maryam firoozi
-
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تسهیم دانش در بانک مسکن ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان، استادان و کلیه افرادی اند که در حوزه تسهیم دانش فعالیت عملی یا پژوهشی داشته اند به روش نمونه گیری هدفمندو در بخش کمی شامل 344 نفر از کارکنان ستاد بانک مسکن تهران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و در بخش کمی از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 6 سازه شامل: شرایط علی (دارای 3 بعد جهانی و اجتناب ناپذیر بودن، لزوم تغییر نگرش به برند سازی، هویت برند شهری)، شرایط زمینه ای (دارای 3 بعد انسجام ساختاری برند، برندینگ شهری، موقعیت راهبردی شهر)، شرایط مداخله گر (دارای 3 بعد الگوی رفتاری گردشگران، سرمایه گذاری/ تامین مالی، عوامل محیطی)، ابعاد پدیده (دارای 3 بعد بستر سازی برای گردشگری هوشمند، توجه به ذی نفعان، مدیریت یکپارچه برند شهری)، راهبردها (دارای 3 بعد ارتقای سیستم تبلیغاتی شهری، طراحی برند سازی هوشمند شهری، فرهنگ سازی برند شهری) و 6- پیامدها (دارای 3 بعد توسعه سرمایه اجتماعی، توسعه کیفیت زندگی، قدرت رقابتی برند شهری) می باشد. بر اساس نتایج تحلیل کمی، روابط بین متغیرهای پژوهش معنادار و مدل از برازش مناسب برخوردار می باشد.
کلید واژگان: تسهیم دانش, مدیریت دانش, تناسب دانش, شبکه های اجتماعی, توسعه دانشThe purpose of this research is to present the knowledge sharing model in Maskan Bank of Iran. The research method is applicable in term of its purpose, and mixed in terms of implementation. The statistical population in the qualitative part includes 15 experts, professors, and all people who have had practical or research activities in the field of knowledge sharing, using a purposive sampling method; and in the quantitative part, it includes 344 employees of the headquarters of Maskan Bank of Tehran, using a simple random sampling method. Data collection was done in the qualitative part by using semi-structured interviews; and in the quantitative part by a researcher-made questionnaire. The data-based method was used in the analysis of the data of the qualitative part, and PLS software in the quantitative. The results in the qualitative part showed that 6 structures include: causal conditions (with 3 dimensions of universality and inevitability, the need to change the attitude towards branding, urban brand identity), contextual conditions (with 3 dimensions of brand structural coherence, urban branding, strategic location of city), intervening conditions (with 3 dimensions of tourist behavior pattern, investment/financing, environmental factors), dimensions of the phenomenon (with 3 dimensions of creating a platform for smart tourism, attention to stakeholders, integrated urban brand management), strategies (with 3 dimensions of urban advertising system improvement, smart urban branding design, urban brand culture), and consequences (with 3 dimensions of social capital development, development of quality of life, competitive power of urban brand). Based on the results of quantitative analysis, the relationships between significant research variables and the model have a good fit.
Keywords: Knowledge Sharing, Knowledge Management, Knowledge Fit, Social Networks, Knowledge Development -
مقدمه
مداخلات ورزشی همراه با گیاهان دارویی در پیشگیری یا کاهش علائم سرطان و عوارض جانبی ناشی از درمان سرطان موثر است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تناوبی و عصاره هیدرو الکلی گزنه بر عوامل رشد و ایمنی در موش های C57BL/6 مبتلا به سرطان ملانوما بود.
روش کاردر این تحقیق تجربی، 20 سر موش C57BL/6 به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (سرطانی)، تمرین (سرطانی)، گزنه (سرطانی) و تمرین-گزنه (سرطانی) تقسیم شدند. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان 30 mg/kg/day عصاره هیدرو الکلی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت هشت هفته مصرف کردند. برنامه تمرین تناوبی شامل دویدن روی تردمیل هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه، پنج روز هفته و به مدت شش هفته اجرا شد. میزان بیان ژن فاکتور تبادل نوکلئوتیدی (Apg2)، آنتی ژن 4 مرتبط با لنفوسیت T سیتوتوکسیک (CTLA-4)، پروتئین مرگ برنامه ریزی شده-1 (PD-1) و پروتئین 2 متصل شونده به فاکتور رشد شبه انسولین (IGFBP2) موش ها به روش RT-PCR اندازه گیری شد. داده ها به روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاتمرینات تناوبی منجر به افزایش معنی دار بیان ژن APG2، CTLA4 و کاهش IGFBP2 شد (001/0>P). عصاره گزنه منجر به کاهش معنی دار IGFBP2 شد (010/0>P). تمرینات تناوبی همراه با عصاره گیاه گزنه منجر به افزایش معنی دار بیان ژن APG2 و کاهش IGFBP2 نسبت به گروه گزنه شد (001/0>P). بین میانگین بیان ژن PD-1 در گروه های مختلف تفاوت معنی-داری وجود نداشت (158/0=P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، تمرین تناوبی به همراه مصرف هیدرو الکلی گزنه نسبت به تمرین تناوبی و مصرف هیدرو الکلی گزنه به تنهایی مزایای بیشتری در جهت تنظیم بیان ژن برخی عوامل رشد و ایمنی در سرطان ملانوما به همراه دارد.
کلید واژگان: سرطان ملانوما, تمرین تناوبی, عصاره گزنه, عوامل رشدی, شاخص های ایمنیComplementary Medicine Journal of faculty of Nursing & Midwifery, Volume:13 Issue: 4, 2024, PP 44 -53IntroductionExercise interventions combined with medicinal plants are effective in preventing or reducing cancer symptoms and side effects caused by cancer treatment. The aim of this study was to investigate the effect of interval training and consumption of Urtica dioica hydroalcoholic extract on selecteted factors of immune and growth in C57BL/6 rats with melanoma cancer.
MethodsIn this experimental study, 20 C57BL/6 rats were randomly divided into four groups include control (cancer), Urtica dioica (cancer), and Urtica dioica - interval training (cancer). Experimental groups received nettle extract of 30 mg daily per kilogram of body weight. The interval exercise program included running on a treadmill 60 minutes at a speed of 28 meters per minute, five days a week for six weeks. Levels of nucleotide exchange factor (Apg-2), heat shock protein 70 (HSP70), cytotoxic T lymphocyte-associated antigen 4 (CTLA-4), programmed death protein-1 (PD-1), insulin-like growth factor-binding protein 2 (IGFBP2) of rats was measured by Real Time PCR method. The data were analyzed and analyzed by One -way variance analysis and the Toky's test at the P<0.05.
Resultsinterval training led to significant increase in gene expression of APG2, CTLA4 and decrease in IGFBP2 (P<0.001). Urtica dioica extract led to significant decrease in IGFBP2 (P<0.010). interval training with Urtica dioica extract led to significant increase in gene expression of APG2 and decrease in IGFBP2 compared to the Urtica dioica group (P<0.001). There was no significant difference between the mean of PD-1 gene expression in different groups (P=0.158).
ConclusionsAccording to the results, interval training with Urtica dioica hydroalcoholic consumption has more advantages in regulating gene expression of some growth and immune factors in melanoma cancer than interval training and Urtica dioica consumption alone.
Keywords: Melanoma cancer, Interval training, Urtica dioica, Growth, Immune factors -
زمینه و هدف
پیشنهاد شده است که درمان هدفمند عوامل رشد و ایمنی ممکن است منجر به مهار موثرتری از تکثیر و عود تومور در سرطان ملانوما شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی و مصرف هیدرو الکلی گزنه بر پروتیین شوک گرمایی 70 (HSP70) و القاء کننده متالوپروتییناز ماتریکس خارج سلولی (CD147) در موش های C57 مبتلا به سرطان ملانوما بود.
روش کاردر این تحقیق تجربی، 20 سر موش C57 به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (سرطانی)، تمرین (سرطانی)، گزنه (سرطانی) و تمرین - گزنه (سرطانی) تقسیم شدند. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، عصاره اتانولی گیاه گزنه به میزان mg/kg 30 به مدت هشت هفته مصرف کردند. برنامه تمرین تناوبی شامل دویدن روی تردمیل هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه، پنج روز هفته و به مدت شش هفته اجرا شد. میزان بیان ژن HSP70 و CD147 موش ها به روش RT-PCR اندازه گیری شد. داده ها به روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که تمرینات تناوبی، مصرف هیدرو الکلی گزنه و تمرینات تناوبی به همراه مصرف هیدرو الکلی گزنه منجر به افزایش معنی دار میزان HSP70 و کاهش معنی دار میزان CD147 در موش های C57 مبتلا به سرطان ملانوما شد (001/0>P).
نتیجه گیری:
با توجه به نتایج، به نظر می رسد تمرینات تناوبی و مصرف هیدرو الکلی گزنه بتواند به تنظیم عوامل رشد و ایمنی در سرطان ملانوما کمک کند.
کلید واژگان: سرطان ملانوما, تمرین تناوبی, عصاره گزنه, پروتئین شوک گرمایی 70, القاء کننده متالوپروتئیناز ماتریکس خارج سلولیBackground & AimsMelanoma, caused by gene mutations of melanocytes, is the most aggressive skin cancer (1). The pathogenesis of melanoma is complex and involves genetic and environmental factors. The increased incidence of melanoma in developed countries is mostly due to excessive exposure to sunlight (ultraviolet light), which is the main risk factor for cutaneous melanoma (2). The interaction of melanoma cells with other cells residing in the tumor microenvironment significantly affects tumor biology such as proliferation, differentiation, and growth (3). Collective action of molecular chaperones is also necessary to maintain cellular homeostasis leading to survival (4). In human cells, stress-induced Hsp70 is expressed in the cytosol of many tumors, where it performs a wide variety of chaperone functions such as folding-unfolding and translocation of polypeptides across cell membranes, cloning and dissociation of protein complexes, and regulation of protein activity (5). High expression of Hsp70 is associated with tumor initiation, progression and survival in various types of cancer (7,8). Molecular studies show that subunits of the HSP70 protein family reduce the stability of extracellular matrix metalloproteinase-inducible protein (CD147) by increasing ubiquitin-proteasome degradation, thereby inhibiting lactate and glycolysis, and ultimately metastasis and cell migration (9). On the other hand, the tendency of melanoma cells to invade distant tissues depends on their interaction with tumor microenvironment cells and the efficiency of the immune response (10). CD147, also known as Basigin, is a highly glycosylated type I membrane protein of the large family of immunoglobulins (11). A previous study has shown that CD147 plays a key role in cell apoptosis (12).In recent years, due to fewer side effects of herbal medicines, the use of plant-derived compounds as anti-cancer drugs has increased significantly. Clinical studies show that nettle species contain compounds that show activity against cancer cells (16,17). Exercise can also reduce the risk of cancer by changing the response of immune factors (18). Wennerberg et al. (2020) found in a breast cancer model that incorporating 30 minutes of treadmill running five days per week during the anti-PD-1/radiotherapy course reduced tumor-infiltrating myeloid-derived suppressor cells and increased the infiltration of tumor cells. becomes CD8+ T, which is more useful for the function of immune cells (19). However, in Crosby et al.'s (2021) research, there was no statistically significant change in quality of life, fatigue, physical performance, cardiorespiratory fitness, body composition, psychological distress, cognitive performance, or treatment-related side effects compared to physical activity or exercise (20). Previous reports have shown the antitumor activity of nettle in various human malignancies, such as breast, lung, and prostate cancers (17,22). However, despite the therapeutic benefits of nettle plant, the effects of nettle extract on changes in immune and growth factors in melanoma cancer are not clear. Considering the therapeutic benefits of nettle plant as well as the positive effect of exercise in reducing the effect of interval training and consumption of Urtica dioica hydroalcoholic extract on Heat shock protein 70 (HSP70) and Extracellular matrix metalloproteinase inducer (CD147) in C57 rats with melanoma cancer.
MethodsIn this experimental study, 20 C57 rats were randomly divided into four groups include control (cancer), Urtica dioica (cancer), and Urtica dioica - interval training (cancer). One week after the induction of melanoma cancer, the experimental group consumed 30 mg/kg/day nettle ethanol extract orally for 8 weeks. The interval exercise program included running on a treadmill 60 minutes at a speed of 28 meters per minute, five days a week for six weeks. The HSP70 and CD147 ranks were measured by Real time PCR. The data were analyzed and analyzed by One -way variance analysis and the Toky's test at the p<0.05.
ResultsThe results showed that interval training, Urtica dioica hydroalcoholic extract and interval training with Urtica dioica hydroalcoholic extract consumption led to significant increase in the amount of HSP70 and significant decrease in the amount of CD147 in C57 rats with melanoma cancer (P<0.001).
ConclusionThe findings of the present research show that interval training led to a significant increase in the level of heat shock protein 70 and a significant decrease in the level of extracellular matrix metalloproteinase inducer in C57 mice with melanoma cancer. The findings of the present research are consistent with some results of previous studies (19,25). HSP70 induction depends on exercise intensity. High-intensity exercise has a greater effect on stimulating heat shock reactions (26). It seems that one of the effective mechanisms of exercise training on the levels of heat shock proteins is the increase in body temperature and the occurrence of oxidative stress during physical activity, which can be the reason for the increase of these markers after exercise. One of the important mechanisms of CD147 effect in promoting cancer metastasis is the metabolic regulation of the tumor microenvironment through interaction with specific MCTs, such as MCT4, which helps to facilitate lactate transport and tumor glycolysis (29,30). Little is known about the regulation of heat shock proteins in CD147 expression. In one study, it was shown that the reduction of the HSP70 protein family was associated with the increase of CD147 protein expression in human cancer cell tumors, suggesting that the negative regulation of the HSP70 protein family maybe It can increase the migration of cancer cells by upregulating CD147. This hypothesis is supported by findings that the HSP70 protein family negatively regulates the abundance and membrane expression of CD147 protein in cancer cells (9). Also, the results of our study show that nettle hydroalcoholic consumption led to a significant increase in the level of heat shock protein 70 and a significant decrease in the level of extracellular matrix metalloproteinase inducer in C57 mice with melanoma cancer. Stinging nettle extract may exert biological anticancer activities through various mechanisms, including antioxidant and antimutagenic properties, induction or inhibition of key processes in cellular metabolism, and the ability to activate apoptotic pathways (17). The most likely explanation for the significant anticancer effect of nettle is its content of flavonoids and other known molecules and/or as yet unknown substances. In addition, the findings of our study show that interval training with the consumption of nettle hydroalcoholic significantly led to a further decrease in the level of extracellular matrix metalloproteinase inducer in C57 mice with melanoma cancer. Therefore, it is possible that intermittent exercises in combination with nettle hydroalcoholic consumption may lead to a more effective regulation of immune factors in melanoma cancer, but a definitive statement requires more research in this field. The main strength of the present study is to compare the effectiveness of several interventions to identify the best intervention. The current approach results in more informed decisions. There were also limitations in the present research, among which we can point out the small number of samples in the present research, therefore, a similar study with the measurement of these indicators in a high number of samples is suggested. It is also suggested that similar research be done by measuring immune growth factors following other exercise protocols. The results of the present study showed that interval training, nettle hydroalcoholic consumption and interval training combined with nettle hydroalcoholic consumption were associated with a significant increase in heat shock protein 70 and a significant decrease in extracellular matrix metalloproteinase inducer in C57 mice with melanoma cancer. Therefore, it seems that intermittent exercises and nettle hydroalcoholic consumption can help regulate growth and immune factors in melanoma cancer.
Keywords: Melanoma, Intermittent exercise, Urtica dioica hydroalcoholic, Heat shock protein 70, Extracellular matrix metalloproteinase inducer -
Apoptosis is critical for tissue homeostasis and for the physiological removal of abnormal cells. Bcl-2 family proteins are important regulators of apoptosis. It’s observed that antiapototic Bcl-2 family members are generally over expressed in many cancer cells. As a result, it has stimulated a growing interest in the discovery of small molecules targeting such proteins as potential anticancer therapeutics. With the aim of designing and virtual screening of new phenanthrene based Bcl-2 inhibitors, we performed a cross-docking study. This study is done for different available Bcl-2 X-ray crystal structures in order to find the most appropriate PDB code of this enzyme. After analytical analyses, we found a PDB code for the enzyme. Designed library of phenanthrene triazine containing different hydrazone moieties was further screened using selected crystal structure. It identifies the ligand which interacts the target with lower binding energy. As a conclusion, cross docking study could be a validated strategy for finding the most appropriate crystal structure for docking study. Our designed library of phenanthrene triazine-based derivatives containing hydrazone pendant could be served as potential candidates for Bcl-2 inhibition.
Keywords: apoptosis, Bcl-2, Cross docking, Virtual screening, Phenanthrene triazine -
سابقه و هدفبا توجه به شیوع و روند روبه افزایش هپاتیت مزمن Bو اهمیت درمان و بویژه عوامل مساعد کننده در درمان این بیماران و نقش احتمالی پلی مورفیسم های ژن مانوز متصل به لکتین (MBL) با بهبودی در این بیماران و به منظور تعیین نقش این پلی مورفیسم ها در درمان مبتلایان هپاتیت B بهبودنیافته و بهبودیافته، این تحقیق در مرکز تحقیقات گوارش و کبد بیمارستان طالقانی انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه مورد-شاهدی، 100 بیمار دارای عفونت مزمن هپاتیت Bتحت درمان بهبودنیافته (گروه مورد)، 100 بیمار هپاتیت B بهبودیافته (گروه شاهد اول) و 100 نمونه کنترل سالم (گروه شاهد دوم) که از لحاظ سن و جنس متناسب با افراد مورد بودند، انتخاب شدند. DNAی ژنومی از خون نمونه ها استخراج شد و پلی مورفیسم های زیر در ژن مانوز متصل به لکتین (MBL) به روش PCR-RFLP تعیین گردید: دو جهش نقطه ای در ناحیه پروموتر در موقعیت 550- (GبهC)، 221- (CبهG) و یک جهش نقطه ای در ناحیه غیرترجمه ای 4+ (TبهC) و 3 جهش نقطه ای در کدون های 52،54 و57 در اگزون 1 ژن MBL بترتیب در موقعیت های نوکلئوتیدی 230،223 و239. میزان عدم مواجهه با پلی مورفیسم ها مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافته هافراوانی آلل T223+ در کدون 52+ در بیماران هپاتیت B مزمن و بیماران خودبخود بهبود یافته به ترتیب 22/0 و 37/0 بود، که حاکی از ارتباط معنی دار بین این پلی مورفیسم در ژن مانوز متصل به لکتین در دو گروه بیماران مزمن و افراد خودبه خود بهبود یافته بود. در ارتباط با سایر پلی مورفیسم ها ارتباط معنی داری در گروه های مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیریاز آنجایی که کدون 52+ ژن مانوز متصل به لکتین ارتباط معنی داری میان بیماران مبتلا به هپاتیت B مزمن با هپاتیت B بهبود یافته دارد، می توان گفت ژنوتایپ هتروزیگوت کدون 52+ (C/T) احتمالا«نقش بازدارنده در مزمن شدن بیماری هپاتیت B دارد.
کلید واژگان: مانوز متصل به لکتین, هپاتیت BAbstractBackgroundMannose-binding lectin (MBL) is a constituent of the human innate immune system which may play an important role in combating a variety of infectious diseases and thus may be important for determining hepatitis B virus (HBV) persistence. In this study, we determined MBL genotypes in chronic hepatitis B subjects, spontaneously recovered subjects and healthy controls.MethodsIn a case-control study, we examined 100 unrelated patients with chronic hepatitis B and 100 spontaneously recovered patients were referred to Taleghani Hospital and 100 healthy controls which all had been matched by sex and age. Genomic DNA was extracted from blood samples and the following genetic polymorphisms were studied by PCR-RFLPMethodstwo point mutations in the promoter region at position -550(H/L variants),-221 (X/Y variants), one point mutation in the 5' untranslated (UT) region at position +4(P/Q variants) and three point mutations located at codon 52, 54 and 57 in exon 1 of the MBL gene, at nucleotide position 223,230 and 239, repectively.ResultOur finding has shown that the frequency of +223 T allele of Codon 52 in chronic HBV patients was 0/22 and 0/37 in spontaneous recovered subjects, respectively. Our results show that there is no significant association between each polymorphisms of the MBL gene with persistent HBV infection in Studying population excepting codon +52 (p value=0.0).ConclusionHeterozygous for codon 52 mutant allele (C/T) may be associated with recovery from chronic hepatitis B.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.