masoud soufi majidpour
-
تلاش های برای کاهش نابرابری در ایران شده است؛ اما مشکل پابرجاست و بر رشد اقتصادی تاثیر می گذارد.هدف مقاله ارزیابی اثر فراگیری مالی بر نابرابری درآمد در استان های ایران با تاکید بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. لذا از داده های 31 استان ایران در دوره 1400-1390 استفاده شد. ابتدا شاخص فراگیری مالی با رویکرد تحلیل مولفه اصلی در دو مرحله برای استان ها محاسبه شد. یافته ها نشان داد این شاخص در هیچ استانی بیشتر از 0/5 نیست. تنها در تهران بین 0/5 و 0/3 است و 30 استان دیگر در سطح پایین قرار دارند. سپس اثر فراگیری مالی بر ضریب جینی در استان های ایران با استفاده از روش های اثرات ثابت و FMOLS برآورد شد، متغیرهای شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات و آثار متقاطع آنها برآورد شد. نتایج نشان دادند فراگیری مالی اثر منفی و معنادار بر ضریب جینی در استان های ایران دارد. هم چنین آثار متقاطع فراگیری و فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر منفی بر ضریب جینی دارد.کلید واژگان: فراگیری مالی, نابرابری درآمد, فناوری اطلاعات و ارتباطات, تحلیل مولفه اصلی, استان های ایرانEfforts have been made to reduce inequality in Iran; But the problem persists and affects the economic growth. The purpose of the article is to evaluate the effect of financial inclusion on income inequality in the provinces of Iran, with an emphasis on information and communication technology. Therefore, the data of 31 provinces of Iran in the period of 1390-1400 were used. First, the financial inclusion index was calculated with the principal component analysis approach in two stages for the provinces. The findings showed that this index is not more than 0.5 in any province. Only in Tehran, it is between 0.5 and 0.3, and 30 other provinces are at a low level. Then, the effect of financial inclusion on the Gini coefficient in Iran's provinces was estimated using fixed effects and FMOLS methods, the variables of information and communication technology indicators and their cross effects were estimated. The results showed that financial inclusion has a negative and significant effect on the Gini coefficient in the provinces of Iran. Also, the cross effects of learning and information and communication technology have a negative effect on the Gini coefficient.Keywords: Financial Inclusion, Income Inequality, Information, Communication Technology, Principal Component Analysis, Provinces Of Iran
-
هدف اصلی این مقاله، ارزیابی اثرات نامتقارن تکانه های ارزی بر بازده بازار سهام ایران است. بدین منظور، از مدل همبستگی شرطی پویا و روش APARCH بر اساس داده های روزانه سال های 1396:1 - 1402:3 استفاده شد. نتایج نشان داد تکانه های مثبت و منفی در بازار ارز ایران به کرات یافت می شود. برآوردها آشکار کرد که بازار ارز بر بازار سهام موثر بوده و واکنش بازار سهام نسبت به تکانه های مثبت و منفی بازار ارز نامتقارن است. همچنین، رفتار بازار سهام نسبت به تکانه های منفی پایدار بوده؛ اما، آثار تکانه های مثبت ارزی به تدریج خنثی می شود. تکانه منفی بزرگ در بازار ارز، بازار سهام ایران را در سطح پایین پایداری قرار می دهد. افزون براین، نوسان بازار سهام ایران یک الگوی بسیار پایدار را نشان می دهد. نهایت اینکه یافته های همبستگی شرطی روشن ساخت تکانه های منفی ارزی در قیاس با تکانه مثبت، تاثیر بیشتری بر نوسانات بازار سهام داشته است.کلید واژگان: اثرات نامتقارن, سرایت یا اثرات سرریز, تکانه های ارزی, بازار سهام ایران, روش APARCHIn this article, the asymmetric effects of exchange rate on the stock market were evaluated using daily data from 20/03/2016 to 21/06/2023 using cointegration, Dynamic Conditional Correlation and APARCH methods. The evidence shows that both shocks (positive/negative) and large shocks (positive/negative) are repeatedly found in the Dollar exchange rate. Estimates show that the exchange rate is effective on the stock market. The findings showed that the stock market reaction to the positive and negative shocks of exchange rate is asymmetric. The behavior of the stock market is stable towards negative shocks, but the effects of positive shocks are gradually neutralized. A large negative shocks in the exchange rate puts the stock market at a sustained low level. Also, the volatility of the stock market shows a very stable pattern. Dynamic Conditional Correlation findings show that negative shocks have a greater impact on conditional volatility compared to positive shocks.Keywords: Asymmetric Effects, Contagion Or Spillover Effects, Currency Shocks, Iranian Stock Market, APARCH Method
-
فراگیری مالی از محرک های اصلی رشد اقتصادی است .هدف این مقاله ارزیابی اثر فراگیری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد بالا (59 کشور) در دوره 2021-2004 با استفاده از روش پنل دیتاست. در این مطالعه فراگیری مالی از سه بعد نفوذ بانکی، در دسترس بودن خدمات بانکی و استفاده از خدمات مالی اندازه گیری می شود. این ابعاد نتایج بهتری برای درک رابطه فراگیری مالی - رشد اقتصادی ارائه می دهد. بر حسب سنجه های فراگیری، تفاوت معناداری در میان کشورها وجود دارد. با وجود این از نظر محیط کلان اقتصادی از شرایط مطلوب برخوردارند. یافته ها نشان می دهد همگرایی اندک در میان کشورها وجود دارد. همچنین، برخی ابعاد فراگیری مالی بر رشد اقتصادی اثر مثبت دارند. در این راستا، ضریب نفوذ دسترسی به بانک و تسهیلات پیامد مثبت دارند. ولی ضریب نفوذ دستگاه خودپرداز و تعمیق مالی اثر منفی داشته اند. محیط کلان اقتصادی (سرمایه، نرخ تورم، نرخ بیکاری، باز بودن اقتصاد) چشم انداز مثبت زندگی (امید به زندگی) و روند جمعیتی (نرخ رشد جمعیت) از عوامل موثر بر رشد اقتصادی این کشورها هستند. بهره برداری از ابزارهای جدید بانکداری مانند اینترنت بانک و همراه بانک برای گسترش فراگیری مالی به-ویژه در مناطق کم برخوردار، ارائه خدمات متنوع از طریق شعب، گسترش بانکداری خرد، بهره برداری از اپلیکشن های ساده و متناسب با توانمندی های مردم نقش کانونی در توسعه و تعمیق فراگیری مالی به همراه رشد اقتصادی خواهند داشت.
کلید واژگان: فراگیری مالی, رشد اقتصادی, کشورهای با درآمد بالا, کوانتایل, محیط کلانFinancial inclusion is a key driver of economic growth. This study evaluates its effect on economic growth in 59 high-income countries from 2004 to 2021, using panel data and quantile methods. Financial inclusion is measured through banking penetration, availability of banking services, and usage of financial services. The results reveal significant differences among countries, generally enjoying favorable macroeconomic conditions, and indicate slight convergence among them. Positive impacts on economic growth were observed from bank and facility penetration, while ATM penetration and financial deepening showed negative effects. Influential factors include capital, inflation rate, unemployment rate, economic openness, life expectancy, and population growth. The impact of financial inclusion is more pronounced in lower-income countries. Expanding financial inclusion through the Internet and mobile banking, especially in less privileged areas, and enhancing microfinance and user-friendly applications, are pivotal for economic growth.
Keywords: Economic Growth, Financial Inclusion, High-Income Countries JEL Classification, O16, P34, O47 -
هدف از تدوین این مقاله، پیش بینی عرضه و تقاضای نیروی کار در ایران و سپس شکاف میان این دو تا سال 1430بوده و برای پیش بینی عرضه، نخست جمعیت به تفکیک سن با روش کوهورت تا سال 1430 برآورد شده، سپس با دو سناریو برای نرخ مشارکت نیروی کار جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار پیش بینی شده است. سناریوی واقع بینانه که نرخ مشارکت نیروی کار را متناسب با روند «متوسط سالهای تحصیل زنان» پیش بینی می کند، جمعیت فعال در سال 1430 را 35/30 میلیون نفر پیش بینی کرده، و از طرف دیگر، با استفاده از کشش تولیدی اشتغال و دو سناریو برای رشد اقتصادی ایران، تقاضا برای نیروی کار تا سال 1430 پیش بینی شده است. با فرض رشد اقتصادی متوسط 6/2 درصد در سال و کشش تولیدی 7/0، میزان تقاضا برای نیروی کار در سال 1430، حدود 26/40 میلیون نفر پیش بینی شده است. با سناریوی واقع بینانه برای نرخ مشارکت و سناریوی رشد اقتصادی سالانه 6/2 درصد، نتایج نشان می دهد که تا سال 1410، بیکاری در ایران وجود دارد هرچند که روند آن کاهشی است. در سال 1410، بیکاری به صفر می رسد؛ یعنی عرضه و تقاضا باهم برابر می شوند. از سال 1410 به بعد، مازاد تقاضای نیروی کار با روند افزایشی شروع خواهد شد؛ به طوریکه در سال 1430، مازاد تقاضا برای نیروی کار به حدود 10 میلیون نفر میرسد. برای جذب مازاد تقاضای نیروی کار، سه پیشنهاد سیاستی ارائه شده است: اول، افزایش بهره وری؛ دوم، استفاده از نیروی کار خارجی و سوم، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان.
کلید واژگان: پیش بینی, عرضه نیروی کار, تقاضای نیروی کار, نرخ مشارکت, جمعیتThe Economic Reseach, Volume:24 Issue: 1, 2024, PP 255 -284IntroductionIran's economy will become bigger in the coming years and the GDP will increase every year. Therefore, the economy will need more labor force, which is provided through population growth. Now this question is raised, will population growth be enough for Iran's future economic growth?During the last 50 years, the situation of Iran's labor market has been such that the supply has increased over the demand, so unemployment has been one of the chronic problems of Iran. For example, the active population in 2021 was about 25.8 million people, of which 2.3 million were unemployed and 23.5 million were employed, that is, the unemployment rate was 9.2% (Statistical Center of Iran, Results of the 2021 Labor Force Survey Plan), but the population outlook in Iran shows major changes in the coming years. This research shows that in the future, the labor market of Iran will not experience unemployment, rather the possibility of labor force shortage will not be surprising. In this article, the supply of and demand for labor in Iran are estimated until 2050, then the gap between the two is predicted.
MethodologyTo predict the labor supply, first, the population by age has been estimated using the cohort method until 2050. Then we consider two scenarios for the labor force participation rate. First, it is assumed that the labor force participation rate will be constant until the year 2050. Second, it is assumed that the participation rate will increase along the trend of "average years of education of women". With the availability of the participation rate and the working age population (15-64), the active population has been estimated until 2050.The demand for labor is estimated according to the production elasticity of employment. With the assumption of this elasticity and the assumption of economic growth at least level for Iran's economy, labor demand is predicted. The average production elasticity of employment in Iran is about 0.7, which means that with economic growth of 1%, the demand for labor increases by 0.7%. Assuming that this elasticity is constant until 2050 and considering the scenario for economic growth (minimum economic growth), the labor demand is estimated for the next 30 years.
FindingsA realistic scenario that predicts the labor force participation rate in line with the trend of "average years of education for women", the active population is predicted to be 30.35 million in 2050. On the other hand, by using the output elasticity of employment and two scenarios for Iran's economic growth, the demand for the labor force has been predicted until 2050. Assuming an average economic growth, 2.6% per year and an output elasticity, 0.7, the demand for labor in 2050 is predicted to be around 40.26 million people. With a realistic scenario, the results show that there is unemployment in Iran until 2030, although the trend is decreasing. In 2030, unemployment will reach zero, which means labor supply and demand will be equal. From 2030 onwards, the excess demand for the labor force begins with an increasing trend, so that in 2050 the excess demand for the labor force reaches about 10 million people.
Discussion and ConclusionIn this research, labor supply and demand have been predicted using very conservative and reasonable assumptions. The results show that with a minimum economic growth rate (1% per year) and the maximum increase in the labor force participation rate up to 50% in 2050, there will still be a lack of labor demand. There are three ways to reduce excess demand. The first is to increase productivity. Through improving technology and human capital through education, health, skills, etc., labor productivity can be increased. With the improvement of technology and the use of advanced machines, the use of robots, the mechanization of various economic sectors, and the use of artificial intelligence (IA), the majority of excess demand can be provided. The second is to use of foreign labor. Many countries use the supply excess of foreign labor from countries that face supply excess to offset their excess demand. The third way is to increase the labor force participation rate of women in Iran.It should be noted that the assumption of other conditions is always met in any forecasting. Among these conditions are sanctions, oil exports, technology, environmental changes, and so forth. For example, if the sanctions are lifted, Iran's economic growth can up to 7 percent annually. Higher economic growth leads to higher demand for labor, and excess demand occurs sooner. Therefore, changing any of the unexpected factors in the future can increase or decrease the forecast of supply and demand.
Keywords: Forecasting, Labor Supply, Labor Demand, Participation Rate, Population -
هدف مقاله ارزیابی اثرات نامتقارن تکانه های مثبت و منفی و تکانه های بزرگ بازار سهام بر نرخ ارز در ایران با استفاده از داده های روزانه 07/01/1395 - 31/03/14002 به سه روش هم جمعی، APARCH و هم بستگی پویای شرطی است. شواهد نشان می دهد هر دو تکانه (مثبت/منفی) و تکانه بزرگ (مثبت/منفی) در بازار سهام ایران به فراوانی یافت می شود. از 2642 روز 1601 روز بازار سهام بازده منفی و 1041 روز بازده مثبت در این دوره داشته است. در 511 روز بازار بیش از یک انحراف معیار نوسان داشته است (تکانه بزرگ مثبت و منفی). برآوردها نشان داد بازده بازار سهام بر بازده بازار ارز موثر است. همچنین، یافته ها آشکار کرد که واکنش نرخ ارز نسبت به تکانه مثبت و منفی بازار سهام نامتقارن بوده و اثر تکانه های منفی بیش از تکانه های مثبت است. افزون بر این، یافته ها نشان داد اثر تکانه های بزرگ بازار سهام بر بازدهی ارز نیز نامتقارن است. تحلیل رفتار بازده بازار سهام نشان داد که تکانه های منفی این بازار تاثیری بزرگ تری بر نوسانات شرطی در مقایسه با تکانه های مثبت دارد. نتابج مدل هم بستگی پویای شرطی نشان داد نوسانات این دو بازار از هم بستگی پویای پایدار برخوردارند. بنابراین، شفاف سازی، افشای دقیق اطلاعات بازار سهام، تعمیق مالی به همراه مدیریت نوسانات ارزی در ثبات این دو بازار موثر خواهد بود.
کلید واژگان: تکانه, بازار سهام, بازار ارز, نامتقارنIn this paper, the asymmetric effects of stock market shocks on the exchange rate in Iran were evaluated using the daily data from 20/03/2016 to 21/06/2023 using cointegration and APARCH methods. The evidence shows that both shocks (positive/negative) are repeatedly found in the Iranian stock market. Out of 2642 days, 1601 days of the market had negative returns and 1041 days had positive returns. In 511 days the market has fluctuated more than one standard deviation (big shocks). Estimates show that there is a strong long-term relationship between these two markets. The findings showed that the reaction of exchange rate to the positive and negative shocks of the stock market is asymmetric and has a long-term effect on the exchange rate. The behavior of the exchange rate towards negative and positive impulses is cyclical. The big negative shocks in the stock market gradually increase the return of exchange rate and eventually this effect does not disappear and puts the exchange rate at a higher level. But the effect of the big positive shocks in the stock market on the exchange rate is dampening. Negative shocks have a greater impact on conditional volatility compared to positive momentum. Also, the fluctuation of the stock market shows a very stable pattern.
Keywords: Shocks, Stock Market, Exchange Rate, Asymmetric, DDC, APARCH -
مقدمه
روند فزاینده هزینه های نظام تامین اجتماعی و فزونی هزینه ها بر درآمدها از مهمترین چالش های اقتصادی کشور است. تدبیر برای حل این مشکل، مستلزم شناخت عوامل موثر بر مصارف نظام تامین اجتماعی است. ارزیابی آثار سیاست پولی و مالی بر مصارف تامین اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است.
روش بررسیدر این پژوهش، برای ارزیابی تاثیر سیاست های پولی و مالی بر مصارف سازمان تامین اجتماعی در دروه 1399-1350 از مدل خودتوضیح با وقفه های توزیع شده (ARDL) برای تخمین مدل استفاده شده است.این روش از روش های رگرسیون هم جمع تک معادله ای است که وقفه های گذشته متغیرهای مستقل و خود متغیر توضیحی را در معادله می گنجاند تا برآوردی دقیق به دست دهد. داده های پژوهش از اطلاعات آماری سازمان تامین اجتماعی و صورت های مالی سازمان استخراج و پس از یکسان سازی نحوه درج آن ها مورد استفاده قرار گرفته اند.
یافته هادر کوتاه مدت، نقدینگی و نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی اثر منفی بر مصارف تامین اجتماعی دارد که می تواند ناشی از اثرات کوتاه مدت این متغیر بر رونق کسب و کارها و کاهش موقتی بیکاری باشد. رابطه بین بیکاری، نرخ بهره و نرخ ارز با مصارف سازمان مثبت است. شاخص امید به زندگی و نسبت پشتیبانی بر مصارف سازمان اثر مثبت دارد که به علت افزایش دوره بهره مندی افراد مستمری بگیر از مزایای سازمان تامین اجتماعی است. با افزایش نقدینگی و آثار تورمی و افزایش دستمزدها، هزینه های تامین اجتماعی در بلند مدت افزایش می یابد. افزایش نسبت پشتیبانی و افزایش امید به زندگی هم همین اثر را دارد.
نتیجه گیریسیاست های پولی و مالی دولت بر وضعیت مالی سازمان تامین اجتماعی موثر است و با توجه به نقش سازمان بر رفاه بیش از 45 میلیون نفر اعضای آن به عنوان نهاد عمومی غیردولتی، هنگام تصمیم گیری در مورد سیاست های کلان در حوزه های مختلف، به آثار آنها بر تمام ابعاد اقتصاد کلان و نهادها مخصوصا نهادهای عمومی غیردولتی مثل سازمان تامین اجتماعی توجه شود.
کلید واژگان: سازمان تامین اجتماعی, سیاست های پولی و مالی, مصارف تامین اجتماعی, خودتوضیح برداری با وقفه های توزیعیIntroductionThe escalating costs of the social security system, coupled with the rising burden of expenses on income, represent some of the most significant economic challenges facing our country. Formulating a plan to address this issue necessitates an understanding of the factors that influence the expenses of the social security system. It is crucial to assess the impact of monetary and fiscal policies on social security expenditures.
MethodsIn this study, the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) model was employed to assess the impact of monetary and fiscal policies on the expenses of the Social Security Organization from 2010 to 2019. The ARDL model is a single equation approach that incorporates past lags of both independent variables and the dependent variable itself into the equation, providing a more accurate estimate. The data for this research were sourced from the statistical records and financial statements of the Social Security Organization. After standardization, these data were then incorporated into the study.
ResultsLiquidity and the ratio of government expenditures to gross domestic product (GDP) exert a negative impact on social security expenditures. This could be attributed to the short-term effects of these variables on business prosperity and the temporary reduction of unemployment. The correlation of unemployment, interest rates, and exchange rates with the organization’s expenses was found to be positive. Additionally, the life expectancy index and support ratio positively influenced the organization’s expenses. This was one of the advantages of the Social Security Organization, as it led to an increase in the benefit period for pensioners. In the long term, an increase in liquidity, coupled with the effects of inflation and wage growth, can lead to a rise in social security costs. Similarly, an increase in the support ratio and life expectancy exerts the same effects.
ConclusionThe government’s monetary and fiscal policies significantly influence the financial status of the Social Security Organization. Considering the organization’s impact on the well-being of over 45 million individuals, it is crucial to consider its role as a non-governmental public institution when making macro-policy decisions in various fields. These decisions should consider their effects on all aspects of the macroeconomics and institutions, especially non-governmental public institutions, such as the Social Security Organization.
Keywords: Social Security Organization, Monetary, Fiscal Policies, Social Security Expenses, ARDL -
هدف این مقاله ارزیابی روند و عوامل تعیین کننده رشد بهره وری کل عوامل (TFP) صنایع کارخانه ای استان های ایران در دوره 98-1390 با استفاده از رویکرد مرزی تصادفی است. در مرحله نخست، تابع تولید مرزی تصادفی با روش اثرات ثابت صحیح نمایی (ETFE) برآورد شد. در مرحله دوم، اجزای بهره وری کل عوامل تولید شامل پیشرفت فنی، تغییر کارایی فنی و کارایی مقیاس اندازه گیری شدند. نتایج نشان می دهد متوسط رشد TFP کارگاه های صنعتی استان ها سالانه 1/31 درصد بوده که پیشرفت فنی و تغییر کارایی فنی باعث پسرفت و اثرات مقیاس سبب بهبود بهره وری کل عوامل تولید است. در دوره مورد بررسی TFP ابتدا در سال 1391 و 1392 افزایش یافته و سپس در سال های 1393 و 1394 با کاهش همراه بوده است. در ادامه در سال های 1395 تا 1398 رشد TFP دوباره روند صعودی داشته است. پیشرفت فنی در تمامی سال ها رشد منفی داشته، اما روند آن در دوره مورد بررسی با بهبود همراه بوده است. در میان استان ها، بیشترین رشد TFP را استان های اردبیل، کردستان و هرمزگان و کمترین رشد بهره وری کل عوامل را استان های تهران، سیستان و بلوچستان و مازندران تجربه نموده اند. با توجه به یافته ها، صنایع کارخانه ای نیاز به به کارگیری فناوری های پیشرفته به همراه تخصیص دوباره منابع دارند.
کلید واژگان: رشد بهره وری کل عوامل تولید, تحلیل مرزی تصادفی, مدل اثرات ثابت صحیح نمایی, صنایع کارخانه ایThe purpose of this article is to evaluate the trend and the factors that determining the growth of the total factor productivity (TFP) in the manufacturing industries in the provinces of Iran using a stochastic frontier approach in the period of 2011-2019. First, the stochastic frontier translog production function was estimated by the exponential true fixed effects (ETFE) method. Second, the TFP components were measured includes technical progress, technical efficiency changes and scale efficiency. The results show that the average TFP growth of provinces manufacturing industries was 31.1% annually, which technical progress and technical efficiency changes decline and scale effects improve the TFP. In the study period at first the total factor productivity growth increases in 2012 and 2013 and then decreases in 2014 and 2015. In the years 2016 to 2019, the growth of TFP has increased again. The technical progress has had a negative growth in all years, but its trend has been accompanied by improvement in the study period. Among the provinces, Ardebil, Kurdistan and Hormozgan experienced the highest TFP growth and Tehran, Sistan and Baluchistan and Mazandaran experienced the lowest TFP growth. According to the findings, manufacturing industries need to use advanced technologies along with re-allocation of resources.
Keywords: TFP Growth, Stochastic Frontier Analysis, Exponential True Fixed Effects Model, Manufacturing Industries -
هدف این مقاله، تجزیه بهره وری کل عوامل تولید به پیشرفت تکنولوژیکی، تغییرات کارایی فنی، کارایی تخصیصی و اثرات مقیاس در صنایع تولیدی ایران است. بدین منظور، مدل مرزی تصادفی در دوره 93-1379 برای 135 صنعت تولیدی برآورد شد. یافته ها نشان داد پیشرفت تکنولوژیکی در 21 گروه صنعتی به طور متوسط سالانه حدود 12 درصد رشد داشته است. در زمینه کارایی فنی، بیشتر صنایع تولیدی در استفاده از تکنولوژی های موجود ضعیف عمل کرده اند یا به لحاظ فنی ناکارا بوده اند. یافته های عامل سوم نشان داد صنایع تولیدی ایران از اثرات مقیاس بهره برده اند. در زمینه کارایی تخصیصی نیز به غیر از گروه بازیافت، تمام گروه ها رشد منفی را تجربه کرده اند. در نتیجه، در میان عناصر بهره وری کل عوامل تولید، کارایی تخصیصی شرایط نامطلوب تری داشته و نشان دهنده این است که منابع در اقتصاد ایران به طور نامطلوب تخصیص می یابد. بر اساس یافته ها، بهبود نظام تامین مالی، افزایش توان بخش خصوصی، بهبود فضای کسب و کار پیشنهاد می شود.کلید واژگان: بهره وری کل عوامل تولید, کارایی فنی, اثرات مقیاس, پیشرفت تکنولوژیکی, کارایی تخصیصیThe purpose of this paper is decomposition of total factor productivity (TFP) to technological progress, technical efficiency, allocative efficiency, scale effects in Irans manufacturing industries. For this, a stochastic Frontier production model was estimated for 135 manufacturing industries over the period 1379-1393. The findings showed that technological progress in 21 industrial groups has been grew on average 12 percent annually. In relation to technical efficiency many of technical industries have been weaken in using exist technologies or have been inefficient technically. The third factor findings showed that Irans manufacturing industries have been utilized from scale effects. In relation to allocative efficiency, also, all groups have experienced negative growth except Recycle group. In result, among components of total factor productivity, allocative efficiency has been more unfavorable and it refers to in Irans economy the resources allocate in unfavorable. On the base of the results, improvement in financing system, increasing in private sector capacitance, improvement in business space are suggested.Keywords: Total Factor Productivity, Technical Efficiency, Scale Effects, Technological Progress, Allocative Efficiency
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.