fereshte ahmadi
-
زمینه و هدف
افزایش جمعیت و روند شهرنشینی، علاوه بر افزایش چالش های شهری، توجه بیشتر به شهرهای جدید را نیز در پی خواهد داشت و شهر هوشمند به عنوان یک راهبرد می تواند چالش هایی را که جامعه با آن روبرو است، بر طرف کند، لذا هدف این پژوهش امکان سنجی تحقق زندگی هوشمند در شهرهای جدید است که در این راستا به بازشناسایی معیارها و شاخص های تحقق زندگی هوشمند در شهرهای جدید و تحلیل وضع موجود شهر جدید بهارستان بر اساس آن ها پرداخته شده است.
روش بررسیپژوهش به لحاظ هدف کاربردی می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد کتابخانه ای و میدانی در سه ماه دوم سال 1399 در شهر بهارستان جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه شهری و شهروندان شهر بهارستان بوده است. برای اعتبارسنجی معیارها و شاخص های استحصال شده چارچوب نظری تحقیق و سنجش روایی پرسشنامه از نظر متخصصان و برای سنجش وضع موجود با استفاده از آزمون تی از نظر شهروندان استفاده شد.
یافته هایافته ها حاکی از آن است که معیارهای قابلیت دسترسی و مشارکت اینترنتی و شرایط بهداشتی و سلامت الکترونیک دارای بیشترین امتیاز می باشند. همچنین شهر بهارستان امکانات و پتانسیل های لازم برای تحقق زندگی هوشمند را دارا است ولی در حال حاضر از لحاظ زندگی هوشمند در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
بحث و نتیجه گیریدر راستای حرکت به سمت زندگی هوشمند و با توجه به اولویت ها و نتایج پرسشنامه، پیشنهاد می شود که پهنای باند اینترنت افزایش یابد و برنامه های سلامت هوشمند توسعه پیدا کنند. این راهکارها به عنوان نتایج تحقیق جمع بندی گردیده و می توانند در اولویت اهداف مدیریت شهری قرار گیرند.
کلید واژگان: امکان سنجی, زندگی هوشمند, شهر جدید, بهارستان.Background and ObjectiveIncreasing population and urbanization process, in addition to increasing urban challenges, will lead to more attention to new towns and the smart city as a strategy can solve the challenges that society is facing. So, the purpose of this study is to assess the feasibility study of realizing smart living in new towns. In this regard, the criteria and indicators for the realization of smart living in new towns are identified and the current situation of the new town of Baharestan is analyzed based on them.
Material and Methodology:
The research is practical in terms of purpose and its method is descriptive-analytical. The required data has been collected through library and field documents in the second 3 months of 1399 in Baharestan town. The statistical population consists of two parts, namely urban experts, in order to validate the criteria and indicators obtained in the theoretical framework of the research and also to assess the validity of the questionnaire and the other part is the citizens of Baharestan, to assess the current situation using t-test.
FindingsFindings indicate that the criteria of Internet accessibility and participation, and hygiene and e-health conditions have the highest score. Also the town of Baharestan has the necessary facilities and potentials for the realization of smart living, but at the moment, it is in an unfavorable situation in terms of smart living.
Discussion and conclusionIn order to move towards smart living, according to the priorities and findings of the questionnaire, it is recommended to increase internet bandwidth and develop smart health programs. These solutions have been summarized as research findings and can be prioritized in urban management objectives.
Keywords: Feasibility Study, Smart Living, New Town, Baharestan -
زمینه و هدف
محدوده حصار ناصری که در گذشته به عنوان بخشی مهم و تاثیرگذار درحیات شهر تهران ایفای نقش می کرده و به نوعی هویت شهر تهران محسوب میشده ، هم اکنون با معضلات گوناگونی از جمله تنزل کیفیت های زندگی و محیطی مواجه شده است. از طرفی می توان این محدوده را بافت تاریخی شهر تهران برشمرد که صد ها اثر و فضای تاریخی که جاذبه گردشگری می باشند را درخود جای داده است که این موضوع خود باعث اهمیت بیشتر این بخش از شهر می باشد. هدف از پژوهش مورد نظر شناخت اثرات توسعه گردشگری بر ارتقای کیفیت زندگی افراد می باشد.
روش و بررسیروش تحقیق این پژوهش پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه، مشاهدات میدانی و... می باشد و برای تحلیل داده های این پژوهش از روش ANP (فرایند تحلیل شبکه ای) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش محدوده حصار ناصری شهر تهران است که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای فضایی با احتساب درصد صحت گفتار 97 درصد با تخصیص متناسب 375 نمونه انتخاب شده است.
یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد متغیرهای حضور گردشگران در منطقه متاثر از شاخص های کیفیت زندگی از جمله رونق اقتصادی، بهبود کیفیت محیطی، کاهش آلودگی ، گسترش ارتباطات ساکنان، دسترسی به وسایل نقلیه عمومی و ارتقاء فرهنگی و... است
بحث و نتیجه گیریکه این عوامل مذکور متاثر از توسعه صنعت گردشگری می باشتد. پس در مقطع کنونی برنامه ریزی جهت توسعه صنعت گردشگری و توریسم بسیار ضروری و کارا است.
کلید واژگان: گردشگری, کیفیت زندگی, حصار ناصری شهر تهرانBackground and ObjectiveNaseri Fence, which played a role in the past as an important and influential part of the city of Tehran, has now faced various problems, including degradation of living and environmental qualities. On the other hand, this area can be considered as an unchallengeable historical and historic city of Tehran, which hundreds of buildings and historical space that attracts tourists, which will further increase the importance of this part of the city of Tehran. The aim of this study is to Recognition the effects of tourism development on improving the quality of life of individuals.
MethodThe research method is a survey and data gathering tool for questionnaires are interviews, field observations and for analyze the data has been used to ANP of this research. The statistical population of this research is the Naseri Fence of Tehran, which includes the 12th district and part of the 11th area. Using Cochran formula and spatial cluster sampling, with a 97% Approximate allocation of 375 samples is selected.
FindingsThe research findings show that the presence of tourists in the region is affected by economic prosperity, improving environmental quality, reducing pollution and increasing health, expanding residents' communication, access to public transport and cultural promotion.
Discussion and Conclusionall of which are influenced by the development of tourism industry. Be So, in the current period, planning for tourism development is very necessary.
Keywords: Tehran Historical Center, Tourism, Quality Of Life -
مکان های سوم به مثابه تجلی گاه فرهنگ، هویت وتمدن، بستری مطلوب برای دستیابی به دیدگاهی جامع نسبت به کیفیت محیط های شهری و کیفیت زندگی شهروندان به شمار می روند. هدف از این پژوهش تبیین نقش مکان های سوم شهری در ارتقاء کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمی، به شیوه پیمایشی و با اتکا بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و روش دلفی هدفمند برای شناسایی شاخص های مفهومی، در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری اول کلیه شهروندان اهوازی 885000 نفر در سال 1395 می باشند، که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونه ای، تحلیل اثرات متقاطع و... استفاده شد. جامعه آماری دوم 100 نفر متخصص و کارشناس از میان مدیران مسئولین و فعالان مدیریت شهری می باشند، که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه به وسیله پرسشنامه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با استفاده از برنامه MICMAC به تحلیل مولفه های مکان های سوم و کیفیت محیطی شهر اهواز پرداخت. با استفاده از روش دلفی 55 مولفه و در 10 بعد، به عنوان شاخص های مکان سوم و کیفیت محیط استخراج شدند. پس از بررسی چگونگی و میزان اثرگذاری 55 عامل یادشده، 11 عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده کیفیت محیطی شهر اهواز داشتند، انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیش بین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین می کنند. و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز از لحاظ کیفیت محیطی داشت. کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکان های سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکان های سوم این شهر (با بار عاملی0/722) دارد.
کلید واژگان: مکان سوم, کیفیت محیط شهری, شهر اهواز, آینده پژوهیThird places serve as a manifestation of culture, identity, and civilization, providing an ideal platform for achieving a comprehensive perspective on the quality of urban environments and the quality of life of citizens. The aim of this research is to clarify the role of urban third places in improving the environmental quality of Ahvaz city. This study was conducted in 1402 in Ahvaz city using a quantitative approach, a survey method, and relying on library-documentary studies and the targeted Delphi method to identify conceptual indicators. The first statistical population consists of all Ahvaz citizens, totaling 885,000 people in 1395, of which 390 individuals were evaluated as the sample size using the Cochran formula and randomly selected through a researcher-made questionnaire. ANOVA tests, regression analysis, one-sample t-test, cross-effects analysis, and other statistical methods were used for data analysis. The second statistical population consists of 100 specialists and experts among city managers and urban management activists, of which 30 individuals were selected as the sample size using a targeted questionnaire and the snowball sampling method. The present study used the cross-impact analysis technique and the MICMAC program to analyze the components of third places and the environmental quality of Ahvaz city. Using the Delphi method, 55 components were extracted as indicators of third places and environmental quality in 10 dimensions. After examining the how and the extent of the influence of these 55 factors, 11 key factors that had the greatest role in the future state of the environmental quality of Ahvaz city were selected. The findings indicate that all 10 examined indicators were above the baseline average (3). Furthermore, in the regression model, it was revealed that the predictor variables explain approximately 74.1% of the variance of the criterion variable (environmental quality(. Region 6 with an )average of 0.84( had a higher superiority in terms of environmental quality compared to the other 8 regions of Ahvaz. The environmental quality and the level of satisfaction of Ahvaz citizens with urban third places have a strong relationship with the state of these third places in the city (with a factor loading of 0/722)
Keywords: Thrid Place, Urban Enviromental Quality, Ahvaz City, Futurology -
شیوع اپیدمی ها یکی از مهمترین مخاطرات برای جوامع شهری می باشد که در صورت عدم تاب آوری سیستم های شهری می تواند خسارات جبران ناپذیری را به بار آورد. هدف پژوهش پیش رو بررسی مهمترین عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی - اقتصادی شهرها در برابر اپیدمی ها و ارائه استراتژی های لازم در زمینه ارتقاء آنها می باشد. پژوهش پیش رو از نظر هدف توصیفی - تحلیلی و از نظر نتایج کاربردی بوده و برای تحلیل نتایج از روش های کمی استفاده می گردد. پس از استخراج گویه های مرتبط با تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در مواجهه با اپیدمی ها، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی گویه های مرتبط با آنها دسته بندی شده و به تعدادی عامل تقلیل می یابد و آزمون T تک نمونه ای وضعیت آنها در شهر شیراز را مشخص می کند. با استفاده از مدل استراتژیک SOAR استراتژی های لازم برای ارتقاء تاب آوری شهر شیراز تدوین شده و اولویت بندی می گردد. بر اساس نتایج به دست آمده، از 15 گویه تاب آوری اجتماعی چهار و از 9 گویه تاب آوری اقتصادی دو عامل استخراج گردید. در بین این عوامل تنها عامل "آگاهی" در شهر شیراز در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار داشت و سایر عوامل وضعیت مناسبی نداشتند. در ادامه هفت استراتژی اصلی برای بهبود تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر اپیدمی ها تدوین گردید. در بین استراتژی های استخراج شده، استراتژی "تقویت کارایی و کارآمدی با آموزش مدیران شهری و ایجاد شفافیت جهت نظارت عمومی" و "تقویت پایداری و ثبات اقتصادی و افزایش نرخ اشتغال با ارائه آموزش های مهارت محور" بیشترین امتیاز را به دست آوردند و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: تاب آوری اجتماعی, تاب آوری اقتصادی, اپیدمی, شهر شیراز, مدل SOARThe spread of epidemics is one of the most important risks for urban societies, and it can cause irreparable damage if urban systems are not resilient. In this regard, the upcoming research aims to investigate the most important factors affecting the socio-economic resilience of cities against epidemics and to provide the necessary strategies for their improvement. The forthcoming research is descriptive-analytical in terms of purpose and practical in terms of results, and quantitative methods are used to analyze the results. After extracting items related to social and economic resilience in the face of epidemics, using exploratory factor analysis, items related to them are categorized and reduced to several factors, and the single sample T test defines their situation in the city of Shiraz. Using the SOAR strategic model, the necessary strategies to improve the resilience of Shiraz City are formulated and prioritized. Based on the obtained results, four factors were extracted from 15 social resilience items, and two factors were extracted from 9 economic resilience items. Among these factors, only the "awareness" factor in Shiraz City was in a relatively good condition, and the other factors were not in a good condition. In the following, seven main strategies were formulated to improve social and economic resilience against epidemics. Among the extracted strategies, "Strengthening efficiency and effectiveness by training city managers and creating transparency for public supervision" and "Strengthening economic stability and increasing the employment rate by providing skill-based training" got the most points. And they should be given more attention.
Keywords: Social Resilience, Economic Resilience, Epidemics, Shiraz City. SOAR Model -
هدف از این پژوهش واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمی، به روش پیمایشی و متکی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان اهوازی (885000 نفر) در سال 1395 می باشند که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونه ای، تحلیل مسیر و... استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیش بین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین می کنند؛ و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز ازلحاظ کیفیت محیطی داشت. نتایج نشان داد؛ کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکان های سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکان های سوم این شهر (با بار عاملی 722/0) دارد.
کلید واژگان: کیفیت محیط, مکان سوم, پایگاه اجتماعی, مناطق شهر اهوازThe purpose of this research is to investigate the role of urban third places in the environmental quality of Ahvaz City. This study was conducted with a quantitative approach, employing a survey method and relying on library-documentary studies in 2023 in Ahvaz City. The statistical population consists of all the citizens of Ahvaz (885,000 people) in 2015. Using Cochran's formula, a sample size of 390 people was determined and selected randomly through a researcher-made questionnaire. ANOVA tests, regression analysis, one-sample t-tests, path analysis, and other statistical methods were utilized to analyze the data. The findings indicate that all ten investigated indicators exceeded the base average (3). Furthermore, the regression model revealed that the predictor variables explain (R²=0.741) the variance of the criterion variable (environmental quality). Region 6 (average 4.08) demonstrated superior environmental quality compared to the other eight regions of Ahvaz. The results showed that the quality of the environment and the level of satisfaction of the citizens of Ahvaz with the third places in the city, in accordance with the local culture of the residents, have a close relationship with the state of these third places (with a factor load of 0.722).
Keywords: Environmental Quality, Third Place, Social Base, Areas Of Ahvaz City -
در کشورهای درحال توسعه، نیاز ضروری به سیستم حمل ونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس می شود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربری های بهداشتی- درمانی را می توان با آنالیز سیستماتیک و نظام مند زیرمجموعه های حمل ونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیله های سفر درون شهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده می کند. پاسخ دهندگان، افراد مراجعه کننده به بیمارستان های این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب می شود درحالی که ویژگی های اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیله های مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخ دهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسش نامه های پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمع آوری داده های پژوهش در نرم افزار spss، با استفاده از مدل چندگزینه ای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان می دهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر می شود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر می شود. به طورکلی، حمل ونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیله های محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد که می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری های شهری بسیار موثر باشد و نیز به صورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود.
کلید واژگان: وسیله سفر, خودرو, بیمارستان, مدل لوجیت, شیرازOptimal condition of accessibility and rapid, easy, and safe travel to health_ treatment land uses can be performed by the systematic analysis of transportation sub-systems like behavior. Developed countries are in essential need of proper transportation system for better accessibility. This paper aims to develop model, considering mode chains as well as the individual characters. This study benefits the analytic and quantitative research methods in developing mode choice model to evaluate the movement pattern of travel to health care centers in Shiraz central district (district 1). Each mode is the dependent variable whereas the socioeconomic characters are the independent variables. Filled questionnaire and geographical information system is used in collecting data. To generate the model, multinomial logit model was used that shows public transport like metro and bus are not the popular modes in access to hospitals. Movement pattern cognition in accessibility to special urban land uses, has an efficient role in urban policies and planning, which can be generalized and indigenize to healthcare travel behavior in other geographical areas. Results show that car ownership will increased the private car travel rate 8 times according to beta coefficient.. Taxi is the mode which is used in all three travels. People with lowest range of income and education use bus as their mode. Besides metro travel also has significant relation with low level of income and increase the travel rate 9 times.
Keywords: logit Model, Hospital, vehicle, travel mode, Shiraz City -
هدف این پژوهش تحلیل تاثیر سازمان فضایی شهر و وضعیت ارتباطی عملکردهای تجاری آن با یکدیگر می باشد. تک مرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها می تواند تاثیر شگرف بر مسافت سفرها ایفا نماید و بدین ترتیب از اتلاف وقت و انرژی در شهرها جلوگیری شود. وسایل نقلیه موتوری تولیدکننده گازهای گلخانه ای می باشند و موجب گرمایش زمین در طولانی مدت می شوند. شناخت این عوامل می تواند میزان انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش داده و از گرمایش زمین جلوگیری کند. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی-تحلیلی می باشد. این تحقیق، پس از مطالعات علمی جهت برآورد گازهای گلخانه ای براساس فرمول های پیشنهادی توسعه پاک (CDM) انجام گرفته است. سازمان فضایی کلان شهر مشهد در دو سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریو اول ، سازمان فضایی تک مرکزی موجود شهر و سناریو دیگر شهر با سازمان فضایی سه مرکزی در امتداد استخوان بندی شهر در نظر گرفته شد. سازمان فضایی متعادل کلان شهر مشهد موجب کاهش انتشار گازهای گلخانه تا حدود 43 درصد در بخش خودروهای شخصی می شود. میانگین مسافت طی شده به وسیله خودروهای شخصی در سازمان فضایی متعادل حدود 4 کیلومتر کاهش می یابد. کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به میزان 9/7 کیلوگرم CO2 به ازای هر مسافر می باشد. وجه تمایز و نوآوری این پژوهش بررسی ارتباط شاخص مرکزیت در سازمان فضایی کلان شهرها و میزان انتشار گازهای گلخانه ای می باشد.
کلید واژگان: سازمان فضایی, گازهای گلخانه ای, مرکز تجاری, حمل ونقل, مشهدThe goal of this survey is the analysis of the influence of the city spatial oraganization and the study of the city commercial functioning in relation of eachother. The mono centrality and the poly centerality of the cities have an important influence on the trip distances, preventing the waste of time and energy in the cities. The vehicles produce the greenhouse gases and increase the earth warming in a long run. The recognition of these factors can decrease the amount of greenhouse gasses and prevent the global warming.The type of research is practical and the analysis method is analytical descriptive. This research has been done after the scientific studies in order to estimate the greenhoause gases on the suggested Clean Development of CDM. The Mashhad metropolis spatial organization has been studied in two scenarioes. The first scenario, namely the mono centrality of the existing city and the other scenario, alongwith triple centrality spatial organization,along the city structure have been considered. The Mashhad metropolis balanced spatial organization has decreased the green houase gas emission up to 43 percent for the private cars . The average trip distance, traveled by the private cars in balanced spatial organizition is decreased about 4 kilometers. The decrease of the greenhouse emission rate for each passenger is 7.9 kilogram CO2 . The distinction and innovation of this research is to examine the relationship between the centrality index in the spatial organization of metropolises and the amount of greenhouse gas emissions.
Keywords: Spatial Organization, Greenhouse Gases, CBD, Transportation, Mashhad -
اهداف
بازخوانی الگوهای پیشین در جهت روشن نمودن چگونگی ارتباط انسان با معماری و نحوه حضور وی در فضا، می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضای شهر و چارچوبی ساختار یافته به منظور تداوم و ماندگاری کهن الگوهای معماری گذشته در دوره معاصر و آینده معماری فراهم آورد؛ چرا که آینده اکنون است. یکی از این الگوهای باارزش، بازارهاست که نقش مهمی در حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر دارد و از هر دو جنبه معماری و شهری قابل ارزیابی است. از این میان بازار اصفهان در مجموعه میدان نقش جهان انتخاب گردیده است.
روش هاروش توصیفی- تحلیلی در کنار تکنیک نحو فضا و شبیه سازی در نرم افزار «دپس مپ» استفاده گردیده است. روشی که بر مبنای نظریه گراف، به جای توصیف خصوصیات هندسی (شکل، اندازه و فواصل) اجزای یک سیستم، به تبیین موقعیت، روابطه میان اشکال و چگونگی پیکره بندی آن اجزاء به عنوان یک کل، می پردازد.
یافته هااگرچه بازار به تنهایی از اختلاف چندانی در بیشترین و کمترین مقدار در ارزش های نحوی خود برخوردار نیست که نشان از انسجام در کل مجموعه دارد، با این وجود حضور میدان در ترکیب با بازار، در ارتقاء کلیه شاخص ها به غیر از انتروپی (نظم درونی) موثر بوده است.
نتیجه گیریاز آنجا که نقاط کانونی عملکردهای شهری، از بالاترین درجه هم پیوندی و تراکم حرکتی برخوردار است، با توسعه دسترسی (به عنوان مهم ترین عامل)، تراکم و تنوع؛ تعمیم هم پیوندی به ساختار شهر امکان پذیر و ایجاد همبستگی میان عناصر شهری فراهم می گردد که حاصل آن رونق بخشی، ایجاد سرزندگی و حضورپذیری در فضاست.
کلید واژگان: فضاهای تجاری, بازار اصفهان, حضورپذیری, روابط فضایی, ارزش های نحوی, فناوری های نوین, معماری ریاضیAimsRe-reading the previous patterns in order to clarify how man relates to architecture and how he is present in the space, can provide a criterion for measuring and evaluating the desirability of the city space. One of these valuable models is the Bazaar, which play an important role in the cultural, social and economic life of the city and can be evaluated from both architectural and urban aspects. Among these, the Isfahan Bazaar in Naqsh-e Jahan Square complex has been selected.
MethodsDescriptive-analytical method along with space syntax technique and simulation has been used in "Depth map" software. The method based on graph theory, instead of describing the geometric characteristics (shape, size and distances) of the components of a system, explains the position, relationship between the shapes and how to configure those components as a whole.
FindingsAlthough the Bazaar alone does not have much difference in the maximum and minimum value of its syntactic values, which shows the coherence of the whole complex, nevertheless, the presence of the Naqsh-e Jahan Square in combination with the Bazaar is effective in improving all indicators except entropy (internal order).
ConclusionSince the focal points of urban functions have the highest degree of connectivity and movement density, with the development of access (as the most important factor), density and diversity; It is possible to generalize the connection to the city structure and create solidarity between the urban elements, which results in prosperity, vitality and presence in the space.
Keywords: Commercial Spaces, Isfahan Bazaar, Presence, Spatial Relations, Syntactic Values, New Technologies, Mathematical Architecture -
خیابان ها فضاهای عمومی شهر هستند که ساختار شهرها را شکل می دهند و برخی از آن ها به مثابه فضای شهری عمل می کنند و نیازمند توجه مدیران، مسیولان، برنامه ریزان و طراحان شهری هستند. احداث خیابان های جدید در بافت قدیم یا جدید شهرها، تعریض خیابان ها و نگهداری از آن ها؛ موجب ایجاد چالش های متنوع در جنبه های مختلف شهر می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی مبانی و اصول طراحی خیابان شهری و بیان راه کارهایی برای ارتقای کیفیت خیابان های شهری با تمسک بر آموزه های اسلامی و فرهنگ و هنر ایرانی است. جمع آوری اطلاعات موردنیاز از طریق مشاهده، برداشت های میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و داده ها، به کمک بهره گیری از روش های تحلیلی و توصیفی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت گرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابان ها هستند و کیفیت خیابان ها نیز برآمده از جزییات خیابان ها هستند. برای ارتقاء کیفیت شهرها می توان کیفیت فضاهای شهری ازجمله خیابان ها را افزایش داد. این تحقیق به بیان شاخص های تاثیرگذار بر روی کیفیت خیابان ها می پردازد و آن ها را به پنج دسته کلی که عبارت اند از: عملکردی، زیباشناختی، زیست محیطی، آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی تقسیم می کند. اطلاع از جهان بینی، اقلیم، نیازها و فرهنگ مردم هر شهر برای برنامه ریزی و طراحی خیابان شهری واجد اهمیت است. در این نوشتار شاخص های بسیاری بیان شدند که همگی آن ها در طراحی، نگهداری و ارتقای خیابان های موجود موثر هستند.اهداف پژوهش: تدوین اصول طراحی و برنامه ریزی خیابان شهری با بهره گیری از آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی.ارایه نمونه راه کارهای پیشنهادی برای برنامه ریزی، طراحی و برخورد با خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی.سوالات پژوهش: شاخص های موثر در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی چیست؟نمونه راه کارهای پیشنهادی برای برنامه ریزی، طراحی و برخورد با خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی چیست؟کلید واژگان: خیابان شهری, آموزه های اسلامی, فرهنگ ایرانی, طراحی شهری
-
In recent years, in order to revive the distressed urban textures, emphasis has been placed on the regeneration approach, and therefore the aim of this study is to explain the model of “participatory development” in the process of urban regeneration based on the socio-spatial capacities in the distressed urban areas. The method of information gathering from the library- field type and the data analysis method in the qualitative part, in order to identify the components from documentary researches and interviews with experts, the qualitative content analysis method in the quantitative part of the exploratory factor analysis (EFA) method using SPSS software and confirmatory factor analysis (CFA) with AMOS software. The study sample is Noghan Neighborhood in Mashhad .The statistical population includes all heads of households in Noghan neighborhood (about 300 people) and 169 of them were selected by random sampling.The results indicate that according the exploratory factor analysis and the repetition of five factors in it, it shows the appropriate validity of this model, and the parameters of the confirmatory factor analysis shown that the model has an acceptable fit. Finally, the component of social and cultural changes with a weight of 0.68 is in the first priority, and then the components of economic and physical-spatial changes with weights of 0.62 and 0.57 are placed in the second and third priorities. It is worth mentioning that the two components of governance-management and environmental quality and sustainable development have been placed in the final priorities, which, of course, cannot be ignored.
Keywords: Participatory development, urban regeneration, socio-spatial capacity building, distressed urban neighborhoods -
شیوع جهانی کووید-19 در سراسر جهان، موجب ایجاد اختلال در زندگی معمول شهروندان و ارایه خدمات در شهرها گردیده است. با وجود دستورالعمل ها و برنامه هایی که شهرها برای شرایط بحرانی و اضطراری دارند، اما شیوع گسترده این بیماری، شهرها را با کمبود توانمندی و منابع لازم برای رویارویی با آن مواجه ساخته است. از این رو، شیوع کووید-19 موجب شد تا به نقش و اهمیت شهرهای هوشمند در مقابله و پیشگیری از بحران ها بیشتر پرداخته شود. چراکه قابلیت های جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. هدف از این پژوهش شناسایی شاخص های شهر هوشمند برای کاهش خطر کووید-19 بوده است. این پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است که داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان شهر جدید بهارستان بوده است و از این جامعه، تعداد382 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان اعضای نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی منجر به شناسایی سه عامل خدمات هوشمند، مراقبت های بهداشتی هوشمند و تحرک هوشمند گردید. در حقیقت شهرهای هوشمند با برخورداری از سه عامل فوق، قابلیت کاهش خطر کووید-19 را دارند و می توانند در شرایط ظهور بحران های این چنینی، نقش مهمی را در کنترل و مدیریت بهینه شرایط ایفا نمایند.
کلید واژگان: شهر هوشمند, خدمات شهری, زندگی هوشمند, تحرک, کویید-19The global outbreak of COVID-19 has disrupted the normal lives of citizens and the provision of services in cities around the world, and despite the guidelines and programs that cities have for emergencies; the widespread outbreak of the disease has left cities with a lack of capability and resources to deal with it. Hence, the prevalence of COVID-19 led to more emphasis on the role and importance of smart cities in dealing with and preventing crises. Because it combines the capabilities of the real and virtual world to solve urban problems. Therefore, the purpose of this study was to identify smart city indicators for reducing the COVID-19 risk. The present study is a descriptive-correlational and applied study that has been conducted using exploratory factor analysis with principal component analysis. The statistical population of this study is citizens living in the new town of Baharestan. Using available sampling method, 382 people were selected as sample members. The main tool for collecting information was a questionnaire. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the obtained data. Findings from exploratory factor analysis led to the identification of three factors: smart services, smart health care and smart mobility. smart cities with the above three factors, have the ability to reduce the risk of corona and can play an important role in the optimal control and management of the situation in the event of such crises. Building smarter cities can support significantly better outbreaks and are crucial to saving lives. Evidence suggests that the risk of COVID-19 can be reduced with the help of smart city solutions. The need for smart cities is essential for the epidemic. COVID-19 epidemic has increased the demand for smart city and justified its existence.
Keywords: Smart city, Urban services, Smart Life, mobility, COVID-19 -
آثار ادبیات کودک در شعر و نثر همچون آثار ادبی بزرگسالان میتواند از جنبههای گوناگون، مطالعه و بررسی شود. قصههای کودکان در روایت معمولا ساده است و دریافت آن به آسانی صورت میگیرد، اما در زیر ساخت میتواند سرشار از نکات روانشناختی و تاویل پذیر در حوزهی علم روانشناسی باشد. ادبیات کودک بستری مناسب برای طرح غیرمستقیم مسایل روانشناسی است؛ چرا که ناخودآگاه کودک را مخاطب قرار میدهد و با جایگزین کردن مسایل روانی مثبت با منفی، او را برای رویارویی با جهان بیرون آماده میکند. نقد روانشناختی یکی از شاخههایی است که میتواند در کنار دیگر شیوههای نقد، سرنخهای بسیاری را برای فهمیدن و حل مسایل و معماهای یک اثر در اختیارمان قرار دهد. به این منظور، در این مقاله ابتدا مقدمهای دربارهی اهمیت و جایگاه نقد روانشناختی و ارایهی نظریات صاحبنظران در اینباره مطرح گردید، سپس به پیشینه علمی پژوهش و تحقیقات صورت گرفته پرداخته شده است. در ادامه خلاصهای از قصهی اولدوز و کلاغها آوردهایم؛ و پس از تبیین نظر فروید، یونگ و آدلر به طور جداگانه به نقد و تحلیل روانشناختی شخصیتهای قصه پرداختهایم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آرای فروید همچون مکانیسمهای دفاعی، کهنالگوهای یونگ و مفاهیم عقدهی حقارت طبق نظریهی آدلر در شخصیتهای قصه تبلور یافته است. این نقد و تحلیل حاکی از آن است که در ژرفای قصههای کودکان و به ویژه قصهی مورد بحث ظرفیت نقد روانشناختی نهفته است و میتوان برای پی بردن به ژرفای عمیق شخصیت آنها از این نوع نقد بهره برد.
کلید واژگان: روان کاوی, نقد روان شناختی, فروید, یونگ, آدلرThe works of children's literature in poetry and prose like the literary works of adults can be studied and studied from various aspects. Children's stories in narrative are usually simple and easy to understand, but the infrastructure can be full of psychological and interpretable points in the field of psychology. Children's literature is a good platform for indirect discussion of psychological issues; Because the subconscious addresses the child and prepares him to face the outside world by substituting positive and negative psychological issues. Psychological critique is one of the branches that can provide many clues to understand and solve the problems of a work, along with other methods of critique. in this article first, an introduction about the position of psychological critique and the presentation of experts' opinions in this regard were presented, then the scientific background of research and research has been done. The following is a summary of the story of the oldoz and the crows; And after explaining Freud, Jung, and Adler, we have separately critiqued the psychological analysis of the characters in the story. The results of this study show that Freud's views such as defense mechanisms, Jung archetypes and concepts of the inferiority complex are crystallized in the characters of the story according to Adler's theory. This critique suggests that there is a capacity for psychological critique in the depths of children's stories, especially in the story in question, and that this type of critique can be used to understand the depths of their personalities.
Keywords: Psychoanalysis, Psychological Criticism, Freud, Jung, Adler -
شهر خلاق، یک شهر نیرومند از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر هر شهروند به استفاده از ظرفیت های علمی، فنی، هنری و فرهنگی خصود، اطمینان خاطر دارد. سیستم فرهنگی یک شهر خلاق متشکل از تجارت ها، خلافیتها، مراسم و فستیوال ها است که مستعد کارآفرینی و خلاقیت هاست و شهر را قادر می سازد تا استفاده خود را جهت ارتباط مردم، ایده ها و تشکلها بکار ببندد. تلفیق ایده های شهر خلاق و گردشگری می تواند زمینه ساز ایده شهر خلاق گردشگری باشد. این ایده در شهرهای مختلف از جمله بابلسر که دارای پتانسیل های بالقوه گردشگری می باشند می تواند موجب دستیابی به توسعه پایدار شهری گردد. در این میان شناسایی معیارهایی بومی جهت بهره گیری حداکثری از این موضوع اهمیت بسزایی دارد. با توجه به این موضوع، هدف پژوهش، شناخت معیارهای بومی شهر خلاق گردشگری در شهر بابلسر می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت در حوزه تحقیقات کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. آمار و اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و مدارک و تهیه، توزیع و جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چند متغیره، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین متغیرهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و پتانسیل های گردشگری بابلسر به ترتیب با 676/0، 428/0، 370/0 همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های مدل تحلیل عاملی نشان می دهد پنج عامل فرآیندهای کسب وکار و اقتصاد گردشگری، تفکرخلاق و نوآورانه، سرمایه فرهنگی و معنوی، زیرساخت های پایدار، جذابیت و تنوع، بالغ بر 95/61 درصد مقدار واریانس را به خود اختصاص داده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت شهر بابلسر با دارا بودن پتانسیل های بالقوه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی و موقعیت استراتژیک می تواند گام های موثری جهت تبدیل شدن به شهر خلاق گردشگری بردارد. لذا نگهداشت طبقه خلاق و زمینه سازی جذابیت بیشتر شهر بابلسر برای سکنی گزینی این طبقه در بابلسر از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کلید واژگان: شهر خلاق, گردشگری خلاق, شاخص شهر خلاق گردشگری, بابلسرIntroductionOne of the ways to achieve creative cities is to take advantage of the potential of cities in various fields, especially tourism. Creating creative tourism cities, in addition to paving the way for attracting more tourists and promoting the city as an active tourism destination, can increase the economic empowerment of residents and create jobs related to tourism, and also improve the quality of residents. Therefore, urban planning is very important in turning them into creative tourism cities. Babolsar city has the potential to become a creative city with an emphasis on the tourism approach due to its location and geography and high tourism potentials in various fields, but it is still far from the creative city of tourism. Utilizing these capabilities and opportunities requires identifying and extracting indicators that can be effective in the planning process and turning this city into a creative tourism city. Therefore, in the present study, by examining the criteria and indicators of the creative tourism city, an attempt was made to provide a suitable ground for this city to become a creative tourism city.
MethodologyThis is an applied research and its method is descriptive-analytical. The required data were collected through library and field studies and was analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis. The statistical population of the study consists of 59966 people living in Babolsar. The sample size was 383 based on Cochran's formula and the statistical sample selection method was random. In the analysis of questionnaire data, first, with the help of exploratory and confirmatory factor analysis in SPSS and AMOS software environment, the most important effective indicators in achieving the model of creative tourism city were extracted.
Result and discussionBased on the findings of Kolomogorov-Smirnov test, it was determined that the dimensions of the creative tourism city both have an abnormal distribution and therefore, Pearson correlation coefficient test was used to measure the relationship between variables and factor analysis in SPSS and AMOS software was exerted to measure factor loadings. The results of Pearson correlation coefficient in this study showed that there is a significant relationship between physical, social, economic and tourism potentials of Babolsar. The calculated correlation coefficient between social, physical and economic components with tourism potentials of Babolsar is equal to 0/676, 0/428, 0/370, respectively. To determine the relationship and prediction between the research variables, regression analysis between social, physical and economic variables as an independent variable (predictor) and the creative tourism city of Babolsar as a dependent variable (criterion) was used by the simultaneous method. The results of multiple correlation coefficient show that there is a direct and significant relationship between social, physical and economic variables. Also, the coefficient of determination R2 shows that 57/5% of the variance of urban tourism is related to social, physical and economic variables and 42/5% of the variance is related to factors outside the model. The results of multivariate regression also indicate that social, physical, and economic variables are eligible to predict the creative tourism city. Also, the results of regression line slope (B) for all predictor components show that there is a direct relationship between predictor components. The beta coefficient (B) is also used as a measure of the relative importance of the variables. Therefore, comparing the social variable (0/089), economic variable (0/375) and physical variable (0/105), we can understand the importance of the economic variable dimension compared to the other ones. Accordingly, these components, based on importance, include economic, social and physical variables, respectively. Based on the regression relationship, achieving a creative tourism city will depend on changes in social, economic and physical variables. Considering the above relationship, for each unit of economic variable 0/789, social variable 0/681 and physical variable 0/498 will be added to achieve creative tourism city in Babolsar. The results of factor analysis showed that all factors such as business processes and tourism economy, creative and innovative thinking, cultural and spiritual capital, sustainable infrastructure, attractiveness and diversity, tradition and identity, quality of tourism, knowledge, education, deepening the tourist relationship with the host community, multiplicity and diversity of tourism products, and strengthening the participation of residents, respectively, have most factor loadings to achieve a creative tourism city. Based on the appropriate fit of the research conceptual model, the consistency of the conceptual model with the collected data is confirmed.
ConclusionIn the present study, the local criteria of the creative tourism city in Babolsar were extracted and explained. The results of Pearson correlation coefficient in this study showed that there is a significant relationship between physical, social, economic and tourism potentials of Babolsar city equal to 0/676, 0/428, 0/370, respectively. The results of factor analysis also showed the all factors such as business processes and tourism economy, creative and innovative thinking, cultural and spiritual capital, sustainable infrastructure, attractiveness and diversity, tradition and identity, quality of tourism, knowledge, education, deepening the tourist relationship with the host community, multiplicity and diversity of tourism products, and strengthening the participation of residents, respectively, have most factor loadings to achieve a creative tourism city. As a result, Babolsar city has a high potential to become a creative tourism city. In fact, according to the cultural, social, economic, environmental and physical potentials and strategic location of Babolsar, this city can take effective steps to become a creative tourism city.
Keywords: creative city, creative tourism, Creative Tourism City Indicator, Babolsar -
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیط های شهری نیز عهده دار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگی های یک بافت تاریخی هویت مند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مولفه های فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیت های فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفی سازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مولفه های فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجه های کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخص هایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاه های نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخص های استحصال شده با ویژگی های خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخص های به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی شهری ارایه شده است. این مدل مفهومی از شش مولفه تشکیل شده؛ شامل مولفه زیست محیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیست محیطی»، مولفه تجربی_زیبایی شناختی با معیارهای «هم پیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مولفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حمل ونقل و دسترسی»، مولفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مولفه ی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطاف پذیری برنامه های توسعه» و مولفه ی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخص ها را تعریف کرده اند.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, فضای عمومی شهری, بافت تاریخی, مدل مفهومی, ساکنانIntroductionIn addition to performing all its standard functions in other urban areas, an urban space in a historic district should play its role at a higher multifaceted level matching the characteristics of a historic district with established identity. Accordingly, the present work aimed to discover how the components of an urban space, on the one hand, and the constituent elements of the flow of life in a historic district, on the other, are linked and interact so as to enable reasonable management of urban space potentials in a historic district and their proper application to enhance the quality of life for the residents and users.
Theoretical Framework
The model consisted of six components defining the following factors: the environmental component, with life quality in micro‑spaces and environmental sustainability as criteria; the empirical-aesthetic component, with old-new area integration and quality of urban landscape as criteria; the functional component, with variety in environment usage, environmental liveliness and quality, safety and security, and transportation and accessibility as criteria; the socio-cultural component, with social liveliness and cohesion and maintenance of population balance as criteria; the economic component, with economic liveliness and stability and flexibility of development plans as a criterion; and the temporal component, with time management in public spaces and continuity of place as criteria.Generated based on the urban space components, the presented conceptual model offered a new approach to urban planning and management, and was concerned with all the urban regeneration measures adopted in historic districts. Functioning on local, regional, urban, and extramural scales, it can also assume applications in the quality assessment of measures adopted in public arenas within historic districts.
MethodologyThe above strategy will in turn keep indigenous residents in historic contexts, have immigrants to those areas return, and bring about socio-economic and environmental sustainability. Employing logical reasoning, the Delphi method, and expert opinions, this descriptive-analytical study first discussed the urban space components and their qualitative requirements. Next, the dimensions and measures of the quality of urban life were analyzed, and their factors concerning the urban space and environmental quality and topics formed on urban design, planning, and management were identified based on the theoretical views found in the literature. In the next step, the factors extracted based on the characteristic features of historic districts were monitored and reviewed. The 91 factors obtained from the Delphi method were reduced to 64 after views and comments from about forty experts in the field were applied. Finally, the results were presented as a conceptual model describing the role of urban spaces on quality‑of‑life enhancement in historic urban districts.
Results and DiscussionAccording to the findings, there are many physical–functional and environmental qualities in public urban spaces that can guarantee the arena’s success in provision of the residents and users of historic districts with satisfaction. However, taking notice of economic activities and social mobility in these districts is fundamental to the effectiveness of a measure adopted for enhancement of the quality of life in public arenas within historic districts. Meanwhile, a rise in the sensitivity of local communities to the values of historic districts and the potentials of public arenas for enhancement of the quality of life therein encourages them to assume an active role in the application of these arenas and the local communities’ socio-economic potentials in enhancement of the quality of public arenas. This can also enable these communities to express problems and propose solutions; in some cases, it can even lead to innovative financing ideas for project implementation. In tandem with urban planning, it ensures the sustainability of public arenas in historic districts, and improves the quality of life for their residents and users. Therefore, the issues of socio-cultural livability and dynamic economy are the cornerstones of the formation of quality spaces within historic districts, and the quality of life will not improve regardless of the triad of the environment, society, and economy.
ConclusionThe presented conceptual model, based on the urban space components, offers a new approach to urban planning and management, and is concerned with all the urban regeneration measures adopted in historic districts. Functioning on local, regional, urban, and extramural scales, the model can also assume applications in the quality assessment of measures implemented in public arenas within historic districts. Here is a brief description of the intervention measures adopted for these districts and their regeneration process based on the proposed model.The socio-cultural component. Contextualizing, contributing to/collaborating with, providing a process orientation for, innovating, and influencing the satisfaction of residents and users in public areas, utilizing the contribution/collaboration from the users of public arenas, delegating authority to non‑governmental organizations for utilization management, allowing for effective, constructive interaction among the organizations involved in the quality enhancement of historic districts and observing the pertinent legal frameworks, clarifying the procedures and promoting the accountability of officials, and respecting the cultural, social, and economic structures of life in the district.The empirical-aesthetic component. Integrating old and new spaces within public arenas while respecting the features of their historic districts and taking notice of the mass and space simultaneously and avoiding shell designs.The environmental component. Reducing environmental pollution and protecting energy resources and the natural heritage.The functional component. Providing a favorable impact on space liveliness and enhancing social inclusion to be able to hold various events.The economic component. Helping businesses flourish and promoting tourism.The temporal component. Taking notice of nightlife, holding seasonal, monthly, and weekly events and recognizing the sense of place and making an effort to preserve it within the environment.
Keywords: quality of life, urban public space, Historic District, Conceptual Model, Resident -
منظر شهر واسطه ای میان انسان ،پدیده شهر،تبلور بصری و معنایی اجزای تشکیل دهنده ی فضا است.که یکی از اجزای آن مبلمان شهری است.مبلمان شهری عناصری از فضای شهری هستند که کم تر مورد توجه قرار می گیرند و درپرداختن و برنامه ریزی و طراحی شهرها بیشتر مورد غفلت واقع می شوند، با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله اصفهان و افزایش جمعیت، کم کم تسلط مسیولان شهری به کنترل اوضاع اجتماعی و پرداختن به امور سیماهای شهرها و سامان دهی آن کمتر از گذشته شده است به طوری که در بسیاری از موارد دقت فدای سرعت شده و حفظ هویت و زیبایی، به ویژه در مبلمان شهری،قربانی نیازهای مقطعی و نسنجیده روزمره شهری می شود.نبود طراحی خاص، اعمال سلیقه،در نظر نگرفتن (ارگونومی، همه شمولی، رنگ مناسب، نورپردازی) و عدم تناسب با فرهنگ از مهمترین مشکلات مبلمان شهری در سطح شهر اصفهان می باشد.خیابان چهارباغ به دلیل سوابق تاریخی از قدرت جذب بالای گردشگر برخوردار بوده و به لحاظ نوع خدمات رسانی پذیرای تعداد زیاد مسافرو شهروندان است ولی مبلمان شهری این بخش نه تنها از نظر کمی کافی نیست بلکه دچار مشکلاتی نظیر:پراکندگی نامناسب،مکان یابی نادرست،عدم هماهنگی محیطی،عدم مطابقت با فرهنگ عمومی ،طراحی نامناسب ،استفاده از مصالح نامرغوب ،عدم رعایت استانداردهای لازم و...می باشد و در پی بعضی از تخریب ها به منظور اجرای پروژه مترو اغتشاشات بصری و اختلال در منظر شهری این محور ایجاد شده است.هدف از پژوهش حاضر، ارتقاء این فضای شهری از طریق بهبود منظر شهری با تاکید بر مبلمان شهری می باشد.در پژوهش حاضر روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی،شیوه گردآورد داده هااسنادی- میدانی و روش تجزیه تحلیل داده ها کمی و کیفی است نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با درنظرگرفتن شاخص هایی چون: مکان یابی صحیح، هماهنگی بیشتر با بافت سنتی و تاریخی،همه شمولی،رنگ، راحتی ،ارگونومی،عملکرد مناسب و...می توان به منظر پایدار و مناسب در این محور دست یافت.
کلید واژگان: منظر شهری, خیابان شهری, مبلمان شهری, شهر اصفهان, محور چهارباغThe view of the city is an intermediary between human beings, the phenomenon of the city, the visual and semantic crystallization of the components of space, one of the components of which is urban furniture. Urban furniture are elements of urban space that are less considered. With the uncontrolled expansion of many large cities, including Isfahan, and the increase in population, the attention of city officials to control the social situation and appearance of cities has become less than in the past, so that in many cases care in maintaining identity and beauty, especially in urban furniture, It is ignored due to cross-sectional and ill-considered needs. Lack of special design, taste, lack of attention to (ergonomics, universality, appropriate color, lighting) and incompatibility with culture are the most important problems of urban furniture in Isfahan. Chaharbagh Street has a high tourist attraction due to its historical background and welcomes a large number of citizens in terms of service, but the urban furniture of this section is not only insufficient but also suffers from problems such as improper distribution, incorrect location, lack of environmental coordination. Non-compliance with public culture, improper design, use of substandard materials, non-compliance with the necessary standards, etc., and following some demolitions in order to implement the metro project, the urban landscape of this axis has been disrupted. The purpose of this study is to improve the public space of the city by improving the urban landscape with an emphasis on urban furniture. In the present study, the research method is descriptive-analytical in which the data were collected by documentary-field method and the method of data analysis is quantitative and qualitative. The results of the present study showed that by considering indicators such as correct location, more harmony with traditional and historical context, universality, color, "comfort", ergonomics, proper performance, a stable and appropriate perspective can be achieved in this axis.
Keywords: Urban landscape, urban street, urban furniture, Isfahan city, Chaharbagh axis -
مخاطرات طبیعی به صورت تکرار پذیر، جوامع بشری از جمله شهرها را در معرض آسیب پذیری قرار می دهد . لذا تاب آور شدن با رویکرد تقویت جوامع و تحلیل آسیب پذیری مطرح می شود . در این راستا ارزیابی تاب آوری و ابعاد آن در شهر ایلام مطابق با راهبردهای جهانی تاب آوری و بررسی میزان کارآمدی سند جهانی تاب آوری مطابق با واقعیات ساختار تاب آوری شهر ایلام ضروری می نماید . روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است . جامعه آماری شامل خبرگان حوزه مدیریت بحران و ساکنین محلات شهر ایلام است . شاخص ها و مولفه ها با تلفیق مدل CDRI و راهبردهای سند سندای عملیاتی شده اند . برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همچون آزمون تی(T) تک نمونه ای و دو نمونه مستقل استفاده شده است . براساس نتایج پژوهش، وضعیت تاب آوری شهر ایلام بر مبنای راهبردهای جهانی تاب آوری با مقدار میانگین 42/2 درصد کمتر از حد مبنا (3) است که نشان می دهد وضعیت تاب آوری شهر ایلام با وضعیت مطلوب فاصله داشته و نامطلوب ارزیابی می شود . ابعاد تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، نهادی، طبیعی و کالبدی با وضعیت مطلوب تاب آوری فاصله داشته و به سمت آسیب پذیری گرایش دارد . تفاوت معنادار بین تاب آوری بافتهای فرسوده و حاشیه نشین با نواحی شهری دارای بافت جدید بیانگر سطوح متفاوت آسیب پذیری در سطح مناطق و نواحی محدوده مورد مطالعه است . نتایج آزمون تی(Test -T) پرسشنامه مبتنی بر نظر خبرگان حاکی از آن است که راهبردهای بین المللی تاب آوری در صورت اجرا در تقویت تاب آوری جوامع محلی (ایلام) موثر می باشد که این امر استفاده از تجارب جهانی و لزوم بازنگری در راهبردهای کاربردی در حوزه تاب آوری شهری را یادآور می شود .
کلید واژگان: مخاطرات طبیعی, آسیب پذیری, تاب آوری, سند سندای, ایلامExtended Abstract Introduction Natural hazards constantly expose human communities, including cities, to vulnerabilities. Therefore, flexibility becomes important with the approach of strengthening communities and vulnerability analysis. Resilience is a way to empower communities using the capacities of that community. The purpose of this method is to reduce the vulnerability of cities and strengthen the ability of citizens to deal with threats such as natural disasters. In this regard, explanations of resilience against threats are presented, which in fact recognizes the impact of all dimensions and social, economic, institutional, political and executive capacities of urban communities on increasing and identifying different dimensions of resilience in cities. In order to explain resilience, it seems important to apply a systemic approach to the role of all effective actors in a strategic framework. These strategies include the United Nations International Strategy, such as the Hyogo Framework (2005-2015) and the Sendai Framework (2030-2015). These two documents have been created and approved in order to adopt strategies to develop resilience of nations and communities against disasters and reduce the risk. Since the adoption of the Hyogo Legal Bill as an International Crisis Reduction Strategy, the main goal of risk and crisis risk reduction planning has been to focus on creating resilience in societies rather than reducing vulnerability. In the continuation the work of the Hugo Framework, in the Sendai Document with Vision 2015-2030 on improving disaster risk understanding in all its dimensions, comprehension the characteristics of risk and vulnerability, strengthening disaster risk control, disaster risk management function, readiness for better reconstruction, recognition of stakeholders and their role have been emphasized. This document emphasizes hazard risk management and focuses on the role of local communities and the responsibility of governments and public (local communities) participation. The city of Ilam has shortcomings in the field of resilience and it is necessary to know the resilience of the local community to prevent the increase of vulnerability. Methodology The research method is descriptive-analytical. The statistical population includes experts of crisis management and residents of Ilam neighborhoods. The statistical population in the second questionnaire includes experts which the sample size was determined by purposive sampling method and 35 people were selected as the sample. The reliability of this questionnaire was determined by using of Cronbach's alpha in SPSS (94%). The validity of the questionnaire was confirmed via formal content and methods and based on the opinions of a number of experts. The statistical population in the second questionnaire includes residents aged 15 and over in Ilam neighborhoods. According to the population over 15 years of age in the neighborhoods of Ilam (145226 people), based on the Cochran's formula, the sample size was estimated at 384 people. Then, through random cluster method and relative to the population of the neighborhoods, sample households were determined. In order to check the fit of the questionnaire, which includes assessing the reliability and validity of the questionnaire for residents of neighborhoods in the city of Ilam, the method of confirmatory factor analysis was used in Smart PLS software. To analyze the quantitative data, appropriate methods to the subject and research data such as one-sample t-test and t-test of two independent samples were used in SPSS 23 software. Results and discussion -The results of the expert questionnaire, which is based on a single sample t-test, show that there is a significant difference between the baseline limit (3) and the calculated value (4.52) (sig = 0.000). The difference between the baseline and the calculated value (1.52) is positive. Therefore, according to experts, observing international strategies can be effective on strengthening the resilience of Ilam city. - From the point of view of international strategies, the resilience of Ilam city against natural hazards is not desirable. -The results of the single sample t- test in order to measure the overall resilience in the sample community show: there is a significant difference between the baseline limit (3) and the calculated value (2.38) (sig = 0.000). Since the difference between the baseline limit and the calculated value is negative (-/6149), therefore, the city of Ilam does not have a suitable resilience against natural hazards. -The resilience of Ilam in five dimensions has been evaluated. The results of the single sample t- test show that there is a significant difference between baseline (3) and calculated value (sig = 0.000). According to the difference between the baseline and the calculated value is negative for all dimensions; thus, the results show that different dimensions of Ilam city do not have proper resilience against natural hazards. - The statistical results of Independent Samples Test show that the average resilience of urban marginal areas and worn-out texture is 2.3 and urban areas with new texture is 2.6. Findings indicate that t-statistic is equal to t = -2.148 and the significance level is Sig = 0.047. This means that there is a difference in resilience between worn-out and marginal textures (neighborhoods 3-5-7-7-14) with urban areas with new texture (neighborhoods 9-10). Conclusion According to the research results, the resilience situation of Ilam city is far from the desired situation and is evaluated as unfavorable. The dimensions of economic, social, institutional, natural and physical resilience are far from the desired state of resilience and tend towards vulnerability. Significant differences between the resilience of worn-out and marginal textures with urban areas with new texture indicate different levels of vulnerability in the study area. The results of the questionnaire based on experts' opinions indicate that international resilience strategies, if implemented, are effective on strengthening the resilience of local communities (Ilam). This reminds us of the use of global experiences and the need to review practical strategies in the field of urban resilience.
Keywords: Natural hazards, vulnerability, Resilience, Document Sendai, Ilam -
یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجه اند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابان های موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابان ها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبه های مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابان های شهری با بهره مندی از آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی می پردازد. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشت های میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و داده ها، به کمک بهره گیری از روش های توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابان ها هستند و کیفیت خیابان ها نیز برآمده از جزییات خیابان ها هستند. خیابان های شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بی توجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بی کیفیت و بی هویت در کلان شهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارایه الگو برای طراحی خیابان های شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامه ریزی و طراحی خیابان های شهری مبتنی بر آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر می دارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه می بایست ظواهر آن منطبق بر آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر می توان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن می توان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت.
کلید واژگان: خیابان شهری, آموزه های اسلامی, فرهنگ ایرانی, خیابان امام رضا (ع) مشهدOne of the issues facing todaychr('39')s cities in Iran is the issue of maintaining and upgrading existing streets. The way of managing theses streets and dealing with them has caused various problems in different aspects of cities. The purpose of this research is investigating the principles of maintenance and promotion of urban streets with a focus on Islamic teachings and Iranian culture. This research also explains some ways to improve the quality of urban streets using Islamic teachings and Iranian culture. Gathering information was done through observation, field study and documentary studies. Using content analysis methods, documenting and graphical analysis, information and data were analyzed. The quality of the cities depends on the quality of the streets and the quality of the streets is also based on the details of the streets. After designing and constructing urban streets, they need attention, maintenance and promotion in order to be always attractive and desirable for citizens. The results of this study indicate neglecting the indigenous material, art, culture, religion, needs and interests of citizens which has led to the construction of unqualified urban spaces in the metropolitan areas of todaychr('39')s Iranian cities. This research did not seek to provide a template for urban streets designing, but it is in direction of developing principles of planning and designing urban streets based on Islamic teachings and Iranian culture. In addition to having appearances according to Islamic teachings and Iranian culture, desirable street for Iranian citizens should also be Islamic and Iranian internally. With Just the correctness of appearances it can be said that only hypocrisy is obtained, but with internal reforming, honesty can be created in urban spaces.
Keywords: urban street, Islamic teachings, Iranian culture, urban design -
مقدمهشیگلوزیس، عفونت روده ای حاصل از یکی از گونه های باسیل شیگلا می باشد. اخیرا ثابت شده است که پروبیوتیک ها به واسطه تولید ترکیبات مهارکننده، قادر به مهار پاتوژن ها می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات مهاری لاکتوباسیلوس فرمنتوم بر علیه عفونت حاصل از شیگلا دیسانتری در شرایط In vivo بود.مواد و روش ها32 سر موش صحرایی در 4 گروه تقسیم بندی شدند. A: کنترل، B: آلوده با شیگلا دیسانتری (cfu/ml108 5/1) ، C: تیمار با لاکتوباسیلوس فرمنتوم، D: آلوده با شیگلا دیسانتری و تیمار با لاکتوباسیلوس فرمنتوم. پس از اتمام دوره تیمار، حیوانات بیهوش و به منظور اندازه گیری فاکتورهای خونی، بررسی های هیستوپاتولوژیک و ارزیابی فعالیت ضد میکروبی لاکتوباسیلوس فرمنتوم، نمونه های خون و بافت مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSSو آزمون آماری ANOVA-DUNKAN آنالیز شد (P£0. 05).
یافته های پژوهش: تعداد گلبول قرمز و اندیکس های خونی در هیچ یک از گروه های آزمایشی تغییر معنی داری را نسبت به گروه A نشان نداد. میزان سایز پلاکت (P£0. 01) ، مونوسیت (P£0. 05) و بازوفیل (P£0. 01) در گروهB به طور معناداری نسبت به گروه A افزایش یافت. نسبت وزن روده به کل بدن در گروه های B ((P£0. 001 و D(P£0. 01) به نسبت گروه A کاهش معنی دار نشان داد. مطالعات هیستوپاتولوژیک نشانگر تخریب سطح اپی تلیوم روده در گروه Bبود، در حالی که در گروه Dبافت روده تقریبا نرمال به نظر می رسید. هم چنین میانگین تعداد کلنی باکتری شیگلا دیسانتری در روده گروه تیمار کاهش معنی داری (P£0. 001) را نسبت به گروه آلوده نشان داد.بحث و نتیجه گیریلاکتوباسیلوس فرمنتوم بدون ایجاد تغییر در فاکتورهای هماتولوژیک قادر به مقابله با باکتری شیگلا دیسانتری بوده و می تواند تا حدودی از پیشرفت بیماری جلوگیری می کند.کلید واژگان: پروبیوتیک, شیگلا دیسانتری, لاکتوباسیلوس فرمنتوم
Shigellosis is an intestinal infection caused by Shigella bacteria. Recently, it has been reported that probiotics inhibit pathogens by producing inhibitory compounds. The aim of this study was to investigate the inhibitory effects of Lactobacillus fermentum against infections caused by Shigella dysenteriae in term of in vivo.Materials & MethodsThis study was conducted on 32 male rats divided into 4 groups. The first group (A) was the control group, the second group (B) included rats infected with Shigella dysenteriae (1.5 108cfu/ml), the third group (C) entailed rats treated with Lactobacillus fermentum, and the fourth group (D) were those rats contaminated with Shigella dysenteriae and treated with Lactobacillus fermentum. After the treatment period, animals were anesthetized and their blood and tissue samples were assessed to measure blood factors, histopathological investigations, and antimicrobial activity of Lactobacillus fermentum. Data were analyzed using SPSS statistical test through ANOVA-DUNKAN. P 0.05 was considered statistically significant. There was no significant change with regard to the number of red blood cells and blood index in the experimental groups in comparison with the control group (A). Moreover, there was a significant increase in the size of platelets (P 0.01), monocytes (P 0.05), and basophils (P 0.01) in group B, compared to group A. The intestinal weight to body weight ratio in groups B (P 0.001) and D (P 0.01) was significantly lower than group A. The obtained results of histopathological investigations indicated that there was destruction in intestinal epithelium in group B, while intestinal tissues in group D almost seemed normal. The number of Shigella dysenteriae colonies in the intestines of the treatment group decreased significantly (P 0.001), compared to the infected groups.
Discussion & Counclusions: Lactobacillus fermentum could cope with Shigella dysenteriae bacteria without causing any change in hematological parameters. Moreover, Lactobacillus fermentum can prevent such diseases to some extent.Keywords: Probiotics, Shigella dysenteriae, Lactobacillus fermentum -
مقدمهعدم توفیق در حفاظت و بازآفرینی محدوده های ناکارآمد شهری، غالبا برخاسته از نارضایتی و انفعال مردم نسبت به نسخه های تقلیدی و غیربومی ملاک عمل مدیریت شهری، جهت نوسازی است. به نظر می رسد تحقق پذیری پروژه های نوزایی شهری، مستلزم تعریف پروژه هایی برخاسته از انتظارات و توقعات مردم در مکان های محرک توسعه و اجرای آن ها در یک دوره زمانی معین، خواهد بود.اهدافبه جهت بومی سازی رهیافت نوزایی شهر محله شهید هاشمی نژاد واقع در محدوده مرکزی و در مجاورت حرم مطهر امام رضا (ع) که امروزه به لحاظ کالبدی و کارکردی بیش از پیش به فرسودگی گراییده، به عنوان نمونه مورد بررسی قرارگرفت.مواد و روش هااین تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها از روش اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های سوات، تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس ارزیابی اولویت های راهبردی استفاده شده است. براین اساس، در گام نخست ضمن معرفی و اولویت بندی معیارها و شاخص های موثر بومی سازی رویکرد نوزایی شهری که در دو مرحله نظرسنجی (مشتمل بر 15 نفر متخصصین و کارشناسان خبره و سپس 380 نفر از ساکنین، مجاورین و کسبه) استحصال گردیده اند. به تعریف جایگاه استراتژیک طرح و اولویت های راهبردی موثر در افزایش رضایت مندی ساکنین از فرآیند نوزایی محله مذکور می پردازد. سپس در جهت تبیین یافته های تحقیق مبتنی بر استحصال شاخص های بومی سازی نوزایی شهری برای محله فوق، دوازده سایت مطلوب به عنوان مکان های محرک توسعه با استفاده از ساختار تحلیل سلسله مراتبی مورد ارزیابی قرار گرفت و در راستای اولویت بندی پروژه های پیشنهادی، متناسب با راهبردهای بومی سازی رویکرد نوزایی، شش پروژه راهبردی در نظر گرفته شد.نتیجه گیریدر نهایت، با استفاده از ماتریس ارزیابی اولویت مکان-پروژه، پروژه های تعریف شده بر اولویت های مکانی منطبق شد و برنامه ای با افق میان مدت، برای انجام پروژه های راهبردی محرک بومی سازی نوزایی محله شهید هاشمی نژاد ارائه گردید. نتایج حاکی از آن است که اجرای به موقع برنامه های تدوین شده شامل: تملک، توافق، تزریق سرمایه، احداث و بهره برداری،در افزایش منزلت اجتماعی، رضایتمندی و مشارکت پذیری ساکنین نقش به سزایی ایفا می نماید.کلید واژگان: بومی سازی, نوزایی شهری, تخصیص مکانی, پروژه های راهبردی, محله شهید هاشمی نژاد مشهدGeographical Research, Volume:33 Issue: 2, 2018, PP 127 -144Introduction and Background: Failure to protect and rehabilitate inefficient urban areas often results from dissatisfaction and inactivity of people with regard to imitation and non-conformist versions of urban management practices for modernization. The feasibility of urban renaissance projects seems to require the definition of projects that are based on expectations of the people, in the places where they will be driven to develop and run in a timely manner. Aims: in order to localize the urban renaissance, the Shahid Hasheminejad neighborhood, located in the central area and adjacent to the shrine of the Imam Reza (AS), which nowadays was more exhausted in terms of physical and functional, was considered as a case study.MethodologyFor this purpose, applied research was used and data are collected using interviews and library and field research. Data were analyzed using, SWOT, Hierarchical Analysis and the Strategic Priority Assessment Matrix. The present study was carried out in the first step by introducing and prioritizing the indices and indices of the localization of the urban regeneration approach in two stages of the survey, consisting of 15 specialists and expert. After that, 380 residents, adjacent and business people have been chosen to define the strategic position of the plan and effective strategic priorities in increasing the residents' satisfaction with the process of renaissance of the neighborhood. Finally, in order to explain the research findings based on the extraction of urban renaissance indices for the above neighborhood, twelve desirable sites were evaluated as developmental locations using the hierarchical analysis structure and in order to prioritize proposed projects, in line with localization strategies. The Renaissance approach was considered to be six strategic projects.ConclusionFinally, using the priority location-assessment matrix, the projects defined as spatial priorities were matched, and a mid-term plan was presented to carry out strategic projects to stimulate the localization renaissance of the Shahid Hasheminejad Neighborhood. The results indicate that timely implementation of the developed plans includes: ownership, agreement, injection of capital, construction and operation; increasing social status, satisfaction and participation of the residents plays a significant role.Keywords: Localization, Urban Renaissance, Spatial Allocation, Strategic-Projects, Shahid Hasheminejad
-
برای رسیدن به اهدافی همچون زیبایی بصری،هارمونی فضایی،کارکرد مناسب،تاثیر محیطی و روانی مثبت در برنامه ریزی،مستلزم استفاده هماهنگ،منسجم،معنی داروزیبا از عنصررنگ است. نوشتار حاضر سعی درارائه راهکارهایی جهت چگونگی تهیه وتدوین ضوابط هم نشینی رنگ ها باتوجه به اقلیم،فرهنگ وهویت محله ای دارد.در این پژوهش برای دست یافتن به هدف موردنظر با استفاده از روش لنکلوز تجزیه وتحلیل رنگهای موجود انجام و با استفاده از ماتریس کیل هونگ، ضوابط و راهکارهایی به منظور برنامه ریزی در راستای بهره گیری صحیح از رنگ در منظر شهری ارائه شده است.همچنین به منظور روشن تر شدن موضوع و ارائه یک نمونه عملی، محله خلجا به عنوان محدوده مطالعه موردی انتخاب و نقش رنگ در منظر شهری آن تحلیل شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مطالعات انجام شده به صورت کتابخانه ای- میدانی است.جامعه آماری در این تحقیق شامل 200 نفر از ساکنین و رهگذران محله می باشد. پرسشنامه ای درباره وضعیت کیفیت رنگی محله و استخراج تصاویر ذهنی مردم بین شهروندان توزیع شد. تحلیل حاصل از آن نشان از شناخت ناصحیح عنصر رنگ و ترکیب و نحوه بکارگیری نادرست عناصر رنگی در کنار یکدیگر دارد. محله خلجا به دلیل عدم هارمونی مناسب رنگی،دچار نوعی آلودگی بصری در منظر شهری شده که با انسجام، هماهنگی عملکردی و زیباشناختی میتوان منظر آن را ساماندهی نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رنگ های مناسب،باتوجه به شرایط اقلیمی مکان، استانداردهای بین المللی و ویژگی های فرهنگی،تاریخی،بومی و کاربری های غالب هر محله باید تعریف شود تا تصویر ذهنی ماندگاری بجا گذارد.کلید واژگان: رنگ, هارمونی رنگ, ضوابط رنگ, ماتریس کیل هونگ, محله خلجا اصفهانFor achieving goals such as visual beauty, spatial harmony, proper functioning, the positive environmental and psychological effects in planning, requires the use of a consistent, coherent, meaningful and beautiful element of color. The present paper attempts to provide solutions for the preparation and development of color matching conventions according to the climate, culture and neighborhood identity. In this research, for the purpose of achieving the desired objective using the Lenclos method for analyzing the existing colors and using the Kil hong Matrix, we introduce rules and guidelines for planning the correct use of color in the urban landscape. Also in ordertoclarify the subject and present a practical example, the neighborhood of Khalaja has been selected as acase study area and the role of color in its urban landscape has been analyzed.The research method inthis paper is descriptive-analytic and field studies. The statistical population in this researchincludes200 residents of the neighborhood and the passersby. A questionnaire was distributed about thecolor status of the neighborhood and the extraction of mental images between people. The analysis results from the incorrect recognition of the color element and the combination and incorrect use of colored elements alongside each other. Due to lack of appropriate harmonic coloration, Khalaja has a kind of visual contamination, which can be arranged in terms of coherence, functional and aesthetic coordination. The results of this study indicate that appropriate colors should be defined according to the climatic conditions of the place, international standards and cultural features, historical.Keywords: Color, color harmony, Color Criteria, kil Hong matrix, Isfahan Khalaja neighborhood
-
زمینه و هدفمادی ها به عنوان یکی ازعناصر کلیدی ساختار فضایی شهر اصفهان محسوب می شوند و از زمان صفویان به اصفهان ویژگی های متمایزی نسبت به دیگر شهرهای ایران بخشیده اند. مادی ها به عنوان یکی از لبه های شهری فعال، بر شکل گیری و ارتقاء کیفی محلات پیرامون خود موثر بودهاند، و برای سال های طولانی سبب سرزندگی،خوانایی فضاهای شهری، ایجاد حس تعلق به مکان و خلق خاطره برای شهروندان می شده اند. اما امروزه متاسفانه این عناصر هویت بخش و پیونددهنده در ساختار شهر اصفهان، خصوصا در محلات تاریخی تا حدود زیادی اهمیت پیشین خود را از دست داده اند. دلایل بسیاری از جمله نبود یا کمبود آب، و در پی آن کاهش سبزینگی پیرامون مادی ها و عدم استفاده از آنها به عنوان یک فضای شهری عمومی، همچنین تاریکی و ایجاد فضاهای مخوف در اطراف جداره برخی از آنها در شب، سبب پایین آمدن احساس امنیت و نبود فعالیت های پویا در مجاورت آنها گردیده است. لذا این مقاله با هدفباززنده سازی و ارتقای کیفی لبه شهری مادی ها در اصفهان با بهره گیری از نورپردازیتدوین شده است.روش بررسیدر این مقاله به روش توصیفی تحلیلی سعی شده تا به منظور ارتقاء کیفی لبه مادی ها و احیای قابلیت های نهفته در آنها، ضمن بررسی وضع موجود مادی فرشادی به عنوان مطالعه موردی، به ارائه راهکارها و ضوابطی با تاکید بر چگونگی نورپردازی شبانه و نحوه بکارگیری رنگ و نور در راستای هویت بخشی به این مادی پرداخته شود که قابل تعمیم به سایر مادی ها وسایر لبه های شهری که واجد ویژگی های مشابه مادی ها هستند، نیز باشد. این امرموجب افزایش امنیت و سرزندگی در سطح محلات و ایجاد محورهای سبز،جذاب و پویا در ساعات مختلف شبانه روز در مقیاس شهر می گردد.یافته هادر نورپردازی باید به انتخاب رنگ نور، جهت تابش نور،چراغ و لامپ نوری، روش ها و حالت های نورپردازی، مکان گزینی چراغ ها در هنگام تهیه طرح توجه شود و همچنین ویژگی های فضا و عناصر مورد نورپردازی لبه های شهری و ویژگی ها و نقش های مختلف ادراکی، عملکردی، کالبدی، بصری، اجتماعی، اقتصادی هرکدام از لبه های شهری باید در نظر گرفته شود تا هریک از این نقش ها در شب و روز مطابق یکدیگر تلقی گردند و نقش هویتی و خوانایی شان حفظ گردد. این امر موجب افزایش امنیت و سرزندگی در سطح محلات و ایجاد محورهای سبز، جذاب و پویا در ساعات مختلف شبانه روز در مقیاس شهر می گردد.بحث و نتیجه گیریبر طبق این پژوهش، با استفاده از تکنیک ها و روش های مختلف نورپردازی، که برگرفته از تجربیات ایران و جهان می باشد و همچنین بهره گیری از خلاقیت و مشارکت مردمی و بومی گرایی می توان به طراحی و اجرای نورپردازی مناسب مادی ها و لبه های شهری با کمک دانش ها و تکنیک های جدید و مقرون به صرفه اقتصادی، و در نظر گرفتن شرایط محلی و هویت موجود پرداخت و به پایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی لبه های شهری و مادی ها در شب هنگام و روز هنگام، دست یافت که موجب گردد لبه های شهری و مادی ها به محورهای سبز و جذاب و پویا در اوقات مختلف شبانه روز و در سطح محلات و شهر، تبدیل گردند.
کلید واژگان: لبه شهری, مادی, ارتقای کیفیت فضایی, رنگ, نورپردازیIntroductionCreeks are considered one of the key elements of spatial structure of the city Isfahan and since Safavid era, they have given Isfahan a distinctive feature, making it different from other Iranian cities. Creeks, as one of the active urban edges, have influenced the formation and quality improvement of surrounding neighborhoods and for years they have created freshness, increased the readability of urban spaces (finding directions and addresses), and created memories and a sense of belonging to a place. In today’s time, however, these identifying elements of city structure have lost their previous importance to a large degree, especially in historical neighborhoods. Several factors including shortage or lack of water, and consequently the decrease of green areas around the creeks and not using them as a public urban space, darkness and frightening areas near the walls of some creeks at night time have decreased the sense ofsecurity and reduced dynamic activities around the creeks. Therefore, the present research study aims at revitalization and quality improvement of urban edges of creeks in Isfahan through lighting.Material And MethodUsing descriptive-analytical method, the present study has aimed at investigating the present conditions of Farshadi creek as a case study to propose strategies and measures for nighttime lighting and using color and light to give identity to the creek. These measures are extendable and can be used for other creeks and urban edges with similar features. As a result, the level of security will increase and life and activity will come back to neighborhoods at night and daytime.ResultsIn lighting, especial attention should be paid to the color of light, the direction of light, LED lamp, methods and modes of lighting, and locating lamps. In addition, special features and different perceptive, functional, physical, visual, social and economic characteristics and roles of each urban edge should be taken into account in order to preserve the identity, roles and functions. By doing so, security and freshness will increase in neighborhoods and the city will be active, attractive and green at any time of day and night.ConclusionBased on the present study, through using different lighting techniques and methods obtained by the experiences of the world and Iran, as well as through using the creativity and participation of the public and natives, appropriate lighting for creeks and urban edges can be designed and applied with the help of modern and economic techniques and knowledge. As a result, environmental, social, and economic sustainability of urban edges and creeks at nighttime and daytime can be achieved and activities, attraction and greenness of the city and neighborhoods can be preserved.Keywords: urban edge, creek, spatial quality, color, lighting
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.