure has been assumed to encourage investment by households and communities, stimulate economic initiatives, alleviate poverty, facilitate the provision of urban services and infrastructure, improve health conditions, make credit accessible, enable land markets, and contribute to the realization of the right to adequate housing. Following these results, different approaches have been taken in tenure security. These approaches classify into two distinct sets: traditional and new approaches. Traditional approaches have focused on tenure security more than legal aspects. They consider the tenure security as having ownership document for the official occupancy in one place. In recent years, scientific and practical experiences on tenure security index indicate that the expensive process of title deeds issuance has made the inhabitants reluctant to pursue the mentioned process due to their financial inability, and also because of powerful and influential forces in land market, land hoarding and speculation have come into existence. Although the new tenure security perspective does not negate the possibility that title can generate tenure security, argues that tenure security can be achieved by different factors that have been called extralegal (de facto) factors. The aim of the present research is to analysis the role of tenure security on housing investment; for this purpose, the relation of tenure insecurity and investment range in Koshtargah neighborhood – the biggest center of informal settlement – in Urmia has been examined. Research method is descriptive – analytical, along with discovering relations of variables. Since the present study has both features of fundamental and applied research, we used survey method as the methodology of this research to achieve the research objectives and hypothesis test. According to this method, questionnaires were prepared and completed in Koshtargah district. Finally, using statistical techniques of partial and Pearson correlation, Factor analysis and multiple regressions, we completed our data analysis. After assessing this relation, 13 explanatory index of tenure security have been found through factor analysis in three following factors: de facto, legal and perceived tenure security. In examining investment range in housing two indexes, namely kind of building material and roof covering, are used; and four perceived indexes - namely willingness for increasing floor area, willingness for receiving housing loan, willingness for purchasing house and land for offspring and willingness for improving the house- which indicates willingness of inhabitants for investment in housing. The finding show that three factors of legal, de facto and perceived tenure security have positive and significant impact on housing investment, this relation has been confirmed with degree of correlation 0.000 at 99% confidence level. In the other words, positive relationship between tenure security and investment range in housing in Koshtargah, and the factors like de facto and perceived tenure security have more effect than legal tenure security on investment willingness in housing. According to the conducted analysis, it can be found that theoretical and practical research results are compiled together; because the Payne (2002), Cresol (2004) and Van Gelder (2007) argue that perceived and de facto tenure security can be more effective than legal tenure security on existing variables - especially housing quality and investment range in housing- in informal settlements. Therefore to offer suggestions for organizing Koshtargah neighborhood and Planning for investment of housing, these two factors (consist of de facto and precived tenure security) are the priorities.
    Keywords: Tenure Security, Investment in Housing, Informal Settlement, Koshtargah Neighborhood in Urmia
  • مریم افروز، منوچهر طبیبیان، بهمن احمدی
    دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل و ترکیب در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر امکان بروز می یابد. فرصت های اجتماعی برابر، از مهم ترین مولفه های سازنده ی عدالت در شهر است که اجازه می دهد شهروندان از فرصت های متناسب با شایستگی هایشان برخوردار شوند. در صورت تحقق این ممکن، می توان شاهد ارتقاء حس عدالت در بین ساکنین شهر و در نهایت توسعه هویتمند آن بود؛ توسعه ای که همه اقشار با تمامی ویژگی های متفاوتشان را تحت پوشش قرار خواهد داد. هدف این تحقیق، سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی به فرصت های اجتماعی در منطقه یک شهر قزوین، که دربرگیرنده بافت قدیمی شهر است، می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و روش آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن از ابزارهای مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات و سنجش میزان عدالت از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان عدالت در دسترسی به نیازهای اولیه تا حدی مطلوب بوده ولی پایین بودن دسترسی به فرصت های اجتماعی در شاخص های حق حضور در شهر و حق متفاوت بودن، تا حدودی از میزان عدالت فضایی در محدوده مورد مطالعه کاسته است.
    کلید واژگان: عدالت فضایی, فرصت های اجتماعی برابر, قزوین, تحلیل محتوای کیفی, تحلیل سلسله مراتبی
    Maryam Afrouz, Manuchehr Tabibian, bahman ahmadi
    Achieving development needs establishing a kind of balance within the city which can be defined as Spatial Justice. Equal social opportunity is one of the most important factors of urban justice based on which most of citizens can find appropriate opportunities for their specific qualifications; the realization of this goal can bring the sense of fairness among residents and give originality and identification to the development of city, a kind of development. Thus, the society get closer to the realization of the justice because justice cannot be achieved without access to equal opportunities. This research aims to evaluate the Spatial Justice in the region1 of Qazvin City (in which the historical urban area is located) according to accessibility of social opportunities. It is an applied research and its method is descriptive-analytical; in addition to use the documents and library studies, data collection is done by field observation, questionnaire and interviews, and Cochran formula has been used for calculation of the sample size. According to the conceptual model of the research, equal social opportunity can be evaluated by three categories of main indicators: the right to be present in the city, access to the basic needs of life and the right to be different. Also, for each of these main indicators, sub-indicators were defined. All of indicators and sub indicators have been weighed by analytic hierarchy process (AHP). Results show that there is an equal access to the basic needs of life in the region, but low level the indexes of access to social opportunities and the right to be different have reduce the level of spatial justice in case study.
    Keywords: spatial justice, equal social opportunities, Qualitative content analysis, Qazvin
  • بهمن احمدی، بهناز امین زاده گوهرریزی
    تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمی آید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجی گر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی می تواند به عنوان یک ابزار میانجی گر مطرح باشد، هدف این تحقیق بررسی و سنجش تاثیرات توسعه پایدار اجتماعی بر میزان امنیت تصرف در محله کشتارگاه شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق از شاخص های عدالت فضایی و انسجام اجتماعی برای تببین پایداری اجتماعی و از پنج شاخص نیز برای سنجش میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی_تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیک های تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روش های آماری چون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با افزایش میزان انسجام اجتماعی و تامین عدالت فضایی در دسترسی به خدمات شهری، میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه افزایش می یابد؛ بدین گونه که تغییری به اندازه یک واحد انحراف معیار در انسجام اجتماعی و دسترسی به عدالت فضایی به ترتیب موجب تغییر 0.873 و 0.792 واحد انحراف معیار در میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله می شود. بنابراین می توان گفت حرکت به سمت پایداری اجتماعی می تواند زمینه ساز افزایش حس امنیت تصرف زمین و مسکن در ساکنان محله کشتارگاه باشد.
    کلید واژگان: پایداری اجتماعی, امنیت تصرف ادارکی, سکونتگاه غیررسمی, محله کشتارگاه شهر ارومیه
    Bahman Ahmadi
    Tenure security is a fundamental right of households lack of which leads to economic, social, psychological and political problems; thus, tenure insecurity has become a deprivation index in informal settlements. In recent years, special attention has been given to tenure security in improving informal settlements and thus was the research subject carried out by UN-HABITAT in 2003 and 2006. Scientific and practical experiences in tenure security index show that tenure security is a sense that cannot be achieved only by formal means such as ownership of a title deed. Tenure security is much more than simply examining legal title deeds and involves social, economic and life-quality indexes nowadays. Indeed, de facto and supra legal and perceived indexes along with legal ones, hold sway on tenure security scale in informal settlements. Moreover, sustainable development of informal settlements became one of the main topics of a seminar held by the Habitat in 2004 with particular emphasis on sustainable social development in order to empower residents and promote tenure security in informal settlements. At present, the application of mediating tools has become prevalent in the enhancement of tenure security instead of through legal procedures.. Based on the question of whether it is possible to consider social sustainability as a mediator tool, the purpose of this research is examining and evaluating the impacts of social sustainable development on tenure security in Koshtargah neighborhood in Urmia. Two main indexes have been used in this research to explain social sustainability: spatial justice (accessibility to urban services such as daily shopping centers, educational centers, sports centers, cultural centers, recreational centers, administrative services and remedial centers) and social cohesion (duration of residence, amount of power and solidarity of local organizations, the cohesion of family and friends and willingness of residents to work together in order to improve neighborhood). For Examining perceived tenure security in Koshtargah neighborhood, five criteria (concerns about informality of neighborhood, concerns about municipality dissatisfaction of residences in the neighborhood, concerns about homelessness after evacuation, possibility of forced eviction at any moment and concerns about forced eviction in next 5 years) are utilized. Research method was descriptive – analytical, and field data collection was carried out by means of questionnaire surveys. To analyse the data, ArcGIS techniques, fuzzy analysis and statistical methods such as Pearson correlation coefficient and regression were used. According to the correlation analysis it could be concluded that the impact of social cohesion on the sense of tenure security in Koshtargah neighborhood has been positive and significant; this relation was confirmed by significant degree of 0.000, confidence degree of 99% and correlation coefficient of 0.873. Furthermore, it could be concluded that spatial justice has had a positive and significant impact on the sense of tenure security in Koshtargah neighborhood; this relation was confirmed by a significant degree of 0.000, confidence degree of 99% and a correlation coefficient of 0.792. The results illustrate that by increasing social cohesion and providing justice in urban services accessibility, the perceived tenure security of Koshtargah neighborhood became stronger; thus it can be predicted that moving toward social sustainability promotes the sense of land and housing tenure security of Koshtargah inhabitants.
    Keywords: Social Sustainability, Perceived Tenure Security, Informal Settlement, Koshtargah Neighborhood in Urmia
  • بهمن احمدی، نادر نریمان زاده*، علی جمالی
    طراحی سیستم های مکانیکی پیچیده معمولا شامل جنبه های متعدد وابسته به هم و همچنین توابع هدف متعارض می باشد که مستلزم تحلیل پیچیده و زمان بری در طول روند طراحی خواهد بود. طراحی بهینه چند جنبه ای یک روش طراحی سیستماتیک برای افزایش کارایی روند طراحی سیستم های مکانیکی پیچیده به ویژه در فضای طراحی غیر همکارانه می باشد. از طرف دیگر، نظریه بازی عبارت است از مجموعه ساختارهای ریاضی که به مطالعه تعاملات بین تصمیم گیرندگان منطقی و هوشمند می پردازد. در این تحقیق با توجه به شباهت و تناظر بین نظریه بازی و طراحی بهینه چند جنبه ای، یک رهیافت جدید مبتنی بر نظریه بازی برای حل مسائل بهینه سازی چند هدفی در فضای غیر همکارانه پیشنهاد و به کار برده می شود. در موقعیت هایی که حل دقیق مجموعه پاسخ منطقی بازیگران امکان پذیر نمی باشد، از برنامه ریزی ژنتیکی برای تخمین مجموعه پاسخ منطقی بازیگران استفاده شده است. علاوه بر این، روند یافتن نقطه یا نقاط تقاطع مجموعه پاسخ منطقی بازیگران در بازی های غیر همکارانه نش، در قالب یک روند کمینه سازی بیان شده است. کارایی چارچوب پیشنهادی با طراحی سه نمونه مطالعاتی در زمینه طراحی بهینه در فضای غیر همکارانه نشان داده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که روش پیشنهادی توانایی تخمین مجموعه پاسخ منطقی بازیگران را داشته و همچنین امکان یافتن نقاط تعادل نش متعدد را زمانی که بیشتر از یک نقطه تعادل نش وجود دارد، فراهم می کند. همچنین روش پیشنهادی در تحقیق حاضر نتایج بهتری را در مقایسه با تحقیقات قبلی ارائه می کند.
    کلید واژگان: طراحی مکانیکی, بهینه سازی, برنامه ریزی ژنتیکی, نظریه بازی, تصمیم گیری
    Bahman Ahmadi, Nader Nariman, Zadeh*, Ali Jamali
    The design of complex mechanical systems usually involves multiple mutually coupled disciplines and competing objectives which requires complicated and time-consuming interactive analysis during the design process. Multidisciplinary design optimization (MDO) is a systematic design methodology to improve the design efficiency of complex mechanical systems specifically in non-cooperative design environments. In the other hand game theory is set of mathematical constructs that study the interaction between multiple intelligent rational decision makers. In this paper, a new game theoretic approach is proposed and applied for multi-objective MDO problems in non-cooperative design environments, considering the intrinsic similarity between the MDO and game theory. In this way, genetic programming is used as a surrogate to construct the approximate rational reaction sets (RRS) of players. Furthermore, in order to find the intersection of RRS of players in Nash game models, an objective function is proposed which should be minimized. The effectiveness of the proposed framework is demonstrated by the design of three cases study in the field of engineering design optimization in non-cooperative environment. The results show that the presented approach is able to approximate complicated RRS, in addition has the ability to find multiple Nash solutions when the Nash solution is not a singleton and generally found solutions better than those reported in the literature.
    Keywords: Mechanical design, Optimization, Genetic programming, Game theory, Decision making
  • منوچهر طبیبیان، بهمن احمدی*، سید محمد هاشمی

    در سال های اخیر توجه به مسئله امنیت تصرف در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی جایگاه خاصی یافته، تا آنجا که از ناامنی تصرف به عنوان شاخص محرومیت در این سکونتگاه ها یاد شده است. هدف این تحقیق بررسی نقش امنیت تصرف بر میزان تمایل ساکنان برای مشارکت در ساماندهی محله کشتارگاه ارومیه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از تحلیل عاملی شاخص های تبیین کننده امنیت تصرف در سه گروه امنیت تصرف عرفی، قانونی و ادراکی جای گرفتند. برای تعیین میزان تمایل مشارکت ساکنان از طیف لیکرت در قالب پرسش نامه و برای تحلیل رابطه میان امنیت تصرف و مشارکت از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان امنیت تصرف قانونی با میزان تمایل برای مشارکت در ساکنان در محله کشتارگاه رابطه ای وجود ندارد؛ در عین حال انگیزه مشارکت در ساکنان به صورت عمده ای به شاخص های تبیین کننده امنیت تصرف ادراکی وابسته است.

    کلید واژگان: امنیت تصرف, تمایل برای مشارکت, سکونتگاه غیررسمی, محله کشتارگاه شهر ارومیه
    Manouchehr Tabibian, Bahman Ahmadi *, Seyed Mohammad Hashemi

    Tenure security is one of the primary rights of households that its lack leads to economic, social, psychological and political challenges. In recent years, special attention has been given to tenure in security in improving informal settlements, in such a way that in 2003 and 2006 this has been on the main research pivots on informal settlements in UN-HABITAT. Thus, tenure security has become a deprivation index in settlements. Tenure in security is much more than simply examining legal title deeds, and now involves social, economic and life-quality indexes. In recent years, scientific and practical experience on tenure security index indicate that the expensive process of title deeds issuance has made the inhabitants reluctant to pursue the mentioned process due to their financial inability, and also because of powerful and influential forces in land market, land hoarding and speculation have come into existence. Indeed, de facto and supra legal and perceived indexes along with legal ones, hold sway on tenure security scale in informal settlements. In this research, relation of tenure security with habitant's willingness for improving Koshtargah neighborhood in Urmia is examined. In examining this participation relation, 13 explanatory indexes of tenure security through factor analysis, in three following factors: de facto tenure security, legal and perceived tenure security factors have been used. In examining inhabitant's willingness, three indexes namely significance of neighborhood problems, willingness for participation in problem – solving and cooperating with urban organizations of Urmia used. Research method is descriptive – analytical, and survey as well as questionnaire and factor analysis techniques, along with multiple regression and Pearson correlation coefficient for analyzing raw materials are utilized. Results show security of tenure in the Koshtargah neighborhood beside indexes such as type of ownership and title depends on indexes of extralegal and perceptual such term residence, access to employment opportunities, the correlation of local organizations, fear of discharge or likely discharge rate. Willingness of residents to participate in the improvement and organization of the neighborhood is too much moderate this indicates that residents are concerned with the problems in their neighborhood and the person or partnership with Urmia urban management institutions, are trying to reduce them. The relationship between the amount of security of tenure and willingness to participate in the organization of the area has shown that: no relation between legal tenure security (type of ownership and title deed) and inhabitant's willingness for participation in Koshtargah neighborhood. Meanwhile, inhabitant's motive for participation is largely depended on explanatory indexes in perceived tenure security. In a general conclusion it can be said that the title of the most basic indicators of the degree of security of tenure especially in societies such as Iran, but it was not meant to lack of security of tenure. In addition, other factors that are de facto aspects (supra legal) and had conception of reality in informal settlements have been effective in tenure security and the motivation of households living in these areas contribute to its location adds to reduce the problems are in their location.

    Keywords: Tenure Security, Willingness for Participating, Informal Settlement, Koshtargah Neighborhood in Urmia
  • منوچهر طبیبیان، بهمن احمدی
    تجارب علمی و عملی در مورد رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی در چند سال اخیر نشان داده است که فرآیند صدور و ارائه سند به علت ناتوانی مالی ساکنان منجر به عدم رغبت آنها برای کسب آن و به علت نیروهای قدرتمند و تاثیرگذار در بازار زمین، منجر به بورسبازی و احتکار زمین شده است. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجیگر نظیر ارائه خدمات شهری مرسوم گشته است. در این تحقیق تاثیر دسترسی به خدمات شهری بر میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه مورد بررسی قرار گرفته است. در پی بررسی این رابطه از 5 شاخص تبیینکننده امنیت تصرف ادارکی و 7 معیار برای سنجش میزان دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیک های تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با افزایش دسترسی به خدمات شهری میزان امنیت تصرف ادارکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه افزایش یافته است بدینصورت که حدود 60 درصد از واریانس امنیت تصرف ادارکی در این محله وابسته به دسترسی به خدمات شهری است.
    کلید واژگان: دسترسی به خدمات شهری, امنیت تصرف ادارکی, سکونتگاه غیررسمی, محله کشتارگاه شهر ارومیه
    Manouchehr Tabibian, Bahman Ahmadi
    Tenure security is one of the primary rights of households that its lack leads to economic, social, psychological and political challenges. In recent years, special attention has been given to tenure security in improving informal settlements, in such a way that in 2003 and 2006 this has been among the main research topics on informal settlements in UN-HABITAT. Thus, tenure security has become a deprivation index in settlements. Tenure security is much more than simply examining legal title deeds, and now involves social, economic and life-quality indexes. In recent years, scientific and practical experience on tenure security index indicate that the expensive process of title deeds issuance has made the inhabitants reluctant to pursue the mentioned process due to their financial inability, and also because of powerful and influential forces in land market, land hoarding and speculation have come into existence. Indeed, de facto and supra legal and perceived indexes along with legal ones, hold sway on tenure security scale in informal settlements. These days, instead of enhancement of tenure settlement through legal procedures, the application of mediating tools like urban services has become prevalent. In the current research the impact of urban services accessibility on perceived tenure security of inhabitants in Koshtargah neighborhood is examined. Examining urban services accessibility scale reveals that five explanatory indexes of perceived tenure security consist of concern about the informality of neighborhood, concerns about the municipality dissatisfaction with the people living in the neighborhood, fear of homelessness after evacuation, possibility of forced eviction at any moment and possibility of forced eviction in the next five year, and seven criteria, as well as fifteen sub-criteria are identified. Research method is descriptive-analytical, and survey, questionnaire, as well as ArcGIS techniques, fuzzy analysis and statistical methods such as Pearson correlation coefficient and regression are used. The results shows a positive, direct relation between urban services accessibility and perceived tenure security in Koshtargah and the more urban services will be accessible, the perceived tenure security of Koshtargah inhabitants will be stronger, in such a way that about 60 percent of variance of perceived tenure security in this neighborhood is depend on urban services accessibility. According to the results, to formalize the informal settlements, providing the urban services can be considered as a mediating tool in these settlements and providing legal property deeds can be considered a long-term plan. Improving the urban services for residents in Koshtargah Neighborhood has led to reducing fear from forced evacuation and as a result, had increased the residents’ perception of security of tenure. Increased sense of security in tenure housing has led to increased confidence among residents and this has led to the creation of investment in housing and providing some incentives for voluntary cooperation of residents to improve their neighborhood. Access to services could represent the beginning of a movement of formal recognition of the neighborhood and It is a sign of acceptance of the area by urban management authorities in Urmia.
