به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hamidreza fartokzadeh

  • حمیدرضا فرتوک زاده، سید علیرضا شیرازی*

    فعالیت نهادهای توسعه ای نقش چشمگیری در اقتصاد و توسعه صنایع کشورها دارد. بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی یکی از مهم ترین نهادهایی است که به دستور امام خمینی (ره) تاسیس شد و ماموریت مهمی در محرومیت زدایی و فعالیت اقتصادی کشور دارد. تعیین خطوط راهنمای نقشه راه ، در تدوین برنامه راهبردی اهمیت دارد. هدف پژوهش کنونی، تدوین خطوط کلان نقشه راه بنیاد مستضعفان به عنوان یک نهاد توسعه ای است. پارادایم پژوهش کنونی، تفسیری است و از روش تحقیق کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی بهره برده است. داده ها از طریق مطالعه کتابخانه ای اسناد، مدارک، آیین نامه، راهبردهای پیشین و گزارش های منتشرشده تا پایان سال 1401 جمع آوری شده است. خبرگان این پژوهش 16 نفر از روسای ادوار، اعضای هیئت امنای بنیاد مستضعفان، مدیران و معاونین ارشد اقتصادی و محرومیت زدایی در بنیاد و صاحب نظران اجرایی و علمی در نهادهای مشابه بودند. نتایج نشان داد که خطوط راهنمای نقشه راه بنیاد مستضعفان به عنوان نهاد توسعه ای، در 8 مفهوم قرار دارند که عبارت اند از: 1) توسعه صنعتی 2) توسعه فناوری دانش بنیان، 3) توسعه سرمایه انسانی، 4) توسعه صادرات و ارزآوری، 5) توسعه امنیت غذایی، 6) توسعه زیرساخت های ملی، 7) توسعه اقتصاد پلتفرمی 8) محرومیت زدایی. بنیاد مستضعفان با در نظر گرفتن دو محور جبران شکست بازار در تخصیص منابع و جبران شکست دولت در حکمرانی به مثابه یک نهاد توسعه ای، نقش آفرینی می کند.

    کلید واژگان: بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی, نهاد توسعه ای, توسعه صنعتی, محرومیت زدایی, نقشه راه
    Hamidreza Fartokzadeh, Seyed Alireza Shirazi *

    The activity of development institutions has a significant role in the economy and development of countries' industries. The Foundation of the Underprivileged of the Islamic Revolution, as one of the most important institutions that was established by the order of Imam Khomeini (RA), has an important mission in the removal of deprivation and the economic activity of the country. Determining the guiding lines of the road map is important in formulating a strategic plan. The aim of the current research is to determine the broad outlines of the road map of Mustafafan Foundation as a development institution. The paradigm of the current research is interpretative and it has used the qualitative research method based on Narrative inquiry. The data has been collected through the library study of documents, documents, regulations, previous strategies and published reports until the end of 2022. In this research, there were 16 people from the presidents of the eras, members of the board of trustees of Mustafafan Foundation, managers and senior vice presidents of economics and deprivation reduction in the foundation, and executive and scientific experts in similar institutions. The results showed that the guidelines of the road map of Mustafafan Foundation, as a development institution responsible for its creation, are located in 8 dimensions, which are: 1) industrial development, 2) development of knowledge-based technology, 3) development of human capital, 4) development of foreign exchange. 5) development of food security, 6) development of national infrastructure,7) development of platform economy & 8) elimination of deprivation. Mustafafan Foundation plays a role by considering the two axes of compensating for the market failure in allocating resources and compensating for the government's failure in governance as a development institution.

    Keywords: Mostazafan Foundation Of Islamic Revolution, Development Institution, Industrial Development, Economic Development, Elimination Of Deprivation, Road Map
  • حمیدرضا فرتوک زاده*، محمدرضا دره شیری

    پیشرفت پایدار صنعتی مستلزم ریشه یابی عمیق مساله های صنعتی کشور و بهبود مستمر سازوکارهای پشتیبان برای مواجهه با آن هاست. سیستم طبقه بندی صنعتی، خطوط راهنمای کلی را برای تحلیل و صورت بندی مساله ها و توسعه سازوکارهای پشتیبان فراهم می آورد. بر این اساس، ارائه یک طبقه بندی از واحدهای صنعتی کشور مبتنی بر نوع مساله های صنعت کشور و سازوکارهای ایجادکننده آن ، ارتقاء قابلیت حکمرانی صنعتی را به دنبال خواهد داشت. این پژوهش سعی دارد با ارزیابی انتقادی پیامدها و کشف نقطه کورهای گونه شناسی های رایج، با ارائه یک منطق گونه شناسی از وضعیت موجود صنایع کشور و ترسیم یک تصویر کلان و قابل فهم از وضعیت عمومی صنایع، قابلیت تحلیل و صورت بندی مساله ها در حکمرانی صنعتی کشور را ارتقاء دهد. این مطالعه با روش شناسی گونه شناسی با رویکرد قیاسی - استقرایی با دیدگاه روایت پژوهانه انجام شده است. بر این اساس، صنایع کشور بر اساس چگونگی تاثیرپذیری از میدان نیروی نظم های اقتصادی جهانی غالب، با توجه به معیارهایی هم چون، سهم منابع طبیعی در محصول تولیدی، وابستگی به منابع و ارز ارزان و قابلیت خلق ارزش افزوده با استفاده از نیروی کار ماهر و تحصیل کرده، به یازده گونه در سه طبقه اصلی صنایع منبع پایه، صنایع حمایت پایه و صنایع قابلیت پایه طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی، دستگاه تحلیلی نسبتا منسجمی را برای صورت بندی و حل مساله های صنعتی کشور متناسب با ویژگی های هر طبقه، در اختیار دستگاه حکمرانی کشور قرار خواهد داد. در این چارچوب، متناظر با هر یک از گونه های صنعتی مضمون های راهبردی و خردمایه های کلان حکمرانی صنعتی استخراج و ارائه شده اند.

    کلید واژگان: ابتکار ایلاف, حکمرانی واگرا, خردمایه حکمرانی, طبقه بندی صنعتی, نظم اقتصادی جهانی
    Hamidreza Fartokzadeh *, Mohammadreza Darrehshiri

    Sustainable industrial progress requires deep understanding and rooting of problems and continuous improvement of supporting mechanisms to deal with them. Industrial classification is a guideline in formulating problems and creating supporting mechanisms for industrial development. Based on this, the industrial classification based on the type of industry problems and the mechanisms that create them will improve the ability of industrial governance to support sustainable industrial progress.This research tries to provide a logic for the typology of the existing state of the country's industries and drawing a macro and understandable picture of the general state of production units. This study has been done with typology methodology with deductive-inductive approach.Based on this, the industries of the country based on the type of influence from the pressure of the prevailing global economic orders and the open-loop economic governance in the economic structure dependent on the export of natural resources, according to criteria such as the share of natural resources in the production product, dependence on resources and cheap currency, and the capability to create added value using skilled and educated labor forces, are classified into eleven types in three main categories: resource-oriented industries, support-oriented industries, and capability-oriented industries. This classification will provide the country's industrial governance system with a relatively coherent analytical system for formulating and solving the country's industrial development problems based on the characteristics of each class. Based on this, corresponding to each class, the strategic themes and macro principles of industrial governance have been extracted and presented.

    Keywords: Ilaf Initiative, Open-Loop Governance, Global Economic Order, Industrial Classification, The Wisdom Of Governance
  • سیامک طهماسبی*، داود کریمی پور، حمیدرضا فرتوک زاده

    تعامل کشورهای محور مقاومت نظم جدیدی در هندسه منطقه ایجاد کرده است که شاید مقابله با تهدید داعش از نتایج بارز آن بوده و از تغییر ژیوپلوتیک منطقه به نفع دشمنان ایران و کشورهای همسو، جلوگیری کرده است. لکن برای تداوم تعامل بین کشورهای موسوم به کشورهای محور مقاومت و حتی همسوسازی سایر کشورهای بالقوه، باید برنامه ریزی جدی تری داشت تا به واسطه تعمیق انگیزه همکاری، مانع فروپاشی اتحاد بین آنها شد. در این مقاله سعی بر این است تا از منظر ژیواکونومی و فرصت های استفاده از انرژی برق در منطقه اقدام به ایجاد اتحاد راهبردی بین این کشورها نموده و به واسطه طرح هایی که به نفع کشورهای همسایه می باشد، هم مقدمات رشد و پیشرفت صنعتی آنها را فراهم کرده و هم گامی در راستای تامین اهداف ژیواستراتژی محور مقاوت برداشت.روش تحقیق این مقاله استفاده از پنل خبرگان بوده که با حضور خبرگان مرتبط برگزار شده است. از دستاوردهای مقاله می توان به معرفی فرصت انرژی برق برای اتحاد کشورهای همسو اشاره کرد به این شرح که با اتصال شبکه برق این کشورها، جمهوری اسلامی ایران بخشی از انرژی برق مورد نیاز کشورهای هدف را تامین کرده و کشورهای مقابل هزینه آن را در قالب تولید محصولات راهبردی کشاورزی و صادرات آن به ایران یا تعاملات در حوزه معادن راهبردی پرداخت نماید.

    کلید واژگان: منطقه گرایی انرژی, جمهوری اسلامی ایران, ژئواکونومی, ژئواستراتژی, اقتصاد سیاسی بین الملل
    Siamak Tahmasebi *, Davood Karimi, Hamidreza Fartokzadeh

    Economic interactions between the countries forming the axis of resistance have led to the formation of a new order in the geometry of the region. This can both counter the threats posed by the ISIS, as well as preventing the growth of the geopolitical influence of the enemies of the Islamic Republic and their aligned countries in the region. However, the strengthening of the interactions between the resistance axis countries and the alignment of other potential partners with this axis, requires strategic planning to prevent the collapse of this alliance, as well as deepening motivations for cooperation. The objective of this article is to propose geo-economic strategies for utilizing opportunities presented by electricity transactions in the region. This strategy can strengthen the strategic alliance between axis of resistance countries through plans which provide the foundation for industrial growth and development in the region, and are thus beneficial to all neighboring countries, thereby, taking a step towards meeting the geostrategic goals of the of axis of resistance. The research method of this article is based on conducting interviews with a panel of experts. The results indicate that with the establishment of an electricity grid between these countries, the Islamic Republic of Iran will be responsible for supplying a part of the electricity needed by allies, and in return it can receive strategic agricultural or ore products.

    Keywords: Energy regionalism, Islamic Republic of Iran, geo-economy, geostrategy, international political economy
  • حمیدرضا فرتوک زاده*، علی نقی طالبی

    در این مقاله، گذار صنایع الکترواپتیک ایران (صاپا) از حکمرانی سلسله مراتبی به گونه ای از حکمرانی شبکه ای با ایجاد مجموعه ای از شرکت های رویشی و تکوین هسته کوچک و شبکه بزرگ در صنایع الکترواپتیک بررسی می شود. بر اساس آمار و گزارش های عملکرد صاپا می توان گفت که این گذار با میزان قابل قبولی از موفقیت انجام شده و به پایداری نسبی دست یافته است. در این بررسی، تحولات سازمانی صاپا در سه دوره: 1) شکل گیری هسته اولیه؛ 2) رشد نوآوری و شبکه سازی و 3) بلوغ هسته و شبکه در پرتو مفاهیم حکمرانی، شبکه سازی و پیچیدگی مرکب و با رویکرد روایت پ‍ژوهی راهبردی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که صاپا با برخورداری از رهبری بسیج کننده و متقاعدساز، گروه های نوآوری سامانه محور، شرکت های زایشی فن آور و تلفیق سیستم سلسله مراتبی و شبکه ای، توانسته است بر دشواری های این گذار فایق آمده و جایگاه مناسبی در صنعت الکترواپتیک کشور به دست آورد.

    کلید واژگان: ودجا, حکمرانی, شبکه, صاپا, موفقیت شبکه سازی, حکمرانی شبکه ای ودجا
    Hamidreza Fartokzadeh *, Ali Naqi Talebi

    In this paper, Sapa's transition from hierarchical governance to network governance by creating a set of growing firms and developing ″small nuclei and large networks″ in the electro-optical industry has been narrated. Based on the facts and reports of sapa′s performance¸ it can be said that this transition has been done with an acceptable rate of success and has achieved relative stability. In this study¸sapa organizational changes in three periods: 1) the formation of the uncleus¸ 2) the growth of innovation and networking¸ and 3) the maturity of the uncleus and network in the light of the concepts of governance¸ networking and complexity are studied with a ″strategic narrative approach″ .The findings of this study show that Sapa, with its mobilizing and persuasive leadership, product-oriented innovation groups, technological spin offs and the integration of hierarchical and network systems, has been able to overcome the chalenges of this transition and achieved a good position in the country′s electro-optical industry.

    Keywords: Vedja, Governance, network, Sapa, Networking Success, Vedja Network Governance
  • حسینعلی رضایی منش، علی رضاییان*، علیرضا امیرکبیری، حمیدرضا فرتوک زاده

    هدف از انجام این پژوهش تعیین مولفه های دستیابی به مزیت رقابتی پایدار از طریق هوشمندی کسب و کار می باشد. روش انجام این پژوهش به صورت کیفی و روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه از بین خبرگان هوشمندی کسب و کار و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته و اکتشافی می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از بین 14 نفر از کارشناسان، خبرگان و مدیران مرتبط با موضوع پژوهش در شرکت پالایش نفت تهران انتخاب شده اند. از روش دلقی فازی برای تجزیه و تحلیل دادها استفاده شده است. در این مقاله عوامل و مولفه های موثر بر دستیابی به مزیت رقابتی پایدار از طریق هوشمندی کسب و کار در قالب مدل مفهومی پژوهش تدوین شده است. مهم ترین محدودیتی که در شناسایی هرچه بیشتر متغیرهایی که می تواند، در شکل گیری مزیت رقابتی با توجه به هوشمندی کسب و کار کمک شایانی به این تحقیق کند، به عدم کفایت مطالعات انجام گرفته در شکل گیری مزیت رقابتی با توجه به هوشمندی کسب و کار برمی گردد.

    کلید واژگان: مزیت رقابتی پایدار, هوشمندی کسب و کار, منابع استراتژیک, شرکت پالایش نفت تهران
    Hosseainali Rezaeimanesh, Ali Rezaeian *, Alireza Amirkabiri, HamidReza Fartokzadeh

    The purpose of this study is to determine the components of achieving sustainable competitive advantage through business intelligence. The method of this research is qualitative and the method of data collection is through library studies and interviews among business intelligence experts and interview data collection tools are semi-structured and exploratory. The sampling method was purposeful and selected from 14 experts, experts and managers related to the research topic in Tehran Oil Refining Company. Fuzzy clustering method has been used for data analysis. In this paper, the factors and components affecting the achievement of sustainable competitive advantage through business intelligence in the form of a conceptual model of research have been developed. The most important limitation in identifying as many variables as can help in the formation of competitive advantage with respect to business intelligence is the inadequacy of studies conducted in the formation of competitive advantage with respect to business intelligenc

    Keywords: Sustainable Competitive Advantage, Business Intelligence, Strategic Resources, Tehran Oil Refining Company
  • سید جلیل لاجوردی، علی رضاییان، حمیدرضا فرتوک زاده، شهاب طلایی شکری*

    وجود ابعاد و اثرات گوناگون و ذینفعان مختلف دخیل در توسعه گردشگری موجب پیچیدگی و پویایی رفتارهای این حوزه شده است. امری که شناخت صحیح و دقیق صنعت گردشگری و ارزیابی و ارایه راهکارهایی برای بهبود و توسعه آن را ضروری می نماید. لذا، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که با بهره مندی از مدلسازی دینامیکی در قالب روش تحلیل پویاییهای سیستمی، مدل توسعه گردشگری کشور را با تاکید بر بازارهای همسایه ارایه دهد. در این خصوص با شبیه سازی رفتاری عوامل مختلف مساله در محیط نرم افزار Vensim و تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون آن، ضمن توصیف وضعیت صنعت گردشگری کشور راهکارهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بهره مندی از این بازارها ارایه شد. از جمله مهمترین سیاستهایی که جهت بهبود وضعیت گردشگری کشور با اولویت قراردادن بازارهای همسایه پیشنهاد می شود عبارتند از: بهبود روابط با همسایگان و اولویتبخشی به آنها در برنامه های بازاریابی، تقویت زیرساختها و سیاستگذاری جهت توسعه گردشگری داخلی برای همه اقشار درآمدی، فرهنگ سازی جهت تقویت نگاه عموم جامعه ایرانی به گردشگران همسایه، افزایش تسهیلات و امکانات برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی، توجه به تمام پتانسیل های گردشگری در تمام نقاط کشور، تسهیل و حذف مقررات زاید برای ایجاد کسب و کارهای گردشگری و آسان سازی سفر و بستر سازی برای تبادلات مالی با بازارهای هدف. در نهایت، با توجه به شبیه سازی سناریو های پیشنهادی در مدل دینامیکی می توان اذعان نمود که اعمال این سیاست ها می تواند موجبات توسعه گردشگری کشور در سالیان آتی را فراهم نماید.

    کلید واژگان: صنعت گردشگری, بازارهای همسایه, توسعه, مدلسازی دینامیکی, رویکرد پویایی سیستمی
    Seyed Jalil Lajevardi, Ali Rezaeian, Hamidreza Fartokzadeh, Shahab Talaie Shokri *

    The existence of different dimensions and effects and different stakeholders involved in tourism development has led to the complexity and dynamics of the behavior of this area. it is necessary to know the proper and accurate recognition of tourism industry and provide solutions for improvement and development. therefore, the present study tries to provide the model tourism development model with emphasis on neighbouring markets using dynamic modeling in the form of system dynamics analysis. in this regard, by simulating the behavior of various factors in the Vensim software environment and analyzing the various dimensions of it, the country tourism industry has some solutions to achieve the desired status of these markets. Among the most important policies that are proposed to improve the country's tourism status with the priority of placing neighbouring markets are: improving relations with neighbours and prioritize them in marketing programmes, Strengthening the infrastructure and policy to develop domestic tourism for all categories of income, cultural change in order to strengthen the public view of iranian society to neighbouring tourists,Increase facilities and facilities for domestic and foreign investment all the potential tourism potential in all parts of the country, facilitating and removing redundant regulations for the creation of tourism businesses and simplifying the trip and creating a proper context for financial exchange with the target. finally, considering the simulation of the proposed scenarios in the dynamic model, it can be recognized that applying these policies can stimulate tourism development in the future years.

    Keywords: tourism industry, Markets of neighbor countries, Development, Dynamic Modeling, Dynamic systems approach
  • سید علی ایازی*، مقصود امیری، حمیدرضا فرتوک زاده، عادل اذر
    تحلیل مسایل پیچیده استراتژیک و مدیریتی بدون توجه به ابزارهای نوین و کارآمد، منجر به فهم نادرست مسایل شده و راهکارهای عملیاتی برای تصمیم گیران ایجاد نمی نماید. نفت بی تردید از مهم ترین نهاده های تولیدی است که هرگونه تغییر در شاخص های بازاری آن نظیر قیمت یا بی ثباتی، تقریبا تمامی کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت از جمله کشور ما که وابسته به درآمدهای نفتی است را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل تعارض استراتژیک ذی نفعان بازار نفت است. تعارض استراتژیک، یک مسئله تصمیم گیری مشترک یا تعاملی است که دو یا چند تصمیم گیرنده وجود دارد که هر تصمیم گیرنده دارای یک انتخاب است، و دغدغه تصمیم گیرنده، انتخاب دیگران است. در این پژوهش از مدل گراف برای حل تعارضات که ذیل تیوری بازی ها قرار می گیرد استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگه داشتن قیمت در محدوده خاص اولویت اوپک است و هر چقدر اوپک از سهم خود کم می کند، تولید کنندگان شرکتی مستقل و تولید کنندگان آمریکایی شیل، تولید خود را افزایش خواهند داد و جای خالی آنها را پر می کنند.
    کلید واژگان: تعارض استراتژیک, عرضه کنندگان بازار بین المللی نفت, نظریه بازی ها, مدل گراف
    Seyed Ali Ayazi *, Maghsoud Amiri, Hamidreza Fartokzadeh, Adel Azar
    Analysis of complex strategic and management problems without considering efficient tools, ends in misunderstanding and providing insufficient operational solutions for decision-makers. Crude oil, undoubtedly is one of the most important production entities that any change in the oil market indices such as price or volatility, affect almost all oil producers and exporters, including our country, which its national income is totally dependent on oil price. The main purpose of this research is to analyze the strategic conflict of the oil market stakeholders. Strategic conflict is a shared or interactive decision-making problem that happens when two or more decision-makers have shared choices and each decision has to be made in consideration of other decisions. In this research, the graph model is used to solve decision making conflicts. The research findings have shown that keeping prices within a certain range is a priority for OPEC. While OPEC market share declines, independent corporate producers and US shale producers would increase their productions and gain more market share.
    Keywords: Strategic Conflict, International oil Market Suppliers, Game theory, Graph Model
  • حمیدرضا فرتوک زاده، سیامک طهماسبی*، حسین اصلی پور، علیرضا بوشهری، غلامرضا توکلی
    سازمان صنایع دریایی مانند سایر سازمان های صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران برای رشد و توسعه قابلیت های خود عمدتا از الگوهای رایج در سازمان ها و بنگاه های تجاری استفاده کرده است. با وجود موفقیت های نسبی به دست آمده در بکارگیری آنها، به دلیل شرایط خاص حاکم بر این سازمان ها، نیاز به متناسب سازی الگوها و طراحی الگوهای اختصاصی در سازمان های یادشده مطرح بوده و تلاش هایی هم در این خصوص انجام شده است. این پژوهش با هدف ارایه مدل ارتقا یافته «الگوی فرآیندی تدوین راهبرد» تدوین شده است. روش مورد استفاده در مقاله «مدل سازی تفسیری- ساختاری» است. الگوی مورد نظر پس از طراحی، با استفاده از نظر خبرگان به تایید رسید. خردمایه اصلی این الگو «قابلیت ها» بوده و در این راستا از رویکرد آینده پژوهی و نیز پیاده سازی مراحل روش شبکه جهانی کسب و کار برای مدیریت عدم قطعیت فضای پیش روی سازمان صنایع دریایی بهره گرفته شده است. در نهایت برای اینکه الگو فقط در حالت انتزاعی باقی نماند، در سازمان صنایع دریایی اجرا شده و راهبردهای آن سازمان جهت توسعه و رشد قابلیت های فناورانه استخراج گردید.
    کلید واژگان: راهبرد, سناریونگاری, قابلیت ها, سازمان صنایع دریایی, صنایع دفاعی
    Hamidreza Fartokzadeh, Siamak Tahmasebi *, Hosein Aslipour, Alireza Boshehri, Gholamreza Tavakoli
    As one of the different industrial organizations of the Islamic Republic of Iran, Marine Industry Organization (MIO) has been using the most common patterns in organizations and businesses to develop their capabilities. Due to the specific conditions of these organizations, despite some successes, they need to customize the mentioned organizational patterns in the regard of which, some efforts have been made. In the same vein, this research is aimed to present an improved model for the procedural pattern of strategy formation in MIO. To that end, the research applies Interpretative-Structural Modeling (ISM) as the method. By this method, the pattern is designed and then is approved upon experts’ opinions. The basic approach for this pattern is "capabilities" and also, it has been used through futures studies approaches, in particular "scenario analysis" to manage the uncertainty of the future environment of MIO. Finally, to avoid abstract approach, it has been implemented in MIO and its strategies for technological capabilities development are extracted.
    Keywords: strategy, Scenario, capability, Marine Industry Organization (MIO), defense industries
  • علی رضاییان، حمیدرضا فرتوک زاده، میثم رجبی نهوجی، نیما لطفی فروشانی *
    پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی – تحلیلی به دنبال ترسیم فضاهای حالت محتمل در آینده نظام بانکی ایران است. در فرایند انجام این پژوهش، ابتدا هشت کنش گر اصلی شامل دولت، مجلس، قوه قضائیه، بانک مرکزی، بانک های دولتی، بانک های خصوصی، مشتریان خرد و مشتریان کلان بانک ها طی مصاحبه های باز با خبرگان بانکی شناسایی شدند. سپس دو کنش گر اثرگذار در خلق سناریوهای آینده نظام بانکی (دولت و متقاضیان کلان منابع مالی) و گزینه های تصمیم هر یک برای خلق آینده مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه گزینه های امکان پذیر و اولویت هر کدام تعیین شد. در پایان ضمن تحلیل پایداری وضعیت های محتمل، سیاست های پیشنهادی برای هر یک از حالات عنوان گردید.
    کلید واژگان: مدل سازی, تحلیل سناریو, نظام بانکی, سیاست گذاری
    Ali Rezaeian, Hamidreza Fartokzadeh, Meisam Rajabi Nahouji, Nima Lotfi Foroushani*
    The present study is a descriptive-analytical study aimed at mapping probable states in the future of the banking system of Iran. In the process of doing this research, at first, eight main actors, including government, parliament, judiciary, central bank, governmental banks, private banks, microcredit customers and large-scale customers of banks, were interviewed. There were two influential actors in creating the future scenarios of the banking system (government and large-scale customers of banks i.e. financial resources applicants). The major options for each decision to create the future were examined. Thereafter, possible options and priorities were determined. At the end, the stability of probable situations were analyzed and different policies for each of the situations were proposed.
    Keywords: Modeling, Scenario analysis, Iranian Banking System, Policy Making
  • نیما لطفی فروشانی*، علی رضاییان، حمیدرضا فرتوک زاده
    مطالعات متعددی درباره نظام بانکی ایران صورت پذیرفته و این پدیدار از ابعاد مختلفی بررسی شده است؛ لکن این مطالعات به خردمایه حاکم بر سیاست ها و اقدامات بازیگران مختلف این نظام نپرداخته اند. در این پژوهش سعی بر این است که با بررسی خردمایه سه گروه نقش آفرین در این نظام شامل حاکمیت، بانک و مشتری به تحلیل جامعی از شرایط موجود پرداخته شود. این پژوهش با توصیف روابط میان بازیگران این زمین بازی با روش تحلیل چندلایه ای، سعی در به تصویر کشیدن نقاط کور نظام بانکی در کشور داشته است. بدین منظور 25 مصاحبه باز با خبرگان گروه های مختلف اثرگذار در این نظام صورت پذیرفته که پس از دسته بندی و تحلیل سه لایه ای آنها، فضای حاکم برتعاملات نظام بانکی و مشکلات مرکب و پیچیده موجود تشریح شده است. در پایان، حوزه های سیاست گذاری برای بهبود وضعیت موجود، مشخص شده اند. اعتباربخشی به نتایج از طریق گروه کانونی انجام شده است.
    کلید واژگان: بانکداری, ایران, بانکداری بدون ربا, بانکداری اسلامی
    Nima Lotfiforoushani *, Ali Rezaeian, Hamidreza Fartokzadeh
    Numerous studies have been conducted about Iranian banking system and various dimensions of this phenomenon have been investigated; yet these studies have not concentrated on the rationale behind the policies and actions of those involved in the Iranian banking system. This study describes the rationale behind three major actors of Iranian banking system, namely the government, banks (private and public) and customers (retail and corporate). Using a multi-layer analysis, it has been tried to portray the blind spots in the country's banking system. In order to explore the relationships, 25 open interviews have been conducted with experts from different influential groups involved in the system. After a three-layered classification and analysis of these, the dominant atmosphere of the banking interactions and the existing complex problems have been explained. At the end, the areas of policy-making for improving the current situation have been determined. Validation of the results has been done through the focal group.
    Keywords: Banking, Iran, Usury-free Banking, Islamic Banking JEL Classification: O20, H10, G40, G29, G28, E70, E62, E61, E58
  • محمد امین قانعی راد، حمیدرضا فرتوک زاده، محمدرضا آذرآیین*
    فشار مطالبات اجتماعی ودست یابی به منافع کوتاه مدت بهره برداری از ذخایر نفتی با توسعه درون زای فن آوری در حوزه بالادستی صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران دچار نوعی ناهم زمانی است.در مقاله حاضر این ناهم زمانی به عنوان یک امر راهبردی – گفتمانی و از طریق بررسی اسناد و مصاحبه با افراد مرتبط و با ترکیبی از دو روش تحلیل مضمون و تحلیل گفتمان بررسی شده است.اهمیت درآمدهای نفتی و تامین سوخت مصرفی مردم گفتمان بهره برداری را به گفتمان غالب در صنعت نفت تبدیل کرده است. در مقابل این گفتمان، سه گفتمان توسعه فن آوری شامل: گفتمان ساخت داخل،گفتمان پژوهش وگفتمان توسعه بهره ور میادین نفتی قرار می گیرند. منازعه بین گفتمان ساخت داخل با گفتمان بهره برداری بر سر ناهم زمانی در رقابت پذیری محصولات داخلی نسبت به کالاهای خارجی در سه حوزه قیمت ، کیفیت و سرعت است. منازعه گفتمان پژوهش با گفتمان بهره برداری در ناهم زمانی نتایج پژوهش با مساله های روز صنعت نفت و ریسک به کارگیری نتایج پژوهش هاست. اصلی ترین منازعه، گفتمان توسعه بهره ور میادین نفتی در ناهم زمانی فرآیند دست یابی به فن آوری با فرآیند اجرای طرح های توسعه است. با توجه به غلبه گفتمان بهره برداری این ناهم زمانی ها باید از طریق برقراری تعادل های راهبردی با تقویت گفتمان توسعه فن آوری مدیریت شود تا در یک افق بلندمدت هم برخورداری عادلانه از منافع اقتصادی ذخایر بین نسلی نفتی حاصل شود و هم فرصت توسعه درون زای فن آوری برای کشور فراهم شود.
    کلید واژگان: توسعه فن آوری, ناهم زمانی, تحلیل گفتمان, صنعت نفت
  • سیامک طهماسبی، حمیدرضا فرتوک زاده، علیرضا بوشهری، سیدکمال طباییان، جعفر قیدرخلجانی
    مسئولان و مدیران ارشد هر سازمانی در تلاش هستند تا با اتخاذ تدابیری مناسب، زمینه تحقق اهداف و رشد و شکوفایی سازمان را فراهم کنند. در این راستا و در گذر زمان روش های مختلفی ابداع و استفاده شده، اما با روزافزون شدن پیچیدگی ها و تحولات محیطی و همچنین عدم امکان پیش بینی دقیق آینده، عرصه جدیدی با عنوان «سناریونویسی» ایجاد گردیده که هدف اصلی آن، ایجاد امکان مدیریت عدم قطعیت های پیش روی سازمان است. این مقاله نیز با هدف شناسایی سناریوهای سازمان صنایع دریایی به نگارش درآمده تا زمینه رشد آن در بلندمدت را فراهم نماید. به این منظور از روش تحقیق «شبکه جهانی کسب و کار» استفاده شده است. برای اجرای این روش، ابتدا مهم ترین نیروهای پیشران که بر آینده سازمان اثر گذار می باشد، از طریق مطالعه پژوهش های قبلی و دریافت دیدگاه صاحبنظران بررسی گردید. سپس مهم ترین عدم قطعیت ها و عوامل کلیدی شکل دهنده آینده سازمان در افق 15 ساله شناسایی شد. این عوامل مهم ترین متغیرهایی هستند که بر آینده سازمان اثر می گذارند. در مرحله بعد، ضمن ترسیم چارچوب شرایط آینده سازمان، سناریوهای پیش روی آن با عناوین «مرغ دریایی، دلفین در قفس، ماهی لجن خوار، نهنگ به گل نشسته» تعیین شد. مهم ترین یافته این پژوهش همان سناریوهای آینده سازمان می باشد که طبق منطق سناریونگاری، داستان (روایت) هر یک از آنها در مقاله ارائه شده است. هر یک از این داستان ها بیانگر وضعیت های محتملی از آینده است که از سوی نگارندگان سناریوها به عنوان آینده ای درخور توجه تبیین و تشریح شده اند؛ همچنین در پایان پژوهش، نشانگرهای تحقق هر سناریو مورد اشاره قرار گرفته است.
    کلید واژگان: آینده پژوهی, سناریونگاری, سازمان صنایع دریایی, عدم قطعیت
    Siamak Tahmasebi, Hamidreza Fartokzadeh, Alireza Bushehri, Seyyed Kamal Tabaeeian, Jafar Ghidarkhaljani
    The high-ranking officials and managers of each organization try to provide the realization of the organization's goals and its growth by adopting appropriate measures. In this regard and in time, various methods have been devised and used, but with the increasing
    complexity and environmental changes, as well as lack of the possibility of exact prediction of the future, a new field called "scenario writing" has been created whose main purpose is to create the possibility of managing uncertainty ahead of the organization. This article is aimed at identifying marine industry scenarios in order to provide a basis for its growth in the long run. For this reason, the "Global Business Network" research method has been employed. In order to implement this method, first of all, the most important propulsion forces that affect the future of the organization were investigated through studying the previous research and obtaining the views of the experts. Then, the most important uncertainties and key factors shaping the future of the organization were identified in a 15- year horizon. These factors are the most important variables affecting the organization's future. In the next step, while outlining the framework for the future of the organization, the scenarios preceding it were titled "Sea Chicken, Dolphin in the Cage, Fishworm, Aground whale". The most important finding of this research is the future scenarios of the organization, which according to the logic of scenario writing, the story (narrative) of each of them is presented in this
    article. Each of these stories illustrates the probable situations of the future that have been explained and described by writers of scenarios as a praiseworthy future. Also, at the end of the research, indicators for the realization of each scenario have been mentioned.
  • سیامک طهماسبی *، حسین اصلی پور، حمیدرضا فرتوک زاده، علیرضا بوشهری
    سیاست های صنعت دفاعی یکی از مهمترین شاخه های سیاست صنعتی کشورهاست و سیاست صنعتی، خود یکی از شاخه های سیاست عمومی محسوب می شود. سیاست صنعتی، شیوه های مختلف دخالت دولت در عرصه صنعت و فناوری است که به صورت هماهنگ شده و آگاهانه، برای پیشرفت در توسعه صنعتی اعمال می شود. در این بین ناهنجاری های رفتاری بخش صنعت در مجموعه اقتصاد کشور از دو حوزه متفاوت ناشی می شود. نخست از کندی مناسبات درونی و دوم از ناهماهنگی های با اقتضائات محیط پیرامونی آن. این مقاله برآن است تا راهنمایی برای سیاستگذاران صنعتی بوده و با انجام یک موردکاوی واقعی، سیاستهای صنعتی آن را تشریح نماید. در این مسیر براساس یک مدل مفهومی دو مرحله ای، ابتدا به ترسیم وضیعت مطلوب سیاستگذای براساس آثار علمی پرداخته شده و در مرحله دوم سیاستهای پیشنهادی برای سازمان های صنعتی فعال در عرصه دفاعی را ارائه کرده ایم که عبارتند از «اتخاذ سیاست هسته و شبکه» ، «ایجاد اتحاد راهبردی با صنایع همسوی داخلی و تحکیم پیوندهای حیاتی» و «نگاه پلتفرمی (خانواده محصول) به مقوله طراحی و تولید محصولات و سامانه ها». منطق استفاده شده در این تحقیق «تحلیل داده بنیاد» بوده و از بین چهار رویکرد مختلف آن با توجه به اقتضائات پژوهش، رویکرد گلیزر و استراوس انتخاب شد. یافته ها و نوآوری اصلی مقاله، سیاستهای پیشنهادی بوده که در انتهای مقاله تبیین و تشریح شده است.
    کلید واژگان: سیاست صنعتی, سازمان های دولتی, صنایع دفاعی, قابلیت ها
    Siamak Tahmasebi *, Hossein Aslipour, Hamidreza Fartokzadeh, Alireza Bushehri
    Policies of the defense industry are one of the most important branches of industrial policy of countries, and industrial policy itself is considered as one of the branches of public policy. Industrial policy involves the various methods of government intervention in the field of industry and technology which is cooperatively and consciously applied in order to progress in industrial development. In the meantime, the behavioral irregularities of the industrial sector in the country's economic composite result from two different dominions, firstly, from the slowness of the internal relations, and second, from the inconsistencies with its peripheral environment's requirements. This paper seeks to be a guide for the industrial policy makers and to explain its industrial policies by doing a realistic case study. In this way, based on a two-stage conceptual model, first the desirable situation of policy making based on the scientific works has been designed, and then the proposed policies for the active industrial organizations in the field of defense have been provided as the following: "Adopting a core and network policy", "founding a strategic union with the favorable domestic industries and the consolidation of vital links" and "a platform look (product family) to the design and production of products and systems". The logic used in this research was "data-base analysis" and from among its four different approaches, according to the research requirements, the Glazer and Strauss approaches were chosen. The main findings and innovations of the paper were the proposed policies that are explained and elucidated at the end of the paper.
  • حمیدرضا فرتوک زاده، سمیه قجاوند*، میثم رجبی نهوجی

    کمبود منابع آب یکی از مهم ترین چالش های حیاتی برای اغلب کشورهای جهان است. تهران به عنوان پایتخت و پرجمعیت ترین شهر ایران نیز با مسئله کمبود منابع آبی در سال های اخیر مواجه شده است که در صورت عدم مدیریت صحیح آن به یک بحران تهدید آمیز برای منطقه تبدیل خواهد شد. در پژوهش حاضر با به کارگیری مدل سازی پویا و روش تحلیل پویایی های سیستم، تلاش شد با دیدی جامع نسبت به سیستم آب منطقه تهران و با استفاده از شبیه سازی رفتاری در محیط نرم افزار ون سیم به مدیریت یکپارچه منابع آب در این حوضه آبریز کمک شود.پس از اعتبارسنجی الگو،سیاست هایی در جهت بهبود فاصله موجود میان عرضه و تقاضای آب، که به عنوان متغیر اصلی و رفتار مرجع سیستم شناخته شده بود، آزموده شدند. نتایج شبیه سازی نشان داد که سیاست های کنترل جمعیت و فناوری نسبت به سایر سیاست ها تاثیر قابل توجهی بر بهبود وضعیت آب منطقه دارند؛ با این حال سیاست های کنترل جمعیت و فناوری می توانند همزمان با سیاست هایی همچون اعمال مالیات و تعرفه ها همراه شوند تا موثرتر عمل نمایند.

    کلید واژگان: بحران آب, شبیه سازی رایانه ای, الگوسازی دینامیکی, تحلیل پویایی های سیستم
    Hamid Reza Fartokzadeh, Somayeh Ghojavand, Meisam Rajabi Nahoji

    Water scarcity is now one of the most vital challenges in most countries around the world.Tehran, as the most populated city and the capital of Iran, has also been recently experiencing a shortage of water, which may turn into a threatening crisis for the region if a proper water management system is not put in place. Employing dynamic modeling and the dynamic system analysis method, the present study was conducted to address the integrated water resources management in Tehran region taking advantage of a comprehensive outlook of the water resources system in the region and implementing a behavioral simulation in the Vensim software. Once pattern validation was accomplished, the policies developed to decrease the gap between water demand and supply regarded as the main variable and the reference behavior of the system were examined. The simulation results showed that, compared to other policies, population control and technological development polices seemed to have more significant effects on improving the water situation in the region. However, it is also observed that if combined with such other polices as taxation and pricing, the above-mentioned policies will work more effectively.

    Keywords: Water Crisis, Computer, Based Simulation, Dynamic Modeling, System Dynamics Analysis
  • مریم دولو، حمیدرضا فرتوک زاده
    پژوهش حاضر به مداقه پیش بینی بازده مقطعی سهام انفرادی توسط بازده مبتنی بر سبک در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. آزمون قابلیت پیش بینی بازده سهام بر مبنای مدل رگرسیون فاما و مک بث (1973) و با استفاده از داده های دوره زمانی 1380 تا 1389 صورت می گیرد. همچنین، جهت مداقه در قابلیت پیش بینی یادشده، رابطه تغییرات مشترک بازده سهام و سبک مربوطه با تداوم نیز آزمون می گردد. برای این منظور از رویکرد تحلیل پرتفوی متکی به طبقه بندی دوگانه استفاده می گردد. نتایج حاصل از این تحقیق بر قابلیت پیش بینی بازده مقطعی آتی سهام توسط بازده مبتنی بر سبک طی دوره تشکیل 12 ماهه صحه می نهد. شواهد حاصله نشان می دهد تغییرات مشترک بازده سهام و سبک منجر به تغییر سود تداوم می گردد. یافته مذکور منحصر به دوره تشکیل 12 ماهه و افق بازده آتی یک ماهه بوده و در بازده های آتی طولانی تر (3، 6 و 12 ماه) برقرار نیست.
    کلید واژگان: قابلیت پیش بینی بازده, سرمایه گذاری مبتنی بر سبک, بتای سبک
    Maryam Davallou, Hamidreza Fartokzadeh
    This research investigates cross section individual stock return predictability by style return in Tehran Stock Exchange. Test of stock return predictability is performed based on Fama and Mac-Beth regression model using data from 1380 to 1389. Also for profound analysis, the relation between co-movement of stock return with its style return and momentum is examined. So, Portfolio analysis approach based on dual sorting is used for the latter test. The outcomes of this research confirm future cross-section stock return predictability by style-based return over twelve month formation period. The results indicate that co-movement of stock return with its style return generates variation in momentum profit. This finding is restricted to twelve month formation period and one month future return horizon and is not observed over longer horizon future return.
    Keywords: Return Predictability, Style Investing, Style Beta
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال