majid mansoori
-
زمینه و هدف
سفر قهرمان، یک نظریه در حوزه علم اسطوره شناسی و روانشناسی است که نخستین بار کمپل به طرح آن پرداخت؛ این سفر، قهرمانان را با عمیقترین جنبه های وجودشان در تماس میآورد و از این طریق آنها را قادر میسازد تا به بالاترین اهداف بشریت همانند استقلال، شجاعت، خلاقیت، صداقت و عشق برسند. بااین حال، اکثر اسطوره های قهرمان، تنها تلاشهای مردان را تمجید میکنند و زنان را از چارچوبی قدرتمند برای مفهوم سازی سفرشان به سوی کمال محروم میکنند؛ ازاین رو مورین مورداک روانکاو آمریکایی به طراحی الگوی سفر قهرمانی مختص زنان پرداخت. پژوهش پیش رو با رویکردی تطبیقی دو الگوی سفر قهرمان در ابعاد مردانه و زنانه را در دو رمان دل فولاد و ژانی گل مورد بررسی قرار داده است.
روش مطالعهپژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی تحلیل محتوا و مقایسه ای به حساب میآید و با شیوه ای توصیفی-تحلیلی دو رمان مورد نظر را بررسی کرده است. اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای گردآوری شده و سپس بر اساس نظریات مورداک و کمپل تحلیل شده است.
یافته هابررسیها و یافته ها نشان داده است که قهرمانهای هر کدام از این دو اثر، بنا بر طبیعت خویش، سفرهایی را آغاز میکنند که سرانجام به شیوه ای متمایز اما تقریبا نزدیک و مشابه به پایان میرسانند.
نتیجه گیریآنچه در این پژوهش به دست میآید مبنی بر این است که هفت مرحله ای که مورداک در کتاب ژرفای زن بودن طبقه بندی کرده است شباهت بسیار نزدیکی به مراحل سفر قهرمان جوزف کمپل دارد. قهرمان زن در پس جدایی از زنانگی و گزینش راه امتحانات، رهسپار راهی ناشناخته میشود و پس از تشرف و هبوط ناگهان به درجه ای دست میابد که میبیند راه کمال وی این نیست و در پی آن، به کشف گوهر زنانگی خویش برمیآید؛ همچنین قهرمان مرد نیز با آغاز دعوت خود، تا زمانی که به برکت نهایی نایل میشود منازلی را پشت سر میگذارد که موجب میشود به نوعی درک و کشف هدف خویش از زندگی و محیط اجتماعیش برسد.
کلید واژگان: سفر قهرمان زنان, سفر قهرمان مردان, کمپل, مورداکJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 101, 2024, PP 105 -126BACKGROUND AND OBJECTIVESThe hero"s journey is a theory in the field of mythology and psychology, which was first proposed by Campbell. It brings heroes in contact with the deepest aspects of their existence and in this way enables them to reach the highest goals of humanity such as independence, courage, Creativity, honesty and love arrive. However, most hero myths only glorify men"s efforts and deprive women of a powerful framework to conceptualize their journey to perfection; Therefore, the American psychoanalyst Maureen Murdock designed the model of the heroic journey for women. The upcoming research with a comparative approach has examined the two models of the hero"s journey in male and female dimensions in the two novels Del Foulad and Zhani-Gal to take a new step in the subject of the hero"s jornaly.
METHODOLOGYIn terms of nature, the present research is considered to be a qualitative and comparative content analysis, and it has examined the two novels in question with a descriptive-analytical method. Research information and data have been collected using written and library sources and then analyzed based on the theories of Murdock and Campbell.
FINDINGSInvestigations and findings have shown that the heroes of each of these two works, according to their nature, start journeys that finally end in a different but almost similar way.
CONCLUSIONWhat is obtained in this research is that the seven stages classified by Murdock in the book "The Depth of Being a Woman" are very similar to the stages of Joseph Campbell"s hero"s journey. After separating from femininity and choosing the path of exams, the female hero embarks on an unknown path, and after glorification and decline, she suddenly reaches a point where she sees that this is not the way to her perfection, and after that, she discovers the gem of her femininity; And also, the male hero, starting his calling, goes through many journeys until he reaches the final blessing, which makes him reach a kind of understanding and discovery of his purpose in his life and social environment.
Keywords: Women's Hero's Journey, Men's Hero's Journey, Joseph Campbell, Maureen Murdock -
تاریخ تحریر کهن ترین دستنویس های موجود از خمسه نظامی با سال وفات وی حدود یک قرن و نیم، فاصله دارد. به همین سبب است که با وجود تصحیح های مختلفی که از خمسه انجام گرفته است، به علت فقدان دستنویس های کهن و قابل اعتماد، همچنان اشکالات متعدد و گشتگی ها و تصحیف هایی در متن این مثنوی گرانمایه وجود دارد. از همین دست است ترکیب «سبزآخور» در دو بیت از شرفنامه که همه مصححان و شارحان این کتاب بر اساس ضبط نادرست دستنویس ها و نیز وجود مدخل «سبزآخور» و معنی آن در فرهنگ ها -که البته بر اساس خوانش نادرست همین بیت های نظامی پدید آمده است- ضبط این واژه ها را در آن دو بیت به همین صورت پذیرفته اند و در صدد توجیه معنی برای آن برآمده اند. در این تحقیق ضمن بررسی مواردی که شارحان شرفنامه در باب معنی این ترکیب مطرح کرده اند، نشان داده شده است که «سبزآخور» در دو بیت از این مثنوی، گشتگی «سرآخور» است به معنی بهترین اسب و بارگی خاص پادشاهان و صاحب منصبان که مقدم بر همه اسبان در اصطبل بسته می شده است و از آن برای بارورکردن مادیان ها نیز استفاده می شده است. در قسمت دیگری از مقاله بر اساس قرائن درون متنی خمسه نظامی و نیز استفاد از شواهد سایر متون ادب فارسی، پیشنهاد تصحیح «جرس در کمر بستن» به جای «جرس در گلو بستن» در بیتی از شرفنامه مطرح شده و نشان داده شده است که «هارونان پادشاه»، جرس ها را بر «کمر» می بسته اند.
کلید واژگان: نظامی, شرفنامه, تصحیح, سبزآخور, سرآخور, جرس در گلو بستنThe oldest existing manuscripts of Khamseh Nezami date back to a century and a half away from the year of his death. This may be the major reason for the existing errors and omissions and corrections in the text of the precious Masnavi despite the various corrections that have been made from the Khamseh due to the lack of old and reliable manuscripts. Also, this is why the combination of "Sabzakhor" in two verses of Sharafnameh appeared based on the incorrect reading of these Nezami’s verses. Furthermore, all the correctors and commentators of this book based on the incorrect recording of the manuscripts and the existence of the entry "Sabzakhor" and its meaning in the dictionaries have accepted the recording of these words in those two verses in the same way and tried to justify the meaning for it. In the current research, alongside examining the cases that the commentators of Sharafnameh have raised about the meaning of this combination, it has been indicated that "Sabzakhor" in two verses of Masnavi is a translation of "Sarakhor" which means the best horse and special carriage of kings and officials who precede all the horses are closed in the stable and it is also used to inseminate the mares. In another part of the article, based on the in-text evidence of Khamseh Nizami and also using the evidence of other Persian literary texts, the suggestion of correcting "jers in the waist" instead of "jers in the throat" in a verse of the Shrafnameh has been proposed and it has been shown that "Aaronan the king, they tie the jerseys on the "waist".
Keywords: Nizami, Sharafnameh, Edited, Sabzakhor, Sarakhor, Jersey In The Throat -
بر پایه نظریه کریستوا، بینامتنیت عمدتا شیوه ای است که نشان می دهد هر متنی بر پایه متن های پیش از خود شکل گرفته است و روشی است که تاریخ را به ساختارگرایی و متن ها و تفسیرهای یتیم و تنهایش وارد می کند. بر اساس این شیوه، بعضی مقالات و تحقیقات پیشین، رمان سمفونی مردگان را بازتابی از رمان خشم و هیاهو یا رمان باری دیگر شهری که دوست داشتم دانسته اند. هرچند همه این اثرپذیر ها قابل بحث و بررسی است، اما به سبب شباهت بعضی ابعاد فرهنگی و یکسانی برخی وقایع تاریخی و فرهنگی، مانند رخ دادن جنگ های جهانی، نظام فراگیر فاشیسم و سرمایه داری ممکن است خیلی از متون ادبی را از نظر ساختاری و محتوایی به هم نزدیک کند؛ اما به نظر نگارندگان، مهمترین اثری که از نظر محتوایی و ساختاری به رمان سمفونی مردگان نزدیک است، نمایشنامه مرگ فروشنده است که در این مقاله تلاش گردیده این اثرپذیری تا حدودی مشخص گردد. درواقع مطابق تشابهات تاریخی، و تجربه مشترک ملل مختلف در وقایع تاریخی، به جرات می توان گفت سمفونی مردگان نمونه ای ایرانی شده از نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر است که نویسنده مطابق وقایع آن زمان و به سبب اشتراکات تاریخی ملل مختلف توانسته اثری همسان با نمایشنامه آرتور میلر پدید آورد.
کلید واژگان: سمفونی مردگان, مرگ فروشنده, تحلیل بینامتنی. ژولیا کریستوا, متن پنهان, متن حاضرBased on Julia Kristeva's theory, intertextuality is mainly a method that shows that each text is formed on the basis of previous texts, and it is a method that introduces history to structuralism and its orphaned and lonely texts and interpretations. Based on this method, some previous articles and researches have considered the novel Symphony of the Dead as a reflection of "the novel of fury and uproar" or "the novel of the city I loved once again". Although all these factors can be discussed and investigated, due to the similarity of some cultural aspects and the similarity of some historical and cultural events, such as the occurrence of world wars, the comprehensive system of fascism and capitalism, many literary texts may be combined in terms of structure and content. slow down But what seems certain based on the opinion of the authors is that the most important work that is close to the novel Symphony of the Dead in terms of content and structure is "The Play Death of a Salesman" by Arthur Miller. . In fact, according to the historical parallels, and the common experience of different nations in historical events, we can boldly say that Symphony of the Dead is an Iranian example of the play Death of a Salesman by Arthur Miller.
Keywords: Symphony of the Dead, Death of a Salesman, Intertextual -
تحریر سعدالدین وراوینی از مرزبان نامه طبری اسپهبد مرزبان بن رستم از امهات متون متکلف در میراث نثر فارسی است که اگرچه در بیش از یک قرن اخیر سه تصحیح از آن منتشر شده؛ هنوز تصحیحی منقح از آن در دست نداریم. با دستیاب شدن نسخه کهن و سخت ارزشمند مورخ روز پنج شنبه، دهم رمضان 698 هجری که با شماره 216 در کتابخانه موزه باستان شناسی استانبول نگهداری می شود گشتگی ها (= تصحیفات) و افتادگی ها و افزوده ها و فقرات مبهم و بدخوانی ها و دگرگونی های گسترده در نسخه های دیگر که به هر سه چاپ راه یافته عیان می شود و ضرورت تصحیحی دیگر از متن را پیش می کشد. کاتب این نسخه مرتضی بن ابی طاهر بن احمد کاشی است که آن را در ناحیه شرقی بغداد که در آن عصر مرکز نگارگری و کتاب آرایی بوده به خط نسخ جلی در 215 برگ 17 سطری استنساخ کرده است. خوانایی و وجه هنری خط و دقت در شکل نگارش حروف و کلمات چنان برای کاتب اهمیت داشته که از نقطه گذاری کامل پرهیز کرده و کمتر کلمه ای در سراسر متن می یابیم که آن را همواره به یک صورت کتابت کرده باشد.این نسخه علاوه بر اهمیتش در تصحیح متن مرزبان نامه __که شماری از آنها نمونه وار در انتهای مقاله آمده__ دارای سه نگاره به شیوه بغدادی است که تحت تاثیر هنر بودایی و شرق دور کشیده شده اند و از این منظر، مرزبان نامه جزو اندک شمار متون شناخته شده فارسی مصوری است که از اواخر قرن هفتم بر جای مانده است.کلید واژگان: مرزبان نامه, اسپهبد مرزبان بن رستم, سعدالدین وراوینی, تصحیح متن, نسخه خطیSa’d al-Din Varavini's version of Tabari’s Marzbannameh by Espahbod Marzban bn Rostam is one of the major texts in Persian prose heritage. Three revisions of the work have been published over the last century, but there is not a very authentic correctd versoin. Being accessable the old precious manuscript dated back to Thursday, 10 Ramaza, 698 (AH), no. 216 in Istanbul Archeology Museum, it becomes clear that three other corrected manuscripts bear many mistakes, omitted parts, added materials, vague contents, mis-reasings, and changes. This issue makes it necessary to correct the manuscript again. This manuscript is so far the oldest known version of Marzbannameh in the world. So, this the first time that this valuable version is introduced in detail. This study introduces the most ancient manuscript of Marzbannameh and tried to examine and discuss its unique features under headings the scribe and the scribing date, the writing stle of letters, the illustrations of the manuscript. Examining his manuscript shows the vast changes, omitions, additions, vague points, and mis-understandings of other three manuscripts of Marzbannameh. Some examples are provided at the end of the paper.Keywords: Marzbannameh, Marzban bn Rostam, Sa’d al-Din Voravini, text correction, manuscript
-
در طول تاریخ ادب فارسی، مخاطبان گونه گون شعر فارسی و حتی مردم هم روزگار شاعران قدیم و جدید، غالبا نام درست و کامل بسیاری شاعران را نمی دانسته اند و بیشتر، آن ها را بر اساس نام هنری و یا تخلص شعری شان می شناخته اند؛ بنابراین شاعران همواره در انتخاب تخلص، دقت و وسواس بسیاری به خرج می داده اند تا زیباترین و سازگارترین تخلص را برای خویشتن برگزینند. به همین سبب است که برخی شاعران بعد از مدتی درمی یافته اند که بنا به علل مختلف، نیاز است تخلص خود را تغییر دهند. باید در نظر داشت که «تغییر» آن هم از نوع «تخلص» تاثیری شگرف در تکوین و تداوم حیات شعری شاعران داشته است؛ یعنی وقتی که شاعری با تخلص قدیم، نامی برای خود دست وپا کرده بود و آن تخلص بر شعرهای وی نیز خوش نشسته بود، احتمال داشت با تغییر آن، ادامه حیات شعری خود را دچار چالش های سخت و دشوار نماید. در این جستار، برخی دلایل تغییر تخلص شاعران به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده است و نشان داده شده که تغییر تخلص شاعران، به عنوان یک سنت ادبی، تحت تاثیر شاخصه های سیاسی، اجتماعی، ادبی، فردی و غیره صورت پذیرفته است. دراین بین، برخی شاعران ضمن انتخاب تخلص جدید، تخلص قبلی خود را نیز رها نکرده اند و بعضی دیگر، تخلص جدید را در سروده های قبلی جایگزین تخلص قدیم کرده اند و گروهی دیگر، پایبندی چندان به تخلص جدید هم نداشته اند؛ گاه به تخلص قبلی بازگشته اند و گاه تخلص های تازه و تازه تر را آزموده اند که همه این موارد را می توان در خصوص هر شاعر به صورت جداگانه بررسی کرد.کلید واژگان: سنت ادبی, تاریخ ادبیات, تخلص, تغییر تخلص, فلسفه تغییر تخلصIn Persian literary history, many readers of Persian poetry and even those contemporary with old and new poets have not often known the correct and real name of many poets and most poets have been known by their pen names or nom de plumes. Therefore, the poets have always tried scrupulously to choose the most beautiful and appropriate pen names with utmost precision; this is why some poets, due to various reasons, realized after a while that they needed to change their pen names. It must be noted that changing pen names has had a tremendous impact on the formation and durability of the poets' poetry; That is, when a poet with an old pen name had provided a name for himself, and that pen name was the best choice for his poems, there was a possibility that by changing his pen name, he would face many problems in keeping the durability of his poems. In this research, some reasons for changing poets' pen names were analyzed descriptively and analytically and it was shown that changing poets' pen names, as a literary tradition, is influenced by political, social, literal, and individual characteristics among others. Meanwhile, some poets, while choosing new pen names, did not abandon their previous pen names, and some others have replaced their old pen names with the new pen names in their old poems, and still others did not stick to the new pen names either - sometimes using the previous pen names again and sometimes newer ones. All these cases are investigable separately for each poet.Keywords: Literary tradition, History of literature, pen name, changing pen names, the reason for changing pen names
-
کهن ترین دستنویس های مرزبان نامه وراوینی که تا امروز در تصحیح این متن به کار بسته شده قریب به صد و بیست سال پس از تحریر این اثر کتابت شده و از این روست که پس از تصحیح علامه قزوینی و محمد روشن و برزگرخالقی و کلباسی، هنوز گشتگی ها و دشواری های متعدد در بخش های مختلف این اثر برجای است. شماری از دست نویس ها در زمانه علامه قزوینی ناشناخته بوده و او نتوانسته از آنها بهره ببرد. این دست نویس ها از چشم مصححان دیگر نیز پنهان مانده؛ از جمله نسخه کتابخانه مغنیسا در استانبول (به شماره 1324)، نسخه کتابخانه سالتیکوف شدرین سن پترزبورگ روسیه (به شماره 479)، نسخه کتابخانه ملی ایران (به شماره 31032) که اگرچه متاخر است؛ اما گاه ضبط های قابل تامل و اصیلی دارد. در این مقاله به پشتوانه نسخه کتابخانه ملی ایران چند گشتگی در مرزبان نامه تصحیح شده است و در مواردی دیگر، پیشنهادهایی برای تصحیح قیاسی چند تصحیف دیگر مطرح شده و بر اساس شواهدی از مرزبان نامه و سایر متون کهن نمونه هایی متعدد در تایید ضبط مقبول آورده ایم.
کلید واژگان: مرزبان نامه, وراوینی, تصحیح, تصحیح قیاسی, نسخ خطیIntroduction
In the midst of the Mongol invasion of Iran and the subjugation of the cities, two authors with a time difference of a few years, translated Marzbanname of Marzban bin Rostam bin Shahryar bin Shervin bin Rostam bin Qaran, from the simple prose of the first centuries of Persian prose style, into the artificial prose style; these works were produced in the sixth and seventh centuries. (Mojtabaei, 1390: 185). First, in 598 AH (about 15 years before Varavini), Muhammad bin Ghazi Malatiwi wrote his version of Marzbannameh called Roza-tol-Oqul in artificial and mutakalf prose style. This work is closer to the Marzbannameh of Marzban bin Rostam from two perspectives: firstly, (unlike Varavini's Marzbannameh), the anecdotes and chapters are not summarized, and secondly, the translation or rendering of phrases, from the semantic point of view, is much more trustworthy than the Varavini Marzbannameh. (Varavini, 1376: nineteen). A few years after that, Saad al-Din Varavini wrote another version of Marzbannameh; this work is a rewriting and a summarizing of Marzbannameh of Marzban bin Rostam through its removing, introducing, and delaying chapters and anecdotes.
A comparison of the number of articles, treatises, and books written about Varavini's Marzbannameh and Roza-tol-Oqul Malativi reveals that of these two texts, Marzbanamah written by Saad al-Din Varavini has been popular with readers and researchers from the past centuries until now, and that Roza-tol-Oqul has been less the subject of criticism and research. Perhaps the efforts of researchers and the title of the book chosen as “Marzbannameh” can be considered as one of the main reasons for the popularity of Varavini’s work.Methodology
In this study, based on the version of the National Library of Iran, some errors in Marzbannameh have been corrected, and in some cases, suggestions have been made for the comparative correction of some other distortions. Based on evidence from Marzbannameh and other old texts, numerous examples are given to confirm the acceptable recording.
Discussion
Conducting research on ancient texts of Persian literature without having a neat and original text is subject to all kinds of errors. Marzbannameh is one of the forerunners of Persian prose texts, which has been discussed in various studies from stylistics, rhetoric, historical, grammatical, and many lexical perspectives. However, despite several corrections, and writing of numerous commentaries on this book, misreadings and omissions have made their way into it, and these errors need to be corrected.
As mentioned earlier, in this study, suggestions have been made for correcting several spellings in different chapters of Marzbannameh, some of which are supported by the version of the National Library of Iran ‒ which has not been used by any of the correctors of Marzbannameh. Accompanied by evidence from Persian literary texts, comparative corrections are suggested, and based on evidence from Marzbannameh and other old texts, numerous examples are given to confirm the acceptable recording.
Conclusion
In the last century, three corrections of Varavini's Marzbannameh have been printed; however, there is still room for correction and an original and worthy report of this important and valuable text. Being in a rush and not knowing about the existing versions, or the unavailability of all the old versions of Marzbannameh made the task difficult for the correctors of this technical and complicated text, and caused various changes and spellings to remain hidden from their eyes. In this study, relying on the version of the National Library of Iran and some other versions, as well as citing evidence from ancient Persian literary texts, some deviations in Marzbannameh were reported and corrected.
Also, in other cases, suggestions were made for comparative correction of several other spellings in Marzbannameh, and efforts were made to emphasize the correctness of these suggestions based on intratextual and extratextual evidence.Keywords: Marzbannameh, Varavini, Correction, analogical correction, manuscript -
یکی از ویژگی های مهم و متمایزکننده دیوان خاقانی، انعکاس باورهای مختلف مردم، از آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی مردمان آن روزگار تا بازی های کودکانه و اعتقادهای خرافی رایج در بین مردم جامعه زمان خود است. باورهای عامه و گاه خرافی که در روزگاران گذشته برای درمان بیماری های مختلف تجویز می شده، در بین آثار کهن ادب فارسی، بیش از همه در دیوان خاقانی شروانی بازتاب پیدا کرده است. یکی از این اعتقادهای کهن طبی در مداوای گزیدگی حیوانات و حشرات و درمان برخی بیماری های دیگر همانند طاعون و قولنج، استفاده از خروسی بوده است که پیش از ذبح، آن را دوانده و خسته کرده باشند. البته در کتاب های طبی عامه و سنتی قدیم، شیوه های مختلفی برای استفاده از آن آورده شده است. افزون بر این، در باورهای گذشتگان، دواندن خروس پیر، یا سایر حیوانات قبل از ذبح، سبب لطیف شدن گوشت آن ها می شده است. در این تحقیق، موارد مذکور بر پایه بیت هایی از دیوان خاقانی تبیین و بررسی شده است.کلید واژگان: باورهای طبی مردم, دیوان خاقانی, دواندن خروسOne of the distinguishing features of Khāghāni’s Divan is the reflection of various people’s beliefs, socio-cultural customs of the people of that time including childish games, and superstitious beliefs .The popular and sometimes superstitious beliefs that have been prescribed in the past for the treatment of various disease have been reflected among the ancient Persian literary works especially Khāghāni’s Divan. One of these ancient medical beliefs about the treatment of animals and insects bites and stings, the treatment of some other disease, such as plague and colic, was the use of a tired cock which has run a lot before Dhabīḥah. In Folk medical and traditional books, different ways have been examined in order to use them in the case of this medical belief. To make run the old cock with other animals, however and according to ancient beliefs makes their meat tender. This research investigates these cases based on verses of Khāghāni’s Divan.Keywords: Peoples’ medical beliefs, Khāghāni’s Divan, Cock running
-
با این که از مرگ عبداللطیف طسوجی (حدود 1300 ق.)، مترجم پرآوازه و چیره دست هزار و یک شب، مدت زیادی نگذشته، درباره وقایع زندگی و سایر نوشته های احتمالی وی اطلاعات اندکی در دست است. در این جستار ضمن بررسی برخی گزارش ها درباره عبداللطیف طسوجی، نخست صحت انتساب کتاب برهان جامع به وی مورد بررسی قرار گرفته است و در ادامه ترجمه کشف الغمه که یکی از دیگر آثار ناشناخته طسوجی است و در جایی به آن اشاره نشده، نمایانده شده است. افزون بر این ها نامه ای به خط عبداللطیف طسوجی که برای ناصرالدین شاه قاجار از نجف فرستاده و یک سند معتبر درباره زندگانی اوست، آورده شده است. در مقدمه های چاپ های گونه گون کتاب هزار و یک شب، بخش و بهره اندکی به مترجم شهیر و چیره دست این کتاب، یعنی عبداللطف طسوجی اختصاص یافته است؛ به گونه ای که مثلا در مقدمه هزار و یک شب چاپ علی اصغر حکمت، افزون بر سخنان طسوجی در مقدمه هزار و یک شب که درباره علت ترجمه کتاب است، مطلب دیگری درباره زندگی او وجود ندارد.کلید واژگان: برهان جامع, ترجمه کشف الغمه, ترجمه کلیله و دمنه, ظل السلطان, ناصرالدین شاهLiterature History, Volume:9 Issue: 1, 2017, PP 161 -183While the death of Abdul Latif Tasooj (about 1300 BC.), Translated by renowned and skilled Thousand and One Nights, long ago, life events, and other writings about his possible little information at hand. In addition to the names of Najaf Abdul Naser al-Din Shah Qajar Tasooj to send a valid document about his life, is given. Keywords: comprehensive proof, discovered Alghmh translation, translation of Panchatantra, Zilossoltan, Nasereddin Shah.While the death of Abdul Latif Tasooj (about 1300 BC.), Translated by renowned and skilled Thousand and One Nights, long ago, life events, and other writings about his possible little information at hand. In addition to the names of Najaf Abdul Naser al-Din Shah Qajar Tasooj to send a valid document about his life, is given. In addition to the names of Najaf Abdul Naser al-Din Shah Qajar Tasooj to send a valid document about his life, is given.Keywords: Borhan jamee, translation of Kashfolghoma, translation of Panchatantra, Zilossoltan, Nasereddin Shah
-
یکی از اصلی ترین و مهم ترین کارکردهای ردیف که انطباق واژه ها و کلمات گونه گون با قوافی متعدد و سازگار ساختن آن ها با برخی بحور است، تا به اکنون مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. به عبارت دیگر، ردیف غالبا گونه ای آزادی به واژه قافیه می بخشد، آزادی ای که به سبب آن، کلمه قافیه در سراسر زنجیره موسیقایی مصرع دوم و حتی تا نزدیک به صدر آن می تواند حرکت کند. بر پایه همین کارکرد ردیف، واژه هایی که از لحاظ وزن عروضی به عنوان قافیه در بحری خاص نمی توانند استفاده گردند، به جلو رانده می شوند تا در جایگاهی که منطبق با عروض مصراع هستند، قرار گیرند. مثلا کلمات (جهان، روان ، جوان، و...) در بحر متقارب مثمن سالم (بدون ردیف یا حروف وصل و خروج و نایره) در جایگاه قافیه نمی توانند قرار گیرند، به همین سبب است که با آوردن یک «ی» و یا «را» و امثال آن در پس این کلمات می توان از این واژه ها در جایگاه قافیه در این بحر استفاده کرد. با نگاهی اجمالی به آثار شاعران دوره های نخستین شعر فارسی، می توان دریافت که در شمار قابل توجهی از اشعار، ردیف به منزله اهرمی است که واژه های قافیه را به حرکت در می آورد تا آن-ها را با برخی بحور سازگار نماید. در این تحقیق به بررسی اجمالی همین کارکرد مهم و اساسی ردیف پرداخته شده و نشان داده شده است حتی در غزل های کوتاه که نیازی نیز به قوافی بسیار در آن ها وجود نداشته، باز هم برای سازگاری کلمات قافیه جدید با بحور متفاوت از ردیف استفاده شده است.کلید واژگان: ردیف, قافیه, وزن شعر, کارکرد عروضی, حاجبLiterary Arts, Volume:9 Issue: 1, 2017, PP 203 -214One of the single most important functions of the row that compliance words and different words with different rhymes and to provide them with some prosodies, up to now not been investigated. in other words, Row gives the freedom to the word rhyme, Freedoms that because of it, the word across the continuum of musical rhyme and even closer to the beginning of the second line can move it.
According to the same function row, Words that rhyme in poetry as in specific prisody can not be used, Pushed to the position corresponding to the prosody they are. For example, words (Jahan, Ravan, Javan, and ...) in the prosody of Motagharaeb mosamman salem, (without row or letters of Vasl, Khorooj, Nayereh ) can be placed in the position of not rhyme, This is because by bringing an "ÇáÝ" or "ÑÇ" and so on, so the words can be used in place of the words rhyme in this prosody.
A cursory examination of the first period of Persian poetry with poets, we can see that in a lot of the lyrics, which serves as the anchor row Rhyming words and moves to reconcile them with some prosodies. Today, about one of the unique characteristics of Persian poetry, the "row" is far more extensive studies have been conducted. Nearly all of the same basic structure and formal aspects of the research and statistics Court orders and sometimes musical poet or poets row in particular, is formed.
In this article, we briefly discussed the basic functions row and shown even in the short lyrics that rhyme do not need to be in there, Again, to accommodate new rhyming words with different prosodies of the row is used.
Row, the unique characteristics of Persian poetry diverse functions that some of these functions has been paid. Those like Shafiee Kadkani role in Ghana row up music lyrics as well as the current row nominal or specifically in creating new virtual verbs and metaphors and images looked new.
The main reason for the emergence of rows in Persian poetry, prosodic function that has already been paid less. I just found something in the book Ghosn al-ban to be weak, the owner of the book, had no comments to this row. In this study attempted a new approach to the row, another reason for the entry and spread and extent of the row of Persian poetry, is shown. It should also be noted that in these lines as much as possible to engage in repetitive and stereotyped point of the row, has been avoided.Keywords: Row, Rhyme, Meter, operate prosody, Contrast -
نامیرایی و سیالیت اسطوره ها باعث شده است که آنها همواره در ناخودآگاه انسان ها در طول اعصار تداوم یابند ویکی از اجزای جدایی ناپذیر زندگی آدمی محسوب شوند؛ به گونه ای که تداوم زندگی بشر از لحاظ معناشناختی بدون حضور اسطوره ها غیرممکن به نظر می رسد؛ زیرا اسطوره ها همواره پاسخی شگرف، برای یکی از بنیادی ترین بحران های انسان در تمام ادوار، یعنی میل به جاودانگی بوده اند. این پژوهش مضامین اصلی پدیدآورنده میل به جاودانگی و دلیل تقارن و استفاده از ساختارهای یکسان در آیین ها و اقوام مختلف، برای رهایی از زمان و مکان و نیل به جاودانگی را با روشی تحلیلی- استنادی بررسی می کند. اسطوره هایی همچون بازگشت ازلی، اسطوره باروری، رستاخیز، بازگشت به دوران کودکی، بازگشت به وحدت و اسطوره نویسنده شدن، از جمله بن مایه های اسطوره ای هستند که گریزگاهی به جاودانگی در بطن آنها وجود دارد و به دلیل کارکرد مشترک ذهن اسطوره ای (ناخودآگاه جمعی) ساختار شکل گیری مضامین نام برده تقریبا یکسان است.کلید واژگان: جاودانگی, رستاخیز, باروری, وحدت اسطوره ای, اسطوره های جاودانگیImmortality and undeterminity of myths cause them to have continuity in human unconsciousnessthrough the passage of time, and to be considered as one of the inseparable parts of human life. Indeed, it seems that, semantically, continuity of human life is not possible without myths because myths provide a deep response to one of the great challenges of man, that is, immortality instinct. By using the analytic-documental method, the present article tries to study the main themes giving rise to the immortality instinct and reasons of using the same structures in the different cults and ethnic groups. The theme of immortality can be found in mythical motifs like eternal return, myth of fertility, resurrection, the days of childhood, return to unity and myth of becoming a writer. The processes of formation of these motifs are the same, because the mythical mind (collective unconscious) has common function.Keywords: Immortality, Resurrection, Fertility, Mythical Unity, Myths of Immortality
-
فصلنامه ادب پژوهی، پیاپی 20 (تابستان 1391)، صص 155 -167یکی از راه های تصحیح فرهنگ های لغت خطی و یافتن تصحیفات گسترده آنها، مقایسه تطبیقی این فرهنگ هاست. برای یافتن سرمنشا یک واژه جعلی و مصحف باید منابع بسیار گسترده ای در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم تغییرها و تبدیل ها و روند تحول و دگردیسی برخی واژه ها را از منابع اولیه بیابیم. با نگاهی اجمالی به فرهنگ ها آشکار می شود که فرهنگ نویسان، همواره ضبط واژه های مشکوک و نامعروف را تغییر داده اند، به گونه ای که در برخی موارد، یک لغت یا ترکیب خاص در فرهنگ ها دچار تغییرات چندباره شده است. اگر در این موارد روند حرکت واژه و لغت مشکوک را در انتقال از فرهنگی نظیر قواس و لغت فرس اسدی به فرهنگ دیگری همانند برهان قاطع نادیده بگیریم، احتمالا در تصحیح آن نیز با دشواری مواجه خواهیم شد. در این مقاله چند تصحیف در فرهنگ های لغت فارسی نشان داده شده است. در یک فقره به دو واژه مصحف که حاصل تصحیف خوانی از یک ترکیب شعری است، پرداخته شده و چند تصحیف دیگر نیز در برخی لغات و ترکیبات بررسی شده-است.
Adab Pazhuhi, No. 20, 2012, PP 155 -167One way to correct the hand-written dictionaries is the comparative analysis of two or some of them. In order to know the original form of a fake or distorted word and follow the changes happened to it, a great number of sources are needed. A general look on dictionaries makes it clear that the lexicographers have always changed the unsure and unfamiliar recorded forms and different dictionaries have had different recordings of the same word. Therefore a historical study of hand-written dictionaries is necessary. This article examines some distorted forms in a series of Persian dictionaries, of which two words are extracted from a poem, and the others are some known Persian words and compounds.Keywords: distortion, parbarbāroosh, parbarnāvash, pir, e bornāvash, ghardel, roodegāni -
فصلنامه ادب پژوهی، پیاپی 12 (تابستان 1389)، صص 89 -103تذکره الاولیا همانند بسیاری دیگر از تذکره های عرفانی، تا حدودی ویژگی کشکول گونگی دارد؛ از این رو، حتی اگر امروز همه نسخه های اقدم و اصح این کتاب نیز وجود داشت، باز هم تصحیح آن با دشواری های زیادی مواجه بود. نویسنده یا نویسندگان این کتاب، غالبا در حکم مدون و گزینشگر مقامات و یا کتب شرح احوال بوده اند و این احتمال که به دلایل گوناگون، در منابع آنها تصحیفات و تحریفاتی راه یافته باشد، تقریبا قطعی به نظر می رسد. ممکن است نویسنده و یا نویسندگان تذکره نیز تصحیفی را وارد متن کرده باشند؛ این احتمال در باب پیرانی چون خرقانی که به لهجه محلی خود سخن می گفته اند و مریدان نیز سخنان آنها را با کمترین تغییر ثبت می کرده اند، بسیار قوی تر می شود.
در مقاله ای که فراروی خوانندگان است، به تصحیح دو تصحیف در تذکره الاولیا پرداخته شده و سعی گردیده است صورت اصلی متن برپایه برخی شواهد بازیابی شود.
کلید واژگان: تذکره الاولیا, تصحیف, ابوالحسن خرقانی, راه کفتن, سبق سه روزه گرفتنAdab Pazhuhi, No. 12, 2010, PP 89 -103Tazkerat-ol Owliyā, the same as many other mystical mémoires, has almost made use of various literary forms. For the very reason it is very difficult to make necessary corrections in it, even if the most original and authorized versions are at hand. The scribes have often been compilers who have rather definitely made distortions and perversions in the books they corrected. This is more probable about the masters like Kharaghāni who used their vernacular languages and their disciples recorded their words to the full. This article examines two perversions in Tazkerat-ol Owliyā in order to determine the original script by following a group of evidence.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.