به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

kimia danaei

  • کیمیا دانایی*، ساحل رمضانی تبار

    قاضیان در حل اختلاف و اجرای حق، قانون را تفسیر می کنند و در این تفسیر ای بسا برای رسیدن به عدالت یا حق از منظور قانون گذار دور می شوند. آنان در تفسیر موضوع و حکم، ممکن است به راه های گوناگونی بروند و این تکثر، از ترس بدل شدن به استبداد و ستم قاضیان و از دست دادن ارزش حاکمیت قانون، منفور تلقی شده است. اما بندی که قاضیان را متصل می گرداند و در نهایت به وحدت در عین کثرت می انجامد، تنها خود قانون یا حتی دخالت قانون گذار برای ایجاد وحدت نیست بلکه  فهم عرفی آن ها از قانون و وقایع پرونده است. فهم عرفی، فهم مستقیم و بلاواسطه ی مردم از جهان هستی، و از جمله نظام حقوقی است و از آن رو که حاصل سالیان دراز تجربه و خرد بشری است، مجموعه ای منسجم و قدرتمند از گذشته و حال اندیشه ی مردم، است. فهم عرفی از این جهت که تفسیر قاضی را قالب بندی می کند تا حدودی به انسجام می انجامد اما از سوی دیگر، قضاوت را به ویژگی ذاتی فهم عرفی، یعنی اتصال به نظر اکثریت و حفظ وضع موجود، پیوند می زند. چنین پیوندی از یک سو به قضاوت معیار و انسجام می بخشد و آن را به واقعیت زندگی اجتماعی پیوند می زند، اما از سوی دیگر با جنبه ی دیگری از کارکرد قضاوت، یعنی بشارت عدالت و رهایی بخشی، در تعارض قرار می گیرد. به این ترتیب به کار گرفتن فهم عرفی در قضاوت، به تعارضی میان سویه ی نظم و سویه ی رهایی بخشی فلسفه ی قضایی منجر می گردد.

    کلید واژگان: فهم عرفی, قضاوت, نظم, انسجام, رهایی بخشی
    Kimia Danaei*, Sahel Ramezani Tabar

    Judges, in their position of dispute resolution and justice-enforcement, constantly depart the legislators’ intention, through interpretation, towards the valuable goal of justice and righteousness. However, they might walk dissimilar pathes in their journey which, in turn, might end up being seen as a threat to the valuable rule of law. However, we might be right in thinking that the judges’ interpretations cohere into a unity, plurality within unity, not merely through the legislation, or even legislator’s interference to create unification, but also, and even more importantly, through the power and coherence resulting from the common sense, which frames their understanding of law and fact. Commons sense, that is, the direct and self-evident understanding of common people from the existences, including the legal system, creates a coherent and powerful whole drawn upon the history and presence of man’s knowledge and contemplation. Such framework will, on the one hand, provide Judgement with coherence and attribution to social realism. On the other hand, though, will encumber the other function acclaimed by judgement, that is, justice and emancipation. Commons sense, thus, highlights the tension between the regulatory and emancipatory causes for the judicial theory.

    Keywords: Common Sense, Judgement, Power, Coherence, Emancipation
  • سید نصرالله ابراهیمی، کیمیا دانایی *
    به دلیل نیاز پروژه های ال ان جی به سرمایه گذاری های عظیم، اغلب تامین کنندگان مالی بدون اطمینان از یک جریان درآمدی ثابت برای بازگشت سرمایه، به تامین مالی اقدام نمی کنند. اصلی ترین ابزاری که این اطمینان را برای فروشندگان و تامین کنندگان مالی فراهم می آورد، درج شرط دریافت یا پرداخت در قرارداد است. به همین دلیل امروزه شرط دریافت یا پرداخت به یکی از مفاد اساسی قراردادهای بیع ال ان جی تبدیل شده است. در نظام های حقوقی مختلف تردیدهایی نسبت به اعتبار این شرط مطرح شده که نیازمند تعمد و پاسخگویی است. علاوه بر این، به نظر می رسد این شرط در قالبی که امروزه در اغلب قراردادها رواج دارد، یعنی بررسی و تعیین آن براساس میزان سالیانه قراردادی تحویل ال ان جی، نمی تواند هدفی را که فلسفه پیش بینی این شرط در قراردادها بوده است برآورده کند. بررسی اعتبار این شرط در نظام های حقوقی مختلف به علاوه بررسی دلایل ادعای ناکارآمدی آن و پیش بینی راه حلی برای فائق آمدن بر این مشکل، موضوع مقاله حاضر است.
    کلید واژگان: تامین مالی, تعهد دریافت یا پرداخت, شرط دریافت یا پرداخت, قرارداد فروش ال ان جی, میزان سالیانه قراردادی
    Sayyed Nasrollah Ebrahimi, Kimia Danaei *
    Since the LNG projects are so capital intensive, often financers do not finance in these projects without making sure about its certain income stream. The main instrument to reach into this certainty for the sellers and financers is inserting the “Take or Pay” clause in the contract. Therefore, today the “take or pay” clause has become the defining characteristic of long term LNG sales contracts. In different legal regimes, some doubts have been raised against the validity and enforceability of this clause. In addition with changing feature of LNG projects, it seems that traditional “take or pay” clauses have lost their efficiency and we need to step back and reevaluate the traditional “take or pay” structure in today’s evolving LNG marketplace. Considering the validity and enforceability of “take or pay” clauses in different legal regimes and the reasons of their inefficiency and finding some ways to improve the efficiency has been considered in this article.
    Keywords: Take or pay clause, Financing, Take or pay obligation, Annual Contract Quantity, LNG Sells Contracts, LNG, Shipment
  • تصرالله ابراهیمی*، کیمیا دانایی، مجید کورکی نژاد قرایی
    برچیدن تاسیسات نفتی فرایندی است که به موجب آن تصمیم گرفته می شود چگونه تاسیساتی که به پایان عمرشان رسیده اند جابه جا و از رده خارج شوند. این موضوع نسبتا جدید به خصوص از دهه 1980م در سطح بین المللی توجهات زیادی را به خود جلب کرده و نگرانی های عمده دولت ها و صنعت نفت به طور کلی از آن زمان آغاز شده و تلاش های زیادی در جهت تبیین ابعاد مختلف آن صورت گرفته است. اگرچه این تلاش ها در روشن شدن ابعاد مختلف این موضوع موثر بوده اند، هنوز هم پرسش های متفاوتی به خصوص در زمینه ابعاد حقوقی آن باقی مانده است. پرسش اساسی به این باز می گردد که دولت ها در سطح بین المللی از یک سو، و کارفرمایان و پیمانکاران در قراردادهای توسعه و بهره برداری میدان های نفتی و گازی از سوی دیگر، نسبت به این موضوع چه تعهدی دارند؟ ازآنجا که در خصوص این موضوع در معاهدات بین المللی و منطقه ای تعارض وجود داشته و از طرف دیگر، شرایط و مفاد قراردادهای فی مابین کارفرمایان و پیمانکاران صنعت نفت و گاز در این خصوص معلوم و مشخص نبوده است، بررسی اسناد مختلف و همین طور حقوق داخلی کشورهای پیشرو در این عرصه و و قراردادهای بالادستی نفت و یافتن راه برون رفت از تعارض، موضوع اصلی این پووهش است.
    کلید واژگان: برچیدن تاسیسات, برچیدن جزئی, برچیدن کلی, دامپینگ تاسیسات
    Nasrollah Ebrahimi *, Kimia Danaei, Majid Korakinejad Gharaee
    Oil installations decommissioning is process by which will be decided how moved or dismantled the installations that have reached to end of their lives. Although this is a relatively new topic but especially since the 1990, has attracted much attention at the international level, and a major concern for governments and industries since that time is removal of these installations, and for this reason much efforts has been made to explain various aspect of this topic. Although these efforts have been effective in clarifying various aspect of the decommissioning but still many question especially about the legal aspect of it remains. The main question about this topic is, what is the state’s obligation in the international level? Since we’re not sure on the issue, study of the various documents in the international and inter-regional level and examining of domestic laws of the leading countries on the issue and finding a way for resolving of the problems is the main purpose of this paper.
    Keywords: Decommissioning, total removal, partial removal, installations dumping
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال