به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

batool rahmati

  • شکوفه عظیمی، بتول رحمتی*، مهرداد روغنی، لادن صدیق نژاد
    مقدمه و هدف

    Lavandula dentata در ایران اسطوخودوس نامیده می شود. گزارش هایی مبنی بر اثرات ضد صرعی اسطوخودوس وجود دارد، ولی تا به حال گزارشی درباره اثر این گیاه بر صرع وجود ندارد. این مطالعه اثر Lavandula dentata بر تشنجات ناشی از پیلوکارپین را تحقیق کرده است.

    مواد و روش ها

    75 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر با محدوده وزنی 250-200 گرم به پنج گروه 15 تایی تقسیم شدند که شامل:1- گروه کنترل سالین 2-گروه کنترل عصاره 3-گروه صرعی 4- گروه صرعی پیش درمان شده با تک دوز عصاره اسطوخودوس mg/Kg) 200) 5- گروه صرعی پیش درمان شده با دوزهای مکرر عصاره (mg/Kg 200). القای تشنجات در هر سه گروه اخیر با تزریق داخل صفاقی پیلوکارپین هیدروکلراید (mg/Kg 380) صورت گرفت. مالون دی الدیید (MDA) و گلوتاتیون مغز اندازه گیری شد. از نظر آماری از آزمون آنووای یکطرفه و یا آزمون کروسکال والیس و تست های تعقیبی مربوطه مثل توکی استفاده شد.

    نتایج

    تجویز لاوندولا دنتاتا در گروه پیش درمان موجب تاخیر در بروز Status Epilepticus (SE)، کاهش طول مدت SE و کاهش میزان مرگ و میر نسبت به گروه صرعی شد. پیش درمان با عصاره میزان گلوتاتیون مغز را 24 ساعت پس از تجویز پیلوکارپین، به طور معناداری افزایش داد ولی اثر مهاری بر میزان MDA نداشت.

    نتیجه گیری

    لاوندولا دنتاتا شدت تشنجات و مرگ و میر ناشی از  SEالقاشده توسط تجویز پیلوکارپین را به طور معنی داری کاهش داد. به نظر می رسد افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی مانند افزایش گلوتاتیون مغز تا حدودی مسیول چنین نتایجی باشد.

    کلید واژگان: لوندر, پیلوکارپین, صرع لوب گیجگاهی, موش بزرگ آزمایشگاهی, استرس اکسیداتیو
    Shekoofe Azimi, Batool Rahmati *, Mehdad Roghani, Ladan Sedighnejad
    Background and Objective

    Lavandula dentata is called Ustukhuddus in Iran .There are some reports about the anticonvulsant effects of Ustukhuddus but, the effect of this plant on epilepsy is not reported yet. In this study the effect of Lavandula dentata on seizures induced by pilocarpine was investigated.

    Materials and Methods

    A total of 75 male rats weighing 200-250 grams were divided into five groups of 15, which included: 1- control saline 2- control extract 3- Epileptic group 4- Epileptic group treated with single doses of lavender extract 200 mg / Kg  5- epileptic group treated with repeated dose of lavender extract (200 mg / Kg). The induction of seizures in all three groups was done by intra-peritoneal injection of pilocarpine hydrochloride (380 mg / kg).  Brain malondialdehyde (MDA) and glutathione was measured. Statistical analysis was carried out using one way ANOVA or Kruskal–Wallis oneway analysis of variance by ranks followed by post-hoc tukey test.

    Results

    The administration of Lavandulla dentata in the pretreatment groups delayed the onset of status epilepticus (SE), reduced the duration of SE and decreased the mortality rate compared to the epileptic group. Pretreated extract increased significantly brain glutathione levels 24 hours after pilocarpine administration, but did not exhibit inhibitory effect on brain MDA.

    Conclusion

    Lavendula dentata reduced significantly seizure intensity and the mortality rate due to SE induced by pilocarpine administration. It seems that antioxidant activity such as brain glutathione enhancement was partly responsible for such results.

    Keywords: Lavender, Pilocarpine, Temporal lobe epilepsy, Rat, Oxidative stress
  • بنفشه باقری، بتول رحمتی*، فائزه قضاتلو، مهرداد روغنی
    مقدمه و هدف

    افسردگی یکی از پنج بیماری شابع در جهان با شیوع % 4.4 است و اسطوخودوس برای درمان آن پیشنهاد می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات عصاره اسطوخودوس انگلیسی در مدل افسردگی ناشی از رزرپین بر روی موش های کوچک آزمایشگاهی بوده است.

    مواد و روش ها

    دو عدد موش کوچک آزمایشگاهی به طور تصادفی به نه گروه تقسیم بندی شدند: نرمال سالین، کنترل عصاره (200 mg/kg) ، رزرپین، فلوکستین + (10 or 20 mg/kg) رزرپین، فلوکستین (10 mg/kg) + عصاره (200 mg/kg) + رزرپین، سه گروه پیش درمان شده با عصاره + (100-200 and 400 mg/kg) رزرپین. عصاره و فلوکستین توسط گاواژ روزانه به مدت ده روز، سی دقیقه قبل از تزریق داخل صفاقی رزرپین (0.5 mg/kg) تجویز شده است. ارزیابی رفتاری توسط تست های شنای اجباری ، تعلیق دم، ماز به علاوه ای مرتفع و open field انجام شده است .

    نتایج

    زمان بی حرکتی در تست شنای اجباری توسط رزرپین افزایش یافت (210.37±2.43 در مقایسه با نرمال سالین 109.75±3.13) و عصاره مثل فلوکستین به طور وابسته به دوز این زمان را کاهش داد) به ترتیب  140.75± 5.84و 110.125±6.46 برای دوزهای 200 و 400 ( .p <0.05ترکیب عصاره و فلوکستین موثرتر از هر کدام به تنهایی عمل کرد. نتایج به دست آمده از تست تعلیق دم نیز مشابه تست شنای اجباری بود.

    نتیجه گیری: 

    عصاره ی آبی- الکلی L. officinalis منجر به بهبود علایم شبه افسردگی ناشی از رزرپین شد. در این مورد اثر ترکیب عصاره و فلوکستین قابل جمع شدن بود.

    کلید واژگان: رزرپین, Lavandula officinalis, اسطوخودوس, افسردگی
    Banafsheh Bagheri, Batool Rahmati *, Faezeh Ghozatloo, Mehrdad Roughani
    Background and Objective

    Depression is one of the five most common diseases in the world with a prevalence of 4.4%, and Ustokhoddus is recommended for its treatment. This study was designed to determine the effects of Lavandula. officinalis extract on a mouse model of reserpine-induced depression.

    Materials and Methods

    Seventy-two mice were randomly divided into 9 groups: Normal saline, control extract (200 mg/kg), reserpine, fluoxetine (10 mg/kg or 20 mg/kg) + reserpine, fluoxetine (10 mg/kg) + extract (200 mg/kg) + reserpine, Three extract pretreated groups (100-200 and 400 mg/kg) + reserpine. Extract and fluoxetine were administrated by gavages daily, for 10 days, 30 min before reserpine (0.5 mg/kg) injection intraperitoneally. Behavioral evaluations were done by forced swimming, tail suspension, elevated plus maze and open field tests.

    Results

    Immobility time was enhanced by reserpine (210.37 ± 2.43 as compared with normal saline 109.75 ± 3.13) and the extract decreased it, dose-dependently (140.75± 5.84 and 110.125 ± 6.46, 200 and 400 mg/kg respectively) as the same as fluoxetine (p < 0.05), in forced swimming test. The combination of extract and fluoxetine caused a reduction of immobility time more effective than each one alone. The results obtained from tail suspension were similar to the forced swimming test.

    Conclusion

    L. officinalis hydroalcoholic extract improved the depression-like behavior caused by reserpine. The effect of the combination of the extract and fluoxetine was additive.

    Keywords: Reserpine, Lavandula officinalis, Ustokhoddus, Depression
  • لادن صدیق نژاد، بتول رحمتی*، مهرداد روغنی، شکوفه عظیمی
    مقدمه و هدف

    صرع لوب گیجگاهی صرع کانونی مقاوم به طیف وسیعی از داروهای ضد صرعی است. هیچ گزارشی در مورد اثرات ضد صرعی اسطوخودوس (lavandula dentata) بر تشنجات (Status Epilepticus) ناشی از اسیدکاینیک وجود ندارد در حالی که تحت عنوان اسطوخودوس استفاده می شود. از این رو این مطالعه اثرات رفتاری و بیوشیمیایی عصاره اسطوخودوس را بر صرع لوب گیجگاهی ناشی از تجویز داخل هیپوکمپی اسیدکاینیک بررسی کرده است.

    مواد و روش ها

    75 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار، محدوه وزنی 200-250 گرم به پنج گروه شامل: 1- شم 2- شم پیش درمان شده با عصاره 3- صرعی شده با اسیدکاینیک 4-  µg/rat 1 صرعی پیش درمان شده با تک دوز عصاره اسطوخودوس (mg/kg 200 یک ساعت قبل از جراحی) 5- صرعی پیش درمان شده با دوزهای مکرر عصاره اسطوخودوس (تزریق یک روز در میان به مدت 2 هفتهmg/kg 200) تقسیم شدند. تمامی تزریقات عصاره به صورت داخل صفاقی، در حجم  ml 3/0 بود.

    نتایج

    پیش درمانی کرونیک عصاره ضمن کاهش زمان بروز SE، طول مدت و دفعات وقوع آن را افزایش داد (p<0.05)، لیکن میزان مرگ و میر را تقلیل بخشید. گروه کاینات به طور معنی داری مالون دی آلدهید را افزایش داد (p<0.05)، در حالیکه پیش درمان تک و تکراری عصاره، آن را کاهش داد (p<0.05). گلوتاتیون هیپوکمپی در همه گروه ها 24 ساعت پس از تزریق کاینات تغییر نکرد.

    نتیجه گیری

    علیرغم تشدید پارامترهای SE توسط پیش درمان مکرر با عصاره، احتمالا عصاره توانست از طریق کاهش MDA، میزان مرگ و میر را کاهش دهد.

    کلید واژگان: اسطوخودوس, اسیدکاینیک, صرع لوب گیجگاهی, موش بزرگ آزمایشگاهی, استرس اکسیداتیو
    Ladan Sedighnejad, Batool Rahmati*, Mehrdad Roghani, Shekoofe Azimi
    Background and Objective

    Temporal lobe epilepsy (TLE) is a widespread antiepileptic drug-refractory focal epilepsy. There is no report about antiepileptic effects of Lavandula dentata on kainic acid induced status epilepticus (SE) while it is used as Ustukhuddoos. This study evaluated the behavioral and biochemical effects of Lavandula dentata extract in intrahippocampal kainate-induced model of TLE.

    Materials and Methods

    75 male wistar rats weighing 200-250 gr was divided into 5 groups including: 1. Sham 2. Extract pretreated sham 3. Kainic acid (1µg/rat) 4. Extract single dose (200 mg/kg one hour before surgery) pretreated kainic acid 5. Extract repeated (200 mg/kg every other day for 2 weeks) pretreated kainic acid. Extract injections were i.p at a volume of 0.3 ml.

    Results

    Chronic extract pretreatment reduced SE latency, enhanced total duration and occurrence of SE (p < 0.05) but also reduced mortality rate. The kainate group significantly elevated malondialdehyde (MDA) (p < 0.05), while single and repeated extract pretreatment decreased it (p < 0.05). Hippocampal glutathione (GSH) did not change in all groups 24 hours after kainate injection.

    Conclusion

    In spite of SE parameters intensification by chronic extract pretreatment, it seems that extract could reduce mortality rate through MDA reduction.

    Keywords: Lavandula dentata, Kainic acid, Temporal lobe epilepsy, Rat, Oxidative stress
  • مریم ملکیان، بتول رحمتی*، فایزه رضایی، محسن خلیلی
    مقدمه و هدف

    مطالعات نشان داده اند که تقویت قوای ذهنی ابتلا به افسردگی را کاهش می دهد. گزارش هایی از خواص ضد افسردگی گیاه نپتا منتوییدس نیز موجود می باشد. هدف از این مطالعه سنجش اثر ورزش ذهنی و نپتا منتوییدس و نیز مقایسه اثر آن دو بر افسردگی ناشی از رزرپین در موش های بزرگ آزمایشگاهی می باشد.

    مواد و روش ها

    موش های نر به 8 گروه تقسیم شدند: 1- کنترل 2- رزرپین 3- رزرپین+ فلوکستین 4- نپتا 5- نپتا+رزرپین6- ورزش ذهنی 7- ورزش ذهنی+رزرپین 8 - ورزش ذهنی+ نپتا+رزرپین. رزرپین با دز 2/0 (mg/kg) در طول 14 روز  داخل صفاقی تزریق شد . همزمان موش ها در ماز شعاعی هشت بازویی آموزش گرفته و عصاره نپتا را با دز 200 (mg/kg) دریافت کردند . سپس نتایج حاصل از تست های شنای اجباری، ترجیح سوکروز، میدان باز، ماز بعلاوه مرتفع با آنالیز واریانس یکطرفه  ارزیابی شدند.

    یافته ها

    رزرپین زمان بی حرکتی را افزایش و زمان شنای فعال را کاهش داد، در حالی که ترکیب اثر ورزش فکری و نپتا بر اثر رزرپین غلبه کرد. رزرپین درصد استفاده از سوکروز را کاهش داد که این اثر توسط درمان با ورزش ذهنی، نپتا و ترکیب آنها بهبود یافت. کاهش فعالیت لوکوموتور ناشی از رزرپین در گروه های ورزش ذهنی و نپتا بهبود یافت. رزرپین زمان ماندن در بازوی باز را کاهش داد و نپتا آن را جبران کرد.

    نتیجه گیری

    ورزش ذهنی و نپتا علایم رفتاری افسردگی و اضطرب ناشی از رزرپین را بهتر از  فلوکستین بهبود بخشیدند.

    کلید واژگان: افسردگی, رزرپین, ورزش ذهنی, نپتا منتوییدس
    Maryam Malekian, Batool Rahmati*, Faezeh Rezaei, Mohsen Khalili
    Background and Objective

    Many studies demonstrate that cognitive empowerment reduces the risk of depression. Anti-depressant properties of Nepeta menthoides has also been reported. This study aimed to determine the effects of mental exercise and Nepeta menthoides and also to compare both of them on reserpine-induced depression in rats.

    Materials and Methods

    Male rats were divided into 8 groups: 1- Saline, 2- Reserpine, 3-Reserpine + Fluoxetine, 4- Nepeta, 5- Nepeta +Reserpine, 6- Mental exercise, 7- Mental exercise+ Reserpine, 8- Mental exercise + Nepeta + Reserpine. Reserpine was administered intraperitoneally at a dose of 0.2 mg/kg for 14 days. At the same time, the animals received Nepeta at a dose of 200 mg/kg and radial maze training was conducted. Then, the results for forced swimming test (FST), sucrose preference (SPT), elevated plus maze (EPMT) and open field tests (OFT) were assessed through one-way Analysis of Variance.

    Results

    Reserpine significantly enhanced immobility and decreased active swimming time, while mental exercise combined with Nepeta were able to antagonize the effect of reserpine. Reserpine also lowered sucrose preference ratio which were recovered in mental exercise, Nepeta and combined treatment groups. Decreased locomotor activity due to reserpine was improved in mental exercise and Nepeta groups. Time spent and % of entrance into the open arms reduced by reserpine and Nepeta compensate it.

    Conclusion

    Mental exercise and Nepeta menthoides improve the depression and behavioral symptoms of anxiety induced by reserpine better than fluoxetine.

    Keywords: Depression, Reserpine, Mental exercise, Nepeta menthoides
  • مطهره پور غلام، بتول رحمتی*، مریم راهنمای بشم
    مقدمه و هدف

    دیابت قندی یک اختلال متابولیک شایع است که سبب عوارض نامطلوبی از جمله اختلال حافظه و یادگیری می گردد. گزارش شده است که اسطوخودوس خراسانی موجب بهبود حافظه و یادگیری می گردد. لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر عصاره اسطوخودوس خراسانی بر یادگیری و حافظه ناشی از دیابت در موش های صحرایی است.
     

    مواد و روش ها

    موش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به 4 گروه کنترل، کنترل دیابتی، کنترل تحت تیمار با عصاره اسطوخودوس خراسانی، دیابتی تحت تیمار با عصاره اسطوخودوس خراسانی تقسیم گردیدند. برای دیابتی نمودن حیوانات از تزریق داخل صفاقی تک دوز استرپتوزوتوسین استفاده شد. پس از گذشت 6 هفته، درمان با عصاره به فرم تزریق داخل صفاقی، به میزان 400 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه به مدت دو هفته نیم ساعت قبل از انجام تستهای رفتاری صورت گرفت. جهت ارزیابی یادگیری و حافظه از ماز شعاعی هشت بازویی و تست آماری Two way repeated-measures ANOVA و در سنجش قند از آنوای یک طرفه استفاده شد.
     

    نتایج

    دیابت موجب آسیب یادگیری و حافظه به شکل افزایش خطاهای حافظه کاری و مرجع گردید و مصرف عصاره اسطوخودوس خراسانی در گروه دیابتی سبب کاهش معنی دار در تعداد خطاهای مربوطه گردید. اسطوخودوس خراسانی همچنین موجب کاهش قند خون در گروه دیابتی شد.
     

    نتیجه گیری

    مصرف عصاره اسطوخودوس خراسانی در موش های دیابتی سبب بهبود اختلال حافظه و یادگیری ناشی از دیابت شد. این اثر می تواند حداقل بخشی ناشی از کاهش قند خون باشد.

    کلید واژگان: دیابت قندی, اسطوخودوس خراسانی, استرپتوزوتوسین, اختلال یادگیری و حافظه, ماز شعاعی هشت بازویی
    Motahare Poorgholam, Batool Rahmati*, Maryam Rahnama, Ye Bashm
    Background and Objective

    Diabetes mellitus is a common metabolic disorder that causes
    undesirable effects including learning and memory impairment. It has been reported that Nepeta menthoides improves memory and learning. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effects of Nepeta menthoides on learning and memory impairment related to diabetes in rats.
     

    Materials and Methods

    Forty male rats were divided into 4 groups including control, diabetic control, control group under treatment with extract of Nepeta menthoides, and diabetic group under treatment with extract of Nepeta menthoides. A single dose of streptozotocin intraperitoneally was used for diabetes induction in diabetic animals. After 6 weeks, Nepeta menthoides treatment was performed as an intraperitoneal injection of 400 mg/kg/day for two weeks, 30 min before each behavioral test. The eight-arm radial maze method with two-way repeated measures ANOVA test were used to evaluate learning and memory and one-way ANOVA was used for comparing blood glucose between different groups.
     

    Results

    Diabetes caused learning and memory impairment in the form of increasing working and reference memory errors and use of Nepeta menthoides extract in the diabetic rats caused a significant reduction in the number of related errors. Nepeta menthoides also declined blood glucose in diabetic rats.
     

    Conclusion

    Nepeta menthoides consumption in diabetic rats improves diabetes-induced learning and memory impairment. This effect might be mediated at least partly by decreasing blood glucose.

    Keywords: Diabetes mellitus, Nepeta menthoides, Streptozotocin, Learning, memory impairment, 8-arm radial maze
  • بتول رحمتی*، مطهره پورغلام، مریم راهنمای
    مقدمه و هدف
    دیابت یک اختلال متابولیک مزمن است و استرس اکسیداتیو نقش مهمی در ایجاد عوارض دیابت مانند اختلال حافظه و یادگیری ایفا می کند. از آنجا که گونه های لوندولا موجب بهبود حافظه و یادگیری می گردند و Lavandula dentata دارای اثرات آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی است و در ایران تحت عنوان اسطوخودوس استفاده می شود بر آن شدیم تا اثرات آن را بر اختلال یادگیری و حافظه ناشی از دیابت مطالعه کنیم.
     
    مواد و روش ها
     موش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به 4 گروه کنترل، کنترل دیابتی، سالم با لوندولا دنتاتا، دیابتی با لوندولا دنتاتا تقسیم گردیدند. برای دیابتی نمودن حیوانات از تزریق داخل صفاقی تک دوز استرپتوزوتوسین استفاده شد. پس از 6 هفته، درمان با لوندولا دنتاتا به فرم تزریق داخل صفاقی با دوز 400 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت دو هفته نیم ساعت قبل از انجام تست های رفتاری صورت گرفت. جهت ارزیابی حافظه و یادگیری از ماز شعاعی هشت بازویی و تست آماری Two way repeated -measures ANOVA و در سنجش قند از آنوای یک طرفه استفاده شد.
     
    نتایج
    دیابت موجب آسیب یادگیری و حافظه به شکل افزایش خطاهای حافظه کاری و رفرنس گردید و مصرف لوندولا در گروه دیابتی سبب کاهش معنی دار تعداد خطاهای مربوطه گردید. اسطوخودوس رومی همچنین موجب کاهش قند خون در گروه دیابتی شد.
     
    نتیجه گیری
    مصرف لوندولا دنتاتا در موش های دیابتی سبب بهبود اختلال حافظه و یادگیری ناشی از دیابت شد. این اثر می تواند حداقل بخشی ناشی از کاهش قند خون باشد.
    کلید واژگان: دیابت, اختلال یادگیری و حافظه, لوندولا دنتاتا, استرپتوزوتوسین
    Maryam Rahnamaye, Batool Rahmati*, Motahare Poorgholam
    Background and Objective
    Diabetes is a chronic metabolic disorder and oxidative stress plays an important role in the development of diabetic complications such as learning and memory impairment. Since Lavendula species improve learning and memory and Lavandula dentata contains antioxidant and anti-inflammatory effects and it is used as ustokhoddus in Iran, we have designed this research to study its effects on diabetes-induced learning and memory impairment.
     
    Materials and Methods
    Forty male rats were divided into 4 groups including control, control diabetic, healthy Lavendula dentata, and diabetic Lavendula dentata. A single dose of streptozotocin was used for diabetes induction in diabetic animals. After 6 weeks, Lavendula dentata treatment was performed as an intraperitoneal injection of 400 mg/kg for two weeks, 30 min before each behavioral test. The eight-arm radial maze method with two way repeated-measures ANOVA test were used to evaluate learning and memory and one-way ANOVA was used for comparing blood glucose between different groups.
     
    Results
    Diabetes caused learning and memory damage in the form of increasing working and reference memory errors and use of Lavendula dentata in the diabetic group caused a significant reduction in the number of related errors. Romian ustokhoddus also declined blood glucose in diabetic group.
     
    Conclusion
    Lavendula dentata consumption in diabetic rats improved diabetes-induced learning and memory impairment. This effect might be mediate at least partly by decreasing blood glucose.
    Keywords: Diabetes, Learning, memory impairment, Lavendula dentata, Streptozotocin
  • غلامحسین قائدی *، محسن خلیلی، سیامک افشین مجد، بتول رحمتی، منیژه کرمی
    مقدمه و هدف
    کارکردهای اجرایی، توجه و حافظه، نقش مهمی در یادگیری، پیشرفت و موفقیت تحصیلی و شغلی ایفا می کنند. مطالعات نشان داده است، تمرینات شناختی کامپیوتری در ارتقاء کارکردهای اجرایی، توجه و حافظه موثر هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی مداخله آموزشی شناختی کامپیوتری بر حافظه، ابعاد توجه و کارکردهای اجرایی در فرزندان جانبازان در حال تحصیل در دانشگاه شاهد بود.
    مواد و روش ها
    طرح مطالعه حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی، با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 22 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد به شیوه نمونه در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در پیش آزمون، آزمون های IVA، CORSI و AHA بر روی آزمودنی ها اجرا شد، سپس برنامه تمرین شناختی کامپیوتری (کاپیتان لاگ) برای گروه آزمایش اجرا شد. بعد از مداخله و در پس آزمون IVA، CORSI و AHA مجددا انجام شدند.
    نتایج
    یافته های حاصل از مطالعه نشان دهنده تفاوت معنی دار در میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش بود. نتایج تحلیل مانکوا نشان داد کاپیتان لاگ می تواند در بهبود حافظه و ابعاد کارکردهای اجرایی و توجه موثر باشد (01/0P<)، هرچند تحلیل مانکوا نشان داد این تمرین نمی تواند برای توجه تجزیه شده دیداری و شنیداری و کنترل اجرایی موثر باشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد تمرینات شناختی کامپیوتری می توانند موجب بهبود و ارتقاء حافظه، کارکردهای اجرایی و ابعاد توجه گردند.
    کلید واژگان: توجه, حافظه, کارکردهای اجرایی, تمرین شناختی کامپیوتری
    Gholamhossein Ghaedi*, Mohsen Khalili, Siamak Afshin-Majd, Batool Rahmati, Manijeh Karami
    Background And Objective
    Executive Functions, Memory and Attention has important roles in Learning, achievement and academic and job success. Studies have shown that computerized cognitive training in improving executive function, attention and memory are effective. The main purpose of this study was to determine effectiveness of computerized cognitive training on EF, memory and attention aspects in children of veterans were studying at university of Shahed.
    Materials And Methods
    The design of this study was Quasi-experimental design with pre-posttest with a control group. 22 students from medical faculty of Shahed University was selected convenience sampling method and randomly allocated into two groups of experimental and control group. In pre-test IVA, CORSI and AHA tests, administrated for subjects, then computerized cognitive training program (Captain’s Log) was conducted in experimental group. After the intervention, in post-test IVA, CORSI and AHA administrated again.
    Results
    the results from the study showed significant differences in the mean scores of pre-test and post-test in the experimental group. The Mancova analysis showed that captain’s log can effective in improving Memory, executive function and attention domains (p0.05).
    Conclusion
    the results of this study showed that computerized cognitive training could improve and enhance memory, EF and attention domains.
    Keywords: Attention, Memory, Executive functions, Computer based cognitive training
  • حدیثه توسلی، محمدرضا جلالی ندوشن، بتول رحمتی، رویا یارایی*
    مقدمه و هدف
    پپتید مشابه گلوکاگون-1[1] پپتید کوچکی است که در روده تولید شده و عملکرد اصلی آن، تحریک ترشح انسولین است؛ ولی گیرنده آن در بسیاری سلول ها ازجمله ماکروفاژهای انسانی و موشی وجود دارد. ماکروفاژها با توجه به عملکردهای متنوعی که دارند، در تنظیم فرایندهای پیش التهابی و پاسخ های سیستم ایمنی بسیار موثرند. در این مطالعه اثر اگزندین 4[1] که آنالوگ GLP-1 است، بر فعالیت حیاتی، تولید نیتریک اکساید و TNF-α ماکروفاژهای صفاقی بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    ماکروفاژهای صفاقی از موش C57BL/6 جدا شده و در 2 گروه تحریک شده با LPS و بدون تحریک به مدت 24 ساعت کشت شده و غلظت های 3-03/0 نانومولار Exendin-4 را دریافت کردند. فعالیت حیاتی به روش MTT، نیتریت به روش گریس و TNF-α با الایزا سنجیده شد.
    نتایج
    Exendin-4 در غلظت های 3 و 3/0 نانومولار با اثر بر ماکروفاژهای (درحال استراحت) موجب کاهش معنادار MTT و در ماکروفاژهای تحریک شده با LPS در غلظت 3 نانومولار، موجب افزایش فعالیت می شود. غلظت های 1/0 و 03/0 نانومولار Exendin-4 در ماکروفاژهای درحال استراحت موجب کاهش نیتریت می شود؛ اما در 3 نانومولار تولید نیتریت را در ماکروفاژهای تحریک شده افزایش می دهد. همچنین افزایش تولید TNF-α در غلظت های 3 و 1 نانومولار Exendin-4 در ماکروفاژهای تحریک شده و در 3 نانومولار در ماکروفاژ در حال استراحت مشاهده می شود.
    نتیجه گیری
    تاثیر Exendin-4 بر تولید نیتریت و TNF در شرایط in vitro، علاوه بر غلظت آن به وضعیت سلول از نظر تحریک نیز بستگی دارد و ممکن است به جای اثر ضدالتهابی، موجب تشدید التهاب گردد.
    کلید واژگان: GLP-1, Exendin-4, ماکروفاژ, MTT, نیتریک اکساید, TNF-α
    Hanieh Tavasoli, Mohammadreza Jalali Nadooshan, Batool Rahmati, Roya Yaraee*
    Background And Objective
    Glucagon like peptide 1 (GLP-1) is a peptide released from the small intestine and mainly enhances glucose-induced insulin secretion, although its receptor (GLP-1R) is distributed on various cells including mice and human macrophages. Regarding important functions of macrophage in regulating pro-inflammatory and immune responses, in this study, the effect of exendin-4 (an analog of GLP-1) on vital activity, nitric oxide and TNF-α production of peritoneal macrophages was investigated.
    Materials And Methods
    Peritoneal macrophages were isolated from C57BL/6 mice and cultured with or without LPS for 24 hours and 0.03 to 3 nM exendin-4. The vital activity was evaluated by MTT, nitrite by Griess method and TNF-α by ELISA.
    Results
    Exendin-4 at 3 and 0.3 nM significantly reduced MTT of macrophages (resting), but increased it in stimulated macrophages at 3 nM. Exendin-4 at 0.3 and 0.03 nM reduced nitrite in resting macrophages, although it (3 nM) induced an increase in LPS stimulated macrophages. An increase in TNF-α production of and resting (3 nM) and stimulated macrophages (1 and 3 nM) was also observed.
    Conclusion
    The effect of exendin-4 on nitrite and TNF production of macrophages in vitro is dependent on the cell status of activation (besides its concentration) and it may function as pro- or anti-inflammatory.
    Keywords: GLP-1, Exendin-4, Macrophage, MTT, NO, TNF-α
  • Effect of Withania somnifera (L.) Dunal on Sex Hormone and Gonadotropin Levels in Addicted Male Rats
    Batool Rahmati, Mohammad Hassan Ghosian Moghaddam, Mohsen Khalili, Ehsan Enayati, Maryam Maleki*
    Background
    Opioid consumption has been widely increasing across the globe; however, it can cause adverse effects on the body. Morphine, an opioid, can reduce sex hormones and fertility. Withania somnifera (WS) is a traditional herb used to improve sexual activities. This study strives to investigate the effect of WS on sex hormones and gonadotropins in addicted male rats.
    Materials And Methods
    In this experimental study, forty-eight male National Maritime Research Institute (NMRI) rats were randomly divided into four groups: i. Control group, ii. WS-treated control group, iii. Addicted group, and iv. WS-treated addicted group. Water- soluble morphine was given to rats for 21 days to induce addiction, concurrently the treated groups (2 and 4) also received WS plant-mixed pelleted food (6.25%). At the end of the treatment, the sex hormone and gonadotropin levels of the rats’ sera were determined in all the groups.
    Results
    Except for follicle-stimulating hormone (FSH), morphine reduced most of the gonadotropin and sex hormone levels. Whereas WS caused a considerable increase in the hormones in the treated addicted group, there was only a slight increase in the treated control group.
    Conclusion
    WS increased sex hormones and gonadotropins-especially testosterone, estrogen, and luteinizing hormone-in the addicted male rats and even increased the progesterone level, a stimulant of most sex hormones in addicted male rats.
    Keywords: Morphine, Withania somnifera, Gonadotropins, Estrogen, Testosterone
  • Siamak Afshin, Majd, Mohsen Khalili, Zahra Kiasalari, Batool Rahmati*, Manijeh Karami, Gholamhossein Ghaedi, Tourandokht Baluchnejadmojarad, Mehrdad Roghani, Fariba Ansari
    Background And Objective
    Parkinson's disease (PD) is a neurodegenerative disease with selective damage of mesencephalic dopaminergic neurons. Due to the protective, anti-inflammatory, and antioxidant effect of Hypericum perforatum (HP), this study was undertaken to assess dose-dependent effect of HP hydroalcoholic extract on motor imbalance following intrastriatal injection of 6-hydroxydopamine in the rat.
    Materials And Methods
    In this experimental research, male Wistar rats (n=35) were equally divided into sham, 6-hydroxydopamine (OHDA)-lesioned, and HP extract-treated lesion groups. Model of PD was induced by microinjecting 12.5 microgram of 6-OHDA dissolved in saline-ascorbate solution into the left striatum. Treated lesion groups received HP extract at doses of 50, 100, and 200 mg/kg/day p.o. started one week before the surgery for 1 week post-surgery. After 1 week, ipsilateral and contralateral rotations induced by apomorphine were counted and net scores were obtained.
    Results
    In the 6-OHDA-lesioned group, the dopaminergic agonist apomorphine induced contralateral rotational behavior (P
    Conclusion
    Oral administration of HP extract at doses of 100 and 200 mg/kg could reduce motor imbalance and attenuate forced biased rotational behavior in 6-OHDA-induced model of PD.
    Keywords: Hypericum perforatum 6, hydroxydopamine Rotational behavior Motor imbalance Dose, dependent
  • منیژه کرمی*، زهرا کیاسالاری، مهرداد روغنی، محسن خلیلی، بتول رحمتی، سیامک افشین مجد، غلامحسین قائدی، افسانه ناصری
    هدف
    بررسی اثر تخریبی نوروتوکسین ها بر مغز حیوانات از موضوعات پژوهشی پر جاذبه است. در این مطالعه اثر میکرواینجکشن کلشی سین در ناحیه CA1 با بررسی رفتار جستجوی محیط جدید نشان داده شده است. همچنین اثر پیش تزریق گالانتامین، داروئی موثر در درمان و پیشگیری آلزایمر، بر اثر جانبی کلشی سین در آن ناحیه بررسی شد.
    مواد و روش ها
    نود و شش سر موش های سفید بزرگ نر نژاد ویستار به صورت دو طرفه در ناحیه هیپوکامپ (AP: -3.8; L: 1.8 ± 2.2; V: 3) کانول گذاری شدند. آنها یک هفته بعد، برنامه جستجوی محیط جدید سه مرحله ای را در دستگاه شرطی سازی غیر طرفدار تجربه کردند: مرحله اول (روز 1) 10 دقیقه حرکت آزادانه در باکس، سپس مقید شدن طی سه روز متوالی - روزی دو بار 40 دقیقه در یک قسمت- و روز آخر (روز 5) دریافت کلشی سین (25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش، 8 = n) درست پیش از آزمون (10 دقیقه در شرایط مشابه روز آشنائی). به گروه های دریافت کننده گالانتامین (1 تا 25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش – هر گروه متشکل از هشت سر موش)، دارو به تنهایی و یا پیش از کلشی سین (25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش) تجویز شد. گروه کنترل منفی سالین تنها (1 میکرولیتر/ داخل هیپوکامپ هر موش) را دریافت کرد.
    نتایج
    چنانکه داده ها نشان داد حیوانات دریافت کننده کلشی سین نسبت به گروه کنترل فعالیت حرکتی تشدید یافته داشتند. گروه های گالانتامین تنها گرچه تفاوت معنی دار با گروه کنترل نشان ندادند ولی در گروه های دریافت کننده گالانتامین پیش تزریق کلشی سین، فعالیت تشدید یافته حرکتی برگشت داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    اثرات جانبی نوروتوکسین کلشی سین بر مغز حیوانات آزمایشگاهی نشان داده شده است که مهم ترین آن ها خذف انتخابی نورون های دانه دار در تشکیلات هیپوکامپ می باشد. اثر این ماده بر روی نورون های هرمی قشری هنوز ناشناخته است. مطالعه حاضر تشدید فعالیت حرکتی حیوانات را به دنبال تزریق کلشی سین در داخل هیپوکامپ نشان داد. این اثر با پیش تزریق گالانتامین برگشت یافت و احتمال دارد تاثیر این دارو با میانجی های نورونی وساطت شده باشد..
    کلید واژگان: گالانتامین, کلشی سین, رفتار جستجوی محیط جدید, فعالیت حرکتی
    Manizheh Karami*, Zahra Kiasalari, Mehrdad Roghani, Mohsen Khalili, Batool Rahmati, Siamak Afshin, Majd, Gholamhossein Ghaedi, Afsaneh Naseri
    Background And Objective
    Deleterious effect of neurotoxins on the brains of animals is an attractive research topic. In this research, the effect of microinjection of colchicine into the hippocampal CA1 was shown by examining the novelty seeking behavior. Also, the effect of pre-injection of galantamine, an effective agent in the treatment and prevention of Alzheimer's disease, for reversal of colchicine’s side effect in that region was also examined.
    Materials And Methods
    Ninety six male Wistar rats were bilaterally cannulated at the hippocampal area (AP: -3.8; L: 1.8 ± 2.2; V: 3). They experienced a three-phase novelty seeking task in the unbiased conditioning apparatus after one week: in day 1, the animals moved freely (10 min) in the box to familiarize with the device; over the next consecutive three days, they were confined in one part of the apparatus (40 min, twice daily); finally (Day 5), the animals were injected colchicine (25 µg/rat hippocampus, n = 8) prior to testing (lasted 10 min/similarly to the familiarization situation). The galantamine groups received the drug (1-25 µg/rat hippocampus; n = 8) solely or prior to the colchicine. The negative control only received saline (1 µL/rat hippocampus).
    Results
    As the data show, the injection of colchicine significantly caused an increase in the locomotor activity of the treated animals. The lonely galantamine groups though showed no significant difference versus the control group, but in pre-galantamine groups, the enhanced activity was reversed.
    Conclusion
    The side effects of colchicine on the brain of the laboratory animals have been shown; the most important of them is the destruction of granular neurons of the hippocampal formation. The effect of this material on the cortical pyramidal neurons is still unknown. The present study shows the increased locomotor activity of the animals due to the injection of colchicine into the hippocampus. This effect was reversed by pre-injection of galantamine and it is probable that the effect was modulated by the neuronal mediators.
    Keywords: Galantamine, Colchicine, Novelty, seeking behavior, Locomotor activity
  • اژدر حیدری، بتول رحمتی، محسن خلیلی، مهرداد روغنی، فاطمه زائری*
    مقدمه
    مصرف تکراری اسطوخودوس در طب سنتی ایران برای برخی از اختلالات عصبی از جمله صرع توصیه شده است. در ایران هم لوندولا افیشینالیس وارداتی و هم نپتامنتوئیدس بومی با نام اسطوخودوس شناخته میشوند. علی رغم وجود گزارشاتی مبنی بر اثرات ضد صرعی و آنتی اکسیدانی لوندولا افیشینالیس، از این نظرهیچ گزارشی درباره نپتا منتوئیدس در دسترس نیست. لذا این مطالعه به منظور بررسی اثر ضد صرعی و آنتی اکسیدانی عصاره نپتامنتوئیدس بر تشنج ناشی از تزریق داخل وریدی زمانبند پنتیلن تترازول (PTZ) در موش طرح ریزی شد.
    مواد و روش ها
    مدل تشنجی توسط انفوزیون داخل وریدی زمانبند PTZ در نظر گرفته شد و اثر ضد تشنجی و آنتی اکسیدانی ده روز پیش درمان با نپتامنتوئیدس مطالعه گردید. PTZ توسط کاتتر ورید دمی تجویز شد و دوز آستانه PTZ از روی زمان لازم برای ایجاد تشنجات کلونیک، وزن بدن حیوان و میزان حجم انفوزیون PTZ تعیین گردید. دیازپام به عنوان یک داروی ضد صرع به منظور مقایسه تست شد.
    یافته ها
    برخلاف دیازپام، نپتا خصوصیات ضد صرعی نشان نداد زیرا نه تنها دوز آستانه تشنج PTZ را افزایش نداد که در دوزهایی آن را کاهش داد. یعنی نپتا بطور معنی داری استعداد ابتلا به صرع را افزایش داد (0.05> P). نپتا موجب افزایش معنی دارسطح NO مغز نسبت به گروه کنترل شد (0.05 >P) اما بر میزان MDA بی اثر بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه بیان میکند نپتامنتوئیدس نه تنها از ایجاد تشنجات جلوگیری نکرد بلکه استعداد ابتلا به آن را افزایش داد. همچنین با توجه به افزایش NO توسط نپتا، احتمالا بتوان نیتریک اکساید را یک عامل پیشبرنده صرع معرفی کرد.
    کلید واژگان: نپتامنتوئیدس, اسطوخودوس, انفوزیون پنتیلن تترازول (PTZ), تشنج, صرع
    Azhdar Heydari, Batool Rahmati, Mohsen Khalili, Mehrdad Roghani, Fatemeh Zaeri*
    Background And Objective
    Repeated application of Ustukhuddoos has been recommended for a long time in Iranian traditional medicine for some of nervous disorders like epilepsy. In Iran, both imported Lavandula officinalis and endemic Nepeta menthoides are commonly known as Ustukhuddoos. Despite of some reports about antiepileptic and antioxidant effects of Lavandula officinalis, there is no available report for this effect of Nepeta menthoides. Therefore, this study was designed to investigate the anti-epileptic and antioxidant activity of Nepeta menthoides extract on timed intravenous pentylenetetrazol infusion seizure in mice model.
    Materials And Methods
    A convulsive model that utilizes timed intravenous infusions of pentylenetetrazol (PTZ) was developed to study anticonvulsant and antioxidant effect of ten days Nepeta menthoides pretreatment in mice. PTZ was infused through an indwelling tail vein catheter, and the threshold dose of PTZ was determined from the time needed to produce clonic convulsions, the body weight of the animal, and the rate of infusion of PTZ. Diazepam (Diaz), a major antiepileptic drug, was also tested for comparison.
    Results
    Versus diazepam, Nepeta menthoides did not show antiepileptic properties because of not only it did not increase threshold dose of PTZ but also significantly decreased it at some doses (p<0.05). It means Nepeta menthoides significantly increased susceptibility to seizures. Nepeta menthoides also significantly increased brain nitric oxide (NO) level in comparison with control group (p<0.05) and it was ineffective on MDA level.
    Conclusion
    This study reported that Nepeta menthoides not only did not prevent seizures, but also increased susceptibility to seizures. Also, due to an increase in NO by Nepeta, nitric oxide may be a progenitor agent for epilepsy.
    Keywords: Nepeta menthoides, Ustukhuddoos, Pentylenetetrazole Infusion, Convulsion, seizure
  • بتول رحمتی *، زهرا کیاسالاری، مهرداد روغنی، محسن خلیلی، منیژه کرمی، سیامک افشین مجد، غلامحسین قائدی، فریبا انصاری، زهرا برارپور، سعیده رضایی
    مقدمه و هدف
    حافظه به طور طبیعی با گذشت زمان کاهش می یابد. دمانس یا نقصان حافظه و یا زوال عقل به دلیل آلزایمر، پیری و سایر ریسک فاکتورها، به مقدار زیادی زندگی روزمره فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. اسطوخودوس یک گیاه دارویی موثر در درمان التهاب، صرع، افسردگی، اضطراب می باشد. همچنین اخیرا گزارشاتی مبنی بر اثرات آن بر بهبود حافظه ارائه شده است. به هر حال اثر عصاره آبی-الکلی بخش های هوایی اسطوخودوس بر بهبود حافظه اجتنابی غیر فعال و حافظه فضایی در موش های با حافظه سالم مطالعه نشده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعداد 40 سر موش سفید بزرگ نژاد NMRIبا وزن 200 الی 250 گرم استفاده شد. حیوانات به چهار گروه ده تایی تقسیم گردیدند. 1- گروه کنترل روزانه به مدت یازده روز نرمال سالین دریافت می کردند. گروه های 2، 3 و 4 – عصاره آبی الکلی بخش های هوائی اسطوخودوس با دوز های 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه به مدت یازده روز، و یک ساعت قبل از هر آزمون رفتاری به صورت داخل صفاقی دریافت می کردند. حافظه اجتنابی غیر فعال با شاتل باکس و حافظه فضایی با ماز Y بررسی شد.
    •: تجویز مزمن عصاره با دوز 400 mg/kg به طور معنی داری حافظه فضایی در ماز Y و نیز حافظه اجتنابی غیر فعال در شاتل باکس را افزایش داد.
    نتیجه گیری
    مصرف تکراری اسطوخودوس (400 mg/kg) در موش های با حافظه سالم می تواند موجب تقویت حافظه شود.
    کلید واژگان: عصاره آبی, الکلی اسطوخودوس, حافظه فضایی, حافظه اجتنابی غیر فعال, حافظه سالم, ماز Y
    Batool Rahmati*, Zahra Kiasalari, Mehrdad Roghani, Mohsen Khalili, Manijeh Karami, Siamak Afshin, Majd, Gholamhossein Ghaedi, Fariba Ansari, Zahra Bararpour, Saeide Rezaei
    Background And Objective
    Memory naturally degrades with the passing of time. Dementia or deficit of memory caused by Alzheimer’s disease, aging and other risk factors, greatly affects one’s day-to-day life. Lavandula officinalis is an effective medicinal plant in treating inflammation, epilepsy, depression and anxiety. Also, recently have been submitted reports about the effects of lavender on memory improvement. However, the effect of aerial part hydro-alcoholic extract of Lavandula officinalis has not been studied on passive avoidance and spatial memory in rats with healthy memory.
    Materials And Methods
    In this study, 40 male NMRI rats weighing 200-250 g were used. Animals were divided into four groups (n=10 each). Control group (group 1) received normal saline, daily, for 9-11 continuous days; groups 2, 3 and 4 received Lavandula officinalis aerial part hydroalcoholic extract at doses of 100,200 and 400 mg/kg intraperitoneally (i.p), daily, for 9-11 continuous days 60 min before the behavioral testing. Passive avoidance and spatial memory was tested by shuttle box and Y maze, respectively.
    Results
    Chronic administration of the extract at a dose of 400 mg/kg significantly enhanced spatial memory in Y maze and also passive avoidance memory in shuttle box.
    Conclusion
    Repeated consumption of Lavandula officinalis (400 mg/kg) in rats with healthy memory may cause memory potentiation.
    Keywords: Lavandula officinalis hydroalcoholic extract, Spatial memory, Passive avoidance memory, Healthy memory, Y maze
  • Batool Rahmati, Mohsen Khalili, Zohreh Hamoleh-Shalali, Mehrdad Roghani, Tourandokht Baluchnejadmojarad
    Background And Objective
    Parkinson''s disease (PD) is a movement disorder with debilitating symptoms. Available treatments for PD mainly include its symptomatic relief with no prevention of its progression. Due to the iron-chelating and antioxidant effect of phytic acid (PA), this study was conducted to assess its protective effect in 6-hydroxydopamine-induced model of PD in rat.
    Materials And Methods
    Unilateral intrastriatal 6-OHDA-lesioned rats were daily pretreated with PA p.o. at a dose of 100 mg/kg for three days till 1 h pre-surgery. Apomorphine-induced rotations were counted at 1st week post-surgery.
    Results
    A significant contralateral rotational behavior was observed in 6-OHDA-lesioned rats (p)
    Conclusion
    These findings imply that pre-lesion PA treatment could attenuate motor asymmetry in experimental model of PD and this may be of benefit in lessening motor derangements in afflicted patients.
    Keywords: Phytic acid, Parkinson's disease, 6, hydroxydopamine, Motor asymmetry
  • زهرا کیاسالاری*، محسن خلیلی، سیامک افشین مجد، بتول رحمتی، منیژه کرمی، غلامحسین قائدی، مهرداد روغنی
    مقدمه و هدف
    بیماری پارکینسون، یک بیماری حرکتی به نسبت شایع در افراد با سن بالاست که به علت تحلیل رفتن نورون های دوپامینرژیک بخش متراکم جسم سیاه مغز ایجادمی شود. با توجه به خاصیت حفاظتی، آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی هسپرتین در گروه فلاوانون ها، هدف بررسی حاضر، تعیین اثر وابسته به دوز هسپرتین بر عدم تقارن حرکتی به دنبال تزریق داخل استریاتوم 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی به عنوان یک مدل تجربی بیماری پارکینسون بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، موش های صحرایی نر (35 =n) به پنج گروه «شم و ضایعه دیده» و سه گروه «ضایعه دیده و تحت درمان» با سه دوز هسپرتین تقسیم شدند. مدل بیماری پارکینسون، با تزریق 5/ 12 میکروگرم 6-هیدروکسی دوپامین حل شده در محلول سالین آسکوربات به داخل استریاتوم سمت چپ ایجادشد. گروه های ضایعه دیده و تحت درمان، هسپرتین را در دوزهای 5، 15و 50 میلی گرم برکیلوگرم از 1 ساعت پس از جراحی به طور روزانه و به مدت یک هفته دریافت کردند. در پایان هفته اول، رفتار چرخشی به سمت راست و چپ به دنبال تزریق آپومورفین، مورد بررسی کمی قرارگرفت.
    نتایج
    در گروه ضایعه دیده، آپومورفین، موجب بروز رفتار چرخشی به سمت مقابل ناحیه آسیب دیده شد (P<0.001)؛ به علاوه، تجویز هسپرتین، فقط در دوز 50 میلی گرم برکیلوگرم توانست باعث کاهش معنی دار تعداد خالص چرخش های به سمت راست بشود (P<0.05) و هسپرتین در سایر دوز ها چنین تاثیری به جانگذاشت.
    نتیجه گیری
    هسپرتین به شکل (فرم) خوراکی در دوز 50 میلی گرم برکیلوگرم، موجب کاهش عدم تقارن حرکتی (کاهش شدت رفتار چرخشی) در مدل تجربی بیماری پارکینسون می شود.
    کلید واژگان: هسپرتین, 6, هیدروکسی دوپامین, رفتار چرخشی, آپومورفین, عدم تقارن حرکتی
    Zahra Kiasalari*, Mohsen Khalili, Siamak Afshin, Majd, Batool Rahmati, Manijeh Karami, Gholamhossein Ghaedi, Mehrdad Roghani
    Background And Objective
    Parkinson's disease is a rather common movement disorder in aged individuals due to degeneration of dopaminergic neurons within the substantia nigra pars compacta. Due to antioxidant, anti-inflammatory and protective effects of the flavanone hesperetin, the present study assessed dose-dependent effect of hesperetin on motor asymmetry induced by intrastriatal injection of 6-hydroxydopamine in the rat.
    Materials And Methods
    In this experimental study, male rats (n=35) were divided into sham, lesion, and hesperetin-treated lesion groups. Model of Parkinson's disease was induced by injecting 12.5 microgram of 6-hydroxydopamine-ascorbate dissolved in saline-ascorbate solution into the left striatum. Treated lesion groups received hesperetin at doses of 5, 15, and 50 mg/kg/day p.o. one hour after surgery for 1 week. After 1 week, leftward and rightward rotational behavior induced by apomorphine was assessed.
    Results
    In the lesion group, apomorphine caused contralateral rotational behavior (P<0.001). Administration of hesperetin only at a dose of 50 mg/kg significantly reduced the number of contralateral rotations (P<0.05) and it had not such an effect at other doses.
    Conclusion
    Oral hesperetin treatment at a dose of 50 mg/kg reduces motor asymmetry (attenuation of rotational behavior) in an experimental model of Parkinson's disease.
    Keywords: Hesperetin, 6, hydroxydopamine, Rotational behavior, Apomorphine, Motor asymmetry
  • Batool Rahmati, Mohammad Mirzaei, Mohsen Khalili, Abbas Ahmadi
    Background And Objective
    Regarding the prevalence of epilepsy in human society and with respect to insufficiency of usual treatments, new strategies and methods for medical treatment of epileptic patients are necessary. As NMDA receptor antagonists are the most prominent anti-epileptic drugs, in the present study, we synthesized and investigated anti-epileptic effect of a new piperidine derivates 1-[1-(4-Methylphenyl) (Cyclohexyl)] 4- piperidinol as a new NMDA receptor antagonist in chemical kindling model.
    Materials And Methods
    Sixty male mice (NMRI), weighing 25-30 g, were selected and randomly divided into 5 groups (n=12 in each group). 1: PTZ 2: 1-[1-(Phencyclohexyl) piperidine, PCP)] 3: 1-[(1-3-Methoxy phenyl tetralyl) piperidine)] 4: 1-[1-(4-Methylphenyl) (Cyclohexyl)] 4- piperidinol and 5: valproic acid (positive control). Chemical kindling was induced by PTZ (35 mg/kg, i.p) injection, 11 times on alternate days (22 days). In final injection (challenge dose) at 24th day, PTZ were applied with 75 mg/kg to the animals. Thirty minutes after PTZ injection, the animals were followed for convulsion scores (0-5).
    Results
    Data analysis showed that administration of 1-[1-(4-Methylphenyl) (Cyclohexyl)] 4- piperidinol has a prominent anti-convulsion effect versus PCP, especially in reduction of phase 2 duration. Meanwhile, this compound had a marked anti-epileptic effect in challenge dose.
    Conclusion
    The results suggest that administration of the new piperidine derivate, 1-[1-(4-Methylphenyl) (Cyclohexyl)] 4- piperidinol could yield a prominent anti-convulsion effect in grand mal epilepsy. Regarding changes of its conformation as a non-competitive antagonist, it may block the NMDA receptors more powerfully than other piperidine derivates.
    Keywords: Convulsion Piperidine derivates Chemical kindling PTZ
  • Jamshid Narenjkar, Batool Rahmati
    Background And Objective
    Intracerebroventricular (ICV) injection of streptozotocin (STZ) causes cognitive impairment in rats. The beneficial effect of saffron main component, safranal was investigated on ICV STZ-induced learning, memory, and cognitive impairment in male rats.
    Materials And Methods
    For this purpose, rats were injected with ICV STZ bilaterally, on days 1 and 3 (3 mg/kg). The STZ-injected rats received safranal (60 mg/kg; i.p.) one other day starting one day pre-surgery for three weeks. The learning and memory performance was assessed using passive avoidance paradigm, and for spatial cognition evaluation, Y maze task was used.
    Results
    It was found out that safranal-treated STZ-injected rats show higher correct choices and lower errors in Y maze than vehicle-treated STZ-injected rats. In addition, safranal administration significantly attenuated learning and memory impairment in treated STZ-injected group in passive avoidance test.
    Conclusion
    Therefore, these results demonstrate the effectiveness of safranal in preventing the cognitive deficits caused by ICV STZ in rats and its potential in the treatment of neurodegenerative diseases such as Alzheimer''s disease (AD).
    Keywords: Saffranal LStreptozotocin Learning, MemorySpatial cognition Rat
  • Mehrdad Roghani, Batool Rahmati, Mohammadreza Jalali Nadoushan, Mohammadreza Vaez Mahdavi, Niusha Andalibi
    Background And Objective
    Cardiovascular disorders continue to constitute major causes of morbidity and mortality in diabetic patients. In this study, the effect of chronic administration of Tribulus terrestris (TT) feeding was studied on aortic reactivity of streptozotocin (STZ)-diabetic rats and some underlying mechanisms were investigated.
    Materials And Methods
    Male diabetic rats received TT-mixed food at a weight ratio of 6% for 7 weeks 1 week after diabetes induction. Contractile responses to KCl and phenylephrine (PE) and relaxation response to acetylcholine (ACh) were obtained from aortic rings in the presence and absence of endothelium. In addition, nitric oxide synthase inhibitor N(G)-nitro-l-arginine methyl ester (L-NAME) was used to determine the role of NO.
    Results
    Maximum contractile response of endothelium-intact rings to PE was significantly lower in TT-treated diabetic rats relative to untreated diabetics and endothelium removal abolished this difference. Endothelium-dependent relaxation to ACh was also significantly higher in TT-treated diabetic rats as compared to diabetic ones and pretreatment of rings with L-NAME significantly attenuated the observed response.
    Conclusion
    Chronic treatment of diabetic rats with TT could prevent some abnormal changes in vascular reactivity in diabetic rats through nitric oxide in aortic tissue and endothelium integrity is necessary for this beneficial effect.
    Keywords: Tribulus terrestris, Diabetes mellitus, Streptozotocin, Aorta
  • The effect of ketamine on synaptic transmission and synaptic plasticity in CA1 area of rat hippocampal slices
    Yagoob Fathollahi, Batool Rahmati, Saeed Semnanian, Mohammad Reza Vaez Mahdavi, Mahshid Shafizadeh
    The effect of ketamine (1-100 µM), which has NMDA receptor antagonist properties, on synaptic transmission and long-term potentiation (LTP) in CAl area of rat hippocampus was examined in vitro. Field potentials were recorded in pyramidal cell layer following Schaffer collateral stimulation. Primed-burst stimulation (PEs) was used for induction of LTP. The amplitude of population spiks (PS) was used as a measure of LTP induction. The results showed that ketamine (1-100 µM) affected baseline synaptic transmission in a concentration-dependent pattern. Furthennore, ketamine application at a high concentration (50-100 µM) for a period of 20-30 min markedly blocked the induction of LTP, whereas lower concentrations of ketamine (1-10 µM) failed to block LTP. However, ketamine at a concentration of 20 µM affected NMDA-mediated LTP induction in a different pattern. It is concluded that the effect of ketamine on baseline synaptic transmission and LTP induced by a l00 Hz PBs depends on ketamine concentration.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال