به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hasan esmailpour

  • صدف علی عرب، بهرام خیری*، حسن اسماعیل پور، احمد ودادی
    مقدمه

    در دو دهه اخیر، ادبیات حوزه رفتار مصرف کننده به موضوع خرید وسواس گونه توجه بسیاری نشان داده است؛ اما شکاف هایی وجود دارد.

    هدف

    هدف پژوهش، طراحی مدل رفتار روانشناختی خریداران وسواس گونه در ارتباط با برندها براساس رویکرد کیفی بود.

    روش

    در پژوهش از رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه شامل ساکنین شهر تهران در سال 1400 با دامنه سنی 16 تا 50 سال که دارای اختلال خرید وسواس گونه بودند و متخصصان دکترای روانشناسی و روانپزشکی و مدیران بازاریابی شهر تهران با حداقل 10 سال سابقه است. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه تشخیص خرید وسواس گونه ماکارون و شوفیلد (2017) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری، انتخابی، نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 20 و SPSS نسخه 26 استفاده شد.

    یافته ها

    مدل بدست آمده نشان داد، شرایط زمینه ای (عوامل روانشناختی و جامعه شناختی)، همراه با شرایط مداخله گر (مفاهیم مربوط به برند، نمایش سبک زندگی، درآمد، تشدید کننده احساسات منفی)، در شکل گیری رفتار خریداران وسواس گونه در ارتباط با برندها موثر و مزایای اجتماعی و احساسی حاصل از خرید برند، علت این رفتار بودند. در این میان رفتاری که خریداران وسواس گونه در ارتباط با برندها از خود نشان می دهند (شناوری در میان برندها و گوش به زنگی نسبت به برندها) منجر به پیامدهای نامطلوبی از منظر بازاریابی می شود.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج بدست آمده شکل گرفتن احساس تنفر از برند، لطمه ای جبران ناپذیر بر برند وارد می کند و با توجه به حضور شبکه های اجتماعی این احساسات در میان مصرف کنندگان، به سرعت قابل انتقال است و منجر به صدمه دیدن شهرت برند می گردد.

    کلید واژگان: عوامل روانشناختی, تحقیق کیفی, شرایط زمینه ای, شرایط مداخله گر
    Sadaf Aliarab, Bahram Kheiri*, Hasan Esmailpour, Ahmad Vedadi
    Introduction

    In the last two decades, the literature in field of consumer behavior has paid a lot of attention to the issue of compulsive buying, but there are gaps.

    Aim

    The purpose of research was to design a model of the psychological behavior of compulsive buyers in relation to brands based on the qualitative approach.

    Method

    In the research, a qualitative approach based on the foundational data theory was used. The studied population included residents of Tehran in 2021 with an age range of 16 to 50 years who had compulsive buying disorder, and specialists in psychology and psychiatry, and marketing managers from Tehran with at least 10 years of experience. In order to collect data, the semi-structured interview method and the Compulsive Buying Behavior Diagnosis Questionnaire of Maccarrone & Schofield (2017) were used. Open, central, and selective coding, with Max QDA software version 20, and SPSS version 26 were used for data analysis.

    Results

    The found model showed that contextual conditions (psychological and sociological factors), along with intervening conditions (concepts related to the brand, lifestyle display, income, intensifying negative feelings), in formation of compulsive buyers in relation to brands is effective and social and emotional benefits from buying the brand were the cause of this behavior. In the meantime, the behaviors of compulsive buyers in relation to brands (floating among brands and listening to brands) leads to adverse consequences from a marketing point of view.

    Conclusion

    Based on results, the formation of hating feeling towards the brand causes irreparable damage to the brand, and due to the presence of social networks, these feelings can be quickly transmitted among consumers and lead to the brand's reputation damage.

