به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

h zand

  • منیر سادات میرحسینی، غزاله اسلامیان*، آرمان قربانی*، حمید زند، صفورا واشقانی فراهانی
    سابقه و هدف

    فاکتور رشد فیبروبلاست-21 (Fibroblast Growth Factor-21; FGF-21)، یک فعال کننده قوی جذب گلوکز است و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، سندرم متابولیک و چاقی نشان داده شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه پارامتر های تن سنجی و ترکیب بدن با بیان ژن FGF-21 در سلول های تک هسته ای خون محیطی (Peripheral Blood Mononuclear Cells; PBMCs) در بزرگسالان جوان سالم انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه مقطعی تحلیلی حاضر با 30 بزرگسال جوان سالم در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1401 انجام شد. بیان ژن FGF-21 به روش واکنش زنجیره ای پلیمراز همزمان در PBMCs تعیین شد. آنالیز ترکیب بدنی با استفاده از دستگاه بایوالکتریکال امپدانس آنالایزر انجام گردید. به منظور تعیین رابطه پارامتر های تن سنجی و ترکیب بدن با بیان این ژن از رگرسیون خطی استفاده شد.

    یافته ها

    میانه (دامنه بین چارکی) سن و نمایه توده بدن افراد به ترتیب 22 (26-21) سال و 3/23 (6/25-3/21) کیلوگرم/مترمربع بود. بین FGF-21 ΔCT در PBMCs با نمایه توده بدن (516/0- =β)، نسبت دور کمر به دور باسن (477/0- =β)، توده کل چربی (412/0- =β) و چربی احشایی (514/0-=β) رابطه معکوس معنی دار مشاهده شد (05/0>P) که بیانگر آن است که مقادیر بالای این متغیرها، با مقادیر بالای بیان ژن FGF-21 ارتباط معنی دار دارد. بین توده عضلانی و بیان ژن FGF-21 رابطه معنی داری گزارش نشد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه رابطه مستقیم معنی داری بین بیان ژن FGF-21 در PBMCs با نمایه توده بدن، نسبت دور کمر به دور باسن، توده چربی و چربی احشایی در افراد جوان سالم نشان داد. به منظور تایید احتمالی همسو بودن بیان ژن FGF-21 در PBMCs، به عنوان یکی از در دسترس ترین سلول های انسانی، با سطوح سرمی آن مطالعات بیشتری توصیه می شود.

    کلید واژگان: فاکتور رشد فیبروبلاست-21, نمایه توده بدن, نسبت دور کمر به دور باسن, توده چربی, توده عضلانی
    M. Mirhoseini, G .Eslamian*, A .Ghorbani, H. Zand, S .Vasheghani Farahani
    Background and Objectives

    Fibroblast growth factor-21 (FGF-21) is a potent activator of glucose uptake associated with insulin resistance, metabolic syndrome and obesity. The aim of this study was to assess relationships between the anthropometric parameters, body composition, and FGF-21 gene expression in peripheral blood mononuclear cells in healthy young adults.

     Materials & Methods

    This cross-sectional analytical study included 30 healthy young adults from Shahid Beheshti University of Medical Sciences, 1401. The FGF-21 gene expression in peripheral blood mononuclear cells was assessed using real-time polymerase chain reaction technique. Body composition was assessed using bioelectrical impedance analysis. Linear regression was used to assess relationships of anthropometric and body composition parameters with the gene expression.

    Results

    The median (interquartile range) age and body mass indices of the participants were 22 (21–26) years and 23.3 (21.25–3.6) kg/m2, respectively. Significant inverse relationships were detected between FGF-21 ΔCT in peripheral blood mononuclear cells and body mass index (β = -0.516), waist-to-hip ratio (β = -0.477), total fat mass (β = -0.412) and visceral fat (β = -0.514) (p < 0.05). This indicated that higher values of these variables were associated to the increased FGF-21 gene expression. No significant relationships were observed between the muscle mass and FGF-21 gene expression.

    Conclusion

    Results of this study demonstrated significant positive associations between the FGF-21 gene expression in peripheral blood mononuclear cells and the body composition, waist-to-hip ratio, fat mass and visceral fat in healthy young individuals. Further studies are warranted to verify alignment of FGF-21 gene expression in peripheral blood mononuclear cells, as easily accessible human cells, with serum levels.

    Keywords: Fibroblast Growth Factor-21, Body Mass Index, Waist-To-Hip Ratio, Fat Mass, Muscle Mass
  • سپیده فاضلی طاهریان، غزاله اسلامیان*، اعظم شاکری، حمید زند، نیکی تدین، سید حسین اردهالی
    سابقه و هدف

    افزایش استرس اکسیداتیو و رادیکال های آزاد و در نتیجه با آسیب به DNA یکی از عوامل پیری سلولی که چاقی نیز با این عوامل همراه است. از طرفی دریافت آنتی اکسیدان ها با خنثی نمودن رادیکال های آزاد به تعویق پیری بافت ها از جمله بافت ادیپوسیت ممکن است کمک کنند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه پیری بافت چربی و دریافت های آنتی اکسیدان رژیم غذایی در بزرگسالان چاق انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه مورد شاهدی حاضر با 20 بزرگسال کاندید جراحی چاقی و 20 بزرگسال دارای وزن نرمال در بیمارستان شهدای تجریش تهران انجام شد. فعالیت بتاگالاکتوزیداز در بافت چربی احشایی اندازه گیری شد. میزان دریافت آنتی اکسیدان های رژیم غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک ارزیابی شد.

    یافته ها

    در گروه مورد بین دریافت روزانه ویتامین C (039/0 = P) و سلنیوم (028/0 = P) با فعالیت بتاگالاکتوزیداز در بافت چربی احشایی ارتباط معکوس معنی دار و در گروه شاهد بین دریافت روزانه ویتامین C (001/0 = P)، لیکوپن (027/0 = P)، سلنیوم (037/0 = P) و منیزیم (002/0 = P) با فعالیت بتاگالاکتوزیداز در بافت چربی احشایی ارتباط معکوس معنی دار نشان داده شد. در افراد دارای فعالیت بالای آنزیم بتاگالاکتوزیداز (پیری سلولی) در بافت چربی احشایی، دریافت روزانه ویتامین E (046/0 = P)، ویتامین C (001/0 > P)، لیکوپن (030/0 = P)، سلنیوم (035/0 = P) و منیزیم (01/0 = P) به طور معنی داری کمتر از  افراد گروه دارای فعالیت پایین آنزیم بتاگالاکتوزیداز در بافت چربی احشایی بود.

    نتیجه گیری

    دریافت بالای آنتی اکسیدان های رژیم غذایی با کاهش پیری سلولی در بافت چربی بزرگسالان چاق رابطه دارد. انجام مطالعات با نشانگرهای بیشتر پیری سلولی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, بافت چربی احشایی, پیری سلولی, چاقی
    S .Fazeli Taherian, G. Eslamian*, A .Shakery, H .Zand, N. Tadayon, H. Ardehali
    Background and Objectives

    Senescence is linked to increases in oxidative stress and free radicals, which can potentially damage DNA. Furthermore, obesity is known to exacerbate these factors. In contrast, antioxidants may postpone tissue aging, including adipose tissues, by fighting with free radicals. To investigate this link, this study was carried out to assess associations between dietary antioxidant intake and visceral adipose tissue aging in obese adults.

    Materials and Methods

    A case-control study was carried out at Shahada Tajrish Hospital, Tehran, Iran, with 20 candidates of bariatric surgery and 20 adults of normal weight. The study assessed activity of beta-galactosidase in visceral adipose tissues. Assessment of dietary antioxidants was carried out using food frequency questionnaires.

    Results

    Study indicated significant adverse correlations of the daily consumption of vitamin C and selenium with beta-galactosidase activity in visceral fat tissues of case group (p = 0.039 and p = 0.028, respectively). In the control group, significant adverse relationships were observed between the daily intake of vitamin C (p = 0.001), lycopene (p = 0.027), selenium (p = 0.037) and magnesium (p = 0.002) and beta-galactosidase activity in visceral fat tissues. Moreover, individuals with high beta-galactosidase enzyme activity in visceral fat tissues had a significantly lower daily intake of vitamin E (p = 0.046), vitamin C (p < 0.001), lycopene (p = 0.030), selenium (p = 0.035) and magnesium (p = 0.01), compared to those with low beta-galactosidase enzyme activity in visceral fat tissues.

    Conclusion

    Consuming diets high in antioxidants has been linked to decreased cellular senescence in the visceral adipose tissues of obese adults. To further investigate this relationship, studies including a variety of senescence markers are recommended.

    Keywords: Antioxidants, Visceral Adipose Tissue, Cellular Senescence, Obesity
  • فریناز حسینی بالام، غزاله شیمی، حمید زند، آرمان قربانی*
    سابقه و هدف

    در حالت طبیعی مقداری رادیکال آزاد در اثر فعالیت و متابولیسم سلول ها تولید می شود که به وسیله عوامل آنتی اکسیدان آنزیمی و غیر آنزیمی خنثی می شود. از این رو دریافت آنتی اکسیدان ها از منابع غذایی همیشه در تحقیقات تغذیه مورد توجه بوده است. به همین جهت مطالعه حاضر به بررسی اثرات آنتی اکسیدانی کروسین بر پروفایل ژن های دخیل در سیستم آنتی اکسیدانی آنزیماتیک در سلول های عضله پرداخته است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش سلول های عضلانی C2C12 پس از کشت و چند مرحله پاساژ، به سلول های میوتیوب تمایز داده شدند و تحت تیمار با غلظت های مختلف کروسین (10، 25، 50 و 100 میکرومولار) به مدت 24 ساعت قرار گرفتند و نهایتا میزان بیان ژن آنزیم های آنتی اکسیدانی (SOD1, SOD2, Gpx1, catalase) به روش Real-time PCR مورد سنجش قرار گرفت.

    یافته ها 

    کروسین به طور معنی داری سبب کاهش بیان ژن های SOD2, Gpx1, catalase شد (05/0p<) و تاثیری بر میزان بیان ژن SOD1 نداشت.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان داد که دریافت یک آنتی اکسیدان اگزوژن مانند کروسین احتمالا با تقویت سیستم دفاع آنتی اکسیدانی غیر آنزیماتیک، میزان نیاز به بیان ژن های آنتی اکسیدانی آنزیماتیک را کاهش می دهد. هر چند به مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, رادیکال آزاد, کروسین, سلول های C2C12
    F Hoseini Balam, G Shimi, H Zand, A Ghorbani*

    such as the process of cellular respiration, which is scavenged by enzymatic and non-enzymatic antioxidant systems. Intake of antioxidants from food sources has always been considered in nutrition research. Therefore, the aim of the present study was to investigate antioxidant effects of crocin on the expression profile of genes involved in the enzymatic antioxidant systems in muscle cells.

     Materials & Methods

    After culturing and several passages, C2C12 muscle cells were differentiated into myotube cells and treated with various concentrations of crocin (10, 25, 50 and 100 μM) for 24 h. Gene expression of antioxidant enzymes (SOD1, SOD2, Gpx1 and catalase) was assessed using real-time polymerase chain reaction.

    Results

    Crocin significantly decreased expression of SOD2, Gpx1 and catalase genes (p <0.05) with no effects on expression of SOD1 gene.

    Conclusion

    Findings of this study showed that receiving exogenous antioxidants such as crocin could possibly decrease needs of expression of enzymatic antioxidant genes through strengthening non-enzymatic antioxidant defense systems. However, further studies are needed to verify the results.

    Keywords: Antioxidants, Free radicals, Crocin, C2C12 cells
  • هادی منجی، حمید زند، آرمان قربانی، کتایون پورولی*
    سابقه و هدف

    بروز سرطان در دوران جنینی بسیار نادر است. با این حال، هنوز عواملی که مانع ایجاد و یا باعث کنترل روند تومورزایی در محیط جنینی شوند به درستی شناسایی نشده اند. از سوی دیگر، سلول های بنیادی تومور، با ویژگی هایی مشابه سلول های بنیادی جنینی، در پیشرفت و مقاومت به درمان سرطان دخالت دارند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سفیده تخم مرغ نابارور، به عنوان یک محیط شبه جنینی، بر خصوصیات تکثیر، آپوپتوز، خودنوزایی، بنیادینگی و قدرت مهاجرت سلول های سرطانی کولون رده SW480 و زیرگروهی مقاوم به داروی 5-فلورواوراسیل (5FU) است.

    مواد و روش ها

    سلول های SW480 و5FU-SW480 ، با غلظت 10% حجمی سفیده تخم مرغ نابارور تیمار شدند. میزان زنده مانی سلول ها با روش MTT، بررسی سیکل سلولی با فلوسایتومتری، خودنوزایی با روش تشکیل کولونی و تشکیل اسفرویید و مهاجرت سلولی با روش ترمیم زخم سنجیده شدند. همچنین، بیان ژن های c-Myc، Nanog، Ndrg1 و E-cadherin  با روش Real time-PCR بررسی شد.

    یافته ها

    سفیده تخم مرغ باعث کاهش میزان بقا، توقف سیکل سلولی در فاز G0/G1، کاهش تشکیل کولونی و اسفرویید و مهار مهاجرت در هر دو گروه سلولی در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین در سلول های SW480 منجر به کاهش بیان ژن c-Myc و Nanog و افزایش بیان ژن های Ndrg1 و E-cadherin شد. در حالی که، افزایش بیان ژن c-Myc، کاهش بیان ژن Nanog و Ndrg1 در سلول های مقاوم به دارو مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد سفیده تخم مرغ نابارور از طریق مکانیسم های متفاوتی باعث جلوگیری و یا کنترل روند تومورزایی می شود. مطالعات بیشتری نیاز است تا دقیقا عواملی که به صورت خاص بر بنیادینگی و تهاجم پذیری سلول های سرطانی به خصوص در سلول های بنیادی سرطانی موثرند، را شناسایی کند.

    کلید واژگان: SW480, 5-فلورواوراسیل, سرطان روده, محیط جنینی, سفیده تخم مرغ, خرد زیست محیط تومور
    H Monji, H Zand, A Ghorbani, K Pourvali*
    Background and Objectives

    Embryonic cancers are very rare. However, the exact components preventing cancer development or progression in embryonic microenvironment are largely unknown. On the other hand, cancer stem cells with characteristics similar to embryonic stem cells are involved in cancer progression and resistance to treatment. The aim of this study was to investigate effects of unfertilized egg white, as an embryonic microenvironment model, on proliferation, self-renewal, stemness and migration of SW480 colon cancer cells and 5-fluorouracil (5FU) resistant subgroup.

     Materials & Methods

    In brief, SW480 and 5FU-SW480 cells were exposed to 10% (v/v) egg white. To assess viability, self-renewal and stemness characteristics and migratory capacity of the colon cancer cells, MTT, flow PI staining and flow cytometry, colony formation, spheroid and wound healing assays were used, respectively. Furthermore, expression levels of c-Myc, Nanog, Ndrg1 and E-cadherin genes were quantified using real-time polymerase chain reaction.

    Results

    Findings showed that 10% volume of unfertilized egg white significantly decreased cell survival, inhibited cell cycle in G0/G1, decreased colony formation and sphere formation and inhibited migration ability in the two cell groups, compared to the control. Moreover, expression of c-Myc and Nanog decreased while expression of Ndrg1 and E-cadherin increased in SW480 cells. However, c-Myc gene expression increased in 5FU-SW480 with decreases in expression of Nanog and Ndrg1.

    Conclusion

    It seems that unfertilized egg white includes various mechanisms to control cancer development and progression. Further studies are needed to identify actual components affecting stemness and invasiveness of tumor cells, specifically cancer stem cells.

    Keywords: SW480, 5-fluorouracil, Colonic neoplasms, Embryonic microenvironment egg white, Tumor microenvironment
  • خدیجه خوش طینت*، زهرا بیگ محمدی، عبدالصمد عابدی، مزدا کاظم زاده، غزاله بهرامیان، مهدیه صالحی، وحیده شایگان، وحید مفید، رزیتا کمیلی، حدیثه زند
    سابقه و هدف

     تغییر سبک زندگی و در نتیجه الگوی غذایی و مصرف مواد غذایی آماده مصرف و سرخ شده احتمال بروز  بیماری های غیر واگیر و مزمن را افزایش داده است، و تحقیقات بسیاری ارتباط بین خطر بالای و مصرف مواد غذایی سرخ شده را نشان داده اند. از این رو در تحقیق حاضرمیزان نمک، چربی کل، مجموع اسیدهای چرب اشباع و مجموع اسیدهای چرب ترانس در فرآورده های سرخ شده صنعتی و صنفی در کشور بررسی شده است.    

    مواد و روش ها

    در این مطالعه 69 فرآورده سرخ شده شامل 18 نمونه انواع فرآورده های سرخ شده صنعتی (چیپس سیب زمینی، خلال سیب زمینی، پیاز سرخ شده، سیر سرخ شده) و 51 نمونه انواع فرآورده های سرخ شده صنف (چیپس سیب زمینی، سیب زمینی سرخ شده، پیاز سرخ شده و سیر سرخ شده) از مناطق گوناگون کشور، تهیه شدند. برحسب مورد، از نظر میزان نمک، درصد چربی کل، مجموع اسیدهای چرب اشباع و مجموع اسیدهای چرب ترانس مورد آزمون و مطابقت آنها با استانداردهای ملی ایران مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    متوسط میزان چربی کل در انواع چیپس سیب زمینی (صنعتی و صنفی) ٪42 وزنی و برای سیب زمینی سرخ شده، خلال سیب زمینی و انواع پیاز سرخ شده (صنعتی و صنفی) به ترتیب 17، 34 و 47درصد به دست آمد. از 69 نمونه سرخ شده صنعتی و صنفی فقط ٪47/5 نمونه ها مجموع اسیدهای چرب اشباع در فاز روغنی با استاندارد ملی ایران انطباق نداشتند. مجموع اسیدهای چرب ترانس در فاز روغنی تمام نمونه ها با استاندارد روغن سرخ کردنی مخصوص صنف و صنعت انطباق داشت.

    کلید واژگان: فرآورده های سرخ شده, نمک, چربی کل, مجموع اسیدهای چرب اشباع, مجموع اسیدهای چرب ترانس
    Kh Khoshtinat*, Z Beigmohammadi, A Abedi, M Kazemzadeh, Gh Bahramian, M Salehi, Sh Shaygan, V Mofid, R Komeili, H Zand
    Background and objectives

    Changes in lifestyles and consequently food patterns and consumption of ready to eat and fried foods have increased probability of Chronic non-communicable diseases (NCDs) occurrence, and many studies have illustrated relation between -survived salt, total fat, saturated fatty acids, and trans fatty acids contents of industrial and guilt fried products in Iran.

    Materials and Methods

     In this survey, 69 samples including 18 samples of industrial fried products (potato chips, shoestring Potato, fried onion, and fried garlic) and 51 guild fried products (potato chips,  string potatoes, fried onion, and fried garlic) were prepared from different parts of country. According to case, the amount of salt, total fat, saturated fatty acids, and trans fatty acids was determined, and their conformities with national standards investigated.

    Results

     The mean of total fat for industrial and guilt potato chips was 42% w/w, and measured for strip potato, shoestring potato, industrial and guilt fried onion 17, 34, and 47% w/w, respectively. Among 69 samples, only 5.47% did not have conformity with national standard about total saturated fatty acids in oily phase. The total trans fatty acids in oily phase of all samples was matched within maximum level which has specified for industrial and guild frying oil in national standard.
     

    Conclusion

    Due to the high level of fat content in all type of potato chips and fried onion, it can be suggested to use reducing oil absorption methods, and revise relevant national standards. The other notable point is the highest specified maximum level of total saturated fatty acids for industrial and guild frying oil (maximum 45% w/w).

    Keywords: Fried products, Salt, Total fat, Total saturated fatty acids, Total trans fatty acids
  • رضا همایونفر، الهام احرام پوش، ماکان چراغ پور، علیرضا قائمی، محسن عاطفی، حمید زند، حسین داودی *

    هرگونه تکنیک های تمرینی، وسایل مکانیکی، مسائل تغذیه ای، روش های فارماکولوژیکی یا تکنیک های روان شناختی به منظور بهبود عملکرد و ظرفیت و/یا بهبود انطباق به تمرینات را کمک های نیروزا می نامند که از طریق آماده سازی شخص برای ورزش، افزایش کارایی ورزش و/یا تسهیل برگشت از ورزش به ورزشکار کمک می کنند تا تمرین سنگین تری را از طریق بهبود سلامتی یا تسهیل برگشت از ورزش، تحمل نماید. مطالعات نشان داده اند که ورزشکارانی که کالری کافی دریافت نمی دارند و یا مقادیر مناسبی از درشت مغذی ها را مصرف نمی کنند قادر به وفق با تمرینات ورزشی نیستند در حالی که آن هایی که رژیم مناسبی دریافت می کنند، به بدن خود در جهت وفق یافتن با تمرینات ورزشی کمک می کنند. علاوه بر آن عدم تامین انرژی کافی در طی تمرینات منجر به از دست دادن توده عضلانی می شود، بدن را برای ابتلا به بیماری ها مستعدتر می سازد و ورزشکار را در شانس بیشتر تمرین زدگی قرار می دهد. هدف این مقاله بررسی سودمندی مکمل های موجود در بازار است که برای کاهش وزن و افزایش عملکرد مورد استفاده قرار می گیرند و آنها را برطبق استاندارد انجمن بین المللی ورزش، به چهار دسته موثر، احتمالا موثر، برای قضاوت زود است و همچنین کاملا غیرموثر دسته بندی کرده ایم تا توصیه های واهی را از نتایج مستند علمی جداسازی نماییم.

    کلید واژگان: مکمل های تغذیه ای, مکمل های کاهش وزن, کمک های نیروزا
    R. Homayounfar, E. Ehrampoush, M. Cheraghpour, Ar Ghaemi, M. Atefi, H. Zand, H. Davoodi

    An ergogenic aid is any training technique, mechanical device, nutritional practice, pharmacological method, or psychological technique that can improve exercise performance capacity and/or enhance training adaptations. This includes aids that may help prepare an individual to exercise, improve the efficiency of exercise, and/or enhance recovery from exercise. Ergogenic aids may also allow an individual to tolerate heavy training to a greater degree by helping them recover faster or help them stay healthy during intense training. Research has clearly shown that athletes that do not ingest enough calories and/or do not consume enough of the right type of macronutrients may impede training adaptations while athletes who consume a good diet can help the body adapt to training. Moreover, maintaining an energy deficient diet during training may lead to loss of muscle mass, increased susceptibility to illness, and increase prevalence of overreaching and/or overtraining. The purpose of this review is to examine the usefulness of the commercially available supplements used for weight loss and Performance Enhancement according to the International Society of Sport position categorized them to four distinct category: Apparently Effective, Possibly Effective, Too Early To Tell and Apparently Ineffective to separate myth from scientific documentation.

    Keywords: Nutritional supplement, Ergogenic aid, Weight loss supplements
  • عبدالحسین باستانی، بهرام یغمایی، حمید زند شهری*، خلیل زارعیان، غلامرضا امیاری، نریمان مصفا
    مقدمه

    تاثیرات گلیسمیک اوپیوئیدها در انسان و مدل های حیوانی و نیز نقش اوپیوئیدهای اندوژن در سبب شناسی چاقی مورد بحث است. در این مطالعه برای اولین بار به اثر اوپیوئیدها بر لپتین و TNF-alpha مترشحه از ادیپوسیت ها که در علت شناسی چاقی و مقاومت به انسولین نقش مهمی دارند، پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    به مدت 18 هفته 30 رات رژیم غذایی پر انرژی و 10 رات به عنوان شاهد اول رژیم معمول تغذیه جوندگان را دریافت کردند. پس از پایان 18 هفته از گروه تحت رژیم پرانرژی، رات هایی که وزنی بیش از دو برابر انحراف معیار وزن میانگین گروه شاهد داشتند، به عنوان نمونه چاق انتخاب شدند. 14 حیوان چاق به دو گروه 7 تایی تقسیم شدند: گروه مورد پس از بیهوشی با اتر تحت تزریق mg/kg 10 مورفین زیر جلدی وگروه شاهد دوم نیز به همین ترتیب تحت تزریق سالین هم حجم با دارو در گروه مورد، قرار گرفتند. نمونه گیری از ناحیه قلب حیوان در زمان های صفر (بلافاصله قبل از تزریق)، 30، 60 و 120 دقیقه پس از تزریق انجام گرفت. TNF-α، انسولین، لپتین سرم، اسیدهای چرب آزاد و گلوکز سرم اندازه گیری شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که انسولین سرم گروه مورد 30 دقیقه پس از تزریق نسبت به شاهد افزایش معنی دار داشت (05/0p<). لپتین سرم گروه مورد 60 دقیقه پس از تزریق نسبت به کنترل کاهش معنی داری نشان داد (05/0p<). TNF-α سرم در گروه مورد پس از 30 دقیقه کاهش معنی داری نشان داد (05/0p<). سطح سرمی اسیدهای چرب آزاد در گروه کنترل 30 دقیقه پس از تزریق افزایش معنی داری نشان داد (05/0p<) که تا پایان 120 دقیقه نیز همچنان ادامه یافت. گلوکز سرم اگرچه در گروه مورد اندکی کاهش نسبت به شاهد نشان می داد، این کاهش معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    مورفین در این مطالعه احتمالا با کاهش فعالیت سیستم سمپاتیک در بافت های محیطی باعث خنثی شدن اثر آلفا آدرنوسپتورها بر روی غشای ادیپوسیت ها گردیده، سبب افزایش cAMP داخل ادیپوسیت ها می شود و این افزایش cAMP باعث افزایش لیپولیز و تولید اسیدهای چرب و سرکوب تولید لپتین و TNF-α می گردد.

    کلید واژگان: چاقی, مقاومت به انسولین, لپتین, TNF, alpha, اوپیوئیدها
    H. Bastani, B. Yaghmaei, H. Zand, Kh Zareeyan, Gh Emyari, N. Mosaffa
    Introduction

    Clinical lore has long suggested that opiates produce hyperglycemia in normal subjects but it has been shown that peripheral administration of morphine can decrease glucose levels in obese diabetic subjects. It has been shown recently that some adipose-derived peptides such as TNF-alpha and leptin are major factors in insulin resistance in obese diabetic subjects.

    Material And Methods

    In this study we decided to determine the effect of peripheral administration of 10 mg/kg morphine on some of adipose derived factors (leptin, TNF- α) in 8 diet-induced obese rats (DIO rats). The control group were injected equal volume of saline.

    Results

    Peripheral administration of morphine significantly increased serum insulin levels 30 minuets after injection (p< 0.05). Serum TNF-α levels were significantly suppressed 30 minutes after injection (p< 0.05) but leptin levels decreased 60 minutes after injection (p < 0.05). Serum level of free fatty acids significantly decreased up to 120 minutes after injection (p < 0.05). Serum glucose levels were not affected by morphine in comparison with controls.

    Conclusion

    It has recently been shown that sensitivity of α-2 adrenergic receptors are increased in peripheral tissues of obese patients. Since cAMP is the main regulatory factor of TNF- α, leptin and FFA production in adipocytes, morphine may decrease α – 2 adrenoceptor sensitivity in adipose tissue and increase cAMP levels in adipocytes.

سامانه نویسندگان
  • هانیه زند
    هانیه زند

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال