ehsan ahangari
-
فروش تسلیحات نظامی به بیگانگان که در فقه با عنوان بیع سلاح به دشمنان دین طرح شده، از دورههای آغازین شکلگیری فقه مورد توجه فقها بوده است. درباره جواز یا عدم جواز آن برخی تا هشت دیدگاه را به فقهای امامیه نسبت دادهاند که مهمترین آنها سه نظر است. گروهی به حرمت مطلق فتوا داده و گروهی میان حالت صلح و حالت جنگ تفاوت قایل شده و در اولی حکم به جواز و در دومی حکم به حرمت دادهاند. هریک از دو گروه فوق، روایاتی را مستمسک دیدگاه خود قرار دادهاند. دیدگاه سوم، نگاهی است که امامخمینی (رحمتالله علیه) به مسیله داشته و بر اساس رویکرد حکومتی خود این مسیله را منوط به نظر حکومت اسلامی دانسته است که باید بر اساس مصالح عمومی جامعه اتخاذ موضع کند و در مواردی که فروش این تسلیحات مصلحتی در پی دارد، فروش آن جایز و در مواردی که مفسدهای بر آن مترتب باشد، فروش آن حرام است. لذا نه صلح موضوع حکم است و نه جنگ. بر همین مبنا، حکم وضعی مسیله نیز میان فقها اختلافی است و دیدگاه صحیحتر، بطلان این معامله درصورتیکه شرعا حرام باشد.
کلید واژگان: سلاح, بیع, دشمنان دین, صلح, جنگThe sale of military weapons to foreigners, which is considered in jurisprudence as the sale of weapons to the enemies of religion, has been the focus of jurists since the beginning of the formation of jurisprudence. Regarding its permissibility or non-permissibility, some have attributed up to eight opinions to the twelvers jurists, of which three are the most important. A group that believes in absolute sanctity has issued a fatwa, a group has distinguished between a state of peace and a state of war, and has ruled that the former is permissible and the latter is sacred. Each of the above two groups have based their views on narrations. And the third point of view is the view that Imam Khomeini had on the issue, and based on his government approach, he considered this issue to be subject to the opinion of the Islamic government, which should take a position based on the general interests of the society, and in cases where the sale of these weapons is expedient, it is permissible to sell them. And in cases where there is corruption involved, selling it is forbidden. Therefore, neither peace nor war is the subject of judgment. On this basis, there is a difference between the jurists regarding the status of the issue, and the more correct view is that this transaction is null and void if it is legally forbidden.
Keywords: Weapons, selling, enemies of religion, peace, war -
فروش تسلیحات نظامی به بیگانگان که در فقه با عنوان بیع سلاح به دشمنان دین طرح شده، از دوره های آغازین شکل گیری فقه مورد توجه فقها بوده است. درباره جواز یا عدم جواز آن برخی تا هشت دیدگاه را به فقهای امامیه نسبت داده اند که مهم ترین آن ها سه نظر است. گروهی به حرمت مطلق فتوا داده و گروهی میان حالت صلح و حالت جنگ تفاوت قایل شده و در اولی حکم به جواز و در دومی حکم به حرمت داده اند. هریک از دو گروه فوق، روایاتی را مستمسک دیدگاه خود قرار داده اند. دیدگاه سوم، نگاهی است که امام خمینی (رحمت الله علیه) به مسیله داشته و بر اساس رویکرد حکومتی خود این مسیله را منوط به نظر حکومت اسلامی دانسته است که باید بر اساس مصالح عمومی جامعه اتخاذ موضع کند و در مواردی که فروش این تسلیحات مصلحتی در پی دارد، فروش آن جایز و در مواردی که مفسده ای بر آن مترتب باشد، فروش آن حرام است. لذا نه صلح موضوع حکم است و نه جنگ. بر همین مبنا، حکم وضعی مسیله نیز میان فقها اختلافی است و دیدگاه صحیح تر، بطلان این معامله در صورتی که شرعا حرام باشد.
کلید واژگان: سلاح, بیع, دشمنان دین, صلح, جنگThe sale of military weapons to foreigners, which is considered in jurisprudence as the sale of weapons to the enemies of religion, has been the focus of jurists since the beginning of the formation of jurisprudence. Regarding its permissibility or non-permissibility, some have attributed up to eight opinions to the twelvers jurists, of which three are the most important. A group that believes in absolute sanctity has issued a fatwa, a group has distinguished between a state of peace and a state of war, and has ruled that the former is permissible and the latter is sacred. Each of the above two groups have based their views on narrations. And the third point of view is the view that Imam Khomeini had on the issue, and based on his government approach, he considered this issue to be subject to the opinion of the Islamic government, which should take a position based on the general interests of the society, and in cases where the sale of these weapons is expedient, it is permissible to sell them. And in cases where there is corruption involved, selling it is forbidden. Therefore, neither peace nor war is the subject of judgment. On this basis, there is a difference between the jurists regarding the status of the issue, and the more correct view is that this transaction is null and void if it is legally forbidden.
Keywords: Weapons, Selling, enemies of religion, peace, war -
تصویب لایحه قانونی کار از نظر مبانی فقهی با اشکالات جدی شورای نگهبان مواجه بود. این لایحه الزاماتی از جمله ساعت کار، میزان مزد و بیمه کارگر را بر کارفرما تحمیل می کرد و شورای نگهبان، از آنجا که قرارداد کار را بر اساس احکام اجاره اشخاص در فقه تحلیل می نمود، اشکال این لایحه را از این جهت می دانست که این الزامات هیچ وجه شرعی ندارد. در نگاه فقهای شورای نگهبان رابطه کارگر و کارفرما، یک رابطه کاملا خصوصی است که دولت حق ورود و دخالت در آن را ندارد. اصرار مجلس شورای اسلامی از سویی و انکار شورای نگهبان از سوی دیگر، نهایتا به تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منتهی شد که دست آخر با قید مصلحت به تصویب لایحه قانونی کار مبادرت ورزید. با وجود این، مشکلات فقهی این قانون به عنوان معمایی حل نشده باقی ماند. در این نوشتار با یک تحلیل کاملا فقهی سعی در واکاوی مبانی فقهی قرارداد کار شده و مبنای ورود حکومت به این قرارداد، عدم نفوذ قراردادهایی بیان شده که در وضعیت سوءاستفاده از اضطرار منعقد می شود که به نوبه خود موضوع مداخله حکومت در قرارداد کار را محقق می سازد.کلید واژگان: اضطرار, تسعیر, سوءاستفاده از اضطرار, شورای نگهبان, قاعده لاضرر, قرارداد کار, مجمع تشخیص مصلحت نظامThe passage of the Labor Bill was fundamentally flawed by the Guardian Council. The bill imposed requirements such as working hours, wages, and workers' insurance on the employer. The Guardian Council, since analyzing the employment contract by the provisions on the lease of persons in jurisprudence, blamed the bill for this.These requirements were not religious in any way, according to the council. In the view of the jurists of the Guardian Council, the labor-employer relationship is a completely private one in which the government has no right to enter or interfere. The insistence of the Islamic Consultative Assembly, on the one hand, and the denial of the Guardian Council, on the other, eventually led to the establishment of the Expediency Council, which eventually approved the bill on expediency. However, the jurisprudential problems of this law remain a mystery. With this article, an attempt has been made to analyze the jurisprudential aspects of the employment contract. Finally the basis of the government's intervention into this contract is the lack of influence of contracts concluded in the event of an emergency breach.Keywords: Labor Contract, coercion, abuse of coercion, la zarar rule, Pricing
-
امنیت قضایی را می توان به معنای وجود سازمان قضایی دانست که دادخواهی عادلانه را برای عموم شهروندان تضمین کرده به نحوی که مردم دغدغه پایمال شدن حقوق خویش در رجوع به مراکز دادرسی را نداشته باشند. تحقق این مفهوم وابسته به وجود عناصر بسیاری درون سازمان قضایی است که می توان استقلال قضایی را اهم آنها دانست. استقلال قضایی را نیز باید در دو ساحت محقق ساخت؛ نخست استقلال دستگاه قضایی و دوم استقلال قاضی. نوشتار حاضر برای نخستین بار رابطه تحقق امنیت قضایی و استقلال ساختاری و اداری قوه قضاییه را از منظر حقوق اسلامی مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق نشان می دهد که استقلال سازمان قضایی به عنوان یکی از شاخص های اساسی امنیت قضایی گرچه به سبب عدم وجود موضوع در عصر معصومان صریحا موضوع احکام شرعی قرار نگرفته است، لکن اهداف دادرسی در شریعت اسلامی، در زمان ما مقتضی تحقق استقلال قوه قضاییه است.
کلید واژگان: امنیت قضایی, استقلال قوه قضاییه, قاضی, تفکیک قوا, دادرسی اسلامیJudicial security can be understood as the existence of a judicial organization that guarantees a fair trial for the general public so that people do not have to worry about their rights being violated in court. The realization of this concept depends on the existence of many elements within the judicial organization, the most important of which is judicial independence. Judicial independence must also be achieved in two areas; The first is the independence of the judiciary and the second is the independence of the judge. The present article examines for the first time the relationship between the realization of judicial security and the structural and administrative independence of the judiciary from the perspective of Islamic law. This study shows that the independence of the judiciary as one of the basic indicators of judicial security, although due to the absence of the issue in the age of the Innocents has not been explicitly the subject of Islamic law, but the goals of Islamic law in our time are appropriate to achieve independence. It is the judiciary.
Keywords: judicial security, Independence of Judiciary, judge, Separation of Powers, Islamic Judiciary -
قضایای شرعی از حیثیات متفاوتی مورد توجه عالمان اصول فقه بوده است. یکی از این حیثیات مخاطب و موضوعی است که این خطاب به او متوجه گردیده است. بر اساس دیدگاه مشهور هر خطاب که به موضوعی کلی مانند «الناس» یا «الذین آمنوا» متوجه گردیده است، به تعداد افرادی که این عنوان بر آنها تطبیق می کند منحل گردیده و این خطاب کلی در قوت بی نهایت خطاب شخصی است. امام خمینی این تحلیل را نپذیرفته و با التفات به نحوه قانون گذاری مجالس عقلایی آن را مردود می داند. به این ترتیب وی بر این باور است که خطاب کلی و قانونی در همان سطح کلیت باقی مانده و به خطاب های شخصی منحل نمی گردد. این دیدگاه آثار فراوانی در اصول و فقه به بار می آورد که در این مقاله اهم آثار این دیدگاه در فقه معاملات را تحلیل کرده ایم.
کلید واژگان: خطاب قانونی, خطاب شخصی, حکم شرعی, انحلال, قضایای شرعیShari'a cases have been considered by scholars of the principles of jurisprudence from different perspectives. One of these qualities is the addressee and the subject that this address has addressed to him. According to the popular view, any address that addresses a general issue such as "people" or "those who believe" is dissolved according to the number of people to whom this title applies, and this general address is in its infinite personal power. Imam Khomeini did not accept this analysis and rejected it with regard to the way legislative councils legislate. In this way, he believes that the general and legal address remains at the same level of generality and is not dissolved into personal speeches. This view has many effects on the principles and jurisprudence. In this article, we have analyzed the most important effects of this view on the jurisprudence of transactions.
Keywords: Legal Speech, Personal Speech, Shari'a Ruling, Dissolution, Shari'a Cases -
ازآنجاکه در حکومت اسلامی دستگاه فقهی مهم ترین دستگاه متولی تعیین ضرورت و یا عدم ضرورت رفتارهای حکومتی می باشد، در این نوشتار قصد داریم تا به بررسی یکی مهم ترین کنش های سیاسی ممکن، یعنی مشارکت انتخاباتی، از منظری فقهی، بپردازیم. در این راستا نخست از قالب «حق» و «تکلیف»، به این کنش نظر کرده و نشان داده ایم که مردم حقی بر حکومت دارند تا برای آنان بستر مشارکت سیاسی فراهم آید. در گام بعد پس از مهیا شدن زمینه استیفا این حق، بر مردم واجب می شود تا در این بستر که از مهم ترین اشکال آن در عصر حاضر حضور در انتخابات است، دست به مشارکت زنند. برای اثبات این مدعا با روشی فقهی به متون دینی و منابع فقهی رجوع نموده و از این رهگذر به سه دلیل عمده متمسک شده ایم که عبارت اند از: 1. وجوب حفظ نظام و حفظ اقتدار آن، 2. مقام خلافت و مسئولیت امت، 3. اختیارات حاکم در منطقهالفراغ.
کلید واژگان: مشارکت انتخاباتی, فقه سیاسی, حفظ نظام, اختیارات حاکم, منطقهالفراغReview on the Jurisprudential Verdict of the Electoral Participation in the Islamic Political SystemSince the Islamic jurisprudence is the most important determinant of the necessity or non-necessity of governmental behavior in Islamic jurisprudence, this article intends to examine one of the most important political actions, namely electoral participation, from a jurisprudential perspective. In this regard, we have first considered this action in terms of "right" and "duty" and have shown that people have the right to govern in order to provide them with a platform for political participation. In the next step, once the right is exercised, it is imperative for the people to participate in this context, the most important of which is to be present in the present election. To prove this claim, we refer to the religious texts and sources of jurisprudence with a jurisprudential approach, and we have therefore focused on three main reasons which include: 1. the necessity of maintaining the system and maintaining its authority, 2. the position of caliphate and the responsibility of the people, 3. Authorities in the Al-Faragh area.
Keywords: Electoral Participation, Political Jurisprudence, Maintaining the System, Governor Authorities, Al-Faragh Area -
یکی از نوآوری های قانون مجازات اسلامی 1392 این است که تلاش کرده مقررات راجع به تداخل قصاص و دیات را سامان دهی نماید. به همین خاطر فصل دوم بخش اول کتاب قصاص، با عنوان «تداخل جنایات» و فصل هفتم بخش اول کتاب دیات با عنوان «تداخل و تعدد دیات» را به این امر اختصاص داده است. مطابق ماده 538 و 543 این قانون، در تعدد جنایات، اصل بر تعدد دیات و عدم تداخل آن هاست مگر در صورت واحد بودن رفتار مرتکب، نوع آسیب، محل آسیب و عرفا یک آسیب محسوب شدن که تداخل دیه صورت گرفته و یک دیه پرداخت می شود.
مبحث تداخل یا عدم تداخل، ریشه در قاعده «عدم تداخل اسباب و مسببات» دارد که در کتب فقهی و اصولی در ابواب مختلف بررسی شده است. رسالت این نوشتار، بررسی مبحث «تعدد و تداخل دیات» از منظر قاعده فوق و سپس روشن ساختن قواعد و معیارهای حاکم بر تعدد و تداخل دیات و ذکر مواد قانونی و روایات وارده و در صورت لزوم نظریات اداره حقوقی قوه قضاییه است. مطابق مبانی فقهی و قواعد حقوقی حاکم بر قانون مجازات اسلامی موارد تعدد دیه عبارت اند از: تعدد جانی، تعدد مجنی علیه، رفتارهای جنایی متعدد، تعدد نتایج در اعضای مختلف، نوعا غیرمسری بودن جراحات، ملازم نبودن از بین رفتن عضو با منفعت همان عضو یا عضو دیگر و عرفا چند جنایت محسوب شدن آسیب های وارده. موارد تداخل دیه نیز عبارت است: نوعا مسری بودن جراحات وارده، ملازم بودن از بین رفتن عضو با منفعت همان عضو یا عضو دیگر و عرفا یک جنایت محسوب شدن آسیب های وارده.کلید واژگان: عدم تداخل اسباب و مسببات, تعدد دیات, تداخل دیات, روایت ابی عبیدهThe issue regarding the multiplicity and inclusion of the atonement is to be considered among those topics which have deserved less attention in Islamic criminal law. In Islamic criminal law in 1370, the spirit of some law articles says that some atonement were in exceptional cases included. Due to this fact, the knowledge of these exceptional articles was quite hard. Hence, the legislator, knowing this fact, in developing the Islamic criminal law of 1392, tried to extract the rules governing the multiplicity and unity of the atonements from juridical texts and make it law-like.
The chapter concerning the inclusion of or exclusion which has been discussed in part nemesis and atonement of Islamic criminal law of 1392 is rooted in the rule of "inclusion of exclusion of atonements" which has been discussed in detail in princlipal and juridical textbooks. This research embarks on discussing the topic "inclusion and exclusion of atonements" from the abovementioned rule and then tries to find out about the multiplicity and unity of the atonements, mentioning criminal instances, at hand narrations, and when needed mentioning the technical viewpoint of judiciaryKeywords: Exclusion of tools, causes, multiplicity of atonements, inclusion of atonements, the narration of Abu Obaideh -
امکان نظام سازی بر اساس فقه هرچند مورد تردید برخی قرار گرفته است اما اگر فقیه با نگاهی کل نگر و جامع به احکام فقهی بنگرد می تواند شاهد نظمی معین در میان احکام باشد. بر این اساس مجتهد باید در پس مفردات احکام فقهی به دنبال کشف آن نظام منسجمی باشد که پاسخگوی نیازهای بشر در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی است. این قسمت که عناصر ثابتی را شامل است در صورتی می تواند نقش خود را به خوبی ایفا کند که عنصر انعطاف را در کنار ثابتات لحاظ کند. منطقه الفراغ که توسط ولی امر پر می شود، تضمین کننده پاسخگویی به اقتضاءات تاریخی و اجتماعی است که در هر زمانی ممکن است وجود داشته باشد و بدین ترتیب فقه، یک نظام کامل را که می تواند قدرت عرضه اندام در برابر هر نوع نگرش غیردینی داشته باشد، ارائه می کند. تبیین چیستی و محدوده منطقه الفراغ هر چند در آثار شهید صدر مورد اشاره قرار گرفته است اما این تببین قابل نقد است. نگارندگان با توجه به دو حوزه منصوص و غیرمنصوص از موضوعات به تبیین جایگاه حقیقی منطقه الفراغ پرداخته اند و دیدگاهی نو در این زمینه ارائه کرده اند.کلید واژگان: حوزه منصوص و غیر منصوص, شهید صدر, عناصر متغیر, منطقه الفراغ, نظام سازیThe possibility of systemization based on jurisprudence is somewhat doubtful, but a jurist, with a comprehensive view of jurisprudential rulings, can see a certain order among the judgments. Accordingly, a jurist must follow the jurisprudential rulings in search of the discovery of a system that fulfills the needs of mankind in various fields of social life. This section, which contains fixed elements, can play its role well if it considers the element of flexibility alongside the fixed constants. The manṭagat al-farāq, which is filled up by the ruler, ensures the historical and social needs that may exist at any time. In this way, jurisprudence provides a complete system that can withstand any non-religious attitude. Although mentioned in the works of Martyr Sadr, the explanation of the nature and extent of the manṭagat al-farāq is criticizable. The authors in this essay, with regard to the two domains of authoritative and non-authoritative subjects, have explained the true position of the manṭagat al-farāq and presented a new perspective on this issue.Keywords: man?agat al-far?q (gap district), systematization, variable elements, authoritative, non-authoritative domains
-
فصلنامه فقه و اصول، پیاپی 107 (زمستان 1395)، صص 87 -106یکی از مهم ترین مسائلی که در فقه باید مورد بازپژوهی قرار گیرد این است که آیا احکام اسلامی مفرداتی هستند بدون ارتباط با یکدیگر یا مجموعه هایی با روابط عمیق و تشکیل دهنده یک نظام منسجم؟ نویسندگان مقاله حاضر بر آنند که در پس مجموعه احکام رابطه بسیار عمیقی نهفته است که این مجموعه ها در هر زمینه ای، هنگامی که با هم در نظر گرفته می شوند، نظام منسجمی را می سازد برخوردار از مبانی و غایاتی منحصر به فرد که کشف آن در حیطه توان و بلکه از وظایف مجتهد است. از این رو در این نوشتار در پی آن هستیم که با تاکید بر دیدگاه شهید صدر که به نوعی مبدع این اندیشه به شمار می رود به تبیین روش دستیابی به نظام بپردازیم. اندیشه شهید صدر تا کنون به صورت الگویی برای نظام سازی فقهی مورد توجه و تبیین قرار نگرفته است و نگره نوین نوشتار حاضر به سوی این مقصود گرایش یافته است. نظامی که مجتهد کاشف آن است مثل هر حکمی که وی از ادله استنباط می کند نیاز به احراز حجیت و تایید شارع دارد و هر چند شهید صدر بحث زیادی در این زمینه نکرده است، لیکن ما در پایان بحث به اثبات حجیت آن پرداخته ایم.کلید واژگان: نظام سازی, مکتب شهید صدر, حجیت نظامOne of the most important issues in jurisprudence that has to be researched is to find out whether the Islamic rulings are unique notions (mufradāt) without any correlation or collections with deep relations and forming an integrated system. The writers in this article maintain that there is a very profound relation among the collection of rulings, which in every field, when considered together, constitute an integrated system that enjoys unique principles and purposes, whose unveiling is among the ability, or better say the duties, of a master jurist (mujtahid). Thus, with an emphasis on the viewpoint of Shahīd Ṣadr, who is somehow considered as the innovator of this idea, we intend to explain the method of achieving the system. Shahīd Ṣadrs idea has not been so far taken into consideration and elucidated as a pattern for jurisprudential systematization and the new perspective of the present writing is directed toward this goal. The system that is discovered by a master jurist needs to achieve authenticity and confirmation by the lawmaker, just as any ruling that he implies from the evidences. Although Shahīd Ṣadr has not discussed much in this field, we have proceeded to prove its authenticity in the conclusion of our discussion.Keywords: systematization, Shahīd Ṣadr's school, authenticity of system
-
تسبیب و اعانه دو قاعده فقهی مهم به شمار می روند که آثار مهمی بر آن ها بار می شود. معین و سبب که ماحصل این دو قاعده است دارای شباهت زیادی می باشند و اینکه چه فرقی دارند بسیار مبهم است. تفاوت های ظریف این دو گاهی موجب خلط در تطبیق گشته و مصادیق هر یک با دیگری اشتباه گرفته می شود. ما در پنج محور تفاوت های دو عنوان فوق را بررسی نموده ایم. بحث از محوریت یا عدم محوریت هر یک، اشتراط و عدم اشتراط مباشر عاقل، اشتراط قصد در صدق دو عنوان، شمول دو قاعده نسبت به ترک و عدم ترک و بیان حکم تکلیفی و وضعی اعانه و تسبیب محورهای این مقاله را تشکیل می دهد.کلید واژگان: اعانه, معین, تسبیب, سببAssistance with sins and causation are two important jurisprudential rules with crucial implications. Assisting and causing as derived from those rules have a lot in common. At the same time, what their differences are seems to be an important issue. The subtle differences between the two sometimes lead to confused identifications and examples of each might be mistaken with the other. We have examined the differences between the two within five areas. These are as follows: discussion of centrality or non-centrality of each, sobriety of the assistant as condition or non-condition, intention as a condition for the truth of the two issues, inclusion of the two rules in the context of abandonment or non-abandonment (continuity), and expression of obligatory and situational rulings on assisting and causing.Keywords: assistance, assisting, causation, causing
-
مبارزه با قاچاق دارای ابعاد مختلف و گوناگونی است. این مسئله گرچه بیشتر از نظر اقتصادی موردبحث و بررسی قرار گرفته است اما مسایل فرهنگی نیز ارتباطی تنگاتنگ و تاثیری متقابل با پدیده قاچاق دارند. به این ترتیب مبارزه فرهنگی می تواند برخی از ریشه های شکل گیری و گسترش پدیده قاچاق را خشکانده و گامی موثر دراین باره به شمار آید. رسانه ها که مهم ترین ابزار فرهنگی دنیای جدید هستند، بایستی در این رابطه سازمان دهی شده و نقش موثر خویش را با بهره گیری از آموزه های دینی و در راس آن ها آموزه های فقهی که باید و نبایدهای جهت گیری صحیح و شرعی رسانه را تعیین می کنند، ایفا نمایند. تبیین اصل توحید و تقوا و تعظیم شعایر الهی، تبیین اصل عدالت توزیعی در جریان ثروت، تبیین روشنگرانه از عدالت اجتماعی-اقتصادی، تبیین حرمت اسراف، مصرف گرایی و تجمل زدگی، حرمت نیاز آفرینی کاذب در مردم با تبلیغات افسارگسیخته کالا بخصوص کالای خارجی، لزوم اطلاع رسانی و آموزش در حوزه قاچاق از باب امربه معروف و نهی از منکر از آن جمله اند.کلید واژگان: قاچاق, مبارزه فرهنگی, عدالت توزیعی, آموزه های فقهی, رسانه دینیThe fight against smuggling has a variety of dimensions. This issue, although more economically, has been studied, but cultural issues are also closely related and counterproductive to smuggling phenomena. In this way, the cultural struggle can eradicate some of the roots of the phenomenon of smuggling. The media, which is the most important cultural tool of the new world, must be organized and play its role effectively by using religious teachings and at the top of their jurisprudential doctrines. The principles that media should pay attention to include; Explaining the principle of monotheism and Piety, Explaining the principle of distributive justice, An enlightening explanation of socio-economic justice, lack of Desirability of profusion and Luxury-oriented, Prohibition of unauthorized advertising of goods, especially foreign goods, necessity for information and training in the field of smuggling and etc.Keywords: Smuggling, Cultural Struggle, Distributive Justice, Jurisprudential Doctrines, Religious media
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.