به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

masoud ghasemi

  • بررسی توازن میان رویکردهای امنیت محوری و شهروند محوری در دادرسی های دادگاه های انقلاب و ویژه روحانیت
    حامد مهتابی، اکبر وروایی*، مسعود قاسمی

    آیین دادرسی کیفری، نقطه برخورد حقوق افراد با جامعه است که هر دو اهمیت دارند و باید محفوظ بمانند. در حقوق کیفری، بر مراحل اجرای عدالت کیفری و وظایف مقاماتی که این امر را انجام می دهند و رعایت حقوق متهم، بزه دیده و جامعه، اصول و قواعدی حاکم است که آن را آیین دادرسی کیفری می نامند. در این میان، قانون گذار در قلمرو حقوق کیفری شکلی، بنا به ملاحظاتی در رابطه با برخی جرایم و افراد، آیین دادرسی ویژه ای به کار برده که به آن اصطلاحا آیین دادرسی افتراقی گفته می شود. در این نوع از دادرسی ها که خاستگاه اصلی آن در محاکم اختصاصی جریان می یابد، غالبا با اتخاذ دو رویکرد امنیت محوری و شهروندمحوری مواجه هستیم و از آنجایی که رسیدگی در این محاکم در نگاه اول به خودی خود، شائبه عدم رعایت تضمینات دادرسی را به ذهن متبادر می سازد؛ تعیین وضعیت و میزان پایبندی به اصول شناخته شده دادرسی عادلانه و منصفانه، مانند فرض بی گناهی متهمین، علنی بودن دادرسی ها، حق داشتن وکیل، رسیدگی در مهلت معقول، حق تجدیدنظرخواهی و غیره، به عنوان مولفه های رویکرد شهروندمحوری، امری مهم و اجتناب ناپذیر است؛ لذا با توجه به اهمیت و نقش مهم وجود توازن میان این دو رویکرد و اجتناب از اتخاذ رویکرد صرف امنیت محوری که امکان بی طرفی دستگاه قضایی و تضییع حقوق دفاعی متهمین را در پی دارد؛ برآنیم ضمن بیان محدودیت های وارد شده بر اصول شناخته شده و تضمین کننده حقوق دفاعی متهمین، تا حد امکان، ساز و کارهای ایجاد توازن در جریان دادرسی های افتراقی در نظام حقوق کیفری ایران را ارائه دهیم.

    کلید واژگان: شهروند محوری, دادرسی افتراقی, رویکرد امنیت محوری, دادگاه انقلاب, توازن
    Examining the balance between security-oriented and citizen-oriented approaches In the proceedings of the courts of the revolution and especially of the clergy
    Hamed Mahtabi, Akbar Varvaei*, Masoud Ghasemi

    Criminal procedure is the meeting point between the rights of individuals and society, both of which are important and must be protected. In criminal law, there are principles and rules governing the stages of criminal justice implementation and the duties of the officials who do this, and respecting the rights of the accused, the victim, and society, which are called criminal procedure. In the meantime, the legislator has used a special procedure in the field of criminal law based on considerations regarding some crimes and individuals, which is called differential procedure. In this type of proceedings, the main origin of which takes place in special courts, we are often faced with the adoption of two security-oriented and citizen-oriented approaches, and since the proceedings in these courts, at first glance, the suspicion of non-compliance with guarantees It brings to mind the proceedings; Determining the status and degree of adherence to the well-known principles of fair and just proceedings, such as the presumption of innocence of the accused, the public nature of the proceedings, the right to have a lawyer, hearing within a reasonable time, the right to appeal, etc., as components of a citizen-centered approach, is essential. It is important and inevitable; Therefore, considering the importance and important role of having a balance between these two approaches and avoiding the adoption of a purely security-oriented approach, which leads to the possibility of neutrality of the judicial system and violation of the defense rights of the accused; In addition to stating the limitations imposed on the well-known principles and guaranteeing the defendants' defense rights, we would like to present, as far as possible, the mechanisms to create balance in the course of differential proceedings in Iran's criminal justice system.

    Keywords: Security-Oriented Approach, Citizen-Centric, Differential Proceedings, Balance, Revolutionary Court
  • شهریار رنجبر*، علی اکبر وروایی، مسعود قاسمی
    کارکنان نیروی انتظامی عمده ماموریت های عملیاتی خود را با سلاحی که دولت در اختیار آنان قرار داده است انجام می دهند. در اثر به کارگیری سلاح بعضا متهمین و افراد بی گناه کشته می شوند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین قتل ناشی از تقصیر یا قصور مامورین انتظامی در به کارگیری سلاح است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و برای نگارش آن از روش توصیفی- تحلیلی با مطالعه آرای محاکم کیفری استفاده شده است. قانون گذار در غالب موارد، در صورت تقصیر مامور، قتل را مصداقی از بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی 1392 بیان داشته و مجازات قصاص را برای مامور مقصر پیش بینی نموده است. اما مامور به حکم قانون مسلح گردیده و لذا می بایست تفاوتی بین جنایت ناشی از تقصیر مامور مسلح با جنایت ناشی از تقصیر فرد عادی که به صورت غیرقانونی مسلح گردیده وجود داشته باشد. همچنین علاوه بر قصور مامورین، قصور سازمان چه از نظر ارائه آموزش های لازم و چه از نظر سلاحی که در اختیار مامورین قرار داده نیز باید مورد توجه قرار گیرد. لذا یکی از مولفه های مورد نیاز، ارتقاء فرهنگ قانون گرایی است؛ که باید به عنوان فرهنگ سازمانی در نیروی انتظامی پذیرفته شده و در انجام ماموریت های پلیسی از جمله در تیراندازی ها سرلوحه اقدامات مامورین قرار بگیرد.
    کلید واژگان: تقصیر, قصور, قتل, مامور انتظامی, بکارگیری سلاح, فرهنگ قانون گرایی
    Shahriar Ranjbar *, Akbar Varvaee, Masoud Ghasemi
    Police officers carry out their operational missions with the weapons provided by the government. As a result of the use of weapons, sometimes accused and innocent people are killed. The purpose of the current research is to explain the murder caused by the fault or negligence of police officers in using weapons. This research is practical in terms of its purpose, and descriptive-analytical method was used to write it by studying the opinions of criminal courts. In most cases, in the case of the agent's fault, the lawgiver has stated the murder as an example of paragraph b, article 290 of the Islamic Penal Code of 2013 and has predicted retribution for the guilty agent. But the officer is armed according to the law, and therefore there should be a difference between the crime caused by the fault of the armed officer and the crime caused by the fault of an ordinary person who is illegally armed. Also, in addition to the negligence of the officers, the negligence of the organization, both in terms of providing the necessary training and in terms of the weapons provided to the officers, should also be taken into consideration. Therefore, one of the required components is the promotion of legalism culture, which should be accepted as an organizational culture in the police force and should be at the forefront of officers' actions in carrying out police missions, including shootings
    Keywords: Guilt, Negligence, Murder, Police Officer, Use Of Weapons, Culture Of Legalism
  • Amir Ahmadi Roozbeh, Roohollah Forouzesh, Masoud Ghasemi*
    INTRODUCTION

    The occurrence of crimes after crises are numerous and diverse, and their prevention and management is essential. One of the most important of these crimes is theft, which can be committed both by those affected by the crisis and by opportunists. The aim of this research is to study the social prevention of theft in disasters and provide appropriate solutions in Kermanshah province in 2023.

    METHODS

    In this descriptive-analytical and applied survey, data was collected with a researcher-made questionnaire. The statistical population included 30 experts in the field of law, sociology, psychology and crisis management of Kermanshah province, who were selected by purposeful sampling. Data were analyzed with SPSS-24 software.

    FINDINGS

    According to the findings, using the social prevention approaches will have a significant impact on reducing and preventing the crime of theft during disasters, including: creating jobs, building recreational places, improving people's living conditions, providing the minimum necessities of life, improving the condition of alleys and streets in terms of environmental design and removing them from the state of being susceptible to committing the crime of theft, taking advantage of the capacity of social institutions such as mosques and schools in strengthening people's religious beliefs, raising children and properly supervising them in choosing peer groups, determining the role of institutions and also organizations related to crisis management.

    CONCLUSION

    The results obtained from the analysis of statistical data in the studied sample show that economic and livelihood poverty, environmental chaos and disorder, high unemployment rate, high benefit and low risk of committing crime in the accident-affected areas and lack of security and weakness in establishing order and security. It has an effect of more than 50% on the occurrence of theft and its escalation during disasters.

    Keywords: Theft, Natural Disasters, Social Prevention Of Crime
  • عباس شفیعی اردستانی، مسعود قاسمی*، اکبر وروایی، یزدان نصرتی
    زمینه و هدف

    خشونت علیه اطفال و نوجوانان، یکی از موضوعاتی است که غالبا به عنوان نقض حقوق بشر مطرح می شود. این مسئله در سطح جهانی و به طور خاص در کشورهای توسعه نیافته وجود دارد و پیامدهای منفی گسترده ای را نه تنها برای قربانیان مستقیم آن، بلکه برای اعضاء خانواده و جوامع ایجاد می کند. با درنظرگرفتن این مسئله، هدف از پژوهش کنونی، بررسی جایگاه ممنوعیت خشونت خانگی علیه اطفال و نوجوانان در پرتو اسناد بین المللی است.

    روش

    پژوهش کنونی از نوع نظری بوده و با روش اسنادی انجام شده است. داده ها به صورت کتابخانه‏ ای و از طریق کتاب شناسی و فیش برداری گرداوری شده و درنهایت تحلیل شده اند.

    یافته ها

    خشونت خانگی علیه اطفال و نوجوانان از دو منظر قابل توجه است: یکی از منظر حق بر سلامت و دیگری از جهت ممنوعیت تبعیض و عدم توجه به جایگاه اطفال و نوجوانان در خانواده. ارتکاب خشونت خانگی علیه اطفال و نوجوانان، مصادیقی از حقوق بنیادین بشری را نقض می کند. حقوق بنیادین بشری در ادبیات حقوق بشر بین المللی دارای وصف آمره می باشد. دولت ها مکلف هستند که با این پدیده مبارزه و اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع آن را انجام دهند و در صورت وقوع، از طرق قانونی نسبت به پیگیری و مجازات مرتکبان اقدام کنند.

    نتایج

    کنوانسیون نقش موثری در دفاع از حقوق کودکان داشته است، اما در حوزه هایی مثل ضعف در هماهنگی ساختاری، ضمانت اجرایی، مبانی نظری و تعاریف و بازدارنده نبودن مجازات های اعلامی، دارای نقایصی است. قانون حمایت از کودکان و نوجوانان 1399 در بسیاری از جنبه ها، پوشش مناسبی نسبت به تعهدات ناشی از کنوانسیون حقوق کودک ارائه می دهد.

    کلید واژگان: حقوق اطفال و نوجوانان, ممنوعیت خشونت خانوادگی, اسناد بین الملل, حقوق بین الملل کیفری
    Abbas Shafiee Ardestani, Masoud Ghasemi, *, Akbar Varvaei, Yazdan Nosrati
    Background and purpose

    Violence against children and adolescents is one of the topics that is often raised as a violation of human rights. This problem exists globally and especially in underdeveloped countries, and it creates extensive negative consequences not only for its direct victims, but also for family members and communities. Considering this issue, the aim of the current research is to examine the position of the prohibition of domestic violence against children and adolescents in the light of international documents.

    Method

    The current research is of a theoretical type and has been carried out with a documentary method. The data has been collected in a library form through bibliography and data collection and finally analyzed.

    Findings

    Domestic violence against children and adolescents is significant from two perspectives: one from the perspective of the right to health and the other from the perspective of prohibiting discrimination and not paying attention to the position of children and adolescents in the family. Committing domestic violence against children and teenagers violates examples of fundamental human rights. Fundamental human rights in the literature of international human rights have a mandatory description. Governments are obliged to fight against this phenomenon and take the necessary measures to prevent it from happening, and if it happens, to follow up and punish the perpetrators through legal means.

    Results

    The Convention has played an effective role in defending children's rights, but it has shortcomings in areas such as weak structural coordination, executive guarantee, theoretical foundations and definitions, and the non-deterrence of declared punishments. In many aspects, the Law on Protection of Children and Adolescents 2019 provides adequate coverage for the obligations arising from the Convention on the Rights of the Child.

    Keywords: Rights Of Children, Adolescents, Prohibition Of Family Violence, International Documents, International Criminal Law
  • Maryam Asheri, Parvaneh Ghodsi *, Masoud Ghasemi
    Objective

    The increasing use and influence of mobile phones on individuals' daily habits, behaviors, and lifestyles have brought significant changes and may cause serious and important problems in people's lives. This study investigated the impact of variables such as impulsivity and intolerance of uncertainty, along with smartphone management styles on smartphone addiction, mediated by warm executive functions.

    Methods and Materials: 

    The current study was descriptive and correlational. The sample consisted of 722 high school students selected through convenience sampling. Data were collected using the Bianchi and Phillips (2005) Mobile Phone Addiction Questionnaire, the Barratt Impulsiveness Scale (1997), the Intolerance of Uncertainty Scale by Dugas et al. (1998), the Hsieh, Jen, and Chou (2019) Smartphone Management Styles Questionnaire, and the BRIEF Executive Functions Questionnaire (Parent Form) by Gerard et al. (2000). Data analysis was conducted using Structural Equation Modeling (SEM) through AMOS software version 25.

    Findings

    Results indicated significant inverse relationships between impulsivity and warm executive functions (β = -0.74, p < 0.001), impulsivity and smartphone addiction (β = -0.56, p < 0.001), and warm executive functions and smartphone addiction (β = -0.51, p < 0.001). Direct and significant relationships were found between intolerance of uncertainty and warm executive functions (β = 0.66, p < 0.001), intolerance of uncertainty and smartphone addiction (β = 0.73, p < 0.001), and warm executive functions and smartphone addiction (β = -0.51, p < 0.001). Significant inverse relationships existed between management styles and warm executive functions (β = -0.83, p < 0.001), and management styles and smartphone addiction (β = -0.71, p < 0.001).

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that there are relationships between impulsivity, intolerance of uncertainty, and smartphone management styles with smartphone addiction mediated by warm executive functions.

    Keywords: Impulsivity, Intolerance of Uncertainty, Smartphone Management, Executive Functions
  • عباس شفیعی اردستانی، مسعود قاسمی*، اکبر وروایی، یزدان نصرتی
    حاکم شدن فضای پست مدرنیزم بر زندگی جوامع بشری و ورود متغیرهای مختلف به زندگی افراد، موجب پیچیده شدن روابط انسان ها شده است. یکی از موضوعات مهم در این زمینه، افزایش تنش و خشونت می باشد. در این میان یکی از مصادیق مهم خشونت، خشونت خانوادگی می باشد. خشونت خانوادگی نیز دارای ابعاد و مصادیق مختلفی، ازجمله خشونت علیه زنان، خشونت علیه اطفال و نوجوانان و... است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی گردآوری شده است، مبانی جرم انگاری این پدیده در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. در پژوهش حاضر مشاهده خواهد شد که علیرغم ظواهر برخی احکام مانند جواز تادیب اطفال و نوجوانان، در چهارچوب نظام فقهی حقوقی حاکم، همه مصادیق خشونت علیه اطفال و نوجوانان ممنوع می باشد و وجود احاکم خاص تربیتی آموزشی هیچ گونه جوازی برای اعمال خشونت علیه اطفال و نوجوانان فراهم نمی کند.
    کلید واژگان: خشونت, جرم انگاری, حقوق اطفال و نوجوانان, حقوق بشر
    Abbas Shafiee Ardestani, Masoud Ghasemi *, Akbar Varvaei, Yazdan Nosrati
    The dominance of postmodernism in the life of human societies, and the introduction of various variables into people's lives, has led to the complexity of human relationships. One of the important issues in this field is the increase in tension and violence, among which one of the most important instances of violence is domestic violence. Domestic violence has different dimensions and examples, including violence against women, violence against children and adolescents, etc. The present study, which has been conducted through the descriptive-analytical method, will evaluate the criminalization basics of this phenomenon in Iran's legal system and Jaʽfari jurisprudence. The present study shows that despite appearances, some rules such as correction permit of children and adolescents are prohibited in the framework of the ruling jurisprudence-legal system, and all instances of violence against children and adolescents are prohibited, and the existence of special educational-educational rulings does not provide permission for violence against children and adolescents.
    Keywords: Violence, Criminalization, Children, Adolescents Right, Human Right
  • حامد مهتابی، اکبر وروایی*، مسعود قاسمی
    اصل صلاحیت محاکم عمومی به عنوان یکی از اصول مبنایی هر نظام حقوقی محسوب می شود. محاکمه در دادگاه های اختصاصی یک استثناء در فضای حقوق آیین دادرسی کیفری محسوب می شود. ازهمین رو در این مقاله تلاش خواهد شد باتوجه به اهمیت و نقش مهم وجود توازن میان رویکردهای امنیت محوری و شهروندمحوری در دستیابی به یک دادرسی عادلانه و منصفانه، ضمن بیان محدودیت های واردشده بر اصول شناخته شده و تضمین کننده حقوق دفاعی متهمین، تا حد امکان سازوکارهای ایجاد توازن میان این رویکردها را در جریان دادرسی های دادگاه انقلاب ارائه دهیم. یکی از انواع مراجع اختصاصی در حقوق کیفری ایران، که با هدف تحکیم و تثبیت پایه های نظام تشکیل گردیده است، دادگاه انقلاب اسلامی می باشد و از آنجایی که رسیدگی در این محاکم به عنوان یک دادگاه اختصاصی به خودی خود، شائبه عدم رعایت تضمینات دادرسی را به ذهن متبادر می سازد، تعیین وضعیت و میزان پایبندی به اصول شناخته شده دادرسی های عادلانه، مانند رعایت اصل علنی بودن دادرسی ها، فرض بی گناهی متهمین، حق داشتن وکیل، حق تجدیدنظرخواهی و...، در جریان دادرسی های این دادگاه امری مهم و اجتناب ناپذیر است، هرچند قانون آیین دادرسی کیفری ایران مصوب 1392 نسبت به قوانین سابق و تحت تاثیر دیدگاه های حقوق بشری و بشردوستانه، تلاش هایی جهت ایجاد توازن میان رویکردهای امنیت محوری و شهروندمحوری و توجه بیش از پیش به رعایت حقوق شهروندی داشته است، اما همچنان نشانه هایی از اتخاذ غالب رویکرد امنیت محوری در جریان دادرسی برخی از جرایم در این دادگاه وجود دارد که سبب بروز مشکلات و انتقادهایی گردیده است.
    کلید واژگان: دادگاه انقلاب, دادرسی کیفری, رویکرد امنیت محوری, رویکرد شهروندمحوری, اصول دادرسی عادلانه
    Hamed Mahtabi, Akbar Varvaei *, Masoud Ghasemi
    The principle of jurisdiction of public courts is considered as one of the basic principles of any legal system. Trial in special courts is an exception in the area of criminal procedure law. Therefore, in this article, considering the importance and important role of the balance between security-oriented and citizen-oriented approaches in achieving a just and fair trial, while expressing the limitations imposed on the well-known principles and guaranteeing the defense rights of the accused, to the extent to present the possibility of balancing mechanisms between these approaches during the proceedings of the Revolutionary Court. One of the types of specialized authorities in Iran's criminal law, which was formed with the aim of consolidating and stabilizing the foundations of the system, is the Islamic Revolution Court and since the proceedings in these courts are a specialized court by itself, the suspicion of non-observance of procedural guarantees is raised. The mind takes action; Determining the status and degree of adherence to the well-known principles of fair proceedings, such as observing the principle of public proceedings, the presumption of innocence of the accused, the right to have a lawyer, the right to appeal, etc., during the proceedings of this court, is an important and inevitable matter. Although the Iranian Criminal Procedure Law approved in 2012 compared to previous laws and under the influence of human rights and humanitarian perspectives, efforts have been made to create a balance between security-oriented and citizen-oriented approaches and pay more attention to the observance of citizen's rights, but there are still signs of adopting the dominant approach there is a security focus in the proceedings of some crimes in this court, which has caused problems and criticisms.
    Keywords: Revolutionary Court, criminal proceedings, security-oriented approach, citizen-oriented approach, principles of fair proceedings
  • زیبا بختیار، مسعود قاسمی، محمدحسین میرجلیلی*

    در این مطالعه، داده های قوم گیاه شناسی و حفاظت درون شیشه ای آویشن شیرازی بررسی شده است. طی مراجعه به رویشگاه های طبیعی گیاه در استان های فارس، اصفهان، و هرمزگان مشخص شد که این گیاه با نام های آویشن شیرازی، آویشن برگ پهن و آوشم شناخته شده و برای درمان بیماری های انسان و دام مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به مصارف دارویی متعدد و در نتیجه برداشت های بی رویه از طبیعت در سال های اخیر، رویشگاه های آویشن شیرازی به شدت در حال نابودی است، بنابراین حفاظت از این گونه باارزش ضرورت دارد. در این مطالعه، ریزازدیادی غیرمستقیم گیاه بررسی شد. کالوس های القا شده از شاخساره بذری به محیط کشت گمبورگ حاوی بنزیل آمینوپورین (0/1، 5/1 و 0/2 میلی گرم در لیتر) به همراه اکسین های ایندول بوتیریک اسید (1/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) و 2و4-دی کلروفنوکسی استیک اسید (1/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) منتقل شدند. بیشترین ظرفیت تشکیل شاخه (8/13) در محیط حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین و 1/0 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید و بیشترین ظرفیت تشکیل ریشه (8/6) در محیط حاوی 0/1 میلی گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید به دست آمد. گیاهچه های ریشه دار با موفقیت 75 درصد سازگار شدند. نتایج می تواند به منظور حفاظت از ژرم پلاسم، تامین نهال و احیای رویشگاه های گیاه مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آویشن شیرازی, قوم گیاهشناسی, ریزازدیادی, تنظیم کننده های رشد گیاهی
    Ziba Bakhtiar, Masoud Ghasemi, Mohammadhossein Mirjalili *

    In this study, ethnobotanical data and in vitro conservation of Zataria multiflora Boiss. were investigated. By visiting the plant natural habitats in Fars, Isfahan, and Hormozgan Provinces, it was found that Z. multiflora is locally known as ‘Avishan-e-Shirazi’, ‘Avishan-e-Barg Pahn’, and ‘Avesham’ and used to treat human and animal diseases. Zataria multiflora habitats are being severely destroyed due to the plant materials over-collection from nature for many medicinal in the recent years. So, conservation of this valuable species is necessary. In this study, the indirect plant micropropagation was studied. Induced calli from the seedling were transferred to the Gamborg (B5) medium containing 6-benzyl amino purine (BAP) (0.1, 1.5 and 0.2 mg/l) with indole-3-butyric acid (IBA) (0.1 and 0.5 mg/l) and 2,4-dichlorophenoxyacetic acid (0.1 and 0.5 mg/l). The highest shoot-forming capacity (13.8) was obtained in the medium supplemented with 1.5 mg/l BAP and 0.1 mg/l IBA. The maximum root-forming capacity (6.8) was found in the medium supplemented with 1.0 mg/l IBA. The rooted plantlets were successfully acclimatized (75%). The results can be used to protect germplasm, supply seedlings, and restore the plant habitats.

    Keywords: Zataria Multiflora, Ethnobotany, Micropropagation, Plant Growth Regulators
  • مریم بیرانوند، مسعود قاسمی*، یزدان نصرتی
    دادرسی علنی از اصول دادرسی عادلانه است که محدودیت ها و استثنایات آن از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است. چیستی و ماهیت این محدودیت ها و استثنایات ازموضوعات مهمی است که در سایه خود اصل دادرسی علنی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. هدف مقاله حاضر بررسی استثنایات دادرسی علنی در فقه جزایی، حقوق کیفری ایران، اسناد حقوق بشری و حقوق کیفری بین المللی است. این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای برای بررسی موضوع مورد اشاره استفاده شده است. یافته های بر این امر دلالت دارد که در فقه، پذیرش اصل دادرسی علنی قابل استنباط است اما درخصوص استثنایات آن سخنی به میان نیامده است. در حقوق کیفری ایران به تشخیص دادگاه و در مواردی چون دادگاه اطفال، عفت عمومی، نظم و امنیت عمومی، احساسات مذهبی یا قومی و دعاوی خصوصی در شرایطی که طرفین دعوا تقاضا کنند دادرسی غیرعلنی است. در اسناد حقوق بشری نیز اخلاق و نظم عمومی و امنیت ملی دولت ها از استثنایات دادرسی علنی است. در اساسنامه دادگاه های کیفری بین المللی نیز مواردی چون نظم عمومی یا اخلاق و امنیت، حمایت از شهود و قربانیان و رعایت مصلحت، عدالت و حفاظت از مدارک و اطلاعات از استثنایات دادرسی علنی است. اگرچه در اسناد بین المللی، این استثنایات به صورت کلی بیان شده است، اما بیان کلی و غیرشفاف این استثنایات در قوانین داخلی کشورها ازجمله ایران، قابل دفاع نمی باشد.
    کلید واژگان: دادرسی علنی, فقه جزا, نظم عمومی, حریم خصوصی, شهود, دیوان کیفری بین المللی
    Maryam Beyranvand, Masoud Ghasemi *, Yazdan Nosrati
    Public proceedings are one of the principles of fair proceedings, the limitations and exceptions of which are of great importance and sensitivity. The nature of these limitations and exceptions are important issues that have received less attention in the shadow of the principle of public proceedings. The purpose of this article is to examine the exceptions of public proceedings in criminal jurisprudence, Iranian criminal law, human rights documents and international criminal law. This article is descriptive and analytical, and the library method is used to investigate the mentioned topic. The findings indicate that in jurisprudence, the acceptance of the principle of public proceedings can be inferred, but there is no mention of its exceptions. In Iranian criminal law, at the discretion of the court and in cases such as children's court, public decency, public order and security, religious or ethnic sentiments, and private lawsuits, if the parties to the lawsuit request, the proceedings are closed. In human rights documents, ethics and public order and national security of governments are exceptions to public proceedings. In the statutes of international criminal courts, issues such as public order or morality and security, protection of witnesses and victims, compliance with the expediency of justice, and protection of documents and information are exceptions to public proceedings. Although in international documents, these exceptions are stated in a general way, but the general and non-transparent statement of these exceptions in the domestic laws of countries, including Iran, cannot be defended.
    Keywords: Public Proceedings, criminal jurisprudence, Public Order, Privacy, witnesses, International Criminal Court
  • Azita Tangestaninezhad, Seyyed Ali Alavi Foumani, Masoud Ghasemi, Alireza Jafarinezhad
    Introduction

    Evidence of increased serum uric acid (UA) levels during asthma exacerbations is still unclear. High levels of UA may lead to increased inflammation; in this regard, we aimed to investigate the level of UA and associated factors in patients with exacerbation of asthma attacks and those with controlled asthma.

    Materials and methods

    In this study, demographical and clinical data from 300 patients (150 outpatients and 150 hospitalized patients) with asthma who were referred to Razi Hospital, Rasht, Iran, from August 2018 to March 2019 were collected. Also, the UA and spirometry parameters (FEV1, FEV1/FVC) were assessed for patients. All data were analyzed using SPSS version 21 considering a significant level<0.05.

    Results

    Among 300 patients with asthma, 158 were male, and 142 were female. A significant association was reported between gender, body mass index (BMI), history of smoking, opium consumption, alcohol consumption, number of asthma attacks, family history of asthma, and history of atopy among hospitalized and outpatients (P<0.05). In addition, there was a significant difference between the level of UA in the two groups at the beginning of treatment (P<0.05). Also, a significant difference between the level of UA in hospitalized patients at the beginning and the end of treatment was observed (P<0.05). In addition, a significant difference between the oxygen saturation level among two groups of outpatients and hospitalized patients at the beginning of treatment was seen (P<0.001).

    Conclusion

    According to our results, the level of UA might be used as a relative predictive factor in the severity of asthma attacks.

    Keywords: Asthma, Chronic obstructive pulmonary disease, Outpatients, Hospitalized patients, Uric acid
  • ایرج آتشی، مسعود قاسمی*، شیرین کوشکی
    زمینه و اهداف

    اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD) نوعی اختلال عصبی- رفتاری است که اغلب با اختلالات اضطرابی همراه است و به عملکرد فرد در بسیاری از زمینه ها از جمله عملکرد تحصیلی، توجه و تمرکز و ارتباطات اجتماعی صدمه می زند. مطالعات نقش برخی بازی های رایانه ای را در بهبود توجه و پردازش و طبقه بندی اطلاعات نشان داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی رایانه ای بر اضطراب دانش آموزان با ADHD بود.

    روش بررسی

    این پژوهش با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 40 نفر دانش آموز دوره ابتدایی (سال تحصیلی 1401- 1400) شهر تهران با ADHD انجام شد که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به دو گروه 20 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. از هردو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش 24 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 3 ماه تحت مداخله برنامه آموزشی رایانه ای قرار گرفتند و سپس به منظور بررسی و پیگیری بیشتر آزمون تعقیب 3 ماه بعد مجدد در مورد دو گروه اجرا گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که برنامه آموزشی رایانه ای بر کاهش میزان اضطراب دانش آموزان تاثیر مثبت و از نظر آماری معنادار بود (001/0>p).

    نتیجه گیری

    با توجه به داده ها اضطراب در پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش، روند نزولی داشته است و میزان میانگین اضطراب کل گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش داشت.

    کلید واژگان: اختلال نقص توجه-بیش فعالی, اضطراب, آموزش رایانه ای
    Iraj Atashi, Masoud Ghasemi*, Shirin Kooshki
    Background and aims

    Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder (ADHD) is a type of neurobehavioral disorder that is often associated with anxiety disorders and harms a person's performance in many areas, including academic performance, attention and concentration, and social communication. Studies have shown the role of some computer games in improving attention, processing and classifying information. The present study investigates the effectiveness of a computer training program on the anxiety of students with ADHD.

    Methods

    This study had a pre-test and post-test design with a control group. A sample of 30 primary school students with ADHD was selected in Tehran (2021-2022). They were selected by available sampling method and randomly divided into two groups of 20 people (experimental and control groups). Both groups performed a pre-tested, and the experimental group underwent 24 sessions of 60 minutes for three months under the intervention of a computer training program, and then for further investigation and follow-up, a follow-up test was conducted three months later for the experimental and control group. The data were analyzed through multivariate analysis of variance.

    Results

    The results showed that the computer training program had a positive effect on reducing the level of anxiety of students, and it was statistically significant (p˂0.001).

    Conclusion

    According to the data, the anxiety in the in the post-test and follow-up of the experimental group had a downward trend, and the average level of total anxiety of the experimental group has decreased compared to the control group.

    Keywords: Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Computer User Training, Anxiety
  • امیر احمدی روزبه، مسعود قاسمی *، روح الله فروزش

    به کاربرد مجموعه اقدامات غیر کیفری، پیشگیری وضعی از جرم گفته می شود؛به نحوی که معادلات جرم و مجرم را برهم زده و به نوعی، هزینه ارتکاب جرم را بالا می برد و درنهایت، منجر به انصراف بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم می گردد. یکی از جرایمی که در هنگام حوادث و بحران های طبیعی افزایش می یابد، جرم سرقت است؛ لذا در راستای مقابله با آن و برقراری دوباره امنیت اجتماعی، اقتصادی و آرامش خاطر حادثه دیدگان، می طلبد تدابیر پیشگیری از جرم مد نظر قرار گیرد. این مقاله با هدف بررسی و ارایه تدابیر پیشگیری وضعی از جرم سرقت در حوادث و بحران های طبیعی می پردازد. این پژوهش به لحاظ هدف و ماهیت در شمار تحقیقات کاربردی بوده و روش تحقیق آن دلفی و شیوه مصاحبه کیفی است. همچنین ابزار گردآوری داده های این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته است و جامعه آماری آن تعدادی از کارشناسان، نخبگان، حقوقدانان و...، هستند که مورد ارزیابی واقع گردیده اند. پیشگیری وضعی از جرم معمولا از طریق گسستن یکی از حلقه های زنجیره علل و وقایعی که قابل خنثی سازی بوده و سبب وقوع جرم می گردد، خود را نمایان می سازد. هزینه پیشگیری وضعی به مراتب کمتر از مجازات کیفری مجرمان است و کاهش فرصت می تواند در بازدارندگی از جرم و ترس بزهکاران مفید باشد. این نوع پیشگیری، دربرگیرنده طیف وسیعی از فعالیت ها و اقدامات مقابله با جرم سرقت است. از بین بردن موقعیت های مساعد برای وقوع جرم، پیش بینی مکان های امن برای نگهداری اقلام مهم و امدادی، افزایش پست های بازرسی در ورودی و خروجی شهرهای بحران زده، استفاده از تجهیزات الکترونیکی جهت کنترل و نظارت در مناطق حادثه دیده و...، در پیشگیری از وقوع جرم سرقت در هنگام وقوع حوادث و بحران های طبیعی موثرند.

    کلید واژگان: جرم سرقت, حوادث و بحران های طبیعی, پیشگیری وضعی
    Amir Ahmadi Rouzbeh, Masoud Ghasemi *, Rouhollah Forouzesh

    The application of a set of non-criminal measures is called crime prevention. In this regard, this application ruins the intention of crime and criminal and in a way, increases the cost of committing a crime and ultimately leads to the potential criminal's withdrawal from committing a crime. One of the crimes that increases during natural disasters and crises is theft. Therefore, in order to deal with it and re-establish social, economic security and peace of mind of the victims, crime prevention measures should be taken into consideration. This article aims to examine and provide preventive measures for the crime of theft in natural disasters and crises. This study is one of applied research in terms of purpose and nature, and its research method is Delphi and qualitative interview method. Furthermore, the data collection tool of this research is a researcher-made questionnaire, and its statistical population is a number of experts, elites, lawyers, etc., who have been evaluated. Situational crime prevention usually manifests itself through breaking one of the links in the chain of causes and events that can be neutralized and causes the crime to occur. The cost of situational prevention is much lower than the criminal punishment of criminals, and reducing the opportunity can be useful in deterring criminals from crime and fear. This kind of prevention includes a wide range of activities and measures to deal with theft. Eliminating ideal situations for the occurrence of crime, predicting safe places to store important and relief items, increasing checkpoints at the entrance and exit of crisis-hit cities, using electronic equipment for control and monitoring in accident-affected areas, etc. are effective during natural disasters and crises in the prevention of theft.

    Keywords: The crime of theft, natural disasters, crises, situational prevention
  • مسعود احمدی، مسعود قاسمی*، منصوره شهریاری احمدی
    هدف

    اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تاب آوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تاب آوری و نشانه های بالینی دانش آموزان دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بود.

    روش شناسی:

     این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر 16 تا 18 ساله دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 50 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 25 نفری شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی ابراز وجود قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس تاب آوری (Connor and Davidson, 2003) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (Spitzer, Kroenke, Williams and Lowe, 2006) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای تاب آوری و نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معنی داری داشتند. به عبارت دیگر، برنامه آموزشی ابراز وجود باعث افزایش تاب آوری (001/0, P<25/41=F) و کاهش نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر (001/0, P<34/28=F) در دانش آموزان شد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج نشان دهنده اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تاب آوری و نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از برنامه آموزشی ابراز وجود در کنار سایر روش ها و برنامه های آموزشی جهت افزایش تاب آوری و کاهش نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.

    کلید واژگان: برنامه آموزشی, ابراز وجود, تاب آوری, نشانه های بالینی, اضطراب فراگیر, دانش آموزان
    Masoud Ahmadi, Masoud Ghasemi *, Mansoreh Shahriyariahmadi
    Purpose

    Generalized anxiety disorder has many negative consequences, including reduced resilience. Therefore, the aim of this research was the effectiveness of assertiveness training program on the resilience and clinical symptoms of students with symptoms of generalized anxiety disorder.

    Methodology

    This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was semi-experimental with a pretest and posttest design with a control group. The research population was male students aged 16 to 18 in the second-high school of Karaj city in the 2019-20 academic years, which from them number of 50 people of them were selected by multi-stage random sampling method and randomly replaced in two groups of 25 including experimental and control groups. The experimental group underwent 8 sessions of 60 minutes under the assertiveness training program and during this time the control group did not receive any training. The data were collected with the resilience scale (Connor and Davidson, 2003) and generalized anxiety disorder questionnaire (Spitzer, Kroenke, Williams and Lowe, 2006) and analyzed by multivariate covariance analysis in SPSS version 24 software.

    Findings

    The findings showed that the experimental and control groups have significantly different in terms of the variables of resilience and clinical symptoms of generalized anxiety disorder. In the other words, the assertiveness training program led to increase resilience (F-41.25, P<0.001) and reduce clinical symptoms of generalized anxiety disorder (F-28.34, P<0.001) in students.

    Conclusion

    The results indicated the effectiveness of the assertiveness training program on resilience and clinical symptoms of generalized anxiety disorder. Therefore, counselors and therapists can use the assertiveness training program along with other training methods and programs to increase resilience and reduce the clinical symptoms of generalized anxiety disorder.

    Keywords: Training program, Assertiveness, resilience, Clinical Symptoms, Generalized Anxiety Disorder
  • Masoud Ghasemi, Amir Golroo *, Mohammadjavad Amani, Mehdi Rasti

    Driver behavior is a critical factor in traffic safety. Detecting abnormal driver behaviors through appropriate indicators and enforcing driving regulations will reduce high-risk driving behaviors and increase traffic safety. Detecting dangerous driver behavior is beneficial for developing warning systems and preventing accidents. Some high-risk driving behaviors, such as sudden lane changes, are dependent on determining the movement direction of the vehicle which has not received enough attention. The objective of this study is to determine the direction of movement of the vehicle and lane changes, using the sensors in the smartphone mounted on a vehicle. To achieve this goal, first, by using the Samsung Galaxy S6 smartphone and an accurate Global Positioning System (GPS), longitudinal and angular accelerometer data and GPS data are sampled as a dataset and combined by different types of neural networks. Then, combined data is fed into a suggested neural network, and lane changes are detected. Finally, the GPS data is used as the ground truth for the training of the neural network. If the GPS is not accessible, this neural network, just by receiving smartphone accelerometer data, can estimate the vehicle's direction of movement with an accuracy of 0.5 to 4.8 meters compared to the ground truth up to 8 seconds after the GPS is shut down. Using the vehicle travel path, an algorithm is proposed that can correctly detect the change of driving lane in the sample data set with 94% accuracy, 93.62% precision, 88.00% recall, and F1-score of 90.72% which are acceptable values.

    Keywords: Driver Behavior, Lane Change Detection, Smartphone, Transportation Safety, Artificial Intelligence
  • مهشید مهتابی، قباد کاظمی*، مسعود قاسمی
    فضای سایبر یا فضای مجازی اصطلاحی است که در چند سال اخیر از طرف جرمشناسان و حقوقدانان موردعنایت قرارگرفته و همزمان با ایجاد این فضا جرایمی نیز در آن و با استفاده از آن رخ میدهد. مبارزه حقوقی با این جرایم مستلزم حذف چند گام مهم بود: نخست جرم انگاری رفتارهای مجرمانه بود، البته جرم انگاری بدون ابداع و دستیابی مسیولیت کیفری عملی کم وبیش ناتمام تلقی میشود، به همین علت بوده که قانونگذار ایران در قانون جرایم رایانه ای بر مسیولیت کیفری اشخاص حقوقی تاکید ورزیده و مسیولیت کیفری این اشخاص را برای اولین بار در حقوق ایران به صراحت آورده است، پس موضوع مسیولیت کیفری و تخلیل گستره آن در حقوق جرایم رایانه ای از اهمیت فوق العادی رخوردار است، به احتمال زیاد سوالات زیادی مرتبط با گستره مسیولیت افراد در فضای مجازی بیان شود، قانونگذار ایران فصل ششم از قانون جرایم رایانه ای را به موضوع مسیولیت کیفری مختص نموده و تغییری که قانون بیان شده سبب کشف و ابداع مسیولیت کیفری برای اشخاص حقوقی در فضای مجازی است.
    کلید واژگان: فضای سایبری, جرایم سایبری, مسئولیت کیفری, مسئولیت
    Mahshid Mahtabi, Ghobad Kazemi *, Masoud Ghasemi
    Cyberspace or cyberspace is a term that has been considered by criminologists and jurists in recent years, and at the same time with the creation of this space, crimes occur in it and using it. The legal fight against these crimes required the elimination of several important steps: First, the criminalization of criminal behavior, of course, criminalization without the invention and achievement of criminal responsibility is considered more or less incomplete, which is why the Iranian legislature in the Computer Crime Law on criminal responsibility Legal entities have emphasized and criminalized these individuals for the first time in Iranian law, so the issue of criminal liability and its scope in cybercrime law is of paramount importance, there are likely to be many questions related to the scope of liability. Individuals to be expressed in cyberspace, the Iranian legislature has dedicated the sixth chapter of the Cybercrime Law to the issue of criminal liability, and the change in the said law has led to the discovery and invention of criminal liability for legal entities in cyberspace.
    Keywords: Cyberspace, Cybercrime, Criminal Liability, Liability
  • مهشید مهتابی، قباد کاظمی*، مسعود قاسمی
    دوره سوم جرایم رایانه ای از آغاز دهه 90 تسلط یافته و از آنها تحت عنوان "جرایم سایبر" ذکر میشود. فضای سایبر که در تعریف شورای اروپا این طور آمده است که از ادغام و ترکیب رایانه، مودم و مخابرات خصوصیت شبیه سازی و مجازی ، محیطی کاملا نوینی بود که توجه همه را به خود معطوف نمود تازه ترین کنوانسیون بین المللی در عرصه جرایم رایانه ای نیز همین عنوان "جرایم سایبر "را استفاده کرده است.این جرایم با توسعه استفاده شبکه و اینترنت به وجود آمد و ویژگی آن کهجدا کننده از نسل های گذشته است،عدم ارتباط ارتکاب جرم به بودن مجرم در محل وقوع نتایج جرم است که این امر به نوعی خود سبب پیچیدگی جرم شده است. امروزه عرصه حقوقی در رابطه با برخورد موضوع جرایم سایبری روند کندی را در پیش رو داشته است اهمیت این پژوهش از این جهت است که آشنایی افراد با محیط فضای سایبر وهمچنین خطرات وپیامدهای ناگواراین فضا شاید بتواند راه گشای جهت مشکلات بسیاری برای افرادی باشد که به این فضا خواسته یا ناخواسته وارد می شوند. این مقاله با شناسایی علت و ماهیت و ویژگی فضای سایبری به بررسی به این موارد می پردازد .و از انجا که جرایم سایبری پیوسته در حال تغییر و به تبع ان مبنا و علل جدیدی در وقوع انان تاثیر گذار است و این مقاله با توجه به این تغییرات و تحولات به نگارش درامده است از این جهت دارای ویژگی نوآورانه ایی می باشد.
    کلید واژگان: جرایم سایبری, وقوع جرم, ماهیت, علت
    Mahshid Mahtabi, Ghobad Kazemi *, Masoud Ghasemi
    The third era of cybercrime has dominated since the early 1990s and is referred to as "cybercrime". The cyberspace defined by the Council of Europe as a combination of computers, modems and telecommunications, a simulation and virtual feature, was a completely new environment that attracted everyone's attention.The most recent international convention in the field of cybercrime has also used the same title "cybercrime".What it separates them from previous generations is the lack of connection between the commission of a crime and being a criminal at the sceneIt is the result of the crime that this has somehow complicated the crime. Nowadays, the legal field in dealing with the issue of cybercrime has been slowing down. scene Space enters willingly or unwillingly. This article examines the causes, nature and characteristics of cyberspace by examining these cases. Changes and developments have been written, so it has an innovative feature
    Keywords: Cybercrime, crime, nature, cause
  • محمدصالح مویدی، اکبر وروایی*، مسعود قاسمی

    ضابط بودن محیط بانان اصلی است که علاوه بر قانون، باید در اجرا نیز به آن استناد شود و بسته به شرایطی که برای آن تعریف شده است، اجازه اعمالی مانند حمل و به کارگیری سلاح را به این دسته از مشاغل بدهد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت محیط بان به عنوان ضابط خاص دادگستری است. این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. محیط بانان شاغل در سازمان های حفاظت محیط زیست و جنگل ها و منابع طبیعی، بسته به نوع ماموریت مجوز حمل سلاح به آن ها داده می شود. محیط بان طبق ماده 15 قانون حفاظت و به سازی محیط زیست، درصورتی که در یک کلاس ویژه زیر نظر دادستان درزمینه وظایف قضایی ضابطین آموزش دیده باشند، ضابط محسوب می شوند.

    کلید واژگان: محیط بان, ضابط خاص, سلاح
    MohammadSaleh Moayyedi, Akbar Varvaei *, Masoud Ghasemi

    Being an environmental guard is the principle that, in addition to the law, should be invoked in the implementation, and depending on the conditions defined for it, he allowed actions such as carrying and using weapons to this group of community jobs. The purpose of the current research is to examine the status of environmental guards as special law enforcement officers. This research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles. As a result, the environmentalists working in environmental protection are given permission to carry weapons based on the type of mission. According to Article 15 of the Environmental Protection and Improvement Law, environmental guards are considered to be bailiffs if they have been trained in the duties of law enforcement officers in a special class under the supervision of the prosecutor.

    Keywords: Environmental Guards, Special Officer, weapon
  • رضوان شادجو، افسانه قنبری پناه*، فریبرز درتاج، مسعود قاسمی
    هدف

    پژوهش با هدف تعیین برازش مدل ساختاری رفتارهای خودشکن بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در دختران جوان بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های شهر تهران که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های اهمیت هویت اخلاقی برای خود (آکینو و رید،2002)، پرسشنامه ی نیازهای بنیادین روان شناختی (گاردیا و همکاران، 2000)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی (کابی و همکاران، 1997)، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002)، مقیاس شناخت و رفتار خودشکن (کانینگام، 2007) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Amos تحلیل شدند.

    یافته ها: 

    یافته های پژوهش نشان داد که مدل ساختاری رفتارهای خودشکن براساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در جوانان از برازش مطلوبی برخوردار است (07/0=RMSEA، 90/0=GFI). بین هویت اخلاقی با رفتارهای خودشکن رابطه منفی معنی دار وجود داشت (01/0>P، 20/0-=r). خودآگاهی با رفتار خودشکن با میانجی گری احساس گناه اثر غیرمستقیم دارد (01/0>P).

    نتیجه گیری:

     می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری رفتارهای خودشکن بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی، هویت اخلاقی و خودآگاهی هیجانی در دانشجویان از برازش مطلوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: رفتارهای خودشکن, نیازهای بنیادین روان شناختی, هویت اخلاقی, خودآگاهی هیجانی
    Rezvan Shadjoo, Afsaneh Ghanbaripanah *, Fariborz Dortaj, Masoud Ghasemi
    Aim

    The aim of this study was to determine the fit of structural model of self-defeating behaviors based on basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in young girls.

    Method

    The present study was correlational and path analysis. The statistical population of the present study included all male and female graduate students of Tehran universities who were studying in the academic year of 2019-20, were selected by cluster sampling; And the Questionnaire of the Importance of Moral Identity for Self (Aquino and Reed, 2002), the Basic Psychological Needs Questionnaire (Guardia et al., 2000), the Academic Dishonesty Scale (Kabi et al., 1997), the Emotional Self-Awareness Questionnaire (Grant et al., 2002), The Cognitive and Self-Behavioral Scale (Cunningham, 2007) responded. Data were analyzed using structural equation modeling method by Amos software.

    Results

    Findings showed that the structural model of self-defeating behaviors based on the basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in young people has a good fit (RMSEA= 0.07, GFI= 0.90). There was a significant negative relationship between moral identity and self-defeating behaviors (P<0.01, r= -0.20). Self-awareness has an indirect effect on self-defeating behavior mediated by guilt (P<0.01).

    Conclusion

    It can be concluded that the structural model of self-defeating behaviors based on the basic psychological needs, moral identity and emotional self-awareness in students has a good fit.

    Keywords: : self-defeating behaviors, basic psychological needs, moral identity, emotional self-awareness
  • فرزانه شیرعلی نژاد، مسعود قاسمی*، سوزان امامی پور

    زمینه و هدف :

    فناوری ارتباطات تاثیرشگرفی بر فرصت های یاددهی-یادگیری در موقعیت های آموزشی گوناگون ،ازجمله آموزش و پرورش داشته است؛ لذا هدف  پژوهش حاضر، بررسی مقایسه تعیین اثربخشی آموزش سنتی وترکیبی مبتنی بر نظریه بار شناختی در دانش آموزان دخترمقطع متوسطه است.

    روش پژوهش: 

    این پژوهش درمجموعه پژوهش های آزمایشی قرارگرفته است که در آن از طرح پیش آزمون -پس آزمون فوری و با تاخیر همراه با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مدارس  دخترانه دوره دوم متوسطه ناحیه یک شهر کرمان به حجم 7200 نفرتشکیل می دهند. نمونه این پژوهش را با توجه به حجم جامعه  45نفرازدانش آموزان دختردر رده سنی18 سال که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ودرون هر خوشه ، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند،تشکیل می دهد.برای اجرای این پژوهش در آغاز دوره ارزشیابی بارشناختی بر مبنای  آموزش سنتی و ترکیبی  طراحی و سپس بر روی دانش آموزان گروه های آزمایشی که هرگروه 15نفر بودند، اجرا شد.گروه گواه نیز با تعداد 15 نفر از فراگیران همین ارزشیابی را در مرحله پیش آزمون به شکل متداول سپری کرد. به منظور ارزیابی اثر بخشی این دو روش آموزشی، متغییر وابسته بار شناختی در حیطه بار شناختی درونی، بیرونی سنجش شدند. ابزار اندازه گیری این متغییرها، پرسشنامه پاس و ون مرینبویر (1994)، بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی و کیفی صورت گرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش بیان گر آن بود که میزان رضایت فراگیران از رویکرد ترکیبی به طور معنا داری بیش از گروه سنتی است (05/0>01/0= P و36/1 F=). دانش آموزان فراگیر حاضر در دوره نیز ابراز رضایت بیشتری از یادگیری ترکیبی در قیاس با رویکرد سنتی داشتند. در زمینه یادگیری هم نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری دانش آموزانی که در دوره آموزشی ترکیبی حضور داشتند، بیشتر از سایر دوره هاست(05/0<01/0= (p.

    نتیجه گیری

    بنابراین آموزش دانش آموزان باید به شیوه چندرسانه ای و فناوری های نوین  صورت گیرد و در آن به اصول پردازش و اثرات بارشناختی در جهت کاهش بار شناختی بیرونی، حفظ بار شناختی مطلوب و مدیریت بار شناختی درونی ، همچنین توجه ویژه به دروس فراگیران در جهت حداکثر کارایی دانش آموزان در زمینه پیشرفت تحصیلی توجه ویژه شود.

    کلید واژگان: آموزش سنتی, آموزش ترکیبی(الکتروسنتی), بار شناختی, دانش آموزان
    Farzaneh Shiralinejad, Masoud Ghasemi*, Susan Emamipour
    Background and Aim

    communication technology has had a tremendous impact on teaching-learning opportunities in various educational situations, including education; Therefore, the aim of the current research is to investigate the comparison of determining the effectiveness of traditional and combined education based on the theory of cognitive load in high school female students.

    Methods

    This research is included in the group of experimental researches in which immediate and delayed pre-test-post-test design was used along with the control group. The statistical population of this research is made up of all the students of girls' schools of the second period of secondary school in one district of Kerman city, with a volume of 7200. According to the size of the population, the sample of this research consists of 45 female students in the age group of 18 years who were selected by multi-stage cluster sampling method and within each cluster, in a simple random manner. and a combination was designed and then implemented on the students of the experimental groups, each group of which was 15 people. In order to evaluate the effectiveness of these two educational methods, the dependent variable of cognitive load was measured in the area of internal and external cognitive load. The instrument for measuring these variables was the Pass and Van Merenboer (1994) questionnaire. Data analysis was done in quantitative and qualitative sections.

    Results

    The results of the research showed that the level of satisfaction of the learners from the combined approach is significantly higher than the traditional group (P=0.01 <0.05 and F=1.36). The comprehensive students present in the course also expressed more satisfaction with blended learning compared to the traditional approach. In the field of learning, the results show that the learning rate of the students who participated in the combined training course is higher than other courses (p=0.01 < 0.05).

    Conclusion

    Therefore, the education of students should be done in a multimedia way and technologies It should be updated, and in it, special attention should be paid to the principles of processing and cognitive load effects in order to reduce the external cognitive load, maintain the desired cognitive load and manage the internal cognitive load, as well as pay special attention to the lessons of the learners in order to maximize the efficiency of the students in terms of academic progress.

    Keywords: Traditional training, Combined training, Cognitive Load theory, students
  • فاطمه زارع پور، مسعود قاسمی*، محمدمهدی شریعت باقری، فریبرز درتاج
    مقدمه

    یکی از مشکلات کودکان دارای اختلال ریاضی، مشکل در حافظه ی فعال و حس عدد است که با آموزش ریاضی می توان آن را افزایش داد. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ریاضی بر حس عدد و حافظه فعال دیداری- فضایی کودکان دختر پایه اول دبستان  با مشکلات ریاضی انجام شد.

    روش

    روش این تحقیق نیمه تجربی و به روش پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آزمون با مشکلات ریاضی پایه اول دبستان کرمان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفرکه به روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب شده بودند و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی  (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. و به آزمون های حس عدد جردن، آزمون هوشی وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله ی آموزش ریاضی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی مورد تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد در مرحله ی پس آزمون، میانگین نمرات حس عدد و حافظه فعال در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی داری افزایش یافت (0/01< p).

    نتیجه گیری

    آموزش ریاضی بر بهبود حافظه ی فعال شنیداری-فضایی و حس عدد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی موثر است. بنابراین از این نوع آموزش می توان برای کاهش مشکلات کودکان دارای اختلال ریاضی استفاده کرد.

    کلید واژگان: آموزش ریاضی, حس عدد, حافظه فعال, دیداری-فضایی, اختلال ریاضی, کودکان
    Fateme Zare, Masoud Ghasemi*, Mohammad Shariat, Fariborz Dortaj
    Introduction

    One of the problems of children with math disorders is the problem of working memory and sense of numbers, which can be increased by teaching math. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of mathematics education on the numerical sense and visual-spatial working memory of first-grade elementary school girls with mathematical problems.

    Method

    The method of this research was quasi-experimental and pre-test-post-test with the control group. The statistical population of this study included all experimental students with first-grade mathematical problems in Kerman primary school in 1399. The research sample consisted of 30 people who were selected by the available sampling method and were randomly divided into two experimental groups (15 people) and a control (15 people). They answered Jordan's number sense test, Wechsler intelligence test, and continuous performance test before and after the intervention. The experimental group underwent math training intervention and the control group did not receive any training. Research data were analyzed using descriptive statistics and paired comparison post hoc tests.

    Results

    The results showed that in the post-test stage, the mean scores of number sense and working memory in the experimental group increased significantly compared to the control group (P <0.01).

    Conclusion

    Mathematics education is effective in improving auditory-spatial working memory and number sense in students with mathematical disorders. Therefore, this type of education can be used to reduce the problems of children with math disorders.

    Keywords: Mathematics education, sense of number, working memory, visual-spatial, mathematical disorder, children
  • محمد صالح مویدی، اکبر وروایی*، مسعود قاسمی
    زمینه و هدف
    هدف از پژوهش حاضر بررسی سیاست جنایی تقنینی ایران در مورد پیشگیری از بزه دیدگی محیط بانان می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می‏باشد و روش جمع‏آوری اطلاعات بصورت کتابخانه‏ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
    ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
    یافته ها
    در دادرسی های زیست محیطی، اعطای سمت قانونی لازم به سازمانهای غیردولتی برای «اعلام جرم»، طرح دعوا، ارایه ی ادله و مدارک اثبات جرم، شرکت در کلیه ی مراحل رسیدگی به جرم و در نهایت «اعتراض به آرای محاکم»، تحولی عمده است که از یک سوی رفع یکی از خلاءهای موجود در نظام حقوقی ایران و از سوی دیگر، تضمین مشارکت موثر این سازمانها در اجرای هنجارهای زیست محیطی را موجب می شود.
    نتیجه گیری
    نتیجه پژوهش حاضر ضرورت ایجاد بستری مناسب برای مشارکت عموم در امر حفاظت از محیط زیست در قالب سازمانهای غیردولتی است؛ تحقق این مشارکت، مستلزم دسترسی آزاد به اطلاعات زیست محیطی، مشارکت عموم مردم در فرآیند تصمیم سازی، تصمیم گیری، دادرسی و عدالت زیست محیطی است.
    کلید واژگان: سیاست جنایی, تقنینی, محیط بانان, بزه دیدگی
    Mohammad Saleh Moayyedi, Akbar Varvaei *, Masoud Ghasemi
    Background and Aim
    The aim of the current research is to investigate the legal criminal policy of Iran regarding the prevention of the injury of environmentalists.
    Materials and Methods
    This research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles.
    Findings
    In environmental proceedings, granting the necessary legal position to non-governmental organizations to "declare a crime", file a lawsuit, present evidence and documents to prove the crime, participate in all stages of the crime investigation, and finally "objection to the decisions of the courts", a major development. on the one hand, it solves one of the gaps in Iran's legal system, and on the other hand, it ensures the effective participation of these organizations in the implementation of environmental norms.Ethical Considerations: In order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.
    Conclusion
    The result of the current research is the need to create a suitable platform for public participation in environmental protection in the form of non-governmental organizations; The realization of this participation requires free access to environmental information, the participation of the public in the decision-making process, decision-making, proceedings and environmental justice.
    Keywords: Criminal policy, legislation, Environmentalists, Victimization
  • مسعود قاسمی*، نساء همتی، مسعود بسامی
    استقرار و پایداری، امنیت غذایی، به عنوان حق دسترسی بشر به غذای کافی، ایمن و مغذی با حقوق محیط زیست، ارتباط مستقیمی دارد. در حوزه امنیت غذایی و حق بر غذا، جرایم زیادی اعم از جرایم حوزه مواد غذایی و جرایم حوزه زیست محیطی اتفاق می افتد که امنیت غذایی و در نهایت سلامت شهروندان را به خطر می اندازد. در این بین کشورهای توسعه یافته، برای جلوگیری از این جرایم، تمایل به سیاست جنایی پیشگیرانه پیدا کرده اند. در این مقاله برآنیم، تا با روش کتابخانه ای به تبیین سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال جرایم تهدید کننده امنیت غذایی بپردازیم. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که پاسخ های غیرکیفری مورد بحث فاقد زیرساخت های لازم برای تحقق هدف پیشگیری و پاسخ های کیفری نیز، فاقد انسجام کافی می باشد. بنابراین نیاز به قانونی خاص با عنوان "جرایم تهدید کننده امنیت غذایی" که پوشش دهنده رفتارهای تهدید کننده امنیت غذایی باشد با دادسرای ویژه محسوس می باشد.
    کلید واژگان: پیشگیری, سیاست جنایی, حقوق کیفری, تخلفات بهداشتی
    Masoud Ghasemi *, Nesa Hemmati, Masoud Bassami
    Iran's Legislative Criminal Policy on Crimes Threatening Food Security with a Preventive ApproachAbstractEstablishment and sustainability, food security, as a human right to access adequate, safe and nutritious food, is directly related to environmental rights. In the field of food security and the right to food, there are many crimes, including food crimes and environmental crimes, which endanger food security and ultimately the health of citizens. Developed countries, meanwhile, have tended to pursue preventive criminal policies to prevent these crimes. In this article, we intend to explain Iran's legislative criminal policy against crimes threatening food security through a library method. The results of the study indicate that the non-criminal responses in question lack the necessary infrastructure to achieve the goal of prevention and criminal responses also lack sufficient coherence. The need for a special law entitled "Food Threatening Crimes" that covers food threatening behaviors is felt by the Special Court.Keywords: prevention, criminal policy, criminal law, health violations.
    Keywords: Prevention, Criminal policy, Criminal law, health violations
  • احسان فرهادی سمن بانی، اکبر وروایی*، مسعود قاسمی

    حمایت از بزه‏دیدگان ازجمله مباحث نوین حقوق جزاست که روش‏های حمایت از قربانیان جرم از سوی پلیس شامل مواردی همچون نگرش کلی آن حمایت از بزه‏دیدگان، تثبیت موقعیت حقوقی آنان و جبران خسارت‏های مادی و معنوی آنهاست. در اثر ارتکاب جرم، ضرر و زیانهای مادی و معنوی مختلفی متوجه جان، مال، ناموس، آبرو و روح و روان بزه دیدگان و بستگان آنان می شود. نحوه پاسخ دهی مراجع دولتی به بزه دیدگان می تواند در کاهش آسیب های آنان مثمر ثمر باشد. نقش پلیس به عنوان اولین نهادی که بزه دیدگان به آن مراجعه می کنند، در کاهش آسیب ها و خسارات و تامین نیازها و خواسته های آنان بسیار ارزنده و قابل توجه است. نوع عملکرد و برخورد و رفتار (به طور کلی تعامل) پلیس می تواند آسیب های ناشی از جرم را برای بزه دیده کاهش داده و یا برعکس، آنها را تشدید کند؛ بنابراین ضرورت دارد با توجه به اهمیت چنین نقشی برای پلیس، جنبه های گوناگون این حمایت بررسی شود در این پژوهش به حمایت پلیس از بزه دیده مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر از لحاظ کاربرد جزء تحقیقات کاربردی مساله محور است؛ لذا هدف اساسی پژوهش شناسایی مبانی نظری حمایتی پلیس از بزه دیده می باشد. پس در نتیجه در طی سال های اخیر اندیشه حمایت از بزه دیدگان موجب توجه جرم شناسان، قانون گذاران، مقامات قضایی و نیز پلیس شده و اقدامات قابل توجهی در جهت حمایت از بزه دیدگان صورت پذیرفته است پلیس نخستین نهادی است که بزه دیدگان با آن روبرو می شوند و نقش فراوانی در کم شدن آسیب های ناشی از جرم و حمایت از بزه دیدگان دارد.

    کلید واژگان: بزه دیده, پلیس, حمایت از بزه دیده, عدالت کیفری, کشف جرم
    Ehsan Farhadi Samanbani, Akbar Varvaei *, Masoud Ghasemi

    Victim protection is one of the new topics in criminal law that the methods of protection of victims of crime by the police include such things as the general attitude of protecting victims, stabilizing their legal status and compensating them for material and moral damages. As a result of committing a crime, various material and spiritual losses are inflicted on the lives, property, honor, dignity and soul of the victims and their relatives. How government authorities respond to victims can be effective in reducing their harm. The role of the police, as the first institution to which victims refer, is very valuable and significant in reducing injuries and providing for their needs and wants. The type of action and behavior of the police (in general) interaction can reduce the crime-related harm to the victim or, conversely, aggravate them, so it is necessary, given the importance of such a role for the police, to: The various aspects of this support should be examined. In this study, the support of the police for the victim is examined. The present study is a problem-oriented applied research in terms of application; Therefore, the main purpose of this study is to identify the theoretical foundations of police protection of victims. As a result, in recent years, the idea of victim protection has attracted the attention of criminologists, legislators, judicial officials and the police, and significant steps have been taken to protect victims. The police is the first institution that victims face.

    Keywords: victim, Police, Victim Support, Criminal Justice, Crime Detection
  • ایرج اتشی، مسعود قاسمی*، شیرین کوشکی
    مقدمه

    اختلال نقص توجه-بیش فعالی نوعی اختلال عصبی- رفتاری است که اغلب به عملکرد فرد در بسیاری از زمینه ها از جمله عملکرد تحصیلی، توجه و تمرکز و ارتباطات اجتماعی صدمه می زند.

    مواد و روش

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری، دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی به دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به منظور ارزیابی نشانه های اختلال نقص توجه-بیش فعالی ازمقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم و عملکرد تحصیلی از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج و همچنین برای بررسی فرآیندهای عصبی-شناختی با آزمون ارزیابی شناختی مورد بررسی قرارگرفتند. از هردو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته توسط نرم افزار آماری SPSS-26  تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که برنامه آموزشی رایانه ای بر فرآیندهای شناختی برنامه ریزی، توجه و پردازش همزمان و متوالی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی تاثیر مثبت داشته و از نظر آماری معنا دار بوده است.(P<0.001).

    نتیجه گیری

    برنامه آموزشی رایانه ای موجب بهبود عملکرد فرآیندهای شناختی(برنامه ریزی، توجه و پردازش همزمان و متوالی) و ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی می شود.

    کلید واژگان: اختلال نقص توجه-بیش فعالی, آموزش رایانه ای, فرآیندهای شناختی, عملکرد تحصیلی
    Iraj Atashi, Masoud Ghasemi*, Shirin Kooshki
    Introduction

    Attention deficit / hyperactivity disorder is a type of neurobehavioral disorder that affects a person's performance in many areas, including academic performance, attention and concentration, and social communication. 

    Methods

    This research, we used a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population consists of students with attention deficit/ hyperactivity disorder in the elementary school of Tehran in the academic year of 2021-2022, who were selected using the selective sampling method and randomly divided into two groups of 20 people, experimental and control groups.  Swanson, Nolan and Pelham fourth edition questionnaire (SNAP-IV) were used to evaluate symptoms of attention deficit/ hyperactivity disorder (ADHD) and Dourtaj academic performance questionnaire was used for academic performance, and CAS cognitive assessment test was used to evaluate neuro-cognitive processes. A pre test was taken from both experimental and control groups, and the experimental group was subjected to the intervention of the rehabilitation computer training program for 3 months.A post-test was taken from was performed for both the experimental and control groups. The follow-up test was performed after 3 months later of the post-test session.

    Results

    The results of analysis showed that the computer training program had a positive effect on cognitive processes and academic performance of students with attention deficit hyperactivity disorder and it was statistically significant(P˂0.001).   

    Conclusion

    The computer training program improves cognitive functions (planning, attention and simultaneous, successive processing) and improves the academic performance of students with attention deficit / hyperactivity disorder.

    Keywords: attention deficit, hyperactivity disorder, computer training, cognitive processes, academic performance
  • امیر فلک الدین، مسعود قاسمی*، یزدان نصرتی

    پیروی از روش های افتراقی سازی(تخصصی سازی) در علم حقوق جزا، امری لازم و ضروری است که در بسیاری از نظام های حقوقی دیگر محقق شده است. یکی از حوزه هایی که بایستی، افتراقی سازی آیین دادرسی کیفری در قلمرو آن تجلی پیدا کند، جرایم فنی و تخصصی است که این پژوهش به بررسی جرایم سبز، به عنوان یکی از مصادیق آن مبادرت ورزیده است. در این تحقیق این نتایج حاصل شد که در نظام حقوقی ما، جلوه هایی از افتراقی سازی در خصوص رسیدگی به جرایم  فنی و تخصصی در قالب دادسرای تخصصی مشاهده می شود اما از جهت اینکه هنوز هم تروریسم زیست محیطی در نظام حقوقی ما به صورت مستقل جرم انگاری نشده تا دادرسی آن نیز تخصصی شود و مقررات ویژه ای را به خود بگیرد، در نظام تقنینی ما ضعف جدی مشاهده می شود. علاوه بر جلوه ها، پیش بینی بایسته هایی همچون لزوم گسترش تشکیل دادسراهای تخصصی سبز و دادگاه های تخصصی و حذف دادگاه های اختصاصی در رسیدگی به جرایم سبز، استفاده از قضات و ضابطان متخصص، پلیس ویژه محیط زیست و آموزش مستمر به آن ها، شناسایی حق اقامه دلیل و اعتراض به آراء برای سمن های سبز، می تواند در افتراقی سازی رسیدگی به جرایم سبز و تحقق اهداف سیاست جنایی موثر واقع شود.

    کلید واژگان: نقد روش های افتراقی سازی, جرایم فنی و تخصصی, جرایم سبز, دادگاه تخصصی, قضات متخصص
    Amir Falakedin, Masoud Ghasemi *, Yazdan Nosrati

    Following the methods of differentiation (specialization) in criminal law is a necessary thing that has been achieved in many other legal systems. One of the areas in which the differentiation of criminal procedure should be manifested in its territory is technical and specialized crimes, and this study has examined one of the green crimes as one of its examples. In this study, it was concluded that in our systemic law, there are manifestations of differentiation from private to technical and specialized crimes in the form of specialized courts, but since terrorism is still achieved in our systemic law. The independent form of criminalization is also assigned to the trial and has special regulations, there is a serious weakness in our legislative system. In addition to the effects, the anticipation of requirements such as increasing the number of specialized green courts and specialized courts and eliminating specialized courts in dealing with green crimes, the use of specialized judges and officers, and the Special Police for Environmental and Continuing Education. Their recognition of the right to reason and objection to votes for green poison can be used to differentiate between green crimes and the realization of real criminal policy.

    Keywords: Green crimes, environmental terrorism, differential treatment, specialized courts, specialist judges
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مسعود قاسمی
    قاسمی، مسعود
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال