ensiyeh babaie
-
این پژوهش با هدف الگویابی پیش بینی گرایش به مصرف مواد پس از ترک بر اساس عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با توجه به نقش میانجی سلامت اجتماعی در جامعه زنان معتاد به مواد مخدر به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مشتمل بر 430 زن با سابقه سوء مصرف مواد در بین کمپ های ترک اعتیاد شهر مشهد بود. از میان آنان نمونه ای برابر با 204 نفر بر اساس روش در دسترس انتخاب شد.. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به مواد پس از ترک فدردی و همکاران (2008)، عملکرد خانواده اپستین، بالدوین و بیشاب (1983)، جو عاطفی هیلبرن (1964)، و سلامت اجتماعی کییز (1998) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها در بخش توصیفی بر اساس درصد فراوانی و محاسبه میانگین و در بخش استنباطی بر اساس مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS انجام شد. پایایی چهار پرسشنامه یاددشده بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 91/0، 90/0، 87/0 و 77/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سلامت اجتماعی به صورت مثبت دارای نقشی میانجی گرانه در رابطه دو متغیر عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف دوباره مواد است. در نتیجه، به سبب قدرت اثرگذاری سلامت اجتماعی عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با میاتجیگری سلامت اجتماعی بر توانمندی افراد در خودداری از گرایش به مصرف دوباره مواد مخدر، هم در نظام آموزشی و هم در سیستم درمانی باید در برنامه های آموزشی - درمانی مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: عملکرد خانواده, جو عاطفی خانواده, سلامت اجتماعی, گرایش به مصرف موادThe aim of this study was to develop a model of Women Returning to drug use based on family functioning and family emotional climate by mediating role of social health in the rehabilitated women addicted to drug. The research method was descriptive-correlational. The statistical population consisted of 430 women with a history of substance abuse in the rehabilitation camp of new life in Mashhad, from which a sample of 204 people was selected based on the convenient method. Research tools included the Fadardi, Ziaee and Barerfan (2008) Substance use Scale, Epstein, Baldwin & Bishab (1983) family functioning, Hillburn (1964) family emotional climate and Keys' (1998) social health. The statistical analysis was done in the descriptive part based on frequency percentage and average calculation with SPSS24 software and in the inferential part based on structural equation model in AMOS. The reliability of the mentioned four questionnaires was calculated according to Cronbach's alpha coefficient equal to 0.91, 0.90, 0.87 and 0.77 respectively. The findings showed that social health has a positive mediating role in the relationship between the two variables of family functioning and family emotional climate with the tendency to use drugs again. As a result, due to the influence of social health on the functioning of the family and the family emotional climate, with the influence of social health on the ability of people to avoid the tendency to use drugs again, it should be taken into consideration in educational and therapeutic programs in both the educational system and the treatment system.Keywords: family functioning, family emotional climate, Social Health, Women Returning to drug use
-
فصلنامه روانشناسی سلامت، پیاپی 48 (زمستان 1402)، صص 101 -112مقدمهمطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.روشین مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس تبعیت درمانی بیماران مزمن در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته هایافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش وگروه گواه در نمره های تبعیت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). روش روان درمانی مثبت گرا تاثیر بر افزایش تبعیت درمانی دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت افزایش تبعیت درمانی این بیماران استفاده نمایند.نتیجه گیرینتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های درمانی بیماران مزمن سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: روان درمانی مثبت گرا, تبعیت درمانی, سرطان سینهObjectiveThe present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of positive-oriented psychotherapy on the treatment adherence of chronic breast cancer patientsMethod. This study was conducted using a semi-experimental method with a pre-test and post-test design with a control group of 30 women (test group 15 and control group 15) from women with breast cancer referred to Tehran Cancer Research Center.Samples were selected by available sampling method and randomly placed in experimental and control groups. The experimental group underwent 8 sessions of positivist psychotherapy, while the control group did not receive any intervention. The Chronic Patients Adherence Scale was administered to participants. The obtained data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of covariance in SPSS software.ResultsThe findings showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the scores of adherence therapy (p<0.05).ConclusionPositive psychology interventions by motivating patients give them the necessary spirit to comply with the treatment. These interventions teach patients that in addition to having morale, they need to follow medical orders. These positive psychology interventions give patients the feeling that if they follow the treatment plans correctly, the possibility of their treatment will definitely increase significantly. In the field of acceptance of his treatment method, he can get better results and pay more attention to treatment and treatment methods. When positive psychology interventions are taught to patients, their opinions about the treatment method and participation in the treatment method are used, and the person considers himself a part of his treatment decision-making team and shows more participation. In the training course of positive psychology interventions, patients are taught special abilities and how to control their emotions so that patients have the best reaction in situations where they are in different emotional situations and adapt themselves to the situation in a better way. In the training course of positive psychology interventions, patients are given the necessary training in the field of focusing on good memories and the need to restore their spirits and create new good memories, and increase their ability to integrate the good and bad feelings of life. In the training course of positive psychology interventions, patients are given methods of contentment and acceptance of life events and satisfaction with life in any physical and mental state. This training teaches them to be patient with fate and events in life and to respect the people who have the duty of treating him and follow their decisions. Also, teaching positive psychology interventions to patients is given the necessary training in the field of optimism and life expectancy and it is instilled in them that by creating positive relationships with the treatment staff and obeying medical orders and creating interaction with the therapist, better treatment results will be achieved. The results of this research and similar researches can be used in the fields of treatment of chronic breast cancer patients.Keywords: Positive Psychotherapy, Adherence Therapy, Breast Cancer
-
سابقه و هدف
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس سبک زندگی اسلامی، شکیبایی و تحمل ناکامی در بین زنان شهر بابلسر استان مازندران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است.
مواد و روش هاجامعه پژوهش شامل تمام زنان شهر بابلسر بود که از میان آن ها، 350 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت نظرسنجی اینترنتی بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و تحمل ناکامی هارینگتون و شکیبایی ایوانز (1980) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل آماری از تحلیل رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته هانتایج تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد متغیرهای ملاک سبک زندگی اسلامی و تحمل ناکامی، توانایی پیش بینی رضایت از زندگی را در بین زنان دارند (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که سبک زندگی اسلامی و تحمل ناکامی توانایی پیش بینی 28 درصد از رضایت از زندگی را دارند (05/0>P).
استنتاجبا توجه به نتایج، ضرورت تقویت سبک زندگی اسلامی با گسترش زندگی مبتنی بر آموزه های اسلامی در نهادهای مختلف و پرورش ویژگی های شخصیتی مثبت و سازنده مانند شکیبایی و تحمل ناکامی می تواند مورد توجه همگان قرار گیرد. لذا، تقویت و طراحی برنامه های مبتنی بر فرهنگ اسلامی برای آموزش خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: تحمل ناکامی, رضایت از زندگی, زنان, سبک زندگی اسلامی, شکیباییBackground and AimsThe present study aimed to predict life satisfaction based on Islamic lifestyle, patience, and tolerance of failure among women in Babolsar, Mazandaran province, Iran.
Materials and MethodsThis descriptive study utilized an applied research method. The statistical population included all women in Babolsar, and 350 cases were selected by convenience sampling method. The required data were then collected using online surveys through the Satisfaction with Life Scale (Diener et al., 1985), Islamic Lifestyle Questionnaire by Kaviani (2010), as well as Harrington's Failure Tolerance and Evans's (1980) Patience scales. Stepwise regression analysis in SPSS software (version 24) was used for statistical analysis.
ResultsThe results of the data analysis showed that the Islamic lifestyle and the ability to tolerate failure could predict life satisfaction among women (P<0.01). The results of multiple regression analysis also indicate that Islamic lifestyle and ability to tolerate failure predict 28% of life satisfaction (P<0.05).
ConclusionAccording to the results, the necessity of strengthening the Islamic lifestyle by leading life based on Islamic teachings in various institutions and cultivating positive and constructive character traits, such as patience and tolerance of failure, can be noticed by everyone. Therefore, it seems necessary to strengthen and design programs for educating families based on Islamic culture.
Keywords: Failure tolerance, Islamic lifestyle, Life satisfaction, Patience, Women -
مقدمه
بدشکلی بدنی و کمال طلبی از دغدغههای ذهنی عمده دانش آموزان نوجوان، این آینده سازان کشور، است. هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کمال طلبی و اختلال بدشکلی بدن دانش آموزان دارای این نگرانیها بود.
مواد و روش هاطرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. از میان 360 دانشآموز دختر دوم متوسطه از 4 دبیرستان [U1] در منطقه 14 شهر تهران (1399)، تعداد 34 نفر با نمرات بالای خط برش (نمره 93) در مقیاس اختلال بدشکلی، انتخاب شدند و بهعنوان نمونه پژوهش، بهطور تصادفی در دو گروه 17 نفری قرار گرفتند. به علت همکاری نکردن و افت آزمودنیها، 11 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه گواه باقی ماندند. هر دو گروه پرسش نامه کمال طلبی را پر کردند. درمان شناختی-رفتاری در گروه آزمایشی، طی 8 جلسه بر اساس راهنمای درمانی رایت و همکاران در فضای مجازی انجام شد؛ اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. در پایان پس آزمون انجام گردید. ابزار پژوهش مقیاس کمال طلبی و مقیاس اختلال بدشکلی بدنی بود. تحلیل دادهها بهوسیله آنکوا در متن مانکوا و تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرمافزار SPSS vol.26 صورت گرفت.
یافتهها:
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری در بدشکلی بدن در سطح P≤0.01 معنادار و در متغیر کمال طلبی معنادار نبود. درمان شناختی-رفتاری 9/39 درصد واریانس متغیرهای پیشبین را تبیین کرد.
بحث و نتیجهگیری:
نظر به اثربخشی و کارآمدی درمان شناختی-رفتاری، برای کاهش نگرانیهای ذهنی دانش آموزان و پیشگیری از اختلالات مرتبط و نیز ارتقای کیفیت زندگی آنان، میتوان این آموزشها را در برنامه درسی گنجاند.
کلید واژگان: بدشکلی بدنی, کمال طلبی, درمان شناختی رفتاری, دانش آموزانIntroductionBody dysmorphic disorder (BDD) and perfectionism are the main mental concerns of adolescent students who are the future makers of the country. This study aimed to determine the effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy (CBT) on perfectionism and BDD in students with these concerns.
Material & MethodsThe quasi-experimental research design was pretest-posttest with a control group. From 360 high school female students from 4 high schools in the 14th district of Tehran (2016), 34 people with high scores on the cut line (score 93) were selected regarding the BDD scale and as a research sample were randomly divided into two groups of 17 cases per group. Due to the lack of collaboration and sample attrition, 11 and 13 cases in the experimental and control groups completed the perfectionism questionnaire, respectively. The experimental group participated in eight CBT sessions based on the treatment guide of Wright et al. in cyberspace; however, the control group did not receive any intervention. Finally, the post-test was administered. The research instruments were the Physical Appearance Perfectionism Scale and Body Dysmorphic Disorder Symptom Scale. The data were analyzed in SPSS software (version 26) using ANCOVA, MANCOVA, and multivariate covariance analysis.
FindingsThe effectiveness of CBT in BDD was not significant at P≤0.01 and the perfectionism variable. The CBT explained 39.9% of the variance of predictor variables.
Discussion & ConclusionConsidering the effectiveness and efficiency of CBT to reduce students' mental concerns, prevent related disorders, and improve their quality of life, this piece of training can be included in the school curriculum.
