به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad ghasemi siani

  • بهروز بادکو*، محمد قاسمی سیانی، علی رنجبرکی

    ساماندهی نظام حکمرانی ملی و منطقه ای، نقش موثری در دستیابی به چشم انداز و پیاده سازی راهبردهای ملی و کلان یک کشور دارد. در سال های اخیر بیانیه گام دوم انقلاب بعنوان یک سند راهبردی به تعیین چشم انداز و راهبردهای کلان حرکت کشور در چهل سال آینده پرداخته است. بدیهی است که دسترسی پایدار و سریع تر به اهداف و راهبردهای بیان شده در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیازمند بروزرسانی و متناسب سازی نظام حکمرانی ملی و منطقه ای است. هدف این مقاله بررسی میزان انطباق نظام حکمرانی شهری فعلی تهران با نظام حکمرانی مطلوبی که در راستای چشم انداز و راهبردهای تعیین شده در بیانیه گام دوم انقلاب است، می باشد. براین اساس با استخراج معیارها حکمرانی شهری متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران به سنجش و ارزیابی این شاخص ها در مدیریت شهری تهران پرداخته شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است که با روش اسنادی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه اطلاعات گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و مدیران شهرداری تهران هستند و تعداد نمونه آماری 185 نفر بوده است. نتایج به دست آمده دراین پژوهش بیانگر آن است در وضعیت فعلی مدیریت شهرداری تهران از هشت مولفه حکمرانی متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب، مولفه های رهبری و حرکت جهادی و مولفه شفافیت و کنترل فساد به ترتیب با میانگین 25/3 و 96/2 در حد بیشترین میزان قرار دارد. دو مولفه مشارکت طلبی و قانونگرایی با میانگین 7/1 و 8/1 کمترین میزان انطباق در مدیریت شهری تهران دارند. سایر مولفه های حکمرانی نیزدر وضعیت متوسط و پایین تر از میانگین قرارگرفته اند.

    کلید واژگان: نظام حکمرانی شهری, بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران, تهران, مدیریت شهری.
    Behrouz Badkoo*, Mohammad Ghasemisiani, Ali Ranjbaraki

    The purpose of this study is to examine the degree of compliance of the current urban governance system of Tehran with the desired governance system that is in line with the vision and strategies determined in the statement of the second step of the revolution. This research is in terms of practical purpose and the method of collecting documentary-survey information. The statistical population is the experts and administrators of Tehran municipality and the number of statistical samples was 185 people. The results obtained in this research show that in the current state of Tehran municipality management, out of the eight governance components according to the statement of the second step of the revolution, the components of leadership and Jahad movement and the component of transparency and control of corruption are at the highest level. The two components of participation and legalism have the lowest degree of compliance in Tehran's urban management with governance according to the statement.

    Keywords: Urban Governance System, Declaration Of The Second Step Of The Iranian Islamic Revolution, Tehran, Evaluation Of Urban Management
  • محمد قاسمی سیانی*، نسیم فرتاش مهر

    امروزه فضاهای عمومی در شهرها، بیشتر از همیشه صحنه حضور و تجلی زندگی جمعی و روزمره شهروندان است، به همین دلیل این فضاها نقش بسزایی در سلامت روحی و روانی شهروندان دارند. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش فضاهای عمومی در سلامت روانی شهروندان منطقه 2 شهرداری کرمانشاه است. این مقاله براساس هدف، تحقیق کاربردی و براساس ماهیت یک تحقیق توصیفی و تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. بدین منظور تعداد 384 نفر از شهروندان منطقه 2 کرمانشاه بعنوان جامعه آماری با فرمول کوکران انتخاب گردید و پرسشنامه ها به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع و اطلاعات جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که سلامت روان نسبت به فضاهای عمومی در بین زنان در سطح بالاتری از سلامت روان نسبت به مردان قرار دارد ولی سلامت روان در بین افراد مجرد و متاهل تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند اما سلامت روان در بین افراد مالک و مستاجر تفاوت معناداری با یکدیگر دارد و افرادی که دارای مالکیت منزل مسکونی خود هستند از سلامت روان بهتری نسبت به مستاجرها برخوردار هستند.همچنین نتایج بررسی شاخص های فضاهای عمومی و سطح سلامت روان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، بیانگر آن است که همبستگی بین فضاهای عمومی شهری و سلامت روان شهروندان در سطح معنی داری 0.001 ، ضریب همبستگی به دست آمد برابر با 0.183 است که بیانگر آن است که رابطه قوی بین مولفه های فضاهای عمومی و سطح سلامت روان شهروندان برقرار است.

    کلید واژگان: فضاهای عمومی, سلامت روان, آسایش روانی, کرمانشاه, پایداری شهری
    Mohammad Ghasemisiani *, Nasim Fartashmehr

    Today, public spaces in cities are more than ever the scene of the presence and manifestation of the collective and daily life of citizens, for this reason these spaces play a significant role in the mental health of citizens. The main purpose of this article is to investigate the role of public spaces in the mental health of citizens of Region 2 of Kermanshah Municipality. This article is based on the purpose of applied research and based on the nature of a descriptive and analytical research. Library method and questionnaire tool were used to collect data. For this purpose, 384 citizens of the 2nd region of Kermanshah were selected as a statistical population using Cochran's formula, and questionnaires were distributed among them by a simple random method and information was collected. The results of the research showed that women's mental health in public spaces is at a higher level than men's, but there is no significant difference in mental health between single and married people, but there is a significant difference in mental health between owners and tenants. and people who own their own residential houses have better mental health than renters. Also, the results of examining the indicators of public spaces and the level of mental health using the Pearson correlation test indicate that the correlation between urban public spaces and the mental health of citizens is at a significant level of 0.001, the correlation coefficient is equal to 0.183, which indicates that the relationship There is a strong relationship between the components of public spaces and the level of mental health of citizens

    Keywords: public spaces, Mental health, mental comfort, Kermanshah, urban sustainability
  • بهروز بادکو*، محمد قاسمی سیانی، علی رنجبرکی، محمدحامد شامبیاتی، احمد شکیبا

    اعتبارات خرد، به عنوان یکی از راهکارهای توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه معرفی شده است. در ایران تامین مالی خرد یا ایجاد صندوق های توان افزایی به روش های گوناگون و از سوی نهادها و سازمان های مختلف در مناطق روستایی و محروم پیگیری و اجرا شده است. این مقاله به بررسی تاثیر اعتبارات خرد بر توانمندسازی، اشتغال و کاهش فقر در جامعه محلی بخش احمدی پرداخته است. در این پژوهش از پارادایم اثبات گرایی بهره برده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی توسط پرسشنامه و روش تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون T تک نمونه ای و ماتریس همبستگی آمار استنباطی است. جامعه هدف 2579 نفر از اعضای صندوق توان افزایی وابسته به بنیاد علوی در 30 روستای بخش احمدی شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان بوده است. نتایج بیانگر آن است که صندوق های اعتباری خرد در فقرزدایی با میانگین 62/3، در توانمندسازی و اشتغال زایی با میانگین 52/3 و 44/3 بالاتر از حد نظری میانگین موثر واقع شده است. ضریب همبستگی 462/0 بین توانمندسازی با توسعه جامعه محلی وجود دارد و بین مولفه فقرزدایی با توسعه ضریب همبستگی 451/0 برقرار است. همچنین ضریب همبستگی بین مولفه اشتغالزایی و توسعه 474/0 است. درنهایت نتایج این مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی داری بین مولفه های مورد بررسی و توسعه جامعه محلی وجود دارد و صندوق های اعتباری نقش موثری در توسعه روستاهای مورد بررسی داشته اند.

    کلید واژگان: توان افزایی, فقرزدایی, اشتغال, جامعه محلی, بخش احمدی
    Behroz Badkoo *, Mohammad Ghasemisiani, Ali Ranjbaraki, Mohammadhamed Shambayati, Ahmad Shakiba

    Microcredits have been introduced as one of the solutions for empowerment, job creation and poverty reduction in developing countries.In Iran, micro financing or creation of empowerment funds has been pursued and implemented in various ways by various institutions and organizations in rural and deprived areas.. In recent years, the Alavi Foundation has tried to reduce poverty, job creation and empowerment in rural areas by entering deprived areas and creating a suitable empowerment plan to create a protest fund. The purpose of this study is to investigate the role of the Empowerment Fund in the local community. In this research, the paradigm of positivism has been used. The tool for collecting field information is the questionnaire and the method of analyzing the collected data is the one-sample T-test and the correlation matrix of inferential statistics. The target community was 2579 members of the empowerment fund affiliated to the Alavi Foundation in 30 villages of Ahmadi section of Hajiabad city of Hormozgan province.The results show that the micro-credit fund is in the poverty line with an average of 3.62 and in empowerment and job creation with an average of 3.52 and 3.44 is within the allowable and effective limits. Also, the results of a correlation coefficient of 0.462 between the component of empowerment with the development of local community have shown that there is a correlation of 0.451 between the component of poverty alleviation and poor development and a correlation of 0.474 between the component of job creation and poor development. Finally, the data revealed that there is a meaningful relationship between these factors and the development of rural areas and the seats have played an effective role in the development of the target villages.

    Keywords: Empowerment, Poverty Alleviation, Employment, Local Community, Ahmadi district
  • محمد قاسمی سیانی*، نقی عسکری

    در بین ابعاد توسعه پایدار، بعد اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیشتر با کیفیت زندگی همراه است، پژوهش حاضر به سنجش پایداری اجتماعی پروژه مسکن مهر کرج از دیدگاه ساکنان و شهروندان پرداخته است. پروژه های مسکن مهر یا در درون شهرهای جدید به صورت محلات شهری و یا به شکل منفصل و مستقل، با فاصله از شهرهای کوچک و شهرک های اقماری کلان شهرها، ساخته شده اند. در کلان شهر کرج که نمونه موردی این مطالعه است، چندین نمونه مسکن مهر در شهر جدید هشتگرد و شهرک های ابریشم و ماهدشت به صورت منفصل در حاشیه شهرهای اقماری کیانشهر و ماهدشت شکل گرفته است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی این موضوع بوده است که آیا شهرک های مسکن مهر در کلانشهرها  از کیفیت های لازم برای تامین مسکن پایدار و شکل گیری سکونتگاه های زیست پذیر برخوردارند؟ وضعیت پایداری اجتماعی در این شهرک ها از نگاه توسعه پایدار چگونه است؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی -تحلیلی و بر اساس مدل نظری پایداری اجتماعی و با استفاده از داده های میدانی، اطلاعات جمع آوری و تحلیل شده است. حجم نمونه مطالعه 720 خانوار در سه شهرک مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و پرسش نامه ها توزیع و اطلاعات جمع آوری شد. نتایج بیانگر آن است که وضعیت پایداری در سه شهرک مورد مطالعه یکسان نیست. در این خصوص، در بعد نیازهای پایه، تنها تحقق مسکن و سرپناه در شهرک هشتگرد با امتیاز 37/3 و در ابریشم و ماهدشت با میانگین 17/3 موفق بوده است و سایر شاخص های پایداری در هر سه محدوده، میانگین کمتری داشته و در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. بعد اشتغال و وضعیت اقتصادی با میانگین 46/1 در هر سه شهرک وضعیت نامطلوبی دارد. در بعد نیازهای میانی کیفیت محله، با میانگین 16/2 و 23/2 وضعیت بهتری وجود دارد و در بعد نیازهای پایانی وضعیت شاخص های سرمایه و اختلاط اجتماعی در هشتگرد با میانگین 16/2 و در ابریشم و ماهدشت با میانگین 23/2 وضعیت مناسب تری دارد. در همه نمونه های مورد مطالعه، در شش بعد دیگر ایجاد سکونتگاه های زیست پذیر به خصوص در زمینه مهاجرت و حرکات جمعیتی و تامین زیرساخت های اجتماعی، ناموفق و یا بسیار ناموفق بوده است.

    کلید واژگان: مسکن, پایداری اجتماعی, مسکن مهر, کرج
    Mohammad Ghasemi Siani *, Naghi Askari

    Among the dimensions of sustainable development, the social dimension is recognized as one of the main dimensions that is mostly associated with quality of life. Mehr buildings are built either within new cities as urban neighborhoods or separately from small towns and metropolitan satellite towns. In the metropolis of Karaj, a number of Mehr houses have been formed in the new city of Hashtgerd and the towns of Abrisham and Mahdasht separately on the outskirts of the satellite cities of Kianshahr and Mahdasht. The main question of the present study is whether Mehr housing estates in metropolitan areas have the necessary qualities to provide sustainable housing and the formation of livable settlements? Or, what is the situation of social stability in these settlements in terms of sustainable development? The research method is descriptive-analytical. Field data are collected and analyzed based on the theoretical model of social sustainability. The sample size for completing the questionnaire included 720 households in the three settlements that were selected using the Cochran's formula. The results indicate that the situation of sustainability in the three studied towns is not the same. In terms of basic needs, only the realization of housing and shelter in Hashtgerd town with a score of 3.37 and in Abrisham and Mahdasht with an average of 3.17 has been successful and other sustainability indicators in all three areas are below average and in an unfavorable situation. Also, employment and economic situation with an average of 1.46 in all three towns is unfavorable. In terms of intermediate needs, the quality of the neighborhood is better with an average of 2.16 and 2.23, and in terms of final needs, the status of capital indicators and social mixing in Hashtgerd with an average of 2.16 and in Abrisham and Mahdasht with an average of 2.23 is somehow more suitable. In all the studied samples, other six necessary dimensions for the creation of livable settlements, especially in the field of migration and population movements and the provision of social infrastructure, have been unsuccessful or very unsuccessful.

    Keywords: Housing, Social Sustainability, Mehr housing, Karaj
  • محمد قاسمی سیانی *، بهروز بادکو

    در عصر حاضر، توریسم از بزرگ‌ترین صنایع دنیا و وابسته به بخش عمده‌ای از اقتصاد جهانی است؛ گردشگری از نظر اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیطی با زندگی انسان‌ها و دولت‌ها آمیخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی عملکرد مدیریتی مجتمع‌های گردشگری و ارایه پیشنهاد راهبردی با تاکید بر مولفه‌های اجتماعی – فرهنگی در مجتمع گردشگری کرمانشاه است. این مقاله با بررسی عملکرد مدیریتی در چهار مجتمع گردشگری، رخش، نسار، نودشه و سفید برگ استان کرمانشاه در پی پاسخ به این سوال است که مولفه‌های اجتماعی – فرهنگی چه تاثیری در عملکرد مدیریتی مجتمع‌های گردشگری مذکور دارند؟ و چگونه می‌توان با تمرکز بر این مولفه‌ها مدیریت موفق و مناسبی را برای مجتمع گردشگری جهاددانشگاهی کرمانشاه ارایه داد؟ این پژوهش با استفاده از پیمایش میدانی و ابزار پرسشنامه با ارایه به مدیران گردشگری کرمانشاه به تعداد 152 نفر انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های احیاء هویت فرهنگی و احساس غرور ملی، ارتقای فرهنگ پذیرش و نگهداشت گردشگر به ترتیب دارای رتبه اول، دوم و سوم در میان تمامی مولفه های شناسایی شده موثر بر عملکرد مدیریتی مجتمع های گردشگری هستند. بر همین اساس تاکید بر هویت فرهنگی و آموزش های لازم به مدیران مجتمع‌ها برای ایجاد فرهنگ پذیرش گردشگر تاثیر بسزای در جذب گردشگران به مجتمع‌های گردشگری استان دارد

    کلید واژگان: فرهنگی, اجتماعی, مدیریت گردشگری, عملکرد مدیریت گردشگری, کرمانشاه
    mohammad ghasemisiani*

    Today, tourism is one of the largest industries in the world and depends on a major part of the global economy; Tourism is economically, socio-culturally and environmentally integrated with the lives of people and governments. The purpose of this study is to investigate the managerial performance of tourism complexes and present a strategic proposal with emphasis on socio-cultural components in Kermanshah tourism complex. This article examines the managerial performance in four tourism complexes, Rakhsh, Nesar, Nodsheh and Sefid Barg in Kermanshah province. And how can focusing on these components provide successful and appropriate management for the Kermanshah Jihad University tourism complex? This research was conducted using field survey and questionnaire tools presented to 152 people in Kermanshah tourism managers. The results showed that the components of reviving cultural identity and sense of national pride, promoting the culture of tourist reception and retention are ranked first, second and third among all the identified components affecting the managerial performance of tourism complexes, respectively. Accordingly, the emphasis on cultural identity and the necessary training to the managers of the complexes to create a culture of tourist reception has a significant impact on attracting tourists to the tourist complexes of the province.

    Keywords: ural, social, tourism management, tourism management performance, Kermanshah
  • ایرج قاسمی، محمد قاسمی سیانی*

    تاب آوری بخصوص در مناطق ویژه که از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. مناطق مرزی به عنوان یکی از مناطق ویژه در سیاستگذاری و برنامه ریزی جایگاه خاصی دارد. این مقاله به تحلیل فضایی  تاب آوری محیطی در شهرستان زهک پرداخته و هدف آن بررسی تفاوت تاب آوری در پهنه های مختلف شهرستان است. به دلیل وابستگی معیشت ساکنان شهرستان به منابع طبیعی، با تهدید این منابع، در معرض آسیب قرار دارند. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و ریکرد کلی حاکم بر مطالعه، تلفیقی و از لحاظ روش، توصیفی - تحلیلی است. داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه و یافته های پنل تخصصی گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان زهک است که دارای دهیاری یا شورای اسلامی روستا بوده است. نتایج نشان می دهد هیچ یک از پهنه های جغرافیایی تعریف شده در سطح دهستان پایدار نبوده و سه دهستان نیمه پایدار و یک دهستان ناپایدار هستند. ارزیابی پایداری در ریزپهنه ها نیز نشان می دهد روستاهای ناپایدار طبیعی اغلب جمعیت کمی داشته و این به معنی آن است که فعالیت نیز توسعه پیدا نکرده است. بدین ترتیب لازم است در مناطق ویژه ای همچون شهرستان زهک مدیریت بحران بایستی بر تامین منابع طبیعی و جلوگیری از آسیب پذیری از بحران های طبیعی متمرکز شده و انتظار می رود با پایداری طبیعی، سکونت و فعالیت نیز پایدار خواهد شد.

    کلید واژگان: تاب آوری, مناطق ویژه, شهرستان زهک, مناطق مرزی, پهنه بندی جغرافیایی
    Iraj Ghasemi, Mohammad Ghasemi Siani*

    Occurrence of natural disasters such as drought, floods and earthquakes in geographical areas, especially in rural areas, often have devastating effects. Hence, resilience has become doubly important, especially in special areas that are of special importance and sensitivity. On the other hand, border areas have a special place in policy-making and planning is important in this areas. One of these areas is Zahak county in Sistan and Balochestan province, which due to the instability and reduction of the inflow of river water resources, as well as climatic conditions and drought in combination with other factors, the traditional employment opportunities of the often rural population face serious challenges and therefore the county5b is deprived. Increasingly, the sustainability of livelihoods is facing problems. The question is, how do the spatial zones and the villages located in these zones react to the change of internal and external natural factors? Which areas and villages are more resilient?
     
    Method of research:

    This article deals with the spatial analysis of environmental resilience in Zahak county and its purpose is to investigate the differences in resilience in different areas of the county. The general approach to the study is integrated and descriptive-analytical in terms of method. Data were collected using documentary and field methods with observation tools and questionnaires and findings of a specialized panel. The statistical population of this research is the villages of more than 20 households in Zahak city that have had governor of a rural district or village council.
    .
    Description and interpretation of results:

    The villages of Zahak county are threatened by the threat of these resources due to their dependence on natural resources. The results show that none of the defined geographical areas in the rural area is sustainable and three rural areas are semi-sustainable and one rural is unstable. Assessment of sustainability in micro zones also shows that naturally unstable villages are often sparsely populated, which means that activity has not developed either. After qualitative and quantitative evaluation of various natural and environmental indicators in the county and their impact on the resilience of places and settlements in the county, settlements and places in terms of resilience were classified into three levels of high, medium and low resilience. In total, 46.7% of settlements and places are at high level of resilience, 37% at medium level and 16.3% at low level of resilience. After matching the settlements and places with the geographical area of ​​the village, three of the four geographical areas are in transition and one is unstable. This study shows that the resilience of individual villages cannot perform well when it is located in areas surrounded by villages with low resilience and the whole area becomes unstable. Thus, in special areas such as Zahak county, crisis management should focus on providing natural resources and preventing vulnerability to natural crises, and it is expected that with natural stability, housing and activity will be sustainable.

    Keywords: resilience, special areas, border areas, Zehak county, geographic zoning
  • محمد قاسمی سیانی، ایرج قاسمی، حسین حیدری*

    امروزه مشارکت در امور اجتماعی از اصول اصلی توسعه پایدار به حساب می‌آید. در حوزه مدیریت شهری نیز قدرت یافتن شهروندان و تاثیرگذاری آن ها در امور شهری هسته اصلی رهیافت مشارکتی است. به طوری‌که در بازآفرینی بافت های فرسوده طی سه دهه اخیر از این رهیافت به عنوان کلید حل مشکلات و اجرای موثر برنامه‌های نوسازی یاد شده است. اما تجارب نشان می‌دهد آنچه که با عنوان مشارکت در مدیریت شهری در ایران مورد توجه قرار گرفته بیشتر ناظر بر تامین مالی و استفاده ابزاری از مشارکت است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه تجربه نوسازی در سه محله سیروس، جوادیه و هفت‌چنار تهران که با رویکرد برنامه‌ریزی کالبدی - فضایی و برنامه‌ریزی مشارکتی اجرا شده است ضمن احصاء موانع مشارکت، الگویی برای اجرای پروژه‌های آتی ارایه شود. روش تحقیق این مطالعه کیفی و از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. حجم نمونه 30 نفر از مدیران و کارشناسان نوسازی است که در این پروژه‌ها و یا پروژه‌های مشابه فعالیت داشته‌اند. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که موانع موجود در دو دسته عوامل ساختاری و عاملیتی قابل دسته‌بندی است. بدین صورت عوامل ساختاری در سطح کلان شامل ساختارهای سازمانی و در سطح خرد شامل عوامل حقوقی (قوانین و مقرارت) و عاملیت در دو سطح خرد یعنی عوامل فردی و سطح کلان یعنی بعد سازمانی در جلب مشارکت شهروندان مانع ایجاد می کنند. بنابراین برای جلب مشارکت مردم باید این عوامل ساختاری و عاملیتی با یکدیگر هماهنگ کرده و تعامل مثبت و دوسویه بین آن ها برقرار نمود.

    کلید واژگان: برنامه ریزی کالبدی- فضایی, برنامه ریزی مشارکتی, شهرهای ایرانی, بافت های فرسوده
    Mohammad Ghasemisiani, hossein Hidari *

    Today, participation in social affairs is one of the main principles of sustainable development. In the field of urban management, empowering citizens and influencing them in urban affairs is the core of the participatory approach. So that in the regeneration of worn tissues during the last three decades, this approach has been mentioned as the key to problem solving and effective implementation of renovation programs. But experience shows that what has been considered as participation in urban management in Iran is more about financing and instrumental use of participation. In this article, an attempt has been made to study the experience of renovation in three neighborhoods of Sirus, Javadieh and Haftchenar, Tehran, which has been implemented with the approach of physical-spatial planning and participatory planning, while enumerating barriers to participation, to provide a model for future projects. The research method of this study is qualitative and the interview technique has been used. The sample size is 30 renovation managers and experts who have worked in these or similar projects. The results indicate that the barriers can be classified into two categories of structural and factor factors. Thus, structural factors at the macro level, including organizational structures, and at the micro level, including legal factors (laws and regulations) and agency at the two micro levels, ie individual factors and macro level, ie the organizational dimension, create obstacles to citizen participation. Therefore, in order to attract people’s participation, these structural and factor factors must be coordinated with each other and a positive and two-way interaction must be established between them.

    Keywords: physical spatial planning, participatory planning, urban regeneration, deteriorated fabrics
  • سید یعقوب موسوی، محمد قاسمی سیانی*، انور مصطفوی

    پژوهش ها نشان می دهند که قبل از هر گونه مداخله کالبدی، لازم است ابعاد اجتماعی و فرهنگی اصلاح و بررسی شود. این پژوهش به منظور بررسی کندی روند نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهر تهران با توجه به تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی ساکنین بافت های فرسوده بر روند نوسازی است. مسئله اصلی پژوهش پاسخگویی به این سوال بود که از منظر اجتماعی - فرهنگی کدام دسته از عوامل بر نوسازی و بهسازی بافت فرسوده تاثیرگذار بوده است و بی توجهی به آنها روند نوسازی را با تاخیر مواجه کرده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با بکارگیری روش کمی به دنبال بررسی علل اجتماعی - فرهنگی در نوسازی بافت فرسوده در منطقه 12 شهر تهران است. بدین منظور بر اساس جامعه آماری منطقه 12 تعداد 500 پرسشنامه به تفکیک مناطق و محلات منطقه به صورت تصادفی تکمیل گردید نتایج نشان داد که در زمینه ایستارهای ساکنین از لحاظ تقدیرگرایی، سنت گرایی، پذیرش خطر و آینده گرایی متفاوت است، ایستارهای اجتماع هدف در بعدهای پذیرش خطر و سنت گرایی با گرایش به نوسازی ارتباط معناداری را نشان می دهد و ابعاد تقدیرگرایی و آینده گرایی ارتباطی را با گرایش به نوسازی نشان نمی دهد، در این زمینه متغیرهای حس تعلق به محله، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی هنجارهای اجتماعی بررسی گردید نتایج تحقیق تا حد زیادی دال بر ارتباط معنی دار این متغیرها با گرایش به نوسازی است. در واقع حس تعلق به مکان، ارتباطات محله ای که خود متاثر از نظام هنجاری و اعتماد می باشد ترغیب کننده و تسهیل کننده امر نوسازی می باشد.

    کلید واژگان: اجتماعی - فرهنگی, نوسازی, بهسازی, شهر تهران, بافت فرسوده
    Yaghoob mosavi, Mohammad Ghasemi Siani, Anvar mostafavi

    In urban planning, attention to socio-cultural dimensions is necessary simultaneously with physical and physical look. Renovation of worn out tissue takes into account physical interference in tissue, but less of a social or cultural intervention. Studies show that social and cultural dimensions must be corrected before any physical intervention. This research is to investigate the slowdown in the process of renovation and improvement of the worn out texture of Tehran city due to the impact of cultural and social factors of the inhabitants of worn out tissues on the modernization process. The main issue of the research was to answer the question of which of the socio-cultural aspects of the factors influencing the renovation and upgrading of the eroded tissue had been affected and delayed the neglect of the modernization process. The present study is a descriptive-analytical study and, using a quantitative method, investigates the socio-cultural causes of modernization of worn out tissue in the 12th district of Tehran. For this purpose, based on the statistical population of Region 12, 500 questionnaires were completed randomly from the regions and neighborhoods of the region. The results showed that in terms of residents' attitudes in terms of felicity, traditionalism, risk acceptance and future development, the objectives of the community in the risk acceptance pillars And traditionalism with a tendency to modernize shows a significant relationship and does not show the dimensions of communicative fanaticism and futurism with a tendency to modernize. In this regard, the variables of sense of belonging to the neighborhood, social capital, social trust, social cohesion, social norms are investigated. The results of the research to the extent A lot d L on the relation between these variables is oriented to modernization. In fact, the sense of belonging to the place, the communication of the community itself influenced by the normative system and trust, encourages and facilitates the modernization.

    Keywords: socio-cultural, modernization, improvement, Tehran city
  • محمد قاسمی سیانی، ایرج قاسمی*

    حکومت به عنوان اولین و قدرتمندترین تصمیم گیر و کنشگر در عرصه ساختار فضایی است. ساختار فضایی یک بخش اساسی از نبرد برای کنترل و مراقبت افراد و جامعه است در واقع برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین، تجلی اراده حکومت در قالب تنظیم قوانین و اختصاص منابع و تصمیم سازی است. مناطق مرزی یکی از راهبردی ترین مناطق برای مداخله دولت به شمار می رود. این مناطق به دلیل تماس با محیط داخلی و خارجی از ویژگی های خاصی برخوردارند که هر گونه دیپلماسی داخلی و خارجی بر آن اثرگذار است. شهرستان زهک یکی از مناطق مرزی ویژه در استان سیستان و بلوچستان است که به دلیل تجاری، وجود بازارچه مرزی و ورود آب هیرمند و دیپلماسی آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله با هدف بررسی نقش مدیریت کلان و دیپلماسی و پیامدهای اقتصادی آن بر ساختار و سازمان فضایی در شهرستان زهک انجام پذیرفت، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از پرسشنامه و مشاهده میدانی است. بدین منظور 184 پرسشنامه ویژه مدیران روستا در تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان توزیع گردید و 10 مصاحبه نیز با مدیران ادارت و سازمان های دولتی شهر زهک، انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر دیپلماسی بین دو کشور مرزی، با تعطیلی بازارچه مرزی و ایجاد دیوار حایل، اقتصاد نواحی روستایی و فعالیت در شرق شهرستان بر مبنای تجارت و کشاورزی رو به زوال گذاشته است و در اثر بیکاری و نبود فعالیت اقتصادی بسیاری از روستاها تخلیه و خالی از سکنه شدند. علاوه بر این با پیگیری سیاست جابجایی روستاها، تنوع قومی و فرهنگی، زمینه ساز ناپایداری سکونتگاه های جدیدالتاسیس شده است. با تمرکزگرایی و حمایت از مراکز جمعیتی، الگوی جریان های ارتباطی در شهرستان الگویی قطبی شده با مرکزیت زهک و زابل است و از الگوی شبکه ای پیروی نمی کند که این امر برای روستاهایی که خارج از شبکه قرار گرفته اند زمینه ساز ناپایداری و زوال را فراهم کرده است.

    کلید واژگان: توزیع فضایی, روابط سیاسی, اقتصاد روستایی, شهرستان زهک, منطقه مرزی
    Mohammad Ghasemi Siani, Iraj Ghasemi*
    Introduction

    The government is the first and most powerful decision-maker and actor in the field of spatial structure. Spatial structure is an essential part of the battle for control and protection of individuals and society. In fact, spatial planning and land use management is the manifestation of the government authority in the form of setting rules and allocating resources and decision-making. Border areas are one of the most strategic areas for government intervention. These areas have special characteristics due to contact with the internal and external environment regarding the effect of diplomacy.  Therefore, planning with the aim of sustainable development of settlements, especially border areas, creates the requirement for spatial organization of rural areas so that macro and national issues, such as security issues can be organized more accurately and efficiently.Zahak County is one of the special border areas in Sistan and Baluchestan Province, which is of special importance due to trade, the existence of a border market, Helmand river entrence and water diplomacy. The article aims to investigate the role of macro-management and diplomacy and its economic consequences on the structure and organization of space in Zahak County.  The present study explore political developments and decisions affect the economy and spatial structure (activity, communication and housing) of Zahak County, and also the spatial changes have occurred. For a deeper understanding of the developments in the study area, this article shows the political decisions taken at the national, regional and local levels, and seeks that what changes have made in the economic structures and functions of settlements? Furthermore, what the consequences of these changes for the space organization of the residential system are?

    Methodology

    The general approach to the study is an integrated approach, both quantitative and qualitative, and an emphasis on integration to overcome the shortcomings of each approach. Therefore, the research method is descriptive-analytical. In the theoretical part of the research, using a qualitative approach and a library method. The theories and principles governing the study were explained, and then the position of power and policy in regional planning was examined. In the quantitative and field studies section, 184 special questionnaires for village managers were distributed in all villages with more than 20 households in the county and 10 interviews were conducted with managers of government offices and organizations in Zahak County.

    Discussion and conclusion

    The results show that under the influence of diplomacy between the two border countries, with the closure of the border market and the creation of a border wall, the economy of rural areas and activity in the east of the county, which is based on trade and agriculture, has declined. In addition, due to unemployment and lack of economic activity in many villages, they were evacuated and disserted.  Moreover, ethnic and cultural diversity has paved the way for the instability of newly established settlements by pursuing a policy of rural relocation. With centralization and support for population centers, the pattern of communication flows in the city is a polarized pattern emphasizing Zahak and Zabol cities, which does not follow the pattern of networks and has provided the ground for instability and decline for villages outside the network.This study showed that the spatial pattern of rural activity and economy is influenced by water and soil resources, which corresponds to national, regional and local diplomacy. In other words, the political and power relations between the governments of Iran and Afghanistan have affected agricultural activity and even industry and population dispersion.The economic structure of the villages, which was based on agriculture, animal husbandry and horticulture, has currently changed into informal, illegal and smuggling jobs due to the developments and major national decisions at the county level.  Also, cross-border trade and commercial activities in the villages have been converted.  On the other hand, based on the mentioned developments, the county space organization has a polar nature in the center of the city towards Zabol City, hence incompatible with the network pattern. This structure has somehow caused instability, especially in small villages, and due to regional conditions in the future, these villages are subject to be evacuated.

    Keywords: Spatial distribution, political relations, rural economy, Zahak Couty, border area
  • محمد قاسمی*، اسدالله نجفی

    شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسان ها و شکل دهنده اصلی بنیان های جغرافیایی یک ناحیه بوده که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. گسترش شتابان تکنولوژی طی دهه های اخیر، شیوه سکونت و فعالیت را در شهرها و روستاها دگرگون ساخته است؛ این گسترش از یک سو باعث شهرگریزی و ازسوی دیگر باعث افزایش رغبت به خانه های دوم و استراحت در مکان هایی به دور از شهرها شده است. این موضوع به ویژه برای روستاهای هم جوار کلان شهرها، خصوصا تهران و شهرهای بزرگ جدی است؛ بنابراین هر سکونتگاه روستایی که در حاشیه و پیرامون این مراکز شهری استقرار یافته باشد در معرض توجه و تاثیر قرار گرفته است که این امر در روستاها اثرات مختلفی را بر جای گذاشته است حال اینکه روستاییان چه ادارکی از این تحولات و تغییرات دارند و چگونه اثرات آن را درک می نمایند موضوعی است که بایستی مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی حاصل از گسترش و رشد کلان شهر تهران در روستای مهرآباد از دیدگاه خود روستاییان است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی و روش کمی و کیفی است،‏ جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوار روستای مهرآباد (612 خانوار) بوده که با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محقق با استفاده از فرمول کوکران، 230 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته است و در ادامه پرسش نامه ها به صورت تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS پرسش نامه ها تحلیل گردید، نتایج بیانگر آن بود که در بعد اجتماعی مهم ترین اثر رشد کلان شهرها و پدیده شهرگرایی، تغییر نگرش روستاییان نسبت به زندگی روستایی و فعالیت اقتصادی است و در بعد اقتصادی عدم تعادل در اشتغال و کاهش درآمد و پس انداز روستاییان که درنتیجه مغفول ماندن کشاورزی و دامداری رخ داده است مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از گسترش رشد کلان شهری در روستای مهرآباد است.

    کلید واژگان: روستا, کلان شهر, جامعه محلی, روستای مهرآباد, روستاهای پیراشهری
    Mohammad Ghasemi Siani*, Assadollah Najafi

    Cities and villages are the main centers of human societies. They shape the geographical foundations of an area that have special relationships with each other based on socio-economic and spatial characteristics. The rapid spread of technology in recent decades has transformed the way of living and working in cities and villages. On the one hand, this expansion has caused anti-urbanism and on the other hand, it has increased the desire for second homes and rest in places far from cities. This is especially the case for neighboring villages in metropolitan areas, especially Tehran and other large cities. Therefore, every rural settlement located on the outskirts and around these urban centers has been exposed to attention and impact, which affected the villages in different ways. The question is that how villagers see these developments and how they feel the impacts of such changes. The purpose of this article is to study the social and economic effects of the expansion and growth of the metropolis of Tehran in the village of Mehrabad from the perspective of the residents themselves. The research method is based on documentary and field studies and quantitative and qualitative methods. The statistical population of this research is the householders of Mehrabad village (612 households), form which, due to financial and time constraints, the researcher selected 230 householders using the Cochran formula. The next step was to randomly distribute a questionnaire among the householders and to analyze the answers using SPSS software. The results showed that, in the social aspect, the most important effect of metropolitan growth and urbanization in Mehrabad village was the change of the attitude of villagers towards rural life and economic activity, and in the economic aspect, it was the imbalance in employment and the decrease in income and savings of the villagers, which has occurred as a result of neglecting agriculture and animal husbandry.

    Keywords: village, metropolis, local community, Mehrabad village, suburban villages
  • بهروز بادکو، محمد قاسمی سیانی*، علی رنجبرکی، محمدحامد شام بیاتی، احمد شکیبا

    بررسی مسئله فقر در جوامع بشری حاکی از آن است که روستاییان از فقیرترین و آسیب پذیرین گروه های انسانی هستند و عدم توجه به وضعیت معیشتی آنان می تواند عدم توسعه یافتگی در سکونتگاه های انسانی را دو چندان نماید. به عبارتی، سرمایه های معیشتی اساس توانمندی و دخالت روستاییان در سرنوشت فردی و اجتماعی آنها است و شالوده اصلی توسعه جوامع را شکل می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت دارایی ها و سرمایه های معیشتی روستاهای دهستان کوهشاه بخش احمدی با رویکرد معیشت پایدار طراحی شد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات جامعه محلی گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. در مقاله حاضر، براساس چارچوب معیشت پایدار، سرمایه های معیشتی روستاهای کوهستانی منطقه کوهشاه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن بود که میزان دارایی و سرمایه معیشتی در زمینه های مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، طبیعی، اجتماعی، در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است و به دلیل آسیب پذیری در زمینه های مختلف در طی سال های اخیر از میزان دارایی های فیزیکی، مالی و طبیعی کاسته شده و بر میزان دارایی های اجتماعی و انسانی افزوده شده است.نتایج نشان داده که پایداری سرمایه های معیشتی یکسان نیست، سرمایه مالی و فیزیکی با میانگین 1.41 و 2.46 جزو ناپایدارترین سرمایه، و سرمایه اجتماعیو انسانی با میانگین3.68 و 3.25 پایدارترین بعد معیشت در روستاهای مورد مطالعه است. با توجه به نتایج مشخص گردید که وضعیت پایداری در سرمایه های معیشتی کل نیز مناسب نیست و این امر زمینه ناپایداری را در روستاهای منطقه فراهم نموده است. نگارندگان در این مقاله به دنبال بیان این نکته هستند که برای خروج ساکنین از چرخه فقر و آسیب پذیری و ایجاد پایداری در منطقه و توانمندسازی جامعه محلی، تنها نمی توان  با توجه به یک بعد (بعد اقتصادی) از زندگی موفق بود و باید به دارایی و آسیبپذیری آنها از زوایای مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، و زیست محیطی توجه نمود. چرا که در این توانمندسازی جامعه محلی در طرح توان افزایی فقط به بعد اقتصادی آن توجه شده است.

    کلید واژگان: فقر, معیشت پایدار, سرمایه معیشتی, روستاهای کوهستانی, کوه شاه, هرمزگان
    Behrouz Badko, Mohammad Ghasemi Siani*, Ali Ranjbaraki, MohammadHamed Shambiati, Ahmad Shakiba

    Study of the problem of poverty in human societychr('39')s shows that villagers are among the poorest and most vulnerable human groups and ignoring to regard their living conditions can double the lack of development in human settlements. In other words, livelihood capital is the basis of empowerment and involvement of villagers in their individual and social destiny, which form the main foundation of community development. Therefore, the present study used a descriptive-analytical method to assess the livelihood capital status of mountain villages in Kouhshah Rural District in Ahmadi District with a sustainable livelihood approach. The research tool was a questionnaire (with reliability of 0.92) that collected data based on the framework of sustainable livelihood and analyzed the livelihood capital of villages. Findings showed that the amount of property and livelihood capital in different fields of human, financial, physical, natural, social in the studied villages is different and due to vulnerability in recent years the amount of physical, financial and natural assets have been decreased, and on the other hand, the amount of social and human assets have been increased. The results also show that the sustainability of livelihood capital is not the same, financial and physical capital with an average of 1.41 and 2.46 are among the most unstable capital, and social and human capital with an average of 3.68 and 3.25 are the most stable dimension of livelihood in the investigated rural areas. Therefore, according to the results, livelihood investments in mountainous villages are not desirable and this has provided the basis for instability of the region. In other words, in order to create desirable villages and get the residents out of the cycle of poverty and achieve stability in the region, one can not only pay attention to one dimension (economic) but applying different perspectives a holistic and systematic view, other dimension of financial, physical, and environmental need to be supported.

    Keywords: Sustainable livelihood, Livelihood capital, Mountain villages, Kouhshah
  • محمد قاسمی سیانی، حسن افراخته، وحید ریاحی، فرهاد عزیزپور *
    امروزه تحول و تغییر در نواحی روستایی، یکی از موضوعات مورد بحث در علم جغرافیا است. این مسئله دارای ابعاد متنوع و پیچیده‏ای از جمله تحول در سیمای فیزیکی فضای روستایی، همچون گسترش ناموزون سکونتگاه‏های روستایی، الگو‏های زراعی، شکل‏های جدید تاسیسات کشاورزی - صنعتی، تغییرات نامحسوس اجتماعی همچون، گسست همبستگی اجتماعی، همیاری، نظم اجتماعی و آرامش، تغییر در آمارهای روستایی همچون اشتغال بخش کشاورزی، تعداد خانوار، مهاجرین و… است. از منظر سیاسی این مسئله، تهدیدی برای اصالت زندگی روستایی محسوب می‏شود. این مقاله با این نگرش، بر آن است تا با استفاده از مشارکت روستاییان و با روش کیفی،‏ تحول ایجاد شده را از جنبه کالبدی مورد بررسی قرار دهد بدین منظور تعداد 27 مصاحبه به صورت هدفمند در روستاهای بخش بن‏رود و جلگه شهرستان اصفهان انجام شد و با استفاده از نظریه مبنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که در اثر نفوذ فرهنگ شهری، بهبود سرمایه انسانی،‏ تسلط الگوی فضابندی زیستی و رفاه‏طلبی، شیوه سکونت در مناطق روستایی تغییر یافته و به شیوه‏ای شبه شهری تبدیل شده است که شیوه سکونت در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در نواحی روستایی ظاهر شده است.
    کلید واژگان: تحول, ساختار, کارکرد, بازساخت, سکونتگاه روستایی
    Mohammad Ghasemi Siani, Hasan Afrakhteh, Vahid Riyahi, Farhad Azizpour *
    The occurred changes in rural areas along with their complex and various dimensions are considered as one of the main subjects of contemporary geography. Such changes include: 1- changes of physical vision of rural space in form of unbalanced expansion of rural settlements, farming patterns, new forms of agricultural and industrial facilities; 2- subtle social changes in form of discontinuity of social cohesion, cooperation, social order and calmness; 3- rural statistics changes in form of agricultural employment, number of households, and number of migrants. From a political viewpoint, all these changes can be considered as a threat for rural life authenticity. Using villagers’ participation and qualitative methods, the present study tries to investigate the occurred physical changes in villages of BonRoud and Julgeh division, Isfahan county. To do so, twenty seven targeted interviews were conducted. Required analysis was done based on the basic theory. The results indicate that some factors are involved in changes occurred in rural residency style such as: the influence of urban culture, improvement of human capital, domination of new life-spacing patterns, and tendency of people towards welfare. Such factors have changed rural residency style towards a semi-urban one, by which physical and socio-economic changes in rural areas are happening.
    Keywords: change, structure, function, reconstruct, rural settlements
  • ایرج قاسمی، محمد قاسمی سیانی، حسین حیدری
    مقدمه
    ناکارآمدی بافتهای فرسوده بر فرم، عملکرد، کیفیت و امنیت شهرها تاثیر اساسی دارد. ازاین رو برای ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان، نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده ضرورت دارد. وسعت زیاد این بافتها و پیچیدگی ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن، نوسازی و بهسازی را جز با حضور و درگیر کردن مردم در این فرایند غیرممکن می نماید. موضوع این مقاله تحلیل عوامل موثر بر این حضور و مشارکت شهروندان در بازسازی بافتهای فرسوده تهران است.
    روش
    این پژوهش با تلفیقی از روش های کیفی (مصاحبه با ده نفر از صاحب نظران و مدیران اجرایی مرتبط با نوسازی) و کمی (پیمایش در بین 362 نفر از ساکنان محله های تهران در بازسازی بافتهای فرسوده نقش داشته اند) صورت گرفته است.
    یافته ها
    میزان و شدت تاثیر عوامل فردی بر مشارکت بیشتر از عوامل ساختاری، نهادی و سازمانی است. ارزیابی اهمیت شاخصهای مورد بررسی نشان داد که شاخصهای مشارکت شهروندان در تعیین اهداف، اعطای تسهیلات و سطح تحصیلات ساکنان از میانگین بالاتری نسبت به سایر شاخصها برخوردار هستند. هفت عامل؛ درگیر کردن مردم در نوسازی، تامین و توزیع منابع مالی، ساختار حقوقی، نهادسازی در اطلاع رسانی، ترویج و اطلاع رسانی، آموزش و رعایت حقوق شهروندی در مشارکت مردم در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده تاثیر داشته اند.
    بحث: برای تحقق مشارکت موثر و پایدار باید عوامل ساختاری، نهادی، سازمانی و فردی، توامان و همزمان مورد توجه قرار گیرند. با این وجود عوامل فردی جایگاه ویژه ای دارند. تغییر نگرش افراد برای مشارکت مستلزم توجه به عوامل فردی است. با وجود این تنها تغییر نگرش برای مشارکت مردم در طرح های نوسازی و بهسازی کافی نیست. در کنار عوامل فردی، ساختارها و بسترهای سازمانی و حقوقی در بسترسازی برای مشارکت ضروری است.
    کلید واژگان: بافت فرسوده, رفاه, کیفیت زندگی, مشارکت, نوسازی و بهسازی
    Iraj Ghasemi Ghasemi, Mohammad Ghasemi Siani, Hossein Heidari
    Introduction
    Deteriorated fabric are the part of city that influence on city form, function, quality and security. Therefore, realization of sustainable development and improve the quality of life and welfare of citizens require reconstruction and rehabilitation of city deteriorated fabric. Achieving this requires an enterprise and to facilitate the participation of all institutions involved the urban planning development and the people.
    Method
    This study is applied with quantitative and qualitative approach and for achieving data field survey is used. Operational indicators identified with the exploratory study through conducting interviews with ten experts and executives related to reconstruction of deteriorated fabric. The population of the research included managers and professionals related to the renewal of city deteriorated fabric and current residents that participated in the reconstruction. Sample society includes 362 heads of households that were random selected.
    Findings: Study finding indicate that the amount and intensity of the influence of the individual factors is more than structural, institutional and organizational factors. Assessment of importance of indicators shows that citizens participation in setting objectives, granting financial facilities and residents education factors are higher than average.
    Discussion
    To achieve effective and lasting contribution to structural, institutional, organizational and individual factors, combined and considered at the same time. However, individual factors have an important role. Attitude of people to participate requires consideration of individual factors. However, only changing people's attitudes for participation in the modernization and rehabilitation projects is not enough. In addition to individual factors, organizational and legal structures is necessary for participation.
    Keywords: Deteriorated fabric, Participation, Reconstruction, rehabilitation
  • محمد قاسمی سیانی، حسین کلانتری خلیل آباد

    مناطق روستایی بخش عمده ای از جمعیت و عرصه های طبیعی و زیستی کشور را به خود اختصاص داده و نقش اساسی در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور دارند. در این بین محیط زیست روستا در فرآیند برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی و بهبود کیفیت محیط زیست توجه خاصی را می طلبد. محیط زیست یکی از ابعاد حساس و آسیب پذیر روستاها می باشد که نسبت به شهرها کمتر تحت تاثیر آلاینده ها قرار گرفته است ولی گسترش الگوی مصرف شهری و هجوم برخی آلایند های شهری به حریم روستاها و تغییر الگوی مصرف روستائیان زمینه های تخریب محیط زیست و زندگی سالم را در روستاها گسترش داده است.
    در این مقاله هدف، ارائه راهکارهایی جهت بهبود محیط زیست روستایی بوده که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با توجه به نقش مشارکت های مردمی در حفاظت از محیط روستا و رسیدن به توسعه پایدار روستایی، به روش های دفع و دفن مواد زائد، مدیریت فضای سبز روستایی روش های دفع فاضلاب روستایی در حفاظت از محیط زیست روستایی و ایجاد زندگی سالم پرداخته شده است. با اذعان به اینکه بسیاری از روستاهای کشور هنوز روش های مناسب حفاظت از محیط زیست مانند دفع مواد زاید، دفع فاضلاب و مدیریت فضای سبز را به درستی اعمال نکرده و در جذب مشارکت های مردمی نیز ضعیف عمل نموده اند، توسعه پایدار روستاها به ظهور نرسیده است.
    نتایج این مقاله نشان می دهد اگر راه و روش های صحیح حفاظت از محیط زیست در روستاها اعمال شود بسیاری از بیماری های مردم روستا ریشه کن شده و روستاها به توسعه پایدار نزدیک می شوند.

    کلید واژگان: محیط زیست, توسعه پایدار, جامعه سالم, روستا, مواد زائد, مشارکت مردمی
    Mohammad Ghasemi Siani, Hossein Kalantari Khalil Abad

    Rural areas account for a large part of the population and natural and biological areas of the country and play a major role in the economic and social life of the country. In this regard, the rural environment needs a special attention in the process of planning sustainable rural development and improving the quality of the environment. Environment is one of the sensitive and vulnerable dimensions of villages that are less affected by pollutants than cities. However, the expansion of urban consumption patterns and the influx of some urban pollutants into rural areas and the change in the pattern of consumption in villagers have led to environmental and healthy life degradation in rural areas.
    In this article, the aim is to provide strategies for improving the rural environment which has been studied through descriptive-analytical method of the subject. Also, considering the role of public participation in protecting the rural environment and achieving sustainable rural development, issues including rural waste management methods, rural green space management and rural wastewater disposal methods have been addressed as effective factors in protecting the rural environment and creating healthy life. Noting that many villages in the country have not properly implemented appropriate methods of environmental protection such as waste disposal, sewage disposal and green space management, and their poor performance in attracting public participation, the sustainable development of villages has not come to fruition.
    The results of this paper show that if the correct way of protecting the environment is applied in the villages, many diseases common in villages will be eradicated and the villages will become closer to sustainable development.

    Keywords: environment, Sustainable development, Healthy Community, Village, Waste, public participation
سامانه نویسندگان
  • محمد قاسمی سیانی
    محمد قاسمی سیانی
    استادیار گروه مدیریت و برنامه ریزی شهری، جهاد دانشگاهی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال