به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

gholamali chegnizadeh

  • سجاد کریمی پرشه، غلامعلی چگنی زاده*

    تلاش برای ایجاد سرزمین واحد و بازپس گیری مرزهای تاریخی از اصول مهم و استراتژیک در سیاست خارجی جمهوری خلق چین است. تایوان به عنوان یکی از مناطق جدا شده از سرزمین مادری از اهداف اصلی این کشور در راستای یکپارچگی سرزمینی بوده و دراین بین چین برای عملی ساختن این رویکرد از استراتژی های گوناگونی بهره گرفته که در این بین جنگ ترکیبی یکی از کلیدی ترین روش ها در ساختار سیاست خارجی این کشور در راستای الحاق سرزمینی به خصوص در قبال تایوان بوده است. بااین وجود پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که چین در راستای جنگ ترکیبی علیه تایوان از چه تاکتیک های بهره گرفته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد حملات سایبری، تلاش برای انزوای بین المللی و جنگ رسانه ای به عنوان مهم ترین تاکتیک های جنگ ترکیبی چین در قبال تایوان در جهت یکپارچگی سرزمینی بوده است . پژوهش حاضر از نوع تبیینی و از چهارچوب مفهومی جنگ ترکیبی بهره گرفته شده است. شیوه گردآوری مطالب از نوع کتابخانه ای بوده و یکپارچگی سرزمینی چین متغیر مستقل و جنگ ترکیبی متغیر وابسته مقاله را تشکیل می دهد

    کلید واژگان: چین, تایوان, جنگ ترکیبی, حملات سایبری
    Sajad Karimi Parsheh, Gholamali Chegnizadeh *

    Efforts to create a unified land and reclaim historical borders are important and strategic principles in the foreign policy of the People's Republic of China. Taiwan, as one of the regions separated from the motherland, has always been one of the main goals of this country in the direction of territorial integrity, and in the meantime, China has used various policies to implement this approach. It has been a land. However, the current research seeks to answer the question of what tactics China has used in line with the combined war against Taiwan. The findings of the research show that cyber attacks, attempts at international isolation, and media warfare have been China's most important tactics against Taiwan in the direction of territorial integrity. The current research is explanatory and uses the conceptual framework of combined warfare. The method of collecting materials is library type, and the territorial integrity of China is the independent variable and the combined war is the dependent variable of the article.

    Keywords: China, Taiwan, Hybrid Warfare, Cyber Operation
  • محمدرضا بیگدلی، سید جلال دهقانی فیروزآبادی، کیهان برزگر، غلامعلی چگنی زاده

    افول نظم بین المللی لیبرال یکی از موضوع های مطالعاتی مهم روابط بین الملل طی سال های اخیر است.برهمین اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین ادله افول نظم بین المللی لیبرال کدامند؟ پژوهش از منظر تحلیلی رهیافت های نظری لیبرالیسم به انجام رسیده و چنین نتیجه گرفته است که: تضعیف ارکان سه گانه نظم لیبرال (نظام سیاسی لیبرال دموکراسی، تجارت آزاد جهانی و نهادهای بین المللی) دلالت بر افول نظم بین المللی لیبرال دارند. ضمنا بر اساس شواهد تاریخی در این بین سیاست های آمریکا نقش مهمی در تسریع روند افول ارکان نظم لیبرال داشته است.

    کلید واژگان: آمریکا, تجارت جهانی, صلح دموکراتیک, لیبرالیسم, نظریه وابستگی متقابل, نظم بین المللی لیبرال, نهادگرایی نولیبرال
    MohammadReza Bigdeli, Seyed Jalal Dehganei Firouzabadi, Kayhan Barzegar, Gholamali Chegnizadeh

    The Historical roots of liberal international order goes back to after the Second World War. Nowadays, it is faced with the problem of decline. While this issue is a multi-layered debate in terms of content, it is also a controversial and controversial issue among thinkers and theoreticians in the field of international relations. Based on this, the current research seeks to answer the main question, why is the international liberal order declining? This research using the theoretical approaches of liberalism in international relations, including the theories of democratic peace,  economic interdependence as well as neoliberal institutionalism as a theoretical research framework is based on the hypothesis that the weakening and degeneration of the triple pillars of the liberal order, including liberal democracy, global free trade, and various international institutions and regimes, have caused the decline of the liberal international order. So that the weakening of the three pillars of the liberal international order has caused the foundation based on political and economic liberalism of this order to be destroyed from within, and as a result, the unique components of the liberal international order will face a serious challenge. Based on historical evidence, this argument can be made. In the meantime, the United States of America has played an important role in the decline of the pillars and components of the liberal order over many years and decades, contrary to some common inferences and stereotypes.

    Keywords: Democratic peace, Liberal international order, Liberal democracy, Neoliberal institutionalism, United States of America, Decline, International institutions, Economic interdependence, Global free trade
  • غلامعلی چگنی زاده*، حسین رضوی

    در حالیکه دول نوظهور آسیایی در حال تغییر توزیع بین المللی قدرت با کسب منابع مادی میباشند، پویش ‎های درون آسیایی تحت تاثیر خیزش سریع هند و چین در دوران چرخش قدرت بین‎ المللی به سمت آسیا قرار گرفته است. این دو قدرت در ترسیم افق‏ های آتی، کنشگری در پهنه های آبی بین ‏المللی را مولفه ضروری برای قدرت‎ یابی جهانی تلقی میکنند. طی دهه اخیر اقیانوس هند، عرصه‏ نوظهور در آبهای آزاد، به کانون رقابت‎ این دو دولت برای کسب قدرت بزرگی تبدیل شده ‎است. اما آثار موجود در این حوزه تصویر جامعی از رقابت ‎های هند و چین در اقیانوس هند ارایه نکرده ‎است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل داده به بررسی مناسبات دریایی دو دولت تحت‏ تاثیر حضور فزاینده چین در اقیانوس هند پرداخته است. فرضیه مقاله در پاسخ به این سوال که حضور چین در اقیانوس هند چه آثاری بر مناسبات دریایی هند و چین ایجاد کرده؟ بر این مبنا قرار دارد که نقش آفرینی گسترده چین در اقیانوس هند، دور جدیدی از رقابت‎ های راهبردی را میان دو کشور پدید آورده ‎است. در این خصوص استدلال می‎شود، هند در برابر اجرایی ساختن استراتژی های پیشرو دریایی، شبکه تجارت و سرمایه‎ گذاری، مدرنیزاسیون نیروی دریایی و توسعه بنادر و پایگاه ‎های دریایی چین در اقیانوس هند، از طریق افزایش توانمندی دریایی، تعمیق مناسبات با کشورهای حاشیه ‏ای و جزیره ‎ای اقیانوس هند و مشارکت راهبردی با رقبای چین در چارچوب چشم‎ انداز دریایی ایندو-پاسفیک در راستای برقراری موازنه علیه چین گام برداشته است.

    کلید واژگان: فرمانروایی دریا, مدیریت دریا, قدرت دریایی, رشته های مروارید, گردنبند الماس
    Gholamali Chegnizadeh *, Hussein Razavi

    While the Asian emerging countries are changing the international distribution of power by acquisition of material resources, Intra-Asian dynamics have been affected by the rapid rise of India and China during the shift of international power towards Asia. In drawing the future horizons, these two powers consider international water areas as a necessary component for gaining global power. During the last decade, the Indian Ocean, as an emerging field in international open seas, has become the center of competition between these two countries. However, the existing works have not provided a comprehensive picture of India and China competition in the Indian Ocean. This article, using data analysis method, examines the maritime relations between the two states under the influence of the mounting China appearance in the Indian Ocean. To answer the question of what are the effects of China's emergence in the Indian Ocean on India-China maritime relations? This article claims that China's increased role in the Indian Ocean has created a new round of strategic competition between the two states. In this regard, it argues that India in response to Chinese implementation of advanced maritime strategies, trade and investment network, modernization of the military force, and development of ports and naval bases in the Indian Ocean, through increasing maritime capabilities, deepening relations with the marginal and island countries of the Indian Ocean, and forging strategic partnership with China's competitors in the framework of the Indo-Pacific maritime landscape, take balancing measures against China.

    Keywords: “command on sea”, “sea management”, “sea power”, “strings of Pearl”, Necklace of Diamonds
  • غلامعلی چگنی زاده*، حسین رضوی

    با استمرار خیزش چین و هند، دامنه رقابت این دو کشور به حوزه های منطقه ای سرایت کرده و دو دولت مقدمه تبدیل شدن به قدرت جهانی را کسب جایگاه قدرت برتر در آسیا تلقی می کنند. در حالی که آثار مناسبات هند و چین، غالبا به بررسی روابط آن‎ ها در پیوند با قدرت ‎های بزرگ مخصوصا ایالات‎ متحده می پردازند، موج نوین رقابت‎ های منطقه‎ ای هند و چین در عصر «ابتکارهای کلان اتصال»، کمتر مورد توجه قرار گرفته ‎است. مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی-تبیینی، مناسبات هند و چین را خارج از سطح سیستمی قدرت، تحت تاثیر ابتکار کمربند-راه چین و مجموعه اقدامات موازنه ‎ای هند در سطح منطقه ‎ای مورد بررسی قرار داده ‏است. در پاسخ به این سوال که تاثیرات کمربند-راه بر مناسبات هند و چین طی 2022-2013 چیست، فرضیه مقاله بر این اساس قرار دارد: کمربند-راه، تهدید‎های جدی علیه هند در آسیا ایجاد و منجر به اتخاذ اقدامات موازنه ساز این کشور شده است. در این خصوص استدلال می ‎شود، هند در برابر نقض حاکمیت ادعایی بر کشمیر، محاصره ژیوپلتیکی توسط چین و نگرانی از ایجاد نظم چین ‎محور در آسیا، از طریق تغییر سیاست دیرینه خود در کشمیر، مخالفت رسمی علیه کمربند-راه، ارایه ابتکارهای منطقه ای و نقش‎ آفرینی در موازنه منطقه‎ ای علیه چین به موازنه ‏سازی علیه کمربند-راه دست زده ‎است. یافته ‎های این مقاله ضمن تایید تطبیق نسبی کمربند-راه و نظریه موازنه تهدید والت، پنجره ‎های جدید را برای بازسازی روایی این نظریه معرفی می ‎کند.

    کلید واژگان: ابتکارهای اتصال, ابتکار کمربند-راه, موازنه قوا, موازنه تهدید, مناطق نفوذ
    Gholamali Chegnizadeh *, Hussein Razavi

    The continuous trend of the rise of China and India, has taken their competition to regional fields and both governments consider the seat of superior power in Asia the prelude for turning into a Global Power. While the publication that has been done on Sino-Indian relations mostly focus on its relations to great powers specially The US, the new wave of regional Sino-Indian competition in the era of "Major connectivity initiatives" has not received the ample attention. This article uses the descriptive-explanatory method to analyze the Sino-Indian relations outside of systemic level of power and under the influence of Belt and road Initiative (BRI) and series of balancing measures taken by India on regional level. To answer the question of "what was the impact of BRI on Sino-Indian relations between 2013-2022? This article hypothesize that BRI has posed serious threat for India and has made it to take balancing measures. It is argued that India in response to alleged violation of its sovereignty on Kashmir Region, geopolitical containment by China and concerns over a looming China centric new order has used its old policy change in Kashmir, official opposition to BRI and offering regional initiatives countering the BRI as India’s balancing measures against BRI. The findings of this article, while confirming the relative compatibility of BRI and Walt's balance of threat theory, introduce new windows for reconstructing the validity of this theory.

    Keywords: connectivity initiatives, Belt, Road Initiative, Balance of Power, Threat Balance, Sphere of Influence
  • غلامعلی چگنی زاده*، سید محمدکاظم سجادپور، محمدتقی جهانبخش

    داعش به عنوان موجودیتی جدید، تحت لوای اسلام خشونت بارترین کنش ها را انجام داده و در چشم انداز حکومتی خود ایده تشکیل «ولایت خراسان» را دنبال نموده است. با توجه به این چشم انداز و نیز اقدامات بعدی ازجمله اعلام موجودیت داعش در افغانستان این پرسش مطرح می شود که تقویت حضور داعش در افغانستان، چه پیامدهایی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟مقاله حاضر با تکیه بر روش دلفی به عنوان یکی از فنون شناخته شده در آینده پژوهی، تلاش کرده است تا با بهره گیری از نظرات نخبگان و کارشناسان برجسته مسایل افغانستان، ابعاد مختلف این مسیله را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد. در راستا پاسخ به پرسش فوق، هفده نفر از کارشناسان مسایل افغانستان که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، طی چهار دور دلفی به پرسش های مطرح شده پیرامون ابعاد مختلف این مسیله پاسخ دادند که از میان 19 پرسش در 14 مورد اجماع حاصل گردید. یافته های مقاله حکایت از آن دارند که تقویت حضور داعش امنیت ملی ایران را در ابعاد داخلی و بین المللی مورد تهدید قرار می دهد. فرصت هایی مانند گسترش همکاری های فنی و اطلاعاتی یا ایجاد ترتیبات منطقه ای و بین المللی نیز در این میان متصور است، اما در قیاس با تهدیدهای مطرح شده قابل توجه نیستند. همچنین با توجه به تفاوت موجود در شکل و ماهیت حضور داعش در سوریه و افغانستان به نظر می رسد، نحوه مواجهه ایران نمی تواند و نمی بایست مشابه مورد سوریه باشد.

    کلید واژگان: امنیت ملی, افغانستان, ایران, داعش, روش دلفی
    Gholam Ali Chegnizadeh *, Seyed Mohammad Kazem Sajjadpour, Mohammad Taghi Jahanbakhsh

    As a new entity, ISIL has carried out the most violent actions under the flag of Islam and pursued the idea of forming “Welayat-i-Khorasan” in its governmental vision. According to this perspective and subsequent steps such as the announcement of the existence of ISIL raises the question of what implications the strengthening of ISIL's presence in Afghanistan will have for the national security of the Islamic Republic of Iran. Based on the Delphi method as one of the well- known techniques in futures studies, the paper has tried to explore different aspects of the issue by taking advantage of the opinions of elites and prominent experts of Afghanistan affairs. In order to answer the above question, seventeen experts on Afghanistan issues who were selected through the Snowball sampling method answered questions about the various aspects of this issue during four Delphi rounds and out of 19 questions, 14 of them came to a consensus. The findings indicate that the strengthening of the presence of ISIL threatens the national security of the Islamic Republic of Iran both domestically and internationally. Opportunities such as expansion of technical and intelligence cooperation or establishing regional and international arrangements are likely subject to do so, but are not significant in comparison to the threats posed. Also, regarding the current differences in the form and nature of ISIL's presence in Syria and Afghanistan, it seems that not only Iran cannot choose the exposure method of Syria but also must not do so.

    Keywords: National Security, Afghanistan, Iran, ISIL, Delphi method
  • غلامعلی چگنی زاده*، فریدون احمدیان

    خاورمیانه در سال های بعد از جنگ سرد با رخدادهای ناامن ساز متعددی همچون جنگ، تجزیه طلبی، ناآرامی های اجتماعی، ترور، مسابقه ی تسلیحاتی، معمای امنیت، رشد و فعالیت گروه های تروریستی مواجه بوده است. ارزیابی تحولات خاورمیانه در سه دهه ی اخیر نشانگر اثرگذاری پررنگ مولفه ی «ضعف دولت» بربروز و ظهور ناامنی هاست. برهمین اساس این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش  تحلیلی تبیینی به سوال  چگونگی تاثیر ضعف دولت های منطقه (مطالعه ی موردی عراق و سوریه) بر بروز ناامنی های خاورمیانه در بعد از جنگ سرد پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرآیند دولت ملت سازی در خاورمیانه به صورت ناقص رخ داده است و این موضوع علاوه بر تضعیف ساختار دولت ها مشتمل بر «ایده»، «نهاد»، «پایگاه مادی» در خاورمیانه و تشدیدکج کارکردی آنها در بخش های نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، کاهش مشروعیت و منازعات افقی و عمودی درونی دولت های منطقه را نیز به دنبال داشته است.از آنجایی که سیاست خارجی دولت ها و نحوه ی تعامل آنها با همدیگر و ترتیبات امنیت منطقه ای متاثر از سطح داخلی است، بنابراین ناتوانی درونی دولت ها در خاورمیانه زمینه ساز شکل گیری مجموعه ی امنیتی«منازعه آمیز»، مداخله ی قدرت های بزرگ و تولید ناامنی در منطقه شده است.

    کلید واژگان: دولت ملت سازی, دولت ضعیف درخاورمیانه, مجموعه ی امنیتی منازعه آمیز, امنیت
    Gholamali Chegnizadeh *, Feraidoon Ahmadian

    The middle East over the years after cold war has been encountered various insecure events such as war, separatism, social insurgencies, terror, arms race, security delimma and terrorist groups development and activities.  The evaluation of Middle East changes in the last three decades indicates the "weakness  of the state"  factor as the main cause of emergence of insurgencies. Accordingly, this research by means of explanative- analytic method seeks to answer the question of 'how the impact of the "weakness of  state " of the region ( case studies of Iraq and Syria) causes the appearance  and emergence of Middle East insecurities after cold war'. Findings of the research indicate that the process of nation-state  building in the Middle East has occurred incompletely and this issue besides the weakening of 'States' structure including “idea”, “institution”, “physical bases” in the Middle East, and the intensity of their dysfunctionality in military, political, social, economic and environmental sections, has also caused the decrease of legitimacy and  internally horizontal and vertical conflicts of governments of region. Since foreign policy of states , their way of interaction with each other and territorial security measures are all affected by domestic levels,  and hence internal inability of states in Middle East has paved the way for the formation of conflicting security complex ,great powers intervention and creation of insecurity in the region.

    Keywords: Nation-state building, Weak State in the Middle East, regional conflicting security complex, security
  • غلامعلی چگنی‏زاده، رحیم هاتفی عین‏الدین
    این مقاله بخشی از رساله دکتری است که با عنوان «موانع تولید نظریه حوزه روابط بین‏الملل در ایران: نظر نخبگان دانشگاهی» سامان یافته است. در پی فهم دلایل تولید نشدن نظریه بومی روابط بین‏الملل در ایران، به بررسی موضوع از منظر نخبگان دانشگاهی این رشته پرداختیم. پژوهش حاضر که به روش نظریه زمینه‏ای و با مصاحبه عمیق عملیاتی شد، به موانع و کدهایی دست یافت که در بررسی نهایی، با عنوان امتناع جامعه شناختی تولید نظریه بومی روابط معرفی شدند. یافته‏های این تحقیق کیفی با روش مذکور در ادامه تحت بررسی کمی قرارگرفت. فراوانی و درصد کدهای کیفی به دست آمده در متن مصاحبه‏ها به عنوان داده‏های خام دست اول، مبنای این مقایسه قرارگرفت. در راستای بسط و تبیین نظریه به دست آمده الزامات جامعه شناختی، تولید علم به صورت مطالعه کتابخانه‏ای منابع مربوطه استخراج شدند. نتیجه این بررسی نه ملاک و معیاری بودند که با یافته‏های تحقیق حاضر مطابقت داشتند. مقایسه یافته‏های تحقیق با الزامات مدنظر نشان از فقدان زمینه‏های اجتماعی لازم برای نظریه پردازی بومی داشته و نظریه حاصل از پژوهش کیفی در پرتو بررسی کمی و مقایسه‏ای تقویت شد. یعنی دلیل تولید نشدن نظریه بومی روابط بین‏الملل در ایران «امتناع جامعه شناختی تولید علم» است.
    کلید واژگان: امتناع جامعه شناختی تولید علم, الزامات جامعه شناختی تولید علم, بررسی کمی, نظریه داده بنیاد, موانع تولید نظریه بومی روابط بین ‏الملل
    Gholamali Chegnizadeh, Rahim Hatefi Einaddin
    This article is part of the doctoral dissertation entitled "The Barriers to the Production of Theory of International Relations in Iran: The View of Academic Elites". In an attempt to understand the reasons for not producing the native theory of international relations in Iran, we examined the issue from the perspective of the university elite. The present study, which was based on a Grounded theory approach and with a deep interview, yielded barriers and codes that were introduced in the final study entitled Sociological Refusal of the Production of native IR theories. The findings of this qualitative research were studied quantitatively by the method described below. The frequency and percentage of qualitative code obtained in the interviews as the raw data of the first-hand were based on this comparison. In order to elaborate the obtained theory, the sociological requirements of science production were extracted through a study of relevant library sources. The result of this study were nine criteria that met the findings of the present study. Comparison of research findings with the required requirements indicates the lack of social contexts necessary for native theorizing and the theory of qualitative research was strengthened in the light of quantitative research and comparison. That is, the reason for not producing the native theory of international relations in Iran is "sociological refusal of science production."
    Keywords: Sociological refusal of production of theory, sociological requirements of science production, quantitative study, grounded theory, barriers to the production of native IR theory
  • غلامعلی چگنی زاده*، حامد عسگری کرمانی
    از دیر باز این مسئله که آیا اخلاق جایی در سیاست دارد و اینکه آیا باید سیاست را از منظری اخلاقی دید یا خیر، محل مناقشه بوده است. این دعوا به طور مشخص در کنار مدعای علم مدرن مبنی بر لزوم رهایی علم از بند قضاوت های ارزشی به این باور عمومی دامن زده است که علم سیاست و روابط بین-الملل فارغ از محتوا و قضاوت ارزشی است و یا اینکه بایستی اینگونه باشد. سوال ما در این پژوهش این است که آیا نظرورزی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص، در حوزه نظریه روابط بین الملل، متضمن اخلاق است؟ نوشتار پیش رو این باور را در دو سطح نظری و فرانظری، در قالب نظریه های روابط بین الملل مورد کاوش قرار می دهد و با مرور مبانی نظریه های روابط بین الملل و رویکرد آن ها در قبال ارزش های اخلاقی، نشان می دهد که اولا در سطح فرانظری و به طور مشخص به لحاظ روش شناسانه اساسا دوگانه علم ارزش قابل تمایز از هم نیست و ثانیا، در سطح نظری، می توان مبانی عمیق و گسترده اخلاقی را در نظریه های روابط بین الملل بازشناخت.
    کلید واژگان: نظریه روابط بین الملل, اخلاق, فرانظری
    Gholamali Chegnizadeh*, Hamed Asgary Kermany
    Since long time ago، the questions such as ethics occupy a place in politics or should we consider politics from an ethical point of view، have been controversial. Specifically، this dispute along with the claim made by modern science regarding the necessity for science to be value-free، have reinforced this general belief that politics and international relations should be free from value judgments. Our question in this article is that does theorizing in social science and especially in international relations theory involve considering ethical considerations? This article explores this belief at the theoretical and meta-theoretical levels in the framework of international relations theories. Having reviewed the principles of IR theories and their approaches towards ethical values، the authors show that first at the meta-theoretical level and especially in terms of methodology، science-value dualism cannot be essentially possible and second، at the theoretical level، we can recognize deep and extensive ethical elements in international relations theories.
    Keywords: Theories of International Relations, Ethics, Meta, Theories
  • غلامعلی چگنی زاده، بهزاد خوش اندام
    در دهه 1990 رویکرد غرب گرایانه بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود. حاکمیت این رویکرد در سیاست خارجی ترکیه در دهه 1990، در حقیقت استمرار دیدگاه غرب گرایانه حاکم بر سیاست خارجی ترکیه در طول جنگ سرد به حساب می آید. بر مبنای این رویکرد در سیاست خارجی، این کشور در طول دهه 1990 دخالت حداقلی را در امور منطقه ای در پیش گرفت. استدلال اصلی مقاله حاضر این است که با به دست گرفتن قدرت توسط حزب عدالت و توسعه از سال 2002 در ترکیه، با وجود استمرار در نوع نگاه این کشور به غرب، تعامل ترکیه در معادلات مناطق پیرامونی اش شدت بیشتری یافته است. تعامل ترکیه در معادلات منطقه ای و برقراری روابط نزدیک با کشورهای پیرامونی اش بعد از جنگ سرد، دارای دلایل، ابعاد و پیامدهای خاصی است که در این مقاله به بررسی برخی از آنها پرداخته می شود.
    کلید واژگان: ترکیه, غرب گرایی, پیرامون گرایی, اتحادیه اروپا, حزب عدالت و توسعه, خاورمیانه, سیاست خارجی
    Gholamali Chegnizadeh, Behzad Khoshandam
    Westernization was the dominant political trend in 1990s Turkey. Domination of this approach on Turkey's foreign policy in 1990s was, in fact, continuation of globalist viewpoints which governed the country's foreign policy throughout the Cold War. According to this foreign policy approach, Ankara reduced its role in Middle East equations to a minimum in 1990s. This paper argues that after Justice and Development Party swept to power in 2002 and despite continuation of the aforesaid approach inTurkey's foreign policy, the country has been more actively involved in regional equations of the Middle East. Involvement of Turkey in regional equations and establishment of close relations with other Middle Eastern countries has its own reasons, dimensions and consequences which have been discussed here.
  • غلامعلی چگنی زاده، محمد آثارتمر
    مقاله حاضر به بررسی تحرکات قومی کردها در کشور ترکیه و تاثیر آن بر امنیت ملی این کشور می پردازد. نخست، با اشاره به چهارچوب تئوریک مکتب کپنهاک تلاش خواهد شد موضوعات مهمی چون ارتباط بین ماهیت دولت و ضرورت امنیتی سازی مورد تاکید قرار گیرد. فرایند امنیتی سازی از طریق اورژانسی نمودن موضوعات مشخص، ظرفیت ها و پتانسیل جدیدی را موجب می شود. اما استمرار موضوع در دستور کار ملی در میان مدت، موجب کاهش توان ملی در مدیریت موضوع از یکسو و گسترش این ناتوانی به حوزه های متفاوت از سوی دیگر خواهد شد. امری که در نهایت بی ثباتی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. در قسمت پایانی تاثیر قدرت گرفتن کردها در شمال عراق و تشکیل حکومت منطقه ای کردستان عراق، بر افزایش تحرکات قومی تجزیه طلبانه کردهای ترکیه و نحوه برخورد ترکیه با این بحران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در مورد کردهای جمهوری ترکیه، این کشور در عمل و نوع برخورد خود با کردهای این کشور ثابت کرده بدون شک آنچه در توان داشته باشد به کار خواهد بست تا از ایجاد یک کردستان مستقل جلوگیری کند. در مقابل نیز، بحران طولانی کردها نشان می دهد چگونه اختلافات قومی می تواند توانایی های نظامی و اقتصادی یک کشور (مانند ترکیه) را تضعیف نماید.
    کلید واژگان: امنیت ملی, تحرکات قومی, تجزیه طلبی, ترکیه, پ, ک, ک
    Gholamali Chegnizadeh, Mohammad Asar Tamar
    The article studies Kurdish ethnic movements in Turkey and their impact on its national security. First, referring to the theoretical framework of the Copenhagen School, the authors highlight important issues such as correlation between the nature of government and the necessity of securitization. The process of securitization creates new potentials through making specific issues an urgent priority for the country. However, keeping these issues for medium term in the national agenda would lead to the erosion of national power for solving the problem on the one hand, and to the spread of this weakness to other areas, on the other, which finally would bring about a high degree of instability. In the final section, the authors analyze the impact of increasing influence of Kurds in Northern Iraq and establishment of the regional government of Kurdistan on the intensification of separatist activities among Kurds in Turkey and Turkish government's reaction to them. As for the Kurds inhabiting the Republic of Turkey, it is a proven fact that the Turkish government will use all of its available means to prevent the creation of an independent Kurdistan. On the other hand, the protraction of Kurdish crisis shows that how ethnic differences can undermine the military and economic capabilities of a country such as Turkey.
  • Gholamali Chegnizadeh
    War is one of the man's first social experiences, and, the systemic wars, because of their destructive consequences, are considered as the most key subjects pertaining to international peace and security. The great power's relations are believed to be as one of the most significant subjects in the systemic wars. In this regards, china's behavior and itsinteraction with the great powers considered to be crucial and thus immensely focused by scholars of International Politics. Conceptualized China's behavior therefore, has shaped the path of many current researches. A concise look at the analytical frameworksof China's foreign policy behavior and ways of its interaction with the great powers signify that, despite the current attempts, there is a lack of appropriate intellectual framework for this subject in the discipline of International Politics. Thus, there is a need for serious analytical studies in this domain. This essay tries to introduce the relevant theoretical discussions, including the contending theories in this subject, beginning by the theories which focus on the political domestic developments and their impacts on China's foreign policy orientation, as well as the systemic theories and the mechanism on how these theories analyze China's foreign policy behavior. Lastly, the research presents its chosen perspective.
  • غلام علی چگنی زاده
    مقاله ی حاضر در صدد است تا با نگاهی جدید به موضوع تحولات جاری پاکستان نشان دهد که ماهیت تحولات و چالش های کنونی، متفاوت از تمامی مقاطع بعد از استقلال این کشور است. شکل گیری مطالبات جدید در نیروهای اسلامی (که درنتیجه تحولات بین المللی، منطقه ای و ملی می باشد) مبانی ساخت قدرت در پاکستان را با چالشی جدید رو به رو ساخته است. از جمله آثار قطعی این فرایند باز تعریف نقش دین در سیاست است. با طرح این مساله می توان ادعا نمود که مسیر(Trajestory)دولت سازی پاکستان بعد از استقلال، منطق و منابع داخلی و خارجی خود را از دست داده، با بحران جدی روبه رو شده است. در حال حاضر دو بدیل اسلام گرایی و دموکراسی (با تاکید بر مستقل سازی حوزه دین از سیاست) چالشی جدید را برای تاثیرگذاری بر فرآیند دولت سازی جدید در پاکستان آغاز کرده است. مجموع مطالب فوق حکایت از آن دارد که ابهام و سردرگمی نظری و رفتاری موجود درجامعه سیاسی پاکستان که بر آمده از تقابل دیدگاه های متفاوت در حوزه دولت سازی در پاکستان است، ماهیت موضوعات امنیتی در این کشور را دچار تحول ساخته و الگوی درگیری و همکاری را متفاوت با گذشته ساخته است.
    کلید واژگان: دولت سازی, رادیکالیسم اسلامی, بحران, هویت, الگوی تعارضات و کشمکش ها
    Gholam Ali Chegnizadeh
    This paper elaborates a new approach to the recent changes in Pakistan. Reasoningpresented in this article signify that the nature of recent changes and challenges is distinguished from all the periods after the independence of this country. The proponing of Islamic forces new demands (resulting from international, regional and national changes), has confronted the foundation of power structure in Pakistan with a new challenge. Doubtless, the certain effects of this process would be the redefining of religion’s role in politics. Having suggested this proposition, it can be claimed that the state formation’s trajectory in Pakistan has lost it’s logic, external and internal sources after the independence and confronted with a serious crisis. Presently, two alternatives, Islam and democracy (emphasizing the separatism of religion from politics), have initiated a new challenge for affecting the new state formation process in Pakistan. It can be inferred from the above that the existing theoretical and practical ambiguities and uncertainties in Pakistan’s political society that results from clashes and different confronting perceptions in state formation domain in the country, have greatly changed the nature of security issues in this country and differentiated the conflict and cooperation pattern from the past.
    Keywords: state formation, Islamic radicalism, Crisis, Identity, conflicts, confrontations pattern
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال