hamid reza sasanfar
-
گسترش مقاومت علفهای هرز به علف کش ها یک تهدید برای کشاورزی ایران و دنیا است. اولین گام برای مدیریت این مشکل شناسایی جمعیت های مقاوم به علف کش می باشد. در این پژوهش 124 و 45 توده علف هرز باریکبرگ (شامل یولاف وحشی زمستانه، چچم یکساله و خونی واش کوچک) به ترتیب از مزارع گندم و کلزای استانهای مختلف جمعآوری و از نظر بروز مقاومت به علفکشهای پرکاربرد غربال گری شدند. توده های جمع آوری شده از مزارع گندم در مرحله سه تا چهار برگی علف های هرز با دزهای توصیه شده علفکشهای کلودینافوپپروپارژیل، پینوکسادن، مزوسولفورون+یدوسولفورون و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان تیمار شدند. همچنین از علف کشهای هالوکسیفوپ-آر-متیل، ستوکسیدیم، سیکلوکسیدیم و کلتودیم برای تیمار توده های جمع آوری شده از مزارع کلزا استفاده شد. آزمایش ها در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. چهار هفته پس از اعمال تیمارها، وزن تر تودهها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد به ترتیب 52، 9، 19 و 17 درصد از توده های جمع آوری شده از مزارع گندم به کلودینافوپپروپارژیل، پینوکسادن، مزوسولفورون+یدوسولفورون و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان مقاوم بودند. همچنین 47، 47 و 22 درصد از توده های جمع آوری شده از مزارع کلزا بهترتیب به هالوکسیفوپ-آر-متیل، ستوکسیدیم و کلتودیم مقاومت نشان دادند؛ در حالی که به سیکلوکسیدیم حساس بودند. در حالی که بروز مقاومت عرضی به علف کش های انتخابی کلزا در 36 درصد از باریک برگ های مورد مطالعه تشخیص داده شد، وقوع مقاومت چندگانه در 13 درصد از توده های یولاف وحشی زمستانه و 82 درصد از توده های چچم یکساله به هر دو گروه از علفکشهای بازدارنده ACCase و ALS در مزارع گندم تایید شد. توصیه می شود از کاربرد علفکش های با مکانیزم عمل یکسان برای کنترل علفهای هرز باریکبرگ در مناطقی که گندم و کلزا در تناوب قرار دارند خودداری شود.
کلید واژگان: بازدارنده های ACCase, بازدارنده های ALS, چچم, خونی واش, یولاف وحشی زمستانهThe development of herbicide-resistant weed species is a threat to the agricultural industry in Iran and the world. The first step in managing this issue is the identification of herbicide-resistant populations. In this study, 124 and 45 grass weed accessions, including winter wild oat, annual ryegrass, and littleseed canarygrass, were collected from wheat and canola fields, respectively, in different provinces of Iran. The accessions were screened using commonly used herbicides at the three- to four-leaf stage. The weed accessions collected from wheat fields were exposed to the recommended field dose of clodinafop-propargyl, pinoxaden, mesosulfuron-methyl+iodosulfuron-methyl-Na, and mesosulfuron-methyl+iodosulfuron-methyl-Na+diflufenican. Similarly, the canola grass weeds were treated with haloxyfop-R-methyl, sethoxydim, cycloxydim, and clethodim. The experiment was carried out based on a completely randomized design with four replications under controlled greenhouse conditions. Four weeks after spraying, the fresh weight of the populations was measured. The results showed that 52, 9, 19, and 17% of grass weeds in wheat fields were resistant to clodinafop-propargyl, pinoxaden, mesosulfuron-methyl+iodosulfuron-methyl-Na, and mesosulfuron-methyl+iodosulfuron-methyl-Na+diflufenican, respectively. Morover, 47, 47, and 22% of the canola grass weeds showed resistance to haloxyfop-R-methyl, sethoxydim, and clethodim, respectively; while they were susceptible to cycloxydim. Cross-resistance to selective herbicides in canola was observed in 36% of the tested grass weed species. Additionally, multiple resistance to both ACCase and ALS inhibitors in wheat fields was identified in 13% of winter wild oat and 82% of annual ryegrass populations, respectively. It is recommended to avoid the use of herbicides with the same mechanism of action for controlling grass weeds in areas where the wheat and canola rotation system is prevalent
Keywords: ACCase Inhibitors, ALS Inhibitors, annual ryegrass, littleseed canarygrass, winter wild oat -
به منظور ارزیابی کاربرد پردازش تصویر (استفاده از دو روش RGB و Lab) در مقایسه با روش ارزیابی چشمی در تعیین درصد قوهنامیه گندم (Triticum aestivum) و ماشک گلخوشهای (Vicia villosa) با استفاده از آزمون تترازولیوم یک درصد، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در آزمایشگاه گروه مکانیک بیوسیستم دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. فاکتورهای این آزمایش شامل روشهای تشخیص رنگ پذیری (روش چشمی، RGB و Lab)، دو گیاه گندم و ماشک گلخوشهای)، خراش دهی فیزیکی (برشعرضی، برشطولی، سمبادهزنی، سوزنزنی و شاهد بدون تیمار فیزیکی) و مدت زمان قرارگیری در تترازولیوم (10 و 24 ساعت) بودند. نتایج نشان داد که رنگ پذیری بذرها در تیمار 24 ساعت قرارگیری در محلول تترازولیوم، بیشتر از تیمار 10 ساعت بود. برش طولی بذر گندم و ماشک گلخوشهای، رنگپذیری را در مقایسه با سایر تیمارهای خراشدهی فیزیکی در هر سه روش ارزیابی افزایش داد. کاربرد روشهای RGB و Lab درصد رنگپذیری بالاتری را بهترتیب برای بذرهای گندم و ماشک گلخوشهای با برش طولی نشان دادند. بنابراین، فن آوری پردازش تصویر به روش RGB و Lab می تواند به عنوان یک روش سریع، دقیق و جدید برای تعیین قابلیت زنده مانی بذرهای گیاهان زراعی و علفهایهرز از طریق آزمون تترازولیوم مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: خراش دهی بذر, روش Lab, روش RGB, زنده مانی, گندم, ماشک گل خوشهایTo evaluate the application of the image processing method (RGB and Lab methods) compared to the visual evaluation method for determining the seed viability or stainability of wheat (Triticum aestivum) and hairy vetch (Vicia villosa) using tetrazolium test, a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications was conducted in the laboratory of Department of Mechanical and Biosystems Engineering of the Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University in 2019. The experimental factors included methods for determining seed stainability (visual assessment, RGB, and Lab methods), two plant species (wheat and winter vetch), physical stratification (cross cutting, longitudinal cutting, sanding, needling, and control), and duration of exposure to tetrazolium (10 and 24 hours). The results showed that the stainability of seeds exposed to tetrazolium for 24 hours was higher than those exposed for 10 hours. The highest stainability of seeds was observed in the longitudinal cutting treatment for both wheat and hairy vetch species in the all three determining seed stainability methods. The RGB and Lab methods showed the highest stainability percentage for wheat and hairy vetch seeds, respectively, where the seeds were cut longitudinally. Therefore, the RGB and Lab image processing technique can be used as a fast, precise, and new method for determining the seed viability of crops and weeds through the tetrazolium test.
Keywords: Hairy vetch, Lab method, RGB method, Seeds stratification, Wheat -
پی جویی مقاومت به علف کش های مزوسولفورون متیل+یدوسولفورون متیل و مزوسولفورون متیل+یدوسولفورون متیل+دیفلوفنیکان در جمعیت های یولاف وحشی زمستانه (Avena sterilis subsp. ludoviciana) در مزارع گندم استان خوزستان و تهیه نقشه پراکنش آن ها
در این پژوهش، 46 جمعیت یولاف وحشی زمستانه مشکوک به مقاومت از مزارع گندم استان خوزستان جمع آوری و آزمایش غربال گری با دو علفکش مزوسولفورون متیل+یدوسولفورون متیل (آتلانتیس، OD2/1 درصد) و مزوسولفورون متیل+یدوسولفورون متیل+دیفلوفنیکان (اتللو، OD 6 درصد) انجام شد. درجه مقاومت دو جمعیت یولاف وحشی که در مرحله غربال گری بیشترین مقاومت را به دو علف کش مذکور نشان داده بودند از طریق آزمایش های دز-پاسخ تعیین شد. بر اساس روش اندازه گیری وزن خشک و سیستم رتبه بندی R به ترتیب 13 و شش جمعیت به آتلانتیس مقاومت نشان دادند. همچنین بر اساس روش ادکینز و ماس به ترتیب 18 و سه جمعیت در گروه مقاوم به علف کش اتللو قرار گرفتند. این اولین گزارش از جمعیت های مقاوم به علف کش اتللو در استان خوزستان می باشد. نقشه پراکنش جمعیت های مقاوم و حساس به دو علف کش براساس نتایج آزمایش غربالگری تهیه شد. شاخص مقاومت به علف کش آتلانتیس برای جمعیت های مورد بررسی بین 9/8 و 1/15 و برای علف کش اتللو بین 3/3 و 0/15 برآورد شد. با توجه به افزایش فراوانی جمعیت های مقاوم به علف کش های بازدارنده استولاکتات سینتاز (ALS) در این استان، برنامه های مدیریت علف هرز یولاف وحشی زمستانه مقاوم به علف کش ها باید جدیتر از گذشته پیگیری شود.
کلید واژگان: بازدارنده های ALS, دز-پاسخ, غربالگری, درجه مقاومتEvaluation of resistance to mesosulfuron methyl+idosulfuron methyl and mesosulfuron methyl+idosulfuron methyl+diflofenican herbicides in winter wild oat (Avena sterilis sub sp. ludoviciana) populations collected from wheat fields of Khuzestan province and preparing distribution map of populationsForty-six suspected herbicide-resistant winter wild oat populations collected from wheat fields of Khuzestan province were screened in a whole plant bioassay using the recommended field dose of mesosulfuron methyl+idosulfuron methyl (Atlantis %1.2 OD) and mesosulfuron methyl+idosulfuron methyl+diflofenican (Othello %6 OD). The resistance index of two populations, with the highest percentage of herbicide resistance recorded at the screening tests, to the mentioned herbicides was tested in a dose-response experiment. Thirteen and six populations showed resistance to Atlantis based on Adkins and Moss methods, respectively. Also, 18 and three populations were classified as Othello resistant populations based on Adkins and Moss methods, respectively. This is the first report of resistance to Othello in winter wild oat populations collected from Khuzestan province. A distribution map of winter wild oat populations resistant and susceptible to herbicides was prepared based on the results of the screening test. Herbicide resistance index to Atlantis in two dose-response experiments for the studied populations was ranged between 8.9 and 15.1. Herbicide resistance index to Othello was ranged between 3.3 and 15.0. Due to an increase in herbicide-resistant populations to ALS inhibitors in Khuzestan province, herbicide-resistant winter wild oat management programs should be pursued more seriously.
Keywords: ALS Inhibitors, dose-response, screening, resistance ratio -
به منظور بررسی مقاومت توده های علف هرز یولاف وحشی زمستانه (Avena ludoviciana Durieu.) جمع آوری شده از مزارع گندم جنوب استان کرمان به علفکش کلودینافوپ-پروپارژیل، آزمایش زیست سنجی گیاه کامل در گلدان در سال 1397-1398 در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب استان کرمان در جیرفت، روی 16 توده یولاف وحشی (15 توده مشکوک و یک توده حساس) انجام شد. ابتدا آزمایش غربال گری با علفکش کلودینافوپ- پروپارژیل (EC 8%) با دز توصیه شده (یک لیتر در هکتار) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. سپس در آزمایش دز-پاسخ، از نه دز علفکش در مقادیر صفر، 25/0، 5/0، یک، دو، چهار، هشت، 16، و 32 برابر مقدار توصیه شده و برای توده حساس نیز از مقادیر صفر، 0625/0، 0125/0، 25/0، 5/0، یک، دو و چهار برابر مقدار توصیه شده استفاده شد. چهار هفته پس از مصرف علفکش، وزنتر و خشک و درصد زندهمانی تودهها اندازهگیری شد. بر اساس نتایج آزمایش غربال گری، مقاومت 14 توده به علفکش کلودینافوپ-پروپارژیل مطابق روش ادکینز و روش ماس تایید شد. نتایج وزنتر در آزمایش دز-پاسخ نشان داد که بیشترین و کمترین شاخص مقاومت، به ترتیب به تودههای F3 (3/14)، و R4 (9/3) تعلق داشت. همچنین براساس زندهمانی، تودههای M3 و M4 بهترتیب با درجه مقاومت 1/14 و 4/2، بیشترین و کمترین مقاومت را به این علف کش داشتند؛ بنابراین، نخستین مورد مقاومت علف هرز یولاف وحشی زمستانه به علفکش کلودینافوپ-پروپارژیل در استان کرمان به ثبت رسید.کلید واژگان: آزمایش دز-پاسخ, آزمایش غربالگری, تاپیک, جو دوسر, مقاومت به علفکشTo investigate the resistance of wild oat (Avena ludoviciana) accessions collected from wheat fields of Kerman province to clodinafop-propargyl herbicide, whole-plant bioassay pot experiment was performed on 16 winter wild oat accessions (15 suspected and one sensitive accessions) in a research greenhouse in Jiroft, Kerman during 2019-2020. First, the screening test was performed with the recommended dose (1 L/ha) of clodinafop-propargyl (EC 8%) herbicide in a randomized complete block design with four replications. Then, in a dose-response experiment, wild oat accessions were sprayed at 2- to 4-leaf stage with 9 doses of clodinafop-propargyl including 0, 0.25, 0.5, 1, 2, 4, 8, 16, and 32 times of recommended dose for resistant accessions and 0, 0.0625, 0.0125, 0.25, 5) 0, 1, 2 and 4 times of recommended dose for the susceptible accessions. Four weeks after spraying, fresh and dry weights and survival percentage of the plants were measured. According to the results, the resistance of 14 accessions to clodinafop-propargyl was confirmed according to the Adkins and Moss methods. The results of the dose-response test based on the fresh weight showed that F3 (14.3) and R4 (3.9) had the highest and lowest resistance index, respectively. Furthermore, based on the survival, M3 and M4 accessions with 14.1 and 2.4 resistance index showed the highest and lowest resistance level to the herbicide, respectively. Therefore, the first case of wild oat resistant to clodinafop-propargyl was recorded in Kerman province.Keywords: dose-response, Herbicides resistance, screening test, Topik
-
یولاف وحشی زمستانه (Avena ludoviciana Durieu)، یکی از علف هایهرز مشکل ساز برای بسیاری از محصولات زراعی و به خصوص گندم می باشد، اما کاربرد گسترده و مداوم علف کش ها، منجر به بروز مقاومت این علف هرز به علف کش ها در مناطق مختلف کشور شده است. این پژوهش با هدف آنالیز مقایسه ای پروتیوم بین بیوتیپ های حساس و مقاوم یولاف وحشی به علفکش های بازدارنده ACCase و ALS با استفاده از طیف سنجی جرمی متوالی (MS/MS) و تکنیک iTRAQ انجام شد. نتایج این بررسی از نظر مقایسه پروتئین های افتراقی نشان داد که 138 پروتئین در بیوتیپ مقاوم و 93 پروتئین در بیوتیپ حساس دارای بیان افتراقی DEPs می باشند که براساس آنالیز هستی شناسی ژن (GO)، در سه دسته اصلی شامل کارکردهای مولکولی (MF)، فرایندهای بیولوژیکی (BP) و اجزای سلولی (CC) مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین آنالیز مسیرهای غنی سازی با استفاده از KEGG نشان داد که غنی ترین مسیرها شامل مسیرهای متابولیک، متابولیسم کربوهیدرات ها و متابولیت های ثانویه بودند. در بیوتیپ مقاوم و در بین پروتئین های مسیول پاسخ دفاعی، سوپراکسید دیسموتاز (Q0DRV6) و در بین پروتئین های مسیول سم زدایی، سیتوکروم P450(Q6YSB4) تنظیم افزایشی داشتند. پروتئین های اصلی درگیر در فرآیند فتوسنتز شامل petA، psaA، زیرواحد بزرگ رابیسکو (rbcL)، کلروفیل a-b وسیتوکروم b6 (petB) در بیوتیپ مقاوم، تنظیم کاهشی داشتند، در حالی که در بیوتیپ حساس، پروتئین های psaB، psaA، psbD، psbB و petB دارای تنظیم افزایشی بودند. علاوه بر این، سایر پروتئین ها مانند پروتئین مرتبط با مقاومت به شوری (Q6K4S7) نیز در بیوتیپ مقاوم دارای تنظیم افزایشی بود که به نظر می رسد این پروتئین ها می توانند در بروز مقاومت به علفکش نقش داشته باشند.
کلید واژگان: پروتئومیکس, مقاومت مبتنی بر جایگاه غیرهدف, هستی شناسی ژنWinter wild oat is one of the most problematic weeds in many crops, especially wheat; however, the widespread and continuous application of herbicides has led to its resistance to herbicides in different parts of the country. This study was conducted to compare the proteome between susceptible and resistant biotypes of wild oats to ACCase and ALS inhibitors using Tandem Mass Spectrometry (MS/MS) and the iTRAQ techniques. The results of this study in terms of comparing the differential proteins identified 138 Proteins with Differential Expression (DEPs) in resistant biotypes and 93 DEPs in susceptible biotypes. Also, based on the results of Gene Ontology analysis (GO), proteins with differential expression under herbicide treatments in susceptible and resistant biotypes were classified in three main categories including molecular functions (MF), biological processes (BP) and cellular components (CC). Analysis of differential protein enrichment pathways using KEGG showed that the richest pathways included metabolic pathways, carbohydrate metabolism, and secondary metabolites. Among the proteins responsible for the defense response, superoxide dismutase (Q0DRV6) and among the proteins responsible for herbicide detoxification, cytochrome P450 (Q6YSB4) had up-regulation in resistant biotype. The major proteins involved in photosynthesis including petA, psaA, large RuBisCo subunit (rbcL), chlorophyll a and b and cytochrome b6 (petB) in the resistant biotype had down-regulated, while in the susceptible biotype, psaB, psaA, psbD, psbB and petB proteins had up-regulated. In addition, a salinity-related protein, such as Q6K4S7 protein, was up-regulated in resistant biotypes, and it appears that these proteins may play a role in herbicide resistance.
Keywords: Gene Ontology, NTSR, Proteomics -
این پژوهش با هدف بررسی مقاومت علف های هرز باریک برگ مشکل ساز شامل یولاف وحشی زمستانه (Avena ludoviciana) چچم یکساله (Lolium rigidum) و خونیواش معمولی (Phalari minor) به علف کش های رایج مزارع کلزا در سال 1398، در موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور بهصورت طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. بدین منظور، 29 توده یولاف وحشی زمستانه، 15 توده چچم و هشت توده خونیواش از مزارع کلزا در استانهای فارس، مازندران و اردبیل جمعآوری شدند. گیاهچه های هر سه گونه علف هرز پس از رشد در شرایط کنترل شده، در مرحله دو تا سه برگی در معرض دزهای توصیهشده علفکشهای هالوکسیفوپ-آر-متیل، ستوکسیدیم، سیکلوکسیدیم و کلتودیم قرار گرفتند. چهار هفته پس از سمپاشی، اندازهگیری درصد وزنتر، وزن خشک و زنده مانی گیاهان در مقایسه با شاهد انجام شد. بر مبنای کاهش وزنتر 7/86، 7/66 و 60 درصد توده های چچم بهترتیب به علفکشهای هالوکسیفوپ-آر-متیل، ستوکسیدیم و سیکلوکسیدیم مقاومت نشان دادند. همچنین 25 درصد از تودههای خونیواش بر مبنای کاهش وزنتر، به علفکش هالوکسیفوپ-آر-متیل مقاومت داشتند و 5/12 درصد از تودهها در گروه مشکوک به مقاومت به ستوکسیدیم قرار گرفتند. ازبین 29 توده یولاف وحشی زمستانه، براساس وزنتر، 31 درصد از تودهها در گروه مقاوم به هالوکسیفوپ-آر-متیل قرار گرفتند. تنها یکی از توده های یولاف وحشی در گروه مقاوم به کلتودیم قرار گرفت. بروز مقاومت قطعی در سایر تودههای یولاف وحشی زمستانه به سه علفکش دیم مورد آزمایش تایید نشد. درکل، مقاومت علف های هرز باریکبرگ به باریک برگ کش های رایج در محصولات تناوبی پهن برگ مانند کلزا توسعه یافته است. لذا توصیه می شود ضمن رعایت تناوب زراعی، کاربرد علفکش های با مکانیزم عمل یکسان محدود شود.
کلید واژگان: بازدارنده ACCase, چچم یکساله, خونی واش, مقاومت به علفکش, یولاف وحشی زمستانهThis study was conducted to investigate the resistance of problematic grass weeds including winter wild oat (Avena ludoviciana), annual ryegrass (Lolium rigidum) and canary grass (Phalari minor) to commonly used herbicides in canola fields at Iranian Research Institute of Plant Protection in 2019 in a completely randomized design with four repetitions. For this purpose, 29 accessions of wild oat, 15 accessions of ryegrass and 8 accessions of canary grass were collected from canola fields located in Fars, Mazandaran, and Ardabil provinces. Seedlings of the weed species, after growing under controlled conditions, were exposed to the recommended doses of haloxyfop-R-methyl, sethoxydim, cycloxydim and clethodim herbicides at 2-3 leaf stage. Fresh weight, dry weight, and survival percentage of plants were measured four weeks after treatment. Based on fresh weight reduction, 86.7%, 66.7% and 60% of annual ryegrass accessions were resistant to haloxyfop-R-methyl, sethoxydim and cycloxydim, respectively. Also, 25% of canary grass accessions were resistant to haloxyfop-R-methyl, based on fresh weight loss, while 12.5% of accessions were classified as suspected resistant to sethoxydim. Of 29 wild oat accessions, 31% were resistant to halloxypop-R-methyl based on fresh weight reduction. Only one wild oat accession was resistant to clethodim. The occurrence of definite resistance in other wild oat accessions to the three dim herbicides was not confirmed. Generally, resistance of narrow-leaved weeds to some commonly used graminicides in broadleaf crops such as canola has been developed. Therefore, it is recommended to restrict application of herbicides with the same mechanism of action, while following crop rotation.
Keywords: Annul ryegrass, Accase Inhibitors, canary grass, Herbicide resistance, winter wild oat -
به منظور بررسی کارآیی دو علف کش جدید مزوتریون+نیکوسولفورون و بنتازون+ام سی پی آ بر مهار علف های هرز پهن برگ مزارع ذرت، آزمایش های مزرعه ای در استان های البرز، فارس و کرمانشاه در سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد مزوتریون+نیکوسولفورون 7/0، یک و 3/1 لیتر ماده تجاری در هکتار، بنتازون+ام سی پی آ 5/1، دو و 5/2 لیتر ماده تجاری در هکتار + وجین باریک برگ ها، مزوتریون+اس- متالاکلر+تربوتیلازین 5/4 لیتر ماده تجاری در هکتار، نیکوسولفورون دو لیتر ماده تجاری در هکتار، بروموکسینیل+ام سی پی آ 5/1 لیتر ماده تجاری در هکتار + وجین باریک برگ ها، ریم سولفورون+نیکوسولفورون 175 گرم ماده تجاری در هکتار، نیکوسولفورون دو لیتر ماده تجاری در هکتار + بروموکسینیل+ام سی پی آ 5/0 لیتر ماده تجاری در هکتار و شاهد وجین دستی علف های هرز بودند. 45 روز پس از سم پاشی، تراکم و وزن خشک علف های هرز به تفکیک گونه بررسی شد. بر اساس نتایج، تیمارهای مزوتریون+اس- متالاکلر+تربوتیلازین، نیکوسولفورون + بروموکسینیل+ام سی پی آ و بروموکسینیل+ام سی پی آ با کارآیی بیش از 85 درصد، موثرترین ترکیبات در کنترل علف های هرز پهن برگ در سه منطقه آزمایش بودند. نیکوسولفورون و ریم سولفورون+نیکوسولفورون نیز با حدود 90 درصد کاهش وزن خشک علف های هرز، کارآیی مناسبی در استان های فارس و البرز داشتند. همچنین کارآیی بنتازون+ام سی پی آ به میزان 5/2 لیتر در هکتار در استان های فارس و البرز، بیش از 85 درصد و در استان کرمانشاه بین 70 تا 85 درصد بود. در مقایسه با تیمارهای آزمایش، کارآیی مزوتریون+نیکوسولفورون در هیچ یک از دزهای به کار رفته برای کنترل علف های هرز رضایت بخش نبود. همچنین در استان کرمانشاه، بروموکسینیل+ام سی پی آ و نیکوسولفورون + بروموکسینیل+ام سی پی آ به همراه وجین دستی با حدود 122 درصد و در استان فارس، نیکوسولفورون با 211 درصد نسبت به شاهد بدون تیمار، بیشترین افزایش عملکرد دانه ذرت را نشان دادند.کلید واژگان: بنتازون+ام سی پی آ, پس رویشی, کنترل شیمیایی, مزوتریون+نیکوسولفورونField experiments were conducted to evaluate the efficacy of mesotrione+nicosulfuron and bentazon+MCPA, two new herbicides, in the control of broad-leaved weeds of corn in Alborz, Fars and Kermanshah provinces in 2018. The treatments consisted of mesotrione+nicosulfuron at three doses of 0.7, 1 and 1.3 L ha-1, bentazon+MCPA + weeding grass species at three doses of 1.5, 2 and 2.5 L ha-1, mesotrione+s-metolachlor+terbuthylazine at 4.5 L ha-1, nicosulfuron at 2 L ha-1, bromoxynil+MCPA at 1.5 L ha-1 + weeding grass species, rimsulfuron+nicosulfuron at 175 g ha-1, nicosulfuron at 2 L ha-1 + bromoxynil+MCPA at 0.5 L ha-1 and hand weeding control. Density and dry weight of weeds were evaluated 45 days after spraying. The results showed that mesotrione+s-metolachlor+terbuthylazine, nicosulfuron + bromoxynil+MCPA and bromoxynil+MCPA were the most effective herbicides (efficacy>85%) in control of broad-leaved weeds in all the studied provinces. Also, nicosulfuron and rimsulfuron+nicosulfuron controled broad-leaved weeds most effectively (by roughly 90% reduction in weeds dry weight) in Fars and Alborz provinces. The efficacy of 2.5 L ha-1 bentazon+MCPA in Fars and Alborz provinces were over than 85%, while this treatment led to 70% to 85% weeds control in Kermanshah province. The efficacy of none of the applied rates of mesotrione+nicosulfuron did not lead to a satisfactory control of broad-leaved weeds compared to the commonly used herbicide treatments. Moreover, bromoxynil+MCPA, nicosulfuron + bromoxynil+MCPA and manual weeding in Kermanshah and nicosulfuron in Fars resulted in the highest increase in corn grain yield by approximately 122% and 211% compared to the untreated control, respectively.Keywords: Bentazon+MCPA, Chemical control, mesotrione+nicosulfuron, post emergence
-
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف سختی آب بر کارایی علفکشهای کلودینافوپپروپارژیل و مزوسولفورون+ یدوسولفورون+ ایمن کننده مفنپایردیاتیل در شرایط کاربرد و عدم کاربرد ماده افزودنی در کنترل یولاف وحشی زمستانه Avena ludoviciana)) پژوهشی در گلخانه تحقیقاتی بخش تحقیقات علفهایهرز موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور طی سالهای 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دز علفکش در چهار سطح 25، 50، 75 و 100 درصد دز توصیهشده در مزرعه از هر علفکش (دز توصیه شده تاپیک 64 گرم ماده موثره در هکتار و آتلانتیس 18 گرم ماده موثره در هکتار میباشد)، سطوح مختلف سختی در پنج سطح شامل (0، 250، 500، 750، 1000 قسمت در میلیون کربنات کلسیم) و سطوح مختلف مواد افزودنی شامل سولفات آمونیوم و نیترات آمونیوم اوره در سه سطح (0، 1 و 2 درصد) با سه تکرار بود. سه هفته پس از سمپاشی، وزنتر اندام هوایی یولاف وحشی زمستانه اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که سختی آب بیش از 500 پیپیام، کاهش کارآیی علفکش تاپیک در کنترل یولاف وحشی زمستانه را به همراه داشت. اماکارآیی علفکش آتلانتیس تحت تاثیر هیچ درجهای از سختی آب قرار نگرفت. در این آزمایش کاربرد سولفات آمونیوم دو درصد یا نیترات آمونیوم اوره یک تا دو درصد سبب کاهش اثرات منفی آب سخت حاوی کربنات کلسیم بر کارآیی علفکش کلودینافوپپروپارژیل و کاهش دز توصیه شده ی این علفکش به میزان 25 تا 50 درصد گردید. همچنین کاربرد سولفات آمونیوم دو درصد و نیترات آمونیوم اوره یک درصد باعث افزایش کارایی علفکش آتلانتیس شد.
کلید واژگان: سولفات آمونیوم, کربنات کلسیم, نیترات آمونیوم اوره, وزن ترThe present study was conducted to investigate the effect of different water hardness levels on the efficacy of clodinafop-propargyl and mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl with and without adjuvants in control of winter wild oat (Avena ludoviciana). The experiment was conducted as a randomized complete block design in factorial arrangement with three replications at the research greenhouse of Iranian Research Institute of Plant Protection during 2017-2019. The experiment factors included herbicides doses at four levels of 25, 50, 75% and 100% of the recommended field rate of each herbicide (the recommended dose for Topik and Atlantis were 64 and 18 g a.i ha-1 , respectively), concentrations of hardness at five levels (0, 250, 500, 750 and 1000 ppm of Calcium bicarbonate) and different levels of ammonium sulfate and urea ammonium nitrate adjuvants at three levels (0, 1 and 2% v/v). The results indicated that the water hardness higher than 500 ppm led to a reduction in the efficacy of clodinafop-propargyl in control of winter wild oat. However, the efficacy of mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl was not influenced by any level of water hardness. According to the results of this experiment, the use of ammonium sulfate 2% or ammonium urea nitrate 1 to 2% reduced the negative effects of hard water containing calcium carbonate with a concentration of more than 500 ppm on the effectiveness of the herbicide clodinafop-propargyl, and reduced the recommended dose of this herbicide by 25 to 50%. Furthermore, the use of ammonium sulfate 2% or urea ammonium nitrate 1% increased the efficacy of mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl.
Keywords: ammonium sulfate, Calcium carbonate, fresh weight, Urea ammonium nitrate -
مقاومت علفهایهرز به علفکشها در ایران رو به گسترش است؛ بنابراین پایش مقاومت به علفکشهای رایج و ارزیابی مقاومت عرضی به این علفکشها در 38 توده خونیواش جمعآوری شده از مزارع گندم پنج استان کشور (استآنهای گلستان، فارس، خوزستان، اردبیل و تهران) انجام شد. آزمایش غربالگری بهصورت زیستسنجی گیاه کامل با چهار تکرار در سال 1397 در گلخانههای موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور انجام شد. گیاهان درمرحلهدوتاسهبرگی در معرض دز توصیهشده علفکشها قرار گرفتند. چهار هفته بعد از سمپاشی، درصدوزنتر و خشک وزندهمانیاندازهگیریشد. نتایج نشان داد که از بین 38 توده، بهترتیب 13 (34 درصد)، هشت (21 درصد)، دو (پنج درصد) و یک (حدود دو و نیم درصد) توده در گروه بسیار مقاوم تا مشکوک به مقاومت به علفکشهای مزوسولفورون+یدوسولفورون+مفنپایردیاتیل (آتلانتیس)، کلودینافوپ–پروپارژیل (تاپیک)، پینوکسادن (آکسیال) و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفنپایردیاتیل (اتللو) قرار گرفتند. در مجموع، مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفنپایردیاتیل و پینوکسادن نسبت به دو علفکش دیگر، کارایی بالاتری روی تودهها نشان دادند. مقاومت عرضی به دو علفکش کلودینافوپ–پروپارژیل و پینوکسادن (بازدارنده ACCase) در دو توده (GM1 از استان گلستان، PA1 از استان اردبیل) مشاهده شد. مقاومت به دو علفکش مزوسولفورون+یدوسولفورون+مفنپایردیاتیل و مزوسولفورون+یدوسولفورون+دیفلوفنیکان+مفنپایردیاتیل در یک توده (AL1) از استان گلستان مشاهده شد. مقاومت تودههای استان خوزستان به علفکشهای بازدارندههای ACCase و مقاومت عرضی در بین تودههای استآنهای گلستان و اردبیل، نشان دهنده گسترش سریع خطر پدیده مقاومت در کشور، بهویژه در این استآنها است. بر این اساس، توجه بیشتر به امر پیشگیری، در بهتاخیر انداختن و مدیریت تودههای علفهای خونیواش مقاوم به علفکشها ضروری است.
کلید واژگان: بازدارنده ACCase, بازدارنده ALS, علف قناری, مقاومت به علفکشThe spread of weed resistance to herbicides is expanding in Iran; therefore, monitoring of resistance to the most commonly used herbicides and evaluation of cross-resistance to the herbicides were carried out on 38 canarygrass accessions collected from wheat fields in five provinces (Golestan, Fars, Khuzestan, Ardabil and Tehran provinces) of Iran. The whole plant screening test was conducted with four replications in the greenhouse of Iranian Research Institute of Plant Protection in 2019. Plants at the two- to -three leaves stage were exposed to the recommended field dose of herbicides. Four weeks after spraying, the percentage of fresh and dry weights and plants survival were measured. Of the 38 accessions, 13 (34%), eight (21%), two (5%) and one (about 2.5%) accessions were classified to being high resistant and suspected resistant to mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl (Atlantis), clodinafop-propargyl (Topik), pinoxaden (Axial), and mesosulfuron+iodosulfuron+difloficane+mefenpyr- diethyl (Othello), respectively. Overall, mesosulfuron+iodosulfuron+diflufenican+mefenpyr- diethyl and pinoxaden showed higher efficiency on the accessions than the other two herbicides. Cross-resistance to clodinafop-propargyl and pinoxaden herbicides was observed in two accessions (GM1 from Golestan, PA1 from Ardabil). One accession (AL1) from Golestan province showed resistance to mesosulfuron+iodosulfuron+mefenpyr-diethyl and mesosulfuron+iodosulfuron+diflufenican+mefenpyr- diethyl. Resistance to ACCase inhibitors in the accessions collected from Khuzestan province and the cross-resistance in the accessions collected from Golestan and Ardabil provinces showed the rapid development of herbicide resistance problem in Iran, especially in the mentioned provinces. Therefore, it is necessary to pay more attention to the prevention, delay and management of canarygrass herbicide-resistant accessions.
Keywords: Accase Inhibitors, ALS Inhibitors, littleseed, Herbicide resistance -
بید علفی (Epilobium ciliatum Raf.) علف هرزی رایج در مزارع و باغات می باشد. این گونه اغلب توسط علف کش های دایکوات، پاراکوات (گروه دی) و گلایفوسیت (گروه جی) کنترل می شود. اما گزارشها حاکی از وقوع مقاومت در این گونه به هر دو گروه از علف کش های نام برده می باشد. بدین منظور آزمایشی در سال 2017 با کاربرد چهار گروه از علف کش ها شامل گلوفوسینیت (بازدارنده گلوتامین سینتتاز)، ام سی پی آ و فلورکسی پیر (شبه اکسین)، فلازاسولفورن (بازدارنده های استولاکتات سینتاز) و پری فلوفن-اتیل وکارفن ترازون (بازدارنده های پروتوپرفیرینوژن اکسیداز) در دانشگاه کوردوبا (اسپانیا) به منظور کنترل این گونه صورت گرفت. بررسی کارایی علف کش های مذکور بر توده های حساس و مقاوم بید علفی با کاربرد هشت دز از هر علف کش در هشت تکرار صورت گرفت. 21 روز پس از تیمار علف کش ها، دز کاهش دهنده تعداد بوته (LD50) و کاهش وزن تر (GR50) تا 50 درصد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که درجات مختلفی از مقاومت (FR) بین دو بیوتیپ حساس و مقاوم بید علفی از نظر وزن تر و تعداد بوته های زنده مانده پس از کاربرد تمام علف کش ها وجود داشت. اگرچه نتایج نشان داد که بجز فلورکسی پیر که برای کنترل بیوتیپ مقاوم به دز (05/363 گرم در هکتار) بیشتر از دز توصیه شده (300 گرم در هکتار) نیاز داشت، تمام علف کش ها توانستند در مقدار کمتر از دز توصیه شده هر دو بیوتیپ مقاوم و حساس را به خوبی کنترل نمایند. اما نتایج نشان می دهد که گونه ی مقاوم به علف کش بیشتری نیاز داشت، برای همین امر توصیه می شود با احتیاط بیشتر می توان از همه ی علف کش های مورد مطالعه به منظور مدیریت مناسب این علف هرز استفاده نمود.کلید واژگان: دز پاسخ, علف کش, مقاومت, LD50, GR50Willowherb (Epilobium ciliatum), a common weed in fields and gardens, is often controlled by diquat, paraquat and glyphosate herbicides, but reports showed appearance of resistance in this species to both groups of above herbicides. Due to this purpose, an experiment was performed in the University of Cordoba ,2017, as an alternative to control this weed using four groups of herbicides including glufosinate (GS inhibitor), MCPA and Fluroxypyr (synthetic auxin), flazasulfuron (ALS inhibitor) and pyraflufen-ethyl and Carfentrazone (PPO inhibitor). To investigate the effect of the mentioned herbicides, each herbicide used at eight doses and eight replicates. Finally, the lethal dose (LD50) and dry weight loss (GR50) were measured 21 days after treatments. The results showed the different degree of resistance between sensitive and resistant biotypes of willowherb in terms of the fresh weight and number of survivals after treatment with each herbicide. Also the except for fluroxypyr which needed 365.05 gr h-1 higher dose than the recommended dose (300 gr h-1) to control resistant biotype, the rest of the herbicides controlled both the resistant and sensitive biotypes well at lower doses than recommended ones. As a result, the resistant species needed more herbicides, therefore, all studied herbicides could be used with more caution in the proper management of this herb.Keywords: Dose response, GR50, herbicide, LD50, resistance
-
جنس آمبروزیا، دارای 40 گونه در دنیا می باشد (Essl et al. 2015). حضور گونهDC. A. artemisiifolia در سال 1991 در بندر انزلی (استان گیلان) گزارش شد (Mozaffarian 1991). طی سه سال اخیر، در مناطق زیادی از حاشیه جاده ها و زمین های رها شده، پراکندگی وسیعی از گیاه آمبروزیا مشاهده شده است. گمانه زنی اولیه این بود که گونه A. artemisifolia در گیلان و به خصوص بندر انزلی گسترش یافته است، اما جمع آوری نمونه های گیاهی و بررسی دقیق براساس کلیدهای معتبر شناسایی نشانگر حضور گونه ای جدید با نام Ambrosia psilostachya DC. بود که سطح گسترش آن ها حدود ده ها هکتار در اراضی بایر منطقه تخمین زده می شد. نمونه های گیاهی و بذور آن ها در سال های 96–1395 جمع آوری شد و مطالعاتی روی آن ها در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان انجام گرفت. با مقایسه فلور منطقه با سال های پیشین، مشخص گردید که این گیاه، زیستگاه گیاهان علوفه ای اراضی مرتعی را به میزان زیادی تسخیر نموده و به دلیل دایمی بودن، ارتفاع بلند تر و طول دوره رشد طولانی تر، دارای غالبیت در بیشتر فلور بومی منطقه بوده و سبب تسخیر زیستگاه گیاهان بومی و همچنین ایجاد محدودیت در تامین علوفه برای دام می شود. در سال 1396 با مطالعه مشخصات ریخت شناسی گونه به کمک منابع علمی معتبر، دقیقا مشخص شد که گیاه مورد اشاره با نام علمی Ambrosia psilostachya، نام عمومی perennial ragweed و نام انگلیسی western ragweed، متعلق به تیره کاسنی می باشد. این گونه، علف هرزی چندساله است که با بذر و ریزوم تکثیر می یابد. ساقه ها منشعب، خشن و چوبی شده، دارای کرک های کوتاه و متراکم می باشند. ارتفاع گیاه بین 100–30 سانتی متر متغیر است. برگ ها 10-5 سانتی متر طول با بوی تند، در پایین متقابل و در بالا متناوب، ضخیم، کرک دار، سبز روشن تا سبز خاکستری، بدون دمبرگ یا گاهی دارای دمبرگ کوتاه، لوب دار، حاشیه صاف یا مضرس هستند. هر بوته این گیاه دارای هر دو نوع گل آذین می باشد. گل های نر در انتهای شاخه ها و زنگوله ای شکل به صورت گل آذین سنبله با جام گل سبز رنگ قرار گرفته اند و دانه های گرده زرد رنگ تولید می کنند که با باد انتشار می یابند. گل های ماده به صورت گل آذین خوشه ایکوچک بدون جام گل در زاویه ساقه و برگ های بالایی قرار گرفته اند. میوه فندقه (آکن)، به رنگ قهوه ای متمایل به سبز، خاکستری یا خاکستری تیره، (6-)3-5/2 میلی متر طول و 5/3-2 میلی متر عرض، صاف و درخشان است.
-
یولاف وحشی زمستانه یکی از علف های هرز مهم و مشکل ساز مزارع گندم ایران می باشد. علف کش های بازدارنده استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز (ACCase) به طور وسیعی برای کنترل یولاف وحشی در ایران استفاده می شوند. این روند باعث بروز مقاومت این علف هرز به این گروه از علف کش ها شده است. به منظور بررسی سطح مقاومت به علف کش کلودینافوپ-پروپارژیل (EC 8%)، آزمایش دوز-پاسخ با 10 مقدار (از 0 تا 32 برابر مقدار توصیه شده (64 گرم ماده موثره در هکتار)) روی 15 توده یولاف وحشی مقاوم و یک توده حساس جمع آوری شده از استان های فارس و خوزستان انجام شد. همچنین جهت ارزیابی مکانیسم مقاومت مبتنی بر محل هدف از روش CAPS و dCAPS استفاده شد. بر اساس نتایج آزمایش دوز-پاسخ سطح مقاومت به کلودینافوپ-پروپارژیل در سه توده M2، M3، S4 از فارس و توده R5 از خوزستان بسیار بالا بود. به طوری که این توده ها حتی با کاربرد مقدار 32 برابر مقدار توصیه شده نیز کنترل نشدند. شاخص مقاومت در این توده ها بر اساس بالاترین شاخص برآورد شده (در توده AN13) بیش از 93/21 بود. سه توده M1، S1 و F3 از فارس نیز مقاومت متوسطی (5-10) به علف کش نشان دادند. بر اساس نتایج آزمایش مولکولی، دو جهش ایزولویسین-1781-لویسین و ایزولویسین-2041-آسپاراژین در توده های مقاوم شناسایی شد. ارزیابی نتایج آزمایش دوز-پاسخ و مولکولی نشان داد که در توده های M2 و R5 جهش ایزولویسین-2041-آسپاراژین و در توده R5 به همراه شش توده از فارس شامل S1، S2، S3، S4، ES1 و توده AN13 از خوزستان جهش ایزولویسین-1781-لویسین رخ داده است. این اولین گزارش وجود همزمان این دو جهش در یک توده یولاف وحشی در دنیا می باشد. نکته قابل توجه این بود که توده های M2 و R5 مقاومت بسیار بالایی به کلودینافوپ-پروپارژیل داشتند که با توجه به گزارش های موجود، جایگزینی ایزولویسین-2041-آسپاراژین مرتبط با بروز مقاومت سطح بالا به علف کش کلودینافوپ-پروپارژیل و احتمالا علف کش های دیگر از خانواده فوپ ها در یولاف وحشی می باشد.کلید واژگان: بازدارنده ACCase, روش های CAPS و dCAPS, شاخص مقاومت, مقاومت به علف کشWinter wild oat is an important and troublesome weed in wheat fields. Herbicides that inhibit the enzyme acetyl-coenzyme A carboxylase (ACCase inhibitors) have been widely used to control grass weeds such as wild oat in Iran, which has resulted in evolution of resistance to theses herbicides in wild oat. Whole-plant dose-response assay with 10 doses (from 0 to 32 times of the recommended rate, 64 g ai ha-1) was conducted to determine resistance level (RI) to clodinafop-propargyl (EC 8%) in 15 resistants and one susceptible wild oat populations from Fars and Khuzestan in southwest Iran. To evaluate the mechanism of resistance in resistant populations, cleaved amplified polymorphic sequence (CAPS) and derived cleaved amplified polymorphic sequence (dCAPS markers were used). The results of dose-response experiment clearly revealed that four (M2, M3, S4 from Fars and R5 from Khuzestan) out of fifteen populations were highly resistant to clodinafop-propargyl, where these populations were not even controlled over the range of 32 times of clodinafop-propargyl recommended rate. Therefore, resistance level in above population was greater than 21/93, the highest estimated RI for AN13. Three populations (M1, S1 and F3 from Fars) showed moderate resistance to clodinafop-propargyl with RI, 5-10. Based on molecular approaches, two known mutations (Ile-1781-Leu and Ile-2041-Asp) were identified in resistant populations. Results of a robust molecular assay demonstrated that the Ile-2041-Asp substitution occurred in M2 and R5 populations and the Ile-1781-Leu substitution occurred in the R5 population and 6 other populations; S1 S2, S3, S4, ES1 from Fars and AN13 from Khuzestan. This is the first report of a winter wild oat population carrying the both mutations in the world. Interestingly, this study revealed that Ile-2041-Asp substitution is associated with conferral of high-level resistance to clodinafop-propargyl and possibly other herbicides from FOPs family in winter wild oat.Keywords: Accase Inhibitors, CAPS, dCAPS Methods, Herbicide resistance, Resistance index
-
به منظور تشخیص مکانیزم احتمالی مقاومت براساس محل عمل و نوع جهش های صورت گرفته در آنزیم ACCase، 13 بیوتیپ یولاف وحشی(Avena ludoviciana Deuri.) جمع آوری شده از استان خوزستان که دارای مقاومت عرضی به علفکش های بازدارنده ACCase بودند آزمایشات مولکولی انجام شد. در این آزمایشات جهش های مهم در محل کربوکسیل ترانسفراز آنزیم ACCase (شامل چهار جهش ایزولوسین-2041-آسپاراژین، سیستین-2088-آرژنین، ایزولوسین-1781-لوسین و آسپارتیک اسید-2078-گلایسین) مورد بررسی قرارگرفتند. برای انجام این مطالعه از روش های CAPS و dCAPS استفاده شد. هردو روش شامل سه مرحله استخراج DNAاز بیوتیپ های مورد آزمایش،PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی و در نهایت هضم توسط آنزیم برشی اختصاصی بود. نتایج این تحقیق نشان داد که 8/ 53 درصد بیوتیپ های مقاوم به بازدارنده های ACCase دارای جهش ایزولوسین-1781-لوسین و 6/ 7 درصد بیوتیپ ها دارای جهش آسپارتیک اسید-2078-گلایسین می باشند. در بین بیوتیپ های مورد بررسی تنها یک بیوتیپ دارای دو جهش (ایزولوسین-1781-لوسین و آسپارتیک اسید-2078-گلایسین) بود و در هیچکدام از بیوتیپ های مورد مطالعه جهش ایزولوسین-2041-آسپاراژین و سیستین-2088-آرژنین دیده نشد. بنابراین الگوهای مختلف مقاومت عرضی بیوتیپ های یولاف وحشی به دلیل وجود جهش های مختلف در ناحیه کربوکسیل ترانسفراز آنزیم ACCase می باشد.
کلید واژگان: جهش, مقاومت مبتنی بر محل هدف, آنزیم ACCase, CAPS, dCAPSIn order to detect the probability of ACCase inhibitor herbicides target-site based resistance of 13 wild oat (Avena ludoviciana Deuri.) biotypes, molecular experiments were performed using CAPS and dCAPS methods. Biotypes were collected from khuzestan province and which showed cross-resitance to ACCase inhibitors. The above-mentioned molecular methods were used to identify the locations of four important mutations (Isoleucine-2041-Asparagine, Cystein-2088-Arginin, Isoleucine-1781-Leucine and Aspartic acid-2078-Glycine) responsible for target site based herbicide resistance in the carboxyltransferase domain of ACCase enzyme. Both approaches involve DNA extraction, PCR using specific primers and restriction digests of PCR products with restriction enzymes. Results of experiments showed that Isoleucine-1781-Leucine and Aspartic acid-2078-Glycine mutations were observed in 53.8% and 7.6% of resistant wild oat biotypes, respectively. Among the investigated biotypes, only one biotype had two mutations (Isoleucine -1781-Leucine and Aspartic acid-2078-Glycine). Thus, different mutations in the carboxyl transferase domain of ACCase enzyme were the reason of various cross resistance patterns among wild oat biotypes.Keywords: Mutation, Target site, based resistance, ACCase enzyme, CAPS, dCAPS -
به منظور مقایسه دو نوع کلوپیرالید (30% اس ال) ساخت کارخانه های مختلف با نام های تجارتی لونترل و واچ و اثر مقادیر مختلف آنها بر روی کلزا و علف های هرز، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی، با 4 تکرار و 12 تیمار در استان های فارس و خوزستان انجام شد. تیمارها عبارت بودند ازسمپاشی لونترل و واچ در میزان های 6/ 0، 8/ 0، 1، 2/ 1 و 4/ 1 لیتر ماده تجاری در هکتار در زمان 10-5 سانتیمتری علف های هرز، علفکش بوتیزان استار (کوین مراک 8/8% + متازاکلر 3/ 33%) به عنوان شاهد، بعد از کاشت و قبل از آبیاری اول و سبز شدن کلزا به میزان 5/ 2 لیتر ماده تجاری در هکتار وشاهد بدون علف هرز در طول فصل.کلیهکرت هابا 75/ 0 لیتر از ماده تجاری در هکتار ازعلف کش سوپر گالانت 8/ 10% امولسیون (هالوکسی فوپ-آر- متیل استر) علیه علف های هرز باریک برگ سمپاشی گردیدند.نتایج نشان داد اثر کلوپیرالید روی گیاه کلزا برای هر دو نوع این علف کش مشابه و تا 8/ 0 لیتر در هکتار آن در مناطق آزمایش اثر سوءروی کلزا نداشت. مقدار یک لیتر در هکتار آن با خسارت جزئی منجر به افت عملکرد کلزا نگردید و کنترل مناسب تری روی علف های هرز داشت. علف های هرز غالب استان فارس تاتاری (Cardauus pycnocephalus L.) و هفت بند(Polygonum aviculare L.) بودند که کنترل آن ها توسط یک لیتر کلوپیرالید بیشترین عملکرد کلزا (28%) را در بر داشت. در خوزستان، بیشترین مقدار کلوپیرالید که به کلزا خسارت وارد نیاورد یک لیتر در هکتار از هر دو نوع تجاری بود که توانست علف های هرز کنگر ابلق (L. Silybum marianum)، وایه (Ammi majus L.)، شاه افسر (Melilotus officinalis (L.) Pallas) و پنیرک (Malva spp.) را مهار کرده و عملکرد کلزا را بیش از 200 درصد افزایش دهد.
کلید واژگان: علف های هرز پهن برگ, لونترل, میزان مصرف, واچIn order to compare two commercial forms of clopyralid (30% SL) under the trade names of Lontrel and Watch and their high dose effects on canola, an experiment was conducted in randomized complete blocks design with 12 treatments and 4 replications in Fars and Khuzestan provinces during 2008-9. Treatments included post-emergence application of Lontrel and Watch at 0.6, 0.8, 1, 1.2 and 1.4 L.-ha., pre-emergence application of quinmerac+metazachlor (Butisan Star, 42.1% SC) at 2.5 L.-ha. and weed free check. All plots were sprayed with 0.75 L.-ha. of haloxyfop-R-methyl ester (Galant Super 10.8% EC) post emergence against grass weeds. Results indicated that both types of clopyralid were safe on canola up to 0.8 L.-ha. One L.-ha. of clopyralid caused slight damage to canola, but soon recovered and did not affect yield, while better control of weeds was observed. Control of dominant weeds (Cardauus pycnocephalus L. and Polygonum aviculare L.) in Fars province, by one L.-ha. of both commercial forms of clopyralid resulted in highest canola yield increase (28%). Control of dominant weeds in Khuzestan, including Silybum marianum L., Ammi majus L., Melilotus officinalis (L.) Pallas and Malva spp., by one L.-ha of both commercial forms of clopyralid increased canola yield by over 200 per cent.Keywords: Broad leaf weeds, canola, dosage, Lontrel, Watch -
کاربرد مداوم علف کش های بازدارنده استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز برای کنترل علف های هرز باریک برگ های مشکل ساز در مزارع گندم کشور منجر به بروز مقاومت در 5 گونه از علف های هرز باریک برگ شده است. اخیرا بیوتیپ هایی از علف هرز یولاف وحشی مقاوم به علف کش کلودینافوپ پروپارژیل، ستوکسیدیم و پینوکسادن مورد شناسایی قرار گرفته که دارای شاخص مقاومتی بین 31/1 تا بیش از 63/50 در برابر بازدازنده های ACCase بودند. در این آزمایش اساس ملکولی مقاومت در بیوتیپ های مقاوم مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش های CAPS و dCAPS برای شناسایی جهش های احتمالی که در نقاط 1781، 2041، 2078 و 2088 ژن کدکننده آنزیم ACCase رخ داده و باعث مقاومت یولاف وحشی به علف کش های بازدارنده استیل کو آنزیم آکربوکسیلاز شده اند، استفاده شد. نتایج نشان داد که علت مقاومت در 50 درصد بیوتیپ (شامل بیوتیپ های M4، S2، S3، S4 و ES1) جهش در موقعیت 1781، در 10 درصد بیوتیپ ها (شامل بیوتیپ M2) جهش در موقعیت 2041 و در 10 درصد بیوتیپ ها (شامل بیوتیپ M4) جهش در دو جایگاه 1781 و 2078 کربوکسیل ترانسفراز آنزیم استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز بود. در مجموع 70 درصد بیوتیپ های مقاوم حداقل در یکی از نقاط 1781، 2041، 2078 جهش داشتند و در هیچ یک از بیوتیپ های مورد مطالعه جهش در موقعیت 2088 مشاهده نشد. در سایر بیوتیپ های مقاوم، احتمالا جهش در نقطه دیگری از ژن کدکننده آنزیم ACCase رخ داده و یا مکانیزم مقاومت آنها مبتنی بر غیر هدف می باشد.
کلید واژگان: آنزیم برشی, پینوکسادن, ستوکسیدیم, کلودینافوپ پروپارژیلConsecutive usages of acetyl Coenzyme A carboxylase (ACCase) inhibiting herbicides to control troublesome grass weeds of wheat in Iran، has resulted in resistance of 5 grass weeds to ACCase inhibitors. Recently some resistant Avena spp. biotypes have been detected in wheat fields of Iran which have developed resistance to clodinafop propargyl، setoxydim and pinoxaden herbicides with resistance factor between 1. 31 to more than 50. 63. This experiment was conducted to use CAPS and dCAPS method to detect mutation probably occurred in 1781، 2041، 2078 and 2088 positions of encoding gene of ACCase enzyme and resulted in resistance of resistant wild oat biotypes to ACCase inhibiting herbicides. Results showed that the cause of resistance in 50% of the biotypes (including M4، S2، S3، S4 and ES1) was mutation at the position 1781، 10% (including M2 biotype) at the position 2041 and 10% (including M4) at the position 1781 and 2078. Generally 70% of biotypes showed mutation at least in1781، 2041 and 2078 positions. The cystein-2088-argenin substitutions were not identified as a mutation endowing resistance in any of the biotypes. In other biotypes (M1، M3، S1 and F3) mutation may have occurred in other positions of gene encoding ACCase، or the resistance in these biotypes is a non-target based mechanism.Keywords: Clodinafop, propargyl, pinoxaden, restriction enzyme, setoxydim -
به منظور ممیزی علم علف های هرز کشور، مطالعاتی طی سال های 89-1388 توسط انجمن علف های هرز ایران انجام شد. بدین منظور اطلاعات از طریق تهیه و ارسال فرم و جستجوی میدانی، جمع آوری و بر اساس شاخص های مورد نظر پردازش و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد دانشجویان ورودی مقطع کارشناسی ارشد در 6 دانشگاه دولتی و 10 واحد دانشگاه آزاد اسلامی به ترتیب 86 و 443 نفر می باشد. همچنین طی دوره ارزشیابی 18 نفر در مقطع دکتری در دانشگاه های دولتی (تهران و مشهد) پذیرفته شده اند. قابل ذکر است که 18 عضو هیات علمی در دانشگاه های دولتی و 10 عضو هیات علمی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به صورت تمام وقت در رشته علوم علف های هرز مشغول فعالیت می باشند. از سرمایه های انسانی در بخش پژوهش، 97 نفر در واحدهای تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی در زمینه علوم علف های هرز فعالیت دارند که از این تعداد، 41 نفر عضو هیات علمی می باشند. شاخص دیگر ارزیابی، تولیدات علمی در زمینه علوم علف های هرز بود که نتایج نشان دهنده انتشار 356 مقاله علمی طی دوره ارزشیابی بود. از این تعداد 311 مقاله علمی-پژوهشی، 30 مقاله ISI، و 9 مقاله ترویجی بودند. بطور کلی سهم دانشگاه های دولتی از تعداد کل مقالات 183، دانشگاه آزاد اسلامی 85 و واحدهای تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی 88 مقاله می باشد. همچنین از 30 مقاله منتشر شده در نشریات با نشان ISI، 21 مقاله سهم دانشگاه های دولتی، 6 مقاله سهم دانشگاه آزاد اسلامی و 3 مقاله سهم واحدهای تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی می باشد. همچنین نتایج نشان داد که از کل مقالات منتشر شده، 08/62 درصد بنیادی و 92/37 درصد دارای رویکرد کاربردی می باشند. نسبت کل مقالات منتشر شده به اعضای هیات علمی نشان داد که طی دوره ارزیابی به ازای هر عضو هیات علمی در دانشگاه های دولتی، آزاد اسلامی و واحدهای تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی، 56/2 مقاله منتشر شده که سهم هر یک از مراجع نامبرده به ترتیب 81/3، 67/1 و 76/1 مقاله می باشد. ارزیابی مقلات ارائه شده در همایش های داخلی و خارجی بیانگر انتشار 620 مقاله بود که از این تعداد 194 مقاله در زمینه مدیریت شیمیایی، 168 مقاله درباره مدیریت غیر شیمیایی، 180 مقاله بنیادی و 78 مقاله درباره بیولوژی بودند. طی سال های 89-1388، 15 جلد کتاب (12 جلد تالیف و 3 جلد ترجمه) در زمینه علوم علف های هرز به چاپ رسیده که سهم دانشگاه های دولتی، آزاد اسلامی و واحدهای تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی به ترتیب 4، 1 و 10 جلد بود. همچنین طی دوره ارزشیابی، 240 پایان نامه انجام شده که سهم دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی به ترتیب 71 و 169 پایان نامه بود.
کلید واژگان: خروجی های علمی, دانشگاه ها, علوم علف های هرزAn audit was made for weed science in Iran by Iranian Society of Weed Science for the years 2009 and 2010. All the information was collected by filling special forms. Other information was collected by media search. All collected data was processed and analyzed according to the requirements of this report. Results indicated that the number of MSc candidates accepted for weed science in six state universities was 86 and ten Islamic Azad university branches، 443، during the two years of this survey. At the same period، 18 PhD candidates were accepted in the two state universities (Tehran and Mashhad). The number of scientific body of weed science specialists at the above mentioned universities was 18 in state and 10 in Islamic Azad university branches. In the research sector، there were 97 researchers active in weed research at the Ministry of Agriculture research units of whom 41 were members of the scientific body. A total of 356 scientific articles were published during this study period، of which 30 were ISI grade and 9 extension category. Amongst the 30 ISI articles، 21 were from state universities، 6 Islamic Azad university branches and 3 from agricultural research units. It was also shown that 62. 02% of all the published articles were of basic nature and 37. 92%، applied. The above data also revealed that، on the average، for every member of the scientific body of universities and research units، 2. 56 articles have been published (3. 81 for state universities، 1. 67 for Islamic Azad university branches and 1. 76 for agricultural research units). As for articles presented at Iranian and foreign conferences، a total of 620 articles were recorded. The subject of 194 were chemical، 168 non-chemical، 180 basic and 78 biological studies. During This period، 15 weed science books (12 authored، 3 translations) were published، four of which belonged to state universities، one from Islamic Azad university branches and 10 from agricultural research units. During the period of this survey، 240 theses were presented، of which 71 belonged to state universities and 169 came from Islamic Azad university branches.Keywords: Scientific outputs, universities, weed science -
به منظور بررسی تاثیر دزهای کاهش یافته علف کش ایمازتاپیر در مراحل مختلف فنولوژی سویا بر علف هرز توق، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر مبنای طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال زراعی 89-1388 در ماهدشت کرج اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل دز علف کش ایمازتاپیر در پنج سطح (0، 25،50، 75 و 100 گرم ماده موثره در هکتار) و مرحله فنولوژی سویا در سه مرحله (دو، سه و چهار برگی) بودند. برازش داده ها با تابع لجستک نشان داد که کاربرد ایمازتاپیر در مرحله دو برگی سویا بیشترین تاثیر را در کاهش وزن خشک، ارتفاع، تعداد شاخه فرعی و وزن خشک بذر توق داشت، بطوری که ایمازتاپیر 89/9 گرم ماده موثره در هکتار در مرحله دو برگی سویا توانست وزن خشک توق را تا 50 درصد کاهش دهد. این میزان کاهش در مرحله سه برگی و چهار برگی سویا به ترتیب با کاربرد ایمازتاپیر با دز 84/42 و 67/61 گرم ماده موثره در هکتار بدست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که تفاوت چندانی بین دزهای 75 و 100 گرم ماده موثره در هکتار ایمازتاپیر در کنترل توق وجود نداشت. بنابراین دز کاهش یافته 75 گرم ماده موثره در هکتار نیز در مرحله دو برگی سویا می تواند بخوبی توق را کنترل کند. بیشترین عملکرد دانه سویا (3327 کیلوگرم در هکتار) نیز با کاربرد ایمازتاپیر در مرحله دو برگی سویا بدست آمد.
کلید واژگان: اکوفیزیولوژی, دانه های روغنی, فنولوژی, ماده موثرهA factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with four replications in order to investigate of the effect of reduced dosages of imazethapyr at various growth stages of soybean on cocklebur at Mahdasht، Karaj during 2009-10. The evaluated experimental factors were included five levels of imazethapyr dosage (0، 25، 50، 75 and 100 g a. i. ha-1) and soybean phenological growth stage in three stages (two، three and four-leaved stage). The Fitting of experimental data by the logistic equations showed that the imazethapyr application at two-leaved stage of soybean had the highest effect on the reduction of shoot dry weight، height، number of axillary branch and seed dry weight of cocklebur. Using 9. 89 g a. i. ha-1 imazethapyr at two-leaved stage of soybean led to a 50% reduction in dry weight of cocklebur. This reduction amount at 3 and 4-leaved stages of soybean were obtained by imazethapyr application in the dosages of 42. 84 and 61. 67 g a. i. ha-1، respectively. Moreover، the results showed that any significant difference was observed between 75 and 100 g ai. ha-1 of for imazethapyr in the cocklebur control. Therefore، the application of reduced dose of 75 g a. i. ha-1 can suitably control cocklebur at two-leaved stage of soybean. The highest yield of soybean (3327 kg ha-1) was also achieved by imazethapyr application during the two-leaved growth stage.Keywords: Active Ingredient, Ecophysiology, Oilseeds, Phenology -
به منظور بررسی مقاومت توده های علف هرز یولاف وحشی به علف کش کلودینافوپ پروپارژیل، آزمایش گلخانه ای در سال 1387 در بخش تحقیقات علف های هرز موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 12 توده یولاف وحشی مشکوک به مقاومت در برابر علف کش کلودینافوپ پروپارژیل و یک توده حساس به این علف کش بودند که از استان فارس جمع آوری شدند. آزمایش واکنش به دوز بر روی 13 توده یولاف وحشی صورت پذیرفت. در این آزمایش واکنش توده های یولاف وحشی در دامنه ای از دوزها شامل 25/0 تا 16 برابر دوز توصیه شده (64 گرم ماده موثره در هکتار) علف کش کلودینافوپ پروپارژیل بررسی شد. تیمار علف کش در مرحله 2 تا 4 برگی یولاف وحشی اعمال شد. شاخص های اندازه گیری شده در آزمایش شامل ، درصد بوته های یولاف وحشی زنده مانده پس ازسمپاشی نسبت به شاهد و د رصد وزن خشک گیاهان هر توده نسبت به شاهد بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که تمامی توده های یولاف وحشی مشکوک به مقاومت جمع آوری شده از استان فارس نسبت به علف کش کلودینافوپ پروپارژیل مقاوم می باشند. مقایسه شاخص های مقاومت توده ها نسبت به توده ح ساس بر مبنای درصد وزن خشک و تعداد بوته ی زنده مانده نسبت به شاهد نشان داد که توده W/F-M2/85 از شهرستان مرودشت بالاترین مقاومت را نسبت به علف کش کلودینافوپ پروپارژیل دارا می باشد . بطوری که این توده توانست حتی در 16 برابر دوز توصیه شده (1024 گرم ماده موثره در هکتار)نیز ، بیش از 50 درصد وزن خشک و بقای خود را نسبت به شاهد حفظ کند.
کلید واژگان: شاخص مقاومت, مقاومت به علف کش, واکنش به دوز, زیست سنجیIn order to survey the resistance of wild oat populations to clodinafop propargyl herbicide, an experimental study was conducted at the Department of Weed Science, Plant Pest and Disease Research Institute greenhouse in 2008. Treatments included 12 wild oat populations suspected of being resistant to clodinafop propargyl and a susceptible biotype collected from Fars Province. A dose-response study was conducted for 13 wild oat populations. In this study, wild oat populations were sprayed during the 2–4 leaves stage using eight doses of clodinafop propargyl including 0 to 16 times the recommended dose (64 g ai ha-1). Biomass and surviving plant measurements were performed four weeks after herbicide application. Results of this study indicated that all suspected populations were resistant to clodinafop propargyl herbicide. The comparison of resistance index on the basis of biomass and surviving plants showed that the W/F-M2/85 population from Marvdasht had the highest level of resistance. This population could preserve over 50% more of both biomass and surviving plant relative to the control at 16 times (1024 g ai ha-1) the recommended dose.
-
به منظور بررسی مقاومت یولاف وحشی (Avena ludoviciana) به علف کش پینوکسادن، آزمایش زیست سنجی گیاه کامل در بخش تحقیقات علف های هرز موسسه تحقیقات گیاه پزشکی در سال 1387انجام شد. در این آزمایش 12 توده یولاف وحشی مشکوک به مقاومت همراه با یک توده حساس به علف کش که از مزارع گندم استان فارس جمع آوری شده بودند، در معرض دامنه ای از دزهای علف کش پینوکسادن شامل 25/0 تا 16 برابر دز توصیه شده (45 گرم ماده موثره در هکتار)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش بر اساس شاخص های اندازه گیری شده نشان از بروز مقاومت به علف کش پینوکسادن، دست کم در هشت توده یولاف وحشی داشت. به طوری که شاخص مقاومت توده ها بر مبنای وزن خشک و تعداد بوته زنده مانده به ترتیب در دامنه ای از 21/2 تا 89/26 و 43/1 تا 48/18 برآورد شد. توده های F2، S2، S4 و ES4 با بدست آوردن شاخص های بیشتر از 12، بالاترین مقاومت را به پینوکسادن نشان دادند. در حالی که توده های M2 و ES نسبت به این علف کش حساسیت زیادی نشان دادند.
کلید واژگان: شاخص مقاومت, مقاومت به علف کش ها, وزن خشکTo evaluate the resistance of winter wild oat (Avena ludoviciana) biotypes to pinoxaden, Whole plant bioassay experiment was conducted at Department of Weed Science, Plant Protection Institute, in 2008. Twelve putative resistant and one susceptible populations that had been collected from wheat fields of Fars province were surveyed in a dose-response experiment. All populations were exposed to a range of pinoxaden dosages including 0.25 to 16 times the recommended dose (45 g a.i. ha-1). Results indicated that herbicide resistance was occurred in major of winter wild oat populations. The resistance index based on dry weight and plant survival was estimated in the range from 2.21 to 26.89 and 1.43 to 18.48, respectively. Four of 12 populations (F2, S2, S4 and ES4) showed high resistant to pinoxaden with resistance ratio >12 fold greater than the susceptible population. But the populations of M2 and ES indicated intense sensitivity to pinoxaden.Keywords: Dry weight, herbicide resistance, resistance index
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.