Keywords: Body dysmorphic disorder, Cognitive-behavioral therapy, Perfection-ism, Students -
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس متغیرهای سبک فرزندپروری، کمالگرایی و تفکر خلاق در دانش آموزان پایه نهم در شهر رشت انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دختران پایه نهم مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر رشت در سال تحصیلی 1400- 1399 بودند که از میان آنها تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری بل (1961)، سبک های فرزند پروری بامریند (1967)، مقیاس کمال گرایی هیل و همکاران (2004) و ارزیابی مهارت تفکر خلاق ولچ و مک داول (2002) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام انجام شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سازگاری اجتماعی با شیوه های فرزندپروری (استبدادی و مقتدرانه)، کمالگرایی و تفکر خلاق رابطه معنی دار وجود دارد (01/0˂p). نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد از بین مولفه های شیوه های فرزندپروری، سبک استبدادی به شکل منفی با ضریب بتا برابر74/2- و سبک مقتدرانه به شکل مثبت با ضریب بتا برابر 29/4 توان پیش بینی متغیر سازگاری اجتماعی را دارا است همچنین کمالگرایی و تفکر خلاق هر کدام به ترتیب دارای ضرایب بتا برابر 37/0 و 24/0- برای سازگاری اجتماعی است که نشان می دهد متغیرهای پیش بین کمالگرایی به شکل مثبت و تفکر خلاق به شکل منفی سهمی را برای تبیین متغیر ملاک فراهم می آورند (01/0˂p). با در نظر گرفتن یافته های فوق، به نظر می رسد برای افرایش سازگاری اجتماعی، متغیرهای شیوه های فرزندپروری، کمالگرایی و تفکر خلاق ضروری است. نوع شیوه های فرزندپروری والدین می تواند قویترین و پایدارترین تاثیرات را بر رشد عاطفی و شناختی کودک داشته باشد بطوریکه اثرات آن در دوران نوجوانی نمود خواهد داشت. همچنین کمال گرایی از سازه های شخصیتی است که نقش مهمی را در سازش یافتگی افراد ایفا می نماید. و یک بعد از سازش یافتگی سازگاری اجتماعی است که شامل سازگاری فرد با محیط اجتماعی خود است لذا کمالگرایی مثبت می تواند راهبردهای منطقی برای فرد داشته باشد.
کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, سبک های فرزند پروری, کمال گرایی, تفکر خلاق, دانش آموزانThe aim of this study was to predict social adjustment based on the variables of parenting style, perfectionism and creative thinking in ninth grade students in Rasht city. The research method was descriptive-correlational and the statistical population included all ninth grade girls in public and non-profit schools in Rasht in the academic year 2020-2021, from which 150 people were selected as the statistical sample by available sampling method. To collect data ,Bell Adaptation Questionnaire (1961), Bamrind (1967) parenting styles, Hill et al. (2004) Perfectionism Scale, and Welch and McDowell (2002) Creative Thinking Skills Assessment were used. Data analysis was done using Pearson's correlation coefficient and multiple regression analysis in a step-by-step manner.Findings also showed that there is a significant relationship between social adjustment with parenting styles (authoritarian and authoritarian), perfectionism and creative thinking (p ˂ 0.01). The results of regression analysis revealed that among the components of parenting styles, authoritarian style in a negative way with a beta coefficient of -2.74 and authoritative style in a positive way with a beta coefficient of 4.29 equal to the predictability of social adjustment variables. Also, perfectionism and creative thinking each have beta coefficients of 0.37 and -0.24, respectively, for social adjustment, which shows that the predictor variables of perfectionism are positive and creative thinking is negative. Provide criteria for explaining the variable (p ˂ 0.01). Considering above mentioned finding, it seems that in order to increase social adjustment, the variables of parenting styles, perfectionism and creative thinking are essential. The type of parenting methods of parents can have the strongest and most stable effects on the emotional and cognitive development of a child, so that its effects will be manifested during adolescence. Also, perfectionism is one of the personality structures that plays an important role in people's compromise. And one dimension of adaptability is social adaptation, which includes the individual's adaptation to his social environment, so positive perfectionism can have logical strategies for the individual.
Keywords: Creative Thinking, Social Adaptation, Perfectionism, Parenting Styles, Students -
زمینه و هدف
بیشتر کسانی که خودکشی می کنند؛ از اختلالات روان پزشکی به ویژه افسردگی و اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد رنج می برند. خطر خودکشی فقط مربوط به اختلالات عمده روان پزشکی به عنوان عامل خطر نیست. تمایل به ایده پردازی خودکشی به علل دیگر مانند بیماری های جسمی نیز از عوامل مهم مرتبط با اقدام به خودکشی محسوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ایده پردازی خودکشی و رابطه آن با افسردگی و وضعیت سلامت عمومی در مراجعین به مراکز درمان اعتیاد ایران انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 689 مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد استان های یزد، خراسان رضوی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و کرمانشاه که تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند در سال 1397 انجام شد. برای نمونه گیری در مرحله اول هفت استان (خوشه) به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونه ها به صورت در دسترس از مراکز درمان اعتیاد انتخاب شدند. ابزارهای مورد بررسی شامل پرسشنامه سلامت عمومی، سیاهه افسردگی بک و سنجه ایده خودکشی بک بودند.
یافته ها151 نفر (21.91%) دارای سابقه اقدام به خودکشی بودند. 218 نفر (31.6%) از افراد ایده پردازی خودکشی داشتند. بین افسردگی و ایده پردازی خودکشی (r=0.504) رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای سلامت عمومی در همه ابعاد آن و ایده پردازی خودکشی رابطه خطی معنی دار وجود داشت (P<0.05). ایده پردازی خودکشی با خرده مقیاس های علایم جسمانی، علایم اضطرابی و اختلال خواب و علایم افسردگی رابطه مثبت معنی دار (P<0.05) و بین کارکرد اجتماعی با ایده پردازی خودکشی رابطه معکوس معنی دار یافت شد (P<0.05).
نتیجه گیریایده پردازی خودکشی در یک سوم از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد کشور وجود دارد. متغیرهای افسردگی و وضعیت نامناسب سلامت عمومی می تواند منجر به ایده پردازی خودکشی گردد.
کلید واژگان: ایده پردازی خودکشی, افسردگی, وضعیت سلامتBackground and ObjectiveMost people who commit suicide suffer from psychiatric disorders, especially depression and substance-related disorders. However, major psychiatric disorders are not the sole risk factor for suicide, and other reasons, such as physical illness, may also be considered as an important factor for suicide ideation. This study was conducted to investigate the prevalence of suicidal ideation and its relationship with depression and the general health status of patients referred to addiction treatment centers in Iran.
MethodsThis descriptive-analytical study was conducted on 689 patients referred to addiction treatment centers in Yazd, Khorasan Razavi, Mazandaran, Sistan and Baluchistan, Fars, East Azarbaijan, and Kermanshah Provinces who were undergoing maintenance treatment with methadone in 2017. In this multicenter study, the subjects were selected by two-stage sampling; in the first stage, seven provinces (clusters) were randomly selected, and in the second stage, the patients from the selected provinces were enrolled via convenience sampling. The instruments used in this study included the General Health Questionnaire, the Beck Depression Inventory, and the Beck Suicide Idea Scale.
ResultsOf 689 patients, 218 (31.6%) had suicidal ideation. 21.91% (151 cases) of subjects had history of attempted to suicide. There was a significant relationship between suicidal ideation, depression, and general health status and its dimensions including physical symptoms, anxiety and sleep disorders, social functioning, and depression (P<0.05).
ConclusionSuicidal ideation is present in one-third of the people who refer to addiction treatment centers in Iran. Depression and poor general health are major contributors to suicidal ideation.
Keywords: Suicidal Ideation, Depression, Health Status -
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تابآوری و انعطافپذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبهآزمایشی با بهرهگیری از پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیامنور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونهگیری دردسترس، انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیشآزمون، هر دو گروه به پرسشنامههای خردمندی، تابآوری و انعطافپذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسیمثبتنگر در 14 جلسه 60 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (بهعنوان پسآزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (بهعنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تابآوری و انعطافپذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پسآزمون ایجاد میکند و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تابآوری و انعطافپذیری شناختی استفاده میشود.
کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, تاب آوری, خردمندی, دانشجویان, روانشناسی مثبت نگرThis study aimed to investigate the effect of positive psychology training on students' wisdom, resilience, and cognitive flexibility. The research design was quasi-experimental, using pretest, post-test and follow-up design with the control group. The sample consisted of 30 undergraduate students of Payame Noor University in the academic year 2020-2021. The participants were selected by convenience sampling method and were randomly divided into control and experimental groups. First, in the pretest stage, both groups answered the questionnaires on wisdom, resilience, and cognitive flexibility. Then, positive psychology training was performed in 14 sessions of 60 minutes for the experimental group and the post-test was administered. After two months, for the third time (as a follow-up), both groups answered the research questionnaires. The analysis of covariance showed that positive psychology training caused stable changes in wisdom, resilience, and cognitive flexibility in the experimental group compared to the control group in the post-test. This effect was also sustained during the follow-up phase. The research findings indicate that positive psychology training could improve wisdom, resilience, and cognitive flexibility.
Keywords: cognitive flexibility, positive psychology, resilience, students, wisdom -
این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت حل مسیله در پیش بینی انگیزش ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در کودکان با اختلال یادگیری ویژه از نوع ریاضی شهر تهران انجام شد. روش تحقیق، به صورت توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی دوره ی اول دبستان های شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 که به دلیل شرایط کرونا در دسترس بودند و تعداد آن ها 120 نفر بود. 90 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی با روش نمونه گیری در دسترس، برای نمونه مورد انتخاب قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های مهارت حل مسیله هپنر (PSI)، خودکارآمدی ریاضی (MS-E)، انگیزش ریاضی کورتر (MM)، آزمون ریاضی ایران کی مت (IKM) و ماتریس های پیش رونده ریون (RPM) انجام شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها از روش آماری رگرسیون تجزیه و تحلیل و یافته ها نشان داد، بین مولفه های اعتماد به حل مسیله، سبک گرایش- اجتناب و کنترل شخصی با انگیزش ریاضی و خودکارآمدی ریاضی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین، مهارت حل مسیله پیش بینی کننده قوی برای انگیزش ریاضی و خودکارآمدی ریاضی است. با توجه به نقش مهارت حل مسیله در ایجاد و بروز انگیزش ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه از نوع ریاضی، می توان با شناسایی به موقع آن ها برای پیشگیری از اختلال یادگیری ویژه از نوع ریاضی اقدام کرد.کلید واژگان: اختلال یادگیری ریاضی, انگیزش ریاضی, حل مسئله, خودکارآمدی ریاضیThe aim of this study was to investigate the role of problem-solving skills in predicting mathematical motivation and mathematical self-efficacy in children with Special Learning Disorders such as mathematics in Tehran. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the study consisted of all students with learning disabilities in the first year of elementary school in Tehran in the academic year 2020. For the research sample, 90 students with math learning disabilities were selected by convenience sampling method. Data were collected through Hepner Problem Solving Skills Questionnaires (1988), Usher & Pajares Mathematical Self-Efficacy (2009), Corter Mathematical Motivation (2005) and Iran Mathematical Test by K Matt Grenus, Naji Man and Pritchett (1976). The data obtained from the implementation of the questionnaires were analyzed by regression statistical method. Findings showed that there is a positive and significant relationship between the components of problem-solving confidence, attitude-avoidance style and personal control with mathematical motivation and mathematical self-efficacy. The results of regression analysis also showed that problem solving skills are strong predictors of mathematical motivation and mathematical self-efficacy. Considering the role of problem-solving skills in creating and expressing mathematical motivation and mathematical self-efficacy in students with special learning disabilities such as math, it is possible to prevent math-specific learning disabilities by identifying them in a timely manner.Keywords: problem solving, math motivation, Math Self-Efficacy, math learning disorder
-
مقدمه
در همه جوامع شیوه رفتار کودکان و نوجوانان از دغدغه های اساسی نظام تعلیم و تربیت و خانواده ها است و سازگاری اجتماعی مهم ترین جنبه رشد اجتماعی هر فرد است که در ارتباط با افراد مختلف و همچنین موفقیت شغلی و تحصیلی افراد اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان، نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی انجام شد.
روشپژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و طرح پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به فرمول کوکران 378 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت به خود نف (2003)، خوش بینی گترسوم (1982) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که شفقت به خود، خوش بینی و سازگاری اجتماعی دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (01/0>p). همچنین سازگاری اجتماعی در رابطه بین شفقت به خود و خوش بینی دارای نقش واسطه ای بود.
نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود خوش بینی و شفقت به خود می توان سازگاری اجتماعی را ارتقاء داد.
کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, شفقت به خود, خوش بینیIntroductionIn all societies, the behavior of children and adolescents is one of the main concerns of the education system and families and social adjustment is the most important aspect of social development that is related to different people as well as career and academic success. This study aimed to investigate the relationship between self-compassion and optimism in students: the mediating role of social adjustment.
MethodThe present study was correlated in terms of the applied nature and design of the present study. The statistical population of the present study included all-female high school students in the city of Islamshahr in the academic year 2021-2022, according to Cochran's formula, 378 people were selected by available sampling to participate in the study. Data were collected using the Self-Compassion Questionnaire (2003), Gettersum Optimism (1982), and the Bell Social Adjustment Questionnaire (1961). Pearson correlation coefficient and path analysis method in structural equations were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that self-compassion, optimism, and social adjustment have a significant positive correlation (p<0.01). The social adjustment also mediated the relationship between self-compassion and optimism.
ConclusionBased on the research findings, social adjustment can be improved by designing programs based on improving optimism and self-compassion.
Keywords: social adjustment, self-compassion, optimism -
مقدمه
توجه به مسایل تاثیر گذار بر چگونگی ایفای وظایف و بهبود کیفیت عملکرد پرستاران بسیار مهم می باشد. هدف از تحقیق کنونی تبیین نقش پیش بینی کنندگی تاب آوری و سبک های مقابله ای در فرسودگی شغلی پرستاران بخش کرونا است.
روش کارتحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. نمونه گیری خوشه ای در شش ماهه دوم سال 1399 از بین بخش های اختصاص داده شده به بیماران کرونا در بیمارستان ابن سینا در منطقه 5 شهر تهران انتخاب شد. تعداد 168 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزاهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988)، فرسودگی شغلی مزلاچ (MBI) (1985)، تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) (2003) بودند. برای آنالیز داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده به عمل آمد.
یافته هانتایج نشان داد که متغیرهای سبک مسئله مدار (399/0-=r) ، هیجان مدار (365/0=r) و تاب آوری (277/0-=r)، به گونه ای معنادار می توانند فرسودگی شغلی پرستاران را پیش بینی نمایند بطوریکه این اثرگذاری برای هر دو متغیر پیش بین مسئله مدار و تاب آوری و برای متغیر پیش بین هیجان مدار مثبت برآورد شده است.
نتیجه گیریتاب آوری بالا و سبک های مقابله ای مسئله مدار فرسودگی شغلی پرستاران را کاهش می دهند. همچنین سبک های مقابله ای هیجان مدار در افزایش فرسودگی شغلی موثر است.
کلید واژگان: تاب آوری, سبک های مقابله ای, فرسودگی شغلی, پرستاران, کروناBackground and AimIt is very important to pay attention to the issues affecting how to perform tasks and improve the quality of nurses' performance. The aim of the present study is to explain the predictive role of resilience and coping styles in burnout of nurses in corona sections.
MethodsThis research is descriptive and correlational. Cluster sampling in the second half of 2021 was one of the wards assigned to coronary patients in Ibn Sina Hospital was selected in District 5 Tehran city. 168 people were selected as a statistical sample. The instruments used in this study were Lazarus and Folkman (1988) Coping Strategies Questionnaire, Meslach Burnout (MBI) (1985), Connor and Davidson Resilience (CD-RISC) (2003). Pearson correlation coefficient and multivariate linear regression were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that the variables of problem-oriented style (r = -0.399), emotion-oriented (r = 0.365) and resilience (r = -0.277) can significantly predict nurses' burnout. It’s estimated for both problem-oriented and resilience predictor variables and for positive emotion-oriented predictor variables.
ConclusionHigh resilience and coping styles reduce the problem of burnout in nurses. Emotional coping styles are also effective in increasing burnout.
Keywords: Resilience, Coping Styles, Burnout, Nurses, Crona -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی محکومین به سرقت، مواد مخدر و محکومین مالی انجام گرفت.
روشدر این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای، از بین کلیه زندانیان جرایم مالی، سرقت و مواد مخدر زندان شیروان، دویست و چهل نفر از مردان زندانی، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نیو و مقیاس تحریف های شناختی بین فردی توسط شرکت کنندگان پاسخ داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجنتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی محکومین به سرقت، مواد مخدر و محکومین مالی تفاوت آماری معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیریبر اساس این یافته ها پیشنهاد می شود مطالعاتی به منظور پیشگیری از جرم و راهکارهای غیرکیفری و پیشگیری و این که چه عواملی رفتار مجرمانه را تسهیل می کند انجام شود. ضرورت توجه ویژه به ارایه خدمات روان شناختی به خصوص آموزش های روان شناختی به زندانیان ضرورت دارد.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, تحریف شناختی, جرایمIntroductionThis study was to investigate and compare the personality traits and cognitive distortions of people convicted of robbery, drugs, and financial crimes.
MethodsA descriptive causal comparison was performed among all prisoners of financial crimes, robbery, and drugs in Shirvan prison; in which two hundred forty male prisoners were selected voluntarily. Neo-five-factor questionnaire and interpersonal cognitive distortion scale were answered by the participants. Data were analyzed using analysis of variance by SPSS software.
ResultsThe results of data analysis showed that there was a statistically significant difference between the mean scores of personality traits and cognitive distortions of people convicted of robbery, drugs, and financial crimes.
ConclusionsBased on these findings, it is suggested that studies be conducted to prevent crime and non-criminal strategies and situational prevention and what facilitates criminal behavior. There is a need to pay special attention to the provision of psychological services, especially psychological training by prison psychologists to prisoners.
Keywords: Personality Traits, Cognitive Distortions, Crimes -
هدف
تعیین نقش استراتژی های مقابله ای، تحریف های شناختی و اختلال های شخصیت در پیش بینی خشونت در بین زنان محکوم به ایراد ضرب و جرح است.
روشبه صورت توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را زنان زندانی محکوم به ایراد ضرب و جرح در زندان های استان مازندران در سال 97-98 تشکیل دادند و 77 نفر آن ها براساس جدول مورگان به روش نمونه گیری دردسترس مورد پرسش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تحریف های شناختی بین فردی، پرسشنامه استراتژی های مقابله ای برای راهبرد مساله مدار برای راهبرد هیجان مدار، پرسشنامه خشم حالت- صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه بالینی میلون استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها و نتایجخشم با استراتژی های مقابله ای (مسئله مدار) (351/0- r= ؛ 06/0< P) رابطه منفی دارد. 351/0درصد از کل واریانس رفتارهای پرخاشگرانه را استراتژی های مقابله ای مسئله مدار تبیین می کند. خشم با تحریف های شناختی(334/0r= ؛ 011/0< P) رابطه مثبت دارد. 334/0درصد از کل واریانس رفتارهای پرخاشگرانه را تحریف های شناختی تبیین می کند. خشم با اختلال شخصیت ضد اجتماعی (507/0r= ؛ 018/0< P) رابطه مثبت دارد. 507/0درصد از کل واریانس رفتارهای پرخاشگرانه را شخصیت ضد اجتماعی تبیین می کند. خشم با اختلال شخصیت اجباری (420/0- r= ؛ 003/0< P) رابطه منفی دارد. 087/3درصد از کل واریانس رفتارهای پرخاشگرانه را شخصیت اجباری تبیین می کند. استراتژی های مقابله ای، تحریف های شناختی و اختلال های شخصیت می توانند پیش بینی کننده بروز خشم باشند.
کلید واژگان: استراتژی های مقابله ای, تحریف های شناختی, اختلال های شخصیت, خشونتPolice Women, Volume:14 Issue: 33, 2021, PP 97 -114AimThe aim of this study was to determine the role of coping strategies, cognitive distortions and personality disorders in predicting violence among women convicted of assault.
MethodThis is an applied research and the research method is descriptive cross-sectional correlation. The statistical population of the study consisted of women prisoners convicted of assault in prisons in Mazandaran province in 2020 and 77 of them were interviewed according to Morgan table by available sampling method. To collect data from the Interpersonal Cognitive Distortion Scale, ,, Coping Strategies Questionnaire for problem-oriented strategy was used for emotion-oriented strategy, Spielberger's state-trait anger questionnaire and Milon clinical questionnaire . Were analyzed step by step in SPSS software.
Findings and ResultsSummarize the findings and results. Anger is negatively related to coping strategies (problem-oriented) (r = -0.351; P <0.06). 0.351% of the total variance of aggressive behaviors is explained by problem-oriented coping strategies. Anger is positively related to cognitive distortions (r = 0.334; P <0.011). 0.334% of the total variance of aggressive behaviors is explained by cognitive distortions. Anger is positively associated with antisocial personality disorder (r = 0.507; P <0.018). 0.507% of the total variance of aggressive behaviors is explained by antisocial personality. Anger is negatively related to compulsive personality disorder (r = -0.420; P <0.03). 3.087 percent of the total variance of aggressive behaviors is explained by forced personality. Coping strategies, cognitive distortions, and personality disorders can predict anger.
Keywords: Coping Strategies, Cognitive Disturbances, personality disorders, Violence -
زمینه و هدف
مطالعات بر روابط همسران نشان می دهد که در طی چند سال اخیر زندگی زناشویی با چالش ها و تعارضاتی روبه رو بوده است. اهمیت توجه به مسئله تعارضات زناشویی زمانی درک شدنی و فهم پذیر است که عوامل مرتبط با آن را در نظر داشته باشیم. این پژوهش با هدف بررسی رابطه رضایت جنسی با تعارضات زناشویی زنان مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی استان مازندران شهرستان ساری انجام پذیرفت.
روش بررسیپژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود که در آن تعداد 132 زن مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی در شهر ساری به علت خشونت خانگی در طی شش ماه آخر سال 1395 و شش ماه اول سال 1396 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های رضایت جنسی (لارسون، 1998) و تعارضات زناشویی (ثنایی، 1379) بود. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها به کمک SPSS نسخه 20 و به روش ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که بین رضایت جنسی با تعارضات زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (0٫001˂p و 0٫322-=r).
نتیجه گیریبراساس یافته های پژوهش حاضر که مشخص کرد رضایت جنسی با تعارضات زناشویی رابطه منفی معناداری دارد، توجه به داشتن رضایت جنسی در رابطه زناشویی در مداخله های درمانی و آموزش های خانواده، ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: رضایت جنسی, تعارضات زناشویی, خشونت خانگیBackground & ObjectiveStudies on the relationship between the spouses show that over the last few years, there has been a lot of changes in this area that has been able to affect the functions, duties, and lifestyle of family members from the past. These changes also have marital problems with challenges and conflicts. The collapse of coupleschr('39') relationships is the most common manifestation of extreme conflict. Evidence suggests that about half of todaychr('39')s marriages lead to divorce. After divorce, 65% of women and 70% of men are likely to re–marry, and about 50% of those who are married for the second time is divorced again. In this regard, communication problems are one of the most common issues between them. One of the key factors in assessing a personchr('39')s quality of life in general and quality and continuity of marital relationship, in particular, is sexual satisfaction, which is associated with marital quality structures. Satisfaction in marital life depends on several factors; one of these factors is sexual relations that can be among the most critical factors. If the sexual relationship between couples cannot be maintained desirably, it can lead to feelings of deprivation, failure, and marital conflict. The purpose of this study was to evaluate the relationship between sexual satisfactions with marital conflicts in women referring to the Mazandaran forensic medicine center in Sari city due to Domestic violence during the last six months of 2016 –2017.
MethodsIn a descriptive cross–sectional study, sampling in this study was carried out using non–random sampling method (available). This type of sampling involves collecting information from members of the community that these members are easily available to provide information. Using this method, women referring to the legal center of Mazandaran province of Sari center (North of Iran) for the first time due to domestic violence were selected by the researcher at each visit from the legal medicine organization, and this was done until the required number obtained. A total of 132 women who were referred to the forensic medicine organization were examined. Data collection tools were sexual satisfaction and marital conflicts questionnaires and data analysis was performed using SPSS 20 using Pearson correlation coefficient.
ResultsThere was a significant negative relationship between marital conflicts and sexual satisfaction (r=–0.322, p˂0.001).
ConclusionBased on the findings of the present study, which showed that sexual satisfaction has a significant negative relationship with marital conflicts, it is necessary to pay attention to having sexual satisfaction in marital relations in medical interventions and family education.
Keywords: Sexual Satisfaction, Marital Conflicts, Domestic Violence -
مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، سال هفدهم شماره 3 (پیاپی 67، پاییز 1398)، صص 307 -316زمینه و هدف
با توجه به شکل گیری هویت در دوره نوجوانی و اهمیت این موضوع در این دوره و عوامل بسیاری که در این زمینه نقش مهمی را ایفا می کنند، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با هویت یابی دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران انجام شد.
روش کاراین مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی- تحلیلی می باشد. نمونه پژوهش شامل 394 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران بود که با روش خوشه ای نسبتی تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه حالات هویت بنیون و آدامز (EOM-EIS-2)، پرسشنامه عوامل موثر در هویت یابی و پرسشنامه جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از شاخص همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شد.
نتایجبر اساس یافته های پژوهش، 8/51% از نمونه ها دختران و 2/48% پسران بوده اند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که عوامل مورد بررسی (خانواده، شخصیت، مدرسه، جامعه و فرهنگ و رسانه) توانستند 7/22% از واریانس هویت آشفته، 2/11% از واریانس هویت زود شکل گرفته، 5/10% از واریانس هویت به تعویق افتاده و 2/21% از واریانس هویت پیشرفته را تبیین کنند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش، برگزاری دوره های آموزشی برای والدین و دانش آموزان، تجهیز و غنی سازی مدارس و در نظر گرفتن فعالیت های فوق برنامه جهت کمک به هویت یابی آسان دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: هویت, هویت یابی, دانش آموز دبیرستانی, نوجوانBackground and AimConsidering that a person’s identity in formed during adolescence and that such identity formation is of particular importance in this period and the many factors that play important roles in it, the present study was conducted to determine the factors related with identity formation among high school students in Mazandaran Province, Iran.
Materials and MethodsThis was a descriptive-analytic cross-sectional study. The participants were 394 high school students in Mazandaran Province, Iran selected by random cluster sampling. Data were collected using 3 questionnaires, namely, the Benion and Adams Identity Scale Questionnaire (EOM-EIS-2), the Identification Factors Questionnaire and a Demographic Questionnaire. For data analysis, Wilcoxon, Spearman correlation and linear regression tests were used.
ResultsOver half (51.8%) of the participants were girls and 48.2% boys. The results of regression analysis showed that the factors studied (family, personality, school, community and culture and media) could explain 22.7%, 11.2%, 10.5% and 21.2% of the variance in turbulent, early, delayed and advanced self-identification in adolescents, respectively.
ConclusionBased on the results of this study, it is recommended to organize parenting and student training courses and make the school environment more favorable for the students, as well as include extracurricular activities in the school to help students identify themselves more easily.
Keywords: Identity, Self-Identification, High School Student, Adolescent -
مقدمه
امروزه یکی از دستاوردهای تحولات نهاد خانواده تعارضاتی است که در روابط بین زوجین دیده می شود. نتایج این تعارضات را می توان در سست شدن روابط زناشویی و بدنبال آن افزایش میزان طلاق مشاهده نمود. این پژوهش با هدف پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحواره های جنسی، عملکرد جنسی و رضایت جنسی انجام گرفت.
روش کارپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی شهر ساری در نیمه اول سال 1395 تشکیل دادند که از بین آنها 95 نفر به شیوه روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از پرسشنامه های تعارضات زناشویی، طرحواره های جنسی، رضایت جنسی و عملکرد جنسی استفاده شد. در تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS21 استفاده گردید.
یافته هایافته ها نشان داد که بین طرحواره های جنسی، عملکرد جنسی و رضایت جنسی با تعارضات زناشویی رابطه معکوس معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر طرحواره های جنسی مثبت، عملکرد جنسی بالا و رضایت جنسی بالابطور معناداری تعارضات زناشویی کمتری را بدنبال دارد (05/0p<).
نتیجه گیریبر اساس یافته های این پزوهش زنانی که از طرحواره های جنسی مثبت ، عملکرد جنسی بالا و رضایت جنسی بالایی بر خوردارند تعارضات زناشویی پایین تری را تجربه می کنند بنابر این با توجه به اهمیت طرحواره های جنسی مثبت ، عملکرد جنسی بالا و رضایت جنسی بالا در پیش بینی تعارضات زناشویی، لزوم توجه به آگاه نمودن زنان در رابطه با دانش طرحواره های جنسی مثبت ، عملکرد جنسی و رضایت جنسی ضرورت می یابد.
کلید واژگان: طرحواره های جنسی, عملکرد جنسی, رضایت جنسی, تعارضات زناشوییIntroductionOne of the achievements of family developments is conflicts in relations between couples. The results of conflicts are loosening marital relations and followed by the increasing rate of divorce.This study aimed to predict marital conflict on the basis of sexual scheama, sexual function and sexual satisfaction among women involved in domestic violence referred to the legal medical center in Sari city.
MethodsThis research is descriptive correlational.Statistical population included all laydies referred to Legal Medicine Organization in the first half of 2016, respectively.For this purpose, the 95 samples were selected through random method. In order to collect data, . Four questionnaires consist of, marital conflict; sexual stereotypes, sexual satisfaction and sexual function were administered. Data analysis was performed through Pearson’s correlation coefficient and regression analysis by SPSS21.
ResultsThe findings showed that there was a significant negative relationship between sexual schemas and marital conflicts (p <0.05), sexual function with marital conflicts Significant reverse relationship (p <0.05), and sexual satisfaction with marital conflicts of women involved in domestic violence had a significant negative relationship (p <0. 0).
ConclusionIt can be concluded that with the increase in sexual performance, sexual schema and sexual satisfaction, the level of marital conflicts decreases. Therefore, considering the importance of positive sex schemata, high sexual performance, and high sexual satisfaction in predicting marital conflicts, the need for attention to informing women about the knowledge of positive sex scenes, sexual performance, and sexual satisfaction is necessary.
Keywords: Marital conflict, Sexual Schema, Sexual function, Sexual Satisfaction -
زمینه و هدفپژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه های درمانی در مراکز اقامتی اجباری بر رضایت از زندگی، تنظیم هیجانی و سلامت روان در افراد با اختلال سوء مصرف مواد در سطح شهرستان ساری بود. نمونه های این بررسی در دو مرکز اقامتی اجباری (دولتی) و مراکز غیر دولتی (کمپ ها) به سر می بردند.روش بررسیمطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون برای هر یک از گروه ها بود. جامعهٔ آماری شامل تمامی مردان وابسته به مواد، مستقر در مرکز اقامتی (دولتی) و مراکز غیر دولتی درمان (کمپ ها) در شهرستان ساری در نیمهٔ دوم سال 1393 و نیمهٔ اول 1394 بود. از هر گروه 130 نفر به شیوهٔ نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه از نظر سن، تحصیلات با یکدیگر همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم هیجانی، سلامت روان، و رضایت از زندگی استفاده شد. داده ها با روش آماری آنالیز کوواریانس با طرح پیش آزمون-پس آزمون تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد اختلاف معناداری بین میانگین نمرات متغیرهای رضایت از زندگی، سلامت روان در قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه وجود دارد؛ اما در متغیر تنظیم هیجانی، این اختلاف معنادار تنها در گروه دولتی در قبل و بعد از مداخله دیده شد (0٫05>p). همچنین بین هر دو گروه در متغیرهای رضایت از زندگی، سلامت روان اختلاف معنادار بعد از مداخله مشاهده شد (0٫05>p) و در متغیر تنظیم هیجانی بعد از مداخله تفاوتی دیده نشد.نتیجه گیریهر دو روش برنامه های درمانی (دولتی) و غیردولتی ارزش درمانی داشته و می توانند به عنوان مداخله ای مناسب در ارتقای رضایت از زندگی، تنظیم هیجانی و سلامت روان به کار روند.کلید واژگان: مرکز اقامتی غیر دولتی(کمپ ها), مرکز دولتی نگهداری, درمان و کاهش آسیب معتادین, رضایت از زندگی, تنظیم هیجانی, سلامت روانObjectiveAccording to WHO Expert Committee on Drug Dependence, treatment refers to a process in which the person who has substance abuse disorder is put under contact with a care system or a physician or any social service and moves in an interceptive direction in order to achieve the highest welfare, health and public health level (WHO, 1998). The aim of present study was to compare the effect of treatment programs of mandatory residential canters versus rehabilitation camps on life satisfaction, emotion regulation and mental health in males with substance abuse disorder in Sari-Iran.MethodsThis is a two-group pretest-posttest quasi-experimental research. Convenience sampling was used to recruit 260 men with substance abuse disorder. The participants were randomly assigned to two groups in equal numbers, namely, those who were staying in mandatory residential centers, and those who were admitted to rehabilitation camps. One-way covariance (ANOCOVA) and analysis of multivariate variance (ANOVA) were used to analyze the data.ResultsThe results showed that the both groups in the pre-intervention and post-intervention were significantly different (pConclusionThe results highlighted the fact that no method can be effective alone. Therefore, each method can have its practical implications in substance abuse interventions and preventive measures. It can also be concluded that the treatment programs regardless of the particular method of treatment, voluntarily or compulsorily, may merely help those understanding and identifying their own solutions for getting to change and develop with an intention to recover.Keywords: Drug Addicts Compulsory Treatment Centers, Rehabilitation Camp, Life Satisfaction, Emotional Regulation, Mental Health
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.