به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hasan danaee fard

  • ایمان اکبری*، حسن دانایی فرد، مهدی عبدالحمید، مصطفی محمودی، مهدی خسروی
    بخش عمومی در عصر کنونی با چالش های متنوع و پیچیده ای مواجه است. تدبیرو رفع این چالش ها که غالبا مرتبط با توسعه ارتباطات و داده هاست، جز با بهره مندی از ظرفیت های ایجاد شده توسط این فناوری ها و تحقق حکمرانی داده محور ممکن نخواهد بود. فناوری هوش مصنوعی یکی از فناوری های تحولی در عصر کنونی است که می تواند در ارتقای کیفیت حکمرانی مورد استفاده قرار بگیرد. به منظور کاربست این فناوری، لازم است در ابتدا موانع و چالش های احتمالی به شیوه ای آگاهانه سنجیده شود. از این رو، در پژوهش حاضر پس از مرور نظام مند ادبیات، 16 مورد از موانع و چالش های بکارگیری هوش مصنوعی در بخش عمومی شناسایی و با استفاده از روش وزن دهی ساده فازی اولویت بندی شده است. بر اساس یافته ها «دسترسی به داده ها و کیفیت آنها» به عنوان مهم ترین مانع، و «نادیده گرفتن ملاحظات عمومی و اجتماعی» به عنوان مهم ترین چالش شناسایی شده اند. در نهایت موارد شناسایی شده در دسته های 6 گانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی، فناورانه و اخلاقی قرار گرفته اند، و توصیه های سیاستی متناسب با هر دسته و ذینفعان مرتبط پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: حکمرانی داده محور, هوش مصنوعی, چالش ها, موانع, FSAW
    Iman Akbari *, Hasan Danaee Fard, Mahdi Abdolhamid, Mostafa MAHMOUDI, Mehdi Khosravi
    The public sector is facing diverse and complex challenges in the current era. Solving these challenges, which are often related to the development of communication and data, will not be possible except by benefiting from the capacities created by these technologies and realizing data-driven governance. Artificial intelligence technology is one of the revolutionary technologies in the current era that can be used to improve the quality of governance. In order to apply this technology, it is necessary to first consider possible obstacles and challenges in a conscious way. Therefore, in the current research, after a systematic review of the literature, 16 obstacles and challenges of using artificial intelligence in the public sector have been identified and prioritized using the fuzzy simple weighting method(FSAW). According to the findings, "access to data and its quality" have been identified as the most important obstacle, and "ignoring public and social considerations" as the most important challenge. Finally, the identified cases are placed in 6 economic, social, political, managerial, technological and ethical categories, and policy recommendations are proposed according to each category and relevant stakeholders.
    Keywords: Data-Driven Governance, Artificial Intelligence, Challenges, Obstacles, FSAW
  • مریم دورچهره، حسن دانایی فرد، جلیل دلخواه، راضیه قنبری وانانی*
    مدیریت سازمان با اثرگذاری مستقیم بر نحوه تعاملات با کارکنان و چه با تاثیر غیر مستقیم بر نظام های مختلف منابع انسانی بیشتر از هر عامل دیگری در ایجاد یا کاهش انگیزه افراد نقش ایفا می کند. در همین راستا، پژوهش کیفی حاضر، واکاوی سازوکارهای مدیران در کاهش انگیزه کارکنان سازمان های دولتی ایران را هدف گذاری کرده است. روش تحلیل محتوای کیفی در بازه زمانی سال های 1400 الی 1401 در 28 سازمان دولتی برای گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته (تعداد= 50 نفر) اتخاذ شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد: 6 مضمون در قالب عوامل بی انگیزه کننده ناشی از «ماهیت شغل»، «سبک مدیریت»، «ارتقاء و پیشرفت مسیر شغلی»، «جبران خدمات»، «محیط کار» و «ارتباطات بین فردی»، 17 طبقه اصلی و 64 طبقه فرعی سازوکارهای بی انگیزگی کارکنان از سوی مدیر را به تصویر کشیده اند. در پایان دلالت های نظری و عملی یافته های این پژوهش برای دانش پژوهان و دست اندرکاران مدیریت منابع انسانی بحث شده است.
    کلید واژگان: بی انگیزگی کارکنان, عملکرد, سازکارهای مدیریتی, تحلیل محتوای کیفی, مدیریت منابع انسانی
    Maryam Dorchehreh, Hasan Danaeefard, Jalil Delkhah, Raziyeh Ghanbary Vanani *
    Motivation is influenced significantly by organizational management, which impacts employee interactions and indirectly relates to human resource systems. To find out how managers reduce employee motivation in Iranian government organizations, this qualitative study attempts to uncover the mechanisms involved. From 2021 to 2022, data were collected via semi-structured interviews in 28 public organizations using the qualitative content analysis method (n=50). As a result of the research, six themes have been identified: "job nature," "management style," "career advancement and progression," "compensation," "work environment," and "interpersonal relationships," as well as 17 categories and 64 subcategories describing managerial mechanisms that lead to employee demotivation. Researchers and practitioners of human resource management can apply these findings both theoretically and practically. By understanding the specific factors that contribute to demotivation, organizations can develop targeted strategies to enhance employee motivation and overall organizational effectiveness. This study provides a comprehensive framework for analyzing managerial practices and their impact on employee motivation within the context of Iranian public organizations.
    Keywords: Employee Demotivation, Performance, Managerial Mechanisms, Qualitative Content Analysis, Human Resource Management
  • محمد امیدی فرد، علی اصغر فانی*، دکتر حسن دانایی فرد، احمدعلی خائف الهی

    فرآیند گذار مجموعه پدیده هایی است که استاندار از لحظه ای که حکم خود را دریافت می کند تا زمانی که به اندازه کافی بر وظایف جدید در استانداری تسلط پیدا کند و منابع و محدودیت های را بشناسد، تجربه می کند، این پدیده ها شامل وقایع بیرونی، اقدامات و یادگیری ها است و مدت زمان دوره گذار شش ماه تا یک سال است، هدف پژوهش فهم فرآیند گذار استانداران جمهوری اسلامی است.این پژوهش به روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است، به این منظور مصاحبه عمیق با نه نفر از استانداران انجام شد و سه زندگی نامه بررسی شد.داده های به دست آمده از مصاحبه ها، طی فرآیند کدگذاری باز، محوری، انتخابی به کمک نرم افزار Maxqda تحلیل شد و مدل فرآیند گذار استانداران پدیدار شد، پدیده محوری این مدل داده بنیاد «سرگشتگی استاندار بین میدان های نهادی» است.

    نتیجه گیری

    استاندار برای مقابله تعارض های موجود، راهبردهای شناسایی میدان های نهادی، ایجاد کانال هایی برای دریافت اطلاعات از این میدان ها، ایجاد رابطه با افراد درون میدان ها و در نهایت تاثیرگذاری بر این میدان ها را به کار می گیرد. عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر نیز، بر راهبردهای به کار گرفته شده استاندار موثرند. عوامل زمینه ای، موارد مربوط به شخص حقیقی استاندار و شامل سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی استاندار است. عوامل مداخله گر، عوامل خارج از اختیار استاندار است و شامل نگاه مردم نسبت به حکومت، جایگاه قانونی و اختیارات استاندار، سطح توانمندی وزیر کشور و وضعیت توسعه یافتگی استان است و در نهایت پیامد به کارگیری راهبردها، اعتمادزایی استاندار در میدان های نهادی، ایجاد امکان نقش آفرینی و بهره برداری از سرمایه موجود در میدان هاست.

    کلید واژگان: استاندار, گذار رهبری, داده بنیاد, میدان نهادی, سرمایه فرهنگی
    Mohammad Omidifard, Aliasghar Fani *, Hasan Danaee Fard, Ahmadali Khaef Elahi

    This study aimed to understand the transition process of governors in the Islamic Republic of Iran.The study used a qualitative research approach and developed a grounded theory. Data were collected through semi-structured interviews with nine previous governors and reviewing three former governors' biographies.

    Result

    The study found that governors in the Islamic Republic of Iran experience confusion between institutional fields during the transition process. To overcome this confusion, governors employ tactics to discover institutional fields, develop communication channels, build connections with individuals within these fields, and exert influence over these fields. The governor's cultural and social capital are contextual aspects that play a role in this process. There are also intervening elements that are outside the governor's control, such as the public's perception of the government, the governor's legal standing and authority, the competence of the interior minister, and the province's degree of development.The study's findings provide a model for the transition process that can be used to support new governors in their transition to the governorate. The model emphasizes the importance of discovering institutional fields, developing communication channels, building connections with individuals within these fields, and exerting influence over these fields. The findings highlight the importance of contextual aspects and intervening elements that are outside the governor's control. The study's results may be useful in enhancing the performance of governors during their transition process and improving the governance of provinces in the Islamic Republic of Iran.

    Keywords: Governer, Grounded Theory. Leadership Transition, Instiutional Field, Cultural Capital
  • محسن عین علی، سید عباس ابراهیمی*، محسن فرهادی نژاد، حسن دانایی فرد
    هدف

    خط مشی گذاری باز راهی برای دولت هاست تا با طراحی و ارائه سیاست هایی، خواسته های دنیای دیجیتالی را برآورده کنند. همچنین، یکی از رویکردهای جدید در عرصه اداره دولت و حکومت، خط مشی گذاری باز است. بهینه تر بودن خط مشی اتخاذ شده، حمایت ذی نفعان از اجرای خط مشی مدنظر، دسترسی نخبگان و مردم به داده ها، افزایش مشارکت عمومی و افزایش اعتماد عمومی به عملکرد نهادهای حاکمیتی، از جمله مجلس شورای اسلامی، از پیامدهای خط مشی گذاری باز است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب کاربست خط مشی گذاری باز در مجلس شورای اسلامی ایران است.

    روش

    پژوهش حاضر بر اساس مبانی فلسفی پژوهش، پارادایم تفسیری و از نظر هدف، از نوع کاربردی است و به لحاظ نوع داده ها، آمیخته به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش در بخش های کمی و کیفی را کلیه خبرگان علمی حوزه خط مشی گذاری عمومی (تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و موسسه های پژوهشی کشور با تخصص مرتبط به دانش تصمیم گیری و خط مشی گذاری عمومی) و خبرگان اجرایی (تمام نمایندگان فعلی و ادوار مجلس شورای اسلامی) تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش کتابخانه ای و بررسی متون و در بخش کمی، پرسش نامه بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، 22 مصاحبه اکتشافی و عمیق با خبرگان علمی حوزه خط مشی گذاری عمومی و خبرگان اجرایی انجام شد. در بخش کمی نیز با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، 44 نفر برای نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی، از رویکرد تئوری داده بنیاد و نسخه 10 نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار اسمارت پی ال اس) بهره گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تجزیه وتحلیل داده ها، ابعاد عمومی و پیش شرط های مدل خط مشی گذاری باز را تعیین کرد. افزون بر آن، اجزا و عناصر تشکیل دهنده ابعاد اصلی مدل، متشکل از درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی و راه کارهای کاربست خط مشی گذاری شناسایی شدند. یافته های پژوهش در بخش کمی نیز نشان داد که شفافیت به عنوان یکی از ابعاد عمومی خط مشی گذاری باز، بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی تاثیر مثبت و معنادار دارد. علاوه براین، مشارکت عمومی بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی، تاثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین، نتایج پژوهش از تاثیر مستقیم و معنادار همکاری به عنوان یکی از ابعاد عمومی خط مشی گذاری باز بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی حکایت می کند. سرانجام تحلیل آزمون در این بخش نشان داد که درک مسئله بر توسعه راه حل ها، توسعه راه حل ها بر تدوین و تدوین بر ارزیابی تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اصول شفافیت می توان گفت مشارکت و همکاری، به کارگیری مدل خط مشی گذاری باز که به تقویت عملکرد مجلس شورای اسلامی منجر خواهد شد، ضروری است و این چارچوب کمک می کند که مجلس شورای اسلامی به طور موثرتری به نقش های قانونی خود بپردازد.

    کلید واژگان: خط مشی گذاری عمومی, خط مشی گذاری باز, مجلس شورای اسلامی
    Mohsen Eynali, Seyed Abbas Ebrahimi *, Mohsen Farhadinejad, Hasan Danaeefard
    Objective

    Open policy making represents an innovative and modern approach for governments to create and deliver policies that are effectively aligned with the rapid changes and evolving demands of a fast-paced, digital world. This approach is emerging as a vital and progressive methodology in the field of government administration, particularly in the era of information technology and global connectivity. The anticipated outcomes of adopting open policy making are manifold. They include achieving more optimal policy adoption through collaborative efforts, garnering robust stakeholder support for the implementation of desired policies, enhancing access to critical data for both elites and the general public, significantly increasing public participation in the policy-making process, and substantially boosting public trust in governing institutions, such as the Shura Council. Within this framework, the current research is specifically focused on developing a comprehensive open policy framework tailored for the Parliament of Iran, aiming to modernize and improve its policy-making processes

    Methods

    This research is grounded in the interpretative paradigm of the philosophical foundations of research and is applied in nature. It utilizes a mixed-methods approach for data collection. The target population encompasses all scientific experts in public policy (including faculty members of universities and research institutions with expertise in decision-making and public policy) and executive experts (including current and former members of the Parliament). Data collection tools included semi-structured interviews, library research, and literature review for the qualitative part, and questionnaires for the quantitative part. Using snowball sampling, 22 exploratory and in-depth interviews were conducted with scientific and executive public policy experts. In the quantitative phase, 44 individuals were selected through stratified probability sampling. Grounded theory and Maxqda10 software were used for data analysis in the qualitative part, while the structural equation modeling approach was applied in the quantitative part.

    Results

    Data analysis identified the general dimensions and preconditions of the open policy model, along with the components and elements constituting its main dimensions, including understanding the problem, developing solutions, compiling, and evaluating. Quantitative findings demonstrate the positive and significant effect of transparency, a key dimension of open policy, on problem understanding, solution development, formulation, and evaluation. Similarly, public participation significantly impacts problem understanding, solution development, formulation, and evaluation. The results also highlight the direct and meaningful impact of cooperation, another general dimension of open policy, on these aspects. Furthermore, the analysis revealed that understanding the problem positively and significantly affects solution development, which in turn influences formulation and evaluation.

    Conclusion

    Given the fundamental principles of transparency, participation, and cooperation, the implementation of the open policy model is essential and highly beneficial for strengthening the overall performance of the Parliament. By embracing this model, the Parliament can significantly enhance its efficiency and effectiveness in fulfilling its legal roles, while also fostering a more inclusive and collaborative approach in its governance. This adoption not only aids in decision-making processes but also ensures greater accountability and public engagement.

    Keywords: Public policy making, Open Policy Making, Parliament of Iran
  • حسن دانایی فرد، مرتضی جوانعلی آذر*
    استعاره پردازی یکی از استراتژی های متداول در فهم و تئوریزه کردن پدیده هاست که علی رغم رواج بهره گیری از این شیوه، در باب روش شناسی آن پژوهش های اندکی انجام شده است. این موضوع در کنار ماهیت خلاقانه و پیچیده ی استعاره موجب آن شده است که برخی بر این باور باشند که نمی توان چارچوبی روشمند برای استعاره پردازی ارائه کرد. این مقاله با واکاوی پژوهش های انجام شده در حوزه استعاره و استعاره پژوهی تلاش می کند چهارچوبی روشمند و گام به گام را را برای انجام پژوهش های استعاره ای در حوزه ی سازمان و مدیریت ارائه کند. بر این اساس در این مقاله ابتدا با مرور پژوهش های استعاره ای، عمق، گستره و انواع شیوه های استعاره پژوهی تبیین شده و در ادامه ضمن تحلیل جایگاه استعاره پردازی در فرآیند تولید علم، روش شناسی استعاره پردازی در حوزه ی سازمان و مدیریت در قالب فرآیند مرسوم بیان مسئله و خردمایه ی پژوهش، شیوه ی تنظیم سوال یا سوالات پژوهش، جمع آوری داده، شیوه ی تفسیر داده ها و نتیجه گیر ی ارائه خواهد شد.
    کلید واژگان: روش شناسی, روش پژوهش استعاره ای, مطالعات سازمان, استعاره پژوهی, تجویز استعاره
    Hasan Danaeefard, Morteza Javanaliazar *
    Metaphorization is one of the common strategies in understanding and theorizing phenomena, and despite the widespread use of this method, little research has been done on its methodology. This issue, along with the creative and complex nature of metaphor, has led some to believe that it is not possible to provide a methodical framework for Metaphorization. By analyzing the research done in the field of metaphor and metaphor research, this article tries to provide a methodical and step-by-step framework for conducting metaphor research in the field of organization and management. Based on this, in this article, first by reviewing metaphorical researches, the depth, scope and types of metaphorical research methods are explained, and then, while analyzing the place of metaphoricalization in the process of scientific theorizing, the methodology of metaphoricalization in the field of organization and management in the form of the conventional process of stating the problem and the rationale of the research , the method of setting the research question or questions, data collection, the method of data interpretation and the conclusion will be presented.
    Keywords: methodology, metaphorical research method, organization studies, Metaphor study, Prescribing metaphor
  • بهرام صمدنیا*، حسن دانایی فرد، فاطمه ترابی، سید حسین کاظمی، رسول صادقی

    در ایران طی سال های گذشته مطالعات متعددی از جنبه های مختلف به موضوع خط مشی های جمعیتی پرداخته اند که با بررسی این مطالعات، خلا مطالعه ای مروری که این پژوهش ها را بررسی نموده و تصویری روشن تر از وضعیت مطالعات خط مشی های جمعیت ارایه کرده باشد مشهود است؛ عمده مقاله های مورد بررسی، اسنادی و توصیفی بوده اند و در برهه هایی (1389 و 1394) فراوانی بالاتری داشته اند که این پدیده را می توان ناشی از ترغیب پژوهشگران به دلیل عواملی اعم از خواست سیاسیون برای تغییر خط مشی جمعیت و نیز ابلاغ سیاست های کلی جمعیت دانست. تضارب آرا در مورد رویکردهای خط مشی جمعیت در ایران مشهود بوده و عمده مطالعات مورد بررسی نیز در بازه مورد نظر، موافق با خط مشی افزایش جمعیت بوده اند. واکاوی چرایی این اختلاف دیدگاه ها، تحلیل گفتمان هریک ازاین رویکردها و انجام مرورهای نظام مند و فراتحلیل در خصوص خط مشی های جمعیت و نیز طراحی مدل مطلوب خط مشی گذاری جمعیت در ایران ‍ را می توان به عنوان پیشنهادات مطالعات آتی ارایه نمود.

    کلید واژگان: خط مشی عمومی, سیاست گذاری جمعیت, مرور دامنه ای, افزایش جمعیت, کنترل جمعیت و تنظیم خانواده
    Bahram Samadnia *, Hasan Danaee Fard, Fatemeh Torabi, Seyed Hossein Kazemi, Rasoul Sadeghi

    In Iran, a number of studies have been conducted on population policies in recent years. By examining these studies, it is evident that no review study has examined these studies and provided a clearer picture of the state of population policy studies. Most of the articles were written in documentary and descriptive form and in some periods (2010 and 2015) were more published, which can be caused by the persuasion of researchers through some factors such as the desire of politicians to change the population policy and also communicating the general policies of the population. The conflict of opinions in population policy approaches in Iran is evident, most of the studies have agreed to increase the population policy in the target period. Analyzing the reason for this difference of opinion, the discourse of each of these approaches, and conducting systematic reviews and meta-analyses about population policies as well as designing the optimal model of population policy-making in can be suggested

    Keywords: Public Policy, population policy, Scoping review, Population increase, Population control, family planning
  • عطیه صداقت، حسن دانایی فرد*، سید حسین کاظمی، احمدعلی خائف الهی
    یکی از چالش های فراروی مدیریت دولتی ایران، تقویت تاب آوری کارکنان در شرایط مواجهه کشور با انواع بحران-هاست، زیرا سازمان های دولتی با اتکا نیروی انسانی خود می توانند راهبری و مدیریت برخورد با انواع بحران ها را به صورت اثربخش انجام دهند. پژوهش های متعددی در مورد راهبرد های نظام اداری برای ارتقا تاب آوری کارکنان بخش دولتی انجام شده است؛ ولی این راهبرد ها مبنی بر نگاه مدیران و حکمرانان سازمان ها اقامه شده است. شکاف دانش مهم در این زمینه نبود نگاه خود کارکنان در باب راه های تقویت تاب آوری آن ها است. هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی گفتمان های خود کارکنان در مورد راهبرد های بالابردن تاب آوری کارکنان در شرایط بحران (مثل کرونا) با استفاده از روش شناسی کیو بوده است. در پاسخ به پرسش های پژوهش شش گفتمان ذهنی (تاب آوری در پرتو ایجاد حس مهم بودن در سازمان، تاب آوری در پرتو غنی سازی محیط کاری در سازمان، تاب آوری در پرتو برنامه ریزی بحران محور، تاب آوری در پرتو تحول فرایندها، تاب آوری در پرتو تعاملات سازنده در سازمان و تاب آوری در پرتو تحول دموکراسی سازمانی) در پرتو تحلیل عاملی پدید آمدند و در پایان دلالت های این الگو های ذهنی برای نظریه و عمل تاب آوری کارکنان برای دانش پژوهان و خط مشی گذاران بحث شد.
    کلید واژگان: تاب آوری کارکنان, مدیریت منابع انسانی, سازمان های دولتی, روش شناسی کیو, پژوهش کیفی
    Atiye Sedaghat, Hasan Danaee Fard *, Seyed Hosein Kazemi, Ahmadali Khaef Elahi
    One of the challenges facing Iran's public administration is to strengthen the resilience of employees in the face of the country's crises, because government organizations can effectively lead and manage crises with their human resources. Several researches have been conducted on the strategies of the administrative system to promote the resilience of public sector employees; But these strategies have been established based on the view of managers and rulers of organizations. An important knowledge gap in this field is the lack of employees' own views on ways to strengthen their resilience. The ultimate goal of this research is to conceptualize the concourses of the employees regarding the strategies to increase the resilience of the employees in the crisis situation (here corona) using Q methodology. In response to the research questions, six factor (Resilience in terms of creating a sense importance in the organization, resilience in terms of enriching the work environment in the organization, resilience in terms of crisis-oriented planning, resilience in terms of process transformation, resilience in terms of constructive interactions in the organization and resilience In terms of the evolution of organizational democracy)emerged in the light of factor analysis, and at the end, the implications of these mental models for the theory and practice of employee resilience were discussed for researchers and policy makers.
    Keywords: Employee resilience, Human resource management, public organizations, Q Methodology, Qualitative research
  • مسعود تیموری نقده، حسن دانایی فرد، سید حسین کاظمی*

    مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی زیرساخت های اصلی شکل و محتوای خط مشی های عمومی هر کشوری هستند. تعامل و گفت وگوی این مدل های ذهنی می تواند زمینه پرداز شکل گیری خط مشی های باکیفیت تری شود. در فرایند تحلیل خط مشی های عمومی تبیین فرض کاوی، ارزش کاوی و کاوش مدل های ذهنی خط مشی گذاران از اصلی ترین کارویژه های تحلیل گران خط مشی هستند. یکی از روش های متداول در این حوزه روش ترسیم نقشه شناختی خط مشی گذاران عمومی است. در این نوشتار چیستی، چگونگی اجرا (تعیین شیوه های استخراج بردارهای نقشه شناختی، قواعد کدگذاری، ادغام و استانداردسازی، پایایی بین کدگذار، روایی و پایایی نقشه شناختی)، نمونه ای از کاربردهای آن در حوزه خط مشی گذاری (ارائه و تفسیر بخشی از نقشه شناختی آنگلا مرکل صدراعظم پیشین آلمان) و نقدهای وارد بر این روش واکاوی و تحلیل خواهد شد. دلالت های این روش برای خط مشی پژوهی پایان بخش این مقاله خواهد بود. این روش ارزش ها و مفروضات را سریع تر و کم هزینه تر از بسیاری از روش های دیگر استخراج می کند.

    کلید واژگان: مدل های ذهنی, خط مشی گذاران عمومی, تحلیل خط مشی, نقشه شناختی, کیفیت خط مشی عمومی
    Masoud Taimoori Naghaddeh, Hasan Danaee Fard, Seyed Hosein Kazemi *

    Policy makers’ mental models provide a sound basis for Public policies’ forms and contents in every state. Interaction and discourse of the models (dynamics of models) can improve the context quality for policies’ formation. In process of public policy analysis, having an explanation for assumptions, values and mental models of policy makers is the most important function of policy analysts. One of the most common methods in this area is drawing of public policy makers’ cognitive maps. In this article, the method is explored and analyzed in terms of entity, historical evolution, a way of implementation (data elicitation, coding rules, merging and standardization, intercoder reliability, validity and reliability), an applied case in policy making field (presenting and interpreting Excerpt from a pre-crisis cognitive map of former German Chancellor Angela Merkel)  as well as criticism of it. Finally, Implications of the method for policy researchers are presented. This method elicits underlying values and assumptions easier, and less costly than many other eliciting methods.

    Keywords: mental models, public policy makers, policy analysis, cognitive map, public policy quality
  • علی نقی امیری، حمید زارع، حسن دانایی فرد، رضا بنی اسد*
    ظرفیت خط مشی به توانایی توسعه «گزینه های خط مشی» برای دستیابی به اهداف عمومی اشاره دارد. خط مشی گذاری با قانونگذاری در تعامل تنگاتنگ است؛ از یک سو، خط مشی هایی در قالب لوایح و طرح ها به قانون تبدیل می شوند و از سوی دیگر، برخی از قوانین خود جنبه خط مشی دارند؛ بنابراین، هرچه ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس تقویت شود، قانونگذاری نیز تقویت می شود. قراین و مسایلی همچون تورم قوانین، صف طولانی طرح ها و لوایح در کمیسیون ها و همچنین لزوم خط مشی پژوهی برای ایجاد قوانین پویا و مادر، وجود دارد که بر لزوم مطالعه ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس شورای اسلامی می افزاید. هدف از این پژوهش، طراحی الگو از طریق شناسایی عناصر تشکیل دهنده ظرفیت خط مشی گذاری و شناسایی روابط بین آنهاست. این پژوهش با رویکرد کیفی و استراتژی مطالعه موردی انجام شده است که در آن مجلس شورای اسلامی به عنوان مورد مطالعه به صورت عمیق و کیفی بررسی می شود. بررسی برخی از بیانات مقام معظم رهبری، مصاحبه های نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خبرگان قانونگذاری و خط مشی گذاری، گزارش های کارشناسی و طرح ها و لوایح، ابزارهای گردآوری اطلاعات هستند؛ زیرا این پژوهش مبتنی بر چندروشی یا کثرت گرایی است. روش تحلیل داده ها براساس تحلیل مضمون است که سرانجام الگوی نهایی با چارچوب ورودی - پردازش - محصول - زمینه طراحی شده است. زیرساخت های ظرفیت سازی، غنی سازی ظرفیت خط مشی ها و ظرفیت خط مشی های ارتقا یافته و همچنین محیط حاکم بر ظرفیت خط مشی ها از عناصر شکل دهنده الگو هستند که توجه و عملیاتی سازی آنها به وضع قوانین مادر و تقویت کارویژه های مجلس شورای اسلامی منجر می شود.
    کلید واژگان: ظرفیت خط مشی, پارلمان, مطالعه موردی, قانونگذاری, خط مشی تقنینی, مجلس شورای اسلامی
    Alinaqi Amiri, Hamid Zare, Hasan Danaeefard, Reza Baniasad *
    Policy capacity refers to the ability to develop “policy options” to achieve public goals. The policy has a close interaction with the legislation. On one hand, policies are converted to the law in bills and plans format, and on the other, some laws have policy aspects themselves. Therefore, if the capacity of policymaking is strengthened in parliament, then the legislation will be strengthened. There are evidence and issues such as hyperlexis, a long line of bills and plans in committees, and the required research policy to create dynamic and constitutional rules and laws, increasing the requirement to study policymaking capacity promoting in Parliament. The aim of this research is to develop a model through the identification of constituent elements of policymaking capacity and their relationships. This study was conducted utilizing a qualitative approach and case study strategy in which Parliament, as a case study, is explored deeply and qualitatively. Statements of the Supreme Leader, interviews with members of Parliament, the legislative and policy experts, expert reports, and plans and bills were used as data collection tools because the study is based on multi-method or pluralism. The data analysis method was based on thematic analysis and eventually, the final model was developed with the CIPP, context, input, process, and product, and framework. Capacity-building infrastructures, policy capacity enrichment, and improved policy capacity, in addition to the environment governing the policy capacity, are among the model elements, whose attention and operationalizing lead to the issue of constitutional laws and the strengthening of the special functions of the Islamic Consultative Assembly.
    Keywords: policy capacity, Parliament, case study, Legislation, legislative policy, Islamic Consultative Assembly
  • سید کاظم حسینی، حسن دانایی فرد*، سید حسین کاظمی
    هدف
    پژوهش حاضر به دنبال فهم چرایی و چگونگی تغییر خط مشی مسکن در برنامه های توسعه، از منظر رویکرد گفتمانی است.
    روش
    در این پژوهش از رویکرد گفتمانی لاکلا و موف، به عنوان روش پژوهش، برای تحلیل خط مشی مسکن در برنامه های چهارم و پنجم توسعه استفاده شده است. این روش طی دو گام اجرا شده است؛ در گام اول، به توصیف نظام معنایی گفتمان از طریق شناسایی نشانه های اصلی پرداخته شده است. در گام دوم، نظریه اجتماعی هر گفتمان، بر محوریت تخاصم و غیریت ایجاد شده توصیف شده است. در انتهای گام دوم، به صورت مجزا، نحوه ساخت گفتمانی خط مشی مسکن در هر برنامه نیز تشریح شده است.
    یافته ها
    در برنامه چهارم توسعه، دال شناور عدالت اجتماعی در مفصل بندی با دال های مرکزی توانمندسازی و تخصیص کارآمد و هدفمند منابع قرار گرفته و در معنای عدالت اقتصادی به تثبیت رسیده است. در برنامه پنجم نیز، دال شناور توسعه پایدار در مفصل بندی با دال های مرکزی توسعه درونی و توانمندسازی قرار گرفته است و در معنای حفظ حریم شهرها، جلوگیری از آسیب رسانی به محیط زیست و عدم مداخله در آن، به واسطه ساخت مسکن به تثبیت رسیده است.
    نتیجه گیری
    برنامه چهارم توسعه با هژمون کردن گفتمان عدالت اقتصادی، هم نسبت به سایر بدیل های عدالت مثل عدالت فرهنگی و عدالت اجتماعی و هم نسبت به بدیل های کلی عدالت نظیر حق، نیاز و کالا غیریت ایجاد و آن ها را طرد کرده است. برنامه پنجم توسعه نیز با هژمون کردن توسعه پایدار، هم نسبت به سایر انواع توسعه و هم نسبت به ماهیت های غیرکالبدی و محیط زیستی مسکن ایجاد غیریت کرده است.
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, خط مشی مسکن, فرایند خط مشی, لاکلا و موف
    Seyed Kazem Hoseini, Hasan Danaeefard *, Seyed Hosein Kazemi
    Objective
    From the perspective of the discourse approach, this present study aims to comprehend the reason and method behind the alteration of housing policy in the fourth and fifth development plans of Iran.
    Methods
    This study employed Laclau and Mouffe's discourse approach as a research methodology to examine the housing policy in Iran's fourth and fifth development plans. The method includes two primary steps: Firstly, identifying the main signifiers to describe the semantic system of the discourse, and secondly, describing the social theory of each discourse based on the centrality of antagonism. Following the second step, the construction of the discourse on housing policy in each program is separately explained.
    Results
    The results of discourse analysis in the present study show that the fourth program seeks to achieve justice. According to the discourse analysis literature of Laclau and Mouffe, justice is considered a floating signifier in this discourse due to its polysemous feature. Other signs mentioned in this program show that this program is trying to achieve its desired justice by empowering the subjects financially and economically and distributing residential economic resources in a targeted manner. Therefore, it can be said that the justice discussed in this discourse is economic justice. The hegemony of the discourse of economic justice causes antagonism with other possible meanings of justice and causes antagonism with other alternatives of justice such as welfare, development, right, and need. By excluding the signs of social justice, the fifth plan chooses sustainable development as its floating sign. The expansion of urban areas and the establishment of new cities in the fourth development plan have resulted in challenges that have led to a shift towards sustainable development as the focal point of housing policy in the fifth plan. Neglecting the internal development of cities and worn-out fabric on the one hand and endangering natural resources and agricultural lands, on the other hand, are the most important issues that have been created by the sprawl of urban areas and the establishment of new cities. In such a scenario, the fifth development plan uses the nodal signifier of "internal development and empowerment" to encapsulate the floating signifier of sustainable development. The established meaning of sustainable development, which is influenced by the United Nations Human Settlements Program, is different from the previous discourse and contradicts other possible meanings of sustainable development. Non-interference in nature and the pristine environment is the established meaning of sustainable development in this discourse. The discourse of targeted and managed intervention is also viewed as a competing perspective to this approach.
    Conclusion
    By dominating the discourse of economic justice, Iran’s fourth development program contradicts other alternatives of justice, such as cultural justice and social justice, and general alternatives of justice, such as rights, needs, and goods, and has excluded them. By dominating sustainable development, the fifth Development Plan also contradicts other types of development including the non-physical and environmental nature of housing. The investigation of the emergence and alteration of housing policy from the discourse approach perspective in other development programs can complement the discourse analysis conducted in this study. Identifying the prevailing discourses on housing policy in the development plans can reveal the discourses that are missing in this area, thus aiding in the formulation of the 7th development plan. This can also shed light on the development of topics and methods and identify individuals who have been deprived of housing policies. In addition, by analyzing the discourse governing the issue of housing in the Constitution and comparing it with the discourses of housing in development plans, it is possible to determine the compatibility of these plans with the Constitution. In terms of method, it is possible to analyze the housing policy in Iran by using other discourse analysis approaches such as Fairclough or discourse psychology.
    Keywords: Discourse analysis, Housing Policy, Laclau & Mouffe, Policy Process
  • حسن دانایی فرد، سید مجتبی امامی، محمدصادق تراب زاده جهرمی

    بسیاری از اوقات، شکست خط مشی به تعریف غلط از مسیله خط مشی بازمی گردد. این امر، چالشی فراگیر در حوزه رشته های مختلف، خصوصا مطالعات تحلیل خط مشی عمومی است که با واژگان متفاوتی نیز مورد اشاره قرار می گیرد. در عرصه عمل نیز، تعریف مسیله غلط، در قالب بروز خطای نوع سوم، منجر به آن می شود که مسایل خط مشی، حل نشده و پایدار بمانند. علت بروز خطای نوع سوم را باید در چهار دلیل جستجو کرد: سیستم های مسایل، تفاسیر متفاوت، سیاست اطلاعات و تغییرات بیرونی.در این مقاله، ضمن مرور ماهیت مسیله خط مشی و نظریه های تعریف مسیله، یک گونه شناسی از مهم ترین نظریه های تعریف مسیله خط مشی ارایه می شود. ضمنا از قبل بررسی ادبیات، «منشور طیف نوری تعریف مسیله» را به نمایش خواهیم گذاشت که در 7 لایه، طیف فکری نظریه های تعریف مسیله را تشریح می کند: هدف، موضوع محوری، هستی شناسی، پارادایم علمی، روش، رویکرد و سطح تحلیل. پژوهش حاضر تلاش دارد پیچیدگی ها فرایند تعریف مسیله را در معرض دید مخاطبان قرار دهد و از ساده انگاری در تعریف مسایل خط مشی پرهیز دهد.

    کلید واژگان: مسئله خط مشی, تعریف مسئله خط مشی, ساختاردهی مسئله, تشخیص مسئله, منشور طیف نوری تعریف مسئله
    Hasan Danaeefard, Seyyed Mojtaba Emami

    Oftentimes, policy failure refers to the wrong definition of a policy problem. This is a pervasive challenge in various fields, especially public policy analysis studies, which are also referred to in different terms. In practice, too, the definition of a wrong problem in the form of a third type of error leads to policy problems remaining unresolved and sustainable. The cause of the third type of error should be sought for four reasons: systems of problems, different interpretations, information politics, and external changes.In this article, while reviewing the nature of policy problem and problem definition theories, a typology of the most important policy problem theories is presented. In addition to the literature review, we will present the "Problem Definition prism of light spectrum", which describes in seven layers the intellectual spectrum of problem definition theories: purpose, theme, ontology, scientific paradigm, method, approach, and level of analysis. The present study seeks to present the complexities of the problem definition process to the viewers and to avoid simplifying the definition of policy problems.

    Keywords: Policy Problem, Policy Problem Definition, Problem Structuring, Problem diagnosis, Problem Definition prism of light spectrum
  • سید کاظم حسینی، حسن دانایی فرد*، سید حسین کاظمی

    مسیله‎ محوری به‎عنوان یکی از ارکان علوم خط‎مشی سبب شد تا مسیله خط ‎مشی تبدیل به ابژه مطالعاتی مهمی در این علوم شود. این مفهوم نیز مانند سایر مفاهیم مطرح در علوم خط‎مشی، مورد نزاع رویکردهای معرفت‎شناسی مختلف قرار گرفته است. تحلیل گفتمان به‎عنوان یکی از این رویکردها با طرح ایده مسیله‎ مندی نگاه متفاوتی به مطالعه مسیله خط‎ مشی ارایه کرده است. بررسی ادبیات تحلیل گفتمان در مطالعات خط‎مشی عمومی نشان می‎دهد، گفتمان حاکم با واردکردن ابژه در بازی درست و نادرست، امور را مسیله‎ مند می‎کند. این نگاه به مسیله خط‎مشی نه‎تنها از رویکردهای رقیب تحلیل گفتمان متمایز است، بلکه تفاوت‎های ظریفی با رویکردهای هم‎مسلک تحلیل گفتمان نیز دارد. در پژوهش حاضر، نخست به بررسی جایگاه مسیله در مطالعات خط‎مشی پرداخته شده و سپس با طرح اجمالی مفاهیم تحلیل گفتمان، مسیله ‎مندی خط‎مشی از دیدگاه رویکرد گفتمانی مورد تبیین قرار گرفته است. درنهایت نیز با اتخاذ رویکردی انتقادی، گام‎هایی برای فهم مسیله‎ مندی خط ‎مشی ارایه می شود. نتیجه این گام‎ها فهم آنچه به‎ عنوان مسیله قلمداد شده، فهم پیش ‎فرض‎ها، فهم تبار و دیرینه مسیله، فهم نامسیله‎ هایی که طرد شده‎اند و فهم عوامل دخیل در بدیهی انگاشتن مسیله است

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, خط‎مشی عمومی, تغییر خط‎مشی, مسئله خط‎مشی, مسئله‎مندی
    Seyed Kazem Hoseini, Hasan Danaeefard *, Seyed Hosein Kazemi

    Problem-oriented approach, known as one of the bases of policy sciences, caused the policy problem to become a significant object of study in these sciences. This concept, like other concepts in policy sciences, has been contested by different epistemological approaches. Discourse analysis, as one of these approaches, has presented a different perspective to the study of the policy issue by proposing the idea of Problem-oriented approach. The literature review of discourse analysis in public policy studies shows that the ruling discourse makes things problematic by introducing objects into the game of right and wrong. This view to the policy problem is not only different from the competing approaches of discourse analysis, but also has subtle differences with the similar approaches of discourse analysis. In the present research, firstly, the position of the problem in policy studies has been examined, and then, with an outline of the concepts of discourse analysis, the problematic nature of the policy has been explained from the point of view of the discourse approach. Finally, by adopting a critical approach, steps are presented to understand the problematic nature of the policy. The result of these steps is the understanding of what is considered as a problem, the presuppositions, the lineage of the problem and the non-problems that have been rejected, and the determination of the factors involved in taking the problem for granted.

    Keywords: Discourse Analysis, public policy, policy change, policy problem, Problem-oriented approach
  • شاهر بسطی، جلیل دلخواه*، حسن دانایی فرد، علی اصغر فانی

    مهم ترین کارکرد مدیریت منابع انسانی، جذب افراد شایسته و تلاش به منظور حفظ منابع انسانی موجود است. درصورتی که مدیریت سازمان ها در این وظیفه مهم ناکام بماند، بسترهای ترک خدمت کارکنان شایسته و تنزل بهره وری فراهم می شود. بر این مبنا، هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل ترک خدمت خدمت کارکنان بوده است. در این راستا با تبعیت از روش نظریه داده بنیاد با تعدادی از کارکنان معاونت برون مرزی صداوسیما به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه صورت گرفت. به منظور تحلیل داده ها از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی بهره گرفته شده که حاصل آن استخراج 75 مفهوم، 50 مقوله و 15 قضیه بنیادین در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین بوده است. یافته ها نشان دادند که مقوله هایی مانند احساس بی عدالتی، احساس فساد اداری، سبک مدیریت اتوکراتیک و زورگویانه، ناامیدی از بهبود اوضاع و... در قالب شرایط علی منجر به رخ داد پدیده ای با عنوان "تصمیم به ترک خدمت" به عنوان مقوله محوری در سازمان می شود. پس از آن فرد یا به صورت برنامه ریزی شده و یا به صورت ترک خدمت ناگهانی سازمان را ترک می کند (راهبرد ها/کنش ها). همچنین مقوله هایی مانند سن و سوابق کاری، میزان تاب آوری فرد، میزان همراهی خانواده، نوع شخصیت، نوع شغل قبلی فرد، وضعیت شبکه و ارتباطات بیرونی به عنوان عوامل بستری یا زمینه ای بر کنش های انتخابی فرد تاثیر گذار است. مقوله مداخله گر نیز در این پژوهش چسبندگی شغلی تعیین شد. پیامدهای کنش های تشریح شده نیز مقوله هایی مانند بیکاری بعد از ترک خدمت، بدتر شدن اوضاع مالی بعد از ترک خدمت، آرامش فکری، تحمل زیان های مادی و مالی و یافتن شغل مناسب تر استخراج شدند.

    کلید واژگان: ترک خدمت, ترک خدمت برنامه ریزی شده, ترک خدمت ناگهانی, چسبندگی شغلی
    Shaher Basti, Jalil Delkhah *, Hasan Danaee Fard, AliAsghar Fani

    The most important function of human resource management is to attract qualified people and strive to maintain existing human resources. If management fails in this important task, the grounds for qualified employees for leaving organization and reducing productivity will be provided. The purpose of this study was to design employee voluntary turnover model. In this regard, following the method of grounded theory, a number of employees of the world service of IRIB were interviewed in a semi-structured way. In order to analyze data, open, axial and selective coding was used, which resulted in the extraction of 75 concepts, 50 categories and 15 basic theorems in the form of Strauss-Corbin paradigm model. Findings showed that categories such as feelings of injustice, feelings of corruption, autocratic and coercive management style, and etc. In the form of causal conditions lead to the phenomenon of "decision to leave the organization" as a central category in the organization. After that, the person leaves the organization in a planned way or suddenly (actions). Also, categories such as age and Work experience, degree of resilience of the individual, degree of family companionship, type of personality, type of previous job, network status and external communications as contextual factors affect selecting actions of the individual. The intervening category in this study was job embeddedness. The consequences of the actions described were such things as unemployment after leaving the organization, worsening of financial situation after leaving, peace of mind, enduring material and financial losses, and finding a more suitable job.

    Keywords: Turnover, Planed Turnover, Suddenly Turnover, Job Embeddedness
  • حسن دانایی فرد*، فرج الله رهنورد، علی رجب زاده قطری، نورا سالاریه
    دولت ها مایل اند به منظور جلب اعتماد مردم، خدماتی ارایه کنند که رضایت شهروندان را افزایش دهند و این امر مستلزم آن است که کیفیت خدمات ارایه شده توسط دستگاه های دولتی افزایش یابند. در عصر امروز تنها سازمان هایی موفق هستند که توان جذب نیروی کارآمد و هدایت انگیزشی آنان را داشته باشند؛ بر این اساس کیفیت مدیریت منابع انسانی امروزه بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف نقش کیفیت مدیریت منابع انسانی در تعهد سازمانی، هویت سازمانی و گرایش به ترک شغل سازمان های دولتی ایران صورت گرفته است. جهت طراحی سنجه اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران از پژوهش ترکیبی استفاده شده است. این سنجه بر اساس مصاحبه اکتشافی با 30 نفر از کارکنان سازمان های دولتی و چارچوب حکمرانی خوب و نظام اداری کلان جمهوری اسلامی ایران تدوین و با روش تحلیل عاملی تاییدی اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد، بر اساس فرمول جامعه آماری کوکران، ارتباط میان پرسشنامه کیفیت مدیریت منابع انسانی و تعهدسازمانی- هویت سازمانی و گرایش به ترک شغل بر روی 384 نمونه آماری کارکنان سازمان های دولتی مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس تحلیل نتایج میان کیفیت مدیریت منابع انسانی با تعهد سازمانی و هویت سازمانی دارای ارتباط معنادار و مثبت و با گرایش به ترک شغل ارتباط منفی و معنادار دارد.
    کلید واژگان: کیفیت مدیریت منابع انسانی, تعهدسازمانی, هویت سازمانی, گرایش به ترک شغل
    Hasan Danaee Fard *, Farajolah Rahnavard, Ali Rajabzadeh Ghatari, Nora Salarieh
    Abstract
    States are willing to provide services that increase citizens' satisfaction. To do so, they need to increase the public services quality provided by the government organizational staffs. Today only the organizations that are able to attract and motivate the highly effective forces will succeed. Given this, the quality of human resource management is more important these days. This research aimed at studying the human resource management’s role in the organizational commitment, organizational identification and intent to leave job inside public organizations in Iran. In order to create a measure used mix method .This measure has been created based on interviewed with 30 public organizations employees in Iran  and a good governance framework in the Iran’s governmental organizations and the major administrative system of the Islamic Republic of Iran, and then it has been validated by the factor analysis method and as the next step the relationship between human resource management quality questionnaire organizational commitments - organizational identification and intent to leave job was evaluated on 384 public organizations employees. The results show the relationship between human resources management quality and organizational commitment and organizational identification has significant positive and significant negative relationship with intent to leave  job.
    Introduction
    Human resource management quality has an extensive impact on employees attitudes, behaviors and their organizational performance.
    Case study
    Iran’s public sector  
    Materials and Methods
    This research is based on exploratory mixed methods.By analyzing literatures and the qualitative data collected from interviews,  and also using the roadmap of  Iran administration system correction and good governance in the public sector model, we are able to prepare a conceptual and operational framework which is validated by factor analysis and correlation of three criteria.
    Discussion and
    Results
    The result of this research is a tool for measuring human resource management quality in Iran’s public sector.
    Conclusion
    The result of this research, is a validate tool for measuring human resource management quality in Iran’s public sector.
    Keywords: Human resource management quality, Organizational Commitment, organizational identification, Intent to Leave Employment
  • محمد محمدی الموتی*، حسن دانایی فرد

    تلاش برای دست یابی به ایده ها، مدل ها و رهنمودهایی از سایر رشته ها و مکاتب از روش های متداول در رشته های مختلف علوم انسانی، طبیعی، اجتماعی و هنر است که با هدف بسط و تدقیق مخزن دانشی صورت می پذیرد. هرچه رشته ایی از غنای ذاتی و ویژگی فلسفی بیش تری برخوردار باشد، بهره ی سایر رشته ها از آن رو به فزونی می رود. در این مسیر، ریالیسم انتقادی به مبدا فلسفی فراگیری تبدیل شده که رشته های مختلف برای افزودن به غنای دانشی خود از آن وام می گیرند. نوشتار حاضر با هدف بررسی دلالت های معرفت شناختی ریالیسم انتقادی، با ابتنای بیش تر بر دیدگاه های روی بسکار، برای مدیریت دانش تنظیم شده است. اما روشی که برای این منظور برگزیده شده، روشی بدیع با نام دلالت پژوهی است که تاکنون چند رساله ی دانشگاهی بر مبنای آن به رشته ی تحریر درآمده است. مباحث این مقاله نشان می دهد که ریالیسم انتقادی در حوزه ی معرفت شناسی برای مدیریت دانش سهم یاری هایی جدی دارد که پیامد آن دلالت های قابل توجهی برای این رشته است. از سویی، این مقاله می تواند به عنوان الگویی برای بررسی های دلالت پژوهانه چه در چارچوب ریالیسم انتقادی و چه سایر مکاتب فلسفی، به شمار آید.

    کلید واژگان: رئالیسم انتقادی, مدیریت دانش, دلالت پژوهی, معرفت شناسی, روش شناسی
    Mohammad Mohammadi Alamouti *, Hasan Danaee Fard

    It' very common that various academic courses, human sciences, natural sciences, art and social sciences such as management, borrow ideas, models and guidelines from another one, philosophical schools, paradigms, theories, frameworks or professional disciplines to make their knowledge repository more precious. The more giver has intrinsic richness; the more borrower can take. In this regard, Critical Realism becomes a philosophical pervasive origin that the others take from it. This paper, on this framework, investigates to identify and extract epistemical implications of CR, based on Bhaskar's version mostly, for Knowledge Management, more precisely for knowledge cycle in Nonaka's view.The research conducts via Implication Research Method, a novel one that conducted some academic theses.The paper shows, CR, in three scope of epistemology has some considerable contributions for KM. And on it consequence, some implication can be taken. On the other hand, this paper can be a model for implication research investigation, as well, of CR and other philosophical schools.

    Keywords: Critical Realism, Knowledge management, implication research, epistemology, methodology
  • غلامرضا توکلی، علیرضا سعادتمندی، حسن دانایی فرد، محمد محمدظاهری*
    نمدیریت دولتی به عنوان نحله ای که به دنبال تحقق حداکثر منفعت عمومی برای حداکثر افراد جامعه است. در سیر تکوینی خود با نظریه های متعددی تبیین شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی، هدف اکتشافی و به لحاظ نتیجه بنیادی در دوبخش انجام شده است. در بخش نخست که نقد نظریه های غالب در فضای دانشی مدیریت دولتی و جابه جایی مدیران آن است. داده ها از طریق مطالعه کتابخانه ای دانش موجود و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 خبره دانش مدیریت دولتی گردآوری شدند و سپس خروجی تحلیل محتوای کیفی داده ها و نقد های احصا شده در اختیار خبرگان قرار گرفت و در سه مرحله جرح و تعدیل نظرات خبرگان انجام و مورد تایید نهایی تمامی خبرگان مشارکت داده شده در پژوهش قرار گرفت. در بخش دوم با استفاده از روش استراتژی استدلال استعاره ای به عنوان یکی از شیوه های نظریه پردازی در پارادایم نمادین تفسیری و با طی گام های روش نظریه پردازی دانایی فرد (1386) به منظور تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی و جابه جایی مدیران نظریه ای نوین در حوزه دانشی مدیریت دولتی با عنوان نظریه ابرهای بارانی ارایه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان دانش مدیریت دولتی ایران بودند که نمونه ای 21 نفری (خبرگان مرحله اول پژوهش) از آن ها به شیوه هدفمند جهت مشارکت در فرایند انجام پژوهش انتخاب شدند. نظریه ارایه شده با استفاده از استعاره ابرهای بارانی، رویکردی جامع و کل نگر در تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی به ویژه جابه جایی مدیران دولتی داشته است و در عین حال ابهام ها و سوالات مغفول در نظریه های پیشین را بررسی و این موارد را با نگاهی نقادانه در نظریه ای جدید در نظر گرفته است. از سوی دیگر، این نظریه توانایی و انعطاف لازم برای تبیین و توصیف مدیریت دولتی در کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته را به همراه داشته و از قدرت انتقال مفاهیم قابل قبولی برخوردار است.
    کلید واژگان: مدیریت دولتی, جابه جایی مدیران دولتی, نظریه پردازی, نظریه ابرهای بارانی
    Gholamreza Tavakoli, Alireza Saadatmandi, Hasan Danaeefard, Mohammad Mohammadzaheri *
    Theorizing as one of the tools used by researchers to develop and expand the frontiers of science and knowledge in different intellectual-philosophical paradigms is done with various methods and strategies. Metaphorical strategy has been accepted as one of the theorizing methods in the symbolic interpretive paradigm among experts. In the field of public management and circulation of managers, several metaphors have been presented so far. In the present study, emphasizing the value of the theories that have been presented so far, the aim is to present a new theory in the field of public management and circulation of managers to better describe and interpret Government is in different systems of government. In this study, with the approach of metaphorical reasoning and the general method of theorizing (Danaee Fard,2009), the theory of public management with focus on government managers and their displacement is presented as rain clouds. It has a comprehensive and holistic view on explaining, describing and conveying the concepts of key dimensions of public management, especially the transfer of government managers, and at the same time examines the ambiguities and neglected questions in previous theories and considers these issues critically in a new theory. On the other hand, this theory has the ability and flexibility to explain and describe government management in developed, developing and underdeveloped societies and has the power to convey acceptable concepts
    Keywords: Public administration, public administration circulation, Theory, rain clouds
  • سید محمدرضا سیدی*، حسن دانایی فرد، اسدالله گنجعلی، احمدعلی خائف الهی

    اهمیت ارزیابی عملکرد بر کسی پوشیده نیست و در نظر، هرچه از قاعده سازمان ها به سمت راس آنها حرکت می کنیم اهمیت آن افزایش می یابد تا جایی که در راس سازمان های دولتی و در مرز مدیریت و سیاست به وزیران می رسیم. در کنار این، پیشرفت و توسعه کشورها به پیشرفت علم و دانش وابسته است؛ لذا دستگاه های متولی دانش و فناوری و مدیران عالی آنها، نقش زیادی در پیشرفت و توسعه کشورها دارند. بر اساس این و با نظر به خلا الگوی ارزیابی عملکرد برای مدیران عالی دولتی کشور، پژوهشگر با تمرکز بر رویکرد دستاوردمحور ارزیابی عملکرد، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه خود قرار داد و بر اساس ترکیبی از روش های نمونه گیری سهمیه ای، هدفمند و نظری، با 42 نفر از صاحب نظران، مصاحبه کرد و پس از تحلیل نظرهای آنها با روش تحلیل مضمونی به 37 مضمون سازمان دهنده و 11 مضمون فراگیر به شرح ذیل دست یافت: توسعه آموزش عالی، تولید علم نافع، آمایش آموزش عالی، دستاوردهای مدیریتی، تربیت نیروی انسانی، دستاوردهای سیاست گذارانه، دستاوردهای سیاسی، ارتقای جایگاه دانش، دانشگاه و دانشمند، اسلامی کردن دانشگاه ها، دیپلماسی علمی و مدیریت بودجه.

    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, وزیر, وزیر علوم, تحقیقات و فناوری, تحلیل مضمونی
    Seyyed MohammadReza Seyedi *, Hasan Danaeefard, Asadollah Ganjali, Ahmadali Khaef Elahi

    In recent decades, although public administration has concentrated on the complex concept of performance and its evaluation, it has simultaneously neglected ministers and their departments, or, if done, it is still at an initial stage. The importance of performance evaluation is not concealed to anyone, and theoretically, when we move up in the organizational hierarchy its importance grows till we reach the ministers at the top of government agencies and at the borderline of politics and administration. In addition, science in today's world has not only become a tool for states' power and domination, but it determines the development of countries. Hence, the great role of science and technology organizations and their leaders in countries’ development. Considering the lack of a performance evaluation model for top administrators, this study has addressed the Iranian Minister of Science, Research and Technology and interviewed 42 experts following a combination of quota, targeted and theoretical sampling methods. This resulted in 37 organizing themes and 9 general themes through thematic analysis as follows: higher education development, beneficial science production, higher education preparation, managerial achievements, policy-making achievements, political achievements, promotion of science, university and scientists, Islamization of universities, scientific diplomacy and budget management.

    Keywords: Performance Evaluation, minister, Minister of Science, Research, Technology, Thematic analysis
  • رضا اشگرف*، علی حمیدی زاده، حسن دانایی فرد
    در این نوشتار نتایج بررسی انگیزه های کارآفرینان خط مشی، با رویکرد ترکیبی از راهبردهای دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ارایه شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و انتخاب خبرگان به صورت نمونه گیری قضاوتی بود. بر اساس یافته های دلفی در این پژوهش، خبرگان در مجموع 21 انگیزه را در بروز رفتارهای کارآفرینانه در عرصه خط مشی گذاری عمومی ایران موثر تشخیص دادند. بر مبنای نتایج فرایند تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب، انگیزه های معنوی و اعتقادی و ایدیولوژیک (متعالی)، انگیزه های حرفه ای، و انگیزه های فردی در انگیزش کارآفرینان خط مشی در خط مشی گذاری عمومی موثر است. ضمن اینکه در کل سیستم «ادراک کارآفرینان خط مشی از خداوند به عنوان تنها مرجع قدرت واقعی و اهمیت وجدان» دارای بیشترین تاثیر و «پیشرفت شغلی و ارتقای رتبه و قدرت اجرایی» و «خودمهم پنداری» دارای کمترین تاثیر در انگیزش کارآفرینان خط مشی بوده اند.
    کلید واژگان: انگیزه های کارآفرینان خط مشی, خط مشی گذاری عمومی, دلفی, فرایند تحلیل سلسله مراتبی
    Reza Eshgarf *, Ali Hamidizadeh, Hasan Danaee Fard
    In this article, the results of the examination of the policy entrepreneurs’ motivations through a combination of Delphi strategies and analytic hierarchy process are given. Research method of the study was descriptive-survey, and the selection of experts was done through judgmental sampling. Based on the Delphi findings, the participating experts deemed 21 motivations effective on the manifestation of entrepreneurial behaviors in the public policymaking arena in Iran. Moreover, according to the analytic hierarchy process results, spiritual, doctrinal, and ideological (i.e., sublime) motivations, professional motivations, and individual motivations have been effective on motivating policymaking entrepreneurs in the public policymaking arena. Furthermore, throughout the system, “the policy entrepreneurs’ perception of God as the only real source of power as well as the importance of conscience” has had the highest effect and “professional progression, promotion, and administrative power” and “excessive self-esteem” have the least effect on motivating the policy entrepreneurs.
    Keywords: policy entrepreneurs’ motivations, public policymaking, Delphi, Analytical Hierarchy Process (AHP)
  • سمیه داودی، محمد خوش چهره*، حسن دانایی فرد، مجتبی امیری

    این مقاله به ارایه چارچوب مفهومی نقش ه ای دولت جمهوری اسلامی ایران در تدوین خط مشی ملی در توسعه پایدار برق هسته ای با استفاده از ارکان سه گانه نظام نهادی یعنی تنظیمی، شناختی و هنجاری، برگرفته شده از دیدگاه اسکات پرداخته است. روش پژوهش کمی و کاربردی بوده که با استفاده از روش دلفی طی چهار دور، داده های مورد نیاز گردآوری شده است. بر اساس تحلیل نتایج، مشخص شد تمامی عناصر تشکیل دهنده نقش های تنظیمی، شناختی و هنجاری در تدوین خط مشی مورد مطالعه دخیل بوده و از اهمیت بالایی برخوردار هستند و به جز عناصر مرتبط با نقش هنجاری، سایر عناصر مرتبط با نقش ه ای تنظیمی و شناختی به لحاظ اولویت از تفاوت معنی داری برخوردار هستند.

    کلید واژگان: تدوین خط مشی, نقش تنظیمی, نقش شناختی, نقش هنجاری, برق هسته ای
    Somayeh Davoodi, Mohammad Khoshchehreh *, Hasan Danaeefard, Mojtaba Amiri

    One of the functions of governments in the field of energy supply is the roles they play in formulating policy, as the first link in the public policy-making system. Therefore, this article provides a conceptual framework for the roles of the Government of the Islamic Republic of Iran in formulating a national policy in the sustainable development of nuclear power using the three pillars of the institutional system, namely; The regulatory, cognitive, and normative elements are taken from Scott's point of view. The research method is quantitative and applied, which has been collected using the required data in four rounds using the Delphi method. Therefore, using the prepared questionnaire, in the first and second rounds, 38 opinions, in the third round, 35, and in the fourth round, 33 experts who had expertise, knowledge and experience on the subject under study were obtained. Statistical techniques used in the descriptive section; Mean, exponential and standard deviation indices in inferential section; The sign test was the binomial test and the Friedman test. Based on the analysis of the results, it was found that from the perspective of research experts, all elements of regulatory, cognitive and normative roles are involved in formulating the policy under study and are of great importance. Elements related to regulatory and cognitive roles are significantly different in terms of priority.

    Keywords: Formulating a national policy, Regulative role, Cognitive role, Normative role, nuclear power
  • یوسف شهبازی رازلیقی، محمدحسین صبحیه*، حسن دانائی فرد

    پژوهش حاضر به ارایه ی مدل آسیب شناسی فرآیند تشریک مساعی بخش دولتی و غیردولتی، به عنوان یکی از عوامل کلیدی موثر بر عملکرد پروژه با استفاده از روش تحقیق چندموردی و با بهره گیری از ابزار نظریه داده بنیاد برای تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد. این پژوهش، به دنبال یافتن رانه های کیفیت تشریک مساعی در اجرای پروژه هایی است که سیستم تحویل آنها از گونه BOT می باشد. این رانه ها شامل شرایط علی، ساختارها، فرآیندها، و سازوکارهای کنشگران تشریک مساعی بخش دولتی و غیردولتی خواهد بود. بر این اساس در ابتدا با مرور ادبیات، رویکرد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و نحوه تعامل طرفین مشارکت در بسترهای مختلف بررسی می شود. سپس با رجوع به مورد های موفق و ناموفق در تشریک مساعی بین طرفین مشارکت از بخش دولتی و غیردولتی و انجام مصاحبه با افراد مختلف از سطوح مدیریتی متفاوت از دو بخش دولتی و غیردولتی، شرکت در جلسات کمیته شرکت های سرمایه گذار در ساخت آزادراه های ایران و یادداشت برداری از مشاهدات خود از نحوه ی گفتگو، رفتار و تعامل طرفین مشارکت، داده های مورد نیاز جهت کاربست نظریه داده بنیاد جمع آوری می شود. آن گاه از طریق تجزیه و تحلیل داده ها، مدل آسیب شناسی فرآیند تشریک مساعی مشارکت بین بخش دولتی و غیردولتی در پرو ژه های آزادراهی از گونه ی BOT تدوین و ارایه می شود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، فقدان احترام، عدم پوشش ریسک، و عدم تصمیم گیری مشترک شرایط علی پدیده ی تشریک مساعی نامطلوب را تشکیل می دهند. در نهایت ضمن مقایسه ی یافته های پژوهش با ادبیات موجود، پیشنهادات اجرایی جهت کاهش آسیب ها و ارتقاء تشریک مساعی موجود ارایه می شود.

    کلید واژگان: مشارکت بخش دولتی و غیردولتی, تشریک مساعی, ساخت, بهره برداری و انتقال, صنعت آزادراهی ایران
    Yousef Shahbazi Razlighi, MohammadHossein Sobhiyah *, Hasan Danaeefard

    The present study aims at presenting the pathological model of the process of collaboration between the public and nongovernmental sectors as one of the key factors affecting project performance utilizing multi-case research method as well as the grounded theory for data analysis. This research tries to find quality partnerships for implementing projects that are delivered by BOT. These drivers will include the causal conditions, structures, processes, and mechanisms of actors involved in public-private partnerships. In this regard, at first step, by reviewing the literature, the approach of developed and developing countries, and the way, in which, the parties engage in different contexts are investigated.Then, the required data is collected to be used in the grounded theory by referring to the successful and unsuccessful cases in collaboration between the governmental and nongovernmental sections, and conducting interviews with different individuals from different levels of management from both sectors, attending meetings of the committee of investment companies in the construction of Iranian freeways and memorization from our observations of how the dialogue, behavior and interaction of the parties. Then, by analyzing the acquired data, the Pathology Model of the collaborative process between public sector and non-governmental sector in BOT freeway projects is developed.According the obtained results in this study, the lack of respect, risk coverage, and joint decision making constitute the phenomenon of undesirable partnership. Finally, while comparing this research findings with those existing in the literature, executive suggestions are made to reduce challenges and promote existing collaborative efforts.

    Keywords: PPP, collaboration, partnership, BOT, Iran Freeway Industry
  • مهدی گل وردی*، حسن دانایی فرد، محمدحسین رحمتی، جبار باباشاهی
    هدف

    هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی تبعات بیگانگی مجریان از خط مشی‎های مالیاتی است.

    روش

    جامعه پژوهش، شامل کارکنان مامور تشخیص مالیات اداره کل امور مالیاتی استان قم بوده و نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شد. این پژوهش، به‎لحاظ نوع هدف بنیادین و به‎لحاظ نوع روش، کیفی و شیوه توصیفی بود. به‎منظور جمع آوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از فن تحلیل مضمون استفاده شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها، به شکل گیری 14 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی منجر شد. نتایج نشان داد که اجرا نشدن مطلوب خط مشی های مالیاتی (عدم تمایل و بی تفاوتی مجریان به اجرای خط مشی های مالیاتی)، ناکارآمدی سازمان امور مالیاتی در تحقق اهداف سازمانی (تحقق نیافتن اهداف سازمان، نارضایتی مودیان مالیاتی از سازمان و کاهش عملکرد مجریان) و شکل گیری برون دادهای ناکارآمد شغلی در سازمان امور مالیاتی (سکوت سازمانی مجریان، بروز رفتارهای انحرافی در سازمان، بی هویتی سازمانی مجریان، کاهش رفتار شهروندی سازمانی مجریان، وقوع رفتارهای واپس گرایانه در سازمان، کاهش رضایت شغلی مجریان، تحلیل رفتگی مجریان، کاهش سلامت روانی مجریان و آسیب دیدن زندگی خانوادگی و اجتماعی مجریان)، از تبعات پدیده بیگانگی مجریان از خط مشی های مالیاتی در ایران است که مدیران و خط مشی گذاران مالیاتی باید به آن توجه کنند.

    نتیجه گیری

    بررسی‎ های اندک انجام‎ شده در زمینه بیگانگی از خط‏مشی عمومی، فقط تعداد محدودی از پیامدهای این پدیده را شناسایی و بررسی کرده‏اند و پیامدهای دیگری وجود دارند که دیده نشده‎اند. بر این اساس، این پژوهش توانست پیامدهای دیگری از این پدیده را نظیر بی تقاوتی مجریان به خط مشی ها، سکوت سازمانی، بروز رفتارهای انحرافی، تحلیل رفتگی، کاهش سلامت روانی مجریان و... را شناسایی و در سه مضمون اصلی دسته بندی کند.

    کلید واژگان: بیگانگی, بیگانگی از خط مشی عمومی, تبعات بیگانگی, مجریان, خط مشی های مالیاتی, تحلیل مضمون
    Mehdi Golverdi *, Hasan Danaeefard, Mohammad Hossein Rahmati, Jabbar Babashahi
    Objective

    The main purpose of this study is to identify the consequences of the alienation of implementers from tax policies.

    Methods

    The research population consisted of tax auditors of the General Directorate of Tax Affairs of Qom province and the sample was selected through the purposeful sampling of the theoretical type. This research was basic in terms of purpose and data collection, it was descriptive. The data collection tool was an interview and the analysis of the data from the interview was done using the thematic analysis technique. Data analysis led to the formation of 14 sub-themes and 3 main themes.

    Results

    The results of the data showed that the failure to implement tax policies, the inefficiencies of the Tax administration in achieving organizational goals and formation of Inefficient organizational outcomes are consequences of alienation of implementers from tax policies in Iran

    Conclusion

    Few studies have been conducted on public policy alienation. These studies have identified a few consequences. Nevertheless, other consequences have not been seen. This study identified other consequences of this phenomenon, such as implementers indifference with policies, organizational silence, deviant behaviors, burn-out, decreased mental health, etc. and categorized these into three main themes.

    Keywords: Alienation, Public policy alienation, Consequences of alienation, Implementers, tax policies, Thematic analysis
  • سید محمدرضا سیدی، حسن دانایی فرد*، اسدالله گنجعلی، احمدعلی خائف الهی

    با گسترش اثرگذاری مدیران در موفقیت سازمان ها و ضرورت ارتقای عملکرد آنها، نیاز به طراحی نظام های توسعه مدیران بیش ازپیش احساس می شود که یکی از راهکارهای آن، شناخت و تحلیل نقش های آنها است. از نظر جامعه شناسان، نظریه نقش از مقایسه زندگی اجتماعی با نمایش نشیت می گیرد؛ یعنی همان طورکه از بازیگران روی صحنه، انتظار می رود نقششان را به خوبی ایفا کنند نقش، به سادگی، رفتاری است که با توجه به موقعیت اجتماعی، از افراد انتظار می رود. در این میان، اهمیت نقش های وزیران بر کسی پوشیده نیست. وزیران -در قله سیاست و مدیریت- مدیران سازمان های بزرگی به نام وزارت خانه ها هستند که کوچک ترین تصمیمات آنها می تواند آثار بزرگی داشته باشد؛ لذا فقدان الگوی نقش ها برای آنها، نه تنها آنها را از عملکرد بهینه، دور و با ابهامات و کشمکش های زیادی مواجه می کند بلکه پیشرفت سازمان ها را نیز کند می کند. نظر به خلا یادشده، این پژوهش، طراحی الگوی نقش های وزیر علوم، تحقیقات و فناوری را هدف خود قرار داد. بدین منظور با 42 نفر از صاحب نظران، مصاحبه و نظرهای آنها با روش تحلیل مضمونی تحلیل شد که به 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر به شرح ذیل منتج شد: نقش سیاستگذاری، نقش مدیریتی، نقش سیاسی، نقش روابط عمومی و نقش بین المللی.

    کلید واژگان: الگوی نقش, وزیر علوم, تحقیقات و فناوری, تحلیل مضمونی
    Seyedmohammadreza Seyedi, Hasan Danaeefard *, Asadollah Ganjali, Ahmadali Khaef Elahi

    Developing managers' influence in organizations success and the need to improve their performance necessitated designing manager' development systems, which, one of its solutions is to recognize and analyze their roles. From sociologists' point of view, role theory comes from comparing social life with the play; In another word, just as actors on the stage are expected to play their role well, the role is simply a behavior that is expected from people according to their position. Meanwhile the importance of ministers' roles isn't concealed to anyone. Ministers -at the top of politics and management- are managers of large organizations called ministries whose smallest decisions can have great effects; Therefore, lack of their role model, not only prevents them from optimal performance and puts them in a lot of ambiguities and conflicts, but also slows the progress of organizations; Therefore, this study addressed designing a role model for I.R.I. minister of Research, Science and Technology. For this purpose, 42 experts were interviewed and their ideas were analyzed by thematic analysis which resulted in 15 organizing themes and 5 general themes as follows: policy-making role, executive role, political role, public relations role, and international role.

    Keywords: Role model, I.R.I. Minister of Research, Science, Technology, Thematic Analysis
  • حسن دانایی فرد، شهرزاد نیری*، مصطفی آخوندی
    هدف

    بر اساس بررسی های انجام شده، ابهام هدف سازمانی در سازمان های دولتی بسیار بیشتر از سایر سازمان هاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ابهام هدف سازمانی بر روحیه کاری کارکنان در سازمان های خدمات عمومی استان یزد، به تفکیک ماموریت سازمانی و ویژگی های فردی است.

    روش

    برای جمع آوری داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد روحیه کاری پی اف اس و ابهام هدف سازمانی رینی، یک پرسش نامه بومی طراحی شد. جامعه آماری پژوهش 79 سازمان خدمات عمومی استان یزد بودند که بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از بین کارکنان به روش نمونه گیری طبقه ای سیستماتیک انتخاب شدند. برای سنجش روایی سازه، از روش بارهای عاملی متقابل و هم بستگی متغیرهای مشاهده پذیر و متغیرهای پنهان استفاده شد. داده های پژوهش نیز در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که ابهام هدف سازمانی، روحیه کارکنانی را که سطح تحصیلی کمتر از دیپلم دارند، کاهش می دهد و از طرفی، موجب می شود که روحیه زنان کارمند، کارکنان با سطح تحصیلات تکمیلی، کارکنان با تجربه کاری کمتر از 5 سال و بیش از 15 سال و کارکنان کمتر از 30 سال و بیشتر از 40 سال افزایش یابد؛ اما در سایر گروه ها تاثیری نمی گذارد. به علاوه ابهام هدف سازمانی، روحیه کارکنان در گروه بانک ها و بیمه ها را افزایش می دهد؛ اما در سایر گروه های سازمانی تاثیر معناداری ندارد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش بر این موضوع تاکید دارد که استفاده از ابهام هدف به شرط توجه به ویژگی های فردی و ماموریت سازمانی، روحیه کارکنان را افزایش می دهد.

    کلید واژگان: ابهام هدف سازمانی, روحیه کارکنان, سازمان های خدمات عمومی, ویژگی های فردی, ماموریت سازمانی
    Hasan Danaeefard, Shahrzad Nayyeri *, Mostafa Akhondi
    Objective

    Given the effect of employee morale on organizational productivity and the low productivity of the public sector, it is critical to examine this variable and to discover its effective factors. Organizational goal ambiguity affects employee morale andthis is blatantly noticeable in the public sector. This study is aimed at investigating the category of public service organizations in which morale is affected by goal ambiguity and determine the type of employees influenced by it.

    Methods

    Data were collected using the standard questionnaires of PFS Employee Morale and Rainey's Organizational Goal Ambiguity. The study population consisted of 79 public service organizations of Yazd, from which 380 employees were selected through stratified sampling. Cross-loadings and the correlation between observable and latent variables were used to test the construct validity. SPSS and Smart PLS were utilized for data analysis

    Results

    Organizational goal ambiguity decreased the morale in employees with a diploma degree, but increased it in female employees, employees with higher education, those with work experience less than 5 and more than 15 years, and those aged under 30 and over 40; however, it did not affect other groups. Moreover, this variable increased employee morale in bank and insurance job categories, but had no significant effect on other organizational groups.

    Conclusion

    The results of this study emphasize that the use of organizational goal ambiguity increases the morale of the employees, provided they pay attention to individual characteristics and organizational mission.

    Keywords: Organizational goal ambiguity, Employees's morale, Public service organizations, Individual characteristics, Organizational mission
  • نورا سالاریه، حسن دانایی فرد*، فرج الله رهنورد، علی رجب زاده

    مدیریت منابع انسانی جزء جدایی ناپذیر سازمان بوده است و در تمامی مراحل زندگی سازمانی کارکنان؛ از تحلیل شغل گرفته تا دوران بازنشستگی آنان، دارای مسئولیت است. کیفیت مدیریت واحد منابع انسانی، به دلیل ماهیت کارکردی اش تاثیرات گسترده ای بر روی رفتارها و نگرش های کارکنان و به تبع آن عملکرد سازمانی دارد. بر این اساس، اهمیت کیفیت مدیریت منابع انسانی به عنوان سنگ بنای رفتاری و عملکردی کارکنان، امروزه بیش از پیش مدنظر قرار گرفته است. هدف غایی این پژوهش طراحی شاخص اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع انسانی براساس رویکرد حکمرانی خوب در بخش دولتی ایران است. جهت طراحی این سنجه، در بخش پژوهش کیفی، یافته های حاصل از پیشینه و مصاحبه در چارچوب اصول حکمرانی خوب و ابعاد نظام اداری جمهوری اسلامی ایران دسته بندی و روایی محتوای آن توسط خبرگان تایید شد. جهت اعتبارسنجی و بررسی روایی سازه در بخش کمی، روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده و روایی آن تایید شد. نتیجه حاصل، ابزاری روا؛ برای اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران است.

    کلید واژگان: کیفیت مدیریت منابع انسانی, اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع انسانی, اعتبارسنجی ابزار, پژوهش ترکیبی, پژوهش اکتشافی
    Nora Salarieh, Hasan Danaeefard *, Farajollah Rahnavard, Ali Rajabzadeh

    Human resource management quality has an extensive impact on employee attitude and their behaviors and the end in organizational performance. So, human resource management quality has an important role on employee behavior and performance. The aim of this research is to designing a tool for measuring human resource management quality in good governance base and validating it in Iran’s public sector. To explore this state, in qualitative part, we surveyed the literature and then interviewed 28 employees of the different organization. By analyzing literature and qualitative data from interviewed, and use roadmap of Iran administration system correction and good governance in the public sector model , prepare a conceptual and operational framework. Roadmap of Iran administration system correction showed that human resource of Iran has a five sector(planning, recruitment, training, motivation, performance management, retirement). For determining content validity, it was sent to 30 management consultants and experts. Management consultants and experts confirmed the content validity of conceptual and operational framework. At the second stage, for determining construct validity of our measure, we use factor analysis. The results confirm the construct of our measure. The result of this research, is a validate tool for measuring human resource management quality in Iran’s public sector.

    Keywords: Human Resource Management Quality, measuring human resource management quality, validating tools, mixed method
  • سید محمدرضا سیدی*، حسن دانایی‌فرد، اسدالله گنجعلی، احمدعلی خائف الهی

    شرط بنیادین موفقیت و پایداری نظام های اجتماعی در مسیر پیشرفت، رعایت اصل شایسته سالاری است. مضاف براین، تحولات فزاینده جوامع و تلاش دولت ها برای افزایش کیفیت و کارایی خدمات بخش عمومی و بهبود رهبری سازمان های دولتی، نگاه آنها را به اهمیت پرورش و استخدام رهبران و کارگزاران شایسته، بیش ازپیش معطوف کرده است؛ فلذا تدوین الگوی شایستگی های موردنیاز مدیران عالی دولتی و ارزیابی و ارتقای آنها بر اساس آن، اولویتی بنیادی برای حکومت ها است. پژوهش حاضر، نظر به اهمیت موضوع یادشده، بر طراحی الگوی شایستگی های مدیران عالی دولتی تمرکز کرد و ازآنجاکه بررسی و جمع بندی یافته های مطالعات گذشته، گام مهمی در ترسیم تصویر جامعی از آنها است فراترکیب آنها را مدنظر قرار داد؛ لذا در گام اول، با جست وجوی فراگیر منابع، 151 منبع به دست آمد که در پالایشی سه مرحله ای به 82 منبع مرتبط، کاسته شد. سپس از یافته های آنها، 680 شناسه، استخراج شد که پس از تحلیل و جمع بندی به 63 زیرمفهوم، 9 مفهوم و 3 مقوله به شرح زیر منتج شد: شایستگی های فردی (ذاتی، ارزشی، نگرشی-رفتاری و شغلی)، شایستگی های دانشی و شایستگی های مهارتی (مدیریتی، شناختی، تعاملی، هدایت و رهبری و سیاسی).

    کلید واژگان: الگوی شایستگی, مدیران عالی دولتی, فراترکیب
    Seyedmohammadreza Seyedi *, Hasan Danaeefard, Asadollah Ganjali, Ahmadali Khaef Elahi

    The fundamental essential for success and sustainability of social systems toward the progress is principle of meritocracy. Moreover, the ever-increasing development of societies, beside governments efforts to increase the quality and efficiency of public sector services and to improve the leadership of government agencies have turned governments' attention to the importance of training and employing competent leaders and administrators more than ever. Therefore, designing a competency model for top public administrators is a fundamental priority for governments. Considering the importance of this issue, the present study, focused on the design of a competency model for top public administrators and since literature analysis is an important step to draw up a comprehensive picture of it, the researcher decided to analyze them through meta-synthesis. In this study, at the first step, through a deep search in literature, gained 151 references; which in a refinement reduced to 82 one’s. Then, 680 codes were extracted which through analysis and conclusion deducted to 63 sub-concepts, 9 concepts and 3 categories as follows: individual competencies (intrinsic, value, attitudinal-behavioural, and occupational), scientific competencies and skill competencies (managing, cognitive, interactive, leading and political).

    Keywords: Competency model, top public administrators, Meta-synthesis
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال