hamed amiri
-
Background & Objectives
The COVID-19 pandemic has had a devastating global impact, with millions of cases and varying severity of illness. Southeastern Iran has been particularly hard hit, with a high number of patients requiring hospitalization. This study aimed to identify risk factors associated with mortality from COVID-19 among hospitalized patients in this region.
Materials & MethodsA case-control study compared hospitalized COVID-19 patients who succumbed to the disease (confirmed by death certificates and positive PCR tests) with those who recovered, from February 27, 2020, to June 30, 2021. Researchers analyzed data using t-tests and chi-square tests to identify significant factors associated with mortality (p < 0.05). Variables significant at a less stringent level (p < 0.2) were then included in a backward logistic regression model to explore independent predictors of mortality.
ResultsThis retrospective study examined data from 473 patients, of whom 158 were in the case group and 315 were in the control group. Among the case group, 80.4% were elderly, compared to 41% in the control group. A significantly higher proportion of patients in the case group (12.7%) experienced critical symptoms leading to ICU hospitalization, compared to the control group (7.3%). Multivariable regression analysis identified several factors significantly associated with increased mortality risk. These included ICU hospitalization (OR=5.27, CI: 3.09-8.98), advanced age (OR=4.06, CI: 2.43-6.80), hypertension (OR=4.44, CI: 1.52-12.93), cardiovascular diseases (OR=2.56, CI: 1.1-5.98), and critical symptoms (OR=2.74, CI: 1.92-8.04). Diabetes, pregnancy, nationality, and gender did not statistically increase mortality risk (p-value ≥ 0.05).
ConclusionAdvanced age, severe symptoms requiring ICU care, hypertension, and cardiovascular diseases are all critical mortality risk factors in hospitalized COVID-19 patients.
Keywords: COVID-19, Mortality, Hospitalized Patients, Risk Factors, Iran -
در این مقاله شبیه سازی عددی اشتعال مخلوط سوخت و هوا در یکی از سیلندر های موتور خورجینی، به روش دینامیک سیالات محاسباتی و مخلوط پیش آمیخته انجام گرفته است. مخلوط پیش آمیخته شامل ایزواکتان و هوا با نسبت هم ارزی 0.9 است. شبیه سازی موجود با استفاده از روش حجم محدود و احتراق مخلوط پیش آمیخته صورت گرفته و همچنین از شبکه دینامیکی در حرکت پیستون استفاده شده است. در این راستا روند تغییرات دما و فشار نسبت به زاویه چرخش میل لنگ بررسی شده است. به منظور صحه گذاری، از نتایج یک موتور تحقیقاتی استفاده شده و نتایج حاصل از شبیه سازی عددی به روش مخلوط پیش آمیخته با نتایج تجربی موجود مقایسه شده است. نتایج شبیه سازی روش عددی حجم محدود و مخلوط پیش آمیخته در مقایسه با نتایج آزمایشگاهی نشان داد که بیشترین خطای تغییرات فشار بیشینه، به میزان 2/2 درصد است. بنابراین می توان در طراحی موتور های اشتعال جرقه ای از روش عددی ارایه شده استفاده نمود. پس از شبیه سازی، به منظور بهینه شدن احتراق و گسترش بهتر جبهه شعله در محفظه احتراق نوع پنت روف، مکان قرار گیری شمع موتور با شبیه سازیهای متعدد در مکان های جرقه مختلف بهبود پیدا کرده است. و با توجه به نتایج فشار و دما و کانتور های جبهه شعله و مقایسه آن ها در تحلیل های مختلف به محدوده بهینه ای دست یافته شد.
کلید واژگان: احتراق, موتور خورجینی, اشتعال جرقهای, شبیه سازی عددیIn this paper, numerical simulation of ignition of fuel-air mixture in a cylinder of a v-type engine has been done by the method of computational fluid dynamics and premixed mixture. The premixed mixture consists of iso-octane and air with an equivalence ratio of 0.9. The existing simulation is performed using the finite volume method and combustion of the premixed mixture. Besides, the dynamic mesh in the piston motion is also used. In this regard, the trend of temperature and pressure changes with respect to the crank angle has been investigated. In order to validate, the results obtained by mixed mixture method were compared to that of a research engine. The simulation results show maximum error of only 2.2% when compared to the experimental results. Therefore, the proposed numerical method can be used in the design of spark ignition engines. In order to optimize the combustion and better spreading the flame front in the pent-roof type combustion chamber, the location of the spark plug has been investigated with several simulations at different spark locations. According to the data of pressure and temperature and either flame front contours and their comparison in different analyzes, the optimal range was achieved.
Keywords: Combustion, V-type engine, Spark ignition, Numerical simulation -
زمینه و هدف
با توجه به تولید زیاد محصول گوجه فرنگی در سه شهرستان شیراز، مرودشت و کازرون، توسعه صنایع تبدیلی موجب جلوگیری از پرت و ضایع شدن و تعادل بازار می شود. مکان یابی مناسب توسعه صنایع تبدیلی موجب استقرار مطابق توان اکولوژیک می شود.
روش بررسیجهت ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه صنعتی، مدل ویژه ارزیابی توان اکولوژیک تهیه شد. پس از جمع آوری معیارهای اقتصادی و اجتماعی و وزن دهی معیارها با استفاده از روش تصمیم گیری ENTROPY و اولویت بندی و رتبه بندی شهرستانها با VIKOR صورت گرفت. سپس با روی هم گذاری پهنه های مناسب اقتصادی، اجتماعی و مناطق دارای توان اکولوژیک توسعه صنعتی، اولویت بندی نهایی پهنه ها انجام شد.
یافته هاشهرستان مرودشت و شیراز در اولویت اول و دوم توسعه صنایع تبدیلی گوجه فرنگی می باشند. در اولویت بندی بین بخش ها نیز بخش زرقان و بخش سیدان و بخش مرکزی شهرستان مرودشت در اولویت توسعه صنایع تبدیلی می باشند. هم چنین نتایج نشان داد شهرستان کازرون فاقد توان توسعه صنایع تبدیلی گوجه فرنگی می باشد.
بحث و نتیجه گیریوزن دهی آنتروپی نشان داد که از بین پارامترهای اقتصادی و اجتماعی، همجواری صنایع از بیشترین اهمیت برخوردار است. همچنین نتایج نشان دهنده کارایی مدل های تصمیم گیری چند معیاره در ارزیابی شاخصهای اقتصادی و اجتماعی در کنار ارزیابی توان اکولوژیکی است. استفاده از مدل های ویژه متناسب با شرایط هر منطقه که به ارزیابی توان اکولوژیک در کنار ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی بپردازد، می تواند خطرهای مدیریت و تصمیم گیری های بلند مدت را کاهش دهد.
کلید واژگان: مکان یابی, صنایع تبدیلی گوجه فرنگی, Vikor, پهنه بندیBackground and ObjectiveDue to the high productivity of tomato in three districts of Shiraz, Marvdasht and Kazeroun, the development of processing industries is necessary to prevent waste and market balance. Suitability analysis for processing industries leads to establishment based on ecological criteria.
Material and MethodologyTo evaluate the ecological capabilityfor sustainable development a special model for assessing ecological capabilities was prepared. After collecting economic and social criteria and weighting the criteria using ENTROPY, prioritization and ranking of cities was done with VIKOR. Then, by overlapping the appropriate economic, social and ecological suitable areas for industrial development, the final suitable was identified.
FindingsMarvdasht and Shiraz are in the first and second priority of the development of tomato processing industries. In prioritizing between sectors, Zarghan and Seydan districts and the central part of Marvdasht city are in the priority of developing processing industries. The results showed that is Kazeroon district doesn’t have overall capabilities for development of tomato processing industries.
Discussion and ConclusionEntropy weighting showed that among economic and social parameters, industrial proximity is the most important. The results show the efficiency of multi-criteria decision models in evaluating economic and social indicators along with evaluating ecological capabilites. The use of specific models suitable for each region that assess ecological capability along with economic and social characteristics can reduce the risks of long-term management and decision-making.
Keywords: suitability, Vikor, tomato process industries, Zoning -
Cogeneration energy systems are one of the most promising clean, efficient technologies for satisfying industrial energy needs. In this study, a cogeneration system consisting of a solid oxide fuel cell, a gasification unit, a gas turbine cycle, and a steam network module is proposed. This topping system is integrated with a steam network that provides steam for different utilities by recovering steam. Also, biomass –as renewable energy– is used to address the problems of fossil fuels, such as scarcity of resources and environmental issues. The system is evaluated from an energy perspective to ascertain the feasibility of the system. Based on the results, the efficiency attained from this system is 54.35%. An optimization study based on a genetic algorithm is performed to find the best conditions, which indicates an efficiency improvement to 65.06%. Moreover, a parametric study on different steam network pressure levels is taken place, which shows the importance of the VHP header on system performance.Keywords: Cogeneration, Steam network, SOFC, Biomass, Gasification, gas turbine
-
سابقه و هدف
امروزه کشاورزی متداول سبب بروز مشکلات متعددی از قبیل آلوده شدن آب های زیرزمینی، فرسایش خاک و کاهش کیفیت مواد غذایی شده است، از این رو استفاده از روش های مدیریتی جایگزین از قبیل کودهای آلی و مدیریت تغذیه تلفیقی به منظور تولید پایدار گیاهان امری اجتناب ناپذیر است. استفاده از کودهای آلی (مانند کودهای حیوانی) و زیولیت با یهبود فراهمی مواد غذایی و خواص فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک موجب افزایش عملکرد محصول می شود. با توجه به اهمیت گیاه سویا (Glycine max L.) این مطالعه با هدف تاثیر منابع تغذیه ای آلی، شیمیایی و تلفیقی همراه با کاربرد زیولیت بر صفات کمی و کیفی دو رقم سویا انجام شد.
مواد و روش هابه منظور بررسی تاثیر کودهای شیمیایی و زیستی و کاربرد زیولیت بر برخی صفات کمی و کیفی دو رقم سویا آزمایشی در سال های زراعی 1394 و 1395 در مزرعه ای واقع در الشتر به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. ترکیب فاکتوریلی از دو رقم (M7 و M9)، پنج منبع کودی (100 درصد آلی (F1)، 100 درصد شیمیایی F2 ،50 درصد آلی + 50 درصد شیمیایی (F3) ،25 درصد آلی + 75 درصد شیمیایی (F4) ، 75 درصد آلی + 25 درصد شیمیایی F5 و چهار مقدار زیولیت (صفر (Z1)،4 (Z2)، 8 Z3) و 12Z4تن در هکتار) به صورت تصادفی به کرت های آزمایشی اختصاص داده شدند. در سال اول و دوم به عنوان 100 درصد کود آلی به ترتیب 6/22 و 7/26 تن در هکتار کود گوسفندی و به عنوان 100 درصد کود شیمیایی نیز به ترتیب 241 و 247 کیلوگرم در هکتار کود اوره به زمین داده شد.
یافته هابیشترین عملکرد دانه رقم M7 در سال اول (2896 کیلوگرم در هکتار) و در سال دوم (2971 کیلوگرم در هکتار) تحت سیستم تغذیه تلفیقی 75 درصد آلی + 25درصد شیمیایی همراه با مقادیر بالای زیولیت (12 تن در هکتار) و کمترین عملکرد دانه در هر دو رقم M7 و M9، در سیستم تغذیه ای شیمیایی بدون مصرف زیولیت حاصل شد. بیشترین عملکرد روغن رقمM7 در ترکیب تیماری 25درصد آلی + 75 درصد شیمیایی و برای رقم M9 تیمار تلفیقی 50 درصد شیمیایی+ 50 درصد آلی که به ترتیب 6 و 12 تن زیولیت در هکتار دریافت کرده بودند به دست آمد، در حالی که کمترین مقدارها در رقم M7و M9به ترتیب از بکارگیری تیمار100 درصد شیمیایی و تیمار 50 درصد شیمیایی+50 درصد شیمیایی بدون کاربرد زیولیت حاصل شد.افزایش مقدار زیولیت از صفر تا 12 تن در هکتار در منابع تغذیه ای 100 درصد شیمیایی، 25 درصد آلی + 75 درصد شیمیایی و 75 درصد آلی + 25 درصد شیمیایی موجب افزایش 55، 73 و 66 درصدی عملکرد دانه رقم M7 شد. بعلاوه، زیولیت موجب افزایش هم زمان عملکرد روغن و پروتئین در هر دو رقم سویا شد.
نتیجه گیریمدیریت تغذیه ای تلفیقی (75 درصد آلی + 25درصد شیمیایی) به همراه بیشتربن زیولیت کاربردی (12 تن در هکتار) را با توجه به کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش عملکرد کمی و کیفی در هر دو رقم، می توان به عنوان یک روش مدیریت تغذیه-ای مناسب به منظور تولید گیاه سویا در این منطقه معرفی نمود. همجنین رقم M7 را با توجه به عملکرد بالاتر و خصوصیات کیفی مطلوب تر نسبت به رقم M9، می توان آن را به عنوان رقم مناسب در این منطقه معرفی کرد.
کلید واژگان: تغذیه تلفیقی, سویا, کود آلی, کود شیمیایی, ماده خشکBackground and objectivesNowadays, conventional farming has resulted in many negative foot prints such as groundwater Pollution, soil erosion, and decreasing food quality, therefor using alternative management methods, such as organic and integrated farming are necessary for crops sustainable production. Application of organic fertilizers (manure) and zeolite could improve crop yield by supplying nutrients and modifying soil physical, chemical, and biological properties. Due to the importance of soybean (Glycine max L.), this research was aimed to evaluate the effect of organic, chemical and integrated nutrient resources along with zeolte apllication on yield and quality traits of two soybean cultivares.
Material and methodsTo investigate the effect of chemical and biological fertilizers and application of zeolite on seme quantitive and quality traits of two soybean cultivars, a factorial experiment based on the randomized complete block design with three replications was conducted at a field which is located at Aleshtar in 2014 and 2015. The factors were consisted of two soybean cultivars (M7 and M9) and five fertilizer systems (100% organic fertilizer, 100% chemical fertilizer, 50% organic plus 50% chemical fertilizer, 25% organic plus 75% chemical fertilizer, 75% organic plus 25% chemical fertilizer) and four zeolite rates ( 0, 4, 8 and 12 tons ha-1). The rate for 100% manure was 22.6 and 26.7 ton ha-1 and for 100% chemical fertilizer was 241 and 247 kg N ha-1 in the first and second season, respectively.
ResultsThe highest seed yield of M7 cultivar in the first year (2896 kg ha-1) and the second year (2971) was obtanid under integrated fertilizer systems of 75 organic manure+25%chemical fertilizer along with high zeolite rate (12 ton ha-1) and the lowest seed yield was achieved at chemical fertilizer without apllication of zeolite. 75% organic fertilizer + 25% urea with 12 ton zeolite ha-1and 50%, urea + 50% organic fertilizer with 6 ton zeolite ha-1 combinations led to the highest seed oil yield for M7 and M9 cultivars, respectively, while the lowest values in M7 and M9 cultivars were achieved at 100% urea fertilizer and 50%, urea + 50% organic fertilizer treatments without zeolite application (Z1), respectively. The increasing zeolite rate improved both qualitative and quantitative traits in two cultivars, as, increasing the zeolite from 0 to 12 ton ha-1 rose M7 seed yield by 55, 73 and 66% in F2, 100% urea, F4, 75% urea + 25% cattle manure and 75% cattle manure + 25% urea treatments, respectively. Also, adding zeolite amendment improved both oil and protein yield of cultivars.
ConclusionSince the integrated nutrition manegment of 75% organic manure+25% chemichal resulted in reduced chemical fertilizers as well as increased yield and quality of two cultivars, this tratments could be considered as asuitable nutrient manegment method for soybean production in this area. Also, due to higher yield and better qulitve properties of M7 cultivar than M9 cultivar, it would ne considered as a proper cultivar in this area.
Keywords: Chemical Fertilizer, Combination nutrition, dry matter, Organic fertilizer, soybean -
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگی های محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار می آید. با توجه به جمعیت زیاد، تغییر کاربری ها در شهرستان مرودشت زیاد می باشد. مقاله بر آن است تا مقایسه ای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیه شده برای شهرستان انجام دهد. روش تحقیق از نوع «توصیفی- تحلیلی» می باشد و برای جمع آوری داده ها از ابزار کتابخانه ای، پرسشنامه و مطالعات و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارArcGis9.3 صورت گرفته است. مقایسه توان زیست محیطی شهرستان با کاربری اراضی از طریق روی هم گذاری لایه های مختلف اطلاعاتی با استفاده از مدل مخدوم و با روش کمی آمایش به کمک GIS صورت گرفت و نقشه آمایش سرزمین منطقه تهیه گردید. لازم به ذکر است اصلاحاتی در فرایند آمایش نظیر عدم تهیه واحدهای زیست محیطی و بهره گیری از نقشه کاربری فعلی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که کاربری کشاورزی آبی و سپس اکوتوریسم از بیشترین اولویت (مجموع سناریوها) و تنها گستره کاربری نزدیک به کاربری فعلی، توسعه شهری و صنعتی و روستایی (حدود 4/0 درصد) می باشد. هم چنین بهره برداری در عرصه کشاورزی آبی (40%) و حفاظت (5/1%) کمتر از توان محیطی بهینه منطقه و در عرصه جنگلداری (22%) و مرتعداری (32%) بهره برداری بیش از توان محیطی می باشد.کلید واژگان: آمایش سرزمین, روش کمی, GIS, شهرستان مرودشتLand use planning and appropriate use of regional environmental characteristics are principles of sustainable development. Due to the overpopulation, changing land use is high in Marvdasht region. The aim of this study is to make the comparison between the land use and preparing planning map of this region. This research is descriptive-analytic and library study, questionnaires and surveys and field observations have been used to collect data. Data analysis was performed with software ArcGis 9.3. Comparison of the potential regional land use through overlaying different layers was done by using Makhdoom model and GIS quantitative planning to prepare regional land use map. It should be mentioned that not tangible modifications in are done in the preparation of environmental units and current land use map. Results show that the first priority (sum of scenarios) is irrigation agriculture and then ecotourism and the only current land use is allocated to the industry, urban and rural (0.4%) development. Also, utilization of irrigation agriculture (40%) and protection (1.47%) are less than the optimum environmental capability of the region and utilization of forestry (22%) and pasturage (32%) are more than the environmental capability.Keywords: Land use planning, Quantitative model, GIS, Marvdasht Township
-
در عصر داناییمحوری سازمان های پیشرو میکوشند زیرساختهای مورد نیاز برای اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش را فراهم کنند و کارکنان خود را تشویق میکنند تا بهگونهای فعالانه در فرایندهای مدیریت دانش مشارکت کنند و به خلق و تسهیم دانش سازمانی مساعدت کنند. یکی از این زیرساخت-های توانمندساز سرمایه انسانی است که به یکی از مهمترین سرمایه های ارزشمند و ناملموس سازمان تبدیل شده است. در این راستا در این پژوهش به این مسئله اساسی پرداخته می شود که سرمایه انسانی چگونه میتوانند به توسعه خلق دانش سازمانی کمک کنند. بدین منظور تاثیر چهار بعد از سرمایه انسانی (خبرگی،مهارت، تجربه و تحصیلات) بر ظرفیت خلق دانش سازمانی بررسی می شود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن نیز شامل950 نفر مدیران و کارشناسان بانک اقتصاد نوین در تهران است که با نمونه گیری تصادفی انجام شده، 274 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد همه ابعاد بررسی شده سرمایه انسانی بر ظرفیت خلق دانش سازمانی تاثیری معنادار و مثبت دارند. بر این مبنا پیشنهادهایی به مدیران و پژوهشگران ارائه میشود.کلید واژگان: مدیریت دانش, خلق دانش, سرمایه های فکری و سرمایه انسانیIn the knowledge-based era, leading organizations are trying to provide required infrastructure for the successful implementation of knowledge management and encourage their personnel to actively participate in knowledge management processes and help in organizational knowledge creation and sharing. One of the enabling infrastructures is human capital that has become one of the most valuable and intangible assets. In this regard, the central question addressed in this study is that how human capital can help to develop organizational knowledge creation. To this end, the effect of four dimensions of human capital (expertise, skills, experience and education) on organizational knowledge creation capacity will be evaluated. The research method is descriptive and correlational. The statistical population consisted of 950 managers and experts of a service organization in Tehran, that 274 subjects were selected as sample using random sampling. Results show that all examined dimensions of human capital have a positive and significant effect on organizational knowledge creation capacity. On this basis, recommendations will be presented to managers and researchers.Keywords: Knowledge management, Knowledge creation, Intellectual capital, Human capital
-
نقش عامل انسانی در کیفیت خدمت رسانی در سازمان های خدماتی باعث می شود هوش هیجانی بر عملکرد افراد در این سازمان ها تاثیر داشته باشد. از این رو پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی با اثربخشی سازمانی در بانک صادرات شهر تهران پرداخته است. این پژوهش از نگاه هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نظر داده ها کمی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان بانک صادرات شهر تهران منطقه دوازده حوزه یک تشکیل می دهند، برای نمونه-گیری نیز از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی و اثربخشی سازمانی بوده است. داده ها با استفاده از آزمون های پیرسون و همچنین رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین ابعاد هوش هیجانی و اثربخشی سازمان رابطه معناداری وجود دارد. از این رو ارتقای هوش هیجانی کارکنان این بانک می تواند به ارتقای اثربخشی سازمانی آن مساعدت کند.
کلید واژگان: هوش هیجانی, خود آگاهی, خود مدیریتی, آگاهی اجتماعی, مدیریت روابط, اثربخشی سازمانیStudying the Role of Emotional Inteligence in Improving Organizatonal Effectiveness / Case study: Saderat Bank of Tehran CityThe role of human element in quality of service in service organizations makes emotional inteligence an influential factor of employees performance. Accordingly, The research examined the relationship between emotional intelligence and organizational effectiveness in Tehran's Saderad bank. This study is an applied, quantitative and descriptive reserch.The population of interest consisted of managers and employees of 12 scope of the Bank Saderat in Tehran. Stratified random sampling method is used for sampling. Data collection tool was standardized questionnaires of emotional intelligence and organizational effectiveness.Data were analyzed through Pearson and also linear regression.The results show that there is a significant relationship between the dimensions of emotional intelligence and organizational effectiveness. Accordingly, The promotion of emotional intelligence of the bank's employees can assist to improve its organizational effectiveness.
Keywords: Emotional Intelligence, Self, awareness, management, Social Awareness, Relationship Management, Organizational Effectiveness -
Cumulating evidence points to a key role for CD8+ T cells in the pathogenesis of multiple sclerosis.CD8 expression level was believed to be present constantly on the surface of human peripheral blood T cells. However, it was shown that peripheral blood lymphocytes may be divided by the level of CD8 expression, into CD8+high and CD8+low T cells. Now it is well established that the CD8low population of CD8+ T cells demonstrates an activated effector phenotype while the CD8+high T cells have been reported to have regulatory function.In this report we used a flow cytometric assay to compare the frequency of these two subsets in multiple sclerosis patients (n=31) with healthy age- and gender-matched controls (n=18).We found that CD8+ T cells and CD8+low T cells significantly increased in secondary progressive (SP) and primary progressive multiple sclerosis (PPMS) patients in comparison to controls (p<0.0002 and p<0.004 respectively) and also RRMS (p<0.005 and p<0.017 respectively).These results demonstrated the role of CD8low T cells in progressive form of multiple sclerosis.Keywords: CD8+ T cells_CD8+low T cells_CD8+high T cells_Multiple sclerosis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.