به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. jafarzadeh

  • مریم برزگر، مهدی جعفرزاده*، عادل نجف زاده، فاضل خالقی، رحیم مهاری
    در این مطالعه، ترکیبی از روش های پتروگرافی و ژیوشیمی عناصر اصلی نهشته های سیلیسی آواری سازند دورود به سن پرمین زیرین در برش زال در جنوب جلفا جهت بررسی خاستگاه، جایگاه تکتونیکی و هوازدگی قدیمه مورد استفاده قرار گرفته است. ضخامت سازند دورود در برش مورد مطالعه 112 متر متشکل از میکروکنگلومرا، ماسه سنگ و شیل قرمز می باشد. 13 نمونه ماسه سنگی دانه متوسط توسط روش نقطه شماری و 6 نمونه نیز جهت تعیین مقدار عناصر اصلی آنها به روش فلویورسانس اشعه ایکس (XRF) بررسی شدند. از لحاظ ترکیب سنگ شناسی، نمونه های مورد مطالعه اکثرا در محدوده ساب لیتیک آ رنایتی قرار گرفته اند. بررسی میزان و نوع کوارتزهای تک بلور و چندبلور، استفاده از توابع تفکیکی، سنگ مادر غالب این نهشته ها را سنگ های دگرگونی و آذرین فلسیک و همچنین چرخه مجدد رسوبی نشان داده است. وجود چرت در مطالعات پتروگرافی، تاثیر چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر را نیز در این ماسه سنگ ها تایید نموده است. مطالعات پتروگرافی و ژیوشیمی همچنین نشان دهنده خاستگاه کراتونی و جایگاه تکتونیکی حاشیه غیرفعال قاره ای در زمان ته نشست رسوبات سازند دورود می باشد. تعیین اندیس شیمیایی دگرسانی در نمونه های مورد مطالعه، بیانگر میزان هوازدگی شدید در منطقه منشا و وجود آب و هوای مرطوب می باشد که با جغرافیای قدیمه پرمین پیشین ایران مطابقت دارد. به نظر می رسد عواملی همچون مسیر حمل طولانی رسوبات بر روی کراتون عربی، چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر و همچنین آب و هوای مرطوب در زمان ته نشست سازند دورود، در کنار هم، در بلوغ نسبتا بالای این ماسه سنگ ها نقش مهمی داشته اند.
    کلید واژگان: سازند دورود, خاستگاه, سنگ مادر, چرخه مجدد رسوبی, هوازدگی قدیمه
    M. Barzegar, M. Jafarzadeh *, A. Najafzadeh, F. Khaleghi, R. Mahari
    In this study, a combination of petrographic and major element geochemistry of siliciclastic deposits of Lower Permian Doroud Formation in the Zal section in south of Jolfa has been used to investigate the provenance, tectonic setting and paleo-weathering. The thickness of Doroud Formation in Zal section is 112 m consisting of micro conglomerate, red sandstone and shale. Thirteen samples of sorted and medium grained sandstones were examined by point-counting method and 6 samples were examined for determination of their major elements by X-ray fluorescence (XRF) method. The studied samples are frequently sublithic-arenite in composition. The study of the amount and type of monocrystalline and polycrystalline quartz and using of discrimination function, indicate that the parent rocks of these deposits are predominantly metamorphic, felsic igneous rocks as well as sedimentary recycled. The presence of chert in petrographic studies has also confirmed the effect of sedimentary recycling from older formations. Petrographic and geochemical studies also indicate the cratonic origin and tectonic setting of the passive continental margin at the time of sediment deposition of the Doroud Formation. Determination of chemical index of alteration (CIA) indicates intense weathering and humid climate in the provenance area, which is consistent with the paleogeography of the Iran in Permian. It seems that factors such as the a long-distance transport on the Arabian Craton, the recycling of older formations and also the humid climate at the time of the deposition of the Doroud Formation, together, have played significant role at the relatively high maturity of this sandstones.
    Keywords: Doroud Formation, Provenance, Parent rock, Sedimentary Recycling, Paleo-weathering
  • N. Nejaddadgar, M. Jafarzadeh, A. Ziapour*, F. Rezaei
    Aims

    COVID-19 has harmed people's lives and efforts are being made to speed up vaccinations. The growing problem of vaccine uncertainty may affect the uptake of the COVID-19 vaccine. The objectives of this study were to examine the determinants of COVID-19 vaccine acceptance.

    Materials & Methods

    From July 3 to September 25, 2021, we conducted a web-based, cross-sectional study among the citizens of Ardabil with a snowball sampling strategy under a highly restricted environment. A questionnaire was designed and filled out by 768 participants through social media and email. Associations between COVID-19 vaccine acceptance and determinants were explored using the chi-squared test. Key determinants that predict vaccine acceptance among respondents were modeled through logistic regression analysis.

    Findings

    Of the 932 survey invitees, 768 responded to the questionnaire (response rate, 82.4%). The majority (55.2%) of the study participants were female. Of the 768 respondents, 486 (63.2%) showed interest to accept the COVID-19 vaccine. Willingness to get the vaccine is relatively high among older age groups (59.4% among 40+ year old), being married (56.9%), and city dwellers participants (83.09%). In multivariate model, respondents who were above 40 years (OR: 0.7; 95% CI:0.5-0.94), and married (OR: 1.43; 95% CI: 0.97-2.09) were significantly associated with vaccine acceptance (p<0.05). Besides, people having trust in the health system and vaccine were most likely to accept the vaccine (OR: 1.26; 95% CI: 1.01-1.56), and those having a higher perceived risk of acquiring infection were 4.83 times (OR: 4.83; 95% CI: 3.78-6.17) higher odds of accepting the vaccine.

    Conclusion

    Our study identified religious/personal beliefs and risk perceptions as the most important predictors that would be affecting COVID-19 vaccine uptake.

    Keywords: COVID-19, vaccine, Cross-Sectional, Web-based
  • فرزانه سادات خادمی، مرضیه جعفرزاده، فاطمه رضایی، ذاکر صالحی*
    زمینه و هدف

    با توجه به حساسیت بالای مغز استخوان نسبت به اشعه یونیزان و هم چنین تعداد زیاد گرافی های استخوان، بررسی دوز جذبی در مغز استخوان در حین مواجهه با پرتوهای رادیوگرافی حایز اهمیت است. هدف از این مطالعه تعیین و ارزیابی دقت شبیه سازی مونت کارلو جهت محاسبه PDD در مغز استخوان فمور در حین مواجهه با پرتوهای کم انرژی بود.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی در سال 1399 در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. 100 تصویر سی تی اسکن فمور انتخاب شد که از این میان 28 تصویر که مربوط به ابتدا تا انتهای فمور بود، استخراج شد. پس از شبیه سازی سر دستگاه با انرژی های معمول در رادیوگرافی فمور با استفاده از شبیه ساز BEAMnrc، اطلاعات به دست آمده از تصاویر سی تی اسکن بیماران با نرم افزارCT CREAT ، فانتوم دیجیتال فمور طراحی شد. فانتوم به شکل دیجیتال(با استفاده از شبیه ساز DOSXYX) تحت تابش پرتو ایکس قرار گرفت و درصد دوز جذبی(PDD) به کمک نرم افزار STATE DOSE محاسبه شد، در نهایت با استفاده از نرم افزار Image Java و Excel اطلاعات تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    درصد دز جذبی در مغز استخوان فمور در انرژی های 70 ، 80 و 90 به ترتیب در محدوده 2 تا 78 درصد، 5 تا 79 درصد و 5 تا 76 درصد به دست آمد. هم چنین با افزایش عمق در همه انرژی ها میزان درصد دوز جذبی کاهش می یابد. برای انرژی 90 کیلوالکترون ولت و تا حدودی برای انرژی 70 و80 کیلوالکترون ولت داده ها نشان دهنده یک کاهش ناگهانی در مقادیر درصد دوز جذبی از عمق 6 میلی متری به 9 میلی متری هستند. از عمق 1/1 سانتی متری تا 5/1 سانتی متری مقادیر دوز جذب شده در مغز استخوان متناسب با انرژی تغییر می کنند.

    نتیجه گیری

    روش شبیه سازی مونت کارلو می تواند روشی کار آمد در محاسبه دوز جذبی در بافت مغز استخوان باشد. نتایج نشان می دهد که محاسبات درصد دز جذبی تا عمق 2 سانتی متری دقت قابل توجهی دارد. با افزایش عمق میزان دقت محاسبات(به شرط عدم افزایش تعداد ذرات شرکت کننده در شبیه سازی) به تدریج کاهش می یابد.

    کلید واژگان: مونت کارلو, دوز جذبی, مغز استخوان, درصد دوز جذبی
    FS Khademi, M Jafarzadeh, F Rezaei, Z Salehi*
    Background & aim

    Due to the high sensitivity of the bone marrow to ionizing radiation as well as the large number of bone graphs, it is important to evaluate the absorbed dose in the bone marrow during exposure to radiographic rays. The aim of the present study was to determine and evaluate the accuracy of Monte Carlo simulations to calculate PDD in the femoral bone marrow during exposure to low energy rays.

    Methods

    The present descriptive study was conducted in 2020 at Yasuj University of Medical Sciences. 100 CT scan images of the femur were selected, of which 28 images were extracted from the beginning to the end of the femur. After simulating the head of the device with normal energies in femoral radiography using BEAMnrc simulator, the information obtained from CT scan images of patients with CT CREAT software, digital femoral phantom was designed. The phantom was digitally irradiated (using DOSXYX simulator) and the absorbed dose percentage (PDD) was calculated using STATE DOSE software. Finally, the data were analyzed using Image Java and Excel software.

    Results

    The percentage of absorbed dose in femoral bone marrow at energies of 70, 80 and 90 was in the range of 2 to 78%, 5 to 79% and 5 to 76%, respectively. Also, with increasing depth in all energies, the percentage of absorbed dose decreases. For energies of 90 kV and to some extent for energies of 70 and 80 kV, the data show a sudden decrease in the percentage of absorbed dose from a depth of 6 mm to 9 mm. From a depth of 1.1 cm to 1.5 cm, the dose absorbed in the bone marrow varies according to energy.

    Conclusion

    Monte Carlo simulation method can be an effective method in calculating the absorbed dose in bone marrow tissue. The results show that the calculations of the percentage of absorbed dose up to a depth of 2 cm are significantly accurate. As the depth increases, the accuracy of the calculations (provided that the number of particles participating in the simulation does not increase) gradually decreases.

    Keywords: Monte Carlo, Absorption dose, Bone marrow, State Dose, Absorption dose percentage
  • M Jafarzadeh, A Ehteshami, AR Shanaghi, SH Marzoughi*, R Salari-Moghaddam
    Background

    Occlusion analysis in the primary dentition period can predict the occlusion of permanent dentition. This study aimed to assess the frequency of malocclusion in primary dentition period in 3 to 5-year-old preschoolers in Isfahan city, Iran.

    Materials and Methods

    This descriptive, cross-sectional study analyzed the occlusion of primary teeth in 400 children between 3 to 5 years who were selected from 8 kindergartens in Isfahan city during 2019-2020. The dentition of children was clinically examined by a dental mirror and a tongue blade after obtaining consent from the parents. The children had all the primary teeth with no permanent tooth, and had no extraction in their treatment plan. The primary molar relationship, canine relationship, and anterior or posterior crossbite, overbite and overjet were all assessed and recorded. Data were analyzed using the Chi-square, Kruskal-Wallis, and Fisher’s exact tests.

    Results

    Of all, 82.75% of the children had flush terminal plane (FTP), 10.25% had distal step, and 6% had mesial step. Class I canine relationship had the highest prevalence (87%) followed by class II (8.25%) and class III (4%). The frequency of increased overjet was 14.25%. Deep bite (15%) was the most prevalent malocclusion. Anterior and posterior crossbite had 6.25% prevalence.

    Conclusion

    Relatively high prevalence of malocclusion in our study population calls for in-time assessment of primary occlusion for timely detection and management of malocclusions in the primary dentition period to prevent their aggravation.

    Keywords: Dental Care, Dental Occlusion, Malocclusion
  • وحید نجاتی*، آذین سراج خرمی، مریم شریفیان، مهناز جعفرزاده
    هدف

    درک ارزش آینده که از جمله کارکردهای اجرایی گرم محسوب می شود که به گرایش افراد برای ترجیح پاداش فوری و بی واسطه در مقابل پاداش بزرگتر ولی با تاخیر، اشاره دارد. هدف از مطالعه حاضر طراحی نسخه فارسی آزمون ادرک ارزش آینده کودکان و بررسی ویژگی های روان سنجی آن است.

    روش

    مطالعه مقطعی حاضر بر روی 219 دانش آموز مقطع ابتدایی شهر تهران با میانگین سنی 72/9 و دامنه سنی 7 تا 12 سال، از طریق نمونه گیری در دسترس، صورت گرفت. آزمون درک ارزش آینده بر روی نمونه ها اجرا شد. همچنین این آزمون بر روی 35 دانش آموز با فاصله 3 هفته تکرار گردید. برای بررسی روایی تمیز از آزمون آماری تحلیل واریانس دو راهه، برای مقایسه میانگین نمرات استفاده شد. همچنین از آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی تکرار پذیری و پایایی باز آزمون استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل واریانس، نشان دهنده تفاوت معنی دار نمرات آزمون درک ارزش آینده، هم بین دو جنس و هم در پایه های تحصیلی مختلف، در سطح 05/0 بود. ضریب همبستگی پیرسون نیز برابر با 71/0 بود که نشان دهنده پایایی بازآزمون نتایج بود.

    نتیجه گیری

    طبق نتایج این مطالعه، ارزش آینده برای دختران، نسبت به پسران بیشتر است و این آزمون یک ابزار روا و پایا برای ارزیابی درک ارزش آینده در کودکان است.

    کلید واژگان: آزمون درک ارزش آینده, روایی, پایایی
    V. Nejati *, A. Sarraj Khorrami, M. Sharifianm, M. Jafarzadeh
    Aim

    Delay discounting, as a hot executive function, refers to a tendency toward smaller immediate rewards compered to larger delayed rewards. In the present study we aimed to design a Persian version of delay discounting test and evaluation of its psychometric properties.

    Method

    In the present cross-sectional study, 219 elementary school students were requited with the mean age of 9.72 years (7-12 years), by non- probably sampling. The delay discounting task was conducted on the subjects. This task was repeated in 35 students after 3 weeks. The ANOVA and Pearson correlation test was performed for the assessment of differential validity and test-retest reliability, respectively.

    Results

    There was a significant difference between the educational groups and genders, at the level of p<0.05. The Pearson correlation coefficient was 0.71 that represents the testretest reliability of the delay discounting test.

    Conclusion

    According to the results of this study girls had a better performance in delay discounting than boys and this task is a reliable and valid test for the evaluation of delay discounting in children.

    Keywords: Delay Discounting Test, Validity, Reliability
  • K. Nedaei, Z. Salehi, B. Alipoor, M. Jafarzadeh, M. Aljamal*, M. Zoladl
    Introduction

    Retinoblastoma (RB) is a malignant retinal tumor, which affects infants and children. This cancer happens through a mutation in the retinoblastoma tumor suppressor genes (RB1). Inactivation of RB1 has been observed in more than 97% of all retinoblastoma patients with mutations. In recent years, RB treatment has developed significantly. RB's treatment methods can be one or a combination of the following treatments, including chemotherapy, non-ionizing, or ionizing radiation. This article aimed to review each treatment method's role and its effectiveness in the treatment of RB. Several articles from 2004 to 2020 were reviewed in PubMed, Web of Science, Google Scholar, and Scopus, based on the RB treatments, of which 73 were selected for this study.

    Conclusion

    It can be concluded that ionizing and non-ionizing radiation play an important role in treating retinoblastoma. It was also shown that a combination of radiation treatments is more effective than traditional therapeutic methods.
    Ionized and non-Ionized radiations can be used as an effective treatment to cure retinoblastoma.

    Keywords: Retinoblastoma, Treatment, RB1 Gene, Ionizing Radiation, Non-Ionizing Radiation
  • مجتبی جعفرزاده*، روح‌الله رازینی، میثم مطیعی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت هیات مذهبی دانشگاهی، به مثابه یکی از مسئولیتهای اجتماعی دانشگاه اسلامی انجام شد.

    روش

    پس از شناسایی عوامل تشکیل دهنده هییات مذهبی دانشگاهی از طریق مطالعات اسنادی و مصاحبه، با رویکرد تحلیل اهمیت- عملکرد سعی در ارزیابی عملکرد این هییات شد و در مرحله اول 25 عامل تشکیل دهنده هییات دانشگاهی در چهار محور، دسته بندی و سپس وضع موجود و مطلوب هر یک از عوامل به وسیله نظرخواهی از 47 نفر از خبرگان این حوزه، ارزیابی شد.

    یافته ها

    مولفه های شناسایی شده ذیل چهار راهبرد کلی ذیل دسته بندی شدند: لزوم توجه حیاتی، تداوم وضعیت عالی موجود، دارای اولویت پایین و ناحیه قابل کاهش، که مدیران هییات دانشگاهی را ملزم می کرد اقدامات خود را متناسب با هر یک از راهبرد های بیان شده جهت دهی کنند.

    نتیجه گیری

    در حال حاضر برای بهبود وضعیت هییت های مذهبی دانشگاهی، بیشترین توجه باید معطوف به وجود عالم ربانی، نظام تربیت خادم و استفاده از ظرفیت هییات برای مسایل روز باشد.

    کلید واژگان: دانشگاه, دانشگاه اسلامی, مسئولیت اجتماعی, هیئت مذهبی, رویکرد اهمیت-عملکرد(IPA)
    M.Jafarzadeh*, R.Razini, M.Motiei
    Objectives

    The purpose of this study is to scrutiny the status of Academic religious confraternities as one of the social responsibilities of the Islamic Universities.

    Method

    After identifying the constituent elements of the Academic religious confraternities, through the importance-performance analysis approach, it has been tried to evaluate the performance of these confraternities and in the first stage, 25 constitutive factors of Academic religious confraternities Categorized in 4 sections. After that, the existing and desires status of each of the factors was evaluated by 47 of experts from the field.

    Results

    The identified components were categorized into the following 4 general strategies: Necessity Vital attention, Persistence on existing excellent status, low priority, and mitigated area that managers of Academic religious confraternities should tailor their actions to each of the strategies outlined.

    Conclusion

    The authors of the survey concluded that at present, much attention must be focused on the existence of Rabbani [divine] clergy, the system of servant education, and the use of the capacity of the religious confraternities for Issues of the day.

    Keywords: islamic university, university social responsibility, religious confraternity, importance-performance analysis approach
  • محسن آباد، رضا گنجی، الهام شریفیان*، رسول نیکدل، مهسا جعفرزاده حصاری، فاطمه جعفرزاده حصاری
    زمینه و هدف

    تغییر در روش های زندگی و تغذیه درجوامع مختلف، افزایش متوسط عمر و امید به زندگی، رخداد سرطان درجمعیت ها را افزایش داده است براساس آخرین بررسی های آماری و اپیدمیولوژیک در ایران، بعد از بیماری های قلبی و عروقی و حوادث، سرطان ها سومین عامل مرگ به حساب می آیند. هدف از انجام این مطالعه بررسی توزیع اپیدمیولوژیک انواع سرطان در استان خراسان شمالی می باشد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه از نوع توصیفی و گذشته نگر بود که اطلاعات لازم درباره ثبت موارد سرطان، در فاصله زمانی فروردین 1382 تا اسفند 1391 از از پرونده های بیمارستان و مراکز پاتولوژی شهر بجنوردجمع آوری گردید. داده های تکراری تا حد امکان حذف شد. نوع سرطان و محل درگیری با توجه به کدگذاری بین المللی سرطان ها (ICD- O) کدگذاری شد و همراه با سایر اطلاعات دموگرافیک بیماران (سن، جنس، محل سکونت) جهت آنالیز وارد نرم افزار SPSS گردید.

    یافته ها

    در مجموع نتایج بررسی ده ساله، 2310 مورد ثبت جدید مورد بررسی قرار گرفته است. که 1/ 58% آن ها را مردان و 9/ 41% آن ها را زنان تشکیل داده اند (M:F=1.4). مجموع کل بیماران زن و مرد بدون احتساب سرطان های ثانویه (متاستاز) 2310 مورد بوده است. میزان شیوع بیماری بر حسب موارد ثبت شده و متوسط جمعیت استان خراسان شمالی، در سال 1391 5/ 94 در صد هزار نفر بوده و از نظر فراوانی، شایعترین سرطان ها در دو جنس به ترتیب پوست، مری و معده و در مردان پوست، معده و مری و در زنان پوست و پستان و مری تشکیل داده اند.

    نتیجه گیری

    با توجه به وجود مراکز پاتولوژی متعدد در مرکز استان(بجنورد) و سایر شهرستان های استان و انتخابی بودن مرکز نمونه گیری، جهت انسجام در ثبت سرطان ها، لازم است سیاست های مناسب نسبت به ثبت دقیق موارد سرطان (کد بندی سرطان ها و منطقه سکونت) و ارائه پژوهش های تکمیلی به منظور شناسایی عوامل خطر سرطان های شایع در استان اتخاد شود.

    کلید واژگان: سرطان, اپیدمیولوژی, خراسان شمالی
    M. Abad, R. Gangy, E. Sharifian *, R. Nikdel, M. Jafarzadeh, F. Jafarzadeh
    Background and Objectives

    Changes in life styles and different eating habits of communities، increasing in life expectancy and mean life time، have increased incidence of cancer in populations. According to the latest statistical and epidemiological studies in Iran، cancer is the third leading cause of death after cardiovascular diseases and accidents. The aim of this study was to evaluate the Epidemiologic distribution of cancer in North Khorasan Province.

    Materials and Methods

    This was a retrospective study that the information about the cases were collected from hospital records and pathology centers of Bojnurd، from April 2003 to March 2012. Duplicated data were excluded. Type and location of cancer was coded according to the international cancer classification system (ICD-O) and was put into SPSS software.

    Results

    At last، 2310 new cases were examined in this study، that %58/1 of them were men and %41/9 of them were women (M: F = 1. 4). There was a total numberof2310 male and female cases without secondary cancer (metastatic). The occurrence of cancer in 2013 in North Khorasan Province was 94. 5per 100000 person and the most common cancer in both sexes were skin، esophagus ands to mach and most common cancers in men were skin، stomach، esophagus، and in women were skin، breast، esophagus cancer.

    Conclusion

    As respects to the multiple pathology centers in Bojnurd and other cities of North Khorasan and optional sampling centers it is necessary for consistency of registration of the cancer patients to make policies towards the detailed cancers records (area and cancers coding) and to provide additional research to identify common risk factors of cancers.

    Keywords: epidemiology, cancer, Bojnurd
سامانه نویسندگان
  • مجتبی جعفرزاده
    مجتبی جعفرزاده
    دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه امام صادق، ، ایران
  • مهدی جعفرزاده
    مهدی جعفرزاده
    دانشجوی دکتری کلام، دانشگاه قرآن و حدیث، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال