katrin vaziri
-
Objective
The current investigation was carried out in order to explore the anticipation of psychological hardiness based on the elements of self-regulation of emotions and stress coping strategies.
MethodsThe population under examination in this particular study encompassed all female individuals who sought assistance at the Health House located in the 6th precinct of Tehran during the 2023. A total of 80 female participants seeking aid at the health facility in the 6th district of Tehran were included in the sample, selected through purposive sampling techniques. The data collection instruments employed in this study were the stress coping strategies questionnaire developed by Lazarus and Folkman (1998), Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) developed by Garnefski and Kraaij (2007) and Kobasa et al. hardiness questionnaire (1985). The analysis of the research data involved the utilization of Pearson's correlation coefficient and the multivariate regression technique.
ResultsThe outcomes of the study suggest that the components of emotional self-regulation and stress coping strategies have the ability to predict psychological hardiness (p < 0.05).
ConclusionsBased on the outcomes derived from the study, it is plausible to infer that the components related to emotional self-regulation in conjunction with stress coping mechanisms serve as reliable predictors of an individual's psychological hardiness.
Keywords: Psychological Hardiness, Emotion Self-Regulation, Stress Coping Strategies -
چکیده از دوره های مهم تاثیرگذار در رشد و سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی، دوران نوجوانی هر فردی است که شکل گیری شخصیت و هویت یابی در این دوره حساس شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری در نوجوانان بود. روش پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمامی نوجوانان دختر شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه تشکیل می دادند که 352 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (2002)، نیازهای بنیادین روان شناختی دسی و همکاران (2001) و سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد متغیر سازگاری توانسته است نقش میانجی را در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی با شادکامی ایفا کند. می توان نتیجه گرفت هنگامی که انگیزه ها و یا پاداش های درونی اثر تقویت شان بیشتر از انگیزه بیرونی باشد، اجرای نیازهای روانی آسان تر شده و تاثیر مثبتی بر سازگاری نوجوان می گذارد؛ چرا که سازگاری ازطریق مشوق ها و تقویت های درونی حاصل می شود و این گونه با ایجاد احساس درونی مثبت در نوجوان منجر به افزایش شادکامی در نوجوانان می شود؛ براین اساس بایستی با فراهم نمودن محیط سالم و پویا و متناسب با نیاز های فردی و شخصیتی هر نوجوان، نوید بهزیستی و شادکامی را در نوجوانان داد.کلید واژگان: سازگاری, شادکامی, نوجوانان, نیازهای بنیادین روان شناختیOne of the most important periods affecting physical, mental and social growth and health is the adolescence period of every person, where personality formation and identification takes place in this sensitive period. The purpose of this study was to model happiness based on basic psychological needs with the mediation of adaptation in adolescents. The applied research method and the descriptive correlation method were based on the structural equation model. The statistical population consisted of all working female adolescents studying in the second year of high school, 352 of whom were selected using multi-stage cluster random sampling and were asked to answer the questionnaires of Oxford Happiness (2002), basic psychological needs of Desi et al (2001), and Sinha and Singh (1993) students' adaptability. Data analysis was done using a structural equation model. The findings showed that the adaptation variable has been able to play a mediating role in the relationship between basic psychological needs and happiness. It can be concluded that when motivations or internal rewards are stronger than external motivations, the implementation of psychological needs becomes easier and has a positive effect on adolescent adaptation; because adaptation is achieved through internal incentives and reinforcements, and in this way, by creating a positive inner feeling in adolescence, it leads to an increase in happiness in teenagers; therefore, by providing a healthy and dynamic environment that fits the individual and personality needs of every teenager, it is necessary to promise well-being and happiness in teenagers.Keywords: Adaptation, Adolescents, Happiness, Basic Psychological Needs
-
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل ساختاری پیش بینی سوگ پیچیده پایدار در میان افراد سوگوار ناشی از کرونا بر اساس کیفیت روابط ابژه با تمرکز بر نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش را 300 نفر از افراد سوگوار ناشی از کرونا در شهر تهران که یکی از اعضای نزدیک خانواده خود شامل همسر، برادر، خواهر، والدین و فرزندان را به علت کوید 19 از دست داده اند و شرایط ورود به پژوهش را داشتند، تشکیل دادند. در این پژوهش از پرسشنامه های سوگ پیچیده (پریگرسون و ماسیچواسکی، 1995)، روابط موضوعی بل (بل، 2003)، نشخوار خشم (ساکودولسکی و همکاران، 2001) و احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1993) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر جهت بررسی روابط علی بین متغیرها انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود و 1/33 درصد از تغییرات سوگ پیچیده پایدار با روابط ابژه، نشخوار خشم و احساس تنهایی تبیین می شود. ضرایب مستقیم مدل نشان داد روابط ابژه (126/β=0)، نشخوار خشم (475/β=0) و احساس تنهایی (135/β=0) بر سوگ پیچیده پایدار اثر مثبت معنادار دارد. همچنین با ورود متغیرهای نشخوار خشم و احساس تنهایی به مدل به ترتیب اثر غیرمستقیم روابط ابژه بر سوگ پیچیده پایدار به صورت مثبت 1692/0 و 0518/0 شد. بنابراین درک صحیح از تجربه سوگ نوظهور ناشی از کرونا و عوامل مرتبط با آن و امکان سنجش دقیق تر وضعیت بازماندگان، تشخیص افراد در معرض خطر را ممکن می کند تا بتوان درمان و حمایت مناسب را برای آن ها فراهم کرد.کلید واژگان: احساس تنهایی, روابط ابژه, سوگ پیچیده پایدار, نشخوار خشمThe present study was conducted with the aim of providing a structural model for the prediction of stable complicated grief among bereaved people due to Corona based on the quality of object relationships, focusing on the mediating role of anger rumination and loneliness. The research design was descriptive and correlation type using structural equations. The research sample consisted of 300 bereaved people due to Corona in Tehran who lost a close family member including wife, brother, sister, parents and children due to Covid-19 and met the conditions to enter the research. They gave. In this research, questionnaires of complicated bereavement (Prigerson and Masichevsky, 1995), Bell's thematic relationships (Bell, 2003), rumination-anger (Sakodolski et al., 2001) and loneliness (Russell et al., 1993) were used. Data analysis was done using Pearson correlation and path analysis to investigate causal relationships between variables. The results of the fit of the proposed model indicated a good fit of the model with the data, and 33.1% of the changes in stable complex grief are explained by object relations, anger rumination, and loneliness. The direct coefficients of the model showed that object relations (β=0.126), rumination of anger (β=0.475) and loneliness (β=0.135) have a significant positive effect on stable complex grief. Also, by entering the variables of rumination, anger and loneliness into the model, the indirect effect of object relations on complex grief was positively 0.1692 and 0.0518, respectively. Therefore, a correct understanding of the emerging bereavement experience caused by Corona and the factors related to it and the possibility of a more accurate assessment of the condition of the survivors makes it possible to identify people at risk so that they can be provided with appropriate treatment and support.Keywords: Loneliness, Object Relations, Persistent Complicated Grief, Anger Rumination
-
مدل ساختاری نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی بین تمایزیافتگی و سوگ پیچیده پایدار ناشی از کرونا
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی در رابطه بین تمایزیافتگی و سوگ پیچیده پایدار ناشی از کرونا بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری را کلیه افراد سوگوار ناشی از کرونا در شهر تهران که یکی از اعضای خانواده خود را به علت کوید 19 در سال 1401-1400 از دست داده اند، بود که برای تعیین نمونه ابتدا سه بیمارستان تهران به صورت تصادفی انتخاب و سپس 300 نفر از این افراد که شرایط ورود را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های سوگ پیچیده (ICG، پریگرسون و ماسیچواسکی، 1995)، تمایزیافتگی خود (DSI، اسکورن و اسمیت، 2003)، نشخوار خشم (ARS، ساکودولسکی، 2001) و احساس تنهایی (UCLA، راسل، 1993) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل بود و 53 درصد از تغییرات سوگ پیچیده پایدار با تمایزیافتگی، نشخوار خشم و احساس تنهایی تبیین شد. ضرایب مستقیم مدل نشان داد تمایزیافتگی، نشخوار خشم و احساس تنهایی بر سوگ پیچیده پایدار اثر معنادار دارند (05/0<p). همچنین نتایج نشان داد تمایزیافتگی بر سوگ پیچیده پایدار از طریق نشخوار خشم و احساس تنهایی اثر غیرمستقیم دارد (05/0<p). بنابراین مدل پیش بینی سوگ پیچیده پایدار در میان افراد سوگوار ناشی از کرونا بر اساس تمایزیافتگی با تمرکز بر نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی از برازش برخوردار است.
کلید واژگان: احساس تنهایی, تمایزیافتگی خود, سوگ پیچیده پایدار, نشخوار خشمThe present study aimed to investigate the mediating role of anger rumination and feelings of loneliness in the relationship between differentiation and persistent complex grief caused by Corona. The research utilized a descriptive-correlation method with path analysis. The statistical population comprised all bereaved individuals due to Corona in Tehran, who lost a family member to Covid-19 in 1400-1401. The sample selection involved randomizing the first three hospitals in Tehran, followed by a purposeful selection of 300 individuals who met the entry criteria. Measurement tools included the complex grief questionnaire (ICG, Pregerson & Masichevsky, 1995), differentiation of self (DSI, Skorn & Smith, 2003), anger rumination (ARS, Sakodolski, 2001), and loneliness (UCLA, Russell, 1993). Data analysis was conducted using path analysis. Regression results for the proposed model indicated a good fit, with 53% of the changes in persistent complex grief explained by differentiation, anger rumination, and loneliness. The direct coefficients of the model revealed that differentiation, anger rumination, and loneliness significantly influenced persistent complex grief (P<0.05). Moreover, differentiation exerted an indirect effect on persistent complex grief through both anger rumination and loneliness (P<0.05). In conclusion, the model for predicting persistent complex grief among bereaved individuals due to Corona, based on differentiation and considering the mediating roles of anger rumination and feelings of loneliness, demonstrated a favorable fit.
Keywords: Feelings of loneliness, self-differentiation, persistent complicated grief, rumination of anger
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.