    Keywords: Psychological factors, Qualitative research, Contextual conditions, Intervening conditions
  • فاطمه عسکری، کمال سخدری*، حسن اسماعیل پور

    پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر بر استراتژی های مدیریت خلاهای نهادی در بازارهای نوظهور است. هزینه های ناشی از خلاهای نهادی و شرکت های چندملیتی در بازارهای نوظهور نیاز به اتخاذ استراتژی هایی برای مدیریت این خلاها دارند. از طرفی پژوهش های این حوزه تنها به بررسی استراتژی های مدیریت خلاهای نهادی پرداختند و کمتر پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر اتخاذ این استراتژی ها پرداخته است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و اکتشافی و با استفاده از روش مطالعه موردی مبتنی بر تمپلیت صورت گرفت که 13 مورد از شرکت های بین المللی فعال در ایران مورد مطالعه عمیق نیمه ساختاریافته قرارگرفته اند. نتایج پژوهش نشان دادند که عوامل موثر بر اتخاذ استراتژی های مدیریت خلاهای نهادی شامل نوع خلا و بازار مصرف (عوامل محیطی)، سطح ورود و استراتژی ورود (عوامل سازمانی) هستند. همچنین یافته های در تبیین جهت گیری های مفید برای محققین حوزه کارآفرینی بین الملل و مدیران شرکت های فعال در کشورهای درحال توسعه موثر می باشند.

    کلید واژگان: استراتژی های مدیریت خلاهای نهادی, بازارهای نوظهور, عوامل سازمانی
    Fatemeh Askari, Kamal Sakhdari *, Hasan Esmailpour

    The present study seeks to identify the factors affecting institutional vacuum management strategies in emerging markets. Costs from institutional gaps and multinational corporations in emerging markets need to adopt strategies to manage these gaps. On the other hand, research in this field has only examined the strategies of institutional vacuum management and less research has examined the factors affecting the adoption of these strategies. The present study has been conducted with a qualitative and exploratory approach and using a case study method based on a template. In this study, 13 international companies operating in Iran have been studied in-depth semi-structured. The results showed that the effective factors on the adoption of institutional vacuum management strategies include the type of vacuum and the consumer market (environmental factors), entry level and entry strategy (organizational factors). The findings of the present study are effective in explaining useful orientations for researchers in the field of international entrepreneurship as well as managers of companies operating in developing countries.

    Keywords: Institutional Vacuum Management Strategies, Emerging Markets, Organizational factors, Environmental factors
  • سید حسین منصوری، حسن اسماعیلی پور *، حمیدرضا سعید نیا
    مقدمه

    هدف این پژوهش طراحی مدل نگرش احساسی در تصمیم گیری های خرید مشتریان در بازارهای خدمات بوده است.

    روش کار

    رویکرد این مطالعه از نوع کیفی و استفاده از رویکرد داده بنیاد بوده است. جامعه آماری این مطالعه شامل مدیران، کارشناسان، پزشکان بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر تهران، معاونان درمان و بهداشت دانشگاه که دارای سابقه مدیریتی در بیمارستان ها و مراکز گردشگری پزشکی در ایران بودند تشکیل شده و محقق با انجام 15 مصاحبه به اشباع نظری رسیده است.

    نتایج

    محقق تحقیق خود را در قالب یک مدل شامل شش بعد، رضایت از برند مرکز گردشگری، اعتماد به برند درمانی مرکز گردشگری پزشکی تنوع خدمات درمانی، بازاریابی گردشگری پزشکی، بسته درمانی مناسب، وفاداری به برند مرکز درمانی، و سی و یک بعد فرعی ارایه کرده است.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان داد وجود برخی عوامل مثل، توانمندسازی کارشناسان واحدهای بیماران بین‌الملل، توسعه مهارت‌های حرفه‌ای گروه پزشکی، مدیریت کارگزاران گردشگری پزشکی، ارتقا سطح بازاریابی و تبلیغاتی بین‌المللی، نظارت و مدیریت کیفیت و هزینه، توجه به استانداردهای ابلاغی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بین‌المللی و تفاهم‌نامه‌های همکاری مشترک ملی و بین‌المللی با ذی‌نفعان گردشگری پزشکی می‌تواند در جهت توسعه گردشگری پزشکی در ایران موثر باشد.

    کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی گردشگری, گردشگری پزشکی, داده بنیاد
    Seyed Hosein Mansouri, Hasan Esmailpour *, Hamidreza Saeednia
    Introduction

    The purpose of this study was to design an emotional attitude model in customers' purchasing decisions in Service markets.

    Methods

    The approach of this study was qualitative and used the foundation data approach. The statistical population of this study includes managers, experts, physicians of public and private hospitals in Tehran, medical assistants of the university who had a managerial background in hospitals and medical tourism centers in Iran and the researcher was satisfied with 15 nterviews.

    Results

    The researcher presents his research in the form of a model including six dimensions, satisfaction with the brand of the tourism center, trust in the brand therapy of the medical tourism center, diversity of medical services, marketing of medical tourism, appropriate treatment package, loyalty to the brand of the medical center, and thirty-one sub-dimensions has done.

    Conclusion

    The results show that the empowerment of experts in international patient units, the development of professional skills of the medical department, the management of medical tourism agents, the promotion of international marketing and advertising, quality and cost monitoring and management, attention to the standards of the Ministry of Health and Medical Education and "International and joint national and international cooperation agreements with medical tourism stakeholders can facilitate the development of medical tourism.

    Keywords: Marketing, Tourism Marketing, Medical Tourism, Grounded theory
  • هیرش بیادار، پرویز ساکتی*، علی بدیع زاده، حسن اسماعیل پور
    تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در ایران هنوز در مرحله نوزادی رشد خود است. هدف تحقیق شناسایی و اولویت بندی موانع موثر بر تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی است. روش تحقیق حاضر کیفی از نوع داده بنیاد ، جامعه آماری  شامل متخصصان دانشگاهی  و شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس اشباع نظری می باشد. برای جمع آوری داده ها از دو روش مطالعه و تحلیل پیشینه تحقیق و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهند که رشد کمی پژوهش های دانشگاهی بویژه در طی دو دهه اخیر مبین وجود پتانسیل قوی برای تولیدات فکری در دانشگاه آزاد اسلامی است. همزمان یافته ها نشانگر وجود 5 مانع عمده برای افزایش روند تجاری سازی این پژوهش ها می باشند. هم چنین تقسیم موانع به دو گروه درون سازمانی و برون سازمانی حاکی از گستره وسیع چالش ها و عدم آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی برای تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در چشم انداز کوتاه و میان مدت است. یافته های تحقیق حاضر با نتایج پژوهشی مرتبط با موانع عمده تجاری سازی در دیگر کشورهای جهان همسویی دارد.
    کلید واژگان: تجاری سازی, پژوهش های دانشگاهی, موانع, اولویت بندی
    Heresh Beyadar, Parviz Saketi *, Ali Badizadeh, Hasan Esmailpour
    In Iran, the commercialization of university research is still in its infancy stage. The purpose of present study was to identify and prioritize the effective barriers to the commercialization of research in the Islamic Azad University. This study was a qualitative research using grounded theory approach, the statistical population includes academic experts and a purposeful sampling was applied based on theoretical saturation. To collect data, two methods of study and analysis of research background and semi-structured interviews were used. Research findings showed that during the last two decades, there was a high potential for intellectual production in this university. However, the findings indicated that there are five major obstacles to increasing the commercialization of academic research. Also, the division of barriers into two groups within and outside the organization highlights the wide range of these challenges and the unwillingness of university administrators to commercialize research in the short and medium perspectives. The research findings are in line with findings in other countries regarding major barriers to the commercialization of academic research
    Keywords: Academic research, Barriers, Commercialization, Islamic Azad University, Prioritization
  • نسیم دادگر آزاد، فریده حق شناس کاشانی*، حسن اسماعیل پور
    هدف

    پژوهش حاضر به اکتشاف یک مدل کاربردی درخصوص تاثیر ابعاد تداعی برند بر تمایل به خرید مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای می پردازد .

    مواد و روش ها

    در بخش کیفی پژوهش، راهبرد داده بنیاد (گرندد تیوری) استفاده شد که برای شناسایی عوامل اساسی موثر بر آن در وضعیت حاضر کشور، از طریق مصاحبه های ساختار نیافته به صورت انفرادی با خبرگان علمی و متخصص که بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، داده های کیفی لازم جمعآوری گردید و تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی صورت پذیرفت. در بخش کمی با استفاده از توزیع پرسشنامه (365 نمونه از مشتریان به روش خوشه ای)در جامعه آماری مشتریان فروشگاه های زنجیره ای انجام شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد در بعد کیفی مقوله "زمینه ایجاد تداعی برند در ذهن مشتری " شامل مفاهیم "فواید، ویژگی و نگرش" و 11 شاخص، مقوله "ابعاد تداعی برند" شامل مفاهیم "طرفداری برند، قدرت و استحکام برند، منحصربفرد بودن برند" و 10 شاخص، مقوله "تمایل به خرید مشتریان" شامل مفاهیم "نیت و قصد رفتاری، عادت، حساسیت به قیمت و بازاریابی ارتباطی"و 17 شاخص، مقوله "راهبردها در راستای هدایت مصرف کننده به خرید" شامل مفاهیم "نقاط قوت درون فروشگاه، فرصت ها در بیرون فروشگاه"و 18 شاخص و مقوله "تاثیر ابعاد تداعی برند در رفتار مصرف کننده(پیامد)" شامل مفاهیم "ریسک درک شده، رضایت، اعتماد درک شده، درک سودمندی، کنترل رفتاری درک شده، وفاداری به برند و کیفیت برند درک شده " و 28 شاخص شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. در بعد کمی نتایج داده ها در نرم افزار PLS3 در قالب 7 فرضیه اصلی و 8 فرضیه فرعی مورد آزمون قرارگرفت که با توجه به اینکه آماره آزمون برای همه فرضیه ها بیش از 1.96 می باشد، بنابراین همه فرضیه ها به غیر از فرضیه های اصلی 4و5و 6 وفرضیه های فرعی 7و 8 تایید گردید.

    نتیجه گیری

    "فواید، ویژگی و نگرش برند" از طریق متغیر میانجی تداعی برند بر تمایل به خرید مشتریان تاثیر مثبت دارد. همچنین بازاریابی ارتباطی از طریق متغیر متعادل کننده راهبردها بر رفتار مصرف کننده موثر است.

    کلید واژگان: تداعی برند, تمایل به خرید, رفتار مصرف کننده, فروشگاه های زنجیره ای
    Nasim Dadgar Azad, Faridah Haghshenas Kashani*, Hasan Esmailpour
    Purpose

    The present research explores a practical model regarding the effect of brand association dimensions on customers' willingness to buy in chain stores.

    Materials And Methods

    In the qualitative part of the research, the grounded theory strategy was used to identify the main factors affecting it in the current state of the country, through individual unstructured interviews with scientific experts and specialists who were selected purposefully. necessary qualitative data were collected and qualitative data analysis was done through open coding, axial coding and selective coding. In the quantitative part, it was done by distributing a questionnaire (365 samples of customers by cluster method) in the statistical community of customers of chain stores.

    Findings

    The findings of the research show that In the qualitative dimension of the category "brand association creation in the mind of the customer" including the concepts of "benefits, characteristics and attitude" and 11 indicators, the category of "dimensions of brand association" includes the concepts of "brand favoritism, brand strength and brand uniqueness, brand uniqueness". and 10 indicators, the category of "customers' intention to buy" including the concepts of "behavioral intention and intention, habit, sensitivity to price and relational marketing" and 17 indicators, the category of "strategies to guide the consumer to purchase" including the concepts of "strengths in the store" , opportunities outside the store" and 18 indicators and categories "the effect of dimensions of brand association on consumer behavior (outcome)" including the concepts of "perceived risk, satisfaction, perceived trust, perceived usefulness, perceived behavioral control, brand loyalty and Perceived brand quality" and 28 indicators were identified and analyzed. In the quantitative aspect, the results of the data were tested in PLS3 software in the form of 7 main hypotheses and 8 sub-hypotheses, considering that the test statistic for all hypotheses is more than 1.96, therefore, all hypotheses except the main hypotheses 4 and 5 and 6 and sub-hypotheses 7 and 8 were confirmed.

    Conclusion

    "brand benefits, characteristics and attitude" have a positive effect on customers' purchase intention through the mediating variable of brand association.Also communication marketing is effective on consumer behavior through the balancing variable of strategies.

    Keywords: Financial Literacy Education, First Secondary School, Financial Knowledge, Financial Behavior
  • فریدون اسماعیل پور، حسن اسماعیل پور*، علیرضا امیرکبیری، فاطمه تم زار

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای کارکنان با نقش واسطه ای تطابق میان فرهنگی و ارتباطات اثربخش انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی همبستگی می باشد. یافته های پژوهش بر طبق دیدگاه 78 نفر از کارکنان غیربومی شعب بانک صادرات در شهر تهران که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، بدست آمد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود و روایی محتوایی آن توسط خبرگان و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مد سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Pls انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که فرضیه اول(تاثیر هوش فرهنگی از طریق واسطه گری تطابق میان فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای) و فرضیه سوم(تاثیر تطابق میان فرهنگی بر ارتباطات اثربخش) تایید گردید و فرضیه دوم(تاثیر هوش فرهنگی از طریق واسطه گری ارتباطات اثربخش بر عملکرد وظیفه ای) تایید نگردید. همچنین بر اساس ضرایب بتا مشخص شد که اثر واسطه گری تطابق میان فرهنگی ضعیف تر از اثر مستقیم هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای می باشد.

    کلید واژگان: هوش فرهنگی, تطابق میان فرهنگی, ارتباطات اثربخش, عملکرد وظیفه ای
    Fereydoon Esmailpour, Hasan Esmailpour *, Alireza Amirkabiri, Fatemeh Tomzar

    The purpose of this study was to identify the impact of cultural intelligence on the task performance with the mediating role of cultural adjustment and effective communication. The research method is descriptive correlational survey. The findings of the study were based on the viewpoints of 78 non-native employees of SADERAT Bank branches in Tehran who were selected through available sampling. The data collection tool was a questionnaire whose it’s content validity was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha. Data were analyzed through Structural Equation Modeling with PLS Software. The results of this study showed that the first hypothesis (the effect of cultural intelligence through mediating cross- cultural adjustment on task performance) and the third hypothesis (the effect of cross-cultural adjustment on effective communication) were confirmed and the second hypothesis (the effect of cultural intelligence through mediating effective communication on task performance) was not confirmed. Also, based on beta coefficients, it was found that the mediating effect of intercultural adaptation is weaker than the direct effect of cultural intelligence on task performance.

    Keywords: Cultural Intelligence, cross- cultural adjustment, effective communication, Task performance
  • فاطمه نورشرق دهاقانی، حسن اسماعیل پور*، حسین صفرزاده، بهروز قاسمی
    با توجه به اهمیت بازار و نقش هنجارها و ارزش ها در کنترل آن در تحقیق حاضر به بررسی محیط های موثر بر هنجارهای اخلاقی بازاریابی پرداخته شده است که باهدف بررسی عوامل محیطی موثر بر نظام بازاریابی اخلاقی بر اساس مدل پیرس و رابینسون مبتنی بر رهیافت اسلامی- ایرانی با تاکید بر صنایع غذایی استان اصفهان انجام یافته است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است و در زمره مطالعات میدانی قرار دارد. در این تحقیق از روش کتابخانه ای برای تهیه ادبیات تحقیق و از روش دلفی مبتنی بر تحقیقات میدانی و ابزار پرسشنامه، برای جمع آوری داده های آماری استفاده شده است. پرسشنامه ی پژوهش بر اساس مولفه های بازاریابی اخلاقی با توجه به فرهنگ اسلامی ایرانی مبتنی بر محیط ها و هنجارها تدوین گردیده و روایی پرسش نامه به روش محتوایی توسط متخصصان و به روش صوری توسط تعدادی از افراد جامعه آماری و به روش آماری تحلیل عاملی مرتبه اول تایید شده است. پایایی کل پرسش نامه با آلفای کرونباخ 810/0 تایید گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل 30 نفر از اعضای هییت علمی و متخصصین بازاریابی به عنوان خبرگان در روش دلفی و 1660 نفر از مدیران ارشد، مدیران اجرایی و مدیران بازاریابی و فروش صنایع غذایی استان اصفهان بودند. حجم نمونه ی مورد تحلیل براساس فرمول کوکران 315 نفر براورد گردید. در تحلیل داده های آماری از دو روش آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزارهای SPSS ، LISREL و PLS استفاده شده است. نتایج و یافته های تحلیل داده ها نشان داد که؛ محیط وظیفه ای سازمان بر کلیه هنجارها تاثیر معنی دار داشت. محیط داخلی سازمان بر کلیه هنجارها به جز هنجارهای اجتماعی و هنجارهای مذهبی تاثیر معنی دار داشت و محیط دوردست سازمان بر کلیه هنجارها به جز هنجارهای فردی، تاثیر معنی دار داشت.
    کلید واژگان: نظام بازاریابی اخلاقی, محیط وظیفه ای, داخلی, دوردست, فرهنگ اسلامی- ایرانی
    Fatemeh Noorshargh, Hasan Esmailpour *, Hossein Safarzadeh, Behrooz Ghasemi
    Due to the importance of the market and the role of norms and values ​​in controlling it, the present study examines the environments affecting the ethical norms of marketing. Emphasis has been placed on the food industry in Isfahan province. The present study, in terms of practical purpose and in terms of nature, is descriptive-predictive of correlational type and is among the field studies. In this research, library method has been used to prepare research literature and Delphi method based on field research and questionnaire tools have been used to collect statistical data. The research questionnaire was compiled based on the components of ethical marketing according to the Iranian Islamic culture based on environments and norms and the validity of the questionnaire by content method by experts and formally by a number of statistical population and statistical method of factor analysis. Confirmed. The reliability of the whole questionnaire was confirmed with Cronbach's alpha of 0.810. The statistical population of this study included 30 members of the scientific board and marketing specialists as experts in the Delphi method and 1660 senior managers, executive managers and managers of marketing and sales of food industry in Isfahan province. The volume of the sample was estimated to be 315 according to the Cochran's formula. In the analysis of statistical data, two methods of descriptive and inferential statistics have been used in SPSS, LISREL and PLS software environments. The results and findings of the data analysis showed that; The organizational environment of the organization had a significant effect on all norms. The internal environment of the organization had a significant effect on all norms except social norms and religious norms, and the remote environment of the organization had a significant effect on all norms except individual norms.
    Keywords: Ethical Marketing System, task environment, internal, remote, Islamic-Iranian culture
  • محمدصادق قربانیان گزافرودی، بهرام خیری*، حسن اسماعیل پور، منصوره علیقلی
    هدف

    در سال های اخیر، ادبیات بازاریابی به ابعاد مختلف پیامدهای مصرف و ضرورت توجه به الگوهای مصرف متناسب با توسعه پایدار توجه بیشتری نشان داده است. یکی از مفاهیم مطرح شده برای تحقق چنین الگوی مصرفی، مفهوم مصرف آگاهانه است و یکی از وجوه مصرف آگاهانه، برخورداری مصرف کنندگان از ساختار ذهنی آگاهانه است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد ساختار ذهنی آگاهانه به عنوان یکی از وجوه مصرف آگاهانه است.

    روش

    در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای و از طریق مصاحبه عمیق با پژوهشگران و استادان دانشگاه در رشته های مدیریت بازرگانی، جامعه شناسی، روان شناسی و اقتصاد، ابعاد ساختار ذهنی آگاهانه، به عنوان پیشایند بروز رفتار آگاهانه در مصرف کنندگان شناسایی شد. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق فرایند نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافتند و در نهایت، 22 مصاحبه انجام شد. برای تحلیل داده ها، از اصول مرتبط با نظریه زمینه ای (کدگذاری باز و انتخابی، تحلیل مقایسه ای مستمر، ایجاد مفاهیم و مقوله ها) استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج کدگذاری داده ها به شناسایی 22 مفهوم منجر شد که در قالب شش مقوله دسته بندی شدند. بر این اساس، ابعاد ساختار ذهنی آگاهانه عبارت اند از: درگیری ذهنی با پیامدهای مصرف، برخورداری از ذهن آگاهی (هوشیاری)، اهمیت دادن به خود، اهمیت دادن به مسائل زیست محیطی، اهمیت دادن به منافع جامعه و اهمیت دادن به حقوق مصرف کننده.

    نتیجه گیری

     یکی از رویکردهای مهم در بازاریابی اجتماعی، یافتن ویژگی های لازم برای تحقق رفتار مطلوب و ارائه آن به جامعه، شرکت ها و همین طور نهادهای سیاست گذار است. در همین رابطه، پژوهش حاضر ابعاد یک ساختار ذهنی آگاهانه را شناسایی کرد که به رفتار آگاهانه در حوزه مصرف منجر می شود. از این رو، نتایج این پژوهش می تواند برای شناسایی، برنامه ریزی و ارائه راهکارهایی برای ترغیب مصرف کنندگان به مصرف آگاهانه در کانون توجه پژوهشگران، شرکت ها، دولت ها، سازمان ها و مجامع سیاست گذار عمومی قرار گیرد.

    کلید واژگان: مصرف آگاهانه, ساختار ذهنی آگاهانه, پایداری
    Mohammad Sadegh Ghorbanian Gazafroudi, Bahram Kheiri *, Hasan Esmailpour, Mansoureh Aligholi
    Objective

    The concept of “mindful consumption” is among the concepts that have been discussed within the marketing literature in recent years. It concerns the concept of sustainability and proportionate consumption. Due to the importance of sustainability in today's world on the one hand and the necessity of reforming consumption patterns in the country on the other hand, as well as the fact that no exploratory study has been conducted to identify the dimensions of mindful consumption in our country so far, it is very important to study the dimensions of mindful consumption in order to make policies to create a proper consumption pattern in the country. Therefore, the main purpose of the present study is to explore the dimensions of conscious mental structure as one of the aspects of mindful consumption in this ecosystem. In fact, the main question of the present study is that what are the dimensions of a conscious mental structure that can lead to mindful behavior of consumers?

    Methodology

    The present research is qualitative in nature and is conducted based on the principles of the interpretive paradigm. The present study, which seeks to contribute to the theoretical background on the concept of conscious mental structure based on qualitative data, is conducted based on Grounded theory strategy. The target population of this study includes Iranian consumers; and the sample is selected based on the purposeful sampling process. The in-depth interviews were considered as the data collection instrument and ultimately 22 interviews were conducted.

    Findings

    The results of the data analysis led to the identification of 22 concepts that were finally classified into 6 general categories. These 6 categories actually include the dimensions identified for conscious mental structure as one of the two aspects of mindful consumption: mental involvement with the consequences of consumption; mindfulness (awareness); self-importance; Caring for environmental issues; Caring for the interests of society; and Caring for consumer rights.

    Conclusion

    According to the results, a consumer with a conscious mind structure cares about the consequences of consumption in general, including self-importance, caring for the environment, society and consumer rights, and ultimately his/her mind would be well functioning and vigilance enough while making decisions. Perhaps the characteristics of a conscious mind structure as one of the forms of mindful consumption are characterized better through an example. Conscious mind structure is a necessary prerequisite for mindful behavior in consumption, and the characteristics of this conscious mind structure have been identified in the present study.

    Keywords: : Mindful consumption, Mindful mindset, sustainability
  • Fatemeh Noorshargh, Hasan Esmailpour *, Hossein Safarzadeh, Behrooz Ghasemi
    The present study is conducted to identify the components of the establishment of an ethical marketing system based on the Islamic-Iranian approach with emphasis on the food industry.In terms of its purpose it is a descriptive analytic type, and collects statistical data using a library methodology for research literature and Delphi method based on an expert opinion survey. In order to achieve the purpose, through an applied approach and through a survey method, a researcher-made questionnaire. Then, through the Delphi technique, which is a reliance on thought and use of expert knowledge and views and after three stages, the agreement and consensus of the Delphi group have reported on the components for the establishment of the ethical marketing system based on Islamic-Iranian approach. In order to consider the scientific and technical aspects, 30 experts in marketing system (marketing professors and experts in food industry marketing) were determined. Data analysis has been done with a mixed approach based on deep and structured studies and through content analysis. The results showed that social norms, organizational norms, green norms, individual norms, 4 ps norms and religious norms are among the requirements of establishing an ethical marketing system based on the Islamic-Iranian approach with emphasis on food industry. Standards and ethics in marketing approach is one of the most pressing issues for the review of the development and prosperity of Islamic countries. Adherence to such ethical practices can help to elevate the standards of behavior and thus of living, of traders and consumers alike. Selected key marketing issues are examined from an Islamic perspective which, it is argued, if adhered to, can help to create a value-loaded global ethical marketing framework for MNCs in general, and establish harmony and meaningful cooperation between international marketers and Muslim target markets in particular.
    Keywords: ethical marketing system, social norms, organizational norms, green norms, individual norms, 4PS Norms, Religious Norms
  • فاطمه سعیدی راد، حسن اسماعیل پور*
    هدف از پژوهش حاضر ارایه مدلی برای مصرف مبتنی بر زیبایی در زنان در شهر تهران بود. جامعه پژوهش، زنان ساکن در شهر تهران بودند که به مصارف زیبایی می پرداختند.  نمونه تحقیق حاضر شامل 28 نفر از زنان 18 تا 40 ساله بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها، مصاحبه بود و از کدگذاری به عنوان روش تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نشان داد که نقش ها و کلیشه های جنسیتی در بستر جامعه و همچنین ایده آل های زیبایی منجر به نارضایتی زنان از تصویر بدن خود شده است و نارضایتی از تصویر بدن زنانه منجر به مصارفی از جمله جراحی زیبایی، رژیم درمانی و باشگاه رفتن شده است.
    کلید واژگان: طرح, مصرف مبتنی بر زیبایی, زنان
    Fatemeh Saeedirad, Hasan Esmailpour *
    The aim of this study was to provide a model for beauty-based consumption in women in Tehran. The statistical population of this study was women living in Tehran who have beauty based consumption. The sample of this study included 28 women aged 18-40 years who were selected by snowball sampling method. The research has been done with a qualitative approach and a phenomenological method. The data were collected via interview. Coding was used as the data analysis method. The results showed that gender roles and stereotypes in the society as well as beauty ideals led to women's dissatisfaction with their body image, and dissatisfaction with the female body image led to beautification wares consumption such as cosmetic surgery, diet therapy and going to fitness clubs.
    Keywords: model, consumption based on beauty, Women
  • مریم افشاری*، غلام حیدر تیموری، معصومه افشاری، بهرام کوهنورد، حسن اسمعیل پور، مهدی کنگاوری
    زمینه و هدف
    سواد سلامت باعث کسب ظرفیت ها و ادراک اساسی از اطلاعات سلامت و خدمات برای افراد می باشد، تا بتوانند تصمیمات سلامتی را اتخاذ نمایند. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین سواد سلامت کارگران یکی از شرکت های قطعه سازی ایران خودرو در سال 1394 اجراء گردید.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، 157 نفر ‏از کارگران، شرکت مهرکام پارس در سال 1394 به روش تصادفی طبقه ای متناسب در هر کارگاه انتخاب شدند. سپس از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، افراد وارد مطالعه شدند. پرسشنامه از طریق خودگزارش دهی توسط کارگران تکمیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    افراد مورد مطالعه از نظر دسترسی به اطلاعات سلامت، 79% دسترسی ناکافی، 1/56% مهارت خواندن ضعیف داشتند. در خصوص فهم 1/77% وضعیت خوبی نداشتند. در ارزیابی، بطور متوسط نیمی از افراد دارای سطح سواد سلامت نه چندان کافی و کافی بودند (به ترتیب 9/22% و 4/20%). در کاربرد اطلاعات سلامت 8/61% دارای سطح سواد ناکافی بودند. فهم و ارزیابی اثر مستقیم بر میانگین نمره کاربرد اطلاعات دارد. بطوری که فهم و ارزیابی پیش گویی کننده های مناسبی برای کاربرد اطلاعات سلامت بودند.
    نتیجه گیری
    بطور کلی سواد سلامت در افراد نامطلوب بود. این موضوع توجه بیشتر به سواد سلامت را در برنامه های آموزشی و مداخله ای نشان می دهد. لازم است بدین منظور برنامه های جامع، رسانه ها و مواد آموزشی ساده و قابل فهم طراحی و بکار رود.
    کلید واژگان: سواد سلامت, HELIA, محل کار, کارگران
    Maryam Afshari*, Gholam Heydar Teymori, Masome Afshari, Bahram Kohnavard, Hasan Esmail Pour, Mahdi Kangavari
    Background And Aims
    health literacy leads to gain capacities and necessary perception of health information and services to individuals, so that, they can take health decisions. Therefore, this study aimed to determine the worker's Health literacy in one of the Iran Khodro's piece making factory in 2015.
    Methods
    In this cross-sectional study, 157 workers of Mehrcam Pars Company in 2015 were selected using appropriate stratified random method in each workshop. Then through simple random sampling, subjects were enrolled. Questionnaire was completed by self-reporting through workers. To collect the data, Iranian adult health literacy questionnaire (HELIA) was used. Data were analyzed using the SPSS21 software.
    Results
    The subjects, in terms of access to health information, 79% had poor access, 56.1% had poor reading skills. In terms of understanding, 77.1% weren’t in a good condition. In the evaluation, on average, half of those hadn’t adequate health literacy level and were not long enough (22.9% and 20.4% respectively). In the use of health information, 61.8% had insufficient levels of health literacy. Understanding and evaluating has a direct effect on the mean score of information.So that, the understanding and evaluating were the appropriate predictive to apply health information.
    Conclusion
    Overall, the health literacy was inappropriate in individuals. This issue shows the more attention to health literacy in educational and interventional programs. It is necessary for this purpose, it is necessary to design and apply comprehensive program, media, and simple and understandable educational materials.
    Keywords: Health literacy, HELIA, Work site, Labor
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال