gholamreza pasha
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تاثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, توان بخشی شناختی- غیرحرکتی, حافظه کاری, ناتوانی یادگیری خواندنThe present study was conducted to investigate the efficacy of cognitive- non motor rehabilitation on the working memory and cognitive flexibility of the children with disability in reading learning. It was a quasi-experimental study with pretest, posttest and control group design. Follow-up period was administered during two months. The statistical population of the study included second- to fourth-grade children with reading learning disability in zone 6 of Tehran in academic year 2021-22. Thirty seven children with learning reading disability were selected through purposive sampling method and randomly accommodated into experimental and control groups. The experimental group received twelve cognitive- non motor rehabilitation sessions during six weeks. The applied instruments in this study included N-BACK software (Jaeggi, et.al. 2008), Tower of London Procedure (Shallice, 1982). The collected data were analyzed via SPSS23 software through mixed ANOVA and follow-up tests. The results showed that cognitive- non motor rehabilitation has significant effect on working memory (p<0001) and cognitive flexibility (p<0001) of the children with reading learning disability. According to the results of the present study it can be concluded that cognitive- non motor rehabilitation can be used an effective method to improve working memory and cognitive flexibility of the children with reading learning disability through influencing cortex and applying purposeful cognitive-motor exercises.Keywords: cognitive flexibility, cognitive- non motor rehabilitation, Working memory, reading learning disability
-
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شادکامی، سلامت روان و کیفیت زندگی مادران دارای کودک اتیسم
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادکامی، سلامت روان و کیفیت زندگی مادران دارای کودک اتیسم می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 30 نفر (در گروه آزمایش و گواه هر کدام 15 نفر) می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و گروه گواه گمارده شدند. پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و از هر دو گروه براساس پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه سلامت روان و پرسشنامه کیفیت زندگی پیش آزمون به عمل آمد و گروه های آزمایش در 8 جلسه90 دقیقه ای در معرض متغیرهای مستقل (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) قرار گرفتند. سپس از هردوگروه پس آزمون به عمل آمد و یک ماه بعد نیز پیگیری انجام شد و برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح معنی داری 05/0 نشان دادند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش شادکامی، سلامت روانی و کیفیت زندگی در گروه آزمایش شده است و نتایج پیگیری نشان داد که تفاوت ها در نمرات پیگیری شادکامی، سلامت روانی و کیفیت زندگی مربوط به تداوم درمان مبتنی بر پذیر و تعهد (عضویت گروهی) می باشد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت روان، شادکامی و بهبود کیفیت زندگی مادران دارای کودک اتیسم تاثیرگذار است.
کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, سلامت روان, شادکامی, کیفیت زندگی, مادرانThe purpose of this research is to investigate the effect of acceptance and commitment therapy on happiness, mental health and quality of life of mothers with autistic children. The statistical population of this research consists of 30 people (15 people each in the experimental and control groups) who were selected by available random sampling and then randomly in two experimental groups (treatment based on acceptance and commitment) and the control group. were assigned It was a pre-test-post-test research with a control group, and both groups were pre-tested based on the Oxford Happiness Questionnaire, Mental Health Questionnaire, and Quality of Life Questionnaire, and the experimental groups were exposed to independent variables in 8 90-minute sessions (treatment based on on acceptance and commitment). Then, both groups were given a post-test and a follow-up was done one month later, and multivariate covariance analysis was used to analyze the data. The results obtained at a significance level of 0.05 showed that the treatment based on acceptance and commitment in the subjects of the experimental group compared to the average of the control group, increased happiness, mental health and quality of life in the experimental group, and the follow-up results showed that that the differences in the follow-up scores of happiness, mental health and quality of life are related to the continuation of treatment based on acceptance and commitment (group membership). Treatment based on acceptance and commitment has an impact on the mental health, happiness and quality of life of mothers with autistic children.
Keywords: acceptance, commitment therapy, mental health, happiness, quality of life, mothers -
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با تنظیم هیجان بر هیجان خواهی و خودآسیب رسانی در نوجوانان مستعد اعتیاد انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. تعداد 45 نفر از نوجوانان ساکن در مراکز شبه خانواده اداره بهزیستی شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. هر یک از گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، هیجان خواهی آرنت و خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تاثیر بیشتری بر کاهش هیجان خواهی و خود آسیب رسانی دارد و این تاثیر در دوره پیگیری ماندگار است (05/0>p). بر اساس یافته ها، جهت کاهش مشکلات روان شناختی نوجوانان مستعد اعتیاد از روش های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجان در قالب کارگاه های آموزشی و درمانی استفاده گردد.
کلید واژگان: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی, تنظیم هیجان, هیجان خواهی, خودآسیب رسانی, نوجوانThe purpose of this study was to compare the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy training with emotion regulation on sensation seeking and self-injury in susceptible to addiction adolescents. The research method was experimental with pretest-posttest-follow-up design. A total of 45 adolescents residing in pseudo-family centers of the Welfare Office of Tehran were selected by purposeful sampling and were randomly assigned to two experimental and one control groups. Each of the experimental groups was trained for 8 sessions and the control group was placed on the waiting list. Data were collected using the Weed & Butcher addiction potential scale, Arnet Inventory of Sensation Seeking, and Klonsky and Glenn Self-Injury Questionnaire. Analysis of variance and Bonferroni post hoc tests were used to analyze the data. The results showed that emotion regulation training had a greater effect on reducing sensation seeking and self-harm than the mindfulness-based cognitive therapy, and this effect persisted during the follow-up period (p < 0.05). According to the findings, to reduce the psychological problems of adolescents susceptible to addiction, mindfulness-based cognitive therapy and emotion regulation training should be used in educational workshops.
Keywords: Mindfulness-Based Cognition Therapy, Emotion Regulation, Sensation seeking, self-harm behavior, Adolescence -
زمینه و هدف
تفکر درباره آسیب به خود و آمیختگی افکار-عمل خصوصا بعد از اقدام به کارهای ناشایست نظیر پرخاشگری و آسیب به دیگری در دورههای تحمل خماری در وابستگان به مواد مخدر ملاحظه شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد بر کاهش آمیختگی افکار-عمل و رفتار آسیب به خود در وابستگان به مواد مخدر بود.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی وابستگان به مواد مراجعهکننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر ساری (به تعداد 1700 نفر) در سال 1397 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی سی نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش (پانزده نفر) و گواه (پانزده نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها در پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه، پرسشنامه آمیختگی فکر-عمل (شافرن و همکاران، 1996) و پرسشنامه آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998) بهکار رفت. درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد (هیز و استروسال، 2004) در هشت جلسه برای گروه آزمایش انجام پذیرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 21 بررسی شد. سطح معناداری آزمونها 0٫05 درنظر گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیشآزمون، درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد بر کاهش آمیختگی افکار-عمل و مولفههای آن شامل آمیختگی فکر-عمل اخلاقی، آمیختگی فکر-عمل احتمال برای دیگران و آمیختگی فکر-عمل احتمال برای خود (0٫001>p) و همچنین بر کاهش رفتار آسیب به خود (0٫001>p) در وابستگان به مواد مخدر (گروه آزمایش) موثر بود.
نتیجه گیریدرمان مبتنیبر پذیرش و تعهد بر کاهش آمیختگی افکار-عمل و کاهش رفتار آسیب به خود بر افراد وابسته به مواد مخدر اثربخشی دارد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, آمیختگی افکار-عمل, رفتار آسیب به خود, وابستگان به مواد مخدرBackground & ObjectivesSubstance dependence is a significant issue in society and among the most widespread health risk factors examined from the biopsychosocial perspective. Among the consequences of substance use can be the intermingling of thought–action, i.e., the desire and tendency of the individual to combine thoughts and actions. Accordingly, these individuals may become confused with their thoughts. These thoughts are intrusive, unintentional, unpleasant, uncontrollable, and meaningless; thus, they might harm themselves or others. The third–wave cognitive–behavioral therapies can effectively rehabilitate substance–dependent individuals with an emphasis on awareness and attention to psychological resilience. Among these interventions are Acceptance and Commitment Therapy (ACT). Thus, the present study aimed to evaluate the effects of ACT on the interplay of thought–action and self–harm in substance dependents.
MethodsThis was a quasi–experimental study with a pretest–posttest and a control group design. The study's statistical population consisted of all substance dependents referring to Substance abuse treatment centers in Sari City, Iran (N=1700). The study population was vast; it was impossible to compile a list of all community members. Therefore, sample selection was challenging from an administrative point of view. Therefore, simple random sampling and inclusion criteria were used to select the sample. Initially, centers with more experience, cooperation, and diversity in substance–dependent clients were identified (N=10). Then, 6 centers were selected by simple random sampling. The Thought–Action Fusion Questionnaire (TAFQ; Shafren et al., 1996) and The Self–Harm Inventory (SHI; Sanson et al., 1998) were distributed. Thirty individuals from these centers who met the inclusion criteria to enter the research and receive scores greater than 38 from the TAFQ and scores greater than 5 from the SHI were selected as a sample and divided into two experimental and control groups (n=15/group). The inclusion criteria of the study were at least a 5–year history of substance dependence; referring to drug abuse treatment centers in Sari; ages between 25 and 40 years; consent to participate in the research; ability to attend treatment sessions; no acute mental illness, and not attending other interventions, concurrently. Exclusion criteria included absence from more than one ACT session, not participating in the research, and not completing the questionnaire. ACT (Hayes & Strosahl, 2004) was administered to the experimental group in 8 sessions. The obtained data were analyzed using descriptive statistics (mean & SD) and inferential statistics, including Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) in SPSS at a significant level of 0.05.
ResultsThe obtained results suggested that after removing the pretest effect, ACT was effective on thought–action fusion and its components, including ethical thought–action fusion, probabilistic thought–action fusion for others, and probabilistic thought–action fusion for self (p<0.001). Moreover, ACT effectively declined self–harm behavior in the experiment group (p<0.001).
ConclusionACT effectively reduces thought–action fusion and self–harm behavior in substance dependents. Thus, it is suggested to improve the fusion of thought–action and self–harm behavior in this population.
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy (ACT), Thought–Action fusion, Self–Harm behavior, Substance dependents -
این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر فرسودگی شغلی و شادکامی در کارکنان شرکت نفت اهواز انجام شد. طرح پژوهش، تجربی میدانی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت اهواز بودند. نمونه تحقیق نیز شامل 30 نفر از کارکنان بودند که بعد از غربال گری اولیه به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت اندازه گیری متغیر ها از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. ابتدا هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس مداخله آزمایشی بر روی گروه آزمایش به صورت 5 جلسه 6 ساعتی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر روی کارکنان گروه آزمایش اجرا شد، بعد از آن از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 21 استفاده شده است. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون فرسودگی شغلی و شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0 > p). مقایسه میانگین ها نشان داد اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار باعث کاهش فرسودگی شغلی و افزایش شادکامی در کارکنان شده است.کلید واژگان: آموزش مهارت های زندگی در محیط کار, برقراری ارتباط موثر, خودآگاهی, مدیریت استرس, فرسودگی شغلی, شادکامیThe aim of this study was to investigate the effectiveness of life skills training in workplace on job burnout & happiness for employees of company in Ahwaz. The design of the study was quasi-experimental (pre-test-post-test with-control group). The population of the study included all employees of National Iranian Oil Company (NIOC) and the sample included 30 employees who were selected randomly and were assigned randomly in two experimental and control groups, which contained 15 employees in each group. The experimental group received the training while the control group was in waiting list. The instruments were the Oxford happiness questionnaires& Maslash burnout index (MBI). Data was analyzed by multivariate analysis of covariance (MANCOVA) method. Result indicated significant difference between pretest and posttest experimental group, and effect of life skill training in workplace on the employees. On the other hand, results found no significant difference between pretest and posttest of the control group. Finding showed that life skills training in workplace was efficient on reducing burnout symptoms and increasing happiness in employees.Keywords: Life skills training in workplace, Effective communication, Stress management, Job burnout, Happiness
-
هدفهدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و سلامت روان کارکنان بخش تولید و تعمیرات (بخش احیاء) و کارکنان بخش اداری شرکت فولاد خوزستان بود. نمونه مورد بررسی 223 نفر از کارکنان شرکت فولاد (98 نفر تولید، 73 نفر تعمیرات و 52 نفر اداری) که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. این پژوهش از نوع پس رویدادی بود.ابزار پژوهش عبارتند از 1) پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISC) 2) پرسشنامه سلامت عمومیGHQ-28)).روشداده های بدست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA و تحلیل واریانس یک راهه در متن مانوا و آزمون های تعقیبی LSD و آزمون تعقیبی شفه و در سطح معنی داری «0.05 = a» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجیافته های پژوهش نشان داد که بین بخش های تولید، تعمیرات (احیاء مستقیم) و امور اداری از نظر تاب آوری، سلامت روان و مولفه های وابسته به آن (نشانگان جسمانی،اضطراب،اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی) تفاوت معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: تاب آوری, سلامت روان, کارمندان, شرکت فولاد خوزستانAimThe research purpose is to draw a comparison between mental health and resilience of blue-color and white-color staff members of Khuzestan Steel Company.MethodThrough carrying out a causal-comparative study a sample of 223 individuals was selected through stratified random sampling. Research tools included Resilience Connor and Davidson (CD – RISC) and General Health Questionnaire (GHQ – 28).ResultsFindings demonstrated a statistically meaningful between-group difference between blue-color and white-color staff members in terms of mental health and its related components (somatization، anxiety، social dysfunction and depression).Keywords: Resilience, Mental Health, Staff, Khuzestan Steel Company -
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی تعهد زناشویی، رضایت جنسی و رضایت از زندگی زنان شاغل و خانه دار بود. بدین منظور، 300 زن (150 زن شاغل و 150 زن خانه دار) به صورت روش خوشه ایانتخاب شدند و از نظر تعهد زناشویی و رضایت جنسی با پرسشنامه رضایت از زندگی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج این تحقیق، نشان داد که رضایت از زندگی زنان شاغل از زنان خانه دار و رضایت جنسی زنان خانه دار از زنان شاغل بیشتر است در حالی که دو گروه، از نظر تعهد زناشویی تفاوتی با یکدیگر ندارند.
کلید واژگان: تعهد زناشویی, رضایت جنسی, رضایت از زندگیThe research purpose is to compare marital commitment, sexual satisfaction, and life satisfaction between employed and unemployed women in Dezful city; therefore, our sample comprised 300 employed and unemployed women who were selected through multistage cluster sampling and were tested with regard to marital commitment, sexual satisfaction, and life satisfaction. Results showed significant between-group difference in terms of life satisfaction and sexual satisfaction among two groups which rated higher among unemployed women; whereas, no significant difference was observed regarding marital commitment among the above-mentioned groups. -
از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تنظیم هیجانی، فشارزاهای روانی زندگی و تصویر از بدن با اختلالات تغذیه در زنان شهر اهواز بود. جامعه ی مورد نظر 145 نفر از زنان شهر اهواز بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و با پرسشنامه های تنظیم هیجانی، پرسشنامه ی فشار روانی، پرسشنامه ی تصویر بدنی و پرسشنامه ی اختلالات تغذیه مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین فشار روانی و اختلالات تغذیه و مولفه های آن در زمینه ی بی اشتهایی روانی وپراشتهایی روانی، رابطه ی مثبت معنی دار و همچنین بین تصویر بدنی و اختلالات تغذیه، رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: تنظیم هیجانی, فشارزاهای روانی زندگی, تصویر بدنی, اختلالات تغذیهThe research purpose is to look into the relationship between emotion regulation, mental stresses and body image with eating disorders of women in Ahvaz. The total sample comprised 145 females who were selected through the accessibility mode. "Emotion Regulation Questionnaire", Mental Stress Questionnaire, Eating Disorder Questionnaire and Body Image Questionnaire" were performed. The data acquired by the regression analysis demonstrated that mental stresses, eating disorders and its related criteria were significantly, positively related to one another with regard to anorexia and hyperorexia; however, body image and eating disorders were significantly negatively related to one another.Keywords: Body Image, Eating Disorders, Emotion Regulation, Mental Stresses -
هدف از این پژوهش مقایسه خصوصیات شخصیتی (روان نژندی، برونگرایی، باز بودن، توافق و با وجدان بودن) دانشجویان دختر بدون مادر با دانشجویان دارای مادر و مقایسه خصوصیات شخصیتی دانشجویان پسر بدون پدر با دانشجویان دارای پدر بود. حجم نمونه در این پژوهش 400 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت IPIP-NEO بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، با سطح معناداری (05/0کلید واژگان: ویژگیهای شخصیتی, دانشجویان بدون و دارای والد همجنسThis research Under the title of "Comparrison of personality factors of homosex parenthless university students with parent have students of Ahwaz Islamic Azad University”. Purpose has been to examine the following hypothesis: There is relation between personality factors of motherless girls with mother have students. There is relation between personality factors of fatherless boys with father have boy students. In this research, the sample value hypothesis exam was person which have been chosen stratifiled randomly amoung students of Ahwaz Islamic Azad University. The short form of IPIP-NEO has been used for the testing of the hypothesis. A analysis of varians has shown that; There is relation between personality factors of fatherless boys and father have boy student. There is relation between personality factors of motherless girls and mother have girl students. all of hypothesis are in α< meaningful level. With attention to mean motherless girls are more agreeable than mother have and fatherless boys are more agreable and (conscientious) than father have.
-
این پژوهش درصدد بررسی میزان شیوع اختلالات تغذیه (بی اشتهایی روانی، پراشتهایی روانی) و رابطه آن با عزت نفس، خودپنداره و افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام بوده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی ایلام است که در سال تحصیلی 84-1383 مشغول به تحصیل بودند و از بین آنها 300 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای در چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ مقیاس اختلالات تغذیه اهواز (AEDI)، پرسشنامه عزت نفس کوپر - اسمیت، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه مفهوم خویشتن بک بود...
کلید واژگان: اختلالات تغذیه, بی اشتهایی روانی, پراشتهایی روانی, افسردگی, عزت نفس, خودپندارهThe aim of this project is to study the spread board rate of eating disorder and its relation to self-esteem, depression and self-concept within girl students of Ilam Medical Science University. The size of the sample was 300 students in this project where they were selected randomly. The possibilities used in this case included: an eating questionnaire (AEDI), Copper Smiths self-esteem questionnaire, Back's self-concept questionnaire which were used for analyzing the data from multi-variable regression in P<0.05 level. The results indicated that there is a negative relation between eating disorder and self-esteem. There is no negative relation between eation disorder and self-concept, but it is confirmed bulimia here has taken on a meaningful relation within self-esteem, self-concept and depression variables which were identified as predictable vriables for anorexia nervosa nand bulimia nervosa, only depression variable was clear and the self-esteem variable was as clear as the best predictable variable for bulimia nervosa. Also the spread board rate of eating disorder within girl students of Ilam Medical Science University, with regards to the matter is 3%.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.