    Keywords: Urban services accessibility, Perceived tenure security, Informal settlement, Koshtargah neighborhood in Urmia
  • نسترن خسروی، نسرین خالصی، ثمیله نوربخش، آذردخت طباطبایی، بهمن احمدی، رامین عسگریان، شیما جوادی نیا*
    زمینه و هدف
    ارزیابی سطح سرب سرم در نوزادان می تواند موجب تشخیص زودرس مسمومیت با این عنصر و پیشگیری از اختلالات تکاملی و عصبی شود. این مطالعه با هدف ارزیابی سطوح سرمی سرب خون بندناف در تعدادی از نوزادان بستری انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تحلیلی- مقطعی در بخش نوزادان بیمارستان های اکبرآبادی و رسول اکرم (تهران) از خرداد 1390 تا خرداد 1391 انجام شد. پس از نمونه گیری به روش غیر احتمالی، 60 نوزاد تازه متولد شده تحت خونگیری از بندناف قرارگرفتند و سطح سرب نمونه خون از طریق اسپکتروفتومتری جذبی اتمی اندازه گیری شد. سطح سرب بالاتر از μg/dl 5 با ارزش تلقی شد.
    یافته ها
    در مجموع 61/4% نوزادان پسر بودند. میانگین و انحراف معیار سن داخل رحمی 37.4±2.64 هفته، وزن زمان تولد 2701±642.8 گرم و سن مادران 29.20±6.73 سال بود. 70% مادران ساکن شهر بودند. 13% مادران سابقه مصرف دارو داشتند و 5% سیگاری بودند. سطح سرب سرم در خون بندناف نوزادان μg/dl 2.97±2.24 بود. این میزان با جنسیت نوزاد، محل سکونت، مصرف دارو و دخانیات ارتباطی نداشت. همچنین این میزان در 7/16% نوزادان بالاتر از μg/dl 5 بود. (سطح پرخطر) موارد پرخطر با سن مادر، وزن و سن جنین ارتباط داشت. (P=0.02، P=0.004، P=0.03).
    نتیجه گیری
    با وجود پایین بودن سطوح پرخطر سرب سرم در خون بندناف نوزادان، سطح سرب سرم در خون بندناف نوزادان از مطالعات مشابه بالاتر بود. بررسی سطوح سرمی سرب در سایر نوزادان و همچنین در مناطق مختلف توصیه می شود.
    کلید واژگان: سرب, بندناف, نوزاد
    Nastaran Khosravi, Nasrin Khalesi, Samileh Noorbakhsh, Azardokht Tabatabaei, Bahman Ahmadi, Ramin Asgarian, Shima Javadi, Nia *
    Background
    Assessment of the serum lead’s concentration in the newborn immediately after birth can be effective for the detection of lead poisoning in the early stages and prevent of developmental disorders and neuropsychiatric behaviors. This study aimed to assess the serum lead levels of cord blood in some of the hospitalized newborns.
    Methods
    This cross-sectional analytic study conducted in the newborns ward of two hospitals (Rasoul Akram and Akbar Abadi) From December 2011 to October 2012 in Tehran, Iran. After non-probability sampling, 60 newborns in the first days after birth, underwent the cord blood sampling and the cord blood lead levels were measured by atomic absorption spectrophotometer. Then all of data were collected and analyzed. The serum lead concentration greater than 5 μg/dl was considered valuable.
    Results
    In total, 61.4% of samples were boys. The mean (±SD) of gestational age was 37.4±2.64 weeks and mean (±SD) of birth weight was 2701±642.8g. The mean (±SD) of maternal age was 29.20±6.73 years. 70% of mothers were urban. 13% of mothers had a history of drug use, and 5% were current smokers. The mean (±SD) of the serum lead level of cord blood was 2.97±2.24 μg/dl. This level was not associated with fetal gender, place of residence, drug history and current smoking. This level in the 16.7% of samples was greater than 5 μg/dl (high risk cases). High risk level was associated with maternal age, weight and fetal age (P=0.02, P=0.004, P=0.03), but this level was not associated with fetal gender, place of residence, drug history and current smoking.
    Conclusion
    Serum lead level of cord blood was relatively higher than other studies, although the prevalence of the high risk newborns (serum blood lead levels greater than 5 μg/dl) was low. Further research has recommended assessing the serum lead level in other newborns in the different areas to identify risk factors of neuromotor outcome in infants to prevent.
    Keywords: cord blood, lead, newborn
  • کیومرث حبیبی، بهمن احمدی، آرمان رحیمی
    در سال های اخیر غیررسمی شدن مسکن شهری و در پی آن ناامنی تصرف توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان اسکان بشر از ناامنی تصرف به عنوان شاخص محرومیت در سکونتگاه های غیررسمی یاد کرده است. در این تحقیق رابطه امنیت تصرف با کیفیت کالبد مسکن در محله اسلام آباد 2، یکی از مراکز اسکان غیررسمی ارومیه، بررسی شده است. در پی سنجش این رابطه 11 شاخص از ابعاد قانونی، عرفی و ادراکی امنیت تصرف توسط تحلیل عاملی به 4 عامل فقدان تضمین سکونت، عدم پشتیبانی شبکه های حمایتی، عدم ثبات مالکیت و ترس از بی خانمانی تقلیل یافته است. برای بررسی کیفیت کالبدی مسکن نیز از چهار شاخص سطح زیر بنا، نوع مصالح ساختمانی، نوع پوشش سقف و میزان رضایت ساکنان از وضعیت کالبدی مسکن استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیک های تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان امنیت تصرف و کیفیت کالبدی مسکن رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و عامل فقدان تضمین سکونت از عوامل اصلی در کاهش امنیت تصرف در محله اسلام آباد 2 می باشد.
    کلید واژگان: اسکان غیررسمی, امنیت تصرف, کیفیت کالبدی مسکن, محله اسلام آباد 2 ارومیه
    Kiomarth Habibi, Bahman Ahmadi, Arman Rahimi
    In recent years the informal urban housing and followed by property insecure have attracted to attention of many researchers and organizations in worldwide. As far as the Habitat has mentioned in tenure insecurity as deprivation index in informal settlements. In this study, has been investigated the relationship between tenure security and quality of housing in the neighborhood of Islam-Abad 2, an informal settlement centers of Urmia. In assessing the relationship,11 indicators of legal, custom, and perceptual aspects security tenure has been reduced by Factor analysis to the four factors that comprises the lack of secure housing, lack of support networks, ownership instability and fear of homelessness. For Physical quality of housing have been used the four indicators that consist of foundation area, type of construction, type of roof and satisfying of the residents of the physical condition of the housing. The research method used in this paper was an analytical method and were used the survey and questionnaire method and techniques of factor analysis and multiple regression to analyze the raw data questionnaire. The results indicated that the security of tenure and physical quality of housing has direct positive relationship and the lack of guaranteed settlement as the main factors in reducing security of tenure in the neighborhood of Islam Abad 2.
    Keywords: informal settlements_tenure security_physical quality of housing_neighborhood of Islam Abad 2
  • ابراهیم سفیداری، عبدالحسین امینی، علی کدخدایی، بهمن احمدی
    یکی از اجزای مهم در سرشت نمایی مخزن تهیه نقشه ای از توزیع خصوصیات و ناهمگنی های مخزنی است. مخازن کربناته به دلیل پیچیدگی و ناهمگنی بالا در مقایسه با آواری ها، نیاز به استفاده از روش های گوناگون و جدید به منظور درک بهتر آنها ضروری است. در میان این روش ها استفاده از روش های هوشمند به عنوان یکی از شیوه های مناسب در شناخت روابط پیچیده بین متغیر ها، بسیار موثر و کارآمد است. با وجود لاگ های مرسوم چاه، شبکه های عصبی مصنوعی قادر به شناسایی روابط پیچیده بین لاگ ها و خصوصیات مخزنی می باشدبا این پیش فرض دو روش مختلف به منظور کاهش ابهام وپیچیدگی، در سرشت نمایی مخزن استفاده گردید. روش اول استفاده ازشبکه های عصبی غیر نظارتی بر اساس الگوریتم خود سازمانده) SOM)) به منظور شناسایی و تعیین رخساره لاگ است. این روش دسته بندی نیاز به هیچ تقسیم بندی اولیه مجموعه داده ها نداشته و به طور طبیعی بر اساس مشخصات مشابه لاگ های اندازه گیری شده که منعکس کننده پاسخ به تغییرات کانی شناسی و سنگ شناسی توالی لاگ گیری شده است، داده ها را طبقه بندی می کند. روش دوم استفاده از یک شبکه عصبی نظارتی بر اساس الگوریتم پس انتشار BP)) بوده تا به طور کمی تخلخل و تراوایی را در درون یک رخساره لاگ مشخص،که در مرحله اول تعیین شده بود پیش بینی کند بر اساس نقشه تخلخل و تراوایی در عمق های مختلف، مخزن مورد نظر، بر اساس کیفیت مخزنی به 6 رخساره لاگ تقسیم بندی گردید. این رخساره های لاگ از نظر کیفیت مخزنی به ترتیب از خیلی خوب تا ضعیف به صورت، رخساره لاگ 5 با بهترین کیفیت مخزنی، رخساره 4 با کیفیت مخزنی خوب،رخساره 6 با کیفیت مخزنی متوسط و رخساره 2،1 و 3 با کیفیت مخزنی بد یا بدون کیفیت مخزنی مرتبه بندی گردید.
    کلید واژگان: رخساره الکتریکی, شبکه عصبی خود سازمانده, پیش بینی تخلخل و تراوایی, میدان گازی پارس جنوبی, جنوب ایران
    Ebrahim Sfidari, Abdolhossein Amini, Ali Kadkhodaie, Bahman Ahmadi
    This paper proposes a two-step approach for characterizing the reservoir properties of the world’s largest non-associated gas reservoir. This approach integrates geological and petrophysical data and compares them with the field performance analysis to achieve a practical electrofacies clustering. Porosity and permeability prediction is done on the basis of linear functions، succeeding the electrofacies clustering. At the start، an unsupervised neural network was employed based on the self-organizing map (SOM) technique to identify and extract electrofacies groups. No subdivision of the data set was required for the technique on account of the natural characters of the well logs that reflect lithological character of the formations. The second step was examining a supervised neural network which is designed based on the back propagation algorithm. This technique quantitatively predicts the porosity and permeability within the determined electrofacies. The final part of the study was calibration and comparison of the electrofacies clustering results with core and petrographic data. Based on the porosity and permeability maps at different depth levels، the target reservoir is classified into six electrofacies clusters (EF1-EF6) among which the EF5 and EF4 show the best reservoir quality.
    Keywords: South Pars Gas Field, Porosity, permeability prediction, Self, organizing maps, Electrofacies, Persian Gulf
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال